|
عشق دردسرساز زن جادوگر به همسایه قدیمی
گروه حوادث: «زن جادوگر عاشق من شده است، از سایهام نیز میترسم، میگوید باید با وی ازدواج کنم». این ادعاهای عجیب مردی است که هنوز مشخص نیست به چه اندازه واقعیت دارد و تحت تحقیق قضایی و پلیسی است. وقتی دوست کامبیز از وی خواست سگ خارجی را برای تربیت به خانهاش ببرد، پذیرفت. سگ آرامی به نظر میرسید و از آنجا که قبلا نیز این کار را انجام داده بود فکر نمیکرد با مشکلی مواجه شود. اما وقتی سگ را به انباری برد با صحنه عجیبی روبه رو شد. سگ بدون هیچ علتی شروع به ناآرامی کرد و مرتب سعی میکرد خود را از پارکینگ دور کند. کامبیز که به همراه صاحب سگ از حرکات سگ گیج شده بودند سعی کرد سگ را آرام کند تا اینکه سگ خارجی خودش را به حیاط رساند و آرام گوشهای نشست. وقتی کامبیز و صاحب سگ برای بررسی موضوع به پارکینگ برگشتند متوجه نوشتههایی ناخوانا با خطوطی کج و معوج شدند که روی سقف انبار نوشته شده بود. همین بهانهای شد که کامبیز 49 ساله به دادسرای خارک مراجعه کند و به طرح شکایت عجیبی بپردازد. کامبیز با بیان داستان سگ به بازپرس شیوایی، رئیس شعبه پنجم دادسرای خارک گفت: سالها پیش در همسایگی ما دختر جوانی با خانوادهاش زندگی میکرد. یک روز وقتی از محل کار به خانه برمیگشتم راهم را سد و ادعا کرد عاشق من شده است و اصرار کرد با هم ازدواج کنیم. هیچ علاقهای به آن دختر نداشتم و به همین خاطر درخواست ازدواج وی را نپذیرفتم. مدتی گذشت و من با دختر مورد علاقهام ازدواج کردم. اما آن دختر که ثریا نام داشت مزاحمتهای بسیاری برای من ایجاد کرد. کامبیز در ادامه به بازپرس گفت: «شنیده بودم که ثریا در کلاس مخصوصی به نام علوم غریبه ثبتنام کرده و مشغول یادگیری سحر و جادوست. در واقع به این مسائل اعتقادی نداشتم اما برای آنکه از مزاحمتهای ثریا در امان باشم از آن محله رفتم. وی در ادامه افزود: سالها از این ماجرا گذشت تا اینکه مدتی پیش دوباره ثریا را دیدم. وی که تقریبا 50 ساله شده است اینبار نیز به من گفت عاشق من است و در این سالها ازدواج نکرده است. ثریا مرا تهدید کرد که اگر اینبار به خواستهاش تن ندهم زندگیام را به هم میریزد. باز هم به حرفهای وی بیتفاوت شدم. اما بعد از آن اتفاقهای عجیبی در زندگیام افتاد که فکر میکنم همه آنها به ثریا مربوط است. وی گفت: هنوز یک ماه از برخورد من با ثریا نگذشته بود که به بیماری لکو پیس دچار شدم. به دکترهای زیادی مراجعه کردم اما فایدهای نداشت. پسرم که جوان سربهراهی بود و آزارش به مورچه هم نمیرسید به یکباره یکی از اشرار سرکش محله شد.
کامبیز در ادامه گفت: بعد از آنکه سگ از انباری فرار کرد، صاحب سگ که یکی از دوستانم بود به من گفت دعانویسی را میشناسد که میتواند سحر این زن را خنثی کند. با هم پیش وی رفتیم. دعانویس هم به ما گفت باید کار عجیبی انجام دهیم. این کار را نکردم اما هر روز شاهد اتفاق تازهای در زندگی هستم. گاهی صبح که از خواب بیدار میشوم و به حیاط میروم متوجه میشوم باغچه خانه زیر و رو شده و کاغذهایی آنجاست. یک روز وقتی از در خانه بیرون میروم متوجه چاله پرآبی جلوی در خانه میشوم که معلوم است تازه حفر شده است. از این وضعیت خسته شدهام و تصمیم گرفتم برای جلوگیری از مزاحمتهای ثریا از وی شکایت کنم. بازپرس شیوایی بعد از شکایت عجیب این مرد دستور رسیدگی به پرونده را صادر کرد. وی در گفتوگو با خبرنگار «وطن امروز» گفت: در ابتدا باید درستی گفتههای کامبیز مشخص شود و بعد درباره ثریا تحقیق کنیم.
ارسال به دوستان
قاتل در خواب هایش جنایت می کرد
گروه حوادث: قاتلی که در خواب حرف میزد پیش از رفتن به پای چوبه دار پرده از جنایت خاموش دیگری برداشت. این پسر جوان ادعا دارد وقتی مرد آهنگر در خواب از زبانش شنیده قاتل است، وی را نیز کشته است.
در سال73 مرد آهنگری در شهرری به قتل رسید که عامل آن شاگرد مغازهاش به نام شمسعلی بود. این پسر 20 ساله وقتی بازداشت شد ادعا کرد بهخاطر سرقت از مرد آهنگر وی را به قتل رسانده و از سوی قاضی پرونده به قصاص نفس– اعدام- محکوم شد.
شمسعلی در زندان بسر میبرد تا اینکه پس از گذشت 15 سال وقتی در فهرست سیاه اعدامیها قرار گرفت دچار عذاب وجدان شد و ادعا کرد قتل دومی نیز در سرنوشت وی بوده است. این پسر وقتی پیش روی بازپرس شهریاری از شعبه هفتم دادسرای امور جنایی تهران قرار گرفت، گفت: «من به دروغ گفتهام مرد آهنگر را بهخاطر سرقت کشتهام، وقتی شنیدم میخواهد من را تحویل پلیس بدهد تصمیم به قتل وی گرفتم».
شمسعلی افزود: «پیش از شاگردی در مغازه آهنگری به همراه دوستم که «حسن» نام داشت کارگر ساختمانی بودیم و شبها در خانه پیرمردی واقع در باغفیض میماندیم. یک شب وقتی خوابیدم حسن که از اهالی يكي از شهرهاي غرب كشور بود همه پولهایم را به سرقت برد و فراری شد. خیلی ناراحت بودم، دیگر خبری از حسن نداشتم تا اینکه یک روز که به بهشت زهرا (س) رفته بودم او را دیدم. حسن پا به فرار گذاشت. شب بود و تعقیبش کردم تا اینکه داخل یکی از ساختمانهای قبرهای خانوادگی رفت و در را بست. هرچه در را کوبیدم باز نکرد و من در گوشهای پنهان شدم. حسن 2 ساعت بعد با تصور اینکه من رفتهام در را باز کرد و خارج شد، همان لحظه به سمتش دویدم و وی را داخل همان ساختمان هل دادم، میلهای در دست داشتم که به سر و صورتش کوبیدم، وقتی ساکت شد و فهمیدم دیگر نفس نمیکشد آنجا را ترک کردم و پا به فرار گذاشتم». جوان جنایتکار گفت: «بعد از این قتل نزد مرد آهنگری کار کردم و شبها همانجا در محل کار میخوابیدم تا اینکه یک روز به من گفت در خواب حرف میزنم و از قتل پسری چیزهایی میگویم، وقتی دیدم تصمیم دارد به پلیس زنگ بزند و مرا تحویل بدهد با چاقو وی را کشتم. در 15 سال گذشته عذاب وجدان داشتهام بهخاطر همین تصمیم گرفتم واقعیت را بگویم». با ادعاهای این پسر، وی به کمیسیون پزشکی تحویل داده شد و از سوی دیگر تحقیقات برای به دستآمدن سرنخی از قتل در قبرستان در دستور کار قرار گرفت اما هیچ ردپایی به دست نیامد.
بنا به گزارش خبرنگار جنایی «وطن امروز»، بازپرس شهریاری از کسانی که در جریان سرنوشت پسری با نام حسن در شهر صحنه کرمانشاه هستند و میدانند وی به قتل رسیده است درخواست کرد به پلیس آگاهی تهران مراجعه کنند.
ارسال به دوستان
افسر پلیس راه به شهادت رسید
ایسکانیوز: برخورد تریلی به خودروی پلیس راه و جمعی از کمکرسانان، دستکم پنج کشته بر جای گذاشت.
عصر جمعه یک دستگاه نیسان وانت در محور «آباده ـ اصفهان» واژگون شد و پلیس راه به یاری راننده زخمی شتافت.در همان بین یک دستگاه تریلی با سرعت سرسامآور با خودروی پلیس و جمعی از کمکرسانان برخورد کرد. در نتیجه یک مامور و چهار نفر از حاضران، قربانی و چهار نفر دیگر بشدت زخمی شدند. کارشناسان پلیس راه «آباده» خوابآلودگی و انحراف به چپ راننده تریلی را علت اصلی بروز این برخورد مرگبار عنوان کردند. «آباده» در 286 کیلومتری شمال شیراز قرار دارد.
ارسال به دوستان
تبرئه قاتل، پایان خیانت پنهانی
صبح 2 تیرماه سال 86 مرد 39 سالهای با پلیس قرچک تماس گرفت و گفت: «من جوان 18 سالهای را کشتهام». دقایقی بعد از این تماس ماموران در محل جنایت حاضر شدند. وقتی کارآگاهان تجسس اداره آگاهی قرچک پای در قتلگاه گذاشتند، ماجرا به بازپرس قتل مخابره شد. قربانی جوان 18 سالهای به نام حبیب بود که در اثر ضربات چاقو و پیچگوشتی از پای درآمده بود. عامل جنایت در محل حادثه به ماموران گفت: برای رفتن به مراسم ختم یکی از بستگانم از خانه خارج شدم در حالی که همسرم و بچههایم در خانه بودند.
وی ادامه داد: در بین راه پشیمان شدم و به خانه برگشتم و با رفتارهای غیرعادی همسرم مواجه شدم و حدس زدم که جوان غریبهای در خانهام پنهان شده است. به انباری بالای حمام رفتم و جوان ناشناسی را دیدم. با وی درگیر شدم، سپس با ضربات چاقو و پیچگوشتی وی را به قتل رساندم. سپس فهمیدم این پسر در همسایگی ما زندگی میکند. به گزارش خبرنگار «وطن امروز»، قضات شعبه 71 دادگاه کیفری صبح دیروز رسیدگی به این پرونده را آغاز کردند. در ابتدای جلسه شادابی، نماینده دادستان به شرح کیفرخواست پرداخت و گفت: در این پرونده علی 39 ساله متهم به قتل است و همسرش در دادگاه قرچک به اتهام رابطه پنهانی به 99 ضربه شلاق محکوم شد. پس از اظهارات نماینده دادستان، خانواده مقتول تقاضای قصاص متهم را کرد. سپس عامل جنایت پشت تریبون قرار گرفت و مدعی شد که بهخاطر دفاع از ناموس مرتکب جنایت شده است. وی گفت: مدتی بود به رفتارهای همسرم مشکوک شده بودم. آن روز وقتی به خانه آمدم متوجه شدم که جوان غریبهای داخل خانهام پنهان شده است. میز اتو کنار انباری بالای حمام بود و مشخص بود که کسی از روی آن بالا رفته تا داخل انباری پنهان شود.
متهم ادامه داد: وقتی وارد انباری شدم، جوان همسایه را دیدم، عصبانی شدم و وی را مورد حمله قرار دادم.
بعد از اعترافات مرد خشمگین، همسر وی که به عنوان شاهد حاضر شده بود، به قضات گفت: جوان مزاحم در همسایگی ما زندگی میکرد. وی بارها برایم مزاحمت ایجاد میکرد و از من میخواست که با وی ارتباط پنهانی داشته باشم اما از شوهرم که شکاک و معتاد است، میترسیدم و به جوان مزاحم گفتم که دست از سرم بردارد. بارها تلفنی با وی صحبت کردم و به او گفتم اگر شوهرم متوجه مزاحمتهایت شود حتما تو را میکشد. اما حبیب (مقتول) دست از سرم برنمیداشت. وی افزود: روز حادثه زنگ در خانهمان به صدا درآمد، وقتی در را باز کردم، حبیب (مقتول) را دیدم. با تهدید وارد خانهام شد. میگفت همین اطراف پرسه میزده و متوجه شده که همسرم در خانه نیست. وی با تهدید از من میخواست که تسلیم خواستههای شیطانی او شوم که ناگهان همسرم سررسید و حبیب از ترس در انباری بالای حمام پنهان شد. در پایان جلسه، قضات شعبه 71 دادگاه کیفری (عزیزمحمدی، رحیمی، مهدی کشکولی، بومی و سری) به شور نشستند و عامل جنایت را به اتهام قتل شبهعمد به پرداخت دیه محکوم کردند. این گزارش حاکیاست، عامل جنایت قرار است بزودی در دادگاه خانواده برای طلاق همسرش نزد قاضی برود.
ارسال به دوستان
واژگونی کامیون در بزرگراه
یک دستگاه کامیون حامل خاک سحرگاه دیروز در بزرگراه یادگار امام(ره) پس از واژگون شدن آتش گرفت و آتشنشانان موفق شدند راننده آن را نجات دهند.
ستاد فرماندهی آتشنشانی پس از اطلاعرسانی این حادثه در ساعت 4 و 30 دقیقه بامداد دیروز آتشنشانان ایستگاه 25 و گروه نجات 3 را به محل حادثه در بزرگراه یادگار امام (ره)، تقاطع بزرگراه همت راهی کرد.
محمد افتخاری، فرمانده آتشنشانان اعزامی گفت: شعلههای آتش از موتور کامیون در حال سرایت به اتاق سرنشینان بود که آتشنشانان بلافاصله راننده را از اتاق کامیون خارج و آتشسوزی را خاموش کردند. در این حادثه کمک راننده در همان لحظه اولیه واژگونی از داخل خودرو به بیرون پرتاب شد و متاسفانه جان خود را از دست داد.
عطاءالله شیشه، معاون عملیات منطقه 4 سازمان آتشنشانی گفت: بررسیهای اولیه حاکی از آن است که علت حادثه سرعت زیاد کامیون هنگام خروج از بزرگراه و ناتوانی راننده در کنترل کامیون بوده که پس از برخورد با نردههای محافظ بزرگراه (گاردریل) واژگون شده است. وی افزود: علت آتشسوزی ریختن گازوئیل روی موتور و اگزوز داغ و اصطکاک شدید بدنه کامیون با سطح بزرگراه بوده است اما علت اصلی بروز این حادثه را راهنمایی و رانندگی اعلام خواهد کرد. امدادگران اورژانس «عبدالله» راننده 36 ساله کامیون را که از ناحیه سر و گردن بشدت آسیب دیده بود به مرکز درمانی منتقل کردند و جسد کمک راننده «ناصر» 26 ساله نیز در اختیار عوامل انتظامی قرار گرفت. آتشنشانان پس از جابهجایی و ایمنسازی کامل محل به ایستگاه خود بازگشتند.
ارسال به دوستان
حادثه ها
دستگیری 11 زمینخوار
تلاش کارآگاهان پلیس آگاهی استان آذربایجان غربی برای به دام انداختن 11 زمینخوار حرفهای با کشف پنج هکتار از زمینهای تصرفی همراه شد.
سرهنگ عظیمی، رئیسپلیس آگاهی استان آذربایجان غربی درباره جزئیات این پرونده گفت: کارآگاهان پلیس آگاهی از مدتها قبل و با دریافت اخبار و اطلاعات مردمی درباره زمینخواری برای دستگیری متهمان اقدام کرده بودند. متهمان مذکور با علم به اینکه زمینها متعلق به دولت است اقدام به تبلیغ و ترویج در فروش و معامله زمینها کرده بودند اما سرانجام با تلاش گسترده کارآگاهان پلیس همگی به دام افتادند. در بازجوییها متهمان اعتراف کردند که زمینهای مربوطه را به 170 قطعه تقسیم کرده و پس از تشکیل مدارک قولنامهای و طرح نقشه، 45 قطعه از زمینها را فروختهاند. با این اعتراف و باتوجه به تخصصی بودن موضوع، کارآگاهان پرونده را در دست گرفته و با تحقیقات فراوان خریداران زمینهای دولتی را نیز شناسایی کرده و آنان نیز در جریان این موضوع قرار گرفتند. تلاش کارآگاهان برای تکمیل تحقیقات همچنان ادامه دارد.
زندگی با مرغ و خروسهای مرده
یک مرد اهل ایالت «کنتیکات» آمریکا، به اتهام نگهداری مرغ و خروس مرده در منزل مسکونیاش توسط پلیس ایالتی دستگیر شد. به گزارش آسوشیتدپرس، «فیلیپ الیوت» یک مرد 35 ساله اهل منطقه «نیوهیون» در ایالت کنتیکات آمریکا به اتهام نگهداری مرغ و خروس و ماهی مرده درون منزلش به حبس و پرداخت جریمه نقدی محکوم شد. این در حالی است که پلیس ایالتی در گفتوگو با رسانههای دولتی آمریکا خاطر نشان کرد: ما هنگامی از این ماجرا باخبر شدیم که همسایهها از بوی تعفنی که از خانه این مرد بیرون میآمد، به پلیس شکایت کرده و ماموران پلیس پس از جستوجوی منزل این مرد جوان با اجساد و بقایای بو گرفته و فاسد شده و گندیده مرغ، خروس و ماهیها در اطراف و قسمتهای مختلف این منزل مسکونی مواجه شدند. ماموران پلیس در گزارش خود از بازرسی این منزل مسکونی اعلام کردند که اجساد این حیوانات در زیر تختخواب و کمد لباسها نیز یافت شده است.
11 کشته در سقوط هواپیما در برزیل
مقامات دولت برزيل و رسانههاي اين كشور اعلام كردند كه بر اثر سقوط يك فروند هواپيماي دوموتوره در شمال شرق اين كشور 11 نفر جان خود را از دست دادند. به گزارش ايسنا، به نقل از آسوشيتدپرس، مقامات دولتي برزيل و رسانههاي اين كشور يادآور شدند: بر اثر سقوط يك فروند هواپيماي دوموتوره در ساحل شمال شرقي برزيل، 11 نفر از سرنشينان اين هواپيما در صحنه جان خود را از دست دادند.
ارسال به دوستان
ویژه
نجات قاتل خانه قدیمی
از مجازات اعدام
گروه حوادث: عامل قتل مرد جوان در سرقتی مرگبار با گذشت خانواده قربانی پس از 9 سال نجات پیدا کرد. این پسر که به همراه دوستش میهمان قربانی بودند با ضربات چاقو وی را از پای درآوردند. روز 20مردادماه سال 79، مأموران کلانتری 113 تهران اطلاع یافتند مرد 31 سالهای به نام «حسین» در خانهاش با ضربات چاقو به قتل رسیده است. تحقیقات نشان میداد که در غیاب همسر این مرد، پسر 19 سالهای به نام عبدالزهرا به خانه قدیمی قربانی رفت و آمد داشته است. بدینترتیب وی ردیابی شد و پس از دستگیری، اعتراف کرد با حسین به خاطر مصرف مواد مخدر آشنا شده است و آن روز با دوستش که عباس نام دارد با نقشه سرقت و قتل وارد خانه قربانی شده است. وی گفت: در حال کشیدن تریاک، عباس با چاقو به جان حسین افتاده و وی را به قتل رسانده است. وقتی مشخص شد عباس فراری است دستور ردیابی وی در سراسر ایران صادر شد تا اینکه 22شهریورماه همان سال قاتل فراری در شوشتر بازداشت شد. این پسر اعتراف کرد که ضربات چاقو را به همراه دوستش به بدن قربانی زده است و هر دو نقشه کشیده بودند با این قتل، پولهای حسین را به سرقت ببرند که ابتدا دوستش فرار کرده سپس وی پا به فرار گذاشته است. بنا به گزارش خبرنگار جنایی «وطنامروز» با حکم قاضی شعبه 2103 دادگاه جزائی عمومی ابتدا هر دو پسر به قصاص محکوم شدند که با نقض حکم مرگ عبدالزهرا، وی به اتهام معاونت در قتل به زندان محکوم شد و عباس در فهرست اعدامیها قرار گرفت. با نزدیک شدن موعد اعدام این قاتل جوان، واحد صلح و سازش دادسرای امور جنایی تهران تحت سرپرستی قاضی جعفرزاده، معاون و دادستان و با رایزنیهای دادیار جابری و کارمند پورمکری وارد عمل شدند و خانواده حسین با گذشت از اعدام عباس، وی را از پای چوبه دار به زندگی بازگرداندند.
زن 69 ساله
کیفزن حرفهای شرق پایتخت
گروه حوادث: کیفزن حرفهای شرق تهران کسی جز زنی 69 ساله و فرتوت نیست. این زن فرتوت با ظاهری خمیده به بازار میرفت و بدون آنکه کسی به وی شک کند،کیف زنان و دختران را میدزدید. چندی پیش ماموران کلانتری 127 نارمک در حال گشت زنی با فریادهای زنی روبهرو شدند که ادعا میکرد کیف پولش را دزدیدهاند.
این زن به ماموران گفت: در حال خرید از روسریفروشی بودم که احساس کردم زنی سالخورده به من نزدیک شد. آنقدر پیر و شکسته بود که حتی فکرش را نمیکردم بتواند دزدی کند درحالی که خمیده خمیده راه میرفت در کنار من ایستاد. هنوز چند دقیقهای از رفتن وی نگذشته بود که متوجه شدم کیف پولم به سرقت رفته است.
با ادعای این زن، ماموران در حوالی مغازهای که سرقت در آن صورت گرفته بود به گشتزنی پرداختند و دقایقی نگذشته بود که پیرزن را در حالی که مشغول سرقت کیف زن دیگری بود، دستگیر کردند. این زن 69 ساله وقتی در برابر بازپرس غلامی از شعبه 6 دادسرای رسالت ایستاد، جیببریهای ماهرانهاش را به گردن گرفت. این دزد سالخورده به بازپرس غلامی گفت: زن تنهایی هستم و هیچ منبع درآمدی ندارم. 30 سال بیشتر نداشتم که همسرم خدابیامرز شد. بعد از آن دو بار همسر موقت مردان بیوفایی بودم اما چون هر بار مردی که با او ازدواج میکردم زن و بچه داشت، جدا میشدم. این پیرزن گفت: هیچ وقت بچهدار نشدم و به خاطر تامین هزینههای زندگی ام مجبور به دزدی میشدم. این پیرزن که چهره حق به جانبی گرفته بود به بازپرس غلامی گفت: از زنهایی دزدی میکردم که از ظاهرشان معلوم بود، پولدار هستند. تا به حال دو بار به زندان افتادهام اما بعد از آزادی دوباره مجبور بودم برای آنکه خرج زندگیام را تهیه کنم دزدی کنم.
بازپرس غلامی به خبرنگار «وطنامروز» گفت: این پیرزن یک متهم سابقهدار است و تا به حال دو بار به جرم سرقت و کیفقاپی به زندان رفته. وی تا به حال به بیش از 65 سرقت اعتراف کرده است.
حبس ابد سرباز آمریکایی متجاوز
یک سرباز آمریکایی به جرم آزار شیطانی دختر نوجوان و همدستی در کشتن وی و اعضای خانوادهاش به حبس ابد محکوم شد.
به گزارش یونایتدپرس، پنج سرباز آمریکایی، مارس 2006 به یک خانواده عراقی در «محمودیه» حمله کردند و دختر 14سالهای را آزار شیطانی دادند. در این میان یکی از سربازان به نام «جس اسپیلمن» مراقب بود کسی همرزمانش را هنگام جرم نبیند. چهار تن از آنان که به گناه نابخشودنی خود اعتراف کردهاند به 5 تا 100سال زندان محکوم شدند و پنجمین جنایتکار نیز به نام «استیون گرینگ» به دلیل اخراج از ارتش در دادگاه عمومی محاکمه شد. «گرینگ» که مجرم شناخته شده بود به حبس ابد محکوم شد و همین موضوع خشم شاکیان را برانگیخت چون منتظر صدور حکم اعدام بودند. وی بهخاطر اختلالات شخصیتی از ارتش اخراج شده است.
ارسال به دوستان
|
|
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
|