|
رهبر انقلاب در دیدار استادان و اعضای هیأت علمی دانشگاهها:
اساتید واقعیات سند 2030 را برای جامعه تبیین کنند
حضرت آیت اللهالعظمی خامنهای رهبر حکیم انقلاب اسلامی عصر دیروز (چهارشنبه) در نشستی با صدها نفر از استادان، اعضای هیأت های علمی، پژوهشگران و نخبگان دانشگاهی که بیش از دو ساعت به طول انجامید، با تشریح نقش بی بدیل استادان دانشگاهها در پرورش دانشجویان و شکل دهی به جایگاه ایران در جهانِ بسیار پر مسأله و پر تحول آینده، روز جهانی قدس را بسیار مهم خواندند و تأکید کردند: این روز گرامی، صرفاً اعلام حمایت از یک ملت مظلوم نیست، بلکه نماد مبارزه با استکبار و سلطه گران جهانی است. ارسال به دوستان
ارسال به دوستان
پادشاه سعودی، محمدبن نایف را از تمام مناصب برکنار کرد
کودتا در قبیله
پسر پادشاه به ولیعهدی رسید
همانگونه که «وطنامروز» در شماره دیروز نسبت به «برکناری عنقریب ولیعهد سعودی» پیشآگهی داده بود آخرین حرکت کودتای سیاسی صدامک در حجاز محقق شد و حالا پسر 31 ساله بیتجربه اما جسور سلمان بن عبدالعزیز تنها به اندازه یک تلنگر به مترسک پادشاهی پدرش با تاج و تخت فاصله دارد. بنسلمان که تا 2 شب پیش نایب ولیعهد سعودی بود با برکناری قابل پیشبینی ولیعهد سلب اختیار شده، یک «ولی» بزرگ را از سر راه ولیعهدی و پادشاهی عنقریبش برداشت. خبرگزاری رسمی عربستان (واس) صبح دیروز گزارش داد طبق حکم سلمان پادشاه سعودی، محمد بننایف از سمت خود به عنوان وزیر کشور برکنار و عبدالعزیز بنسعود بننایف به این مقام منصوب شده است. خبرگزاری رسمی عربستان برای توجیه این ماجرا مدعی شد 31 نفر از 34 عضو کمیته بیعت، محمد بن سلمان را به عنوان ولیعهد تعیین کردند! محمد بن سلمان که 31 سال دارد، تا پیش از این سمتهای نایب ولیعهد، نایب دوم نخستوزیر و وزیر دفاع را در کابینه سعودی در اختیار داشت. در ساختار سیاسی عربستان سعودی، سمت نخستوزیر نیز متعلق به پادشاه است و معمولا ولیعهد در مقام نایب اول نخستوزیر ریاست دولت را برعهده دارد. به این ترتیب، محمد بن سلمان همزمان به سمت نایب اول نخستوزیر هم منصوب شده و سمت وزارت دفاع را نیز حفظ کرده است. وی با آغاز سلطنت پدرش به سمت وزیر دفاع منصوب شده و به عنوان جوانترین وزیر دفاع در جهان شهرت یافته بود. این دومین بار است که ملک سلمان ولیعهد عربستان را تغییر میدهد. در ماه آوریل سال 2015 و چند ماه پس از آغاز سلطنت خود، وی امیر محمد بننایف را به جای مقرن بنعبدالعزیز، برادر ناتنی خود به ولیعهدی انتخاب کرد. تا پیش از این یعنی طی 85 سال گذشته، فرزندان عبدالعزیز آلسعود، بنیانگذار پادشاهی سعودی، به عنوان ولیعهد انتخاب شده و پس از برادران خود به سلطنت رسیده بودند. محمد بننایف نخستین فرد از نسل سوم خاندان سعودی بود که انتظار میرفت به سلطنت سعودی برسد. در حال حاضر، محمد بنسلمان نهتنها نخستین فرد از نسل سوم خاندان سلطنتی سعودی بلکه نخستین فرزند یک پادشاه این کشور است که هنگام سلطنت پدر خود به مقام ولیعهدی منصوب شده و قرار است جانشین پدر شود. همچنین بنسلمان به عنوان نایب اول نخستوزیر، ریاست عملی هیات دولت را نیز در دست گرفته است. در روزهای اخیر، برخی منابع خبری منطقه از احتمال بروز تحولاتی در ردههای عالی حکومتی عربستان خبر داده بودند. به گفته آنان، بننایف، ولیعهد سابق بهتدریج نفوذ خود در تشکیلات حکومتی را از دست داده بود درحالی که قدرت بنسلمان افزایش مییافت. بویژه حضور نظامی عربستان در یمن و اتخاذ سیاست منطقهای تهاجمیتر و چالشجویانهتر این کشور به نشانهای از قدرت محمد بنسلمان و «تیم جدید او» در تشکیلات حکومتی سعودی تعبیر میشد.
دلیل محاصره قطر توسط سعودی ارسال به دوستان
برجام منطقهای را فراموش کنید!
زهرا طباخی: پس از انتخابات ریاست جمهوری سال96 تبلیغات پیرامون تعمیم مدل ناموفق و شکستخورده «برجام» به دیگر حوزههای ملی و بینالمللی مجددا در خط تبلیغاتی اصلاحطلبان و سرمایهسالاران حامی دولت روحانی قرار گرفته است. در رسانههای زنجیرهای از عبارت رمزی و سربسته «برجام منطقهای» برای توصیف پروژهای نامعلوم استفاده میشود و سخنوران کمک به روحانی در این «امر مهم»(!) را وظیفه خود برمیشمارند. در شبکههای اجتماعی نیز بیآنکه لازم بدانند توضیحی به افکار عمومی ارائه دهند هشتگپراکنی ترویجی کرده و پیرامون مزایای طرح فرضی برجام منطقهای تبلیغات به راه میاندازند. اما واقعا «برجام منطقهای» چیست و از کجا آمده است؟ ارسال به دوستان
ابراز ارادت به تروریستها، شاخ و دم ندارد!
حسین قدیانی: همچنان که لبنیاتیها، خوب و بد ماست همدیگر را؛ خیاطها، خوب و بد دوخت همدیگر را؛ بزازها، خوب و بد پارچه همدیگر را و طباخیها، خوب و بد کله همدیگر را به راحتی تشخیص میدهند، ما روزنامهنگاران هم در تشخیص خوب و بد آنچه تیتر یک میکنیم، هرگز کار دشواری نداریم! غرضی اگر در کار باشد، زودتر از بقیه میفهمیم و مرضی هم منتها، گاهی یک روزنامه، بویژه اگر از نوع زنجیرهای آن باشد، چنان لخت و عریان، از غرض و مرض خود در تیتر یک رونمایی میکند که برای فهم آن، خیلی هم لازم نیست پیشه آدمی، روزنامهنگاری باشد! القصه! «حمله موشکی سپاه» که فردای حماسه شیربچههای دلاور ما، تیتر یک یکی از این زنجیرهایها شد، از همین موارد است! بگذریم که این تیتر، به لحاظ حرفهای هم اشتباه است، چرا که باید از این شارلاتانهای قلم به مزد اجانب پرسید «حمله موشکی سپاه» به کی؟! به کجا؟! الحمدلله جا هم داشتید در فضای سفید مقابل تیتر! در امتداد این نقد حرفهای اما میتوان دمی هم درنگ متعهدانه کرد که چرا این روزنامه بشدت زنجیرهای، از ثبت هدف موشکها خودداری کرده؟! آیا اضافه کردن 2 کلمه «به تروریستها» یا 3 کلمه «به مقر تروریستها» این همه برای روزنامهنگار زنجیرهای خرج دارد؟! تو را به آن کدخدایتان برندارید با حالتی «ننه من غریبانه» به ما توضیح دهید که در روتیتر، ضعف تیتر را جبران کردهایم، که هم ما شما را خوب میشناسیم و هم شما خودتان را! پس بهتر است به جای معلقبازی پیش قاضی، به یادتان بیاوریم که شما همان روزنامه زنجیرهای بودید که حتی سابقه ست کردن رنگ لوگو با پرچم تکفیریها هم در پرونده اعمالتان به عنوان یک لکه ننگ پاکناشدنی وجود دارد! و خوب است باز به یادتان بیاوریم که شما از همان نحله هستید که در نهایت بیحیایی و در اوج وقاحت، تیتر «من شارلی هستم» را در پیشانی خود گذاشت! و خوب است باز به یادتان بیاوریم که شما از همان قماش هستید که فردای شهادت غریبانه سردار مظلوم هر دو عرصه «روزگار جنگ» و «جنگ روزگار» برداشت این تیتر سراسر طعنه را کار کرد که «سرتیپ حسین همدانی در سوریه کشته شد!» و خوب است باز به یادتان بیاوریم که شما از همان جماعت هستید که بشار ایستاده پای آرمان قدس شریف و هماهنگ با فرهنگ بلندبالای مقاومت و حاضر برای همهگونه همکاری با مجامع دنبال صلح واقعی در سوریه را «دیکتاتور» میخواند و تروریستهای جلاد زبان نفهم را اما «مخالفان اسد»! با این دوسیه آلوده، باید هم هدف موشکهای سپاه را سانسور کنید! پس نه عجب که سپاه غرورآفرین ما دیرالزور سوریه را میزند لیکن اینجا تیتر یک روزنامه زنجیرهای دردش میگیرد! و زورش میگیرد یک کلام رک و صریح از این اقدام صحیح سپاه پاسداران انقلاب اسلامی دفاع کند، چرا که دفاع قلم به مزد حرامیان، از رنگ لوگو بگیر تا رنگ و لعاب یادداشتها، بیش از سپاه خودمان، با ارتش مثلا آزادیبخش سوریه هماهنگ بوده! و بیش از موشک «قیام» و «ذوالفقار» خودمان، با اسلحه لعین داعشی ست بوده! و بیش از سردار حسین همدانی خودمان، با ابوبکرهای روسیاه آن سوی مرز! طرفه حکایت اینجاست که اینبار حتی «مسعود بیبیسی» هم لااقل برای حفظ ظاهر و جلوگیری از ریخته شدن بیشتر آبرو و حداقل از آنجا که عاقبت مهر ایرانی بر شناسنامه خود دارد، رسما و علنا میآید و صحه بر درستی این اقدام سپاه میگذارد، آن وقت اینجا جماعتی که ابایی از معرفی خود به عنوان مریدان بهنود لندننشین ندارند، چند تا نقطه چین! نه! این را نگویم، جفا در حق مطلب است! در همان شماره لوگوی هماهنگ با رنگ پرچم تکفیریها، خوب یادم هست عکس یک اختصاص داشت به گروگانهای ارتش مثلا آزادیبخش سوریه که بندگان خدا، دستها را گذاشته بودند پشتسر به حالت ترس! این روزنامه، آن رنگ را برای لوگوی خود انتخاب میکند و آن عکس تلخ را هم برای همان شماره خود برمیگزیند اما آنجا که نیروی دریایی سپاه ما، در آبهای خلیج همیشه فارس خوش میدرخشد، اگر روی خودش را نکند آن ور، باز هم تیتر یکی میرود حکایت همان که دوشنبه همین هفته رفت! باور بفرمایید رفته آبرویتان زنجیرهایها! نه! شما تیتر یک نمیروید، آبرو از خود میبرید! دقیقا به همان سبک و سیاق 88 که دفاع کردید از فلان بیآبرو که هنوز چند ساعت مانده تا مهلت اخذ رای، آمد پشت تریبون و اعلام پیروزی کرد! قطع به یقین داعش هم اگر بر فرض روزی بخواهد انتخابات برگزار کند، همان کار رفیق متوهم شما را خواهد کرد! این همه را نوشتم تا خطاب به «سپاهیان عزیز» بگویم: بسی ممنون که باعث شدید جماعت، از آن روی داعشدوست خود بیشتر رونمایی کنند! «حمله موشکی سپاه» اما به «مقر تروریستها» بود، نه جایی در عدم! فکر کنم دوست نداشتید موشکهای شهید زنده طهرانی ما، لانه تکفیریها را به عنوان «سیبل» انتخاب کند! عاقبت، آن جرثومهها هم هیلاری کلینتون را مادر خطاب میکنند! ارسال به دوستان
|
|
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
|