|
رهبر انقلاب در دیدار هزاران نفر از دانشآموزان و دانشجویان با اشاره به اقدامات ضد ایرانی دولت ایالاتمتحده:
آمریکا با ملت دشمن است
آمریکا به امثال مصدق هم راضی نیست، آنها نوکر میخواهند مثل محمدرضا پهلوی
گروه سیاسی: حضرت آیتالله العظمی خامنهای، رهبر انقلاب اسلامی صبح روز پنجشنبه در دیدار پرشور هزاران نفر از دانشآموزان و دانشجویان، نسل جوان را پیشرو و پیشران جامعه خواندند و تأکید کردند: این نسل خوشاستعداد و خوشفهم، بیتردید ایران عزیز را با عبور از موانع و سختیها به نقطه مطلوب خواهد رساند؛ البته تحقق این هدف درخشان، نیازمند «شناخت دشمن اصلی و خبیث ملت ایران یعنی آمریکا»، «علمآموزی و کار و تلاش» و «تقویت ارتباط با پروردگار» است. به گزارش پایگاه اطلاعرسانی دفتر مقام معظم رهبری، در این دیدار که در آستانه یومالله 13 آبان روز ملی مبارزه با استکبار جهانی برگزار شد، حضرت آیتالله خامنهای با تجلیل از شور جوانی و قدرت تحلیل نسل جوان افزودند: طبیعت جوان، تحرک و پیشروی است اما این خصوصیت در کشور ما به سن نوجوانی نیز رسیده است. ایشان با اشاره به نمونههایی از این واقعیت شورآفرین در مراحل قبل و بعد از پیروزی انقلاب اسلامی، گفتند: در حوادث انقلاب، نوجوانان همپای جوانان وارد میدان مبارزه شدند و چنان در مقابل خباثت رژیم طاغوت ایستادند که روز 13 آبان 57 را به نام خود ثبت کردند. رهبر انقلاب اسلامی حضور شجاعانه در صحنههای دفاعمقدس را بهعنوان نمونهای دیگر یادآور شدند و افزودند: نوجوانان در جنگ تحمیلی همچون مردان کارآمد و رشید جنگیدند و غوغا کردند. حضرت آیتالله خامنهای نسل نوجوان و جوان کنونی را برخوردار از همان امتیازات و ویژگیهای جوانان نسل انقلاب و دفاعمقدس دانستند و گفتند: براساس اطلاعات دقیق، امروز جوانان و نوجوانان ما در بخشهای مختلف حتی بهتر از جوانان نسلهای قبل، مسائل را تحلیل و عمل میکنند. رهبر انقلاب اسلامی با اشاره به تلاشهای دشمنان برای انحراف نسلهای جوان با روشهایی همچون ترویج فحشا، مواد مخدر و بازیهای گمراهکننده رایانهای، افزودند: با وجود همه این دشمنیها، نوجوانان دهه هشتادی که نه امام و انقلاب را دیدهاند و نه دفاعمقدس را، امروز مفاهیم اساسی انقلاب را با همان روشنبینی و اقتدار جوان فهیم اول انقلاب، دنبال میکنند. ایشان با تأکید بر اینکه دشمنیهای زورگویان جهانی تاکنون هیچ تأثیری نداشته و آنها نتوانستهاند هیچ غلطی بکنند، گفتند: بچههای عزیز من! شما نسلی هستید که خواهید توانست با فائق شدن بر ترفندهای دشمن و عبور از موانع و سختیها، این کشور را به نقطه اوج و به آرمانهای اسلامی و آرزوهای بزرگ ملت برسانید، البته تحقق این هدف چند شرط دارد. رهبر انقلاب اسلامی در تبیین ضرورت دشمنشناسی به عنوان شرط اصلی تداوم مسیر تحقق اهداف نظام و ملت خاطرنشان کردند: آمریکا بهمعنای واقعی کلمه، دشمن خبیث و اصلی است و این حقیقت نه از سر تعصب و نگاه بدبینانه بلکه ناشی از تجربه، فهم درست مسائل و دیدن واقعیات میدان است. حضرت آیتالله خامنهای با اشاره به سخنان اخیر رئیسجمهور آمریکا مبنی بر تروریست بودن ملت ایران، افزودند: این حرف ابلهانه نشان میدهد آمریکاییها نه فقط با رهبری و دولت ایران دشمنند بلکه با اصل وجود ملتی که خستگیناپذیر در مقابل آنها ایستاده، خصومت و کینهورزی میکنند. ایشان با یادآوری سخنان چند سال قبل یکی از مسؤولان آمریکایی که گفته بود باید ریشه ملت ایران را از بین ببریم، افزودند: آنها قادر به درک این حقیقت نیستند که ملتی با چنین سابقه پربار تاریخی و فرهنگی را نمیتوان ریشهکن کرد. رهبر انقلاب اسلامی خصومت عمیق آمریکا با ملت ایران را موجب کوری چشم محاسباتی آمریکاییها و تکرار اشتباهات آنها دانستند و افزودند: آمریکاییها از روز اول پیروزی که انقلاب یک نهال باریک بود، دشمنی را شروع کردند و امروز هم که جمهوری اسلامی به درخت سرسبز و تناوری تبدیل شده، به همان توطئههای بینتیجه ادامه میدهند، چرا که خصومت و کینهورزی، آنها را از دیدن و درک واقعیات و ارزیابی درست محروم کرده است. حضرت آیتالله خامنهای با انتقاد از کسانی که معتقدند «در مقابل آمریکا، قدری کوتاه بیاییم تا دشمنی آن کم شود» افزودند: تجربیات تاریخی از جمله ماجرای دکتر مصدق نشان میدهد آمریکاییها حتی به کسانی که به آنها امید میبندند، رحم نمیکنند. ایشان در همین زمینه افزودند: مصدق برای مبارزه با انگلیسیها سراغ مذاکره با آمریکا رفت و به آنها اعتماد کرد اما همین آمریکاییها بودند که ضد او کودتا کردند. رهبر انقلاب در جمعبندی این بخش از سخنان شان تأکید کردند: آمریکاییها حتی به امثال دکتر مصدق هم راضی نمیشوند، آنها نوکر، توسریخور و سرسپرده میخواهند تا مثل دوران محمدرضا پهلوی بر کشور مهم و پرمنفعت ایران حکومت کنند. حضرت آیتالله خامنهای با اشاره به دشمنیهای مکرر دولت آمریکا افزودند: الان هم برای خراب کردن نتیجه مذاکرات هستهای یعنی برجام نهایت خباثت را بهعمل میآورند. رهبر انقلاب اسلامی با استناد به این واقعیات افزودند: کوتاه آمدن در مقابل آمریکاییها، آنها را جری و گستاخ میکند بنابراین تنها راه، مقابله و ایستادگی است. ایشان با توصیه مؤکد به دانشآموزان و دانشجویان برای فراموش نکردن دشمن اصلی یعنی آمریکا افزودند: این، شرط اصلی تداوم مسیر خوش عاقبت آینده کشور است. حضرت آیتالله خامنهای درس خواندن و علمآموزی و کار و تلاش دانشآموزان و دانشجویان را شرط دیگر تحقق آینده روشن کشور برشمردند و افزودند: درسخواندن و علمآموزی باید به ارزشی والا تبدیل شود. ایشان افزودند: ارتقای سطح علمی کشور، قدرت مواجهه با دشمنیها و عبور از امواج سخت توفانی را افزایش میدهد، موجب استحکام درونی بیشتر ایران میشود و تحقق آرزوهای بزرگ ملت را ممکن میسازد. «تقویت ارتباط با خدا» توصیه مؤکد دیگری بود که رهبر انقلاب اسلامی خطاب به نوجوانان و جوانان بیان کردند و افزودند: دلهای نورانی و پاک شما، جلب لطف و فضل الهی را آسانتر میکند، قدر این نعمت را بدانید. ارسال به دوستان
تیترها
نتانیاهو: برجام لغو نشود اصلاح شود / 2 ارسال به دوستان
سرمایهگذاری خارجی خوب یا بد؟
کاوه تقوی: بعضی رسانههای نزدیک به دولت محترم دوست دارند نشان دهند جامعه ایران 2 بخش است: کسانی که طرفدار سرمایهگذاری خارجی هستند و مخالفان آن. این رسانهها در منظومه فکری خود معتقدند موافقان سرمایهگذاری خارجی افرادی هستند طرفدار رابطه با دنیا و استفاده از پیشرفتهای آن و مخالفان سرمایهگذاری خارجی افرادی هستند واپسگرا که حتی فاقد یک راهحل اجرایی در غیاب سرمایهگذاری خارجی هستند. وقتی از سرمایهگذاری خارجی حرف میزنند منظورشان مطلق سرمایهگذاری خارجی است: یوزانس، لیزینگ، فروش اوراق قرضه، گرفتن اعتبار، ریفاینانس، مشارکت و... بدون آنکه اصلا بین این اشکال مختلف و تبعات آن تفاوتی قائل باشند. سوال مرکزی آن است: سرمایهگذاری خارجی خوب است یا بد؟ پاسخ شما، شما را این طرف یا آن طرف خط، تقسیمبندی خواهد کرد. ارسال به دوستان
تجربه تاریخی یک عمر دشمنی کاخ سفید
حسین قدیانی: اگر «استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی» مهمترین شعار «انقلاب اسلامی» بود، «مرگ بر آمریکا» اما مهمترین شعار «جمهوری اسلامی» است! و اگر هر شعاری، قلبی دارد و بهاری دارد و ریشه در روزی دارد، امروز «سیزدهم آبان» قلب و بهار و ریشه امالشعائر نظام یعنی «مرگ بر آمریکا» است! 13 آبان 43 که امام خمینی به ترکیه تبعید شدند و 13 آبان 57 که شمار قابل توجهی از دانشآموزان غیور ما، خون خود را در راه انقلابی ریختند که چند ماه بعد به پیروزی رسید و 13 آبان 58 که «انقلاب دوم» شد و «لانه جاسوسی شیطان بزرگ» تسخیر شد، طرف اصلی دعوای ملت ایران آمریکا بود، چرا که طرف اصلی دعوای آمریکا، ملت ایران بود! در 2 حادثه اول، حکایت «16 آذر 1332» آمریکا علیه ملت ایران بود و همراه با رژیم ستمشاهی و در حادثه سوم، نیست که انقلاب به پیروزی رسیده بود، دشمنی آمریکا توأمان، ملت و حکومت را مدنظر داشت! البته در 13 آبان 58 از آنجا که دولت وقت یعنی «دولت موقت» خیلی اساسا متوجه منظور انقلاب اسلامی نبود یا نمیخواست باشد، به همان ساز میرقصید که آمریکا دوست میداشت، لذا همان آمریکا که بد ملت ایران و بد امام راحل عظیمالشأن را میگفت، خیلی با مهندس بازرگان و اعوان و انصار، کاری نداشت که هیچ، حمایتشان هم میکرد! البته بازرگان با همه لیبرال بودنش و با همه اعتمادی که به غرب داشت و با همه حد و حدود بیشماری که برای مبارزه قائل بود، هرگز سیاستمدار ایرانی ایدهآل برای سران کاخ سفید نبود؛ همچنان که مصدق هم نبود! ارسال به دوستان
نقشهای از اساس منتفی!
امیر استکی: توتال برای عقد قرارداد فاز 11 تا اعلام پایبندی ایران به برجام توسط ترامپ صبر کرد. حالا پس از اعلام نقض برجام توسط ترامپ، برای بستن قراردادهای پیمانکاری عملیات اجرایی این فاز، منتظر واکنش کنگره است. این چیزی نیست که از یک پیشبینی نشأت گرفته باشد، بلکه عین آن چیزی است که مسؤولان این شرکت فرانسوی اعلام کردهاند. خروج توتال یا هر شرکت غربی دیگری از قراردادها و تعهداتشان با ایران در صورت بازگشت تحریمهای معلق شده به واسطه برجام که تقریبا به شکل کامل در اراده ایالات متحده آمریکا قرار دارد، امری بدیهی و تغییرناپذیر است. چه اینکه به علت تنیدگی بسیار زیاد اقتصاد جهان با اقتصاد آمریکا و تسلط طبیعی آمریکا بر چرخه مهمترین ارز جهانی یعنی دلار، هزینه هر نوع همکاری بدون مجوزی با ایران را بسیار بالا میبرد، به نحوی که هر نوع منفعت خالصی را نیز به چالش خواهد کشید. خاصه اینکه پس از عملیاتی شدن کاتسا دیگر خبری از جریمه وزارت خزانهداری آمریکا برای معامله با ایران نخواهد بود، بلکه نهاد متخلف مستقیما به لیست شرکتها و نهادهای تحریمی افزوده میشود و هیچ کنشگر اقتصادی بینالمللی اینچنین ریسک سنگینی را بر نخواهد تافت. به قول یکی از تحلیلگران مالی، «در شرایط متزلزلی که در برجام برای همکاری و سرمایهگذاری در ایران به واسطه مربوط شدن آن به تایید یا عدم تایید رئیسجمهور آمریکا و همچنین مجوزهای اوفک و در این روزها اضافه شدن پیچیدگیهای جدید به واسطه اجرایی شدن کاتسا، وجود دارد، انگیزه یک سرمایهگذار خارجی برای ورود به این دریای متلاطم ریسک از نظر توجیهات اقتصادی به صفر گرایش خواهد یافت و شاید فقط انگیزههای خیریه، اینچنین ریسکی را پوشش دهد یا مانند پارهای موارد تضمینهای نقدتر از اصل ایران برای سرمایهگذاری». با این اوصاف کشیدن نقشههای بلندپروازانه برای ایجاد منافع اقتصادی برای قدرتهای جهانی در ایران که در تحلیل نهایی و بر مبنای رویکردهای لیبرالیستی روابط بینالملل منجر به دفاع آنها از منافع خود و جلوگیری از افزایش فشارها بر ایران میشد، از اساس منتفی خواهد بود،چرا که در یک مقایسه ساده منافع متقابل در طرف رقیب ایران و خواستار افزایش فشار اقتصادی بر ایران (آمریکا)، با اروپای غربی که دولت جناب روحانی بسیار امیدوار به چفت کردن آن به اقتصاد ایران بود، بسیار بیشتر از منافع موجود در ایران خواهد بود. به عبارت بهتر ایجاد چنین ساختار در هم تنیدهای از منافع متقابل به زمانی بیشتر از آنچه دولتمردان کنونی تصور میکردند، نیاز داشت؛ با توجه به این مهم که منافع قابل توجهی که آنها بتوانند در بازار ایران داشته باشند بیشتر در زمینه نفت خواهد بود و اگرچه عرصه نفت عرصه بزرگ و پرسودی است اما آنقدر بزرگ نیست که بتواند درهمتنیدگی تعهدآوری در یک دوره کوتاه ایجاد کند. این استراتژی برای ایران ریسک زیادی داشت، چرا که تمرکز بر آن فرصت کوتاه باز شده به واسطه برجام را تا حدود زیادی از دست ایران خارج کرد و یکی ـدو سال معلق شدن پارهای از تحریمها را به رایزنیهای نیمهتمام با اروپاییان به هدر برد. در این میان تنها دو ـ سه قرارداد منعقد شد که آنها نیز همه به محض گذر ریسک حضور در ایران از حد قابل تحمل برای شرکتهای ذینفع براحتی رها خواهند شد. چه اینکه شواهد حاکی از این است که جریمههای رها کردن تعهدات بهواسطه ریسک بالای حضور در ایران و شیفتگی دولتمردان ایرانی به کشاندن پای اروپاییان به ایران به هر قیمتی بر عهده ایران نهاده شده است و گویا این شرکتها در یک رابطه یکطرفه سود میبردهاند و خسارتی برای ترک تعهداتشان نخواهند پرداخت. گشادترین قسمت کلاه در اصل همینجاست. اگر چه دولت این قراردادها را محرمانه نگه داشته و مانند نمونه توتال از دادن هر اطلاعاتی در این زمینه خودداری کرده است ولی شواهد و مخصوصا سود نزدیک 8 درصدی روی وام یک میلیارد یورویی که وزارت نفت از یکی از شرکتهای مالی اروپایی گرفته است، حاکی از آن است که در مابقی موارد نیز همه ریسکها بر عهده ایران بار شده است. مخلص کلام اینکه توتال به ایران میآید و قرارداد پرسودی میبندد و الزامی به تکمیل تعهدات خود نیز نخواهد داشت. دولت و رسانههای حامیاش در زمینه قرارداد توتال بشدت روی این مساله مانور میدهند که توتال تابع قوانین اتحادیه اروپایی و قوانین بینالمللی است و تغییر رویکرد آمریکا در برابر برجام بر حضور آن در ایران تاثیرگذار نیست اما رفتار توتال و موضعگیریهای مدیرعامل آن چیز دیگری را نشان میدهد. در جریان مذاکرات شرکت نفت با توتال، توتال به انحای مختلف و با وقتکشی امضای قرارداد را به بعد از خرداد 96 یعنی زمانی که رئیسجمهور آمریکا باید از پایبندی یا عدم پایبندی ایران به برجام به کنگره گزارش میداد، منوط کرده بود و این وقتکشی به حدی بود که حتی زنگنه، وزیر نفت کشور نیز به آن واکنش نشان داد. در نهایت پس از اینکه ترامپ برای بار ماقبل آخر پایبندی ایران به برجام را تایید کرد، قرارداد ایران با توتال در تیرماه به امضا رسید. پس از این امضا بود که یکی از مدیران شرکت توتال در عربستان گفت توتال «چراغ سبز» ریاض را برای انعقاد قرارداد دریافت کرده است. «پویان» مدیرعامل توتال هم گفت در جلب رضایت آمریکا برای امضای این قرارداد موفق بوده و به قطریها هم اعلام کرده است در ایران حاضر خواهند شد اما درست زمانی که شواهد نشانگر این بود که ترامپ پایبندی ایران به برجام را تایید نمیکند، مدیران توتال برخلاف ادعای مدیران وزارت نفت ایران به انحای مختلف اعلام کردند حضور یا عدم حضورشان به تصمیم کنگره آمریکا مرتبط خواهد بود. در این پروژه ریسک مالی برای توتال به خاطر وضعیت فعلی کم است، چرا که قرار است ما تصمیم سرمایهگذاری برای این پروژه را تا آخر امسال نهایی کنیم. ما مناقصاتی را برگزار کردهایم و بنا داریم قراردادهایی را تا آخر امسال منعقد کنیم، بنابراین همه چیز از نظر تقویمی درست پیش میرود. ارسال به دوستان
پولدارها به مرغداری نمیروند!
سمیرا کریمشاهی: 2 خبر با فاصله کمی از هم منتشر شد: ارسال به دوستان
سکته سیاسی احزاب سنتی در اروپا
محمدابراهیم کریمی: سران اتحادیه اروپایی و منطقه یورو با چالشهای مزمنی در قاره سبز دست و پنجه نرم میکنند. استمرار بحران اقتصادی در اروپا، شیوع چالشهای اجتماعی و امنیتی و از همه مهمتر گریز شهروندان از احزاب سنتی و طرفدار یکپارچگی اروپا، جملگی منجر به افزایش ضریب آسیبپذیری اتحادیه اروپایی شده است. بیدلیل نیست که بسیاری از تحلیلگران مسائل سیاسی و اجتماعی نسبت به عقبگرد اتحادیه اروپایی به دوران ملیگرایی هشدار میدهند. طی ماههای اخیر، شاهد برگزاری 3 انتخابات مهم در اروپا بودیم که نقطه اشتراک آنها، پیروزی نسبی جریانهای ملیگرا و راست افراطی بود.
اگرچه مرکل هم اکنون مذاکرات تشکیل دولت ائتلافی را با احزاب سبز، لیبرالدموکرات و سوسیالمسیحی (ائتلاف موسوم به جاماییکا) آغاز کرده است اما سایه جریان راست افراطی و حزب جایگزینی برای آلمان همچنان بر سر آلمانها سنگینی میکند. در این میان حزب سوسیالدموکرات نیز به عنوان اصلیترین حزب اپوزیسیون دولت آلمان، عملا قدرت احیای خود را پس از شکست از حزب دموکراتمسیحی از دست داده است. بدیهی است در چنین شرایطی به صورت خودکار حزب جایگزینی برای آلمان به اصلیترین حزب اپوزیسیون در این کشور تبدیل خواهد شد و اکثر رایدهندگانی که از مرکل و دولت ائتلافی ضعیف وی ناامید شوند، ترجیح میدهند در انتخابات بعدی آرای خود را به سود این حزب افراطی به گردش درآورند. موجسواری حزب جایگزینی برای آلمان روی بحران مهاجرت در آلمان و مخالفت آن با مبانی و اصولی که اروپای واحد بر اساس آن شکل گرفته است، در تشدید این روند موثر خواهد بود. اصلیترین دغدغه حزب جایگزینی برای آلمان، جذب آرای خاکستری و سفید در انتخابات بعدی آلمان است. اقدامی که «مارین لوپن» در جریان رقابتهای انتخابات ریاستجمهوری امسال در فرانسه به آن دست زد و به واسطه جذب این آرای بالقوه، به دور نهایی این رقابتها راه پیدا کند. در اتریش نیز حزب موسوم به «آزادی» که وابسته به جریان راست افراطی است توانست از اختلاف 2 حزب سنتی یعنی حزب محافظهکار مردم (به رهبری سباستین کورتز) و حزب سوسیالدموکرات استفاده کرده و بخش اعظمی از آرای عمومی را به سود خود واریز کند. در این انتخابات، حزب آزادی توانست پس از حزب مردم به دومین حزب قدرتمند در پارلمان اتریش تبدیل شود. هماکنون دولت ائتلافی اتریش متشکل از 2 حزب آزادی و مردم در حال شکلگیری است. این نخستینبار است که یک حزب وابسته به جریان راست افراطی در راس معادلات اجرایی یکی از کشورهای مهم اروپایی حضور مییابد. یکی از اصلیترین دغدغههای حزب آزادی، توقف روند مهاجرت به اتریش و عدم پذیرش مهاجران (بر خلاف سیاستگذاری مشترک کشورهای اروپایی) است. نکته مهمتر اینکه نیمه دوم سال 2018 میلادی، قرار است اتریش ریاست دورهای اتحادیه اروپایی را بر عهده بگیرد. از این رو حدود 8 ماه دیگر، حزب آزادی این فرصت طلایی را خواهد داشت تا در راس معادلات اجرایی اروپا نیز ایفای نقش کند. این بدترین خبر ممکن برای اتحادیه اروپایی و منطقه یورو محسوب میشود. ارسال به دوستان
فهم نادرست مسؤولان از کاتسا
امید رامز: واکنشهای چند ماه گذشته و بویژه چند روز اخیر برخی مسؤولان که اتفاقا با برنامه اقدام مشترک نیز ارتباط مستقیم یا غیرمستقیم داشته و دارد، نشان میدهد متاسفانه آنها از جزئیات و نحوه تاثیر تحریمهای ذیل قانون «مقابله با مخالفان/ دشمنان آمریکا با تحریم(Countering America’s Adversaries Through Sanctions Act)» یا به اختصار کاتسا که آگوست2017 پس از تصویب قاطعانه در کنگره و سنای آمریکا به امضای دونالد ترامپ رسید، در خوشبینانهترین حالت آگاهی کافی ندارند. چند روز پس از تصویب قانون فوق در مرداد ماه امسال صدای مشترکی از مسؤولانی که مستقیما در امضا و تصویب برجام نقش داشتهاند به گوش رسید، مبنی بر اینکه تحریم مصوب، تحریم جدیدی نیست؛ تجمیع تحریمهای قبلی است؛ غیرهستهای است و سخنانی از این دست که واقعا تأسفبار بود. در همین راستا نیز اخیرا مصطفی کواکبیان، نماینده اصلاحطلب مجلس و یکی از افرادی که تحت لیست پرحرف و حدیث امید به مجلس شورای اسلامی راه یافت، اظهارنظر قابل تاملی داشته است؛ اینکه «خوشبختانه مادر تحریمها، موش زایید؛ دیدیم که افرادی که قبلا هم تحریم شده بودند مجددا در لیست تحریم قرار گرفتهاند». ارسال به دوستان
ببین امانوئل؛ آنها «وان یکاد» دارند!
حسن رضایی: آقای عباس عراقچی طی حضور اخیر خود در صحن مجلس شورای اسلامی گفته است: «کشورهای اروپایی به طور کاملا صریح و مشخص با سیاستهای آمریکا و بدعهدیها و تخلفات این کشور مخالفت کردند». وی در ادامه مدعی منزوی شدن دولت آمریکا در سطح جهان شده و آن را حاصل زحمات دستگاه دیپلماسی کشور دانسته است. بله! دستگاه دیپلماسی کشور واقعا زحمات طاقتفرسایی متحمل شده است. اینکه شما ابتدا کشوری را رئیس، همهکاره، آقابالاسر، کدخدا و همهکاره جهان بدانی و 4 سال آزگار برای نزدیک شدن به او و به دست آوردن دل کلفتش، وقت بگذاری، بتن بریزی و سانتریفیوژ بشکنی، تا درنهایت «منزوی کردن» او را یگانه دستاورد این زحمات معرفی کنی، واقعا باید عملیات پیچیده و طاقتفرسایی باشد! اساسا عملیاتهایی که نتیجه معکوس میدهند، همیشه پیچیده هستند! ابهامات این عملیات تاریخی البته ارسال به دوستان
اوضاع تراز تجاری بدتر از آمارهاست!
میثم مهرپور :حدود 2 سال پیش خبری کوتاه تحت عنوان «تراز بازرگانی ایران برای نخستینبار در 37 سال گذشته مثبت شد» در رسانهها منتشر و حامیان دولت از آن به عنوان نقطه عطف و ماحصل عملکرد باثبات دولت یازدهم نام بردند. این موضوع تا آنجا مورد اتکای دولتیها قرار گرفت که دولت یازدهم در انتخابات ریاستجمهوری سال 96 از این موضوع تحت عنوان اقدام قابل تقدیر خود(!) یاد میکرد. موضوعی که اگرچه همان زمان نیز از سوی کارشناسان اقتصادی مورد انتقاد قرار گرفته و مواردی چون غیرواقعی بودن آمار صادرات غیرنفتی به واسطه صادرات مواد خام و محصولات نفتی به نام غیرنفتی، آن را بیاعتبار کرده بود اما مورد فخر دولت روحانی میشد. در این میان دولت حسن روحانی بارها از کاهش شتاب تورم و مثبت شدن تراز تجاری کشور به عنوان 2 اقدام اقتصادی بزرگ خود طی این سالها نام برده است. ارسال به دوستان
|
|
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
|