گلعلی بابایی*: با سپهر عوالمی داشتیم وصف‌ناپذیر به‌طوری که او در بستر احتضار، وکالت نشر شعرهایش را هم به بنده داد. در کتاب «دفتر آبی» مجموعه اشعار سپهر - که مقدمه‌اش را بنده نوشته‌ام - به این نکته به‌قدر کفایت اشاره کرده‌ام. سپهر با مرحوم «حاج محمدرضا آقاسی» دوستی خیلی نزدیکی داشت، چون هر دو نفرشان، جزو شعرایی محسوب می‎شدند که مغضوب طیف روشنفکران قرار گرفته بودند. حتی خیلی از شاعران معروف به «بچه‌مسلمان» هم - که دم از انقلاب می‌زنند - این دو نفر را به عنوان شاعر قبول نداشتند. وقتی سپهر به رحمت خدا رفت، آقاسی را دعوت کرده بودیم تا در «بهشت‌زهرا(س)» برای او شعر بخواند. یک مراسم برای سوم خرداد همان سال داشتیم که باز آقاسی را دعوت کرده بودیم. آقاسی اواخر عمرش، پیشنهاد انتشار یک آلبوم موسیقی به همراه دکلمه‌ اشعارش را داده بود که من و «بهزاد بهزادپور» و «احسان محمدحسنی»، به همراه او و آهنگسازی به نام آقای «شهبازی»، دور هم نشستیم تا چند و چون اجرایی کردن این ایده را ارزیابی کنیم که متأسفانه عمر آقاسی کفاف نداد و این پروژه به جایی نرسید.
دیوان اشعار سپهر، با نام «دفتر آبی» را حسب وصیت خودش جمع و جور کردم و این کتاب، با کمک آقای «احسان محمدحسنی» در فرهنگسرای پایداری چاپ شد. 6 بار هم تجدید چاپ شد و طرفداران زیادی داشت اما نمی‌دانم چرا دیگر چاپش نکردند.
سپهر به قول خودش، بچه‌ ناف تهران بود؛ خیابان مختاری. نخستین‌بار هم که ما در لشکر 27 به همت سردار شهیدمان حاج «حسین همدانی» یادواره‌ای را برای حاج «احمد متوسلیان» در شهر مریوان برگزار کردیم، از تهران، قدیمی‌های لشکر سوار بر 4-3 دستگاه اتوبوس شدیم و به مریوان رفتیم. در آن سفر، سپهر هم با ما آمد. آن موقع 6-5 سالی می‌شد که در خط سرودن شعر افتاده بود. جالب است که خودش می‌گفت: فلانی! من قبلا از بچه‌های هم‌تیپ شما، نفرت داشتم‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌. بدم می‌آمد ولی چند جلسه در مراسم خاطره‌گویی «سعید قاسمی» رفتم و خاطراتی را از جمله خاطره‌ «کانال گردان کمیل» و آن اتفاقاتی را که در «فکه» افتاده بود و بچه‌ها در آنجا محاصره شده بودند، شنیدم. بعد هم چند نفر از جانبازهای شیمیایی را دیدم که چه وضعی دارند. از همانجا بود که مهر بچه‌های جنگ به دلم نشست و از مرام آنها خوشم آمد.
از آن موقع به بعد بود که سپهر بتدریج به این طرف گرایش پیدا کرد، تا یک روز که به دفتر کارم در پادگان امام حسن(ع) آمد و گفت: «دوست دارم آموزش تخریب و طرز کار با مین را یاد بگیرم. گلعلی! کمکم می‌کنی؟!» بنده رفتم پیش شهید همدانی که در آن ایام، بتاز‌گی فرمانده لشکر 27 شده بودند. گفتم: «حاجی! قضیه این‌جوری است و سپهر چنین درخواستی دارد». از آنجا که شهید همدانی هم سپهر را خیلی دوست داشت، سریع با این درخواست او موافقت کرد و گفت: «مشکلی نیست، من یک مربی خاص را می‌گذارم تا به سپهر در زمینه‌ مهندسی تخریب آموزش بدهد». آموزشش را هم در تخریب لشکر، توسط «رضا گرشاسبی» دید و اصول مهندسی تخریب را یاد گرفت، طوری که خیلی زود، در این زمینه خبره شد. بعد از اتمام دوره، از او پرسیدم: آخر نگفتی چرا می‌خواستی تخریب یاد بگیری؟ گفت: «چون می‌خواهم بروم لبنان و در جنگ علیه اسرائیل، عملیات استشهادی انجام دهم». بعد از این قضیه، دیگر ارتباطش با بچه‌های لشکر 27 زیادتر شد، طوری که اگر هر جایی برنامه داشت، اولویت را به برنامه‌هایی می‌داد که باید در لشکر یا توسط لشکر برگزار می‌شد. هر جا هم برنامه‌ شعرخوانی داشت، به اتفاق هم به آنجا می‌رفتیم و برنامه‌اش را اجرا می‌کرد. یک روز در اصفهان برنامه داشت. آمد به من گفت: «گلعلی! تو هم با من بیا اصفهان که اگر شد، یکسری هم به خانواده‌ شهید همت بزنیم. خیلی دوست دارم این خانواده را از نزدیک ببینم».
آن ایام مقارن با بهار 83 بود. به اتفاق سپهر، «حسین بهزاد» و «محمدرضا دامغانی» سوار بر یک وانت دوکابین، از تهران رفتیم به اصفهان. اول سری به خانواده‌ شهید همت زدیم. همسر بزرگوار و 2 یادگار حاجی - آقا مهدی و آقا مصطفی- خیلی ما را تحویل گرفتند و با میهمان‌نوازی‌شان شرمنده‌مان کردند. همانجا به سپهر اشاره کردم تا یکی از شعرهایش را بخواند. او هم «دفتر آبی» رنگ و رورفته‌اش را باز کرد و شروع کرد به خواندن یکی از سروده‌هایش:
«آهای آدم بزرگا
این ماجرا رو دیدین؟
آهای آهای جوون‌ها
این قصه رو شنیدید؟
*
قصه‌ ازدواجِ
جوونمردی پهلوون
قصه‌ ازدواجِ
دُخت شاه پریون
*
یه روزی روزگاری
یه پهلوون عاشق
رفت به خواستگاری
دخت ماه و شقایق
*
پدر می‌گفت: پهلوون!
تو این روز بهاری
قول می‌دی که هرگز
اونو تنها نذاری؟
*
پهلوون مکثی کرد
چشماشو به زمین دوخت
انگار جوابی نداشت
انگار دلش خیلی سوخت...»
این اشعار را با همان احساس داغ و بغض همیشگی‌اش، تا آخر خواند، طوری که اشک همه‌ حاضران را درآورد.
شعرخوانی سپهر که تمام شد، همسر شهید همت، بعد از تعریف و تمجید فراوان به او گفت: «آقای سپهر! من این شعرها را در جایی نخوانده بودم. هم برایم تازگی داشت، هم مثل اینکه سال‌هاست دارم با آنها زندگی می‌کنم».
در آن دیدار، صحبت‌هایی رد و بدل شد و بعد هم ما خداحافظی کردیم و از منزل شهید همت به سالنی رفتیم که قرار بود سپهر در آ‌نجا برنامه اجرا کند.
اجرای برنامه‌اش که تمام شد، با اصرار حسین بهزاد، اول رفتیم شهرضا، برای زیارت مزار شهید همت. بعد هم گاز ماشین را گرفتیم و رو به سمت دوکوهه تاختیم. در سفر بعدی، سپهر را با خودم بردم سر کانال کمیل؛ در فکه‌ جنوبی. اینجور جاها که می‌رفت، حال خوشی پیدا می‌کرد.
از آن سفر که برگشتیم، کم‌کم وضعیت جسمی سپهر وخیم شد و متأسفانه به 3 ماه نکشید که از میان ما رفت. سپهر به اقتضای طبع شاعرانه‌اش خیلی احساساتی بود، طوری که هر اتفاقی می‌افتاد، خیلی روی روحیه‌ لطیفش، تأثیر می‌گذاشت. او با آقای «رحیم چهره‌خند» در محله‌ «خانی‌آباد» یک مغازه‌ بقالی داشتند. آقای چهره‌خند برای ما نقل می‌کرد روزهایی که سپهر پشت دخل مغازه می‌ایستاد، هر کسی که می‌آمد و می‌گفت پول ندارم، یا پول کم دارم، سپهر به او می‌گفت: اشکالی ندارد، اجناس را ببر، بعد پولش را بیاور. آنها هم هرچه لازم داشتند توی زنبیل می‌ریختند و می‌رفتند. خیلی‌های‌شان هم دیگر نمی‌آمدند بدهی‌شان را تسویه کنند. به همین دلیل، خیلی زود مغازه‌ بقالی ما ورشکست و تعطیل شد.
* نویسنده دفاع‌مقدس

گروه سیاسی: سخنگوی قوه‌قضائیه دیروز یکشنبه آخرین وضعیت پرونده فساد مالی «حسین فریدون» برادر حسن روحانی و «مهدی جهانگیری» برادر اسحاق جهانگیری را تشریح کرد. حجت‌الاسلام غلامحسین محسنی‌اژه‌ای ضمن تاکید بر پیگیری این پرونده، از متهمان دیگری در این پرونده فساد مالی گفت. بر اساس آنچه او گفته پرونده فساد مالی حسین فریدون 2 متهم دارد که یکی از آنها بدهی سنگین بانکی و مشکلات مالیاتی دارد. او گفته دستگاه قضا در حال ردیابی این موضوع است که پول‌هایی که در این پرونده فساد رد و بدل شده، از کجا آمده و به کجا رفته است. سخنگوی دستگاه قضا درباره پرونده برادر اسحاق جهانگیری نیز گفت مهدی جهانگیری همچنان در بازداشت و تحت نظر است.
به گزارش خبرگزاری‌ها، حجت‌الاسلام والمسلمین غلامحسین محسنی‌اژه‌ای در یکصدوبیست‌وسومین نشست خبری خود با رسانه‌ها با اشاره به ناآرامی‌‌های اخیر در کشور، با بیان اینکه «درباره اغتشاشات اخیر یکی از موارد نقش و حمایت‌های دشمن بود که عوامل این موضوع توسط نیروهای اطلاعاتی، امنیتی و انتظامی تحت تعقیب هستند»، ادامه داد: عوامل دیگر در این مساله نیز یا شناسایی شده‌اند یا در حال شناسایی هستند و طبق قانون با آنها برخورد می‌شود.
وی افزود: اگر هم در اغتشاشات خیابانی دستگیری انجام شده تاکید شد در ابتدا به زندان نروند تا سوءسابقه هم برای‌شان درست نشود، چرا که افرادی ممکن است دستگیر شوند که فریب‌خورده، بیگناه و غیر مجرم باشند. افراد مجرم که وابسته به جایی هستند بلدند و سعی می‌کنند چهره مجرمانه خود را مخفی کنند و آدرس اشتباه بدهند. به نیروهای انتظامی و قضایی و حتی دادستان‌ها تاکید شد اگر افراد فریب‌خورده، بی‌گناه و کم‌گناهی در این میان بودند، پس از شناسایی اولیه آزاد شوند؛ در نتیجه عده‌ای قبل از معرفی به زندان و دادسرا آزاد شدند. آنهایی هم که به دادسرا معرفی شدند با کفالت والدین و وثیقه‌های سبک آزاد شدند.
وی خاطرنشان کرد: عده‌ای که طبق گزارش وزارت اطلاعات و اطلاعات سپاه به عنوان جریان ضد انقلاب و لیدر اغتشاشات شناسایی و بازداشت شدند، تعدادشان در روزهای اول تا سوم 622 نفر بود که برای تعدادی قرار بازداشت موقت صادر شد و همچنین تعدادی با قرار کفالت آزاد شدند. مجموع بازداشتی‌های باقیمانده تهران تا امروز 55 نفر است. بر اساس آخرین اطلاعاتی که تا امروز دارم در کل کشور حدود 400 نفر همچنان بازداشت هستند  که دیروز و امروز بخشی از آنها آزاد شدند.
توضیحات درباره فردی که در اوین خودکشی کرد
سخنگوی قوه‌قضائیه درباره خودکشی فردی که در کلانتری اراک اقدام به خودکشی کرده بود نیز گفت: این فرد معتاد بود و مقداری هم موادمخدر به همراه داشت و پرونده‌ای در حوزه قضایی اراک برای او تشکیل شد که در حال پیگیری است. فردی هم در زندان اوین از بازداشتی‌های اخیر با توجه به فیلمی که هست و تصویری که برداشته شده، در دستشویی اقدام به خودکشی کرد. این فرد معتاد و حدودا 21 ساله بود و دانشجو هم نبود. در این‌باره نیز پرونده‌ای تشکیل شده و نتیجه نهایی پس از مشخص شدن اعلام می‌شود. این فرد همزمان با اغتشاشات در جمعیت دستگیر شد اما گزارشی از اینکه همراه اغتشاشگران بوده نیامده و ثابت نشده است. وی افزود: با تمام تحقیقاتی که انجام شد ادعای خودکشی نفر سوم و چهارم صحت ندارد. برخی نیروهای امنیتی ما با ضد انقلاب درگیر شدند و به شهادت رسیدند. در مجموع 25 نفر از مردم و نیروهای خودی در خیابان‌ها کشته شدند که کشته‌شدن‌شان به‌واسطه تیر و اسلحه نیروهای نظامی و انتظامی نبود، سلاح‌هایی که در اختیار نیروهای انتظامی و پلیس بوده موید این مطلب است، همچنین تاکید شده بود تیراندازی نکنند، عده‌ای اصلا اسلحه نداشتند. برای مثال 2 نفر- پدر و پسر- در خودرو با ماشین آتش‌نشانی کشته شدند که در این‌باره پرونده تشکیل شده است. برخی با سلاح سرد و برخی با سلاح گرم کشته شده‌اند، این امر مشکوک است. دشمن این بار هم مانند فتنه 88 قصد کشته‌سازی داشت. در رابطه با افراد بازداشتی به دادستانی‌ها تاکید شد افرادی که ضرورت ندارد در زندان باشند و تحقیقات درباره آنها تمام شده، با قرار مناسب تشخیص قاضی تا روز دادگاه آزاد شوند. افرادی که ثابت شد کسی را کشته‌اند یا عوامل اصلی به حساب می‌آیند و با همکاری بیرونی اقداماتی را انجام دادند، حداقل تا زمان اتمام تحقیقات یا تا پایان محاکمه آزاد نمی‌شوند.
دستگیری‌ فردی دوتابعیتی
سخنگوی قوه‌قضائیه همچنین از دستگیری فردی دوتابعیتی در ناآرامی‌‌های اخیر خبر داد. محسنی‌اژه‌ای خاطرنشان کرد: در دستگیری‌ها یک فرد دوتابعیتی بازداشت شده بود. وی در حال عکس و فیلم گرفتن بازداشت شده و تابعیت ایرانی و غیرایرانی دارد. غیر از این فرد یا افرادی که ممکن است به دادسرا معرفی نشده باشند فرد دیگری به عنوان تبعه کشورهای دیگر میان دستگیرشدگان وجود نداشته است.
وی در پاسخ به سوالی درباره  اتهامات افراد دستگیرشده در اعتراضات اخیر نیز گفت: برخی افراد اتهام‌شان  امنیتی و برخی اخلال در نظم عمومی بود. برخی علاوه بر اینها خسارت‌هایی هم به کشور وارد کردند. به هر تقدیر اتهامات اینها مختلف است و به آنها تفهیم اتهام شده و به زندان رفته‌اند و کسی بدون تفهیم اتهام وارد زندان نمی‌شود. افرادی هم که به صورت مجازی یا غیرمجازی در خارج کشور اقدام به تشویق و تحریک افراد برای اغتشاشات می‌کردند قرار شده است از طریق اینترپل تحت تعقیب قرار گیرند.
در حال ردیابی پول‌های فریدون هستیم
براساس این گزارش، یکی دیگر از سوالاتی که در این نشست از سخنگوی دستگاه قضا پرسیده شد، درباره آخرین وضعیت پرونده حسین فریدون، برادر حسن روحانی و مهدی جهانگیری، برادر اسحاق جهانگیری معاون اول رئیس‌جمهور بود. رسیدگی به پرونده حسین فریدون در دستگاه قضا پس از آن صورت گرفت که برخی چهره‌های سیاسی از فساد مالی در حلقه نزدیک رئیس‌جمهور ‌گفتند. این اظهارات با طرح یک پرونده فساد مالی در کشور رنگ واقعیت به خود گرفت. دی‌ماه سال گذشته پس از برخورد نهادهای نظارتی با بدهکاران کلان بانکی، یکی از 2 بدهکار بزرگ بانکی از ارتباط خود با برادر رئیس‌جمهور خبر داد. البته پیش از آن نیز علیرضا زاکانی، نماینده سابق تهران در نشست خبری جزئیاتی از چگونگی همکاری حسین فریدون با این بدهکاران بانکی را اعلام کرده بود. پس از بررسی‌های قضایی، دستگاه قضا 24 تیرماه حسین فریدون را به اتهام مسائل مالی بازداشت و به دلیل عدم تامین وثیقه روانه زندان کرد. او البته کمتر از 2 روز بعد با تامین وثیقه 50 میلیارد تومانی از زندان آزاد شد. یکی از متهمان این پرونده البته فراری است و دستگاه قضا تاکنون نتوانسته او را دستگیر کند. در همین راستا دیروز سخنگوی دستگاه قضا به تشریح آخرین وضعیت پرونده حسین فریدون پرداخت. او گفت: این پرونده مسکوت و معلق نیست، بلکه در حال پیگیری است؛ این پرونده دو متهم دارد. یکی از متهمان همین آقایی بود که ضمن اینکه یکسری بدهی‌‌های سنگین به بانک داشت، یکسری هم مشکلات مالیاتی داشت. بدهی بانک مطابق طلب بانک به نام زده شد و در حال انتقال است. درباره پرونده مالیاتی خودش مستقلا انجام می‌شود. وی افزود: نسبت به مسائلی که این پول از کجا آمده و به کجا رفته و سایر مسائل ردیابی‌ها صورت می‌گیرد ولی پرونده هنوز منجر به صدور کیفرخواست نشده است. محسنی‌اژه‌ای درباره پرونده مهدی جهانگیری که 2 ماه پیش توسط سازمان اطلاعات سپاه دستگیر شد نیز گفت: این فرد آزاد نشده و در بازداشت و تحت نظر است. امضای یک سری اسناد با نظارت ماموران در حال انجام است و قرار صادره هنوز فک نشده است. سخنگوی قوه‌قضائیه افزود: باید در این پرونده ٢ نفر دیگر هم بازداشت شده باشند اما مطمئن نیستم.
 

حسن روحانی که اخیرا باز هم اظهاراتی جنجالی و عجیب درباره مبانی و معرفت دینی مطرح کرده و از نقد معصومین علیهم‌السلام گفته بود، دیروز باز هم مدعی حمایت از نقد و آزادی نقادی در جامعه شد. به گزارش «وطن‌امروز»، حسن روحانی دیروز یکشنبه  در مراسم اختتامیه نهمین دوره جشنواره بین‌المللی فارابی با بیان اینکه چرا در عصر ما شهید مطهری‌ها و علامه طباطبایی‌ها دیگر نیستند؟ گفت: مگر ایشان با سفارش و پول درس خواندند. به جای پول و سفارش و مهندسی، باید فضای آزاد را در اختیار اندیشمندان و دانشمندان‌مان قرار دهید. باید فضای نقد و انتقاد را باز بگذارید تا در آن فضا علامه طباطبایی‌ها  و شهید مطهری‌ها تربیت شوند. اظهارات روحانی و همچنین اظهارات جنجالی او درباره نقد معصومین باعث شد واکنش‌‌های معناداری هم از سوی علمای دینی و هم از ناحیه افکار عمومی خطاب به وی داده شود. این برای بار نخست نیست که ادعای حسن روحانی درباره نقدپذیری با واکنش‌‌های اعتراضی مواجه می‌شود. به اعتقاد منتقدان، رفتار و عملکرد حسن روحانی طی دولت‌های یازدهم و دوازدهم نشان داده است او برابر نقد صبوری نکرده و همواره ماشین سرکوب منتقدان در دولت او با شکایت‌‌های متعدد یا اهانت‌‌های مکرر به صاحبان نقد فعال بوده است. حسن روحانی شاید تنها رئیس‌جمهوری در ایران است که بی‌سابقه‌‌‌‌‌ترین حملات و اهانت‌ها را خطاب به منتقدان خود مطرح کرده است. بی‌سواد، ترسو، بزدل، عقب‌مانده، بی‌شناسنامه، جیب‌بر و... تنها چند نمونه از ده‌ها توهینی است که شخص حسن روحانی خطاب به منتقدان به کار برده است. به غیر از این اهانت‌ها و حجم بیشتری از آن که توسط رسانه‌‌های حامی حسن روحانی علیه منتقدان به کار برده شده، رفتار دولت روحانی در سرکوب منتقدان نیز در بین دولت‌‌های گذشته کم‌سابقه و شاید بتوان گفت بی‌سابقه است. هم در 4 سال دولت یازدهم و هم طی چندماهی که از شروع به کار دولت دوازدهم گذشته، شاهد حجم انبوهی از شکایات دولت روحانی از رسانه‌‌های منتقد بوده‌ایم به‌گونه‌ای که در طول هفته تعداد زیادی از مدیران رسانه‌‌های منتقد روحانی در دادگاه‌ها به دنبال پیگیری شکایت‌‌های دولتی از خود هستند. به عنوان نمونه عزم و اراده دولت روحانی برای شکایت علیه روزنامه «وطن‌امروز» و فشار به این روزنامه منتقد، شاید یک نمونه قابل تامل باشد. فارغ از شکایت‌‌‌هایی که پیش از این در دادگاه مختومه شده، در حال حاضر 13 شکایت جاری از ناحیه دولت حسن روحانی علیه «وطن‌امروز» در دادگاه در حال پیگیری است. این تنها حجم شکایت‌‌های جاری از یک رسانه است و قاعدتا یک بررسی کلی درباره سایر رسانه‌‌های منتقد نیز می‌تواند چنین نتایجی را به همراه داشته باشد. این رفتار دولت حسن روحانی که نشان‌دهنده نقدناپذیری و ناصبوری دولت او در قبال منتقدان است، البته سال گذشته با یک افشاگری تکان‌دهنده از سوی آیت‌الله آملی‌لاریجانی مواجه شد به گونه‌ای که این افشاگری یک تصویر معنادار از وضعیت آزادی بیان و آزادی نقد در دیدگاه‌‌های رئیس‌جمهور را نشان داد.
17 آبان 95 پس از آنکه حسن روحانی در مراسم افتتاحیه نمایشگاه مطبوعات به قوه‌قضائیه حمله کرده بود، رئیس قوه‌قضائیه به سخن آمد. آیت‌الله آملی‌لاریجانی در این‌باره خاطرنشان کرد: برخی می‌گویند قلم‌ها را به بهانه‌‌های واهی نشکنیم یا دهان‌ها را به بهانه‌ای غیراساسی نبندیم؛ واضح است خطاب آنان به دستگاه قضا است. این نوعی افترا به قوه‌قضائیه و بلکه توهین است و عجیب است کسانی که چنین افتراها و اهانت‌‌‌هایی را به قوه‌قضائیه روا می‌دارند، مدام هم دم از اخلاق و اسلام می‌زنند. اینگونه افتراها و توهین‌ها با کدام اخلاق و اسلام، سازگار است؟! اینگونه افتراها به قوه‌قضائیه و تضعیف دستگاه قضا به سود چه کسی است؟ آیت‌الله آملی‌لاریجانی خطاب به گوینده چنین سخنانی تصریح کرد: برادر بزرگوار! شما خودتان شفاهاً یا کتباً با واسطه یا بی‌واسطه بارها گفته‌‌‌‌‌‌‌‌اید چرا با فلان روزنامه یا فلان سایت برخورد نمی‌کنید یا نزد مقام معظم رهبری گلایه می‌کنید که چرا دستگاه قضا با فلان روزنامه برخورد نکرده است اما وقتی در بین اهالی مطبوعات و رسانه حضور می‌یابید ندای آزادی مطبوعات سر می‌دهید و اینکه قلم‌ها را نشکنید و دهان‌ها را نبندید!
آقای بستن دهان منتقدان!
یک نمونه قابل تامل دیگر درباره وضعیت نقدپذیری و آزادی بیان نزد دولت حسن روحانی ماجرای عبرت‌آموز حسین دهباشی است. حسین دهباشی، کارگردان فیلم انتخاباتی حسن روحانی در انتخابات ریاست‌جمهوری یازدهم است. دهباشی نویسنده متن سخنرانی روحانی در مراسم تنفیذ ریاست‌جمهوری در سال 92 نیز بوده است. متنی که فراز معروف و عبرت‌آموز آن درباره آزادی بیان این بود: «خدایا به تو پناه می‌برم از استبداد رای و عجله در تصمیم‌‌‌گیری و تقدم نفع شخصی و گروهی به منافع مردم. همچنین به تو پناه می‌برم از بستن دهان منتقدان و رقیبان».
این بخش از سخنرانی روحانی در مراسم تنفیذ ریاست‌جمهوری دوره یازدهم، بعدها دستاویز منتقدان شد تا تناقض قول و عمل در دولت روحانی نسبت به مقوله آزادی بیان و نقدپذیری را نشان دهند. در این میان اما این تناقض زمانی جالب‌‌‌‌‌‌تر شد که نویسنده همین متن سخنرانی تنفیذ که فراز مذکور را نوشته بود، خود نیز قربانی نقد ناپذیری دولت روحانی شد. بر این اساس، حسین دهباشی 5 دی‌ماه امسال خبر داد با شکایت وزیر بهداشت دولت روحانی به 4 ماه  حبس تعزیری محکوم شده است!
پای درس اخلاق آیت‌الله صدیقی
اما در سخنرانی دیروز حسن روحانی، او در اقدامی عجیب که با سیره گذشته‌‌‌‌اش در سال 78 همخوانی ندارد، به خطیب نماز جمعه تهران حمله کرد. پیش از این برخی نماینده‌‌های مجلس مدعی شده بودند وزیر اطلاعات در جلسه غیر علنی هفته گذشته مجلس درباره اعتراضات مردمی اخیر مدعی شده بود تاکید ائمه جمعه بر نارضایتی‌ها و کمبودهای کشور در شکل‌‌‌گیری اعتراضات تاثیر داشته است. اظهارات وزیر اطلاعات این ادعا را مطرح می‌کرد که ائمه جمعه همنوا با مردم از وضعیت نابسامانی معیشتی در کشور انتقاد کرده‌‌‌اند. با این حال اما حسن روحانی دیروز در سخنرانی خود به بهانه نقل یک جمله از آیت‌الله صدیقی، خطیب نماز جمعه هفته گذشته تهران، این استاد اخلاق را که از شاگردان برجسته آیت‌الله العظمی بهجت بوده‌‌اند با عبارت غیراخلاقی «بی‌ادبانه» مورد حمله قرار داد. روحانی به بهانه حمایت از اعتراضات، علیه ائمه جمعه اظهارنظر کرد و گفت: «هرکس حرف می‌زند یا اعتراضی می‌کند، یا خس و خاشاک است یا گاو یا گوساله یا آشغال. این چه طرز حرف زدن است، چرا توهین کرده و بی‌ادبانه با جامعه برخورد می‌کنیم». اظهارات روحانی که در وهله اول همان ماجرای اظهارات وزیر اطلاعات در جلسه غیرعلنی مجلس را تداعی می‌کرد، در حالی است که روحانی خودش در سال 78 در واکنش به ماجرای 18 تیر، معترضان را «اوباش، حقیر و پست» نامیده بود. اما واکنش آیت‌الله کاظم صدیقی به این حمله روحانی بسیار درس‌آموز است. امام‌جمعه موقت تهران در واکنش به این توهین روحانی گفت: آنچه در خطبه نماز جمعه تهران به سمع مردم عزیز و نمازگزاران رسید، تجلیل از مردم و تشکر فراوان از اجتماع مثال‌زدنی مردم در مقابله با آدم‌کشی، تخریب و آتش‌سوزی و سلب امنیت عمومی بود، بنده در نماز جمعه از مردم تشکر کرده و از حق اعتراض ایشان حمایت کردم. وی با بیان اینکه اعتراض حق معترضان است اما آشوب علیه مردم قابل‌قبول نیست، به تسنیم گفت:  از رئیس‌جمهور محترم انتظار ظرفیت داریم. آیت‌الله صدیقی خطاب به روحانی گفت: ما دلسوز شما هستیم، به جنگ با دشمنان بروید. شما مسؤولیت کمرشکنی دارید و بهتر است فرصت خود را صرف خدمت و رفع مشکلات مردم کنید نه مقابله با یک طلبه.

۲۰۲ نماینده مجلس در نامه‌ای به سران 3 قوه خواستار حل مشکلات مردم شدند و تاکید کردند نمایندگان مجلس ضمن اعلام آمادگی، از روسای قوای درخواست می‌کنند تمام توان خود را برای حراست از نظام، مقابله با دشمنان، اصلاح ساختارها و حل مشکلات مردم بویژه اشتغال جوانان از طریق تولید و مبارزه با فساد به کار گیرند. به گزارش مهر،  در بخشی از این نامه خطاب به حسن روحانی، آیت‌الله آملی‌لاریجانی و علی لاریجانی با اشاره به سخنرانی مقام معظم رهبری در دیدار مردم قم در ۱۹ دی‌ماه جاری آمده است: اعتراض‌ها و درخواست‌های مردم همواره بوده و هست، در همین یک سال اخیر برخی مردم در شهرها یا در مقابل مجلس به دلیل مشکلات صندوق‌ها و موسسات مالی اجتماعاتی داشتند که هیچ‌کس با آنها مخالفتی نکرد، باید حرف مردم شنیده و به خواسته‌های آنها رسیدگی شود و در حد وسع و توان پاسخ داده شود. نمایندگان تاکید کردند: دشمنان مگس‌گونه روی زخم ناشی از مشکلات و ضعف‌ها می‌نشینند، پس اجازه ندهید زخم ایجاد شود و اگر ایجاد شد سریع آن را مداوا کنید زیرا  اگر مشکل داخلی نداشته باشیم فضاسازی و تبلیغات سوء دشمنان اثر نمی‌کند و آمریکا هم نمی‌تواند هیچ غلطی کند. به نوشته آنان «دفاع از حقوق مردم و تلاش برای حل مشکلات و مسائل آنها مهم‌ترین وظیفه همه مسؤولان است، قشرهایی از مردم بویژه طبقات ضعیف تحت فشار هستند و باید همت همه مسؤولان صرف حل مشکلات شود.» نمایندگان با تاکید بر اینکه «شناخت مشکلات جامعه و تمرکز برای حل اساسی آنها اساسی‌ترین اولویت در شرایط کنونی کشور است»، تصریح کردند: بیکاری منشأ بسیاری از مفاسد است، باید با رونق تولید آن را حل کرد البته پول پاشیدن بی‌برنامه و بی‌حساب و کتاب مشکلی را حل نمی‌کند.
 

گروه اقتصادی: در حالی که وزیر ارتباطات رفع فیلتر تلگرام را منوط به تعهد مدیران این پیام‌رسان برای حذف موارد تروریستی کرده بود، در آخرین ساعات شنبه 23 دی‌ماه پیام‌رسان تلگرام رفع فیلتر شد.  به گزارش «وطن‌امروز»، همزمان با فیلتر تلگرام در 2 هفته گذشته محمدجواد آذری‌جهرمی، وزیر ارتباطات گفته بود: اجازه فعالیت تلگرام در ایران منوط به حذف موارد تروریستی است. عده‌ای از ظرفیت‌های خوبی که در کشور برای کسب‌وکار و توسعه و برای دسترسی مردم و اطلاعات از این طریق وجود دارد، سوءاستفاده کردند و اثرات آن در سطح کشور دیده شده است.  وزیر ارتباطات و فناوری اطلاعات همچنین اعلام کرده بود: در آن جلسه شورای امنیت کشور این موارد مطرح شد و برخی موافقت و برخی نیز با مسدود شدن تلگرام مخالفت کردند و در نهایت تصمیم گرفته شد فعلا فعالیت این شبکه‌ها متوقف شود تا امکان سوءاستفاده ضدانقلاب گرفته شود. ما می‌بینیم به وقاحت در برخی کانال‌ها و شبکه‌های اجتماعی آدرس مراکز تجهیزات نظامی را می‌گذارند و به مردم برای حمله به آن اماکن خط می‌دهند، آموزش نحوه ساختن بمب می‌دهند، در هیچ کشور و نظامی اجازه دسترسی به این مطالب داده نمی‌شود و با آن برخورد می‌کنند. ما با مدیر تلگرام هم مکاتبه کردیم که ادامه فعالیت این شبکه در ایران منوط به حذف کانال‌های تروریستی است. بیشترین کاربران و حجم استفاده تلگرام در ایران است و اگر احترام متقابل نباشد شرایط را دشوار می‌کند و امیدواریم وی به خواست مردم احترام بگذارد».  فارغ از خوب یا بد بودن رفع فیلترینگ این پیام‌رسان، تلگرام بدون اینکه تعهدی بدهد رفع فیلتر شد تا شاهد تناقض دیگری در رفتار و گفتار دولتی‌ها باشیم.  جالب اینکه حتی مجلس نیز دولت را به گرفتن تعهد از تلگرام ملزم کرد. بهروز نعمتی، سخنگوی هیات رئیس مجلس هفته گذشته درباره جلسه غیرعلنی مجلس گفت: با توجه به اینکه فیلترینگ تلگرام از سوی شورای عالی امنیت ملی صورت گرفته، قرار شد با تمهیدات لازم فیلترینگ تلگرام رفع شود که البته رفع آن بستگی به تعهداتی دارد که مجموعه تلگرام باید به کشور بدهد؛ در این جلسه تأکید شد تعهد تلگرام برای رفع فیلتر در ایران الزامی است و با توجه به فضای کشور و اقداماتی که یکی از سایت‌های معاند علیه نظام داشته این تعهد تلگرام الزام‌آور است.  سخنگوی هیات‌رئیسه مجلس اضافه کرد: در این جلسه از وزارت ارتباطات خواسته شد تعهدات الزام‌آور تلگرام برای رفع فیلتر در ایران را به طور جدی پیگیری کند.  نعمتی تصریح کرد: رفع فیلتر تلگرام منوط به الزام تعهد صاحبان آن شده که وزارت ارتباطات در این زمینه باید موضوع را پیگیری کند. با توجه به شواهد دولت هیچ تعهدی از تلگرام نگرفته و رفع فیلتر تلگرام برخلاف اظهارات خود مسؤولان دولتی و بدون اطلاع حتی مجلسی‌ها و انجام الزامات لازم انجام شده است.
 

رهبر جنبش اسلامی نیجریه در تماسی تلفنی از داخل زندان اعلام کرد آنچه رژیم ابوجاه به عنوان مصاحبه مطبوعاتی او در روز شنبه منتشر کرد در حقیقت چیزی بیش از یک نمایش ساختگی نبوده که در آن اظهارات او به صورت گزینشی و با تحریف به اطلاع عموم مردم رسیده است. به گزارش مهر به نقل از پسر شیخ ابراهیم زکزاکی، او دیروز در تماسی از داخل زندان از حربه رژیم نیجریه برای پنهان کردن وضعیت سلامتی وخیم خود پرده برداشت. در این مصاحبه مطبوعاتی ساختگی شیخ زکزاکی با گردن آتل‌بندی شده در بیمارستانی در ابوجا، پایتخت این کشور به تصویر درآمد. در فیلم منتشر شده شیخ می‌گوید: «پیش از این فقط پزشکان امنیتی مرا معاینه می‌کردند اما اکنون اجازه یافتم توسط پزشک خودم که قبلا هم مرا معاینه می‌کرد، معاینه شوم». او در پایان فیلم نیز افزود: «به لطف دعاهای مردم، حالم رو به بهبود است».
اما به گفته پسر شیخ- که یکی از تنها 3 فرزند در قید حیات شیخ زکزاکی پس از شهادت 6 پسر ایشان به دست نظامیان نیجریه است- بخش‌‌‌هایی از سخنان او سانسور شده است. جمعه گذشته حامیان جنبش اسلامی نیجریه در سراسر این کشور و همچنین برخی کشورهای اسلامی از جمله ایران، کارزار دعا برای سلامتی شیخ زکزاکی در مراسم نماز جمعه برپا کردند که گستردگی این کارزار قطعا باعث واکنش رژیم نیجریه و نمایش دادن او در مقابل رسانه‌ها شده است. همچنین رژیم محمدو بوهاری، رئیس‌جمهور نظامی نیجریه در شرایطی مجبور به ترتیب دادن حضور رسانه‌ای نمایشی رهبر حزب جنبش اسلامی شده است که در روزهای گذشته با بالا گرفتن نگرانی‌ها درباره وضعیت سلامت او، راهپیمایی‌هایی در شهرهای مختلف کشور در حمایت از شیخ برپا شده است که با سرکوب‌‌های دولتی چندین کشته و زخمی بر جا گذاشت.
خمینی آفریقا محبوس سکوت دستگاه دیپلماسی
شیخ و همسرش از سال 2015 و متعاقب حمله وحشیانه ارتش نیجریه با همدستی مالی و اطلاعاتی رژیم‌‌های سعودی و اسرائیل به جشن مسلمانان در شهر «زاریا» که نزدیک به هزار تن از شیعیان و علاقه‌مندان ایشان به شهادت رسیدند در حبس به سر می‌برند و حتی با وجود وخامت حال او، حکم دادگاه برای آزادی‌‌‌‌اش نادیده انگاشته شده است. نزدیکان شیخ گفته‌‌اند در جریان خشونت‌های نظامیان نیجریه هنگام بازداشت ایشان و عدم مراقبت‌‌های پزشکی، یک چشم او کاملا نابینا شده و بینایی چشم دیگرش هم ناچیز و تنها به کمک لنزهای قوی ممکن است. همچنین پس از سکته اخیر در زندان، ایشان حتی قادر به راه رفتن نیست چنان‌که دوربین‌‌های فرمایشی نیجریه تصویری از راه رفتن او به کمک یک همراه را نشان نمی‌دهند و تنها چند عکس از این صحنه در ملاقات رسانه‌ای 2 روز پیش موجود است. همچنین به رغم سکته، ماموران رژیم بوهاری هفته گذشته به محل حبس زکزاکی هجوم برده و تلاش کرده‌‌اند وسایل شخصی او را بازرسی کنند که با ایستادگی این مرد آزاده مواجه شده‌اند. به‌گفته دکتر مسعود شجره، رئیس کمیسیون حقوق‌بشر اسلامی در لندن، با وجود خشونت‌ها و جنایت‌‌های متعدد رژیم نیجریه علیه شیعیان و 15 میلیون مسلمان حامی جنبش اسلامی در این کشور، شیخ زکزاکی همچنان به دنبال فعالیت مدنی و مخالف جنگ با دولت مرکزی و حتی خشونت متقابل است و حتی منازل مسیحیان منطقه زاریا به سفارش ایشان از گزند عوامل نفوذی محافظت می‌شوند. یک مقام ارشد سازمان اطلاعاتی نیجریه (DDS)  اخیرا به رسانه‌ها، انگیزه اصلی پشت سر توطئه بازداشت ابراهیم زکزاکی و سرکوب پیروان او را فاش کرده و گفته است اگر رژیم نیجریه این انقلابی محبوب را آزاد کند تبدیل به خمینی آفریقا می‌شود.
با تلاش‌‌های کمیسیون حقوق‌بشر اسلامی، اخیرا دادگاه بین‌المللی لاهه تیم‌‌‌هایی برای بازرسی در این‌باره به نیجریه اعزام کرده است اما در کمال شرمساری برای دولت‌های اسلامی، پس از 2 سال هیچ تفاوتی در وضعیت بغرنج شیخ زکزاکی به وجود نیامده است.

الازهر خواهان عذرخواهی ترامپ نژادپرست
پس از اتحادیه آفریقا به عنوان نماینده 54 کشور این قاره، نهادی مدنی آفریقایی نیز یکی پس از دیگری به محکومیت حرف‌های نژادپرستانه ترامپ پرداخته‌اند. دانشگاه الازهر قاهره نیز  اظهارات رئیس‌جمهور ایالات متحده درباره مهاجران کشورهای آفریقایی و هائیتی را نژادپرستانه و کینه‌توزانه خواند و خواهان عذرخواهی ترامپ شد. به گزارش الیوم‌السابع، مهم‌ترین موسسه علمی و دینی مصر در بیانیه‌ای اعلام کرد: «چنین اظهارات نژادپرستانه و کینه‌توزانه‌ای کاملا با ارزش‌های هم‌زیستی، تسامح و پذیرش دیگری مغایرت دارد، مساله‌ای که دنیای امروز بویژه در سایه تشدید گفتمان نژادپرستانه، اسلام‌هراسی و تروریسم به آن نیاز دارد. اظهارات ترامپ در چارچوب سیاست متعصبانه، هدر دادن حقوق ملت‌ها است که دولت جدید آمریکا آن را در پیش گرفته است». الازهر با تاکید بر اینکه اظهارات ناپسند ترامپ با ادعاهای تمدنی تکثرگرایی و تنوع قومی آمریکایی‌ها منافات دارد، از کاخ سفید خواست به‌خاطر این خطای فاحش عذرخواهی کند و همچنین از تصمیمات ظالمانه خود در حق قدس و ملت فلسطین دست بردارد.
 

مراسم «شب شاعر» پاسداشت شاعر فقید انقلابی «ابوالفضل سپهر»، عصر روز گذشته در موسسه فرهنگی- هنری اوج با حضور اهالی فرهنگ و هنر برگزار شد. به گزارش «وطن‌امروز»، در این مراسم که با حضور افرادی نظیر حجت‌الاسلام والمسلمین پژمانفر، گلعلی بابایی، مسعود ده‌نمکی، وحید جلیلی، حمید داوودآبادی، کامران شرفشاهی، میلاد عرفان‌پور، احمد بابایی و... برگزار شد، مصطفی محدثی‌خراسانی پیرامون شخصیت این شاعر اظهار داشت: ابوالفضل سپهر انتخاب شد تا جریانی را پیش ببرد و راه بیندازد که خیلی‌ها ناباورانه به آن نگاه می‌کردند. آنها تناسبی بین ظرفیت ادبی و بضاعت ابوالفضل سپهر و این حجم گسترده تاثیرگذاری بر مخاطب نمی‌دیدند. او انتخاب شده بود تا به تنهایی این رسالت انقلابی را پیش ببرد. مسعود ده‌نمکی هم در این مراسم با اشاره به اینکه ابوالفضل سپهرها جزو کسانی بودند که بعد از جنگ اعزام شدند، اظهار داشت: در جلسه اولی که دیدمش به او گفتم به دنبال روزی هستی یا مبارزه. ما اینجا حقوقی نداریم بدهیم اما اگر می‌خواهی مبارزه کنی بیا. من شک ندارم که اگر امروز هم در میان ما بود شعر «اتل متل یک کلید» را می‌سرود و غیرتش اجازه نمی‌داد کسی در تریبون رسمی نظام بگوید ما امام زمان را هم پس از ظهور نقد می‌کنیم. در ادامه این بزرگداشت حمید داوودآبادی در سخنانی گفت: یادم هست وقتی شعرهای معروف سپهر با مطلع «اتل متل» را در نشریه فکه منتشر کردیم، سازمان صداوسیما آگهی معرفی نشریه ما را پخش نکرد و علتش را هم این مساله عنوان کردند که یکی از شاعران بزرگ آن روزگار درباره این اشعار عنوان کرده بود که اینها به حیثیت شعر فارسی لطمه می‌زند. وی همچنین افزود: با جمعی از دوستان در اتاقی می‌نشستیم و خاطراتی از عملیات کربلای 5 را بازگو می‌کردیم. سپهر آنها را می‌شنید و زار می‌زد و شعری از مجموعه «اتل متل» را با استناد به آنها می‌سرود.
در بخش دیگری از مراسم رحیم چهره‌خند از دوستان مرحوم سپهر با اشاره به خصوصیات فردی و ادبی این شاعر گفت: او برای مخاطبش بنا بر نیاز فرهنگی روز جامعه‌اش، قالب شهری را اختراع کرد و سرود. شعرهای معروفش را که با عبارت «اتل متل» می‌شناسیم، برای خواندن در مسجد می‌سرود و بعدها به خارج از مسجد هم رفت. یادم هست در همین دانشگاه تهران اساتیدی که امروز هم هستند می‌گفتند اینها خزعبل است و قابل تحلیل نیست اما سپهر به این حرف‌ها اهمیتی نمی‌داد و کار خودش را می‌کرد. گفتنی است مرحوم ابوالفضل سپهر به درخواست و وصیت خود در جوار شهدای گمنام بهشت زهرا مدفون است.
 

گلعلی بابایی*: با سپهر عوالمی داشتیم وصف‌ناپذیر به‌طوری که او در بستر احتضار، وکالت نشر شعرهایش را هم به بنده داد. در کتاب «دفتر آبی» مجموعه اشعار سپهر - که مقدمه‌اش را بنده نوشته‌ام - به این نکته به‌قدر کفایت اشاره کرده‌ام. سپهر با مرحوم «حاج محمدرضا آقاسی» دوستی خیلی نزدیکی داشت، چون هر دو نفرشان، جزو شعرایی محسوب می‎شدند که مغضوب طیف روشنفکران قرار گرفته بودند. حتی خیلی از شاعران معروف به «بچه‌مسلمان» هم - که دم از انقلاب می‌زنند - این دو نفر را به عنوان شاعر قبول نداشتند. وقتی سپهر به رحمت خدا رفت، آقاسی را دعوت کرده بودیم تا در «بهشت‌زهرا(س)» برای او شعر بخواند. یک مراسم برای سوم خرداد همان سال داشتیم که باز آقاسی را دعوت کرده بودیم. آقاسی اواخر عمرش، پیشنهاد انتشار یک آلبوم موسیقی به همراه دکلمه‌ اشعارش را داده بود که من و «بهزاد بهزادپور» و «احسان محمدحسنی»، به همراه او و آهنگسازی به نام آقای «شهبازی»، دور هم نشستیم تا چند و چون اجرایی کردن این ایده را ارزیابی کنیم که متأسفانه عمر آقاسی کفاف نداد و این پروژه به جایی نرسید.
دیوان اشعار سپهر، با نام «دفتر آبی» را حسب وصیت خودش جمع و جور کردم و این کتاب، با کمک آقای «احسان محمدحسنی» در فرهنگسرای پایداری چاپ شد. 6 بار هم تجدید چاپ شد و طرفداران زیادی داشت اما نمی‌دانم چرا دیگر چاپش نکردند.
سپهر به قول خودش، بچه‌ ناف تهران بود؛ خیابان مختاری. نخستین‌بار هم که ما در لشکر 27 به همت سردار شهیدمان حاج «حسین همدانی» یادواره‌ای را برای حاج «احمد متوسلیان» در شهر مریوان برگزار کردیم، از تهران، قدیمی‌های لشکر سوار بر 4-3 دستگاه اتوبوس شدیم و به مریوان رفتیم. در آن سفر، سپهر هم با ما آمد. آن موقع 6-5 سالی می‌شد که در خط سرودن شعر افتاده بود. جالب است که خودش می‌گفت: فلانی! من قبلا از بچه‌های هم‌تیپ شما، نفرت داشتم‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌. بدم می‌آمد ولی چند جلسه در مراسم خاطره‌گویی «سعید قاسمی» رفتم و خاطراتی را از جمله خاطره‌ «کانال گردان کمیل» و آن اتفاقاتی را که در «فکه» افتاده بود و بچه‌ها در آنجا محاصره شده بودند، شنیدم. بعد هم چند نفر از جانبازهای شیمیایی را دیدم که چه وضعی دارند. از همانجا بود که مهر بچه‌های جنگ به دلم نشست و از مرام آنها خوشم آمد.
از آن موقع به بعد بود که سپهر بتدریج به این طرف گرایش پیدا کرد، تا یک روز که به دفتر کارم در پادگان امام حسن(ع) آمد و گفت: «دوست دارم آموزش تخریب و طرز کار با مین را یاد بگیرم. گلعلی! کمکم می‌کنی؟!» بنده رفتم پیش شهید همدانی که در آن ایام، بتاز‌گی فرمانده لشکر 27 شده بودند. گفتم: «حاجی! قضیه این‌جوری است و سپهر چنین درخواستی دارد». از آنجا که شهید همدانی هم سپهر را خیلی دوست داشت، سریع با این درخواست او موافقت کرد و گفت: «مشکلی نیست، من یک مربی خاص را می‌گذارم تا به سپهر در زمینه‌ مهندسی تخریب آموزش بدهد». آموزشش را هم در تخریب لشکر، توسط «رضا گرشاسبی» دید و اصول مهندسی تخریب را یاد گرفت، طوری که خیلی زود، در این زمینه خبره شد. بعد از اتمام دوره، از او پرسیدم: آخر نگفتی چرا می‌خواستی تخریب یاد بگیری؟ گفت: «چون می‌خواهم بروم لبنان و در جنگ علیه اسرائیل، عملیات استشهادی انجام دهم». بعد از این قضیه، دیگر ارتباطش با بچه‌های لشکر 27 زیادتر شد، طوری که اگر هر جایی برنامه داشت، اولویت را به برنامه‌هایی می‌داد که باید در لشکر یا توسط لشکر برگزار می‌شد. هر جا هم برنامه‌ شعرخوانی داشت، به اتفاق هم به آنجا می‌رفتیم و برنامه‌اش را اجرا می‌کرد. یک روز در اصفهان برنامه داشت. آمد به من گفت: «گلعلی! تو هم با من بیا اصفهان که اگر شد، یکسری هم به خانواده‌ شهید همت بزنیم. خیلی دوست دارم این خانواده را از نزدیک ببینم».
آن ایام مقارن با بهار 83 بود. به اتفاق سپهر، «حسین بهزاد» و «محمدرضا دامغانی» سوار بر یک وانت دوکابین، از تهران رفتیم به اصفهان. اول سری به خانواده‌ شهید همت زدیم. همسر بزرگوار و 2 یادگار حاجی - آقا مهدی و آقا مصطفی- خیلی ما را تحویل گرفتند و با میهمان‌نوازی‌شان شرمنده‌مان کردند. همانجا به سپهر اشاره کردم تا یکی از شعرهایش را بخواند. او هم «دفتر آبی» رنگ و رورفته‌اش را باز کرد و شروع کرد به خواندن یکی از سروده‌هایش:
«آهای آدم بزرگا
این ماجرا رو دیدین؟
آهای آهای جوون‌ها
این قصه رو شنیدید؟
*
قصه‌ ازدواجِ
جوونمردی پهلوون
قصه‌ ازدواجِ
دُخت شاه پریون
*
یه روزی روزگاری
یه پهلوون عاشق
رفت به خواستگاری
دخت ماه و شقایق
*
پدر می‌گفت: پهلوون!
تو این روز بهاری
قول می‌دی که هرگز
اونو تنها نذاری؟
*
پهلوون مکثی کرد
چشماشو به زمین دوخت
انگار جوابی نداشت
انگار دلش خیلی سوخت...»
این اشعار را با همان احساس داغ و بغض همیشگی‌اش، تا آخر خواند، طوری که اشک همه‌ حاضران را درآورد.
شعرخوانی سپهر که تمام شد، همسر شهید همت، بعد از تعریف و تمجید فراوان به او گفت: «آقای سپهر! من این شعرها را در جایی نخوانده بودم. هم برایم تازگی داشت، هم مثل اینکه سال‌هاست دارم با آنها زندگی می‌کنم».
در آن دیدار، صحبت‌هایی رد و بدل شد و بعد هم ما خداحافظی کردیم و از منزل شهید همت به سالنی رفتیم که قرار بود سپهر در آ‌نجا برنامه اجرا کند.
اجرای برنامه‌اش که تمام شد، با اصرار حسین بهزاد، اول رفتیم شهرضا، برای زیارت مزار شهید همت. بعد هم گاز ماشین را گرفتیم و رو به سمت دوکوهه تاختیم. در سفر بعدی، سپهر را با خودم بردم سر کانال کمیل؛ در فکه‌ جنوبی. اینجور جاها که می‌رفت، حال خوشی پیدا می‌کرد.
از آن سفر که برگشتیم، کم‌کم وضعیت جسمی سپهر وخیم شد و متأسفانه به 3 ماه نکشید که از میان ما رفت. سپهر به اقتضای طبع شاعرانه‌اش خیلی احساساتی بود، طوری که هر اتفاقی می‌افتاد، خیلی روی روحیه‌ لطیفش، تأثیر می‌گذاشت. او با آقای «رحیم چهره‌خند» در محله‌ «خانی‌آباد» یک مغازه‌ بقالی داشتند. آقای چهره‌خند برای ما نقل می‌کرد روزهایی که سپهر پشت دخل مغازه می‌ایستاد، هر کسی که می‌آمد و می‌گفت پول ندارم، یا پول کم دارم، سپهر به او می‌گفت: اشکالی ندارد، اجناس را ببر، بعد پولش را بیاور. آنها هم هرچه لازم داشتند توی زنبیل می‌ریختند و می‌رفتند. خیلی‌های‌شان هم دیگر نمی‌آمدند بدهی‌شان را تسویه کنند. به همین دلیل، خیلی زود مغازه‌ بقالی ما ورشکست و تعطیل شد.
* نویسنده دفاع‌مقدس

گروه اقتصادی: نفتکش ایرانی با نام «سانچی» بعد از 8 روز سوختن و در حالی که حتی جسد 29 سرنشین آن یافت نشد، در دریای چین شرقی غرق شد تا ایران را به ماتم فرو ببرد. به گزارش «وطن‌امروز»، نفتکش سانچی تحت مدیریت ایران از 25 آذرماه با محموله 130 هزار تنی نفت تغلیظ شده از بندر عسلویه راهی کره‌جنوبی شد اما 16 دی بر اثر تصادف با کشتی باربری چینی دچار حریق شد و 8 روز در میان آتش سوخت و درست یک ماه بعد از اعزام به طور کامل غرق شد. فقط یک جسد از داخل دریا و 2 جسد از داخل نفتکش کشف شد اما هیچ‌گاه جسد 29 سرنشین دیگر یافت نشد تا آنها همراه نفتکش و  در میان دود و آتش به میان آب‌های آزاد بروند. عملیات مهار آتش این نفتکش که از چند ساعت پس از وقوع حادثه آغاز شده بود، در روزهای اخیر بارها از سوی آتشخوارهای چینی متوقف شد و تیم عملیاتی چین به بهانه‌های مختلف اعم از احتمال بروز انفجار جدید و انتشار گازهای سمی، از نزدیک شدن به نفتکش برای مهار کامل آتش آن جلوگیری کردند. شرکت ملی نفتکش ایران طی روزهای اخیر و در حالی که 3 روز از بروز این حادثه می‌گذشت با یک شرکت ژاپنی به منظور همکاری در مهار آتش نفتکش ایرانی به توافق رسید و تجهیزات این شرکت 5 روز پس از بروز حادثه به محل رسید اما همکاری ژاپنی‌ها هم تحت لوای مدیریت عملیات چینی‌ها به نتیجه نرسید و در نهایت شنبه شب گذشته چینی‌ها دستور توقف عملیات خنک‌سازی سطح نفتکش که برای جلوگیری از تسری آتش انجام می‌شد را صادر کردند. دلیل توقف خنک‌سازی نفتکش، بدی آب و هوا و وزش باد عنوان شد اما به نظر می‌رسد همین توقف عملیات، موجب رسیدن آتش به مخازن سمت چپ کشتی و انفجارهای شدید صبح دیروز شد که در نهایت پس از چند ساعت به غرق شدن کامل نفتکش ایرانی انجامید.  در این حادثه هنوز از سرنوشت 29 خدمه این نفتکش خبری نیست اما احتمال زنده ماندن و نجات این افراد بسیار ضعیف است. برخی منابع خبری از کشته شدن تمام این افراد در ساعات اولیه حادثه خبر داده‌اند.
چرا دیدار با سفیر چین 4 روز طول کشید
سخنگوی کمیسیون انرژی مجلس شورای اسلامی در گفت‌وگو با «وطن‌امروز» گفت: انتظار می‌رفت مسؤولان امر با احساس مسؤولیت و جدیت بیشتری از همان روزهای اول برای امداد‌رسانی به خدمه کشتی سانچی وارد عمل می‌شدند، حتی شاید فشار مسؤولان ایرانی در همان ساعات اولیه باعث می‌شد دولت چین با مسؤولیت بیشتری موضوع را رسیدگی می‌کرد. اسدالله قره‌خانی درباره رفتار کشور چین و اهمال احتمالی در رسیدگی به این موضوع، گفت: دولت چین موضوعاتی مانند مواد سمی، احتمال انفجار و این‌گونه مسائل را همیشه بیان می‌کرد؛ انتظار می‌رفت مسؤولانی که ارتباط مستقیمی با شرکت ملی نفتکش داشتند با جدیت به این موضوع ورود می‌کردند و کشور چین را تحت فشار می‌گذاشتند. وی افزود: قطع به یقین در صورت جدیت هر چه بیشتر مسؤولان شرایط بهتر بود؛ اینکه مسؤولان بعد از 4 روز بخواهند به آنجا بروند جای سوال دارد، حتی سفیر ما در پکن روز چهارم به شانگهای رفته بود، انتظار بود که این اقدام زودتر انجام می‌شد. وی درباره این خبر که خدمه نفتکش سانچی در همان ساعات اولیه جان خود را از دست داده‌اند، گفت: در حال حاضر این موضوع را نه می‌توان تایید کرد و نه می‌‎توان رد کرد، از یک‌سو کشتی غرق نشده بود و روی آب معلق بود، وسعت این کشتی هم زیاد بود و شاید خدمه در جای دیگری بودند و در مراحل اولیه گازهای سمی به آنها نرسیده باشد یا انفجارها روی آنها تاثیری نگذاشته باشد. قره‌خانی اظهار داشت: از سوی دیگر تمام موادی که در آن کشتی بوده اشتعالزا بوده و تبدیل به گاز شده‌اند، شاید همین گازهای سمی در همان ساعات اولیه جان خدمه کشتی را گرفته باشد البته همه اینها احتمالات است. نماینده مردم در مجلس اظهار کرد: آنچه ما روی آن تاکید داریم این است که بعضی از مسؤولان باید زودتر از اینها دست به کار می‌شدند.  وی گفت: توجه داشته باشید نمی‌توان چنین ادعایی کرد که اگر زودتر اقدامی انجام می‌شد، خسارات و عمق فاجعه کمتر بود ولیکن اگر انسان می‌خواهد کاری انجام دهد باید با تمام توانش آن را انجام دهد بویژه وقتی موضوع جان انسان‌ها مطرح است.
عملکرد ضعیف در رسیدگی به نفتکش سانچی
نایب‌رئیس کمیسیون انرژی مجلس شورای اسلامی گفت: چینی‌ها در رسیدگی به وضعیت نفتکش عملکرد مناسبی نداشتند. به گزارش خانه ملت، هدایت‌الله خادمی درباره آخرین وضعیت کشتی نفتکش ایرانی که در دریای چین دچار حریق شده است، گفت: خبرهای ضد و نقیضی درباره غرق شدن نفتکش سانچی وجود دارد. نایب‌رئیس کمیسیون انرژی مجلس شورای اسلامی افزود: شرکت ملی نفتکش جمهوری اسلامی باید درباره آخرین وضعیت کشتی نفتکش اطلاع‌رسانی کند البته علی ربیعی نیز به عنوان نماینده رئیس‌جمهور که به منطقه سفر کرده باید رسیدگی‌های لازم را انجام دهد. خادمی با بیان اینکه عملکرد وزارت امور خارجه و صداوسیما در حوزه کاری خود درباره موضوع حادثه نفتکش ایرانی خوب نبوده است، گفت: چینی‌ها در رسیدگی به وضعیت کشتی نفتکش عملکرد مناسبی نداشتند البته بخشی از این موضوع به دلیل این است که وزارت امور خارجه باید پیگیری‌های جدی‌تری می‌کرد. نماینده مردم ایذه و باغملک در مجلس شورای اسلامی گفت: در کجای دنیا شناور با این وضعیت در آب‌های بین‌المللی دچار حریق می‌شود، آن هم در نزدیکی شانگهای و حدود ۷ تا ۸ روز در آتش می‌سوزد؟ اگر نفتکش دچار حریق شده مربوط به هر کشور دیگری بود در مدت اخیر، بالگردها و هواپیماها، ناو و کشتی‌های آتش‌نشان، به اطفای حریق می‌پرداختند. نایب‌رئیس کمیسیون انرژی مجلس شورای اسلامی یادآور شد: نفتکش ایرانی به نوعی در این مدت رها شد. اینکه نفتکش بدون رسیدگی موثر، به آب‌های ژاپن منتقل شود، غیرقابل قبول است.
حادثه نفتکش از نظر ابعاد بی‌سابقه بود
حادثه نفتکش ایرانی از نظر ابعاد، یک حادثه بی‌سابقه بود، چرا که نفتکش ایرانی ۱۱۱ هزار و ۵۱۰ تن میعانات گازی، یکهزار و ۹۵۶ تن مازوت و ۱۱۸ تن گازوئیل حمل می‌کرد که این حجم از مواد سوختنی منجر به انفجار بسیار بزرگی شد که شاهد بودیم. علی ربیعی، مسؤول پیگیری حادثه نفتکش ایرانی در گفت‌وگو با خبر شبکه یک سیما اظهار داشت: پس از انفجارهای صبح امروز(دوشنبه) درجه حرارت در بخش‌های مختلف نفتکش بین 400 تا 900 درجه سانتیگراد می‌رسید و عملا امکان نزدیک شدن به نفتکش و حضور روی آن را از ما گرفته بود.  وی افزود: این حادثه از نظر ابعاد یک حادثه بی‌سابقه بود، چرا که نفتکش ایرانی 111 هزار و 510 تن میعانات گازی، یکهزار و 956 تن مازوت و 118 تن گازوئیل حمل می‌کرد که این حجم از مواد سوختنی منجر به انفجار بسیار بزرگی شد که شاهد بودیم؛ از این نظر، این حادثه یک حادثه بی‌نظیر و بی‌سابقه بود. ربیعی ادامه داد: در ماه گذشته نیز در همین منطقه در دریا تصادف‌هایی در بین کشتی‌های عبوری رخ داده بود که صدمات جانی و مالی به همراه داشت اما هیچ کدام به بزرگی حادثه نفتکش ایرانی نبودند. وی با بیان اینکه مقامات چینی از روز نخست به ما اعلام کرده بودند هیچ کس نمی‌تواند زنده مانده باشد، گفت: طبق اعلام مدیران عملیات چینی از همان روز اول حادثه گاز H2S نشت کرده که تنفس این گاز می‌توانست یکی از دلایل کشته شدن خدمه نفتکش ایرانی باشد.  ربیعی ادامه داد: با این حال با کورسویی از امید و با هدف اینکه بتوانیم پیکر عزیزان را پیدا کنیم عملیات مهار و جست‌وجو را ادامه دادیم و طی روزهای اخیر تمام فوم موجود در منطقه را جمع‌آوری کردیم به‌طوری که هیچ مقدار فومی در این قسمت از چین باقی نماند.  این مقام مسؤول تصریح کرد: علاوه بر آتشخوارهای چینی از کره‌جنوبی و ژاپن نیز کشتی‌هایی برای عملیات مهار ارسال شده بود و تمام تلاش‌مان را برای مهار هر چه سریع‌تر آتش و نجات احتمالی یا یافتن پیکر خدمه این نفتکش انجام دادیم.  وی افزود: پیکرهایی که پیدا شده باید با آزمایش DNA تشخیص هویت داده شود اما به نظر می‌رسد پیکرهایی که پیدا نشده به همراه نفتکش در آب غرق شده‌اند.  ربیعی  با بیان اینکه بخشی از محموله نفتکش روی آب دریا ریخته و هم‌اکنون در حال سوختن است، گفت: شعله‌های روی دریا حتی به ارتفاع 800 متر می‌رسد و حجم حادثه به ما اجازه نداد بتوانیم توفیقی در یافتن پیکر بقیه خدمه نفتکش داشته باشیم.
خدمه در ساعت اولیه سانحه فوت کرده بودند؟
مسؤول کمیته بررسی حادثه نفتکش سانچی، در نامه به رئیس‌جمهور ادعای عجیبی مطرح و اعلام کرد: خدمه نفتکش سانچی در ساعت اولیه سانحه فوت کرده بودند. در این نامه آمده است: طبق شواهد به دست آمده در محل و نظریه قاطع مقامات چینی و کارشناسان ایرانی در حوزه نفت و گاز سازمان بنادر و دریانوردی، انفجار به این وسعت و حجم آتش و نیز گازهای سمی متصاعد شده، منجر به فوت خدمه قهرمان اقتصاد مقاومتی، در ساعت اولیه حادثه شده است. تلاش‌های طاقت‌فرسا برای اطفای حریق و انتقال پیکرهای مطهر نیز میسر نشد. اینجانب درخواست اعلام عزای عمومی و نیز اقدام برای «شهید خدمت» نامیده شدن از هیأت محترم وزیران را دارم.

درددل خانواده‌های داغدار خدمه نفتکش سانچی
سرعت صدور اطلاعیه تسلیت به بازماندگان نفتکش ایرانی از سوی روحانی بسیار بیشتر از سرعت تشکیل کمیته پیگیری این رویداد بود. برخی کارشناسان و اعضای خانواده بازماندگان کشتی سانچی  اعتقاد دارند دولت اهمال‌کاری کرده و بسیار زودتر می‌توانسته تشکیل کمیته پیگیری دهد. روحانی در پیام تسلیت خود نوشته: هم‌اکنون لازم است اولویت اصلی بر شناسایی و تعیین هویت جان‏باختگان و کاهش آلام خانواده‏‌های این عزیزان متمرکز باشد. در عین حال از همه دستگاه‌های ذی‌ربط از جمله وزارتخانه‌‏های راه‌وشهرسازی، نفت و امور خارجه می‌خواهم با انجام اقدامات کارشناسی، علت وقوع این سانحه تأسف‏بار را به دقت بررسی و پیگیری قانونی لازم را برای پیشگیری از حوادث مشابه و نیز احقاق حقوق ملت ایران و خانواده‌های آسیب‏ دیده به‏ عمل آورند. سیل پیام‌های تسلیت دیروز تقدیم بازماندگان دریادلان نفتکش سانچی شد اما ساختمان شرکت ملی نفتکش که خانواده خدمه کشتی سانچی به طور مستقیم پیگیر وضعیت عزیزان خود بودند حال و هوای غمباری داشت. ساختمان شماره 2 شرکت ملی نفتکش را غم و اندوه فرا گرفته است، برافراشته شدن پرچم‌های سیاه و صدای قرآن که در فضا طنین‌انداز است، وداع با ۳۲ سرنشین نفتکش ایرانی را فریاد می‌کند. صبح دیروز با غرق شدن نفتکش سانچی، کورسوهای امید برای زنده بیرون آمدن 29 خدمه ناپدید این نفتکش بویژه برای خانواده‌های چشم انتظاری که 8 شبانه روز در شرکت ملی نفتکش ایران تجمع کرده‌اند به ناامیدی گرایید. فارس گزارش داده که هر خانواده گوشه‌ای نشسته و به یاد عزیزشان اشک می‌ریختند و ناله و شیون برخی نیز فضا را آکنده بود. ظاهرا برخی از اعضای خانواده‌های داغدار به دلیل شرایط نامساعد روحی و جسمی‌شان با آمبولانس به بیمارستان منتقل شده بودند. برخی از برادران و خواهران و حتی مادر یکی از کشته‌شدگان این حادثه در همان سالن روی تخت و زیر سرم خوابیده بودند و عده‌ای نیز که مشخص نبود از مردم عادی هستند یا اقوام به آنها رسیدگی می‌کردند. مادری که فرزند جوانش را در این حادثه از دست داده بود و حال مساعدی نداشت می‌گفت پسرم برای حقوق ماهانه 2 میلیون و 900 هزار تومان این شغل را انتخاب کرد، شغلی که جانش را گرفت. ناگهان یاد خاطره‌ای از پسرش افتاد و گفت بچه‌اش تازه به دنیا آمده. بچه‌اش را ندید و رفت.  مادر داغدار ادامه داد: تازه از دانشگاه فارغ‌التحصیل شده بود و سفر اولش بود. بسیار شوق رفتن داشت که این سفر اول همان سفر آخرش شد. دوست یکی از جانباختگان نیز گفت: من از دست مسؤولانی که کم‌کاری کردند به خدا شکایت می‌برم. می‌گفت اگر مسؤولان از همان روز اول به دولت چین فشار می‌آوردند آنها شبانه‌روز برای خاموش کردن نفتکش تلاش می‌کردند، نه آنکه صبح‌ها کار کنند و شب‌ها دست از کار بکشند؛ چرا باید مسؤولان دولتی روز‌های آخر به فکر بیفتند؟ خانم جوانی گفت برادرم زنده‌زنده در آتش سوخت و کسی صدایش را نشنید، شما الان آمدید چکار کنید؟ چرا الان؟ گفت به آقای رئیس‌جمهور بگویید نوشداری بعد از مرگ سهراب به درد ما نمی‌خورد، بگویید ما از دست‌ کم‌کاری‌های او و دولت به خدا شکایت می‌بریم که او بهترین دادستان است. مشغول صحبت با آنها هستیم که خبر می‌رسد امیری، معاون پارلمانی رئیس‌جمهور برای عرض تسلیت آمده و از خانواده‌های داغدار می‌خواهند در سالن آمفی‌تئاتر حضور پیدا کنند. خانواده‌ها با شنیدن این سخن گویا بنزین را روی شعله‌ آتش ریخته باشند شروع به داد و فریاد می‌کنند و می‌گویند الان چرا آمده‌اند؟ ما 9 روز است اینجا هستیم، چرا در این مدت کسی سراغ ما نیامد؟  پس از پایان صحبت‌های او عده‌ای از خانواده‌ها دور نماینده رئیس‌جمهور جمع شده و با او درد دل می‌کنند و از اینکه چرا دیر به فکر آنها افتاده‌اند گلایه‌مندند. از حقوق‌های کم و بی‌توجهی به کارکنان نفتکش و کشتیرانی و...؛ او تمام صحبت‌ها را با متانت گوش کرده و سپس سالن را ترک می‌کند.  گفتنی است هیأت دولت با صدور بیانیه‌ای ضمن عرض تسلیت به خانواده‌های داغدار امروز را عزای عمومی اعلام کرد.

پیام تسلیت رهبر انقلاب درپی جان‌باختن کارکنان کشتی نفتکش
حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، رهبر معظم انقلاب اسلامی با صدور پیامی حادثه تلخ و دلخراش جان‌باختن کارکنان کشتی نفتکش را تسلیت گفتند. متن پیام رهبر انقلاب سلامی به شرح زیر است:
بسمه‌تعالی
حادثه‌ تلخ و دلخراش جان‌باختن کارکنان کشتی نفتکش بر اثر آتش‌سوزی و غرق را، که حقاً مصیبت‌بار و تأثرانگیز است به خانواده‌های عزادار و بازماندگان آن عزیزان صمیمانه تسلیت عرض می‌کنم و تسلی و آرامش دل‌های غمگین آنان را از خداوند متعال مسألت می‌نمایم. آن عزیزان در راه انجام وظیفه و خدمت به کشور خود جان‌باخته‌اند و این افتخار بزرگی است که شاید بتواند سنگینی بار این غم را کاهش دهد و دل‌های مصیبت‌دیدگان را آرامش بخشد. از خداوند متعال رحمت و مغفرت بر آنان و صبر و اجر برای بازماندگان مسألت می‌کنم.
سیدعلی خامنه‌ای
۲۴ دی‌ماه ۹۶

امیر استکی: از سخنان رئیس محترم جمهور و بعضی دیگر از دولتمردان علی‌الخصوص جناب جهانگیری می‌توان اینگونه برداشت کرد که در ذهن آنها 3 باور بزرگ در رابطه با وضعیت کلی کشور و خاصه ریشه‌های حوادث اخیر وجود دارد.
اول باور به این مساله که وضعیت کلی اقتصاد کشور در یک شرایط مطلوب و رو به رشد قرار دارد که در صورت ادامه دادن همین روند، سرعت و شتاب رشد بیشتر شده و ماحصل نتیجه دادن تمهیدات 4 ساله دولت به رونق کسب و کار و بهبود نسبی وضعیت بیکاری خواهد انجامید. مثلا رئیس‌جمهور روز دوشنبه 18 دی در جمع وزیر و معاونان وزارت اقتصاد چنین گفته‌اند: «اگر چه اشکالاتی ممکن است در مسیر تحولات اقتصادی کشور وجود داشته باشد اما با توجه به رشد شاخص‌های اقتصادی باید به مردم توضیح داده شود که مسیر درستی در حوزه اقتصاد طی شده است». عمده تاکید ایشان هم بر نرخ ادعایی «12 درصدی رشد اقتصادی در سال 95»، «تورم تک‌رقمی» یکی ـ دو سال اخیر و «میزان بالای سرمایه‌گذاری خارجی» است. ارقامی که اگرچه این باور عمیق را برای دولتمردان ساخته‌اند که وضعیت اقتصاد کشور مطلوب است اما هیچکدام ارقامی شفاف و گویا نیستند و کارشناسان اقتصادی زیادی به آنها ایراد وارد کرده‌اند، از جمله اینکه قسمت عمده رشد ادعایی 12 درصدی، به بخش نفت و افزایش تولید و فروش آن بازمی‌گردد که همین هم به واسطه مشکلاتی به قوت خود باقی مانده، به‌گونه‌ای که راه انتقال ارز به کشور به نحو موثری قابل دسترسی نیست و همین عوامل است که باعث می‌شود این رشد دورقمی در عمل نتیجه محسوس و ملموسی برای ملت و کسب‌وکارهای داخلی نداشته باشد. از طرف دیگر تغییر سال پایه برای محاسبه تورم و همچنین سبد کالاها و خدماتی که از طریق بررسی نوسان قیمت آنها عدد تورم محاسبه می‌شود نیز نوعی تلاش برای پایین نگه داشتن رقم تورم به روش حسابداری است، اگرنه بررسی روند افزایش بودجه جاری دولت که بسیار بیشتر از سرجمع تورم در این 4 سال است بخوبی موید این است که در عمل و در عالمی غیر از عالم حسابداری، تورم بیشتر از آن چیزی است که اعلام می‌شود. با همین اوصاف تورم اجاره‌بها و همچنین اقلام خوراکی در این چند سال تا 3 برابر بالاتر از رقم تورم کل بوده است. در رابطه با سرمایه‌گذاری خارجی، آمارهای بین‌المللی حاکی از «رشد منفی سرمایه‌گذاری خارجی در ایران نسبت به نیمه پایانی دولت دهم» است و آنچه دولتمردان و رئیس‌جمهور افزایش چشمگیر در این زمینه معرفی می‌کنند نه به‌واسطه رقم سرمایه وارد‌شده، بلکه به واسطه ارقامی است که در موافقتنامه‌ها و اسناد تفاهم و همکاری مصوب می‌شوند و به شکل بدیهی فاصله بسیار زیادی تا عملیاتی شدن دارند. البته در اینجا هدف ما بررسی این اعداد و ارقام نیست، بلکه اشاره بسیار گذرا به آنها به دنبال گوشزد کردن این واقعیت مهم است که باورهای غلط دست‌اندرکاران دولت در این زمینه تا چه حد می‌تواند برای منافع کشور و زندگی مردم عادی خطرناک باشد.
دوم باور به اینکه به دلیل تغییرات نوع نگاه عامه مردم به زندگی و چگونه زیستن،  آنچه بیش از مسائل معیشتی برای آنها اهمیت دارد، مسائل مربوط به سبک زندگی و آزادی‌های اجتماعی و سیاسی است، لذا بر همین اساس اولویت اصلی باید بهبود این شرایط و حرکت در این مسیر باشد. اولویتی که کار را آسان‌تر، کم‌خرج‌تر و صد البته غیرقابل سنجش‌تر می‌کند تا حدی که انتشار یک فایل پی‌دی‌اف حقوق شهروندی را بشود به عنوان یک دستاورد بسیار کلان در این زمینه معرفی کرد. تجربه انتخابات ریاست‌جمهوری دوازدهم در رساندن جناب روحانی به چنین تحلیلی به نظر تاثیر زیادی داشته است. در جایی که همه پارامترهای اقتصادی جز تورم- آن هم با اوصافی که ذکر شد- در شرایط نامناسبی قرار داشتند و رقبای انتخاباتی هم بشدت بر برنامه‌های حمایتی گسترده حتی با ذکر عدد و رقم پرداخت‌های یارانه‌ای تاکید
می‌کردند، جناب روحانی توانست زمین بازی را از معیشت و اقتصاد عوض کند و گوی چوگان رقابت را در زمین امنیت بیندازد و بر فرش قرمزی که از تار و پود ترس بافته شده بود، دوباره پای به کاخ ریاست‌جمهوری بگذارد. بر همین اساس این باور در مجموعه دولت ایجاد شده است که این مردم بیش از آنچه به رونق اقتصادی نیاز داشته باشند، به ایجاد تصویری از باز بودن شرایط فرهنگی و سیاسی نیاز دارند. اگرچه اقبال در انتخابات ریاست‌جمهوری دوازدهم به جناب روحانی آنگونه که اشاره شد بر مبنای بستری از ترس موهوم ایجاد شد و اساسا حالتی سلبی داشت اما در میان دولتمردان به گونه‌ای دیگر فهم و منجر به شکل‌گیری باور فوق‌الذکر در آنها شده است.
سوم این باور که این حوادث دسیسه رقبای سیاسی بوده است که البته نتوانسته‌اند آن را کنترل کنند و کار به‌واسطه دخالت‌های عوامل ناراضی و زخم خورده از جمهوری اسلامی و تحرکات دشمنان خارجی در بعضی نقاط به خشونت کشیده شده است. در همین راستا در این روزها زیاد می‌شنویم که سخن از در کار بودن دسیسه رقباست. حتی بر سر یک پویش مجازی کوچک به نام «پشیمانیم» هم دولتمردان و حامیان اصلاح‌طلبان‌شان چنین اعتقادی داشتند که یک دسیسه برای ناراضی کردن مردم از دولت در جریان است. نخستین واکنش‌های دولتمردان و نخبگان تصدیق‌کننده‌شان به حوادث اخیر هم از همین جنس بود و شروع اعتراضات از مشهد را به شکلی قاطع به توطئه‌های رقیب اصلی انتخابات گذشته نسبت می‌دادند؛ دمیدن به آتش توهمی وجود دولتی در سایه که بیشتر اقتصاد کشور را در دست دارد، مالیات نمی‌دهد و ضابطه نمی‌پذیرد و دستور کاری دارد که به‌عینه با منافع مردم و اراده سیاسی متبلور‌شده‌شان در قامت دولت جناب روحانی در تضاد است. سخنان جناب روحانی در همه این سال‌ها همواره پر است از اشاره‌هایی که مخاطب خود باید در پی یافتن ضمیر آن باشد. پر است از صحبت‌های چندپهلو که در همه آنها سخن از عده‌ای است که در راستای اقدامات مردمی رئیس‌جمهور سنگ‌اندازی می‌کنند. مثلا جناب روحانی همین دو ـ سه روز پیش که درباره حوادث اخیر سخن گفته‌اند، آنجا که صحبت‌شان به فیلترینگ فضای مجازی می‌رسد از همین روش استفاده می‌کنند و می‌گویند یکی از این شبکه‌های مجازی را که در جریان حوادث اخیر فیلتر شده بود من گفتم باز کنید و بلافاصله با اعتراض برخی مواجه شدم که چرا باز کردید و ما تازه داشتیم یک خواب راحت می‌کردیم!
در عالم تبلیغات و خاصه تبلیغات سیاسی این اصل بسیار مهمی است که کنشگران، اسیر باورمند شدن به محتوای تبلیغات خود نشوند. این یک آسیب بزرگ در سیاست‌ورزی خواهد بود. صد البته همواره می‌شود برای هر ایستاری قبل از سنجش همه‌جانبه، در عالم واقع بیناتی پیدا کرد. منتها قبل‌تر از این حوادث، نگارنده معتقد بود دولتمردان و جناب روحانی خود آگاه به سره و ناسره تبلیغات سیاسی خود هستند و به عبارتی هنوز تبلیغات خود را باور نکرده بودند اما این روزها چنین برمی‌آید که کار از این مرحله عبور کرده و این تبلیغات به باور دولتمردان تبدیل شده است. هر چند هنوز در جاهایی این تمایز بین باور و تبلیغات وجود دارد. خاصه درباره سوم که در آن دولت همواره به دنبال انداختن تقصیرها به گردن مخالفانی در پس پرده‌هاست.
جناب روحانی راه کم‌دردسر و بی‌هزینه‌ای را در پیش گرفته‌اند که تا حدود زیادی موفقیت در آن وابسته به توانایی ایشان و اطرافیان‌شان به برساختن یک رقیب قدرتمند و دسیسه‌گر خواهد بود و در ادامه هم جناب روحانی آنچه لازم دارند - در راستای غلتاندن مساله ناآرامی‌های اخیر به حوادثی با انگیزه‌های سیاسی که در آن عده‌ای از مردم به تنگ‌آمدگی نفس‌شان از عدم آزادی(!) را فریاد ‌زده‌اند- از این دریای برساخته صید می‌کنند. به هر حال اینگونه روایت کردن ماجرا و اینگونه فهمیدن حوادث از همان انتخاب مسیر کم‌خرج و بی‌هزینه‌ای نشأت می‌گیرد که جناب روحانی برای اداره کشور برگزیده‌اند. مسیری که خلاصه‌اش می‌شود همان ترساندن ملت از یک اقلیت نامعلوم ضدمردمی و انداختن بار همه تقصیرات بر دوش آنها؛ تاکتیکی ساده، قدیمی و در دولت جناب روحانی تا به‌حال بسیار تاثیرگذار. به عنوان مثال در حالی که رئیس‌جمهور رئیس شورایعالی امنیت ملی به عنوان بالاترین نهاد امنیتی کشور است و به تصمیم رسیدن در این شورا بدون هماهنگی با ایشان به هیچ‌وجه متصور نیست ولی باز در مساله‌ای مانند فیلترینگ 2 شبکه مجازی در جریان حوادث اخیر، جناب روحانی از همین ترفند استفاده می‌کنند و البته سعی‌شان بر این است که با این کار باور دوم خود را نیز بسط دهند. اینکه رئیس‌جمهور بگویند: ‌ای مردم! آیا حاضرید وضعیت اقتصادی خوبی داشته باشید ولی به فضای مجازی دسترسی نداشته باشید؟ عمیقا بر اساس همان باور بیان شده است. باوری که می‌گوید اینها-یعنی مردم- برای از دست ندادن این امتیازات فرهنگی و اجتماعی، حاضرند هر وضعیت بد اقتصادی را نیز تحمل کنند. فیلترینگ را هم که جناب روحانی به گردن کسان دیگری انداخته‌اند و قبل‌تر از آن هم به‌واسطه باور قدرتمند اول‌شان تکلیف ریشه‌های اعتراضات را هم مشخص کرده‌اند. در نتیجه براحتی می‌توانند به سیاق 4-3  سال اخیر، خود بزرگ‌ترین منتقد وضعیت کشور باقی بمانند!
طنز ماجرا آنجاست که جناب روحانی به‌واسطه فارغ شدن از دنیای واقعیت اساسا این را نمی‌بیند که اعتراضات اقتصادی در هنگامه وجود شبکه‌های اجتماعی و عدم فیلترینگ آن بوده است و این دوگانه‌سازی ذهنی ایشان از اساس باطل است و این هم طبیعی می‌نماید که همان مردمی که اقتصاد پررونق می‌خواهند، فضای مجازی می‌خواهند و اساسا این دوگانه غیر متقارن است.
متاسفانه زنگ خطری که حوادث اخیر به صدا درآورد برای گوش‌های جناب دولت بسیار ضعیف بوده است و این خواب خرگوشی معلوم نیست چه زمانی و با چه سطحی از صدای زنگ خطر به هم خواهد خورد.