محمدرضا شکیبایی زارع:
یکی داستان است پر داد و دود
که رستم در آن نقش اول نبود
شنیدم که در روزگار کهن
که حتما نه تو دیده‌ای و نه من
جهان پهلوان رستم نامدار
دلش را ز کف داد و شد بیقرار
به هر سو نگه کرد آیینه دید
جهان را فقط رنگ تهمینه دید
چو چشمان تهمینه کردش کمین
دلش بی هوا ریخت روی زمین
به امید عشق و به شوق وصال
دوان رفت رستم به نزدیک زال
بگفتا که بابا: به جان قباد
همه عمر من رفته از دم به باد
چو بشنید زال بزرگ این سَخُن
بگفتا برو نقش بازی مکن
اگرچه شدی مرد جنگ و دلیر
هنوزم دهانت دهد بوی شیر
از این گفت‌وگو رستم آشفته شد
در آتش نشست و کمی پخته شد
بگفتا پدر جان در این سال سی
که شد زنده با آن همین پارسی
دهانم هنوزم دهد بوی شیر؟!
به جای بهانه مرا زن بگیر
دگر آمد اندیشه‌ چاره کرد
و سیمرغ را باز آواره کرد
بدو گفت: دنبال یاری برو
برای پسر خواستگاری برو
شنید این سخن را و برگشت زال
بپرسید از رستمش این سوال:
که رستم بگو عاشق کیستی
تو پارو زن قایق کیستی؟
دقیقا کجا خواستگاری رویم؟
پیاده نشد با سواری رویم...
پس از شرح رستم از آن ماجرا
خریدند یک دسته گل، این هوا
خبر چون به شاه سمنگان رسید
ز خشم و ز کین پیرهن را درید
دو روز از غم این خبر او نخفت
عنان را ز کف داد و با داد گفت:
اگر پول و پارتی ندارد به کار
چگونه طلب می کند او نگار
رود ابتدا و دو ویلا خرد
و بهتر که در آنتالیا خرد
پس از آن حقوقش نجومی شود
و دلال مرغان بومی شود
حسابش که شد چند میلیارد و نیم
بیاید به حالش نظر می کنیم
شنید این سخن را چو فرزند زال
الف قد او شد به یک لحظه دال
دگر از جهانش صفایی نبرد
چهل روز او قند و چایی نخورد
هم او از غم و غصه رنجیده شد
و هم دختر شاه ترشیده شد
به همراه جنس خوش و یار بد
شد او در پی کار و افکار بد
جهان پهلوان بود و معتاد شد
چنین قصه پر دود و پر داد شد
تجارت چو شد، ازدواج، این زمان
به دود و دم افتد جهان پهلوان
 

 سمیه قربانی: عراقچی: چون صداوسیما می‌گوید برجام دستاوردی نداشته، سرمایه‌گذاران خارجی دچار تردید شده‌اند.
 با اعلام این خبر صداوسیما که داشت کلی برنامه پخش و پلا می‌کرد، دست و پایش را گم کرده و چون نمی‌خواست به عنوان سنگ‌انداز معرفی شود، هرچه زودتر به تهیه برنامه دستاوردهای برجام اقدام کرد.
دستاوردهای برجام بدین شرح است:
بیشترین دستاوردی که به دست آمد، گرانی شانه‌های تخم‌مرغ بود که شانه‌ای 20 هزار تومان شده بود. در واقع مرغاورد، نه دستاورد! با توجه به ارتباط دام و طیور با همدیگر لبنیات نیز گران شده بود و این هم لبناورد برجام! صداوسیما که در حال سیاه و سفید شدن بود همچنان به دنبال دسته‌گل‌آوردهای برجام بود که به برنج رسید. هر جا رفت به یک آوردی رسید، دلارآورد آخرین و باکلاس‌ترین گرانی برجام بود که موجب تبرئه صداوسیما شد. عراقچی در حالی که به روی خودش نمی‌آورد به دنبال سنگ‌اندازهای دیگر عازم سرزمین موگرینی شد البته با چمدانش!

امین شفیعی:
شبیه ماهی بی آب، در شنزار باید مرد
و یا باید که چون ما مرگ را اینگونه از رو برد:
کباب و ماست با نوشابه یا با پالم می‌چسبد!
هوای پاک را با ریزگرد و خاک باید خورد

مدیرا جمله باهم قوم و خویشن
همش یا خارجن یا اینکه کیشن
گرین کارتا همه حاضر تو جیبا
خدا می‌دونه که کی جیم میشن
 

در مراسمی به مناسبت روز پرستار، از فداکاری خاموش و تلاش‌های شبانه‌روزی مشاغل سخت، بخصوص پرستاری تجلیل شد.
در این مراسم که صبح امروز برگزارشد، کچلیک به عنوان اولین سخنران درباره سختی کار خود گفت: خدا میدونه هربار که میگم «عَععع» چه فشاری به همه جام میاد. همینجا از مسوولان می‌خوام که مثل برخی هنرمندان، حنجره، دهان، مردمک و بقیه جاهام رو بیمه کنن. ناسلامتی من اینفولوعَنسر این مملکتم!
در ادامه این مراسم، بازیگر فیلم دونفر و نصفی و سریال پرستاران، ضمن دریافت جایزه خود، با ذکر این نکته که بازیگری خیلی قبل‌تر از پرستاری، سخت‌ترین کار دنیا بوده است، گفت حالا حساب کنین یه بازیگر بخواد نقش پرستار هم بازی کنه!  آخه با مقنعه سفید میشه بازی کرد؟ این ریمل‌ها هم که چینی...
ح. هـ نیز با اجرای آهنگ «تب کنم پرستارم تو باشی! به به! به به! » به مشکلات شغل دشوار پرستاری پرداخت و از مسوولان و مردم خواست!
در انتهای مراسم، با حضور وزیر طرح سلامت، از هشداردهنده هوشمند با قابلیت هشدار همزمان 50 بیمار و 10 مدل آژیر متنوع رونمایی شد. وزیر در توضیح گفت: این طرح موجب تحول دوباره در نظام سلامت خواهد شد. پرستاران اگر تا دیروز به طور مصوب هرکدام 25 بیمار را تحت نظر داشتند، امروز با خیال راحت می‌توانند 50 بیمار را مراقبت کنند. وی در پاسخ به سوالی درباره حق سختی کار و افزایش حقوق پرستاران، ابراز امیدواری کرد همه پشت گوش‌شان را ببینند.
گفتنی است در انتهای مراسم نوبت به سخنرانی یکی از پرستاران نمونه کشوری رسید، اما به دلیل ازدحام جمعیت جلوی سالن غذاخوری و گم شدن فیش ناهار یکی از مدعوین، سخنرانی او لغو شد.
 

محمدامین میمندیان:بعد از حادثه نفتکش سانچی در حالی که من هم مثل بقیه فکر می‌کردم یک تصادف بوده و دنبال کروکی افسر می‌گشتم، متوجه شدم اصل قضیه چیز دیگری بوده! لذا از فرصت استفاده کردم و حقایق اصلی دیگر اتفاقات کشور را نیز از یک منبع پرسیدم که اینجا ذکر می‌کنم تا شما هم روشن شوید:
رادیواکتیو در استخر فرح: ماجرا واضح است. بعد از برجام دیدند زورشان نمی‌رسد آن همه آب سنگین را از کشور خارج کنند. برای همین آن را ریختند در استخر فرح! سانتریفیوژها را هم ذوب کردند و با آنها چوب‌لباسی ساختند تا حوله و لباسی که روی آن آویزان می‌شود رادیواکتیویته شود!
برخورد قطارها: یک جاسوس اسرائیلی وارد حفاظت اطلاعات سپاه شده و اطلاعات سری ایجاد داعش توسط رژیم را ربوده بوده. بعد هم قطار را دزدیده بوده و می‌خواسته به ترکمنستان برود و از آنجا به اروپا پناهنده شود و اسرار را لو بدهد. فرماندهان هم گفتند حالا چه کنیم؟ رفتند ریل قطار دیگر را انداختند روی ریل این قطار و...!
قرعه‌کشی جام‌جهانی: می‌دانید چرا وقتی اسم ایران درآمد آقای کافو می‌خند؟!! اسم اصلی کافو «کریم آبودانی» و فرمانده سپاه ریودوژانیرو است. او ماموریت داشته ایران را بیندازد در گروه مرگ. چون رژیم دید اگر ایران از گروهش صعود کند، مردم برای جشن می‌ریزند توی خیابان و دیگر نمی‌شود جمع‌شان کرد. چون روحیه هم دارند، یکهو می‌زنند رژیم را عوض می‌کنند.
ریزگرد:  وقتی نیروهای حکومت می‌خواهند کمک‌های مردم به زلزله‌زده‌ها و صندوق صدقات و... را ببرند برای فلسطینی‌ها، اگر همین‌جوری ببرند که ملت می‌فهمند و پدرشان را درمی‌آورند. گویا روس‌ها یک چیزی ساخته‌اند که از فضا اشعه می‌زند به زمین و گرد و خاک بلند می‌کند. بعد توی آن هوا که چشم، چشم را نمی‌بیند، بسیجی‌ها اجناس را از مرز رد می‌کنند اگرنه چرا زمان هخامنشیان ازین ریزگردها نبود؟
تصادفات جاده‌ای: الان شما دقت کنید هرکس که به حکومت معترض است، یک هفته نمی‌شود که بر اثر تصادف می‌میرد. در یک سایت نوشته بود پراید در حالت عادی تا 10 تن فشار را تاب می‌آورد و اصلاً امکان ندارد با یک تصادف اینجور مچاله شود. اینها با تانک و موشک مردم هدف را می‌زنند بعد صحنه سازی می‌کنند!
 

  محمدرضا رضایی:  بر همگان واضح و مبرهن است که اگر برجام در جذب سرمایه‌گذار خارجی و چیزهای دیگر موفقیتی نداشته، همه‌اش تقصیر صدا و سیما است و حرف جناب عراقچی در این زمینه کاملا درست است. اگرنه خود برجام که توسط امضای کری تضمین شده و تا تاریخ تاریخ است، تاریخ است.
مثلا صدا و سیما با پخش چند باره جومونگ، به سرمایه گذار خارجی اینطور القا می‌کند که ایرانی‌ها جنگ‌طلب و خشن هستند و از طرف دیگر با اون هم رابطه خوبی دارند. خُب! معلوم است سرمایه‌گذار خارجی جایی که ردپایی از اون باشد، پایش را هم نمی‌گذارد.
یا مثلاً با پخش مجدد زی‌زی گولو آسی پاسی دراکوتا تا به تا، سرمایه‌گذار خارجی پیش خودش فکر می‌کند مردم ایران آدم‌هایی خیالاتی و آس و پاس بوده و به جای تکیه بر منطق و معادلات علمی، مدام به دنبال شعبده و جادو - جمبل هستند. چون سرمایه‌گذار خارجی که نمی‌داند زی زی گولو واقعاً وجود دارد و فکر می‌کند همه‌اش خیالات است. از همین رو ریسک سرمایه‌گذاری در همچین جایی را نمی‌پذیرد. به طور کلی، هرچه هست زیر سر صدا و سیماست!
 

 شاهرخ بایرامی: باخبر شدیم خزانه‌دار یکی از زیرمجموعه‌های شرکت ملی نفت، اخیرا به مقصد آن یکی تابعیت‌شان از کشور خارج شده‌اند. آنهم فقط با یکصد میلیارد تومان! هرچند 100 میلیارد، از نظر عدد و رقم در تاریخ معاصر اختلاس، نقطه عطف که هیچ، حتی در حد لکه ننگ هم نیست و واقعا ارزش بررسی ندارد ولی از جنبه‌های دیگری می‌توان به آن پرداخت.
اول اینکه ما می‌توانیم با مهندسی معکوس و دادن تابعیت کشور خودمان به مدیران سایر کشورهای سرمایه‌دار و سپس نشستن در زیر پای آنها و ترغیب‌شان به اختلاس، ارقام قابل توجهی سرمایه خارجی جذب کنیم! البته به شرطی که سیستم اداری کشورهای مورد نظر، از فساد اداری لازم برخوردار بوده و مدیران آنها جربزه کافی را داشته باشند! اگرنه مثل این جوجه اختلاسگر، می‌خواهند با 100 میلیارد بلند شوند بیایند اینجا که آن‌هم تا بخواهند فرار مالیاتی و اینجور چیزها یاد بگیرند مجبورند همه را مالیات بدهند.
در مرحله بعد باید به موازات روش فوق، در دادن تابعیت دوم به مدیران دولتی هم حضور فعال داشت! یعنی ما خودمان بیاییم و تابعیت کشورهایی مانند بورکینافاسو، بروندی، کامبوج، گواتمالا و کومور را به مدیران دولتی اهدا کنیم. مشابه گرین کارت، یک اسم با مسمایی هم برایش انتخاب می‌کنیم، مثلا «قلیچ کارت»! اینطوری در عالم واقع که هیچ، آنها حتی اگر بخواهند در خواب هم اختلاس کنند، یک پشه مالاریایی، مگس تسه‌تسه‌ای چیزی نیش‌شان می‌زند و همان اول کاری سَقَط می‌شوند!