گروه سیاسی: حضرت آیت‌الله العظمی خامنه‌ای رهبر حکیم انقلاب اسلامی صبح روز سه‌شنبه در ابتدای جلسه درس خارج فقه با ابراز تأسف عمیق از کشتار مردم بی‌گناه در حوادث تروریستی اخیر افغانستان، گفتند: هدف آمریکا از انتقال تروریست‌های داعش به افغانستان، موجه کردن ادامه حضور خود در منطقه و ایجاد امنیت برای رژیم صهیونیستی است.
به گزارش پایگاه اطلاع‌رسانی دفتر مقام معظم رهبری، حضرت آیت‌الله خامنه‌ای با اشاره به امضای داعش بر ترور صدها نفر از مردم در حوادث ماه‌های اخیر افغانستان، افزودند: همان دست‌هایی که با ایجاد داعش، آن را ابزاری برای ظلم و جنایت علیه مردم در سوریه و عراق قرار داد، امروز پس از شکست در آن مناطق به‌دنبال انتقال داعش به افغانستان هستند و کشتارهای اخیر در واقع آغاز همین نقشه است.
رهبر انقلاب اسلامی افزودند: برای تروریست‌های مورد حمایت آمریکا شیعه و سنی فرق نمی‌کند و مردم غیرنظامی اعم از شیعه و سنی هدف آنها هستند. ایشان، مشغول‌سازی ملت‌های منطقه به خود را سیاست درجه اول آمریکایی‌ها دانستند و گفتند: آمریکا به‌دنبال آن است که این منطقه روی خوش نبیند و دولت‌ها و ملت‌های منطقه به خود مشغول باشند تا به فکر معارضه با عامل خبیث استکبار یعنی صهیونیسم نیفتند. حضرت آیت‌الله خامنه‌ای هدف بعدی آمریکا از ایجاد ناامنی را موجه‌کردن حضور خود در منطقه بیان کردند و افزودند: آمریکایی‌ها خود عامل اصلی ناامنی در افغانستان هستند و کشتارهایی که به اسم مذهب در این منطقه از حدود 20 سال قبل انجام گرفت، مستقیم یا غیرمستقیم به‌وسیله عوامل آمریکا بود و اکنون نیز به‌دنبال آن هستند که با ایجاد ناامنی، حضور خود را تأمین کنند و اهداف سیاسی و اقتصادی‌شان را پیش ببرند. رهبر انقلاب اسلامی گفتند: لعنت خدا بر استکبار و عوامل آن و بر رژیم خبیث و جنایتکار صهیونیستی و آمریکا که اینگونه مسلمانان را نابود می‌کنند.

دونالد ترامپ در بیانیه‌ای که 12 ژانویه برای تمدید تعلیق تحریم‌های هسته‌ای ایران منتشر کرد، رسما اعلام کرد برای آنکه به صورت رسمی از برجام خارج نشود باید محدودیت‌های هسته‌ای ایران مادام‌العمر شده و همینطور سیاست‌های منطقه‌ای بویژه برنامه دفاع موشکی ایران محدود شود.
به گزارش «وطن‌امروز»، حالا دست راست رئیس‌جمهور آمریکا در مسائل مربوط به ایران یعنی «نیکی هیلی» سفیر ایالات متحده در سازمان ملل، رسما و صراحتا اعلام کرد اگر یک اجماع بین‌المللی علیه برنامه موشکی ایران ایجاد شود و این اجماع منجر به اعمال سیاست‌هایی علیه تهران شود، این کار دونالد ترامپ را تشویق خواهد کرد به صورت رسمی از برجام خارج نشود. بر اساس این گزارش، سفیر آمریکا در سازمان ملل در ادامه اظهارات عجیب خود مدعی شد برای تشویق ترامپ به حفظ برجام باید ایران را از بابت برنامه موشکی‎اش تنبیه کرد. به گزارش مهر به نقل از آسوشیتدپرس، نیکی هیلی می‌گوید دولت واشنگتن تلاش می‌کند با منحرف کردن توجه اعضای شورای امنیت از برجام، آنها را به تمرکز بر برنامه موشکی و دیگر خطاهای غیرهسته‌ای ایران(!) ترغیب کند. وی که روز دوشنبه سفرای شورای امنیت را به ضیافت کاخ سفید برد تا در نمایشی ساختگی ایران را متهم به فروش موشک به حوثی‌های یمن کند، مدعی شد تلاش‌های ملموس جهانی برای تنبیه ایران از بابت نقض قطعنامه‌های شورای امنیت پیرامون موشک‌های بالستیک، می‌تواند رئیس‌جمهوری آمریکا را برای ماندن در توافق هسته‌ای متقاعد و تشویق کند. هیلی در ادامه به همراهی دولت فرانسه با آمریکا در موضوع فشار به ایران برای محدود کردن برنامه دفاع موشکی تهران نیز اشاره کرد و اظهار داشت: فرانسه به عنوان یکی از مذاکره‌کنندگان کلیدی توافق هسته‌ای ۲۰۱۵، اخیراً ایران را به دلیل نقض قطعنامه‌های مربوط به موشک‌های بالستیک مورد حملات لفظی قرار داده است. وی در ادامه اظهارات خود گفت: این اقدام جواب می‌دهد. آنها رفته‌رفته درک می‌کنند اگر درباره موارد نقض شده صحبت نکنیم آن وقت این آمریکاست که می‌گوید همه چیز شرم‌آور است.
بر اساس این گزارش، اظهارات ضد ایرانی هیلی در حالی است که حالا سناریوی دولت آمریکا در قبال برجام کاملا علنی شده است. بر اساس این گزارش، در حالی که بر اساس مفاد برجام، دولت آمریکا باید به تعهدات خود در قبال برجام عمل کند، اکنون آنها با پیش کشیدن برنامه دفاع موشکی ایران، اجرای تعهدات خود را به دریافت امتیازات بیشتر از ایران بویژه در موضوع دفاع موشکی مشروط کرده‌اند. دولت آمریکا این سناریو را یک سناریوی دوسر برد می‌پندارد. آنها معتقدند در صورتی که یک اجماع با حضور چند کشور دوست خود ایجاد کنند، این اقدام می‌تواند منجر به عقب‌نشینی دولت حسن روحانی شده و دولت ایران را وادار کند با تضعیف برنامه دفاعی خود موافقت کند. از سوی دیگر آنها تصور می‌کنند در صورت ایستادگی ایران مقابل زیاده‌خواهی جدید دولت آمریکا، آنها می‌توانند به بهانه برنامه موشکی، تحریم‌ها و فشارهای جدیدی علیه ایران اعمال کنند؛ تحریم‌هایی که پیش از این رسانه‌های آمریکایی گزارش دادند کارکرد آنها بی‌اثر کردن تعلیق تحریم‌های مندرج در برجام است.
بر اساس اظهارات هیلی، او فشار بر برنامه موشکی ایران را به قطعنامه 2231 مستند کرده است. این در حالی است که قطعنامه 2231 به هیچ عنوان الزام‌آور نیست و ایران در قبال اجرای آن هیچ تعهدی نداده است.  به هر حال اظهارات ضد ایرانی هیلی نشان می‌دهد آنها برنامه جامع اقدام مشترک یا همان برجام را به عنوان اهرمی علیه برنامه دفاع موشکی ایران تلقی کرده‌اند. به عبارتی آنها از برجام به عنوان سندی علیه برنامه دفاعی ایران استفاده می‌کنند.
ناهار را با ترامپ خوردند!
اظهارات جدید نیکی هیلی بعد از آن انجام شد که او نمایندگان 15 کشور در سازمان ملل را به واشنگتن برد تا از لاشه‌های موشکی که ادعا شده از سوی ارتش یمن به عربستان سعودی شلیک شده، بازدید کنند. هیلی این اقدام را در ادامه «نمایش لاشه‌ای» چندی پیش خود علیه ایران انجام داد. آمریکا و پادشاهی سعودی مدعی شده‌اند این لاشه‌ها متعلق به موشکی است که ارتش یمن به سمت ریاض شلیک کرده است. هیلی سپس این نمایندگان را به ضیافت ناهار ترامپ برد. ترامپ در این ضیافت ناهار بار دیگر ایران را مورد تهاجم قرار داد. رئیس‌جمهوری آمریکا باز هم اتهام‌های ثابت‌نشده خود علیه ایران را تکرار و تهران را به تلاش برای بی‌ثبات کردن منطقه خاورمیانه متهم کرد.
ترامپ که در ضیافت ناهار با نمایندگان کشورهای عضو شورای امنیت، وزیر خارجه آمریکا و مشاور امنیت ملی کاخ سفید حضور داشت، تصریح کرد لازم است واشنگتن و جامعه بین‌المللی در زمینه‌های مختلف، از جمله مهار ایران با یکدیگر همکاری کنند. وی گفت: «کارهای زیادی هست که ما باید با یکدیگر انجام دهیم. امروز سفیران [کشورهای عضو شورای امنیت]، موشک‌ها و تسلیحاتی را که ایران برای شبه‌نظامیان متحدش در یمن ارسال کرده، تماشا کردند».
واکنش پفکی ظریف!
محمدجواد ظریف که این روزها به خاطر تثبیت چارت جدید وزارت امور خارجه از تهران خارج نمی‌شود، در واکنش به تلاش‌های دیپلماتیک اخیر نیکی هیلی علیه ایران، باز هم یک توئیت منتشر کرد. او در واکنش به ادعای آمریکایی‌ها که علامت استاندارد ایران را روی برخی لاشه‌ها حکاکی کرده و بر اساس آن ایران را متهم به ارسال موشک به یمن کرده‌اند، در توئیتر نوشت: «مدتی قبل، آمریکا یک موشک ایرانی ارائه شده توسط سعودی‌ها را نمایش داد. باید به آنها گفته شده باشد موشکی که در آسمان توسط پاتریوت نابود شده کاملا سالم به زمین فرود نمی‌آید، لذا این بار قطعاتی از موشک را نشان دادند ولی با آرم مؤسسه استاندارد ایران که ما روی بسته‌های غذایی به‌کار می‌بریم. دوباره تلاش کنید مدرک تولید کنید!»  ظریف در این نوشته گفته است آرم استاندارد ایران فقط روی صنایع غذایی استفاده می‌شود و نه روی جداره موشک‌های ایرانی. او در ضمیمه این نوشته خود، عکسی از یک پفک را منتشر کرده است!
 

 درگیری بین عناصر مسلح طرفدار عبدربه منصور هادی، رئیس‌جمهور مستعفی و فراری یمن به ریاض و عناصر مسلح وابسته به «شورای انتقالی جنوب» یمن تحت حمایت امارات، از روز یکشنبه شدت گرفته است. رسانه‌‌ها گزارش دادند طی درگیری‌های چند روز اخیر در عدن در جنوب یمن بیش از 36 نفر از طرفین کشته و 190 نفر دیگر نیز زخمی شدند. به گزارش العالم، دوشنبه شب درگیری‎های شدید بین عناصر مسلح تحت حمایت عربستان و امارات در منطقه کریتر به سمت کاخ المعاشیق در عدن رخ داد و طی آن، مزدوران اماراتی این کاخ را به محاصره خود درآوردند. فرانس پرس، خبرگزاری فرانسه نیز گزارش داده نیروهای طرفدار امارات که نیروهای «کمربند امنیتی» نامیده می‌شوند، دوشنبه تجهیزات جنگی جدیدی دریافت کرده‌اند. شبکه الجزیره گزارش داد لشکر چهارم گارد ریاست‌جمهوری یمن در عدن پس از حملات جنگنده‏های اماراتی، سقوط کرده است و سقوط لشکر چهارم پس از توافق بر سر آتش‌بس زیرنظر ائتلاف سعودی صورت گرفته است. براین اساس، بیشتر مناطق عدن از جمله ساختمان دفتر دولت غیرقانونی عبدربه به کنترل نیروهای کمربند امنیتی درآمده است. «رهبران جنوبی یمن» و «شورای انتقالی جنوب» که تحت حمایت امارات قرار دارند، اوایل هفته گذشته در اعتراض به فساد مسؤولان دولت مستعفی وابسته به عربستان و همچنین در اعتراض به حضور نظامی نیروهای شمالی یمن در استان‎های جنوبی این کشور، نشستی در عدن برگزار و برای برکناری دولت مستعفی به ریاست احمد بن‌دغر، یک هفته مهلت تعیین کرده بودند. سران جنوبی و شورای انتقالی جنوب یمن در این نشست که حدود 11 روز گذشته انجام شده بود، اعلام حالت فوق‌العاده در شهر عدن کردند. جنوبی‎های یمن در این نشست همچنین دولت مستعفی یمن تحت حمایت عربستان را به فساد متهم کرده و خواستار براندازی دولت عبدربه منصور هادی شدند. «شورای انتقالی جنوبی» به ریاست عیدروس الزبیدی استاندار برکنارشده عدن در مه ‌گذشته با حمایت امارات و با هدف جدایی جنوب یمن از شمال آن تشکیل شده است که به گفته کارشناسان، اختلافات امارات و عربستان بر سر جنوب یمن با تشکیل این شورا افزایش پیدا کرده است. شورای انتقالی جنوب یمن در واقع پس از برکناری الزبیدی و معاون وی از استانداری عدن به عنوان 2 مقام پرقدرت وابسته به امارات توسط عبدربه منصور هادی تشکیل شده است و الزبیدی استاندار سابق عدن چند روز بعد با عصبانیت از عربستان و منصور هادی، تشکیل شورای انتقالی جنوب را اعلام کرد. منصور هادی به دلیل اختلافاتی که با امارات داشت، الزبیدی را از منصبش برکنار و عبدالعزیز عبدالحمید المفلحی را به جای وی تعیین کرد که این مساله باعث آغاز تظاهرات‌ها و اعتراض‌های هواداران الزبیدی شد.
درخواست مداخله سعودی
وزارت کشور دولت مستعفی یمن هم با بیان اینکه در مقابل این اقدامات ساکت ننشسته و براساس قانون به دفاع از خود می‌پردازد، از ائتلاف عربی خواست هر چه سریع‌تر علیه اقدامات شورای انتقالی جنوب در عدن وارد عمل شود. در مقابل، ائتلاف عربی به رهبری عربستان از همه طرف‌ها خواست درگیری‌ها را متوقف و مذاکره کنند. رهبران دولت مستعفی یمن همچنین در  نشستی به ریاست منصور هادی بر مقابله قاطعانه با هر «شورشی» تاکید کردند و گفتند، اقدامات شورای انتقالی جنوب «کودتایی مردود» است.
واکنش به حوادث یمن
در سایه تشدید درگیری‌ها میان مزدوران سعودی و اماراتی در جنوب یمن، سازمان ملل، روسیه و آمریکا از وضعیت موجود عدن ابراز نگرانی کرده و خواستار توقف آن شدند. فرحان حق، معاون سخنگوی دبیرکل سازمان ملل گفت، این سازمان بر اوضاع یمن نظارت می‌کند و از همه طرف‌ها می‌خواهد به قانون انسانی بین‌المللی پایبند باشند. سازمان ملل از همه طرف‌ها می‌خواهد درگیری را متوقف کرده و مشکلات موجود را از طریق گفت‌وگو حل کنند.
یمن جنوبی، توطئه‌ای انگلیسی - آمریکایی
در همین راستا منابع آگاه اعلام کرده‌اند آنچه در عدن می‌گذرد صرفا یک جنگ زرگری بین مزدوران تحت حمایت امارات و  سعودی است که با هماهنگی ابوظبی و ریاض با اربابان انگلیسی و آمریکایی‌شان در پس‌پرده انجام می‌شود و هدف آن جدا‌سازی دوباره جنوب یمن است. این طرح در حقیقت در دستور کار «مارتین گریفیتس» انگلیسی‌تبار به عنوان نماینده جدید سازمان ملل در امور یمن به جای «اسماعیل ولد الشیخ» قرار دارد و لندن و واشنگتن نیز آماده می‌شوند تا کشور جعلی «یمن جنوبی» را به سبک دهه‌های پایانی قرن بیستم به رسمیت بشناسند؛ کشوری که منافع آنها برای تسلط بر تنگه باب‌المندب را حفظ کرده و زمینه فروپاشی کامل یمن را فراهم آورد. جنگ عدن یادآور سرکوب وحشیانه آزادیخواهان جنوب یمن در اواسط قرن بیستم توسط استعمار بریتانیا است. مجتهد افشاگر سایبری سعودی هم در جدیدترین توئیت درباره درگیری‌های مسلحانه بین نیروهای تحت حمایت امارات و نیروهای منصور هادی نوشت: «بر عکس اینکه گفته می‌شود امارات و عربستان در عدن جنگ نیابتی دارند، این دو هیچ اختلافی با یکدیگر ندارند. محمد بن زاید - ولیعهد مسلط بر امارات - با یک نقشه واضح از ابتدا قصد جدایی مجدد یمن جنوبی را داشت و یک گروه مسلح از جدایی‌طلبان تشکیل داد و آنها را آموزش داد و تسلیح کرد و همتای سعودی او محمد بن‌سلمان از همه این اتفاقات باخبر بود. بن‌سلمان در ابتدای جنگ و هنگامی که تصور می‌کرد حوثی‌ها پس از 2 هفته نابود می‌شوند، خواستار یمن متحد بود اما وقتی شکست سنگینی خورد دیگر حساسیتی نسبت به جدایی جنوب یمن نشان نداد حتی محمد بن زاید توانست او را راضی کند به سرکوب حوثی‌ها در شمال یمن مشغول باشد و جنوب یمن را به امارات بسپارد.
اما تقسیم یمن با 3 مانع مهم روبه‌رو است:
1- نیروهای منصور هادی به هیچ روی حاضر به پذرفتن دستورات سعودی برای عقب‌نشینی از مواضع خود به نفع جدایی‌طلبان نیستند. ضمن آنکه نیروهای حکومت هادی از گروه‌های مسلحی که امارات آموزش داده بسیار قوی‌تر هستند. بن‌سلمان از زمان درگیری چند ماه پیش در فرودگاه عدن به نیروهای هادی فشار وارد کرده که از فرودگاه عقب‌نشینی کنند اما مسؤولان حکومت مستعفی یمن، ولیعهد سعودی را تهدید کرده‌اند که اعلام خواهند کرد دیگر نیازی به حمایت سعودی ندارند.
2- اگر جدایی‌طلبان عدن را تحت سیطره بگیرند، دیگر جایی برای حکومت هادی باقی نخواهد ماند که مقرها و مؤسسات صوری خود را در آنجا مستقر کند. لازم به ذکر است که منصور هادی شخصا هیچ مانعی برابر تصمیمات سعودی و اماراتی نیست، زیرا بسیار مطیع و فرمانبردار اوامر سعودی و امارات است، تنها مشکل، حفظ صوری «حکومت قانونی هادی» است.
3- توجیه اصلی شروع جنگ علیه یمن، خنثی کردن آنچه کودتای حوثی‌ها علیه حکومت قانونی یمن خوانده می‌شد بود، پس اینک سعودی چگونه می‌تواند اجازه دهد کودتای جدایی‌طلبان علیه حکومت هادی ادامه یابد؟!
اما شکست عملی سعودی و امارات در یمن آنها را واداشته با اشاره اربابان غربی در بن‌بستی فاجعه‌بار با هم به توافق برسند تا لااقل جنوب یمن و تنگه باب‌المندب به دست انقلابیون و انصار‌الله نیفتد.
 

شلیک مجدد موشک انصارالله به ریاض
در بحبوحه درگیری‌ها میان مزدوران سعودی و اماراتی در عدن، یگان موشکی ارتش یمن وابسته به انصارالله، بامداد سه‌شنبه موشک بالستیکی از نوع برکان را به فرودگاه ملک خالد ریاض شلیک کرد. این دومین حمله موشکی به این فرودگاه است. انصارالله چهارم نوامبر یک موشک بالستیک به فرودگاه بین‌المللی ملک خالد در ریاض شلیک کرد. یگان موشکی ارتش یمن وابسته به انصارالله یمن اعلام کرد، این موشک بالستیک از نوع برکان H2 بوده که به فرودگاه ملک خالد ریاض اصابت کرده است.

علی مختاری: طی روزهای اخیر بار دیگر شاهد مانور نام «تروئیکای اروپایی» در معادلات سیاست خارجی کشورمان هستیم. «آلمان»، «انگلیس» و «فرانسه» به عنوان 3 کشوری که طی 16 سال اخیر مذاکرات مستمری را با جمهوری اسلامی ایران بر سر اعمال محدودیت در فعالیت‌های هسته‌ای صلح‌آمیز کشورمان داشته‌‌‌‌اند، این‌بار در مواجهه ظاهری با  فردی به نام «دونالد ترامپ» قرار گرفته‌اند.
اسفندماه 81، «محمد البرادعی» مدیرکل سابق آژانس بین‌المللی انرژی اتمی در سفر به ایران، ضمن بازدید از تاسیسات هسته‌ای کشورمان، تایید کرد تاسیسات نطنز و اراک، استفاده‌ای صلح‌آمیز داشته و ادعاهای مطرح‌شده درباره استفاده غیرصلح‌آمیز ایران از این تاسیسات، غیرقابل استناد است. با این حال اتحادیه اروپایی و بویژه تروئیکای اروپایی همچنان در دغدغه «مهار ایران قدرتمند» بود. از سوی دیگر، به دلیل نبود ایالات متحده آمریکا در مذاکرات هسته‌ای با ایران، تروئیکای اروپایی خود را موظف به پیگیری خواسته‌‌های آمریکا دانسته و به عبارت دقیق‌تر، «زبان گویای آمریکا» در مذاکرات هسته‌ای با ایران بود. تروئیکای اروپایی به نیابت از واشنگتن وظیفه داشت با وعده‌‌های بدون پشتوانه و واهی، ایران را از حرکت به سوی توانمندی هسته‌ای منع کند. پس از سفر حساس البرادعی به ایران و گزارش وی در تایید صلح‌آمیز بودن فعالیت‌های هسته‌ای کشورمان، طرح مشترک ایالات متحده آمریکا و تروئیکای اروپایی در شورای حکام آژانس بین‌المللی انرژی اتمی وارد فاز تازه‌ای شد. البرادعی نیز تحت فشار شورای حکام از وجود ابهاماتی درباره برنامه هسته‌ای ایران سخن گفت. همین مواضع برای واشنگتن و تروئیکای اروپایی کافی بود تا مذاکرات هسته‌ای با کشورمان  را برای چندین سال با هدف «تهدید» و «تحریم» ملت ایران ادامه دهند.
همزمان با حضور «جرج واکر بوش» در کاخ سفید  و حمله آمریکا  به افغانستان و عراق، تروئیکای اروپایی از یک‌سو به «پیام‌آور  تهدید آمریکا» و از سوی دیگر به «بانی تحریم ایران» تبدیل شد. به عبارت بهتر، تروئیکای اروپایی سعی کرد از فضای حاکم بر سال‌های 2000 تا 2003 میلادی، نهایت استفاده ممکن را علیه برنامه هسته‌ای صلح‌آمیز کشورمان ببرد. تروئیکای اروپایی سعی در القای این مسأله داشت که تنها راه مواجهه ایران با تهدید آمریکا و غرب‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌، «صرف نظر از موضوع هسته‌ای» است؛ گزاره‌ای که متاسفانه از سوی برخی سیاستمداران اصلاح‌طلب در داخل کشورمان نیز مورد استقبال قرار گرفت.
در هر حال، مذاکرات هسته‌ای میان تروئیکای اروپایی و ایران ادامه داشت. «یوشکا فیشر» وزیر خارجه آلمان، «دومینیک دوویلپن» وزیر خارجه فرانسه و «جک استراو» وزیر خارجه انگلیس، 3 سیاستمداری بودند که از سوی غرب، مذاکرات هسته‌ای با تهران را مدیریت می‌کردند. سرانجام 29 مهرماه 82، «بیانیه سعدآباد» به تایید طرفین رسید. مطابق این بیانیه، غنی‌‌سازی در ایران تعلیق و پروتکل الحاقی به امضا رسید. در مقابل، 3 کشور اروپایی تعهد دادند زمینه دستیابی آسان ایران به فناوری مدرن، احترام به حق هسته‌ای ایران و عدم مخدوش کردن وقار و امنیت ملی ایران و مذاکره با تهران بر سر ارتقای امنیت منطقه را در دستور کار قرار دهند. کلی بودن تعهدات اروپا در بیانیه سعد آباد و دقیق و جزئی بودن تعهدات ایران، نکته‌ای نبود که از دید صاحب‌نظران سیاسی پنهان بماند. نکته قابل تامل اینکه بیانیه سعدآباد در دوران صدراعظمی «گرهارد شرودر» در آلمان و ریاست‌جمهوری «ژاک شیراک» در فرانسه به امضا رسید؛ یعنی درست زمانی که برخی تحلیلگران معتقد به حاکمیت تعهد و احترام  سیاسی در اروپای واحد بودند.
درست در همان ایام بود که مقامات اروپایی در اظهارنظرهایی متفاوت، پرده از اهداف خود از امضای بیانیه سعدآباد برداشتند! سفیر وقت آلمان در تهران صراحتا اعلام کرد هدف تروئیکای اروپایی از این توافق، عدم دستیابی همیشگی ایران به انرژی هسته‌ای است. چراغ سبزهایی که در طول سال‌های 79 تا 82 (بویژه در سال آخر) از سوی تعداد زیادی از نمایندگان مجلس ششم به غرب در دفاع از تعطیلی غنی‌‌سازی در ایران و لزوم صرف نظر کردن کشورمان از دستیابی به انرژی هسته‌ای (به بهانه جلوگیری از حمله آمریکا به ایران) مخابره می‌شد، اشتیاق تروئیکای اروپایی را در این‌باره دوچندان کرد. فروردین‌ماه 82/ آوریل 2003، حمله به عراق از سوی آمریکا کلید خورد. تا اینکه تابستان همان سال،  127 تن از نمایندگان مجلس ششم نامه‌ای را به رهبر حکیم انقلاب اسلامی نوشته و خواستار نوشیدن «جام زهر»(!) از سوی ایشان و صرف نظر از دستیابی کشورمان به انرژی هسته‌ای شدند.
با همه این اوصاف، اتحادیه اروپایی و تروئیکای اروپایی حتی به تعهدات حداقلی خود نیز در بیانیه سعدآباد پایبند نماندند! آنها در شورای حکام آژانس بین‌المللی انرژی اتمی، پا به پای ایالات متحده آمریکا قطعنامه‌‌های متعددی را علیه ایران به تصویب رسانده و با استناد به برخی موارد کذب و ادعایی (که صحت آنها هیچگاه به اثبات نرسید)، ایران را متهم به کارشکنی هسته‌ای کردند. با همه این اوصاف، بار دیگر ایران 25 آبان‌ماه سال 82 و همین‌طور در بیانیه پاریس [83]، محدودیت‌های بیشتری را در زمینه فعالیت‌های هسته‌ای پذیرفت و در مقابل، تروئیکای اروپایی، جز دادن وعده‌‌‌هایی مانند مذاکره برای همکاری با ایران در زمینه تجاری و پیوستن ایران به سازمان تجارت جهانی، مبارزه دوجانبه علیه تروریسم (تروریسمی که خود تروئیکای اروپایی در خلق و استمرار آن نقش داشتند!) و همکاری‌‌های منطقه‌ای با تهران عملا تعهدی ملموس را در قبال ایران نپذیرفتند.
در حالی که تنها یک ماه از توافق طرفین بر سر بیانیه پاریس گذشته بود، تروئیکای اروپایی به همراه آمریکا قطعنامه دیگری را علیه ایران در شورای حکام به تصویب رساند. فراتر از آن، اروپا کمترین گامی درباره «حل‌وفصل دائمی پرونده هسته‌ای با استناد به حقوق هسته‌ای ملت ایران» برنداشت تا در نهایت، ایران تصمیم به آغاز مجدد غنی‌‌سازی و فعال کردن کارخانه UCF اصفهان گرفت. جالب توجه اینکه کشورهای اروپایی در ادامه سعی داشتند توقف دائمی چرخه سوخت و به عبارتی، «ابدی شدن توافق موقت پاریس» را در دستور کار قرار دهند؛ بدون اینکه کمترین امتیازی به ایران در زمینه بهره‌مندی از انرژی هسته‌ای بدهند!
در هر حال، با آغاز دوباره غنی‌‌سازی در ایران و فعالیت تحقیق و توسعه (R&D)‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌، کشورهای اروپایی در کنار ایالات متحده آمریکا پرونده هسته‌ای ایران را از شورای حکام آژانس بین‌المللی انرژی اتمی به شورای امنیت سازمان ملل متحد ارجاع دادند. پس از ارجاع پرونده هسته‌ای ایران به شورای امنیت، تروئیکای اروپایی نقش فعالانه‌ای در تصویب قطعنامه‌‌های سازمان ملل متحد علیه ایران و اعمال تحریم‌های ظالمانه علیه مردم کشورمان ایفا کرد. 2 کشور فرانسه و انگلیس به عنوان 2 عضو دائم شورای امنیت سازمان ملل متحد‌‌‌‌‌‌‌‌‌، همپای ایالات متحده آمریکا به مطالعات ادعایی و موارد مطروحه کاذب درباره برنامه هسته‌ای ایران رنگ و بوی واقعی داده و با مانور تبلیغاتی علیه فعالیت‌های هسته‌ای صلح‌آمیز کشورمان، سعی کردند این «نیاز عمومی» را به مثابه یک «تهدید بشری» جلوه دهند. فارغ از قطعنامه‌‌‌هایی مانند قطعنامه 1929 شورای امنیت سازمان ملل متحد، اتحادیه اروپایی تحریم یکجانبه بانکی و نفتی خود را نیز علیه جمهوری اسلامی ایران اعمال کرد. اینها همه در حالی بود که مذاکرات هسته‌ای میان ایران و نمایندگان تروئیکای اروپایی(به همراه آمریکا، روسیه و چین) در جریان بود.
زمانی که دولت یازدهم بر سر کار آمد و چشم امید دولتمردان برای حل‌وفصل پرونده هسته‌ای به «کدخدا» بسته شد، تروئیکای اروپایی نقش‌آفرینی دیگری را در پروسه مذاکرات با دولت جدید آغاز کرد. «لوران فابیوس» وزیر سابق خارجه فرانسه در کسوت «پلیس بد» و «اشتان‌مایر» و «فیلیپ هاموند» در کسوت بازیگرانی ظاهرا مستقل ولی در عمل متاثر از لابی‌‌های پشت پرده با دولت اوباما، هر یک نقش خاص خود را در این صحنه ایفا کردند. اگرچه تابستان 94، برجام  به امضای تروئیکای اروپایی‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌، آمریکا، چین و روسیه رسید و اتحادیه اروپایی در ظاهر تحریم‌های بانکی و اعتباری و نفتی خود علیه ایران را لغو کرد اما کارشکنی مقامات اروپایی و آمریکایی در مسیر اجرایی شدن برجام (چه در دولت اوباما و چه در دولت ترامپ) به قوت خود باقی ماند. درست در فروردین‌ماه امسال، وزارت خارجه انگلیس در بیانیه‌ای وقیحانه، اعلام کرد جمهوری اسلامی ایران مکانی پرچالش برای سرمایه‌‌گذاری و تجارت محسوب می‌شود و به این وسیله بند 29 برجام را زیر پا گذاشت. فراتر از این موارد، در جریان برگزاری چندین کمیسیون مشترک برجام که با هدف بررسی اقدامات کارشکنانه دولت‌های اوباما و ترامپ علیه توافق هسته‌ای شکل گرفت، تروئیکای اروپایی وظایف حقوقی و قانونی خود را فدای زد و بندهای سیاسی با ایالات متحده کرد.
هم‌اکنون در ابتدای سال 2018 میلادی قرار داریم! 14 سال از توافق سعدآباد و 13 سال از بیانیه پاریس می‌گذرد و سیاستمداران اروپایی با ظاهری متفاوت اما همان رویکرد همیشگی و تقابلی در برابر ملت ایران قد علم کرده‌‌‌اند. ملت ایران هرگز فراموش نخواهد کرد «تعلیق دوساله غنی‌سازی»، «ارسال پرونده ایران به شورای امنیت»، «اعمال تحریم‌های ظالمانه علیه ایران»، متهم بزرگی به نام «تروئیکای اروپایی» داشته است. در چنین شرایطی «پیوند با اروپا» برای «مواجهه با نقض عهد آمریکا» تصوری نادرست، خطایی تکراری و مسیری منتهی به شکست محسوب می‌شود.
سوال اصلی اینجاست: آیا دستگاه دیپلماسی کشورمان از رفتار 15 سال اخیر اتحادیه اروپایی و بویژه تروئیکای اروپایی در تقابل با ملت ایران درس گرفته است؟!
 

شهردار تهران در آخرین اظهارات خود درباره عملکرد مدیریت شهری در زمان بارش برف گفت: عملکرد شهرداری در این باره را خودم ارزیابی نمی‌کنم اما استانداری تهران از نمره 20 به ما 18 داده است، بنابراین عملکرد ما قابل قبول بود. محمدعلی نجفی در حاشیه نشست مشترک شهردار تهران با سینماگران در پاسخ به پرسش یکی از خبرنگاران درباره  ارزیابی شهردار تهران از عملکرد مدیریت شهری در زمان بارش برف، اظهار کرد: واقعیت این است که روز بعد از برف سنگین هیچ یک از خیابان‌ها و معابر اصلی شهر بسته نبود و حتی نمایندگانی هم که از عملکرد شهرداری انتقاد کرده بودند، نباید فراموش کنند که جلسه مجلس همان روز راس ساعت 8:45 صبح تشکیل شد. اگر خیابان‌ها و معابر اصلی شهر بند آمده بود، به طور قطع جلسه آن ساعت شروع نمی‌شد. ضمن اینکه برخی از کمیسیون‌های مجلس ساعت 7:15 صبح همان روز جلسه خود را برگزار کرده بودند. نجفی با بیان اینکه بخشی از مشکلات پیش‌آمده مربوط به شهر و شهرداری تهران نبود، تصریح کرد: به طور مثال مشکلات مربوط به اتوبان کرج- تهران یا قم - تهران ربطی به شهرداری تهران نداشت اما شهرداری از ظهر روز اول برای باز کردن آن معابر به کمک راهداری رفت. وی خاطرنشان کرد: به طور حتم عملکرد ما ضعف‌هایی داشت اما من از جوانانی که بعد از توئیت بنده درباره تکاندن برف از درختان شهر این کار را انجام دادند، تشکر می‌کنم چرا که با این اقدام به حفظ سرمایه‌های شهر کمک کردند.
هاشمی: تهرانی‌ها بار دیگر غافلگیر شدند
 رئیس شورای شهر تهران گفت: پس از بحران زلزله در اطراف تهران و کرمانشاه به بحران بارش برف رسیدیم و بار دیگر تهرانی‌ها غافلگیر شدند. به گزارش فارس، محسن هاشمی در آغاز چهل‌ودومین جلسه علنی شورای شهر تهران اظهار داشت: پس از بحران‌‌های زلزله و نارضایتی‌ها در تهران به بحران برف رسیدیم که تهرانی‌ها را غافلگیر کرد و نشان داد در مشارکت‌‌های اجتماعی ضعیف شده‌‌‌‌‌ایم و سیستم‌‌های برتر اطلاع‌رسانی متاسفانه در جلب مشارکت‌‌های اجتماعی در بحران مطلوب عمل نمی‌کنند. هاشمی خاطرنشان کرد: در دهه‌‌های 50 تا 60 که برف‌‌های بیشتری بارید بهتر عمل کردند. در برف روز‌‌های گذشته پرسنل شهرداری توانستند خیابان‌‌های شهر را باز نگه دارند اما کوچه پس‌کوچه‌‌های تهران دچار بحران شد و جای خالی نبود مشارکت شهروندان و شهرداری مشاهده شد. رئیس شورای اسلامی شهر تهران گفت: در زمان بحران با مشارکت همه آحاد بحران برطرف می‌شود.
کوتاهی مدیران برای آماده‌سازی مسیر‌های مدارس
همچنین  رئیس اداره اطلاع‌رسانی آموزش‌وپرورش تهران گفت: روز دوشنبه گذشته، برخی مدیران مناطق آموزش‌وپرورش تهران اعلام کردند بعضی مدارس در روز سه‌شنبه، امکان آماده‌سازی و بازگشایی ندارند و به همین دلیل مجوز موردی برای تعطیلی صادر شد. علیرضا راهپیما، رئیس اداره روابط عمومی و اطلاع‌رسانی اداره کل آموزش‌وپرورش شهر تهران اظهار داشت: روز دوشنبه ضمن ابلاغ دایر بودن مدارس شهر تهران در روز سه‌شنبه، ابلاغیه‌ای درباره آماده‌سازی مدارس برای حضور دانش‌آموزان فرستادیم و مدارس موظف شدند تا شرایط حضور دانش‌آموزان را به هر طریق فراهم کنند. وی افزود: روز گذشته برخی مدیران مناطق آموزش‌وپرورش تهران اعلام کردند بعضی مدارس روز سه‌شنبه، امکان آماده‌سازی و بازگشایی ندارند و به همین دلیل مجوز موردی برای تعطیلی صادر شد. راهپیما افزود: تعداد مدارس تعطیل شده دیروز، طبق اطلاعات واصله در هر منطقه تهران بین یک تا 3 مدرسه است اما تأکید کرده‌ایم مدارس برای روزهای آینده تمام امکانات را برای مساعد شدن شرایط حضور دانش‌‌‌آموزان به کار گیرند. رئیس اداره اطلاع‌رسانی آموزش‌وپرورش تهران خاطرنشان کرد: انتظار ما از مسؤولان شهری این بود که مسیر تردد دانش‌آموزان به مدارس آماده باشد اما در برخی موارد این انتظار برآورده نشد. وی تصریح کرد: بازرسان آموزش‌وپرورش به مدارس اعزام شده‌اند تا آمادگی مدارس برای حضور دانش‌‌آموزان را بررسی کنند، مردم هرگونه سانحه‌ای را که برای دانش‌آموزان به دلیل عدم آمادگی مدرسه اتفاق افتاد، به ما گزارش کنند.
 

اسد‌الله خسروی: بارش برف در روزهای اخیر در کشور موجب شد تا ناتوانی مدیریتی مسؤولان وزارت راه‌وشهرسازی بویژه در بخش‌های ریلی، هوایی و جاده‌ای محرز و مشخص شود. بارش برف که سازمان هواشناسی از قبل هشدار آن را داده بود، نه‌تنها تمام جاده‌ها و شریان‌های مواصلاتی کشور را مسدود کرد، بلکه منجر به ایست قطارهای در حال حرکت خطوط ریلی و در نهایت لغو بیشتر پروازها در فرودگاه‌های کشور شد. بنا به این گزارش، هشدارهای سازمان هواشناسی کشور که از چند روز قبل از آغاز بارش‌ها بارها تکرار شد، نتوانست مسؤولان را از خواب غفلت بیدار کند و با آغاز بارش‌ها آنچه مشهود بود، ناتوانی در مدیریت بحران بود. بارش نخستین برف زمستانی موجب سردر گمی مسؤولان در رفع موانع و تامین نیازها شد و مشکلات عدیده‌ای را برای مردم بویژه مسافران به‌وجود آورد. در این میان ناکارآمدی مدیران وزارت راه‌وشهرسازی موجب شده است با گذشت چند روز از بارش برف همچنان برخی راه‌های اصلی کشور و گردنه‌ها مسدود باشد. در این باره محمدرضا رضایی‌کوچی از دعوت عباس آخوندی وزیر راه‌وشهرسازی به مجلس خبر داد. رضایی‌کوچی، رئیس کمیسیون عمران در گفت‌وگو با مهر، از دعوت عباس آخوندی، وزیر راه‌وشهرسازی به کمیسیون متبوع خود خبر داد و گفت: کمیسیون عمران از آقای آخوندی برای پاسخگویی درباره مشکلات فرودگاه‌ها و راه‌های کشور پس از بارندگی‌های اخیر دعوت به عمل خواهد آورد. وی درباره عملکرد وزارت راه‌وشهرسازی در بارندگی اخیر گفت: مساله اصلی کشور خشکسالی است. مردم بارها برای بارندگی نماز باران خواندند و خداوند بالاخره به ما لطف و رحمت کرد و برف و باران الهی نازل شد اما ناکارآمدی مدیران باعث شد این رحمت الهی تبدیل به بحران شود. با 30 سانتیمتر برف نباید بزرگراه‌های ما بسته، فرودگاه‌ها تعطیل شود و مسافران ساعت‌ها در قطار بمانند، این مشکلات نشان می‌دهد در مدیریت بحران در وزارت راه مشکلات اساسی وجود دارد. رئیس کمیسیون عمران ادامه داد: فرودگاه امام خمینی (ره) که پروازهای خارج از کشور از آن انجام می‌شود تا همین امروز (سه‌شنبه) نیز تعطیل بوده است. کشورهای دنیا تعجب می‌کنند با 30 سانتیمتر برف یک فرودگاه بین‌المللی تعطیل شده و همه کشور قفل شده است. وی با اشاره به نارضایتی مجلس از عملکرد وزارت راه در بحران اخیر گفت: اعضای کمیسیون عمران بلافاصله بعد از بارندگی‌ها از مرکز کنترل راه‌های کشور بازدید کردند. رئیس کمیسیون عمران مجلس شورای اسلامی تصریح کرد: به‌رغم گذشت چند روز از بارندگی‌ها هنوز فرودگاه امام خمینی(ره) در شرایط بحرانی است. واقعا برای وزارت راه‌وشهرسازی جای تاسف است که بعد از چند روز هنوز نتوانسته‌اند مشکل این فرودگاه بین‌المللی را حل کنند.
سردرگمی مردم در ‌بی‌برنامگی ایرلاین‌ها و سکوت مسؤولان
در حالی طی چند روز اخیر در فرودگاه مهرآباد اغلب پروازهای ایرلاین‌ها باطل شد که باند مهرآباد باز بود اما به دلیل بی‌برنامگی شرکت‌ها در چینش پروازها و عملیاتی کردن هواپیما برای اعزام مسافر، اغلب پروازها پس از ساعت‌ها تأخیر باطل می‌شد. به گزارش فارس، با وجود آنکه سازمان هواشناسی چندین روز قبل از بارش برف اخیر پایتخت، هشدارهای لازم را اعلام کرده بود اما بارش برفی نه چندان سنگین، حمل و نقل کشور را بخصوص در 2 مدل جاده‌ای و هوایی مختل کرد، مسافران زیادی ساعت‌‌ها در جاده‌ها در برف و کولاک ماندند و 2 فرودگاه بزرگ و اصلی کشور بسته شد. از بعد از ظهر روز هفتم بهمن‌ماه بارش برف در پایتخت شدت گرفت و همزمان با شدت گرفتن بارش برف‌،‌ مشکلات انواع مدل‌های حمل و نقلی ما هم شدت گرفت‌. بارش برف‌ موجب تعطیلی 2 فرودگاه بزرگ و بین‌المللی کشور شد، مسافران داخلی و خارجی سرگردان شدند و هیچ پیش‌بینی از وقوع این اتفاق و مدیریت آن بین دست‌اندرکاران صنعت حمل‌ونقل هوایی کشور حس نشد و با وجود اطلاع‌رسانی‌های قبلی، تمهیدات چندانی بابت مدیریت بحران ‌از سوی مسؤولان اندیشیده نشد. تردیدی در توجه به ایمنی پروازها نیست و قطعاً نباید در شرایط غیرایمن پرواز انجام داد اما می‌شد با بررسی اطلاعات هواشناسی از قبل به مسافران اعلام کرد پروازها با تأخیر انجام یا ابطال می‌شود تا به فرودگاه نیایند و پس از ساعت‌ها معطلی با ابطال بلیت و بازگشت مواجه نشوند و همچنین می‌شد پیش‌بینی هواپیمای جایگزین داشت. این در حالی است که پس از حدود 40 ساعت از بارش برف بالاخره اعلام شد پروازهای 2 فرودگاه مهرآباد و امام خمینی (ره) برقرار و باند هر دو فرودگاه باز است. در فرودگاه مهرآباد پاکسازی سطوح پروازی و باند انجام و یکی، دو پرواز هم برقرار شد اما درصد بالایی از پروازهای روز دوشنبه هفته جاری در مهرآباد، در بی‌برنامگی شرکت‌های هواپیمایی و نبود نظارت سازمان هواپیمایی کشوری به عنوان حاکمیت صنعت حمل و نقل هوایی، باطل اعلام می‌شد، البته اطلاعات بسیاری از پرواز‌ها در تابلوی اطلاعات پرواز در ابتدا «طبق برنامه» یا «با تأخیر» یا «تأخیر عملیاتی» اعلام می‌شد اما پس از گذشت ساعت‌ها، اغلب آنها باطل اعلام می‌شد و مسافران پس از ساعت‌ها سرگردانی‌ به خانه خود بازمی‌گشتند و عده‌ای هم ناچار در فرودگاه می‌ماندند تا شاید روز بعد پروازی برای سفر آنها فراهم شود. بنا به اظهارات اغلب مسؤولان شرکت‌های هواپیمایی، هواپیماهایی که قرار بود از شهرهای دیگر به مهرآباد بیایند تا پروازهای بعدی را از مهرآباد انجام دهند نیز به تهران نیامده بودند و مسافران دچار سردرگمی شده بودند.
کرایه فرودگاه امام تا تهران یک‌میلیون تومان!
فاجعه دیگری که مسافران را درگیر کرد نبود نظارت کافی شهر فرودگاهی بر تاکسی‌ها و مسافربرهای فرودگاه امام بود. ماجرا از این قرار است که تاکسیداران برای انتقال مسافران به رباط‌کریم و تهران به ترتیب درخواست 500 و یک‌میلیون تومان را می‌کنند. یکی از مسافران در این‌باره به تسنیم گفت:‌ متاسفانه رانندگان در نبود نظارت و با وجود وعده‌های متعدد برای جلوگیری از بروز نابسامانی در حمل‌ونقل فرودگاه‌ امام، برای مسیر فرودگاه تا تهران یک‌میلیون تومان می‌خواهند، یعنی نفری 250 هزار تومان.
 

استقلال با حساب ۲ بر یک از سد صنعت نفت آبادان گذشت تا فینالیست جام حذفی شود. دیدار نفت آبادان و استقلال در چارچوب رقابت‌های جام حذفی با برتری ۲بر یک آبی‌پوشان پایتخت به پایان رسید. در نیمه اول، بازی نسبتا برابر و توأم با اشتباهات فردی از سوی 2 تیم ارائه شد. در ابتدای این بازی اشتباه سوشا مکانی فرصتی عالی‌ را برای پژمان منتظری ایجاد کرد تا این بازیکن در دقیقه هفتم گل اول استقلال را به راحتی به ثمر برساند. در ادامه فرصت خوبی برای پریرا مقابل دروازه استقلال در دقیقه ۱۰ ایجاد شد که منتظری با تکل بموقع توپ را به کرنر فرستاد. در دقیقه ۲۵ این دیدار تیم صنعت نفت آبادان به یک گل دست یافت ولی داور بازی آن را آفساید اعلام کرد. آخرین فرصت تیم صنعت نفت آبادان هم در دقیقه ۴۰ بود که شوت کرار در یک ضربه ایستگاهی به اوت رفت. در دقیقه ۴۳ این دیدار اشتباه عجیب سوشا مکانی یک فرصت عالی را برای شجاعیان ایجاد کرد و این بازیکن با یک ضربه آرام توپ را از میان پاهای سوشا مکانی به گل دوم استقلال تبدیل کرد. در نیمه دوم این دیدار تیم صنعت نفت آبادان تلاش زیادی برای گلزنی و جبران مافات کرد و به نوعی بر بازی سوار بود. آنها در دقیقه ۶۱ موفق شدند روی یک ارسال بلند و ضربه سر پریرا روی اشتباه رحمتی گل نخست را به ثمر برسانند. در ادامه نفتی‌ها تلاش زیادی برای گلزنی کردند ولی مدافعان استقلال مانع از فروپاشی دروازه استقلال شدند، آبی‌های پایتخت هم در آن سوی میدان در ضد حملات فرصت‌های نسبتا خوبی داشتند که با بی‌دقتی آنها را از دست می‌دادند. اواخر این دیدار بازی احساسی از سوی 2 تیم ارائه شد و در نهایت استقلال با حساب 2 بر یک پیروز شد تا فینالیست جام حذفی شود.
مظفری‌زاده: گل منتظری به صنعت نفت سالم بود
کارشناس داوری معتقد است گل اول استقلال در نیمه نهایی جام حذفی در شرایط سالم به ثمر رسید. در دقایق ابتدایی، پژمان منتظری موفق شد پس از یک به هم ریختگی در محوطه جریمه تیم نفت دروازه خالی این تیم را باز کند و نخستین گل استقلال را به ثمر برساند. قبل از رسیدن توپ به پژمان منتظری، سوشا مکانی از دروازه خارج شد تا توپ ارسال شده را مشت کند اما توپ پس از مشت او به دست علی قربانی برخورد کرد که برای زدن ضربه سر به هوا بلند شده بود. پس از این برخورد توپ جلوی پای منتظری افتاد و او گل را به ثمر رساند. سعید مظفری‌زاده، کارشناس داوری فوتبال درباره این صحنه و برخورد توپ با دست قربانی، گفت: بازیکن آبی‌پوش پشت به توپ و حریف قرار داشت همچنین دروازه‌بان از پشت آمده بود توپ را بگیرد یا دفع کند در حالی که بازیکنان به هم چسبیده‌ بودند. در چنین شرایطی حتی اگر توپ به دست مهاجم هم برخورد کند خطای هند نیست پس گل در موقعیت سالم به ثمر رسیده است.
فینال خرمشهر در گرو چمن و نور مساعد
فینال جام حذفی در شرایطی در ورزشگاه خرمشهر برگزار می‌شود که مسؤولان این ورزشگاه بتوانند آن را به شرایط خوبی برسانند. فینال جام حذفی 2 سال است که در ورزشگاه خرمشهر برگزار می‌شود و طی این 2 سال ذوب‌آهن و نفت تهران با غلبه بر استقلال تهران و تراکتورسازی به مقام قهرمانی این رقابت‌ها دست یافته‌اند اما همیشه طی این مدت انتقادات زیادی به شرایط نامناسب ورزشگاه خرمشهر و امکانات آن وجود داشته است. وضعیت نامناسب نور و چمن ورزشگاه خرمشهر، عمده‌ترین مشکلاتی است که این ورزشگاه با آنها روبه‌رو است و حالا سعید فتاحی، مسؤول کمیته مسابقات سازمان در این باره گفته در صورت رفع نشدن این 2 مشکل، ورزشگاه دیگری برای انجام بازی فینال در نظر گرفته خواهد شد. گفتنی است سال گذشته نیز صحبت‌های زیادی درباره تغییر ورزشگاه بازی فینال انجام شده بود و هیچ بعید نیست پس از 2 سال برگزاری این مسابقه در خرمشهر، به دلیل شرایط نامناسب ورزشگاه این شهر، فینال مسابقات به مکان دیگری منتقل شود.
 

گروه اقتصادی: با وجود اینکه 5 ماه از آغاز اجرای مصوبه شورای پول و اعتباردرباره کاهش سود سپرده می‌گذرد و مسؤولان وعده کاهش سود وام بانکی را هم داده بودند اما تا این لحظه این وعده دروغ از آب درآمده و مردم همچنان سودهای کلان تسهیلات به بانک‌ها پرداخت می‌کنند. به گزارش «وطن‌امروز»، سپرده‌گذاران بسیاری در تماس با روزنامه اعلام کردند، با وجود وعده کاهش نرخ سود تسهیلات اما بانک‌ها همچنان در حال دریافت سود 20 تا 30 درصدی از  مردم هستند و هیچ نظارتی در این باره وجود ندارد. حتی اولتیماتوم مجلس نیز جواب نداده و بانک مرکزی همچنان نظاره‌گر پرداخت سودهای کلان به بانک‌هاست.
کاهش سود سپرده‌ نه سود وام!
بیستم شهریورماه امسال بود که مصوبه شورای پول و اعتبار، شبکه بانکی کشور را مکلف کرد تا نرخ سود سپرده‌های بانکی را کاهش داده و برای سپرده‌های کوتاه‌مدت ۱۰ درصد و برای بلندمدت ۱۵ درصد اعمال کند. همان روزها شبکه بانکی اگر چه مشکلات و دلهره‌های زیادی در رابطه با خروج سپرده‌ها از بانک‌ها داشت اما تن به این کار داد و در یک اقدام هماهنگ و البته با تشویق و تنبیه‌های بانک مرکزی، نرخ سود را کاهش داد.سیف در همان ایام حتی وعده کاهش احتمالی تسهیلات در مهر ماه را داد. سیف در شهریور گفت: آخرین مصوبه شورای پول و اعتبار نرخ سود 18 درصدی را برای تسهیلات بانکی در نظر گرفته‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ اما چون اکنون قیمت تمام شده تجهیز بانک‌ها بالاتر است، در بخشنامه جدید ابتدا کاهش نرخ سود سپرده‌ها مدنظر قرار گرفت تا با سررسید شدن سپرده‌‌های قبلی و تبدیل آن به 15 درصد، زمینه برای کاهش نرخ سود تسهیلات در آینده فراهم شود. وی با بیان اینکه ممکن است بانک‌ها از یک ماه بعد ملزم به کاهش نرخ سود تسهیلات شوند، گفت: با کاهش آن، در مرحله بعد زمینه برای کاهش نرخ سود تسهیلات نیز فراهم می‌شود. اما همان روزها، بنا بر این شد که در یک بازه زمانی یک تا 2 ماهه، نظام بانکی بتواند خود را با کاهش نرخ سود وام‌ها و تسهیلات نیز تطبیق داده و نرخ‌ها را به تناسب کاهش نرخ سود سپرده‌های بانکی پایین بیاورد. موضوعی که البته مجلس هم به دنبال آن بود و چندین بار هم راجع به آن با رئیس‌کل بانک مرکزی قرار و مدار گذاشت. در واقع، مجلس 2 ماه به نظام بانکی فرصت داده بود تا نرخ سود تسهیلات را همچون سپرده‌ها پایین بیاورد، چرا که به اعتقاد کارشناسان، شبکه بانکی یکی دو ماهی را فرصت نیاز داشت تا بتواند خود را برای کاهش نرخ سود وام‌ها آماده کند؛ به همین دلیل آذرماه قرار بر این بود که نرخ سود وام‌ها هم پایین‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ آید اما تا امروز که حتی 11 روز هم از بهمن ماه می‌گذرد، هنوز این اتفاق در شبکه بانکی رخ نداده است. در همین راستا چندی پیش محمدرضا پورابراهیمی، رئیس کمیسیون اقتصادی مجلس تاکید کرد اگر قرار بود نرخ سود سپرده‌ها کاهش پیدا کند ولی نرخ وام‌های بانکی برای فعالان اقتصادی، توده‌های مردم و مجموعه فعالیت‌های اقتصادی، کاهش نیابد، کاهش نرخ سود سپرده هم دلیلی نداشت. به همین منظور پورابراهیمی اواخر آذرماه اعلام کرد باید یک بازه زمانی برای بانک‌ها درنظر گرفته شود تا سود تسهیلات بانکی را به نسبت سود سپرده‌ها کاهش دهند و با وجود گذشت چندین ماه از زمان کاهش سود سپرده‌ها این بازه از نظر مجلس سپری شده است. این نکته حائز اهمیت است که از اول دی‌ماه کمیسیون اقتصادی مجلس برای بررسی کاهش نرخ سود تسهیلات باید وارد عمل می‌شد و گزارش‌ها را به مردم اطلاع می‌داد اما با گذشت بیش از یک ماه از این موضوع هنوز اقدامی صورت نگرفته است. متاسفانه در بخشنامه بانک مرکزی که درباره کاهش سود سپرده‌های بانکی ابلاغ شد هیچ اشاره‌ای به زمان کاهش سود وام‌های بانکی نشد و همین امر زمینه را برای طولانی شدن این امر فراهم کرد. تمام اینها در شرایطی است که نمی‌شود بانک‌ها که منابع تسهیلات‌دهی خود را از سپرده‌های مردم به دست می‌آورند و آن را به عنوان واسطه‌گران مالی، در اختیار مردم قرار می‌دهند و بابت آن سود می‌گیرند، نرخ سود سپرده را کاهش دهند ولی در مقابل، همان نرخ سود بالا را برای اعطای وام‌های خود به کار گیرند. گزارش‌های میدانی مهر از شبکه بانکی حکایت از آن دارد که بسیاری از بانک‌ها و شعب آنها، نرخ سود سپرده‌ها را مطابق مصوبه شورای پول و اعتبار رعایت می‌کنند اما وقتی پای وام و وام‌دهی به میان می‌آید، هر نرخی که خود شعب بخواهند برای وام‌ها اعمال می‌کنند و اگر چه در ظاهر، همه همان نرخ مصوب شورای پول و اعتبار را برای وام‌ها عنوان می‌کنند اما در عمل از راهکارهایی استفاده می‌کنند که حداقل 2 تا 3 درصد بالاتر از نرخ مصوب کنونی که حرف و حدیث‌های زیادی هم دارد، بالاتر می‌رود.
یکی از متقاضیان وام که برای دریافت وام به شعب بانکی مراجعه کرده است، در گفت‌وگو با مهر می‌گوید: نرخ سود مصوب برای تسهیلات از سوی بانک‌ها همان نرخ مصوب ۱۸ درصدی اعلام می‌شود، در حالی که وقتی در عمل محاسبات صورت می‌گیرد، نرخ بسیار بالاتر از این است؛ این در حالی است که اعلام شده بود نرخ سود تسهیلات باید کاهش یابد.  وی می‌افزاید: اما این همه داستان نیست، یعنی بانک‌ها به روش خود تلاش دارند سود بیشتری از مشتری بابت وام اعطایی دریافت کنند. به عنوان مثال یکی از شعب بانک‌های دولتی، از متقاضی، برای اعطای 20 میلیون تومان وام، حدود ۴ میلیون تومان سپرده می‌خواهد که باید تا پایان مدت زمان بازپرداخت یعنی ۳۶ ماه، این پول نزد بانک بلوکه بماند و به آن سودی هم نمی‌دهد. به گفته این متقاضی دریافت وام، این‌گونه محاسبه سود وام‌‌های بانکی رقمی بسیار بالا را نشان می‌دهد که بعضا تا ۲۲ تا ۲۳ درصد هم می‌رود؛ در حالی که قرار بود که نرخ کاهش یابد. حال بر اساس آنچه که به عنوان مصوبات شورای پول و اعتبار مطرح است، کمیسیون اقتصادی باید از ابتدای دی‌ماه در این حوزه ورود می‌کرد و جمع‌بندی خود از کاهش نرخ سود وام‌ و تسهیلات بانکی را تا قبل از پایان دی‌ماه به مردم ارائه می‌کرد اما این موضوع مطابق وعده رئیس کمیسیون اقتصادی مجلس شورای اسلامی، اتفاق نیفتاده است. به هرحال حتی به‌رغم اولتیماتومی هم که رئیس کمیسیون اقتصادی مجلس شورای اسلامی به نظام بانکی داده بود، نرخ سود تسهیلات هنوز کاهش نیافته و با توجه به اینکه مجلس بشدت درگیر تصویب بودجه سال ۹۷ کل کشور است، بنابراین به نظر هم نمی‌رسد این موضوع را در اولویت کاری خود قرار داده باشد؛ در حالی که این تنها مردم هستند که باید سود کمتری بابت سپرده‌‌های خود بگیرند و اگر بخواهند وامی از بانک دریافت کنند، علاوه بر ضامن‌ها و پیچ و خم‌‌های بسیاری که گریبانگیر آنهاست، باید نرخ سود بالاتری را هم برای وام دریافتی بپردازند.

حمید اکبری: یکم: ترامپ چندی پیش، پس از تعلیق مجدد تحریم‌های مربوط به برنامه هسته‌ای ایران، تاکید کرد این بار آخری است که این کار را می‌کند مگر اینکه تغییراتی در آن صورت بگیرد که هم محدودیت‌های ایران برای ادامه قسمت‌هایی از برنامه هسته‌ای‌اش را دائمی کند و هم برنامه موشکی ایران را در ارتباط با برنامه هسته‌ای‌اش قرار دهد و در نتیجه منجر به اعمال محدودیت بر آن شود. در مطلبی در هفته‌نامه اشپیگل که روز شنبه (۲۰ ژانویه/ ۳۰ دی) منتشر شده است، به نقل از محافل دیپلماتیک در بروکسل فاش شد: «آلمان، فرانسه و بریتانیا در پی وضع تحریم‌های جدید علیه جمهوری اسلامی ایران هستند». اتحادیه اروپایی می‌خواهد با این تحریم‌ها با آنچه طبق ادعاهایش سیاست‌های بی‌ثبات‌سازی منطقه توسط جمهوری اسلامی ایران می‌خواند، مقابله کند. فشارهای جدید اتحادیه اروپایی به نظر می‌رسد به دنبال ضرب‌الاجل 4 ماهه ترامپ برای تغییر در مفاد برجام است که مطرح شده. در همین راستا آلمان تلاش می‌کند با ترغیب مابقی شرکای اروپایی‌اش به وضع تحریم‌های جدید، هم برنامه موشکی ایران را زیر ضرب قرار دهد و هم به ترامپ این پیام را منتقل کند که آنها انتقادهایش نسبت به برجام را جدی می‌گیرند. وزیرخارجه فرانسه هم قرار است 5 مارس به ایران سفر کند و طبق اظهاراتش قبلا درباره برنامه موشکی ایران صحبت کرده و این بار قرار است درباره حزب‌الله با مقامات دولت ایران گفت‌وگو کند». عباس عراقچی، معاون وزیر امور خارجه، در اظهارنظری درباره سرنوشت توافق هسته‌ای با قدرت‌های جهانی و شروطی که دونالد ترامپ، رئیس‌جمهور آمریکا برای باقی ماندن کشورش در آن گذاشته گفته است: «قطعا در ۴ ماه آینده چالش‌های جدیدتری خواهیم داشت».
دوم: جناب ظریف چند روز پیش در یادداشتی که در «فایننشال تایمز» منتشر کرده‌اند سخن از پارادایم در حال ظهور غرب آسیا گفته‌اند و 2 مفهوم «منطقه قوی» و «شبکه‌سازی امنیتی» را کمک‌کننده به ایجاد ثبات در منطقه معرفی کرده‌اند. جناب ظریف ایده ابداعی ایران را که شبکه‌سازی امنیتی باشد، راهکاری برای ایجاد ثبات در وضعیت کنونی واگرایی منافع کشورهای منطقه و تفاوت‌های موجود در قدرت و وسعت آنها می‌دانند.
به عبارت بهتر پیامی که دکتر ظریف به دنبال انتقال آن به کشورهای منطقه و از آنها مهم‌تر همانگونه که خود تاکید کرده‌اند قدرت‌های اروپایی متحد آنها هستند، آمادگی ایران برای ورود به یک مجموعه گفت‌وگوها برای نیل به یک وضعیت ترک مخاصمه است. وضعیتی که در آن شاکله کنونی منافع و حاکمیت کشورهای منطقه با هر وسعت و قدرتی حفظ شود و در کنار این، نگرانی‌های کشورهای منطقه از قدرت یکدیگر که به خریدهای بزرگ تسلیحاتی منجر شده است در یک مجمع گفت‌وگوهای منطقه‌ای حل و فصل شود. جناب ظریف در یادداشت خود چنین
می‌گویند: «برای گذار از آشفتگی فعلی به سمت ثبات، باید قبل از هرچیز رو به سوی گفت‌وگو و سایر اقدامات اعتمادساز بیاوریم. در غرب آسیا، در تمام سطوح با کاستی در گفت‌وگو روبه‌رو هستیم: بین حاکمان و مردم، بین دولت‌ها و بین ملت‌ها. هدف گفت‌وگو‌ها باید این باشد که روشن کند همه ما نگرانی‌ها، بیم‌ها، امیدها و آرزوهای مشابه داریم. چنین گفت‌وگویی می‌تواند و باید جایگزین تبلیغات و لفاظی‌ها شود. این گفت‌وگو باید همزمان با اقدامات اعتمادساز انجام شود: ترویج گردشگری، ایجاد کارگروه‌های مشترک در موضوعات مختلف از ایمنی هسته‌ای تا مدیریت آلودگی محیط‌زیست و فجایع طبیعی، دیدارهای مشترک نظامی، اطلاع‌رسانی قبل از مانورهای نظامی، شفاف‌سازی در حوزه تسلیحاتی و کاهش هزینه‌های نظامی و همه اینها در نهایت می‌تواند به دستیابی به یک توافق عدم تجاوز منتهی شود».  همانطور که ملاحظه می‌کنید در اینجا سخن از اقدامات اعتمادساز و شفاف‌سازی در حوزه تسلیحاتی
- چیزی که ایران به واسطه برنامه موشکی‌اش متهم به آن است- آن هم در ابتدای «4ماهه پیش رو با چالش‌های جدید»! است. به عبارت بهتر این یادداشت اعلام تلویحی آمادگی ایران برای ورود به جریان حل‌وفصل نگرانی‌های غرب بر سر نقش منطقه‌ای ایران و برنامه موشکی‌اش است. ماحصل این یادداشت نشان‌دهنده زمینی است که دولت جناب روحانی حاضر به بازی طبق قواعد کشورهای قدرتمند در آن است. زمینی که حفظ وضعیت کنونی ژئوپلیتیک منطقه در آن توسط ایران مفروض گرفته می‌شود و مابقی نگرانی‌ها به گفت‌وگو و چانه‌زنی واگذار می‌شود اما نکته اساسی همان مفروض گرفتن منطقه در وضعیت کنونی‌اش از منظر حدود و وسعت کشورهاست. چیزی که عمده چالش‌های منطقه‌ای ایران را تاکنون شکل داده است همین مفروض نگرفتن این وضعیت در منطقه است که به نظر تاکید بر این مساله توسط جناب ظریف، تلاش برای ایجاد مسیری برای حل
نگرانی‌های دولت‌های غربی از حضور منطقه‌ای ایران باشد، یعنی پیش به سوی ایرانی بی‌اثر در منطقه که دیگر قرار نیست الگوی مبارزه با سلطه و استکبار و داعیه‌دار استقلال باشد. در این ایده ابداعی! به نحو موثری پیام‌های لازم برای اعلام آمادگی ایران برای آنچه برجام‌های موشکی و منطقه‌ای گفته می‌شود، ارسال شده است و این بحرانی نشان دادن وضعیت داخل ایران است که می‌تواند مشابه تجربه برجام راه را برای دولتمردان کنونی در مسیر فروکاستن جمهوری اسلامی ایران به یک عربستان سعودی دیگر، باز کند.