گروه سیاسی: تهران در شوک! جنایت عده‌ای از اعضای فرقه نورعلی تابنده در خیابان پاسداران تهران باعث بهت و حیرت مردم پایتخت شده است. عده‌ای از افراد فرقه نورعلی تابنده بعدازظهر روز دوشنبه خیابان پاسداران و به صورت ویژه خیابان گلستان هفتم را به صحنه جنگ و آشوبگری تبدیل کردند.
به گزارش «وطن‌امروز»، تصاویر منتشر شده از وحشیگری این عده و حملات دیوانه‌وار آنها به ماموران تامین نظم و امنیت بهت‌آور بود. آنها در ابتدا با شمشیر، قمه و چاقو و نیز با چوب و چماق به ماموران کلانتری 102 پاسداران حمله کردند. با تاریک شدن هوا این آشوبگران اقدام به پرتاب کوکتل مولوتف کرده و بخش‌‌‌هایی از خیابان پاسداران و گلستان هفتم را به آتش کشیدند. اوباش همچنین به خیابان گلستان هفتم رفته و خودروهای پارک شده در این خیابان را به آتش کشیدند. این البته همه آنچه اوباش فرقه نورعلی تابنده انجام دادند نبود. این عده از ارادتمندان نورعلی تابنده، قطب این فرقه در ادامه در اقدامی جنون‌آمیز، با خودرو از روی نیروهای انتظامی عبور کردند. آنها ابتدا با یک دستگاه اتوبوس ماموران نیروی انتظامی را زیر گرفتند. در عملیات تروریستی دوم نیز آنها با یک دستگاه خودروی سمند، تعداد دیگری از ماموران نیروی انتظامی را مضروب کردند. در مجموع این اقدامات 3 مامور نیروی انتظامی و یک بسیجی به شهادت رسیدند. بر اساس گزارش‌ها، حدود 30 نفر از پرسنل انتظامی نیز مجروج شده‌‌‌اند. حال یکی از بسیجیان حاضر در صحنه نیز بشدت وخیم است و در کما به سر می‌برد. حملات جنون‌آمیز این عده از افراد وابسته به نورعلی تابنده به قدری غیرانسانی بود که در همان دقایق ابتدایی انزجار عمومی را به دنبال داشت. بلافاصله پس از این جنایات عوامل فرقه نورعلی تابنده، کاربران شبکه‌‌های اجتماعی و رسانه‌‌های جمعی برای توصیف این جنایات از اصطلاح «دراویش داعشی» استفاده کردند. فعالان سیاسی و رسانه‌ای از جناح‌‌های سیاسی و با گرایش‌‌های مختلف با محکوم کردن این اقدام عده‌ای اوباش فرقه نورعلی تابنده، رفتار منزجر‌کننده و خشونت داعشی‌وار آنها را محکوم و از آنها اعلام برائت کردند. در این میان، جریان مدعی اصلاح‌طلب باز هم همانند دفعات گذشته اقدام به سرکوب رسانه‌ای و سیاسی نیروی انتظامی کرده و با ژست حمایت از فرقه‌ها، اقدام به تخریب وجهه نظام کردند. با این حال اما با آشکار شدن اوج وحشی‌گری این عده از عناصرفرقه نورعلی تابنده، آنها نیز ناگزیر به محکوم کردن این عده از اوباش شدند. در جریان جنایات دوشنبه‌شب عده‌ای از عناصرفرقه نورعلی تابنده، برخی رسانه‌ها همانند خبرگزاری جهاد دانشگاهی (ایسنا) تمام تلاش خود را برای توجیه جنایات این عده از عناصرفرقه نورعلی تابنده انجام دادند. در حالی که برخی عوامل رسانه‌ای این فرقه دوشنبه شب با توئیت‌‌های جنجالی خود نظام و نیروی انتظامی را مورد هدف قرار داده بودند و خواستار حرکت سایر  اعضای فرقه نورعلی تابنده از نقاط مختلف کشور به تهران شده بودند اما با انتشار تصاویر جنایات همفکران و هم‌مسلکان خود رو به توجیه و اصطلاحا ماله‌کشی این جنایت آوردند. در این میان خبرگزاری ایسنا در اقدامی هماهنگ با بی‌بی‌سی فارسی تلاش کرد رفتار داعشی‌وار این اوباش را توجیه کرده و آنها را بی‌گناه جلوه دهد. برخی نمایندگان مجلس از تعلل دستگاه‌‌های امنیتی نسبت به برخورد با شبکه نفوذ رخنه کرده در میان دراویش انتقاد کردند و خواستار برخورد جدی‌‌‌‌‌‌تر دستگاه امنیتی با شبکه نفوذی‌‌های خرابکار در جریان دراویش شدند. ماجرای نفوذ در جریان دراویش از آن جهت قابل تامل است که مشخص شده این نفوذی‌ها از شخص نورعلی تابنده نیز دستور نمی‌گیرند. شامگاه دوشنبه کلیپی منتشر شد که در آن نشان داده می‌شود نورعلی تابنده از اوباش موسوم به دراویش خواسته منطقه گلستان هفتم را که خیابان محل سکونت او است ترک کنند. او در نوشته‌ای که به یکی از افراد مورد اعتماد خود داده بود تصریح کرده بود او و خانواده‌‌‌‌اش در امنیت هستند و این اجتماع اوباش موسوم به دراویش است که امنیت او را به مخاطره انداخته است. با این حال اما باز هم این عده از اوباش نسبت به ماندن در این خیابان و انجام جنایت علیه ماموران نیروی انتظامی اصرار کردند. حالا همین موضوع باعث شده نمایندگان مجلس خواستار توجه جدی نهادهای اطلاعاتی نسبت به ماجرای نفوذ در جریان دراویش باشند.
اما ماجرا از کجا شروع شد
به گزارش «وطن‌امروز»، درگیری آشوبگران فرقه نورعلی تابنده با نیروهای انتظامی پس از آن صورت گرفت که نیروی انتظامی یکی از عناصرفرقه نورعلی تابنده را به جرم سرقت دستگیر کرد. پس از این بود که
حامیان وی با تجمع مقابل کلانتری 102 پاسداران در اظهاراتی تهدیدآمیز به نیروی انتظامی اولتیماتومی نیم‌ساعته برای آزادی یکی از هم‌فرقه‌ای‌های خود دادند و در ادامه با سر دادن شعار اقدام به برهم زدن نظم و امنیت عمومی و ضرب و جرح ماموران نیروی انتظامی کردند. این البته نخستین درگیری عناصرفرقه نورعلی تابنده با نیروی انتظامی نبود. چند هفته پیش و در میانه بهمن‌ماه نیز عناصر این فرقه با این ادعا که نیروهای انتظامی تلاش دارند رهبر این فرقه را دستگیر کنند، با حضور در خیابان پاسداران و ایجاد مزاحمت برای مردم، با نیروهای انتظامی درگیر شدند. در تازه‌ترین اقدام روز دوشنبه با سوءاستفاده از صبوری نیروهای انتظامی یکی از عناصر این فرقه به نام «یاور محمد ثلاث» با یک دستگاه اتوبوس به صف ماموران نیروی انتظامی در مقابل کلانتری حمله کرد. در این حمله که 3 تن از ماموران نیروی انتظامی به شهادت رسیدند، عده زیادی نیز زخمی شدند و به 12 خودرو که در مسیر حرکت این اتوبوس بود، آسیب وارد شد. ویدئوهای منتشر شده از این جنایت، حکایت از خوشحالی عناصرفرقه نورعلی تابنده از زیر گرفته شدن ماموران انتظامی و کشته شدن آنها دارد. این جنایت به سرعت در شبکه‌های اجتماعی منتشر شد و افکار عمومی را در بهت فرو برد. پس از انتشار گسترده این جنایت، مردم خواستار برخورد جدی نهادهای امنیتی با این افراد شدند.
دستگیری عوامل شهادت 3 مأمور پلیس تهران
پس از این جنایت عناصرفرقه نورعلی تابنده، نیروی انتظامی برای جلوگیری از تشدید خشونت‌ها و کاهش احتمال آسیب‌دیدگی شهروندان همه مسیرهای منتهی به محل حادثه را مسدود کرد. دقایقی بعد از انتشار خبر این حادثه، سردار سعید منتظرالمهدی، سخنگوی نیروی انتظامی در گفت‌وگو با فارس با تأیید شهادت 3 نفر از مأموران ناجا در خیابان پاسداران تهران اعلام کرد: در آستانه شهادت بانوی دو عالم عوامل فریب‌خورده و مخلان نظم و امنیت در ادامه تجمعات اخیر خود در خیابان پاسداران در عملی مذبوحانه و خباثت‌آمیز با یک دستگاه اتوبوس 3 تن از دلاورمردان سبزپوش و حافظان نظم و امنیت نیروی انتظامی را که برای سامان‌بخشی به امنیت در منطقه حاضر بودند به شهادت رساندند. سخنگوی ناجا اعلام کرد: قاتلان در کسری از زمان دستگیر شدند. از این 3 شهید گروهبان محمد علی بایرامی و گروهبان رضا امامی از کادر نیروی انتظامی بودند که 3 ماه پیش لباس سبز ناجا را بر تن کرده بودند. شهید رضا مرادی نیز از نیروهای سرباز ناجا بود که در این حادثه به شهادت رسید. هر سه این شهیدان کمتر از 20 سال سن داشتند. پس از این حادثه، ماموران انتظامی تلاش کردند با مذاکره با سردمداران این آشوب، از تداوم خشونت‌ها جلوگیری کنند اما حضور معترضان در پشت‌بام‌ها و سنگ‌پراکنی به سمت ماموران و پرتاب کوکتل مولوتف به سمت نیروی انتظامی باعث تداوم درگیری‌ها شد. در میانه درگیری‌‌های مجدد بار دیگر یکی از عناصرفرقه نورعلی تابنده با خودرو به سمت ماموران انتظامی حمله کرد که در این حادثه وحشیانه چند نفر مصدوم و یک بسیجی به نام محمدحسین حدادیان به شهادت رسید و یکی از بسیجی‌ها به کما رفت. پس از این بود که نیروی انتظامی به این عناصر آشوب‌طلب، ضرب‌الاجل داد که تنها تا ساعت 4 بامداد برای پایان دادن به خشونت‌ها زمان دارند و در غیر این صورت، با واکنش قاطع نیروی انتظامی مواجه می‌شوند. بی‌توجهی عناصرفرقه نورعلی تابنده به این هشدار باعث شد ساعت 4 صبح عملیات پاکسازی خیابان پاسداران آغاز شود و در کمتر از 30 دقیقه خیابان پاسداران و خیابان‌های اطراف از این عناصر پاکسازی شد. در این عملیات بیش از 300 عضو فرقه نورعلی تابنده دستگیر شدند.
اعلام برائت مردم گناباد از فرقه نورعلی تابنده
حجت‌الاسلام حسن صادقی‌نسب، امام جمعه گناباد در گفت‌وگو با فارس، با اشاره به اتفاقاتی که در تهران از سوی دراویش منتسب به گنابادی رخ داده است، اظهار داشت: سران فرقه دراویش قبل از انقلاب اسلامی ساکن گناباد بودند که بعد از پیروزی انقلاب به خاطر جنایت‌ها و ظلم‌هایی که مرتکب شده بودند از این شهرستان فرار کردند و به تهران رفتند. وی با بیان اینکه سران دراویش ساکن تهران ژست اپوزیسیون به خود گرفته و با نظام مخالفت می‌کنند، عنوان کرد: مردم گناباد بشدت از این انتساب ناراحت و به اینکه این فرقه خود را به گناباد منتسب می‌کند، معترضند. امام جمعه گناباد با اشاره به اینکه نام فرقه براساس نام مؤسس آن نامگذاری می‌شود، افزود: مؤسس این فرقه از دراویش ملاسلطان است و مردم گناباد می گویند باید نام این فرقه را ملاسلطانی بنامند. صادقی‌نسب با بیان اینکه مردم در اعتراض به این انتساب در حال امضای توماری هستند، مطرح کرد: این فرقه شهرستان انقلابی و مؤمن گناباد را بدنام کرده است. وی با اشاره به اینکه از جمعیت 100 هزار نفری شهرستان گناباد، 5/2 درصد آن اهل تصوف و در شهر بیدخت به عنوان مرکز دراویش ساکن هستند، یادآور شد: 2 هزار و 500 نفر دراویش در این شهر زندگی مسالمت‌آمیز خودشان را دارند و هیچ حرکتی از آنها دیده نشده است.
امام جمعه گناباد با تأکید بر اینکه سران این فرقه یا با بیگانگان ارتباط دارند یا برای آنها جاسوسی می‌کنند و مخالف نظامند، توضیح داد: هرکسی که جرمی را مرتکب شود باید کیفر آن را ببیند.
ماله‌کشی ایسنا و جماران
انتشار ویدئوی زیرگرفتن ماموران انتظامی توسط عناصرفرقه نورعلی تابنده در فضای عمومی به قدری منزجر‌کننده بود که حتی کانال‌های ضدانقلاب حامی اصلاح‌طلبان نیز که تا پیش از آن تلاش داشتند اقدامات این فرقه را مسالمت‌آمیز جلوه دهند، روند حمایت از فرقه نورعلی تابنده را متوقف کردند اما با این حال، روز گذشته خبرگزاری دولتی ایسنا در اقدامی عجیب و قابل تامل با فرهاد نوری مدیر سایت دراویش که از عوامل اصلی تحریک دراویش بوده گفت‌وگو کرد تا در شرایطی که افکار عمومی منزجر از جنایات این فرقه است به دفاع از فرقه نورعلی تابنده بپردازد. در حالی که در ویدئوهای منتشر شده از این حادثه، یکی از عناصرفرقه نورعلی تابنده، با خوشحالی عامل حمله با اتوبوس به ماموران را «محمد ثلاث» معرفی می‌کند، فرهاد نوری، عامل شهادت ماموران انتظامی و امنیتی را افرادی غیر از این عناصر معرفی می‌کند و مدعی شده آنها هیچ‌گاه آغازکننده خشونت نبودند اما قابل تامل‌تر از این اقدام خبرگزاری ایسنا، بازتاب این گفت‌وگو در سایت «جماران» وابسته به حسن خمینی است.
 

پژمانفر: چرا امنیتی‌ها  اقدامی نمی‌کنند؟
سخنگوی فراکسیون روحانیت مجلس با بیان اینکه مماشات دستگاه‌های امنیتی با دراویش آشوبگر جای تأمل دارد، گفت: دستگاه‌های امنیتی برخورد قاطعی با این افراد داشته باشند تا درس عبرتی برای سوء‌استفاده‌کنندگان باشد که بدانند مسیر پیگیری‌ مطالبات‌شان باید از مجاری قانونی باشد. حجت‌الاسلام نصرالله پژمانفر در گفت‌وگو با فارس گفت: امروز وظیفه حاکمیت ایجاد امنیت برای آحاد مختلف مردم است و اساساً تشکیل حاکمیت بر همین پایه و مبناست. متأسفانه در جامعه ما کسانی هستند که با رویکرد فرار رو به جلو، زورگویانه و قلدرانه حقوق مردم را تضییع می‌کنند و این کار امنیت جامعه را با چالش مواجه می‌کند. سخنگوی فراکسیون روحانیت مجلس اظهار داشت: متاسفانه اتفاقی که دوشنبه شب در خیابان پاسداران تهران رخ داد، حادثه بسیار تلخی بود و ما شاهد بودیم به صورت غیرقانونی به ماموران نیروی انتظامی حمله‌ور شدند و از سلاح‌های سرد استفاده کردند. در یک جامعه مدنی اینگونه رفتارها به هیچ‌وجه قابل دفاع نیست. پژمان‌فر خاطرنشان کرد: این، اتفاق جدیدی نبود و متأسفانه در هفته‌های گذشته نیز این تجمعات غیرقانونی وجود داشته و امروز مماشاتی که دستگاه‌های امنیتی و انتظامی در ارتباط با این افراد دارند برای مردم تداعی‌کننده این است که این مماشات یک مماشات بیش از اندازه و غیرقابل دفاع است. وی افزود: اینکه دستگاه‌های امنیتی با این افراد تا آن حد مماشات کنند که این افراد اقدامات خلاف امنیت را در کشور انجام دهند و برخوردی با آنها نشود، جای تأمل دارد.

گروه اقتصادی: سیاست بانک مرکزی در ساماندهی بازار ارز و جمع‌آوری نقدینگی با افزایش نرخ سود سپرده‌ بانکی هر چند شاید در کوتاه‌مدت تاثیرگذار شود اما کارشناسان معتقدند این تصمیم‌گیری غیرکارشناسانه تولید را با مشکل جدی مواجه کرده و بازار سرمایه را نیز از ریل تعادل خارج می کند. به گفته رئیس کمیسیون اقتصادی مجلس، بانک مرکزی با تصمیم غیرقابل قبول یک‌شبه سود سپرده‌های بانکی را از ۱۵ به ۲۰ درصد افزایش داد، این یعنی در عرض ۲۴ ساعت سود سپرده‌ها ۳۳ درصد زیاد شد. محمدرضا پورابراهیمی در نشستی خبری در توضیحاتی درباره جلسه کمیسیون اقتصادی با نمایندگان دولت و سوال‌کنندگان از رئیس‌جمهور به وضعیت موسسات مالی و اعتباری پرداخت و گفت: این نشست مشترک با حضور نمایندگان سوال‌کننده و آقایان سیف، کرباسیان و نهاوندیان به عنوان نمایندگان رئیس‌جمهور برگزار شد. وی افزود: عمده مباحث مطرح شده در این جلسه در راستای اعمال موضوع ماده ۲۳۶ آیین‌نامه درباره تخلفات بانکی بود. با توجه به اهمیت پیگیری مطالبات قرار شد ظرف یک ماه آمایش و راستی‌آزمایی اطلاعات انجام تا مشخص شود چقدر صحبت‌های بانک مرکزی و چقدر اطلاعات ارائه شده از سوی مردم صحت دارد. رئیس کمیسیون اقتصادی مجلس در بخش دیگری از صحبت‌های خود با اشاره به وضعیت بازار ارز و انتقاد از تصمیمات بانک مرکزی برای کنترل این بازار، گفت: کمیسیون اقتصادی در طول مدتی که بازار ارز با التهاباتی مواجه بود جلسات متعدد کارشناسی را برگزار کرد تا بتواند به راهکارهایی برسد که هرگونه پیامد منفی ناشی از تلاطم نرخ ارز را کاهش دهد. در چنین شرایطی یک‌مرتبه شاهد بودیم که بانک مرکزی بدون توجه به نظرات کارشناسان تصمیم عجیب و غریبی را در حوزه بازار ارز گرفت. وی با تاکید بر اینکه انتظار می‌رفت دولت تصمیمات جدی برای کنترل بازار ارز داشته باشد، گفت: در روزهای گذشته تنها شاهد بودیم که رئیس‌جمهور و سایر اعضای کابینه و رئیس بانک مرکزی به بیان توصیه‌های اخلاقی به مردم پرداختند مبنی بر اینکه به بازار ارز ورود نکنید و بدانید که ضرر می‌کنید اما سوال این است که آیا می‌توان با توصیه‌های اخلاقی بازار ارز را مدیریت کرد؟ اولین انتقاد به دولت این است که برنامه عملی در کنترل بازار ارز ندارد. پورابراهیمی خاطرنشان کرد: در شرایطی که دشمنان ما در حوزه اقتصادی، اتاق جنگ اقتصادی تشکیل داده‌اند و تصمیم‌گیرندگان آن آمریکا، اسرائیل و اخیرا عربستان و امارات شده‌اند، شاهد اقدامات غیرکارشناسی در حوزه اقتصادی هستیم؛ انتظار ما این بود که دولت به جای توصیه‌های اخلاقی در بازار ارز مدیریت‌های لازم را انجام دهد. رئیس کمیسیون اقتصادی مجلس توضیح داد: پیش‌فروش سکه و باز کردن حساب سپرده ارزی مبتنی بر ریال کاری شبیه افزایش نرخ سود سپرده بانکی است که این دو اقدام باعث افزایش ریسک در بازار می‌شود. حال اینکه انتظار می‌رفت دولت اقداماتی انجام دهد که شاهد تبدیل شدن بازار سرمایه‌گذاری بدون ریسک باشیم. به گفته وی، بانک مرکزی با تصمیم غیرقابل قبول یک‌شبه سود سپرده‌های بانکی را از ۱۵ به ۲۰ درصد افزایش داد، این یعنی در عرض ۲۴ ساعت سود سپرده‌ها ۳۳ درصد زیاد شد که این باعث ایجاد گسست در بازار اقتصادی و به دنبال آن تبعات منفی در بازار پولی و سرمایه‌ای می‌شود. حال اینکه در دنیا تغییر نرخ سود سپرده با واژه دهم درصد و صدم درصد است نه اینکه یکباره سود سپرده ۳۳ درصد افزایش پیدا کند. پورابراهیمی در توضیح پیامدهای این تصمیم، گفت: دولت در طول سالیان گذشته با اقداماتش تمام تلاشش را بر پایه کاهش نرخ تورم و سود سپرده قرار داد تا شاهد تکان خوردن بازار رکود در کشور باشیم اما این تصمیم عملا اقدامات گذشته دولت را زیر سوال قرار داد و این تصمیمات را از بین برد. این نماینده مجلس ادامه داد: از طرف دیگر در ماه‌های اخیر شاهد بهبود بازار رکود در کشور بودیم که چنین تصمیمی قطعا تاثیرات منفی روی بازار سرمایه می‌گذارد چون هر افزایش سود سپرده نتیجه‌ای جز تاثیرات منفی در حوزه بازار سرمایه و سهامداری ندارد. این یک خطای راهبردی است که بانک مرکزی انجام داده است.  پورابراهیمی ادامه داد: این افزایش نرخ سود سپرده‌ها باعث افزایش نرخ تامین مالی در اقتصاد می‌شود. ما نمی‌دانیم دولت با نرخ سود سپرده ۲۰ درصدی چطور می‌خواهد وام‌های بانکی با ۱۸ درصد سود را بدهد؛ قطعا دیگر این نوع وام دادن عملیاتی نمی‌شود و آثارش را در حوزه تولید خواهیم دید. این اقدام غیرکارشناسی بانک مرکزی برای کنترل بازار ارز تیر خلاصی به تولید کشور است که پیامدهای منفی ناشی از آن باعث توقف پیکر نیمه‌جان تولید خواهد شد. وی افزود: اینکه بانک مرکزی بخواهد به قیمت ساماندهی بازار ارز، وضعیت تولید را با مخاطراتی مواجه کند، قابل قبول نیست. کمیسیون اقتصادی در این زمینه ورود کرده، این در حالی است که  مذاکراتی با رئیس مجلس داشتیم و قرار شد جمع‌بندی کارشناسی را هفته آینده ارائه کنیم. انتظار ما تجدیدنظر دولت در این زمینه است، قطعا در غیر این صورت به دلیل تبعات منفی ناشی از چنین تصمیمی بویژه در حوزه تولید، مجلس و کمیسیون اقتصادی به وظیفه خود عمل کرده و با ارائه طرحی این تصمیم را به صورت قانونی اصلاح خواهند کرد. رئیس کمیسیون اقتصادی مجلس با بیان اینکه افزایش نرخ سود سپرده بدون مصوبه شورای پول و اعتبار و بدون رعایت مصالح و منافع ملی انجام شده است، گفت: اثرات و پیامدهای ناشی از افزایش نرخ سود خود را در بر هم زدن معادلات در بازار سرمایه نشان می‌دهد. با این وضعیت دیگر نباید انتظار بهبود وضعیت تولید در سال ۹۷ را داشته باشیم. کمیسیون اقتصادی در این باره جدی است که با هماهنگی با رئیس مجلس اقداماتش را انجام می‌دهد البته ما منتظر هستیم دولت در این باره تجدیدنظر کرده و به وظایف قانونی خود عمل کند.

تجمع دسته های عزاداری فاطمی در سالروز شهادت ام ابیها، حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها صبح روز سه شنبه به صورت همزمان در سراسر کشور برگزار شد. این مراسم در شهرهای قم، تهران و مشهد مقدس بسیار با شکوه برگزار شد.  حجت‌الاسلام سیدابراهیم رئیسی تولیت آستان قدس رضوی در اجتماع عظیم عزاداران فاطمی تهران گفت: قرآن این سوال را مطرح می‌کند که اگر روزی وجود مقدس پیامبر(ص) بین شما نبود، قرار است به عقب برگردید و زحمات پیامبر(ص) و تلاش‌های ایشان به هیچ انگاشته شود؟ قرار است دوباره مدینه‌النبی بازگردد به اخلاق جاهلی و دوباره روحیه اشرافی‌گری در جامعه مستولی و به نیازمندان بی‌توجهی شود؟ تولیت آستان قدس رضوی تصریح کرد: اگر به انقلاب پیامبر(ص) و آفت‌ها و مشکلات بی‌توجهی کردیم و این آرمان‌شهری که به نام قرآن و دین برپا شده آسیب دید، خداوند متعال، پیامبر(ص) و دین آسیب نمی‌بینند، بلکه همان مردمی ضرر می‌کنند که با این همه تلاش و فداکاری و هزینه دادن، انقلاب کردند.
وی با بیان اینکه امروز در چهلمین سالگرد انقلاب، آفت‌هایی که انقلاب را تهدید می‌کند همان آفت‌هایی است که جامعه پیامبر را تهدید می‎کرد، گفت: اگر به جای مردم به بیگانه اعتماد کردید، اشرافی‌گری جای توجه به محرومان را گرفت، در فرهنگ و سیاست و اقتصاد الگوهای لیبرال استفاده شد، به جای  استقلال اقتصادی و سیاسی و فرهنگی، وابستگی به بیگانه به اسم تعامل با دنیا، توجیه و تئوریزه شد و به جای مبارزه بی‌امان با فساد و تبعیض، با رانت و فساد نزدیکان و نورچشمی‌ها مماشات شد، عقبگرد و ارتجاع، قطعی است.

مهدی محمدی: پس از ناآرامی‌های دی 96 در ایران، یک درک عمومی ایجاد شد که اعتراضی زیرپوست جامعه ایرانی وجود دارد و باید آن را چاره کرد. از روزی که این اعتراض‌ها پایان یافته، ناظران و بازیگران، آشکارا و نهان، 2 دسته شده‌اند؛ دسته نخست آنها که تلاش کردند علت اصلی نارضایتی‌ها را درک کنند و بدون نفی اصل اعتراضات، برای جلوگیری از تبدیل اعتراض به آشوب از یک سو و چاره کردن مشکلاتی که بخش‌هایی از مردم را معترض کرده از سوی دیگر، تلاش کنند. نتیجه این رویکرد که رهبر معظم انقلاب اسلامی آن را هدایت کرده‌اند، این بود که ایشان بابت معضلی که خود هیچ نقشی در ایجاد آن نداشته‌اند –یعنی وجود بی‌عدالتی در جامعه- و اساسا شکل‌گیری آن محصول بی‌توجهی سیستماتیک به دستورات، توصیه‌ها و تذکرات ایشان است، از مردم عذر خواستند و همزمان تلاش‌هایی برای انجام نوعی «اصلاحات فراقوه‌ای» در کشور آغاز شد که بازگشت پرداخت یارانه به بودجه 97 و جلوگیری از افزایش قیمت حامل‌های انرژی تنها بخش‌های رویین آن بوده است. در سوی مقابل اما کسانی که در روزهای آشوب کاملا منفعل و غافلگیر بودند، بویژه بخش‌هایی از دولت و تندروهای جریان غربگرای دوم خردادی، سعی کردند یک بازی چندلایه با هدف «تصاحب اعتراضات» را کلید بزنند.
1- هم دولت و هم غربگرایان دوم خردادی بخوبی می‌دانند – و پیمایش‌های مختلف مراکز متعدد این مساله را تایید کرده است- که ریشه ناآرامی‌های دی‌ماه، عملکرد دولت در حوزه اقتصادی و ناامیدی فزاینده مردم از حل مشکلاتی مانند بیکاری و رکود در آینده بوده است. در هیچ‌کدام از مطالعات متنوع انجام شده، مردم یک «مساله حاکمیتی» را به عنوان ریشه اعتراضات برجسته نکرده‌اند. حتی در نظرسنجی مرکز افکارسنجی دانشجویان که داده‌های آن در جلسه مرکز بررسی‌های استراتژیک به نحو مضحکی دستمایه تحلیل‌هایی قرار گرفت که سعی می‌کرد به ضرب و زور بگوید اعتراض مردم اقتصادی نیست، این حقیقت قابل پوشاندن نبود که اکثر مردم بیش از هر چیز از وضع معیشت خود ناراضی هستند و ناتوانی و بی‌عملی دولت در حل مشکلات، این نارضایتی را بدل به نوعی ناامیدی کرده که می‌تواند اعتراض را هم به آشوب مبدل کند.
2- دولت و شرکای تندرو آن در جریان دوم خرداد عمدا و در حالی که می‌دانستند مشکل مستقیما مربوط به خودشان است سعی کردند موضوع اعتراض را تحریف کرده و آن را سمت اصل نظام سوق دهند. هم رئیس‌جمهور و هم برخی تندروها که جزو سردمداران کودتای 88 بودند، تقریبا بلافاصله پس از خارج شدن از شوک اعتراضات، به تکرار مکانیکی این جمله پرداختند که «اعتراض مردم فقط اقتصادی نیست» با این هدف که هم اتهام را از خود دور کنند و هم بتوانند بلافاصله مجموعه‌ای از باج‌ها و امتیازها را که مدت‌هاست در پی گرفتن آن از مردم و نظام هستند ولی موفق نمی‌شوند، به عنوان مطالبه مردم مطرح کنند. بویژه جریان اصلاح‌طلب که دچار نوعی بن‌بست فکری شده بود و می‌دید جامعه از آنها عبور کرده و خواهان نوعی اقتدار در اداره کشور است، سعی کرد همگام با ضد انقلاب، اصل نظام را مخاطب اعتراض‌ها معرفی و تلویحا تهدید کند در صورتی که امتیازهای مدنظر آنها تامین نشود، اعتراض‌های بعدی در راه خواهد بود. در واقع اصلاح‌طلبان که هیچ تصمیمی برای مواجه شدن با مسائل اصلی معیشت مردم ندارند، با ورود به این فاز که اصلا معیشت مساله مردم نیست، موضوع را دور زدند و تحریک برای ناآرامی‌های بیشتر را با هدف به دست گرفتن رهبری آن و فشار بیشتر بر حاکمیت در دستور کار قرار دادند.
3- دولت با تمام توان سعی کرد از نمایندگی مطالبات و اعتراضات واقعی مردم توسط نهادهای غیردولتی بویژه صداوسیما و مطبوعات نیز جلوگیری کند. دولت صدای مردم را که می‌گفتند بیکار و گرفتاریم نشنید اما همزمان تلاش کرد دوربین صداوسیما که صدای رنج مردم از بیکاری را روی آنتن برده بود، یا فلان نویسنده را که گفته بود اعتراض مشروع را باید به رسمیت شناخت و نمایندگی کرد، منشأ و ریشه ناآرامی‌ها جلوه دهد!
در واقع دولت و تندروهای دوم خردادی نه فقط صدای رنج اقتصادی مردم را نشنیدند و آن را انکار و تحریف کردند، بلکه حتی تلاش کردند مانع از آن شوند که دیگران هم صدای اعتراض واقعی مردم را نمایندگی کنند مبادا که توجه جامعه به سمت ریشه اصلی موضوع یعنی ورشکستگی جریان غربگرا در اداره کشور جلب شود.
4- در کنار همه اینها، یعنی انکار و تحریف مطالبه واقعی مردم و جلوگیری از شنیده شدن صدای اعتراض واقعی مردم، تلاشی سازمان‌یافته و هماهنگ برای انکار نقش طرف خارجی و ضد انقلاب در به خشونت کشاندن اعتراض‌ها نیز آغاز شد. بعضی چهره‌های شناخته شده فعال در کودتای 88 گویی نگران کشف چیزی درباره خود باشند، کف و صابون برداشتند و با جدیت تمام به پاک کردن رد طرف خارجی از ناآرامی‌ها مشغول شدند. همزمان، بخش‌های اقتصادی نظرسنجی‌ها را ندیدند ولی شعار فلان فریب خورده منافقین در بهمان شهرستان علیه نظام را شاهدی مستحکم از این گرفتند که پس اعتراضات نه به دولت، بلکه به اصل نظام و نه اقتصادی، بلکه مثلا به نبود آزادی بیان و عدم برگزاری رفراندوم در ایران بوده است!
این روند مضحک عملا این جمع‌بندی را برای دشمن ایجاد کرده است – چنانکه آمریکایی‌ها و صهیونیست‌ها به صراحت و بدون پرده‌پوشی گفته‌اند - که:
اولا- در دولت اراده‌ای برای شنیدن صدای اعتراض واقعی مردم و حرکت به سمت حل مشکلاتی مانند بیکاری نیست.
 ثانیا- دولت و اصلاح‌طلبان با تحریف اعتراضات واقعی مردم و نشنیدن صدای آنها در واقع اعتراضات را تشدید هم می‌کنند.
 ثالثا- جریان انقلابی هم با این ملاحظه درست که نباید جامعه را از اینکه هست ناامیدتر کند مراعات دولت را خواهد کرد.
از این رو این بهترین فرصت است برای اینکه بر فشارهای خود بیفزاید و به اسطوره «ایران آرام» پایان دهد. این نکته بسیار حیاتی است که توجه کنیم دشمن با میدانداری گروه‌هایی مانند منافقین – که صهیونیست‌ها صریحا در کنفرانس موسسه مطالعات امنیت ملی تل‌آویو گفته‌اند ابزار آنها برای ناآرام کردن ایران هستند- درصدد وارد کردن ایران به دورانی از خشونت بی‌پایان است. می‌توان پیش‌بینی کرد وقتی یک دولت بی‌عمل در کشور وجود دارد که حتی حاضر نیست صدای اعتراض مردم را بشنود، دشمن حس خواهد کرد فرصتی بی‌سابقه برای سوءاستفاده از اعتراض‌های موجود، تشدید تحریم‌ها و بسیج کردن جمعیت آلوده در کشور برای به خشونت کشیدن کشور دارد. دوباره همانند سال 88 نان تحریم در تنور فتنه پخته خواهد شد. مهم‌تر اینکه یک جریان سیاسی هم در کشور وجود دارد که همواره طرف آشوبگران و خشونت‌طلبان غش می‌کند و نه‌تنها خشونت را توجیه کرده و همواره حاکمیت را مقصر معرفی می‌کند، بلکه اساسا آن را فرصتی برای خود می‌داند تا بتواند مردم و نظام را تهدید کرده و از آنها امتیاز بخواهد.
این صرفا یک پیش‌بینی نیست. انبوهی از اطلاعات نشان‌دهنده این است که غربگرایان داخلی و خشونت‌طلبان خارجی به اجماعی تاریخی رسیده‌اند که هدف نهایی آن تخریب اقلیم ایران به امید براندازی نظام اسلامی است.
ناآرامی‌های چند شب گذشته در تهران را باید در همین راستا ارزیابی کرد. دشمن بستری از نارضایتی را در داخل آماده می‌بیند، یک شبکه همکار پای کار هم دارد که بدون هزینه در حال ترویج خشونت و سوق دادن اعتراض به سمت براندازی است.
مطالبه قاطعیت اکنون یک مطالبه ملی است. مردم می‌خواهند مشکلات‌شان حل شود و آرامش به زندگی آنها بازگردد و این، با وجود ملاحظه‌کاری با اوباش، یا رها کردن اصلاح‌طلبانی که اکنون به ایدئولوگ‌های خشونت تبدیل شده‌اند و روزها را می‌شمارند تا کی دوباره مملکت به هم بریزد، شدنی نخواهد بود. همانطور که حل مشکلات اقتصادی و مبارزه با فساد جز با قاطعیت و اقتدار میسر نیست، پایان دادن به خشونتی که دشمن تلاش می‌کند آن را در داخل کشور مزمن کند نیز با کمتر از آن ممکن نیست.
 

گروه اجتماعی : پس از گذشت 3 روز از حادثه دلخراش سقوط هواپیمای مسافری ATR شرکت آسمان، روز گذشته سرانجام پس از ساعت‌ها جست‌وجوی زمینی و هوایی، بخش‌هایی از لاشه هواپیما رویت شد و تیم‌های امدادی از هلال‌احمر، ارتش و سپاه به صورت زمینی و هوایی به منطقه هلی‌برن شدند تا کار جمع‌آوری و جست‌وجوی اجساد وارد فاز تازه‌ای شود.  صبح روز گذشته بلافاصله پس از اعلام قطعی خبر کشف لاشه هواپیما و اعلام موقعیت مکانی آن به گروه‌های امدادی، نخستین‌ گروه از امدادگران هلال‌احمر به همراه تعدادی از تکاوران کلاه‌سبز تیپ 65 نوهد نیروی زمینی ارتش و همچنین نیروهایی از سپاه به وسیله بالگرد به منطقه هلی‌برن شدند و به سمت محل دقیق سقوط و برخورد با کوه حرکت کردند. براساس شواهد موجود و همچنین اظهارات مدیران امدادی در منطقه عملیات و خلبانان‌ بالگرد‌هایی که لاشه هواپیما را پیدا کرده‌اند، محل برخورد هواپیما با کوه به صورتی است که تنها 50 متر تا یکی از قله‌های اصلی رشته‌کوه‌های دنا فاصله داشته است و به همین دلیل شرایط برای رسیدن نیروهای امدادی دشوار است و بالگردها هم امکان فرود در این منطقه را ندارند. در همین باره، محسن مهرعلیزاده، استاندار اصفهان و همچنین سردار مجتبی فدا، جانشین فرمانده سپاه اصفهان گفته‌اند عملیات جست‌وجو، جمع‌آوری و انتقال اجساد و بقایای هواپیما تا چند روز به طول می‌انجامد.
یافتن لاشه هواپیما توسط سپاه
سخنگوی سپاه پاسداران از پیدا شدن لاشه هواپیمای تهران- یاسوج توسط بالگردهای نیروی هوافضای سپاه خبر داد. سردار رمضان شریف، سخنگوی سپاه پاسداران گفت: صبح سه‌شنبه بالگردهای نیروی هوافضای سپاه در حین جست‌وجو برای یافتن لاشه هواپیمای آسمان که از تهران عازم یاسوج بود، لاشه این هواپیما را حدود ساعت 9:50 در ارتفاعات کوه دنا کشف کردند. سخنگوی سپاه اظهار داشت: تیم جست‌وجو و نجات نیروی هوافضای سپاه با انجام عملیات ویژه با 2 فروند بالگرد به مختصاتی که پهپادها اعلام کرده بودند اعزام و موفق شدند لاشه هواپیمای ATR شرکت هواپیمایی آسمان را در مختصات جغرافیایی N304208 و E514293 کشف و شناسایی کنند. سردار شریف پیدا شدن محل سقوط هواپیما را موجب سهولت در اقدامات امدادی دانست و گفت: گروه‌های جست‌وجوگر و دستگاه‌های امدادی در منطقه با تمرکز بر این نقطه می‌توانند با دقت و سهولت خود را به محل برسانند. وی یادآور شد: در تصاویر گرفته‌شده حتی آرم و نشان هواپیما هم بخوبی مشخص است و پیدا شدن محل سقوط این هواپیما قطعی است.
اگر هواپیما بالاتر بود قله را رد می‌کرد
این در حالی است که کاپیتان علی فراهانی، خلبان بالگرد نیروی هوافضای سپاه که موفق به یافتن لاشه هواپیمای ATR آسمان شده است، گفت: ارتفاع هواپیمای ATR که در موقعیت بالای 4 هزار متری لاشه آن پیدا شد در حالت عادی باید تا 2 هزارپا بالاتر از این می‌بود اما به احتمال فراوان اتفاقی افتاده که ارتفاع هواپیما کم شده است. اگر ۵۰ متر بالاتر بود می‌توانست قله را رد کند ولی ممکن است جریان هوا هواپیما را به پایین کشیده باشد، البته تا زمانی که جعبه سیاه پیدا نشود علت وقوع حادثه مشخص نخواهد شد. وی افزود: چیزی از هواپیما باقی نمانده بود و لاشه آن خیلی ریز شده بود، ارتفاع بالگرد را کم کردیم و توانستیم قطعاتی بیابیم که متعلق به بدنه هواپیماست. احتمال زنده ماندن سرنشینان پس از برخورد وجود نداشته است.
تأیید تماس یکی از مسافران
از سوی دیگر، آذری‌جهرمی، وزیر ارتباطات در اینستاگرامش نوشت: در ارتباط با اخباری که درباره وجود گوشی روشن یکی از مسافران طرح شد و نیز اخبار دیگری که درباره تماس یکی از شهروندان یاسوجی با یکی از مسافران و صحبت با وی در هنگام پرواز مطرح شد، توضیحاتی را عرض می‌کنم. مطلع شدیم که تلفن همراه یکی از مسافران پس از ناپدید شدن هواپیما روشن بوده و تا ساعت 7 عصر همان روز در دسترس بوده و سپس به دلیل احتمالی اتمام باتری خاموش می‌شود. موقعیت تلفن همراه در سایت روستای کهنگان سمیرم بوده است. ادعای یکی از خبرنگاران درباره تماس شهروندی از یاسوج با یکی از مسافران و 2 مکالمه ۳۰  ثانیه‌ای و ۷۲ ثانیه‌ای بررسی شد و بنا بر اطلاعات تماس ثبت‌شده، این ادعا صحیح است. تماس اول در ساعت ۸:۵۶ در شمال پلیس‌راه نجف‌آباد به مدت ۳۱ ثانیه برقرار و مکالمه دوم در ساعت ۹:۲۸ و در منطقه روستای کهنگان بوده است.
عملیات مشکل امدادرسانی
همچنین مدیر مرکز اورژانس استان اصفهان گفت: ارتفاع 2 تا 3 متری برف در نقطه سقوط هواپیما کار امدادرسانی را مشکل کرده است. غفور راستین پس از شناسایی محل سقوط هواپیما در کوهستان سمیرم، افزود: با توجه به شرایط جوی منطقه، امکان فرود بالگرد در نقطه سقوط هواپیما غیرممکن است و اجساد باید به صورت دستی و زمینی به پایین کوه منتقل شود که زمان‌بر است. وی ادامه داد: شیارهای عمیق و خطرناک در محل سقوط هواپیما امکان فرود هوایی را گرفته است. راستین اظهار کرد: نجاتگران متخصص توسط بالگردها به نزدیک‌ترین نقطه ممکن منتقل می‌شوند تا به محل سقوط دسترسی یابند.
استقرار نیروهای هلال‌احمر
در همین باره، معاون امداد جمعیت هلال‌احمر کهگیلویه و بویراحمد گفت: نخستین‌گروه از نیروهای تخصصی جست‌وجوی هلال‌احمر برای انتقال اجساد با بالگرد جمعیت هلال‌احمر در منطقه سقوط هواپیما مستقر شدند. مسعود وکیلی با اشاره به گزارش هواشناسی مبنی بر نامساعد شدن شرایط جوی در روز چهارشنبه، گفت: تلاش می‌شود قبل از تاریکی هوا اجساد منتقل شود. وی عنوان کرد: تیم‌های امدادگران واکنش سریع و کوهستان که می‌توانند در ارتفاعات 4 هزار متری جست‌وجو کنند نیز در شهرستان دنا برای اعزام با بالگرد در حالت آماده‌باش کامل هستند. وکیلی تصریح کرد: 12 گروه امدادی از جمعیت هلال‌احمر کهگیلویه و بویراحمد از جمله تیم‌های تخصصی کوهنوردی از همان ساعات اولیه روز یکشنبه وقوع حادثه به محل این سانحه هوایی اعزام‌ شده‌اند.
اعزام تیپ 65 نیروی زمینی به محل حادثه
همچنین فرمانده نیروی زمینی ارتش با اعلام اینکه تمام تلاش نیروهای امدادی و کمک‌رسان این است که به سرعت اقدامات لازم را برای انتقال اجساد به پایین کوه انجام دهند، از حضور کوهنوردان این نیرو در محل لاشه هواپیما خبر داد. امیر سرتیپ کیومرث حیدری اظهار داشت: این گروه که شامل کلاه‌سبزهای تیپ 65 نیروی مخصوص نیروی زمینی هستند، تجهیزاتی در اختیار دارند که امکان انتقال اجساد از روی برف را ممکن می‌کند. وی خاطرنشان کرد: به دلیل آنکه امکان فرود بالگرد در منطقه لاشه هواپیما وجود ندارد، سعی داریم برای انتقال اجساد پل هوایی ایجاد کنیم. فرمانده نیروی زمینی ارتش تصریح کرد: امکان فرود هلی‌کوپتر در محل سقوط هواپیما وجود ندارد.
عملیات جست‌وجو در روزهای آینده
با این حال، استاندار اصفهان با بیان اینکه هنوز جعبه سیاه پیدا نشده، گفت: کوه دنا کوهی است که بخش شمالی آن در استان اصفهان و جنوبی آن در کهگیلویه و بویراحمد واقع است و هواپیما در نقطه مرزی 2 استان سقوط کرده است. محسن مهرعلیزاده اظهار کرد: با کاوش‌های نیروهای هلال‌احمر، سپاه و ارتش جمهوری اسلامی در محدوده سقوط هواپیما و کسب اطلاعات میدانی پس از جلسه با نیروهای عملیاتی، با انجام پرواز بالگردها و پهپادهای سپاه، هلال‌احمر و ارتش خوشبختانه محل سقوط مشخص شد و با کارشناسی‌های انجام‌شده و تأیید کارشناسان شرکت هواپیمایی آسمان، کوهنوردان و نیروهای مختلف عملیاتی درصدد تخلیه اشیای هواپیما و انتقال اجساد مسافران خواهند بود. وی افزود: با توجه به مساعد نبودن شرایط جوی در محل سقوط هواپیما، امکان فرود بالگردها در آن منطقه وجود ندارد و نیروها به صورت زمینی در آنجا حضور پیدا می‌کنند که به دلیل شدت بارش برف و کولاک کار بسیار مشکل خواهد بود. استاندار اصفهان اظهار داشت: پیش‌بینی هواشناسی نشان‌دهنده نامساعد شدن شرایط جوی از پیش از ظهر چهارشنبه تا جمعه است، در صورتی که تا امروز (سه‌شنبه) عملیات جست‌وجو کامل نشود از جمعه یا شنبه شروع می‌کنیم.
انتقال پیکرها چند روز طول می‌کشد
همچنین سردار «مجتبی فدا» جانشین سپاه صاحب‌الزمان(عج) اصفهان، با اشاره به روند انتقال اجساد قربانیان حادثه سقوط هواپیما در ارتفاعات دنا اظهار کرد: شرایط جوی، صعب‌العبور بودن و یخبندان و یخ‌زدگی منطقه، عملیات انتقال پیکرهای قربانیان حادثه را چندین روز به طول می‌کشاند. وی با بیان اینکه امکانات خیلی خوبی در منطقه وجود دارد و دستگاه‌های مختلفی پای‌ کار آمده‌اند، گفت: مردم شریف و عزیز منطقه پادنای سمیرم، دوشادوش نیروهای سپاه و ارتش و هلال‌احمر، به روند انتقال قربانیان این حادثه کمک می‌کنند. گفتنی است در لحظات آخر تنظیم این گزارش خبرها از پیدا شدن پیکر 45سرنشین هواپیما با توجه به اعلام کوهنوردان حاضر در محل حکایت داشت که پیکر 15 نفر قابل شناسایی بوده است همچنین با تاریک شدن هوا عملیات انتقال پیکر ها به امروز [چهارشنبه] موکول شد .

محمدجواد ظریف که روز یکشنبه در اجلاس امنیتی مونیخ شرکت کرده بود، پس از آن راهی مسکو شد تا در روسیه رایزنی‌‌‌هایی بویژه در موضوع سوریه و تحولات منطقه انجام دهد. او در مسکو و در جمع خبرنگاران با اشاره به اقدامات تحریک‌آمیز آمریکا و رژیم صهیونیستی در منطقه بویژه در سوریه، به اقدام ارتش سوریه در ساقط کردن جنگنده رژیم صهیونیستی اشاره کرد و گفت این پاسخ نظامی سوریه یک پیشرفت تلقی خواهد شد، چرا که رژیم صهیونیستی متوجه شده از این به بعد نمی‌تواند به اقدامات تحریک‌آمیز و خلاف قانون خود ادامه دهد. به گزارش «وطن‌امروز» به نقل از منابع خبری، ظریف روز دوشنبه در جمع خبرنگاران اظهار داشت: بعد از 36 سال دولت سوریه توانست هواپیمای متجاوز اسرائیلی را نابود کند؛ اینکه خطری نیست. وی افزود: اسرائیل به این موضوع عادت کرده است که حریم هوایی سوریه را نقض و اهداف سوری را بمباران کند. در درگیری اخیر نیروهای نظامی سوریه توانستند پاسخ لازم را بدهند و این یک پیشرفت مهم و جدید است. مقامات اسرائیلی سعی دارند از این جنجال‌ها برای پوشاندن این پیشرفت استفاده  کنند. وی افزود: من فکر می‌کنم این یک سیگنال مشخص است که اسرائیل نمی‌تواند به این اقدامات ادامه دهد. وزیر امور خارجه درباره حضور نظامی آمریکا در سوریه نیز اظهار داشت: مرحله اخیر حضور آمریکا در سوریه مرحله بسیار خطرناکی است و معلوم است یک سیاست حساب نشده‌ای آمریکایی‌ها در سوریه اعمال می‌کنند. ظریف بیان داشت: آمریکا با تلاش برای اشغال برخی نقاط سوریه و استفاده ابزاری خیلی کوتاه‌بینانه از برخی اقلیت‌‌های این کشور به عنوان سربازان نیروی زمینی خودشان استفاده می‌کند که این استفاده ابزاری می‌تواند آثار دراز مدتی در خاطره تاریخی مردم سوریه ایجاد کند و باعث ایجاد تنش‌‌های داخلی در این کشور ‌شود. وزیر امور خارجه با بیان اینکه اقدامات آمریکا به تحولات بسیار خطرناک منطقه‌ای دامن می‌زند، گفت: همه اینها به دلیل سیاست‌‌های حساب‌نشده‌ای است که آمریکا دارد و تنها موضوعی که به آن فکر می‌کند نحوه مقابله با ایران در منطقه است که خود این یک سیاست خطرناکی را ایجاد کرده است. محمدجواد ظریف همچنین در اظهاراتی در باشگاه مباحثه والدای در روسیه تاکید کرد: ایران پایگاه یا حضور نظامی در سوریه ندارد. وزیر امور خارجه در این موسسه درباره نقش مشترک ایران و روسیه در سوریه گفت. ظریف با اشاره به تلاش‌‌های ایران و روسیه برای تحقق اهداف مشترک و برقراری ثبات و امنیت در منطقه تاکید کرد: اکنون می‌توانیم از شکست داعش در منطقه سخن بگوییم. داعش مناطق تحت سیطره خود را در عراق و سوریه از دست داده است اما تهدیدات ناشی از آن همچنان وجود دارد. وی افزود: برای حل مشکل تروریسم و افراط‌گرایی باید تلاش‌‌های جمعی مشترک آغاز شود. ما از عملکرد دولت‌‌های عراق و سوریه راضی هستیم. ظریف تصریح کرد: خشونت در یمن از آنجا نشأت گرفت که تصور می‌شد می‌توان از طریق راه‌حل نظامی به پیروزی رسید. ورود خشونت‌‌های یمن به چهارمین سال خود نشان می‌دهد نمی‌توان از راه نظامی موضوع را حل کرد بلکه حل موضوع از طریق گفت‌وگوی جامع، امکانپذیر است.

محمد نجارصادقی: فناوری بلاک‌چین با بستر تلگرام در راه ورود به ایران است؛ با ورود این فناوری به صورت عملی حاکمیت پولی بانک مرکزی، نظارت بر فضای ارتباطات کشور و نحوه اطلاع‌رسانی متحول خواهد شد.  به گزارش «وطن‌امروز»، تلگرام به طور رسمی به سمت بهره‌گیری از فناوری بلاک‌چین(بستر عرضه ارزهای دیجیتال و فناوری‌های نوین) حرکت می‌کند. پیش‌تر بارها درباره تبعات ورود این فناوری به فضای ارتباطات کشور هشدار داده بودیم. از دست دادن حاکمیت اقتصادی، عدم رهگیری ارتباطات و هرج و مرج اطلاعاتی از جمله مصائبی است که با ورود فناوری بلاک‌چین به ایران رخ خواهد داد. بر این اساس ادعای تلگرام مبنی بر ارائه بستری از این پیام‌رسان روی بلاک‌چین در حال عملی شدن است. نباید فراموش کرد که این اتفاق به معنای غیرقابل کنترل شدن تلگرام است. اساسا استارت‌آپ‌ها برای بهره‌‌‌گیری از ارزهای مجازی ابتدا آن را برای جذب سرمایه اولیه بین کاربران خود عرضه می‌کنند. این جذب سرمایه‌گذاری خاص ارزهای مجازی، یا در بورس یا در محیطی معرفی شده توسط خود استارت‌آپ رخ می‌دهد. بنا بر اطلاعات سایت رسمی بورس و تبادلات پولی آمریکا (SEC)، تلگرام در ایام اخیر سهام اولیه برای ایجاد ارز دیجیتال خود را ارائه کرده است و متقاضیان می‌توانند این سهام را خریداری کنند. این به معنای آن است که Gram یا پول ارز دیجیتال تلگرام در آینده‌ای نزدیک روی بستر این پیام‌رسان عرضه خواهد شد.
 وقتی بلاک‌چین با تلگرام به ایران می‌آید
تصور اینکه روزی تلگرام روی بلاک‌چین عرضه شود آنچنان دور از ذهن نیست، شاید حداکثر تا چند ماه آینده این اتفاق رخ می‌دهد، در حال حاضر نمی‌توان به صراحت گفت باید از آن روز بترسیم یا از آن استقبال کنیم اما مسؤولان باید بدانند چند اتفاق به طور حتم رخ خواهد داد: اول اینکه تسلط نهادهای امنیتی و نظارتی به کلی از روی پیام‌رسان اصلی کشور یعنی تلگرام از بین می‌‎رود و حتی امکان فیلتر کردن این فضا هم دیگر وجود نخواهد داشت! اگر در آن شرایط به دنبال کنترل این پیام‌رسان هستید باید به کلی اینترنت کشور را مسدود کنید که عملا غیرممکن است. در کنار این با ورود ارز دیجیتال تلگرام به فضای پولی کشور با توجه به اینکه بالغ بر 10 میلیون کسب‌وکار اینترنتی کوچک و بزرگ در این فضا وجود دارد، این ارز جای خود را بین کاربرانش باز می‌کند و به کلی حاکمیت اقتصادی بانک مرکزی بر تبادلات پولی کشور از بین می‌رود. از سوی دیگر تجربه استفاده از پول‌های مجازی در دارک‌وب‌ها(Dark Web) و دیپ‌وب‌ها(Deep Web)، شبکه تلگرامی را فضایی بی‌قید و بند می‌کند! دارک‌وب در آن شرایط در دستان 40 میلیون ایرانی است. بی‌راه نیست که آذری جهرمی، وزیر ارتباطات و فناوری اطلاعات بلاک‌چین را وسیله تغییر در سبک حکمرانی معرفی می‌کند. وی در این‌باره گفت: بلاک چین یکی از تغییرات شگرف دنیاست و باید با زیر و بم این تکنولوژی آشنا شد. وزیر ارتباطات و فناوری اطلاعات ارزهای دیجیتال را دگرگون‌ساز مفاهیم بانکداری، اینترنت اشیا را عامل تغییر سبک زندگی در آینده و بلاک‌چین را مسبب تغییرات در سبک حکمرانی کشورها دانست و گفت: «تمام زیرساخت‌ها در آینده وابسته به فضای مجازی هستند و این تغییرات به کشور ما هم راه پیدا می‌کند. یکی از راه‌های برخورد با این تغییرات وادادگی است و باید منتظر باشیم تکنولوژی بیاید و از مزایا و فرصت‌های آن استفاده کنیم، مانند سال‌های گذشته که چنین کاری انجام شده است؛ راه دیگر برخورد و مقابله با فضای مجازی است و هر دوی این راه‌ها یک نتیجه دارد که شکست است، این در صورتی است که ما مقابل این فضا چاره داریم و راه آن هم خلاقیت است. جهرمی گفت: شرایط برای شکوفایی خلاقیت جوانان مهیا نیست و رشد خلاقیت‌ها نیاز به زیست بوم دارد. کسانی می‌توانند جوانان را توانمند کنند که از این حوزه مانند بلاک‌چین شناخت داشته باشند، سوال اینجاست: آیا مسؤولان ما در همه ارکان از انقلاب چهارم صنعتی اطلاع دارند و می‌دانند توسعه اقتصاد دیجیتال چیست؟ وزیر ارتباطات معتقد است با آمدن فناوری بلاک‌چین و فناوری‌های مشابه، انقلاب صنعتی چهارم به طور حتم در دنیا رخ می‌دهد و اقتصاد دیجیتال بخش عمده‌ای از اقتصاد دنیا می‌شود. وی باور دارد که ایرانیان باید در این حوزه فعال شوند و از دنیا عقب نمانند.
بلاک‌چین چیست؟
فناوری بلاک‌چین خدمتی به استفاده‌کنندگان خود ارائه می‌دهد که با برداشتن تمرکز از روی مرکز (سرور یا مرجع) هر آنچه می‌خواهند در فضای مجازی منتقل کنند. در حال حاضر پیامی که در تلگرام توسط فرستنده ارسال می‌شود، ابتدا به سرور تلگرام می‌رسد و بعد به شخص گیرنده ارسال می‌شود، این یعنی سرور و مرکز تلگرام مانند گمرکی بین پیام‌هاست. این مرکز بودن باعث می‌شود تلگرام در هر لحظه‌ای که بخواهد اجازه ارسال پیام یا هر فعالیت دیگری را از یک کاربر بر اساس هویتی که دارد بگیرد یا نگیرد؛ بلاک‌چین خدمتی را ارائه می‌دهد که ارسال‌کننده پیام، دیگر پیامش در سرور نرود و مستقیم به دست گیرنده برسد. فناوری بلاک‌چین اساساً یک پایگاه داده توزیع شده از اسناد یا دفترکل عمومی از همه تراکنش‌ها یا رویداد‌های دیجیتال است که توسط اجزای تشکیل‌دهنده آن به شکل مشترک اجرا می‌شود. یعنی هر تراکنش در آن با توافق اکثریت اجزای سیستم محقق می‌شود و اطلاعاتی که یک بار وارد سیستم شده باشد، هرگز پاک نمی‌شود؛ به عبارت ساده‌تر در بلاک‌چین اطلاعات یک واقعه نه در یک سرور و با چک شدن و رجوع مداوم به آن سرور که در هسته‌های فراوانی که همانا کاربران آن سیستم هستند، نگهداری می‌شود و از این رو، قطع ارتباط سرور، منجر به قطع ارتباط شبکه نخواهد شد. وضعیت تلگرام را باید این‌گونه تشریح کرد که مدیران این نرم‌افزار قصد دارند اطلاعات این شبکه اجتماعی را بین کاربران نگهداری کنند که در این صورت، حتی با بستن ارتباط کاربران با سرورهای تلگرام هم نمی‌شود تلگرام را فیلتر یا مسدود کرد.
بانک مرکزی: ارزهای رمزینه نخرید، تمام!
بانک مرکزی در آخرین اطلاعیه خود درباره ارزهای مجازی اعلام کرد این بانک تاکنون بیت‌کوین و سایر ارزهای رمزینه و اینترنتی را به عنوان ارز رسمی معرفی نکرده و این بانک هیچ‌گونه فعالیت و مشارکتی در خرید و فروش این ارزها ندارد. پایگاه اطلاع‌رسانی بانک مرکزی با اشاره به انتشار اخباری در فضای مجازی درباره فروش ارز اینترنتی با مشارکت بانک‌مرکزی نوشته: در این‌باره لازم به تاکید است که نوسانات شدید ارزش ارزهای رمزینه و فعالیت‌های سوداگرانه از طریق بازاریابی شبکه‌ای و فعالیت‌های هرمی در قبال آنها باعث عدم اطمینان و بروز ریسک بالا برای آنها شده است. این پایگاه ادامه داد: به دلیل ریسک بالای خرید ارزهای رمزینه و فعالیت سوداگران در این عرصه، به سرمایه‌گذاران و هموطنان گرامی توصیه می‌شود بر اساس پیشنهادهای فریبنده سوداگران، سرمایه خود را در معرض ریسک قرار ندهند، چرا که امکان مالباختگی در آن وجود دارد. گفتنی است سازوکارهای کنترل و رصد نحوه عرضه ارزهای رمزینه با همکاری بانک‌مرکزی و سایر نهادهای ذی‌ربط، در حال انجام است و سیاست‌های بانک‌مرکزی در این‌باره پس از بررسی کامل موضوع، ابلاغ خواهد شد.

گروه فرهنگ و هنر: درحالی که فضای مجازی هنوز متاثر از صحبت‌‌های ابراهیم حاتمی‌کیا در اختتامیه جشنواره فجر بود و بسیاری از رسانه‌‌های زرد و زنجیره‌ای در پی تداوم تخریب او بودند، حاتمی‌کیا اما در مشهد و تهران به دیدار خانواده‌‌های شهدا  رفت و با آنها به تماشای «به وقت شام» ‌نشست. به گزارش «وطن‌امروز»، در همایش «حنجره سرخ» که در پردیس ملت تهران برگزار شد، خانواده شهدا از تلاش‌‌های ابراهیم حاتمی‌کیا تجلیل کردند. همایشی که در آن پیام حاج قاسم سلیمانی پیرامون فیلم به وقت شام و ابراهیم حاتمی‌کیا پخش شد، خانواده‌‌های شهدا از حرف دل‌شان سخن گفتند و حاتمی‌کیا صحبت‌‌های مفصلی پیرامون مسائل اخیر و دغدغه‌‌‌‌اش مطرح کرد.  
سینما درد شهدا را نمی‌فهمد
در ابتدای این مراسم، همسر شهید اسکندری پشت تریبون قرار گرفت و یادداشتی درباره شهدای مدافع حرم خواند که در بخشی از آن آمده بود: تاریخ باید بداند دفاع از حرم حضرت زینب دلیل نمی‌خواهد. جوانانی که امروز خبرساز می‌شوند پرچمدار عشق هستند. وی خطاب به حاتمی‌کیا بیان کرد: من آمده‌ام  بگویم سردار سینمای ایران! تو وابسته‌ای و این وابستگی مدال افتخار است. عمار سینمای ایران! تو فریاد بلند بغض‌‌های فروخورده من و خانواده‌‌های مدافع حرم شده‌‌ای. کسی چه می‌داند داغ دلتنگی ما را. سردار دردمند سینمای ایران! اگر سر و تن عزیزان ما توسط نامردان پیشکش امام حسین شد، تو دردی به دلت از آماج نامردی‌ها راه نده. سپس همسر شهید مدق، از شهدای 8 سال دفاع‌مقدس روی سن آمد و اظهار کرد: من کوچک‌تر از این هستم که اینجا بیایم و صحبت کنم. روزی می‌خواستند از زندگی ما فیلمی بسازند و فیلمنامه را دادند بخوانم اما دیدم که اصلا شبیه زندگی من و همسرم نیست و بیشتر شبیه فیلم‌‌های زمان شاه است ولی به ما گفتند اشکال ندارد، همه فیلم نباید شبیه زندگی شما و همسرتان باشد، الان اینجور فیلم را بیشتر می‌پسندند که این تصور به نظرم اشتباه است. وی افزود: هیچکس از تنهایی‌‌های ما خبر ندارد. همه فکر می‌کنند همه چیز خوب است اما کسی نمی‌داند وقتی غروب می‌شود چقدر دلتنگی سراغ ما می‌‌‌‌‌‌‌‌آید. هیچ‌کس نمی‌داند پسران شهدا وقتی تنها می‌شوند سراغ سنگ قبرهای یخ‌زده پدر می‌روند و وقتی این سنگ‌ها نباشد به شهدای گمنام سر می‌زنند. در این میان یک چیز باعث آرامش ما می‌شود و آن وجود عزیزانی مثل برادر ابراهیم است.
«به وقت شام»، دریچه‌ای جدید برای گفت‌وگو با غرب
نادر طالب‌زاده در بخش دیگر مراسم گفت: فیلم به لحاظ فنی پخته است، کار زیبای حاتمی‌کیا از این جهت برای من جذاب است که یک دریچه جدیدی برای گفتمان با دشمنان انقلاب و غرب باز کرد. من به این فکر می‌کردم که «به وقت شام» برای مراکز فرهنگی غرب هم فیلم مهمی است و درباره این فیلم صحبت می‌کنند. از اساتید مهم غرب می‌خواهم درباره این کار در دانشگاه‌ها صحبت کنند. حاتمی‌کیا ثابت کرد که می‌توان با زبان هنر اعتقادات‌مان را به تصویر کشید. وی همچنین اظهار داشت: «به وقت شام» دروازه جدیدی برای این گفت‌وگوهاست. از کسانی که از حاتمی‌کیا حمایت کردند تشکر می‌کنم. ما از اول انقلاب افراد تلخ‌گو را تجربه کرده‌ایم، آنها از این کار عصبانی هستند.
مسأله‌ام  بزرگ‌تر از مسائل صنفی سینماست
حاتمی‌کیا در این مراسم اظهار داشت: حرف آنچنان گفتنی از من برنمی‌‌‌‌‌‌‌‌آید و وقتی جلوی شما می‌ایستم زبانم بند می‌‌‌‌‌‌‌‌‌آید. دیروز در مشهد هم همین اتفاق افتاد و در دل می‌گفتم کاش بتوانم حرف بزنم. وی افزود: «به وقت شام» ذره‌ای است از آنچه در منطقه سوریه و عراق گذشته است. محبت عزیزان است که من را به‌خاطر آن می‌بخشند، اگرنه فیلم را آنقدر عجیب و غریب نمی‌بینم و هنوز در حال مشق کردن هستم. وی با اشاره به اینکه صحنه‌‌‌هایی از فیلم برای بچه‌‌های زیر ۱۳ سال خوب نیست، توضیح داد: من وقتی فیلم می‌ساختم فکر نمی‌کردم روزی برسد که چنین تصاویری ضبط کنم ولی وقتی جنگ سوریه و عراق شروع شد دیدم جنگ ما در آنجا رنگ می‌بازد زیرا این جنگ بسیار پیچیده‌‌‌‌‌‌تر و غریبانه‌‌‌‌‌‌تر است. حاتمی‌کیا با عنوان اینکه گاهی کار دوستان مستندساز را می‌بیند و با خود می‌گوید نمی‌شود از این لحظات گذشت، گفت: در رسانه‌ها می‌بینم سروصداها درباره حرف‌‌های من شدت گرفته است در حالی که من کلاً 3 دقیقه حرف زدم و توفانی به‌پا شد. یکی می‌خواهد من را به چپ و راست وصل کند، یکی می‌خواهد افشاگری کند، نمی‌دانم نان چه کسی را از سفره‌‌‌‌اش برداشته‌ام که غضب می‌کنند. وی افزود: فکر می‌کنم جشنواره انقلاب باید به این مسائل توجه نشان دهد، باید داوران التزام خود را به انقلاب نشان دهند، مثل زمان انتخابات که از نامزدها درباره التزام‌شان به انقلاب می‌پرسند. من اینها را برای شخص خاصی نمی‌گویم زیرا سال‌هاست که این اتفاقات می‌افتد و من از این مسیر رد شده‌‌ام. من هنگامی که آن حرف‌ها را می‌زدم 20 ثانیه قبلش نمی‌دانستم می‌خواهم این حرف‌ها را بگویم اما به یکباره فکر کردم باید بگویم. من انرژی خودم را از خانواده شهدا می‌گیرم و خجالت می‌کشم که نمی‌توانم سالی یک فیلم بسازم تا به آنها نزدیک شوم. کارگردان
«به وقت شام» با اشاره به اینکه در فیلم به فاطمیون و... پرداخته نمی‌شود اما حرف‌های‌شان گفته می‌شود، توضیح داد: من بی‌دلیل سراغ این سوژه به این شکل نرفتم بلکه خیلی تحقیق کردم تا فیلم را بشود در منطقه مطرح کرد. این غربت بچه‌‌های ما است که هرچیزی را نمی‌توان گفت. حاتمی‌کیا خطاب به خانواده شهدا با اشاره به اینکه به دعای خیر شما نفس می‌کشم اگرنه گاهی خسته می‌شوم، گفت: عالم مجازی عالم وهم است و جدی نیست، گاهی می‌ترسم آتشی که پیش می‌‌‌‌‌‌‌‌آید عزیزان دیگر را اذیت نکند. وقتی برخورد خانواده شهدا را می‌بینم دلم قرص می‌شود که همچنان باید فیلم ساخت. وی در پایان عنوان کرد: من با همکاران خودم حرفی ندارم و اصرار دارم نگاهم فارغ از نگاه صنفی باشد. مسأله بزرگ‌تر از این است که گرفتار مسائل صنفی شوم. اینجا مسیر گذر است و گاهی تنها هورایی برایت می‌کشند. خدا کند آن سوی مسیر بتوانیم سرمان را بالا بگیریم.
 

بخشی از پیام حاج قاسم سلیمانی درباره «به وقت شام»
حاتمی‌کیا بسیار کار ارزشمندی انجام داده و با هنرمندی خاص گوشه‌ای از واقعیت تلخ را نشان داده است. او خدمت بزرگی کرده به کسانی که دفاع کرده‌‌‌اند. مردم با تماشای این فیلم به خطر بزرگی که بشر را تهدید می‌کند پی می‌برند. این فیلم آگاه‌‌سازی می‌کند. به فکر متعالی او تعظیم می‌کنم و به افرادی که او را کمک کردند می‌گویم که کار شایسته‌ای کرده‌‌‌اند. «به وقت شام» یکی از بهترین فیلم‌‌‌هایی است که در بخشی از ابعاد صددرصد به واقعیت نزدیک است. آنچه در فیلم برای من تداعی صحنه‌‌های واقعی بود صحنه سر بریدن‌‌های جمعی بود. دوم صحنه آوارگی و مظلومیت‌‌های سوری‌ها و عراقی‌ها بود. این فیلم به‌رغم اینکه من این صحنه‌ها را دیده‌ام  مرا به گریه انداخت. من از طرف همه مجاهدان از حاتمی‌کیا و کسانی که او را کمک کرده‌‌اند تشکر می‌کنم زیرا او از مدافعان حرم دفاع کرده است.

حسن رضایی: جاسوسی به‌رغم ظاهر مشمئزکننده‌اش، به طور مطلق، امری منفی و بد نیست. در واقع خوبی و بدی و حتی نامگذاری فعل جمع‌آوری اطلاعات محرمانه، بستگی به این واقعیت دارد که شما در کدام سوی یک جنگ اطلاعاتی قرار گرفته باشید. رسم بر این است که معمولاً عموم جامعه به دلایل متعدد از محتوا، سرنخ‌ها و شبکه‌های مرتبط با یک سرپل کشف شده توسط دستگاه‌های اطلاعاتی آگاه نشوند. چنین است که دولت استعمارگر انگلیس به عنوان پرسابقه‌ترین و متبحرترین دولت شناخته‌شده در امر جاسوسی، اطلاعات مربوط به برخی پرونده‌های اطلاعاتی را بعضاً با وجود گذشت 100 سال از وقوع آن نیز در اختیار شهروندان خود هم قرار نمی‌دهد. منطق دست زدن به چنین اقداماتی نیز روشن‌تر از آن است که محتاج توضیح باشد!
بنا بر یک اصل شناخته شده، کشف یک سرپل اطلاعاتی، همواره مصداق دیده شدن نوک یک کوه یخ است که کشف تمام اجزای آن، اولاً محتاج حفاظت اطلاعات کشف شده و ثانیاً محتاج  وفاق و همراهی ملی دستگاه‌ها، رسانه‌ها و افکار عمومی کشور هدف در بازه انجام عملیات ضدجاسوسی خواهد بود.
مساله کشف یک شبکه جاسوسی ریشه‌دار و عظیم به سرفرماندهی یکی از اعضای هیات علمی دانشگاه امام صادق(ع) اما این روزها جنجال زیادی در رسانه‌های ایرانی به راه انداخته است. چهره‌های سیاسی و رسانه‌های شناخته شده اصلاح‌طلب به روشنی اراده کرده‌اند به‌رغم اذعان دستگاه‌های امنیتی و قضایی کشور به جرائم محرز «کاووس سیدامامی» در حوزه امنیت ملی، از او چهره‌ای مظلوم در نزد افکار عمومی بسازند.
ساده دیدن چنین واقعیتی، به دلایل متعدد، سخت و حتی غیرممکن است. تمرکز آتش رسانه‌ها و چهره‌های اصلاح‌طلب روی دستگاه‌های امنیتی کشور، آن هم در زمانی که منطقاً باید به عنوان یک ایرانی، مشغول سپاسگزاری از سربازان گمنام امام زمان(عج) برای کشف چنین شبکه جاسوسی قدرتمند و معظمی باشند، می‌تواند معانی تلخی در دل خود داشته باشد. مساله وقتی تلخ‌تر می‌شود که یک نماینده اصلاح‌طلب از تریبون مجلس شورای اسلامی، نمایش راهروهای زیرزمینی محل استقرار جواسیس در منطقه دروس تهران به وسیله رسانه ملی را نیز مصداق تجاوز به حریم خصوصی شهروندان معرفی می‌کند!  
پرواضح است نمایش عمومی چنین تصاویری در مرحله نخست یک عملیات ضدجاسوسی، مصداق بارز درز اطلاعات حساس است.
فشار رسانه‌ای اصلاح‌طلبان در حمایت از شبکه جاسوسی فوق اما ظاهراً به حدی بوده است که مسؤولان دستگاه‌های امنیتی کشور مجبور شده‌اند برای روشن شدن گره‌های ذهنی افکار عمومی، دست خود را پیش دستگاه‌های امنیتی بیگانه رو کنند. رسانه‌ها و چهره‌های اصلاح‌طلب اما باز هم دست‌بردار نیستند و ظاهراً قصد دارند افکار عمومی را به صورتی مهندسی کنند که تمام‌قد پشت تیم جاسوسی کشف شده و در مقابل سربازان جان بر کف حافظ امنیت کشور قرار بگیرند. پرواضح است صورت دادن چنین واکنشی در مواجهه با یک پرونده جاسوسی عظیم، هرگز عادی نیست. مساله از دو حالت خارج نیست: گمانه اول این است که شبکه قدرتمندی که به طرفه..‌العینی توانسته عکس یوز ایرانی را بر لباس تیم‌ملی فوتبال کشور بچسباند، مشغول دفاع رسانه‌ای همه‌جانبه از خود، خریدن زمان و بستن دستان دستگاه‌های امنیتی کشور است.
شواهد ماجرا البته به هر عاقلی می‌گوید این تنها یک گمانه نیست و پشت این هجمه رسانه‌ای عظیم، حتماً دست‌های قدرتمند و ترسیده‌ای در کار است!
گمانه دوم اما آشناتر از آن است که دستیابی به آن، محتاج تحلیل‌های پیچیده و خرج کردن فسفر زیادی باشد. عباس عبدی، تحلیلگر شناخته شده اصلاح‌طلب، اردیبهشت‌ماه 94، دلیل رفتارهای ضدامنیت ملی اصلاح‌طلبان در مساله سوریه و توهمات امثال تاجزاده در محکوم کردن مکرر حضور مستشاری در آن کشور را چنین توضیح می‌دهد: «یکی از بدترین ویژگی‌ها که موجب رکود فکری در میان اصلاح‌طلبان شده است، حب و بغض افراطی شکل گرفته میان آنان است... اینکه آنان با یک چیز، بد یا خوب باشند و در نتیجه هر پدیده‌ای را حول محور بد یا خوب بودن با آن تحلیل کنند، نتیجه‌ای جز جمود فکری و تحلیلی ندارد».
عبدی در ادامه می‌نویسد: «یک نمونه کوچک آن تحلیلی است که بسیاری از آنان [اصلاح‌طلبان] پس از حوادث سوریه نسبت به مسائل این کشور و مواضع ایران در آنجا داشتند و بدون در نظر گرفتن واقعیت‌های سوریه و نیز منافع ملی کشور در کنار عربستان و ترکیه قرار گرفتند!» حالا هم اصلاح‌طلبان تنها به دلیل آنکه ظاهراً شاهکار کشف شبکه جاسوسی اخیر کار اطلاعات سپاه بوده، دوست دارند ولو به قیمت قرار گرفتن در کنار سیا، موساد و ام‌آی‌سیکس، افکار عمومی را در جهت مخالفت با آن مهندسی کنند. چنین ادعایی البته باز هم به معنای دست نداشتن همکاران شبکه کشف شده در فضای رسانه‌ای این روزهای رسانه‌های اصلاح‌طلب نیست و به نوعی ساده‌سازی ماجرا تلقی خواهد شد. حجم پرونده‌های اطلاعاتی سال‌های اخیر و تعدد جاسوسان دستگیر شده بغل گوش مقامات ارشد دولت، در تاریخ 40 ساله جمهوری اسلامی بی‌سابقه بوده است.
دلیل تبدیل کشور به بهشت جاسوسان البته چندان پیچیده نیست. دکتر مهدی گلشنی، استاد فیزیک و فلسفه علم دانشگاه صنعتی شریف اخیراً گفته است: «مسؤولان دانشگاه بشدت شیفته اغیار هستند. ببینید در سال‌های اخیر چقدر تفاهمنامه با دانشگاه‌های دیگر بسته شده است؟ با دانشگاه مونیخ تفاهمنامه بسته‌اند برای اعزام نیرو جهت دوره‌های مشترک. تمام هزینه‌ها را هم آنها (مونیخ) می‌دهند. چرا؟ مگر عاشق چشم و ابروی ما هستند؟» اینجا اما مشاور فرهنگی رئیس دولت به‌رغم داشتن سابقه سنگین اطلاعاتی توئیت می‌کند: «نه جامعه‌شناسان دین خودکشی می‌کنند و نه حامیان حیات وحش!» خلاصه آنکه به هر دلیلی، بساط انحراف افکار عمومی از واقعیت موضوع داغ است. خودکشی جاسوسی که جرمش محرز و اثبات شده، چه به دلیل حرفه‌ای بودن شخص او، چه به دلیل قصور مامور مانیتورینگ، به سود اسلام و مسلمین نبوده است! اصلاح‌طلبان و دولتی‌ها اما به جای تاسف خوردن برای دفن اطلاعات ارزشمند یک شاه‌مهره، دوست دارند همدوش جاسوسان، به اسلام و مسلمین حمله کنند. تاریخ در این زمینه قضاوت خواهد کرد!
 

حسین قدیانی: نیروی انتظامی! یا به عبارت بهتر «نیروی مظلوم انتظامی»! همان نیرو که در مصاف با فتنه‌ها و فرقه‌ها، همیشه مظلوم واقع می‌شود! لب مرز و وسط شهر ندارد؛ مظلومیت، شاه‌بیت قصه این نیروی حافظ امنیت است! هم شهید می‌دهد، هم متهم می‌شود به خشونت! هم عمدتا با بسته‌ترین دست ممکن به نبرد با حرامی‌ترین فتنه‌گران و وحشی‌ترین فرقه‌ها می‌رود، هم مواجه می‌شود با مغرضانه‌ترین تحلیل‌ها! و کنایه‌آمیزترین عکس‌ها! چگونه از یاد ببریم دفاع عناصر همین فرقه سراسر فتنه حقیقتا وحشی را از بعضی‌ها و در همین انتخابات اخیر؟! چگونه از یاد ببریم که تا همین چند وقت پیش، مدام توئیت می‌زدند علیه نیروی انتظامی و له فرقه مذکور؟! چگونه از یاد ببریم به بهانه انسان‌دوستی و رعایت حقوق اقلیت، عالیجنابان مدعی اصلاحات و داعیه‌دار نرمش، با سران همین فرقه تروریست، عکس یادگاری می‌انداختند و طلبکارتر و پرروتر و وقیح‌تر می‌کردند این نابخردان دشنه در دست را؟! گرای جان جوان 20 ساله نیروی انتظامی را چه تصاویری و چه تفاسیری و چه تحلیل‌هایی و چه توئیت‌هایی دادند به این آدمکشان بی‌رحم که این فجایع را آن هم در پایتخت مملکت به‌بارآورند؟! جماعت، توهم زده‌اند که با ابراز 2 تا نظر، مخالف نظرات قبلی‌شان، ما فراموش می‌کنیم آن همه تصویر را و آن همه تفسیر را و صدالبته آن تیتر یک را که با افتخار، از حمایت سرکرده این فرقه از سران فتنه، منتشر شده بود! در ورای این رخدادهای بسیار تلخ شب‌های گذشته، شاهد تمنایی عمومی و خواهشی ملی از مقامات دولتی بوده‌ایم که واقعا دیگر بس است جوان مدافع امنیت شاغل در نیروی انتظامی را این همه دست‌بسته به مصاف وحشی‌ترین فرقه ممکن فرستادن! قطعا در این‌باره، شورای تأمین و اساسا دولت محترم، با جدی‌ترین پرسش‌ها روبه‌رو هستند و باید برای آحاد جامعه توضیح بدهند که چرا با وجود تکرار مکرر و سابقه دنباله‌دار وحشی‌گری‌ها و زبان‌نفهمی فرقه مدنظر، باز هم در مصاف 2 شب پیش، بچه‌های مظلوم نیروی انتظامی را آن همه مظلوم و غریب، به دل نبرد با این داعشی‌های مثلا وطنی فرستادند؟! پرسش البته بسیار است؛ چرا آمریکای مدعی حقوق‌بشر، از داعش خارجی و داعش داخلی و ایضا از جماعت موسوم به اصلاح‌طلب، دفاع همزمان می‌کند؟! و چرا داعش خارجی و داعش داخلی، سر بزنگاه‌ها به دفاع از جماعت مدعی اصلاحات، بلند می‌شوند؟! و چرا سران اصلاحات و سیدحسن خمینی و امثالهم، آن همه علاقه داشتند که رجالگان فرقه مورد بحث را تحویل بگیرند؟! غیر از آن است که پیام آن همه تحویل گرفتن‌ها و آن همه تصاویر و آن همه تفاسیر، به سران فرقه وحشی مدنظر، این است که «نترسید! نترسید! ما همه با هم هستیم»؟! آری! فتنه و فرقه 2 لبه یک قیچی هستند که اولی با قلم، قدم می‌زند و دومی با قمه! و این وسط، گوشت قربانی، نیروی مظلوم انتظامی است که همیشه خدا هم بدهکار است! مظلومانه، شهید می‌دهد و غریبانه، امنیت را برقرار می‌کند؛ در حالی که به‌خاطر کم‌لطفی دولت یا ناظر بر شارلاتان‌بازی زنجیره‌ای‌ها و سران اصلاحات و حتی می‌خواهم بگویم؛ ناشی از جبر روزگار، هرگز مصاف برابری با جبهه مشترک فتنه و فرقه ندارد! که می‌بینیم سگ‌های هار، رها هستند و سنگ‌ها بسته‌اند! که نیروی انتظامی، شهید می‌دهد و همین 2 شب پیش دیدیم در حالی امنیت را دوباره مستقر کرد که حتی به یک نفر از افراد فرقه مذکور، آسیب جانی وارد نکرد! و آنوقت مظلومیت نیروی انتظامی را ببین که حتی من و ما هم در هزاران متن شهدایی که می‌نویسیم، عمدتا شهدای مظلوم و غریب نیروی انتظامی را فراموش می‌کنیم! و این در حالی است که به شهادت آنچه در بالا نوشتم، گاهی جنگ با داعش داخلی از جنگ با داعش خارجی سخت‌تر است! که اینجا عناصری با پرچم اصلاحات- چه واژه غریب و مظلومی!- اندک ترسی از فالوده خوردن با سران فرقه کذا ندارند هیچ، نام این دغل‌بازی خود را حمایت از حقوق چه و چه هم می‌گذارند! گویی «حقوق» اینها، اذن قمه‌کشی و آدم‌کشی و ارعاب می‌دهد! لطفا بردارید این لقب «اصلاح‌طلب» را از روی خود! شما همان جماعتی هستید که رنگ لوگوی روزنامه خود را با پرچم تکفیری‌ها ست کردید؛ حتی سمت و سوی تیتر یک‌تان را با زردی سبیل این آدمکش‌ها! و افتخار کردید به حمایت آنها از خودتان و ایضا به حمایت خودتان از آنها! و اگر این همه بی‌شرفی در رفتار و گفتار شما موج می‌زند، نه عجب که فردای شهادت سردار نیروی قدس سپاه ما، آن تیتر وقیحانه را بزنید و «شهید» را «کشته» جا بزنید!
و اما سخنی با دولت! اقتصاد را که ظاهرا ول کرده‌اید به امان کدخدا؛ اقلا مراقب امنیت این ملت باشید! والله مایه ننگ است که در موسم انتخابات، به گونه‌ای سخن بگویید که از گروهک منافقین تا داعش خارجی و تا همین داعش داخلی، دوره بیفتند در حمایت از شما! این جانیان، در آخرین نمونه از جنایات خود، ندیدید که چگونه در خیابان پاسداران، پاسداران امن و امان این مردم را به شهادت رساندند؟! والله مایه ننگ آدمی است چنین جانیانی، حامی‌اش باشند! خدایا! گویا مرز و شهر و فتنه و فرقه ندارد؛ ما هر کجا که شهید می‌دهیم، در اوج مظلومیت است! خودت هوای خون بچه‌های ما را داشته باش که به قول «روح خدا» ما جز تو، کسی را نداریم و جز تو، نخواسته‌ایم هم کسی را داشته باشیم! بشنو! این حکایت غریبانه شهادت یاران باوفا و سربازان باصفای امن و امان این آبادی است! سلام و درود تو‌ ای خدا، ‌ای خدای علی مظلوم و ‌ای خدای زهرای مظلومه، بر شهدای نیروی مظلوم انتظامی که شر تأمین امنیت در شهر، مظلوم‌ترشان کرده...