|
۳۵ درصد فرش تولیدی روی دست تولیدکنندگان میماند
خزان هنر ۶۰۰ ساله فرش دستباف خراسانجنوبی
فرش خراسانجنوبی با بیش از 6 قرن قدمت با مشکلات زیادی دستوپنجه نرم میکند که نیازمند توجه مجلس و دولت است. در شرایط کنونی که کمبود آب، منابع درآمدی روستاییان را از بین برده، بافت قالی میتواند راهی برای ادامه زندگی در روستاها باشد اما این روزها دارهای قالی آهنگ زندگی نمینوازد و بهرغم اهمیت این هنر کهن، مصائب زیادی بر تار و پود آن گره خورده و بافندگان از مشکلاتی مانند نبود بیمه و بازار فروش رنج میبرند. اکنون شرایط به گونهای شده که بافندگان نه به میل باطنی بلکه از ترس قطع بیمه خود این صنعت را ادامه میدهند. در حال حاضر از ۵۰ هزار بافنده در استان خراسان جنوبی تنها 4200 نفر تحت پوشش بیمه هستند و این امر نارضایتی بسیاری از بافندگان را فراهم کرده است. متاسفانه کلاف سردرگم مصائب بافندگان سالهاست بین دستگاههای متولی گره کور خورده است و فردی دلسوز برای این هنر چندین ساله به میدان نمیآید. به نظر میرسد اجرای طرحهای پیشنهادی از سوی تولیدکنندگان فرش بتواند بخشی از هزینههای تولید این کالا را کاهش داده و دست دلالان را کوتاه کند اما افسوس این پیشنهادات نیز طی ۱۴ سال گذشته نتوانسته بین مسؤولان جایگاهی برای اجرا پیدا کند و تا امروز روی میز مسؤولان خاک میخورد. یکی از بافندگان فرش دستباف خراسانجنوبی در گفتوگو با مهر، بیان کرد: از ۱۰ سالگی در کار بافندگی هستم و مخارج زندگیام از این راه تامین میشود. قلیزاده بیان کرد: در حال حاضر تمام منابع درآمدی مانند کشاورزی و دامداری در روستاها از بین رفته و تنها امیدمان فرش است. وی با بیان اینکه متاسفانه فرش بازار خوبی ندارد، افزود: در حال حاضر فرشهای خود را در انبار نگه داشته و از فروش آنها خودداری کردهام، چرا که با قیمت پایین خریداری میشود. قلیزاده بیمه را از دیگر مشکلات پیشروی بافندگان فرش استان دانست و گفت: از مسؤولان خواستاریم این هنر چند 100 ساله را حمایت کنند تا از رونق نیفتد. رئیس اتحادیه بافندگان فرش دستباف خراسانجنوبی نیز در اینباره بیان کرد: تولید فرش در خراسان جنوبی به ۶۰۰ سال قبل بازمیگردد. محمدحسین کامیابی با بیان اینکه در حال حاضر ۵۰ هزار بافنده در شهرها و روستاهای خراسانجنوبی فعالیت میکنند، افزود: این بافندهها سالانه به طور متوسط ۱۵۰ هزار مترمربع فرش تولید میکنند. وی با اشاره به مشکلات پیشروی بافندگان بیان کرد: بیمه یکی از مشکلات مهم پیش روی بافندگان بوده به گونهای که تنها 4200 نفر بیمه هستند. کامیابی افزود: همچنین بافندگان در صورت عدم پرداخت حق بیمه، مشمول جریمه نمیشوند بلکه از لیست بیمهای خارج میشوند. رئیس اتحادیه بافندگان فرش دستباف خراسانجنوبی بیان کرد: امید است قانونی جدید در راستای رفع مشکلات بیمهای فرش لحاظ شده یا بودجهای برای این امر در نظر گرفته شود. وی نبود بازار فروش را از دیگر مشکلات فرش دستباف استان دانست و اظهار کرد: در گذشته ارسال به دوستان
بزرگترین تأمین مالی در بازار سرمایه از طریق بورس تهران
بزرگترین تامین مالی بخش خصوصی در بازار سرمایه با پذیرهنویسی صکوک ایرانخودرو به مبلغ 7 هزار میلیارد ریال در سال گذشته در بورس تهران رقم خورد. همچنین ارزش بازار اوراق بدهی که میزبان 29 اوراق مختلف مشارکت، صکوک و گواهی سپرده است از 110 هزار میلیارد ریال فراتر رفت. علاوه بر این با هدف امکان مدیریت ریسک، 2 صندوق قابل معامله در اوراق با درآمد ثابت، پذیرش و معامله شد. ارزش صندوقهای قابل معامله با 11 صندوق بیش از 9 هزار میلیارد ریال است. کل تامین مالی انجامشده در سال 1396 از روشهای مختلف شامل عرضه اولیه، اختیار فروش تبعی، اوراق بدهی، صندوقهای قابل معامله و افزایش سرمایه بیش از 200 هزار میلیارد ریال بوده است. با اجرایی شدن افزایش سرمایههای بورس تهران در نهایت سرمایه بورس تهران به 150 میلیارد تومان افزایش یافت. در سالی که گذشت شاهد پیشرفت مناسب در پروژه احداث ساختمان جدید بورس بودیم، طبق برنامهریزی انجام شده در سال 97 انتقال به این ساختمان به عنوان یک نماد ملی آغاز خواهد شد. بورس تهران گستردهترین توزیع جغرافیایی شبکه معاملاتی بازار سرمایه را در اختیار دارد و در 22 منطقه کشور در قالب تالار و دفاتر منطقهای حضور دارد و به منظور گسترش فرهنگ سرمایهگذاری گامهای اساسی را برداشته است. همچنین طی سال96، دو همایش جذب سرمایهگذار خارجی برای تامین مالی بینالمللی شرکتهای ایرانی برگزار شد. بازار سرمایه در سال 97 شاهد تداوم فعالیتهای نوآورانه بورس تهران خواهد بود. برنامههای سال 97 شامل عرضه قرارداد سلف سهام و قرارداد آتی سبد سهام برای ارتقا و توسعه ابزارهای معاملاتی، همچنین بررسی شناخت گواهی با عملکرد بالا در بورسهای اوراق بهادار، بررسی شناخت گواهی جایزه در بورسهای اوراق بهادار و بررسی انتشار اوراق بهادار مبتنی بر مطالبات شرکتهای فعال در صنعت لیزینگ به منظور توسعه ابزارهای نوین مالی انجام میشود. ارسال به دوستان
اخبار
مازندرانیها مدیریت مصرف برق را مورد توجه قرار دهند ارسال به دوستان
نحوه توزیع بحران توسط آمریکا؛ از سوریه تا افغانستان
فرشاد گلزاری: نمایان شدن پرچمهای سیاه داعش در افغانستان موضوعی است که توجه بسیاری از رسانهها و مطبوعات داخلی و خارجی را طی ماههای اخیر به خود جلب کرده است. حدود 2 سال پیش بود که اخبار ضد و نقیضی مبنی بر یارگیری توسط این گروه تکفیری- تروریستی در شمال و شرق افغانستان منتشر شد و به یکباره شاهد روی کار آمدن «ولایت خراسان» در کشور همسایه خود یعنی افغانستان بودیم. در طول این مدت تحلیلهای متعددی از پایهگذاری داعش در افغانستان که گاه درست یا نادرست بود، در فضای رسانهای کشور منتشر شد و ستون فقرات این مطالب را باید درگیری طالبان و داعش دانست. این موضوع اگرچه مهم به نظر میآید اما نمیتوان آن را اصل ماجرا به حساب آورد، چرا که انتقال عناصر داعش از غرب آسیا به افغانستان تنها به همین یک موضوع خلاصه نمیشود، بلکه هدف اصلی بهم ریختن جغرافیای «آسیای مرکزی» و خلق بحران جدید توسط واشنگتن است. در این بین، هممرز بودن روسیه با همسایگان افغانستان که امروز از آنها به عنوان جمهوریهای جدا شده از شوروی سابق نام برده میشود، یکی از موضوعاتی است که تهدید داعش برای مسکو و امنیت ملی آن را مهم جلوه میدهد. به علاوه راهبرد آمریکا و ورود اروپا به مذاکرات صلح افغانستان تا امروز کارآمد نبوده و شاهد ادامه ناامنی و بهمریختگی امنیتی در این کشور هستیم. این موضوع نهتنها در میانمدت و بلندمدت میتواند امنیت منطقه آسیای مرکزی و همسایگان افغانستان را تهدید کند، بلکه در آستانه برگزاری جامجهانی 2018 میتواند برای روسیه هم مشکلساز شود. برای درک بهتر اوضاع سیاسی ـ امنیتی افغانستان و پاسخ به برخی سوالات که برآمده از حضور داعش و همچنین راهبرد آمریکا در افغانستان است، با «لوان جاگاریان» سفیر فدراسیون روسیه در تهران به گفتوگو پرداختیم.
آیا تمام موانع صلح به دلیل راهبردهای بلاتکلیف آمریکا در افغانستان است یا اینکه مشکلات دیگری هم وجود دارد؟ ارسال به دوستان
تغییر استراتژی الزامی است
مهدی محمدی: اردیبهشت و خرداد، 2 ماه مینگذاری شده در سال 97 است. برجام، ارز، منطقه (با تمرکز بر سوریه) و تحریم، 4 حوزهای است که تلاش خواهد شد در آنها بحران ایجاد شود. تبدیل مساله به بحران، غیرقابل حل نشان دادن موضوعات، ایجاد تبعات امنیت ملی برای موضوعات و در نهایت روی میز گذاشتن راهحلهایی از جنس سازش، مهمترین پدیدههایی است که با آنها مواجه خواهیم بود. در همه این موارد مساله اصلی از دید کسانی که بیرون از ایران درصدد تجمیع بحرانها در ماههای اولیه سال هستند، گروگان گرفتن افکار عمومی ایران و ایجاد حس بنبست، تهدید و فروپاشی است. جنگی که در هفتههای آینده با آن مواجه خواهیم بود جنگ روایتهاست، به این معنا که خود مسائل، به میزان روایتی که از آنها خواهد شد مهم نیستند. به تعبیر دیگر، منازعه ذهنی و ادراکی که در راه است، بسیار مهمتر از منازعه راهبردی، اقتصادی یا سیاسی خواهد بود. عامل دومی که آمریکاییها روی آن حساب کردهاند، شبکه همکار غرب در ایران و مشخصا اصلاحطلبان رادیکالی هستند که اخیرا همه مرزها میان خود و نتانیاهو، بنسلمان و ترامپ را برداشتهاند و همان حرفهای آمریکا را عینا در داخل تکرار میکنند. آمریکا بشدت به این شبکه همکار نیاز دارد تا فشار خارجی را به مطالبه سازش و تسلیم در داخل ترجمه کند. بخشی از این شبکه در میان مرتبطان دولت و مشخصا افراد فعال در مرکز بررسیهای استراتژیک ریاستجمهوری و بخشی هم در بیرون دولت، سازمان پیدا کرده است. تجربه پرونده هستهای هم بخوبی نشان میدهد فشارها از زمانی «اثر» کرد که یک جریان داخلی شروع به خلق همان دوقطبیهایی در داخل کرد که آمریکا میخواست. اکنون آمریکا نیاز به کسانی دارد که خطر کنند و برنامه موشکی و منطقهای ایران را زیر سوال ببرند و از آن مهمتر در برنامه موشکی و منطقهای به جای ایران حق را به ترامپ و نتانیاهو بدهند. با تاسف باید گفت کسانی در ایران پیدا شدهاند که این نقش را بازی کنند و تا زمانی که به این خیانت آشکار پایان داده نشود، جلوی برنامه آمریکا در ایران را نمیتوان گرفت. تحریم و فشار اکنون جاده صافکنهایی در داخل ایران دارد که اگر لازم باشد حاضرند در تانک آمریکایی بنشینند و وارد تهران شوند. اجماع ملی در طرد این خائنان و قاطعیت در مقابله با آنها عنصر ضروری هرگونه برنامهریزی برای کنترل بحران در آینده است. مرور مولفههای این فضا تردیدی باقی نمیگذارد که دولت آقای روحانی اگر واقعا خواهان مدیریت بحرانهاست باید تغییر پارادایم دهد. پارادایمهای پیشین که به موضوعات امنیت ملی به عنوان ابزار چانهزنی سیاسی نگاه میکرد و همه شرکا را در غرب و همه فرمولها را در برجام خلاصه میکرد به بن بست رسیده است. اگر دولت یک بار دیگر گزینههای خود را مرور کند خواهد دید امید به گرفتن نتیجه از فشار، مهمترین عامل بحرانهای جدیدی است که آمریکا در تدارک آن است و اگر این امید کنترل یا زایل شود، زیرساخت تئوری جدید فشار فروخواهد پاشید. دولت اکنون باید قبل از هر کار در شرکای داخلی و خارجی خود تجدید نظر کند و پارادایمهای غیربرجامی در طرح سیاست خارجی خود را جدی بگیرد. آن زمان است که خواهد دید مسائل چندان هم غامض نیست. و در نهایت اینکه اکنون زمان اجماع ملی است و اجماع ملی رخ نخواهد داد مگر اینکه مرزها با دشمن شفاف شود و مدعیان وحدت ملی دست از نمایندگی سخنان آمریکا درون کشور بردارند. اگر آمریکا از ایجاد شکاف در ایران ناامید شود، گزینههای فشار و تحریم دچار بحران راهبردی خواهد شد. ارسال به دوستان
اخبار
مسابقات ربوکاپ آزاد ایران با حمایت بانک ملت برگزار شد ارسال به دوستان
|
|
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
|