|
رئیس هیأت مدیره بنیاد برکت از اجرای طرحهای اجتماعمحور برای اشتغالزایی انبوه در کشور خبر داد
ایجاد 10 هزار شغل در 34 شهرستان
بنیاد برکت وابسته به ستاد اجرایی فرمان حضرت امام(ره) تا پایان سال 97 از طریق اجرای طرحهای اجتماعمحور «مهتاب» (مدل هادی تلاش اقتصادی برکت)، «آسمان» (آییننامه سرمایهگذاری مردمی و اشتغال نیروی انسانی) و «آفتاب» (آییننامه فقرزدایی و توانافزایی برکت)، 10 هزار فرصت شغلی در روستاها و مناطق محروم کشور ایجاد میکند. رئیس هیأت مدیره بنیاد برکت با بیان این مطلب و با اشاره به لزوم اشتغالزایی و ایجاد محل درآمد برای روستاییان برای کاهش مهاجرت از روستاها، گفت: واقعیت این است که از سال 53 تا امروز، از 75 درصد جمعیت روستایی در کشور به 26 درصد رسیدهایم. ما در روستاها مشاغل جدید ایجاد نکردیم، به تبع آن مردم برای کسب درآمد از روستاها به شهرها آمدند. برای اشتغالزایی در روستاها و توانمندسازی اقتصادی روستاییان، باید نگاهمان فراتر از مشاغل سنتی موجود در روستاها باشد. محمود عسکریآزاد با تشریح طرحهای اجتماعمحور بنیاد برکت، با اشاره به طرح آسمان، خاطرنشان کرد: در این طرح تشکیل گروههای محلی، توانمندسازی این گروهها، شناسایی ظرفیتهای محلی، تشکیل صندوقهای پشتیبان کسبوکار، ارائه مدلهای توسعه کسبوکار به افراد، تأمین و تجدید منابع و ایجاد شرکتهای تعاونی توسعهای برای پشتیبانی مشاغل، کارهایی است که از سوی بنیاد برکت انجام میشود. عسکریآزاد افزود: آنچه مهم است، همه کارهای ما در هماهنگی کامل با دستگاههای اجرایی است. ما برای انجام بهینه کار اشتغالزایی، تسهیلگرانی داریم که در روستاهای هدف با مردم صحبت میکنند، آنها را آموزش میدهند و متناسب با وضع روستا، گروههای توسعهای تشکیل میدهند. پس از تشکیل گروههای توسعهای، آنها هستند که کار را در دست میگیرند. وی طرح آفتاب بنیاد برکت را نیز پشتیبان طرح آسمان دانست و اذعان داشت: در قالب این طرح، نهادهای مجری را تشکیل میدهیم و توانمند میکنیم. برای این کار معمولاً تعاونیهایی با عضویت خود روستاییان تشکیل میشود و بنیاد برکت با تعاونیها به عنوان نهادهای مجری شراکت میکند. در این شراکت بنیاد 49 درصد و تعاونیها 51 درصد سهم دارند. ثمره این شراکت احداث کارگاهها و کارخانههایی است که میتوانند محصولات روستایی را فرآوری، بستهبندی، استانداردسازی و بازاریابی کنند. وی همچنین به طرح «مهتاب» اشاره کرد و گفت: این طرح در واقع مدل هادی تلاش اقتصادی بنیاد برکت است که مدل کسبوکار را دربر میگیرد. تلفیق این سه طرح با یکدیگر است که در روستاها اشتغال پایدار ایجاد میکند و روستاها را توسعه میدهد. مدلی که توضیح داده شد، نتیجه 3 سال کار و پژوهش کمیته تحقیق و توسعه بنیاد برکت است. همه فعالیتهایی که در گذشته و حال در ایران انجام میشده، بررسی شده و در نهایت به این مدل رسیدیم. رئیس هیأت مدیره بنیاد برکت، در ادامه از برنامه این بنیاد برای ایجاد 10 هزار فرصت شغلی در 34 شهر کشور از طریق اجرای طرحهای اجتماعمحور آسمان و آفتاب خبر داد و گفت: برای تأمین مالی این کار، تفاهمنامهای با بانک قرضالحسنه مهر ایران امضا کردیم تا 300 میلیون ریال به خانوارها و افراد متقاضی شغل در روستاها وام بدهیم. شرایط تضمین این وام با رایزنیهای انجام شده، برای روستاییان آسانتر شده و وام براحتی به خانوارهای متقاضی که حایز شرایط باشند پرداخت میشود. وی افزود: بنیاد برکت در این طرح عمدتاً پول را به جای اینکه مستقیماً به افراد پرداخت کند، به سازمانهای پشتیبان میدهد تا کار از طریق آنها انجام شود. مثلاً اگر فردی برای پرورش گوسفند قرار است بره یا علوفه تهیه کند، سازمان پشتیبان این کار را میکند تا هم خرید با شرایط استاندارد انجام شود و هم تسهیلات منحرف نشود. عسکریآزاد سپس به پروژههای در حال اجرا در قالب طرحهای اجتماعمحور بنیاد برکت اشاره کرد و بیان داشت: در طرح آفتاب هم ما در مجموع 30 پروژه داریم که پشتیبان مشاغل ایجاد شده در طرح آسمان هستند. وی شناسایی مزیتهای نسبی مناطق را از اولویتهای بنیاد برکت دانست و گفت: مثلاً در مناطقی که تولیداتی دارند، سعی کردیم با تقویت و توسعه همان محصولشان، از آنها پشتیبانی کنیم. رئیس هیأت مدیره بنیاد برکت وابسته به ستاد اجرایی فرمان حضرت امام(ره) از احداث دو کارخانه برای بستهبندی، فرآوری و برندسازی خرما در استان محروم سیستان و بلوچستان خبر داد و خاطرنشان کرد: آنجا کشاورزها سالانه 40 هزار تن خرما تولید میکردند اما کارخانه بستهبندی و فروش خرما وجود نداشت. نتیجه اینکه در فصل خرما، دلالها از جاهای مختلف میآمدند و با قیمتهای بسیار ارزان خرمای کشاورزان را میخریدند و میبردند اما با ساخت کارخانه فرآوری و بستهبندی خرما در قالب طرح آفتاب بنیاد برکت، این مشکل برطرف میشود و کشاورز خودش از فروش خرمای تولیدیاش منتفع خواهد شد. وی به دیگر طرحهای مشابه بنیاد برکت وابسته به ستاد اجرایی فرمان حضرت امام(ره) در مناطق دیگر کشور اشاره کرد و گفت: همین طرح را در «کورین» استان سیستان و بلوچستان برای پسته داریم. یا در استان کردستان در حال احداث کارخانهای برای تولید، بستهبندی و فرآوری عسل هستیم. در «سرچشمه» استان آذربایجان شرقی، به یک کارآفرین کمک کردیم که کارخانهای را احداث کند و 70 خانم سرپرست خانوار را برای تولید و بستهبندی مواد غذایی جذب کار کرد. عسکریآزاد شناسایی ظرفیتهای مغفولمانده مناطق و شهرها را از جمله اقدامات بنیاد برکت دانست و خاطرنشان کرد: در اندیمشک استان خوزستان، یک تعاونی بانوان وجود داشت که از ظرفیتهای آن استفاده چندانی نمیشد. با این تعاونی شرکت مشترکی ایجاد کردیم، پس از آن یک سوله بلااستفاده در شهر را پیدا و آن را پس از تجهیز، به مرکز آموزش و تولید فرش دستباف تبدیل کردیم. در مرحله بعد یک کارآفرین از شهر تبریز به مجموعه اضافه کردیم که با آموزش 120 خانم اندیمشکی، کار تولید فرش تبریز را شروع کرد. این فرد خودش خرید فرش را هم از خانمهای شاغل در کارگاه تضمین کرده است. تعداد شاغلین این کارگاه تا پایان سال به 413 نفر افزایش خواهد یافت. این حرفه اصلاً آنجا وجود نداشت اما ما از ظرفیتهای شهر که همان تعاونی مورد نظر و سوله بیاستفاده بود بهره بردیم و دهها شغل پایدار ایجاد کردیم. در این پروژه حدود 40 میلیارد ریال سرمایهگذاری شده است. وی از انتخاب مناطق هدف سرمایهگذار در فرآیندی کاملاً کارشناسیشده و علمی خبر داد و گفت: در برخی موارد، کارشناسان ما تا 10 مرتبه به منطقه مورد نظر رفتهاند. تعاونی تشکیلشده، عضو گرفته، شرکت ثبت کردهاند، مراحل اولیه انجام شده، بعد ما با این تعاونی شریک شدهایم تا کارخانه را ایجاد کنیم. با توجه به اینکه کشاورزان و اعضای تعاونیها سرمایه نقدی برای شروع کار ندارند، روال این است که سرمایه ثابت یا همان سرمایه اولیه نقدی مورد نیاز برای احداث کارخانه را بنیاد برکت تأمین میکند و سرمایه در گردش را هم خود تعاونیها از طریق محصولاتشان میآورند. پس از اینکه کارخانه راه افتاد و به سوددهی رسید، بنیاد برکت سهمش را بهطور کامل به تعاونی واگذار میکند و از پروژه خارج میشود. ارسال به دوستان
اخبار
رشد بیش از 40 درصدی درآمدهای کارمزدی بانک اقتصادنوین ارسال به دوستان
اخبار
ناکارآمدی ستاد احیای دریاچه ارومیه دلیل عدم اختصاص بودجه ارسال به دوستان
باور کنید خر داغ میکنند!
حسن رضایی : حالا در سال 2018 درباره مذاکره ایران و آمریکا چه میتوان گفت؟! خوشبینانه این است بگوییم در شرایط حاضر بعید است حتی حرفی هم از مذاکره به میان آید. ما الساعه چنان از همان مذاکره قبلی با آمریکاییها داغ دیدهایم که منطقا از این پس باید از ریسمان سیاه و سفید هم بترسیم، بویژه آنکه طرف مذاکره قبلی اوبامای ظاهرالصلاح بود. اکنون اما سکان مدیریت آمریکا دست فردی است که کمترین پایبندی به هیچ موازین اخلاقی، عرفی، سیاسی، بینالمللی و در یک کلام؛ هیچ چیز ندارد. این اما تمام ماجرا نیست. ترامپ دقیقا از همان زمانی که امضایش را پای برگه خروج آمریکا از برجام میانداخت، با اطمینان بالایی از این حرف میزد که آنها (ایرانیها) یک روز برای مذاکره بازخواهند گشت! ترامپ بخوبی میداند آنچه تداوم حضورش در کاخ سفید را در سال 2020 تضمین میکند، تنها اقتصاد نخواهد بود. ترامپ به دلیل حواشی خاص زندگی شخصی، چفت و بست نداشتن دهانش، اتهام به اینکه مهره دلخواه روسهاست، خروج از برجام، امضای قوانین مهاجرتی و حواشی دیگری که طبعا از این پس نیز به وسیله خود او و رقبایش ایجاد خواهد شد، چهره مورد مناقشهای در جامعه آمریکاست. ارسال به دوستان
چه خواهد شد؟!
حسین قدیانی: این روزها پرسش بالا را خیلیها از خیلیها میپرسند اما اساس این سوال، ریشه در ۲ ضعف ذاتی آدمی دارد؛ ترس و یأس! ترس و یأس اما همان مکر ابلیس است تا مؤمنین و مؤمنات را بیندازد در منجلاب سرخوردگی! پس اولا مراقب نقشه شیطان باشیم و ثانیا خدا را و این همه لطف و مدد الهی را فراموش نکنیم! واقعیت آن است که اول بار نیست که متأثر از خباثت دشمن و خیانت دشمندوست و بلاهت دوست، گاه از خود میپرسیم «چه خواهد شد؟!» خوب است به یاد آوریم دیروز و دیروزها را! اولین ساعات روز ۱۲ بهمن ۵۷ که هنوز مطمئن نبودیم از آمدن امام، مگر نپرسیدیم «چه خواهد شد؟!» و حتی بعد از نشستن پرواز انقلاب، مگر باز نپرسیدیم «چه خواهد شد؟!» آری! این سوال آشنای ما بندگان ضعیف است، وقتی که تحریم شدیم، وقتی که تهدید شدیم و وقتی که رسما جنگ شد! «چه خواهد شد؟!» روز سقوط خرمشهر؛ «چه خواهد شد؟!» شب شکست کربلای ۴؛ «چه خواهد شد؟!» فتنه ۱۸ تیر؛ «چه خواهد شد؟!» فتنه بزرگتر ۸۸. «چه خواهد شد؟!» اولی اما ختم شد به سوم خرداد و دومی به کربلای ۵ و سومی به یومالله ۲۳ تیر و چهارمی هم به یومالعیار ۹ دی! ما در ورای جنگ تحمیلی، با وجود همه حضورمان، درگیر «چه خواهد شد؟!» شدیم اما خدای بالاسر، از جنگ، گنج ساخت تا محسن وزوایی خودی نشان دهد! تا هر آنکه مرد است، عیار خودش را ببرد بالاتر! آیا بدون جنگ، باز هم آن دانشجوی پرشر و شور اصفهانی میتوانست محمود شهبازی شود؟! اگر ما بندگان ضعیف هستیم، دلیل نمیشود خدا قادر نباشد از پیله کرم ابریشم، پروانه بسازد! «جنگ» پیله کرم ابریشم بود و «شهید ابراهیم هادی» پروانه! «ما عرضه نداریم» پیله کرم ابریشم بود و «شهید مجید شهریاری» پروانه! بلاشک بدترین جای دنیا برای زنده ماندن موسی، کاخ فرعون بود لیکن بنگر قدرت خدا را و حکمت خدا را که کلیمالله را عدل در همان کاخ فرعون بزرگ کرد! در شبی از شبهای جبهه، تمام زحمات اروند و والفجر ۸ داشت به فنا میرفت اما خدا با رساندن یک بولدوزرچی روستایی به نام «شهید علیاشرف مظاهری» ورق معرکه را به نفع رزمندگان اسلام برگرداند! ترس از جنود شیطان است و یأس هم اما ما را امامی بود خداباور که وقتی جنگ شد، آن را تشبیه به سنگاندازی دیوانهای کرد و وقتی خونینشهر آزاد شد، آن را به تمامه نوشت پای الله، پاسدار حرمت خون شهیدان! تو بگذار در این شهر و آن خیابان، عمله دشمن اصلکاری با سوءاستفاده از اعتراض مردم، چند تایی هم شعار نثار سیدعلی کنند ولی مگر تنها میگذارد خداوند، آن رهبری را که بارها از مردم خواست دقت کنید به که رأی میدهید؟! حرف، البته زیاد است، منجمله با عزیزان شورای نگهبان! اساس بعضی تأیید صلاحیتها خواباندن صدای اعتراض همان جماعتی بود که معالاسف این شبها نشان دادند حتی با گلایههای مردم هم خوب بلدند کاسبی کنند و «نقد به قوه مجریه» را بدل به «ناسزا علیه اصل نظام» کنند! ولی مگر اول بار است که فحش ناکثین و قاسطین و مارقین را علی دشت میکند؟! از به کار بردن این جمله در رسانه رسمی مملکت، عذرخواهم لیکن فحشخور علی، همیشه ملس بوده! گنه کرد در پاستور، وزیری و به جرمش شهید محمد بلباسی باید توضیح دهد که چرا رفت سوریه! شهیدی با ۴ فرزند که آخری یعنی زینب، چند ماه بعد از شهادت پدر به دنیا آمد! واقعا جا دارد اینگونه بنویسم که اگر محمد بلباسی، زن و بچه و زندگی را رها نمیکرد تا دشمن در همان کشور دیگر، متوقف بماند و قدوم نحسش خاک پاک وطن را آلوده نکند، آیا باز هم اینقدر راحت میتوانستیم به روحانی رأی بدهیم لیکن از نظام انتقاد کنیم؟! ارسال به دوستان
ما مسؤولیم!
میکائیل دیانی: «گفت: وضع چرا روز به روز بدتر میشود؟ ارسال به دوستان
موجسواری بر شکاف درونتشکیلاتی
حسن حنیف: به زعم برخی آمریکاپرستان داخلی اگر اقدام آمریکا در کودتای 28 مرداد 32 را به عنوان سندی جدی در کارنامه دشمنی آنها با مردم ایران در نظر نگیریم، باید به آغاز تقابل واشنگتن با ملت ایران از بدو پیروزی انقلاب اشاره داشت؛ موضوعی که با مهندسی سرویس اطلاعاتی این کشور و هدایت برخی عوامل آن در ایران به دروغ به دوران پس از فتح لانه جاسوسی نسبت داده میشود و همواره به دنبال القای چنین دروغی به عنوان یک واقعیت غیرقابل انکار در ایران بودند؛ دروغی که دنبال این مساله است تا به نسلهای بعدی انقلاب اینگونه القا کند که آمریکا تا زمان اشغال سفارت خود در تهران هیچ مشکلی با ایران نداشته و حتی دایه مهربانتر از مادر برای مردم ایران بوده است. این در حالی است که اگر نگاهی اجمالی به اقدامات واشنگتن در قبال تهران و انقلاب اسلامی از بدو پیروزی در بهمن 57 داشته باشیم، به روشنی میتوان موضوع غائلههای خلقی در ایران را از گنبد تا خوزستان و بلوچستان و مهمتر از همه کردستان مشاهده کرد؛ مسالهای که برخلاف واقع، به دلیل ماهیت چپ برخی گروهکها به شوروی نسبت داده شده است. ارسال به دوستان
|
|
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
|