|
حاشیهنگاری خبرنگار «وطن امروز» از حال و هوای نهمین جشنواره فیلم مردمی عمار
لابی با مردم
محسن شهمیرزادی: غروب جمعه به قاعده دلگیر است، مگر اینکه بهانهای پیش بیاید تا این غروب سر شود و نامش بشود شب شنبه. هر چیزی میتواند این بهانه باشد و برای آنهایی که به عالم فرهنگ و هنر تعلق دارند، جشنواره عمار از همین بهانههای خوب برای سر کردن شبهای زمستانی دهه دوم دیماه است. کمی از میدان فلسطین که فاصله بگیریم چراغهای سینما فلسطین روشنتر از همیشه با بنرهای جشنواره عمار توجه هر عابری را به خودش جلب میکند. ورودی سینما فلسطین دالانی است از بنرهای تصاویر شهدای شاخص چند دهه گذشته که آدم را به سمت ورودی سینما میکشاند. همین که وارد سینما شوی، سمت راست در، غرفهای با سردر روابط عمومی است که نشریهها و مجلات این دوره از جشنواره قرار دارند. یکی از مجلهها را که مرتبط با مستند عابدان کهنز است برمیدارم. محترمانه و غیرمستقیم میفهمم که مجلهها پولی هستند و گویا همچین مفتیمفتی هم نیست این جشنواره. زمان، زمان سخنرانی حسن رحیمپورازغدی است اما سالن یک تا دم در پر از جمعیت است و جایی برای ورود به سالن نیست. بلندگوی سینما اعلام میکند سالن 2 در طبقه بالا پخش زنده سخنرانی را بر عهده دارد. جماعتی که در لابی دنبال راهی برای ورود به سالن بودند، تسلیم میشوند و به طبقه بالا میروند. اما خب فکر میکنم بهتر است سخنرانی را بعدا از رسانهها بخوانم و به جایش تا وقتی که لابی خلوت است، در اطراف سینما و غرفهها سرک بکشم. جلوتر یک غرفه دیگر به همان نام روابط عمومی است که دیویدیهای سری گذشته عمار را میفروشد. تا اینجا چیز جدیدتر از بقیه جشنوارهها دیده نمیشود. هرچند منطقا بودجههای میلیاردی و آدمهای حرفهای سینمایمان نهایتا میشوند فیلم فجر، انتظار از عمار نوپا نباید چیزی بیشتر از آن باشد. روبهروی دیویدی فروشی، سامانه ویاودی عماریار غرفه دارد با کارتهای کد تخفیف 50 درصدیاش. شعارش این است: با خانواده فیلم ببینید. دسترسی به فیلمهای جشنواره از طریق اینترنت البته برای مصارف شخصی! نیاز به ادامه مسیر نیست، از همین غرفه میتوان بنر بزرگ حدودا 3 متری روزنامه هدهد را دید؛ بنری در قاب یک روزنامه که تاریخ چاپش یکشنبه 14 دی 1444 است. یعنی دقیقا 47 سال دیگر. از لپتاپ جلوی بنر که فایل فتوشاپ بنر در آن باز است، میتوان فهمید هر روز این روزنامه با محتوایی جدید چاپ میشود. یعنی اگر هدهد 14 دی با تیتر یک «سقوط کدخدا» و روتیتر«30 سال از فروپاشی آمریکا گذشت» باشد، امروز یعنی شانزدهم دیگر بنا نیست دوباره این تیتر را ببینیم. ایران، مقصد اول دانشجویان جهان و مسابقات قرآنی حیفا برگزیدگان خود را شناخت و... تیترهای دیگر روزنامه هدهد هستند که به چشم میآیند. گویا این ایده جالب بنر هم به همان شعار عمار حول «آینده روشن» بازمیگردد که با برنامههای مختلفی - به جز نوشتن خشک و خالی شعار روی در و دیوار و بنر- به مخاطبان میرسانند. مثل همان طرح تبلیغ و فروش رمان زایو که هم در افتتاحیه و هم پشت در سینما ادامه داشت. چرخ زدن در لابی ادامه دارد و اینبار نوبت غرفه عجیب و غریبی است که جلوی در ورودی سالنها جا خوش کرده است. «بلیت اختیاری!» با شعار باهم فیلم بسازیم. دقیقتر که میشوم میبینم صندوقهایی مثل صندوق انتخابات جلوی غرفهها قرار دارد که کاغذهایی با همان لوگوی با هم فیلم بسازیم در آن ریخته شده. این طرح درواقع مردم را به سرمایهگذاری در سینما و مستند تشویق میکند. آن هم برای فیلمهایی که دوستشان داشتهاند. نام فیلم و مبلغ موردنظرشان را روی کاغذ مینویسند و بعد از پرداخت هزینه آن را داخل صندوق میاندازند. این هم نوعی لابی کردن است دیگر. لابی با مردم! در جشنوارههایی همه دنبال لابی با سلطان سینما و سرمایهگذارند، چه مختلس باشد چه صاحب آژانس مسافرتی! بستن با مردم و تهیه کردن فیلم از هزار تومانیهای مردمی طعم خوبی دارد. بابت این ایده به همان اندازه میتوان جشنواره عمار را ستود که بردن سینما و دغدغههای ارزشمند به دل روستاها و مساجد، عمار را جشنوارهای واقعا مردمی کرد.
رحیمپور ازغدی: سینمایی نداریم که در خدمت هیچ تفکری نباشد ارسال به دوستان
واکنش جالب معتمدآریا به ورود پولهای بیشناسنامه به سینما
سینما؛ پولهای مشکوک و اتوریته بازیگر!
فاطمه معتمدآریا، یکی از بازیگران شناختهشده سینمای ایران در انتقادی بیسابقه به برخی تحولات اخیر سینما از جمله قدرت بیش از اندازه بازیگران در جریان تولید آثار سینمایی و همچنین ورود پولهای مشکوک یا به تعبیر او «بیشناسنامه» اعتراض کرده است. به گزارش «وطنامروز»، معتمدآریا در تازهترین گفتوگوی خود که با خبرگزاری دولتی ایسنا انجام داده در ارتباط با برخی حاشیهها و هشدارهایی که نسبت به بروز اختلاف طبقاتی در پشت صحنه فیلمها مطرح شده است و اینکه تجربه خودش به عنوان بازیگر از وضعیت این روزهای سینما چیست؟ بیان کرد: حدود 5 سال قبل وقتی به سینما بازگشتم احساس کردم در این چند سالی که نبودم چیزهایی تغییر کرده که حداقل با من همخوانی ندارد. فکر میکردم مشکل از من است ولی پس از حضور در چند فیلم با پدیده جدیدی به اسم «اُتوریته بازیگر» مواجه شدم. میدیدم همه چیز به دست بازیگر افتاده، بهطوری که بازیگر میتوانست ساعتها عوامل را نگه دارد و سر صحنه نیاید یا تصمیم بگیرد دنبال کارهای شخصی خود برود و گروه فیلمبرداری ساعتها منتظرش بماند. جدا از اینکه این وضعیت یک بینظمی در کار بازیگری بهوجود میآورد، با خودم فکر میکردم واقعا بخش تولید سینما به کجا رسیده که چنین اتفاقی در آن رخ میدهد؟ چون مهمترین و اصلیترین عامل جلوبرنده برای یک فیلم بخش تولید است. فکر میکردم وقتی «تولید»، این دریافت را نداشته باشد که با این توقفها و بینظمیها میلیونها تومان ضرر به پروژه میرسد، آیا جز این است که چرخه تولید معیوب شده است؟ این بازیگر سینما و تلویزیون در ادامه در پاسخ به اینکه چه چیزی باعث به وجود آمدن این چرخه معیوب شده، گفت: به نظرم اشکال کار از بازیگر نیست، اشکال از تفکر است؛ تفکری که بازیگر را انتخاب میکند؛ تفکری که فیلم را تهیه میکند؛ تفکری که فیلم را میسازد و تفکری که مجوز میدهد و از این نوع سینما حمایت میکند و تفکری که این نوع سینما را عرضه و پخش میکند، اینها معیوب است. به نظرم اشکال متوجه نوع سرمایه و نگاه آدمهایی است که وارد این سینما شدهاند، آدمهایی که بیشترشان متعلق به این حرفه نیستند و دغدغه کار فرهنگی ندارند بلکه آمدهاند تا همهچیز را در اندازه خود پایین بکشند. او همچنین با اشاره به اینکه مخالفتی با سینمای تجاری ندارد، خاطرنشان کرد: با سینمای تجاری مخالفتی ندارم و با سرمایهداری و سرمایهگذاری و سود در سینما هم نهتنها مخالف نیستم بلکه جذب سرمایه و سوددهی را موفقیت سینما میدانم ولی باید ببینیم، سرمایهای که وارد این سینما میشود، حق دارد روابط، محتوا و اندیشه فیلمسازی در این سرزمین را که نتیجه دهها سال تلاش انسانهای شریف و فهیم اعم از مدیر و دستاندرکار است بهواسطه سرمایه و پولش تغییر دهد؟ سرمایهگذاری که با کیفی پر از پول نقد در خانه بازیگری میرود تا از او بخواهد در فیلمش بازی کند و آنطور که او دوست دارد بازی کند یا پخشکننده و سینماداری که پیشاپیش لیست اسامی بازیگران و عوامل دیگر را برای کارگردان میفرستند تا حتما در فیلم باشند یا کارگردان را مجبور میکنند تا برای نمایش فیلمش اسم فیلم را تغییر دهد و اسمی را بگذارد که حتما معرف یک نوع لودگی و بیمایگی باشد، حق چنین کاری را دارد؟ او همچنین با اشاره به ورود برخی مناسبات جعلی هالیوودی در سینمای ایران گفت: «از طرف دیگر این نوع سرمایهگذاری با نگاهی که به سینما دارد و با نوع تولیداتش علاوه بر تاثیرات مخرب بر ذائقه و سلیقه بیننده، به بهانه رونق گیشه و فروش بیشتر، فرهنگ و مناسبات دست چندم و جعلی هالیوودی مثل ستارهسازی و جار و جنجال و زرق و برق و ادابازیهایی مثل فرش قرمز را وارد سینمای ایران کردهاند که هیچکدام ربطی به فرهنگ جامعه ما و شرایط دشوار اقتصادی مردم نداشته و سبب شکلگیری تصویری بیمایه و مرفه از سینماگران در اذهان شده و بهطور محسوسی از اعتبار و مقبولیت اهالی سینما در میان مردم بهعنوان یک قشر هنرمند کاستهاند. برای همین مسؤولان و مدیران و البته اهالی و دستاندرکاران نباید و حق ندارند این سینما را تسلیم آلودگی پولهای کلان بیشناسنامه کنند و نباید اجازه دهند ورود این سرمایهها مناسبات مالی و روابط حرفهای و سالم سینمای ایران را درهم بریزند و آن را به سینمایی غیرفرهنگی، بیخاصیت، بیآبرو و بیاعتبار ارسال به دوستان
اخبار
بهروز شعیبی از پیشتولید «اقیانوس آرام» خبر داد ارسال به دوستان
اخبار
رونمایی از تازهترین دیوارنگاره میدان ولیعصر(عج) ارسال به دوستان
|
|
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
|