|
برنامههای پنجگانه توسعه و تراژدی عدالت
برنامههای توسعه و عمرانی را در هر حکومتی میتوان بهعنوان آیینهای از سیاستگذاری حاکمیت شناخت که کمترین خطر آلودگی با بلندپروازیهای موجود در مواضع غیررسمی را دارد. بر همین اساس انداختن نگاهی کوتاه اما مبتنی بر استانداردهای مورد نظر رژیم شاهنشاهی پهلوی در مقوله برنامههای توسعه میتواند کمک شایانی در جهت شناخت وضعیت موجود در زمان شکلگیری انقلاب اسلامی باشد. در این میان داشتن نگاهی به این پیشفرض که تلاش برای شکلگیری یک «تجدد آمرانه» بهعنوان سرفصل سیاستگذاریهای اقتصادی و فرهنگی پهلوی اول و دوم بوده است، ما را در رسیدن به هدف کلی این برنامهها کمک میکند. شکل دادن به یک بروکراسی مدرن و شکل دادن به یک طبقه متوسط شهری مبتنی بر عرفگرایی (سکولاریسم) از مهمترین اهداف خدشهناپذیر دوره پهلوی بوده است که با شکل دادن به ارتش مدرن در دوره پهلوی اول جرقه خورد. ارسال به دوستان
پروندهای در باب تبیین وضعیت اقتصادی و اجتماعی جامعه ایران در سالهای منتهی به پیروزی انقلاب اسلامی
بدبختی در ابعاد ملی
صادق فرامرزی: مردم ایران در چه شرایطی انقلاب کردند؟ روایتهای متعددی که در آن هرکدام به ظن خویش علت خروش انقلابی مردم ایران در جریان پیروزی انقلاب اسلامی را به شکلی متمایز روایت میکنند و طبیعتا در این میان وضعیت و شرایط زندگی اجتماعی و معیشتی مردم ایران را به اشکال مختلف تعریف کردهاند؛ از روایتهایی که گویای بیتاثیر بودن مناسبات اقتصادی در جریان مبارزات سیاسی مردم بوده تا روایتهایی که اساس جرقه خوردن اعتراضات را در مناسبات اقتصادی مردم جستوجو میکند و حتی روایتهای اخیر رسانههای حامی و وابسته به دربار شاه مخلوع ایران پیرامون عالیترین سطح رشد و رفاه اقتصادی در برهه شکلگیری اعتراضات مردمی، همگی در یک چیز اشتراک نسبی داشته و آن تلاش برای مستند جلوه دادن ادعاهای خود بوده است. واقعیت امر آن است که هم مجموعهای از دلایل از قبیل وضعیت شعارهای سیاسی و مطالبات فرهنگی تظاهرکنندگان (آنچنان که در پرونده «از نهضت نمادها تا منازعه نمادین» نیز به آن اشاره شد) گویای این پیشفرض مهم است که شعارهای اقتصادی و معیشتی کمترین سهم را در میان شعارهای داده شده در جریان تظاهراتها داشته و متقابل آن رشد اعتراضات انقلابی عمدتا در برهههای عیان شدن مشکلات اقتصادی بوده است. همچنین تاکید موکد چهرههای مشهور انقلابی و در راس آنان بنیانگذار کبیر انقلاب اسلامی بر مقوله معیشت و مقصر دانستن رژیم پهلوی بخوبی بیانگر این مساله است که مقوله معیشت یکی از جنبههای شکلدهنده به اعتراضات انقلابی مردم در سالهای 56 و 57 بوده است؛ در این میان تلاش تاریخنگارانه حامیان رژیم سلطنتی در سالهای اخیر برای جا انداختن این مولفه که سالهای پایانی رژیم سابق نقطه آغاز شکلگیری موجی از رفاه اجتماعی و مصرف انبوه بوده است، باعث میشود سردرگمی پیرامون پیدا کردن نقطهای قابل اتکا در جهت تبیین وضعیت اقتصادی و معیشتی مردم در لحظه جوشش اعتراضات انقلابی تبدیل به امری دشوار شود. ارسال به دوستان
اصلاحات ارضی و اضمحلال زیست دهقانی
از میان مجموعه اقدامات دوره 37 ساله پهلوی دوم برای اصلاحاتی در جهت کنترل و خشم اجتماعی توده مردم میتوان «اصلاحات ارضی» را مهمترین اقدام انجام شده دانست، اقدامی 2 سر برد که در آن بنا به این گذاشته شده بود تا با تغییر نظام توزیعی زمینها هم اشراف محلی و خانها بهعنوان تهدید بالقوه قدرت مرکزی مهار شوند و هم ظرفیت بالقوه شورشهای دهقانی نیز خنثی شود و با دستیابی آنان به این حد از مالکیت مستقل در جهت تقویت همبسته ساختن آنها با رژیم پهلوی گامی برداشته شود. «اصلاحات ارضی» که از مرسومترین اقدامات آن برهه در فضای جهانی شناخته میشد و در برخی کشورها نیز با موفقیت اجرا شده بود از مهمترین استراتژیهای مرسوم برای جلوگیری از نفوذ بلوک شرق و دمیدن آن بر فضای شورش انقلابی کشاورزان محسوب میشد. مقدمات این اصلاحات که در دوره نخستوزیری علی امینی در سال 40 آغاز شده بود، یک سال بعد و با دستور شاه مطرح شد. بر این اساس قرار بر آن شد که زمینهای مازاد همراه با حقوق مرتبط با اجارهداری به کشاورزان منتقل شود که در نسخه تعدیل شده آن به زمینداران اجازه میداد روستاهایشان را به وابستگان نزدیک خود منتقل و باغهای میوه، کشتزارها، مزارع مکانیزه و بخشهای کشت و صنعت را برای خود حفظ کنند. ارسال به دوستان
زندهباد نفت، پایندهباد شاهنشاه
نزدیک به یک قرنی میشود که نفت برای اقتصاد ایران مهم است اما از زمانی که نفت تمام اقتصاد ایران شد، چیزی در حدود نیم قرن میگذرد. حتی در برهه مبارزات انقلابی اواخر دهه 20 و اوایل دهه 30 برای ملیسازی صنعت نفت کشورمان نیز نفت نقشی اینچنین حیاتی را برای اقتصاد ایران بازی نکرده بود. به طور کلی از سال 1299 که برای نخستینبار نفت وارد بودجه دولت ایران شد، به استثنای سال 1308 که بودجه بدون محاسبه درآمد نفت بسته شده بود و سالهای نخستوزیری مصدق که مجری الگوی اقتصاد بدون نفت بود، سهم نفت در بودجه و درآمدهای دولت پیوسته در حال افزایش بوده است. گذر زمان و افزایش قیمت نفت اما باعث شد پس از مدتی رابطه نفت و حکمرانی در ایران تبدیل به رابطه اکسیژن و آدمیزاد شود. بر همین مبنا حتی بخش قابل توجهی از تاریخدانان میان استبداد سیاسی رژیم پهلوی در سالهای پس از کودتا و افزایش تعیینکنندگی نفت نسبتی مستقیم قائل شدهاند؛ نسبتی که در آن هر قدر نقشآفرینی نفت بیشتر میشد دولت نیز خود را مختارتر و بینیازتر از هر زمان دیگر نسبت به شهروندان خود میپنداشت و با متکی بودن به درآمد سرشار نفتی خود را قادر به آن میدانست تا همواره اعتراضات سیاسی و اقتصادی را با توسل به نقش تعیینکننده نفت در جریان زندگی روزمره مهار کند. ارسال به دوستان
|
|
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
|