|
اقتصاد در سال 97 چگونه گذشت
بیدولتی؟
«سال بیدولتی» دقیقترین تعریف دوکلمهای از سال 1397 میتواند باشد؛ سالی که بارها و بارها عدم حضور دولت در مشکلات و بحرانها حس شد و سکوت دولتیها موجب شد خیلیها فکر کنند مسؤولان دولتی آنها را تنها گذاشتهاند. جالب اینکه در همین سال دولتیها به صراحت اعلام کردند دولت تنها مانده است و خیلی از دوستان خود را جدا کردهاند. سال 97 با افزایش بیسابقه نرخ ارز شروع شد و با سیاست اشتباه ارز 4200 تومانی ادامه یافت و نرخ دلار تا قله 19 هزار و 500 تومان رفت و به کانال 12 هزار تومان برگشت. همین رفت و برگشت نرخها چسبندگی قیمتها و امواج گرانیها را به وجود آورد. سیاست اشتباه دولت رانتهای رنگارنگ را به وجود آورد. فقط برای مسافرتهای خارجی 315 میلیون دلار ارز 4200 تومانی داده شد تا تعداد رانتخواران خواسته و ناخواسته به طرز چشمگیری افزایش یابد. بعدا مشخص شد سیاست اشتباه و سوراخهای متعدد این سیاست موجب شد بسیاری از واردکنندگان دلار 4200 تومانی بگیرند و با نرخ دلار 10 هزار تومانی کالای خود را عرضه کنند. به عبارت بهتر منابع ارزی مهم و استراتژیک کشور به حراج گذاشته شد و زمینه سوءاستفاده خیلیها را فراهم کرد. دادگاههای متعدد اقتصادی زاییده این تصمیمات غلط بود. فشار به دولت برای ترمیم کابینه و ترمیم سیاستهای خود بشدت از سوی دوستان و منتقدان افزایش یافت تا سرانجام ولیالله سیف 20 روز زودتر از پایان ماموریت خود از بانک مرکزی رفت. وزیر اقتصاد که کمتر از یک سال وزیر شده بود، استیضاح شد و به همراه علی ربیعی وزیر کار توسط مجلسیها از وزارت افتادند. چند هفته بعد از آن هم آخوندی وزیر راهوشهرسازی به بهانه عدم همراهی دولت در سیاست اقتصاد آزاد استعفا داد و از کابینه روحانی فرار کرد! افزایش لحظهای نرخ خودرو و تبدیل پراید 20 میلیونی به پراید 40 میلیونی نیز انتقادها از وزیر صنعت را به حد اعلا رساند تا اینکه روحانی، شریعتمداری را از این وزارتخانه جدا کرد و به وزارت کاری که بیوزیر شده بود روانه کرد. روحانی فرصت ترمیم کابینه را هم از دست داد، چرا که مدیران میانی را به عنوان وزیر انتخاب کرد تا مشخص شود دولت همانی خواهد بود که بود! معاون نوبخت به عنوان وزیر جدید اقتصاد، قائممقام یک ساله وزارت صنعت به عنوان وزیر جدید صنعت، وزیر سابق صنعت به عنوان وزیر جدید کار و معاون آخوندی به عنوان وزیر جدید راهوشهرسازی معرفی شدند تا بر همگان ثابت شود که قرار نیست برای اقتصاد اتفاقی رخ دهد. ارسال به دوستان
دلار جهانگیری
محمد نجارصادقی: سال 97 تا چند ساعت پس از خواندن این جریده توسط شما به پایان میرسد. سالی که دیگر میتوان آن را اقتصادمحورترین سال 4 دهه پس از انقلاب خواند. در این سال تمام مردم با اقتصاد عجین شدند و کلیدواژه این عجین شدن هم دلار بود. دلار از همان ابتدای سال شروع به بازی درآوردن کرد. عید به پایان نرسیده بود که سیگنالهای افزایشی از بازار ارز به گوش رسید. با وجود اینکه در پایان سال 96 یا قله قیمت، دلار روی کانال 4600 تومان ثابت ماند و در روزهای عید به خواب فرو رفته بود اما با پایان تعطیلات دلار ساعت به ساعت گران شد. شرایط بحرانی دلار6000 تومانی در کنار فشارهای سیاسیای که در نخستین بهار دولت دوازدهم به آن وارد شده بود هیات دولت را مجبور به تشکیل جلسه فوقالعاده کرد. سرانجام در آخرین دقایق 20 فروردین اسحاق جهانگیری، معاون اول رئیسجمهور پس از پایان این جلسه رو به روی دوربین خبرنگاران، سیاست تکنرخی کردن ارز را اعلام کرد. جهانگیری با اعتماد به نفس کامل حکم تعطیلی تمام صرافیها و فعالان بازار ارز را اعلام کرد و گفت از فردا دیگر هیچ قیمتی جز 4200 تومان برای هر دلار آمریکا رسمیت ندارد و کسانی که به غیر از این قیمت بخواهند خرید و فروش کنند به جرم قاچاق دستگیر خواهند شد! شاید خود جهانگیری هم فکرش را نمیکرد که آن مصاحبه 3 دقیقهای پراشتباهترین سیاست ارزی کشور را تبیین میکرد. اغلب کارشناسان اعم از نهادگرایان، اقتصاد بازار آزاد و حتی طرفداران اقتصاد اسلامی و مقاومتی مواضع تندی نسبت به دلار 4200 تومانی داشتند اما گوش هیچکس بدهکار نبود. چند روز پس از اظهارات جهانگیری دستگیریها شروع شد، تیتر یک تمام رسانهها دلالان میدان فردوسی و سبزه میدان با دستبند بودند. تا چند هفته قیمت دلار هم ثابت ماند اما این دوران خوشخوشان دلار 4200 تومانی کمتر از 40 روز عمر داشت. دومین رویداد شبانه و خارج از وقت معمول تاثیرگذار روی اقتصاد ایران در شبانگاه 18 اردیبهشت اتفاق افتاد؛ وقتی که دونالد ترامپ، رئیسجمهور دیوانه آمریکا با یک امضا اثر تاریخی «فرجام برجام» را خلق کرد. با خروج آمریکا از برجام شرکتهایی که به عنوان دستاورد برجام در ایران شروع به کار کرده بودند هم از کشورمان خارج شدند. زیمنس آلمان، توتال فرانسه، جنرال الکترونیک آمریکا، پژو سیتروئن فرانسه و در نهایت ایرباس فرانسه از اصلیترین خارجشدگان از ایران بودند. دوباره به بازار ارز برمیگردیم؛ با وجود رفتارهای پلیسی اما این بازار از لحاظ اقتصادی رها شده بود و صرف اقدامات میدانی دولت نمیتوانست مانع از افزایش قیمتها شود. از سوی دیگر، با حذف صرافیها که میتوان از آنها به عنوان اصلیترین ابزارهای تنظیم بازار نام برد، عملا کنترل قیمت ارز در بازار آزاد از ید قدرت بانک مرکزی خارج شد. از سوی دیگر، دولت برای کنترل تورم و حفظ رکورد تورم تکرقمی که با همین حربه هم توانست در انتخابات رای بیاورد شروع به توزیع ارز دولتی به واردکنندگان کرد. این اقدام را میتوان تیر خلاص به اقتصادی که تاکنون 2 ضربه مهلک دلار 4200 تومانی و خروج از برجام خورده بود دانست. دلار در تابستان با یک شیب منظم افزایش قیمت داشت و به 9000 تومان رسید، قیمت کالاهای دیگر هم به همین نسبت افزایش پیدا کرد. در این بین کسی درباره سرنوشت ارزهای دولتی که قرار بود قیمتها را حفظ کند خبر نداشت. تا این زمان، اکثر کالاها اعم از مسکن، لبنیات، مرغ و گوشت حتی سیب زمینی و پیاز تا 40 درصد نسبت به ابتدای سال افزایش قیمت داشتند. این گرانیها که در ادامه سال بیشتر شبیه به شوخی بود منجر به استیضاح مسعود کرباسیان، وزیر امور اقتصادی و دارایی شد؛ استیضاحی که رای آورد و کرباسیانی را که در اقتصاد ایران کارنامه خوبی از خود در شهرداری، گمرک و وزارت نفت به جای گذاشته بود، در آخرین سمت خود ناکام گذاشت. در ابتدای مردادماه هم زمان تصدیگری رئیس کل بانک مرکزی به پایان رسید و عبدالناصر همتی جای او را در خیابان میرداماد گرفت. با حضور همتی هم روند صعودی نرخ دلار ادامه یافت و در پایان شهریور حتی به 19 هزار تومان هم رسید. ارسال به دوستان
فناوری اطلاعات در سال 97
محبوب شدن «رمزارز» ملی ارسال به دوستان
اخبار
روحانی: ارسال به دوستان
|
|
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
|