زهره فلاح‌زاده: استقلال در هفته چهارم لیگ قهرمانان آسیا در ورزشگاه محمد بن‌زاید شهر ابوظبی به مصاف الهلال عربستان رفت. آبی‌ها که در دور رفت حریف خود را شکست داده بودند، در صورت پیروزی در این دیدار شانس صعودشان از گروه مرگ بیشتر می‌شد اما برخلاف تصور هواداران، استقلال مقابل الهلال با نتیجه یک بر صفر شکست خورد تا حالا صعود به مرحله حذفی برای آبی‌ها به اما و اگر کشیده شود. به منظور بررسی عملکرد استقلال در دیدار با الهلال گفت‌وگویی با صادق ورمزیار، پیشکسوت آبی‌ها انجام دادیم.
***
 ارزیابی‌تان از بازی سه‌شنبه شب استقلال مقابل الهلال عربستان چیست؟
به نظر من این بازی را استقلال رفته بود نبازد که باخت. اگر تیم مثل بازی دور رفت برای بردن به میدان می‌رفت قطعاً می‌توانست پیروز شود. می‌توانستیم در ضدحملات از سد مدافعان و هافبک‌های الهلال عبور کنیم و به گل برسیم اما تیم برای نباختن و گل نخوردن وارد زمین شده بود که متأسفانه هم گل خوردیم و هم باختیم. هم چیدمان تیم تدافعی بود و هم تعویض‌ها خوب نبود. تیم چه یک بر هیچ می‌باخت چه 2 بر هیچ فرقی نداشت. به نظر من تعویض حیدری با غفوری تعویض خوبی برای اینکه تیم به گل برسد، نبود یا آمدن قائدی به زمین با وجود مدافعان قدبلند الهلال مثمرثمر نبود. استقلال به جای قائدی می‌توانست ایسما را زودتر به زمین بیاورد یا از مرتضی تبریزی بلندقامت استفاده کند.
 چرا استقلال بعد از ۱۰ نفره شدن الهلال خیلی دیر به فکر این افتاد یکی از هافبک‌های دفاعی‌اش را بیرون بکشد و تیمش را هجومی‌تر کند؟
وقتی تیم یک بر هیچ عقب است نباید با 2 هافبک دفاعی بازی کند. چشمی، کریمی، نورافکن و منشا بار دفاعی دارند. ما اگر ۲ تا ۹۰ دقیقه دیگه هم بازی می‌کردیم، نمی‌توانستیم با این ترکیب به گل برسیم. نمی‌دانم چرا شجاعیان تعویض شد؛ بازیکنی که هم می‌توانست حفظ توپ کند، هم پاس عمقی دهد و ارسال از کناره‌ها داشته باشد.
 نظرتان درباره گادوین منشا چیست؟ این بازیکن آمار جالبی ندارد و حتی در دقایق ابتدایی بازی با الهلال یک موقعیت تک با تک را از دست داد و در ادامه چیز خاصی از او ندیدیم.
حدود یک ماهی است در این‌باره دارم صحبت می‌کنم اما شاید باشگاه گفته‌های من را قبول ندارد. منشا بازیکنی است که حالت تدافعی دارد. بازیکنی که فیزیکی و درگیر در وسط زمین است. وقتی تیم 2 هافبک دفاعی در ترکیب خودش دارد باید ۴ بازیکن جلوی آن هجومی و گلزن باشند. به نظر من منشا نه تمام‌کننده است نه پاسور! این بازیکن می‌تواند مانع بازیسازی تیم حریف شود و به حفظ توپ بپردازد اما برای زدن گل بازیکن مناسبی نیست.
 با باخت استقلال مقابل الهلال، فکر می‌کنید استقلال شانسی برای صعود از گروهش دارد؟
استقلال هنوز شانس صعود دارد. اگر الدحیل را در آزادی شکست دهیم با این تیم هم‌امتیاز می‌شویم. این بازی ۶ امتیازی است و با برد در آن می‌توانیم در بازی آخر بهتر نتیجه بگیریم. استقلال باید در 2 بازی آینده‌اش هم در چیدمان و هم تعویض‌هایش دقت بیشتری کند.
 با نتایج تیم‌های ما در آسیا، فکر می‌کنید فوتبال ما پیشرفتی داشته؟ پرسپولیس فصل گذشته تا فینال لیگ قهرمانان آسیا هم پیش رفت اما حالا برای صعود کار سختی دارد، استقلال هم شرایط جالبی ندارد و تنها تیم موفق ما ذوب‌آهن است که البته گروه آسان‌تری نسبت به سرخابی‌ها دارد.
اگر قرار باشد به این سؤال جواب بدهم باید بگویم تیم ‌ملی ما در جام ملت‌های آسیا هم نتوانست موفق باشد و 3 گل از ژاپن خورد و حذف شد. یکی از دلایل موفقیت‌ تیم علیرضا منصوریان حضور 2 مهاجم گلزن در ترکیبش است. هم بازیکن خارجی این تیم یعنی کریستین اوساگونا و هم ارسلان مطهری خیلی خوب کار می‌کنند. مطهری برای ذوب‌آهن عالی بازی می‌کند و خوب گل می‌زند اما در 2 تیم استقلال و پرسپولیس چنین مهاجمی وجود ندارد. در پرسپولیس علیپور را دیدیم که موقعیت‌های صد درصدی را گل نکرد و الاهلی توانست از کمترین موقعیت 2 گل به پرسپولیس بزند. استقلال هم مهاجم تمام‌کننده مقابل الهلال نداشت و تیم عربستانی با یک شوت به این تیم گل زد. به نظر من اگر قرار است بازیکن خارجی به ایران بیاید باید بازیکنانی مثل سوما و جووینکو، گلزنان تیم‌های الاهلی و الهلال عربستان باشند. این تیم‌ها هزینه می‌کنند و بازیکنان خوب خارجی می‌خرند و می‌بینیم در آسیا هم موفق ظاهر شده‌اند.
 استقلال امروز با پدیده بازی دارد، تحلیل‌تان از این دیدار چیست؟
بازی آسانی نیست. استقلال برای اینکه شانسی برای قهرمانی داشته باشد باید پیروز میدان شود. تیم پدیده و یحیی گل‌محمدی در لیگ خوب کار کرده اند و استقلال بازی آسانی مقابل این تیم ندارد.

 وضعیت برجام حالا به گونه‌ای است که حتی طرفداران پروپاقرص این توافق، نه‌تنها به منتقد آن تبدیل شده‌اند، بلکه پا را فراتر نهاده و ژست طرفداری از خروج ایران از برجام می‌گیرند!
به گزارش «وطن‌امروز»، طی هفته‌‌های اخیر و بویژه پس از مشخص شدن پوچ بودن سازوکار مالی اروپا موسوم به INSTEX حامیان دولت به صف منتقدان و بویژه آن طیف از منتقدان که آنها را دلواپس می‌نامیدند، پیوستند و از بدعهدی آمریکا و اروپا گفتند و نوشتند. رسانه‌‌های حامی دولت و حتی روزنامه دولت هم ناچار شدند به بی‌فایده بودن انتظار طولانی‌مدت دولت و محمدجواد ظریف برای ثمردادن INSTEX اشاره کنند. بر همین اساس یک موج انتقاد از اروپا در جریان حامی دولت و جریان موسوم به اصلاح‌طلبی ایجاد شد. اما نکته قابل تامل اینکه این موج انتقاد از اروپا و اذعان به بی‌نتیجه بودن دیپلماسی محمدجواد ظریف، حالا یک گام جلوتر رفته و این جریان‌ها در موضع مطالبه‌گری نیز قرار گرفته‌‌اند و به دنبال استنطاق محمدجواد ظریف هستند. بر همین اساس یکی از نماینده‌‌های جنجالی جریان اصلاح‌طلبی در مجلس شورای اسلامی که از قضا از طرفداران پروپاقرص برجام و INSTEX بوده، اکنون طرح سوال از وزیر امور خارجه را تقدیم هیات رئیسه کرده است. اما موضوع سوال جالب‌تر از خود سوال است. موضوع سوال این است: چرا دولت روحانی از برجام خارج نمی‌شود؟!
محمود صادقی همان نماینده جنجالی است که سوال از ظریف را تقدیم هیات‌رئیسه کرده است. او خبر سوال از ظریف به‌خاطر تعلل در خروج ایران از برجام را در توئیترش اعلام کرد.
به گزارش «وطن‌امروز»، او در توئیترش ضمن انتشار متن سوال از محمدجواد ظریف، نوشت:
دیروز سؤال از وزیر امور خارجه درباره برجام را تقدیم هیأت‌رئیسه مجلس کردم؛ با وجود نقض عهد طرف آمریکایی و تعلل طرف‌های اروپایی در اجرای تعهدات‌شان حفظ برجام چه فایده‌ای برای ایران دارد؟ چرا از ضمانت اجرای خروج متقابل از توافق استفاده نمی‌کنید؟
در متن سوال از ظریف نیز تلویحا از تصمیم دولت و وزارت امور خارجه به خاطر عدم خروج از برجام انتقاد شده است.
خلاصه سوال بدین شرح است:
«با وجود نقض عهد و خروج طرف آمریکایی از توافقنامه هسته‌ای (برجام) و تعلل طرف‌های اروپایی در انجام تعهدات‌شان حفظ برجام چه فایده‌ای برای جمهوری اسلامی ایران دارد و چرا دولت ایران از ضمانت اجرایی خروج متقابل از توافق استفاده نمی‌کند؟»
اما متن طرح سوال نیز به این شرح است:
«رئیس‌جمهور عهدشکن ایالات متحده آمریکا اردیبهشت سال گذشته بر خلاف موازین حقوق بین‌الملل، تعهدات رسمی و قانونی خود را نقض کرد و رسما از توافق هسته‌ای (برجام) خارج شد و برای تشدید فشارهای خود بر جمهوری اسلامی ایران روز به روز دایره تحریم‌های ظالمانه را گسترش داده و آن را به کشورهای دیگر تحمیل می‌کند. طرف‌های اروپایی نیز که مطابق برجام متعهد به همکاری با ایران در جهت رفع تحریم‌های بین‌المللی هستند از ایفای تعهدات خود سر باز زده و در ایجاد سازوکار مالی نیز تعلل می‌کنند. با توجه به اینکه مطابق برجام با نقض تعهدات طرف‌های دیگر جمهوری اسلامی ایران نیز حق خروج از توافق را دارد، در این شرایط حفظ برجام چه فایده‌ای دارد و چرا دولت ایران از ضمانت اجرایی خروج متقابل از توافق هسته‌ای استفاده نمی‌کند؟»
برای شما که نان داشت!
در روزهایی که برجام و ایده مذاکره با غرب با بحران بی‌سابقه مواجه شده است؛ حامیان برجام و افراد خوش‌بین به تعامل با غرب به دنبال آن هستند هزینه‌‌های کمتری از شکست برجام را متحمل شوند. بر همین اساس طی ماه‌ها و هفته‌‌های اخیر این جریان تلاش کرده است با اصلاح دیدگاه‌‌های اغراق‌آمیز خود در ستایش غرب و اذعان به واقعیات مربوط به شکست برجام و ایده تعامل با آمریکا و اروپا، مقداری خود را به باور و دیدگاه‌‌های مردم نزدیک کند. بویژه اینکه آنها احساس می‌کنند باید در نقد برجام یک گام فراتر نهاده و مطالبه خروج از برجام را مطرح کنند. درحالی که منتقدان اصیل برجام (که از همان سال 1392 نوع مذاکره دولت روحانی با غرب را بی‌نتیجه می‌دانستند) اکنون و پس از خروج آمریکا از برجام و بدعهدی اروپا، هنوز به صراحت درباره نحوه برخورد با برجام نظر قطعی نداده‌اند؛ اصلاح‌‌‌‌‌‌طلبان به عنوان حامیان سینه‌پاک برجام، مطالبه خروج از برجام را مطرح می‌کنند! اما در این میانه، اینکه آنها در فرآیند عقب‌نشینی از برجام، نوک پیکان را به سمت محمدجواد ظریف (نفر دوم در پرونده برجام) بگیرند و در قالب سوال در مجلس، او را به‌خاطر عدم خروج از برجام شماتت کنند؛ از آن اقداماتی است که ضرب‌المثل معروف «نمک خوردن و نمکدان شکستن» را تداعی می‌کند. قطعا یکی از مهم‌ترین دلایل راهیابی اصلاح‌‌‌‌‌‌طلبان و لیست امید در تهران به مجلس شورای اسلامی برجام بوده است. به عبارتی، فراکسیون امید در مجلس دهم، برکشیده برجام بود. ولی اکنون گویا آنها مرارت‌‌های ظریف در پیگیری مطالبات جناحی در مذاکرات هسته‌ای را فراموش کرده‌‌‌اند. گویا آنها درگوشی‌‌های جناحی جواد ظریف با هاله اسفندیاری در شورای روابط خارجی آمریکا را از یاد برده‌‌‌اند. گویا یادشان رفته ظریف قبل و بعد از مذاکرات وین 5 و وین 6 چگونه وضعیت جریان غرب‌گرا در ایران و گره خوردن سرنوشت آنها با نتیجه مذاکرات هسته‌ای را به آمریکا و اروپا یادآوری می‌کرد! گویا بخشی از اصلاح‌‌‌‌‌‌طلبان این واقعیت‌ها را فراموش کرده‌‌اند و حالا که زمانه حساب‌کشی فرا رسیده، نه‌تنها او را تنها رها کرده‌‌اند بلکه خود اولین نقدها را به سمت او روانه می‌کنند!

گروه سیاسی: مراسم تشییع پیکر شهید مدافع حرم مجید قربانخانی صبح دیروز با حضور مسؤولان لشکری و کشوری و مردم شهیدپرور جنوب غرب تهران از میدان معلم تا گلزار شهدای یافت‌آباد برگزار شد.
به گزارش «وطن‌‌امروز»، شهید مدافع حرم مجید قربانخانی متولد ۳۰ مردادماه سال ۶۹ در تهران و ساکن محله یافت‌آباد بود که بعد از یک تحول درونی، داوطلبانه به سوریه اعزام شد تا از حریم عقیله بنی‌هاشم و مردم مظلوم سوریه دفاع کند. در نهایت بعد از دلاوری‌های فراوان در تاریخ ۲۱ دی‌ماه سال ۹۴ به‌دست تروریست‌های تکفیری در منطقه خان‌طومان به فیض شهادت نائل شد و پیکر مطهرش در منطقه ماند. سرانجام پیکر شهید توسط گروه‌های تفحص شهدا کشف و از طریق آزمایش DNA شناسایی شد.
پیکر مطهر این شهید که به «حر مدافعان حرم» معروف شده است، روز چهارشنبه گذشته به درخواست مادرش برای طواف ضریح مقدس حضرت علی‌بن‌موسی‌الرضا(ع) به شهر مشهد منتقل شد. همچنین مراسم وداع با پیکر مطهر شهید قربانخانی عصر روز پنجشنبه با حضور خانواده، دوستان، همرزمان و مردم شهید‌پرور در معراج شهدای مرکز برگزار شد. پیش از آغاز وداع مردمی در معراج شهدای تهران، مادر این شهید با پوشیدن لباس سفید و حضور بر سر سفره عقد نمادین فرزندش در معراج شهدا با بقایای به‌جا مانده از پیکر فرزندش دیدار کرد و استخوان‌های او را در آغوش گرفت و برایش لالایی خواند. این مادر شهید همچنین خطاب به حاضران در این وداع گفت: «استخوان‌های فرزندم سوخته است. این آثار سوختگی را ببینید و دیگر نگویید مدافعان حرم برای پول رفتند». فیلم سخنان جانسوز این مادر شهید طی 24 ساعت گذشته به صورت گسترده‌ای در فضای مجازی دست به دست و دیده شده است.
روز گذشته نیز مراسم تشییع از ساعت 10 صبح با مدیحه‌سرایی مداحان و دمام‌زنی از میدان معلم محله یافت‌آباد تا گلزار شهدای آن برگزار شد که به دلیل حضور گسترده و بی‌نظیر مردم، این مراسم تا ظهر به طول انجامید. عده زیادی از مردم محل نیز از چند ساعت قبل از رسیدن پیکر به گلزار شهدا، در این مکان حضور داشتند و منتظر فدایی عقیله بنی‌هاشم بودند. مادران شهدای همرزم شهید نیز کنار مزار حضور داشتند و بنر عکسی از شهید مدافع حرم جاویدالاثر «مرتضی کریمی» که فرمانده و همرزم شهید بود نیز کنار مزار قرار داشت. مداح حین مدیحه‌سرایی برای بازگشت پیکر همرزمان شهید بویژه شهید کریمی نیز دعا کرد.
خانواده شهید مثل مراسم روز وداع در معراج شهدا، کنار مزار فرزند شهیدشان، خنچه عقد آماده کرده بودند. هنگامی که پیکر به محل خاکسپاری رسید بعد از قرائت زیارت عاشورا، در حالی که پیکر بر دستان خانواده شهید گرداگرد مزار می‌چرخید، مادر شهید کله قند تزیین شده خنچه عقد را برداشت و به رسم دیرینه مراسم دامادی، آن را شکست. سپس گل‌های پرپر شده را روی پیکر و جمعیت حاضر در مراسم ریخت و شیرینی پخش کرد، گویی مادر در تمام این لحظات در مراسم دامادی پسرش شرکت کرده است. سپس پیکر مطهر شهید با ذکر «یا حسین» و نوای «یا رقیه» به خاک سپرده شد و مادر شهید اعلام کرد با بازگشت پسرم، عیدی خود را از علی‌اکبر امام حسین(ع) گرفته‌ام.
  زندگینامه داستانی «شهید قربانخانی» پرفروش شد
کتاب زندگی شهید مدافع حرم مجید قربانخانی همزمان با تشییع پیکر این شهید بزرگوار پرفروش شد.
به گزارش فارس، کتاب «پناه حرم» زندگینامه داستانی شهید مدافع حرم «مجید قربانخانی» به قلم کبری خدابخش‌دهقی توسط انتشارات دارخوین منتشر شد. کتاب حاضر، روایتی جذاب و خواندنی از جوان دهه هفتادی، شهید مدافع حرم مجید قربانخانی است.
بخش اول زندگی او، بخش تاریک و خاکستری آن است. او در یافت‌آباد تهران قهوه‌خانه‌دار بوده، و زندگی او سرشار از مواردی است که این‌جور آدم‌ها با آن درگیر هستند. از درگیری و دعواهای هر روزه تا به رخ کشیدن آمار قلیان‌های قهوه‌خانه‌اش.
اما بخش دوم زندگی او، عنایتی است که به او می‌شود و مسیر زندگی‌اش عوض می‌شود و او اگرچه تک پسر خانواده است و قرار نیست آنها به سوریه اعزام شوند، ولی عنایت بی‌بی(س) او را به سوریه می‌کشاند و می‌شود مدافع حرم.
مجید قصه ما اگرچه ناراحت خالکوبی‌های بر بازوهای خویش است اما سرنوشتش اینگونه می‌شود که در خان‌طومان از بدنش چیزی برنگردد تا نه نشانی از خودش باشد نه خالکوبی‌هایش. گفتنی است بنا به گفته ناشر، تمام تیراژهای این کتاب به‌طور کامل فروخته شده و چاپ پنجم کتاب به نمایشگاه کتاب تهران رسیده است.

حملات پهپادی مکرر ارتش و کمیته‌های انقلابی یمن به مقرهای فرماندهی ائتلاف متجاوز سعودی، تحولی در آسمان میادین جنگی جنوب جزیره‌العرب پدید آورده است. خبرگزاری اسپوتنیک پنجشنبه گذشته به نقل از سخنگوی جنبش انصارالله اعلام کرد که نیروی هوایی در حال احیای یمن که تحت فرماندهی انقلابیون حوثی قرار دارد، برای دومین بار طی کمتر از 24 ساعت یکی از مقرهای کلیدی نظامیان متجاوز سعودی را هدف قرار داده است. این بار نوبت مقر فرماندهی نیروهای متجاوز سعودی و مزدوران‌شان در «البریقه» در استان جنوبی عدن یمن بود که با یک فروند پهپاد «قاصف کی 2» هدف قرار گرفت. شبکه «المسیره»، ارگان انصارالله به نقل از منابع نظامی یمنی اعلام کرد که عملیات پهپادی اخیر پس از رصد تحرکات نیروهای ائتلاف متجاوز انجام شده و چندین کشته و زخمی به جای گذاشته است. این دومین بار طی کمتر از 10 ماه است که یگان پهپادی ارتش یمن، مقر فرماندهی ائتلاف سعودی در پایگاه «البریقه» را مورد حمله هوایی قرار می‌دهد؛ عملیات قبلی در 5 جولای 2018 انجام شد و خسارت‌های زیادی به ائتلاف وارد کرد که همین مساله باعث می‌شود ادعای رسانه‌های زنجیره‌ای عربی و غربی مبنی بر اینکه نیروی هوایی ائتلاف، پهپاد قاصف را  پیش از حمله به پایگاه «البریقه» ‌زده است کمرنگ شود. این در حالی است که 24 ساعت پیش از حمله پنجشنبه ارتش یمن به محل استقرار فرماندهان سعودی در عدن، یک پهپاد دیگر یمنی روز چهارشنبه محل استقرار نظامیان ارتش سعودی در منطقه «الربوعه» در محور عسیر در جنوب عربستان را هدف قرار داده بود. به نظر می‌رسد پهپاد «قاصف کی 2» در حال موازنه جنگ هوایی تاکنون یک‌طرفه در آسمان یمن به نفع ارتش این کشور است. این پهپاد نخستین بار دی‌ماه سال گذشته همزمان با سال نوی میلادی رونمایی شد و در نخستین ماموریت رسمی‌ آن ده‌ها تن از فرماندهان ارشد مزدوران سعودی در پایگاه  العند در استان لحج کشته یا زخمی شدند، هر چند گفته می‌شود حمله تابستان پارسال به مقر «البریقه» عدن نیز توسط «قاصف کی 2» انجام شده و در واقع نخستین عملیات غیراعلامی این مدل بود. این یک پهپاد انتحاری است که می‌تواند با حمل حجم زیادی مواد منفجره قوی بدون رصد شدن به حریم هوایی دشمن نفوذ کرده و سپس در ارتفاع ۱۰ متری بر فراز هدف منفجر ‌شود. این پرنده مهاجم ترکش‌های متعددی پخش می‌کند که در مساحتی در حدود ۸۰ متر طول و ۳۰ متر عرض منتشر می‌شود و بویژه برای گرفتن تلفات سنگین از اجتماع نیروهای  دشمن موثر بوده است. نوعی دیگر از پهپادهای مهاجم یمنی نیز در ماه‌های اخیر در حوالی فرودگاه ریاض، پایتخت عربستان مشاهده شده بود که این موضوع در کنار شکار مکرر پهپادهای جاسوسی ائتلاف سعودی توسط یگان موشکی و پدافندی انصارالله، تبدیل به سرگیجه جدید آمریکا، عربستان، امارات و متحدان‌شان در تجاوز به یمن شده است به طوری که از نگاه کارشناسان نظامی میدانی جنگ جنوب شبه‌جزیره عربی، در سال 2019 شاهد برگشتن ورق در آسمان یمن و جنوب عربستان هستیم و شاید همین مساله بوده که کنگره آمریکا را به فکر زیر فشار گذاشتن کاخ سفید برای خروج از باتلاق یمن پیش از دریافت ضربات سهمگین‌تر انداخته است.
اقتصاد امارات در معرض خطر
هفته پیش رهبر انصارالله نیز در اتمام حجتی مجدد با کشورهای حاضر در ائتلاف متجاوز به کشورش تأکید کرد که موشک‌های یمنی می‌توانند به ریاض و ابوظبی و دیگر مناطق حساس منطقه هم برسند. به گزارش روسیا الیوم، عبدالملک بدرالدین با اشاره به تعدی‌های ائتلاف متجاوز عربی تحت امر عربستان و امارات به یمن، ضمن مصیبت‌بار خواندن ادامه طرح تجاوزکارانه آمریکایی - اسرائیلی به‌واسطه عربستان و امارات برای ملت‌های منطقه و جهان اسلام و عرب، این دو شیخ‌نشین دست‌نشانده را تهدید کرد  از تبعات جنگی که به راه انداخته‌اند مصون نخواهند ماند. او گفت: «امارات در بحران یمن مداخله می‌کند و این مسأله خطر جدی را برای اقتصاد آن در آینده ایجاد خواهد کرد و چنانچه تجاوز ادامه یابد اقتصاد امارات و سرمایه‌گذاری در آنجا در معرض خطرات واقعی قرار خواهد گرفت. عربستان و امارات 2 امپراتوری در منطقه نیستند و دونالد ترامپ، رئیس‌جمهوری آمریکا می‌گوید که عربستان حتی 2 هفته هم بدون حمایت وی دوام نمی‌آورد». رهبر انصارالله همچنین با اعلام پیشرفت چشمگیر عملیات در مرزهای عربستان از شکست ارتش سعودی در جبهه‌های جنوبی خبر داد تا جایی که رژیم ریاض پس از فروپاشی همه تیپ‌ها و مواضعش در مرزها، نیروهای ارتش ذخیره را به این مناطق فراخوانده است.
راز پیشروی‌های موفق ارتش یمن
از طرف دیگر، یکی از چهره‌های عالی‌رتبه جنبش انصارالله، راز پیشروی‌های موفق ماه‌های اخیر نیروهای ارتش و کمیته‌های مردمی یمن را استقبال مردم مناطق مختلف کشور از این جنبش ملی و آزادی بخش دانست. به گزارش شبکه المیادین به نقل از سرتیپ یحیی سریع، سخنگوی نیروهای مسلح یمن، تنها عملیات در استان ضالع به بازپس‌گیری یک هزار کیلومتر مربع از مناطق تحت سیطره مزدوران و اشغالگران سعودی منجر شده است. او هفته پیش در پیامی بدین مناسبت گفته بود: «ما به فرزندان استان‌های جنوبی یمن اطمینان می‌دهیم که در قبال آنان هیچ نیت خصمانه‌ای نداریم». همچنین به گزارش تی‌آرتی، در جریان تسلط نیروهای انصارالله بر یکی از شهرستان‌های استان دالی تعداد زیادی از مزدوران منسوب به دولت فراری کشته و زخمی شدند. محمد البخیتی، عضو دفتر سیاسی انصارالله در گفت‌وگو با شبکه العالم در پاسخ به سوالی درباره علت پیشروی‌های نیرو‌های ارتش و کمیته‌های مردمی یمن در مناطق مختلف این کشور گفت: «این پیشروی به خاطر بینش و آگاهی مردم این مناطق بویژه مناطقی است که نیرو‌های متجاوز آنجا را اشغال کرده‌اند. مردم این مناطق همکاری خوبی با ما دارند».
او این بینش و آگاهی را یکی از فاکتور‌های تغییر کنونی روند اوضاع در میدان نبرد به نفع ارتش یمن خواند، چرا که شهروندان مناطقی که تحت اشغال متجاوزان است، رنج و مشقت‌های زیادی از این اشغالگری متحمل شده‌اند. البخیتی در این باره توضیح داد: «مردم امروز وضعیت مناطق تحت کنترل دولت نجات ملی در صنعا و مناطق تحت اشغال متجاوزان را با هم مقایسه می‌کنند. مسیر نبرد‌های نظامی به نفع نیرو‌های ارتش و کمیته‌های مردمی یمن است و پیشروی امروز از نظر تعداد مواضع نظامی تصرف شده از دشمن بسیار گسترده است. مزدورانی که در کنار متجاوزان می‌جنگند، امروز فهمیده‌اند که در طرف ناحق ایستاده‌اند و شاید در گذشته فریب خورده بودند اما امروز به این حقیقت پی برده‌اند و روحیه آنها تضعیف شده است».

انصارالله: آل‌سعود بدون حمایت آمریکا جرأت این جنایت‌ها را نداشت
به دنبال اعدام ۳۷ تن به دست جلادان رژیم سعودی که گفته می‌شود ۳۲ نفر از آنان از فعالان و روحانیون شیعه منطقه شرقیه عربستان بوده‌اند، دفتر سیاسی انصارالله یمن بیانیه‌ای را بدین شرح در محکومیت این اقدام منتشر کرد:
سیاست قتل، تخریب و سرکوب ملت‌ها با آهن و آتش، شیوه‌ جنایتی نظام سعودی است که برای باقی ماندن در صدر حکومت بر آن تکیه می‌کند... تاریخ نظام سعودی پر از جنایت، قتل، مزدوری و فروش مسائل امت و در رأس همه آنها مسأله فلسطین است... جنایت‌های وحشیانه نظام سعودی علیه شهروندان و دیگر ملت‌ها، دلیل بر سرنگونی و ورشکستگی آن است... اگر آمریکا نبود نظام سعودی جرأت اینگونه جنایات را نداشت، این آمریکاست که پوشش سیاسی و حمایت لازم [در این اقدامات] را برای سعودی فراهم می‌کند... از آزادگان جهان می‌خواهیم سیاست‌های سرکوبگرانه و خصمانه را «مردود» و نظام آل‌سعود را به خاطر جنایت و ظلم در حق آزادگان ملتش «گناهکار» بدانند... از آزادگان جهان می‌خواهیم اقدامات نظام سعودی در قتل، ویرانی و محاصره یمن و ارتکاب زشت‌ترین جنایات [در این کشور] را محکوم کنند.
 

محمد نجارصادقی: طبق آمارهای رسمی 2 پوسته محبوب ایرانی تلگرام بیش از 25 میلیون کاربر فعال دارند اما عضویت در آنها توسط هیچ کدام از مقامات ارتباطی کشور از وزیر ارتباطات و فناوری اطلاعات گرفته تا دبیر شورای عالی فضای مجازی تجویز نمی‌شود. حالا به نظر می‌رسد در انفعال مسؤولان، یک شرکت آمریکایی به دلیل دسترسی به اطلاعات شخصی، این برنامه را از موبایل ایرانی‌ها حذف کرده است. نتیجه انفعال چیزی جز بدبینی بیشتر مردم به پیام‌رسان‌های بومی نبود.  به گزارش «وطن‌امروز»، گوگل 2 اپلیکیشن تلگرام طلایی و هاتگرام را با ادعای جاسوسی کردن از اطلاعات کاربران از روی گوشی‌های اندرویدی پاک کرد. در روزهای گذشته سرویس امنیتی گوگل‌پلی (پلی پروتکت) با هشدار دادن به کاربران اندرویدی به آنها گفته بود که تلگرام طلایی قصد جاسوسی از اطلاعات شخصی آنها مانند عکس، پیغام‌ها، فهرست تماس و صداهای ضبط‌شده را دارد و از آنها خواسته بود این نرم‌افزار را از روی گوشی‌های خود پاک کنند. کمتر از 48 ساعت از این پیام نگذشته بود که کاربران اندرویدی با یک صحنه عجیب رو به رو شدند؛ گوگل به صورت خودکار این دو برنامه را از روی حافظه موبایل‌ها پاک کرد!
پوسته‌ها از چه زمان محبوب شدند؟
طلاگرام و هاتگرام هیچ وقت محبوب کاربران ایرانی نبودند، محبوبیت آنها از زمانی شروع شد که گروهی تصمیم گرفتند اطلاعات کاربران ایرانی در سرورهای تلگرام اصلی بماند. برای بررسی این محبوبیت مشکوک باید به همین روزها در یک سال گذشته برگردیم؛ زمانی که یکی از قضات قوه‌قضائیه تصمیم به فیلترینگ تلگرام گرفت؛ تصمیمی که به مذاق خیلی‌ها خوش نیامد. این اتفاق توانست در کوتاه‌مدت حجم بالایی از کاربران را به سمت پیام‌رسان‌های بومی سرازیر کند. همزمان با کوچ کاربران، روسای 3 قوه هم به این حرکت پیوستند.   این روند ادامه داشت که ناگهان کاربران متوجه شدند 2 پوسته تلگرام در ایران در مقابل فیلترینگ مقاوم هستند و از همین مرحله کوچ متوقف شده و این دو برنامه محبوب شدند. این یعنی به صورت عملی فیلترینگ ناکام ماند. در همین مدت و به موازات انتقاد مسؤولان از معایب این کلاینت‌ها، ابوالحسن فیروزآبادی، دبیر شورای عالی فضای مجازی هم چندین بار خبر مسدودی یا مستقل شدن آنها از سرورهای اصلی تلگرام را داد. نخستین تاریخی که وی برای این موضوع اعلام کرد پایان شهریورماه سال گذشته بود اما با گذشت از این تاریخ، فیروزآبادی از آماده نبودن زیرساخت‌های پوسته‌های فارسی برای انتقال از سرورهای تلگرام خبر داد و زمان این اتفاق را پایان پاییز و ابتدای دی‌ماه اعلام کرد اما حالا با گذشت چند ماه از این موعد باز هم طلاگرام و هاتگرام به فعالیت خود ادامه می‌دهند.
زور کسی به پوسته‌ها نمی‌رسد؟!
موضوع جالب اینجاست که امروز هیچکس مسؤولیت پوسته‌های فارسی تلگرام را بر عهده نمی‌گیرد. محمدرسول کاظمی، مدیر پیام‌رسان بومی آی‌گپ با بیان اینکه در حال حاضر اصلی‌ترین مانع رونق گرفتن پیام‌رسان‌های داخلی نسخه‌های غیررسمی تلگرام است، گفته است: در آغاز فیلترینگ تلگرام روزانه 100 تا 200 هزار نفر کاربر به مجموعه ما اضافه می‌شد ولی الان این ماجرا فیصله یافته و جذب کاربر ما بسیار کم شده است. 2 برنامه مذکور نزدیک به 30 میلیون کاربر دارند و کماکان هم فعال هستند.‌ آی‌گپ امروز نزدیک به 2 میلیون نصب دارد و نزدیک به یک میلیون هم کاربر فعال درون خودش جای داده است ولی این رقم می‌توانست بسیار بالاتر باشد. وی افزود: پشت این پیام‌رسان‌ها افرادی هستند که نمی‌گذارند آنها به حالت معلق دربیایند و همین موضوع به پیام‌رسان‌های داخلی لطمه وارد می‌کند. کاظمی با بیان اینکه پیام‌رسان‌های داخلی براحتی می‌توانند جایگزین پوسته‌های تلگرام شوند، گفت: در شرایط کنونی و مشخص نبودن آینده فضای پیام‌رسانی کشور، سرمایه‌گذاری در بخش‌های مختلف ممکن نیست. وی با انتقاد شدید از وزارت ارتباطات، گفت: شرکتی بدون هیچ دانش و تخصصی یک فیلترشکن راه انداخته است و هر بار از یک ارگان رسمی کشور مهلت فعالیت می‌گیرد و مشخص نیست این روند تا چه زمانی ادامه پیدا می‌کند.
پوسته‌های تلگرام را چه کسی هدایت می‎‌کند؟
اصلی‌ترین سوالی که درباره طلاگرام، هاتگرام و دیگر پوسته‌های غیررسمی تلگرام می‌توان مطرح کرد این است که آنها توسط چه شخص یا اشخاصی مدیریت و هدایت می‌شوند. اگر بتوانیم این سوال را پاسخ بدهیم آن زمان می‌توانیم از دست‌های پشت‌پرده حمایت از این بدافزارهای محبوب هم صحبت کنیم.  چندی پیش حسن بیگی، عضو کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس از قول «محمود علوی» وزیر اطلاعات گفته بود: تلگرام طلایی متعلق به جمهوری اسلامی ایران است. عبدالصمد خرم‌آبادی، دبیر پیشین کارگروه تعیین مصادیق محتوای مجرمانه نیز پیش‌تر در یادداشتی هاتگرام و طلاگرام را 2 فیلترشکن داخلی با مدیریت واحد دانست که به‌طور غیرقانونی و برخلاف دستور قضایی با امکانات وزارت ارتباطات دسترسی کاربران ایرانی را به پیام‌رسان فیلترشده تلگرام فراهم می‌کنند. وی در این باره مقامات دولتی را متهم کرده بود که از طریق این دو فیلترشکن، مانع مهاجرت ۷۰ درصد کاربران ایرانی به پیام‌رسان‌های داخلی شده و از این طریق برای تلگرام زمان خریده‌اند.
ناامید‌سازی مردم از پیام‌رسان‌های ایرانی
به نظر می‌رسد این پوسته‌ها وظیفه بدبین کردن مردم نسبت به برنامه‌های بومی را بخوبی اجرا کردند و حالا هم که از موبایل‌‎ها حذف شده‌اند چیزی برای از دست دادن ندارند. موضوع اینجاست که اگر واقعا این برنامه‌ها در حال جاسوسی از کاربران ایرانی هستند چرا وزارت ارتباطات به این موضوع ورود نمی‌کند؟ اگر هم این مسائل صحت ندارد چرا درباره آنها شفاف‌سازی نمی‌شود؟  
 

گروه اجتماعی: سیل در خوزستان فروکش کرده و طبق گفته مسؤولان دولتی دیگر جای نگرانی برای شهرها و روستاها نیست اما بازسازی مناطق سیل‌زده بزرگ‌ترین دغدغه کشور است. رئیس سازمان مدیریت بحران کشور درباره آخرین اقدامات در مناطق سیل‌زده کشور گفت:‌ در حال حاضر سیل در اکثر استان‌های آسیب‌دیده فروکش کرده و دبی آب کارون در استان خوزستان به 2700 متر مکعب رسیده و تقریباً می‌توان گفت سیل فروکش کرده است. اسماعیل نجار گفت: در حال حاضر تالاب شادگان پر شده و با اقدامات انجام شده آب به شهر شادگان نفوذ نکرده است. رئیس سازمان مدیریت بحران کشور  ادامه داد: دیگر جای نگرانی برای شهرها و روستاها نیست و بازسازی شهرها و روستاهای تخریب شده آغاز شده است. نجار گفت: تاکنون 98 هزار پرونده درباره خسارات وارد شده در مناطق مسکونی تشکیل شده است. قرارگاه سازندگی مناطق سیل‌زده با توجه به فرمان مقام معظم رهبری با 5 کمیته تشکیل شده است. کمیته‌های برآورد و تخصیص اعتبار و کمیته بازسازی و نوسازی و همین طور کمیته اجتماعی و بهداشتی شروع به کار کرده‌اند و به طور دائم جلسات تشکیل می‌شود. وی افزود: اولویت ما پرداخت خسارت‌های وارده است. تخصیص اعتبار برای بخش‌های کشاورزی و مسکن در مرحله نخست قرار گرفته و بخش اعظمی از اعتبارات مورد نیاز تأمین و مشخص شده است.رئیس سازمان مدیریت بحران کشور گفت: 35 هزار میلیارد تومان در بخش‌های زیرساختی کمک‌های بلاعوض و همین طور تسهیلات اختصاص یافته است و دولت نیز با توجه به پیشرفت کار تأمین اعتبار می‌کند. نجار افزود: 3 هزار میلیارد تومان کمک بلاعوض و 15 هزار میلیارد تومان تسهیلات در نظر گرفته شده که امیدواریم از صندوق توسعه ملی نیز استفاده شود. وی افزود: قطعاً‌ تا پایان اردیبهشت‌ماه بر اساس پیش‌بینی‌های سازمان هواشناسی بارندگی‌هایی داریم که امیدواریم مشکل خاص دیگری نداشته باشیم. هم‌اکنون با شایعه‌هایی مواجه هستیم که درخواست می‌کنیم به این شایعه‌ها توجه نشود و مردم اطلاعات دقیق را از رسانه‌های معتبر دریافت کنند. از رسانه‌ها نیز می‌خواهیم برای انتشار اخبار دقت بیشتری داشته باشند.
 

هنوز پرونده قضایی برای سیل گلستان تشکیل نشده
رئیس کل دادگستری استان گلستان گفت: هنوز پرونده‌ قضایی درباره سیل تشکیل نشده اما مدارک ما آماده است و بعد از بهبود شرایط اعلام خواهیم کرد. به گزارش مهر، هادی هاشمیان در جمع خبرنگاران درباره آخرین وضعیت اقدامات قضایی مرتبط با سیل گفت: هنوز پرونده‌ای درباره مقصران سیل گلستان تشکیل نشده و منتظریم کار اسکان مردم به پایان برسد، چون این امر در اولویت قرار دارد. وی درباره آخرین وضعیت مردم سیل‌زده استان گلستان گفت: در حال حاضر مردم از اردوگاه‌های موقت به منازل خود بازگشته‌اند اما با توجه به اینکه منازل‌شان بیش از ۲۰ روز دچار آبگرفتگی بوده خراب شده و در منازل‌شان داخل چادر زندگی می‌کنند. این مقام قضایی درباره نحوه امدادرسانی به مردم گفت: امدادرسانی توسط دستگاه‌های مختلف از جمله سپاه و ارتش و همچنین خود مردم انجام می‌شود و شرایط رو به بهبود است. وی افزود: اقدامات لازم انجام شده و مستندات را جمع‌آوری کرده‌ایم و به محض اینکه شرایط بهتر شود و مردم در آرامش قرار بگیرند، موضوع را رسانه‌ای خواهیم کرد.

۷ استان معین لرستان شدند
رئیس سازمان بسیج مستضعفین با بیان اینکه برای لرستان ۷ استان معین مشخص شده، گفت: اسکان موقت را باید دنبال کرد. سردار غلامحسین غیب‌پرور در حاشیه جلسه قرارگاه خدمت‌رسانی به مناطق سیل‌زده استان لرستان اظهار داشت: برای استان‌هایی که در معرض سیل قرار گرفتند هر کدام‌شان چند استان معین تعریف شد. وی افزود: برای استان لرستان هم 7 استان از همان روزهای اول مشخص شد؛ امروز نیز فرماندهان سپاه‌های استانی حضور دارند که واقعاً ممنون این برادران و مجموعه استان‌های مربوط هستیم که تشریف آوردند. رئیس سازمان بسیج مستضعفین با اشاره به اینکه برای گام‌های بعدی تعیین تکلیف شده، عنوان کرد: به‌طور اجمال گام اول را که رسیدگی‌های اولیه بوده تقریباً تمام کرده‌ایم. وی با بیان اینکه یک گام دوم داریم که اسکان موقت است و این را باید سریع به دادش برسیم، تصریح کرد: گام سوم نیز ساخت‌ و ساز اصلی است، البته گام  دوم و سوم ما حتماً باید با مشارکت باشد، یعنی در اصل دولت است و ما به دولت کمک می‌کنیم.

۲۵۰۰ میلیارد تومان اعتبار برای خسارت‌های سیل گلستان
رئیس سازمان مدیریت و برنامه‌ریزی استان گلستان از تصویب 2 هزار و ۵۰۰ میلیارد تومان اعتبار و تسهیلات برای جبران خسارت‌های سیل در استان گلستان خبر داد. محمدولی روزبهان در جلسه ستاد اقتصادمقاومتی و کارگروه اشتغال استان که با حضور وزیر کار برگزاری شد، اظهار داشت: سیل اخیر خسارت‌های زیادی در بخش‌های کشاورزی، صنعت، گردشگری، مسکونی و... داشته که باید بتوانیم تدبیری را برای جبران خسارت‌ها و پیشگیری از حوادث احتمالی اتخاذ کنیم. وی افزود: سیل اخیر سبب کاهش درآمد استان و افت شدید گردش مالی شده است. بسیاری از هتل‌ها و واحدهای گردشگری برای میزبانی از گردشگران و مسافران برنامه‌ریزی کرده بودند اما سیل مانع تحقق این پیش‌بینی‌ها شد. رئیس سازمان مدیریت و برنامه‌ریزی استان با بیان اینکه نمی‌توان بیکاری چند ده هزار نفر در بخش‌های کشاورزی، صنعت و... را جبران کرد، گفت: این ایام فصل برداشت محصولات کشاورزی است اما چند ده هزار نفری که باید در این مناطق کار می‌کردند، الان بیکار هستند. اگر نتوانیم آثار تخریبی سیل را جبران کنیم به طور قطع شاهد بیکاری گسترده در منطقه خواهیم بود.

ارائه برنامه جبران خسارت مناطق سیل‌زده خوزستان
یکی از مدیران وزارت راه از ارائه برنامه جبران خسارت مناطق سیل‌زده استان خوزستان طی هفته جاری خبر داد و گفت: بعضی بخش‌های حوزه وزارت راه و شهرسازی که با پدیده سیل و سیلاب درگیر شده، قابل بازسازی است اما بخش‌های دیگری از آن نیاز به انجام عملیات عمرانی مجدد دارد. با توجه به دستور رئیس‌جمهوری مبنی بر اینکه وزارتخانه‌ها برنامه بازسازی را تدوین و مدیریت کنند هم اکنون برآوردها در حال تکمیل است. وی با بیان اینکه بخش زیادی از خسارات سیل در خوزستان مربوط به واحدهای مسکن روستایی است، افزود: بنیاد مسکن در این زمینه ماموریت دارد نسبت به روستاهایی که به جابه‌جایی نیاز دارند اقدام کند. وی با اشاره به اینکه در سیل خوزستان جاده‌های اصلی و روستایی متعددی آسیب دیده‌ که باید ترمیم شود، تصریح کرد:‌ این امر با ایجاد منابع و مدیریت اجرا که با هم‌افزایی داخلی دستگاه‌ها و همچنین کمک‌های دولت از سر جمع بودجه عمومی تامین می‌شود، محقق خواهد شد. ورود بموقع دستگاه‌های زیر مجموعه این وزارتخانه برای مقابله با سیلاب باعث شد شهرهای خوزستان دچار آسیب جدی نشوند.

محسن شهمیرزادی: اختتامیه سی‌وهفتمین دوره جشنواره جهانی فیلم فجر که به نوعی پنجمین دوره مستقل این جشنواره به حساب می‌آمد، عصر پنجشنبه در تالار وحدت برگزار شد و برگزیدگان خود را شناخت. در این رویداد بین‌المللی معدود فیلم‌‌های ایرانی و فارسی‌زبان جشنواره تعداد زیادی از جوایز را از آن خود کردند که یا به اهمیت فیلم‌‌های ایرانی نزد داوران یا کیفیت نه‌چندان بالای سایر فیلم‌‌های خارجی ارتباط پیدا می‌کرد. به گزارش «وطن‌امروز»، در ابتدای این مراسم موسیقی متن فیلم «سینماپارادیزو» ساخته «انیو موریکونه» به کارگردانی «جوزپه تورناتوره» توسط گروه آوازی تهران اجرا شد. این گروه همچنین قطعه‌ای از موسیقی فیلم «آبی» ساخته «کریشتوف کیشلوفسکی» با آهنگسازی «زبیگنیف پرایزنر» و قطعه نوستالژیک «گنجشکک اشی‌مشی» را اجرا کردند.
تحریم‌ها فرهنگ ما را هم نشانه گرفته
صحبت‌‌های دبیر جشنواره بخش بعدی مراسم اختتامیه بود. سیدرضا میرکریمی در بخشی از صحبت‌‌های خود با بیان اینکه عادت ندارد گزارش کار ارائه دهد، اظهار داشت: از 4 سال پیش که من مسؤولیت این کار را به همراه کارشناسان و سینماگران بر عهده گرفتیم، تلاش کردیم جایگاهی درخور برای این جشنواره دست و پا کنیم. وی عنوان کرد: امسال متأسفانه با تحریم‌های ناعادلانه و یک سویه مواجه بودیم که نه‌تنها اقتصاد، بلکه حوزه فرهنگ را هم نشانه گرفته بود اما به خاطر شأن سینمای ایران شاهد برگزاری خوب این جشنواره بودیم و بسیاری از دوستان در سراسر جهان دعوت ما را پذیرفتند.  
نت‌پک برای «خط باریک قرمز»
اهدای جایزه «نت‌پک» (بنیاد توسعه سینمای ایران) بخش بعدی برنامه بود که با حضور «اعجاز گل»، «لاتیکا پادگائونکار» و «سیدغلامرضا موسوی» از داوران این بخش، به برگزیدگان اهدا شد. مستند «خط باریک قرمز» به کارگردانی فرزاد خوشدست از ایران جایزه اول این بخش را از آن خود کرد. خوشدست پس از دریافت این جایزه با تقدیر از هیأت داوران گفت: دوست دارم این جایزه را به بچه‌های کانون اصطلاح و تربیت اهدا کنم که این فیلم توسط آنها ساخته شد.
«شکستن همزمان بیست استخوان»؛ بهترین فیلم بین‌الادیانی
همچنین در ادامه مراسم دیپلم افتخار بهترین فیلم «بین‌الادیان» با داوری حجت‌الاسلام «سیدمحمدحسین نواب»، «داگلاس فالسون» و «اینیس گیل» به  «شکستن همزمان بیست استخوان» به کارگردانی جمشید محمودی از افغانستان تعلق گرفت. نوید محمودی که این جایزه را در نبود برادرش جمشید محمودی دریافت می‌کرد، گفت: فیلم محصول مشترک ایران و افغانستان است و ما آن را از کشور افغانستان در این جشنواره شرکت دادیم. درباره این فیلم 2 سال بسیار سخت بر ما گذشت. امیدوارم همان‌طور که فیلم در دنیا با استقبال مواجه شده در ایران هم مورد استقبال قرار بگیرد.
جایزه محمد امین(ص) برای هندی‌ها
دیپلم افتخار بهترین فیلم بلند بخش «جلوه‌گاه شرق» با داوری «باربارا لوری»، «جونیت جبنویان» و «روبرت صافاریان» به فیلم «اعلان» اثر محمود فاضل جوشکون از ترکیه و بلغارستان اعطا شد. او پس از دریافت جایزه‌اش به زبان فارسی از داوران و مخاطبان تشکر کرد. همچنین دیپلم افتخار صلح نیز با حضور حسین انتظامی، سرپرست سازمان سینمایی و رضا کیانیان، رئیس کاخ جشنواره به فیلم «امینه» به کارگردانی ایمن زیدان از سوریه اهدا شد. جایزه و تندیس محمد امین(ص) که جایزه‌ای با محوریت اخلاق است، به «حمید» ساخته اعجاز خان از هند اهدا شد. جایزه بهترین «فیلم اول» نیز با داوری «عمار هادی‌العرادی»، «غسان سلهب» و «بهروز شعیبی» به فیلم «جوان روسی» اثر الکساندر زولوتوخین از روسیه اهدا شد. همچنین تندیس بهترین فیلم کوتاه آسیایی به فیلم «قربانی» اثر مهدی محمدنژادیان اهدا شد.  تندیس بهترین کارگردان آسیایی نیز  به هو منگ، کارگردان «عبور از مرز» از چین رسید. دیپلم افتخار بهترین فیلم بلند آسیایی نیز به فیلم «شکستن همزمان بیست استخوان» به کارگردانی جمشید محمودی از کشور افغانستان اهدا شد.
سینمای سعادت برای روسیه
در بخش بعدی با حضور داوران بخش مسابقه بین‌الملل «سینمای سعادت» از برگزیدگان این بخش تقدیر شد. سیمرغ سیمین بهترین فیلم کوتاه به «افراط منجی ماست» به کارگردانی مورگان زیورلاپتی از سوئد تعلق گرفت. سیمرغ سیمین بهترین طراحی لباس هم برای «پرنده بهاری» به کارگردانی جینگ ژیانگ لی از چین تعلق گرفت. دیپلم افتخار بهترین بازیگر مرد نیز به علی مصفا برای فیلم «جهان با من برقص» اهدا شد. سیمرغ سیمین بهترین بازیگر مرد هم به جسپر کریستنسن برای فیلم «پیش از ژاله» به کارگردانی مایکل نوئر از دانمارک رسید. سیمرغ سیمین بهترین بازیگر زن نیز به مارتینا آپوستولووا برای فیلم «ایرینا» به کارگردانی نادژدا کزه‌وا از بلغارستان رسید. همچنین سیمرغ سیمین بهترین فیلمنامه به گرنوت کرا و اولیور هافنر برای فیلم «واکرسدوروف» به کارگردانی اولیور هافنر از آلمان اهدا شد.  سیمرغ سیمین بهترین کارگردانی هم به سروش صحت برای فیلم «جهان با من برقص» از ایران اهدا شد. او پس از دریافت جایزه‌اش گفت: از هیأت داوران و برگزارکنندگان جشنواره بسیار تشکر می‌کنم. بسیار خوشحالم. در این 3-2 روز بیشتر می‌شنیدم که همه درباره فیلم می‌گفتند که حال این فیلم خوب است. فکر می‌کنم علت این حال خوب این است که ما در طول ساخت این فیلم همگی حال‌مان خوب بود و مسائل را با هم حل می‌کردیم. سیمرغ زرین بهترین فیلم نیز با حضور سیدرضا میرکریمی، دبیر جشنواره و پل شریدر، میهمان ویژه این رویداد به «جوان روسی» به کارگردانی الکساندر زولوتوخین و تهیه‌کنندگی ادوارد پیچوگین و الکساندر سوخوروف از روسیه تعلق گرفت.

میکائیل دیانی: 1- درباره اتفاقات اخیر در رسانه ملی و حجم بالای مسابقات و «ستاره - مربع‌»ها و... نخستین و بزرگ‌ترین مقصر دولت آقای روحانی است که بودجه صداوسیما را با هر نقد و انتقادی می‌بندد. صداوسیما از جمله نهادهای ملی است که برای اداره شدن باید از بودجه عمومی کشور استفاده کند و این دولت‌ها هستند که اختیار تخصیص و توزیع بودجه کشور را در اختیار دارند و این مساله باعث شده است همواره رسانه ملی در معرض کسری بودجه برای اداره باشد. نقدناپذیری دولت‌ها همواره به فشار بر رسانه‌ها منجر می‌شود؛ گاهی یارانه روزنامه‌ها قطع می‌شود و گاهی بودجه صداوسیما!
در حقیقت بودجه صداوسیما گروگان گرفته می‌شود تا محتوایی در نقد دولت‌ها منتشر نکند؛ دولت‌هایی که شأن توزیع‌کنندگی بودجه خود را فراموش کرده و به نادرست و قلدرمآبانه برای همه تصمیم‌گیری می‌کنند. اگر دولت بودجه صداوسیما را بدرستی تخصیص دهد و تأمین کند طبیعتا رسانه ملی در مسیر تامین بودجه از هر راهی نخواهد افتاد! در حقیقت دولت صداوسیما را مجبور به «آنتن‌فروشی» کرده است و این مسیر لاجرم با پدیده‌های ناهنجار نیز مواجه می‌شود!
مدیران محترم دولتی فراموش کرده‌اند در سازمان نظری و عملی جمهوری اسلامی دستگاه تبلیغی ـ ‏توجیهی ایدئولوژیک انقلاب اسلامی که قرار است کار فرهنگی کند را نباید با محدودیت‌های اقتصادی مدیریت کرد! باید متوجه باشند در انقلاب اسلامی «فرهنگ» زیربناست و «اقتصاد» و «سیاست» باید برای اعتلای فرهنگ مصرف شود نه آنکه فرهنگ را پای اقتصاد و سیاست – آن هم از جنس لیبرالی و دنیوی و مادی آن - ذبح کنند!
2- سازمان صداوسیما اگرچه باید با بودجه دولتی مدیریت خود را صورت دهد اما نباید فراموش کند در داخل خود نیز باید برای بهینه مصرف کردن منابع فکر کند. از یک طرف کوچک‌سازی سازمان و کم کردن حجم بالای نیروی انسانی که فرصت برنامه‌سازی را از صداوسیما گرفته است باید مد نظر قرار گیرد. باید از سوی منابع انسانی سازمان آمایشی صورت گیرد تا نیروی غیرمتخصص و  بی‌کیفیت و غیرمتعهد به آرمان‌های سازمان، اشغال‌کننده صندلی‌های آن نباشد. از سوی دیگر علیه سیاست غلط «توسعه کمی آنتن» عمل کند. در یک فرآیند استراتژیک اما بهنگام شبکه‌ها را کم کرده و بجای آن به «توسعه کیفی آنتن» روی آورد. سازمان نیاز به «گروه‌های کوچک کیفی و موثر» دارد تا از طریق خلاقیت و ایده‌پردازی به سمت برنامه‌های پرمخاطب اما سالم، امیدآفرین و تحرک‌بخش برود.

محمدرضا کردلو: حتما یادتان هست در کتاب ادبیات فارسی دوم دبیرستان داستان سووشون را؛ داستان سیمین خانم، خانم دانشور. خیلی‌ها آن جمله معروف «شلخته درو کنید تا چیزی گیر خوشه‌چین‌ها بیاید» را از سووشون به حافظه سپرده‌اند تا اگر جایی لازم شد، به عنوان یک ضرب‌المثل از آن استفاده کنند. صفای سووشون را از همان چند خط ابتدایی قصه در کتاب دوم دبیرستان می‌شود فهمید: زری به کنار مزرعه آخری می‌رسد. مردها هنوز در حال درو کردن هستند و زن‌های خوشه‌چین، به قطار کنار مزرعه نشسته‌اند و سرشان به طرف مزرعه است. همه‌شان چارقد سیاه بر سر دارند. می‌دانند که یوسف همیشه به مردها می‌گوید: «شلخته درو کنید تا چیزی گیر خوشه‌چین‌ها بیاید» و به همین جهت است که زن‌های خوشه‌چین 2 تا جوال با خود می‌آورند. سیمین دانشور ۸ اردیبهشت سال ۱۳۰۰ خورشیدی در شیراز به دنیا آمد. پدرش محمدعلی دانشور پزشک و مادرش قمرالسلطنه حکمت مدیر هنرستان دخترانه و نقاش بود. بعد از تحصیلات ابتدایی، دیپلمش را با شاگرد اولی در کل کشور گرفت و به دانشگاه تهران رفت تا ادبیات فارسی بخواند. در سال 1320 برای روزنامه ایران و رادیو با نام مستعار مقاله نوشت. داستان کوتاه «آتش خاموش» را در 1327 نوشت. 2 سال بعد با جلال ازدواج می‌کند.  مدرک دکترا را یک سال قبل‌تر با رساله «علم‌الجمال و جمال در ادبیات فارسی تا قرن هفتم» با راهنمایی استاد سیاح و بدیع‌الزمان فروزانفر دریافت می‌کند. سال 1331 بورس استنفورد می‌گیرد و 2 سال زیبایی‌شناسی می‌خواند؛ داستان‌نویسی و نمایشنامه‌نویسی. 2 داستان کوتاه انگلیسی در همین ایام می‌نویسد. دانشور از پیشگامان زن داستان‌نویسی حرفه‌ای در ایران بود. به ایران بازمی‌گردد و استاد رشته باستان‌شناسی و تاریخ و هنر می‌شود. اندکی پیش از مرگ جلال در سال 1348 سووشون را منتشر می‌کند. سووشون که نثری ساده دارد از شاهکارهای او است. سووشون پرفروش را به بیش از ۱۷ زبان ترجمه کرده‌اند. ماجرای این داستان، در سال‌های پایان جنگ دوم جهانی در شهر شیراز اتفاق می‌افتد و فضای اجتماعی فارس را بین سال‌های 1320 الی 1325 ترسیم می‌کند. نویسنده در این رمان، زندگی فئودالی در زمان اشغال ایران از سوی انگلیسی‌ها را به نگارش درآورده‌ است. ماجراها با ساخت و پرداختی دقیق و هماهنگ پیش می‌روند و وقایع فرعی با مهارت چشمگیری به طرح اصلی می‌پیوندند و جزئی از آن می‌شوند. بعد از بازنشستگی از دانشگاه تا زمان بدرود گفتنش به حیات، در خانه‌ای که خانه جلال و سیمین بود بارها دست به قلم می‌برد و می‌نویسد و در 90 سالگی در اسفند 1390 در همان خانه از دنیا می‌رود.
سیمین دانشور ویژگی‌های شاخص و مهمی دارد که از نظر برخی شاید در سایه نام جلال مغفول مانده باشد. سیمین نخستین زن داستان‌نویس حرفه‌ای در تاریخ ادبیات معاصر است. پیش از خیلی‌ها تحصیلات عالیه را در آنچه به آن علاقه‌مند بوده کسب کرده و در استادی و نقد هم صاحب‌نظر است. کانون نویسندگان ایران در خانه‌اش تشکیل شده و او تنها زن حاضر در میان اعضای این کانون و نخستین رئیس کانون نویسندگان ایران است. همچنین ترجمه آثار مهمی از ادبیات جهان را در کارنامه دارد. با این همه سیمین تا آخر عمر در خانه جلال می‌ماند. جایی نمی‌رود تا جدایی و فراق چندده ساله‌اش با جلال، با مرگ در همان خانه که روزی با شوق نهال در باغچه‌اش می‌کاشتند، تمام شود و این پایبندی به خانه نمادی از پایبندی به وطن است؛ به اینکه اگر سفارت آلمان دعوت می‌کند تا او درباره «اعتراض به سانسور در ایران» سخنرانی کند، پاسخ می‌دهد: «من رخت چرک‌هایم را در حیاط همسایه نمی‌شویم و به این مراسم نمی‌آیم».
شاید به خاطر همین پایبندی سیمین به ملت و ملیت است که ابراهیم گلستان برای اینکه مهاجرتش را توجیه کند، در «نامه به سیمین» آسمان ریسمان ببافد و در پاسخ به سیمین که سوالاتی از او کرده، بنویسد: «نوشته‌ای که من در یک «مهاجرت بی‌دلیل» هستم. اولا که از یک تکه خاک به خاک دیگر رفتن هجرت نیست و ثانیا نه این انتقال ارضی و نه این دوری از ایران بی‌دلیل است... اشکال کار در این است که جور اره و جفای تبر همراه حرکت درخت راه می افتند و همیشه با آن هستند. دلیلی که تو را به انزوا می‌کشاند، در همان انزوا هم در ذهن تو می‌ماند مگر آنکه خودت را مثل درویش غارنشینی با چرس و تریاک و اوراد جادوکننده تخدیر کنی که من هرگز این کار را نکرده‌ام... به هر حال ما دیدیم در حقارت‌های غریبه زندگی کنیم کمتر درد می‌کشیم...» (نامه ابراهیم گلستان به سیمین دانشور، 4 فروردین 1369)
خوی پایبندی به ملت و ملیتش شاید دلیل عمده تفاهمش با جلال بود؛ جلال هم عرق وطن داشت و ملیت و زندگی‌شان سرشار از این تفاهم بود در عین حال که مثل هم نبودند. به تعبیر محمدحسین دانایی، خواهرزاده جلال آل‌احمد که تعبیر «تفاهم هوشمندانه» را برای زندگی جلال و سیمین به کار می‌برد،  تفاهم به مفهوم رایج که در بین خانواده‌ها وجود دارد در بین این دو وجود نداشت. ولی هماهنگ بودند و این هماهنگی هم ناشی از احساس نبود، این هماهنگی ناشی از تعقل و هوشمندی بود. این دو از 2 بستر متفاوت برخاسته بودند. 2 گیاهی بودند که در 2 اقلیم متفاوت روییده بودند و طبیعتا همه چیزشان با هم تفاوت داشت. شرایط خانوادگی، اجتماعی و فرهنگی این دو با هم متفاوت بود. جزء به جزء شخصیت‌شان می‌توانست کاملا متفاوت از هم ارزیابی بشود ولی در مجموع به این نقطه مشترک رسیده بودند که می‌خواهند با هم یک زندگی موفقیت‌آمیز و لذت‌بخشی داشته باشند، به این جهت به صورت هوشمندانه‌ای سعی می‌کردند از این نقاط افتراق و جدایی فاصله بگیرند و به سمت مشترکات‌شان حرکت کنند. و این را جلال نوشت که: من در سال ١٣٢٩ که با سیمین ازدواج کردم، هیچ اثری از من چاپ نشد مگر اینکه نخستین خواننده‌اش، سیمین دانشور بود.
 

گروه سیاسی: آخرین اخبار درباره تصمیم خریداران نفت ایران نشان می‌دهدکاخ سفید برخلاف آنچه ادعا می‌کند، برای به صفر رساندن فروش نفت ایران مسیر همواری پیش رو ندارد و مشتری‌های ایران هنوز حاضر نشده‌اند از نفت باکیفیت ایران چشم‌پوشی کنند.
به گزارش «وطن‌‌امروز»، با گذشت چند روز از اعلام تصمیم کاخ سفید برای لغو معافیت‌های عدم خرید نفت ایران، چین و هند به عنوان بزرگ‌ترین خریداران نفت ایران، تاکنون اقدامی که نشان‌دهنده تبعیت از این تصمیم ضدایرانی کاخ سفید باشد از خود نشان نداده‌اند. مقامات چینی پیش از این از تصمیم کاخ سفید بشدت انتقاد کرده بودند. از سوی دیگر عدم مذاکره چینی‌ها با عربستان‌سعودی به عنوان کشوری که برای جبران عرضه نفت ایران اعلام آمادگی کرده بود، نشان می‌دهد سیاست چین فعلا پیدا کردن جایگزین برای نفت ایران نیست. در همین راستا «خالد فالح» وزیر انرژی عربستان به رویترز گفته است چین پس از اعلام آمریکا مبنی عدم تمدید معافیت‌های نفتی ایران، هنوز درخواست نفت بیشتر نکرده است.
چین در حالی نشانه‌هایی مبنی بر تداوم خرید نفت از ایران ارسال کرده که ماه مارس خرید نفت از ایران را افزایش داده و به روزانه 541 هزار بشکه رسانده است.
بر همین اساس اداره گمرک چین اعلام کرد خرید نفت این کشور از ایران در ماه مارس با افزایش 31 هزار و 400 بشکه‌ای به نسبت فوریه، به بیش از 541 هزار بشکه رسیده است.
بر اساس گزارش خبرگزاری رویترز، آمارهای گمرک چین نشان داد واردات نفت این کشور از ایران در ماه مارس (ماه گذشته میلادی) نسبت به مدت مشابه پارسال 25 درصد کاهش یافته است. چین در ماه مارس از ایران روزانه 541 هزار و 100 بشکه (3/2 میلیون تن) نفت خریده است که بیشتر از ماه فوریه (ماه پیش از آن) بوده است. پکن در ماه فوریه 509 هزار و 700 بشکه نفت در روز از ایران خریده بود. این میزان خرید روزانه نفت از ایران فراتر از مجوزی است که آمریکایی‌ها برای 6 ماه به چین داده بودند. به گزارش فارس، خرید نفت چین از ایران در آستانه تصمیم اخیر آمریکا برای عدم تمدید معافیت‌های نفتی مشتریان نفت ایران افزایش یافت.
  هند، رایزنی، چابهار...
هند دومین خریدار بزرگ نفت ایران است. بر اساس گزارش‌ها این کشور پیش از این تا روزانه 460 هزار بشکه نفت از ایران خریداری کرده است. با این حال سال گذشته و پس از خروج آمریکا از برجام، هندی‌ها مجاز شدند تا سقف روزانه 300 هزار بشکه نفت از ایران وارد کنند. میزان وابستگی پالایشگاه‌های هندی به نفت ایران به گونه‌ای است که هفته گذشته بلافاصله پس از اعلام تصمیم آمریکا برای عدم تمدید معافیت خرید نفت ایران، قیمت بنزین در این کشور افزایش یافت و به حدود 14 هزار تومان به ازای هر لیتر رسید. وزارت خارجه هند پس از تصمیم آمریکا اعلام کرد این کشور خود را برای هر وضعیتی آماده می‌کند. برخی اخبار غیررسمی حکایت از آن دارد که هندی‌ها در حال مذاکره با آمریکا هستند تا از طریق مجاری غیررسمی، واردات نفت از ایران را ادامه دهند. از سوی دیگر، برخی کارشناسان می‌گویند با توجه به منافع بسیار بزرگ هند در بندر چابهار ایران، مقامات دهلی‌نو تصمیم واقع‌بینانه‌ای در قبال خرید نفت ایران اتخاذ خواهند کرد.  
  ترکیه در کنار ایران
ترکیه به عنوان یکی از بزرگ‌ترین خریداران نفت ایران در چند نوبت اعلام کرده است نسبت به خرید نفت ایران تجدیدنظر نخواهد نکرد. این کشور در ماه‌های اخیر به صورت متوسط روزانه 90 هزار بشکه از ایران نفت خریداری کرده است. در تازه‌ترین اقدام، وزیر خارجه ترکیه گفت کشورش به خرید نفت از ایران ادامه می‌دهد و از عربستان و امارات نفت نخواهد خرید. بر اساس این گزارش، «مولود چاووش اوغلو» وزیر خارجه ترکیه با انتقاد از تصمیم آمریکا برای لغو معافیت مشتریان نفتی ایران، کشورش را نیازمند نفت باکیفیت و مقرون به صرفه ایران توصیف کرد و گفت: به دلیل قیمت مناسب نفت ایران، تمایلی به واردات نفت عربستان و امارات نداریم. وزیر خارجه ترکیه تصریح کرد پالایشگاه‌های این کشور قابلیت تطابق با نفت وارداتی از عربستان و امارات را ندارند و این موضوع را از نظر ملاحظات فنی حائز اهمیت دانست. او همچنین افزود: «علاوه بر مسائل فنی، نفت ایران تفاوت قیمتی زیادی با نفت عربستان و امارات دارد. آمریکا از همه می‌خواهد از این کشور تبعیت کنند اما سوال این است که چرا ما باید تاوان بدهیم؟»
  نیجریه: ایران قطعا نفت می‌فروشد
در لابه‌لای اخبار مربوط به برنامه خریداران نفت ایران برای وضعیت فعلی، مقامات اوپک می‌گویند هدف صفر شدن فروش نفت ایران هرگز محقق نخواهد شد. در همین راستا وزیر نفت نیجریه تصریح کرد امکان ندارد بتوان صادرات نفت ایران را به صفر رساند. «امانوئل کاچیکوو» در مصاحبه با «سی‌ان‌ان» درباره به صفر رسیدن صادرات نفت ایران بر اثر تحریم‌ها گفت: «امکان ندارد».  کاچیکوو که کشورش جزو کشورهای اوپک است، گفت ایران «به نحوی» اقدام به فروش نفت به طرف‌های ثالث، اگرچه در مقادیر محدودتر خواهد کرد.

اسدالله خسروی: محدودیت‌های شدید علیه فروش نفت ایران نقش بخش خصوصی را دوچندان می‌کند اما دولتی‌ها در 6 سال اخیر نشان داده‌اند آنچنان که باید به بخش خصوصی اعتماد ندارند. از طرفی فعالان بخش خصوصی مدعی‌اند توانایی فروش 100 درصد نفت ایران را دارند. به گزارش «وطن‌امروز»، با وجود حذف معافیت 8 کشور
خریدار نفت ایران توسط ترامپ، تلاش‌ها برای به صفر رساندن صادرات نفت کشورمان بی‌فایده است، چرا که خیلی از شرکت‌‌های دنیا با بی‌اعتنایی به تحریم‌‌های آمریکا هنوز خریدار نفت ایران هستند که البته معامله این کالا توسط بخش خصوصی میسر خواهد بود. با آنکه بخش خصوصی توان، تجربه و تخصص فروش نفت کشورمان را دارد اما وزارت نفت نسبت به این موضوع بی‌توجه است و بخش خصوصی را در فروش نفت به بازی نمی‌گیرد. کارشناسان معتقدند بدنه وزارت نفت در شرایط تحریم، باید از توانمندی‌‌های بخش خصوصی در فروش نفت استفاده کند و با فروش این کالا به شرکت‌‌های داخلی یا فعالان اقتصادی خوشنام و مورد اطمینان- البته با رعایت اصول خاص و اخذ تضامین لازم- نفت را در اختیار آنها قرار دهد تا از این طریق بتوان تحریم‌ها را دور زد. گلایه نمایندگان بخش خصوصی از وزارت نفت نسبت به عدم همراهی این وزارتخانه در فروش نفت به فعالان بخش خصوصی معتمد و صاحبنام این است که نفتی‌ها در شرایط تحریم، به جای دعوت از فعالان این بخش برای بهره‌‌‌گیری از تخصص و تجارب آنها در فروش نفت، اعتقادی به بخش خصوصی ندارند که این بی‌اعتنایی نوعی خودتحریمی است.
رئیس سابق اتحادیه صادرکنندگان فرآورده‌های نفت، گاز و پتروشیمی ایران در گفت‌وگو با «وطن‌امروز»، درباره راهکارهای فروش نفت در شرایط تحریم و نحوه تعامل بخش خصوصی با دولت و وزارت نفت برای فروش نفت توسط شرکت‌‌های صاحبنام و معتمد بخش خصوصی در این مقطع زمانی گفت: اینکه دولت با راهکارهای خاص می‌تواند در شرایط تحریم و با محدود شدن فروش نفت، اقتصاد خود را سامان بخشد شدنی است اما در این موقعیت، نباید از تخصص و تجارب صاحبنظران و متخصصان فعال در حوزه انرژی غافل بماند.  حسن خسروجردی با انتقاد شدید از رویکرد وزارت نفت در همراهی نکردن بخش خصوصی برای فروش نفت آن هم در شرایط تحریم گفت: فعالان بخش خصوصی در پی  بی‌اعتنایی مجموعه وزارت نفت به آنها در فعالیت‌‌های خود بویژه داد و ستدهای فرامرزی نفت مأیوس و سردرگم شده‌‌اند، چرا که وزارت نفت به جای همراهی و حمایت از بخش خصوصی برای فروش این کالا حتی در عقد قراردادهای نفتی توسط بخش خصوصی وقت‌کشی و سنگ‌اندازی می‌کند. وی با بیان اینکه در فروش نفت نمی‌توان مشتری را نگه داشت و البته این کار باید با دقت خاص انجام شود و از آن طرف بروکراسی اداری طولانی نیز در داخل نداشته باشیم، افزود: با وجود آنکه پس از مدت‌ها مذاکره با یک شرکت خارجی خریدار نفت کشورمان موفق به عقد قرارداد شدیم اما بی‌اعتنایی مجموعه وزارت نفت در تحویل
به موقع محموله نفتی موجب شده پس از ماه‌ها انتظار همچنان در گرفتن این کالا از وزارت نفت سردرگم و بلاتکلیف باشیم. این کارشناس نفتی با تاکید بر اینکه بخش خصوصی می‌تواند در شرایط تحریم 100درصد کسری میزان فروش نفت کشور را با تخصص و شگردهای خاص جبران کند، گفت: اگر دولت به بخش خصوصی و شرکت‌‌های خوشنام اعتماد کند، فعالان این بخش بخوبی می‌توانند با فروش این کالا، کل کسری فروش نفت کشور را در زمان تحریم جبران کنند. وی اضافه کرد: دولت می‌خواهد فقط خودش فروشنده نفت شود، از این رو در فروش این کالا برای بخش خصوصی آنقدر محدودیت ایجاد می‌کند که بخش خصوصی در معامله این کالا بی‌انگیزه شود. خسروجردی با بیان اینکه در حال تهیه و تنظیم نامه‌ای به شخص وزیر نفت هستم تا از زوایای پنهان عدم همکاری مجموعه وزارت نفت با بخش خصوصی و سخت‌گیری‌های این مجموعه در قبال بخش خصوصی باخبر شوم، گفت: معلوم نیست علت این سخت‌گیری‌ها و ایجاد موانع چیست؟ چرا با وجودی که مدت‌ها تلاش می‌کنیم تا با شرکت‌‌های خریدار نفت قرارداد ببندیم اما در انتها در کار ما گره می‌اندازند. توقع نداریم بدنه وزارت نفت با ما چنین رفتاری داشته باشد. رئیس سابق اتحادیه صادرکنندگان فرآورده‌های نفت، گاز و پتروشیمی ایران افزود: وزارت نفت آنقدر به بخش خصوصی بی‌اعتناست که برای یک تماس تلفنی با مدیران آن مجموعه باید مدت‌ها در انتظار بمانیم. وی تصریح کرد: اکنون چندین مشتری خریدار نفت را در این شرایط سخت پیدا کرده‌‌‌‌‌ایم اما برای معامله و مذاکره با مدیران نفتی مشکل داریم، چرا که آنها وقفه در کار می‌اندازند. این فعال بخش خصوصی افزود: چنانچه وزارت نفت روال بی‌اعتنایی و بی‌توجهی به بخش خصوصی را در معاملات نفتی در پیش گیرد، بی‌شک مشتریان موجود نیز بتدریج از دست خواهند رفت. وی افزود: خود وزارت نفت قراردادهایی را با برخی کشورها و شرکت‌ها برای فروش نفت بست اما در عمل نتوانست این معامله را به سرانجام برساند، بنابراین برای انجام این معامله سراغ ما آمد تا این مشتریان از دست نروند اما اینکه چرا وزارت نفت بخش خصوصی را در معاملات نفتی بازی نمی‌دهد، جای تامل دارد. در همین حال بیژن نامدار زنگنه، وزیر نفت با بیان اینکه تحریم‌های نفتی آمریکا دشمنی‌‌های بسیار خشن علیه ملت ایران است، گفت: عربستان و امارات درباره ظرفیت‌های نفتی خود بزرگنمایی می‌کنند. زنگنه درباره اینکه تحریم‌های نفتی که ترامپ از آن سخن می‌گوید چقدر جدی است و آیا باید اظهارات رئیس‌جمهور آمریکا را در جرگه بلوف‌های سیاسی دانست، افزود: این رفتارها و تحریم‌های نفتی آمریکا بلوف نیست بلکه دشمنی‌های بسیار خشن علیه ملت ایران  است. وزیر نفت همچنین درباره اینکه وعده کشورهای عربستان و امارات مبنی بر جبران خلأ نفتی ایران در بازار جهانی چقدر قابل تحقق است، توضیح داد: به نظرم آنها  درباره ظرفیت‌های نفتی خود  بزرگنمایی می‌کنند.

به بخش خصوصی اعتماد شود
عضو کمیسیون انرژی مجلس شورای اسلامی در گفت‌وگو با «وطن‌امروز» درباره راهکارهای خروج از تهدیدهای تحریم نفتی و ایجاد روش‌‌های خاص برای فروش نفت گفت: در شرایط تحریم نیز کشور ما توان فروش نفت را داراست و می‌توانیم روزانه یک تا یک و نیم میلیون بشکه نفت را بفروشیم. سلام امینی با بیان اینکه دولت و در نهایت وزارت نفت باید با حفظ چارچوب‌ها و اصول خاص، شرکت‌‌های نام‌آشنا و مورد اعتماد بخش خصوصی را دعوت به فروش کند، افزود: در شرایط تحریم، بخش خصوصی توان، تجربه و تخصص لازم برای فروش نفت را دارد و می‌تواند در معامله این کالا پیشرو و تاثیرگذار باشد. وی افزود: بخش خصوصی فعال و خوشنام راه‌های دور زدن تحریم‌ها را بخوبی بلد است. در چنین شرایطی باید شرکت‌‌های بخش خصوصی را در فروش این کالا فعال و با اعتماد به آنها و اخذ تضامین لازم، آنها را وارد میدان معاملات نفت کنیم. وی علت حساسیت وزارت نفت در فروش این کالا به بخش خصوصی را موضوع برگشت پول دانست و اینکه این وزارتخانه به دنبال این است با شرکت‌هایی طرف معامله شود که مطمئن باشد پول حاصل از فروش نفت تهدید نمی شود.

گروه سیاسی: همکاری عربستان با آمریکا برای جبران خلأ عرضه نفت ایران در بازار بین‌الملل که با هدف جلوگیری از افزایش قیمت جهانی نفت و کمک به ترامپ جهت تکمیل حلقه تحریم علیه کشورمان انجام شده، هر چند واکنش حسن روحانی و سایر اجزای دولت را به دنبال داشت، اما مروری بر مواجهه 6 سال اخیر دولت روحانی با اقدامات خصمانه متعدد سعودی این واقعیت را نشان می‌دهد که رویکرد منفعلانه دولت و بویژه دستگاه سیاست خارجی، مهم‌‌‌‌‌ترین دلیل گستاخ‌‌‌‌‌‌تر شدن عربستان و همراهی فعلی این کشور با جنگ اقتصادی آمریکا علیه ایران بوده است.
به گزارش «وطن‌امروز»، به دنبال پایان مهلت 6 ماهه آمریکا به 8 کشور چین، هند، ژاپن، کره‌جنوبی، تایوان، ترکیه، ایتالیا و یونان و تصمیم دولت ترامپ مبنی بر به صفر رساندن صادرات نفت ایران، همانطور که انتظار می‌رفت قیمت نفت در بازارهای جهانی افزایش یافت. این افزایش قیمت در حالی انجام شد که مقامات ایرانی بارها تاکید کرده‌اند صادرات نفت کشورمان هیچگاه به صفر نخواهد رسید. با این حال روند رو به رشد قیمت این محصول- که به اعتقاد کارشناسان در سایه تصمیم آمریکا برای افزایش فشارها به ایران ادامه نیز می‌یابد- موجب شد دولت ترامپ دنبال راهی برای کنترل قیمت نفت باشد، چراکه افزایش قیمت جهانی این محصول در نهایت اقتصاد خود آمریکا را نیز تحت تاثیر قرار داده و قیمت تمام‌شده بنزین در این کشور را بشدت بالا خواهد برد. این موضوع بویژه زمانی برای دولت ترامپ بااهمیت می‌شود که با نزدیک شدن به زمان انتخابات ریاست‌جمهوری 2020 در آمریکا، افزایش قیمت بنزین و اعتراض‌های شهروندان این کشور می‌تواند به مانعی برای تداوم سیاست‌‌های خصمانه آمریکا علیه ایران تبدیل شود.  در چنین شرایطی عربستان سعودی در اقدامی خصمانه اعلام کرد ضمن همراهی با آمریکا در جنگ اقتصادی علیه ایران، تولید روزانه نفت خود را بالا خواهد برد تا خلأ ناشی از کاهش صادرات نفت ایران در بازارهای جهانی پر شود. دولت سعودی دوشنبه هفته گذشته یعنی 22 آوریل اعلام کرد آمادگی افزایش تولید نفت به‌منظور جبران کمبود احتمالی ناشی از پایان معافیت‌های آمریکا از تحریم‌های نفتی ایران را دارد اما این افزایش تولید پیش از اثرگذاری تصمیم آمریکا بر بازار نخواهد بود. اقدام گستاخانه سعودی البته در ایران با واکنش نسبتا تند روحانی روبه‌رو شد. رئیس‌جمهور روز چهارشنبه گذشته در جلسه هیات دولت ضمن اشاره به مواردی از حسن رفتارهای جمهوری اسلامی در منطقه و اینکه کشورهایی چون عربستان و امارات باید ممنون ایران باشند، خطاب به سعودی‌ها گفت: شما که وجودتان در سایه جمهوری اسلامی ایران است، چطور به ترامپ می‌گویید اگر صادرات نفت ایران را به صفر برسانید ما آن را جبران خواهیم کرد؟ آیا از تبعات این حرف خود آگاه هستید و می‌دانید این به معنای دشمنی صریح با ملت ایران است؟
روحانی خطاب به عربستان و امارات افزود: جمهوری اسلامی ایران حق حیات بر گردن شما دارد و این دروغ نیست و یک تعارف یا شعار نیست. ما بودیم که نگذاشتیم کشور شما از بین برود و بر شما مسلط شوند، چطور امروز با دشمنان ما همکاری می‌کنید؟
دیپلماسی تحریم‌زا
اظهارات اخیر روحانی علیه عربستان در حالی است که مروری گذرا بر 6 سال مواجهه دولت و دستگاه سیاست خارجی تحت نظر او با شیطنت‌‌های سعودی، نشان می‌دهد اتفاقا مهم‌ترین عامل جری شدن سعودی‌ها در تقابل با ایران و اینکه در این مقطع عملا به جنگ اقتصادی علیه ایران پیوستند، دیپلماسی منفعلانه و غیرفعال روحانی و ظریف بوده است. طی 6 سال گذشته دولت سعودی ده‌ها بار علیه ایران دست به اقدامات مختلفی زد که متاسفانه به‌واسطه سیاست دولت روحانی برای دوستی و نزدیکی با سعودی‌ها، با واکنش درخور و بازدارنده‌ای از سوی ایران مواجه نشد. در ماجراهایی مانند حمله تروریستی به کنسولگری ایران در بیروت، فاجعه منا و رفتار غیرانسانی آل‌سعود با پیکر مطهر شهدای منا و مسجدالحرام، همکاری در جنگ نفتی با ایران و سنگ‌اندازی در تصمیمات اوپک، تقویت تروریست‌ها در شرق و غرب ایران و نیز تجهیز تروریست‌‌های مقابل جبهه مقاومت در منطقه، دیپلماسی دولت حسن روحانی مبتنی بر اغماض، چشم‌پوشی و انفعال بوده است. اوج این رغبت غیرملی به سعودی‌ها پس از فاجعه منا رخ داد.
جای خالی دیپلماسی عزتمندانه
همین رویکرد روحانی و ظریف در این چند سال بود که موجب شد سعودی به این نتیجه برسد هرگونه اقدامی علیه ایران با واکنش خاصی از سوی دولت روحانی مواجه نخواهد شد و به‌اصطلاح هزینه‌ای برای آنها به دنبال نخواهد داشت. فی‌الواقع سعودی در این 6 سالی که گذشته در پی هر اقدامی علیه ایران، نه‌تنها واکنش قاطع ایران را ندید بلکه بعد از هر خصومتی، پیامی که از سوی ایران برای آنها مخابره می‌شد، انفعال و درخواست دوستی ظریف و دستگاه سیاست خارجی تحت نظر او بود؛ در هر صورت اگر نسبت به موارد پیشین دشمنی عربستان علیه ایران اقدام متقابل انجام و واکنشی عزتمندانه اتخاذ می‌شد، قطعا عربستان تا این حد گستاخ نمی‌شد که سطح دشمنی‌‌‌‌اش با ایران را به کارزار جنگ اقتصادی بکشاند.
نظر به همین موارد است که اظهارات اخیر روحانی علیه سعودی بیشتر به نوشداروی بعد از مرگ سهراب تعبیر می‌شود. تصمیم دولت ترامپ برای تحریم نفتی ایران، چنانکه گذشت، با معضلی به نام افزایش جهانی قیمت نفت و سپس گران‌‌‌‌‌‌تر شدن بنزین در آمریکا مواجه بود اما این دیپلماسی «دست دوستی ظریف» در 6 سال گذشته بود که منجر شد سعودی‌ها بدون نگرانی از واکنش درخور دولت روحانی، قول جبران خلأ نفت ایران را به ترامپ داده و آمریکا را برای تمدید نکردن معافیت 8 کشور جهت واردات نفت ایران مصمم کند.
روحانی یک بار اوایل دولت یازدهم در همایشی اقتصادی با اشاره به تاثیرگذاری سیاست بر اقتصاد گفته بود: «در کشور ما سال‌ها و دهه‌هاست که اقتصاد به سیاست خارجی و داخلی یارانه می‌دهد، اقتصاد ما تا کی باید به سیاست یارانه بدهد؟ باید یک دهه امتحان کنیم و از سیاست داخلی و خارجی به اقتصاد یارانه بدهیم تا ببینیم زندگی، معیشت و اشتغال جوانان مردم چگونه خواهد شد؟». اکنون و با تاثیرگذاری مشهود دیپلماسی منفعلانه ظریف بر تکمیل تحریم نفتی و به تبع آن ایجاد مشکلات جدید معیشتی برای مردم، مشخص شده است که سیاست خارجی دولت روحانی نه‌تنها سوبسیدی به اقتصاد و معیشت مردم نداد، که با اتخاذ رویه‌‌های غلط، مشکل جدیدی هم بر مشکلات قبلی اقتصاد ایران افزود.

دوست من عادل‌الجبیر!
بهمن‌ماه 94 و در حالی که ملت ایران در عزای 500 نفر از هموطنان خود که به‌واسطه بی‌تدبیری سعودی‌ها در منا مظلومانه به شهادت رسیده بودند، قرار داشت، ظریف در یک اظهارنظر نسنجیده عادل الجبیر، وزیر وقت خارجه ضدایرانی سعودی‌ها را «دوست من» خطاب کرد و اینگونه بر زخم خانواده‌‌های داغدار نمک پاشید. وی که در اجلاس امنیتی مونیخ سخن می‌گفت همچنین اعلام کرد: «هیچ مانعی وجود ندارد که ما و «برادران سعودی‌مان» را از کار برای رسیدن به آینده‌ای روشن‌تر در منطقه بازدارد... ما و برادران سعودی‌مان با تهدید و چالش‌های مشترک در منطقه مواجه هستیم». وزیر امور خارجه روحانی در ادامه به رفتار دولت ایران با عربستان اشاره کرده و گفته بود: 500 زائر ما در مراسم حج کشته شدند اما ما روابط خود را قطع نکردیم حتی روابط خود با عربستان را کاهش هم ندادیم. این اظهارات با واکنش‌‌‌هایی نیز مواجه  شد از جمله دکتر فرشته روح‌افزا، همسر دانشمند شهید دکتر احمد حاتمی که در ماجرای سقوط جرثقیل به شهادت رسید، در گفت‌وگو با «وطن‌امروز» نسبت به ادبیات منفعلانه ظریف در قبال سعودی‌ها انتقاد کرد. او در واکنش به گفته ظریف مبنی بر تلاش برای بهبود روابط با عربستان گفته بود: «آقای ظریف! روی خون شهدای منا و مسجدالحرام پا نگذارید».
 

بازنده غائله انفجار در بیروت
این نوع مواجهه ظریف پیش از آن در ماجرای پیگیری پرونده انفجار سفارت ایران در بیروت هم مسأله‌ساز شده بود. 28 آبان 92 در روزهایی که دولت حسن روحانی و محمدجواد ظریف به عنوان وزیر امور خارجه ایران از آمادگی فراوان خود برای بهبود مناسبات با همسایگان خود بویژه عربستان می‌گفتند، سفارت ایران در بیروت منفجر شد. چندی بعد عوامل این انفجار دستگیر شدند. یک گروه سلفی با عنوان «عبدالله عزام» این اقدام تروریستی را انجام داده بود. فرمانده این گروه تروریستی نیز فردی به نام «ماجد الماجد» بود که دستگیر و به این ترتیب فاش شد او یک افسر سعودی وابسته به دستگاه امنیتی عربستان بود. در سایه تعلل و عدم پیگیری قدرتمندانه وزارت امور خارجه، ماجد که می‌توانست منبع ویژه‌ای برای طرح دعوی ایران علیه عربستان در مجامع بین‌المللی باشد، به طرز مشکوکی در لبنان کشته شد و حتی جنازه او نیز به عربستان سعودی تحویل شد. با همه اینها ظریف که باید حمله به سفارت ایران و شهادت رایزن فرهنگی کشورمان را به صورت جدی پیگیری می‌کرد، چندی بعد به بیروت رفت و جمله‌ای گفت که حزب‌الله لبنان را هم شوکه کرد. او که باید در مقام خونخواهی ایرانیان مظلوم سخن می‌گفت، در کمال حیرت همگان گفت خواهان بهبود روابط با عربستان در «عالی‌ترین سطح» است! خواسته‌ای که نه‌تنها از سوی سعودی‌ها اجابت نشد، بلکه با تداوم اقدامات ضدایرانی آل‌سعود همراه شد.
 

دست دوستی‌ای که همچنان دراز است!
علاوه بر این، مهرماه سال گذشته در شرایطی که کمتر از 2 هفته از جنایت عمال سعودی در حمله تروریستی به مراسم رژه نیروهای مسلح در اهواز و به شهادت رساندن بیش از 20 نفر از هموطنان‌مان می‌گذشت، محمدجواد ظریف بار دیگر به سمت سعودی‌ها دست دوستی دراز کرد. او در این‌باره در توئیتر نوشت: «رئیس‌جمهور ترامپ، با گفتن اینکه سعودی‌ها نمی‌توانند بدون حمایت او 2 هفته دوام بیاورند، دایما آنها را تحقیر می‌کند. این سزای این توهم است که امنیت را می‌توان به دیگران سپرد. ما بار دیگر به سوی همسایگان‌مان دست دوستی دراز می‌کنیم: بیایید «منطقه‌ای قدرتمند» بسازیم و این خودبزرگ‌بینی آمریکا را مهار کنیم». اقدام عجیب ظریف آن هم 2 هفته پس از جنایت عمال سعودی در اهواز به قدری دور از انتظار بود که برخی رسانه‌‌های منطقه از آن به عنوان «دعوت بی‌سابقه ایران از عربستان» یاد کردند.
 

سیاست لبخند در برابر حامی تروریست‌ها
در چند سال اخیر بویژه پس از روی کار آمدن سلمان و قدرت گرفتن محمد بن‌سلمان در عربستان، این کشور که طعم شکست از ایران را در سوریه چشیده بود، حداکثر توان خود را بر ناامن‌سازی مرزهای ایران گذاشته و در این مسیر چندین عملیات تروریستی را طراحی و اجرا کرده بود. ولیعهد سعودی اردیبهشت‌ماه 96 به صراحت از این پروژه ضدایرانی پرده برداشت. محمد بن‌سلمان در اظهاراتی کم‌سابقه و مداخله‌جویانه گفته بود: «منتظر نمی‌مانیم تا عربستان به میدان جنگ تبدیل شود، بلکه جنگ را به خاک ایران خواهیم کشاند». سعودی‌ها در همین راستا حمایت‌های علنی خود از تروریست‌های تجزیه‌طلب در اقلیم کردستان، گروهک تروریستی منافقین و همچنین گروهک‌‌های تروریستی در شرق کشور را افزایش دادند که نتیجه آن وقوع چند حمله تروریستی به کشور طی چند سال اخیر بود». با همه اینها سیاست ظریف و دستگاه دیپلماسی در مقابل اینگونه اقدامات مخرب سعودی‌ها تنها لبخند بوده و هیچ‌گونه واکنش درخور و قاطعی ابراز نشده است.
 

بی‌شرمانه در جده!
8 فروردین‌ماه 94 یکی از کاروان‌های عمره ایرانی که در حال بازگشت به ایران بودند، در فرودگاه جده با حادثه هولناکی مواجه شدند؛ 2 پلیس سعودی به بهانه بازرسی بدنی، 2 نوجوان را از میان کاروان ایران جدا کرده و به اتاق بازرسی بردند اما به بهانه بازرسی، به این 2 نوجوان تعرض کردند. خانواده‌ یکی از قربانیان در این باره گفت: «کاروان ما قرار بود ساعت یک بامداد هشتم فروردین‌ماه از فرودگاه جده به سوی تهران پرواز کند. هنگام بازرسی، ماموران سعودی 2 نوجوان ایرانی را به بهانه بازرسی بیشتر از کاروان جدا و به اتاقی منتقل کردند. شرطه عربستانی در اتاق اسلحه خود را پشت سر قربانی اول قرار می‌دهد و به فارسی به او می‌گوید فقط خفه شو و حرف نزن و عمل شیطانی خود را انجام می‌دهد. سپس قربانی اول را به بیرون می‌فرستند اما وی به دلیل وحشت‌زدگی و حیرت شدید هیچ چیزی به خانواده و مسؤولان کاروان نمی‌گوید. در این حین شرطه‌های عربستانی به قربانی دوم نیز تجاوز می‌کنند و سپس او را به خارج از اتاق می‌فرستند اما قربانی دوم ماجرا را برای خانواده و مسؤولان کاروان می‌گوید. با اعتراض و سر و صدای خانواده و اعضای کاروان، ماجرا دهان به دهان می‌چرخد و زوار ایرانی در اعتراض به این جنایت از سوار شدن به هواپیما خودداری می‌کنند. با تماس مدیر کاروان، مسؤولان کنسولگری جمهوری اسلامی و نماینده بعثه مقام معظم رهبری در محل حاضر می‌شوند. پزشکی قانونی در محل به بررسی وضعیت 2 قربانی می‌پردازد و جنایت را تایید می‌کند».