گروه سیاسی: آمریکا روز پنجشنبه برای چندمین بار عراق را از تحریم‌های ضدایرانی معاف کرد. این معافیت که مهم‌ترین موارد همکاری‌های اقتصادی ایران و عراق یعنی صادرات سوخت و برق را شامل می‌شود، نشان داد در سایه مقاومت اقتصادی ایران، تحریم‌ها ترک برداشته است. این موضوع همچنین زنگ شکست تحریم نفتی ایران را در آینده نزدیک به صدا درآورده است.
به گزارش «وطن‌‌امروز»، روز پنجشنبه گذشته «جوی هود» کاردار آمریکا در بغداد در کنفرانس خبری با حضور چند رسانه غربی و عراقی گفت: «عراق از تحریم‌های مربوط به واردات سوخت و نیز خرید برق از ایران معاف شده است». وی افزود: «با این حال ما از خودکفایی عراق در زمینه تولید گاز و برق حمایت می‌کنیم». هود افزود: «عراق سرشار از منابع طبیعی است و نخست‌وزیر این کشور نیز بر رسیدن به استقلال در زمینه گاز و برق تاکید دارد». اظهارات کاردار آمریکا در حالی است که مقامات آمریکایی طی ماه‌های اخیر بارها خواستار قطع واردات گاز و برق از ایران شده‌ بودند اما مخالفت مقامات عراقی مانع تحقق این خواسته آمریکا شده بود.
طبق این گزارش، عراق باوجود اینکه دومین تولید‌کننده نفت اوپک به شمار می‌آید، برای تأمین نیاز خود به گاز طبیعی به ایران وابسته است. این کشور روزانه ۲۸ میلیون مترمکعب گاز طبیعی از ایران وارد می‌کند که خانه یک میلیون عراقی را گرم می‌کند. عراق همچنین تا ۴۵ درصد از برق خود را نیز از جمهوری اسلامی خریداری می‌کند.
اعطای معافیت خرید برق و گاز به عراق از سوی آمریکا در حالی است که این کشور اسفندماه سال گذشته نیز موفق شده بود برای یک دوره 3 ماهه خود را از تحریم‌ها آمریکا علیه جمهوری اسلامی مستثنا کرده و به خرید انرژی از ایران ادامه دهد. این رویکرد عراق در قبال عدم همراهی با تحریم‌های آمریکا البته پیش از این به صورت مکرر توسط مسؤولان عراقی ابراز شده بود از جمله «عادل عبدالمهدی»، نخست‌وزیر عراق آبان‌ماه سال گذشته با تاکید بر اینکه کشورش مخالف تحریم‌های اقتصادی آمریکا علیه ایران است، گفت «عراق بخشی از تحریم‌های آمریکا علیه ایران نخواهد بود».
از سوی دیگر به نظر می‌رسد اخذ معافیت واردات برق و انرژی از ایران توسط عراق، زمینه را برای تحقق هدف‌گذاری 2 کشور مبنی بر افزایش حجم تبادلات اقتصادی تا سطح 20 میلیارد دلار را فراهم کند. در جریان سفر سال گذشته رئیس‌جمهوری ایران به عراق، از جمله مهم‌ترین توافقات میان مقامات 2 کشور افزایش سطح مبادلات تجاری بود  به گونه‌ای که روحانی در آن سفر اعلام کرد: «سطح تجارت ایران و عراق در حال حاضر ۱۲ میلیارد دلار است و 2 کشور درصدد هستند حجم تجارت را در میان‌مدت به ۲۰ میلیارد دلار برسانند».
بدون تردید معافیت عراق از تحریم‌های ضدایرانی و افزایش مراودات تجاری تا سطح 20 میلیارد دلار به نزدیکی بیش از پیش این 2 کشور مسلمان خواهد انجامید؛ 2 کشوری که طی سال‌های اخیر نشان داده‌اند چه در زمانه جنگ با تروریست‌ها و چه در زمان بلایای طبیعی چون سیل در کنار یکدیگر خواهند ایستاد. «وطن امروز» 25 فروردین امسال در گزارشی پیرامون چرایی شکست استراتژی کاخ سفید برای تبدیل عراق به سد مقابله با نفوذ ایران نوشته بود: دولت عراق تاکنون با وجود اصرارهای مکرر دولت ترامپ و سفرهای گاه و بیگاه اعضای دولت او هنوز قبول نکرده است از تحریم‌های آمریکا علیه ایران پیروی کند و بیشترین میزان تجارت را با ایران برقرار کرده است. این در شرایطی است که ایران نیز به‌واسطه عملکردش در از بین بردن داعش در عراق و سوریه با محبوبیت روزافزونی در میان مردم منطقه روبه‌رو شده است. به همین دلیل است که زمانی که  ترامپ با فرمان اجرایی خود سپاه پاسداران انقلاب اسلامی را در لیست گروه‌های تروریستی قرار می‌دهد، هیچ کدام از مسؤولان دولت‌هایی که خود درگیر مبارزه با تروریست‌ها در سوریه و عراق بوده‌اند، از این اقدام استقبال نکرده و با آن مخالفت می‌کنند. شاید بتوان طیف وسیع حمایت گروه‌های عراقی از سپاه پاسداران را تنها در یک جمله خلاصه کرد: «تنها دولت‌های حامی تروریسم مانند عربستان و رژیم صهیونیستی با این اقدام آمریکا موافق بودند».
دومینوی مخالفت با تحریم‌ها
شکست آمریکا در همراه کردن عراق با تحریم‌های ضدایرانی و تکمیل حلقه فشار به تهران نشان داد تحریم‌های به اصطلاح بی‌سابقه در حال ترک خوردن است و بر همین مبنا می‌توان انتظار داشت شکست سایر تحریم‌های ضدایرانی مانند تحریم نفت و... نیز در آینده نزدیک اعلام شود؛ موضوعی که با مخالفت برخی دیگر از کشورهای همسایه با تحریم‌های آمریکا در روزهای اخیر قوت گرفته است. در همین راستا معاون رئیس‌جمهور ترکیه روز گذشته تاکید کرد روابط با ایران را به‌خاطر تحریم‌های آمریکا قطع نمی‌کنیم.
«فواد اُکتای» معاون رئیس‌جمهور ترکیه در گفت‌وگو با با روزنامه «دیلی صاباح» درباره تحریم‌های آمریکا علیه ایران اظهار داشت: «ایران همسایه ترکیه است، نه یک کشوری در فاصله 10 هزار کیلومتری. فقط به دلیل اینکه برخی کشورها می‌خواهند همسایه ما را تحریم کنند، ما نمی‌توانیم روابط تجاری و اقتصادی خودمان را قطع کنیم».
وی ضمن تاکید بر غیرممکن بودن قطع روابط تجاری و اقتصادی ترکیه با ایران، خاطرنشان کرد: «ترکیه همواره با طرفِ برحق بوده است. این در تاریخ هم مشخص است. موضع ما این است که ما منافع خودمان را داریم و باید به آنها بپردازیم. به همین دلیل ما نمی‌توانیم هر زمان که شما (آمریکا) بخواهید از تصمیمات شما پیروی کنیم».
 

ترامپ: نیازی به اعزام نیرو  به خاورمیانه نیست
رئیس‌جمهور آمریکا در ادامه عقب‌نشینی‌هایش درباره ادعای جنگ با ایران، بامداد جمعه در سخنانی گفت فکر نمی‌کند نیازی به اعزام نیرو به منطقه خاورمیانه وجود داشته باشد. دونالد ترامپ بامداد جمعه (به وقت تهران) در یک سخنرانی در کاخ سفید گفت فکر می‌کند نیازی به اعزام نیرو به خاورمیانه (غرب آسیا) برای مقابله با ایران نیست. «سی‌ان‌ان»، «آسوشیتدپرس»، «وال‌استریت‌ژورنال» و برخی دیگر از رسانه‌های آمریکا پنجشنبه گزارش دادند مقام‌های پنتاگون قرار است طرحی درباره اعزام چندین هزار نظامی به خاورمیانه را تقدیم مقام‌های دولت «دونالد ترامپ» رئیس‌جمهور آمریکا کنند. ترامپ در پاسخ به سوالی درباره این گزارش‌ها گفت: «فکر نمی‌کنم نیازی به آنها (نیروهای نظامی) داشته باشیم، واقعا فکر نمی‌کنم ولی قرار است ظرف یک ساعت آینده جلسه‌ای در همین باره داشته باشم. اگر نیاز به اعزام نیرو باشد حتما می‌فرستم». اظهارات ترامپ در حالی است که او هفته گذشته نیز در مصاحبه با فاکس‌نیوز تاکید کرده بود آدم جنگ نیست و تهاجم اقتصادی به ایران را در دستور کار دارد. رئیس‌جمهور آمریکا همچنین پیش از آن خبر نیویورک تایمز مبنی بر تصمیم کاخ سفید برای اعزام 120 هزار نیروی جدید به غرب آسیا برای مقابله با ایران را تکذیب کرده بود.
به گزارش فارس، ترامپ در ادامه سخنان روز گذشته‌اش به تکرار ادعاهایی پرداخت که در این مدت بارها تکرار کرده است: «ایران بازیگر بسیار خطرناک و بسیار بدی بوده است». رئیس‌جمهور آمریکا همچنین بار دیگر از لفظ توهین‌آمیز «ملت تروریست» برای ایران استفاده کرد؛ او گفت: «آنها ملت تروریست هستند و ما با این کنار نمی‌آییم». ترامپ در ادامه از توافق هسته‌ای برجام به عنوان «نمایش وحشت» یاد کرد و مدعی شد خروج او از برجام ایران را در وضعیت بغرنجی از لحاظ اقتصادی قرار داده است. ترامپ گفت: «توافقی که توسط رئیس‌جمهور اوباما امضا شد، یک نمایش وحشت بود؛ توافق وحشتناکی بود. از لحظه‌ای که من این توافق را به هم زدم و به آن خاتمه دادم ایران وارد مسیر بدی شد؛ آنها اکنون درگیر مسائل مالی گسترده‌ای هستند و تورمی دارند که بالاترین نرخ در دنیا را دارد». رئیس‌جمهور آمریکا در ادامه بار دیگر تصریح کرد فکر نمی‌کند نیازی به اعزام نیرو به خاورمیانه وجود دارد اما اگر الزامی برای این کار وجود داشته باشد، هر تعداد نیرو که لازم باشد به منطقه اعزام می‌کند. ترامپ در ادامه تصریح کرد که آمریکا نباید در سال ۲۰۰۳ به عراق که نقشی در حملات ۱۱ سپتامبر ۲۰۰۱ نداشت حمله می‌کرد. او گفت معتقد است آمریکا نباید در خاورمیانه حضور می‌داشت.
 

جزئیات سفر مخفیانه ترامپ به عراق از زبان وزیر خارجه این کشور
وزیر خارجه عراق جزئیاتی از سفر مخفیانه ترامپ به عراق و دیدار با نظامیان آمریکایی در پایگاه «عین‌الاسد» منتشر کرد. به گزارش فارس، «دونالد ترامپ» رئیس‌جمهور آمریکا در تعطیلات سال نو میلادی به صورت ناگهانی و مخفیانه عازم عراق شد. ترامپ که در جریان سفری از پیش تعیین نشده به عراق رفت، عازم پایگاه هوایی «عین الاسد» در استان «الانبار» (غرب عراق) شد و با نظامیان تروریست آمریکایی که در این پایگاه حضور داشتند، دیدار کرد. این سفر که به نوعی نقض روند دیپلماتیک به شمار می‌رود، موجب اعتراض بسیاری از فراکسیون‌ها و شخصیت‌های سیاسی عراق شد. «محمدعلی الحکیم» وزیر خارجه عراق (روز پنجشنبه) ابعاد این سفر را فاش کرد. الحکیم در جریان حضور در برنامه «حق الرد» که از شبکه خبری «السومریه» پخش می‌شد، گفت: «سفر رئیس‌جمهور آمریکا به عراق، از پیش تعیین نشده نبود». الحکیم اظهار داشت که «عادل عبدالمهدی» نخست‌وزیر عراق از ساعت 10 صبح روز سفر ترامپ به عراق، وی را در جریان این سفر قرار داده بود. به گفته وزیر خارجه عراق، عبدالمهدی به او گفته بود قرار است ترامپ از «عین‌الاسد» بازدید کرده و سال نو میلادی را با سربازان آمریکایی حاضر در آن جشن بگیرد. الحکیم ادامه داد: «قرار بود نخست‌وزیر برای استقبال از ترامپ به پایگاه [عین الاسد] برود و مقرر بود 3 ساعت به طول بینجامد، ولی طرف آمریکایی به ما ابلاغ کرد این سفر فقط 2 ساعت ادامه خواهد داشت و وقتی که برای دیدار [ترامپ با] عبدالمهدی در نظر گرفته شد، 15 دقیقه بود». الحکیم با بیان اینکه «عبدالمهدی ایده دیدار [با ترامپ] را رد کرد»، اظهار داشت مشاورانش به وی گفتند 15 دقیقه برای نشستن بر سر یک میز و بررسی مسائل و برنامه‌ها با رئیس‌جمهور آمریکا کافی نیست. وزیر خارجه عراق در ادامه تأکید کرد تصمیم عبدالمهدی برای عدم حضور در پایگاه عین الاسد برای حفظ حاکمیت عراق بود.
 

گروه اقتصادی: حسن روحانی در دیدار با فعالان اقتصادی و کارآفرینان با حجم بالایی از انتقادات و اعتراض‌ها به عملکرد دولت مواجه شد. به گزارش «وطن‌امروز»، هفته گذشته فعالان اقتصادی میهمان رئیس‌جمهور بودند؛ مراسم افطاری‌ای که هیچ‌گاه از خاطر روحانی پاک نخواهد شد. خبرهای خارج شده از این دیدار نشان از انتقادهای تند و بی‌سابقه از رئیس‌جمهور و تیم اقتصادی او دارد. حسن روحانی اما باز هم توپ مشکلات کشور را در زمین تحریم انداخته و مدعی شده تحریم‌ها ایران را در شرایط کنونی قرار داده است. در این جلسه سخنرانان یکی پس از دیگری به طرح مسائل و چالش‌های پیش روی اقتصاد ایران پرداختند و پس از یادآوری مشکلات کنونی اقتصاد ایران، راهکارهایی هم ارائه ‌دادند که دامنه آن از کنترل نقدینگی و جذب سرمایه داخلی تا جلوگیری از ممنوعیت صادرات و وضع عوارض به جای ممنوعیت اقلام صادراتی کشیده می‌شد. در این میان پیشنهاداتی هم درباره بازگشت ارز حاصل از صادرات و شیوه‌هایی که در بخشنامه جدید بانک مرکزی نیز برای سال ۹۸ به آن اشاره شده مطرح شد که رئیس‌جمهور، معاونانش، رئیس کل بانک مرکزی و وزرای اقتصاد و صنعت گوش دادند و در پایان نکاتی را مطرح کردند.

روحانی: قیمت ارز ۸ هزار تومان هم نیست
اما اصلی‌ترین سخنران جلسه افطاری با فعالان اقتصادی کسی نبود به غیر از خود رئیس‌جمهور. روحانی که در جمع بزرگ‌ترین منتقدان سیاست‌‎های خود نشسته بود، گفت: دولت‌های یازدهم و دوازدهم در تلاشی گسترده کوشیدند وضعیت کشور در نقطه مطلوبی باشد اما در عین حال قضاوت با مردم و آینده تاریخ است، چرا که برخی مسائل را هم گذشت زمان قضاوت می‌کند. حسن روحانی گفت: در هیچ زمانی از تاریخ انقلاب شرایط سال‌های ۹۷ و ۹۸ را نداشته‌ایم بویژه اینکه دشمن همه تلاش خود را بر جلوگیری از فروش نفت و  ایجاد مانع در روابط بانکی به عنوان شریان اقتصادی کشور متمرکز کرده است. روحانی در پاسخ به سوال یکی از فعالان اقتصادی در حوزه انرژی مبنی بر ورود بخش خصوصی به فروش نفت و فرآورده‌های نفتی گفت: برای این منظور راه را باز کرده‌ایم و با ارائه نفت در بورس مشکلی برای فروش نفت و فرآورده‌ها توسط بخش خصوصی نداریم. روحانی یادآور شد: همه می‌دانیم که قیمت ارز ۱۳ هزار تومان نیست حتی ۸ هزار تومان هم نیست و شرایط و مسائل روانی در افزایش نرخ ارز تاثیر دارد. رئیس‌جمهور تأکید کرد:  هدف ما بهبود وضعیت معیشت مردم است و فشار دشمن در کوتاه‌مدت با هدف اثر گذاشتن بر وضعیت معیشت مردم و در بلندمدت جلوگیری از توسعه کشور است و در چنین شرایطی باید همه بخش خصوصی و دولتی کنار هم باشند.
 

وزیر اسبق بازرگانی: دولت به فکر معیشت مردم باشد
وزیر اسبق بازرگانی در تشریح جزئیات این جلسه گفت: یکی از موضوعات مطرح شده، معیشت مردم بود. کاهش شدید قدرت خرید مردم و فشار به معیشت آنها یکی از مشکلات امروز کشور است، این در حالی است که دولت و مجلس 14 میلیارد دلار را برای کاهش این فشار تخصیص داده‌اند ولی به‌رغم این مبلغ، کالاهای اساسی که هیچ‌یک جزو کالاهای تحریمی نیستند و حتی میزان ارز در نظر گرفته شده برای آنها به مراتب بیش از مصرف کشور در سال‌های پیش است، به قیمتی معادل چند برابر قیمت ارز دولتی تخصیص داده شده، به دست مردم و مصرف‌کنندگان می‌رسد. یحیی آل‌اسحاق با تاکید بر اینکه مشکلات در این بخش، نشان‌دهنده یک اشکال جدی در سیستم توزیع کالا در کشور است، گفت: بر همین اساس و با توجه به این فرض که کالا در کشور به میزان کافی وجود داشته باشد، 2 پیشنهاد مطرح شد؛ اول آزادسازی قیمت این کالاها و پرداخت مابه‌التفاوت ارز ترجیحی و ارز نیمایی به مردم در قالب یارانه نقدی و پیشنهاد دوم توزیع عادلانه کالا میان مردم بر اساس سیستم طراحی شده‌ای که به امضای اتاق‌های اصناف، بازرگانی و تعاون رسیده است.  وزیر اسبق بازرگانی گفت: آقای روحانی قبول داشتند که مشکلاتی در سیستم توزیع ارز فعلی وجود دارد و بر همین اساس پیشنهاد احیای وزارت بازرگانی یا معاون اقتصادی رئیس‌جمهوری را ارائه کردند.

تقدیم کتابچه وعده‌های اقتصادی روحانی به روحانی!
از اصلی‌ترین انتقاداتی که در این جلسه به رئیس‌جمهور و تیم اقتصادی وی شد، می‌توان به طرح موضوع عدم اجرایی شدن قانون «بهبود مستمر فضای کسب و کار» از سوی غلامحسین شافعی، رئیس اتاق بازرگانی، صنایع، معادن و کشاورزی ایران اشاره کرد. وی گفت: تنها ۲۰ درصد از قانون بهبود مستمر محیط کسب و کار از سوی دولت‌های یازدهم و دوازدهم اجرایی شده است و این یکی از خواسته‌های فعالان اقتصادی است که اجرای این قانون از سوی دولت، مدنظر قرار گیرد. شافعی هنگام بیان این موضوع، کتابچه آبی رنگ این قانون را در دست گرفته بود؛ درست با همان حالتی که حسن روحانی، در زمان تبلیغات انتخابات دوره یازدهم ریاست جمهوری، آن کتابچه را رو به دوربین به نمایش گذاشت و ادعا کرد اجرای این قانون از جمله سرفصل‌های اصلی تیم اقتصادی دولت او در صورت کسب رأی لازم از سوی مردم خواهد بود. حال احتمالاً نشان دادن این کتابچه از سوی شافعی، رئیس‌جمهور و محمد نهاوندیان را با خاطراتی از وعده‌های رنگینی مواجه کرد که بسیاری از آنها، هنوز به مرحله عملیاتی نرسیده‌اند؛ از اعتباربخشی به پاسپورت ایرانی و رفاه و اشتغال برای مردم ایران.

رئیس کنفدراسیون صادرات ایران عنوان کرد
۷۲ بخشنامه و دستورالعمل دولت تنها در یک سال
محمد لاهوتی، رئیس کنفدراسیون صادرات ایران نیز که در جلسه فعالان اقتصادی با رئیس جمهور حضور داشت، گفت: با صدور ۷۲ بخشنامه طی ۱۳ ماه، عملاً فرصت‌های صادراتی از دست رفته است و این خود نقض قانون بهبود مستمر فضای کسب‌وکار است. وی افزود: در واقع، مجموعه سیاست‌هایی که در سال ۹۷ از سوی دولت بنا گذاشته شد، فضای کسب‌وکار را برای بسیاری از فعالان اقتصادی با مشکلات و ابهاماتی همراه کرد و از همه مهم‌تر، اجازه داده نشد از فرصت بی‌نظیر افزایش نرخ ارز، برای افزایش صادرات غیرنفتی و ارزآوری بیشتر در این شرایط سخت اقتصادی بهره گرفته شود. لاهوتی گفت: درخواست ما از رئیس‌جمهور آن است که فضایی فراهم کنند تا این اشتباهات در سال ۹۸ تکرار نشود.
 

اسد‌الله خسروی: افزایش بی‌ حساب و کتاب نرخ اجاره‌بها در پی رشد 100 درصدی قیمت مسکن، در شرایطی که اوضاع معیشت خانوارها سخت شده، کمر مستاجران را خم کرده است. کارشناسان و نمایندگان مجلس، بی‌توجهی دولت به بخش تولید، بی‌برنامگی در ساماندهی وضعیت اجاره‌بها و  برخی مؤلفه‌های اقتصادی را موجب بروز چنین پدیده‌ای عنوان می‌کنند. به گزارش«وطن‌‌امروز»، با نزدیک شدن به فصل جابه‌جایی مستاجران، خیلی‌ها با مراجعه به بنگاه‌های معاملات ملکی و مشاهده اعداد و ارقام بالای نرخ رهن و اجاره‌بهای مسکن، ناامیدانه به خانه بازمی‌گردند، چرا که با این شرایط سخت اقتصادی، در تهیه خانه‌ای هر چند محقر و قدیمی نیز ناتوانند. اکنون که تامین رهن و اجاره‌بها برای مستاجران سخت و سنگین شده است، خیلی از مستاجران در مراکز شهرهای بزرگ مجبور می‌شوند به حاشیه شهر و شهرستان‌های همجوار یا دور افتاده کوچ کنند؛ سفر ناخواسته‌ای که بی‌شک تبعات اجتماعی و... فرهنگی بسیاری در پی دارد. در این میان سوال خیلی‌ها این است: چرا هر ساله باید بر تعداد خانه‌به‌دوشان کشور اضافه شود اما برنامه‌ای جامع و عملی برای ساماندهی وضعیت بازار مسکن دیده نشود؟ کارشناسان و نمایندگان مجلس مقصر اصلی گرانی مسکن را رشد سرسام‌آور اجاره‌بها و وضعیت بد اقتصادی کشور ناشی از بی‌توجهی دولت به تولید انبوه واحد‌های مسکونی و سوءمدیریت و ناتوانی‌اش از ساماندهی به سایر بخش‌های اقتصادی می‌دانند. عضو کمیسیون عمران مجلس شورای اسلامی در گفت‌وگو با «وطن‌‌امروز» درباره علت ناتوانی دولت در ساماندهی بازار مسکن و اجاره‌بها گفت: دولت روحانی هیچ اعتقادی به ساماندهی بخش مسکن ندارد، چرا که طی 6 سال اخیر نه فقط اقدامی عملی در بخش ساخت مسکن نکرده است، بلکه تولید واحدهای مسکونی انبوه طرح مسکن‌مهر را نیز که بخش عظیمی از خانوارهای کم‌درآمد و متوسط جامعه را پوشش داده، مزخرف عنوان می‌کند. محمدرضا ملکشاهی با بیان اینکه دولت مدعی است در سال جاری 400 هزار واحد مسکونی را می‌سازد، گفت: در جلسه‌ای که در کمیسیون عمران مجلس با حضور کارشناسان، نمایندگان دولت و مدیر عامل بانک مسکن برگزار شد، کارشناسان و مسؤولان وزارت راه و شهرسازی اعلام کردند ساخت این تعداد واحد مسکونی در کشور، نیازمند 24 هزار میلیارد تومان منابع مالی است.  وی ادامه گفت: در این جلسه مشخص شد دولت برای تامین چنین منابعی فقط 5 هزار میلیارد تومان نزد بانک مسکن دارد که برای ساخت واحدهای مسکونی یاد شده باید به کار گیرد، البته بعدا معلوم شد این رقم نیز در بانک مسکن وجود ندارد و این بانک فقط  می‌تواند 1200 میلیارد تومان تسهیلات را به وزارت  راه و شهرسازی برای ساخت 400 هزار واحد مسکونی بدهد. با این وجود پیش‌بینی  می‌شود این طرح نیز به سرانجام نمی‌رسد، چرا که پایه و اساس درستی ندارد. ملکشاهی درباره افزایش نرخ اجاره‌بها نیز گفت: زمانی که قیمت خانه بیش از 100 درصد گران می‌شود، بی‌شک اجاره‌بها نیز بالا می‌رود. این آشفتگی بازار مسکن ناشی از ناتوانی و بی‌تدبیری دولت در ساماندهی وضعیت اقتصاد کشور و رها کردن بخش مسکن به حال خود است که متاسفانه دود چنین بی‌تدبیری‌هایی به چشم مردم و قشر ضعیف می‌رود. عضو کمیسیون عمران مجلس امسال را سالی سخت برای مستاجران پیش‌بینی کرد و افزود: از آنجایی که دولت روحانی هیچ‌گاه به‌دنبال حل مشکل مسکن مستاجران نبوده است و نظارتی دقیقی نیز بر این بازار ندارد و از طرفی اعتقادی هم به مقوله تولید ندارد، بنابراین باید منتظر روزهایی سخت برای کسانی که تاکنون خانه نخریده‌اند باشیم.
دولت به جای سیاست ناکارآمد جلوگیری از افزایش اجاره‌بها به تولید مسکن رو آورد
عضو هیات مدیره انجمن انبوه‌سازان تهران در گفت‌وگو با «وطن‌امروز» درباره سیاست‌های دولت برای ساماندهی بازار اجاره‌بها با توجه به فصل جابه‌جایی مستاجران گفت: دولت سال‌هاست اعلام می‌کند بازار مسکن و اجاره‌بها را سامان می‌بخشد اما هیچ وقت نتوانسته در این مسیر نقش‌آفرینی کند، چرا که سیاست‌های دستوری با اقتصاد سازگار نیست. حسن محتشم با بیان اینکه دولت به جای سیاست‌های ناکارآمد ساماندهی بازار اجاره‌بها، باید طی این چند سال اقدام به ساخت واحد‌های مسکونی با متراژ پایین می‌کرد، گفت: بی‌توجهی دولت روحانی به بخش ساخت‌وساز مسکن و انباشت روز به روز تقاضا اکنون امکان تهیه خانه را سخت کرده است. این در حالی است که چنانچه وزارت راه‌وشهر‌سازی اعتقادی به تولید مسکن داشت و طی این چند سال به ساخت واحدهای مسکونی با ابعاد کوچک توجه می‌کرد، شرایط این گونه نبود. وی با بیان اینکه دولت همواره برای ساماندهی بخش تولید و بازار اجاره‌بهای مسکن فقط شعار می‌دهد، افزود: تا زمانی که به بخش تولید توجه نشود، نباید انتظار داشت مشکل مسکن در کشور حل شود. وی افزود: اگر تولید مسکن در کشور به کندی انجام شود و طرح‌های اجرایی وزارت راه‌وشهرسازی در ساخت واحدهای مسکونی انبوه همراه با تعلل باشد، با توجه به میزان رشد تقاضای مسکن، بی‌شک شاهد موج جدید افزایش قیمت مسکن در آینده نزدیک خواهیم بود.

دولت به بهانه رقابت آزاد، بازار مسکن را رها کرده است
سخنگوی کمیسیون عمران مجلس گفت: تعزیرات برای برخورد با تخلفات بازار مسکن باید یک چارت و مبنای قیمتی داشته باشد تا در صورتی که مالکان بالاتر از قیمت قانونی ملک خود را عرضه کردند، با آنها برخورد جدی کند. صدیف بدری با اشاره به تصمیم وزارت راه و شهرسازی جهت تعیین سقف برای افزایش نرخ اجاره مسکن در کشور گفت: به نظر من با توجه به روند افزایش قیمت مسکن و رشد نرخ اجاره‌بها، تعیین سقف و محدودسازی رشد قیمت‌ها ضروری است. وی افزود: در شرایط کنونی خانواده‌‌های کم‌برخوردار با مشکلات بسیاری برای اجاره مسکن روبه‌رو شده‌‌اند و بسیاری از آنها به دلیل افزایش قیمت مسکن در کلانشهرها، مجبور به حاشیه‌نشینی می‌شوند. بدری افزود: وزارت راه‌وشهرسازی در شرایط کنونی باید به صورت منطقه‌ای قیمت مسکن را تعیین کند، یعنی برای یک متراژ مشخص، قیمت مشخص تعیین شود و اگر مالک بالاتر از نرخ اعلامی، ملک خود را اجاره داده یا به فروش برساند، باید مالیات بیشتر پرداخت کند. او گفت: قطعا در شرایط کنونی، اعمال سیاست‌‌های تشویقی یا سلبی می‌تواند بازار مسکن را به ثبات و آرامش برساند و به طور حتم وزارت راه‌وشهرسازی نباید بازار مسکن را به حال خود رها کند.
وی گفت: دولت به بهانه رقابت آزاد بسیاری از بازارهای اقتصادی از جمله بازار مسکن را رها کرده، این در حالی است که باید برای جلوگیری از بروز تلاطم، نظارت شدید و دقیقی شود.

مهرداد بذرپاش، نماینده سابق مردم تهران در مجلس شورای اسلامی در رشته توئیتی بر لزوم راه‌اندازی جنبش حل مسأله از سوی جوانان تاکید کرد. وی در این‌باره نوشت: باید دوقطبی‌‌های ریاکارانه مردم‌نشناسان را به دوقطبی‌‌های مومنانه و به نفع مردم تغییر دهیم، به این معنا که مسائل مردم قابل حل است به شرط عرضه و همت. بذرپاش در ادامه تاکید کرد: در گام دوم انقلاب جوانان باید جنبش حل مسأله راه بیندازند؛ نشستن و خرده گرفتن چاره کار نیست. نماینده سابق مردم تهران در مجلس افزود: باید نظام مسائل را بدرستی شناخت و نهضت اجتماعی برای حل مسائل مردم ایجاد کرد و همه را پای کار آورد. وی در پایان نوشت: گام دوم گام تصمیمات بزرگ دلسوزان است. بپذیریم جوانان این نسل مانند جوانان اول انقلاب، دلسوز کشورند.

میکائیل دیانی: دیدار دانشجویان با مقام معظم رهبری همواره با حاشیه‌‌های جذاب و تازه‌ای همراه است. حاشیه‌های خواندنی از جمله کف زدن‌های متوالی، وعده عقد غیابی و حرف زور دانشجویان در دیدار امسال فضای جدیدی به این دیدار داده بود که می‌توانید متن این حواشی را در زیر بخوانید:
ساعت نزدیک ۴ است، خیابان فلسطین را به سمت پایین می‌آیم؛ پسر جوانی جلویم را می‌گیرد؛ لهجه غلیظ مازندرانی دارد، در چهره‌‌‌‌اش هم استرس دیده می‌شود!
- می‌گوید: بیت رهبری از کدام طرف است؟
- می‌گویم: راست صورتت را بگیر و برو.
- می‌پرسم: برای دیدار دانشجویی آمده‌ای؟
- بله.
- از کجا؟
- از مازندران؛ دانشجوی کامپیوتر دانشگاه بابلسرم.
- چرا حالا استرس داری؟
- استرس نیست، بیشتر هیجان است، آخه تا حالا دیدار رهبری نرفته‌ام.
دستش را می‌گیرم و با هم می‌رویم؛ همین که می‌بیند مقصدمان یکی است کمی آرامش پیدا می‌کند. جلوتر که می‌آییم صف‌های شلوغ را می‌بینم. به او می‌گویم آنها که در صف منظم و سر به زیر ایستاده‌اند، کارت دارند؛ کاری به کار کسی ندارند و فقط زودتر می‌خواهند بروند داخل اما این طرفی‌ها که هول و ولا دارند، معمولاً کارت ندارند، منتظرند پیک امدادی برای‌شان از غیب کارتی جور کند. حالا ببینم از مازندران تا اینجا آمده‌ای کارت داری؟
- آره! من از بچه‌های گروه‌های جهادی دانشگاه هستم.
مسیر را نشانش می‌دهم و از هم جدا می‌شویم. وارد حسینیه می‌شوم. حسینیه کم‌کم در حال پر شدن است. بعضی‌ها هم چند لحظه یک بار شعاری می‌دهند. «خامنه‌ای خمینی دیگر است، ولایتش ولایت حیدر است». بند اول را پسرها می‌گویند اما انگار دخترها هماهنگ‌ترند. پسرها شل شعار می‌دهند اما دخترها محکم جواب می‌دهند. شعار عوض می‌شود؛ «ما ذوالفقار حیدریم، فداییان رهبریم» و حالا نسبت‌ها برابر می‌شود.
چشم می‌چرخانم، مسؤولان تمهیدات جالبی را برقرار کرده‌اند؛ دور تا دور حسینیه 2 ردیف صندلی چیده‌اند. از یکی از بچه‌‌های تدارکات سوال می‌کنم چرا 2 ردیف صندلی چیده شده است؟ می‌گوید: هر سال تعداد زیادی دانشجو می‌آیند و مجبورند روی پای هم بنشینند، بویژه بعد از آنکه آقا می‌آیند به جلو یورش می‌آورند، اینها را چیدیم که بعد از یورش برداریم و کمی جا باز شود.
لابه‌لای چشم‌گردانی‌ام پسرک مازندرانی را می‌بینم که دستش را بالا گرفته و روی دستش نوشته شده «جانم فدای رهبر» و چشمش نم اشک دارد.
20 دقیقه مانده به ۵ عصر از دری که کنار آن نشسته‌ام یکی‌یکی سخنرانان وارد می‌شوند. می‌شود استرس و اضطراب را در چهره‌شان دید؛ عرق از پیشانی‌شان سرازیر است. ساعت ۵ است. پرده پشت جایگاه کنار می‌رود، بچه‌ها نیم‌خیز می‌شوند اما فقط صندلی آقا را آورده‌اند و میز را می‌گذارند. این طرف یکی از بچه‌های اتحادیه مستقل پشت میکروفن سرود جلسه را با بچه‌ها همخوانی می‌کند؛ شعرخوانی حالا هماهنگ‌تر است و همخوان تقاضا دارد یک بار دیگر هم تمرین کنند که اعتراض‌ها بالا می‌گیرد. دانشجویان خواستار ورود رهبری هستند.
هر چقدر عقبی‌ها هیجان حضور رهبری را دارند، ردیف اولی‌ها استرس خواندن متن را دارند و مدام با کاغذها بازی می‌کنند؛ گاهی جلوی صورت می‌گیرند، بعضی گوش‌شان را گرفته‌اند و متن را می‌خوانند، بعضی هم هنوز در حال نوشتن و تصحیح متن‌شان هستند.
ساعت رأس ۵:۳۰ است. پرده‌ها کنار می‌رود و رهبری وارد می‌شود، بچه‌ها به جلو هجوم می‌آورند و شعار می‌دهند. شعارها ممتد ادامه دارد تا به شعار «حسین حسین شعار ماست شهادت افتخار ماست» می‌رسد. حالا باز همان داستان همیشگی است؛ بچه‌ها روی پای هم نشسته‌اند و یک نهضتی می‌شود که پشت به پشت بگویند و عقب‌نشینی کنند.
بی‌مقدمه قاری پشت تریبون می‌رود. علیرضا مهدی‌زاده نفر اول مسابقات قرائت دانشجویی وزارت علوم است، خوب می‌خواند. در میان قرائتش رهبری هم یک «احسنت» محکم می‌گویند و قاری پس از آن سوره کوثر را می‌خواند و قرائت را تمام می‌کند. قاری بالا می‌رود، آقا دستی به سرش می‌کشند و تحسینش می‌کنند و حالا دوباره همخوان پشت تریبون می‌رود تا جمعیت شعری را بخوانند که تمرین کرده‌اند.
«یا علی گو پای پیمانیم، با علی پیمان اگر بستیم...» شعری است طولانی که رهبری با حوصله آن را گوش می‌دهند. در بیت «زود خواهد دید آمریکا، با دو چشم خویش افول خویش» رهبری سری به علامت تأیید تکان می‌دهند. بعد هم در سخنرانی‌شان به افول آمریکا اشاره می‌کنند که «شما جوانان اطمینان داشته باشید که زوال دشمنان بشریت یعنی تمدن منحط آمریکایی و زوال اسرائیل را شاهد خواهید بود».
همخوانی که تمام می‌شود، همخوان بالا می‌رود و از آقا می‌خواهد دستی به سرش بگذارند و دعا کنند که ازدواج کنند. آقا می‌خندند و می‌گویند: «ان‌شاءالله»‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌. مجری پشت میکروفن می‌ایستد. مهدی اجرایی‌طوسی مجری برنامه است. او قبلاً خودش در جایگاه نماینده تشکل‌های دانشجویی در سال‌های پیش سخنران بوده است و می‌گوید سختی کار اجرای این برنامه را درک می‌کند. می‌گوید صحبتش را با یک شعر آغاز خواهد کرد؛ اعتراض‌ها بالا می‌گیرد که «شما دیگر نخوان!» ادامه می‌دهد «شعر خوبی است اما شاید من خواننده خوبی نباشم». آقا که خودشان با شعر سر ذوق می‌آیند، سرشان را به میکروفن نزدیک می‌کنند و با لحنی شوخ می‌گویند «حالا بخوانید ببینم چگونه است؟!» و جمعیت می‌خندد.
شعر از «حامد خاکی» و «حسین صیامی» است. این را مجری می‌گوید و شعرشان غوغا می‌کند؛ شعر خوبی که چند بار جمعیت لابه‌لایش احسنت می‌گویند و آقا به نشانه رضایت سر تکان می‌دهند.
مجری سپس با کسب اجازه از رهبری بی‌مقدمه نفر اول را صدا می‌کند. محمدامین مهدی‌پور، نماینده جامعه اسلامی دانشجویان پشت تریبون می‌آید؛ آذری‌زبان است و صدای محکمی دارد. «آقایان غرب‌زده! ما را از آن طرف مرزها نترسانید که در آنجا خبری نیست، بلکه از دید ما تهدید اصلی عدم استفاده از ظرفیت‌های داخلی است». این جمله او با احسنت محکمی همراه می‌شود. در ادامه اما بحث او درباره آقازاده‌ها نیز با واکنش تأییدی مخاطبان همراه بود: «نمایش تجملات آقازاده‌ها در فضای حقیقی و مجازی نمکی است روی زخم ملت قهرمان ما». دست‌هایش خوب کار می‌کند، برگه‌ها را این دست به آن دست می‌کند و با دست خالی‌‌‌‌اش حرف را منقح می‌کند.
پیشنهادی برای تجدیدنظر در ساختار سیاسی و بازگشت به «نظام پارلمانی» دارد که رهبری در صحبت‌های‌شان پاسخ او را می‌دهند: «نظام پارلمانی هم که درباره‌ آن بحث شد، ما مفصل در مجمع بازنگری قانون اساسی آن را بررسی کردیم... مشکلات نظام پارلمانی از نظام ریاستی بیشتر است».
صحبتش که تمام می‌شود، عرق پیشانی‌‌‌‌اش را که شُرشُر در حال ریختن است پاک می‌کند و از آقا اجازه می‌گیرد که بالا برود. یک دقیقه از وقتش بیشتر صحبت کرده و حالا هم وقت زیادی را بالا نشسته است. پشت تریبون از فشارهای وزارت علوم بر تشکل‌های انقلابی انتقاد کرده بود و گفته بود می‌خواهند ساختمان جامعه اسلامی دانشجویان را از آن بگیرند، حالا آن بالا هم به آقا توضیح می‌دهد که ماجرا از چه قرار است و آقا به او می‌گویند مطلب را بنویسد و بدهد.
مجری صدایش درمی‌آید که اگر می‌شود مراعات وقت را بکنید. نفر اول دارد با آقا صحبت می‌کند که نفر دوم را صدا می‌کند. نرگس حسینی از دفتر تحکیم وحدت پشت تریبون می‌آید. سلام و علیک می‌کند و آقا به گرمی جوابش را می‌دهند که موجب قوت قلبش می‌شود. از فاصله مسؤولان با مردم می‌گوید و نشنیدن درد مردم جامعه. می‌گوید: «آگاهی‌بخشی نیاز به ارتباط مستمر مسؤولان و مردم دارد. برای رصد این ارتباط، دانشگاه نمونه‌ای از آن است؛ متأسفانه به‌رغم تأکیدات حضرتعالی، دانشگاه‌ها رنگ مسؤولان را هم به خود نمی‌بینند! وقتی با دانشجوی نخبه چنین برخورد می‌شود عامه مردم را که قطعاً حساب نمی‌کنند!» آقا دست به قلم می‌شوند. خانم حسینی در ادامه نقدی به نظام آموزشی کشور و محصولات آن می‌کند: «دانش‌آموز ما باید نسبت به آینده کشور حساس شود، خود را در شکل‌‌‌گیری فردا اثرگذار بداند و با فهم سیاست، مطالبه‌گر شود نه یک سیاست‌گریز غر زننده!» آقا سری به نشانه تأیید تکان می‌دهند.
از حالت جنگی مجلس برای «جنگ انتخاباتی» به جای «جنگ اقتصادی» می‌گوید و جمعیت بلند تحسینش می‌کنند!
بخش آخر صحبت‌هایش ناظر به مسائل زنان و دختران جامعه است، دغدغه هویت دختران را دارد و دختران حاضر در حسینیه خودشان با احسنتی بلند همراهی‌‌‌‌اش می‌کنند. تا نفرات بعدی جایگزین شود، مجری هم تیکه‌های خوبی را برای تبیین فضای سیاسی- اجتماعی بویژه در رابطه بین ایران و آمریکا می‌اندازد!
مجری می‌خواهد نفر بعدی را صدا کند که یکی از دانشجویان جمع بلند می‌شود و از آقا فرصت صحبت می‌خواهد. می‌گوید می‌خواهد درددل دانشجویان دانشگاه آزاد چهارمحال‌وبختیاری را بگوید و ۳ دقیقه وقت می‌خواهد. آقا نگاهی به مجری می‌کنند و می‌گویند: «درخواست ایشان را شنیدید؟» و مجری می‌گوید: «کسانی که اینجا پشت تریبون می‌آیند نمایندگان همین دانشجویان هستند اما باز اجازه بدهند همه صحبت‌های‌شان را بکنند اگر وقتی باقی بود در خدمتیم».
نفر بعدی نماینده گروه‌های جهادی و هیات‌های مذهبی است که پشت تریبون می‌آید؛ امین شریفی از دغدغه محرومان و مستضعفان می‌گوید و نیاز به کار جهادی‌ای که از سوی مسؤولان جدی گرفته نمی‌شود! صحبت‌های دغدغه‌مندانه‌ای که آقا چندباری در توصیه‌های‌شان به آن ارجاع می‌دهند. از مسؤولان گلایه دارد با این استدلال که «انقلابی‌ها که تحت هر شرایطی پای کار انقلاب می‌مانند، پس برویم خاکستری‌ها را جذب کنیم» به جای کمک به بچه‌های جهادی به اردوهای مختلط و... بیشتر بها می‌دهند. بچه‌ها احسنت می‌گویند و آقا قلم‌شان را برمی‌دارند و دوباره می‌نویسند.
نماینده جهادی‌ها یک دستش را محکم مشت کرده، بالا که می‌آید و مشتش را باز می‌کند، تسبیح تربتی در دست دارد که به آقا هدیه می‌دهد، تسبیحی که تا آخر جلسه مدام در دست آقاست!
مجری دوباره از تیکه‌هایش یکی را رو می‌کند؛ «به آنهایی که مشغول تفکیک بین اوباما و ترامپ هستند باید بگوییم همان زمانی که اوباما نامه فدایت شوم برای رهبری می‌فرستاد، تحریم‌های چهارده‌گانه را هم علیه ملت ایران اعمال می‌کرد و این ترامپ تنها تمدید‌کننده تحریم‌های اوباماست». بچه‌ها خوش‌شان می‌آید و لبخندی به لب‌شان می‌نشیند.
نماینده انجمن‌های علمی وزارت بهداشت نفر بعدی است که آرام و متین صحبت می‌کند. صحبتش که به انتها می‌رسد بحث چربی و فشار خون ایرانی‌ها را وسط می‌کشد، می‌گوید: «آقاجان! می‌دانم الحمدلله شما ورزشکارید و کوهنوردی هم می‌کنید و سلامت هستید اما این روزها طرح ملی کنترل فشار خون است، اگر شما هم به صورت نمادین بیایید و به این پویش بپیوندید و فشار خون‌تان را اندازه بگیرید در انجام این طرح بسیار کمک‌کننده خواهد بود». آقا می‌خندند، جمعیت هم می‌خندند.
باستانی، نماینده بنیاد ملی نخبگان، ایده‌های تخصصی در حوزه حقوقی و تحول قضایی ارائه می‌کند و مشخص است که پیشنهادات کارشناسی‌‌‌‌اش مورد تأیید رهبری است. آقا با سر تأیید می‌کنند و با دست آرام آرام می‌نویسند.
مجری بعد از او نماینده کانون‌های فرهنگی را صدا می‌کند؛ پسری با لهجه کرمانی که شیرین صحبت می‌کند و آرام! گلایه‌مند است که فرهنگ دغدغه آخر مسؤولان است و هرجا که کم بیاورند اول از همه بودجه فعالیت‌های فرهنگی را کم می‌کنند. می‌گوید عرصه فرهنگ عرصه متخصصان ادب و هنر است نه پسر وکیل و دختر وزیر! که با احسنت جمع همراه می‌شود. صحبتش که تمام می‌شود، بالا می‌رود و با آقا خوش و بش می‌کند.
حالا مجری نماینده بسیج را صدا و او دوباره جلسه را پرحرارت می‌کند. از همان ابتدا تن صدایش بالاست، بچه‌ها هم نیم‌خیز هستند، می‌گوید: «امروزه در این جنگ اقتصادی آرایش جنگی متناسب از دولتمردان دیده نمی‌شود... معیشت مردم به گروگان ناکارآمدی مسؤولان در آمده است». جمعیت تحسین می‌کند و هنوز صدای تکبیر پایین نیامده، تیغ نقد را سمت مجلس می‌برد که «در این کشاکش صدایی از بهارستان به گوش نمی‌رسد. به نظر می‌آید نمایندگان نیز در حال گرفتن آرایش جنگی‌اند اما خدا می‌داند انتخاباتی یا اقتصادی؟!» و دوباره تحسین حضار را برمی‌انگیزد. خطابش را به قوه‌قضائیه می‌کند و می‌گوید: «اینکه قوه محترم، دادگاه‌های علنی برپا دارد و با مجرمان با شدت برخورد کند خوب است اما آنچه بهتر است حضور فعال دستگاه قضا در عرصه ایجاد نرم‌افزارهای قدرتمند نظارت و پیشگیری است که بسیاری از مفاسد اقتصادی و اداری فعلی می‌توانند قبل از اینکه در رسانه‌ها و دادگاه‌ها آینه دق شوند و در مقابل چشمان مردم قرار بگیرند، پشت سدی از سازوکارهای دقیق بمانند و اساساً مبادی فسادزایی وجود نداشته باشد که محل سوءاستفاده فرصت‌‌‌‌‌‌طلبان شود».
صریح و بی‌پرده از آقا می‌پرسد: «در نگاه شما، اشکالات امروز کشور و خاصتاً نظام سیاسی، اداری و اقتصادی ناظر بر کارگزار است یا ساختار؟!» آقا هم همان ابتدای صحبت‌های‌شان جواب این سوال را می‌دهند: «ساختار قانون اساسی خوب است. البته ساختارها می‌توانند تکمیل شوند و نواقص‌شان برطرف شود؛ مثلاً یک روز مجمع تشخیص نداشتیم و امروز داریم. در همه‌ نظام‌ها همین است. بنابراین ساختار ایرادی ندارد منتها باید کم و زیادش کرد. اما ما کارگزاران اشکال داریم؛ ناتوانی و کوتاهی داریم. گاهی کارگزاران در حرکت اشتباهی می‌کنند که در جامعه شکاف بزرگ ایجاد می‌کند».
شریفی در بند آخر صحبت‌هایش که با صدایی بلند هم ایراد می‌کرد و در یک دستش تصویری از شهید نادر مهدوی داشت، گفت: «در میان 2 گزاره جنگ و مذاکره ما میراث‌دار شهدای عزیزی همچون شهید نادر مهدوی هستیم که فاتح جنگ اراده‌ها در نبرد تمدنی بودند. نه مذاکره می‌کنیم و نه جنگ خواهد شد». حرفش تکبیری بلند به همراه دارد. نماینده بسیج دانشجویی تصویر شهید مهدوی را به آقا هدیه داد و آقا هم همان جا تصویر را روی میز گذاشتند و تا آخر جلسه کنارشان بود.
مجری، خانم افشارنیا را به نمایندگی از اتحادیه دانشجویی دانشگاه آزاد دعوت می‌کند؛ از اینجا به بعد حسینیه بیشتر به سالن‌های سخنرانی دانشگاهی می‌ماند. می‌گوید: «جنگ را با 20 ساله‌ها بردیم و اقتصاد را با 60 ساله‌ها باختیم!» آقا می‌خندند، و بچه‌ها شروع می‌کنند به کف زدن! می‌گوید: «مسؤولان این پراید گران بی‌کیفیت را برای آقازاده‌های خود می‌خرند؟» و دوباره حسینیه برایش دست می‌زند! تیکه‌ای نثار شورای تحول علوم انسانی می‌کند که «معلوم نیست، شورای تحول تعطیل شده یا هنوز تمام نشده و آقایان در جلسه‌اند!» آقا دوباره لبخند می‌زنند. از ضرورت وام دانشجویی برای ازدواج و افزایش خوابگاه‌های دانشجویی متاهلی هم صحبت می‌کند که جمعیت تحسین می‌کنند و آقا نیز یادداشت!
مجری، نماینده جنبش عدالتخواه دانشجویی را پشت تریبون می‌خواند. صبوری نکات زیادی دارد که آقا به آنها توجه می‌کنند. اول از همه نقدها درباره خصوصی‌‌سازی را مطرح می‌کند. خصوصی‌‌سازی را با شرایط فعلی، بحران‌زا می‌داند و از رهبری می‌خواهد خصوصی‌‌سازی را تا بر طرف کردن مشکلاتش متوقف کنند که رهبری در پاسخ می‌گویند: «البته در خصوصی‌سازی خطاهای بزرگی صورت گرفته که بنده هم مکرراً تذکراتی داده‌ام. اشکالاتی در خصوصی‌سازی هست. منتها اصل خصوصی‌سازی نیاز مبرم اقتصاد است؛ این از جمله اشکالات ساختار بود که اصلاح شده است. البته در عمل اشکالاتی وجود دارد؛ خطاها و بی‌توجهی‌ها و لغزش‌هایی صورت گرفته که باید جلوی لغزش‌ها را گرفت».
صبوری می‌گوید پیشنهاداتی هم برای ارائه تحول ساختاری در قوه‌قضائیه و صداوسیما دارد، وقتی بالا می‌آید آقا می‌گویند: مطالب‌تان به دستم رسیده است؛ البته پارسال پشت تریبون گفتید که حالا تازه هفته پیش آوردید اما اشکال ندارد بالاخره آمد!
نفر بعدی رضا پیوندی، نماینده نشریات دانشجویی است. از رویکردهای رسانه‌ای که منجر شده فاصله کارآمدی و احساس کارآمدی به‌وجود آید؛ می‌گوید: «یک طرف رویکردی که صورت مسأله‌ها را پاک می‌کند، طرف دیگر رویکردی که آگاهانه یا ناآگاهانه، عامدانه یا جاهلانه درصددند تا آینه‌ها شفاف نباشند! تا مردم نتوانند قضاوتی واقعی پیرامون کارنامه 40 ساله انقلاب اسلامی داشته باشند! و به دروغ می‌خواهند اینگونه القا کنند که آرمان‌های اساسی انقلاب محقق نشده!» نقدی به مسؤولان دانشگاهی می‌کند که نشریات دانشجویی را مورد آزار قرار می‌دهند و می‌گوید: «نشریات دانشجویی را به‌خاطر درج چند علامت تعجب، توقیف کردید؟ مگر می‌شود از آزادی گفت اما به اتهام انتقاد از مدیریت دانشگاه از نشریات دانشجویی به قوه‌قضائیه شکایت برد؟» و بعد با زبان شیرین ترکی می‌گوید: «که آقایون اینجا هم حضور دارند.» و با دست مسؤولان را نشان می‌دهد؛ رهبری ترکی را متوجه می‌شوند و می‌خندند اما آقایان «فراهانی» و «امامی رضوی» معاونان وزیر بهداشت که متوجه نشده‌‌اند به یکدیگر نگاه می‌کنند!
از ظرفیت جوانان فعال در نشریات دانشجویی می‌گوید و موفقیت مطبوعات پیشگام را محصول حضور ادوار فعال نشریات دانشجویی می‌داند و به عنوان پیشنهاد می‌گوید: مدیران جراید و مطبوعات حاکمیتی بزرگی چون کیهان، اطلاعات و جمهوری اسلامی سال‌هاست در این عرصه حضور دارند و حتماً مأجورند؛ در روند جوان‌گرایی تغییر دهند. آقا به صحبت او ارجاع می‌دهند و صحبت‌هایش را تأیید می‌کنند و نیاز شکل‌‌‌گیری سازوکارهایی برای ادامه فعالیت فعالان نشریه‌های دانشگاهی را ضرورت می‌دانند! پیوندی با کلامی ترکی که از کمبود و وقت و زمان حکایت دارد صحبتش را پایان می‌دهد! بالا که می‌رود از آقا می‌خواهد خطبه عقدشان را بخوانند و آقا می‌گویند غیابی می‌خوانم.
نفر آخر سخنرانان پیام مرادی، نماینده اتحادیه انجمن‌های اسلامی دانشجویان مستقل است که متنش را بر پایه فرصت‌سازی‌ها و فرصت‌سوزی‌ها در کشور بنا گذاشته! با حرارت صحبت می‌کند و بچه‌ها را با خود همراه کرده است، می‌گوید: «جوانی من و این جمع در دوره مدیریت کسانی سپری شد که «استادتمام فرصت‌سوزی» هستند!» آقا لبخند می‌زنند و بچه‌ها برایش کف می‌زنند.
از فرصت‌سوزی‌های کشور در وزارت نفت می‌گوید که «باید پرسید «جناب همیشه وزیر نفت!» چرا نتایج این آرایش جنگی مخفیانه در زندگی مردم محسوس نیست؟» آقا دوباره می‌خندند و این نیز با دست‌های ممتد دانشجویان همراه است.
به کاهش ارزش پول ملی اشاره می‌کند و از فرصت‌سوزی در این حوزه می‌گوید که «دولت میلیاردها دلار ارز دولتی را بدون نظارت میان عده‌ای تقسیم کرده تا با آن غذای سگ و لوازم آرایشی بخرند یا جنس وارد کنند و با قیمت آزاد به مردم بفروشند!» جمعیت دوباره تشویق می‌کند، نکته‌ای که آقا نیز در سخنرانی به آن اشاره می‌کنند: «فعالیت‌های اطلاعاتی مردمی. خیلی از کارهایی که دستگاه‌های اطلاعاتی ما یا نمی‌توانند انجام بدهند یا به دلایل مختلفی لابه‌لای کارها می‌ماند، گاهی به وسیله‌ عناصر هوشیار و آگاه اطلاع‌‌رسانی می‌شود و تأثیر داشته. به خود ما گاهی اطلاع‌‌رسانی شده، تأثیر کرده و دنبال شده و کارهای مثبتی انجام گرفته. فرض کنید [اطلاع‌رسانی] یک سوءاستفاده در زمینه‌ قاچاق، در زمینه‌ واردات گوناگون؛ مثل همین‌هایی که حالا یکی از دوستان اینجا اسم آوردند، خوراک سگ و امثال اینها؛ مجموعه‌هایی می‌توانند در این زمینه‌ها فعال باشند».
مرادی گلایه‌ای صریح را نیز از رئیس‌جمهور داشت. او با اشاره به جمله اخیر آقای روحانی که از ناکافی بودن اختیاراتش گفته بود، اعلام کرد: «مردم با دیدن این نابسامانی‌ها از خود سوال می‌پرسند مسؤول رسیدگی به این ولنگاری ارزی چه کسی است؟ وقتی رئیس‌جمهور که خود در این زمینه مسؤولیت مستقیم دارد مانند مردم از تقلب واردکنندگان گلایه می‌کند، باید به کجا شکایت برد؟ گویا در این شرایط ریاست محترم‌جمهور به‌تازگی فهمیده‌اند اختیار کافی برای اداره امور مملکت را ندارند؛ بعد از این همه انعطاف نظام اسلامی در مواجهه با ایده‌های دولت یازدهم و دوازدهم، صحبت کردن از کمی اختیارات حقیقتاً نمک‌نشناسی است». جمله‌ای که با تشویق حاضران همراه شد.
مرادی در پایان صحبت‌هایش به لزوم تغییر و نوگرایی و جوان‌گرایی اشاره کرد؛ صحبتی که رهبری نیز به آن اشاره کردند: «اگر چنانچه ان‌شاءالله شما جوان‌ها با این حرکت‌ها پیش بروید و زمینه را برای روی کار آوردن یک دولت جوان و حزب‌اللهی آماده کنید، بنده معتقدم که بسیاری از این نگرانی‌های شما و دغدغه‌های شما و غصه‌های شما پایان خواهد پذیرفت؛ این غصه‌ها هم البته فقط مخصوص شماها نیست».
پس از پایان صحبت نمایندگان دانشجویی، مجری بالا رفت و انگشتری را به رهبری هدیه کرد؛ طوسی که تازه فرزند دومش را به دنیا آورده از آقا خواست که وقتی بدهند فرزندش را بیاورد و برایش اذان بگویند.
حالا نوبت به صحبت‌های آقا رسیده است، کاغذ را بالا و پایین می‌کنند و اول نکته‌های بچه‌ها را جواب می‌دهند و بعد می‌گویند اگر فرصت شد نکاتی دارند؛ بچه‌ها اعلام می‌کنند «بعد از اذان هم هست!» که آقا با خنده می‌گویند «این دیگر حرف زور است!» و جمع همه می‌خندند.

مدیرعامل بنیاد اجتماعی احسان از اهدای ۱۲۳ سری جهیزیه توسط ستاد اجرایی فرمان امام(ره) به زوج‌های جوان خراسان‌رضوی خبر داد و گفت: امسال ۳ هزار سری جهیزیه توسط این مجموعه اهدا می‌شود. به گزارش فارس، امیرحسین مدنی در آیین اهدای ۱۲۳ سری جهیزیه در مشهد مقدس با اشاره به خدمات ستاد اجرایی فرمان حضرت امام(ره) در سال‌های اخیر اظهار کرد: ساخت یکهزار و ۲۰۰ مدرسه، ۳۰ هزار خانه بهداشت و ۹۰ هزار واحد مسکونی در مناطق محروم از دیگر خدمات ستاد در سال‌های اخیر است. وی گفت: در کنار فعالیت‌های مختلف ستاد اجرایی فرمان حضرت امام(ره)، سال گذشته تصمیم بر این شد مجموعه‌ای مخصوص فعالیت‌های اجتماعی در ستاد به نام بنیاد برکت احسان راه‌اندازی شود. مدیرعامل بنیاد اجتماعی احسان درباره فعالیت‌های این بنیاد اجتماعی تصریح کرد: فعالیت‌ها در 4 بخش حمایت از مجموعه‌ها و تشکل‌های مردمی، حوزه‌های درمانی، حوزه امدادگری و حمایت‌های اجتماعی انجام می‌شود. مدنی با اشاره به فعالیت‌های بنیاد اجتماعی احسان در حوزه‌های درمانی افزود: هر ساله یکهزار کاشت حلزون برای کودکان ناشنوا را در دستور کار داریم که درمان پس از کاشت را نیز انجام می‌‌دهیم. وی درمان زوج‌های نابارور در مناطق محروم را از دیگر خدمات درمانی ستاد عنوان کرد و گفت: ۱۰ هزار نفر در حال درمان هستند که درمان ۶ هزار نفر از آنها به نتیجه رسیده و ۵۰۰ نوزاد از این طریق متولد شده‌اند؛ ورود به حوزه درمان بیماری‌های صعب‌العلاج و راه‌اندازی کلینیک‌های سیار احسان در مناطق محروم از دیگر خدمات بنیاد احسان است. مدیرعامل بنیاد اجتماعی احسان درباره فعالیت‌های حوزه امدادگری ستاد اجرایی فرمان حضرت امام(ره) خاطرنشان کرد: جزو نخستین مجموعه‌هایی بودیم که فعالیت در مناطق سیل‌زده را آغاز کردیم؛ توزیع ۳ میلیون قلم کالا و تجهیزات و برپایی ۲۵ قرارگاه نمونه‌ای از این فعالیت‌هاست که هنوز هم ادامه دارد. مدنی با اشاره به ارسال ۳۰ هزار بسته لوازم خانگی در مناطق سیل‌زده کشور گفت: چند روز پیش ۲ هزار بسته لوازم خانگی و یکهزار رأس دام سبک را در بجنورد تحویل دادیم. وی با بیان اینکه باید به وعده‌هایی که داده‌ایم، عمل کنیم، افزود: ستاد اجرایی فرمان حضرت امام(ره)، تعهدی ۸۰۰ میلیارد تومانی را در مناطق سیل‌زده پذیرفته که در حال تحقق است. مدیرعامل بنیاد اجتماعی احسان ادامه داد: یکی از فعالیت‌های مهم بنیاد اجتماعی احسان و ستاد، بحث حمایت‌های اجتماعی است که در این راستا تا سال گذشته هر ساله ۲ هزار جهیزیه شامل ۱۴ قلم کالا اهدا می‌شد. مدنی با اشاره به اینکه امسال با همکاری سازمان تبلیغات اسلامی و مساجد یکهزار جهیزیه به زوج‌های جوان اهدا می‌شود، یعنی در مجموع ۳ هزار سری جهیزیه خواهد شد، تصریح کرد: این یک هزار جهیزیه در قالب طرح مسجد احسان اهدا خواهد شد. وی با اشاره به حمایت‌های اجتماعی ستاد اجرایی فرمان حضرت امام(ره) تاکید کرد: به این باور رسیده‌ایم که باید از طریق مساجد و با محوریت ائمه مساجد، خدمات اجتماعی ارائه شود. مدیرعامل بنیاد اجتماعی احسان به تشریح برخی پویش‌های راه‌اندازی شده توسط ستاد اجرایی فرمان امام(ره) پرداخت و گفت: پویش چرخ زندگی برای اعطای ویلچر به معلولان، پویش مشق احسان برای توزیع لوازم‌التحریر و پویش لیگ احسان برای ارسال لوازم ورزشی به مناطق محروم نمونه‌ای از این پویش‌ها هستند. مدنی افزود: برای سازماندهی حمایت‌های اجتماعی، توافقی را با رئیس سازمان تبلیغات داشته‌ایم. امسال طرح یک هزار مسجد را داریم و می‌خواهیم در این مساجد پایگاه داشته باشیم؛ علاوه بر فعالیت در حوزه جهیزیه، یکهزار صندوق قرض‌الحسنه نیز راه‌اندازی می‌شود و اگر ائمه جماعت ظرفیت ایجاد کنند، خانه ورزش در این مساجد راه‌اندازی می‌کنیم. وی با تشکر از سازمان تبلیغات اسلامی و مساجد در طرح مسجد احسان یادآور شد: سرمایه اجتماعی موقعی شکل می‌گیرد که مردم دست در دست حاکمیت بگذارند.

گروه ورزشی: مدافع تیم فوتبال استقلال در یک گفت‌وگو دلایل ناکامی استقلال به‌رغم شایستگی آبی‌پوشان را برشمرد و گفت: این بدشانس‌ترین استقلالی بود که تا به حال دیدم.
محمد دانشگر در گفت‌وگو با فارس، درباره گل به العین در امارات گفت: خیلی خوشحالم توانستم یک گل آسیایی به العین بزنم، چون در بازی رفت هم گل زدم ولی داور در مقابل تماشاگران گلم را قبول نکرد. می‌خواستم پیراهن فرشید اسماعیلی را در ورزشگاه آزادی مقابل تماشاگران‌مان نشان بدهم ولی نشد. من پیراهن فرشید را نشان دادم، چون او 6 ماه با مصدومیت برای استقلال بازی کرد. حتی بعد از داربی که آن اتفاق افتاد و پنالتی را خراب کرد با مصدومیت بازی کرد و در حالی که همه گفتند عمل کن او گفت می‌خواهم جبران کنم، چون مردم ناراحتند.
شما دیدید که ما چند پنالتی از دست دادیم؟ البته ما همه ناراحت می‌شدیم وقتی بچه‌ها در بازی‌ها پنالتی خراب می‌کردند ولی به نظر من این پنالتی‌هایی که از دست رفت یک هشدار و یک پیغام برای تماشاگران بود. وی افزود: امسال بازیکنانی که به استقلال آمدند تا هفته هشتم، نهم تحت فشار بودند و فقط با بازیکنان سال گذشته قیاس می‌شدند. می‌دانید چه فشاری روی بازیکنان بود؟ باور کنید در زمین نمی‌توانستیم بازی کنیم. این پنالتی خراب شدن‌ها و این موقعیت‌های خوبی که از دست می‌رفت، بخش بزرگی به خاطر فشارها بود. امیدوارم امسال تماشاگران به بازیکنان فشار نیاورند و اجازه بدهند بازیکنانی که به تیم می‌آیند راحت و بی‌استرس کار کنند. مطمئن باشید اگر این اتفاق رخ دهد شرایط ما بهتر می‌شود.
دانشگر درباره اتفاقات داربی و پنالتی از دست رفته آبی‌ها گفت: من واقعیت آن روز را به شما می‌گویم و نخستین بار است چنین حرفی می‌زنم. روز بازی در جلسه فنی آقای شفر گفت اگر پنالتی شد چه کسی می‌زند که هیچ‌کس دستش را بلند نکرد! در این بین اسماعیلی دستش را بلند کرد و گفت من می‌زنم. مهدی رحمتی هم اصلا نگفت فرشید بزند یا پاتوسی نزند. او فقط وقتی دید منشا هوس کرده پنالتی را خودش بزند به او گفت تو در تمرینات با بیرانوند بودی و او نحوه ضربه زدنت را می‌داند، ضربه را نزن. جالب است بدانید تا قبل از آن بازی هم پنالتی‌زن اول تیم فرشید اسماعیلی بود و اگر دقت کرده باشید چند بازی بعد هم پنالتی شد که پاتوسی پنالتی نزد. خودمان هم نمی‌دانیم چه شد؛ قبول دارم اسماعیلی نباید آن ضربه را چیپ می‌زد ولی در آن بازی اصلا رحمتی حرفی به اسماعیلی نزد ولی همه گفتند او خواسته فرشید پنالتی را بزند. یک چیزی بگویم؛ امسال تیم ما خیلی حاشیه داشت. واقعا خودمان نمی‌دانستیم این همه حواشی از کجا می‌آید. هر روز یک حاشیه و یک دردسر داشتیم. وی در پاسخ به این سوال که فکر می‌کنی چرا این همه حاشیه برای استقلال درست می‌شد؟ گفت: تیم ما از هواداران گرفته تا مدیران و بازیکنان همه درگیر حواشی بودند؛ حواشی‌های عجیب و غریب. این همه اتفاق برای تیم‌های دیگر می‌افتاد ولی به ما که می‌رسید حواشی چند برابر می‌شد. به طور مثل حاشیه‌های اینستاگرام؛ می‌دانید چقدر به بازیکنان تیم ما فحاشی شد؟ مگر می‌شود؟ کل استقلال امسال درگیر اینستاگرام و حواشی‌اش بود و به ما کلی ضرر زد و یکی از دلایل ناکامی استقلال بود. به نظر من اگر فوتبال ایران می‌خواهد موفق شود باید همه از این برنامه بیرون بیایند، بویژه در باشگاه استقلال که معتقدم همه درگیر این برنامه بودند. مگر می‌شود 6 هفته مانده به لیگ اسم بازیکن را در لیست مازاد در اینستاگرام منتشر کنند؟ همین حرف‌ها باعث شده بود آن بازیکنان در خیلی از بازی‌ها اصلا روحیه نداشته باشند. باور کنید حواشی اینستاگرامی و فحاشی به بازیکنان، روی مخ بازیکنان ما بود. آخرش چه شد؟
دانشگر درباره رفتن شفر هم گفت: آقای شفر مربی خوبی بود و خیلی تلاش می‌کرد ولی یک رفتار او خیلی بازیکنان را متعجب می‌کرد. مثلا اگر در بازی‌های بزرگ می‌باختیم، او مسؤولیت باخت را قبول نمی‌کرد. مثال می‌زنم؛ در داربی اگر آقای شفر در کنفرانس می‌گفت پنالتی‌زن تیم فرشید اسماعیلی بود و صحبت‌های درون جلسه قبل از بازی را توضیح می‌داد، این همه اتفاق نمی‌افتاد و بازیکنان و تیم ما این همه دچار حواشی نمی‌شد اما او حرف دیگری زد.

احسان سالمی: «بر اساس تصمیم مدیران شبکه یک سیما قسمت پانزدهم سریال «از یادها رفته» 6 خرداد و قسمت‌های بعد، از روز 6 خرداد به بعد پخش می‌شود. این تغییر بر اساس تصمیمات مدیران صداوسیما اتخاذ شده و سازندگان اثر نقشی در آن ندارند». این متنی بود که پنجشنبه شب توسط برخی کانال‌های تلگرامی در ارتباط با تغییر زمان پخش سریال «از یادها رفته» به سرعت دست به دست می‌شد؛ سریالی که از آغاز پخش آن بحث‌های بسیاری در ارتباط با شباهت بیش از اندازه آن با قصه و فضای سریال «شهرزاد» در رسانه‌ها مطرح شد اما نکته‌ای که کمتر به آن توجه شد، عدم تناسب حال و هوای کلی آن با شب‌های ویژه ماه مبارک رمضان بود؛ موضوعی که گویا مدیران رسانه ملی خود نیز در میانه ماه رمضان و پس از پخش 14 قسمت از این سریال متوجه آن شده‌اند!
برنامه‌هایی که برای رمضان نیست
امسال تلویزیون در زمینه برنامه‌های مناسبتی برای ماه رمضان عملکرد بشدت ضعیفی داشته است. تا اینجای ماه مبارک رمضان، جز برنامه‌های سحرگاهی برخی شبکه‌ها و همچنین نمایش چند سریال تکراری موفق، در عمل تلویزیون نتوانسته موفق ظاهر شود و برگ برنده‌ای رو کند؛ از برنامه‌های پیش از افطار گرفته تا سریال‌هایی که هر ساله به شکل ویژه برای پخش در ماه رمضان ساخته می‌شوند، هیچ‌کدام نتوانستند رضایت چندانی را جلب کنند. شاید تنها سریال «نسبتا» موفق تلویزیون در این شب‌ها «برادر جان» شبکه سوم سیما باشد که البته به آن مجموعه نیز انتقادات مختلفی از جمله در زمینه دیالوگ‌نویسی و کش‌پیدا کردن قصه اصلی سریال از سوی رسانه‌ها وارد شده است. حذف برنامه موفق «ماه عسل» و فقدان یک برنامه جدی و جذاب برای لحظات پیش از افطار نیز از جمله ایرادات جدی‌ تلویزیون در این شب‌هاست که حتی جایگزینی برنامه‌هایی چون «اختیاریه» نیز با همه حاشیه‌های عجیبش نتوانست موفقیت «ماه عسل» را تکرار کند. در واقع وجه اشتراک اغلب این برنامه‌ها و سریال‌ها را باید عدم تناسب آنها با شرایط خاص و ویژه ماه رمضان دانست.
یک لقمه خون پای سفره افطار!
تصور کنید بعد از حدود 16 ساعت روزه‌داری، سر سفره افطار نشسته‌اید و دوست دارید در کنار افطاری، نگاهی به سریال‌های رمضانی تلویزیون هم بیندازید که به یک باره «حنیف» و «آراز» 2 کاراکتر اصلی سریال «برادر جان» شبکه 3 با هم گلاویز می‌شوند و یکی دیگری را آنقدر می‌زند تا صورتش پر از خون شود! احتمالا فکر می‌کنید حتما همین یک سریال مشکل خون و خونریزی داشته اما وقتی چند ساعت بعد سراغ شبکه اول سیما هم می‌روید، این بار زنی را می‌بینید که با یک چاقو محکم روی دست مردی می‌کوبد و صورتش بر اثر پاشیدن خون مرد قرمز می‌شود و چند ثانیه بعد مردی دیگر از سایه بیرون می‌آید و با یک تیر در وسط پیشانی مرد اول به زندگی‌اش پایان می‌دهد! این خلاصه‌‌ای از چند سکانس از 2 سریال رمضانی تلویزیون در این شب‌ها بود. سریال‌هایی که بدون هرگونه اطلاع‌رسانی و درج زیرنویس درجه‌بندی سنی در «خانوادگی‌ترین» ساعت کنداکتور «رمضانی» تلویزیون، دست به پخش چنین صحنه‌های پر از خشونت می‌زنند. اگر شما تناسب این صحنه‌های خشن را با حال و هوای ماه رمضان متوجه شدید، لطفا برای ما هم توضیح بدهید!
قصه‌های تلخ، روی اعصاب ملت
هر چقدر حجم بالای تبلیغات برخی برندهای تجاری در تلویزیون و تکرار مکرر و پی‌درپی آنها روی اعصاب ملت است، قصه‌های سریال‌های پخش شده در این شب‌ها نیز در این زمینه نقش فعالی دارند! هر سه سریال پخش شده از شبکه‌های اصلی تلویزیون در این شب‌ها، قصه‌هایی تلخ و ناراحت‌کننده دارند. قصه «برادرجان» روایت یک نزاع تمام‌عیار خانوادگی است، قصه «دلدار» هم یک قصه اجتماعی-خانوادگی است که بیشتر شبیه فیلم‌های تکراری و تلخی است که بارها پیش از این در سینما دیده‌ایم و البته با توجه به سابقه قبلی «برادران محمودی» - سازندگان این سریال- اصولا قصه‌های تلخ و اعصاب‌ خردکن بیشتر مورد توجه آنها بوده است. می‌ماند سریال «از یادها رفته» شبکه یک که اتفاقا در ظاهر به سوژه مهم «ماجرای تاریخی کشف حجاب» می‌پردازد ولی اصرار سازندگان بر مانور دادن بر قصه عاشقانه سریال و شباهت بیش از اندازه آن به سریال «شهرزاد»، رسما این سریال را تبدیل به یک نسخه بازسازی شده از سریال «شهرزاد» کرده است! در این میان جای خالی یک سریال طنز جدی برای کم‌کردن از شدت تلخی 2 سریال دیگر در کنداکتور رمضانی تلویزیون بشدت احساس می‌شود.
رقابت با قدیمی‌ها
این دیگر در حال تبدیل شدن به یک عادت رمضانی است که بعد از اتمام ماه مبارک رمضان و اعلام نظرسنجی‌های رسمی سیما، شاهد اعلام نام چند سریال «تکراری» در میان آثار پرمخاطب رمضان باشیم! یعنی تلویزیون هر سال هزینه‌ای را بابت ساخت و پخش چند سریال رمضانی صرف می‌کند و در نهایت تنها یک یا در خوشبینانه‌ترین حالت 2 مورد از آنها در میان آثار پرمخاطب رمضان آن سال هستند، در حالی که تکرار یک یا 2 سریال قدیمی بیش از آن سریال‌های جدید تلویزیون توانسته نظر مخاطبان را به خود جلب کند. امسال هم شبکه اول سیما تکرار سریال محبوب «پایتخت 5» را برای کنداکتور ساعت آخر شب خود قرار داده که به نظر می‌رسد از همین حالا باید آن را یکی از سریال‌های پرمخاطب تلویزیون در نظرسنجی‌های آخر ماه رمضان دانست. سریال‌های طنز قدیمی پخش شده از شبکه‌های نسیم و آی‌فیلم مثل سریال «بزنگاه»، «پنچری» و... هم احتمالا با این شرایط و در فقدان یک مجموعه نمایشی طنز سرحال و پرمخاطب در سایر شبکه‌های تلویزیون، در زمره آثار پرمخاطب سیما در این ایام قرار خواهند گرفت.
 

حجت‌الاسلام و المسلمین سید سعید لواسانی: اصحاب پیامبر خدا صلی‌الله علیه وآله پس از شهادت حضرت 2 دسته کلی شدند؛ گروهی دنیازده و دنیاطلب شدند و از عهدی که با رسول خدا صلی‌الله علیه وآله بسته بودند، فاصله گرفتند و در نهایت هم مقابل امیرالمومنین سلام‌الله علیه ایستادند یا حاضر به کمک به ایشان نشدند که عملاً شدند عامل معاویه. مثال بارز این گروه زبیر و طلحه و سعد بن ابی‌وقاص هستند.
گروه دوم کسانی هستند که از حق روی‌ برنگرداندند و در هر فرصتی از آن دفاع کردند و در عهد خود با رسول خدا صلی‌الله علیه وآله صادق ماندند و حق را در امیرالمومنین سلام‌الله علیه یافتند و در دفاع از ایشان تا پای شهادت رفتند. «عمار» مثال بارز این جریان است که جور همه صحابه را کشید و خدا نیز مزد او را شهادت در رکاب امیرالمومنین سلام‌الله علیه قرار داد.
اکنون ما هستیم، نسل اولی‌ها و نسل دومی‌ها که یا دنیاطلب شده‌ایم و جز به منافع خود نمی‌اندیشیم یا بر عهد خود وفادار مانده‌ایم. در این‌صورت باید نسل جوان را با حقیقت انقلاب اسلامی آشنا کنیم و فرصت خدمت را به جوانان بدهیم و خودمان هم به تبیین و روشنگری بپردازیم. آری! تا زنده هستیم، نباید از تکلیف شرعی خود سر باز زنیم اما تکلیف ما حضور در دولت و مجلس و کارهای اجرایی و قانونگذاری نیست. کار خدمت دولتی را به جوانان حزب‌اللهی باید سپرد و ما مشاوران خوبی هستیم، اگر حال داشته باشیم! عمار بودن هم کم‌خدمتی نیست. کم خدمتی است؟
به‌نظرم پیام و مفهوم سخنان مقام معظم رهبری در دیدار دانشجویان در رابطه با ما نسل اولی‌ها و نسل دومی‌ها همین است. گوش شنوا داریم؟
 

سرانجام بریگزیت اشک «ترزا می‌» را درآورد و او که مدعی بود می‌تواند بانوی آهنین دیگری در لندن باشد، زانو زد. تارنمای روزنامه تایمز روز پنجشنبه بدون اشاره به منبع خبر، نوشته بود خانم نخست‌وزیر سرانجام روز جمعه استعفای خود را رسما اعلام می‌کند اما باز هم کمتر کسی در جزیره باور می‌کرد مامور روتشیلدها در راس کابینه بریتانیا حاضر شود زودتر از موعدی که پیش‌تر اعلام کرده بود یعنی 2022 کنار بکشد اما او صبح دیروز در حالی که لباس سرخ بر تن داشت، همراه همسرش فیلیپ می، کارگزار سرشناس بانکداران صهیونیست و کسی که به زعم منتقدان حزب محافظه‌کار، عروسک‌گردان اصلی کابینه محسوب می‌شود، از در خانه شماره 10 خیابان داونینگ بیرون آمد و با چهره‌ای مغموم پشت تریبون قرار گرفت و اعلام کرد سرانجام تسلیم شده و هفتم ژوئن (17 خرداد) رسما از رهبری حزب محافظه‌کار کناره‌گیری می‌کند که این به منزله استعفا از مقام صدارت دولت و اسباب‌کشی از آن خانه نیز هست. می ‌در حالی که بغض کرده بود و صدایش می‌لرزید، گفت: «این همیشه مایه تاسف عمیقی خواهد بود که قادر نبودم بریگزیت را اجرایی کنم». سپس اشک‌های او در کنار همسرش سرازیر شد. تصویری رقت‌بار از عالی‌ترین مقام اجرایی کشوری که زمانی خود را یک امپراتوری می‌نامید و حالا دولت لندن حتی از کنترل افکار عمومی کاملا دوقطبی شده انگلیسی‌ها بر سر ماندن یا نماندن در اتحادیه اروپایی عاجز است و در این بین اقتصاد انگلیس به همراه پوند سقوطی 3 ساله را تجربه می‌کند. او اعلام کرد تا 17 خرداد در سمت خود می‌ماند تا جانشینش در یک روند دومرحله‌ای انتخاب شود. بانوی گریان و دومین نخست‌وزیر زن انگلیس، در حالی خانه شماره 10 را بدون هیچ شباهت و دستاوردی شبیه «مارگارت تاچر» ملقب به بانوی آهنین ترک می‌کند که اخیرا آخرین تیر ترکش را برای به کرسی نشاندن طرح دولت خود در رابطه با نحوه خروج بریتانیا از اتحادیه اروپایی (بریگزیت) پرتاب کرده بود که چیزی نبود جز همان طرح همه‌پرسی دوم برای بریگزیت اما پس از چندین بار رای نیاوردن پیش‌نویس توافقنامه پیشنهادی بریگزیت در مجلس عوام، واکنش «وست مینستر» به این طرح حتی در میان هم‌حزبی‌های می ‌نیز خصمانه بود. علاوه بر این، استعفای بانوی گریان انگلیس آن هم در فردای برگزاری بحث‌برانگیز انتخابات پارلمانی اتحادیه اروپایی در بریتانیا به منزله شکست همه‌جانبه حزب حاکم نیز هست، چرا که انتظار می‌رفت محافظه‌کاران بتوانند با احترام به رای اکثریت انگلیسی‌ها در همه‌پرسی بریگزیت، بساط اتحادیه را از جزیره جمع کنند. علاوه بر این طبق برآوردهای اولیه قدرت گرفتن احزاب عوام‌گرا و راست‌گرای افراطی حامی بریگزیت در این انتخابات که همزمان با بریتانیا در هلند نیز برگزار شد، لطمه شدیدی به اعتبار حزب محافظه‌کار‌ زده است و به نوعی صحنه سیاست داخلی انگلیس را هم درگیر معادلات سیاسی خطرناک در آن سوی کانال مانش کرده است؛ جایی که لیبرالیسم اروپایی به طور جدی توسط گروه دست راستی افراطی، ملی‌گرا و ضد اتحادیه به چالش کشیده می‌شود. به نوشته تایمز، یکی از 2 نامزد نهایی حزب محافظه‌کار برای جانشینی می، ‌با رای 125 هزار عضو حزب انتخاب خواهند شد که در این بین بخت بوریس جانسون، وزیر خارجه قبلی و نامزد پیشین پست نخست‌وزیری از سایرین بیشتر است و پس از او دومینیک راب، وزیر بریگزیت انگلیس بخت دوم است. با این حال فشارها در پارلمان برای برگزاری انتخابات سراسری زودهنگام در انگلیس به دنبال استعفای می‌ روز به روز فزونی می‌گیرد. جرمی کوربین، رهبر حزب کارگر و مدعی اصلی ریاست دولت در میان رقبای حزب محافظه‌کار اعلام کرده است اگر انتخابات زودرس برگزار نشود، جانشین می ‌اعتبار لازم را برای اداره کشور از سوی نمایندگان وست‌مینستر نخواهد یافت. کوربین گفت: «ترزا می‌ حق دارد استعفا کند. او آن چیزی را که کشور ماه‌هاست می‌داند پذیرفته است؛ مبنی بر اینکه او نمی‌تواند حکومت کند و  حزب چندپاره خود را هم سامان دهد. هر کسی که رهبر جدید توری (محافظه‌کاران)  شود، باید این امکان را فراهم کند که مردم ما در قالب یک انتخابات سراسری زودهنگام درباره آینده کشور تصمیم بگیرند. دفتر «آنگلا مرکل» صدراعظم آلمان در واکنش به استعفای همتای انگلیسی او تلویحا او را ناکارآمد توصیف کرد.«امانوئل مکرون» رئیس‌جمهور فرانسه هم خواستار روشن شدن هر چه سریع‌تر وضعیت خروج بریتانیا از اتحادیه اروپایی شد. اتحادیه اروپا هم اعلام کرد استعفای می، هیچ چیز را در مذاکرات بریگزیت تغییر نمی‌دهد.

پیشتازی حامیان بریگزیت در انتخابات اروپایی
انتخابات پارلمانی اروپا روز پنجشنبه با مراجعه شهروندان انگلیسی و هلندی به شعبه‌های رأی‌گیری آغاز شد و تا یکشنبه در همه کشورهای اتحادیه اروپایی برگزار خواهد شد. رأی‌دهندگان انگلیسی در حالی  برای انتخاب ۷۳ عضو پارلمان اروپایی پای صندوق رفتند که جزیره 3 سال است میان ماندن یا نماندن در اتحادیه بلاتکلیف مانده است. نتایج اولیه این انتخابات نشان می‌دهد دست راستی‌های افراطی حامی خروج از اتحادیه اروپایی همچنان پس از 3 سال دست بالاتر را در مقابل حامیان ماندن لندن در مدار بروکسل دارند. پیش‌بینی می‌شود نمایندگان نزدیک به «نایجل فاراژ» رهبر جناح راست تندرو دست‌کم ۶۲ درصد آرا را از آن خود کنند و تنها ۲۰ درصد از کسانی که در انتخابات قبلی انگلیس به ترزا می ‌رأی داده‌اند، در این انتخابات هم به حزب او رأی می‌دهند. همچنین به گزارش یورونیوز به رغم پیشتازی حزب میانه چپ «کارگر»  (PvdA) در انتخابات پارلمانی اروپا در هلند، حزب دست‌راستی افراطی «تشکل دموکراسی» که مخالف اتحادیه اروپایی نیز هست دست‌کم 10 درصد آرا را کسب کرده است.
 

تحلیلگر سرشناس مسائل جهان عرب با تاکید بر باخت آمریکا و متحدانش برای تسلیم کردن ایران، گفت به‌رغم تحریم‌های آمریکا نفتکش‌های ایرانی از وسط کشتی‌های جنگی و بمب‌افکن‌های آمریکایی عبور می‌کنند. «عبدالباری عطوان» یادداشت بخش «سخن سردبیر» روزنامه فرامنطقه‌ای رای‌الیوم را طبق معمول با طرح چند سوال در عنوان آن منتشر کرد و نوشت: «آیا ایران از امضای توافق هسته‌ای پشیمان است؟ چگونه این اشتباه را با وادار کردن ترامپ و متحدانش به عقب‌نشینی تلافی کرد؟ چرا این روزها میانجی‌ها زیاد شده‌اند؟ آیا لعن ایرانی‌ها ترامپ را سرنگون خواهد کرد، نظیر کاری که با کارتر کرد؟»
به گفته عطوان، سوالی که این روزها در سایه کاهش تنش در بحران میان آمریکا و ایران مطرح است، این است: آیا احتمال درگیری نظامی به صورت جزئی یا کلی تقلیل یافته است، آن هم با اظهارات آرامش‌بخش مقامات 2 طرف و افزایش شمار میانجی‌هایی که به سمت تهران آمده‌اند؟
به گزارش فارس، نویسنده در پاسخ نوشت: آری! احتمال درگیری نظامی کاهش یافته است. دونالد ترامپ، رئیس‌جمهور آمریکا همه امیدش را برای ترساندن رقیب ایرانی خود و کشاندن آن به پای میز مذاکرات بر اساس شروط دوازده‌گانه‌ای که مایک پمپئو، وزیر خارجه آمریکا مطرح کرد از دست داده است؛ شروطی که عملا به معنای بالا بردن پرچم سفید به نشانه تسلیم شدن بود، به گونه‌ای که  ایران باید همه آزمایش‌های هسته‌ای و موشکی خود را متوقف کرده و از کمک به گروه‌های متحد خود در لبنان، یمن، عراق، فلسطین اشغالی و افغانستان که ستون راهبرد دفاعی سیاسی و نظامی آن را تشکیل می‌دهد، دست می‌کشید.
عطوان در ادامه یادداشت خود در روزنامه رای‌الیوم نوشت: حسن روحانی، رئیس‌جمهور اصلاح‌طلب ایران حالا که این تحرکات نظامی بزرگ آمریکا را مشاهده می‌کند، چاره‌ای جز این ندارد که از امضای توافق هسته‌ای انگشت ندامت به دندان بگیرد، چون همه رویاهایش در این‌باره بر باد رفته است.
به عقیده نویسنده، این ندامت ممکن است به‌ناچار در گام‌های بعدی چه در  صورت وقوع جنگ و چه صلح منعکس شود. ایران اگر خود را در مواجهه با دشمن آمریکایی ببیند همان‌گونه که حسن روحانی مسؤول توافق هسته‌ای ایران گفت، به گونه‌ای با کمک متحدانش وارد جنگ می‌شود که گویی آخرین جنگ است و با همه توان نظامی خود مبارزه می‌کند و بدترین ضربه را به رقبایش وارد خواهد کرد اما اگر میانجیگری شود و کار به مذاکره کشیده شود، این بار ایران محتاط‌تر رفتار کرده و در امتیازدهی خسیس‌تر می‌شود و بر گرفتن ضمانت از طرف مقابل برای خارج نشدن مجدد از توافق هسته‌ای تأکید خواهد کرد.
رای‌الیوم آورده است: ایرانی‌ها از همان روزهای نخست بحران ثابت کردند از بیشترین آمادگی برای رویارویی نظامی برخوردارند. آنها برخلاف محاسبات آمریکا به جای اینکه برآشفته شوند، رقیب آمریکایی خود و متحدانش را برآشفته کردند. آنها زمام امور را به دست گرفتند. قایق‌های ایرانی‌ها با موشک‌های بالستیک نصب شده روی‌شان قادرند ناوهای هواپیمابر و کشتی‌های آمریکا در خلیج‌فارس را منهدم کنند. متحدان عراقی ایران هم موشک‌های خود را به سمت پایگاه‌های آمریکا که در آنها 6 هزار نظامی آمریکایی مستقرند نشانه می‌گیرند و مطمئنا حمله پهپادی حوثی‌ها به تاسیسات نفتی و غیرنفتی عربستان هم در چارچوب همین حمایت از متحد ایرانی یمنی‌ها محسوب می‌شود.
این روزنامه در ادامه نوشت: رئیس‌جمهور ترامپ در بحرانی به سر می‌برد که خود با دستانش در منطقه خلیج فارس ساخته است و دنبال راهی برای حفظ آبروی خود می‌گردد، آن هم پس از اینکه همه امیدهایش برای تسلیم ایران را از دست داد. مهم‌ترین گواه این قضیه هم حرف او و معاون وزیر دفاعش است که گفتند افزایش تحرکات نظامی آمریکا در خلیج‌فارس برای جنگ نیست، بلکه برای رفع خطر هر گونه حمله ایران علیه آمریکایی‌هاست.
نویسنده افزود: البته این دروغ است و چیز جدیدی نیست. اگر آمریکا خواهان جنگ نیست، پس چرا این همه لشکر فرستاده و علنا تهدید به تغییر نظام یا دست‌کم تغییر رفتار آن می‌کند. آمریکا قادر به تغییر نظام ایران نیست و ایران هم رفتار خود را طبق شروط آمریکا تغییر نخواهد داد.
عطوان در این یادداشت سپس نوشت: ایران مانع سقوط سوریه شد و بعید هم نیست که ترامپ را در انتخابات ریاست‌جمهوری آتی آمریکا سرنگون کند، همان‌گونه که جیمی کارتر، رئیس‌جمهور اسبق آمریکا را سرنگون کرد و مانع پیروزی وی در دوره دوم ریاست‌جمهوری آمریکا شد. پس آیا لعن ایران شامل حال ترامپ هم می‌شود، همان‌گونه که شامل حال کارتر شد؟ (کارتر طی ۱۴ ماه آخر دوره ریاست‌جمهوری‌اش، درگیر موضوع گروگانگیری کارمندان سفارت آمریکا در ایران بود. ادامه گروگانگیری و تورم مستمر در داخل آمریکا منجر به شکست کارتر در انتخابات ریاست‌جمهوری سال ۱۹۸۰ شد).
وی در ادامه این نوشته تاکید کرد: ورود به جنگ مساله‌ای است که برای قدرت‌های بزرگ چه در منطقه و چه در جهان به نظر ساده می‌آید، بویژه وقتی طرف مورد هدف بر اساس محاسبات روی کاغذ ضعیف‌تر باشد اما چیزی که دشوارتر است روز بعد جنگ است که در این راستا نمونه‌های متعدد وحشتناکی وجود دارد، مثل جنگ سوریه، جنگ لیبی، جنگ افغانستان، جنگ عراق و جنگ یمن که لیست این نمونه جنگ‌ها طولانی است.
عطوان تاکید کرد: تشدید بحران کنونی میان ایران و آمریکا در پی اعمال دور دوم تحریم‌های اقتصادی آمریکا علیه ایران با هدف به صفر رساندن صادرات نفت ایران انجام شد اما صادرات نفت ایران در مسیر طبیعی خود جریان دارد و نفتکش‌های ایرانی با محموله‌های نفتی خود از وسط کشتی‌های جنگی آمریکا و در برابر چشم و گوش طیاره‌های بمب‌افکن استراتژیک B52 آمریکا حرکت می‌کنند و برعکس این نفتکش‌های متحدان آمریکا در بندر الفجیره است که هدف حمله قرار می‌گیرند. این یعنی همه تهدیدهای ترامپ برای جنگ اقتصادی به جای جنگ نظامی هم خیال خامی بیش نیست و شانس آن برای پیروزی، محدود و مملو از خطر است.
عبدالباری عطوان در پایان این نوشته خود تاکید کرد: تا به الان می‌توانیم بگوییم ترامپ و همه متحدانش که بر طبل جنگ کوبیدند و امیدهای واهی به آن داشتند، باخته‌اند.

حسن روحانی که این روزها تحت شدیدترین انتقادات عمومی قرار دارد، خواستار اختیارات ویژه شده است. روحانی که این روزها به‌خاطر شکست ایده تعامل در سیاست خارجی و نیز بی‌اعتبار شدن برجام، با نوعی بحران اعتبار سیاسی مواجه شده و در افکار عمومی نیز وضعیت تورم و بیکاری و رکود اقتصادی موجی از انتقادات بی‌سابقه را علیه او ایجاد کرده، گفته است برای اداره کشور نیازمند اختیارات ویژه است. روحانی دوشنبه‌شب در جمع تعدادی از روحانیون اظهار داشت: «در دوران جنگ تحمیلی نیز در مقطعی که با مشکل مواجه شدیم، شورای عالی پشتیبانی جنگ ایجاد شد و همه اختیارات در دست این شورا بود و حتی مجلس شورای اسلامی و قوه‌قضائیه نیز در تصمیم‌گیری آن شورا دخالتی نداشتند و امروز هم در شرایط جنگ اقتصادی قرار داریم. همانگونه که در جنگ 8 ساله اختیارات ویژه‌ای را از امام راحل گرفته و توانستیم جنگ را اداره کنیم و حتی موفقیت‌های بسیاری را به دست آوریم امروز هم به چنین اختیاراتی نیاز داریم». اظهارات روحانی اما در فضای عمومی داخلی و در محافل سیاسی چندان مورد توجه قرار نگرفت. حامیان رئیس‌جمهور که این روزها در حال فاصله‌‌گذاری میان خود و روحانی هستند، رغبت چندانی به این موضع روحانی نشان ندادند. در مقابل اما برخی مقامات و سیاسیون این اظهارات روحانی را به نقد کشیدند. مهم‌ترین نکته در نقد اظهارات روحانی این بوده که او در مقایسه با سایر روسای جمهوری اسلامی ایران، اختیارات گسترده‌‌‌‌‌‌تر و بیشتری داشته است. در همین راستا علیرضا زاکانی، عضو شورای مرکزی جمعیت رهپویان انقلاب اسلامی و نماینده سابق مجلس شورای اسلامی به مهر گفت: هیچ رئیس‌جمهوری به اندازه آقای روحانی اختیارات نداشته است. این یک امر نخ‌نما است که وقتی رؤسای جمهور توانایی لازم برای تحقق شعارهای‌شان را ندارند و نمی‌توانند مسیرشان را دنبال کنند در دوره دوم موضوع عدم اختیارات را مطرح می‌کنند. وی افزود: حال اگر رئیس‌جمهور اختیارات نداشته چرا در دوره اول این موضوع را متوجه نشد و چرا در دوره دوم باز هم وارد کارزار انتخابات شد؟ عضو شورای مرکزی جمعیت رهپویان انقلاب اسلامی خاطرنشان کرد: اختیاراتی که امروز رئیس‌جمهور دارد با توجه به همین جلسه سران قوا و اختیارات ویژه‌ای که در شورای عالی هماهنگی اقتصادی به وی داده شده، هیچ رئیس‌جمهوری تا به امروز نداشته است.
سید عزت‌الله ضرغامی، رئیس اسبق سازمان صداوسیما و عضو فعلی شورای عالی انقلاب فرهنگی و شورای عالی فضای مجازی نیز این اظهارات روحانی را مورد نقد کنایه‌آمیز خود قرار داد. ضرغامی در توئیتر خود نوشت: «رئیس‌جمهور محترم در حالی از اختیارات ویژه سخن می‌گوید که با تحریم جلسات فرادولتی فرصت‌‌های ویژه‌ای را از دولت خود سلب کرده است. روسای جمهور قبل اینگونه نبودند». پیش از این نیز عباسعلی کدخدایی، سخنگوی شورای نگهبان نکته قابل تاملی درباره اظهارات روحانی درباره اختیارات ویژه مطرح کرد. کدخدایی در صفحه خود در توئیتر نوشت: «روسای جمهور ادوار مختلف، طبق قانون اساسی اختیارات وسیعی داشته‌‌‌اند.‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ در این دوره نیز اختیارات بیشتری متناسب با شرایط کشور تفویض شده است. آیا از ظرفیت این اختیارات گسترده برای حل مشکلات استفاده شده است؟»
همین مقدار واکنش‌ها به اظهارات روحانی نشان می‌دهد وضعیت و جایگاه حسن روحانی در فضای افکار عمومی و نیز میزان اعتبار او در محافل سیاسی به اندازه‌ای نیست که اظهاراتش مبنی بر تمایل به داشتن اختیارات بیشتر با استقبال سریع یا نقد شدید حامیان و منتقدان او مواجه شود.  کارشناسان می‌گویند مهم‌ترین نکته در عدم استقبال از این اظهارات روحانی این است که دولت وی دچار بحران کارآمدی شده است و بر همین اساس نمی‌توان انتظار داشت دامنه اختیارات این دولت گسترده‌‌‌‌‌‌تر از گذشته شود، چراکه چشم‌انداز روشن و قابل تخمینی از تبعات این اختیارات ویژه در دسترس نیست. از سوی دیگر تشکیل شورای هماهنگی سران قوا این امکان را به حسن روحانی داده است که از اختیارات بیشتری برای مدیریت اجرایی کشور بهره‌مند شود. به عبارتی اختیارات لازم برای مدیریت کشور در شرایط فعلی در اختیار روحانی هست. با این حال طرح این قبیل مسائل از سوی رئیس‌جمهور قبل از آنکه محل تامل و تعمق شود، به عنوان یک اظهارنظر جنجالی و حاشیه‌ساز ارزیابی خواهد شد.

مهدی محمدی: دولت آمریکا در این چند روز تلاش فراوانی کرده ایران را گرفتار سیگنال اشتباه «درگیری نظامی» کند، حال آنکه آمریکا اگر خواهان پایان وضعیت فعلی است، باید به فکر راهی واقعی برای پایان دادن به فشار اقتصادی بر ایران باشد. صورت مسأله اکنون این است: ایران تهدید نظامی آمریکا را معتبر نمی‌داند و تا زمانی که تحریم‌‌های اقتصادی وجود دارد نه‌تنها مذاکره نمی‌کند، بلکه از همه ابزارهای قدرت خود برای تحمیل هزینه به آمریکا و همه طرف‌‌های دیگری که در تحریم ایران با آن همکاری می‌کنند استفاده خواهد کرد. اعلام آغاز کاهش تعهدات برجامی ایران در 18 اردیبهشت تنها یک آغاز بود و آمریکا بخوبی می‌داند ایران گزینه‌‌های «فراهسته‌ای» فراوانی برای ضربه زدن به آن در اختیار دارد. آمریکا نباید فکر کند ایران در صورت مسأله تبلیغاتی «جنگ» گیر خواهد افتاد. آمریکا اگر می‌خواست یا می‌توانست بجنگد باید در یک هفته گذشته کاری می‌کرد. دیدیم که فقط به تهدید و ارسال پیام و واسطه کردن این و آن بسنده کرده در حالی که می‌بیند «اقدام ایران» ادامه دارد.
تهدید جنگی ترامپ علیه ایران در عالی‌‌‌‌‌ترین سطح فقط چند ساعت دوام آورد و بعد او مجبور شدن اعتراف کند تنها گزینه واقعی که در اختیار دارد «جنگ اقتصادی» است. اکنون آمریکا باید بیندیشد عقب‌نشینی از تحریم‌ها را از کجا می‌خواهد آغاز کند. شروع محاسبه مجدد در این‌باره هدف ایران است و تا وقتی این هدف محقق نشود، استفاده از ابزارهای قدرت ایران ادامه خواهد یافت. ایران نمی‌خواهد بجنگد و می‌داند آمریکا هم نه می‌خواهد و نه می‌تواند بجنگد. ایران می‌خواهد تحریم‌ها را بردارد و برخلاف آمریکا که تنها یک ابزار در اختیار دارد، برای رسیدن به این هدف از طیفی از گزینه‌ها بهره‌مند است که اکنون تصمیم لازم برای استفاده از آنها را هم اتخاذ کرده است.
آمریکا باید درک کند از این به بعد ایران برای به عقب بازگرداندن گزینه‌‌های فشار آن، «فعالانه» عمل خواهد کرد. حداقل این است که دوران فشار بی‌هزینه دیگر تمام شده. ایران تاکنون تصمیم نگرفته بود ابزارهای قدرت خود را به ابزارهای اقدام علیه آمریکا تبدیل کند اما اکنون برای این کار آماده است.
اگر آمریکا به بازی همه یا هیچ در مقابل ایران ادامه بدهد، باید بداند فقط- آنگونه که ریچارد هاس به‌درستی گفته- هیچ را به دست خواهد آورد ضمن اینکه هزینه‌‌های بی‌سابقه‌ای هم پرداخت خواهد کرد که تا پیش از این آنها را محاسبه نکرده بود. دیروز یک مقام اسرائیلی گفته اسرائیل فکرش را هم نمی‌کرد روسیه وارد معادلات منطقه شود. این کاری است که ایران در یک روز انجام داد. ویلیام برنز در نشست هفته گذشته کارنگی بخوبی گفته ایران اگر بخواهد «دستی بسیار باز» برای اقدام علیه آمریکا دارد. ضمن اینکه داستان فقط آمریکا نیست. سعودی، اسرائیل و امارات هم باید هزینه پرداختن را آغاز کنند. حداقل این است که خواهند دید پس از دوشیده شدن توسط آمریکا، چقدر برای آن بی‌ارزشند. تا دیروز لابد فکر می‌کردند تهدید ایران به اینکه یا همه از منطقه نفت صادر می‌کنند یا هیچ‌کس، لفاظی است؛ حالا با نگاه به آسمان باید چشم‌‌های خود را بازتر کنند.
آمریکا این موضوع را روشن کرده که به دنبال مذاکره نیست، چرا که اساسا به راهی برای تعدیل تحریم‌ها نیندیشیده است. تا زمانی که آمریکا فرمولی برای کاهش تحریم‌ها نشان ندهد مذاکره برای ایران اساسا معنا پیدا نمی‌کند. تازه در آن صورت هم تجربه برجام به ما می‌گوید نباید به وعده آمریکا دل بست. ایران جز کاهش تحریم‌ها اساسا درباره چه چیز باید مذاکره کند و وقتی چنین چیزی غیرممکن است کلا چرا باید مذاکره کند؟ حتی درون آمریکا تحلیلگران جمهوری‌خواه و دموکرات می‌گویند دولت ترامپ در پی تسلیم یا فروپاشی ایران است و هیچ هدف واقعی دیگری ندارد. متقابلا ایران هم می‌خواهد روشن کند نه تسلیم می‌شود و نه فرومی‌پاشد، منتها بر خلاف تصور آمریکا مذاکره هم نمی‌کند و از آن مهم‌‌‌‌‌‌تر تحمیل هزینه به آمریکا را شروع خواهد کرد. این چیزی است که آمریکا آن را محاسبه نکرده بود.
آمریکا فکر می‌کرد ترس از فروپاشی برجام یا جنگ باعث خواهد شد ایران به سیاست صبر و تماشا ادامه بدهد. حالا آمریکا می‌بیند که دیگر نه برجام برای ایران ارزشی دارد نه نمایش‌‌های نظامی پوچ در منطقه از سوی ایران جدی گرفته شده است. دوران فعلی تنش برخلاف بسیاری از تحلیل‌ها و خبرهای فیک این روزها، خیلی پرخطر نیست ولی اگر ما ثابت‌قدم باشیم بسیار پردستاورد خواهد بود. آمریکا هارت و پورت زیاد می‌کند اما در نهایت تحریم‌ها را که خرج کرده و ابزاری جز عملیات روانی ندارد. اگر از ذهن‌‌های برخی سیاسیون و نخبگان و رسانه‌ها در مقابل این عملیات روانی صیانت کنیم، در عمل تغییر محاسبات آمریکا آغاز خواهد شد.