|
روایت بشار اسد از رابطه ترکیه و اروپا
بشار اسد با اشاره به اینکه روابط اروپا و ترکیه بر پایه عشق و نفرت است، گفت: اگرچه اروپا از رهبری ترکیه متنفر است اما کشورهای اروپایی نمیتوانند به آنچه وی میگوید، گوش ندهند. به واقع روابط بین رجب طیب اردوغان و اتحادیه اروپایی یک مسیر دوطرفه است؛ آنها از او متنفر هستند اما او را هم میخواهند.
ارسال به دوستان
آینده مبهم امنیت اروپا، باعث سر باز کردن شکاف میان فرانسه، آلمان و آمریکا شده است
تاریکنای ناتو
شروین طاهری: زلاتان ابراهیموویچ طی 4 سالی که با دلارهای گازی قطریها برای تازه به دوران رسیدههای پاریسی بازی کرد، هیچ جام اروپایی بزرگی برای پیاسجی بالای سر نبرد، با این حال این شهروند نوین اروپایی که در اصل یک مسلمانزاده بوسنیایی تبعه سوئد است، تاثیر عمیقی بر نسل جدید فرانسه و اروپای معاصر گذاشت. مثلا با اینکه حالا 3 فصلی میشود این مهاجم تنومند و کاریزماتیک ورزشگاه پارک دوپرنس را به مقصد انگلیس و سپس آمریکا ترک کرده اما هنوز هم اصطلاح «زلاتان کردن»(به معنی انجام کار خارقالعاده) که فرانسویها آن را از ادبیات مدرن سوئد وام گرفتهاند ورد زبان پاریسیهای مدعی رهبری سیاسی ـ فرهنگی اروپاست. فعلی که از گلها و حرکات خارقالعاده این یاغی سرشناس دنیای فوتبال الهام گرفته شده و با هر بار تکرار آن توسط نسل جدید فرانسوی و اروپایی، جنازه بنیانگذاران کلاسیسیسم و مدرنیسم و دیگر سنتهای مشترک غربی در گور میلرزد.
اما رعشه اروپای قدیم یا قارهای که در دوران اخیر اروپا خوانده میشد ولی دوباره در حال تجزیه به حوزههای اوراسیایی، مدیترانهای، شمالی و آتلانتیکی است به همین یک مورد محدود نمیشود. امانوئل مکرون، رئیسجمهور فرانسه که سن و سالش خیلی با مهاجم پیشین پاریسنژرمن تفاوت ندارد به عنوان جوانترین رهبر این کشور احتمالا پس از به قدرت رسیدن ناپلئون بناپارت، منتخب و نماد نسل جدیدی محسوب میشود که فارغ از طیف متنوعی از مطالبات جدید و متغیری که داشتند، سال 2017 طی 2 انتخابات متوالی ریاستی و پارلمانی، «نه» قاطعی به هر دو حزب سنتی جمهوریخواه و سوسیالیست به نمایندگی از راست و چپ میانه گفتند.
مکرون نماد آشفتگی هویتی اروپای دوران گذار از استعمار قدیم و جدید غربی به سوی نظم نوین بینالمللی محسوب میشود که اثر وضعی این آشفتگی دوران گذار در فرانسه و بسیاری دیگر از کشورهای همقارهایاش خود را به شکل نوعی از بناپارتیسم بدلی مینمایاند، چرا که اساسا دیگر اروپا کانون قدرت نیست.
او از یکسو به عنوان مهره نظام سلطه کنونی به سردمداری روتشیلدها و دیگر بانکداران یهودی اروپا و آمریکا شناخته میشود و از سوی دیگر بهخاطر جوانی و انعطافپذیریاش، امیدی است برای برونرفت از بنبستی که همانها در سیاست و جامعه و اقتصاد پدید آوردهاند. اگرچه مکرون در زمینه فعالیت خود به اندازه ابراهیموویچ موفق یا تاثیرگذار نبوده اما بخشی از خوی یاغیگری و ساختارشکنی او و نسل جدید را در وجود خود دارد به طوری که دستکم تا اینجای کار ظرف کمتر از 2 سال و نیم ریاست بر کاخ الیزه، ساختار سیاسی و امنیتی کشورش را کن فیکون کرده است. به طوری که اگر بخواهند در ادبیات جدید فرانسوی جایگزینی زلاتانگونه برای «کن فیکون کردن» پیدا کنند بهترین گزینه ممکن خود کلمه «مکرون» خواهد بود.
سیر دیوانهوار جهشهای ایدئولوژیک و سیاسی او و حزب جدید صورتیاش به نام «به پیش»، نشان میدهد ارزشهای اجتماعی در فرانسه و طبعا بقیه اروپا تحت تاثیر بیثباتیهای 3 دهه اخیر دچار چه تلاطم هویتیای شده است.
نوجوانی که با معلم خودش که 20 سال از او بزرگتر است ازدواج کرده بود، پس از مدتی اشتغال به عنوان کارمند بانک روتشیلدها از جایگاه یک اقتصاددان محافظهکار چپگرا وارد سیاست و مشخصا حزب سوسیالیست شد اما 2 سال بعد او با خواندن فاتحه برای حزب خود و رئیسجمهور مفتضح آن، فرانسوا اولاند، در قامت یک نامزد فوقلیبرال با حمایت سفتهبازان والاستریت وارد انتخابات سال 2017 فرانسه شد در حالی که مواضع اقتصادیاش نیز کاملا راستگرایانه شده بود. اما در مواجهه با اعتراضات صنفی و کارگری که اوج آن قیام یکساله جلیقهزردها بود، رئیسجمهور صورتی لیبرال در قامت یک دیکتاتور سرکوبگر با مشت آهنین ظاهر شد. طبعا ظهور چنین رهبر جوان و جاهطلبی با مواضع و شخصیتی چنین متغیر و متلاطم چارهای برای نظام فرانسه جز فروغلتیدن در آغوش بناپارتیسم نوین نمیگذارد.
اما آنچه باعث میشود این اتفاق در مقام عمل رخ ندهد این است که مکرون یک زلاتان تمامعیار در یک میدان رقابت تمامعیار نیست. او جزو نسلی از عروسکهای خیمهشببازی سیاسی متصل به لابیهای پشتپرده قدرت در غرب است که حداکثر میتوانند نقش یاغی یا رهبر را بازی کنند. تاسفبرانگیزتر برای نسل جدید رهبران این قاره کوچک اینکه اگر هم به فرض اروپا زمانی حتی در دوران جنگ سرد میان بلوک شرق و غرب همچنان پایگاه سنتی قدرت در جهان محسوب میشد امروز با تغییر تعاریف هژمونیک و خیزش قطبهای جدید قدرت، خود تبدیل به زمین بازی دیگران شده است. اروپا دیگر در هیچ زمینهای در دنیای قرن 21 پیشرو و صاحب برتری نیست؛ نه در علم و فناوری، نه صنعت و مازاد تولید، نه جمعیت نخبه و ساختار اجتماعی برخوردار از رفاه و دموکراسی، نه قدرت نظامی و البته مهمتر از همه، نه در اراده رهبری و قدرت ایدئولوژی. این بستر ناتوان جغرافیایی برای یک پیمان امنیتی طبیعتا به ناتوانی امروز ناتو میانجامد.
به همین دلیل است که در سراسر اروپا و میان تمام سیاستمداران دانهدرشت کشورهای عضو ناتو- جز ترامپ که در فاشگویی دست همه را از پشت بسته است- این بناپارت قلابی، بهترین کسی بود که میتوانست درباره تهی شدن مفهوم پیمان امنیتی و نظامی آتلانتیک شمالی از درون گواهی دهد. رئیسجمهور فرانسه در مصاحبه با نشریه اکونومیست، نسبت به تداوم سیاست دفاع جمعی ناتو به رهبری آمریکا ابراز تردید کرده و جملهای تاریخی بر زبان رانده است: «آنچه ما در حال حاضر تجربه میکنیم مرگ مغزی ناتو است... ما شاهد فقدان هماهنگی استراتژیک بین متحدان اروپایی و همچنین ایالات متحده و ترکیه هستیم».
با وجود واکنشهای تعارفگونه آنگلا مرکل، صدراعظم آلمان و مایک پمپئو، وزیر خارجه آمریکا به اعتراف مکرون به ناتوانی پیمان جمعی فعلی و بهرغم خوشبینیهایی که در لحن برخی سیاستمداران اروپایی- بویژه آنها که « ژرمنمدار»تر هستند- نسبت به جایگزینی ناتو با یک ارتش منسجم اروپایی وجود دارد، آنچه مکرون بدان اعتراف کرده است، از تعریف یک عصر جدید حکایت دارد، نه فقط یک رویکرد امنیتی جدید. رئیسجمهور فرانسه با پردهدری خود در آستانه نشست ماه آتی سران ناتو در انگلیس، خواسته تا این نکته را به متحدان خود یادآوری کند که نباید نقش محوری پاریس را در تحولات کلان 2 قرن اخیر اروپا و جهان نادیده گرفت. او در حالی از مرگ مغزی ناتو پرده برداشته که همین 10 ماه پیش همراه آنگلا مرکل و در حضور «ژان کلود یونکر» و «دونالد توسک» روسای کمیسیون و شورای اتحادیه اروپایی در «آخن» پایتخت امپراتوری قرون وسطایی شارلمانی، نسبت به کارل کبیر به عنوان پدر اروپا ادای احترام کرده، پیمان آخن را ۵۶ سال پس از پیمان الیزه در چارچوب همکاری نظامی و امنیتی بین 2 کشور اصلی اتحادیه اروپایی امضا کردند؛ ارتجاعی تلخ با لبخندی ملیح از ارزشهای لیبرال مورد ادعای این اتحادیه به ارزشهای فئودالی قرون تاریک تاریخ این قاره.
اما پیش از آنکه این دو با هم یک سالگی پیمان جدید را به عنوان سنگ بنای ارتش واحد اروپایی با عنوان رسمی «همکاری ساختارمند دائمی» یا «پسکو» جشن بگیرند، در مقام دفاع از ماهیت جسد پیکر مرگ مغزی شده پیمان قبلی، با هم دچار نزاع شدهاند. برخی تحلیل کردهاند مکرون به عنوان نماد «جسارت و نوآوری» اتحادیه اروپایی، مرکل را در قالب نماد «درایت و تجربه» در موضع تقابل و برائت جستن قرار داد اما باید در این تعارف، جایگاه تاریخیای را که رهبران پاریس و برلین برای خود قائل هستند و همینطور بستری سیاسی را که این بهاصطلاح بناپارت جوان و آن قیصر مونث از آن برخاستهاند، در نظر گرفت. مکرون احساس کرده طرف آلمانی دارد فرش را از زیر پای فرانسویها میکشد.
مرکل با فشل توصیف کردن ناتو توسط همتای جوانش مخالف است و نهتنها بهعنوان پشتیبانی حیاتی از این پیمان نظامی دوره جنگ سرد حمایت کرده، بلکه به شکلی متقابل آن را حامی نظام آلمان فدرال خوانده یا به قول خودش «سنگ بنای امنیت آلمان» توصیف کرده؛ کشوری که به عنوان مغلوب دو جنگ جهانی اخیر، همچنان یک نظام سیاسی طفیلی واشنگتن محسوب میشود و بنیان آن بر کمپانیها و بانکهای چندملیتی استوار است نه مانند فرانسه بر جنبشهای اجتماعی. دفاع مرکل از ناتو را با حمله صریح دونالد ترامپ، رئیسجمهور ایالات متحده که رسما از مرکز بروکسل این ائتلاف نظامی را کنترل میکند و به آن لقب پیمانی منسوخ میدهد مقایسه کنید تا متوجه شوید ژرمنها تا چه میزان از مرحله پرت هستند.
شترمرغهای اروپایی و واقعیات جهان
دعوای 2 قطب قدرت باقیمانده در دل اروپا پس از برگزیت و خروج انگلیس از اتحادیه، فقط بر سر نحوه تشییع جنازه یا احیای آبرومندانه پیمان آمریکاییمحور قبلی(ناتو) نیست، بلکه مکرون به عنوان نماد آینده اروپا با مرکل که جای مادربزرگ فعلی اتحادیه را دارد، بر سر ماهیت ارتش جدید قارهای یا همان «پسکو» با هم درگیر هستند. «ینس استولتنبرگ» دبیر کل دانمارکی ناتو نیز به عواقب این تفرقه درونقارهای به عنوان مشکلی مضاعف بر تفرقه دو سوی اقیانوس اطللس اشاره کرده است.
مکرون میداند وضعیت موجود باعث میشود الگوی ایدهآل ژرمنهای اقتصادسالار و سستعنصر به لحاظ سیاسی به کرسی بنشیند، یعنی «پسکو» به عنوان یک بازوی نظامی اروپایی، کماکان تحت تسلط نهاد فوقالعاده بالادستی تحت سلطه آنگلوساکسونهای لندن و واشنگتن باقی خواهد ماند. نهاد فوقالعاده، تعبیری است که «اورزلا فون در لاین» رئیس آلمانی آینده کمیسیون اتحادیه اروپایی از ناتو دارد. او که نخستین وزیر دفاع زن آلمان بوده، در عین حال طراح ارتش واحد اروپایی یا پسکو نیز شناخته میشود. این سیاستمدار مونث اقتدارگرا که شبیهترین فرد به خود مرکل توصیف میشود، ایدهای بسیار خطرناک دارد که سایهای از همان ایدههای فاشیستی دوران آلمان نازی را در نیمه اول قرن بیستم به ذهن متبادر میکند. فون در لاین میگوید:«قدرت نرم دیگر جوابگوی اروپاییها چنانکه بخواهند جایگاه خود را در جهان امروز اثبات کنند نخواهد بود. اروپا باید زبان قدرت را بیاموزد».
«ژرارد آردو» سفیر سابق فرانسه در واشنگتن، اروپاییها را به شترمرغهایی تشبیه میکند که تحمل محو شدن تصویر دلخواه خود از جهان پیرامون را ندارند. این دیدگاه واقعگرایانه بخوبی موضع فعلی پاریس را توجیه میکند.
مکرون که خود منصوب نخبگان سیاسی در غرب است، بخوبی از پوچ بودن دست رفقای ژرمن خود در برلین آگاه است و یک نیروی واکنش سریع جمع و جورتر قارهای اما مستقل از پنتاگون را ترجیح میدهد؛ نیرویی که با واقعیات جهان جدید منطبق بوده، هم اروپا را از ماجراجوییهای آمریکاییها در شرق اروپا برای تحریک قدرت روزافزون روسیه و متحدان شرقیاش مصون نگاه دارد و هم برخلاف ناتو امکان تامین منافع فرانسه و شرکایش را در مواقع لزوم بدهد.
ارسال به دوستان
پاکدستی و قانونگرایی
برگ برنده عبدالمهدی در برابر غربگراها
سیدهادی افقهی*: موضوع تغییر نظام سیاسی عراق که این روزها به محل مناقشه گروههای سیاسی تبدیل شده برداشتی از شعارهای مردمی است که از سوی قشر جوان و تحصیلکرده جامعه عراق در جریان اعتراضات مطرح شده بود.
در ابتدای اعتراضات جوانان عراقی که عموما قشر تحصیلکرده هستند با هدف عبور از طایفهگرایی و رسیدن به جامعه مدنی خواستار تغییراتی در نحوه مدیریت کشور شدند.
در ادامه آمریکا و عربستان سعودی با موجسواری سیاسی این خواسته مردم را به تغییر نظام سیاسی گسترش دادند تا از دل آن به حداقلهایی مثل تغییر نخستوزیر برسند.
در حقیقت قیامی که از 2 سال قبل به نیت دستیابی به توسعه، مقابله با فساد اداری و بهبود وضعیت معیشتی مردم صورت گرفته بود در نتیجه غرضورزی برخی جریانهای مخالف حکومت و دولتهای بیگانه که منافع خود را در تغییر حاکمیت عراق میدیدند دچار انحراف شد و مطالبات حتی تا سطح تغییر قانون اساسی نیز گسترش یافت.
از این رو است که طی یک ماه گذشته عراق صحنه درگیریهای سیاسی و ناآرامیهای میدانی در شهرهای مختلف بوده است. پس از روشنگریهای صورت گرفته از سوی نخبگان سیاسی و علمای دینی که منجر به آرامش نسبی و کنترل دولت بر اوضاع شد، معترضان نیز به دخالت نیروهای بیگانه در روند تظاهرات پیبردند و عملاً موضوع تغییر حاکمیت و قانون اساسی که خواست سعودیها و آمریکاییها بود از دستور کار خارج شد.
پس از این مرحله دولت عراق با 2 نوع از مطالبات مواجه شده است؛ دسته اول مطالبات مردمی است که همچنان حول موضوع مبارزه با فساد و بهبود وضعیت اشتغال مطرح میشود و دسته دوم طیفی از مطالبات گروههای سیاسی مثل جریان صدر است که با انگیزه سهمخواهی و کسب قدرت بیشتر خواهان استعفای نخستوزیر هستند.
نخستوزیر عراق در واکنش به خواستههای مردمی، اقدامات عملی برای مقابله با فساد اداری را در دستور کار قرار داد و ماحصل آن تاکنون بازداشت حدود 53 نفر از مدیران فاسد است و این روند همچنان ادامه دارد.
در برابر توقعات جریان صدر که خواهان استعفای عادل عبدالمهدی است، نخستوزیر با رویکردی هوشمندانه این جریان را در موضع انفعالی قرار داد.
به این صورت که اولاً با قبول کنارهگیری به شرط استیضاح از جانب پارلمان، صراحتاً اعلام کرد مشروعیت نخستوزیر ناشی از رأی مردم و پارلمان است و نه یک گروه سیاسی خاص و ثانیاً با تاکید بر لزوم انتخاب یک شخصیت مورد توافق جریانهای سیاسی پیش از استعفا برای به عهده گرفتن زمام امور و اداره کشور در شرایط بحرانی، نظرها را درباره تعیین اولویتهای اصلی در روند اعتراضات تحت تاثیر قرار داد.
به نظر میرسد با اقدامات انجام شده فضای سیاسی عراق در بخش اعتراضات مردمی تا حدی فروکش خواهد کرد و از این پس ماموریت جدید دولت اقدامات عملی گستردهتر علیه فساد، اصلاح قوانین و بسیج رسانهها در انتشار اقدامات مثبت یک سال اخیر خواهد بود.
در این راستا تشکیل شورایی از نخبگان قضایی مستقل و عاری از فساد در قدم اول ضروری است؛ شورایی که نسبت به اعمال اصلاحاتی در قانون انتخابات با رعایت نکات فنی و کارشناسی اقدام کند.
استفاده از ظرفیت رسانهها و مقابله با جنگ رسانهای که از سوی شبکههای وابسته به غرب مثل الحره، دجله و الحدث شروع شده نیز باید به صورت جدی در دستور کار قرار گیرد. آمارهای رسمی حاکی از این است که دولت عادل عبدالمهدی یکی از کارآمدترین و پاکترین دولتها در عراق است اما عدم بازتاب رسانهای هوشمند و همهجانبه برای اقناع افکار عمومی باعث شده این تلاشها نادیده گرفته شود.
در کنار این اقدامات، ارائه گزارش عملکرد به صورت منظم از جانب دولت عراق به مراجع شیعه و همکاری شخصیتهای دلسوز عراقی در کاهش تنشها نقش بسیار سازندهای در آرامش اوضاع خواهد داشت.
نمونه این همکاری را میتوان در پیشنهاد عمار حکیم ملاحظه کرد. از آنجا که طایفهگرایی در سیاست عراق در بین نسل جوان این کشور منتقدان جدی دارد عمار حکیم، رئیس مجلس اعلای اسلامی عراق در حمایت از حاکمیت، پیشنهادی در رابطه با تغییر در نحوه انتخاب رئیسجمهور ارائه کرد که در پی آن سعی در جلب نظر این قشر از جامعه و کاهش تنشها دارد.
بر پایه پیشنهاد حکیم، رئیسجمهور از طریق رأی مستقیم مردم و نخستوزیر از طریق پارلمان انتخاب خواهد شد. این پیشنهاد البته تا حدی کردها را نگران کرده است، چرا که در حال حاضر و براساس عرف نظام سیاسی فعلی، کردها سهمیه مشخص خود را از قدرت دارند اما در صورت تغییر این رویه به خاطر داشتن جمعیت کمتر نسبت به دیگر قومیتها، عملا دستیابی آنها به کرسی ریاستجمهوری غیرممکن خواهد شد.
بدون شک تداوم این اقدامات در روزهای آتی صحنه سیاسی عراق را به سمتی پیش خواهد برد که نقشه شوم عربستان و آمریکا که سودای تجزیه عراق را در سر میپرورانند نقش برآب شود و نظام سیاسی عراق در پس این تجربه یک گام دیگر به توسعه جامعه مدنی و مقابله با فساد نزدیک خواهد شد.
*کارشناس مسائل غرب آسیا
ارسال به دوستان
جدیدترین محصول صادراتی آمریکا
تروریستهای نژادپرست
سرپرست مرکز ملی مقابله با تروریسم آمریکا معتقد است بهرغم گذشت 2 دهه از گفتمان اسلامهراسی در بین مقامات آمریکایی، اکنون شاهد این هستیم که به ایالات متحده به عنوان صادرکننده ایدئولوژی برتری سفیدپوستان نگریسته میشود. «راسل تراورس» سرپرست مرکز ملی مقابله با تروریسم آمریکا در اینباره گفت: حالا یک جنبش جهانی از افراطگرایی خشونتطلب با انگیزه نژادی (RMVE) به وجود آمده است که ناشی از یکسری اقدامات و رفتارهایی با طیف گسترده انگیزههاست و از سوی رسانههای اجتماعی و سایر ابزارهای ارتباط آنلاین تسهیل شده است. درصد بالایی از عاملان این خشونتهای افراطی در سالهای اخیر به افراد یا گروههایی با ویژگیهای مشابه تمایل نشان داده یا به مهاجمانی پیش از خودشان، به عنوان منابع الهام اشاره کردهاند. این مقام مقابله با تروریسم آمریکا به عنوان نمونه به «آندرس برویک» نروژی اشاره کرد که سال ۲۰۱۱ در 2 حمله ۷۷ تن را کشت. او همچنین در ادامه نمونههای دیگری ذکر کرد؛ «دیلان روف» برترطلب سفیدپوست که سال ۲۰۱۵ سیاهپوستان را در یک کلیسا در چارلستون کشت یا «برنتون تارانت» که ماه مارس ۵۱ تن را در حملاتی به 2 مسجد در نیوزیلند کشت. او تاکید کرد: «این 3 مهاجم مورد توجه بینالمللی قرار گرفتند و به منبعی برای الهام بسیاری از برترطلبان سفید تبدیل شدند؛ از جمله آنهایی که دست به انجام حملاتی زدهاند یا قصد چنین کاری را دارند». تراورس ادامه داد: «مقامهای مقابله با تروریسم ایالات متحده با داشتن چندین سال تجربه از حملات ۱۱ سپتامبر و دستیابی به مهارتهای مقابله با گروههای افراطگرای اسلامی، در مواجهه با تهدید برترطلبان سفیدپوست رفتار مشابهی دارند. دقیقا نمیدانیم عاملان مهاجم از چه چیزی تاثیر میگیرند یا بین افراطگرایان چه روابط معناداری وجود دارد. برخلاف گروههای نسبتا بزرگ و سلسلهوار افراطگرای[به اصطلاح] اسلامی چون القاعده و داعش، افراطگرایی خشونتطلب با انگیزههای نژادی، ویژگی ساختاری یا یک ایدئولوژی یکپارچه ندارد، بلکه عاملان تکرو و گروههای کوچکی که از فضای مجازی به عنوان پناهگاه امن بدون مرز استفاده میکنند، بر این جریان مسلط هستند».این مقام امنیتی آمریکا تاکید کرد، درسی بسیار مهم برای مقامهای آمریکایی هست که باید در مبارزه با تروریسم افراطگرا بیاموزند؛ اینکه باید آن را در مواجهه با برتری سفیدپوستان به کار بگیرند. او گفت: «در مورد تهدید تروریستی اسلامگرا، ما ایدهای را در میان جمعیت آسیبپذیر سنی رواج دادهایم مبنی بر اینکه «غرب در حال جنگ علیه اسلام» است اما مقامهای آمریکایی و شرکایشان در رویارویی با افراطگرایی خشونتطلب با انگیزه نژادی، باید تفکیک قائل شوند و بویژه در مواجهه با فعالیت خشونتآمیز برتری سفیدپوستان، فعالیت سیاسی مشروع جناح راستگرا و آزادی بیان را نقض نکنند».
ارسال به دوستان
ژاپن زیر بار نرفت
رد درخواست عربستان برای خرید سهام آرامکو
مدیرعامل بزرگترین پالایشگاه ژاپن از رد درخواست عربستان سعودی برای خرید سهام عرضه اولیه آرامکو خبر داد.
مدیرعامل بزرگترین پالایشگاه ژاپن گفت: شرکتهای ژاپنی احتمالا در عرضه اولیه سهام شرکت آرامکوی عربستان در بورس این کشور سرمایهگذاری نمیکنند چون ارزیابی ارزش این شرکت که بزرگترین شرکت نفت دنیاست، سخت است. به گزارش رویترز به گفته یکی از منابع، آرامکو میتواند یک تا 2 درصد سهام خود را عرضه کند که ارزش آن به 20 تا 40 میلیارد دلار میرسد. در صورت تحقق این عرضه قرارداد بالاتر از 25 میلیارد دلار میتواند رکورد عرضه سهام شرکت بزرگ تجارت الکترونیک علی بابای چین را بشکند.
تسوتومو سوگیموری، مدیرعامل شرکت JXTG ژاپن گفت:« احتمال کمی وجود دارد که سرمایهگذاران ژاپنی زیادی سرمایهگذاری کنند. شرکتهای ژاپنی سهامداران بسیاری دارند و به دلایل خوبی نیاز دارند تا برای این سهامداران توضیح دهند چرا باید چنین سرمایهگذاری هنگفتی انجام دهند».
اظهارات وی در پاسخ به این سوال بیان شد که آیا شرکتهای ژاپنی دنبالهرو چینیها در سرمایهگذاری در آرامکو خواهند بود. گزارش شده شرکتهای دولتی چین از جمله شرکت «سینوپک» قصد دارند تا 10 میلیارد دلار در آرامکو سرمایهگذاری کنند. سوگیموری گفت:«ما چیزی درباره ذخایر نفتخام آرامکو نمیدانیم و نمیدانیم قراردادهایشان با خانواده سلطنتی سعودی چگونه است و خیلی چیزهای دیگر. آرامکو باید این اطلاعات را فاش کند ولی مشخص نیست آرامکو تا چه حد شفاف عمل خواهد کرد».
آرامکو، سودآورترین شرکت دنیا روز یکشنبه اعلام کرد عرضه سهام خود در بورس داخلی را آغاز میکند ولی جزئیات کمی درباره آن منتشر کرد. ارزیابی متخصصان از حدود 2/1 تا 3/2 تریلیون دلار متفاوت است. JXTG و سایر شرکتهای ژاپنی روابط بلندمدتی با آرامکو دارند و دهههاست بزرگترین خریداران نفتخام عربستان هستند. آرامکو حدود 36 درصد واردات نفتخام ژاپن را در سپتامبر تشکیل میداد که معادل 8/2 میلیون بشکه در روز میشود. آرامکو 65/7 درصد سهام شرکت ایدمیتسو، دومین پالایشگاه بزرگ ژاپن را در اختیار دارد. این دومین تلاش عربستان برای عرضه اولیه بخشی از سهام آرامکو در بورسهای داخلی و خارجی است.
پیش از این در سال ۲۰۱۸، مقامات سعودی فروش 5 درصد از سهام این کمپانی را مورد بررسی قرار دادند اما در نهایت زمانی که قیمت نفت بهبود یافت و از فشارها بر دولت سعودی کاسته شد، به تعویق افتاد. در حال حاضر انتظار میرود یک یا 2 درصد از سهام این کمپانی در بورس داخلی و بخشی دیگر در بازارهای جهانی عرضه شود.
ارسال به دوستان
اوو مورالس:
کودتا علیه دولت مردمی بولیوی محکوم است
رئیسجمهور بولیوی در پی شورش بخشی از نیروهای پلیس این کشور علیه دولت، این اقدام را کودتا علیه دولت مردمی خواند و آن را محکوم کرد.
«اوو مورالس» پس از برگزاری نشست اضطراری با شماری از وزرا و «ویلیامز کالیمان» فرمانده نیروهای مسلح در صفحه توئیتر خود نوشت: خواهران و برادران! دموکراسی ما به علت کودتایی که گروههای خشونتآمیز ضدنظم قانون اساسی به راه انداختهاند، در خطر است. ما مقابل جامعه بینالمللی، این حمله علیه حاکمیت قانون را محکوم میکنیم.
وی پس از مدتی در پیام دیگری افزود: از مردم میخواهم برای حفظ صلح و جان خود به عنوان داراییهایی که از هر منفعت سیاسی والاتر هستند، به طور مسالمتآمیز مراقب دموکراسی و قانون اساسی سیاسی دولت (CPE) باشند.
مورالس طی سخنرانی در جمع مردم گفت: میخواهم به همه اعلام کنم قصدی برای کنارهگیری از سمت ریاستجمهوری ندارم. توسط مردم انتخاب شدهام و همه باید به قانون اساسی بولیوی احترام بگذارند.
وی همچنین تصریح کرد: دموکراسی بولیوی به دلیل طرح کودتایی که گروههای خشونتطلب آن را آغاز کردهاند، در معرض خطر قرار گرفته است. این اقدام گروههای مخالف نظم قانونی بولیوی را تضعیف میکند.
«خاویر زاوالتا» وزیر دفاع بولیوی نیز اطمینان داد در حال حاضر مسأله مداخله نظامی ضد شورشیان مطرح نیست.
وی اعلام کرد: در حال حاضر هیچ عملیات نظامی انجام نخواهد شد و چنین چیزی کاملاً منتفی است.
به رغم اینکه دادگاه عالی انتخابات بولیوی رسما اوو مورالس، رئیسجمهور فعلی را پیروز انتخابات ریاستجمهوری در این کشور اعلام کرد اما وزارت خارجه آمریکا در بیانیهای مداخلهجویانه، مدعی «خدشهدار» بودن روند شمارش آرا در بولیوی شد. همچنین مایک پمپئو، وزیر خارجه آمریکا در زمان شمارش آرای انتخابات بولیوی گفت: ما عمیقا نگران بینظمی در روند شمارش آرای در انتخابات ۲۰ اکتبر بولیوی هستیم. از بولیوی میخواهیم با اجرای دور دوم انتخاباتی آزاد، منصفانه، شفاف و معتبر با حضور 2 برنده اصلی، صحت انتخابات را اعاده کند. با اعلام نتایج انتخابات ریاستجمهوری ۲۰ اکتبر در بولیوی اعتراضاتی در مناطق مختلف این کشور به راه افتاد که منجر به کشته شدن 3 تن و مجروح شدن بیش از ۳۰۰ تن شد. اوایل روز جمعه «لوئیس فرناندو کاماچو» رهبر اپوزیسیون بولیوی قول داد تا زمانی که مورالس شخصا نامه استعفایی که برای او تهیه شده است را نپذیرد، حاضر به ترک «لاپاز» پایتخت این کشور نخواهد شد. با این حال مورالس در یک رویداد عمومی جداگانه تکرار کرد استعفا نمیکند.
ارسال به دوستان
نخستوزیر عراق در پاسخ به نماینده آیتاللهالعظمی سیستانی:
اصلاحات بنیادین در مبارزه با فساد در دستور کار است
نخستوزیر عراق ضمن تقدیر از بیانیه نماینده آیتاللهالعظمی سیستانی در رابطه با ارائه فرصت مجدد به دولت برای انجام اصلاحات و مطالبات مردم، به این بیانیه پاسخ داد. عادل عبدالمهدی با اشاره به اینکه بیانیه مرجعیت دینی عراق در تأیید حق تظاهرات مسالمتآمیز، ابراز عقیده و به حاشیه راندن عناصر مخرب داخلی و خارجی است که قصد دارند روند تظاهرات را منحرف کنند، تأکید کرد دولت عراق از این فرصت ارزشمند برای اصلاحات بنیادین در مبارزه با فساد و اقدامات خدماتی، اقتصادی، امنیتی، انتخاباتی و قانون اساسی استفاده خواهد کرد تا عملکرد آن بهبود یابد و به دولت خدمتگزار و حامی منافع ملت تبدیل شود، نه دولتی که فقط منافع احزاب و قدرتهای سیاسی حاکم را در نظر داشته باشد.
این اصلاحات شامل موارد زیر است:
نخست- تصویب قانون انتخاباتی جدید که به دور از ائتلافهای حزبی بزرگ، فرصت بیشتری به نامزدان مستقل میدهد.
دوم- تغییر کمیساریای انتخابات به عنوان بخشی اصلی «از نظام فساد فراگیر در نهادهای دولتی»
سوم- بازخواست افراد فاسد و تحویل آنان برای محاکمه، از بین بردن «حلقههای فساد»، شوراها و ادارات رسمی که در گرو سهمیهبندی فرقهای و حزبی قرار دارند مانند «دفاتر بازرسان کل» یا «شوراهای استانداریها» که منبع درآمد مالی هنگفتی برای احزاب و ذینفعان به شمار میرود.
چهارم- تغییر بنیادین در ساختار دولت که شامل نیمی از وزرا باشد و جایگزین کردن وزرای تکنوکرات جوان و زیر 50 سال به جای وزرای کنونی
پنجم- اجرای اصلاحات فوری در سطح تیم ویژه نخستوزیر و پرهیز از انتصابات بر اساس سهمخواهی یا جلب رضایت فراکسیونهای سیاسی
ششم- توقف انتصابات بر اساس قاعده «قاچاق» یا «فروش» یا تن دادن به اراده طیفهای سیاسی (در حال حاضر 6 هزار منصب خالی وجود دارد)؛ زیرا تن دادن به ذهنیت حاکم در انتصابات و پذیرش مکانیزم تقسیم انتصابات برای احزاب و فراکسیونها، پیامدهای منفی برای دولت و نخستوزیر دارد.
در همین حال روزنامه الاخبار لبنان به نقل از منابع سیاسی عراق گزارش کرد، این اصلاحاتی است که اجرای آن منوط به [اجازه] مرجعیت عراق در نجف است. اما فراکسیونهای سیاسی مانند ائتلاف «الفتح» (دومین فراکسیون پارلمانی عراق) پایبندی خود را به دیدگاه مرجعیت اعلام و تأکید کردند در روند اصلاحات، بر اساس جداول زمانی مشخص، از دولت حمایت خواهند کرد. منابع آگاه به الاخبار گفتند مهلت زمانی برای نظارت بر عملکرد دولت، بیشتر از 3 ماه نخواهد بود و مردم و مرجعیت، هیچگونه تأخیری را در عملی کردن وعدههای اصلاح نخواهند پذیرفت؛ «زیرا فرصت دیگری در کار نخواهد بود... این فرصت پایانی است و هرگونه تأخیر به سود دولت و نخستوزیر نیست».
ارسال به دوستان
|
|
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
|