|
نمره قبولی رسانه ملی در ویژه برنامههای شب یلدا
ترافیک چهرهها در تلویزیون
گروه فرهنگوهنر: ماجرای تلویزیون و مخالفانش در چند سال اخیر بیشتر یادآور همان ضربالمثل قدیمی است که میگوید «چاه مکن بهر کسی، اول خودت، دوم کسی». در واقع همه آنها که در چند سال اخیر با کندن چاههای مختلف به دنبال ارائه «تصویری شکست خورده» از تلویزیون بودهاند، در نهایت مجبور شدهاند با ضریب نفوذ بالای تلویزیون در میان مخاطبان کنار بیایند؛ حتی اگر همچنان اصرار داشته باشند تلویزیون شکست خورده است و کسی دیگر تلویزیون نگاه نمیکند و حرفهایی از این دست! عملکرد تلویزیون در آمادهسازی ویژهبرنامههای شب یلدا نیز با وجود نقدهایی که میتوان به آن وارد دانست، یکی از مصادیق همین اتفاق است که در نهایت یک بار دیگر این گزاره را ثابت کرد که تلویزیون هنوز هم که هنوز است با اختلاف بسیار زیاد موثرترین رسانه و مورد اقبالترین و پرمخاطبترین در کشور ما است.
* خانوادگیتر از همیشه
یکی از جدیترین انتقادات به برنامههای هر ساله رسانه ملی برای شب یلدا این بود که تلویزیونیها بدون توجه به شرایط اقتصادی جامعه، با طراحی دکورهای پر زرق و برق مبتنی بر المانهای مربوط به شب یلدا از جمله آجیل و خوراکیهای گرانقیمت برنامههایی را روانه آنتن میکنند که بیش از آنکه شادی و نشاط را راهی خانههای ایرانی کند، برای درصدی از مردم کشور که از وضعیت اقتصادی خوبی برخوردار نیستند، بیشتر عامل حسرت و ناراحتی خواهند بود؛ نکتهای مهم که برنامهسازان تلویزیون در ساخت برنامههای امسال به آن توجه کردند تا این بار فضای برنامههای شب یلدای تلویزیون قرابت بیشتری به حال و هوای خانههای ایرانی داشته باشد. در کنار این موضوع، تمرکز بر حضور «بزرگترها» به عنوان عامل محوری خانوادهها بویژه در شب یلدا، از دیگر اتفاقات مثبت برنامههای تلویزیونی شب یلدای امسال بود. برای مثال شبکه 4 در ابتکاری جالب از آفرین عبیسی و رابعه مدنی به عنوان 2 هنرپیشه پیشکسوت برای اجرای برنامه شب یلدای خود استفاده کرد. همچنین شبکه اول سیما با دعوت از داریوش فرضیایی یا همان «عموپورنگ» برنامههای کودک به همراه مادرش، سعی کرد محوریت توجه به «بزرگترها» در شب یلدا را بیش از پیش پررنگ کند.
* تلویزیون و نمره قبولی در یلدا
واقعیت این است که این روزها در کنار درک شهودی و تجربی از توجه اطرافیان و دوستان به تلویزیون، یکی از بهترین نشانهها برای درک میزان مخاطبان برنامههای تلویزیونی، واکنشها به این برنامهها در فضای مجازی است. کافی است نگاهی به کانالهای خبری، پیجهای اینستاگرامی و همچنین شبکههای اجتماعی بیندازید تا ببینید برنامههای شب یلدای تلویزیون چگونه توانستند محور در گرفتن بحثهایی مختلف در میان کاربران فضای مجازی شوند. دستبهدست شدن انبوهی از بریده برنامههای تلویزیونی شب یلدا در کانالها و گروههای مختلف پیامرسانها، به خودی خود یکی از دلایل رد ادعای آنهایی است که با طرح «بیمخاطب شدن تلویزیون» به دنبال ایجاد اعتبار برای رسانههای جایگزین یا اعمال فشار برای بازگشت مجدد خود به تلویزیون هستند؛ از برنامه شبکه یک که علی ضیا اجرای آن را برعهده داشت و حضور عموپورنگ و مادرش گرمای مضاعفی به آن بخشیده بود تا برنامه رشیدپور در شبکه سوم سیما که با وجود همه حاشیههای رسانهای ایجاد شده برای آن، در نهایت یکی از نمونههای قابل قبول برنامههای شب یلدا در سالهای اخیر بود.
جالب اینکه دست پر تلویزیون در دعوت از چهرههای سرشناس در شبکههای مختلف سیما برای برنامههای مختلف شب یلدای امسال، آنقدر مشهود بود که انتظار مخاطبان از تلویزیون را بالا برده بود و به همین خاطر، حضور برخی چهرههای کمتر شناخته شده در کنار این چهرههای سرشناس باعث شکلگیری انتقاداتی در فضای نخبگانی شد.
* بازگشت توفانی مدیری و دورهمی
اما بدون شک مهمترین اتفاق تلویزیون در شب یلدای 98، بازگشت مهران مدیری به سیما بود. مدیری که پس از مدتی دوری به تلویزیون بازگشته بود، کار خود را با یک شروع توفانی آغاز کرد. او در تک قسمت آماده شده برای شب یلدای امسال، توانست بدون استفاده از بخشهای نمایشی که معمولا در این برنامه وجود داشت و صرفا با تکیه بر استندآپ کمدیهای خودش و البته حضور میهمانهای متنوع، بهترین برنامه تلویزیون برای شب یلدا را روانه آنتن کند. مدیری در بخشهای مختلفی از صحبتهای خود در این برنامه بر این تاکید کرد که چرا هیچجا برای هنرمندان تلویزیون نمیشود. او در بخشی از برنامه درباره این توضیح داد که چرا ساخت برنامههایی همچون دورهمی در بیرون از محیط تلویزیون تبدیل به تجربههای شکستخورده میشود: «ما میخواستیم برنامهای مثل دورهمی برای اینترنت آماده کنیم و تصور کردیم آنجا همه چیز آزادتر است». او در ادامه به کنایه از این گفت که وقتی به این نتیجه رسید ساخت برنامه برای پخش در اینترنت نتیجهای ندارد، سراغ شبکه نمایش خانگی رفت اما در نهایت تصمیم گرفت به تلویزیون بازگردد. نکتهای جالب که مدیری به شکل غیرمستقیم و در قالب یک استندآپ کمدی به آن اشاره کرد، این بود که تلویزیون فرصتی است تا هنرمندان در کنار حفظ شأن خود، به شکلی گسترده با مخاطبانشان ارتباط برقرار کنند. مدیری البته در حرفهایش از مشکلات اخیر نیز گفت و با کنایه به صحبتهای عجیب رئیسجمهور در ارتباط با چگونگی اطلاع پیدا کردنش از گران شدن قیمت بنزین، گفت: «من گفتم آقایان خودتان بروید درباره شروع دورهمی تصمیم بگیرید. هر وقت قرار بود شروع شود، اصلا به من هم خبر ندهید، خودتا اعلام کنید! من خودم صبح جمعه فهمیدم دورهمی قرار است پخش شود!» جملهای که سالن را منجفر کرد. البته مدیری در خلال صحبتهایش با میهمانان برنامه خود در ارتباط با نسبت مردم با سلبریتیها و اظهارات آنها نیز صحبت کرد؛ حرفهایی که در کنار انتقادات او به دولت باعث شد توپخانه رسانههای حامی دولت برای کوبیدن مدیری و «دورهمی» دوباره آغاز به کار کند. اما در میان این حملات همهجانبه، بدون شک آنچه بیش از همه از دید مردم به عنوان اصلیترین مالکان رسانه ملی اهمیت داشت، بازگشت یک برنامه جذاب به آنتن تلویزیون بود. برنامهای با محوریت یک ستاره مشهور که بخش عمدهای از شهرتش را از همین تلویزیون و آنتن آن گرفته است و حالا پس از مدتی دوری از قاب جعبه جادو، دوباره برای ارتباط مستقیم با مردم سراغ تلویزیون آمده است تا یک بار دیگر ثابت کند هیچ جا برای او مثل تلویزیون نمیشود.
با برگزاری و اجرای برنامههای متنوع، شب یلدای سال 98 نیز به پایان رسید و با وجود تلخیهای این ایام، خندهای بر لب مخاطبان و مردم نشست. البته در این میان دور از انتظار نیست جریان مافیایی که به دنبال انحصار تلویزیون است و طی سالهای اخیر با کمک پولهای هنگفت دولتی، پروژههای انتخاباتی را کلید زده است؛ نسبت به اقبال عمومی به برنامههای شب یلدای تلویزیون بسیار دلخور و سرخورده شده باشد.
از حیث نگاه فرهنگی، با وجود برخی انتقادات اما تلویزیون و عوامل آن و چهرههای مشهورش توانستند یک ویژهبرنامه قابل قبول را در شب یلدا روی آنتن ببرند که با وجود فشارهای متنوع به رسانه ملی، این یک توفیق قابل ملاحظه به شمار میآید.
البته یک دیدگاه سیاسی نیز معتقد است رونق تلویزیون و خبرهای خوب مبنی بر تداوم حضور برنامهسازان مطرح کشور در رسانه ملی، یک پروژه انتخاباتی ضدملی را نیز خنثی میکند و از این حیث، حمایت واقعبینانه از تصمیمات اخیر تلویزیون یک رویکرد ملی و تکلیفگونه نیز به خود میگیرد.
***
[پخش قطعی سری جدید «دورهمی» از ۱۱ دی]
مهران مدیری از ۱۱ دی با برنامه «دورهمی» 3 روز در هفته روی آنتن شبکه نسیم خواهد بود. به گزارش «وطن امروز»، در شرایطی که پس از پخش قسمت اول سری جدید برنامه «دورهمی»، گمانهزنیهای مختلفی در ارتباط با ادامه پخش این مجموعه در روزهای آینده در رسانهها منتشر میشد، در نهایت خبرگزاری مهر، روز گذشته در خبری از ادامه پخش این مجموعه از 11 دیماه خبر داد. براساس گزارش این رسانه، فصل جدید «دورهمی» با یک ویژهبرنامه یلدایی ۳۰ آذرماه آغاز شد و حالا قرار است این مجموعه از ۱۱ دی به شکل روتین روی آنتن شبکه نسیم برود. «دورهمی» سال جاری در یک تکقسمت در نوروز پخش شد و بعد از آن با حاشیههای مختلفی مواجه شد که باعث شد تولید این برنامه چندین ماه متوقف شود. «دورهمی» در ویژهبرنامه یلدایی خود میزبان سروش صحت، پژمان بازغی و محمدرضا علیمردانی بود. مجموعه «دورهمی» از ۱۱ دی 3 روز در هفته بهصورت ثابت در کنداکتور شبکه نسیم جا میگیرد. مهران مدیری اجرای «دورهمی» و سیدمصطفی احمدی، تهیهکنندگی این برنامه را برعهده دارند.
****** دست ارشاد در جیب صدا و سیما عباس اسماعیلگل*: لایحه پیشنهادی بودجه سال ۱۳۹۹، دو هفته پیش توسط رئیسجمهور به مجلس شورای اسلامی ارائه شد و طبق روال همزمان با رونمایی از لایحه بودجه پیشنهادی حرف و حدیثهای مختلف درباره بودجه نهادها و ارگانها مطرح شدکه در بودجه حوزههای فرهنگی و هنری این مسائل حول محور بزرگترین ارگانهای فرهنگی کشور است. در همین ابتدا باید گفت فارغ از بودجههای پیشنهادی دولت در حوزههای فرهنگی و هنری، ذکر این نکته ضروری است که معمولا همین بودجههای پیشبینی شده هم در صورت تصویب در مجلس، اغلب با مشکل عدم تخصیص بخشی از بودجه از سوی دولت مواجه میشود. سازمان صداوسیما و وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی 2 نهادی هستند که با اختلاف بیشترین بودجههای فرهنگی کشور را به خود و زیرمجموعههایشان اختصاص میدهند و همیشه بودجههای پیشنهادی این 2 نهاد از سوی اهالی فرهنگ و هنر مقایسه میشود. در بررسیهای اولیه مقایسه بودجه پیشنهادی دولت دوازدهم برای رسانه ملی و وزارت ارشاد به کاهش بودجه صداوسیما و افزایش بودجه وزارت ارشاد پی میبریم که در ادامه نگاهی اجمالی به بودجه پیشنهادی دولت دوازدهم برای سازمان صداوسیما و وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و همچنین بودجههای مختص حوزههای هنری کشور داشتهایم. روزنامهنگار* *** افزایش ۲۶ درصدی بودجه وزارت ارشاد
بودجه پیشنهادی سال ۱۳۹۹ برای وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ۲۱۹۳ میلیارد و ۵۸ میلیون تومان است و این در حالی است که بودجه وزارت ارشاد در سال ۹۸، دو هزار و ۱۸۲ میلیارد و ۱۲۱ میلیون تومان بوده است که شاهد افزایش بودجه وزارت ارشاد در حدود ۱۱ میلیارد تومان بودهایم و این بهمعنای یک درصد افزایش بودجه این وزارتخانه است. البته این رقم بین نهادهای زیرمجموعه این دستگاه سیاستگذاری ذیل عنوان برنامه وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، موسسه پژوهشی فرهنگ، هنر و ارتباطات وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، حمایت از نشر، کتاب و مطبوعات، سازمان امور سینمایی و سمعی- بصری، اعتبار متمرکز کمک به اشخاص حقوقی غیردولتی و... تقسیم میشود.
اما میتوان گفت این بودجه پیشنهادی وزارت ارشاد به معنای پایان کار تزریق بودجه به این نهاد دولتی نیست؛ در این لایحه اعتبارات هزینهای و تملک داراییهای سرمایهای وزارت فرهنگ ارشاد اسلامی در سال ۱۳۹۹، رقمی حدود ۵۵۲ میلیارد و ۵۳۵ میلیون تومان برآورد شده و با احتساب همه این اعتبارات، رقم بودجه وزارت ارشاد ۲۶ درصد رشد داشته است. در ادامه نگاهی اجمالی به بودجههایی که در راستای حمایت از صرفا فعالیتهای هنری خواهد بود داشتهایم که متاسفانه مهمترین مسأله که در اغلب این بودجههای پیشنهادی مشاهده میشود عدم شفافیت یا به نوعی مشخص نبودن جزئیات هزینههاست.
*** سینما
دولت دوازدهم برای حوزه سینما، ۲۱۰ میلیارد تومان در لایحه بودجه سال آینده در نظر گرفته است که این رقم در لایحه سال ۹۸، ۲۰۵ میلیارد تومان بود که برای سال 99 کمی افزایش داشته است. حوزه سینمای کشور پس از پیروزی انقلاب اسلامی سالها تحت نظارت معاونت سینمایی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی مدیریت و اداره میشد تا اینکه اواخر سال 90 با هدف کاهش تعداد معاونتهای وزارت ارشاد رسما با راهاندازی و آغار به کار سازمان سینمایی کشور، مسائل مربوط به سینمای ایران با شکل و شمایل متفاوتی مدیریت شد. رئیس سازمان سینمایی کشور در جایگاه معاونت وزیر ارشاد شناخته میشود و چندین معاونت هم زیر مجموعه این سازمان شکل گرفته است و همانطور که در اوایل راهاندازی سازمان سینمایی اعلام شده بود این سازمان با هدف غیردولتی شدن بخشهای مختلف سینما و در نهایت کوتاه کردن دستهای دولت از مسائل مهم سینما آغاز به کار کرده بود که البته اینکه این اهداف تا به امروز تا چه اندازه رنگ واقعیت به خود گرفته است خود به آسیبشناسی مفصلی نیاز دارد که در این مقال نمیگنجد.
اما در بین حوزههای مختلف هنری کشور، همانطور که انتظار میرود بخش سینما با بودجه 210 میلیاردی که برای سازمان سینمایی پیشبینی شده است بیشترین بودجه را در میان حوزههای مختلف هنری به خود اختصاص داده است.
بودجه پیشنهادی سازمان سینمایی کشور از 5 سرفصل اصلی تشکیل شده که «برنامه توسعه دولت الکترونیک»، «برنامه ارتقای دانش و فناوری نوین سینمای کشور»، «برنامه حمایت و گسترش سینمای ملی»، «برنامه حمایت از توسعه صنعت انیمیشن» و «برنامه پژوهشهای کاربردی در امور فرهنگی، هنری و رسانهای» را شامل میشود.
* برنامه توسعه دولت الکترونیک
«برنامه توسعه دولت الکترونیک» با بودجه 15 میلیارد و 520 میلیون تومانی 2 فعالیت «طراحی و ایجاد بانکهای اطلاعاتی هوشمند و سامانههای الکترونیکی» و «ارائه خدمات الکترونیکی به منظور تسهیل صدور مجوز به خدمت اشخاص حقیقی و حقوقی در راستای بهبود فضای کسبوکار در حوزه ذیربط» را شامل میشود اما از آنجا که معمولا طراحی و راهاندازی اغلب سیستمهای خدمات الکترونیک تنها با یکبار هزینه راهاندازی میشود و در ادامه صرفا هزینههایی برای نگهداری سیستمهای این خدمات انجام میشود، شایسته است مسؤولان مرتبط درباره جزئیات این هزینهها شفافسازی کنند.
* برنامه ارتقای دانش و فناوری نوین سینمای کشور
در بودجه پیشنهادی سازمان سینمایی درباره «ارتقای دانش و فناوری نوین صنعت سینمای کشور» رقم قابل توجه 60 میلیارد و 298 میلیون تومان در نظر گرفته شده که این بخش نسبت به بخش برنامه «توسعه دولت الکترونیک» از افزایش قابل توجهی برخوردار است، این بخش که بیشتر شامل ارائه خدمات میشود از «بررسی، نظارت و صدور مجوز مراکز فنی و آموزشگاههای سینمایی»، «حمایت از ارتقا و به روزرسانی مراکز پشتیبانی فنی و استودیویی سینمایی»، «حمایت از ارتقا و به روزرسانی و توسعه سالنهای سینمایی و بهبود وضعیت نمایش فیلم»، «کمک به اجرای طرح سینماکوچک در مناطق غیربرخوردار»، «حمایت از فعالیتهای دانش بنیان و به روزرسانی، توسعه و به کارگیری فناوریهای نوین در ساخت و عرضه انواع فیلم» و «ارتقای دانش سینماگران و کمک به برگزاری دورههای آموزش از طریق دفاتر انجمن سینمایی جوانان» بهره میبرد که با توجه به حجم بالای خدمات و هزینههای گزاف ذکر شده، مسؤولان سازمان سینمایی بهتر است در اولین فرصت جزئیات بیشتری درباره چگونگی انجام برآوردهای خود اعلام کنند.
* برنامه حمایت و گسترش سینمای ملی
مهمترین بودجه پیشنهادی سازمان سینمایی کشور به «برنامه حمایت و گسترش سینمای ملی» با هزینه 133 میلیارد تومان و 15 زیرمجموعه فعالیتی اختصاص دارد، بودجهای که در زیرمجموعه خود فعالیتها و پروژههای مختلف و بسیاری را شامل میشود.
* حمایت از تولید آثار فاخر
بیشترین بودجه 133 میلیارد تومانی بخش ذکر شده به حمایت از تولید فیلمهای فاخر و ارزشمند (تولید شده همتراز با فیلمهای پیشرفته روز) با مبلغ 25 میلیارد تومان تعلق گرفته است. درباره این بخش باید گفت، سازمان سینمایی طی سالهای اخیر از طریق بنیاد سینمایی فارابی کمکهای مادی به برخی فیلمهایی سینمایی داشته است اما شاید کمتر فیلمی را طی یکی دو سال اخیر بتوان پیدا کرد که شامل ویژگیهای ذکر شده (فاخر و همتراز با آثار پیشرفته) در این ردیف بودجه شود و شایسته است مسؤولان سازمان سینمایی در این باره هم شفافسازی کنند که در سال آینده قرار است از چه فیلمهای فاخری در این راستا حمایت کنند.
* حمایت از برگزاری جشنواره فیلم فجر
دولت برای حمایت از برگزاری جشنواره فیلم فجر بودجهای 17 میلیارد تومانی را اختصاص داده است. جشنواره فیلم فجر که سال گذشته نیز از اسپانسرهای قوی برخوردار بود باید پس از اعلام جزئیات هزینهها و درآمدها از اسپانسرهای جشنواره به بررسی دقیقی از این بودجه پیشنهادی بپردازیم که در غیر این صورت هر تحلیلی بدون اطلاع از این جزئیات صرفا گمانهزنی خواهد بود.
* حمایت از برگزاری سایر رویدادهای سینمایی
در طول سال جشنوارههای متعدد سینمایی در کشور و از سوی ارگانها و نهادهای مختلف برگزار میشود که به اعتقاد بسیاری از کارشناسان این حجم از جشنوارهزدگی آسیبهای اقتصادی و فرهنگی بسیاری به بدنه سینمای کشور وارد میکند و دولت برای حمایت از برخی رویدادهای سینمایی کشور بدون آنکه نامی از رویداد خاصی ببرد مبلغ بالای 11 میلیارد تومان را در نظر گرفته است.
* صیانت از آثار سینمایی به منظور جلوگیری از تکثیر غیرمجاز
دولت برای جلوگیری از قاچاق آثار سینمای ایران مبلغی بالغ بر 7 میلیارد تومان در نظر گرفته است و باید دید با توجه به موج سونامی قاچاق فیلمهای سینمای ایران در یکسال اخیر، سازمان سینمایی با این 7 میلیارد تومان چه برنامههایی برای صیانت از آثار سینمایی به منظور جلوگیری از تکثیر غیرمجاز دارد.
* بودجه 12 میلیاردی انیمیشن
دولت برای «برنامه حمایت از توسعه صنعت انیمیشن» مبلغ 12 میلیارد و 290 میلیون تومان و برای «برنامه پژوهشهای کاربردی در امور فرهنگی، هنری و رسانهای» مبلغ 2 میلیارد و 860 میلیون تومان در نظر گرفته است.
*** پس از بررسی اولیه بودجه پیشنهادی دولت برای حوزههای هنری زیرمجموعه وزارت ارشاد در سال 1399 به این نتیجه میرسیم که عدم شفافیت و بازگو نکردن جزئیات بودجهها مهمترین مشکل این بودجه محسوب میشود و تا زمانی که جزئیات این رقمها از سوی مسؤولان ارشاد شفافسازی نشود، میتوان هزار و یک مسأله شائبهانگیز را درباره بودجههای پیشنهادی مطرح کرد. *** موسیقی
دولت در بودجه حمایتی خود از موسیقی کشور با عنوان «حمایت و صیانت از موسیقی ملی» رقمی حدود 56 میلیارد تومان در نظر گرفته است که جزئیات این بودجه در ادامه آمده است.
* حمایت از تولید، ساخت و اجرای موسیقی صحنهای
نخستین بودجه موسیقایی کشور با 18 میلیاردتومان به حمایت از تولید، ساخت و اجرای موسیقی صحنهای یا همان کنسرتها اختصاص یافته که به معنای حقیقی یکی از غیرشفافترین بودجههایی است که در لایحه بودجه فرهنگی کشور به چشم میخورد، زیرا اغلب اجراهای صحنهای کشور با هزینه شخصی تهیهکنندگان خصوصی برگزار میشود اما در کنار کنسرتهای بخش خصوصی، کنسرتهای ارکستر ملی و ارکستر سمفونیک صرفا توسط دولت و بنیاد رودکی برگزار میشود که برای کنسرت ارکسترها هم بودجه جداگانه در نظر گرفته شده و اینجاست که بزرگترین پرسش از کسانی که بودجه 18 میلیاردی را برای این بخش در نظر گرفتهاند این است که دقیقا چه کنسرتهایی قرار است با این بودجه در طول یک سال توسط دولت برگزار شود.
* حمایت از ارکسترهای ملی و سمفونیک
شاید اینکه دومین بودجه موسیقایی به حمایت از ارکسترهای ملی و سمفونیک اختصاص یافته است تا حدودی معقول به نظر بیاید اما به شرطی که درباره این ردیف بودجه هم شفافسازی شود. دولت در حالی 14 میلیارد تومان بودجه برای حمایت از ارکسترهای ملی و سمفونیک پیشنهاد داده است که همزمان بودجهای به ارگان عمومی و غیردولتی رودکی اختصاص داده، زیرا مهمترین وظیفه این بنیاد در حوزه موسیقی برپایی و حمایت از ارکسترهای دولتی است.
* کمک به بنیاد فرهنگی- هنری رودکی
بنیاد فرهنگی- هنری رودکی به عنوان یک نهاد عمومی و غیردولتی از دولت بودجه دریافت میکند؛ این مسأله یک موضوع قابل تامل محسوب میشود، حتی اگر با عنوان «کمک» این بودجه را دریافت کند. این نهاد غیردولتی که مدیریت چند تالار موسیقی و نمایش را در اختیار دارد بدون شک مهمترین وظیفهاش در حوزه موسیقی، حمایت و هدایت ارکسترهای دولتی است که این ارکسترها هم خود با بودجه جداگانه که پیش از این گفته شده است، قرار است اداره شوند.
* ایجاد آرشیو ملی موسیقی ایران
500 میلیون تومان شاید در مقایسه با بودجههای پیشنهادی هزینه ناچیزی به حساب آید اما وقتی برای جزئیات همین هزینه، اطلاعرسانی نشود و واژه کلی چون «آرشیو» را به آن بچسبانند، این بودجه هم با همین مبلغ به ظاهر اندک جای سوال دارد.
* حمایت از برگزاری جشنوارههای موسیقی
بدون شک مهمترین جشنواره موسیقی کشور که توسط دولت برگزار میشود، جشنواره موسیقی فجر است که امسال دولت در این بخش مبلغ 3 میلیارد و 700 میلیون تومان را در نظرگرفته است. متاسفانه از آنجا که درباره بودجه این بخش هم همانند سایر بخشها جزئیات آن شفاف اعلام نشده است، نمیتوان درباره مقدار رقم اعلامی تحلیل دقیقی کرد اما درباره جشنواره موسیقی فجر میتوان گفت این جشنواره معمولا از برپایی کنسرتهای خوانندههای پاپ در جشنواره، درآمد خوبی عایدش میشود که این درآمدها هم هیچگاه اعلام نشده است.
* کمک به مؤسسه هنرمندان پیشکسوت
بودجه 6 میلیاردی برای موسسه حمایت از پیشکسوتان بدون شک بودجه ناچیزی خواهد بود، البته در صورتی که تمام این مبلغ بهطور کامل به پیشکسوتان هنر کشور تعلق گیرد، با توجه به آنکه بسیاری از هنرمندان پیشکسوت با دریافت مبلغ ناچیز 180 هزار تومان از دولت زندگی خود را میگذرانند، جای تامل بیشتری درباره دخل و خرج این بودجه میطلبد.
* نظارت بر فعالیتهای حوزه موسیقی
برای «نظارت بر فعالیتهای حوزه موسیقی» بودجه 3 میلیارد و 700 میلیون تومانی در نظر گرفته شده که الحق و الانصاف این مبلغ برای فعالیتی که هیچ مصداقی عینی برای آن اعلام نشده است، کاملا عجیب به نظر میرسد. همانطور که پیش از این گفتهایم، به استثنای کنسرتهای ارکسترهای دولتی، تقریبا همه کنسرتها و تهیه آلبومها و فعالیتهای موسیقی در کشور توسط بخش خصوصی و تهیهکنندگان خصوصی انجام میشود.
* صدور مجوز آثار موسیقی، اجرای موسیقی، پروانه مجوز تأسیس و فعالیت مراکز موسیقی
با توجه به آنکه سالهاست با واژه دولت الکترونیک آشنا هستیم، باید از مسؤولان فرهنگی پرسید این فعالیت که شاید بتوان صفر تا صدش را بهصورت الکترونیک انجام داد، بودجه 2 میلیارد و 500 میلیون تومان را قرار است چگونه هزینه کند.
* حمایت از حفظ و اشاعه موسیقی نواحی و آیینی ایران
درباره موسیقی نواحی باید گفت، در طول سال یک جشنواره در کرمان با عنوان جشنواره موسیقی نواحی با همکاری استانداری کرمان برگزار میشود که هیچگاه درباره هزینهها و درآمدهای این جشنواره آنچنان که باید شفافسازی نشده است و از سوی دیگر مشخص نیست این جشنواره از بودجه مختص حمایت از جشنوارههای موسیقی که در بالا ذکر شد، ارتزاق میکند یا خیر اما به هر حال هیچگاه مسؤولان ارشاد اعلام نکردهاند منظور از حمایت از اشاعه موسیقی نواحی و آیینی ایران چه فعالیتها و برنامههایی را شامل میشود؛ طی سالهای اخیر وضعیت اسفناکی را در موسیقی نواحی و آیینی شاهد هستیم. به هر حال دولت در این بخش هم بودجه 2 میلیارد و 100 میلیون تومانی را در نظر گرفته است.
* حمایت از حضور هنرمندان موسیقی در جوامع بینالمللی
دولت برای حمایت از حضور بینالمللی موسیقیدانان و گروههای موسیقی، یک میلیارد تومان در نظر گرفته است که با توجه به نوسانات ارزی و هزینههای بالای مسافرتهای خارجی، هزینه بسیار ناچیزی محسوب میشود اما ذکر چند نکته ضروری است؛ یکی آنکه تمام هنرمندان موسیقی پاپ که برای تور کنسرتهای خود به خارج از کشور میروند، قاعدتا همه هزینههای خود را متقبل میشوند، البته از نحوه حضور هنرمندان موسیقی کلاسیک ایرانی و حتی موسیقی نواحی در خارج از کشور، اطلاعات دقیقی در دست نیست که بخواهیم همین یک میلیارد تومان را هم بررسی کنیم.
* کمک به خانه موسیقی و موزه موسیقی
دولت برای کمک به 2 نهاد عمومی و غیردولتی مبلغ 2 میلیارد تومان در نظر گرفته است. درباره موزه تقریبا نوپای موسیقی باید گفت این موزه که بهطور کامل از سوی شهرداری تهران نیز مورد حمایت قرار میگیرد و حتی شرکت توسعه فضاهای فرهنگی شهرداری تهران، یکی از مجموعههای موثر در تاسیس این موزه در سال 1388 بوده است اما برای حمایت از این موزه بودجهای در نظر گرفته شده است. درباره خانه موسیقی باید گفت، این مرکز یکی از پرحاشیهترین اصناف موسیقی کشور بوده که چند سالی است با بخش اعظمی از هنرمندان موسیقی چالشهای اساسی داشته است.
* کمک به تشکلها و انجمنهای صنفی موسیقی
در حوزه موسیقی، اصناف و انجمنهای غیردولتی مختلفی فعالیت میکنند که دولت برای حمایت از این اصناف رقمی حدود 3 میلیارد تومان در نظر گرفته است. شایسته است درباره جزئیات این بودجه هم اطلاعرسانی شود که دقیقا قرار است چه مبالغی به کدام صنف و کانون و با چه هدفی پرداخت شود.
*** جنگ زیرپوستی علیه صداوسیما!
مطابق دادههای درجشده در جدول تطبیقی «بودجه دستگاههای سیاستگذار» در لایحه تقدیمی از سوی دولت، بودجه مصوب صداوسیما در سال ۹۸، هزار و ۸۴۲ میلیارد تومان بوده است اما بودجه این سازمان برای سال ۹۹، هزار و ۷۴۵ میلیارد تومان برآورد شده است که بر این اساس بودجه پیشنهادی سال آینده نسبت به بودجه مصوب سال جاری، حدود 100 میلیارد تومان کاهش یافته است.
در جزئیات بودجه پیشنهادی سازمان صداوسیما برای سال ۹۹، بیشترین سهم به «تامین، تولید و پخش برنامههای سراسری سیما» اختصاص یافته که با رقمی حدود ۷۰۱ میلیارد تومان، بیشترین میزان بودجه هزینهای صداوسیما را به خود اختصاص داده است. بودجه مصوب این بخش در سال ۹۸ حدود ۷۳۹ میلیارد تومان بوده است.
«تولید و پخش برنامههای صداوسیمای استانی» با بودجه ۵۳۸ میلیارد تومانی در ردیف دوم فهرست بودجه پیشنهادی سازمان صداوسیما در سال ۹۹ قرار گرفته است. بودجه مصوب این بخش در سال ۹۸ حدود ۵۷۰ میلیارد تومان بوده است.
بعد از این 2 بخش، «گسترش فعالیتهای رسانهای برونمرزی» جایگاه سوم بیشترین بودجه صداوسیما را به خود اختصاص میدهد؛ بودجه این بخش در لایحه پیشنهادی سال ۹۹، حدود ۲۷۰ میلیارد تومان پیشبینی شده است در حالی که بودجه مصوب ۹۸ برای این بخش ۲۸۴ میلیارد تومان بوده است.
کاهش مشهود سهم سازمان صداوسیما در لایحه پیشنهادی دولت برای بودجه سال ۹۹ در صورت مصوب شدن این لایحه در مجلس، مشکلات مالی رسانه ملی در سال آینده را بیش از پیش خواهد کرد.
بدونشک مقدار بودجه پیشنهادی صداوسیما به عنوان رسانه ملی و پرمخاطبترین رسانه دیداری و شنیداری کشور از اهمیت بالایی برخوردار است. دولت دوازدهم در بودجه پیشنهادی سال ۱۳۹۹ بودجه رسانه ملی را ۱۷۴۵ میلیارد تومان پیشنهاد داده است که این مبلغ نهتنها افزایشی نداشته است، بلکه بودجه این سازمان را با کاهش 100 میلیارد تومانی نیز مواجه کرده است و جالب آنکه میزان بودجه صدا و سیما در قانون بودجه سال ۱۳۹۵، ۱۸۴۲ میلیارد تومان بوده است. انگار دولتمردان طی سالهای اخیر هیچ توجهی به افزایش نجومی تورم هنگام برآورد بودجه پیشنهادی بزرگترین نهاد غیردولتی نداشتهاند.
در نتیجه باید گفت اینکه صداوسیما یکی از بیشترین بودجهها را در میان نهادهای فرهنگی به خود اختصاص داده است سخن درستی است اما کاهش بودجه این نهاد بزرگ با توجه به تاثیرگذاری و فراگیری که در میان اقشار مختلف مردم و تحولات کشوری دارد نکته قابل تاملی محسوب میشود و میطلبد نمایندگان مجلس هنگام بررسی و تصویب بودجه تخصیصیافته، به بودجه پیشنهادی رسانه ملی در سال 99 دقت نظر بیشتری به خرج دهند.
*** تئاتر برآورد هزینهای سال ۱۳۹۹ برای آنچه بهعنوان برنامه حمایت و گسترش هنرهای نمایشی اعلام شده، ۸۴ میلیارد و ۱۱ میلیون تومان تعیین شده، در حالیکه مصوب بودجه سال ۹۸، در تئاتر ۸۲ میلیارد و ۳۲۲ میلیون تومان بوده است. حمایت از برگزاری جشنوارهها و همایشهای مربوط به نمایش، حمایت از تولید و اجرای نمایشهای صحنهای، سنتی و آیینی و توزیع در شبکه نمایش خانگی، نظارت بر فعالیتهای نمایشی، صدور مجوز، کمک به فعالیتهای تئاتر عروسکی، کمک به موسسات، مراکز، انجمنها، کانونها، تشکلهای صنفی وابسته و خانه تئاتر از برنامههای تشریحشده در زیرمجموعه «حمایت و گسترش هنرهای نمایشی» است. در این بین برای کمک به بنیاد فرهنگی و هنری رودکی هم مثل قبل ردیف جداگانهای در ذیل برنامههای تئاتر گنجانده شده که ۹ میلیارد تومان از بودجه تئاتر به آن تعلق میگیرد، در حالیکه سال قبل این رقم 7 میلیارد و ۵۰۰ میلیون تومان بود. *** تجسمی
سهم برنامه حمایت و گسترش هنرهای تجسمی هم از سوی دولت ۳۳ میلیارد و ۹۲۵ میلیون تومان برآورد شده که نسبت به بودجه سال گذشته که ۳۵ میلیارد و ۲۰۰ میلیون تومان بود، کاهش پیدا کرده است.
ارسال به دوستان
موافقت رهبر انقلاب با تخصیص 4 هزار میلیارد تومان برای ساماندهی فاضلاب اهواز و اعطای وام 10 میلیون تومانی بلاعوض به سیلزدگان خوزستان
خبرهای خوب در روزهای بد
گروه اجتماعی: در حالی که مردم اهواز و شهرهای جنوبی استان خوزستان هنوز درگیر سیل و آبگرفتگی هستند، 2 خبر خوب حال و هوای مردم این مناطق را تغییر داد؛ موافقت رهبر حکیم انقلاب با تخصیص 4 هزار میلیارد تومان برای ساماندهی سیستم آب و فاضلاب اهواز و کمک 10 میلیون تومانی بلاعوض به خانوارهای متاثر از آبگرفتگی خوزستان.
به گزارش «وطن امروز»، بارش باران در خوزستان مشکلات فراوانی در اهواز و اطراف آن و شهرهای آبادان و خرمشهر ایجاد کرد که شبکه فاضلاب فرسوده این شهرها متهم اصلی آبگرفتگی معرفی شد. در چنین شرایطی باید هزینه ملی برای ساماندهی شبکه فاضلاب تخصیص مییافت تا در آینده مشکل مشابه به وجود نیاید و حالا انتشار خبر اختصاص بودجه 4 هزار میلیارد تومانی، امید زیادی برای اهوازیها ایجاد کرده است.
اسماعیل نجار، رئیس سازمان مدیریت بحران کشور در حاشیه بازدید از مناطق آب گرفته در اهواز و کارون در جمع خبرنگاران اظهار کرد: پیرو نامه وزیر کشور به مقام معظم رهبری، ایشان با اختصاص ۴۰ هزار میلیارد ریال جهت ساماندهی وضعیت آب و فاضلاب اهواز موافقت کردند. وی همچنین با بیان اینکه برای ساماندهی سیستم فاضلاب و کانال دفع آبهای سطحی اهواز نیاز به مطالعات دقیق است، افزود: مساله فاضلاب را باید از آبهای سطحی تفکیک کرد، چرا که شبکه فاضلاب کنونی اهواز گنجایش همزمان فاضلاب و آبهای سطحی را با یکدیگر ندارد و یک بارندگی سبب خروج و بالازدگی فاضلاب میشود. وی افزود: بر اساس بازدیدهایی که از مناطق مختلف اهواز داشتم، حتی یک نهر ساده برای انتقال آبهای سطحی وجود ندارد. به عنوان مثال در منطقه شهرک دانشگاه اهواز که در حال حاضر آبگرفتگی موجب مشکلات بسیاری برای ساکنان آن شده، هیچگونه کانال دفع آبهای سطحی وجود ندارد و عمده نقاط اهواز نیز به همینگونه است. نجار بیان کرد: ۱۷ نقطه از اهواز طی بارندگی اخیر دچار آبگرفتگی شد که از لحظات ابتدایی بارندگی با تلاش گسترده از سوی مسؤولان اجرایی خوزستان و دستگاههای مربوط و با مدیریت استاندار اقدامات مناسب انجام شد و ۱۷ نقطه آب گرفته به 3 نقطه کاهش یافت که یکی از این مناطق که عمده مشکلات هم آنجا رخ داد، شهرک دانشگاه اهواز است. وی افزود: با استفاده از پمپهای مکنده و ماشینآلات مختلف، تخلیه آب این منطقه در حال انجام است و پیشبینی میشود طی ۲ تا 3 روز آینده این وضعیت ادامه داشته باشد. وی در رابطه با جبران خسارات ناشی از بارندگی افزود: خساراتی که به مردم وارد شده جبران میشود و برای کسانی که لوازم خانگیشان دچار آسیب شده نیز تدابیری اندیشیده شده است.
* کمک ۱۰ میلیون تومانی دولت به خانوارهای متأثر از آبگرفتگی خوزستان
رئیس سازمان برنامه و بودجه کشور گفت: به هر خانوار خسارت دیده از آبگرفتگی ناشی از باران شدید در خوزستان، برای تامین لوازم منزل و تعمیرات جزئی مبلغ ۱۰ میلیون تومان بلاعوض پرداخت میشود. محمدباقر نوبخت در نشست شورای برنامهریزی خوزستان که شامگاه شنبه ۳۰ آذرماه در استانداری خوزستان برگزار شد، اظهار کرد: حدود ۲ هزار و ۵۰۰ خانوار در خوزستان از سیل دچار آسیب شدند و وسایل زندگی آنها به زیر آب رفت و دولت برای جبران این خسارت برای هر خانوار مبلغ ۱۰ میلیون تومان بلاعوض برای تامین لوازم منزل و تعمیرات جزئی در نظر گرفته است و ۲۵ میلیارد تومان بهصورت نقد به استان پرداخت کرد. رئیس سازمان برنامه و بودجه تاکید کرد: انتظار داریم دستگاههای ذیربط به سرعت خانوادهها را شناسایی کنند و پرداختها انجام شود. وی تصریح کرد: بر اثر این آبگرفتگی کمسابقه، مشکلاتی به وجود آمد که دولت متعهد است نسبت به پرداخت خسارات وارد شده به زیرساختها کمک کند. نوبخت درباره اینکه چه باید بکنیم که اتفاقات تکراری، حوادث تکراری ایجاد نکند، توضیح داد: باید برای تکمیل طرح شبکه فاضلاب استان اقدام شود و این یک مطالبه ملی است که آنچه زمینه آسیب به مردم خوزستان میشود، رفع شود. رئیس سازمان برنامه و بودجه با اشاره به مصوبه فروردین ۹۶ برای خوزستان یادآور شد: طی این مصوبه از ۱۶۰۰ کیلومتر شبکه برق با مبلغ ۱۸۰۰ میلیارد تومان که قرارداد آن بسته شده بود ۸۶۲ کیلومتر آن با مبلغ ۱۲۰۰ میلیارد تومان اجرا شده است. همچنین از ۱۴۰۰ کیلومتر شبکه آب و فاضلاب ۴۲۲ کیلومتر آن اجرایی شده و در مبحث ریزگردها نیز ۸۰ هزار هکتار کنترل شده، ۳۰ هزار هکتار زیر کشت رفته، ۳۰ هزار هکتار کاشت بوته شده و ۱۲ هزار هکتار مرطوبسازی شده است که ۳۴۰ میلیارد تومان هم برای این کار پرداخت شده است.
* آبادان و خرمشهرهمچنان درگیر آبگرفتگی
با گذشت چند روز از پایان بارندگی، مردم آبادان و خرمشهر همچنان درگیر آبگرفتگی هستند. به گزارش تسنیم، از روزهای گذشته مناطقی در آبادان دچار آبگرفتگی شده که ساکنان کوی ولیعصر(عج)، ایستگاه 6 تا 11 و منطقه دویسیا در آبادان همچنان گرفتار این آبگرفتگی هستند. بر اساس این گزارشها در خرمشهر هم کوی مالک اشتر و کوی بهروز عمدهترین مناطقیاند که از باران روزهای گذشته هنوز با مشکلاتی روبهرو هستند. آنها مشکلات خود را ناشی از بالازدگی فاضلاب و عدم خروج آب از محله و خانه خود میدانند. با گذشت چند روز از بارندگی اخیر کماکان شاهد محاصره برخی مناطق در آب ناشی از این باران و اضافه شدن فاضلاب نیز هستیم. نیروهای سپاه و نیروهای جهادی در حال کمکرسانی به ساکنان این مناطق هستند و بین آنها غذا توزیع میکنند. این کاستیها به شکلی است که وقتی اقدامات انجام شده برای آسیبدیدگان را ارزیابی میکنیم، چیزی به نام مدیریت ستاد بحران در ذهن نقش نمیبندد. همه اقدامات انجام شده بهصورت انفرادی از سوی ارگانها و نهادهای مختلف و مردم بوده است. این مسأله به این دلیل است که با وجود حادثهخیز بودن موقعیت جغرافیایی خوزستان، در یک سال اخیر اساسا از سوی دولت توجهی به اهمیت مدیریت بحران در این استان نشده است. این ضعف فرماندهی در ستاد بحران شهرستان آبادان در حالی است که از ماهها قبل از این بحران جلسات متعدد درباره بررسی نقاط ضعف و قوت دستگاههای خدماترسان تشکیل و مصوباتی هم به عنوان خروجی و دستورالعمل به هر دستگاه ارائه شده بود، لکن با وجود گذشت چند روز از بارندگی، چندین منطقه در آبادان وضعیت بحرانی دارند. این مسأله منجر به اختلال در تردد و تعطیلی مدارس شده است که نشاندهنده بیتدبیری و نبود ترتیب اثر بموقع به مصوبات است. ستاد مدیریت بحران استان خوزستان پس از بحرانهای اخیر پیش آمده نشان داد دچار ضعف مزمن شده که این امر نشاندهنده نظارت ضعیف ستاد بحران کشور بر وضعیت فرماندهی ستادهای بحران در اهواز، آبادان و خرمشهر است.
ارسال به دوستان
مدارس تهران تا پایان هفته تعطیل شد
دستهای آلودگی!
مدیران شهری و دولتی همدیگر را به کمکاری در مقابله با آلودگی هوا متهم میکنند
گروه اجتماعی: اعضای شورای شهر تهران، شهرداری پایتخت و مسؤولان دولتی با افزایش انتقادات از عملکرد ضعیف مدیران در قبال آلودگی هوا، خود را کنار کشیدهاند و دیگران را متهم آلودگی هوا میدانند!
به گزارش «وطنامروز»، در پی تداوم آلودگی هوا و افزایش انتقادات از عملکرد مدیران شهری و دولتی، مسؤولان به جای اینکه پاسخگوی این وضعیت باشند، یک دعوای رسانهای راه انداختهاند و سایرین را مقصر به وجود آمدن این شرایط میدانند.
از طرفی تنها تدبیر برای مقابله با آلودگی هوا تعطیلی مدارس بوده و حتی شهردار تهران از تخلیه شهر حرف زده است. حتی عضو شورای شهر تهران هم دیروز گفته چرا دولت فقط مدارس را تعطیل میکند و باید شهر یک هفته تعطیل باشد تا آلودگی هوا از بین برود. حجت نظری در تذکری که در یکصدوهشتادوچهارمین جلسه شورا مطرح کرد، اظهار داشت: آلودگی هوا معضلی است که باید برای آن راهکاری داشته باشیم. 17 دستگاه در این زمینه و مقابله با معضل آلودگی هوا نقش دارند ولی نشان دادهایم هیچکدام از ما 17 دستگاه نتوانستهایم موفق عمل کنیم و این موضوع غیرقابل انکار است. شهرداری با طرح ناموفق ترافیکی، در مقابله با آلودگی هوا ناکام بوده و دستگاههای دیگر نیز مشکلاتی مشابه را مطرح کردهاند و به نظر بهتر است زمانی که نمیتوانیم به حرفی که میزنیم عمل کنیم، حداقل آن را بیان نکنیم. عضو شورای شهر تهران خاطرنشان کرد: زمانهایی باید تلاش کنیم در جهت مقابله با آلودگی هوا مسکنهایی را به جامعه تزریق کنیم. اینکه در دولت احمدینژاد به بهانه آلودگی هوا شهر را چندین روز مداوم تعطیل میکردند اقدامی افراطی بود ولی در دولت روحانی در این زمینه تفریط میشود. روز گذشته مطرح شد همه مراکز آموزشی و دانشگاهها تعطیل است ولی بعدا هر یک از دانشگاههای آزاد و وزارت علوم اعلام کردند که دانشگاهها دایرند و این موضوع سبب شد تردد خودروها در طول روز افزایش یابد و شاخص آلودگی مدام بیشتر شود و به مرز ناسالم برای همه گروهها برسد.
وی با بیان اینکه اگر یک هفته هم به دلیل آلودگی تعطیلی اعلام شود مشکلی رخ نمیدهد، گفت: اگر از قبل تعطیلیها را اعلام کنند خانوادهها میتوانند از شهر خارج شوند و شاید مقداری هوای پایتخت بهبود یابد.
* ادامه آلودگی هوا
سازمان هواشناسی با صدور اخطاریهای از کاهش کیفیت هوا در حد ناسالم برای همه گروهها تا چهارشنبه 4 دی در شهرهای صنعتی خبر داد. به گزارش فارس، با تداوم پایداری جوی روز سهشنبه افزایش غلظت آلایندهها در شهرهای صنعتی و پرجمعیت پیشبینی میشود و این وضعیت تا چهارشنبه (۴ دیماه) ادامه مییابد که در پی آن کیفیت هوا تا حد ناسالم برای همه گروههای سنی کاهش مییابد. در این شرایط خودداری از تردد غیرضروری در سطح شهر بویژه برای کودکان، افراد مسن و بیماران تنفسی و قلبی، اتخاذ تمهیدات لازم برای کاهش تردد شهری و مدیریت نوع سوخت واحدهای صنعتی در سطح و حومه کلانشهرها پیشبینی میشود.
* حقشناس: در آلودگی هوا همه مقصرند غیر از شهرداری و دولت!
رئیس بنیاد فرهنگی و اجتماعی شورای شهر تهران در اظهار نظری عجیب عنوان کرد شهرداری تهران و دولت نقشی در رابطه با آلودگی هوا ندارند! محمدجود حقشناس در نطق پیش از دستور یکصدوهشتادوچهارمین جلسه شورای شهر تهران اظهار کرد: روی کاغذی که قانون نام دارد، حدود 14 وزارتخانه، سازمان و نهاد در قبال آلودگی هوا مسؤولند و مدیریت شهری به تنهایی قدرت و اختیار لازم را برای اعمال مدیریت کنترل آلودگی هوا ندارد. واقعیت این است که حتی دولت نیز چندان در آلودگی هوای امروز مقصر نیست، چون قدرت و اختیار لازم را ندارد اما این واقعیت را نمیتوان کتمان کرد که طی سالها در پرداخت سهم پایتختنشینی خود کوتاهی کرده است. وی اضافه کرد: دولت باید بپذیرد که نباید هزینههای پایتخت کشور، با تمرکز صدها وزارتخانه، سازمان، سفارت و کنسولگری و تاسیسات و میلیونها تردد کارمندان بدون کوچکترین مشارکت دولت از جیب شهروندان تهرانی پرداخت شود و دولت باید سهم خود را برای هزینههایی که بر دوش میلیونها شهروند تهرانی تحمیل میکند، بپردازد که تاکنون نپرداخته است. حقشناس افزود: تامین بخش اصلی بودجه لازم برای توسعه خطوط مترو و نوسازی اتوبوسهای فرسوده برعهده دولت است که در شرایط فعلی اقتصادی حتی به قیمت به خطر افتادن سلامتی مردم در اولویت قرار نگرفته و پرداخت نشده است.
* نقش دولت و محیطزیست در کاهش آلودگی هوا بیشتر از شهرداری است
رئیس شورای اسلامی شهر تهران به صراحت اعلام کرده نقش دولت از شهرداری در موضوع آلودگی هوا بیشتر است. محسن هاشمی دیروز گفت: نقش دولت و محیطزیست در کاهش آلودگی هوا بیشتر از شهرداری است. به گزارش فارس، رئیس شورای اسلامی شهر تهران در جلسه دیروز صحن علنی شورا گفت: منابع آلودگی با منابع ذرات معلق با هم فرق دارند. خودروهای سواری ۳۷ درصد آلایندگی را ایجاد میکنند اما آن چیزی که امروز در جریان است، بحث ذرات معلق که سهم خودروهای شخصی از تولید ذرات معلق کمتر از ۴ درصد و سهم کامیونها و اتوبوسها و سرویس ادارات هم بیش از ۱۷ درصد است. این در حالی است که سهم پالایشگاهها و صنایع دور و بر تهران بیش از ۳۰ درصد است و باید برای این موضوع یک برنامه کاربردی داشته باشیم. وی ادامه داد: باید نوسازی موتوسیکلتها و بهبود خروجی نیروگاهها و صنایع و پالایشگاهها را مورد توجه قرار دهیم. با این وجود وظیفه دولت و محیطزیست در این مسیر بیشتر از شهرداری تهران است و همه دستگاهها باید سهم خودشان را در این حوزه بپذیرند.
* مدارس را بیجهت تعطیل میکنند
با وجود اینکه خیلیها اعتقاد دارند با توجه به آلودگی شدید تهران باید ادارات هم تعطیل میشد اما مسؤولان شهرداری اعتقاد دارند اصلا نباید مدارس هم تعطیل میشد! سرپرست معاونت حملونقل و ترافیک شهرداری تهران در اظهاراتی عجیب و غریب گفت: 8 روز مدارس به علت آلودگی هوا تعطیل شد، در حالی که موارد شاخص بالای 150 فقط 3 روز بوده است. یوسف حجت در ارتباط با آلودگی هوا در پایتخت اظهار داشت: در تمام طول سال 98 تاکنون تنها تهران 4 روز هوای ناسالم برای همه افراد داشتهایم که یک روز آن مربوط به تابستان بوده و به علت افزایش غلظت ازن به وقوع پیوسته است. وی افزود: 8 روز مدارس تعطیل شده، در حالی که موارد شاخص بالای 150 فقط 3 روز بوده که یک روز آن جمعه و 2 روز دیگر دوشنبه و سهشنبه بود که البته سهشنبه هفته قبل صبح باد آمد و کیفیت هوا بهبود یافت. بر اساس مقررات قدیم در سال 74 زمانی که شاخص کیفیت بیش از 250 میشد، مدارس تعطیل میشد که در سال 77 اعلام کردند شاخص باید 200 به بالا باشد تا مدارس تعطیل شود ولی امسال این آمارها بسیار پایین بود اما مدارس را تعطیل کردند. حجت بیان داشت: برای بررسی وضعیت آلودگی هوای پایتخت باید آمارها را سنجید، نه اینکه احساسی حرف زد. اینکه بگویند شهر را باید تخلیه کنیم، موافق آن نیستم. بحث تخلیه شهر منطقی نیست ولی توزیع جمعیت به شهرهای دیگر میتواند مؤثر واقع شود. وی درباره ذرات معلق کمتر از 5/2 میکرون گفت: از سال 90 این اندازهگیری شروع شد که روزهای ناسالم برای گروههای حساس از 218 به میانگین 50 تا 60 در سال جاری رسیده و روندی کاملا کاهشی داشته است.
***
[مدارس تهران تا پایان هفته تعطیل شد]
معاون عمرانی استانداری تهران از تعطیلی مدارس استان تهران در تمام مقاطع تحصیلی جز شهرستانهای فیروزکوه و دماوند تا پایان هفته جاری خبر داد. به گزارش تسنیم محمد تقیزاده با اشاره به شرایط پایدار جوی و تشدید آلودگی هوای تهران گفت: کمیته اضطرار آلودگی هوا برای روزهای آتی تصمیماتی گرفته است. وی تصریح کرد: بر همین اساس تمام مهدهای کودک، پیشدبستانیها و مدارس در تمام مقاطع تحصیلی در استان تهران جز شهرستانهای فیروزکوه و دماوند از روز دوشنبه(امروز) تا پایان هفته تعطیل خواهند بود. به گفته وی، دانشگاهها و مراکز علمی استان تهران در روزهای آینده دایر خواهند بود. معاون عمرانی استانداری تهران همچنین بر توقف فعالیت معادن شن و ماسه تا اطلاع ثانوی تاکید کرد. همچنین طرح زوج و فرد از در منازل آغاز میشود و پلیس راهور نیز با خودروهای دودزا برخورد میکند. کامیونها نیز حق تردد در شهر را ندارند.
* دانشگاهها و مدارس استان البرز دوشنبه تعطیل است
معاون عمرانی استانداری البرز گفت: مراکز آموزشی و مدارس استان جز طالقان و بخش آسارا در تمام مقاطع دوشنبه (امروز) تعطیل است. علی درویشپور اظهار کرد: به علت تداوم آلودگی هوا تمام کلاسهای آموزشی دانشگاهها، مهدهای کودک، مراکز پیشدبستانی و همه مدارس البرز جز بخش آسارا و شهرستان طالقان روز دوشنبه دوم دیماه تعطیل است. همچنین سخنگوی اداره کل آموزشوپرورش آذربایجانغربی نیز گفت: مدارس شهرستان ارومیه روز دوشنبه به علت آلودگی هوا تعطیل است. مهدی محمدپور تصریح کرد: آلودگی هوا سبب شده که دوشنبه (امروز) تمام مدارس نواحی یک و ۲، انزل، نازلو، صومای برادوست، سیلوانا و آموزشگاههای علمی آزاد و زبانهای خارجی دارای مجوز از آموزشوپرورش در 2 نوبت صبح و بعد از ظهر تعطیل شود.
ارسال به دوستان
گزارش «وطن امروز» درباره درآمدهای مالیاتی دولت در لایحه بودجه 99
ثروتمندان آخ هم نمیگویند!
وحید عزیزی*: درآمدهای مالیاتی در نظر گرفته شده در لایحه بودجه سال آینده با 22 هزار میلیارد تومان افزایش نسبت به قانون بودجه سال گذشته، رشدی 13 درصدی داشته است (به یاد داشته باشید عدد مصوب در قانون بودجه سال 1398 به فاصله چند ماه توسط شورای هماهنگی اقتصادی سران قوا، بیش از 20 هزار میلیارد تومان کاهش پیدا کرده بود) اما این افزایش به خودی خود حاوی نکته مثبت یا منفی نیست.
با وجودی که مدتهاست افزایش سهم مالیات از منابع عمومی دولت، مطالبه اغلب کارشناسان دلسوز بوده و هست، جزئیات نحوه این افزایش، اهمیت بسیار بیشتری نسبت به نفس تغییر دارد.
با مراجعه به ردیفهای ذیل درآمدهای مالیاتی در جداول پیوست لایحه بودجه، به چند نکته مهم پیرامون این مساله پی میبریم؛ اولا هیچ تلاشی به منظور ایجاد پایههای مالیاتی جدید یا اقدامی در جهت ساماندهی معافیتها به چشم نمیخورد. ثانیا دولت در نظر دارد افزایش درآمدهای مالیاتی را عمدتا از محل افزایش مالیات بر ارزش افزوده، مالیات بر درآمد شرکتهای خصوصی، مالیات بر مشاغل و مالیات بر حقوق کارمندان بخش خصوصی تامین کند.
برخی سوالات جدی پیرامون ردیفهای اشاره شده وجود دارد:
1- ابتدا ذکر این نکته ضروری است که درآمد مالیات بر ارزش افزوده در ردیفهای بودجه، به صورت 5+1 درصد ذکر میشود. یعنی به جای ذکر یک جای درآمد حاصل از این پایه مالیاتی (با نرخ 9 درصد) در جدول بودجه، درآمد
5 درصد آن تحت عنوان «مالیات بر ارزش افزوده» و درآمد یک درصد آن تحت عنوان «درآمد حاصل از یک درصد نرخ مالیات بر ارزش افزوده موضوع ماده 37...» در 2 ردیف مجزای بودجه ذکر میشود و درآمد 3 درصد از مالیات بر ارزش افزوده که به شهرداریها تعلق میگیرد، به هیچ عنوان در ردیفهای لایحه بودجه مورد اشاره قرار نمیگیرد. به عبارت دیگر، برای تشخیص دقیق درآمد حاصل از مالیات بر ارزش افزوده، باید درآمد صریح ذکر شده در بودجه را ضرب در عدد 8/1 کنیم.
حال با در نظر گرفتن این نکته میدانیم که عدد 66 هزار میلیارد تومانی مالیات بر ارزش افزوده در بودجه را در واقع باید 119 هزار میلیارد تومان در نظر گرفت. این عدد نسبت به سال گذشته، افزایش بیش از 35 درصدی نشان میدهد! نکته دیگری که باید لحاظ کرد ظرفیت درآمدی مالیات بر ارزش افزوده در هر کشور است که در بهترین حالت، با وجود همه زیرساختهای اطلاعاتی و نیز عدم وجود معافیت مالیاتی، از ضرب کردن نرخ مالیات در عدد تولید ناخالص داخلی به دست میآید که برای کشور ما این عدد در خوشبینانهترین حالت 130 هزار میلیارد تومان است.
سوال جدی از مدیران محترم سازمان امور مالیاتی این است که اولا در شرایط اقتصادی فعلی چطور چنین افزایش درآمدی را پیشبینی کردهاند؟ چطور با وضعیت فعلی زیرساختهای اطلاعاتی و معافیتهایی که همیشه فریادشان به خاطر وجود آنها به آسمان بلند است، توانستهاند درآمد حاصل از این مالیات را به حالت ایدهآل و حداکثری خود نزدیک کنند؟ آیا روی تورم قیمتی کالاها تکیه کردهاند؟ آیا روش اخذ جدیدی یافتهاند؟ آیا روی حکمی در بودجه که اختیار قطعی کردن اظهارنامه سالیان گذشته را بدون ممیزی به سازمان داده، حساب باز کردهاند؟ و... .
نگرانی جدی وجود دارد که مانند سال جاری به اسم مبارزه با فرار مالیاتی، اظهارنامههای مربوط به چندسال گذشته تولیدکنندگان رد شده و به وسیله جریمه سنگین آنان، این اعداد تحصیل شود. امید به افزایش درآمد از این محل در حالی که به اذعان دولت، مصرف کالاهای وارداتی کاهش پیدا خواهد کرد (کاهش
38 درصدی رقم مالیات بر واردات در بودجه) و عمده مصرف جامعه به خرید کالاهای اساسی محدود شده که آنها هم از مالیات بر ارزش افزوده معاف هستند، جای شگفتی بسیاری دارد.
2- با توجه به اینکه نرخها و سطوح معافیت مالیات بر حقوق، تغییر چندانی نکرده، افزایش 2 هزار میلیارد تومانی مالیات بر حقوق کارکنان بخش خصوصی چطور محقق خواهد شد؟ اگر این عدد ناشی از افزایش حقوق غیرعادی کارکنان بخش خصوصی باشد یا ناشی از افزایش شفافیت و از محل حقوقهایی است که تاکنون مالیات پرداخت نمیکردند، قابل توجیه است، در غیر این صورت باید این عدد را به عنوان یکی از مصادیق عدم تحقق درآمدها قلمداد کرد.
3- ارقام مربوط به مالیات بر درآمد شرکتهای خصوصی و مشاغل به ترتیب با افزایش 25 و 50 درصدی روبهرو شده که در مجموع چیزی حدود 11 هزار میلیارد تومان بیش از 35 هزار میلیارد تومان مصوب در قانون بودجه امسال نصیب دولت خواهد کرد. درباره این رقم هم سوالات مشابهی وجود دارد. آیا تضمینی وجود دارد که رقم افزایش یافته از محل ایجاد شفافیت بیشتر و درآمد برخی اعضای صنفهای پردرآمد مانند پزشکان، وکلا، طلافروشان و آهنفروشان باشد یا قرار است این فشار به همه مشاغل وارد شود؟ آیا دولت زیرساخت جدید اطلاعاتی برای تشخیص دقیقتر مالیات بر درآمد شرکتها ایجاد کرده است؟
پاسخ این سوالات و سوالات مشابهی که مطرح است، میتواند نحوه دقیق مواجهه کارشناسان با این اعداد را روشن کند اما با بررسی اولیه میتوان گفت این نحوه افزایش درآمد در بودجه، بدون در نظر گرفتن هزینههایش، همانقدر بیمبنا، کمفایده و در عین حال پرهزینه است که اقدامی مثل افزایش قیمت بنزین به بهانه کسری بودجه بود.
به طور خلاصه میتوان گفت دولت باز هم از منابع هنگفت مالیاتی دهک بالای جامعه که عمدتا از طریق فعالیتهای غیرمولد اقتصادی به دست آمده، چشمپوشی کرده است؛ در حالی که میتوانست از طریق اقداماتی مانند کاهش معافیتهای مالیاتی بیثمر، مشابه معافیت مناطق آزاد یا مالیات از هنرمندان و ایجاد پایههای مالیاتی جدید مانند مالیات بر عایدی سرمایه، مالیات بر مجموع درآمد، مالیات بر سود سپردهها و تراکنشهای بانکی و... درآمد کسب کند اما متاسفانه رو به افزایش فشار مالیاتی بر آحاد جامعه و تولیدکنندگان آورده است. ظاهرا قرار نیست ثروتمندان و سوداگران در دوره فشارهای اقتصادی نیز آخ مختصری بگویند. باید توجه داشت که در سالهای اخیر به طور مکرر الزامات و راهکارهای اخذ مالیات از ثروتمندان هم مطرح و هم برنامهریزی شده است اما عزمی در اینباره وجود ندارد.
کارشناس اقتصادی*
***
[معافیتهای مالیاتی ثروتمندان]
در سالهای اخیر همواره صحبت از راههای جایگزین فروش نفت در تامین اعتبارات بودجه کشور بوده است. تقویت پایههای مالیاتی یکی از اصلیترین روشهای مناسب و کمهزینه برای جایگزینی درآمدهای نفتی در بودجه است اما سوال اصلی اینجاست: چه کسانی و به چه میزانی باید مالیات پرداخت کنند؟ با توجه به توزیع ناعادلانه ثروت در کشورمان و در نظر گرفتن پایداری ضریب جینی بالای 40 درصدی در 2 سال اخیر و رکود تورمی که در دهه گذشته همدم اقتصاد شده، میتوان گفت پایههای مالیاتی نباید هیچگونه فشاری بر قشر متوسط و ایضا آسیبپذیر وارد کند. دولت بدون در نظر گرفتن این موضوعات هیچگاه به سمت اخذ مالیاتهای ویژهای که ثروتمندان را درگیر خود میکند، نرفته است.
باید توجه داشت در اغلب کشورهای پیشرفته، این ثروتمندان هستند که بار مالیاتی را به دوش میکشند، برای مثال در ایالات متحده آمریکا بیش از 70 درصد درآمدهای مالیاتی از 2 دهک اول تامین میشود. از جمله پایههای مالیاتی مهمی که امسال هم در بودجه مغفول مانده، میتوان به موضوع دریافت مالیات از سلبریتیها و وکلا، مالیات بر عایدی سرمایه، مالیات بر زمین، مالیات بر تراکنشهای سنگین، مالیات بر ثروت و مالیات بر خودروها و خانههای لوکس اشاره کرد.
ارسال به دوستان
گفتوگوی« وطنامروز» با مبینا علی نسب پدیده این روزهای شطرنج ایران و جهان
میخواهم قهرمان جهان شوم
مبینا علینسب، شطرنجباز جوان کشورمان که نام او را بهواسطه صید عناوین گوناگون و همچنین منش پهلوانانهاش در همدردی با مردم مظلوم فلسطین شنیدهایم، حالا به عنوان پدیده شطرنج جهان شناخته میشود. او تنها بانوی ایرانی است که توانسته تا مرحله سوم مسابقات شطرنج بانوان جهان پیش رود. علینسب که با وجود سن کم افتخارات متعددی کسب کرده، آرزوی استادبزرگی و قهرمانی جهان را در سر دارد. «وطن امروز» با مبینا علینسب گفتوگویی انجام داده. *** زهره فلاحزاده*: * از چه زمانی به رشته شطرنج علاقهمند شدی و چه اتفاقی افتاد که خواستی این رشته را به شکل حرفهای دنبال کنی؟
از ۹ سالگی به این رشته علاقهمند شدم. یادم است تابستان بود و میخواستم یک بازیای را به صورت تفریحی انجام دهم تا فقط سرگرم شوم به همین دلیل شطرنج را انتخاب کردم. اما بعد از یکی، دو سال کمکم به شطرنج علاقهمند شدم و به صورت حرفهای این رشته را دنبال کردم.
* شنیدهام گفته بودی با اصرار خانواده شطرنج را انتخاب کردی!
اصرار که نه! اما پدرم با عمویم خیلی شطرنج بازی میکرد و من این بازی را بلد بودم. پدرم به من گفت شطرنج را انتخاب کن، من هم قبول کردم و بعد هم علاقهمند شدم.
* چرا یک رشته پرهوادار مثل فوتبال، فوتسال یا والیبال را انتخاب نکردی؟
پدرم که شطرنج را پیشنهاد داد، حس کردم با روحیه و شخصیت من سازگارتر است به همین دلیل ادامهاش دادم.
* گفته بودی حتی زمانی نداشتی به مسافرت هم بروید؛ واقعاً بازی شطرنج میتواند اینقدر زمان بگیرد؟
بله! چون شطرنج را باید حداقل ۶ ساعت در روز کار کرد. حتی بچههایی داریم که بیش از ۱۱ ساعت هم کار میکنند. ما مدام در تمرین، اردو و مسابقات حضور داریم و برخلاف رشتههای دیگر مسابقات ما طولانی برگزار میشود. معمولاً در مسابقات معتبر در هر روز تا ۹ دور هم بازی انجام میشود و حدوداً 12-10 روز در مسابقات حضور داریم. به همین دلیل واقعاً زمانی نداشتهام که به هیچ مسافرتی با خانوادهام بروم.
* از این بابت گلهای نداشتی؟ ناراحت نبودی که چرا نباید تفریحی داشته باشی؟
شاید کوچکتر بودم ناراحت بودم ولی وقتی به اهدافم فکر میکردم، سعی میکردم تمام تمرکزم را روی شطرنج بگذارم.
* از تحصیلاتت بگو.
دیپلم رشته تجربی را دارم و به احتمال زیاد رشته تربیت بدنی را در دانشگاه بخوانم، البته هنوز قطعی نیست.
* از چند سالگی عضو تیم ملی شدی؟
از ۱۲ سالگی عضو تیم ملی شدم و ۲ سالی است عضو تیمملی بزرگسالان شطرنج هستم.
* از افتخاراتی که در این چند سال به دست آوردی بگو.
مقامهای متعدد آسیایی در نوجوانان را کسب کردهام، همچنین قهرمانی بزرگسالان کشور، نایبقهرمانی نوجوانان جهان، قهرمانی جوانان جهان و قهرمانی غرب آسیا که با این مقام توانستم به مسابقات قهرمانی بانوان جهان راه پیدا کنم و اولین ایرانیای باشم که توانسته تا مرحله سوم این مسابقات پیش رود.
* برای این همه افتخاری که کسب کردی، پاداشی هم گرفتهای؟
پاداش که دادهاند اما خیلی کم!
* در مسابقات قهرمانی بانوان جهان 2 شطرنجباز را که هم از نظر سنی و هم ریتینگ بالاتر از تو بودند، شکست دادی؛ از بازیهایت بگو.
اولین بارم بود که در این مسابقات شرکت میکردم. ریتینگ حریفان من بین 200 تا 250 تا بالاتر از من بود. دور اول با الیزابت پتز، استاد بینالمللی از آلمان بازی داشتم که حدود ۲ هفته پیش از بازی تمریناتم را شروع کردم تا بتوانم آماده این مسابقه شوم و توانستم او را شکست دهم. حریفم در دور دوم خانم مونیکو سوچکو، استاد بزرگ از روسیه بود. من تنها یک روز زمان تمرین داشتم و خدا را شکر توانستم این حریف را هم با پیروزی پشت سر بگذارم. مرحله سوم با ماریا موزیچوک بازی داشتم که او در سال ۲۰۱۶ قهرمان بانوان جهان شده بود. بازی اول در یک وضعیت کاملاً برنده نتوانستم او را شکست بدهم و متأسفانه در ادامه حذف شدم.
* بعد از بازیهای خوبی که انجام دادی، دربارهات چه میگفتند؟
خیلی از سایتهای خارجی من را به عنوان پدیده مسابقات انتخاب کردند و بسیار دربارهام نوشتند. حریفان من قطعاً باورشان نمیشد با ریتینگ خیلی پایینتر بتوانم آنها را شکست دهم.
* هزینه شرکت در این مسابقات با خودت بود؟
هزینه مسابقات آسیایی و جهانی که از طرف فدراسیون اعزام میشویم به عهده فدراسیون شطرنج است اما این مسابقات قهرمانی بانوان جهان تقریباً هر ملیپوشی شرکت میکند با هزینههای شخصی خودش است، چون فکر میکنم این موضوع مربوط به خودمان است.
* یعنی این مسابقه اخیرت که جهانی بوده، فدراسیون نباید کمک میکرد؟
تا الان که هزینه این مسابقات چه آقایان و چه بانوان به عهده خود شطرنجباز بوده است.
* شنیدهام پس از یک مقام قهرمانی فدراسیون استقبال خوبی از تو نداشته است. صحت دارد؟
بله! بعد از مسابقات قهرمانی جوانان جهان بود که نمیدانم چه بگویم. شاید بهخاطر اینکه ۴ صبح به فرودگاه رسیدیم، از سوی فدراسیون استقبالی نشد.
* برای مسابقه اخیرت چطور؟ از فدراسیون کسی آمد؟
بله! استقبال خوبی شد.
* هدفت چیست؟ دوست داری در شطرنج به کجا برسی؟
در حال حاضر به استاد بزرگی بانوان فکر میکنم و بالا بردن ریتینگم. هدف بعدیام هم این است که قهرمان بانوان جهان و جزو چند دختر برتر جهان شوم.
* شرایط لیگ شطرنج چطور است؟
چند سالی بود که لیگ ما به دلیل نداشتن اسپانسر و پرداخت نشدن قراردادها خیلی خوب دنبال نمیشد و افت کرده بود اما امسال خدا را شکر لیگ خیلی بهتر برگزار شد و تقریباً تمام بازیکنان خوب ایران شرکت کردند. تیمهایی مثل پرسپولیس، سایپا، ذوبآهن و... هم اضافه شده بودند. امیدوارم هر سال لیگ بهتر از سال قبل شود.
* خودت در چه تیمی بازی میکنی؟
من در تیم سایپا بازی کردم.
* درآمدت چطور است؟
نسبت به رشتههای دیگر خیلی کمتر است و مشکل بزرگ این است که قراردادی هم که بسته میشود، پرداخت نمیشود.
* این یعنی شطرنجبازان درآمدی از این رشته ندارند؟
درآمدش بد نیست اما در حدی نیست که بتوانم با آن به مسابقات بعدی بروم یا هزینه مربیام را بدهم.
* از لیگ ترکیه هم پیشنهاد داشتی؟
بله! از ترکیه پیشنهاد داشتم اما چون با مسابقات دیگرم همزمان شد، نتوانستم بروم.
* دوست داری لژیونر شوی؟
بله! دوست دارم.
* نزدیکترین مسابقه بعدیات چه زمانی است؟
۲ هفته دیگر مسابقات اوپن بانوان در شارجه است. احتمال دارد به این مسابقات بروم البته هنوز ۱۰۰ درصد نشده است.
* شده از اینکه مدام صفحه شطرنج روبهرویت باز باشد، خسته شوی؟
بعضی وقتها شده که یک مسابقه را خراب کردهام یا نتیجه دلخواهم را نگرفته باشم، خسته شوم اما همیشه سعی میکنم ضعفهایم را برطرف کنم و در مسابقات بعدی قویتر ظاهر شوم.
* یعنی از شطرنج زده نشدهای؟
خسته چرا ولی زده نه!
* حرف آخر؟
اول از خانوادهام تشکر میکنم که حمایتم کردند و همیشه پشت من بودند. از مربیانی که از پایه داشتم تا به الان هم تشکر میکنم. از خانم پریدر ممنونم که در هر دو بازیای که در مسابقات قهرمانی بانوان جهان توانستم پیروز شوم کنارم بودند و کمکم کردند. امیدوارم بیشتر به رشته شطرنج توجه شود.
خبرنگار ورزشی*
ارسال به دوستان
یک دادگاه در انگلیس به مأموران mi5 مجوز داد علیه مظنونان خود اقدامات خشونتآمیز از قبیل شکنجه آدمربایی و ترور انجام دهند
چکش وحشت درجزیره
ثمانه اکوان: در آمریکا معمولاً برای عادی نشان دادن یک موقعیت غیرقانونی و زمینهسازی برای تغییر دادن افکار عمومی، سرمایهگذاری بزرگی در پروژههای سینمایی و تلویزیونی میشود. بعد از حادثه 11 سپتامبر و به راه افتادن کاروان ماموران اطلاعاتی سیا و مرکز اطلاعات ملی این کشور در سراسر جهان برای شکار کردن به اصطلاح تروریستها، سریالها و فیلمهای زیادی ساخته میشد که شخصیت اصلی برای نجات دادن جان مردم کشورش به ظاهر «مجبور» میشد عدهای را شکنجه داده و به قتل برساند یا افراد دیگری را برباید. عادی شدن صحبت از گوانتانامو و ابوغریب با سریالهای «سرزمین مادری» و «24» اتفاق افتاد. بعد از مدتی نهتنها افکار عمومی آمریکا، بلکه در سراسر جهان نیز کسانی بودند که «جان باوئرها» را قهرمانهایی بدانند که حالا ممکن است در مسیر راه خود برای نجات هموطنانشان یا نجات جان رئیسجمهور آمریکا کمی(!) خشونت هم به خرج داده و تعدادی آدم را بیگناه یا گناهکار شکنجه کنند. با این حال در همین هنگام انگلیسیها همچنان مشغول ساخت ادامه فیلمهای «جیمز باند» بودند و او را نشان میدادند که یکتنه و جنتلمنوار سعی دارد بدون آسیب زدن به انسانهای بیگناه، مأموریت خود را انجام دهد.
واقعیت اما به نظر میرسد پیچیدهتر از اینها بوده است و ماموران MI5 یا ماموران سازمان امنیت داخلی انگلیس نیز مانند همتایان آمریکایی خود در طول دهه 90 میلادی در تمام نقاط انگلستان به راه افتاده و با انجام دادن انواع جرائم و جنایتها، مخالفان را از بین برده و با بهانههای مختلف از جمله مقابله با تروریسم دست به کشتار میزدند و البته این افراد از حمایت تمامقد حکومت انگلستان و سیستم قضایی این کشور نیز برخوردار بودهاند.
به گزارش «وطنامروز»، سیاست ملزوم دانستن ارتکاب جرم با فعالیتهای ضدتروریستی ماموران سازمان امنیت داخلی انگلستان، تا همین چند وقت پیش یعنی تا زمان نخستوزیری ترزا می محرمانه بوده است اما در دولت جانسون «دادگاه تحقیقات حکومتی» انگلستان که وظیفه رسیدگی به جرائم سازمانهای اطلاعاتی این کشور را برعهده دارد، ضمن اعلام رسمی این سیاست، آن را به قانون تبدیل کرده است. سیاستی که به ماموران خدمات امنیتی انگلیس اجازه میداد فعالیتهای جدی جنایی از جمله رفتارهای خشونتآمیز، شکنجه، ترور و آدمربایی را انجام دهند، از روز جمعه دیگر به یک قانون رسمی تبدیل شده است.
4 گروه حقوق بشری در انگلستان بیان کردهاند این رأی که توسط دادگاهی با اکثریت ضعیف به تصویب رسیده است، مخالف قوانین انگلیس، کنوانسیون اروپایی حقوق بشر و منشور حقوق بشر سازمان ملل متحد است و به ماموران آژانس جاسوسی داخلی انگلستان یا کسانی که به صورت مستقیم و غیرمستقیم با این آژانس همکاری میکنند، اجازه میدهد جرائمی مانند قتل یا شکنجه را مرتکب شوند.
نکته جالب در این ماجرا این است که دولت جدید انگلستان بیان کرده است برای ماموران MI5 غیرممکن است که بدون درگیر شدن در این نوع جرائم دست به جمعآوری اطلاعات زده و از حملات تروریستی در انگلستان جلوگیری کنند. دادگاه تحقیقات حکومتی که کار رسیدگی به شکایات از سرویسهای اطلاعاتی را برعهده دارد، از این دیدگاه حمایت کرده و به حملات اخیر تروریستی که توسط شبهنظامیان در لندن انجام شده، اشاره کرده است. با این حال 2 نفر از 5 عضو این دادگاه با این تصمیم مخالف هستند.
این دادگاه در حکم خود بیان کرده است: «این مورد یکی از عمیقترین موضوعاتی را ایجاد کرده است که یک جامعه دموکراتیک که بر اساس حکم قانون اداره میشود، میتواند با آن روبهرو شود. وقایع سالهای اخیر به عنوان مثال وقایع تروریستی سال 2017 در منچستر و لندن بهوضوح بر نیاز جمعآوری اطلاعات به هر قیمت ممکن برای حفاظت از جان عموم مردم در برابر تهدیدهای جدی تروریستی تاکید میکند». مسأله جالب توجه دیگر درباره قانونی که به ماموران اطلاعاتی انگلیس اجازه میدهد درگیر در ربایش آدم و کشتار یا شکنجه انسانها شوند، این است که سازمانهای مختلفی از جمله سازمان خیریه انگلیسی
«Privacy International» (از جمله سازمانهایی که درباره حق دسترسی به اطلاعات آزاد و حریم خصوصی در سراسر جهان فعالیت میکند)، سازمان Reprieve (که نقض حقوق بشر در جوامع مختلف را گزارش میکند و درباره زندان گوانتانامو یا صفهای اعدام در آمریکا گزارشهای مفصلی را منتشر کرده است)، کمیته امور قضایی (سازمانی حقوق بشری که موارد نقض حقوق بشر در ایرلند شمالی را گزارش میکند) و در نهایت سازمان «Pat Finucane Centre» که سازمانی لابیگر و حامی حقوق بشر در ایرلند شمالی است، پیش از این در گزارشهایی از سیاست مخفیانه سازمان امنیت داخلی انگلستان که از دهه 1990 میلادی اجرایی میشد و ماموران این سازمان را به اعمال جنایت تشویق میکرد، پرده برداشته بودند. با این حال این گزارشها زمانی واقعا در رسانهها مطرح شده و به آنها توجه شد که ترزا می، نخستوزیر سابق انگلیس سال 2018 در گزارشی پی برد که این سیاستها واقعا وجود خارجی دارند. در گزارشهای این سازمانها به گزارشی از سال 2012 میلادی اشاره شده که درباره قتل یک وکیل ایرلندی در خانهاش در بلفاست در سال 1989 است که توسط شبهنظامیان طرفدار انگلستان و با تبانی با نیروهای نظامی و امنیتی انگلستان انجام شده بود. در این گزارش بیان شده بود بعد از تحقیقات مفصل و گسترده مشخص شد «پت فینوچان» بدون همکاری نیروهای امنیتی انگلستان و بازیگران حکومتی نمیتوانست به قتل برسد.
این سیاست به قدری محرمانه بود که حتی ناظر قضایی بر این سیاست که سال 2012 معرفی شد، ابتدا به این موضوع اذعان نکرد. مارک والر، قاضی بازنشسته انگلیسی که برای نظارت بر این سیاست انتخاب شده بود از دیوید کامرون، نخستوزیر وقت انگلیس دستور دریافت کرده بود درباره قانونی بودن آن نظری ندهد.
والر به عنوان کمیسر سرویسهای اطلاعاتی انگلیس مسؤول بود به صورت مستقل بر فعالیت MI5، سرویس امنیت خارجی (MI6) و ستاد ارتباطات دولت بریتانیا (GCHQ) نظارت قضایی داشته باشد. کامرون در نامهای به والر در 27 نوامبر سال 2012 توضیح میدهد به دلیل حفاظت از منافع ملی، عوامل MI5 به جاسوسها اجازه دادهاند جرائمی را مرتکب شوند که انجام آن برای به دست آوردن یا دسترسی به اطلاعات لازم و مناسب است. با این حال در شرایطی که تلاش گروههای حقوق بشری پس از چندین دهه جواب نداد و این سیاست به صورت رسمی از طرف دولت انگلستان پذیرفته نشد، انجام شدن عملیاتهای تروریستی توسط تروریستهای داعش و برگزاری دادگاه تحقیقات حکومتی در چندین مورد، سرانجام دولت این کشور را به این نتیجه رساند که به صورت رسمی این سیاست را اعلام کرده و آن را به صورت قانون دربیاورد؛ سیاستی که حالا جک باوئرها، جیمز باندها و نیروهای سرخود و قاتل را به خیابانهای شهرهای مختلف انگلستان روانه میکند تا به بهانه مبارزه با تروریستها دست به اعمال مجرمانهای مانند قتل، آدمربایی، شکنجه و سایر اعمال جنایی بزنند.
***
همزمان با تلاش دولت جدید بوریس جانسون برای اصلاح برخی قوانین جاسوسی در انگلیس، یک دادگاه انگلیسی رای داد سرویس اطلاعات داخلی انگلیس موسوم به MI5 مجوز استفاده از ابزارهایی مانند آدمربایی، شکنجه و قتل را دارد. به گزارش «وطن امروز» به نقل از بلومبرگ، بر اساس رای صادره ماموران MI5 مجوز حضور در گروههای تبهکاری را برای پیشبرد اهداف خود دارند. اگرچه در برخی موارد ممکن است مصونیت قانونی نداشته باشند. قاضی صادرکننده این رای «رابیندر سینگ» نام دارد که درباره حکمش گفته این رای میتواند یکی از پرچالشترین موضوعات در یک جامعه دموکراتیک باشد. این رای در حالی صادر شده که جانسون به دنبال بهروزرسانی قوانین جاسوسی انگلیس و منطبق کردن آن با آمریکا در برخورد با جاسوسان است. به ادعای بلومبرگ این رای به طور خاص شامل هکرها و خرابکارانی میشود که توسط روسیه، ایران و کرهشمالی حمایت میشوند. هدف از این رای بنابر آنچه اعلام شده، توجیه تصمیمات اتخاذ شده توسط MI5 در صورت بررسی یا ورود پلیس یا مقامات دادستانی به برخی پروندههاست. برخی گروههای حقوق بشری انگلیس از دادگاه مذکور خواسته بودند حکم به محدودیت رفتارهای غیرقانونی MI5 دهد که توسط این دادگاه رد شد. مدیر یکی از این گروههای حقوق بشری گفته است این تصمیم دادگاه کاملا نشان میدهد سیاستهای مخفی دولت انگلیس چقدر مشکوک است. در همین حال سخنگوی وزارت کشور انگلیس در بیانیهای اعلام کرد: استفاده از عوامل مخفی یک ابزار اساسی برای MI5 است، زیرا وظیفه خود را برای حفظ امنیت کشور انجام میدهد.
ارسال به دوستان
پرونده برگزیت همچنان مفتوح میماند
جانسون در تله انگلیسی!
محمدحسین مهدویزادگان: «خلق بحرانهای مزمن» در کشورهای مختلف، یکی از معروفترین شگردهای مقامات انگلیسی در مواجهه با ساختارها و جوامعی است که با سیاستها و خطوط کلان ترسیمشده سیاسی- اجتماعی از سوی لندن و غرب همراهی نمیکنند! از «وینستون چرچیل» تا «مارگارت تاچر» و نسلهای بعدی سیاستمداران 2 حزب کارگر و محافظهکار- که قدرت میان این 2 دست به دست میشود- معتقدند «خلق بحران» در جوامع هدف باید دارای 3 خصلت مبنایی و تعیینکننده باشد:
نخست اینکه دامنه بحران به اندازهای وسیع و دامنهدار باشد که جامعه و کشور هدف را برای سالیان دراز درگیر خود کند. دوم تغییر دولتها و سیاستمداران نتواند مانع امحای کامل بحران و از بین رفتن آن شود. سوم اینکه همه لایههای اجتماعی به صورت همزمان به نوعی درگیر بحران شوند.
اکنون در آخرین روزهای سال 2019، بدون شک مقامات انگلیسی هرگز تصور نمیکردند کلیدواژهای به نام «برگزیت»، حکم یک «ابربحران» را در مناسبات اقتصادی، سیاسی و اجتماعی این کشور پیدا کند. سال 2013 میلادی، «دیوید کامرون» نخستوزیر اسبق انگلیس از حزب محافظهکار تصور میکرد میتواند ضمن برگزاری همهپرسی خروج از اتحادیه اروپایی و رای منفی شهروندان به این همهپرسی، پایههای قدرت انگلیس در اتحادیه اروپایی را تحکیم کند. با این حال بین سالهای 2013 تا 2016 و با رشد انگارهها و مولفههای ملیگرایانه در جامعه انگلیس از یکسو و اثبات ناکارآمدی اقتصادی اتحادیه اروپایی از سوی دیگر، آرای رفراندوم سال 2016 به سمت دیگری هدایت شد! در همهپرسی 23 ژوئن آن سال، 9/51 درصد مردم بریتانیا به خروج از اتحادیه اروپایی و 1/48 درصد آنها به ماندن در این اتحادیه رأی دادند.
از آن زمان تاکنون، «برگزیت» به کلیدواژهای مرموز و آزاردهنده برای سیاستمداران هر 2 حزب کارگر و محافظهکار تبدیل شده است. این بحران به طور طبیعی همه احزاب و گروههای انگلیسی از جمله لیبرال- دموکرات، ملیگرایان افراطی، ملیگرایان اسکاتلند و... را نیز درگیر خود کرده است. بحران برگزیت، درست مانند بحرانهایی که سیاستمداران انگلیسی در دیگر کشورهای دنیا ایجاد میکنند، دارای خصلت «عمیق بودن» و «زمانبر بودن» است؛ ضمن آنکه تغییر دولتها در انگلیس نیز نمیتواند از شدت تاثیرگذاری آن بر جامعه بکاهد. فراتر از آن، حتی بخشی از جامعه که اساسا قرابتی با سیاستمداران و احزاب سیاسی انگلیس ندارد، سالیان دراز با این مقوله سر و کار داشته و دست و پنجه نرم خواهد کرد.
طی روزهای اخیر، متعاقب پیروزی حزب محافظهکار در انتخابات سراسری انگلیس، برخی رسانههای غربی مدعی شدهاند با حضور قدرتمند محافظهکاران در مجلس عوام و فراتر از آن، حضور «بوریس جانسون»[شبهترامپ] در خانه شماره 10 داونینگ استریت، «بحران برگزیت» از فضای سیاسی- اجتماعی انگلیس اندکاندک رخت بسته و جای خود را به نوعی ثبات داخلی خواهد داد! اگرچه این تصور برای انگلیسیها شیرین است اما سنخیتی با واقعیات موجود در این کشور ندارد! اخیرا طرح مدنظر نخستوزیر انگلیس با ۳۵۸ رأی موافق و ۲۳۴ رأی مخالف به تصویب رسید. بدین ترتیب انگلیس روز 31 ژانویه/ 11 بهمن، رسما از اتحادیه اروپایی جدا میشود. مطابق طرح جانسون، انگلیس پس از خروج از اتحادیه اروپایی وارد «دورانگذار» خواهد شد، به این معنا که طرفین (بروکسل و لندن) 11 ماه فرصت خواهند داشت تا به یک «توافق جامع» درباره ابعاد و جزئیات برگزیت دست پیدا کنند. اگر این توافق جامع رخ ندهد (که امکان آن نیز وجود دارد)، انگلیس در نهایت در قالب «برگزیت سخت» از اروپای واحد خارج خواهد شد. تحقق برگزیت سخت به معنای خودکشی سیاسی جانسون خواهد بود، زیرا بسیاری از کسانی که در انتخابات اخیر به سود محافظهکاران رای دادهاند، خواستار «خروج همراه با توافق» از اتحادیه اروپایی هستند.
در صورت تحقق گزینه دیگر، یعنی خروج نرم و همراه با توافق انگلیس از اروپا نیز لندن از یکسو با فشارهای شدید ایالات متحده آمریکا و دولت ترامپ (مبنی بر عدم شکلگیری توافق لندن- بروکسل) و از سوی دیگر، با قواعد و قوانین محدودکننده گمرکی، تجاری و کاری اتحادیه اروپایی مواجه خواهد شد. به عبارت بهتر، هر گزینهای که جانسون در نهایت به آن تن دهد، موجب «گذار به وضعیت مطلوب» نخواهد شد. در بهترین حالت ممکن، انگلیسیها ناچارند میان «وضعیت بد» و «وضعیت بدتر» درباره نحوه ترسیم ارتباطات خود با اتحادیه اروپایی دست به انتخاب بزنند. برخلاف تصوراتی که محصول القائات رسانههای غربی و بویژه رسانههای وابسته به جریان محافظهکار در انگلیس است، خروج انگلیس از اتحادیه اروپایی (در تاریخ 31 ژانویه) به معنای ورود این کشور به «دوران ثبات» نیست. نهتنها بوریس جانسون، بلکه جانشینان وی نیز در آینده در این «تله» گرفتار خواهند شد.
ارسال به دوستان
ریاضیات در اقتصاد
محمد شهاب: در صفحه 683 «اقتصاد کلان پیشرفته» رومر این سوال مطرح میشود: چرا تورم همواره نتیجه رشد سریع عرضه پول است؟ در صفحه 684 یادآوری از بازار پول کینز و معادله برابری عرضه و تقاضای پول میشود؛ بعد گفته میشود: «مدل عرضه و تقاضای پول حقیقی دلالت بر آن دارد که تقاضای ماندههای حقیقی تابعی نزولی از نرخ بهره اسمی و تابع صعودی از درآمد حقیقی است. اگر عرضه پول را با M/P نشان دهیم آنگاه به معادلهای دست خواهیم یافت که منشاهای بالقوه بسیاری برای تورم را نشان میدهد. یعنی سطح قیمتها میتواند به دلیل افزایش عرضه پول، افزایش نرخ بهره، کاهش تولید و کاهش تقاضای پول افزایش یابد. با وجود این هنگامی که به بررسی تورم در دورههای طولانی میپردازیم، اقتصاددانان معمولا فقط بر یک عامل تاکید میکنند: رشد عرضه پول... دلیل این تاکید این است که عوامل دیگر مدل مانند کاهش تولید افزایش نرخ بهره و کاهش تقاضای پول نمیتوانند پایدار باشند». طبیعی است اینجا یک سوال مطرح میشود: چگونه از معادله بازار پول منتسب به کینز استفاده شده است ولی نتیجه خلاف آنچه کینز از سیاست پولی دنبال کرده است دنبال شده و میشود؟ بنابراین معلوم است که صرف یک معادله و برقراری یک رابطه ریاضی امکان نتیجهگیری را فراهم نمیکند. طرف راست معادله هر عامل دیگر مطرح شود و تقاضای پول تابع هر علت دیگر باشد، باز هم سطح قیمتها از ارتباط مستقیم خود با سطح نقدینگی در جامعه خبر میدهد بنابراین صرف رجوع به معادلات ریاضی به هیچ وجه درست نیست. به عنوان یک مثال دیگر میتوان به نتیجهگیریای که از نرخ ارز حقیقی در اقتصاد دنبال شده است، اشاره کرد: R=ePf/P . در این رابطه اگر R بزرگتر از یک باشد، گفته میشود اقتصاد از قدرت رقابتپذیری بالایی برخوردار است و امکان افزایش صادرات را خواهد داشت. نزدیک به 2 دهه است که نرخ ارز حقیقی در ایران بزرگتر از یک است ولی همواره با منطق کاهش قدرت رقابتپذیری آن هم بر اساس همین معادله فوق توصیه به افزایش نرخ ارز اسمی شده است و همچنان نیز این توصیه را دنبال میکنند. غرض آن است که یک معادله نمیتواند مبنای یک نظریه و توصیه سیاستگذاری باشد. همینطور که معادله بازار پول کینز نتیجهگیریای را که از خنثایی پول توسط کلاسیکهای جدید شده است بر کینز بار نکرده بود و همینطور که برای نظریه قدرت رقابتپذیری به جای تکیه بر نرخ ارز حقیقی باید تکیه بر سطح قیمت و میزان مفید بودن محصول و تکنولوژی داشت. صفحه 686 این کتاب، صریح به این مسأله اشاره میکند که آنچه از ارتباط تورم با تغییرات عرضه پول بیان کرده است چشم بسته بر اساس یک معادله نیست: «بنابراین رشد پول نقش خاصی در تعیین تورم دارد نه به این دلیل که پول بر قیمتها تاثیر مستقیمتری در مقایسه با سایر عوامل دارد بلکه بدین دلیل که از نظر تجربی رشد پول بیشتر از سایر تعیینکنندههای تورم تغییر میکند. نمودار متوسط تورم در مقابل متوسط رشد پول طی دوره 2006-1980 برای نمونهای از 97 کشور، یک رابطه روشن و قوی بین این دو متغیر را نشان میدهد».
تورم مسألهای است که از دهه 1980 دیگر موضوعیت خود برای کشورهای توسعه یافته را از دست داده است و اینکه برای تورم سالانه کمتر از 2 درصدی موضوعیتی بتوان پیدا کرد که دنبال ارتباطسازی آن با نرخ رشد عرضه پول بود، درست است که از لحاظ نموداری تصاویر و نمودارهای زیبا را فراهم میکند ولی منطقا نمودارها قابل اعتماد نخواهند بود.
واقعیت تورم متوسط سالانه کمتر از 2درصد عدم موضوعیت تورم در کشورهای توسعهیافته است. تورم متوسط کمتر از 2 درصد نمیتواند موضوعیتی به نام تورم را باقی بگذارد مگر آنکه اقتصاددانانی باشند که به دنبال مدلسازی بوده و باز آمار و ارقام ریاضی را ریاضیوار نگاه کرده و مدلسازی کنند.
ارسال به دوستان
|
|
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
|