|
صدای سخن عشق در فرهنگسرای ابنسینا
«صدای سخن عشق» عنوان نمایشگاه خوشنویسی گروهی از اساتید انجمن خوشنویسان چون رسول مرادی، مجید طالبی، مجتبی سبزه، علی انصاری، بیبیزهره رئیسالساداتی، محمدحسین رضایی و دیگر اساتید مطرح است که از 6 تا 11 دی ماه در نگارخانه ابوعلی سینا همراه با رونمایی از اثر جدید نستعلیق استاد «امیرخانی» برگزار میشود. به گزارش «وطن امروز»، در مراسم افتتاحیه این نمایشگاه که جمعه 6 دی ساعت 15 تا 16:30 با حضور بزرگان هنر خوشنویسی برگزار خواهد شد، علاوه بر استاد غلامحسین امیرخانی، دکتر «مستکین» معاون فرهنگی یونسکو و رئیس انجمن حافظ نیز سخنرانی میکند. همچنین در این مراسم «مرکب امیران» که جدیدترین مرکب سنتی ایرانی فرآوری شده توسط امیر سلطانپور است، معرفی میشود.
ارسال به دوستان
جان تازه تئاتر آوانگارد در قزوین
تعدد اجراهای خارج از آمفیتئاترها نشان میدهد گرایشهای مختلف تئاتر در استان قزوین در حال ظهور است. به گزارش «وطن امروز»، زرد کمرنگ، نمایشی است که در خانه تاریخی آرازی استان قزوین طراحی شده است و از ۵ دی ماه ۹۸ میزبان مخاطبان تئاتر قزوین خواهد بود. داستان این نمایش در یک خانه قدیمی میگذرد که درختی قدیمی روایتگر قصه ساکنان این خانه است.
ارسال به دوستان
«رادیکال سه» رنگ و بوی شهید چمران میگیرد
دهمین قسمت از برنامه دانشجویی «رادیکال سه» به بررسی خاطراتی از شهید مصطفی چمران در دوران دفاع مقدس اختصاص دارد. به گزارش «وطن امروز»، تازهترین قسمت از برنامه دانشجویی «رادیکال سه» سراغ بررسی شخصیت و دیدگاههای شهید مصطفی چمران در دوران جنگ تحمیلی رفته است تا عملکرد او را به عنوان یکی از مهمترین چهرههای تاریخ انقلاب اسلامی مورد نقد و بررسی قرار دهد. خانم کاظمزاده، عکاس جنگ و از همراهان شهید چمران در کنار امیرحسین نوروزی کارگردان مستند «خاطرات موتورسیکلت» که در ارتباط با گروهی از همرزمان شهید چمران است؛ 2 چهرهای هستند که در این قسمت حضور خواهند نشست. دهمین قسمت این برنامه، امشب ساعت ۲۰ از شبکه سوم سیما به روی آنتن میرود.
ارسال به دوستان
مجوز اکران شورش علیه سازندگی صادر نشد!
شورای پروانه نمایش مجوز اکران فیلم مستند شورش علیه سازندگی را که به بازخوانی سیاستهای دولت سازندگی در اوایل دهه 70 میپردازد صادر نکرد. به گزارش «وطن امروز»، این مستند که در ماههای اخیر با استقبال ویژه دانشگاهیان مواجه شده بود، با هدف اکران عمومی تقاضای مجوز از وزارت ارشاد داشت که در نهایت بعد از کشوقوسهای بسیار این مجوز صادر نشد. این مستند در 20 دانشگاه کشور اکران شده و هماکنون 60 دانشگاه درخواست اکران دادهاند. مخالفت شورای پروانه نمایش در حالی است که تاکنون منتقدان و تحلیلگران سیاسی و اجتماعی بسیاری هم از ساخت این اثر استقبال کردهاند. کارگردان این مستند تلاش کرده با روایتها و صحنههای دیده نشدهای از تاریخ معاصر ایران به بررسی علل و عوامل اجتماعی، سیاسی و اقتصادی این شورشها در زمان ریاستجمهوری آیتالله هاشمی رفسنجانی بپردازد. این مستند ۸۰ دقیقهای حاصل ۲ سال کار پژوهشی و تولیدی است که دوران ریاستجمهوری آیتالله هاشمی از سال ۶۸ تا ۷۶ شمسی را روایت میکند. مصطفی شوقی، کارگردان این اثر میگوید: «من سعی کردم اثری منصفانه و مستقل تهیه کنم و به گواه منتقدان و نزدیکان جناب هاشمی این اتفاق رقم خورده است. این یک مستند تاریخی بر مبنای واقعیت است و مشخص نیست چرا شورای پروانه نمایش با اکران عمومی آن مخالفت کرده است».
ارسال به دوستان
تلاش برای نمایش «اوج ۱۱۰» در جشنواره فیلم فجر
سازندگان فیلم «اوج ۱۱۰» به کارگردانی سیاوش سرمدی برای نمایش آن در جشنواره فیلم فجر تلاش میکنند. به گزارش «وطن امروز»، مهدی مطهر، مجری طرح و دستیار تهیهکننده فیلم سینمایی «اوج ۱۱۰» با اشاره به آخرین روند ساخت این فیلم، گفت: فیلمبرداری «اوج ۱۱۰» از ابتدای پاییز آغاز شد و هماکنون به نیمه رسیده است. گروه ساخت فیلم شبانهروز در تلاش است تا نسخهای از فیلم را برای نمایش در سیوهشتمین دوره جشنواره فیلم فجر آماده کند. این فیلم یکی از بزرگترین پروژههای سینمایی در حال ساخت است که سازمانهای مختلفی همچون ارتش جمهوری اسلامی و اوج در ساخت آن همکاری دارند. فیلم سینمایی «اوج ۱۱۰» به نویسندگی و کارگردانی سیاوش سرمدی و تهیهکنندگی جلیل شعبانی با نگاهی به بخشهایی از زندگی تیمسار ستاری و ساخت اولین جنگنده کاملا ایرانی در حال تولید است.
ارسال به دوستان
«عاشقی به سبک ونگوگ» نقد شد
روایت تاریخ انقلاب از نگاه سرشت انسانی
دومین نشست از سلسله نشستهای نقد و بررسی کتابهای برگزیده جوایز ادبی با عنوان «طعم کتاب» با محوریت کتاب «عاشقی به سبک ونگوگ» برگزیده بخش داستان بلند و رمان بزرگسال نخستین دوره جایزه ادبی شهید اندرزگو برگزار شد. به گزارش «وطن امروز»، این نشست با حضور محمدرضا شرفیخبوشان نویسنده کتاب، محمدقائم خانی کارشناس ادبیات داستانی و احمد توانایی کارشناس کتاب و دیگر علاقهمندان برگزار شد. خبوشان درباره چگونگی نوشتن این کتاب گفت: چیزی که در این کتاب برای من اهمیت داشته، روایت تاریخ انقلاب از نگاه سرشت انسانی است. در یک انقلاب تنها یک حکومت تغییر نمیکند، بلکه سرشت و خلقوخوی مردمان نیز دچار تحول میشود. «عاشقی به سبک ونگوگ» بهدنبال روایت دگرگونی یک انسان است که در جستوجوی خویشتن و مسیری که حرکت میکند، تحول خود را در مسیر انقلاب میداند. انقلاب تنها مسألهای بیرونی نیست و سیر تغییر و تحول درونی انسان است تا به انقلاب اسلامی برسد. در ادامه محمدقائم خانی، کارشناس ادبیات داستانی با اشاره به محتوای کتاب بیان کرد: در خلال نثرهای متداول امروز، نثر متفاوت این کتاب بسیار جذاب است. دلیل آن هم وابستگی به خطه خراسان است. این روایت، انتظارات ایرانیها را از نثر و زبان برآورده میکند. نثر در خدمت روایت داستان است و به ساخت کامل آن کمک میکند. نامگذاریها یکی از بهترین ویژگیهای نثر است. نحو در نثر به کمک شخصیتپردازی آمده است. درباره شخصیتهای قاطع، زبانی محکم و خلاصه، و درباره شخصیتهای سست، زبانی گسسته و بههمریخته بهکار برده شده است. ارسال به دوستان
فصل جدید «خانه ما» از جمعه شروع میشود
رقابت خانوادههای مشهدی
فصل هشتم مستند مسابقه «خانه ما» از جمعه ۶ دیماه از شبکه نسیم سیما روی آنتن میرود. به گزارش «وطن امروز»، «خانه ما» با گذشت ۷ فصل تاکنون خانوادههای مختلف ایرانی در شهرهای تهران، اصفهان، اهواز، رشت، تبریز و شیراز را به چالش کشیده است و زمینهساز نوعی رقابت در کنار معرفی راهکارهای اقتصادی در زندگی شده است. عوامل این مجموعه این بار به مشهدالرضا رفتهاند و قرار است بین 3 خانواده برای یک ماه زندگی با بودجه محدود و به سرانجام رساندن ماموریتهای مختلف رقابت برگزار شود. برای این فصل از «خانه ما» ۱۵۰۰ خانواده مشهدی ثبتنام کردند و عوامل روند گزینش و مصاحبه با این خانوادهها را پشت سر گذاشتند. یکی از 3 خانواده شرکتکننده، از افغانستانیهای مقیم مشهد هستند. یک تفاوت این فصل در زمان پخش آن است که هر هفته جمعه ساعت ۱۹ روی آنتن شبکه نسیم میرود و شنبهها ساعت یک بامداد، ۹ صبح و ۱۵ بازپخش میشود. عوامل «خانه ما» عبارتند از کارگردان: احسان عمادی و امین کفاشزاده، طراح و مشاور کارگردان: حسام اسلامی، تهیهکننده: حسین افشار، مدیر تولید و برنامهریز: محسن مرادی، گروه فیلمبرداری: محمد رحیمی، مسلم تهرانی، علیاکبر عطایی و حسن ناهی، صدابرداران: سهراب سمرقندی و علیرضا سمرقندی و کارگردان پشت صحنه: مصطفی آتشمرد. این برنامه محصول سازمان هنری رسانهای اوج و تهیه شده در استودیو نوبین است.
ارسال به دوستان
استاد محمد نوری:
هرگز خود را در اوج ندیدم
عباس اسماعیلگل: اول دیماه زادروز «محمد نوری» چهره ماندگار عرصه موسیقی ایران بود که نزدیک به یک دهه از درگذشتش میگذرد. به این مناسبت مراسم بزرگداشتی توسط برخی اهالی موسیقی برای او برگزار شد که در کنار گزارشی از این مراسم، مروری کوتاه بر آثار این هنرمند داشتهایم.
استاد محمد نوری که فارغ التحصیل از هنرستان تئاتر، زبان و ادبیات انگلیسی از دانشگاه تهران و مبانی تئاتر از دانشکده علوم اجتماعی بود، بیش از 300 قطعه آوازی اجرا کرد و با ترانههایی چون «نازنین مریم»، «شکوفه در شکوفه»، «چراغی در افق»، «در ماه ماندگار» و «وطن» در میان مخاطبان عام به شهره رسید و از سویی تنها خواننده ایرانی است که کار ترجمه و داستاننویسی را هم به طور حرفهای انجام میداد و به گفته خودش در نگین، سخن، تکاپو، آدینه، دنیای سخن و سپید و سیاه، ترجمه و حرفهایی داشته که مطرح کرده است.
زندهیاد محمد نوری آواز را نزد باغچهبان و تئوری موسیقی را نزد سیروس شهردار و فریدون فرزانه از اساتید هنرستان عالی موسیقی فرا گرفت و شیوه آواز خود را متاثر از اساتیدی چون حسین اصلانی، ناصر حسینی و محمد سریر میداند. در دهه 20 نوری نوجوان با خواندن اشعار نوین کار خوانندگی را آغاز کرد و طی سالهای بعد با تکیه بر تحصیلات هنرستانی و دانشگاهی خود توانست هویت مستقلی به اندیشه و گرایش خود ببخشد.
آلبومهای «آوازهای سرزمین خورشید»، «جاودانه با عشق»، «شکوفه در شکوفه»، «چراغی در افق»، «در ماه باران»، «در شب سرد زمستانی» و «دلاویزترین» از مشهورترین آثاری هستند که با صدای محمد نوری در بازار موسیقی موجود است. در کنار این آلبومها زندهیاد محمدنوری با اجرای ترانههای مختلف محلی آذری، گیلکی و شیرازی و همچنین قطعاتی چون «جان مریم»، «شالیزار»، «واسونک» و «جمعه بازار» توانست حسابی در دل مردم ایران جا باز کند.
محمد نوری در آخرین مصاحبهاش درباره راز ماندگاری آثارش گفته بود: «من هرگز خود را در اوج ندیدهام. با زیربنایی سست هم میتوان به اوج رفت ولی ماندن در قله، کار هر کس نیست، کار ما هم نیست، آن که به سرعت اوج میگیرد، با همان سرعت سقوط میکند. رمز ماندگاری در همین است که طوری باید به اوج رفت که بیبازگشت باشد».
* محمد نوری فراموش نشدنی است
یادمان نودمین زادروز زندهیاد محمد نوری با حضور اهالی موسیقی همچون فاضل جمشیدی (خواننده) و سخنرانی محمد سریر (آهنگساز) و میلاد کیایی (آهنگساز) در فرهنگسرای ارسباران برگزار شد.
در ابتدای برنامه محمد سریر درباره محمد نوری بیان کرد: من از این سالن از ابتدای تاسیس خاطرات خوشی دارم. شاید نسل جوان بعضی آثار نوری را شنیده باشند. اکنون زیاد آثار او پخش نمیشود ولی حافظه تاریخی قدیمیترها آثار او را به خاطر میآورد، چون کم و بیش آثار او پخش شده است. خود استاد نوری ۱۰ سال است از میان ما رفتهاند. ایشان روی موسیقی جدید و ملی ما کار کرد و دوست داشت آثار جدید را بشنود و ضمن حفظ چارچوب موسیقی جدی، نگاه تازهای به موسیقی داشته باشد. ما میدانیم در حوزه شعر و کلام چه جایگاه ویژهای در دنیا داریم. در ادبیات ما بینش و تفکری مطرح بوده که اکنون انعکاس آن در نسل جوان هست. در اشعار کارهای او نیز مفاهیم والایی وجود داشت.
وی ادامه داد: امروز متاسفم و فکر میکنم نسل جوان فعال در موسیقی در اشعار خود کمی بیتوجهی و کم لطفی میکنند. این امر شاید دست خودشان نباشد و مقصر هم نباشند. نمیخواهم آنها را متهم کنم ولی این امر باعث میشود جوانهای ما به چیزهای دمدستی عادت کنند. این اشعار مفهوم موسیقایی را بدرستی منتقل نمیکند. میدانم تمام این جوانها استعداد دارند و میتوانند آثار بهتری بسازند.
وی با بیان اینکه محمد نوری متولد اول همین ماه در سال ۱۳۰۸ بود، گفت: همیشه در نزدیکی تولد او برایش مینوشتم و این اواخر سعی میکردم در روزنامه بنویسم که بالاخره در جایی به دست خودش یا خانواده او برسد. او زمانی که در جوانی یا نوجوانی شروع به خواندن کرده بود، با توجه به علاقهاش به زبان انگلیسی با فرهنگ غرب آشنایی داشت و گاهی حتی قطعات خارجی را با ترجمه اجرا میکرد. زمانی که به هنرستان موسیقی رفت، در حوزه آواز با توجه به قوانین موسیقی غرب خواند. او باید آن قواعد را به نوعی با قواعد موسیقی ایرانی همگام میکرد و این کار را هم کرد. به نظرم فردی بود که تکنیکهای آوازی را در حوزه فولکلور یاد گرفته بود و اگر خارجی هم میخواند به این امر توجه میکرد ولی الان کمتر پیش میآید کسی به این قواعد توجه کند. به یاد دارم چهارشنبهها در رادیو حتما اثری از او پخش میشد. خیلیها به کار او علاقه داشتند و کارهایش کیفی بود. اواخر دهه ۳۰ خوانندههایی آمدند که مردمیتر میخواندند و او تا چند سال پای خود را عقب کشید. تقریبا ۱۸ سال داشتم که به اردوهایی میرفتیم که در آنها با موسیقیهای نواحی مختلف آشنا میشدیم. او نیز در آن اردوها بود و حدود ۳۰ سال سن داشت. شب آخر این اردوها اساتید و مربیانی که در این برنامهها کلاس داشتند اجرا کردند و آن مقدمهای شد که ما دوباره او را دیدیم، من و او با هم کار کردیم و دیدگاه جدیدی در حوزه موسیقی ایجاد شد.
سریر اضافه کرد: او دوست و برادر خیلی خوب و نزدیک من بود. همه چیزهایی را که در حوزه آوازی و کلاسیک میدانست به من میگفت. دورهای به وین رفتم و تحصیلات تازهای کردم و با چشمانداز جدیدی شروع به کار کردم. من همیشه معتقد بودم باید از همه ظرفیتهای یک کار مطمئن باشم و بعد آن را انجام دهم. ممکن بود ۲ یا 3 سال تمرین کار طول میکشید. در سال ۷۵ رئیس مؤسسه سروش گفت میخواهند با نوری همکاری کنند و برنامهای در سالن بزرگی اجرا شد و او نیز خواند. آن برنامه مقدمهای شد که صدای او پس از انقلاب نیز دوباره از رادیو پخش شود. او وجه متفاوتی از حوزه موسیقی ایران بود و ضمن آشنایی با تکنیکهای موسیقی غرب، موسیقی ایرانی را نیز خوب میشناخت و اینگونه میتوانست کیفیت خوبی را در ساخت موسیقی خود ایجاد کند. آثاری که با صدای او ضبط و اجرا شد، مخاطب خارجی زیاد دارد. نوری بعدا توانست مجددا محبوبیت خود را میان نسل جوان دوره بعد از انقلاب نیز به دست آورد.
او در بخش پایانی صحبتهای خود گفت: به نظرم همه اساتید موسیقی و خوانندگان موافق هستند اما او یک استثنا در موسیقی ایران بود. او در حوزه موسیقی فولکلور ایران نیز فعالیت میکرد و با آن آشنا بود و حتی قطعاتی را نیز به آذری خوانده بود، با اینکه آن زبان را نمیدانست. او به ادبیات ایران اشراف و با شاعران بزرگ ارتباط داشت. او تقریبا ۱۰ سال پیش پس از یک دوره کوتاه بیماری در حالی که نمیخواست به کسی بگوید بیمار است، از دنیا رفت. در همان ایام یک روز بدون اینکه به او اطلاع دهم به منزلش رفتم و متوجه شدم به سرطان مبتلا شده است ولی در نهایت پزشکان نتوانستند برای او کاری کنند. امیدوارم صدای او در میان نسلهای آینده نیز ماندگار باشد.
ارسال به دوستان
حمله دلقکهای خارجنشین به تنابنده و مدیری به خاطر حضور در تلویزیون و ساختن برنامههای شاد برای مردم
بوی سوختگی از تهــران تا واشنگتن
گروه فرهنگوهنر: قدیمیها مثل معروفی داشتند که میگفتند هر وقت میخواهی چهره واقعی یک نفر را بشناسی، ببین در زمان عصبانیت چه میکند. حالا حکایت هنردوستی جریان شبهروشنفکری در ایران و احترامش به هنرمندان دقیقا ماجرای همین مثل است. آدمهایی که همیشه از شأن و احترام هنرمند سخن میگویند و به مردم و تلویزیون حمله میکنند که چرا به برخی «سلبریتیها» انتقاد میکنید، وقتی منافعشان را در خطر میبینند، پرده از چهره دیکتاتور خود برمیدارند و به تندترین شکل ممکن به هنرمندان حمله میکنند!
* دستمزد میلیاردی فقط برای مخالفان ما بد است!
ماجرا از آنجا آغاز شد که مهران مدیری پس از بازگشت با سری جدید «دورهمی» به آنتن تلویزیون در شب یلدای امسال، دست به انتقاد از عملکرد بشدت ضعیف دولت در حوزه اقتصادی زد. تیزترین وجه انتقادی صحبتهای مدیری در این برنامه مربوط به موضوع اعلام نرخ جدید بنزین و سخنان رئیسجمهور بود که اعلام کرده بود خودش هم از این تصمیم بیخبر بوده است. او البته در گپ و گفت با میهمانانش با جسارت درباره موضوع سلبریتیها، مباحث مالیاتی آنها و حدود اظهارنظر آنها هم سخن گفت. بلافاصله پس از این انتقادات بود که موجی از حملات رسانهای از سوی رسانههای حامی دولت به مهران مدیری شکل گرفت. روزنامه سازندگی، ارگان رسانهای حزب لیبرال کارگزاران به عنوان یکی از اصلیترین حامیان دولت حسن روحانی، در تیتری با عنوان «مرد میلیارد تومانی» به حمله به مدیری پرداخت. جالب اینکه برخی مخاطبان در صفحه شخصی سردبیر این روزنامه که از عبارت «انتقادی چند» برای کنایه به مهران مدیری استفاده کرده بود، دستمزد میلیاردی دیگر بازیگران همسو با اصلاحات را یادآوری کرده و از این نوشته بودند که چرا این رسانه از آن دسته از بازیگران انتقاد نمیکند.
* برچسب جدید از راه رسید: پاچهخار!
جالب اینکه همین روزنامه در شماره چاپ چهارشنبه خود در مطلبی با عنوان «پاچهخاری یکونیم میلیاردی» در قالب بازتاب واکنش برخی کاربران در فضای مجازی به انتقاد مجدد از مدیری پرداخت؛ این بار البته کامنتهای مردم در فضای مجازی را بهانه کرد تا از طریق حرفهای آنها به مدیری لقب «پاچهخار» بدهد! از میان کامنتهایی که از جانب مخاطبان در این گزارش نقل شده، یکی از آنها بیش از بقیه، نشاندهنده دلیل تهیه این گزارش و گردآوری کامنتهای انتقادی برخی کاربران درباره برنامه «دورهمی» و «مهران مدیری» است. در این کامنت آمده است: «هنرمند! آقای مهران مدیری دوباره آنتن تلویزیون را در اختیار گرفتن و مرزهای جدیدی در همون برنامه اول نشون دادن و فتح کردن. از حمله به فضای مجازی در قالب استندآپهای لوس، تا مورد نوازش قرار دادن دولت». در واقع مشکل اصلی همان چند کلمه آخر این کامنت است: «مورد نوازش قرار دادن دولت»؛ یعنی «هنرمند» عزیز لطفا برای اینکه از دید ما در دایره هنرمندان قرار بگیری و به «پاچهخاری» متهم نشوی، لطفا از دولت انتقاد نکن!
* تهدید مدیری از آمریکا
شبهروشنفکران البته از سالها پیش نشان دادهاند اساسا کمترین تحملی در ارتباط با انتقادات ندارند. اما نکته جالب توجه و تازه در این ماجرا، تلاقی انتقادات حامیان دولت با جریان برانداز خارج از کشور است! «امیرعباس فخرآور» فعال برانداز که مثل سایر اپوزیسیون از اقبال عمومی مردم به تلویزیون و مطالب مطرح شده در برنامه تلویزیونی «دورهمی» عصبانی است، پس از تهدید عوامل سریال «پایتخت»، این بار مهران مدیری و برنامه دورهمی را تهدید کرد. این اپوزیسیون در جدیدترین اظهارات خود گفت: پس از آنکه به دستاندرکاران سریال پایتخت که این روزها مشغول ساخت سری جدید این سریال هستند هشدار و ا خطار دادم به مهران مدیری هم هشدار میدهم. وی در ادامه گفت: از محسن تنابنده و دستاندرکاران سریال پایتخت سوال دارم واقعا چرا فکر کردهاید الان زمان مناسبی است که مردم را بخندانید و بهتر است هر چه سریعتر این «دلقکبازی» را خاتمه دهید. وی ادامه داد: متاسفانه مهران مدیری این روزها با برنامه «دورهمی» مجددا فعالیت خود را در صداوسیما آغاز کرده است که باید گفت در واقع مشغول یک خودکشی سیاسی- فرهنگی برای خودش است. این فعال ضدانقلاب همچنین گفت: آقای مهران مدیری! واقعا تصور میکنید الان زمانش است که سیرک دورهمی را راه بیندازید. وی در ادامه با بیان الفاظی رسما مهران مدیری و عوامل سریال پایتخت را اینچنین تهدید کرد: آقای محسن تنابنده و آقای مهران مدیری! برای آخرین بار به شماها هشدار و اخطار میدهم که مطمئن باشید با شما برخورد خواهد شد و این اتفاق بزودی رخ خواهد داد و یکبار دیگر به دستاندرکاران سریال پایتخت و مجموعه دورهمی اخطار میدهم به همراه تمام دلقکهایی که در صداوسیما مشغول برنامهسازی طنز هستند، هر چه سریعتر برنامههای خود را متوقف کنید.
* نافهمی، بیتدبیری، خودکشی
ماجرای حملات رسانههای حامی دولت به مهران مدیری در کنار تهدید اپوزیسیون خارجی برای مهران مدیری از فخرآور تا بیبیسی فارسی که بتازگی به مدیری لقب «نون به نرخ روز خور» داده است، در عمل دو روی یک سکه است. ماجرایی که نشان میدهد مسأله «هنر برای هنر» و «حفظ شأن هنرمندان» بیشتر از آنکه یک اعتقاد واقعی باشد، شعاری برای سرکوب آنهایی است که مخالف این گروه حرف میزنند؛ هنرمندانی که تا هر زمان که با آنها همراه و هم نظر باشند، «هنرمند» و «چشم بینای جامعه» و «صاحب روحی لطیف» خطاب میشوند ولی به محض آنکه ندایی مخالف از آنها برمیخیزد، با صفتهایی همچون «پاچهخوار» یا «دلقک» از آنها استقبال میشود!
ارسال به دوستان
ارسال به دوستان
ارسال به دوستان
|
|
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
|