|
گزارشی از آخرین وضعیت مناطق سیلزده جنوبشرق کشور؛ امکانات نیروهای مسلح برای یاریرساندن به سیلزدگان بسیج شده است
سیل امدادرسانی
* حضور سردار سلامی در مناطق سیلزده
گروه اجتماعی: سیل کمکرسانی و امدادرسانی نهادهای نظامی و امدادی به سیستانوبلوچستان امید سیلزدگان را دوچندان کرده، با این حال مردم سیلزده همچنان با مشکلات دست و پنجه نرم میکنند و به کمکهای مردمی و دولتی احتیاج دارند.
به گزارش «وطنامروز»، حضور فرمانده کل و برخی فرماندهان سپاه پاسداران و فرماندهان ارتش در مناطق سیلزده و تداوم حضور گروههای جهادی، برآوردهای اولیه خسارتهای ناشی از سیل و شناسایی نقاط آسیبدیده از آخرین خبرهای سیل سیستانوبلوچستان در روز گذشته بود.
وزیر نیرو روز گذشته اعلام کرد امسال 40 برابر سال قبل در سیستانوبلوچستان باران آمده تا مشخص شود مهمترین علت ایجاد خسارتهای فراوان بارشهای بیسابقه در این استان بوده است اما دولت نتوانست با پیشبینی و برنامهریزی جامع از وقوع خسارتهای بیسابقه جلوگیری کند.
همچنین اسماعیل نجار، رئیس سازمان مدیریت بحران کشور درباره بارندگیها گفت: حجم بارندگیهای منطقه بلوچستان حدود ۳۰۰ میلیمتر بوده که در ۲ روز اتفاق افتاد و حجم باران به قدری زیاد بوده که منجر به طغیان رودخانهها و سیلاب در منطقه شد.
* پرداخت اجارهبها برای تهیه مسکن موقت
رئیس سازمان مدیریت بحران کشور در ارتباط با مسکن موقت مردمی که خانههایشان در سیل خراب شده، گفت: برای این دسته از مردم جهت انتقال به مسکن موقت اجارهبها پرداخت میکنیم. وی ادامه داد: بنیاد مسکن هم آمده تا تصمیمات لازم را برای بازسازی اتخاذ کنیم و در ارتباط با مسکن موقت آنهایی که خانههایشان خراب شده، برای انتقال به مسکن موقت اجارهبها پرداخت میکنیم. نجار خاطرنشان کرد: خسارت جانی هنوز تعدادش تایید نشده و 3-2 نفر مفقودی داشتیم اما هنوز گزارش دقیق اعلام نشده است.
* بشدت نیازمند اقلام گرمایشی، پوشاک و مواد غذایی هستیم
سیستانوبلوچستان به علت اقلیم خاص خود دارای زمستانهای سرد است. سیلزدگانی که خانههای خود را از دست دادهاند شرایط بسیار سختی را سپری میکنند. مجتبی شجاعی، فرماندار دلگان در این باره گفت: با توجه به اینکه 4 روز از وقوع بارشهای سنگین و سیلاب و زیر آب رفتن شهرها و مناطق روستایی دلگان میگذرد، باید بگوییم عمق فاجعه و خسارات مردم دلگان در سیل اخیر بالاست، بنابراین بشدت نیازمند اقلام گرمایشی و پوشاک و مواد غذایی هستیم. تخریب منازل، تلف شدن دامها، تخریب اراضی کشاورزی و آب بردگی لوازم خانگی مردم عمده خسارتهای مردم روستایی و عشایری دلگان بوده است. از سویی به زیرساختهای شهرستان صدمه جدی وارد شده و محورهای مواصلاتی تخریب شده، زیرساختهای شبکه آب آسیب جدی دیده و بسیاری از تیرهای برق شکسته است.
* آیا خسارتها جبران میشود؟
یکی از نگرانیهای سیلزدگان عمل به وعده دولتیهاست، چرا که دولت خسارت سیل سال گذشته سیستانوبلوچستان را پرداخت نکرده و مشخص نیست وعده احتمالی امسال دولت چه موقع عملی خواهد شد. علی کرد، نماینده مردم خاش در مجلس در اینباره گفت: خسارت سالهای قبل توفانهای شدید، بارشهای تند و رگباری، سیلاب، برف، سرما و یخبندان پرداخت نشده است. سال قبل سیلهای ویرانگر خسارتهای فراوانی را به منازل مسکونی مردم وارد کرد و مردم منطقه با مشکلات معیشتی و ضعف اقتصادی و نداشتن درآمد نتوانستهاند منازل خود را برای مقابله با حوادث سیلاب و بارشهای سنگین و... ایمن کنند.
کرد ادامه داد: بارها موارد و دغدغههای مردم به رئیسجمهور و وزرا رسانده شد اما گوش شنوایی نیست و زندگی مردم روز به روز در تنگنای بیشتری قرار میگیرد.
سیل اخیر 150 میلیارد تومان به راههای استان، 651 میلیارد تومان به بخش کشاورزی، 332 میلیارد تومان به زیرساختهای شهری و بیش از 6 میلیارد تومان به طرحهای آب منطقهای خسارت وارد کرده و هنوز خسارت سایر بخشها برآورد نشده است. عباسعلی ارجمندی، مدیرکل دفتر مدیریت بحران استانداری سیستانوبلوچستان هم در اینباره گفت: در سیل اخیر و آبگرفتگی منازل مسکونی روستایی و شهری سیستانوبلوچستان 2 هزار و 500 واحد مسکونی شهری و روستایی آسیب جدی دیده است.
با وجود برآوردهای اولیه، سرنوشت جبران این خسارتها نامعلوم است.
بازدید لاریجانی از مناطق سیلزده و افتتاح چند طرح!
رئیس مجلس دیروز چند طرح عمرانی را در سیستانوبلوچستان افتتاح کرد!
علی لاریجانی در جمع مردم روستای صدیقزهی گفت: همه مسؤولان برای رفع نیازهای ارتباطی، بهداشتی و سایر نیازهای فوری طی روزهای آینده در مناطق سیلزده حضور خواهند یافت و پس از برطرف شدن نیازهای فوری مناطق سیلزده، برآورد خسارات خواهد شد و لازم است بنیاد مسکن و وزارت راهوشهرسازی تسهیلات مناسب را برای بازسازی و تعمیر منازل در اختیار مردم قرار دهند.
* هیچ گزارشی درباره حمله گاندوها ارائه نشده است
مدیر کل محیطزیست استان سیستانوبلوچستان درباره خطر تمساحهای بومی این منطقه گفت: با توجه به جابهجایی زیستگاه این گونه جانوری در پی وقوع سیل در منطقه، هشدارهای لازم را به مردم دادهایم تا خدایی نخواسته مشکلی برای آنها ایجاد نشود.
وحید پورمردان در گفتوگو با «وطن امروز»، با بیان اینکه گاندوها موجوداتی منزوی و گوشهگیر هستند و فقط در برخی فصول سال بویژه زمان تخمگذاری، حالتی تهاجمی به خود میگیرند، افزود: اکنون فصل آرام زندگی تمساحهای بومی یا همان گاندوهاست اما با توجه به وقوع سیل اخیر ممکن است به دلیل جابهجایی مکان و نیز فشارهای حاصل از آب گلآلود به آنها استرس وارد شده باشد و حالتی عادی نداشته باشند. با این وجود اداره محیطزیست استان به ساکنان مناطق سیلزده بویژه شهرهای جنوبی هشدار لازم را در این باره داده است تا مواظب سلامت خود باشند.
وی با بیان اینکه طی چند روز اخیر هیچ گزارشی مبنی بر حمله گاندوها به ساکنان این منطقه ارائه نشده است، گفت: پراکندگی محل زیست این گونه جانوری در شهرستان سرباز تا درهگز است که در حوضچههای طبیعی و مصنوعی زندگی میکنند. وی افزود: با توجه به تخریب تابلوهای هشداردهنده محل زندگی این نوع جانور، نیروهای اداره محیطزیست با ایجاد ایستگاههای رفتارشناسی و... مردم را نسبت به نزدیک شدن به این جانوران آگاه میکنند.
* ارسال کمکهای مردمی و هلالاحمر به سیستانوبلوچستان
نخستین محموله کمکهای مردمی و هلالاحمر به استان سیلزده سیستانوبلوچستان ارسال شد. امیر سرتیپ خلبان عزیز نصیرزاده، فرمانده نیروی هوایی ارتش با اشاره به جاری شدن سیل در مناطقی از استانهای سیستانوبلوچستان و هرمزگان و نیاز مردم شریف این مناطق به کمکهای مردمی گفت: نخستین محموله ۱۵ تنی از کمکهای مردمی و هلالاحمر از قبیل چادر، پتو، زیرانداز، بخاری برقی، کفکش، مواد خوراکی و شلنگ آتشنشانی با یک فروند هواپیمای ۷۰۷ نیروی هوایی ارتش از طریق پایگاه شکاری شهید لشکری مهرآباد به مناطق سیلزده استان سیستانوبلوچستان ارسال شد. وی اعلام کرد: نیروی هوایی ارتش همواره در خدمت مردم بوده و هماکنون نیز آماده انتقال هرگونه بار و کمکهای مردمی و هلالاحمر به مناطق سیلزده است. همچنین فرمانده منطقه دوم نیروی دریایی ارتش با اشاره به اقدامات نیروی دریایی ارتش برای امدادرسانی به سیلزدگان شهرستان جاسک، از تلاش این نیرو برای اتصال مسیرهای ارتباطی، وصل آب شرب و لایروبی رودخانه و سدها خبر داد. امیر دریادار دوم محرابی با اشاره به اقدامات ارتش در پی بارش شدید باران و جاری شدن سیلاب در معابر، روستاها و منازل مردم، به اعزام شناورهای سبک و 2 فروند بالگرد به مناطق سیلزده اشاره کرد و افزود: در پی بروز وضعیت بحرانی برای اهالی یک منطقه و محاصره شدن در سیلاب، یک تیم 11 نفره با 2 دستگاه خودروی تاکتیکی عازم منطقه شدند اما به علت آبگرفتگی شدید، امکان امدادرسانی نبود و یک فروند بالگرد برای امدادرسانی عازم منطقه شد و ۶ نفر را نجات داد. وی با بیان اینکه به منظور اتصال مسیرهای ارتباطی و لایروبی رودخانهها، دستگاههای امدادرسانی به مناطق اعزام شده است، گفت: فعالیتهای لازم در راستای سیلزدایی، بازگشایی راهها، احیای شبکه آبرسانی به جاسک و دسترسی به روستاهای سختگذر آغاز شده است.
* تخریب ۸۲۰ خانه مددجویان بهزیستی در سیل
سیل در سیستانوبلوچستان علاوه بر تخریب بخش عمدهای از زیرساختهای استان، خسارتهای فراوانی را به بخش کشاورزی، خانههای مردم و... وارد کرده است. رئیس دبیرخانه مدیریت بحران سازمان بهزیستی کشور از تخریب کامل ۸۲۰ واحد مسکونی مددجویان بهزیستی بر اثر سیل در استانهای سیستانوبلوچستان، کرمان و هرمزگان خبر داد و گفت: هزار و ۱۳۵ واحد مسکونی مددجویان نیز خسارت نسبی دیده است. محمدرضا کاظمزاده خاطرنشان کرد: ۲۰ هزار و ۹۰۰ نفر در قالب 7 هزار و ۹۳۲ خانوار تحت پوشش بهزیستی از سیل اخیر آسیب دیدهاند. همچنین ۱۴ مرکز بهزیستی استان آسیب دیده است که مددجویان آنها به مراکز ایمن منتقل شدهاند. وی همچنین از تلف شدن هزار و ۶۱۰ رأس دام و از بین رفتن ۴۱ هزار و ۶۶۰ مورد لوازم ضروری زندگی در منازل مددجویان سیلزده خبر داد و افزود: گزارش اولیه این خسارات به دست ما رسیده است. رئیس دبیرخانه مدیریت بحران سازمان بهزیستی کشور ادامه داد: ابلاغ اعتبار نیز صورت گرفته که پس از تشکیل جلسه ستاد مدیریت بحران در محل حادثه و تجمیع گزارش نهایی، نسبت به میزان و نحوه تخصیص این اعتبار تصمیمگیری خواهد شد. کاظمزاده از توزیع اولیه مواد غذایی، وسایل گرمایشی و پتو به ۳۷ خانوار سیلزده استان سیستانوبلوچستان خبر داد و گفت: امدادرسانی متمرکز از طریق جمعیت هلالاحمر و تیم مدیریت بحران استان در میان سیلزدگان انجام شده است. وی افزود: سازمان بهزیستی به صورت موردی در میان برخی خانوارهای گرفتار سیل، اقلام مورد نیاز بین سیلزدگان توزیع کرده که قرار است با کمک خیرین و تشکلهای مردمی فعال در این زمینه، کمکرسانی بیشتر و کاملتری انجام شود.
* ارسال ۴۰ تن مواد غذایی به مناطق سیلزده سیستانوبلوچستان
بالگردهای سازمان امداد و نجات جمعیت هلالاحمر در حال خدماترسانی به مردم سیلزده در سیستانوبلوچستان هستند. رئیس سازمان امداد و نجات جمعیت هلالاحمر از ارسال ۴۰ تن مواد غذایی به مناطق سیلزده استان سیستانوبلوچستان خبر داد. مرتضی سلیمی با اشاره به آخرین وضعیت سیل در استان سیستانوبلوچستان به «وطنامروز» گفت: 13 شهرستان ایرانشهر، چابهار، خاش، دلگان، زاهدان، سرباز، سراوان، سیب و سوارن، فنوج، کنارک، میرجاوه، نیکشهر و هیرمند متأثر از سیل و آبگرفتگی بودهاند که در روزهای گذشته به 3 هزار و 428 نفر در 98 شهر و روستا امدادرسانی شده است. وی با اشاره به اینکه در حال حاضر شرایط در این مناطق نسبت به روزهای گذشته بهتر شده است، گفت: در حال حاضر 6 فروند بالگرد به این مناطق اعزام شده است. 521 امدادگر و نجاتگر نیز در قالب 104 تیم عملیاتی در حال امدادرسانی به هموطنان متأثر از سیل و آبگرفتگی در این استان هستند. سلیمی همچنین به اسکان یکهزار و 144 نفر در استان سیستانوبلوچستان اشاره کرد و گفت: براساس برنامهریزی انجام شده امروز 40 تن مواد غذایی به مناطق سیلزده ارسال خواهد شد. البته سیلزدهها نیازمند کمکهای نقدی هستند. وی در پاسخ به اینکه فعالیتهای جمعیت هلالاحمر که در حال حاضر «رئیس» ندارد چگونه هماهنگ و کارها به چه شکل انجام میشود؟ گفت تمام فعالیتهای این سازمان با هدایت و راهنمایی دبیرکل سازمان انجام میشود.
سلیمی در ادامه از مردم خواست در صورت امکان کمکهای خود را به صورت نقدی برای سیلزدگان ارسال کنند.
* اعزام تیمهای درمانی توسط اورژانس هوایی به مناطق سیلزده
رئیس سازمان اورژانس کشور از اعزام تیمهای بهداشتی و درمانی توسط اورژانس هوایی به مناطق سیلزده استان سیستانوبلوچستان خبر داد. پیرحسین کولیوند در گفتوگو با فارس با اشاره به اقدامات حوزه سلامت در جنوب سیستانوبلوچستان، اظهار داشت: انتقال 61 مادر باردار پرخطر از مناطق آسیبدیده به مراکز درمانی و بهداشتی و مناطق امن و اعزام 17 مصدوم، بیمار و مادر باردار پرخطر توسط اورژانس هوایی به مراکز درمانی انجام شده است. وی ادامه داد: فوت 2 نفر شامل یک سرباز بر اثر غرقشدگی در کنارک و یک زن بر اثر ریزشآور اتفاق افتاده است. 3 فروند اورژانس هوایی و 15 دستگاه آمبولانس نیز در این منطقه استقرار یافتند. کولیوند اضافه کرد: تیمهای درمانی و بهداشتی توسط اورژانس هوایی به مناطق آسیبدیده اعزام شده؛ ضمن اینکه بررسی منابع آب آشامیدنی و چاههای فاضلاب، آموزش چهره به چهره افراد آسیبدیده توسط تیمهای بهداشتی، توزیع شیرخشک و داروهای مورد نیاز بیماران در مناطق آسیبدیده نیز انجام شده است. وی گفت: اعزام 3 تیم بهداشتی (9 نفر) از دانشگاه کرمان به مناطق آسیبدیده، اعزام آمبولانس کمکدار از دانشگاه زاهدان، خودروی ارتباطات از دانشگاه زابل و اعزام اورژانس هوایی از دانشگاه گناباد به مناطق آسیبدیده و توزیع کلر یک درصد قبل از وقوع سیل از جمله اقدامات انجام شده در این مناطق است.
* چگونه کمک کنیم؟
پویش جمعآوری کمکهای مردمی برای هموطنان سیلزده سیستانوبلوچستان و جنوب کشور توسط کمیته امداد در سراسر کشور آغاز شد. به گزارش تسنیم، در پی وقوع سیل در مناطق مختلف استان سیستانوبلوچستان، کمیته امداد «پویش جمعآوری کمکهای مردمی برای هموطنان سیلزده» در جنوب کشور را آغاز کرد. بر همین اساس، هموطنان، خیران و نیکوکاران میتوانند با شمارهگیری کد دستوری #1*8877* همچنین از طریق آدرس اینترنتی amdad.ir کمکهای نقدی خود را اهدا کنند و خیران و نیکوکاران نیز میتوانند از طریق شماره کارت 6037997900001000 کمکهای نقدی خود را به هموطنان سیلزده در جنوب کشور اهدا کنند. علاوه بر آن، کمیته امداد تمهیداتی را برای جمعآوری اقلام مورد نیاز اعم از پتو، زیرانداز، فرش، اجاق گاز، سبد غذایی و... پیشبینی کرده است و خانوادهها میتوانند این اقلام را از طریق دفاتر امداد در سراسر کشور به دست سیلزدگان کشورمان برسانند.
***
[سپاه با همه امکانات وارد مناطق سیلزده سیستانوبلوچستان شد]
فرمانده کل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی از استقرار بیمارستان صحرایی با بهترین امکانات و تجهیزات پزشکی در جنوب سیستانوبلوچستان خبر داد و گفت: از همان ساعات ابتدایی وقوع سیل، برادران ما با همه امکانات و توانمندیها وارد عمل شدند. سردار سرلشکر پاسدار حسین سلامی در جمع خبرنگاران اظهار داشت: ابعاد این سیل وسیع است اما خوشبختانه بهواسطه حضور میدانی و استقرار قرارگاه قدس نیروی زمینی سپاه و واحدهای بسیاری از نیروی زمینی سپاه و سپاه سلمان استان سیستانوبلوچستان از همان ساعات ابتدایی وقوع سیل، برادران ما با همه امکانات و توانمندیها وارد عمل شدند. وی با اشاره به اینکه 5 گروه مهندسی سپاه در منطقه مستقر شدهاند، تصریح کرد: در حال حاضر نیروهای سپاه با 50 دستگاه ماشینآلات مهندسی برای بازگشایی جادهها و جلوگیری از پیشروی سیل در جنوب سیستانوبلوچستان در حال انجام فعالیت هستند. به گفته سرلشکر سلامی، 3 فروند بالگرد نیروی زمینی سپاه در حال امدادرسانی به مناطق سیلزده سیستانوبلوچستان هستند همچنین گروههای جهادی نیز برای کمکرسانی به سیلزدگان بسیج شدهاند. نیروی دریایی سپاه نیز در حال انتقال امکانات خود به این منطقه است، البته نیروی دریایی سپاه از همان روز نخست با امکانات خوب کار امدادرسانی به این منطقه را آغاز کرده است. فرماندهکل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی از استقرار بیمارستان صحرایی با بهترین امکانات و تجهیزات پیشرفته در جنوب سیستانوبلوچستان خبر داد و گفت: این بیمارستان مجهز به سیتی اسکن، امآرآی و بهترین تجهیزات تشخیصی است. وی با بیان اینکه بیمارستان صحرایی سپاه به صورت تخصصی به درمان بیماران متاثر از این حادثه و بیماران دیگر میپردازد، تأکید کرد: سپاه تمام توانمندیهایش را در استانهای همجوار و معین بسیج خواهد کرد تا بتوانیم ابعاد مختلف این حادثه را کنترل کنیم و همه امکانات را بهکار خواهیم گرفت.
ارسال به دوستان
گزارش«وطن امروز» درباره تغییر لحن و مواضع سناتورهای آمریکایی پس از حمله ایران به عینالاسد و عقبنشینی ترامپ از رجزخوانیهایش
وقتی سنا لرزید
روایت تازهتر فرماندهان نظامی مستقر در عینالاسد از حمله موشکی ایران
گروه سیاسی: سیاستمداران آمریکایی به عنوان تصمیمگیرندگان و هدایتکنندگان جامعه آمریکا از جایگاه ویژهای برخوردارند. از آنجایی که توئیتر به عنوان رسانهای نخبگانی در آمریکا محسوب میشود و همچنین با توجه به کارکرد ویژهای که ترامپ برای توئیتر ایجاد کرده است، به نظر میرسد رصد و بررسی نظرات و توئیتهایی که سیاستمداران برجسته آمریکا بویژه رهبران مجلس سنا در این رسانه از خود منتشر میکنند میتواند در درک رفتارهای سیاسی حکومت آمریکا و حتی پیشبینی آنها کمک شایانی کند.
مجلس سنا به عنوان یکی از 2 مجلس ایالات متحده آمریکا دارای 100 عضو است که هر ایالت میتواند ۲ عضو در این مجلس داشته باشد. ریاست مجلس سنا را معاون اول رئیسجمهور برعهده دارد و در کنار او اعضای این مجلس نیز یک رئیس به عنوان جانشین انتخاب میکنند که در نبود او اداره مجلس سنا را بر عهده دارد. حزبی که در سنا اکثریت را کسب کرده باشد ۸ نفر را به عنوان رهبران اکثریت با شرح وظایف مختلف معین میکند. از سوی دیگر حزبی که اقلیت سنا را به دست آورده نیز 12 نفر را به عنوان رهبران اقلیت مشخص میکند که آنها نیز وظایفی را بر عهده دارند. در این نوشته سعی شده نظرات رهبران مجلس سنا اعم از دموکرات و جمهوریخواه در رابطه با ترور شهید قاسم سلیمانی و مسائل مربوط به آن در 3 مقطع زمانی مورد بررسی قرار گیرد:
بعد از ترور و پیش از پاسخ ایران: در این مقطع رهبران جمهوریخواه و برخی دموکراتها موافق عملکرد ترامپ بودند و از این حرکت او حمایت کردند، البته دموکراتها روش اجرایی او را تایید نمیکردند اما بقیه رهبران دموکرات مجلس سنا این تصمیم ترامپ را مورد انتقاد قرار داده و به مخالفت با آن پرداختند.
بعد از پاسخ و پیش از کنفرانس ترامپ: وحشت از جنگ با ایران یا دعا برای جان سربازان و دیپلماتهای آمریکایی در منطقه خاورمیانه مضمون مشترک غالب توئیتها در این دوره است. حتی موافقان ترامپ در ترور سردار سلیمانی نیز بعد از انتقام ایران دست به دعا شده و به دنبال راهی برای جلوگیری از جنگ بودند. در چنین فضایی رفتاری که رئیسجمهور آمریکا از خود بروز داد کاملا طبیعی به نظر میرسد.
بعد از کنفرانس ترامپ: در اکثر توئیتها انتقاد از رفتار ترامپ و مخالفت و به گونهای ترس از شروع یک جنگ جدید به چشم میخورد. تمایل اکثریت جمهوریخواهان و دموکراتها به پیگیری راههای دیپلماتیک و کاهش تنش با ایران است. عده معدودی از سناتورها نیز که تا چند ساعت قبل در حال دعا برای عدم آغاز جنگ میان ایران و آمریکا در خاورمیانه بودند، به مواضع تند خویش در حمایت از جنایت ترامپ بازگشتند. در این میان تغییر نظر برخی سناتورها نسبت به رفتار ترامپ قابل تامل است.
قابل ذکر است که افراد نامبرده تقریبا اصلیترین سیاستگذاران آمریکا در سنا هستند. هرچند ممکن است دیگر سناتورهای آمریکایی نیز توئیتها و نظراتی در این رابطه مطرح کرده باشند اما با توجه به فضای داخلی آمریکا بسیاری از این موارد کارکرد داخلی برای افزایش محبوبیت و موارد شبیه به این داشته و نمیتوان براحتی آنها را در سیاست خارجی آمریکا موثر دانست. از این رو در ادامه فقط به اظهارنظرهای سناتورهای اصلی آمریکا پرداخته شده است.
******
گروه بینالملل: یک هفته پس از سیلی موشکی ایران به آمریکا و هدف قرار گرفتهشدن مراکز فرماندهی و تاسیسات حیاتی پایگاه عینالاسد، ابعاد تازهای از این حمله منتشر شده است.
در روزهای گذشته نظر به اهمیت موضوع و بازتابهای بینالمللی توان موشکی ایران، برخی اظهارات سربازان آمریکایی یا ائتلاف که در زمان حمله در عینالاسد حضور داشتند، منتشر شد.
مهمترین شخصیت نظامی که در روزهای گذشته در اینباره سخن گفته، «تیم گارلاند» فرمانده ارشد پایگاه عینالاسد است که در گفتوگو با فرانسپرس روایت ساعات ترس و وحشت سربازان حاضر در عینالاسد را بازگو کرده است.
فرمانده آمریکایی ارشد پایگاه عینالاسد در توضیح حمله موشکی سپاه، به ترس و وحشت آمریکاییها از این حمله اذعان کرده و میگوید: من در ابتدا شوکه شده بودم و باورم نمیشد ایران توانایی و قدرت حمله موشکی به پایگاه ما را داشته باشد، زیرا پایگاه عینالاسد یکی از بزرگترین پایگاههای نظامی در عراق است و نیروهای ائتلاف بینالمللی در کنار 1500 نظامی آمریکایی و هزاران نیروی عراقی در آن حضور دارند. این مقام نظامی آمریکایی میگوید: برخی نیروها در پناهگاه بودند و برخی از آنها نیز در نقاط مختلف پایگاه پراکنده شدند و در میان این تنشها بیش از 2 ساعت در آن جا ماندند. وی در ادامه میگوید: هیچ یک از فرماندهان انتظار چنین انفجارهای قویای را نداشتند و زمانی که موج اول حملات انجام شد، قویترین و بلندترین صدایی بود که در طول زندگی شنیده بودم.
گارلاند میگوید: اشیای غیرطبیعی در هوا میدیدیم. شکل حرکت آن و بالا رفتن دمای منطقه و همچنین کنده شدن یکی از درهای پایگاه از شدت فشار غیرطبیعی بود. از ساعت 1:35 تا ساعت 3 پنج حمله موشکی در زمانهای متفاوت علیه پایگاه عینالاسد انجام شد. خیلی وقت بود اینطور نترسیده بودم. او ادامه داد: ما نمیدانستیم شکل این حملات چگونه خواهد بود و چه تاثیراتی میتواند داشته باشد، تقریبا ساعت 4 صبح زمانی که اوضاع آرام شد فرماندهان و سربازان از پناهگاههای خود خارج شدند. در جاهای مختلف پایگاه آتشسوزی بود و موشکها به بیش از 10 سایت برخورد کرده بود. این فرمانده ارشد آمریکایی میگوید: 2 سرباز در برجهای مراقبت بودند که شدت فشار آنها را از جای خود بیرون پرت کرده بود اما آنها فقط سوختگی داشتند.
به گزارش ایسنا، وی میگوید: بین موج حملات موشکی که پایگاه را هدف قرار دادند، فاصله زمانی بود، تا جایی که سربازان گمان میکردند حملات تمام شده است. فاصله زمانی بین موج حملات باعث میشد احساس امنیت کنی؛ به نظر من این فاصله زمانی به منظور وارد کردن تلفات بود. بعدها پاکسازی جاهایی که به آنها موشک خورده بود انجام شد و بولدوزرها آهنهایی را که به هم پیچیده بود جمعآوری کردند. واضح بود یکی از آسایشگاههای سربازان در پایگاه به طور کامل ویران شده است و بوی آهن مذاب از آن بیرون میآمد.
* عینالاسد حمله ایران را فراموش نخواهد کرد
در همین حال یکی از افسران آمریکایی در پایگاه نظامیان آمریکایی در عینالاسد اذعان کرد حمله موشکی ایران باعث انهدام بسیاری از تجهیزات و مخازن موجود در این پایگاه شد و نیروهای آمریکایی هرگز خاطره اصابت موشکهای ایران را به پایگاه هوایی آمریکا فراموش نخواهند کرد. خبرنگار شبکه الجزیره که بتازگی موفق به حضور در پایگاه عینالاسد شده است به نقل از این افسر آمریکایی اعلام کرد: پایگاه هوایی ما هدف حمله موشکهای بالستیک ایران قرار گرفت. این موشکها به مناطق مختلف اصابت و گودالهای عمیقی ایجاد کرد. بسیاری از مخزنها بویژه در منطقه نگهداری و تعمیر هواپیماها منفجر شد. این نظامی آمریکایی افزود: در حمله موشکی ایران، صداهای بسیار مهیبی به گوش میرسید. بعضی از تجهیزات دیدهبانی، منهدم شده است و ما هرگز این تجربه وحشتناک را فراموش نمیکنیم.
* روایت 2 ساعت سرگشتگی، ترس و بهت
سیانان هم گزارشی درباره حمله ایران به مقر نظامیان آمریکایی در عینالاسد منتشر کرده است. به نوشته سیانان، این حمله گستردهترین و بزرگترین حمله به یک پایگاه آمریکایی طی دهههای گذشته بود. سیانان افزود: نیروهای آمریکا آن شب در برابر بارش موشکهای ایران بیدفاع بودند.
سیانان در ادامه گزارش خود آورد: 2 نیروی نظامی آمریکا در حال متر کردن ابعاد حفرهای هستند که در نتیجه برخورد موشک بالستیک ایرانی ایجاد شده است. این حفره تقریبا 2 متر عمق و 3 متر قطر دارد. اینجایی که تخریب شده محل استقرار خلبانان هواپیماهای بدون سرنشین و اپراتورهای پایگاه بود. به گزارش این شبکه آمریکایی، 10 فروند از 11 فروند موشکی که ایران به این پایگاه شلیک کرد در مواضع آمریکایی این پایگاه نشست. تقریباً یک سوم این پایگاه توسط ایالات متحده کنترل میشود. موشکهای ایرانی که از سیستمهای هدایت هوایی استفاده میکردند، علاوه بر اقامتگاه اپراتورهای هواپیماهای بدون سرنشین آمریکا، توانستند سایتهای حساس ارتش آمریکا را هم خراب کنند و به یک مجتمع نیروهای ویژه و 2 آشیانه آسیب برسانند. سیانان در ادامه گزارش خود افزود: اولین موشک ایران ساعت 1:34 دقیقه بامداد (به وقت محلی) در پایگاه فرود آمد. موشکهای بعدی به فاصله 15 دقیقه از هم یک به یک به زمین نشستند. حمله موشکی تقریبا 2 ساعت به طول انجامید. سربازان آمریکایی این 2 ساعت را مملو از تعلیق، ترس و احساس بیدفاعی توصیف کردند.
سروان «پاتریک لیوینگستون» فرمانده نیروهای امنیت هوایی ایالات متحده در این پایگاه با اشاره به حملات راکتی قبلی توسط گروههای شبهنظامی گفت: شما میتوانید در این پایگاه در برابر (نیروهای شبهنظامی) دفاع کنید اما نمیتوانید در برابر چنین حملاتی (حمله موشکی بالستیک) دفاع کنید.
به گزارش عصرایران به نقل از این رسانه آمریکایی، سرهنگ دوم «استیسی کولمن» از فرماندهان ارشد این پایگاه میگوید پس از نزدیک به یک ساعت و نیم با خودش گفته نکند حملهای در کار نیست. او میگوید: با خودم فکر کردم نکند الکی اینجا جمع شدهایم. 10 دقیقه بعد از اینکه اینها را درون خودم مرور میکردم به یکباره صدای چندین انفجار مهیب را شنیدم و با خودم گفتم این هم جواب تردیدهای من.
او افزود: موقع اصابت موشکها زمین بشدت زیر پایمان میلرزید و صدای خیلی مهیبی میآمد. ما قشنگ موج انفجار را در پناهگاه احساس میکردیم و میدانستیم انفجارها نزدیک ما است. این زن نظامی ارتش آمریکا در پناهگاههای زیرزمینی مستقر شده بود که میراث دوران صدام است. اما گروهبان دوم فرگوسن در پناهگاههایی مستقر شده بود که آمریکاییها ساخته بودند. فضاهایی کوچک که توسط ورقههای بتنی 5 اینچی محکم با کیسههای شن ساخته شده است. او از شکاف لای دیوار مثل یک فیلم انفجارها را تماشا میکرد. او میگوید: یک شکاف کوچک در کنار پناهگاه وجود داشت و ما شاهد تابش نور نارنجی بودیم پس از آن فهمیدیم هر بار این نور را میبینیم، فقط چند ثانیه قبل از اصابت موشک به زمین است. او افزود: نور- انفجار، نور- انفجار و... همینطور ادامه داشت. نمیدانستیم کی قرار است تمام شود. نشسته بودیم تا تمام شود. پس از انفجار اول چند نفر از تیم گروهبان فرگوسن برای ارزیابی میزان تلفات احتمالی به محوطه پایگاه رفتند. در همین زمان بود که دومین موشک به فاصله 15 دقیقه از انفجار اول به پایگاه اصابت کرد و عدهای در فضای آزاد گرفتار شدند. پس از انفجار دوم گروهبان فرگوسن نگران رفقایی شد که در بیرون به دام افتادهاند. او گفت: «بعد از انفجار موشک دوم، من نگران این افراد شدم. بنابراین رفتم و آنها را پیدا کردم و با خود به پناهگاه آوردم و بعد همه منتظر ماندیم تا موشکباران تمام شود».
گروهبان فرگوسن و تیمش مامور این شده بودند اگر همزمان یا پس از حمله موشکی به این پایگاه حمله زمینی رخ داد، سریع از پناهگاه خارج شده و در برابر مهاجمان قرار گیرند اما حمله زمینی انجام نشد. فرگوسن گفت: ما خیلی خسته بودیم. این بدترین غلیان آدرنالینمان در تمام عمرمان بود.
هنگامی که حمله موشکی تمام شد و سربازان همه از پناهگاهها بیرون آمدند، بسیاری از آنها برای ترمیم آسیبها مشغول به کار شدند. آنها حس این لحظات خود را ترکیبی از راحتی و شوکه شدن توصیف میکنند.
سرهنگ کلمن گفت: پس از حمله گویی اوضاع عادی شده بود. همه از پناهگاه بیرون آمده و به چشمهای هم زل زده بودند. انگار میخواستند بپرسند حالت خوب است؟ چند سرباز آمریکایی مستقر در این پایگاه به سیانان گفتند این رویداد دیدگاه آنها را از جنگافزار تغییر داده است. یکی از آنها گفت: ارتش ایالات متحده بهرغم اینکه با شیوههای پیشرفته میجنگد اما به ندرت جنگافزارهای پیشرفته در اختیار نیروهایش قرار میدهد.
فرگوسن درباره واکنش سربازان آمریکایی موقع چنین حمله سنگینی گفت: «به هم نگاه میکردیم و به این فکر میکردیم چطور میتوانیم از این وضعیت خلاص شویم؟... من آرزو نمیکنم کسی این سطح از ترس را تجربه کند. هیچکس در جهان هرگز نباید مجبور باشد چنین حسی را تجربه کند».
* اقدام حقوق بشری عراق علیه آمریکا
کمیسیون حقوق بشر پارلمان عراق از تحرک بغداد برای محاکمه دولت آمریکا در دادگاههای بینالمللی به اتهام ارتکاب جنایات کشتار جمعی در عراق خبر داد. احمد الکنانی، عضو کمیسیون حقوق بشر پارلمان عراق دیروز از تحرک عراق در عرصه بینالمللی برای بازخواست آمریکا برای جنایاتش در عراق که در رده جنایات کشتار جمعی است، خبر داد. وی در گفتوگو با پایگاه خبری المعلومه گفت: آمریکا از سال ۲۰۰۳ تاکنون، مرتکب وحشیانهترین جنایات در عراق شده که جنگ عراق، ماجراهای زندان ابوغریب، میدان النسور و ورود داعش از جمله این جنایات است و آخرین تجاوز آنها نیز هدف قرار دادن رهبران حشدالشعبی است که همگی در مجموعه جنایات کشتار جمعی میگنجد. این نماینده عراقی گفت: همه جنایاتی که آمریکا در حق ملت عراق مرتکب شده، مستند است و تحرکاتی آغاز شده است تا آمریکا برای این جنایاتی که در حق عراقیها انجام داده، در دادگاههای بینالمللی بازخواست شود.
***
[عراق: توافق جدیدی در کار نیست همه خارجیها باید بروند]
تنش میان عراق و آمریکا از زمان ترور سپهبد شهید قاسم سلیمانی و ابومهدی المهندس وارد فاز تازهای شده است. تصمیم پارلمان عراق برای اخراج سربازان آمریکایی از این کشور نیز سبب شد آمریکاییها رسما اعلام کنند حاضر به ترک عراق نیستند. همین چند روز پیش ترامپ گفته بود اگر عراقیها 35 میلیارد دلار پول بدهند از عراق میرویم.
مایک پمپئو، وزیر خارجه آمریکا هم مدعی شده است مقامات عراقی در گفتوگوهای خصوصی خواستار ادامه حضور آمریکا در عراق هستند. با این حال مقامات رسمی عراق نظر دیگری دارند. در همین ارتباط، سخنگوی دولت عراق در سخنانی گفت بغداد هیچگونه توافق جدیدی برای ابقای نیروهای آمریکا در این کشور امضا نخواهد کرد. ویلیام ورده، سخنگوی دولت عراق در گفتوگو با CNN اعلام کرد دولت عراق از تصمیم پارلمان درباره اخراج نیروهای آمریکا از عراق در پی شهادت سردار قاسم سلیمانی، فرمانده نیروی قدس سپاه و ابومهدی المهندس، نایب رئیس حشدالشعبی در جریان حمله آمریکا به کاروان حشدالشعبی در بغداد حمایت میکند. وی در این باره افزود: دولت تا این لحظه به تصمیم پارلمان مبنی بر خروج نیروهای خارجی از کشور پایبند است. منظور از خروج نیروهای خارجی تنها نظامیان آمریکا نیست، بلکه منظور تمام نیروهای خارجی حاضر در عراق است. ورده ادامه داد: هیچگونه توافقی میان دولت آمریکا و عراق برای باقی ماندن نیروهای واشنگتن در عراق وجود ندارد و دولت در مسیر درست اجرای تصمیم پارلمان قرار دارد. محمد الغبان، رئیس فراکسیون ائتلاف الفتح در پارلمان عراق به ریاست هادی العامری هم گفت دولت عراق باید تدابیر لازم را برای پایان دادن به حضور نیروهای بیگانه در خاک این کشور به کار گیرد. به گزارش شبکه المیادین، الغبان گفت: «اگر نیروهای آمریکایی بخواهند مصوبه پارلمان برای خروجشان از عراق را دور بزنند، این موضوع به یک هجوم مردمی و درگیری نظامی منجر میشود». نصر الشمری، سخنگوی مقاومت اسلامی نجبا نیز با اشاره به نشست اخیر رهبران گروههای مقاومت عراق خاطرنشان کرد این گردهمایی با هدف تشکیل جبهه یکپارچه مقاومت جهت اخراج نیروهای آمریکایی و سایر نیروهای بیگانه برگزار شد. بر اساس این گزارش، بهگفته وی، در این راستا توافق شد تلاشها در همه زمینهها منسجم و هماهنگ باشد. سخنگوی نجبا نتیجه این نشست مشترک را اجماع بر خروج کامل و حتمی نیروهای آمریکایی اعلام و تصریح کرد: گروههای مقاومت عراقی به دولت و پارلمان عراق مهلت دادند راهکارهای دیپلماتیک و سیاسی را برای پایان دادن به حضور نظامی بیگانگان دنبال کنند. الشمری تاکید کرد: تعیین سقف زمانی مشخص برای خروج کامل نیروهای آمریکایی از عراق ضروری است و به هیچوجه نباید این بازه زمانی نامحدود باشد. گفتنی است در پی شهادت سردار سپهبد قاسم سلیمانی و ابومهدی المهندس در حمله هوایی آمریکا در بامداد روز جمعه سیزدهم دیماه/ سوم ژانویه، پارلمان عراق ۵ ژانویه، طرح اخراج نظامیان آمریکایی از خاک این کشور را تصویب و دولت را به تدوین سازوکار لازم برای اجرای این طرح ملزم کرد. در پی این امر، مقتدا صدر هم طی پستی در توئیتر نوشت این طرح پارلمان، پاسخی در حد و اندازه تجاوزهای آمریکا علیه حاکمیت عراق و تشدید اقدامات خصمانه منطقهای آن و دشمنی با دین و مذهب نیست.
ارسال به دوستان
گزارش «وطن امروز» درباره یکی از مواد سؤالبرانگیز لایحه مالیات بر ارزش افزوده
سازمان خودمختار مالیاتی
* ماده 30 مالیات بر ارزش افزوده: سازمان امور مالیاتی از شمول قوانین و مقررات عمومی دولت مستثناست
گروه اقتصادی: مستثنا شدن سازمان امور مالیاتی از قوانین عمومی در لایحه مالیات بر ارزش افزوده، این سازمان را از نظام اداری کشور تافته جدابافته و خودمختار خواهد کرد و کمترین تبعات این خودمختاری، تبعیض در نظام پرداختها و مزایا و فراهم شدن بستر حقوقهای نجومی در شرایط وخیم اقتصادی است.
به گزارش «وطن امروز»، رسوایی فیشهای حقوقی مدیران دولتی که به افتضاح فیشهای نجومی هم شهرت یافت، در پی انتشار سلسلهای از فیشهای حقوقی برخی مدیران دولتی در دولت حسن روحانی شکل گرفت. این جنجال اردیبهشت 95 با انتشار فیشهای حقوقی مدیران بیمه مرکزی ایران، رئیس صندوق توسعه ملی، مدیران بانک رفاه کارگران و مسؤولان و مدیران چند سازمان دیگر آغاز شد و بازتاب گستردهای در رسانهها و افکار عمومی داشت.
۱۶ اردیبهشت 95 در چند کانال تلگرامی و وبسایت سیاسی فیش حقوقی یکی از مدیران بیمه مرکزی منتشر شد. روز بعد اخبار ساعت ۲۱ شبکه اول سیما در گزارشی با ارجاع به فیشهای حقوقی منتشر شده در وبسایتها گفت 3 مدیر ارشد بیمه مرکزی در اسفند 94 روی هم ۱۸۰ میلیون تومان حقوق و مزایا گرفتهاند. سپس ۱۹ اردیبهشت خبرگزاری میزان هم با انتشار تصاویری، از فیشهای حقوقی چندده میلیون تومانی معاونان بیمه مرکزی خبر داد. 3 روز پس از آن رئیس بیمه مرکزی استعفا کرد. پس از آن موج انتشار فیشهای حقوقی و سایر مدارک مالی مرتبط با مدیران ارشد سازمانهای مختلف در ایران شروع شد. حقوق و مزایای چندصد میلیونی در حالی به مدیران پرداخت شده بود که با استناد به ماده ۷۶ قانون خدمات کشوری هیچکس در دولت نباید بیش از ۷ برابر حداقل حقوق یک کارمند عادی (در آن زمان حداکثر ۵۲ میلیون و ۵۰۰ هزار ریال) حقوق بگیرد.
مطالبه در آن زمان، کاهش حقوق این افراد بود که این اتفاق، کم و بیش برای نجومیبگیران عملی شد اما باید منافذ قانونی را که عامل چنین اتفاقی بود شناسایی و از بروز مسائل اینچنینی جلوگیری کرد. با بررسی رسوایی حقوقهای نجومی میتوان فهمید هر جا فسادی رخ داده، بستر آن فراهم بوده است. این بستر با دادن اختیارات زیاد و بدون نظارت به افراد و سازمانها فراهم شده است. این موضوع را از گزارش دیوان محاسبات کشور درباره حقوقهای نجومی نیز میتوان برداشت کرد که اعلام کرده دستگاههایی که از شمول مقررات عمومی مستثنا بودند، یعنی نظارت کافی بر آنها نبوده، بیشترین تخلف را درباره حقوقهای نجومی داشتند. در نتیجه، اگر بسترهای گفته شده باز هم برقرار باشد، احتمال دارد بار دیگر خبر فیشهای نجومی به گوش برسد.
اخیرا با مطرح شدن لایحه مالیات بر ارزش افزوده و بررسی جزئی آن، یکی از مواد این لایحه خبر از یک منفذ قانونی جدید برای نجومیبگیران میدهد. طبق ماده 30 این لایحه «سازمان امور مالیاتی مکلف است ظرف مدت یک ماه از تاریخ تصویب این قانون، به منظور فراهم کردن زمینه تحقق اهداف و ماموریتهای سازمان و ارتقای سطح انگیزش کارکنان و اجرای صحیح و بموقع قوانین و مقررات مالیاتی، نسبت به تهیه آییننامه خاص اداری، مالی، استخدامی و تشکیلاتی خود اقدام و با پیشنهاد مشترک وزارت امور اقتصادی و دارایی و سازمان امور اداری و استخدامی کشور، پس از تصویب هیأت وزیران اجرا نماید». اما نکته قابل توجه این ماده، در جمله آخر نهفته است: «سازمان در موارد یاد شده از شمول قوانین و مقررات عمومی دولت مستثناست». در واقع این ماده هم وظیفه قاعدهگذاری را به این سازمان واگذار میکند و هم مسؤولیت نظارت بر این قواعد را به او میسپارد(!) در نتیجه سازمان امور مالیاتی به طور آشکار با تعارض منافع روبهرو میشود. تعارض منافع به شرایطی اطلاق میشود که در آن یک فرد یا سازمان با منافع مختلف و متعارضی مواجه است. مثلا درباره ماده 30 که ذکر شد، سازمان امور مالیاتی میتواند قواعدی را تنظیم کند تا به جای منافع ملی، درآمد خودش افزایش یابد.
بدون شک در صورت تصویب این ماده، نظارت بر سازمان امور مالیاتی کاهش مییابد و امور بسیاری که تا قبل از تصویب این ماده غیرقانونی بوده، میتواند پوشش قانونی به خود بگیرد. بالطبع این موضوع، عدمشفافیت سازمان امور مالیاتی بویژه در زمینههای مالی و استخدامی را بهدنبال خواهد داشت.
سازمان امور مالیاتی از سازمانهایی است که تا به الان با مشکل عدم شفافیت روبهرو بوده است، پس علاوه بر نظارت شدید حکومتی، باید حتی در برابر مردم هم شفافیت داشته باشد، در صورتی که تصویب این ماده شفافیت این سازمان را بیش از پیش کاهش خواهد داد و همین نبود شفافیت میتواند به عنوان پوششی برای فعالیتهای غیرقانونی قرار گیرد. یکی از این فعالیتهای غیرقانونی، رعایت نکردن سقف حقوقهاست. موافقان این لایحه بر این اعتقادند نتیجه تصویب آن، استقلال بیشتر سازمان امور مالیاتی است که منجر به افزایش بهرهوری میشود، در حالی که این سیاستی است که قبلا برای برخی دستگاههای دیگر امتحان خود را پس داده و با شکست مواجه شده است. پس از غائله فیشهای نجومی، بر اساس گزارش دیوان محاسبات کشور که در تاریخ 11 مهر 95 توسط رئیس دیوان محاسبات در صحن علنی مجلس شورای اسلامی ارائه شد، بخشی از پاداشهای نجومی به تعدادی از مدیران و معاونان سازمان امور مالیاتی پرداخت شده است، لذا تنفیذ چنین اختیاراتی به سازمان امور مالیاتی میتواند به بروز پدیدههای اینچنینی دامن بزند.
مراد از مستثنا شدن از قوانین و مقررات عمومی، خارج شدن از شمول قانون مدیریت خدمات کشوری و سایر قوانین بالادستی است که در این صورت هیچگونه نظارت و کنترلی نمیتوان روی این ارگان داشت و میتواند برای کشور و نظام مشکلات عدیدهای ایجاد کند. همچنین تبعیض و شکاف در سطح خدمات و مزایا میان کارکنان دولت و دستگاههای اجرایی به وجود میآورد که موجبات نارضایتی، کاهش انگیزه و ناهنجاریهای دیگر را به همراه دارد.
* مغایرت با قانون برنامه ششم
به علاوه، این ماده با قانون برنامه ششم مغایرت دارد، چرا که عملا سازمان مالیاتی از این قانون نیز مستثنا شده و نمیتوان بر این سازمان اعمال حاکمیت کرد. طبق ماده 29 قانون برنامه ششم، دستگاههای اجرایی مکلفند حقوق، فوقالعاده، هزینهها، کمکهزینه، کارانه، پرداختهای غیرماهانه، مزایای ناخالص پرداختی ماهانه اعم از مستمر و غیرمستمر، نقدی و غیرنقدی و سایر مزایا را در سامانه ثبت حقوق و مزایا اعلام کنند. بماند که این سامانه همچنان ناقص است و خبری از شفافیت آن وجود ندارد. تبصره 3 این ماده، دولت را مکلف کرده طی سال اول اجرای قانون برنامه، اختلاف حقوق و مزایا بین مقامات، روسا، مدیران و کارکنان در مشاغل مشابه و شرایط مشابه در هر صورت از 20 درصد تجاوز نکند و در مسیر تصمیمگیری قانونی قرار دهد. اساسا این اقدام که قرار است توسط نمایندگان مهر تایید بر آن بخورد، مغایرت آشکار با قانون برنامه ششم تلقی میشود. در حالی قرار است سازمان مالیاتی از تمام قوانین عمومی مستثنا شود که دولت طبق ماده 30 قانون برنامه مکلف است جهت برقراری عدالت در نظام پرداخت، نسبت به رفع تبعیض و متناسبسازی دریافتها و برخورداری از امکانات توسط شاغلان، بازنشستگان و مستمریبگیران کشوری و لشکری اقدام کند.
***
[مخالفت مرکز پژوهشها]
مرکز پژوهشهای مجلس شورای اسلامی با انتشار گزارشی با تصویب ماده 26 گزارش شور دوم کمیسیون اقتصادی مجلس (همان ماده 30 لایحه مالیات بر ارزش افزوده) درباره لایحه مالیات بر ارزش افزوده مبنی بر مستثنا شدن سازمان امور مالیاتی از شمول قوانین و مقررات عمومی دولت در زمینههای متعددی از جمله اداری، مالی، استخدامی و تشکیلاتی، مخالفت کرد.
بازوی کارشناسی مجلس درباره دلایل مخالفتش با تصویب این ماده اعلام کرد: «همانطور که مشخص است، حکم این ماده اختیارات فراوانی را در اختیار سازمان امور مالیاتی قرار میدهد و سازمان را در زمینههای متعددی از جمله اداری، مالی، استخدامی و تشکیلاتی از بسیاری از قوانین و مقررات مستثنا میکند، همچنان که این موضوع بهصراحت در متن ماده لحاظ شده است و مقرر میدارد «سازمان در موارد یاد شده از شمول قوانین و مقررات عمومی دولت مستثناست».
ارسال به دوستان
تشکیل کارگروه سهجانبه ایران، اوکراین و کانادا درباره سقوط هواپیما
نیویورکتایمز: رادار بوئینگ قبل از حادثه از کار افتاده بود
گروه اجتماعی: تشکیل کارگروه سهجانبه ایران، کانادا و اوکراین برای بازخوانی جعبه سیاه بوئینگ و شناسایی پیکر 100 جانباخته این حادثه از مهمترین اخبار فاجعه سقوط هواپیمایی اوکراینی در روز گذشته بود. نشریه آمریکایی نیویورکتایمز مدعی شد ارتباط راداری هواپیمای اوکراینی ۲۰ تا ۳۰ ثانیه پیش از حادثه قطع شده بود. این رسانه نوشت: «اطلاعات و ویدئوهای مسیر پرواز و نیز اصابت موشک ایران به هواپیمای اوکراینی نشان میدهد ارتباط راداری این هواپیما ۲۰ تا ۳۰ ثانیه پیش از هدف قرار گرفتن قطع شده بود». این در حالی است که سخنگوی «فلایت رادار ۲۴» وبسایت اینترنتی سوئدی که موقعیت پروازهای مسافری را به صورت زنده و روی نقشه نمایش میدهد، میگوید: «هواپیماهای غیرنظامی دائما خود را با ارسال سیگنالهای رادیویی از طریق فرستنده هواپیمای در حال پرواز معرفی میکنند». «جان کاکس» مدیر پیشین انجمن ایمنی هوافضای آمریکا و محقق تصادفات هوایی و خلبان سابق درباره سامانه پدافندی که هواپیمای اوکراینی را هدف قرار داد، گفت: «سیستم نرمافزاری سامانه تور مجهز به رادار و شناسایی بصری هواپیما و همچنین سیگنالهای ارسال شده از فرستنده مجهز است؛ در صورتی که اطلاعات ارسال شده از هواپیما نادرست باشد یا هواپیمایی اطلاعات را ارسال نکند، سیستم اعلام «تهدید» میکند». وی در بخش دیگری گفت: «موشکهای سامانه تور از طریق رادار فعال میشود و هنگامی که به هدف نزدیک شود، منفجر شده و قطعات مرگباری را آزاد میکند و معمولا موشک دوم بلافاصله پس از شلیک اولین موشک شلیک میشود».
* تشکیل کارگروه سهجانبه ایران، کانادا و اوکراین
با ورود کارشناسان بررسی سانحه کشور کانادا به ایران، اولین جلسه سهجانبه (ایران، اوکراین و کانادا) صبح دیروز در سازمان هواپیمایی کشوری دیروز تشکیل شد. حسن رضاییفر، رئیس کمیسیون بررسی سانحه بوئینگ 737 اوکراینی در این باره گفت: با ورود تیم بررسی سانحه کانادایی به ایران، کارگروه ویژهای برای بررسی جعبه سیاه با حضور تیمهای ایران، کانادا و اوکراین تشکیل شده است. وی افزود: تیم کانادایی نیز به ایران آمده تا موضوع بازخوانی جعبهسیاه را با همراهی تیم بررسی سانحه ایرانی و اوکراینی انجام دهند. در این باره کارگروه ویژهای برای بررسی نوار مکالمات خلبان و نوار پارامترهای موتور در جعبه سیاه با حضور تیمهای ایران، کانادا و اوکراین تشکیل شده است. رئیس کمیسیون بررسی سانحه بوئینگ 737 اوکراینی در پاسخ به این سوال که آیا بازخوانی اطلاعات جعبهسیاه در کشور خودمان انجام میشود یا جعبه سیاه به فرانسه میرود؟ توضیح داد: اجازه بدهید در این باره هیچ صحبتی فعلا نداشته باشم اما جعبه سیاه (FDR&CVR) همینجا در دفتر خودمان مقابل چشممان است. تیم کانادایی هم به ایران آمده است اما هنوز به هیچ توافقی در این باره نرسیدهایم، به هر حال شرایط فرق کرده است و منتظر تصمیمگیری مسؤولان اصلی کشور هستیم.
* شناسایی پیکر ۱۰۰ جانباخته
سازمان پزشکی قانونی کشور اعلام کرد پیکرهای 100 نفر از جانباختگان حادثه سقوط هواپیما شناسایی شده است. با انجام مراحل تشخیص هویت و تطبیق پروفایلهای ژنتیکی پیکرهای قربانیان سقوط هواپیمای اوکراینی با خانوادههایشان، تعداد اجساد شناسایی شده به 100 نفر رسید. گفتنی است مرکز تشخیصی و آزمایشگاهی اداره کل پزشکی قانونی استان تهران به محض شناسایی و تعیین هویت با بستگان قربانیان برای تحویل پیکرها تماس میگیرند. در حادثه سقوط هواپیمای اوکراینی 176 نفر جان خود را از دست دادند که 147 نفر آنها ایرانی و مابقی، اتباع خارجی بودند.
* بنیاد شهید: جانباختگان سانحه هواپیمای اوکراینی در حکم شهید محسوب میشوند
بنیاد شهید و امور ایثارگران با صدور اطلاعیهای اعلام کرد جانباختگان ایرانی سانحه هواپیمای اوکراینی در حکم «شهید» محسوب میشوند. در اطلاعیه بنیاد شهید و امور ایثارگران آمده است: بنیاد شهید و امور ایثارگران ضمن ابراز تسلیت به تمام بازماندگان سانحه هواپیمای اوکراینی، آمادگی خود را برای ایفای وظایف قانونی در قبال جانباختگان ایرانی این حادثه از جمله تدفین در قطعه شهدا اعلام نموده و به اطلاع میرساند جانباختگان ایرانی این سانحه هوایی در حکم «شهید» محسوب میشوند.
* افزایش پروازهای عبوری از آسمان ایران
طی روزهای گذشته به دلیل جوسازی دولت تروریست آمریکا و برخی کشورهای غربی علیه ایران، تعداد پروازهای عبوری از آسمان کشورمان کاهش یافته بود. این پروازها در هفته گذشته به کشورهای عراق و افغانستان منتقل شده بود. این در حالی است که با توجه به اینکه آسمان ایران، امنترین مسیر پروازی و در عین حال یکی از بهصرفهترین تعرفههای عبور پروازها را دارد، مجددا از صبح دیروز بر تعداد این پرواز افزوده شده است. پیشبینی میشود بزودی پروازهای عبوری از آسمان ایران به روال عادی بازگردد. از سوی دیگر، پروازهای خارجی ایرلاینهای ایرانی نیز به روال سابق بازگشته است. مقصود اسعدیسامانی، دبیر انجمن شرکتهای هواپیمایی در اینباره به تسنیم، گفت: در حال حاضر پروازهای ایرلاینهای ایرانی به مقاصد اروپایی برقرار بوده و این پروازها روال عادی دارد. اسعدیسامانی با بیان اینکه جز پروازها به سوئد، سایر پرواز انجام میشود، افزود: این کشور اعلام کرده که هواپیماهای ایرانی به این کشور پرواز نکنند. این قبیل مسائل بیشتر بحثهای هیجانی و احساسی بوده و تجربه نشان داده است پروازها پس از مدت کوتاهی برقرار میشود.
ارسال به دوستان
آیا کیمیا علیزاده با تغییر تابعیت میتواند در المپیک توکیو شرکت کند؟
بنبست کیمیایی
درست در فاصله چند ماه تا شروع بازیهای المپیک 2020 توکیو، 2 ورزشکار ایرانی اعلام کردند میخواهند با پرچم کشور دیگری در این تورنمنت مهم شرکت کنند. سعید ملایی در جودو که پناهنده مغولستان شد و سپس کیمیا علیزاده که هماکنون در کشور هلند زندگی میکند. اما واکاوی قوانین نشان میدهد این 2 ورزشکار برای به دست آوردن سهمیه باید از صفر شروع کنند و از سوی دیگر قانون پناهندگی شرط کرده باید 3 سال از پناهنده شدن ورزشکار در کشور دوم گذشته باشد. از این رو شرایط کیمیا علیزاده برای حضور در المپیک از مسیر دیگر و با پرچم کشوری دیگر، بسیار دور از ذهن و غیرممکن به نظر میرسد. علیزاده مدتهاست درگیر یک مصدومیت مزمن شده است؛ مصدومیتی که درست بعد از مدال نوبرانه المپیک ریو، گریبانگیر او شد و تا به امروز رهایش نکرده است. علیزاده حتی برای رهایی از شر این مصدومیت عمیق و مزمن به تیغ جراحی نیز متوسل شد اما ظاهرا مصدومیت به گونهای است که اگر نخواهیم بگوییم ادامه ورزش حرفهای او را غیرممکن کرده، بازگشت به شیاپچانگ برای کیمیا دشوار و طاقتفرساست و حتی میتواند سلامتی او را به خطر بیندازد. علیزاده در طول مدت مصدومیتش، چند بار برای بازگشت اقدام کرده اما هر بار با عود کردن مشکلش، دوباره حاشیهنشین شده است. آخرین تلاش نافرجام او به همین چند هفته پیش در لیگ تکواندوی زنان بازمیگردد که دوباره مصدوم شد و از ادامه مسابقه بازماند تا ثابت شود او به این زودیها نمیتواند مبارزه کند. بهرغم این مصدومیت اما درهای تیم ملی به روی کیمیا علیزاده باز بوده و او هر گاه از لحاظ فیزیکی شرایط تمرین کردن را داشته، بدون هیچ اما و اگری دعوت شده است. در حقیقیت، فدراسیون تکواندو در طول مدت مصدومیت این تکواندوکار همیشه همراه او بوده و با لحاظ کردن شرایط خاص و توجه به اولین مدالآور تاریخ بانوان المپیک، پذیرایش بوده است؛ اتفاقی که در پارهای از اوقات حتی با واکنش کارشناسان و منتقدان مواجه میشد اما فدراسیون برای همراهی و محافظت از ستاره خود، از هیچ تلاشی فروگذار نبود و حتی نقدها را به جان خرید. علیزاده در طول سالیان اخیر و با توجه به شهرت و البته اعتباری که بهواسطه مدال المپیک کسب کرده، دعوتنامههای مختلفی برای حضور در اردو یا کمپهای تمرینی خارج از کشور داشت. وی با در نظر گرفتن شرایط، گاه و بیگاه برای تمرین و حتی حضور در کلینیکهای پزشکی به خارج از ایران سفر میکرد. در همین راستا او بعد از مصدومیت چند هفته گذشته خود در جریان لیگ برتر، سفری به هلند داشت که اتفاقی طبیعی و روتین محسوب میشود. با این وجود، شرایط او برای حضور در المپیک از مسیر دیگر و با پرچم کشوری دیگر، بسیار دور از ذهن و غیرممکن به نظر میرسد. حتی اگر بحث مصدومیت و ناآمادگی وی را فاکتور بگیریم و فراموش کنیم اکنون از لحاظ فیزیکی شرایط مبارزه کردن را ندارد، تغییر ملیت در این ورزش تابع شرایط خاصی است و شامل قانون 2 سال دوری از میادین میشود که در حال حاضر برای علیزاده صدق نمیکند. از سوی دیگر سهمیه المپیک در تکواندو از 2 راه توزیع میشود؛ اول از طریق سیستم رنکینگ که با توجه به دوری 3 ساله از میادین بینالمللی و امتیازات پایین او، میسر نیست و دوم از طریق سهمیه قارهای که در این صورت تنها از طریق حضور در مسابقات قاره آسیا میتواند به سهمیه دست پیدا کند. به نظر میرسد این دو راه، بدون توجه به مصدومیت، عملا برایش بسته است و او مسافر توکیو نخواهد بود.
* قدرنشناسی به روایت قهرمانان سکه و سفر
اگر روزگاری جهان پهلوان تختی برای مردم همه کار میکرد و روی سکوی المپیک از آنها میگفت و به آنها تعظیم میکرد، ستارههای امروزی عصر لایک و مجازی، به دنبال عافیت و حیات تهی از معرفت هستند. دوران پهلوانی و جوانمردی مدتهاست سپری شده. در دوران سلبریتیها و غوغای لایکها، دیگر نمیتوان از ستارهای انتظار پهلوانی و فتوت داشت. روزگاری این سرزمین بیشه پهلوانانی چون تختی بود که از همه چیز به نفع مردم میگذشتند و هیچ چیزی را برای خود نمیخواستند. تختی و تختیها ستارههایی از دل مردم و برای مردم بودند اما این روزها همه چیز تغییر کرده، تختی و مرامش به خاطرهها پیوسته و دیگر خریداری ندارد. حالا دوره لایک، زندگی لاکچری و ثروتاندوزی است و هر که بیشتر در این مسیر تاخت و تاز کند، لاجرم بیشتر در قابها مینشیند. دوران معرفت و عیاری به پایان رسیده؛ هر چه زندگی لاکچریتر و با زرق و برق بیشتر، لایکها افزونتر. عافیتطلبی، منفعتدوستی، سودجویی و سهمخواهی رسم زمانه ما شده و ستارهها با این شاخصهها خودنمایی میکنند. اگر روزگاری جهان پهلوان تختی برای مردم همه کار میکرد و روی سکوی المپیک از مردم میگفت و به آنها تعظیم میکرد، حالا ستارههای تازه به دوران رسیده به مردم پشت میکنند تا در عافیت باشند. غورههایی که هنوز مویز نشده، شاخ میشوند؛ شاخهایی بر آمده از تعداد لایکها و فالوئرها. کیمیا علیزاده با یک مدال نوبرانه المپیک چهره شد. ستاره تازه از راه رسیدهای که با این مدال سر به آسمان سایید و سیل تمجیدها، ستایشها و تقدیرها به سوی او روان شد؛ ستارهای که با این مدال یک شبه از فرش به عرش رسید. ورزش ایران برای تمجید از کیمیا کم نگذاشت. عایدی او از این مدال ارزشمند حتی از بزرگترین ستارههای ورزش ایران بیشتر است. ستارهای که همه جوره مورد حمایت و توجه چه از سوی مسؤولان و چه از سوی مردم قرار گرفت و لای پر قو بزرگ شد اما ناگهان به همه چیز پشت پا زد. ستارهای که در تمام روزهای بعد از المپیک با حمایت تمام و کمال فدراسیون روبهرو بود و دستگاه ورزش برای او کم نگذاشت و حتی طعنهها و نقدها برای این حمایت بیشائبه را به جان خرید اما او قدرشناس نبود. خبر مهاجرت او به هلند در حقیقت یک واکنش نامهربانانه و بیرحمانه در قبال همه حمایتها و توجهاتی بود که در طول این سالها بیدریغ و بدون شائبه از او انجام شده است. کیمیا علیزاده با این رفتار ثابت کرد عصر ستارههای پوشالی مدتهاست آغاز شده؛ ستارههای سکه و سفر به جای پهلوانی و مردمدوستی؛ بندگان زر و زندگی.
***
[علینژاد: خانه و سکههایش را گرفت و به مردم ایران پشت کرد]
سرپرست معاون قهرمانی وزارت ورزش میگوید: خانم کیمیا علیزاده یک بیانیه کاملا سیاسی داده که فکر میکنیم کار خودش هم نیست و برایش نوشتهاند.
مهدی علینژاد که به نمایندگی از وزارت ورزش بامداد دیروز به استقبال اعضای تیم ملی والیبال رفته بود، در گفتوگو با خبرنگاران درباره مسائل مختلف پیرامون ورزش کشور صحبت کرد که مهمترین بخش آن درباره علیزاده بود. او در این باره گفت: خانم کیمیا علیزاده یک بیانیه کاملا سیاسی داده که فکر میکنیم کار خودش هم نیست و برایش نوشتهاند. باعث تاسف است ورزشکاری که زندگیاش را مدیون مردم ایران است و در این نظام و در این شرایط رشد کرده و حمایت شده، اینطور کاری انجام بدهد. حمایتهای بسیار بینظیری از او شده که به مدال المپیک انجامیده است. با وجود آسیبهای متعدد و بیماریهای بسیار مسؤولان مثل فرزند خودشان به او رسیدگی کردند. در نهایت او از ایران میرود و بیانیه سیاسی صادر میکند که ارزشهای ما را زیر سوال ببرد. در این بیانیه هم عدم صداقت حاکم است. اگر شرایط اینقدر بد است، چطور این همه توفیق به دست آورده و زندگیاش تغییر کرده است؟ من نمیخواهم درباره حمایتها حرف بزنم اما به هر حال خانهای گرفته و سکههایی که دریافت کرده نشان میدهد شرایط برایش خیلی هم بد نبوده است. هر کس میتواند درباره آیندهاش تصمیم بگیرد. شاید او دوست داشته مهاجرت کند اما برای اینکه کارش زودتر انجام شود، نباید صداقت را زیر پا بگذارد و به ملت خودش پشت بکند. من باز هم میگویم اگر شرایط اینقدر بد بوده، چطور این همه توفیق حاصل شده است؟! فکر میکنم این حرفها کملطفی و بیانصافی است. چقدر خوب است که ورزشکاران ما اول پهلوانی را یاد بگیرند و بعد به قهرمانی برسند. ورزشکار ملی زمانی ورزشکار ملی است که زیر پرچم ایران و در کشور خودش باشد. جز ابراز تاسف حرف دیگری نمیتوانم بزنم.
ارسال به دوستان
باز هم ایران شرم بر آمریکای متفرعن!
واکنش تاریخی و حاکی از مسؤولیتپذیری و شرمساری سردار امیرعلی حاجیزاده، فرمانده نیروی هوافضای سپاه پاسداران انقلاب اسلامی نسبت به خطای پدافندی در سانحه سقوط پرواز 752 خطوط هواپیمایی اوکراین، باعث شگفتی بسیاری از ژورنالیستهای بینالمللی شد. به عنوان مثال «آندرى مدودف» یکی از سرشناسترین روزنامهنگاران تحقیقی روسیه که کانالهایش در پیامرسانهای تلگرام و ویکانتاکت رکورددار تعداد بازدید است، شگفتیاش از واکنش سردار ایرانی را پنهان نکرده و با ترجمه حرف او (زمانی که خبر سقوط هواپیمای اوکراینی را شنیدم، میخواستم بمیرم، فقط براى جلوگیرى از این تراژدی و فاجعه) به زبان روسی، آن را با واکنشهای روسای جمهور آمریکا و اوکراین در سوانح مشابه قیاس کرده است.
او سپس پستهای زیر را در صفحهاش منتشر کرده است:
«من هرگز از طرف آمریکا عذرخواهى نخواهم کرد، حقیقت هر چه میخواهد باشد!»- نطق جرج بوش[پدر]، رئیسجمهور وقت ایالات متحده درباره انهدام ایرباس ایرانى توسط ارتش آمریکا «ما اولین و آخرین نیستیم، نباید از آن فاجعه بسازیم. اشتباهات همه جا اتفاق میافتد و نهتنها در چنین مقیاسى، بلکه در مقیاس بسیار بزرگتر و سیارهاى!»- نطق لئونید کوچما، رئیسجمهور وقت اوکراین درباره انهدام هواپیمای مسافری روسى توپولف 154 توسط ارتش اوکراین «مارگاریتا سیمونیان» سردبیر ارمنیتبار شبکه آرتی روسیه (راشا تودی) نیز این پستها را با تحسین شهامت سردار حاجیزاده بازنشر داده است. از سوی دیگر «فینین کانینگام» نویسنده ایرلندی برجسته روزنامههای آیریشتایمز و میرر و ایندیپندنت انگلیس در مقالهای با عنوان «ایران عذرخواهی کرد اما ترامپ و دیگر روسای جمهور ایالات متحده هرگز بهخاطر آنچه در خاورمیانه مرتکب شدند ابراز شرمساری نمیکنند»، رفتار منطقی ایران در قبال حادثه هوایی اخیر را با رفتار جنایتکارانه آمریکا و روحیه غیر انسانی دولتمردانش در حوادث مشابه قیاس کرده است. او مینویسد: «ما باید رفتار مجرب ایران در بررسی این فاجعه را با شلیک ناو جنگی ایالات متحده به پرواز 655 ایرانایر بر فراز خلیجفارس در سال 1988 مقایسه کنیم. در آن حمله همه 290 مسافر هواپیما با موشک کروز هدایتشونده ناو یواساس وینسنس جان باختند، صرفا بر اساس این ادعا که آن را با جنگنده دشمن اشتباه گرفتهاند. در عین حال آمریکاییها هیچ وقت درباره مرگ ایرانیها عذرخواهی نکردند و حتی بهرغم اینکه پس از سالها پیگیری ایران در دادگاه بینالمللی در سال 1996 محکوم به پرداخت غرامت 60 میلیون دلاری به بازماندگان حادثه شدند، باز هم حاضر به پذیرش مسؤولیت آن نشدند. حتی جرج بوش (پدر) رئیسجمهور وقت آمریکا گفته بود: «هرگز عذرخواهی نخواهم کرد»... بعدها کاپیتان «ویلیام سی راجرز» فرمانده ناو وینسنس و خدمهاش با وجود اثبات رفتار خارج از شأنشان مدال افتخار نظامی دریافت کردند.
به نوشته کانینگام، ایران در شرایطی دچار اشتباه پدافندی در هدف قرار دادن بوئینگ 737 اوکراینی شد که درست در همان روزها و ساعات متعاقب ترور ژنرال قاسم سلیمانی به دستور ترامپ در بغداد و واکنش موشکی سپاه به پایگاه نظامی پنتاگون در عینالاسد، در وضعیت هشدار ملی نسبت به حملات احتمالی آمریکاییها قرار داشت.
از نگاه او سهلانگاری ایرانیها در اجتناب از بستن حریم هواییشان در آن ساعات حساس بر پروازهای تجاری معمولی قابل اغماض به نظر میرسد، چرا که دستکم شاهد پذیرش مسؤولیت و شرمساری بابت این اشتباه از سوی عالیترین مقامات نظامی این کشور بودهایم، حال آنکه دولتهای آمریکا به طور کلی و ترامپ به طور خاص زیر بار هیچ یک از اشتباهات و جنایاتشان نرفتهاند. در انتهای این تحلیل میآید: ایالات متحده بود که تنشهای نظامی را از روز 27 دسامبر با به قتل رساندن 25 عضو نیروهای حشدالشعبی در مرز عراق و سوریه آغاز کرد و با ترور ژنرال سلیمانی، مهمترین چهره در مقابله با داعش آن را به اوج رساند اما همانند روسای جمهور گذشته آمریکا نهتنها ذرهای شرمساری در رفتار ترامپ دیده نمیشد، بلکه او سلیمانی را تروریست هم خطاب کرد. این واشنگتن و دولت ترامپ است که باید بهخاطر چکاندن ماشه و وقوع این زنجیره فاجعهآمیز شرمسار باشد اما گویا تواضع و مسؤولیتپذیری در تضاد با تفرعن واشنگتن قرار دارد.
ارسال به دوستان
20 ماه پس از خروج آمریکا از برجام، انگلیس، فرانسه و آلمان نهتنها به تعهدات خود عمل نکردند بلکه در راستای سیاست فشار حداکثری ترامپ، از فعال شدن مکانیسم ماشه برای بازگرداندن تحریمهای شورای امنیت علیه ایران خبر دادند
برجام سینه دیوار
گروه سیاسی: 20 ماه پس از خروج آمریکا از برجام و انفعال و وقتکشی 3 کشور آلمان، فرانسه و انگلیس در عدم تحقق مطالبات اقتصادی و مالی ایران، تروئیکای اروپا با انتشار بیانیهای از آغاز روند اجرای مکانیسم ماشه در برجام خبر داد.
به گزارش «وطن امروز»، فرانسه، انگلیس و آلمان دیروز (سهشنبه) در یک بیانیه مشترک مکانیسم حل اختلاف در برجام، موسوم به «ماشه» را به دلیل آنچه «نقض توافق از سوی ایران» خواندند، فعال کردند. تروئیکای اروپا در ادامه بیانیه خود تاکید کرده که به کارزار فشار حداکثری دولت آمریکا علیه ایران نمیپیوندد.
بنا بر بیانیه صادر شده از سوی 3 کشور اروپایی عضو توافق هستهای، این دولتها در هماهنگی با سرویس روابط خارجی اتحادیه اروپایی این تصمیم را گرفتهاند.
در بیانیه تروئیکای اروپا آمده است: با توجه به اقدامات ایران ما هیچ انتخاب دیگری نداشتیم جز اینکه امروز نگرانیهای خود را در رابطه با اینکه ایران دیگر به تعهدات خود در برنامه جامع اقدام مشترک (برجام) عمل نمیکند، نشان دهیم و طبق مکانیسم حل اختلاف، مطابق با بند 36 در برجام، این مسأله را به کمیسیون مشترک ارجاع دهیم.
مکانیسم حل اختلافات برجام (مکانیسم ماشه) یک روند مذاکره و گفتوگو میان اعضای برجام است که با ارجاع گزارش اختلافی از سوی یکی از طرفهای برجام به کمیسیون مشترک آغاز میشود و برای چند مرحله با زمانهای قابل تمدید در نظر گرفته شده است.
* توضیح فرآیند بازگشت تحریمها
بر اساس تواق نهایی 2 بند 36 و 37 که مربوط به سازوکار حلوفصل اختلافات است، در صورتی که ایران به عدم اجرای مفاد قطعنامه توسط سایر کشورها اعتراض داشته باشد یا اینکه کشورهای 1+5 ادعا کنند ایران مفاد توافقنامه را رعایت نکرده است، امکان بازگشت تحریمها طی 65 روز وجود دارد. در بند 36 و 37 برجام به مکانیسم ماشه اشاره شده است.
ترجمه بخشی از بند 36 به شرح ذیل است:
36- چنانچه ایران معتقد باشد هر یک یا تمام گروه 1+5 تعهدات خود را رعایت نکردهاند، ایران میتواند موضوع را به منظور حلوفصل به کمیسیون مشترک ارجاع کند؛ به همین ترتیب، چنانچه هر یک از اعضای گروه 1+5 معتقد باشد که ایران تعهدات خود را رعایت نکرده است، هر یک از دولتهای گروه 1+5 میتواند اقدام مشابه به عمل آورد.
... متعاقب بررسی کمیسیون مشترک، چنانچه... موضوع پایبندی فیصله نیافته است، میتواند موضوع را به وزیران امور خارجه ارجاع دهد. ... پس از بررسی کمیسیون مشترک- همزمان با (یا به جای) بررسی در سطح وزیران- ...میتواند درخواست کند که موضوع توسط یک هیأت مشورتی که متشکل از 3 عضو خواهد بود. ... هیأت مشورتی باید نظریه غیرالزامآوری را ... ارائه کند. چنانچه، ... موضوع فیصله نیابد، ... طرف شاکی معتقد باشد که موضوع، مصداق «عدم پایبندی اساسی» است، آنگاه آن طرف میتواند موضوع فیصله نیافته را به عنوان مبنای توقف کلی یا جزئی اجرای تعهداتش وفق برجام قلمداد کرده یا به شورای امنیت سازمان ملل متحد ارجاع کند که معتقد است موضوع مصداق «عدم پایبندی اساسی» به شمار میآید.
در بند 37 نیز ادامه فرآیند مکانیسم ماشه اینگونه توضیح داده شده است: «متعاقب دریافت ابلاغ طرف شاکی، شورای امنیت باید منطبق با رویههای خود درباره قطعنامهای برای ادامه لغو تحریمها رأیگیری کند». بر اساس 2 بند 36 و37 اولین مرجع رسیدگی به شکایت، کمیسیون مشترک است. کمیسیون مشترک شامل کشورهای آمریکا، انگلیس، فرانسه، آلمان، چین، روسیه، ایران و نماینده اتحادیه اروپایی است که جمعا 8 عضو میشوند.
کمیسیون مشترک 15 روز زمان خواهد داشت تا موضوع را فیصله دهد، مگر اینکه این زمان با اجماع تمدید شود. متعاقب بررسی کمیسیون مشترک، چنانچه هر عضو معتقد باشد که موضوع پایبندی فیصله نیافته است، میتواند موضوع را به وزیران امور خارجه ارجاع دهد. وزیران 15 روز فرصت خواهند داشت تا موضوع را فیصله دهند، مگر اینکه این زمان با اجماع تمدید شود (جمعا 30 روز).
تصمیمگیری در کمیسیون مشترک به صورت رای حداکثری است یعنی اگر 5 کشور از 8 کشور عضو همرای باشند، رای آنان ملاک قرار میگیرد.
* مرحله اول
زمانی که ایران از یکی از کشورهای عضو 1+5 مثل آمریکا بنا بر دلایل مختلف مانند اعمال تحریمهای جدید یا تعلیق نکردن بخشی از تحریمها، شکایتی داشته باشد، شکایت ایران به کمیسیون مشترک میرود و چون چینش اعضای این کمیسیون به نفع آمریکاست (5 عضو از 8 عضو کمیسیون در یک جبهه و کاملا همجهت و هماهنگ با سیاستهای آمریکا هستند) رای به نفع آمریکا خواهد بود.
این موضوع درباره سایر کشورهای غربی عضو کمیسیون (انگلیس، آلمان و فرانسه) نیز صدق میکند. یعنی ایران اگر از فرانسه، انگلیس و آلمان نیز شکایت داشته باشد، رای حداکثری کمیسیون مشترک (1+5، اتحادیه اروپا و ایران) به نفع این کشورها خواهد بود نه ایران. بر فرض اگر رای هم به نفع ایران باشد (که تقریبا بعید است)، آمریکا یا کشور متشاکی غیر از آمریکا میتواند اعلام کند از نظر این کشور موضوع فیصله نیافته است.
* مرحله دوم
پس در هر دو صورت (رای کمیسیون مشترک به نفع ایران باشد یا نباشد) موضوع فیصله نمییابد و بر اساس سازوکار پیشبینی شده باید در جلسه وزرا مطرح شود. همزمان با مطرح شدن شکایت ایران در کمیسیون مشترک یا در جلسه وزیران امور خارجه، ایران میتواند درخواست بررسی موضوع مورد شکایت را در هیأت مشورتی ارائه دهد. هیأت مشورتی 3 عضو دارد؛ نماینده شاکی، نماینده متشاکی و عضو سوم که کشور مستقل است. هیأت مشورتی پس از بررسی موضوع (طی 15 روز) نظریه غیرالزامآوری را ارائه میدهد. باید توجه داشت جلسات هیأت مشورتی در همان مدت 30 روز اول که شکایت در کمیسیون مشترک یا در سطح وزرای امور خارجه بررسی میشود، برگزار شده و منتج به نتیجه میشود.
* مرحله سوم
اگر طی این 30 روز موضوع خاتمه پیدا نکرد، بار دیگر موضوع به کمیسیون مشترک میرود و اینبار نظریه غیرالزامآور هیأت مشورتی در کمیسیون مشترک مورد بحث گذاشته میشود. کمیسیون مشترک با توجه به سیستم تصمیمگیری حداکثری، نظریه غیرالزامآور هیأت مشورتی را طی 5 روز بررسی خواهد کرد (جمعا 35 روز).
* مرحله چهارم
اگر نتیجه کمیسیون مشترک مورد قبول ایران قرار نگیرد (که با توجه به ترکیب اعضای این کمیسیون احتمال قریب به یقین رای کمیسیون مشترک به نفع ایران نخواهد بود) ایران میتواند با این ادعا که موضوع فیصله نیافته مصداق عدم پایبندی اساسی کشورهای 1+5 به مفاد توافق است، این موضوع را به شورای امنیت بکشاند.
پس از ابلاغ موضوع حل نشده از سوی ایران به شورای امنیت، شورای امنیت باید در قالب قطعنامهای تداوم لغو تحریمها را رایگیری کند. اگر شورای امنیت رای مخالف به این قطعنامه دهد (که با توجه به لابیگری کشورهای غربی احتمال رای مخالف شورای امنیت به چنین قطعنامهای به مراتب بیشتر از رای مثبت است) یا اینکه یکی از کشورهای دارای حق وتو (در مثال یاد شده آمریکا) این قطعنامه را وتو کند، تحریمهایی که در نتیجه توافق جامع تعلیق یا لغو شده بود، مجددا باز میگردد.
* مرحله پنجم
حتی اگر این قطعنامه ظرف 30 روز از تاریخ ابلاغ به تصویب نرسد، به صورت اتوماتیک مفاد قطعنامههای سابق شورای امنیت سازمان ملل متحد مجددا اعمال خواهد شد، مگر اینکه شورای امنیت سازمان ملل متحد به نحو دیگری تصمیمگیری کند.
یعنی در صورت شکایت ایران و پافشاری ایران بر حق خود طی 65 روز، تحریمها علیه ایران باز میگردد. مگر آنکه ایران اعلام کند نظر کمیسیون مشترک را هر چند در راستای منافع ملی کشور نباشد میپذیرد تا موضوع به شورای امنیت کشیده نشود، چرا که در جلسه شورای امنیت همانگونه که گفته شد اگر قطعنامه ادامه لغو تحریمها رأی نیاورد یا اینکه یک کشور دارای حق وتو این قطعنامه را وتو کند، تحریمها بازمیگردد.
* تبعات اقتصادی و سیاسی بازگشت تحریمهای شورای امنیت
البته مکانیسم ماشه در صورت فعال شدن و نتیجه دادن به نفع اروپا و بازگشت تحریمهای شورای امنیت علیه ایران، فشارهایی بیش از آنچه آمریکاییها در قالب تحریمهای یکجانبه علیه ایران اعمال کردهاند، وارد نخواهد کرد. آمریکا در چند سال اخیر در راستای پروژه «فشار حداکثری» شدیدترین تحریمها را علیه ایران اعمال کرده و توانسته است سایر کشورها را نیز همراه با خود کند. به بیان دیگر تحریمهای گسترده آمریکا فراتر از تحریمهای یکجانبه این کشور به حساب میآید و ویژگی بینالمللی پیدا کرده است، بنابراین در عمل فشار جدیدی علیه ایران اعمال نمیشود. با این حال آمریکا میتواند از این فرصت استفاده کند و فرآیند ائتلافسازی بینالمللی در عرصه دیپلماتیک را علیه ایران به وجود آورد، البته همانگونه که گفته شد از جهت اقتصادی آمریکا نمیتواند فشار جدیدی را رقم بزند، بلکه میتواند به بهانه تحریمهای شورای امنیت یک وجهه دیپلماتیک به فشارهای اقتصادی خود علیه ایران بدهد. با این حال مقامات دیپلماسی کشورمان پس از باز شدن مشت اروپاییها، علاوه بر آنکه قابل اعتماد نبودن اروپاییها برای آنان ثابت میشود، این فرصت را به آنان میدهد در مقابل ائتلافسازیهای سیاسی آمریکا، در عرصه دیپلماسی سرمایهگذاری جدیدی روی کشورهای مستقل از آمریکا از چین و روسیه تا کشورهایی مانند ونزوئلا و نیکاراگوئه انجام دهند. علاوه بر این به بنبست کشاندن برجام توسط اروپا عملا این فرصت را به ایران میدهد که بدون هیچ محدودیتی به گسترش برنامه هستهای خود که 4 سال در نتیجه برجام در شدیدترین محدودیتها قرار داشت، دست بزند. اولین واکنش عملی ایران به این اقدام اروپاییها باید واکنش متناسب و درخور باشد. نصب سانتریفیوژهای پیشرفته در تاسیسات فردو و حرکت به سمت غنیسازی 20 درصد پیامی است که طرف غربی را برای احیای برجام و اجرای همان تعهدات نصفه و نیمه در این توافق ترغیب میکند. اروپاییها همانگونه که نخستوزیر انگلیس گفته است در راستای پروژه مذاکراتی ترامپ با ایران به دنبال بسترسازی و فراهم آوردن شرایط این مذاکره هستند. درواقع اروپاییها با کلید زدن مکانیسم ماشه به دنبال کشاندن ایران به میز مذاکرهای هستند که نتیجه آن توافق جدید با آمریکا باشد. با توجه به اینکه مقامات ایرانی هر گونه گفتوگوی جدید را منوط به رفع تحریمها کردهاند، بنابراین گفتوگو زیر فشار و تحریمهای گسترده را به معنای فشارهای جدید تفسیر میکنند.
باطلالسحر نقشه ترامپ که اروپاییها در مقطع فعلی مجری آن شدهاند حذف گزینه مذاکره با آمریکا به صورت قطعی است؛ موضوعی که مقامات دولتی باید به صراحت به آن اشاره کنند و علاوه بر تاکید زبانی، در عمل نیز از رفتارها یا پیغامهایی که طرف مقابل احساس کند ایرانیها به دنبال مذاکره هستند خودداری کنند.
اگر آمریکا و اروپاییها عزم ایران را برای گسترش برنامه هستهای مشاهده کنند مجبور به دادن امتیازات به ایران میشوند، چرا که دادن تعهداتی مانند آنچه در برجام به ایران وعدهاش را داده بودند برایشان راحتتر از پذیرش ایران هستهای با توانمندیهای ویژهای مثل غنیسازی 20 درصد است.
* واکنش ظریف به آغاز روند مکانیسم ماشه
اجرای مکانیسم ماشه توسط اروپا البته در شرایطی انجام میشود که اروپاییها در ماههای گذشته بارها ایران را به اجرای آن تهدید کردهاند. چنانکه 2 ماه پیش 3 کشور اروپایی طرف برجام در بیانیهای تهدید کردند: «ما آمادهایم همه مکانیسمها در برنامه جامع اقدام مشترک (توافق هستهای) از جمله مکانیسم حل مسائل مربوط به اجرای تعهدات ایران در برجام را مدنظر قرار دهیم». اوایل آذرماه گذشته نیز وزیر خارجه فرانسه، ایران را به فعالسازی مکانیسم ماشه و اعمال تحریمهای سازمان ملل تهدید کرد. ژان ایو لودریان، وزیر خارجه فرانسه با اشاره به احتمال اعمال مکانیسم ماشه علیه ایران گفت: «ایران هر 2 ماه یکبار یک شکاف جدید ایجاد میکند. اوضاع به جایی رسیده است که من به صراحت میتوانم بگویم ما به فعالسازی مکانیسم ماشه و تحریمهای اقتصادی فکر میکنیم»!
وزیر امور خارجه کشورمان اما در واکنش به بیانیه سران 3 کشور اروپایی در توئیتی نوشت: «طی 20 ماه، 3 کشور اروپایی عضو برجام- با پیروی از سیاست انگلستان در جلب رضایت ایالات متحده- به دیکتههای آمریکا تن دادهاند. این کار هیچ نتیجهای در بر نداشته و هرگز نخواهد داشت. تروئیکای اروپا میتواند برجام را حفظ کند ولی نه با جلب رضایت قلدر و اعمال فشار بر ایران که به برجام پایبند بوده است. در عوض، اروپا باید شجاعت این را داشته باشد که به تعهداتش عمل کند».
* وقتی متهم مدعی میشود
تصمیم به آغاز به کار مکانیسم ماشه توسط کشورهای اروپایی آن هم به دلیل آنچه نقض توافق از سوی ایران خوانده شده در حالی است که اروپاییها بهواسطه 20 ماه وقتکشی در انجام تعهدات برجامیشان در موضع متهم و بدهکار قرار دارند، نه ایران. جمهوری اسلامی پس از خروج یکجانبه آمریکا از برجام در اردیبهشت سال 97 میتوانست بر مبنای همین توافق از آن خارج شود، با این حال با توجه به وعدههای یازدهگانه اروپا، حضور خود در برجام را تداوم بخشید. تضمین فروش نفت و برقراری مبادلات بانکی و مالی از جمله وعدههای اروپا به ایران در اردیبهشت و خرداد سال گذشته بود؛ وعدههایی که هیچگاه محقق نشد.
* ظریف: نمیتوانند!
اجرای تهدید اروپاییها به آغاز به کار مکانیسم ماشه در حالی صورت میگیرد که محمدجواد ظریف 3 ماه و نیم پیش در جمع خبرنگاران با قطعیت گفته بود اروپا نمیتواند مکانیسم ماشه را اجرا کند. طبق این گزارش ظریف 10 مهرماه در حاشیه جلسه هیات دولت در پاسخ به این پرسش که آیا تهدید اروپا برای خروج از برجام صحت دارد، اظهار کرد: آنها چنین چیزی اعلام نکردند، آنچه گفتهاند این است که ممکن است مسیر حل اختلافات را که در مواد 36 و 37 برجام آمده پیگیری کنند. البته مشخص است اقدامی که ایران از 18 اردیبهشت شروع کرده یک اقدام جبرانی است که در ماده 36 برجام به رسمیت شناخته شده است. براساس قواعد حقوقی کسی نمیتواند در برابر اقدام جبرانی، اقدام جبرانی انجام دهد. اقدام جبرانی که برای اروپا در برجام دیده شده بود برای زمانی است که ایران اولین نقضکننده برجام باشد. بحث خروج اروپا از برجام مطرح نیست. وی همچنین در پاسخ به این سوال که چه توضیحی میتواند درباره اینکه گفته میشود ایران با اقداماتش در راستای کاهش تعهدات برجامی، ممکن است مکانیسم ماشه را فعال کند، ارائه کند، گفت: مکانیسم ماشه در برجام برای مواقعی است که خطای اولیه رخ بدهد. ایران خطای اولیه را انجام نداده است. اقداماتی که ایران انجام داده است، اول از همه در پاسخ به تخطی آمریکا[از برجام] و عدم توان اروپاییها برای پاسخ دادن انجام گرفته و اینها[همه] راهکار محسوب میشوند. هیچکسی نمیتواند از یک راهکار در پاسخ به راهکاری دیگر استفاده کند.
* نگران این روزها بودیم
در ایام بررسی برجام در کمیسیون ویژه مجلس، یکی از اصلیترین نقدهای منتقدان دلسوز این بود که طبق مکانیزم حل اختلاف توافق هستهای- بندهای 36 و 37- اگر آمریکا یا هر کشور دیگری به تعهداتش عمل نکند، ایران حتی نمیتواند نسبت به این مسأله شکایت کند، چون در نهایت تحریمها علیه خود ایران بازمیگردد اما تیم مذاکرهکننده هستهای این مسأله را رد میکرد و در تریبونهای مختلف به تمجید از مکانیزم حل اختلاف موجود در برجام میپرداخت. بهعنوان یک نمونه از دفاع تیم مذاکرهکننده هستهای از این مکانیزم، میتوان به اظهارات عباس عراقچی اشاره کرد که بهمنماه سال 96 در برنامه «جهانآرا» گفته بود: «در بند 36 اگر ادعا کنیم طرف مقابل نقض تعهدات کرده، مکانیسمی وجود دارد که کمیسیون مشترک را در سطح معاونان و در قدم بعدی در سطح وزرا فعال میکنیم و اگر قانع نشدیم دوباره برنامهمان را فعال میکنیم؛ به همین آسانی! در صورتی که طرف مقابل به تعهداتش عمل نکند، ناظر و مجری خودمان هستیم!» این موضوع البته پیش از این به اثبات رسیده بود، چنانکه دستگاه دیپلماسی به جای شکایت از آمریکا به کمیسیون مشترک برجام، شکایت خود را به دادگاه لاهه برد.
با توجه به همه اینها ذکر این نکته نیز لازم است که در صورت طی فرآیند مکانیسم ماشه و بازگشت احتمالی تحریمهای شورای امنیت نیز بعید است اوضاع اقتصادی و شاخصهای کلان تاثیرپذیری چندانی از این رویداد داشته باشند، چرا که در حال حاضر حداکثر تحریمهای آمریکا علیه ایران اعمال شده و اقتصاد ایران ظرفیت خود را برای عبور از بحران به اثبات رسانده است.
***
سخنگوی قوهقضائیه با اشاره به حضور سفیر انگلیس در تجمعات اخیر: احترام به کنوانسیونهای بینالمللی یکجانبه نیست
اخراج در انتظار عنصر نامطلوب
واکنشها نسبت به حضور سفیر انگلیس در تجمع روز شنبه دانشگاه امیرکبیر کماکان ادامه دارد تا فراتر از نمایندگان مجلس که روزهای گذشته خواستار اخراج وی شده بودند، پای قوهقضائیه هم به این مسأله باز شود و احتمال اخراج رابرت مکایر به عنوان «عنصر نامطلوب» طرح شود. در همین ارتباط وزارت امور خارجه کشورمان طی بیانیهای اقدام غیرقانونی و غیرحرفهای سفیر انگلیس در تهران و حضور مشکوک او در یک تجمع داخلی و نیز اظهارات نابجای دیگر مقامات انگلیسی را بشدت محکوم کرد. در بخشی از این بیانیه با یادآوری سابقه استعماری انگلیس در خاورمیانه آمده است: زمان دخالت سفرای انگلیس در امور داخلی دیگر کشورها و ایجاد تفرقه و دامن زدن به منازعات داخلی مدتهاست به سر رسیده و انگلیس باید این قبیل اقدامات مفتضحانه را کنار بگذارد و بداند از دورانی که آفتاب در امپراتوری بریتانیا غروب نمیکرد، دههها گذشته است. مردم هوشیار ایران با تمام تفاوت سلیقهها و دیدگاهها، مداخله خارجیها و بویژه دولتهایی با سابقه استعمار و حمایت از دیکتاتورها را نمیپذیرند و فراموش نمیکنند همین دولت انگلیس، حامی اصلی و تسلیحکننده قصابان خاشقجی و کودککشان یمن است. وزارت امور خارجه در پایان این بیانیه خواستار خاتمه فوری هر گونه اقدام مداخلهجویانه و تحریککننده از سوی سفارت انگلیس در تهران شده و هشدار داد در صورت ادامه چنین رفتارهایی وزارت امور خارجه دیگر تنها به احضار سفیر بسنده نخواهد کرد.
* سرنوشت معلوم عنصر نامطلوب!
سخنگوی قوهقضائیه هم روز گذشته در پاسخ به سوالی درباره واکنش قوهقضائیه به حضور سفیر انگلیس در تجمعات اخیر گفت: در این موضوع به جهت اینکه مأموریت ما تامین امنیت شهروندان است، هیچ تعارفی با هیچکس نخواهیم داشت، ولو به حسب ظاهر فرد مدعی مصونیت دیپلماتیک باشد. غلامحسین اسماعیلی افزود: البته قواعد بینالمللی را مراعات میکنیم و به کنوانسیونهای بینالمللی که به آنها ملحق شدهایم، احترام میگذاریم اما احترام به کنوانسیونهای بینالمللی یکجانبه نیست.
وی با اشاره به مصونیت قائل شده در کنوانسیون وین گفت: ما نیز این مصونیت را قائل هستیم اما به موجب همان کنوانسیون در ماده ۴۱ کنوانسیون وین آمده است که افرادی که از مزایا و مصونیتهای دیپلماتیک بهرهمندند، موظفند قوانین و مقررات دولت پذیرنده را محترم بشمارند و از مداخله در امور داخلی کشور میزبان خودداری کنند. سخنگوی قوهقضائیه در ادامه با اشاره به تهیه عکس و فیلم از این تجمع توسط سفیر انگلیس بیان کرد: اینکه سفیر انگلیس به عنوان بالاترین مقام نمایندگی این کشور در جمهوری اسلامی، در یک تجمع غیرقانونی شرکت و از این تجمع فیلم و عکس تهیه کند و نقش تحریککننده برای ایجاد تجمع و استمرار تجمع غیرقانونی داشته باشد، به هیچ عنوان پذیرفته شده نیست. وی ادامه داد: در حقوق بینالملل این قبیل عناصر، عنصر نامطلوب شناخته میشوند و اگر شخصی در کشور پذیرنده، چه دیپلمات باشد و چه غیردیپلمات، عنصر نامطلوب شناخته شد، هم انتظار مردم این است که او را از کشور اخراج کنند و هم قواعد بینالمللی این موضوع را ایجاب میکند. اسماعیلی خاطرنشان کرد: در ماده ۹ عهدنامه وین آمده است دولت پذیرنده هر لحظه و بیآنکه التزامی به توجیه تصمیم خود داشته باشد، به دولت فرستنده اطلاع میدهد که رئیس یا هر یک از اعضای هیأت او، شخص نامطلوب است. در این صورت دولت فرستنده مامور را فراخواهد خواند یا به خدمت او خاتمه میدهد و اگر از این تکلیف امتناع کرد، کشور پذیرنده میتواند او را به عنوان عنصر نامطلوب اخراج کند. سخنگوی قوهقضائیه بیان داشت: امروز انتظار مردم ما این است و قواعد بینالمللی هم این را ایجاب میکند. البته مسؤول در این حوزه و مباشر وزارت امور خارجه و دولت جمهوری اسلامی ایران به عنوان دولت پذیرنده است. ما به عنوان دستگاه قضایی و جامعه حقوقی این استنباط را داریم که این فرد و امثال او عنصر نامطلوب هستند و تکلیف عنصر نامطلوب در عهدنامههای بینالمللی روشن شده است.
* حکایت یکی از همراهان آقای سفیر
روز گذشته خبرگزاری فارس در گزارشی به بررسی هویت و سابقه یکی از همراهان ایرانی سفیر انگلیس در تجمع شنبهشب پرداخت. بر این اساس «مجتبی میرطهماسب ایلخانیپور» هنرآموز صنایع دستی از جمله حاضران در تجمع مورد نظر بوده است. وی در سالهای گذشته به سفارش بیبیسی فارسی 4 مستند در انتقاد از ارزشها و ایستارهای هویتی ایران ساخته و بابت آن 20 هزار پوند از این شبکه دریافت کرده است. ساخت فیلم مشترکی با جعفرپناهی و سازماندهی گروهی از مستندسازان و هنرمندان در چارچوب اهداف بیبیسی از دیگر فعالیتهای این فرد است. وی که به اتهام همکاری با بیبیسی فارسی در سال 90 بازداشت شده بود، در روزهای گذشته با تهیه بیانیههایی به دنبال جمعآوری امضا از مستندسازان و هنرمندان در راستای حمایت از جریانات معاند بوده است.
ارسال به دوستان
مبانی استراتژی دیوانگی
مهدی محمدی: اعلام فعال شدن مکانیسم ماشه از سوی 3 کشور اروپایی ظاهرا ناگهانی بود اما در واقع از مدتی قبل برنامهریزی شده بود.
آمریکا تصور میکند- و ظاهرا در میان اروپاییها انگلستان را هم تا حدی متقاعد کرده- میتواند فشار بر ایران را اصطلاحا به «وضعیت حدی» برساند، یعنی به جایی که افزایش فشار بیش از آن عملا ممکن نباشد. مهمترین علت از دید من، فقدان حاج قاسم سلیمانی است. آمریکاییها احتمالا اینطور محاسبه کردهاند که بدون حاج قاسم، برنامه منطقهای ایران، به عنوان اصلیترین عامل متوازنکننده معادله راهبردی با غرب، بهسرعت تضعیف خواهد شد و به این صورت، ایران مهمترین ابزار خود برای پاسخ به آمریکا در مقابل راهبرد فشار حداکثری غرب را از دست خواهد داد. در واقع، آمریکا حس میکند اکنون زمان آن رسیده که در اعمال فشار علیه ایران ریسک کند، چرا که ظاهرا ایران یکی از تکیهگاههای مهم خود برای تحمل فشار را از دست داده است.
ایده پشت ترور حاج قاسم سلیمانی این بوده که باید اعتماد به نفس نظام در ایران را درهم شکست. تکنیکی که آمریکا سعی دارد از آن استفاده کند- و فعال کردن مکانیسم ماشه از سوی اروپا نیز در همین راستاست- این است که به ایران بگوید قصد ندارد به نحو پیشبینیپذیر، محاسبهشده، متناسب و منطقی عمل کند و آماده است دیوانهبازی دربیاورد، و اگر ایران میخواهد از این دیوانگی آمریکایی جان به در ببرد، باید کوتاه بیاید. آمریکا میخواهد غیرقابل پیشبینی به نظر برسد تا ایران سردرگم و مستاصل شود. در واقع محاسبه آمریکا این است که باید محاسبهناپذیر باشد و هر روز برگ جدیدی رو کند. آمریکا میخواهد بگوید فشار سقف ندارد.
الگوی طرحریزی راهبردی آمریکا علیه ایران در ماههای گذشته نشان میدهد دولت ترامپ با فراتر رفتن از سرعت مجاز در اعمال فشار به ایران، انتظار دارد میان مسؤولان عالی کشور اختلاف بیفتد، نظام و مقامات آن ضعیف به نظر برسند، تصمیمهای اشتباه بگیرند و بترسند و در نهایت همین امور مردم را به خیابان بکشاند و آنطور که پمپئو گفته بازی را جوری که آمریکا میخواهد، تمام کند.
پیشفرض همه این برنامهها هم این است که آمریکا دائما تلاش میکند به خود بباوراند که پشتوانه مردمی نظام در ایران تضعیف شده و هر ضربهای- اگر به اندازه کافی بزرگ باشد- میتواند ضربه آخر باشد.
با این حال، نبرد 12 روزه با ایران پس از ترور حاج قاسم سلیمانی آنطور که آمریکاییها پیشبینی میکردند جلو نرفته است.
مقامهای دولت ترامپ این موضوع را پنهان کردهاند که تا چه حد از حمله ایران به عینالاسد که منجر به معنادهی جدید به گزینه نظامی شده، عصبانی هستند. آمریکا میداند که پس از حمله عینالاسد گزینه نظامی علیه ایران دیگر هرگز معنای سابق را نخواهد داشت. پایان فتنههای مردمپایه در ایران و عراق با تشییع حاج قاسم سلیمانی هم یکی از پیچیدهترین طراحیهای غرب برای رویارو کردن مقاومت با مردم را خنثی کرد. اکنون گروههای مقاومت در منطقه در یک اتحاد عملیاتی بیسابقه به سر میبرند و مشخصا آمریکا را هدف گرفتهاند. آمریکا میداند اگر این فنر فشرده رها شود چه انرژی عظیمی آزاد خواهد شد و این را هم میداند که فعلا چه کسی این فنر را فشرده نگه داشته است.
این وضعیت بغرنجی است که واشنگتن سعی میکند بدون از دست دادن ابتکار عمل راهی برای خروج از آن بیابد. آمریکا تصور میکند احیای بازدارندگی و توازن در مقابل ایران نیازمند فعال کردن و ترکیب مجموعهای از گزینههای مادون جنگ بویژه قویتر کردن تحریمهاست تا ایران حس کند راهی جز مذاکره برای آن باقی نمانده است.
این نوع رفتار از سوی آمریکا باعث میشود منازعه کنونی میان ایران و آمریکا، به طور فزایندهای به یک منازعه بسیار پرشدت تبدیل شود. هر 2 طرف، هم ایران و هم آمریکا، به دنبال اقداماتی هستند که تمامکننده باشد و ورق را برگرداند. ظاهرا اقدامات کوچک و حتی متوسط مقیاس، دیگر برای هیچ یک از 2 طرف رضایتبخش نیست. آمریکا نبرد 12 روزه پس از شهادت حاج قاسم را در نهایت به ایران باخته و حالا سعی میکند وضعیت را تغییر دهد.
مهمترین اشتباه آمریکا آنجاست که دروغهایی را که خود درباره نسبت میان مردم و نظام در ایران گفته باور کرده است. مردم ایران هر چه هم ناراضی باشند جایگزینی برای نظام جمهوری اسلامی نمیشناسند و به دنبال راهحلهایی درون همین سیستم میگردند. آمریکا نهتنها در خلق یک آلترناتیو برای نظام ناکام مانده، بلکه با ترور حاج قاسم سلیمانی مردم را از حیث ذهنی و ایدئولوژیک به نظام نزدیکتر کرده و بلکه به آن چسبانده است. ریشه وضع فعلی این است که آمریکا در حباب خود گرفتار شده و مایک پمپئو بر اساس فیلمهایی که در ازای پول از داخل ایران دریافت میکند، وضعیت اجتماعی ایران را تحلیل میکند.
از این مهمتر، آمریکا بخوبی میداند اگر راه تنفس ایران بسته شود، بسادگی راه تنفس آمریکا و هر بازیگر دیگری را که با آمریکا همراهی کند خواهد بست. در بازی همه یا هیچ، جایی برای کوتاه آمدن نیست و مردم ایران هم مسلما سمت ترامپ نمیایستند. حاج قاسم سلیمانی رفته ولی میراث او مانده و باانگیزهتر شده است.
آمریکا بخواهد یا نه، ایران کمپین اخراج آمریکا از منطقه را آغاز کرده و رهبری خواهد کرد. فشار بیشتر تنها باعث میشود منابع بیشتری به این پروژه اختصاص پیدا کند. هیچ تجربهای در گذشته به ایران نمیگوید اگر مصالحه کند، موضع آن تقویت خواهد شد.
با این وصف، اروپاییها وارد بازی بدی شدهاند. تحریمهای اروپا و قطعنامههای شورای امنیت در حالی که تحریمهای آمریکا به نحو حداکثری اعمال شده کاملا نمادین است. احتمالا آمریکاییها به اروپا گفتهاند فعال کردن مکانیسم ماشه در این وضعیت به معنای وارد کردن یک ضربه غیرمنتظره به ایران است و اگر اروپا ظاهرا خود را مصمم نشان بدهد ایران کوتاه خواهد آمد.
اما در عمل، اگر آمریکا به نتیجه رسید، اروپا هم به نتیجه خواهد رسید. گامهای ایران در کاهش تعهدات برجامی تاکنون حقوقی بوده ولی از این پس میتواند عملی و محتوایی باشد. در انتهای کار هم ایران در خروج از NPT تردید نخواهد کرد. در شرایطی که استراتژی فشار حداکثری به سقف رسیده، فعال شدن مکانیسم ماشه تنها به ایران توجیه خواهد داد ریسکهای بزرگتر بکند و ابزارهای خود را توسعه دهد.
اروپا باید بداند راهی که میرود بیبازگشت است و فضای داخلی ایران نه در جهت مطلوب آنها بلکه در جهت حذف غربگرایی حرکت میکند. اگر اروپاییها تصمیم گرفتهاند این روند را تسریع کنند، باید از آنها سپاسگزار بود.
ارسال به دوستان
بالماسکه استعفا
صادق فرامرزی: زمزمه احتمال استعفا، مانور دادن روی حتمی بودن آن و سرانجام انصراف از استعفا و بازگشتی طلبکارانه بر سر جایگاه نمایندگی، وزارت و...، این الگوی رفتاری را بهمراتب میتوان با مرور یک سال گذشته و با مصادیق متعدد، در فضای سیاسی کشور پیدا کرد و از آن میتوان به عنوان یک ژانر «قهر سیاسی»، که سناریوهای متعددی از استعفاهای چند روزه آن را شکل داده و قوام بخشیده است، یاد کرد. هرچند در این الگو بیش از همه میتوان به استعفای سال گذشته محمدجواد ظریف که با یک پیام ناخوانای اینستاگرامی شروع شد و با پیامی نسبتا خواناتر در همان شبکه اجتماعی پایان یافت اشاره کرد اما در ماههای اخیر داغ شدن تب انتخابات مجلس و بالا گرفتن نارضایتیها از عملکرد دستگاه اجرایی، تنوع بیشتری به آن بخشید.
محمود صادقی از مشهورترین نامهایی بود که بلافاصله با بالا گرفتن اعتراضات مردمی نسبت به گرانی نرخ سوخت خبر از استعفای خود در اعتراض به عدم اختیارات کافی مجلس داد اما به یکباره و تنها چند روز پس از استعفای پرسروصدای خود، برای شرکت مجدد در انتخابات همان مجلس کاندیدا شد(!) تا اینبار گواهی بر آن داده باشد که قوه مقننه به وقت رقابت برای کسب کرسی آن به اندازه کافی اهمیت و اختیارات دارد. در این میان هرچند رد صلاحیت صادقی حداقل تا به امروز احتمال حضور مجدد او در مجلس آینده را منتفی کرده است اما در روزهای گذشته 2 نماینده اصلاحطلب شورای شهر تهران نیز با در پیش گرفتن الگویی مشابه محمود صادقی سعی کردند با زمزمه احتمال استعفا در راستای اعتراض به حوادث اخیر، خود را بهعنوان نیرویی در تضاد با حاکمیت تعریف کنند ولی به فاصله 24ساعت با عقبنشینی از استعفا آن را تنها یک «احتمال» که باید نسبت به آن «فکر کرد» تفسیر و سرانجام روز گذشته انصراف خود از این استعفا را اعلام کردند!
نخستینبار روز یکشنبه بود که بهاره آروین در صفحه اینستاگرام خود متنی اعتراضی مبنی بر قصد استعفا از عضویت در شورای شهر را نوشت و آورد: «هنوز نمیدانم استعفای شخصی آیا میتواند به نتیجهای منجر شود یا لااقل به معنای اقدام مسؤولانه از موضع منتخب مردم تلقی شود یا خیر. هنوز باید فکر کنم، ولی اگر به چنین نتیجهای رسیدم، پیشاپیش عذرخواه مردم این شهر غمزده خواهم بود»! به فاصله ساعاتی از این خبر ناهید خداکرمی دیگر عضو شورا نیز مطلبی در حساب کاربری اینستاگرام خود منتشر و از ادامه فعالیت در شورای شهر ابراز ناامیدی کرده و سپس در گفتوگویی با روزنامه «شهروند»، گفت: «دلیل حاضر نشدنم در جلسه امروز شورا وضعیت روزهای اخیر، وجود نداشتن صداقت، شفافیت و نپذیرفتن رنج مردم است. فکر میکنم برای بیشتر در کنار مردم بودن و رساندن اعتراضات خود به گوش حاکمیت راهی جز استعفا از شورای شهر باقی نمانده است».
اما این پایان ماجرا نبود و همانطور که پیشبینی میشد روز گذشته محسن هاشمی پیش از آغاز جلسه شورای شهر در جمع خبرنگاران گفت: پیش از جلسه علنی، یک نشست هماندیشی در شورا برگزار شد و در آن، اعضای شورای شهر تهران نظر خود را درباره درخواست استعفای خانمها بهاره آروین و ناهید خداکرمی بیان کردند. نظر جمع این بود که نباید اعضا در این شرایط حساس اینگونه عمل میکردند اما باید بدانیم که روحیه افراد با یکدیگر فرق دارد. رئیس شورای شهر تهران ادامه داد: بحث سنگینی در این زمینه مطرح شد. اعضا شرایط حساس کشور را تبیین و تاکید کردند که در این وضعیت، رفتارهایی مانند استعفا درست نیست. هاشمی گفت: خانمها آروین و خداکرمی نیز توضیحاتی درباره درخواست خود دادند اما سرانجام نظر اعضا را پذیرفتند و از پیگیری موضوع استعفا انصراف دادند.
با این اوصاف استعفای 2 عضو اصلاحطلب شورای شهر تهران نیز طبق سناریویی که قابل پیشبینی بود به سرانجامی مشابه غالب استعفاهای سیاسی اخیر رسید تا نشان دهد هرچند این استعفاها برای مردم آبی نداشته است اما برای استعفادهندگانش در مقاطعی که میخواستند به جای پاسخگویی به دنبال بازنمایی ژستی از اعتراض بروند به اندازه کافی نان داشته است. نکته دیگری که در این میان نباید مورد غفلت قرار گیرد آن است که این نوع مواجهه از سوی نمایندگانی که حیطه فعالیت و دامنه وظایفشان شامل امور دیگری است، گواه نوعی از یک بازی برای «مسؤولیتناپذیری» است. 2 عضو شورای شهر تهران در حالی سخن از استعفا در اعتراض به حادثه سقوط هواپیمای اوکراینی مطرح میکنند که عملکرد نهاد تحت نظارت آنها در 5/2 سال گذشته بخوبی گویای ضعف شدید این افراد در حیطه وظایف خودشان است.
ارسال به دوستان
|
|
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
|