|
ارسال به دوستان
ارسال به دوستان
گفتوگوی «وطن امروز» با وجیهه سامانی، نویسنده کتاب «آن مرد با باران میآید» به بهانه انتشار تقریظ رهبر انقلاب بر این اثر
کتاب پیشنهادی آقا برای نوهها
احسان سالمی: انتشار تقریظ رهبر حکیم انقلاب بر کتاب «آن مرد با باران میآید» باعث شد توجه بسیاری از رسانهها به این کتاب جلب شود؛ اثری داستانی در حال و هوای واپسین روزهای قبل از پیروزی انقلاب اسلامی که نوجوانان اصلیترین مخاطبان آن هستند. «آن مرد با باران میآید» حاصل قلم وجیهه سامانی، نویسنده و کارشناس ادبی است. سامانی در این کتاب با محور قرار دادن زندگی یک خانواده ایرانی از طبقه متوسط از تلاشهای اقشار مختلف جامعه ایران بویژه نوجوانان و جوانان برای به بار نشستن مبارزات برای پیروزی انقلاب اسلامی گفته است و سعی کرده در قالب یک داستان، هم فضای آن روزهای منحصر به فرد در تاریخ معاصر ایران را به تصویر بکشد و هم به بخشی از سوالات و شبهات نسل جدید درباره آن روزها پاسخ دهد.
نویسندهای که در کارنامه کاریاش کتابهایی چون «بادبادکها»، «خواب باران» و «عروس آسمان» به چشم میخورد، البته سامانی در کنار نویسندگی، سابقه فعالیت به عنوان داور و دبیر جشنوارههای ادبی را نیز دارد که دبیر هفدهمین جشنواره جوان سوره در سال 98، دبیر شانزدهمین جشنواره قلم زرین در سال 97، داوری جشنواره داستانی اندرزگو در سال 98 و داوری جشنواره ادبی یوسف در سال 93 برخی از مهمترین آنهاست.
هر چند دوست داشتیم این گفتوگو را در روزهایی بهتر که جامعه ایرانی با خیال آسودهتر سراغ مطالعه میرفت، منتشر میکردیم اما واقعیت آن است که شاید مطالعه این مصاحبه بهانهای شود تا مخاطبان «وطن امروز» در این روزها که همه از اولویت ماندن در خانه صحبت میکنند، تشویق شوند در اولین فرصت به مطالعه اثری داستانی و جذاب در ارتباط با تاریخ انقلاب بپردازند.
***
* شما به عنوان کسی که 2 سال مانده به پیروزی انقلاب اسلامی متولد شدید، چه شد تصمیم گرفتید درباره مبارزات دوره انقلاب اثری داستانی بنویسید؟
جرقه اولیه نوشتن کتاب «آن مرد با باران میآید» در سومین دوره جشنواره داستان انقلاب در ذهنم زده شد. فراخوان را که دیدم با خودم فکر کردم چرا تا به حال هیچ داستانی برای انقلاب ننوشتهام؟ و اساسا در قامت یک نویسنده برای انقلابی که به گردن همه، بویژه ما خانمها حق بزرگی دارد، چه کردهام؟ این کرامت و عزت نفسی که انقلاب به ما داد و زن را از آن جایگاه ابزاری و جنس دومی که داشت نجات داد و تبدیل کرد به اشرف مخلوقات و کسی که بهشت زیر پای او است و از دامن او مرد به معراج میرود که نتیجهاش را امروز در حضور پررنگ و موثر بانوان در تمام عرصههای اجتماع میبینیم. همه اینها باعث شد یک دینی به گردن خودم و قلمم احساس کنم.
* برای نزدیک شدن به حال و هوای آن روزها و در نتیجه آن نزدیکتر شدن فضای اثرتان به حال و هوای انقلاب چه کردید؟ ضمنا چقدر از اتفاقات کتاب منطبق بر واقعیت است؟
تحقیقات میدانی این کتاب ماهها زمان برد، چون میخواستم اتفاقات مستند و بر اساس واقعیت باشد. 9 ماه صرف تحقیقات میدانی و پژوهش این اثر شد و نگارش کتاب هم تقریبا 4 ماه زمان برد. تمام اتفاقات و روایتها از واقعه ۱۷ شهریور 57 و اتفاقات میدان ژاله تا 26 دیماه و فرار شاه که 4 ماه پایانی انقلاب است، همه حوادثی متقن و مستند است اما خط سیر کلی داستان بر اساس تخیل است. در واقع من روایتی داستانی و تخیلی را در بستری از حوادث و اتفاقات مستند تاریخی روایت کردهام.
* چرا از بین طیفهای مختلفی که میشد برای آنها از قصه انقلاب گفت، سراغ مخاطب نوجوان رفتید؟
در اطرافم نوجوانان زیادی میدیدم که هیچ ذهنیت و شناختی نسبت به انقلاب نداشتند. البته نسل ما هم انقلاب را خوب درک نکرده اما بالاخره در زمان کودکی و نوجوانی ما، بزرگداشت رویداد انقلاب پررنگتر بود، در مدارس این اتفاق جدیتر گرفته میشد و رسانههای جمعی و رادیو و تلویزیون به نزدیکی و آشنایی نسل ما با این اتفاق مهم کمک میکرد و ما با روح انقلاب بیگانه نبودیم اما امروز و با گذشت چند دهه از انقلاب، کودکان و نوجوانان چندان اطلاعات و شناختی از واقعه انقلاب ندارند. یعنی اصلا نمیدانند چه اتفاقی افتاده است و اگر هم چیزی بشنوند و بخوانند، محدود به کتابهای تاریخ درسیشان میشود که آنها هم فقط در حد دادن یکسری اطلاعات تاریخی است. خلأ و محدودیت آثار داستانی با موضوع انقلاب در حوزه نوجوان باعث شد در این ژانر قلم بزنم.
* قصه کتاب درست با فرار شاه به اتمام میرسد؛ فکر نمیکنید اگر قصه را تا زمان 22 بهمن و بازگشت امام به ایران ادامه میدادید بهتر بود؟ چون به نظر میرسد کتاب با وجود آنکه تلاش کرده به سؤالات نوجوانان درباره اوضاع و احوال روزهای منتهی به انقلاب پاسخ دهد، درباره شخصیت حضرت امام خمینی(ره) به عنوان رهبر انقلاب کمتر صحبت میکند.
دقیقا هدفم پرداختن به اوضاع و احوال مردم و طبقه متوسط جامعه در ماههای پایانی رو به انقلاب بود. میخواستم از زاویه دید مردم کوچه و خیابان به انقلاب نگاه و قصه را روایت کنم. هدف اصلی من، تغییر و تحول شخصیت اصلی داستانم، بهزاد و پدرش بود در این بازه 4 ماهه. طبیعتا خیلی چیزها بود که میشد به آنها پرداخت. مثلا کسی به من گفت نقش معلمها را باید پررنگتر میکردی. یا به مبارزات مسلحانه کم پرداختی. همه اینها درست است اما این اثر، روایت و داستان من از 4 ماه پایانی انقلاب بود.
پرداختن به شخصیت بزرگی چون امام، نیازمند طرحی دیگر بود که قطعا هم حجم اثر را بیشتر میکرد و هم خط سیر داستان را تغییر میداد و من این را نمیخواستم. حتی به پیروزی انقلاب و آزادی بهروز هم ورود نکردم و به نوعی پایان قصهام را باز گذاشتم که البته برای مخاطب قابل پیشبینی است. میشد بینهایت موضوع انتخاب کرد و از زاویه دیدهای مختلف به انقلاب ورود کرد و داستانهای بیشماری خلق کرد. به نظرم این داستان، قطعه کوچکی از پازل بسیار بزرگی است که من فقط یک قطعهاش را روایت کردم. بقیه دوستان و نویسندگان هم باید در تکمیل این پازل وارد میدان شوند.
* بازخوردی از مخاطبان نوجوان درباره این کتاب داشتید؟ منظورم مخاطبانی از فرهنگها و تفکرات مذهبی مختلف است.
نشستها و جلسات مختلفی برای این کتاب در مدارس داشتم. معمولا بچهها با دنیایی از سوالات ریز و درشت وارد بحث میشوند و گاهی مسیر صحبتها از داستان خارج میشود و به مسائل سیاسی و اجتماعی میکشد. فقط میتوانم بگویم نسل جدید تشنه شنیدن و فهمیدن واقعیتها هستند و اگر ما برای سیراب کردن و اقناع کردنشان کاری نکنیم، هستند دیگرانی که با هزار و یک حیله و ترفند آنها را به میدان بازی خود بکشانند و معجونی از راست و دروغ را به خوردشان بدهند.
* در گفتوگویی به نقل از مرحوم امیرحسین فردی از این گفته بودید که مرحوم فردی نظر مثبتی به این اثر داشتند و توصیه کردند ادامه قصه این خانواده را در وقایع پس از انقلاب در جلد دوم این کتاب بنویسید؛ ماجرای آن تماس مرحوم فردی را برای ما هم بازگو میکنید؟
سال ۹۰ رمانم برگزیده داستان انقلاب حوزه هنری شد و ۹۱ هم به چاپ رسید. یکی دو ماهی از چاپ اثر گذشته بود که از دفتر مرحوم امیرحسین فردی تماس گرفتند. آقای فردی بابای مهربان کیهان بچههای کودکیهای من بودند و به نوعی اولین مربی پرورش استعداد نویسندگیام محسوب میشدند. گفتند بهرغم بیماریای که داشتهاند و نتوانستهاند قبل از چاپ کار من را بخوانند، حالا بعد از چاپ آن را یک شبه خواندهاند. کلی لطف داشتند به بنده و اثرم و بعد از کلی تعریف و تمجید از روایت قصه و نثر خوشخوان آن و... تبریک و خسته نباشیدی گفتند و تاکید کردند حتما ادامه قصه را با همان شخصیتهای جلد اول و اینبار در زمان جنگ بنویسم و مثلا برادر شخصیت اصلی را به جبهه بفرستم و حال و هوای روزهای جنگ را در تهران و از زاویه دید بهزاد قصه، روایت کنم. آن روز لطف و تشویقهای مرحوم فردی، انگیزه و انرژی زیادی در من ایجاد کرد. حتی یادم هست طرح یکی دو صفحهایاش را هم نوشتم اما...
* سرنوشت نوشتن جلد دوم کتاب به کجا رسید؟ برنامهای برای آن دارید؟
چند ماه بعد آقای فردی به رحمت خدا رفتند. بعد هم کتابم مدت 4 سال در نشر سوره مهر روی چاپ اول ماند! هم طرح جلد نامناسبی داشت، هم به نظرم خوب عرضه نمیشد. اینکه یک کتاب در مدت 4 سال نتواند یک چاپ فروش برود، اتفاق خوبی نیست. مدام با خودم فکر میکردم اگر اثر ضعیفی است، چطور هم برگزیده جشنواره انقلاب شد و هم مرحوم فردی این همه از آن تعریف و تمجید کرد؟! در حالی که ایشان چنین شخصیتی نداشتند که از کاری الکی دفاع کنند.
سال ۹۵ بالاخره دل به دریا زدم و کتاب را از سوره مهر گرفتم. گزینههای متعددی برای ناشر جدید کتابم داشتم که «کتابستان» را انتخاب کردم. این بار خودم هم برای دیده شدن و معرفی کتاب خیلی تلاش کردم؛ هم در فضای مجازی و هم در جلسات و نشستهای دانشآموزی. کتابم از بهمن ۹۵ تا قبل از تقریظ رهبری، یعنی دقیقا مدت 3 سال 7 بار تجدید چاپ شد! اما من دیگر انگیزه و اشتیاقم را برای نوشتن ادامه ماجرا و جلد دوم کتاب از دست دادم.
* کتاب را چگونه به دست رهبری رساندید و ماجرای تقریظ رهبری بر آن چه بود؟ خودتان چه زمانی از نگارش تقریظ رهبری بر این کتاب مطلع شدید؟
مهرماه سال گذشته که با چند تن از دوستان نویسنده به دیدار رهبر انقلاب رفته بودیم، کتاب «خواب باران» را به ایشان هدیه دادم اما این کتاب را با خودم نبرده بودم، چون فکر میکردم کتاب «آن مرد با باران میآید» کتابی نوجوانانه است و نمیدانم چرا فکر میکردم برای هدیه خوب و شایسته نیست! اما بخت یارم بود و این کتاب از طریق دیگری به دست ایشان رسید.
3-2 ماه پیش از جایی فقط مطلع شدم که ایشان کتاب را خواندهاند. اول از اینکه این کتاب به ایشان رسیده تعجب کردم، چون من «خواب باران» را هدیه داده بودم و برایم عجیب و غیرمنتظره بود. بعد کلی ذوقزده شدم و پرسیدم چیزی هم برای کتاب نوشتهاند که گفتند فعلا منتظر باشید. تا اینکه قبل از شهادت سردار سلیمانی خبردار شدم این اتفاق افتاده است و ایشان تقریظی نوشتهاند. البته خبر دارم رهبری کتاب «خواب بارانم» را هم مطالعه کردهاند و پیرامون آسیبهای اجتماعی، نظر مثبتی هم به آن داشتهاند.
یک نکته مهم که تا به حال جایی بیان نکردهام و این اجازه را به من دادهاند که از قول جناب ایمان عطارزاده، معاون موسسه تنظیم و نشر آثار مقام معظم رهبری بیان کنم، اینکه حضرت آقا خواندن این کتاب را به نوههای خودشان هم توصیه کردهاند که این برای من واقعا باعث افتخار است. واقعا الان فکر میکنم پاداش ۲۳ سال نوشتن و قلم زدن و فراز و فرودهای بیشمار عرصه نویسندگیام را گرفتهام و از این بابت خدا را شکر میکنم.
***
[تقریظ رهبر انقلاب بر کتاب «آن مرد با باران میآید»]
در آستانه فرا رسیدن سالروز پیروزی انقلاب اسلامی، در سومین پاسداشت هنر و ادبیات انقلاب اسلامی تقریظ حضرت آیتالله العظمی خامنهای بر رمان «آن مرد با باران میآید» منتشر شد. در متن تقریظ رهبرانقلاب بر این کتاب آمده است: «بسیار خوب و هنرمندانه و پرجاذبه نوشته شده است. تصویری که از ماههای آخر مبارزات نشان میدهد، درست و روشن و واقعی است. به گمان من همه جوانها و نوجوانهای امروز به خواندن این کتاب و امثال آن نیاز دارند. از نویسنده کتاب باید تقدیر و تشکر شود؛ انشاءالله».
ارسال به دوستان
جزئیاتی تازه درباره برنامه استعدادیابی تلویزیون
«عصر جدید» نوروز ۹۹ هر شب پخش میشود
احسان علیخانی با ارائه توضیحاتی درباره پخش قسمتهای ضبط شده فصل دوم «عصر جدید» از پخش هر شبی این برنامه در شبهای نوروز ۹۹ از شبکه 3 خبر داد.
به گزارش «وطن امروز»، احسان علیخانی طی یادداشتی در صفحه شخصی خود در اینستاگرام خبرهای تازهای درباره شرایط ضبط و زمانبندی پخش فصل دوم این برنامه داده است.
وی در این یادداشت با اشاره به آغاز پخش فصل دوم «عصر جدید» از روزهای شنبه و یکشنبه هفته آینده برای روشن شدن اذهان عمومی توضیح داده که همه نماهای مربوط به دست دادن و روبوسی با شرکتکنندگان یا حضور پرشمار تماشاگران در استودیو، تا پیش از تاریخ ۲۷ بهمن و در روزهای پیش از شیوع ویروس «کرونا» ضبط شده است. به گفته علیخانی، در روز جمعه همین هفته ساعت ۲۰ قسمت اول از برنامهای تحت عنوان «هشتگ عصر جدید» پخش میشود و پخش قسمتهای اصلی این فصل از شب میلاد حضرت علی(ع) کلید خواهد خورد. علیخانی همچنین از پخش یک قسمت مفصل در ۲۸ اسفند خبر داده و تأکید کرده است: «تمام شبهای ایام نوروز و تعطیلات برنامه داریم، چون به اندازه کافی در بهمن ضبط کردیم». تهیهکننده و مجری برنامه «عصر جدید» در ادامه تأکید کرده است در صورت لزوم، ادامه قسمتهای این برنامه را بدون حضور تماشاگر ضبط خواهند کرد؛ هر چند «عصر جدید بدون تماشاگر مانند داربی پرسپولیس و استقلال بدون تماشاگر است!» علیخانی در پایان این یادداشت اینستاگرامی با تقدیر از گروههای برنامهسازی که در این شرایط ویژه و سخت مشغول برنامهسازی هستند، نوشت: «دم تمام گروههای برنامهساز، سریالساز و خبرنگار، گرم که دارن شبانهروز کار میکنن و تیم پزشکی کنارشون هست که وقتی خیلی از شما مراعات کردین و در منزلین، حداقل محصولی باشه برای تماشای شما. شنبه و یکشنبه با قدرت میآییم انشاءالله و تا آخر نوروز با شما خواهیم بود. نشاط شما الان مهمترین دغدغه ماست، برامون دعا کنین که شرمنده شما نشیم».
ارسال به دوستان
پیام خانوادههای مهاجران افغانستانی به عوامل یک برنامه تلویزیونی
«خانه ما» متشکریم!
فصل هشتم مستندمسابقه «خانه ما» این روزها با یک تفاوت از شبکه نسیم در حال پخش است و حضور خانوادهای از بین مهاجران افغانستانی مقیم شهر مشهد در بین شرکتکنندگان نقطه تمایز این فصل از مسابقه است. سیدعبدالحکیم وفا، از مجریان و تهیهکنندگان رادیو دری که از سال ۱۳۶۲ به ایران آمده و از سال ۱۳۷۵ هم در صدا و سیمای مرکز خراسان رضوی و در بخش رادیو دری مشغول اجرا و برنامهسازی است، درباره حضور در «خانه ما» به مهر گفته است: نسل اول مهاجران افغانستانی 4 دهه است در جمهوری اسلامی ایران زندگی میکنند و عضوی از همین جامعه هستند. نسلهای بعدی و فرزندان آنها که در ایران به دنیا آمدهاند هم همین دغدغه و تعلق خاطر را به ایران و ایرانیان دارند. کودکان مهاجران افغانستانی پابهپای کودکان ایران رشد کردهاند، همبازی هم بودهاند و در مدرسه و کوچه و محل کار با هم زیستهاند. بنابراین لازم بود رسانه ملی هم به این موضوع با قالبی جدیدتر بپردازد. وی افزود: مستندمسابقه «خانه ما» میتواند گام مهمی در این زمینه باشد. این شرکتکننده «خانه ما» تصریح کرد: شاید در بین کشورهای دنیا نتوانیم 2 کشور را بیابیم که مثل ایران و افغانستان این اندازه اشتراکات فرهنگی، دینی و زبانی داشته باشند. همین که این دو ملت قرنها در بستر تمدنی خراسان بزرگ زیستهاند عاملی برای همزیستی مسالمتآمیز است. این هموطن افغانستانی درباره بازخوردهای حضور در این مسابقه نیز گفت: در این یک ماه که از آغاز پخش برنامه گذشته است، بازخوردهای بسیار خوبی هم از سوی وطنداران افغانستانی و هم مردم ایران مواجه شدم. وقتی با وطنداران صحبت میکردم، قبل از هر چیز از عوامل برنامه تشکر میکردند که توانستهاند تصویری متفاوت از خانوادههای مهاجر افغانستانی ارائه کنند. وی همچنین افزود: امیدوارم تولید چنین برنامههایی ادامه پیدا کند. در سایه چنین اقدامات فرهنگی است که آن همزیستی مسالمتآمیز 2 ملت ایران و افغانستان که ریشه در تاریخ و فرهنگ مشترک آنها دارد تقویت میشود. از مردم عزیزمان هم میخواهم دیدن این مستندمسابقه جذاب خانوادگی را از دست ندهند تا بتوانند در این فرآیند فرهنگی سهیم باشند. فصل هشتم «خانه ما» جمعهها ساعت ۱۹ و شنبهها ساعت یک بامداد، ۹ صبح و ۱۵ از شبکه نسیم پخش میشود. ارسال به دوستان
سینمای جهان
برای جلوگیری از گسترش کرونا انجام شد
لغو جشنوارههای سینمایی در سوییس و یونان
به دنبال گسترش ویروس کرونا فستیوالهای سوییس لغو شد و رویداد سینمایی یونان نیز به تعویق افتاد. به گزارش «وطن امروز»، 3 جشنواره بینالمللی سینمایی اعلام کردند دورههای بعدی خود را لغو کرده یا به تعویق انداختهاند. این رویدادها شامل جشنواره بینالمللی فیلم و سمینار حقوق بشر در سوییس (FIFDH) و «تینک سینما» لوزان میشود که دوره امسال خود را لغو کردهاند و جشنواره مستند تسالونیکی یونان نیز اعلام کرده با توجه به تشدید نگرانیها در اروپا برای گسترش ویروس کرونا، این رویداد را به تعویق انداخته است. در عین حال سومین دوره جشنواره «تینک سینما» که قرار بود از ۴ تا ۸ مارس (۱۴ تا ۱۸ اسفند) در لوزان برگزار شود، لغو شد. سازماندهندگان آن گفتهاند این تصمیمی سخت بود که با اندوه فراوان برای مقابله با اپیدمی کرونا اتخاذ شد. همچنین جشنواره بینالمللی فیلم تسالونیکی نیز که باید از ۵ تا ۱۵ مارس (۱۵ تا ۲۵ اسفند) برگزار میشد به تعویق افتاد.
***
هواداران: جیمز باند را اکران نکنید
گروهی از هواداران فیلم جدید «جیمز باند» در نامهای سرگشاده از کمپانیهای یونیورسال، امجیام و ائون خواستار به تعویق انداختن اکران این فیلم بهخاطر بحران کرونا شدند. هالیوود ریپورتر نوشته است: همزمان با اولین روز فروش بلیت فیلم سینمایی «وقت مردن نیست» نویسندگان نامه سرگشاده خواستار به تعویق افتادن اکران این فیلم به دلیل شیوع ویروس کرونا شدند. «وقت مردن نیست» بیستوپنجمین فیلم از سری فیلمهای جیمز باند 007 است. دنیل کریگ نقش اصلی این فیلم را ایفا کرده است. با این وجود نگرانیها از شیوع ویروس کرونا معادلات را به هم زده است. این فیلم به کارگردانی «کری فوکوناگا» برای اکران در اول ماه آوریل و پس از اکران اولیه در سیویکم ماه مارس (بیستم فروردین 99) در سطح بینالمللی برنامهریزی شده است. گروهی از هواداران این فیلم که 3 مرتبه به تعویق افتادن این فیلم را تجربه کردهاند حالا از کمپانیهای ائون به عنوان تولیدکننده و یونیورسال و امجیام به عنوان اکرانکننده خواستار به تعویق افتادن اکران این فیلم و موکول کردن آن به فصل تابستان شدهاند. نویسندگان این نامه سرگشاده در وبسایت امآی6 که بزرگترین فنپِیج مجموعه جیمز باند محسوب میشود خواستار لغو اکران این فیلم در زمان مقرر و نیز لغو تور اکران آن در چین، کرهجنوبی و ژاپن شدهاند.
ارسال به دوستان
سینما
واکنش انجمن مدیران تولید به درجهبندی هنرمندان
برادرانه هشدار میدهیم!
انجمن مدیران تولید سینما طی نامهای سرگشاده به وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی، نسبت به عواقب آنچه «رویارویی سازمان سینمایی با صنف مدیران تولید» دانستند، هشدار دادند. به گزارش «وطن امروز»، در متن این نامه آمده است: شفافسازی اخیر سازمان سینمایی در اعلام نام برخی افراد درباره اعطای درجه هنری، با عنوان شغلی «مدیریت تولید سینما» که هیچ سابقهای در این حرفه ندارند، منجر به حیرت و اعتراض شدید جمعی از مدیران تولید باسابقه سینما شده است. بعد از حذف انجمن مدیران تولید سینما از بخش تجلی اراده ملی جشنواره فیلم فجر و جلوگیری از حضور مدیران تولید فیلمها در مصاحبه مطبوعاتی سیوهشتمین جشنواره فیلم فجر، این سومین مورد رویارویی سازمان سینمایی با مدیران تولید سینماست. این نامه میافزاید: آقایان تصمیمگیر! برادرانه هشدار میدهیم این تصمیمات اشتباه و ندادن پاسخی مناسب، عواقب جبرانناپذیری در سینمای ایران دارد.
***
معرفی اعضای تکراری با عنوان «جدید» در شورای پروانه ساخت و نمایش سینما
2 عضو جدید به شورای پروانه ساخت فیلمهای سینمایی اضافه شدند. به گزارش «وطن امروز»، اخیرا اعلام شد حسن بلخاری به عضویت شورای پروانه نمایش فیلمهای سینمایی در آمده و این تغییرات در هر دو شورای مهم برای صدور مجوز ساخت و نمایش فیلمها اتفاق افتاده است. محمدمهدی طباطبایینژاد، معاون نظارت و ارزشیابی سازمان سینمایی گفت: آقایان اکبر نبوی و مجید رضابالا هم اعضای جدید شورای پروانه ساخت هستند که البته آقای رضابالا همچنان در شورای پروانه نمایش هم هستند و ممکن است یکی، دو نفر دیگر به شورای پروانه نمایش اضافه شوند. پیشتر حسن خجسته، محمد احسانی، حسین کرمی، جمال شورجه، مجید رضابالا، کمال تبریزی، رضا پورحسین، محمدهادی کریمی و حجتالاسلام خاموشی به عنوان اعضای پروانه نمایش و منوچهر شاهسواری، فریدون جیرانی، محمود اربابی، حسین کرمی، حسن بلخاری، جمال شورجه و مسعود نقاشزاده به عنوان اعضای شورای پروانه ساخت فیلمهای سینمایی معرفی شده بودند. به نظر میرسد سازمان سینمایی عزمی بر تغییر جدی ساختار فعلی و اضافه کردن افراد جدید در این دو شورای مهم را ندارد.
ارسال به دوستان
|
|
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
|