|
گزارش «وطن امروز» درباره تعطیلی بموقع فوتبال ایران به خاطر شیوع کرونا و تعلل اروپاییها برای اتخاذ این تصمیم
فوتبال یک ـ کرونا صفر
کمتر کسی تصور میکرد در هزاره سوم با این ارتقای سطح تکنولوژی پزشکی، یک ویروس باعث بازگشت به دوران قرنطینه شود اما کرونا ویروس که از روزهای پایانی سال 2019 میلادی در چین شیوع پیدا کرد، حالا در عرض 3 ماه چنان جهان را درنوردیده و وضعیتی را پدید آورده که هیچکس مشابهش را در تاریخ معاصر به یاد ندارد. این بیماری از اوایل اسفندماه، نخستین قربانیان خود را از کشورمان گرفت و حالا نگاهی به تصمیمات مسؤولان در تعطیلی فوتبال نشان میدهد در اینجا به مراتب بیشتر از کشورهای اروپایی به جان آدمها اهمیت داده میشود. برای اثبات این ادعا تنها لازم است به آمار و ارقام نگاهی بیندازیم. در ایران از اوایل اسفند به صورت رسمی آمار مبتلایان و فوت کردههای کرونا اعلام شد و به همین دلیل لیگ برتر فوتبال با تصمیم سازمان لیگ قرار شد بدون حضور تماشاگر برگزار شود. شنبه سوم اسفندماه نخستین روزی بود که دستور برگزاری بازیها بدون تماشاگر ابلاغ شد. اما در آن تاریخ ایران تا چه حد درگیر کرونا بود و چند تلفات داشت؟ طبق گزارش رسمی وزارت بهداشت و درمان، در آن تاریخ 28 ایرانی درگیر این ویروس بودند و مرگ 2 هموطن هم به صورت رسمی اعلام شده بود. فقط مرگ 2 انسان کافی بود تا ورزشگاههای ما خالی از تماشاگر شود. 2 هفته لیگ برتر در چنین وضعیتی برگزار شد تا اینکه یازدهم اسفندماه به صورت رسمی به مدت بیش از یک ماه همه مسابقات ورزشی از جمله لیگ برتر فوتبال در ایران لغو شد؛ یازدهم اسفند ایران 987 مبتلا داشت و 54 نفر بر اثر کرونا فوت شده بودند. اما حالا نگاهی به کشورهای اروپایی میاندازیم. ایتالیا نخستین کشور اروپایی بود که به صورت بسیار گسترده درگیر کرونا شد اما با وجود شیوع وسیع که بیشتر شمال این کشور را درگیر کرده بود، نهتنها بازیهای فوتبال لغو نشد که حتی با حضور تماشاگران هم برگزار شد. ایتالیا تا 4 روز قبل با اینکه مبتلایان بسیار زیادی داشت و آمار تلفاتش چشمگیر بود به صورت نصفه و نیمه لیگش را دنبال میکرد تا اینکه به دستور نخستوزیر این کشور، به صورت رسمی تا تاریخ سوم آوریل (15 فروردین 99) لیگ سری آ تعطیل شد. حالا این دستور در چه روزی صادر شد؟ طبق نمودار رسمی که دولت ایتالیا اعلام کرده در آن تاریخ حدود 6 هزار نفر در ایتالیا درگیر کرونا بودند و 233 نفر فوت کرده بود. این آمار نشان میدهد حتی زمانی که بیش از 200 نفر فوت کرده بودند هنوز ارادهای برای تعطیلی فوتبال در این کشور وجود نداشت. نگاهی به دیگر کشورهای اروپایی هم نشان میدهد آنها هیچکدام تا این تاریخ به صورت رسمی لیگهای خود را تعطیل نکردهاند. البته قرار است لالیگا به صورت آزمایشی 2 هفته بدون تماشاگر برگزار شود اما رسانههای ورزشی این کشور دیروز به این موضوع پرداختند که بهتر است کلا لالیگا تعطیل شود. تا دیروز هزار و ۲۳۱ مورد ابتلا به کرونا در اسپانیا اعلام شده و تلفات به ۳۰ نفر رسیده بود اما هنوز خبری از لغو لالیگا نیست. در آلمان هم 1224 نفر درگیر بیماری شدهاند و تا این لحظه 2 فوتی به صورت رسمی اعلام شده است اما بوندسلیگا همچنان ادامه دارد و نه تنها خبری از تعطیلی نیست بلکه بازی ها همچنان با حضور تماشاگر برگزار می شود! در فرانسه 1412 نفر مبتلا شدهاند و 30 فوتی هم اعلام شده است اما در این کشور هم فوتبال کماکان ادامه دارد؛ البته در بعضی ورزشگاهها بدون حضور تماشاگر. با توجه به انتشار وسیع این ویروس، قطعا سایر کشورهای اروپایی نیز همانند ایتالیا کارشان به تعطیلی فوتبال- ولو موقت- میرسد اما موضوع مهم این است که باید دقیقا چند نفر کشته و چند هزار نفر مبتلا شوند تا سرانجام دستور تعطیلی از نهادهای بالادستی این کشورها صادر شود؟ اتفاقی که خوشبختانه در ایران خوب مدیریت شد و با تعطیلی یک ماهه لیگ نوزدهم، فدراسیون فوتبال نشان داد برایش سلامت مردم و فوتبالیست ها بالاتر از هر قرارداد تجاری و اقتصادی است. ارسال به دوستان
بایدن به لطف حمایت کاندیداهای پوششی انتخابات درونحزبی 4 ایالت دیگر را هم برد
دموکراتها جو میخواهند
گروه بینالملل: رقابت درونحزبی دموکراتها با برگزاری انتخابات در 6 ایالت دیگر آمریکا روز سهشنبه به وقت محلی ادامه پیدا کرد.
انتخابات اخیر در 6 ایالت آیداهو، میشیگان، میسیسیپی، میسوری، داکوتای شمالی و واشنگتن برگزار شد.
نتایج اولیه انتخابات درونحزبی دموکراتها در 6 ایالت آمریکا حاکی از آن است که جو بایدن با کسب 153 موکل جدید انتخاباتی، پیشتاز نامزدهای دموکرات انتخابات ریاستجمهوری 2020 آمریکا شده و برنی سندرز در جایگاه دوم قرار گرفته است.
برنی سندرز تا قبل از انتخابات سهشنبه بزرگ که هفته پیش برگزار شد، پیشتاز رقابتهای داخلی دموکراتها بود اما انصراف بوتیجیج و کلوبچار و پس از آن، انصراف الیزابت وارن از ادامه رقابتها سبب سرعت گرفتن رشد آرای بایدن شد. در واقع بوتیجیج و کلوبچار از ابتدای رقابتهای دموکراتها تا سهشنبه بزرگ به عنوان نامزد پوششی بایدن حضور داشتند تا با کنارهگیری آنها به نوعی مهندسی انتخابات به سود بایدن انجام شود. در واقع کمپین بایدن که از ابتدای رقابتهای داخلی دموکراتها تا قبل از سهشنبه بزرگ چند شکست بزرگ را متحمل شده بود حالا با ادامه سوختگیری از موج کنارهگیری نامزدهای پوششی، عملا برنی سندرز را پشت سر گذاشته است.
تا عصر دیروز با اعلام بیش از ۷۰ درصد نتایج انتخابات درونحزبی، جو بایدن توانسته بود با کسب ۱۵3 موکل انتخاباتی در صدر رقابت نامزدهای انتخابات درونحزبی دموکراتها قرار گیرد و در مجموع ۸۲۳ موکل انتخاباتی را به خود اختصاص دهد. طبق نتایج اعلام شده، برنی سندرز با کسب ۸۸ موکل انتخاباتی جدید و مجموع ۶۶۳ موکل انتخاباتی در جایگاه دوم قرار گرفته است. بهرغم پیشتازی جو بایدن، سندرز اعلام کرده قصدی برای انصراف از کارزار مقدماتی انتخابات ریاستجمهوری ندارد.
با این حال اما شبکه سیانان پیشبینی کرد با توجه به پیروزیهای اخیر جو بایدن در ایالتهای مختلف در جریان رقابتهای درونحزبی دموکراتها، وی رقیب دونالد ترامپ در انتخابات آتی آمریکا یا بهتر بگوییم، نامزد نهایی دموکراتها در انتخابات خواهد بود.
دور بعدی انتخابات درونحزبی دموکراتها قرار است ۱۴ مارس (۲۴ اسفندماه) در جزایر ماریانای شمالی که از مناطق خودگردان ایالات متحده آمریکا محسوب میشود و در مجموع ۶ موکل انتخاباتی دارد، برگزار شود و پس از آن ۱۷ مارس (۲۷ اسفندماه) انتخابات درونحزبی دموکراتها در ایالات آریزونا، فلوریدا، ایلینوی و اوهایو با مجموع ۵۷۷ موکل انتخاباتی برگزار میشود.
طبق رویه معمول هر کدام از نامزدها بتوانند 1991 رای اعضای انجمنهای حزبی حزب دموکرات را به خود اختصاص دهند، به عنوان نامزد حزب دموکرات در انتخابات ریاستجمهوری معرفی خواهند شد.
* تأثیر کرونا بر مناظرات داخلی دموکراتها
با کنارهگیری اکثر نامزدهای حزب دموکرات، رقابت برای تعیین نامزد نهایی دموکراتها محدود به بایدن و سندرز شده است و هر مناظره دیگری هم برگزار شود بین این دو خواهد بود. مناظره 25 اسفند این دو هم که به میزبانی سیانان برگزار میشود مناظره مهمی است. شیوع کرونا در آمریکا سبب شده برای نخستینبار در تاریخ مناظرات، این مناظره بدون تماشاگر برگزار شود. بنا بر اعلام سیانان، علت حذف تماشاگران از این مناظره، نگرانی از شیوع ویروس کرونا است.
* بایدن: هدف ما شکست ترامپ است
جو بایدن بعد از اعلام نتایج اولیه در 3 ایالت که حاکی از پیروزی وی بود، در شهر فیلادلفیا در ایالت پنسیلوانیا اعلام کرد: هدف مشترک همه دموکراتها شکست دونالد ترامپ است.
بایدن با اشاره به پیروزی درونحزبیاش در چند ایالت گفت: میخواهم از برنی سندرز و حامیانش به خاطر تلاش خستگیناپذیر و شور و اشتیاقی که دارند تشکر کنم. ما یک هدف مشترک داریم و دونالد ترامپ را شکست میدهیم. ما در کنار هم او را شکست میدهیم. او با اشاره به حمایت نامزدهای کنارهگیریکرده از این رقابت گفت: در طول هفته گذشته، بسیاری از رقبایم مرا مورد تأیید قرار دادند؛ پیت بوتیجیج، ایمی کلوبچار، مایک بلومبرگ، کوری بوکر و کامالا هریس. باید با هم این حزب را متحد کنیم. یک گام دیگر به بازیابی شایستگی، بزرگی و افتخار در کاخ سفید نزدیک شدیم که هدف نهایی ما است. او در انتقاد از ترامپ گفت: ما باید بار دیگر رهبر جهان شویم. سیاست نخست آمریکا از سوی ترامپ، آمریکا را منزوی کرده است. باید بار دیگر به متحدانمان نشان دهیم میشود روی حرفمان حساب کرد. مسؤولیت آمریکا این است که نظم جهانی را بازگرداند. ترامپ هر چیزی که آمریکا را آمریکا میکرد، حتی ماهیت دموکراسی این کشور را به خطر انداخته است.
***
[ویدئوی دردسرساز برای بایدن]
بایدن پیشتاز رقابتهای دموکراتهاست و همین هم سبب شده کمپین ترامپ همه تحرکات و سخنان وی را رصد کند و از گافهای وی برای حمله به دموکراتها استفاده کند. در میانه جشن شادی کمپین بایدن، ویدئویی از برخورد بایدن حین بازدید از یک کارخانه خودروسازی و عصبانیت او از اظهارات یک کارگر به دلیل به چالش کشیدن موضع او در قبال متمم دوم قانون اساسی آمریکا که از حق مردم برای مالکیت و حمل سلاح حمایت میکند، در رسانهها منتشر و به دستاویزی برای حامیان ترامپ تبدیل شد. بایدن به کارگری که او را به تلاش فعالانه برای پایان دادن به متمم قانون اساسی آمریکا متهم میکرد، گفت: دروغ میگویی. بایدن سپس به این کارگر گفت: تو احمق هستی. به نوشته رویترز، این اظهارات جنجالبرانگیز در دیدار از این کارخانه گوشه دیگری از رفتار غیرعادی بایدن و تضعیف پیام انتخاباتی او را نشان داد. ویدئوی منتشر شده از برخورد او نشان میدهد هنگامی که بایدن کارخانه تحت مالکیت شرکت خودروسازی فیات- کرایسلر را ترک کرد، برخی کارگران در حمایت از ترامپ شعار دادند. به نوشته رویترز، این رفتار حکم شمشیر دولبه را برای بایدن دارد و هر چند برخی حامیانش چنین رفتارهایی را نشانه اعتبار او میدانند، مخالفانش از آن برای زیر سوال بردن سلامت عقل او استفاده میکنند. بایدن حامی متمم دوم قانون اساسی آمریکاست اما مانند دیگر نامزدهای دموکرات خواستار وجود مقرراتی برای بررسیهای اولیه فروش سلاح است. انجمن ملی سلاح به عنوان بزرگترین گروه حامی مالکیت و حمل اسلحه در آمریکا در واکنش به این ویدئو در توئیتر نوشت: بایدن سر یک وطنپرست داد کشید.
ارسال به دوستان
نگاهی به پرفروشترین فیلمهای سال 98 از منظر ژانر، موضوع و بازیگر
10 فیلم، 7 کمدی
عباس اسماعیلگل: گیشه سینمای ایران در سال 98 روزهای پرفرازونشینی را پشتسر گذاشت که از این میان میتوان به موج قاچاق نسخه باکیفیت فیلمهای روی پرده سینماها و همچنین تعطیلی سالنهای سینماها در اسفندماه جاری به علت شیوع ویروس کرونا اشاره کرد که بدون شک این دو اتفاق تاثیر بسیاری بر افت فروش فیلمهای روی پرده داشته است اما با این حال برخی فیلمها در سال 98 از فروش مجموع مناسبی برخوردار بودند که همانطور که پیشبینی میشد، سهم فیلمهای کمدی در میان 10 فیلم پرفروش سال قابل توجه است به طوری که 70 درصد فیلمهای پرفروش سال به فیلمهای طنز اختصاص یافته است. در ادامه به 10 فیلم پرفروش سینمای ایران در سال 98 نگاهی داشته و این پرفروشها را از جنبههایی چون «ژانر»، «موضوع» و «بازیگران» بررسی کردهایم. *** مطرب
ژانر: کمدی
موضوع: مهاجرت
بازیگران: پرویز پرستویی، الناز شاکردوست
و مهران احمدی
فیلم کمدی «مطرب» به کارگردانی مصطفی کیایی که توانست با بیش از 38 میلیارد فروش به عنوان پرفروشترین فیلم سال شناخته شود، در حین اکران با انتقادات فراوانی از سوی منتقدان سینما و مخاطبان مواجه شد اما به هر حال با توجه موضوع فیلم و حضور بازیگرانی چون پرویز پرستویی، الناز شاکردوست و مهران احمدی توانست به این جایگاه دست پیدا کند. مطرب که چندی پیش با پشتسر گذاشتن فیلم «هزارپا» توانست تبدیل به پرفروشترین فیلم سالهای تاریخ سینما(مبلغ فروش) شود، بار دیگر خبرساز شد اما خیلیها معتقدند این اتفاق با توجه به افزایش قیمت بلیت طی سالهای اخیر برای «مطرب» رقم خورده است. داستان این فیلم درباره یک مطرب به نام «ابراهیم خوشلحن» است که پیش از مشهور شدن، با وقوع انقلاب اسلامی از صحنه کنار میرود و چون به اندازه کافی از شهرت و اقبال برخوردار نبوده، نمیتواند خواننده لسآنجلسی شود و در نهایت به خواننده مراسم عادی تبدیل میشود و... . *** متری شیش و نیم
ژانر: درام اجتماعی- پلیسی
موضوع: اعتیاد
بازیگران: نوید محمدزاده، فرهاد اصلانی
پیمان معادی و پریناز ایزدیار
فیلم تحسینشده «متری شیش و نیم» به نویسندگی و کارگردانی سعید روستایی با فروش 27 میلیارد تومان در سال 98 توانست پرفروشترین فیلم غیرکمدی تاریخ سینما شود. این فیلم که برای نخستینبار در سیوهفتمین دوره جشنواره فیلم فجر روی پرده رفت، موفق شد برنده سیمرغ بلورین بهترین فیلم از نگاه تماشاگران شود. «متری شیش و نیم» پس از «ابد و یک روز» دومین همکاری سعید روستایی با نوید محمدزاده، پریناز ایزدیار و پیمان معادی است که با تکیه بر ویژگیهای فروش این بازیگران توانست به موفقیت چشمگیری در گیشه دست پیدا کند. داستان فیلم درباره چند تن از مأموران پلیس مبارزه با موادمخدر به فرماندهی صمد (پیمان معادی) است که به دنبال فروشنده بزرگ شیشه در تهران به اسم ناصر خاکزاد (نوید محمدزاده) هستند.
*** تگزاس 2
ژانر: کمدی- حادثهای
موضوع: قاچاق ارز
بازیگران: سام درخشانی، پژمان جشمیدی
و مهدی هاشمی
سید مسعود اطیابی که چند سال پیش با فیلم کمدی «خروس جنگی» به موفقیت خوبی رسیده بود، فیلم متفاوت «تگزاس» را ساخت که پس از موفقیت نسبی این فیلم در گیشه تصمیم به ساخت سری دوم این فیلم کمدی گرفت و تگزاس 2 سال 98 توانست با فروش 25 میلیارد تومانی خود به عنوان سومین فیلم پرفروش سال شناخته شود. اطیابی در سری دوم تگزاس هم از زوج سام درخشانی و پژمان جمشیدی بهره برد. در فیلم میبینیم که پس از ماجراهای قسمت اول تگزاس ساسان به همراه بهرام و آلیس به ایران بازمیگردند. پدر بهرام «آقا بابک» و مادر ساسان «سوری جون» به دنبال آنها میآیند اما ساسان نمیداند که آن دو زن و شوهر هستند. بهرام دلارهای خود را در چمدان جاساز کرده اما ...
*** رحمان 1400
ژانر: کمدی
موضوع: اختلاف طبقاتی، فقر و آقازادگی
بازیگران: مهران مدیری، سعید آقاخانی، محمدرضا گلزار، بهرام افشاری، یکتا ناصر و ساره بیات
فیلم رحمان 1400 ساخته منوچهر هادی، حاشیهسازترین فیلم سال 98 محسوب میشود. این فیلم که حین اکران نوروزی 98 با انتقاد شدید اهالی سینما نسبت به شوخیهای سخیف به کار رفته در فیلم مواجه شده بود، به یکباره پس از چند هفته اکران موفق، با مشکلی خندهدار مواجه شد. طبق بررسیهای انجامشده معلوم شد نسخه در حال اکران، نسخه اصلاحشده فیلم نیست و اکران فیلم در سراسر کشور متوقف شد. اما این فیلم با همه این حواشی و با نقشآفرینی محمدرضا گلزار، مهران مدیری، سعید آقاخانی و یکتا ناصر تا قبل از توقیف با فروش 22 میلیارد تومانی توانست چهارمین فیلم پرفروش سال لقب بگیرد. فیلم داستان رحمان (سعید آقاخانی) آبدارچی یک شرکت است که پزشک به او اعلام کرده است بزودی از دنیا خواهد رفت. از اینجهت رحمان فکری به سرش میزند تا از مرگ خود برای خانوادهاش سودی حاصل کند اما هر بار با بدشانسی روبهرو میشود. *** شبی که ماه کامل شد
ژانر: درام اجتماعی- پلیسی
موضوع: عشق و گروههای تکفیری
بازیگران: الناز شاکردوست و هوتن شکیبا
شبی که ماه کامل شد به کارگردانی نرگس آبیار برای نخستینبار در سیوهفتمین دوره جشنواره فجر به نمایش درآمد و با نامزدی در ۱۳ رشته این جشنواره، توانست ۶ سیمرغ بلورین بهترین فیلم، بهترین کارگردانی، بهترین بازیگر نقش اول مرد، بهترین بازیگر نقش اول زن، بهترین بازیگر نقش مکمل زن و بهترین چهرهپردازی را به خود اختصاص دهد و با پشتوانه همین موفقیتها توانست گیشه پرفروغی را برای یک فیلم غیرکمدی رقم بزند. «شبی که ماه کامل شد» با فروش 19 میلیارد تومانی خود به پنجمین فیلم پرفروش سال 98 تبدیل شد.
«شبی که ماه کامل شد» روایت دختر جوانی از مناطق جنوب شهر تهران است که درگیر عشق جوانی بلوچستانی و مجبور به مهاجرت از ایران میشود. در این مسیر، برادرش با او همراه میشود اما در میانه راه، اتفاقاتی برای آنها رقم میخورد. این فیلم بر اساس داستان واقعی عبدالحمید ریگی و همسرش فائزه منصوری ساخته شده است.
*** سرخپوست
ژانر: معمایی
موضوع: فرار از زندان
بازیگران: پریناز ایزدیار و نوید محمدزاده
سرخپوست؛ فیلمی به کارگردانی و نویسندگی نیما جاویدی که در سیوهفتمین دوره جشنواره فیلم فجر اکران شد و با نامزدی در ۸ رشته این جشنواره توانست سیمرغ بلورین جایزه ویژه هیأت داوران را به خود اختصاص دهد و اسم خود را بر سر زبانها بیندازد. این فیلم که از حال و هوای متفاوتی نسبت به فیلمهای روز سینمای ایران برخوردار بود همانطور که پیشبینی میشد توانست نمره قبولی از مخاطبان سینماها بگیرد و با فروش 15 میلیاردی خود شمشمین فیلم پرفروش سال لقب گرفت. داستان فیلم در سال ۱۳۴۶ میگذرد؛ جایی که یک زندان قدیمی در جنوب به دلیل مجاورت با فرودگاه در حال توسعه شهر در حال تخلیه است و رئیس زندان، به همراه مأمورانش در حال انتقال زندانیان به زندان جدید هستند که متوجه میشوند یکی از زندانیان به نام «احمد سرخپوست» همراه دیگر زندانیان نیست. تحقیقات بعدی، جاهد(رئیس زندان) را مطمئن میکند سرخپوست در زندان است و در جایی پنهان شده است... *** چشم و گوش بسته
ژانر: کمدی
موضوع: جنایی
بازیگران: امین حیایی، بهرام افشاری، لیندا کیانی و آناهیتا درگاهی
فرزاد مؤتمن که چند سال پیش با فیلم کمدی «پوپک و مشماشاءالله» به موفقیت خوبی در گیشه دست یافته بود، به دنبال ادامه این موفقیت با فیلم جدید «چشم و گوش بسته» در سال 98 بود و در نهایت هم به خاطر حضور بازیگرانی چون امین حیایی و بهرام افشاری توانست با فروش 12 میلیاردی به عنوان هفتمین فیلم پرفروش سال شناخته شود. در خلاصه این فیلم آمده است: مردی توسط یک زن تبهکار کشته میشود و 2 غریبه را به جرم قتل بازداشت میکنند. یکی صحنه قتل را ندیده چون نابیناست، آن یکی هم فقط صحنه را دیده چون ناشنواست! آنها یک صبح تا غروب فرصت دارند از این مهلکه جان سالم به در برند. *** چهار انگشت
ژانر: کمدی
موضوع: شکاف نسلی
بازیگران: جواد عزتی و امیر جعفری
فیلم کمدی «چهارانگشت» به کارگردانی و نویسندگی حامد محمدی در کشورهای کامبوج، تایلند و ایران فیلمبرداری شده است. این فیلم با حال و هوای طنز مسائل مختلفی را درباره تفاوت فرهنگی کشورها به چالش میکشد که برای مخاطبان تازگی دارد و حضور جواد عزتی و امیر جعفری به عنوان 2 بازیگر طناز سینمای ایران کمک بسیاری به دیده شدن بیشتر فیلم کرده است. در نهایت «چهار انگشت» با فروش بیش از 10 میلیارد تومانی هشتمین فیلم پرفروش سال لقب گرفت. «چهار انگشت» داستان مردی به نام «احد فاتحی» است که به کمک مدیر برنامه خود «نادر ایستاده» به بهانه سفر به مکه راهی کامبوج و تایلند شده و در آنجا درگیر مشکلاتی میشود. *** ما همه با هم هستیم
ژانر: کمدی سیاه
موضوع: نقد سیاسی- اجتماعی
بازیگران: مهران مدیری، محمدرضا گلزار
جواد عزتی و لیلا حاتمی
فیلم «ما همه با هم هستیم» در ژانر کمدی سیاه به کارگردانی کمال تبریزی و نویسندگی پدرام پورامیری، امیر دوماری و محمد داوودی با حضور جمع کثیری از بازیگران مطرح سینمای ایران و با سر و صدای فراوان ساخته شد و اغلب کارشناسان و منتقدان انتظار تولید فیلمی خاص و مخاطبپسند را داشتند اما ماجرا آنطور که پیشبینی میشد جلو نرفت و این فیلم با حضور چهرههای متعدد در نهایت با فروش 10 میلیارد تومانی به عنوانی بهتر از نهم در جدول فروش فیلمهای سال 98 دست نیافت. داستان فیلم در بستری کمدی روایت میشود و قصه یک شرکت هواپیمایی است که در حال ورشکست شدن است. رئیس شرکت پیشنهاد میدهد یک هواپیمای خراب از شرکت با چند مسافر را به داخل خلیجفارس بیندازند تا بتوانند پس از کشته شدن مسافران، از بیمه دیه و خسارت آنها را بگیرند. *** زیر نظر
ژانر: کمدی
بازیگران: رضا عطاران، امیر جعفری، مهران احمدی و آزاده صمدی
مجید صالحی در نخستین تجربه کارگردانی خود در سینمای ایران همانطور که پیشبینی میشد سراغ اثری طنز رفت و سعی کرد به دنبال موفقیت مادی در گیشه باشد که در نهایت این فیلم توانست با فروش بیش از 8 میلیارد تومانی خود به عنوان دهمین فیلم پرفروش سینمای ایران در سال 98 معرفی شود. در فیلم میبینیم که محسن پس از خرید به خانه بازمیگردد و متوجه میشود مبلی که امید روی آن نشسته است سوراخ شده و امید را مقصر میداند. مهشید همسر محسن به این مبل بسیار علاقه دارد و او در حال برگشتن از سفر است. محسن و امید تمام تلاش خود را میکنند تا این مشکل را حل کنند... *** اگر بخواهیم نگاهی کلی به نقشآفرینی بازیگران در 10 فیلم پرفروش سال 98 داشته باشیم به اسامی یکسانی در فیلمهای پرفروش میرسیم. از این میان چهرههایی چون مهران مدیری، محمدرضا گلزار، جواد عزتی، امیر جعفری، پریناز ایزدیار، بهرام افشاری، پژمان جمشیدی و مهران احمدی هر کدام با ایفای نقش در 2 فیلم از 10 اثر پرفروش سال، بیشترین سهم را در میان سایر بازیگران داشتهاند اما در این میان باید نقش نوید محمدزاده و الناز شاکردوست را پررنگتر از سایر بازیگران در پرفروشهای سال دانست، زیرا این دو هنرمند به عنوان 2 بازیگر نقش اصلی در 2 فیلم متفاوت ایفای نقش کردهاند. نوید محمدزاده به عنوان بازیگر اصلی فیلمهای «متری شیش و نیم» و «سرخپوست» و الناز شاکردوست نیز به عنوان نقش اصلی زن در فیلمهای «مطرب» و «شبی که ماه کامل شد» تاثیرگذارترین بازیگران در آثار پرفروش سال 98 بودند. ارسال به دوستان
«وطن امروز» گزارش میدهد بار تورمی ارز 4200 تومانی 2 برابر حذف آن است
حمایت به جای رانت
* پیشنهاد مرکز پژوهشها: حذف کامل ارز ترجیحی و اجرای سیاست حمایتی با استفاده از منابع حاصله
گروه اقتصادی: مرکز پژوهشهای مجلس شورای اسلامی در گزارشی تفصیلی، بار دیگر بر «حذف ارز ترجیحی برای تمام کالاهای اساسی و اجرای سیاست حمایتی جایگزین با استفاده از بخشی از منابع حاصل از افزایش نرخ ارز» تاکید کرد. به گزارش «وطن امروز»، بر اساس برآوردهای صورت گرفته، حذف ارز ترجیحی کالاهای اساسی منجر به افزایش شاخص قیمت مصرفکننده تا حدود 6درصد خواهد شد. این در حالی است که تورم ناشی از ادامه سیاست ارز ترجیحی، که میتواند منجر به افزایش بیش از 47 هزار میلیارد تومانی پایه پولی شود، در حدود 11 درصد خواهد بود که افزایش آن تا 15 درصد نیز قابل پیشبینی است. همچنین مرکز پژوهشهای مجلس در بخش دیگری از این گزارش آورده است: در حال حاضر بخش قابل توجهی از ارز کالاهای اساسی از طریق پایه پولی تأمین میشود. حتی در بدترین شرایط اگر بپذیریم که لازم است دولت برای تأمین کالاهای اساسی پایه پولی را افزایش دهد، گزینه بهتر آن است که این پایه پولی برای یک سیاست حمایتی افزایش پیدا کند تا تأمین ارز کالاهای اساسی، زیرا در حالت اول هم بازار ارز تحت تأثیر قرار میگیرد و هم اینکه بخش قابل توجهی از منابع در اختیار رانتجویان قرار خواهد گرفت. بازوی پژوهشی مجلس در این گزارش با محاسبه تورم کالاهای مشمول ارز ترجیحی، نشان داده اختصاص ارز ارزان قیمت برای واردکنندگان کالاهای اساسی با امید کنترل قیمت این کالاها و حمایت از اقشار فرودست جامعه با شکست مواجه شده و مانع جهش قیمت این کالاها نشده است.
* خلاصه یافتههای مرکز پژوهشها
1- در بررسی اقلام کالایی که مشمول تخصیص نرخ ارز ترجیحی میشوند باید به این نکته توجه داشت که فقط «نرخ دلار» روی قیمت تمامشده کالا تأثیر نمیگذارد، بلکه سهم قابل توجهی از قیمت تمامشده محصولات، متأثر از هزینههای حملونقل، بستهبندی، انتقال پول و... است که افزایش قابل ملاحظهای را طی 2 سال اخیر تجربه کردهاند. همچنین تنشها و بیثباتیهای اقتصادی (مانند بروز کمبود به علت دشواری واردات یا بحران ارزی) به خودی خود سبب افزایش عطش تقاضا در بازار میشود که خود باعث از بین رفتن تعادل بین عرضه و تقاضا در بازار شده و در نتیجه تأثیر مستقیمی بر افزایش قیمت کالاها در بازار دارد. موارد یادشده، بخشی از افزایش قیمت کالاهای اساسی در بازار از اسفند 1396 تاکنون را توجیه میکند. اما نکته قابل توجه آن است که قیمت کالاهای وارداتی با ارز ترجیحی از قیمتهای برآورد شده برای آنها، با لحاظ افزایش در سایر هزینهها نیز بیشتر است.
2- قیمت همه کالاهای اساسی در آذرماه 1398 نسبت به اسفندماه 1396 رشد قابل ملاحظهای داشته و تقریباً هیچ یک از کالاهای اساسی مطابق با ارز 4200 تومانی قیمتگذاری نمیشود و با در نظر گرفتن تجارب سالهای گذشته در اختصاص ارز ترجیحی در بخش کالاهای اساسی کشاورزی با هدف حمایت از مصرفکننده، اولین ملاحظه این است که اختصاص ارز نتوانسته موجب کنترل قیمت به نسبتی که مورد انتظار دولت بوده، شود.
3- کنترل قیمت برخی کالاهای اساسی مانند کره، مرغ و... به واسطه افزایش شدید واردات آنها اتفاق افتاده است که در نهایت منجر به تضعیف تولید داخلی این کالاها شده و میشود.
4- درحالی که مصرف همه کالاهای اساسی مصرفی در سال 1397 نسبت به سال 1396 کاهش داشته، آمار واردات تقریبا همه این گروههای کالایی افزایش نشان میدهد که به معنای انحراف منابع ارزی، قاچاق خروجی و توزیع رانت میان واردکنندگان به جای مردم است.
5- تولید کالاهای اساسی در کشور بهواسطه واردات ارزانقیمت آنها بشدت آسیب دیده و ادامه این روند منجر به وابستگی بیش از پیش به واردات این کالاها خواهد شد. اختصاص ارز ترجیحی به هر گروه کالایی، امکان مدیریت قیمت را به واردکننده میدهد به گونهای که هم تولید داخل آن کالا بهصرفه نباشد و هم افزایش قیمت آن کالا چندان حساسیتبرانگیز نباشد.
7- در سال 1399 درآمد ارزی دولت، کفاف تأمین منابع مورد نیاز کالاهای اساسی را نخواهد داد و ادامه این سیاست منجر به استفاده از منابع بانک مرکزی به صورت ارزی و ریالی شده و تورمهای فزاینده را در پیش خواهد داشت.
8- هرچند حذف ارز ترجیحی کالاهای اساسی منجر به افزایش قیمت این کالاها خواهد شد اما آثار تورمی آن به مراتب کمتر از تورمهای فزاینده ناشی از کسری بودجه دولت و همچنین رانت توزیع شده و آسیب وارد شده به تولید داخل خواهد بود.
9- در بخش تولید کشاورزی حذف ارز 4200 تومانی برای نهادههای تولید و آزادسازی و اختصاص مابهالتفاوت آن (ارز 4200 تومانی با ارز آزاد) برای افزایش قیمت خرید تضمینی محصولات، باعث تشویق کشاورزان به سمت کشت محصولات استراتژیک و تولید کالاهای تأثیرگذار بر امنیت غذایی کشور خواهد شد. همچنین این امر سبب جلوگیری از ایجاد رانت و فساد اقتصادی در این بخش نیز میشود. با این حال باید توجه داشت که با حذف ارز ترجیحی، نیاز به سرمایه در گردش بخش کشاورزی (و سایر بنگاهها و بخشهای مرتبط با کالاهای اساسی) افزایش خواهد یافت که در این زمینه باید حمایت صورت گیرد.
10- حذف ارز ترجیحی اختصاصیافته به واردات کالاهای اساسی، منجر به افزایش قیمت این کالاها خواهد شد و تورمی در حدود 6 درصد در پی خواهد داشت اما تداوم سیاست ارز ترجیحی، به دلیل افزایش کسری بودجه و تأمین آن از محل پایه پولی، تورم بیشتری (حداقل 11 درصد) را به دنبال دارد.
11- حذف ارز ترجیحی یقیناً باید با یک سیاست حمایتی جایگزین همراه باشد، به گونهای که اولاً جبرانکننده سطح رفاه دهکهای پایین درآمدی کشور باشد و ثانیاً به صورت هدفمند توزیع شده و مانع رانتجویی واردکنندگان و شبکه توزیع کالاها شود.
در مجموع به نظر میرسد ادامه روند گذشته با منطق اقتصادی و منافع مردم همسو نیست و بهتر است دولت در سیاستهای خود تجدیدنظر کند. با توجه به شرایط آینده و تجارب گذشته، حذف ارز ترجیحی (4200 تومانی) و در مقابل، افزایش قدرت خرید مردم از طریق پرداخت مستقیم یارانه کالاهای اساسی امری مفید جهت جلوگیری از مشکلات و رانتهای ایجادشده در زمینه اختصاص ارز ترجیحی به کالاهای اساسی است و اسباب بهرهمندی هرچه بیشتر اقشار مختلف مردم از منابع عمومی و افزایش رضایتمندی جامعه خواهد بود. همچنین نیاز است تصمیمهای سیاستی درباره توزیع یارانهها با دقت و استحکام کارشناسی اتخاذ شود تا کمترین خسارت به منابع عمومی وارد شود و مردم از بیشترین منافع برخوردار شوند. همچنین در کنار افزایش نرخ ارز اختصاصی به واردات کالاهای اساسی، نیاز به سرمایه در گردش بنگاهها نیز افزایش خواهد یافت که لازم است در این زمینه نیز حمایت صورت گیرد.
* پیشنهادهای مرکز پژوهشها
در بخش «پیشنهاد» گزارش این مرکز پژوهشی آمده است: «پیشنهاد میشود اختصاص ارز ترجیحی بدون در نظر گرفتن هیچ استثنایی متوقف شود و یک سیاست حمایتی هدفمند بهمنظور حمایت از دهکهای پایین درآمدی اجرا شود. در این راستا لازم است دولت ارز ترجیحی اختصاصیافته به کالاهای مختلف را بهصورت تدریجی و ترتیبی در 2 ماه ابتدایی سال حذف کند. در اینباره لازم است ملاحظات زیر در نظر گرفته شود:
1- به منظور عدم تکرار اتفاق مشابه برای چای و کره (که پیشتر درباره آن بحث شد)، واردات کالاهای اساسی که بهترتیب در نوبت حذف تا پایان سال 1398 قرار میگیرند، صرفاً از طریق شرکت بازرگانی دولتی صورت گرفته یا واردکننده خصوصی بهعنوان حقالعملکار دولت اقدام به واردات کند. همچنین نرخ حقالعملکاری در هر مرحله از واردات بر اساس مناقصه برگزار شده در بورس کالا مشخص شود. پیشنهاد مربوط به واردات و عرضه کالا در بورس کالا، در ادامه خواهد آمد.
2- ارز ترجیحی (4200 تومانی) به واردات گندم اختصاص نیابد و در مقابل، بخشی از مابهالتفاوت ارز ترجیحی و ارز نیمایی، جهت افزایش قیمت خرید تضمینی گندم در راستای حمایت از تولید و بالا بردن میزان خرید داخلی آن در سال 1399 در نظر گرفته شود.
3- به منظور کاستن از شدت افزایش قیمت کالاهای اساسی در نتیجه حذف ارز ترجیحی، حقوق ورودی این کالاها به مدت محدود کاهش داده شود. در اینباره برای کالاهایی مانند برنج که حقوق ورودی بالا دارند، کاهش حقوق ورودی تا 5 درصد میتواند صورت گیرد.
4- به منظور کاهش آثار تورمی حذف ارز ترجیحی بر گروههای آسیبپذیر، لازم است دولت به گروههای شناسایی شده در طرح یارانه معیشتی خانوار، کوپن الکترونیک خرید کالاهای اساسی در چند مرحله اعطا کند.
5- به منظور حذف ارز ترجیحی واردات دارو، لازم است وزارت بهداشت با همکاری انجمنها و اتحادیههای مرتبط با تولید محصولات دارویی و شرکتهای بیمه، انجمنهای حمایت از بیماران، سازوکار لازم برای حذف ارز ترجیحی واردات دارو و انتقال یارانه اختصاصیافته به این بخش بهطور مستقیم به بیمار را طراحی کند.
6- با توجه به تأثیرپذیری واحدهای تولیدی از حذف ارز ترجیحی بویژه نیاز به افزایش سرمایه در گردش، لازم است سیاستهای مقتضی برای حمایت از تولید در این زمینه اتخاذ شود. در کنار حذف ارز ترجیحی، لازم است کالاهای اساسی از طریق بورس کالا عرضه شوند و قیمت این کالاها در هر لحظه قابل رصد و پیگیری باشد.
ارسال به دوستان
جدول وضعیت آمار ابتلا به کرونا در ایران
تهران : اول مازندران: دوم اصفهان: سوم قم: چهارم
گروه اجتماعی: تعداد مبتلایان قطعی به ویروس کرونا در کشور به 9000 نفر رسید و با توجه به بحرانیتر شدن اوضاع در کاشان آمار مبتلایان استان اصفهان از استان قم پیشی گرفت. به گزارش «وطنامروز»، طبق اعلام آمارهای جدید وزارت بهداشت، تعداد مبتلایان استان اصفهان طی 24 ساعت- ظهر سهشنبه تا ظهر چهارشنبه- 170 نفر افزایش یافت تا در جهشی بیسابقه تعداد مبتلایان در این استان از استان قم که یکی از استانهای بحرانی کرونا محسوب میشود پیشی بگیرد. در جدول مبتلایان، استان تهران با 2370 نفر رتبه اول، مازندران با 918 نفر رده دوم، اصفهان با 845 نفر رتبه سوم، قم با 804 نفر رتبه چهارم، گیلان با 529 نفر رتبه پنجم و مرکزی با 447 نفر رتبه ششم را دارند. دیروز اعلام شد استان سمنان با 63 مورد مثبت تست کرونا بعد از تهران و اصفهان بیشترین مورد ابتلا را در روز چهارشنبه داشته است. رئیس مرکز روابط عمومی و اطلاعرسانی وزارت بهداشت درباره آخرین آمار کرونا در ایران گفت: از ظهر دیروز تا امروز(سهشنبه تا چهارشنبه) و بر اساس نتایج آزمایشگاهی، 958 مورد جدید ابتلا به «کووید-19» در کشور شناسایی شد و کل مبتلایان به این بیماری در کشور به 9000 نفر افزایش یافت. وی افزود: خوشبختانه تاکنون 2959 نفر از بیماران مبتلا به «کووید-19» بهبود یافته و ترخیص شدهاند. دکتر جهانپور خاطرنشان کرد: متاسفانه در طول 24 ساعت گذشته، 63 نفر از مبتلایان جدید «کووید-19» جان خود را از دست دادند و مجموع جان باختگان این بیماری در کشور به 354 مورد رسید.
* فراخوان پزشکان برای اعزام به مناطق مورد نیاز
وزارت بهداشت درمان و آموزش پزشکی با توجه به شیوع ویروس «کووید- ۱۹» در نظر دارد در راستای تامین نیروی انسانی مورد نیاز بیمارستانهای سراسر کشور نسبت به اعزام نیروی انسانی داوطلب در گروههای پزشکی و پیراپزشکی اقدام کند. به گزارش وبدا، داوطلبانی که مایلند در خط مقدم مبارزه با کرونا به همراهی و همیاری همکاران خود در دانشگاههای سراسر کشور بپیوندند، مراتب آمادگی خود را از طریق ثبتنام در Karkonan.behdasht.gov.ir اعلام کنند.
ارسال به دوستان
نفوذ قدرت و اراده الهی بر همه امور و اسباب/2
ذَلَّتْ لِقُدْرَتِکَ الصِّعَابُ، وَ تَسَبَّبَتْ بِلُطْفِکَ الْأَسْبَابُ، وَ جَرَى بِقُدرَتِکَ الْقَضَاءُ، وَ مَضَتْ عَلَى إِرَادَتِکَ الْأَشْیَاءُ
ترجمه: دشواریها به قدرت تو آسان میشود، و سببها به لطف تو فراهم میشود، قضای حتمی به قدرت تو جریان دارد، و اراده تو بر اشیا نافذ است.
شرح: «ذَلَّت» دلالت بر فروتنی، زبونی و نرمی دارد. [مقاییس اللغه: 2/345] «صَعُوبَت» نقیض «ذَلَّت» است، [کتاب العین: 1/311] و «الصَّعَاب» به معنای سختی و دشواری و مشکل است. «ذَلَّتْ لِقُدْرَتِکَ الصِّعَابُ» سختیها به قدرت تو نرم میشود و فقط قدرت تو است که دشواریها و مشکلات را هموار میکند. «تَسَبَّبَتْ» به معنای فراهم شدن است؛ «وَ تَسَبَّبَتْ بِلُطْفِکَ الْأَسْبَابُ» و به لطف تو اسباب فراهم میشود؛ آری! نظام جهان بر پایه علت و معلول اداره میشود اما این نظام در دست قدرت تو است و تو سببساز و سببسوز هستی. بنابراین حل مشکلات و اسبابی که موجب سختی و دشواری در زندگی ما شده است، به دست تو است؛ چنانکه آسایش و راحتی در اختیار قدرت تو است. بنابراین هیچ بنبستی سر راه تو وجود ندارد و برای مومنی که خود را به تو پیوند زده است نیز، هیچ بنبستی وجود ندارد. چنین است که نگاه توحیدی راه را باز میکند و امید حقیقی و واقعی را برای بندگان به ارمغان میآورد.
«وَ جَرَى بِقُدرَتِکَ الْقَضَاءُ» و قضا به قدرت و اراده تو جریان دارد. قضا امر تخلفناپذیر و حتمی خدای سبحان است که با اراده او قطعی است و هیچ موجودی را امکان فرار از آن نیست، زیرا منتسب به قدرت الهی است.
قرآن کریم میفرماید: «ما یَفْتَحِالله لِلنَّاسِ مِنْ رَحْمَهٍ فَلا مُمْسِکَ لَها وَ ما یُمْسِکْ فَلا مُرْسِلَ لَهُ مِنْ بَعْدِهِ وَ هُوَ الْعَزِیزُ الْحَکِیمُ» [فاطر: 2] «هر رحمتى را که خدا براى مردم گشاید، بازدارندهاى براى آن نیست، و آنچه را او باز دارد، پس گشایندهاى ندارد، و اوست شکستناپذیرِ حکیم.» تأکید آیه شریفه بر آن است که رحمت و نقمت بر پایه قضا و مشیت الهی است و کسی نمیتواند مانع او شود، زیرا او قدرتی دارد که شکست در آن راه ندارد و او این عزت بیپایان را با حکمت جریان میدهد.
یا در آیه دیگر میفرماید: «قُلْ أَ فَرَأَیْتُمْ ما تَدْعُونَ مِنْ دُونِالله إِنْ أَرادَنِیَالله بِضُرٍّ هَلْ هُنَّ کاشِفاتُ ضُرِّهِ أَوْ أَرادَنِی بِرَحْمَهٍ هَلْ هُنَّ مُمْسِکاتُ رَحْمَتِهِ» [زمر: 38] «[پیامبر ما به مردم] بگو: [شما در چه توهم باطلی هستید] اگر خدا بخواهد صدمهاى به من برساند، آیا آن چیزهایی را که به جاى خدا مىخوانید، مىتوانند صدمه او را برطرف کنند یا اگر او رحمتى براى من اراده کند، آیا آنها مىتوانند رحمتش را بازدارند؟»
دیگران و همه اسباب و وسایل در قبضه قدرت خدای سبحان است و کسی را یارای مقابله با او نیست که جز او حساب آید و بخواهد در مقابل او بایستد.
فقط خداست که در عالم خدایی میکند! و همه در قدرت خداست و قضای الهی بر همه موجودات جاری است. حال که چنین است: «قُلْ حَسْبِیَالله عَلَیْهِ یَتَوَکَّلُ الْمُتَوَکِّلُونَ» [زمر: 38] [پیامبر ما به بشریت] بگو: خدا مرا بس است و توکلکنندگان فقط به او توکل کنند». حال که تدبیر ما
ـ از رحمت و زیان ـ دست خداست، پس خدای سبحان ما کفایت می کند و فقط به او توکل میکنیم و جز او را کاری نداریم.
«وَ مَضَتْ عَلَى إِرَادَتِکَ الْأَشْیَاءُ» و چیزها به اراده تکوینی تو پدید آیند و اراده تو بر همه اشیا نافذ است، و هرچه بر اشیا اراده فرمایی، تحقق پیدا کند. به تعبیر دیگر خواست خدای سبحان در همه چیزها و امور نفوذ دارد و تخلف از آن امکان ندارد. و این حکم قرآن است که «وَ إِذا قَضى أَمْراً فَإِنَّما یَقُولُ لَهُ کُنْ فَیَکُونُ» [بقره: 117] «هنگامی که کاری را بخواهد، به آن میگوید: باش و میشود».
خواست و اراده الهی چنان نافذ و محکم است که نیازی به یاور ندارد و به تنهایی بر کل هستی جریان دارد. حالا میبینیم «اراده معطوف به قدرت» چقدر بیپایه است؟ زیرا میفرماید: «إِنَّما أَمْرُهُ إِذا أَرادَ شَیْئاً أَنْ یَقُولَ لَهُ کُنْ فَیَکُونُ» [یس: 82] «فرمان او چنین است که هرگاه اراده کند که چیزی باشد، به آن میگوید: باش و میشود.» منظور از «قل» در اینجا «سخن و کلام» نیست، بلکه صرف اراده الهی است که به اشیا تعلق میگیرد و آنان پدید میآیند.
تحلیل قرآنی: طبیعت آتش، سوزاندن است و اگر انسان در آتش افکنده شود، بدنش میسوزد اما همین آتش به فرمان الهی برای ابراهیم سرد و سلامت شد: «قُلْنا یا نارُ کُونِی بَرْداً وَ سَلاماً عَلى إِبْراهِیم» [انبیاء: 69] دلیل آن چه بود؟ ابراهیم علیه السلام از اسباب حتی جبرئیل امین دل برید و فقط دل به خدای سببساز و سببسوز داد.
یا طبیعت آب در دریا و رودخانه، جریان است و جمعیت زیاد نمیتوانند بدون تلفات از آن رد شوند اما همین آب برای بنیاسرائیل چون 2 کوه استوار شد تا آنان بدون هیچ آسیبی از آن رد شوند: «فَأَوْحَیْنا إِلى مُوسى أَنِ اضْرِبْ بِعَصاکَ الْبَحْرَ فَانْفَلَقَ فَکانَ کُلُّ فِرْقٍ کَالطَّوْدِ الْعَظِیم» [شعراء: 63] «پس به موسى وحى کردیم عصاى خویش را به دریا بزن، پس آب شکافته شد و هر پارهای چون کوه بزرگ نمودار شد.» و اینگونه بنیاسرائیل به همراه موسی سلامالله علیه نجات یافت اما همین آب، فرعون و فرعونیان را غرق کرد.
دلیل آن چیست؟ آن زمان که بنیاسرائیل که پیش روی
خود دریا و پشت سر خود لشکر خونخوار فرعون را دیدند، گفتند: اسباب برای نابودی ما فراهم است: «فَلَمَّا تَراءَی الْجَمْعانِ قالَ أَصْحابُ مُوسى إِنَّا لَمُدْرَکُونَ» [شعراء: 61] «چون یاران موسی 2 جمعیت را دیدند، گفتند: قطعاً ما گرفتار میشویم!» و اگر موسی و ایمان الهی و خالصانه وی نبود، گرفتار میشدند. اما موسی را به اسباب ظاهری چهکار؟ او دل به خدا بسته بود: «قالَ کَلَّا إِنَّ مَعِی رَبِّی سَیَهْدِینِ» [شعراء: 62] «گفت: نه چنین نیست! بیگمان پروردگارم با من است، بزودى مرا راه نماید.» و راه را خدا باز کرد.
این حقیقت زیست بشری است که اگر مومنان با دعا و تضرع به خدای تعالی به خدا پناهنده شوند، هیچ بنبستی برای خدا نیست و همه راهها باز میشود. این روح نگاه توحیدی است که «وَالله غالِبٌ عَلى أَمْرِهِ وَ لکِنَّ أَکْثَرَ النَّاسِ لا یَعْلَمُون» [یوسف: 21] «و خدا بر کار خود چیره است اما بیشتر مردم نمیدانند». خدا اسیر اسباب نیست، بلکه اسباب دست خداست و به اراده الهی جریان دارد.
هر رویدادی که ما را تهدید میکند، چه رویداد سترگی چون غرق شدن کل امت در دریا یا گرفتاری و اسارت آنان در دست دشمنان خدا، یا بلاهای منحوس و عمومی چون کرونا، مومنان را به سمت خدا میکشاند که فقط به او توکل کنند و کار خود را به او بسپارند. اگر ما مومن باشیم و تقوا در دل ما خانه کرده باشد، راه باز است و گریزگاه هست:
«وَ مَنْ یَتَّقِالله یَجْعَلْ لَهُ مَخْرَجاً» [طلاق: 2] و این حکم کلی است که هرگاه مرد و زن مومن تقوا را رعایت کنند و ملاحظه خدا را بکنند و از قلب خود مراقبت کنند و با خدا و دستورات او مخالفت نکنند، راه برونرفت باز است.
فَهِیَ بِمَشِیَّتِکَ دُونَ قَوْلِکَ مُؤْتَمِرَهٌ، وَ بِإِرَادَتِکَ دُونَ نَهْیِکَ مُنْزَجِرَهٌ
ترجمه: و (اشیاء) خواست تو را بدون آنکه بگویی فرمان برند و اراده تو در آنچه نخواهی، بدون اینکه بازداری، باز ایستند.
شرح: «بِمَشِیَّتِکَ» «مشیت الهی» یعنی حاکمیت اراده الهی بر عالَم، «فَهِیَ بِمَشِیَّتِکَ دُونَ قَوْلِکَ مُؤْتَمِرَهٌ» خواست تو را بدون اینکه بگویی و فرمان بدهی، همه موجودات عالَم فرمان برند «وَ بِإِرَادَتِکَ دُونَ نَهْیِکَ مُنْزَجِرَهٌ» و آنچه را تو اراده کردهای بدون آنکه از آن بازداری و نهی فرمایی، باز ایستند. این دو عبارت حکایت از حتمیت فرمان الهی بر موجودات دارد که آنها هرگاه مصلحت الهی بر آنان تعلق بگیرد، پدید آیند و نیازی به گفتن نیست و اگر مصلحت نبود، پدید نمیآیند و نیاز به نهی و بازدارنگی نیست.
قرآن این حقیقت را اینچنین بیان میفرماید: «وَ ما أَمْرُنا إِلَّا واحِدَهٌ کَلَمْحٍ بِالْبَصَرِ» [قمر: 50] «فرمان ما جز یکی نیست، چون چشم بهمزدن». اراده الهی، امر و نهی او نیازی به تمهید و تکرار ندارد و زمان هم بر آن حاکم نیست.
ارسال به دوستان
ارسال به دوستان
افزایش انتقاد آمریکاییها از رئیسجمهورشان بهخاطر سهلانگاری و جدی نگرفتن بحران کرونا
دهنکجی ترامپ به جان مردم
ثمانه اکوان: همانطور که از اوایل اسفندماه خبر نخست رسانههای ایران و بحثهای مرتبط با فضای سیاسی کشورمان به سمت ویروس کرونا و خبرهای مرتبط با این بیماری و همچنین واکنش دولت به شیوع و همهگیری آن رفت، این روزها برنامههای تلویزیونی، تیتر یک مطبوعات و بحثهای داغ در فضای مجازی آمریکا نیز با برملا شدن اولین نمونههای این بیماری در خاک این کشور، به همین سمت رفته است.
رسانههای آمریکایی اما همچنان که در جبهه شناساندن این ویروس به مردم، راههای جلوگیری از شیوع آن و راههای فرهنگی مقابله با ایجاد هراس در جامعه آمریکایی میجنگند، باید در جبهه دیگری با دولت این کشور بویژه رئیسجمهورشان نیز بجنگند؛ رئیسجمهوری که هیچ اعتقادی به پذیرفتن نظرات علمی کارشناسان و پزشکان درباره این بیماری ندارد و در عین حال کشته شدن مردمش بر اثر این بیماری نیز برای او اهمیتی ندارد.
در روزهای ابتدایی مطرح شدن همهگیری این بیماری در آمریکا بود که ترامپ در جلسه مطبوعاتیاش از این بیماری به عنوان نوعی آنفلوآنزا یاد کرد. در همان زمان رسانهها عنوان کردند بیماری «کووید-19» که بر اثر ویروس کرونا به وجود میآید، آنفلوآنزا نیست اما او در جای دیگری باز هم اشاره کرد این بیماری شبیه آنفلوآنزاست. ترامپ گمان میکرد با شبیه دانستن این دو بیماری به هم میتواند از اثرات روانی شیوع و همهگیری آن بکاهد و نگذارد بازارهای مالی آمریکا و صنایع این کشور از این اپیدمی گسترده ضرر ببینند. با این حال بالا رفتن آمار مبتلایان نیز نتوانست چشمان رئیسجمهور تاجر آمریکا را به روی خطری که درست پیش چشمش قرار داشت باز کند. او بارها تاکید میکرد دولتش در حال انجام دادن کاری بزرگ و استثنایی درباره کروناست اما عنوان نمیکرد دقیقا چه کاری انجام شده است. در حالی که تعداد مبتلایان به 734 نفر رسیده بود، او مبتلایان را تعدادی انگشتشمار میدانست که وضعیت خوبی دارند و این در شرایطی بود که در همان زمان دستکم 5 نفر با سرعت بالا پس از اینکه دریافته بودند بیمارند، مرده بودند. روزنامه «نیویورکتایمز» نیز در همین باره نوشت بهرغم آنکه اوایل بهمنماه، اولین مورد ابتلا به کرونا در «سیاتل» مشاهده شد، دولت فدرال اجازه تحقیقات بموقع را نداد و تأخیر در تست این ویروس، مانع عکسالعمل مناسب واشنگتن در مقابل کرونا شد.
البته ناچیز نشان دادن مرگ یا عالی نشان دادن شرایط برای حفظ وجهه ریاستجمهوری، آن هم با دروغگویی درست جلوی چشم مردم و در مقابل نمایندگان رسانههای عمومی از جمله اقداماتی است که آقای رئیسجمهور بخوبی در آنها ماهر شده است. این را نمایندگان کنگره نیز میدانند، به همین دلیل بود که در جلسه استماع کنگره بارها به وزیر خارجهاش «مایک پمپئو» گفتند به دولت ترامپ اعتماد ندارند. آنها بیان کردند چطور میشود توقع داشت رئیسجمهوری که ضربه مغزی را سردرد مینامد و اوضاع سربازان آمریکایی مجروح شده در پایگاه عینالاسد را «عالی» میداند، درباره ویروس کرونا و اهمیت مبارزه با آن به مردم آمریکا دروغ نگوید؟
هفته گذشته مرکز کنترل بیماریهای ایالاتمتحده اعلام کرد مردم باید برای محافظت از خود از شرکت در اجتماعات بپرهیزند اما ترامپ اعلام کرده هیچکدام از کمپینهای انتخاباتیاش را لغو نمیکند و دلیلی برای این کار نمیبیند. او برای اینکه نشان دهد هیچ خطری وجود ندارد، در برخی تجمعات محدود شرکت کرده و با تعدادی از مردم دست میدهد و با خنده اعلام میکند: «من مدتهاست به صورتم دست نزدهام! فقط باید به صورتتان دست نزنید!»
از حربههای ابتدایی رئیسجمهور آمریکا برای آرام کردن فضای ترس به وجود آمده در افکار عمومی این کشور که باعث شده بود آنها به فروشگاهها ریخته و تمام محصولات ضدعفونیکننده، دستمال کاغذی، دستمال توالت و غذاهای کنسروی را غارت کنند، این بود که از همه این وسایل به میزان بسیار زیاد وجود دارد و هیچ جای نگرانی وجود ندارد. او پا را از این هم فراتر گذاشته و بیان کرده بود همه مردم آمریکا میتوانند هر چند بار که بخواهند آزمایش کرونا انجام دهند و در این باره هیچ محدودیت و کمبودی وجود ندارد و این در حالی است که رئیس مرکز کنترل بیماریهای آمریکا در جلسه استماع کنگره بیان کرده است فاصلهای بسیار زیاد بین تعداد کیتهای آزمایشگاهی مورد نیاز برای بیماران مشکوک به کرونا و تعداد کیتهای موجود در آمریکا وجود دارد، چه رسد به اینکه هر آمریکایی چند بار بخواهد آزمایش دهد. این مسأله البته جدا از این است که افراد برای هر آزمایش به دلیل وجود نداشتن بیمه درمانی باید بین 2500 تا 3500 دلار بپردازند.
آخرین حربه دونالد ترامپ برای کم اهمیت نشان دادن مسأله کرونا اما بیان این مسأله است که دولت ایالاتمتحده با سرعت در حال تهیه واکسن کروناست و این واکسن بزودی به دست مردم میرسد. باز هم در این باره رئیس مرکز کنترل بیماریهای آمریکا اعلام کرد حداقل فاصلهای 18 ماهه بین بروز بیماری و کشف و تولید واکسن وجود دارد و هیچ کس نمیتواند ادعا کند در کمتر از این مدت زمان میتواند واکسنی برای این بیماری تولید کند و تمام شایعات در این باره دروغ است.
* چرا ترامپ دروغ میگوید؟
اما همه این دست و پا زدنها و تقلاها یک سؤال را به وجود میآورد: آیا تلاش ترامپ برای ناچیز و بیاهمیت نشان دادن شیوع کرونا در آمریکا به دلیل مسائل انتخاباتی است یا دلیل دیگری دارد و سؤال مهمتر اینکه: چرا جان انسانها برای او اهمیتی ندارد؟
نشانههای زیادی وجود دارد که بیان میکند ترس اصلی رئیسجمهور آمریکا جدا از مسائل امنیتی و اقتصادی که میتواند ترس از یک ویروس و بیماری همهگیر در آمریکا ایجاد کند، مسائل مرتبط با انتخابات، عملکرد او به عنوان چهلوپنجمین رئیسجمهور ایالاتمتحده و همچنین تلاش او برای فوقالعاده نشان دادن وضعیت فعلی آمریکا در جهان است که باعث میشود او رفتارهای اینچنینی از خود نشان دهد. او میداند فروریختن بازارهای سهام، تعطیل شدن عمومی کارخانهها از ترس بیماری و ایجاد شرایط بحرانی در وضعیت اقتصادی آمریکا اولین چیزی را که در این کشور نشانه میرود، شخص او به عنوان رئیسجمهور ایالاتمتحده و فردی است که تنها عملکردش در کاخ سفید بهتر کردن نسبی شاخصهای اقتصادی بوده است.
ترامپ البته سعی کرده است ضمن کم اهمیت نشان دادن مسأله کرونا از آن به بهترین وجه استفاده کرده و خواستههای خود را نیز به پیش ببرد، به همین دلیل در توئیتر خود اعلام کرده است به بودجه ایجاد دیوار در مرزهای جنوبی بیشتر از هر زمان دیگری نیازمند است. روزنامه گاردین در این باره نوشته است ترامپ غیر از این مورد، سعی دارد از کرونا برای اجرایی کردن دیگر وعدههای انتخاباتیاش که تاکنون موفق به انجام آنها نشده است نیز استفاده کند. افزودن به تعداد کشورهایی که ممنوعیت سفر به آمریکا درباره آنها اعمال میشود، کشیدن دیوار در مرزهای آمریکا، کاستن از میزان مالیاتها و کاهش سود بانکی از دیگر وعدههایی بوده است که او در طول 3 سال گذشته نتوانسته آنها را اجرایی کند.
* شیوع حماقت در دنیا
از سوی دیگر اما دلایل دیگری برای این رفتار نیز وجود دارد که رسانههای آمریکایی طی چند روز اخیر بیشتر از روزهای قبل به آن اشاره میکنند و از آن با عنوان «Pandumbic» یاد میکنند؛ یعنی شیوع حماقت.
رسانهها در این باره به جلسهای اشاره میکنند که رئیسجمهور آمریکا با جدیت تمام از یکی از پزشکان میپرسد به نظر میرسد واکسن آنفلوآنزا برای کرونا هم خوب باشد و پزشک که از این حرف تعجب کرده، سعی میکند به صورت محترمانه با او رفتار کند و بیان میکند: «نه؛گمان نمیکنم!» در جای دیگری ترامپ رسانهای شدن مسأله کرونا را کار رسانههای طرفدار حزب دموکرات و آن را «فریب» میداند. او در توئیت دیگری مینویسد: «آمریکا بابت یک آنفلوآنزای ساده 30 هزار مرگومیر دارد و کرونا اهمیتی ندارد!»
نشریه پلیتیکو اما از تغییر سبک زندگی ترامپ بعد از گسترش ویروس کرونا نوشته و بیان کرده است در جلسات اخیری که ترامپ با اهداکنندگان منابع مالی به کمپین انتخاباتیاش داشته و با آنها عکس گرفته و دست داده است، از قبل مایع ضدعفونیکننده دست به میهمانان داده شده و در عین حال هنگام دعوت از آنها خواسته شده اطلاعات دقیقی از سفرهای خارجی خود طی 30 روز گذشته به کاخ سفید ارائه کنند. پلیتیکو بیان کرده است رفتار ترامپ در مقابل دوربین با رفتارش در پشت دوربین به کلی متفاوت است. او از پیش از شیوع کرونا نیز یک جرموفوب (کسی که از میکروب و جرمها ترس دارد و مرتب دستهایش را ضدعفونی میکند) بوده است و هماینک نیز به رفتارهای وسواسی خود ادامه میدهد اما در مقابل دوربین چنین وانمود میکند که کرونا اهمیتی ندارد.
کرونا شاید برای ترامپ اهمیتی نداشته باشد یا آنقدر به جمعآوری پول برای هزینههای انتخاباتی اهمیت بدهد که به جانش هم اهمیت ندهد اما مسلما برای مردم آمریکا اهمیت دارد و به همین دلیل است که آنها به دولتشان اعتماد و اطمینان ندارند و سعی دارند از هر راهی که خود صلاح میدانند، به مبارزه با این ویروس بروند.
این مسأله با این حال تنها به آمریکا و رئیسجمهور این کشور ختم نمیشود؛ در انگلستان نیز اوضاع دست کمی از آمریکا ندارد.
نخستوزیر انگلیس که همیشه به دلیل رفتار خارج از عرفش سوژه رسانههاست، در جریان سیل چند هفته پیش انگلیس غایب بود. در ماجرای شیوع ویروس کرونا نیز بسیار دیر وارد عمل شد و عملا حضور و ورودش هم اثرگذار نبود. او ماه گذشته 9 روز به کلی غایب بود تا جایی که شایعات زیادی درباره او پیچید.
حامیان او از خبر تولد فرزندش استفاده کردند تا غیبت او را توجیه کنند اما اینکه پدری چند ماه پیش از تولد نوزادش به مرخصی زایمان رفته است، نهتنها در عرصه سیاست، بلکه در هر حوزه و شغلی دیگر، بسیار غیرمعمول است. او پس از بازگشت از این مرخصی نیز حاضر نشد با وجود بالا رفتن میزان مرگومیرهای ناشی از کرونا وضعیت اضطراری در این کشور اعلام کند و اعلام کرد همچنان وضعیت را در مرحله «مهار» حفظ میکند و وارد مرحله «تأخیر» نمیشود. در صورتی که انگلستان وارد مرحله تأخیر شود، مدارس و مراسم پرجمعیت تعطیل میشود.
بررسی روند شیوع کرونا در جهان و بررسی نوع مواجهه رهبران هر کشور با آن، جدی گرفتن آن یا عبور از آن با بهانههای ساختگی یا بدتر از همه پنهان کردن واقعیات و پاک کردن صورت مسأله، دید جدیدی از هر کشور و نوع حکمرانیاش به دست میدهد. تا به اینجای کار نشان داده شده است پوپولیستهایی که هست و نیست خود را در فریب مردم و دروغگویی دیدهاند، چارهای جز کم اهمیت نشان دادن این ویروس نداشتهاند.
ارسال به دوستان
با وجود افزایش انتقادات نسبت به غیبت محسوس رئیسجمهور در روزهای اخیر روحانی در جواب، به حضورش در جلسه روز شنبه ستاد مقابله با کرونا بسنده کرد
رئیسجمهور باش!
آیتالله رئیسی: جلسه ستاد مقابله با کرونا در عالیترین سطح در صورت نیاز هر روز برگزار شود نه هفتهای یک بار!
گروه سیاسی: نحوه مدیریت کرونا توسط دولت با انتقادات گستردهای مواجه شده است. به گزارش «وطن امروز»، در حالی که 23 روز از شیوع گسترده ویروس کرونا در کشور میگذرد، چگونگی مواجهه رئیس دولت با شیوع این بیماری با انتقادات جدی و گستردهای مواجه شده است. حتی سایر روسای قوا نیز به صورت مستقیم یا تلویحی منتقد نحوه مواجهه روحانی در مدیریت بحران کرونا شدند.
انتقاد اصلی که به حسن روحانی وارد میشود این است که وی موضوع مقابله با کرونا را جدی نگرفته و با تفویض اختیارات خود به وزیر بهداشت، عملا از نقشآفرینی در مدیریت بحران خودداری کرده است. البته روز گذشته حسن روحانی به این موضوع با توجه به گسترده شدن این انتقادات که به یکی از موضوعات رایج در شبکههای مجازی نیز تبدیل و به صفحه اینستاگرام روحانی نیز کشیده شده است، واکنش نشان داد.
رئیسجمهور که روز گذشته در جلسه هیات دولت سخن میگفت درباره این انتقادات گفت: ما طبق مصوبه اخیر شورای عالی امنیت ملی که مربوط میشود به تاریخ هفدهم اسفند، مصوبات بسیار مهمی داشتیم و مقام معظم رهبری همه این مصوبات را تایید کردند که یک پشتوانه بسیار قوی و خوبی برای همه ما است. وی ادامه داد: در این مصوبه آمده ستاد ملی هر چه تصویب میکند همانند مصوبات شورای عالی امنیت ملی است و این مصوبات برای تمام ارکان کشور، تمام دستگاهها، نهادها، نیروهای مسلح، نیروهای دولتی و حتی نیروهای خصوصی دستگاههای خصوصی لازم الاجراست. وی در ادامه هم برای آنکه نقش خود را در مدیریت بحران کرونا نشان دهد، گفت شنبه هر هفته ریاست ستاد مقابله با کرونا بر عهده وی است: دوستان بدانند حداقل هفتهای یک جلسه ستاد با ریاست و مدیریت خود من تشکیل میشود؛ در هفتهای که الان رو به پایان است، شنبه جلسه گذاشته بودیم و هفته آینده هم جلسه داریم. در ایام تعطیلات عید هم باز جلسه خواهیم داشت. خود من جلسات را هفتهای یک بار میگذارم و اگر مشکلی داشتم معاون اول میگذارد و خود ستاد ملی [مبارزه با کرونا] به ریاست آقای دکتر نمکی به طور منظم در هفته هر چند بار لازم باشد جلسات گذاشته میشود. روحانی در ادامه با اشاره به برخی انتقادات از خود اظهار کرد: اینگونه تعبیر شده که رئیسجمهور و وزیر کشور مسؤولیتی ندارند و وزیر بهداشت و درمان گرفتار شده است و همه بار به دوش او است. البته وزیر بهداشت و درمان و همه همکاران ایشان بار سنگینی بر دوش دارند.
روحانی با اشاره به نامههایی که برای وی درباره قبول ریاست ستاد ملی مقابله با کرونا از سوی نمایندگان مجلس شورای اسلامی و اعتراض به نبود رئیسجمهور در این ستاد میشود، تصریح کرد: من هفتهای یک بار در این جلسات حضور مییابم. وی ادامه داد: بعضیها فکر میکنند در مقابله با کرونا یک وزارتخانه به نام وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی درگیر است و گلایه میکنند که کل کشور و همه وزیران و مسؤولان باید بیایند. در این ستاد تمام دولت درگیر است. بخشی از دولت تلاش میکند زندگی عادی مردم بگذرد. زندگی عادی مردم یعنی برق، آب، گاز، بنزین و مسائل مالی و پولی و کالای اساسی. روحانی خاطرنشان کرد: دنبال این هستیم شرایطی باشد که مردم بتوانند البته با مراعات همه اصول و سختیهای ویژهای که وجود دارد زندگی کنند. همه وزیران ما امروز درگیر هستند؛ تمام وزیران اقتصادی و مسؤولان ما درگیر این مساله هستند. از رئیس سازمان برنامه و بودجه گرفته برای اینکه اگر جایی نیاز به پول باشد تامین مالی کند تا سایر وزرا. وی در ادامه اظهار داشت: معاون اقتصادی رئیسجمهور جلسات لازم اقتصادی در این زمینه را مرتب برگزار میکند. وزرای اقتصادی و رئیس بانک مرکزی ما درگیر هستند برای تامین ریال و دلار برای اینکه چیزهایی مثل کالاهای اساسی مردم و آنچه برای پزشکی لازم است و تمام بخشهای تحقیقاتی و علمی ما درگیر هستند را خریداری کنیم. روحانی خاطرنشان کرد: معاونت فناوری ریاستجمهوری، وزارت علوم، وزارت دفاع و تمام بخشهایی که توان دارند باید در این زمینه کار کنند؛ کیت، ماسک و وسیلهای که مورد نیاز است. راجع به ریشهیابی و نحوه مقابله با این بیماری همه فعال هستند. یک نفر نیست که در دولت ما درگیر نباشد. وی گفت: امروز نیروهای مسلح ما همه پای کار هستند. سپاه و ارتش و بسیج همه پای کار هستند. هرجا که نیاز به بیمارستان است نیروهای مسلح اعلام آمادگی کردند و گفتند ما ۱۰ هزار تخت برای نقاهتگاه داریم و ۳۵۰۰ تخت درمانی هم آماده داریم.
روحانی هر چند اقدامات یا وظایف وزارتخانههای دولت را لیست کرد اما این اظهارات توجیهی برای عدم نقشآفرینی مستقیم روحانی در مدیریت بحران نیست. طبیعی است روحانی به عنوان رئیس کابینه، قدرت بیشتری برای هماهنگی و همافزا کردن وزارتخانهها دارد. تقلیل این نقش به وزارت بهداشت که وزیر آن بیش از همه وزارتخانهها درگیر کارهای اجرایی در حوزه درمان، پیشگیری، هماهنگی بیمارستانها، ارسال تجهیزات پزشکی، تامین نیروی انسانی پزشکی مورد نیاز و... است، عملا سبب اخلال در مدیریت این بحران میشود. وظیفه ذاتی رئیس کابینه ایجاد هماهنگی میان وزارتخانهها در شرایط معمول اداره کشور و بویژه شرایط بحرانی است. هنگام بروز بحران، طبیعتا نقشآفرینی رئیس کابینه بیشتر شده و حضور مستقیم او در میدان، در هماهنگی میان بخشها، بالا بردن روحیه، حل مشکلات و... تاثیرگذار و راهگشاست. به بیان دیگر رئیسجمهور در زمان بحران باید مدت زمان حضورش در ستاد بحران یا در جمع مقامات و مسؤولان دولتی بیشتر از گذشته باشد نه آنکه یکی از انتقادات از روحانی در شرایط فعلی حضور کمرنگ او در محل کارش باشد. تجربه مدیریت بحران کرونا در سایر کشورها نیز نشان میدهد روسای دولت با تمام توان کابینه خود به میدان آمده و فرماندهی عملیات مقابله با کرونا را بر عهده گرفتهاند. علاوه بر این رئیسجمهور همچنان موضع خود را نسبت به شیوع این ویروس مشخص نکرده است. در روزهای آغازین بحران که زمان طلایی برای مدیریت و کنترل بیماری است، ناهماهنگی میان بخشهای مختلف دولت صدای وزیر بهداشت را درآورد و در نامههای سرگشاده نسبت به وجود ناهماهنگیها در تامین ملزومات اولیه درمان و پیشگیری اعتراض کرد. در همان روزها رئیس دولت در اظهاراتی خواستار برخورد عادی مردم با موضوع کرونا شد و گفت از روز «شنبه» همه چیز عادی میشود. رئیسجمهور 6 اسفند گفته بود: «تعداد مراجعهکنندگان در بسیاری از شهرهایی که در روزهای پیش زیاد بوده بشدت کاهش پیدا کرده است. تعداد افرادی که از بیمارستان مرخص میشوند و تست آنها مثبت بوده و دوران درمان خود را گذراندهاند هم افزایش پیدا کرده است که این دو خبر برای جامعه ما بسیار امیدوارکننده است... هر جایی که ستاد از شنبه لازم دید اگر مدرسه، دبیرستان، دانشگاهی و محل اجتماعی یا مورد خاصی را تشخیص داد، خودش اعلام میکند، بنابراین از روز شنبه همه روالها به صورت عادی خواهد بود. اگر مورد خاص و شرایط ویژه را ستاد ملی به آنها اعلام میکند اجتهاد در برابر نص نباید داشته باشیم، همه موظف هستند از ستاد اطاعت کنند».
البته «خود را کنارکشیدن» و موضوعات را کم اهمیت جلوه دادن یکی از خصلتهای مدیریتی حسن روحانی است؛ خصیصهای که 4 ماه پیش و در ماجرای گرانی بنزین شاهد آن بودیم. حسن روحانی در آن ماجرا نیز گفت تمام اختیارات را به وزیر کشور واگذار کرده است و حتی به وزیر کشور گفته که به وی نگوید چه زمانی قرار است طرح گران کردن بنزین به اجرا درآید و خودش هم مانند سایر مردم روز جمعه متوجه گرانی بنزین شده است!
با این حال روحانی که در حال حاضر عدم محبوبیتش در تاریخ جمهوری اسلامی به عنوان یک رئیسجمهور بیسابقه است، میتواند با نقشآفرینی و مدیریت این بحران بخشی از وجهه خود را ترمیم کند.
***
آقای روحانی نه فقط شنبه بلکه هر روز تشکیل جلسه دهید
در حالی که حسن روحانی تمام نقش خود را در مدیریت بحران کرونا محدود به حضور در جلسه شنبهها کرده است، رئیس قوهقضائیه در جلسه ستاد مقابله با کرونا در استان تهران حاضر شد. آیتالله سید ابراهیم رئیسی در این جلسه گفت: اختیاراتی که شورای عالی امنیت ملی با تنفیذ رهبر حکیم انقلاب برای مدیریت و کنترل بیماری کرونا به مسؤولان اجرایی داده اتمامحجت است. اختیارات لازم داده شده، همه دستگاهها باید به کمک دستگاه بهداشت و درمان کشور بشتابند. در صورت نیاز، جلسه ستاد مقابله با کرونا در عالیترین سطح باید هر روز برگزار شود نه هفتهای یک بار. آیتالله رئیسی با بیان اینکه دوست داشتم در بیمارستانهای محل بستری بیماران مبتلا به کرونا حاضر میشدم و ضمن عیادت از بیماران به پزشکان و پرستاران فداکار کشور از نزدیک خداقوت میگفتم، افزود: با برخی از مدیران این بیمارستانها در استانهای تهران، قم و گیلان تلفنی گفتوگو کردم و ضمن خداقوت به این عزیزان از آنها خواستم سلام من را به کادر درمانی خود ابلاغ کنند.
رئیس قوهقضائیه همچنین در حاشیه جلسه ستاد فرماندهی عملیات مدیریت بیماری کرونا در کلانشهر تهران در جمع خبرنگاران اظهار کرد: از ستادهای مبارزه با کرونا در سراسر کشور بویژه ستاد مبارزه با کرونا در استان تهران صمیمانه به دلیل اقدامات پیشگیرانه و بهداشتی تشکر میکنم. وی با تاکید بر اینکه سطح مداخلات ستادهای مبارزه با کرونا باید پذیرفته شود که بتوانند در سطح ادارات، سازمانها و زندگی مردم اقدامات بهداشتی انجام دهند، افزود: پیشگیریها میتواند آمار تلفات را در کشور کاهش دهد و این موضوع حتما به نفع مردم است که به تصمیمات ستادهای مبارزه با کرونا عمل کنند.
آیتالله رئیسی ادامه داد: ستادهای مبارزه با کرونا باید از ظرفیتهای موجود در کشور که ظرفیت کمی نیست، نهایت استفاده را جهت انجام این ماموریت خطیر که برای حفظ سلامت مردم است، ببرند و همه دستگاهها باید در کشور خود را موظف بدانند که ستادهای مبارزه با کرونا را در انجام این وظیفه خطیر یاری کنند.
رئیس قوهقضائیه در ادامه اظهاراتش صراحتا از رئیسجمهور خواست خود ریاست ستاد مبارزه با کرونا را بر عهده بگیرد: «ستاد مبارزه با کرونا در سطح عالیترین مسؤولان کشور است؛ یعنی اینکه این ستاد، عالی است و باید علیالقاعده به ریاست رئیسجمهور تشکیل جلسه دهد و اجرا شدن مصوبات پیگیری شود... در واقع مصوبات ستاد مبارزه با کرونا برای همه دستگاهها لازمالاجراست و پیگیری این قضیه به نفع همه در کشور است، چرا که زمان شیوع بیماری در کشور را کاهش میدهد و محدود میکند و سلامت را در کشور تضمین میکند».
آیتالله رئیسی در ادامه افزود: خواسته بنده این است که این جلسات نه فقط هفتهای یک بار، بلکه اگر لازم شد روزی یک بار تشکیل شود تا این امر دچار توقف نشود و هر مشکل لجستیک و پشتیبانی که عزیزان ما در وزارت بهداشت و درمان دارند، باید مورد پیگیری قرار گیرد.
ارسال به دوستان
با اولویت یافتن تشخیص بالینی بر آزمایشگاهی، وضعمان بهتر بود
به بهای ایران، نه به بهانه کرونا!
دکتر حبیبالله حسنخانلو: آیا برای بلایی مثل کرونا باید به تشخیص بالینی(کلینیکی) احتمالی با گمان قوی، اولویت میدادیم یا به تشخیص آزمایشگاهی(پاراکلینیکی) قطعی؟ پاسخ معقول به این پرسش روشن است: باید به تشخیص بالینی احتمالی با گمان قوی اولویت میدادیم. چون در این صورت موارد تشخیص داده شده، مراقبتهای بهداشتی و قرنطینه خانگی مبتلایان، به شکل حداکثری صورت میگرفت، مراجعه بیحساب و کتاب به بیمارستانها کنترل میشد و هجوم برای تهیه ماسک و مواد ضدعفونیکننده و دستکش تعدیل میشد. در صورتی که در واقعیت، نظام سلامت، ضمن اینکه در برابر کرونا غافلگیر شد، تا ۱۹ اسفند اولویت را به تشخیص قطعی داد و همه را با ظرفیت محدود خود معطل تعیین مثبت یا منفی شدن تست کرونا کرد و همه این مزیتهای تشخیص بالینی احتمالی با گمان قوی را از دست داد و شد آنچه نباید میشد.
1- با توجه به پروسه طولانی تشخیص قطعی کووید-۱۹ در هفتههای آغازین ورود این ویروس به ایران که سازمان جهانی بهداشت در آن نقش پررنگی داشته ـ و دارد ـ با وجود اینکه اعتباربخشی به آمار رسمی یک گزاره ضروری است اما اختلاف بر سر آمار مبتلایان و فوتیها همچنان محل بحث است و آسیبهای سنگینی به اعتبار دولت و از آن مهمتر به سلامت جامعه وارد کرده است. هر چند با ورود دیرهنگام کیتهای تشخیصی، سرعت و دقت تشخیص بیشتر شد اما خطای راهبردی نظام سلامت کشور در مدیریت معقول کرونا، تا ۱۹ اسفند اصلاح نشد. این خطای راهبردی ناشی از فشار روزافزون تشخیص آزمایشگاهی (پاراکلینیکی) بر تشخیص بالینی (کلینیکی) از یک سو و سیطره سازمان جهانی بهداشت بر سلامت کشورها از جمله ایران از سوی دیگر است. مضافا اینکه اصولا در ساختار نظام آموزش دانشجویان پزشکی، با تاثیر صفر درصدی نمرات دوره کارورزی بالینی در معدل کل فارغالتحصیلان این رشته، عملا مهارت بالینی فارغالتحصیلان، هیچ انگاشته شده و حتی در امتحان پذیرش دورههای تخصصی پزشکی، همین معدل کل ناقص نیز بیتاثیر و فاقد ارزش است. بنابراین هر آنچه در این روزها از قابلیت و جانفشانی پزشکان و پرستاران و سایر عوامل درگیر در خط مقدم مبارزه با کرونا شاهد هستیم ناشی از غیرت اساتید دانشگاهها و استعداد، شم طبی بالا و شجاعت ایشان، دانشجویان و کادر درمان است. پاکباختگان این نبرد نابرابر، بحق شهیدند. در واقع ایشان باید همزمان در 2 جبهه بجنگند؛ یکی جبهه کرونا و دیگر جبهه خطای راهبردی دستگاه سلامت کشور.
۲- در حال حاضر همچنان کشور در موارد بسیار مهمی نیازمند تحول و اصلاحات ساختاری و محتوایی در نظام سلامت است اما از آنجا که این کار در کوتاهمدت و به فوریت وصال نمیدهد و سیر شیوع کرونا همچنان صعودی است، لازم است بر اساس منطق اورژانس عمل کنیم.
- بهترین و فوریترین راه مقابله با کرونا آموزش همگانی تشخیص احتمالی بالینی کرونا و اندیکاسیونهای مراجعه به بیمارستان، از طریق صدا و سیماست.
- بهترین و نزدیکترین محل نگهداری و قرنطینه بیمارانی که در مرحله پیشابستری قرار دارند، منزل و محل اقامت فعلی خود ایشان در مواردی که در خارج از محل سکونتشان هستند، است.
- آمار مبتلایان و فوتیها میبایست بر اساس تشخیص احتمالی بالینی با گمان قوی، مطابق دستور ۱۹ اسفند در رسانه اعلام شود و نه به روال قبل از این تاریخ
- همچنان رعایت بهداشت فردی مطابق آموزشهای ساده ارائه شده در رسانه ملی بهترین راه کنترل شیوع کروناست.
- در بسیاری از موارد بهترین پدافند، آفند است. پدافند غیرعامل ضمن آنکه در آینده نیاز به تحول و اصلاحات ساختاری و محتوایی دارد، در کوتاهمدت میبایست فعال شده و با مسألهای با این اهمیت برخورد فعال کند.
- سالهاست درمان مقدم بر پیشگیری شده است و این رویکرد میبایست تعدیل شود. اگر دستگاه سلامت کشور و مسؤولان درجه یک آن، اینقدر بهداشت و پیشگیری را به حاشیه نرانده بودند، امروز شاهد چنین وضعیتی نبودیم.
کرونا دیر یا زود خواهد رفت اما آثار ناشی از خطاهای راهبردی دستگاه سلامت و احساس و ضرورت اصلاح آن از یادها نخواهد رفت؛ خاطره و آثار دولت ضعیف حسن روحانی نیز!
ارسال به دوستان
افزایش انتقاد آمریکاییها از رئیسجمهورشان بهخاطر سهلانگاری و جدی نگرفتن بحران کرونا
دهنکجی ترامپ به جان مردم
ثمانه اکوان: همانطور که از اوایل اسفندماه خبر نخست رسانههای ایران و بحثهای مرتبط با فضای سیاسی کشورمان به سمت ویروس کرونا و خبرهای مرتبط با این بیماری و همچنین واکنش دولت به شیوع و همهگیری آن رفت، این روزها برنامههای تلویزیونی، تیتر یک مطبوعات و بحثهای داغ در فضای مجازی آمریکا نیز با برملا شدن اولین نمونههای این بیماری در خاک این کشور، به همین سمت رفته است.
رسانههای آمریکایی اما همچنان که در جبهه شناساندن این ویروس به مردم، راههای جلوگیری از شیوع آن و راههای فرهنگی مقابله با ایجاد هراس در جامعه آمریکایی میجنگند، باید در جبهه دیگری با دولت این کشور بویژه رئیسجمهورشان نیز بجنگند؛ رئیسجمهوری که هیچ اعتقادی به پذیرفتن نظرات علمی کارشناسان و پزشکان درباره این بیماری ندارد و در عین حال کشته شدن مردمش بر اثر این بیماری نیز برای او اهمیتی ندارد.
در روزهای ابتدایی مطرح شدن همهگیری این بیماری در آمریکا بود که ترامپ در جلسه مطبوعاتیاش از این بیماری به عنوان نوعی آنفلوآنزا یاد کرد. در همان زمان رسانهها عنوان کردند بیماری «کووید-19» که بر اثر ویروس کرونا به وجود میآید، آنفلوآنزا نیست اما او در جای دیگری باز هم اشاره کرد این بیماری شبیه آنفلوآنزاست. ترامپ گمان میکرد با شبیه دانستن این دو بیماری به هم میتواند از اثرات روانی شیوع و همهگیری آن بکاهد و نگذارد بازارهای مالی آمریکا و صنایع این کشور از این اپیدمی گسترده ضرر ببینند. با این حال بالا رفتن آمار مبتلایان نیز نتوانست چشمان رئیسجمهور تاجر آمریکا را به روی خطری که درست پیش چشمش قرار داشت باز کند. او بارها تاکید میکرد دولتش در حال انجام دادن کاری بزرگ و استثنایی درباره کروناست اما عنوان نمیکرد دقیقا چه کاری انجام شده است. در حالی که تعداد مبتلایان به 734 نفر رسیده بود، او مبتلایان را تعدادی انگشتشمار میدانست که وضعیت خوبی دارند و این در شرایطی بود که در همان زمان دستکم 5 نفر با سرعت بالا پس از اینکه دریافته بودند بیمارند، مرده بودند. روزنامه «نیویورکتایمز» نیز در همین باره نوشت بهرغم آنکه اوایل بهمنماه، اولین مورد ابتلا به کرونا در «سیاتل» مشاهده شد، دولت فدرال اجازه تحقیقات بموقع را نداد و تأخیر در تست این ویروس، مانع عکسالعمل مناسب واشنگتن در مقابل کرونا شد.
البته ناچیز نشان دادن مرگ یا عالی نشان دادن شرایط برای حفظ وجهه ریاستجمهوری، آن هم با دروغگویی درست جلوی چشم مردم و در مقابل نمایندگان رسانههای عمومی از جمله اقداماتی است که آقای رئیسجمهور بخوبی در آنها ماهر شده است. این را نمایندگان کنگره نیز میدانند، به همین دلیل بود که در جلسه استماع کنگره بارها به وزیر خارجهاش «مایک پمپئو» گفتند به دولت ترامپ اعتماد ندارند. آنها بیان کردند چطور میشود توقع داشت رئیسجمهوری که ضربه مغزی را سردرد مینامد و اوضاع سربازان آمریکایی مجروح شده در پایگاه عینالاسد را «عالی» میداند، درباره ویروس کرونا و اهمیت مبارزه با آن به مردم آمریکا دروغ نگوید؟
هفته گذشته مرکز کنترل بیماریهای ایالاتمتحده اعلام کرد مردم باید برای محافظت از خود از شرکت در اجتماعات بپرهیزند اما ترامپ اعلام کرده هیچکدام از کمپینهای انتخاباتیاش را لغو نمیکند و دلیلی برای این کار نمیبیند. او برای اینکه نشان دهد هیچ خطری وجود ندارد، در برخی تجمعات محدود شرکت کرده و با تعدادی از مردم دست میدهد و با خنده اعلام میکند: «من مدتهاست به صورتم دست نزدهام! فقط باید به صورتتان دست نزنید!»
از حربههای ابتدایی رئیسجمهور آمریکا برای آرام کردن فضای ترس به وجود آمده در افکار عمومی این کشور که باعث شده بود آنها به فروشگاهها ریخته و تمام محصولات ضدعفونیکننده، دستمال کاغذی، دستمال توالت و غذاهای کنسروی را غارت کنند، این بود که از همه این وسایل به میزان بسیار زیاد وجود دارد و هیچ جای نگرانی وجود ندارد. او پا را از این هم فراتر گذاشته و بیان کرده بود همه مردم آمریکا میتوانند هر چند بار که بخواهند آزمایش کرونا انجام دهند و در این باره هیچ محدودیت و کمبودی وجود ندارد و این در حالی است که رئیس مرکز کنترل بیماریهای آمریکا در جلسه استماع کنگره بیان کرده است فاصلهای بسیار زیاد بین تعداد کیتهای آزمایشگاهی مورد نیاز برای بیماران مشکوک به کرونا و تعداد کیتهای موجود در آمریکا وجود دارد، چه رسد به اینکه هر آمریکایی چند بار بخواهد آزمایش دهد. این مسأله البته جدا از این است که افراد برای هر آزمایش به دلیل وجود نداشتن بیمه درمانی باید بین 2500 تا 3500 دلار بپردازند.
آخرین حربه دونالد ترامپ برای کم اهمیت نشان دادن مسأله کرونا اما بیان این مسأله است که دولت ایالاتمتحده با سرعت در حال تهیه واکسن کروناست و این واکسن بزودی به دست مردم میرسد. باز هم در این باره رئیس مرکز کنترل بیماریهای آمریکا اعلام کرد حداقل فاصلهای 18 ماهه بین بروز بیماری و کشف و تولید واکسن وجود دارد و هیچ کس نمیتواند ادعا کند در کمتر از این مدت زمان میتواند واکسنی برای این بیماری تولید کند و تمام شایعات در این باره دروغ است.
* چرا ترامپ دروغ میگوید؟
اما همه این دست و پا زدنها و تقلاها یک سؤال را به وجود میآورد: آیا تلاش ترامپ برای ناچیز و بیاهمیت نشان دادن شیوع کرونا در آمریکا به دلیل مسائل انتخاباتی است یا دلیل دیگری دارد و سؤال مهمتر اینکه: چرا جان انسانها برای او اهمیتی ندارد؟
نشانههای زیادی وجود دارد که بیان میکند ترس اصلی رئیسجمهور آمریکا جدا از مسائل امنیتی و اقتصادی که میتواند ترس از یک ویروس و بیماری همهگیر در آمریکا ایجاد کند، مسائل مرتبط با انتخابات، عملکرد او به عنوان چهلوپنجمین رئیسجمهور ایالاتمتحده و همچنین تلاش او برای فوقالعاده نشان دادن وضعیت فعلی آمریکا در جهان است که باعث میشود او رفتارهای اینچنینی از خود نشان دهد. او میداند فروریختن بازارهای سهام، تعطیل شدن عمومی کارخانهها از ترس بیماری و ایجاد شرایط بحرانی در وضعیت اقتصادی آمریکا اولین چیزی را که در این کشور نشانه میرود، شخص او به عنوان رئیسجمهور ایالاتمتحده و فردی است که تنها عملکردش در کاخ سفید بهتر کردن نسبی شاخصهای اقتصادی بوده است.
ترامپ البته سعی کرده است ضمن کم اهمیت نشان دادن مسأله کرونا از آن به بهترین وجه استفاده کرده و خواستههای خود را نیز به پیش ببرد، به همین دلیل در توئیتر خود اعلام کرده است به بودجه ایجاد دیوار در مرزهای جنوبی بیشتر از هر زمان دیگری نیازمند است. روزنامه گاردین در این باره نوشته است ترامپ غیر از این مورد، سعی دارد از کرونا برای اجرایی کردن دیگر وعدههای انتخاباتیاش که تاکنون موفق به انجام آنها نشده است نیز استفاده کند. افزودن به تعداد کشورهایی که ممنوعیت سفر به آمریکا درباره آنها اعمال میشود، کشیدن دیوار در مرزهای آمریکا، کاستن از میزان مالیاتها و کاهش سود بانکی از دیگر وعدههایی بوده است که او در طول 3 سال گذشته نتوانسته آنها را اجرایی کند.
* شیوع حماقت در دنیا
از سوی دیگر اما دلایل دیگری برای این رفتار نیز وجود دارد که رسانههای آمریکایی طی چند روز اخیر بیشتر از روزهای قبل به آن اشاره میکنند و از آن با عنوان «Pandumbic» یاد میکنند؛ یعنی شیوع حماقت.
رسانهها در این باره به جلسهای اشاره میکنند که رئیسجمهور آمریکا با جدیت تمام از یکی از پزشکان میپرسد به نظر میرسد واکسن آنفلوآنزا برای کرونا هم خوب باشد و پزشک که از این حرف تعجب کرده، سعی میکند به صورت محترمانه با او رفتار کند و بیان میکند: «نه؛گمان نمیکنم!» در جای دیگری ترامپ رسانهای شدن مسأله کرونا را کار رسانههای طرفدار حزب دموکرات و آن را «فریب» میداند. او در توئیت دیگری مینویسد: «آمریکا بابت یک آنفلوآنزای ساده 30 هزار مرگومیر دارد و کرونا اهمیتی ندارد!»
نشریه پلیتیکو اما از تغییر سبک زندگی ترامپ بعد از گسترش ویروس کرونا نوشته و بیان کرده است در جلسات اخیری که ترامپ با اهداکنندگان منابع مالی به کمپین انتخاباتیاش داشته و با آنها عکس گرفته و دست داده است، از قبل مایع ضدعفونیکننده دست به میهمانان داده شده و در عین حال هنگام دعوت از آنها خواسته شده اطلاعات دقیقی از سفرهای خارجی خود طی 30 روز گذشته به کاخ سفید ارائه کنند. پلیتیکو بیان کرده است رفتار ترامپ در مقابل دوربین با رفتارش در پشت دوربین به کلی متفاوت است. او از پیش از شیوع کرونا نیز یک جرموفوب (کسی که از میکروب و جرمها ترس دارد و مرتب دستهایش را ضدعفونی میکند) بوده است و هماینک نیز به رفتارهای وسواسی خود ادامه میدهد اما در مقابل دوربین چنین وانمود میکند که کرونا اهمیتی ندارد.
کرونا شاید برای ترامپ اهمیتی نداشته باشد یا آنقدر به جمعآوری پول برای هزینههای انتخاباتی اهمیت بدهد که به جانش هم اهمیت ندهد اما مسلما برای مردم آمریکا اهمیت دارد و به همین دلیل است که آنها به دولتشان اعتماد و اطمینان ندارند و سعی دارند از هر راهی که خود صلاح میدانند، به مبارزه با این ویروس بروند.
این مسأله با این حال تنها به آمریکا و رئیسجمهور این کشور ختم نمیشود؛ در انگلستان نیز اوضاع دست کمی از آمریکا ندارد.
نخستوزیر انگلیس که همیشه به دلیل رفتار خارج از عرفش سوژه رسانههاست، در جریان سیل چند هفته پیش انگلیس غایب بود. در ماجرای شیوع ویروس کرونا نیز بسیار دیر وارد عمل شد و عملا حضور و ورودش هم اثرگذار نبود. او ماه گذشته 9 روز به کلی غایب بود تا جایی که شایعات زیادی درباره او پیچید.
حامیان او از خبر تولد فرزندش استفاده کردند تا غیبت او را توجیه کنند اما اینکه پدری چند ماه پیش از تولد نوزادش به مرخصی زایمان رفته است، نهتنها در عرصه سیاست، بلکه در هر حوزه و شغلی دیگر، بسیار غیرمعمول است. او پس از بازگشت از این مرخصی نیز حاضر نشد با وجود بالا رفتن میزان مرگومیرهای ناشی از کرونا وضعیت اضطراری در این کشور اعلام کند و اعلام کرد همچنان وضعیت را در مرحله «مهار» حفظ میکند و وارد مرحله «تأخیر» نمیشود. در صورتی که انگلستان وارد مرحله تأخیر شود، مدارس و مراسم پرجمعیت تعطیل میشود.
بررسی روند شیوع کرونا در جهان و بررسی نوع مواجهه رهبران هر کشور با آن، جدی گرفتن آن یا عبور از آن با بهانههای ساختگی یا بدتر از همه پنهان کردن واقعیات و پاک کردن صورت مسأله، دید جدیدی از هر کشور و نوع حکمرانیاش به دست میدهد. تا به اینجای کار نشان داده شده است پوپولیستهایی که هست و نیست خود را در فریب مردم و دروغگویی دیدهاند، چارهای جز کم اهمیت نشان دادن این ویروس نداشتهاند.
ارسال به دوستان
|
|
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
|