|
اولین جلسه قرارگاه بهداشتی و درمانی امام رضا(ع) ساعاتی پس از صدور فرمان رهبر انقلاب برگزار شد
دفاع بیولوژیک ملی
* سرلشکر باقری: هزار درمانگاه ثابت و سیار نیروهای مسلح را در سراسر کشور در اختیار بخش درمان قرار میدهیم
گروه سیاسی: حضرت آیتالله العظمی خامنهای، فرمانده کل قوا با صدور فرمانی به سردار سرلشکر باقری رئیس ستاد کل نیروهای مسلح با تقدیر از خدمات نیروهای مسلح به مردم در زمینه مقابله با ویروس کرونا، بر لزوم سازماندهی این خدمات در قالب یک «قرارگاه بهداشتی و درمانی» برای پیشگیری از شیوع بیشتر این بیماری تأکید و خاطرنشان کردند: این اقدام با توجه به قرائنی که احتمال «حمله بیولوژیکی» بودن این رویداد را مطرح کرده میتواند جنبه رزمایش دفاع بیولوژیک نیز داشته و بر اقتدار و توان ملی بیفزاید.
به گزارش پایگاه اطلاعرسانی دفتر مقام معظم رهبری، متن فرمان رهبر معظم انقلاب اسلامی به این شرح است:
بسمهتعالی
سردار سرلشکر باقری
با تقدیر از خدماتی که نیروهای مسلح تاکنون در زمینه کرونا به مردم عزیز تقدیم کردهاند و با تاکید بر ادامه و گسترش هرچه بیشتر آن، لازم است سازماندهی این خدمات به شکل یک قرارگاه بهداشتی و درمانی بوده و علاوه بر درمان و ایجاد مراکز درمانی مانند بیمارستان صحرایی و نقاهتگاه و...، به پیشگیری از شیوع بیشتر بیماری با شیوههای لازم نیز بپردازد. تقسیم وظایف و مأموریتهای سازمانها و بخشهای نیروهای مسلح از وظایف این قرارگاه است. این قرارگاه باید در هماهنگی کامل با دولت و وزارت بهداشت و درمان عمل کند.
این اقدام با توجه به قرائنی که احتمال «حمله بیولوژیکی» بودن این رویداد را مطرح کرده میتواند جنبه رزمایش دفاع بیولوژیک نیز داشته و بر اقتدار و توان ملی بیفزاید.
امید است با هدایت الهی و پشتیبانی ویژه حضرت بقیهالله ارواحنا فداه ملت ایران همواره پیروز و برخوردار از امنیت و سلامت باشند.
سیدعلی خامنهای
۲۲ اسفند ۱۳۹۸
کمتر از 24 ساعت پس از صدور فرمان مقام معظم رهبری، اولین جلسه قرارگاه بهداشتی و درمانی امام رضا(ع) نیروهای مسلح صبح جمعه برگزار شد.
سرلشکر باقری، رئیس ستادکل نیروهای مسلح درباره مصوبات این جلسه به خبرنگاران گفت: رصد ملی و یافتن افراد مشکوک و افرادی که احتمال بیماری در آنها وجود دارد مهم است. ظرف یک هفته تا ۱۰ روز آینده کل ملت ایران یک بار از طریق فضای مجازی، تماس تلفنی و در صورت ضرورت با مراجعه حضوری مورد رصد قرار خواهند گرفت و افراد مشکوک به بیماری کاملا مشخص میشوند.
وی افزود: کسانی که مشکوک نیستند به منزلشان بازمیگردند و با رعایت موازین بهداشتی و پروتکلهایی که وزارت بهداشت داده، سلامتیشان حفظ میشود و موارد مشکوک باید در مراکز مقدماتی مورد معاینه و رسیدگی اولیه قرار بگیرند؛ در این حوزه ما بر عهده گرفتیم هزار درمانگاه ثابت و سیار نیروهای مسلح را در سراسر کشور در اختیار بخش درمان قرار دهیم تا رصد و معاینه بالینی صورت بگیرد و مواردی که نیازمند دارو یا واگذاری ماسک و امکانات محافظتی هستند، تامین کنیم و مواردی هم که نیاز است، به سمت بیمارستانها هدایت شوند.
رصد همه مردم ایران طی حداکثر 10 روز آینده از آن جهت مهم است که ویروس کرونا در روزهای نخستین ابتلا به این ویروس منتقل میشود و تا زمانی که فرد به بیمارستان منتقل شود به احتمال زیاد 3 تا 4 نفر را مبتلا میکند.
اقدامات ستادکل نیروهای مسلح در تشخیص موارد قطعی و مشکوک ابتلا به ویروس کرونا در هماهنگی و همکاری با وزارت بهداشت صورت میگیرد و احتمالا بر مبنای طرح رصد و تشخیص این وزارتخانه است.
بنا بر آنچه مقامات وزارت بهداشت اعلام کردند مردم تمام استانهای کشور میتوانند به منظور ارزیابی مجازی به سایت این وزارتخانه به نشانی salamat.gov.ir مراجعه کنند تا بر اساس سازوکارهای تعبیه شده در صورت وجود علائم بیماری به یکی از خانههای بهداشت محل سکونت خود مراجعه کرده و در صورت نیاز با تجویز دارو در خانه قرنطینه شوند یا برای افراد مظنون به بیماری کرونا شرایط انتقال به بیمارستان فراهم شود.
یکی از مزیتهای این طرح این است که پس از آنکه پزشکان مراکز بهداشت و درمان تشخیص دادند فردی مظنون به بیماری کرونا است، تمام اعضای خانواده آن فرد را نیز مورد بررسی قرار میدهند تا در همان روزهای اول چرخه انتقال بیماری کرونا را مختل کنند. به نظر میرسد ستادکل نیروهای مسلح در نظر دارد با ورود جدی و همهجانبه و نقشآفرینی در این طرح به ارتقای سختافزاری و نیروی انسانی مورد نیاز این طرح کمک کرده و در نهایت کارآمدی آن را بالا ببرد.
رئیس ستادکل نیروهای مسلح با اشاره به دیگر تصمیمات قرارگاه بهداشتی و درمانی امام رضا(ع)، گفت: از جمله تصمیمات دیگر این بود که کمیته انتظامی و امنیتی ما به همراه وزارت کشور و استانداران روال خلوت کردن فروشگاهها، خیابانها و جادهها را که با تصمیم ملی اتخاذ میشود، انجام دهند که این کار هم در ۲۴ ساعت آینده سازماندهی خواهد شد. سرلشکر باقری تاکید کرد: از ملت عزیز خواهش میکنم به توصیهها و درخواستهای وزارت بهداشت عمل و با ماندن در منزل و تحرک کمتر زنجیره انتقال بیماری را قطع کنند؛ اگر این زنجیره ادامه پیدا کند، طبیعتا کنترل بیماری طولانیتر خواهد شد و امور ملی ما به مشکل میخورد.
وی با تاکید بر اینکه به سرعت موضوع تجهیزات محافظتی مردمی را برطرف خواهیم کرد، گفت: در بخش لجستیک و تامین ماسک تخصصی N95 که برای کادر بیمارستانی مورد نیاز است و همچنین لباس مخصوص آنها، وزارت دفاع خط تولید بسیار مفصلی را ایجاد کرده است، درباره کیت تشخیصی نیز این توان وجود دارد که هر مقدار لازم است تولید شود. تولید ماسکهای عمومی هم از طریق مجموعه وزارت دفاع، سازمانهای نیروهای مسلح و مجموعههای مردمی که از طریق بسیج اصناف و بسیج کشور سازماندهی شدهاند، توسعه چشمگیر پیدا خواهد کرد.
رئیس ستادکل نیروهای مسلح در پایان خاطرنشان کرد: در این چند روز، سازماندهی کردیم که بسیجیان، دانشجویان پزشکی و همچنین سربازان متخصص و بازنشستگانی که علاقهمند هستند و تخصص دارند بلافاصله در بخش کادر درمان به کار گرفته شوند و برای کسانی که نیاز به آموزش فشرده دارند نیز این کار انجام شود و در خدمت کادرهای درمانی باشند.
بنابراین میتوان مصوبات اولین جلسه قرارگاه بهداشتی و درمانی امام رضا(ع) نیروهای مسلح را در 4 بخش اعلام کرد: 1- درمان و پیشگیری 2- امنیتی و انتظامی به منظور کاهش ترددها در سطح شهرها و جادهها 3- لجستیک و پشتیبانی به منظور تسریع در تولید انبوه مواد ضروری پیشگیری مانند ماسک و... در راستای اشباع بازار 4- تجهیز و آمادهسازی نیروی انسانی به منظور انجام اقدامات درمانی مانند مراقبت و پرستاری از بیماران تا انجام فعالیتهایی همچون ضدعفونی کردن شهرها.
* نقش جدید نیروهای مسلح چیست؟
در حالی که انتقادها به حسن روحانی در نتیجه عدم نقشآفرینی مناسب در مدیریت بحران کرونا افزایش یافته است، برخی دستور جدید رهبر معظم انقلاب به ستادکل نیروهای مسلح را به منزله خلع ید دولت در مدیریت بحران کرونا تفسیر کردهاند. این در حالی است که رهبر معظم انقلاب صراحتا در دستور خود به سرلشکر باقری تاکید کردند قرارگاه بهداشت و درمان ستادکل نیروهای مسلح باید با هماهنگی کامل با دولت و وزارت بهداشت عمل کند.
تجربه مدیریت بحران در 25 روز گذشته نشان میدهد حسن روحانی با کنار کشیدن خود از ریاست ستاد مقابله با کرونا، عملا بار اصلی هماهنگی، مدیریت و اجرای سیاستها را بر دوش وزارت بهداشت گذاشته است. وزیر بهداشت نیز به عنوان رئیس ستاد مقابله با کرونا هم باید در قامت ریاست این ستاد امکانات دولت و استانها را هماهنگ و تصمیمهای کلان مدیریتی را اتخاذ کند و هم به عنوان وزیر بهداشت و درمان به مسائل پزشکی و حواشی مربوط به آن رسیدگی کند. هر یک از این دو سطح اقدام، توان بالای مدیریتی و زمان مناسب را میطلبد که طبیعتا یک نفر از پس آن بر نمیآید.
روحانی به عنوان رئیس کابینه، قدرت بیشتری برای هماهنگی و همافزا کردن وزارتخانهها دارد. وظیفه ذاتی رئیس دولت ایجاد هماهنگی میان وزارتخانهها در شرایط معمول اداره کشور و بویژه شرایط بحرانی است. هنگام بروز بحران، طبیعتا نقشآفرینی رئیس کابینه بیشتر شده و حضور مستقیم او در میدان، در هماهنگی میان بخشها، بالا بردن روحیه، حل مشکلات و... تاثیرگذار و راهگشاست. به بیان دیگر رئیسجمهور در زمان بحران باید مدت زمان حضورش در ستاد بحران یا در جمع مقامات و مسؤولان دولتی بیشتر از گذشته باشد، نه آنکه یکی از انتقادات از روحانی در شرایط فعلی حضور کمرنگ او در محل کارش باشد.
در چنین شرایطی دستور رهبر معظم انقلاب به ستادکل نیروهای مسلح که یکی از نهادهای زیرمجموعه ایشان به حساب میآید، بار وزارت بهداشت در حوزه تصمیمگیریهای کلان و حوزه اجرایی را سبک کرده و عملا این وزارتخانه را در جایگاه اصلی خود قرار داده است.
وزارت بهداشت که بیش از همه وزارتخانهها درگیر اقدامات مورد نیاز در حوزه درمان، پیشگیری، هماهنگی بیمارستانها، ارسال تجهیزات پزشکی، تامین نیروی انسانی پزشکی مورد نیاز و... است، با نقشآفرینی فعالتر نیروهای مسلح در حوزه پشتیبانی و اجرا، بهتر میتواند وظایف ذاتی خود را انجام دهد. بنابراین میتوان گفت بر اساس تقسیم کار انجام شده، سیاستگذاری و اجرای سیاستها در حوزه اقدامات اجرایی و لجستیکی به قرارگاه ستادکل نیروهای مسلح مربوط میشود و اقدامات مربوط به حوزه بهداشت و درمان و همچنین تعیین خط مشیهای کلی مربوط به حوزه سلامت مردم که نیاز به کار تخصصی و کارشناسی در حوزه پزشکی دارد مربوط به وزارت بهداشت میشود.
ارسال به دوستان
7 بهرهبرداری ترامپ از وحشت جهانی کرونا
ویروس آمریکایی را باور کنیم؟
ثمانه اکوان: «پیتر زیهان» استراتژیست و تحلیلگر مسائل جغرافیایی، جمعیتی و اقتصادی در کتاب خود با نام «ملل غیر متحد» به بررسی نقش آمریکا در ایجاد اتحاد بین کشورها یا از بین بردن اتحاد آنها میپردازد. او در این کتاب به این مبحث میپردازد که چه اتفاقی میافتد اگر قدرتهای اصلی در دنیا به این نتیجه برسند که آنقدر از قدرتهای دیگر بهتر هستند که میتوانند به جای همکاری بینالمللی رو به رقابتهای بینالمللی بیاورند. در این کتاب در این باره بحث میشود که اگر زمانی اوضاع به گونهای پیش رفت که نظم جهانی به هم ریخت و در عین حال قدرتهای جهانی و رهبران آنها به این نتیجه رسیدند که باید این نظم را حفظ نکرده و خود از بین برنده آن باشند، چه اتفاقی برای آینده تحولات جهان رخ خواهد داد.
زیهان در این کتاب که روز سوم ماه مارس سال جاری یعنی دقیقا 11 روز پیش منتشر شده، به مباحثی مانند روی کار آمدن ترامپ و رهبرانی در دنیا که شباهت زیادی به او دارند اشاره کرده و به رقابت قدرتهای منطقهای در اقصی نقاط جهان برای به دست گرفتن کنترل مناطق مختلف از جمله در منطقه غرب آسیا پرداخته است. فحوای بحث او در کتاب جدیدش این است: «جغرافیا اهمیت دارد. اینکه در کجای دنیا زندگی میکنی، در چه منطقه جغرافیایی و با چه همسایگانی در تعامل هستید مهم است و همه این عوامل سازنده اصلی نوع تفکر شما درباره مسائل جهانی است». این جغرافیاست که اتحادها را میسازد یا آنها را نابود میکند. این مسأله اگر چه بعد از جنگ دوم جهانی چندان جایگاه و اهمیتی نداشت و تنها کافی بود جزو بلوک سرمایهداری یا از حامیان سوسیالیسم باشید تا در 2 قطب مهم جهان و در دستهبندیهای آنها جا گیرید اما در دوره فعلی شاید این اتحادهای منطقهای باشد که در زمان غیاب آمریکا به چشم آمده و آینده جهان را میسازد و شاید هم رقابت به جای همکاری قرار گرفته و دیگر نتوان زمانی را متصور شد که چند کشور در مسألهای مهم رو به همکاری با یکدیگر میآورند.
زیهان بر این باور است آمریکا از سال 2000 تاکنون بسیاری از اتحادهای پیشین را از بین برده است: «دولت جورج دبلیو بوش از متحدان آمریکا سوءاستفاده کرده است، دولت اوباما آنها را نادیده گرفته و دولت ترامپ به آنها توهین کرده است. به همین دلیل متحدان آمریکا در تمام دنیا حالا دیگر به دنبال راهی برای اتکا به متحدان جدیدتر- اگر چه کوچکتر و با امکانات کمتر- میروند».
به احتمال زیاد زمانی که زیهان مشغول نوشتن کتاب خود بوده، خبری از ویروس کرونا و شیوع آن در جهان بویژه رسیدن این ویروس به آمریکا نبوده است اما نظریه او این بار در مسأله کرونا بخوبی اثبات شده است. ویروس کرونا به طرزی مشکوک و مبهم به جان بشریت افتاده است و در شرایطی که به لطف سازمانهای بینالمللی به نظر میرسد بالاترین میزان همکاری بین کشورها برای نجات جان انسانها و از بین بردن عوامل تهدید سلامت وجود دارد، باز هم همکاریهای بینالمللی نتوانسته جلوی شیوع و گسترش بیماری جهانگیر «کووید-19» را بگیرد.
* دوقطبی جدید شرق و غرب در دنیا
همانطور که زیهان نیز اشاره کرده است، هماینک رقابتهای اقتصادی بین شرق و غرب تا حد زیادی شرایط را برای همکاریهای بینالمللی جهت از بین بردن تهدیدات مشترک سخت کرده است. کشورهایی که توانایی لازم را دارند، بر این گمانند میتوانند از توانایی خود برای رسیدن به اهدافشان استفاده کنند و دیگر نیازی به اتحاد و همکاریهای بینالمللی ندارند. نشانههای این مسأله حتی قبل از شیوع کرونا نیز آشکار شده بود. جدایی اروپا از آمریکا در مسائل امنیتی و حتی گاهی عقیدتی و ارزشی، خود را تا حد زیادی نشان داده بود و حالا به نظر میرسد بدتر نیز شده است. ترامپ که از ابتدای وارد شدن به کاخ سفید به دنبال اجرایی کردن برنامههای خود در راستای سیاست «انزواگرایی آمریکایی» بود، حالا فرصتی به دست آورده است تمام کارهایی که روزی آرزویش را داشت به سرانجام برساند. حالا دیگر دنیا باز هم به 2 قطب شرق و غرب تقسیم شده اما غرب دیگر معنای قبلی خود را ندارد؛ انزواگرایی آمریکایی همانطور که در دستور ترامپ برای ممانعت از ورود اروپاییان به آمریکا نشان داده شد، جهان را به غرب که تنها محدود به آمریکاست و شرق که شامل چین تا اروپا (به غیر از انگلیس) میشود تقسیم میکند.
از روز پنجشنبه که سخنگوی دولت چین رسما دولت آمریکا را متهم به ساخت ویروس کرونا و استفاده از آن به عنوان سلاح بیولوژیک کرد، بحثها درباره این ویروس ابعاد جدیدی پیدا کرده است. دیگر صحبت از جهانی شدن یا جنبشهای ملیگرایی نیست، حتی صحبت از تقابل 2 جبهه شرق و غرب نیز نیست، بلکه صحبت از این است که آمریکا بویژه ترامپ از جان جهان چه میخواهد.
* سود ترامپ از کرونا چقدر بود؟
حتی اگر بر این باور باشیم که گمانهزنیها و بحثها درباره آزمایشگاهی بودن ویروس کرونا و ساخته دست بشر بودن آن صحت ندارد، شواهد امر نشان میدهد دونالد ترامپ تا به اینجای کار بشدت از این مسأله سود برده است. شاید بعد از این با بالا رفتن میزان مرگومیر انسانها در کل جهان، ضرورت تحقیق درباره ریشههای همهگیر شدن این ویروس نیز بیشتر شود اما سؤال اصلی فعلا این است: اگر واقعا نظریات فعلی درست باشد، دولت آمریکا با چه هدفی دست به ساخت و تولید یا انتشار این ویروس زد یا اینکه تاکنون تا چه اندازه توانسته به اهداف خود برسد و آیا گمان میبرده است این ویروس ممکن است خود آمریکا را نیز درگیر کرده و بحرانی دیگر برای دولت و مردم این کشور به وجود آورد؟
1- سود بردن از عقب ماندن چین در مسابقه اقتصادی: اگر نگاهی کلی به ماجرای کرونا از روزهای ابتدایی شیوع آن در چین تا امروز داشته باشیم، به این نتیجه میرسیم که در هر صورت آمریکا به زعم ترامپ و دولتش سود خود از این بیماری را برده است. وزیر بازرگانی آمریکا، «ویلبر راس» همان روزهای ابتدایی شیوع ویروس در چین گفت شیوع مرگبار ویروس کرونا که جان 213 نفر را گرفته و تقریبا 10 هزار نفر را در جهان آلوده کرده است میتواند اقتصاد ایالاتمتحده را تقویت کند. آنطور که ترامپ همیشه آرزویش را داشت، اقتصاد چین به گونهای ضربه خورد که تا سالها درگیر جبران ضرر و زیانهای ناشی از این بیماری باشد. تندروها در واشنگتن این مسأله را به معنای پیروزی در مصاف اقتصادی با چین دانستهاند.
2- بهترین فرصت برای کشاندن صنایع به داخل آمریکا: در همان روزهای ابتدایی ریاستجمهوری ترامپ، او به صنایع آمریکایی که به دلیل ارزان بودن قیمت نیروی انسانی، کارخانههای خود را در چین احداث کرده بودند، بستههای تشویقی ارائه کرد که دوباره به آمریکا بازگردند. در این میان چند بار هم کار به تهدید صنایع کشید اما رئیسجمهور آمریکا در تلاش خود برای بیرون کشیدن صنایع آمریکایی از این کشور موفق نبود. با آغاز شدن این ویروس از چین (آنطور که آمریکاییها بیان کرده و در افکار عمومی جا انداختند) و خالی کردن یک باره منابع مالی و انسانی ایالات متحده از چین، حالا احتمال اینکه این صنایع به هر کدام از ایالتهای کمخطرتر آمریکایی بازگردند بیشتر خواهد بود.
3- موفقیت در جنگ تجاری با تمام اروپا: بسیاری از اقدامات ترامپ در ممانعت از ورود کالاهای خارجی به آمریکا با فشارهای بینالمللی مواجه میشد. او مشغول مذاکره با چین بود و قرار بود با اروپاییها نیز بر سر تعرفه واردات کالاهایشان به تفاهم برسد اما عملا تمام این مذاکرات به نتیجه نهایی و دلخواه او ختم نمیشد. ویروس کرونا عملا کار واردات کالاها به آمریکا را با دشواری و پیچیدگی بیشتری مواجه میکند و این کاملا به نفع او در اجرای ایده «اول آمریکا» است.
4- عمل به وعدههای اقتصادیاش در قبال سرمایهداران: با وجود اینکه ممکن است سرمایهداران در بخشهای مختلف اقتصادی آمریکا تا حدی از شیوع ویروس کرونا آسیب ببینند اما در عمل این بیماری و شیوع آن باعث میشود دست ترامپ در کمک به سرمایهداران آمریکایی باز شود و به وعدههایش در کاهش مالیاتها و همچنین کاهش سود بانکی با سرعت هر چه تمامتر عمل کند. شاید اگر گسترش این ویروس در جهان نبود، ترامپ در خواب هم نمیدید بتواند با چنین سرعتی وعدههای انتخاباتی 3 سال گذشتهاش را عملی کند.
5- گسترش سیاستهای نژادپرستانه بدون حضور مخالفان: گسترش بیماری «کووید-19» بهترین فرصت برای ترامپ در جهت پیاده کردن سیاستهای نژادپرستانهاش درباره اعمال محدودیت برای ورود اتباع کشورهای خاص به آمریکاست. او از حالا سیاستهای تبلیغاتی خود برای گرفتن بودجه بیشتر جهت تکمیل دیوار مرزی با مکزیک را آغاز کرده است. در عین حال دولت آمریکا هماینک بدون هیچ مخالفتی در حال بستن مرزهای خود به روی شهروندان کشورهای مختلف با توجه به سلایق سیاسی ترامپ است. بستن مرزها به روی اروپاییان به غیر از انگلیس، آن هم در شرایطی که دولت انگلیس رسما حدود 500 مورد ابتلا به این بیماری را گزارش داده است، نشاندهنده وارد شدن سلایق سیاسی ترامپ در نحوه تصمیمگیریهایش در این تحولات است.
6- احتمال به دست آوردن پیروزی در قبال ایران: همانطور که در روزهای ابتدایی مبارزه ایران با این ویروس، «مارک دوبوویتز» رئیس بنیاد صهیونیستی دفاع از دموکراسیها نیز در توئیتی بیان کرد، ویروس کرونا کاری با ایران و اقتصاد ایران کرده و خواهد کرد که ترامپ در خواب هم نمیدید کمپین فشار حداکثریاش بتواند چنین نتیجهای داشته باشد. دولت آمریکا در انتظار رسیدن روزهای سخت برای ایران است و در جلسات استماع کنگره، سوالی که ذهن نمایندگان را مشغول کرده، این است: آیا گسترش این ویروس در ایران و بیمار شدن تعدادی از مسؤولان ایرانی، میتواند تاثیری بر فعالیتهای هستهای کشورمان داشته باشد؟ ترامپ سعی دارد هر نوع رکود در اقتصاد، فعالیتهای نظامی یا فعالیتهای هستهای ایران نه بر عهده کرونا، بلکه بر عهده کمپین فشار حداکثریاش گذاشته شود و نشان دهد سیاستش در قبال ایران درست بوده است.
7- بستن دهان منتقدان و دموکراتها: شاید بسیاری بر این عقیده باشند ویروس کرونا و عملکرد نامطلوب ترامپ میتواند شانس او برای انتخاب شدن دوباره در انتخابات ریاستجمهوری 2020 را کاهش دهد. مسألهای که مهمتر از فضاسازیهای رسانهای دموکراتها و انتقادات تند آنها به ترامپ در طول چند ماه آینده است، قدرتی است که او به عنوان رئیسجمهور ایالات متحده در طول چند ماه آینده به دست میآورد تا به صورت فعال در رسانهها حاضر شده و به بیان عملکرد خود در طول این مدت بپردازد. علاوه بر این، قدرت اجرایی فزاینده به دلیل شرایط به وجود آمده، میتواند باعث شود افکار عمومی که بشدت از بیماری نیز در هراس هستند، دیگر توجهی به مسائل دیگر و انتقادات دموکراتها نداشته باشند. نمونه این مسائل را در دوره دوم ریاستجمهوری بوش و زمان حمله به عراق شاهد بودیم. در آن زمان دشمن، القاعده بود که به خاک آمریکا حمله کرده بود و حالا دشمن ویروس چینی است که به آمریکاییها حمله کرده است و دولت در خط مقدم مبارزه با این دشمن قرار دارد و میتواند بدون توجه به هیچ انتقادی راه خود را برود.
از سوی دیگر با تعطیل شدن احتمالی کمپینها و گردهماییهای انتخاباتی دموکراتها، ترامپ که اصولا حرف جدیدی برای گفتن در انتخابات 2020 ندارد، میتواند راه هموار خود را طی کند و دموکراتها که قرار است با انتقاد از ترامپ به سمت صندوقهای رأی بروند، اصولا زمان و مکان مناسب برای ارائه مطالبشان را پیدا نخواهند کرد.
حال سوالی که مطرح میشود این است: اگر آمریکا خود منتشرکننده ویروس باشد، چرا باید خودش نیز درگیر این موضوع شود و آیا مسؤولان آمریکایی رسوخ این ویروس به سمت جامعه آمریکایی را پیشبینی نکرده بودند و از این بابت نگران نبودند؟ پاسخ را میتوان در توئیت بسیار جالب ترامپ جستوجو کرد.
او چند روز قبل از اینکه مجبور شود اهمیت موضوع کرونا را به رسمیت بشناسد، بیان کرده بود در همین زمستان 37 هزار نفر از آمریکاییها به خاطر آنفلوآنزا کشته شدند و خبری از تعطیلی صنایع و ضرر به اقتصاد آمریکا نبود. همین طرز فکر و بیاهمیت دانستن جان 37 هزار آمریکایی در طول یک سال گذشته، نشان میدهد اگر آمریکاییها اطلاعی هم از میزان مرگومیر احتمالی ناشی از بیماری «کووید-19» داشتند، میدانستند در مقابل بیماری آنفلوآنزا این میزان مرگومیر چیزی نخواهد بود و آمریکا میتواند بدون اهمیت دادن به این مسأله و تعطیل کردن اقتصاد به زندگی خود ادامه دهد.
در هر صورت هنوز برای نتیجهگیری از این شواهد برای نشان دادن اینکه دولت ترامپ یا نظامیان این کشور در تولید یا انتشار این ویروس دست داشتهاند، زود است و تحقیقات متنوعی در سراسر جهان در این باره در جریان است. با همهگیر شدن این مسأله در کل دنیا دیگر صحبت از این مسأله در رسانهها، مسأله عجیبی نبوده و توهم توطئه حساب نمیشود. باید دید آیا دنیا در این باره میتواند شواهد را در کنار هم گذاشته و متهم اصلی این واقعه قرن را با شجاعت اعلام کند؟
ارسال به دوستان
شرحی بر دعای هفتم صحیفه سجادیه/3
فقط تو هستی...
حجتالاسلام سیدسعید لواسانی:
أَنْتَ الْمَدْعُوُّ لِلْمُهِمَّاتِ، وَ أَنْتَ الْمَفْزَعُ فِی الْمُلِمَّاتِ، لَا یَنْدَفِعُ مِنْهَا إِلَّا مَا دَفَعْتَ، وَ لَا یَنْکَشِفُ مِنْهَا إِلَّا مَا کَشَفْتَ
ترجمه
تویى که در دشوارىها و گرفتارىها خوانده شوى و به تو در پیشامدهاى ناگوار پناه برده شود، ناگواریها را جز تو کسی دفع نکند و دشواریها را جز تو گره نگشاید.
شرح
«أَنْتَ الْمَدْعُوُّ لِلْمُهِمَّاتِ» تنها تو هستی که در کارها و رویدادهای مهم خوانده شوی، هرکس جز تو را خواند، شکست خورد و ناامید شود.
«وَ أَنْتَ الْمَفْزَعُ فِی الْمُلِمَّاتِ» و تنها تو هستی که در ناگواریها به او پناه برند.
«لَا یَنْدَفِعُ مِنْهَا إِلَّا مَا دَفَعْتَ» هیچ پیشامد ناگواری از موجودات برطرف نشود، مگر اینکه تو آن را برطرف کنی.
«وَ لَا یَنْکَشِفُ مِنْهَا إِلَّا مَا کَشَفْتَ» و هیچ رویداد سختی برطرف نشود، مگر اینکه تو گره آن را بگشایی.
این چهار عبارت نگاه ما را به جهان هستی تصحیح میکند که تنها تو تأثیرگذار در عالَم وجود هستی. «لا موثر فی الوجود الا الله»؛ تعبیری که حکما و عرفا بر آن تأکید دارند که حکایت از توحید افعالی دارد، توجه به همین حقیقت دارد که هرچه به موجودات اعم از نعمتها و سختیها میرسد، فقط از جانب خداست. بنابراین رفتن به درِ خانه دیگران و درخواست نیاز به غیرخدای سبحان و خواست رفع سختیها و مشکلات جز از او نشان بیخردی است. امام سجاد در دعای بیستوهشتم صحیفه چه زیبا میفرمایند:
«وَ رَأَیْتُ أَنَّطلب الْمُحْتَاجِ إِلَى الْمُحْتَاجِ سَفَه مِنْ رَأْیِهِ وَ ضَلَّهٌ مِنْ عَقْلِه» [الصحیفه السجادیه: 134] «و دیدم خواست نیازمند از نیازمند سبکعقلی در نظر و گمراهی در خرد است».
بنابراین دفع ناگواریها و کشف دشواریها فقط از سوی خدا ممکن است و باید از غیرخدا ناامید شد و در همه کارها همچنین گرفتاریها و سختیها و دشواریها تنها به خدای سبحان رو آورد و از اسباب برید و به او پناه برد و این حصر عقلی است.
این علم و اندیشه چقدر روی زندگی و زیست اجتماعی ما تأثیر میگذارد؟ ناامیدی از زندگی ما رخت برمیبندد و هیچ نگرانی در قلب ما خانه نمیکند، زیرا ماییم و تدبیر حکیمانه الهی و خواست و دعا محضر او.
ارسال به دوستان
مروری بر آنچه در یک سال اخیر بر سینمای جهان گذشت
پارازیت روی سال خوب هالیـوود!
گروه فرهنگ و هنر: نوشتن این گزارش در روزهایی که همه اتفاقات جهان از جمله رویدادهای سینمایی در سیطره اخبار مرتبط با شیوع ویروس منحوس کروناست، کمی سخت به نظر میرسد اما حالا که به آخرین روزهای سال نزدیک میشویم، برای ما که همیشه سعی کردهایم از بهترینهای سینمای جهان برای مخاطبان صفحه فرهنگ و هنر «وطن امروز» بنویسیم، فرصتی مناسب است تا همراه با هم مروری بر مهمترین اتفاقات سینمای جهان در سال 2019 میلادی- البته آن بخشی که در سال 98 بوده است- و مسیر پرفراز و نشیب طی شده آن در این سال داشته باشیم.
* فیلمهایی برای ماندگار شدن در تاریخ سینما
اگر همچون ما در زمره فیلمبازها به شمار میآیید، حتما با این مورد روبهرو شدهاید که معمولا در یک سال میلادی تعداد انگشتشماری فیلم باکیفیت و قابل توصیه به عموم مخاطبان در سینمای جهان تولید میشود، البته این به معنای کیفیت پایین سایر آثار نیست اما بحث ما بر سر فیلمهایی است که قابلیت ماندگاری در حافظه مخاطبان و البته در تاریخ سینمای جهان را دارند؛ آثاری که در زمره بهترینهای کارنامه کاری سازندگانشان قرار بگیرند. امسال از این نظر سال پرباری بود و همین ویژگی را باید بزرگترین وجه تمایز سینمای جهان در سال 2019 با چند سال اخیر فعالیت این هنر- صنعت دانست؛ سالی که اسکورسیزی با «مرد ایرلندی» دوباره به همان الگوی قهرمانمحور فیلمهایش بازگشت و تارانتینو با یک اثر «تارانتینویی» دیگر سعی کرد برای علاقهمندان به سینما از گذشته هالیوود بگوید و «روزی روزگاری در هالیوود» را به نام خود ثبت کند. وضعیت تولید فیلمهای خوب امسال به قدری جدی بود که برای نخستینبار پیشبینی انتخاب بهترین فیلم و کارگردانی و برخی دیگر از جایز اسکار بشدت سخت شده بود، چرا که علاوه بر پیشکسوتهای نامدار، مدعیان دیگر با فیلمهای مهمی چون «جوکر»، «پارازیت»، «1917»، «داستان ازدواج» و «جوجو خرگوش» به استقبال اسکار رفته بودند.
* سال رکوردشکنی گیشه
سالی که گذشت از یک منظر دیگر هم اهمیت داشت، آن هم ثبت رکورد پرفروشترین فیلم تاریخ سینما توسط نسخه نهایی فیلم سینمایی «انتقامجویان» بود. در حالی که پیش از این عنوان پرفروشترین فیلم تاریخ سینما در اختیار «آواتار» جمیز کامرون بود، امسال بالاخره فیلم «انتقامجویان: آخر بازی» با رساندن مجموع فروش گیشه خود به 789/2 میلیارد دلار در نهایت با عبور از «آواتار»، عنوان پرفروشترین فیلم تاریخ سینما را از آن خود کرد. این اتفاق در شرایطی رخ داده که در طول تمام ادوار سینما تاکنون تنها ۵ فیلم موفق به فروش بالغ بر 2 میلیارد دلار شدهاند که به ترتیب «انتقامجویان: آخر بازی» (79/2 میلیون دلار)، «آواتار» (788/2 میلیارد دلار)، «تایتانیک» (187/2 میلیون دلار)، «جنگ ستارگان: نیرو برمیخیزد» (068/2 میلیارد دلار) و «انتقامجویان: جنگ ابدیت» (048/2 میلیارد دلار) هستند. از این نظر رسیدن به این موفقیت در گیشه سینماها در کنار فروش بالای بسیاری دیگر از فیلمهایی که امسال روانه گیشه سینماها شدند، یک سال قابل قبول را از منظر فروش برای سینمای جهان رقم زد. البته موفقیت این فیلم که دنبالهای برای موفقیتهای گسترده فیلمهای ابرقهرمانی در گیشه سینماها بود، با اعتراض چهرههای نامداری همچون مارتین اسکورسیزی و فرانیس فوردکاپولا روبهرو شد و تا چند ماه بازار اظهارنظرهای تند و تیز موافقان و مخالفان این فیلمها را علیه هم حسابی داغ کرده بود.
* پارازیت کرهای، روی مخ هالیوود؟!
اما سینمای جهان امسال اتفاقات مهم دیگری هم داشت که برای گروهی خوب و برای گروهی دیگر بد بود! قطعا مهمترین این اتفاقات را باید رشد محسوس سینمای کره و درخشش خیرهکننده فیلم سینمایی «انگل» یا همان «پارازیت» در فصل جوایز سینمای هالیوود دانست؛ اثری در نقد نظام طبقاتی و فاصله طبقاتی و اقتصادی ایجاد شده بهواسطه آن که دامنه مخاطبانش محدود به مرزهای کرهجنوبی نشد و با درخشش توانست دامنهای از مخاطبان جهانی را به خود جذب کند. نکته جالب توجه برای «پارازیت» اما توجه ویژه جوایز سینمایی به این فیلم بود. در سالی که «سام مندس» با آن کارگردانی خیرهکننده خود در «1917» همراه با اسکورسیزی و تارانتینو و جمع دیگری از مدعیان در صف گرفتن جوایز بهترین فیلم و بهترین کارگردانی اسکار بودند، این دو جایزه مهم برای نخستینبار به «پارازیت» کرهای رسید! اتفاقی نادر که برای نخستینبار در اسکار به وقوع پیوست و نشاندهنده رشد ویژه سینمای کره در این سال بود. توجه ویژه جوایز سینمایی به این فیلم باعث شد گیشه این فیلم نیز بشدت داغ شود.
* ادامه جنگ برای بقای سینما!
هر چند پیش از این از فروش بالای شماری از فیلمهای امسال در گیشه سینما و رکورشکنی فیلمهایی همچون «انتقامجویان: آخر بازی» در گیشه گفتیم اما واقعیت آن است که امسال حاشیههای دردناکی هم گریبان سینمای جهان را گرفت که یکی از مهمترین آنها ادامه بحث فعالیت کمپانیهای اینترنتی در عرصه تولید آثار سینمایی بود؛ بحثی که در جریان برگزاری اسکار سال قبل بشدت داغ شد و حتی پای بزرگانی همچون استیون اسپیلبرگ را هم به این موضوع باز کرد. ماجرا بیشتر حول سیطره اَبَرکمپانیهایی همچون «نتفلیکس» است که با تولید گسترده آثار سینمایی و نمایش محدود و چند هفتهای این آثار در سالنهای سینما، در عمل اقدام به تغییر نظام اکران سینماها میکنند. این موضوع به مرور باعث تضعیف چرخه اکران سینماها و تعطیلی سالنهای سینما و به طور کلی تجربه فیلم دیدن به شکل دستهجمعی میشود. جایگزین سالنهای سینما نیز در این شرایط، گوشیها و تبلتها و سایر پلتفرمهای شخصی دیدن فیلم است. به همین خاطر هم بود که پای چهرههای سرشناسی همچون اسپیلبرگ و رابرت دنیرو به این موضوع باز شد و اظهارنظرهای تند و تیزی در این زمینه مطرح شد.
***
خیزش جعبه جادویی!
سینمای جهان حالا دیگر بدون سریالها معنایی ندارد. صنعت سریالسازی حالا آنقدر پرمخاطب و اثرگذار شده است که تقریبا بسیاری از آثار سینمایی با وجود فروش بالایی که در گیشه دارند، در برابر شمار مخاطبان سریالها اصلا فرصتی برای عرض اندام ندارند؛ سالی که در آن تعداد بینندگان فصل پایانی سریال «بازی تاج و تخت» رکوردشکن میشود و ورود کمپانیهای تازهنفسی همچون «اپل تیوی» باعث عرضه سریالهای پرمخاطبی همچون «دیدن» یا همان «See» و همچنین «شو صبحگاهی» میشود. حالا دیگر مخاطبان محصولات نمایشی همپای فیلمهای سینمایی منتظر رسیدن فصلهای تازه سریالهای محبوب خود هستند و مثل همیشه این سریالها هستند که زمینهساز ورود چهرههایی تازه و پرطرفدار به عرصه سینما میشوند. امسال اما عرصه سریالسازی بیش از همیشه توانست قدرت خود را به رخ مخاطبان بکشد. مینیسریال «چرنوبیل» را باید پدیده این عرصه در سال 2019 دانست؛ اثری که با وجود تحریفهای تاریخی آشکارش و البته تلاش مشکوک برای شکلگیری پروپاگاندای همهجانبه برای بیشتر دیده شدنش در مجامع سینمایی، باز هم سریال قابل تامل و توجهی بود. همچنین عرضه سریالهایی در ژانر ماورایی همچون « The Witcher» و «Watchmen» با اقتباس از بازیهای کامپیوتری و کمیکهای مشهور در کنار عرضه سریال آخرالزمانی «See» با استقبال بالایی از سوی مخاطبان همراه شد و شمار مخاطبان سریالهای تلویزیونی را گسترش داد. به این مورد باید عرضه درامهای خانوادگی همچون «شو صبحگاهی» را هم اضافه کرد که علاوه بر مخاطبان عام، به چشم منتقدان نیز آمد و در فصل جوایز از آن استقبال شد. ادامه ساخت و عرضه فصلهای تازه سریالهای پرمخاطب نیز در سال 2019 به قوت ادامه پیدا کرد تا سریال «کشتن ایو» که فصل اول آن سال 2018 حسابی در میان مخاطبان و منتقدان درخشیده بود، در سال 2019 نیز با فصل دوم یک بار دیگر نظر مخاطبان را به خود جلب کند؛ سریالی که فصل سوم آن نیز از اردیبهشتماه سال 1399 منتشر خواهد شد. مسیر همراه با موفقیتی که این روزها پیش روی صنعت سریالسازی قرار گرفته، دنبالهای بر جریان گسترش فعالیت پلتفرمهای جدید و علاقه شدید مخاطبان برای مشاهده محصولات نمایشی در بستر موبایل، تبلت و کامپیوتر شخصی است؛ مسیری که هر چقدر جدیتر شدن آن برای سینما عوارضی منفی و گسترده در پی داشته باشد، قطعا به نفع فعالان صنعت سریالسازی خواهد بود.
ارسال به دوستان
گزارشی درباره ورود امارات به جنگ قیمتی در بازار جهانی نفت
نبرد جهانی نفت
* شرکت ملی نفت ابوظبی اعلام کرد ماه آوریل عرضه نفت خود را به بیش از 4 میلیون بشکه در روز افزایش خواهد داد
گروه اقتصادی: پس از نقشآفرینی روسیه و عربستان در شعلهور شدن آتش جنگ قیمتی در بازار نفت جهان، اکنون نوبت به امارات رسیده است. شرکت ملی نفت ابوظبی اخیرا اعلام کرده است در ماه آتی میلادی(آوریل) عرضه نفت خود را به بیش از 4 میلیون بشکه در روز افزایش خواهد داد و با این کار عملا به جنگ قیمتی که توسط عربستان سعودی و روسیه راه افتاده است، میپیوندد. این شرکت همچنین اعلام کرده است طرح تولید افزایش تولید به 5 میلیون بشکه در روز را که برای سال ۲۰۳۰ هدفگذاری کرده بود، شتاب خواهد بخشید. به گزارش «وطن امروز»، آتش جنگ نفتی روز به روز شعلهورتر میشود به طوری که قیمت آن در بازارهای جهانی به حدود 33 دلار به ازای هر بشکه رسیده است. شیب نزولی قیمت نفت که به دلیل شیوع کرونا در جهان و افت تقاضای نفت ایجاد شده بود، پس از جلسه هفته گذشته اوپک پلاس وارد مرحله جدیدی شد. عربستان باید پنجشنبه گذشته قیمتهای خود را برای تحویل نفت در آوریل اعلام میکرد ولی اعلام قیمتها را به تاخیر انداخت تا نتیجه نشست اوپک پلاس مشخص شود. پس از آنکه روسیه با پیشنهاد عربستان مبنی بر همکاری برای کاهش تولید نفت به منظور ایجاد تعادل قیمتی در بازار مخالفت کرد، عربستان سعودی اقدامات تلافیجویانه خود را آغاز کرد. با شکست مذاکرات و دست رد روسیه به عربستان جهت کاهش تولید، آرامکو قیمتهای خود را روز شنبه هفته گذشته اعلام کرد که در نوع خود عجیب بود؛ سعودی نفت سبک خود را برای بازار شرق آسیا 3 دلار و 10 سنت کاهش داد و برای مشتریان خود در شمال غرب اروپا، کاهش 10 دلار و 25 سنتی را در نظر گرفت. عربستان همچنین اعلام کرد از اول آوریل 3/12 میلیون بشکه در روز نفت عرضه خواهد کرد که بیشتر از ظرفیت فعلی تولید این شرکت است. این اقدامات باعث شد در همان دقایق اولیه آغاز به کار بازارهای جهانی در روز دوشنبه، قیمت نفت با کاهشی 32 درصدی مواجه شود، افت قیمتی که پس از جنگ خلیجفارس در سال 1991 تاکنون بیسابقه بوده و دومین افت قیمت بزرگ تاریخ نفت جهان شناخته شد. این اقدامات عربستان البته بیسابقه نیست. در سال 2001، دولت ونزوئلا کاهش تولید را پذیرفت ولی شرکت ملی نفت ونزوئلا زیر بار کاهش نرفت و طبق برنامهای که از آمریکا گرفته بود، تولید را افزایش داد. ریاض هم در واکنش به تخلف ونزوئلا، تولید خود را افزایش داد به طوری که مازاد عرضه در بازار به 3 میلیون بشکه رسید و بهای نفت از 40 دلار به 27 دلار سقوط کرد. این بار اما به نظر نمیرسد روسیه براحتی زیر بار کاهش تولید برود. روسیه در فکر حفظ سهم خود از بازار جهانی نفت است و هرگونه کاهش تولید را به منزله هدیهای به صنعت نفت آمریکا بویژه نفت شیل این کشور قلمداد میکند. نکته دیگر آنکه عربستان بیش از روسیه به قیمت بالای نفت نیاز دارد و قیمت پایین نفت، عربستان را بسیار بیشتر از روسیه متضرر میکند.
* امارات سومین بازیگر جنگ قیمتی شد
پس از جدی شدن جنگ قیمتی 2 غول نفتی جهان، ترس از دست رفتن بازار، امارات را نیز به واکنش واداشت. در همین راستا شرکت ملی نفت ابوظبی (ادنوک) در بیانیهای اعلام کرد در آوریل عرضه نفت خود را به بیش از 4 میلیون بشکه در روز افزایش خواهد داد. این شرکت همچنین اعلام کرد طرح افزایش تولید به 5 میلیون بشکه در روز را که برای سال ۲۰۳۰ هدفگذاری کرده بود، شتاب خواهد بخشید. اقدام شرکت ملی نفت ابوظبی در افزایش سطح تولید به 5 میلیون بشکه به معنی افزایش عرضه بیش از یک میلیون بشکه نفت دیگر به بازار است. البته وزیر انرژی امارات عربی متحده در توئیتی اعلام کرد: وزارت انرژی و صنعت امارات قویا بر این باور است که توافق جدید برای حمایت از توازن و نوسان کمتر بازار ضروری است. سهیل المزروعی همچنین نوشت: ما از اینکه توافقی میان اعضای گروه اوپک پلاس حاصل نشد و در نتیجه اعلامیه همکاری در پایان مارس ۲۰۲۰ منقضی میشود، مأیوس شدیم. وزیر انرژی امارات در این توئیت گفت: تولیدکنندگان در امارات ظرفیت تولید فراوانی دارند که با در نظر گرفتن شرایط فعلی بازار، به سرعت فعال خواهد شد. چنانکه پیداست امارات برخلاف میل باطنی خود مجبور به بازی در پازل 2 غول دیگر نفتی شده است؛ پازلی که در آن تمام کشورهای نفتی زیان میکنند.
* آمریکا هم بینصیب نماند
تحولات نفتی اخیر نفت اما آمریکا را هم هدف قرار میدهد. کشوری که تا پیش از ظهور شیل نفت طرفدار کاهش قیمت بود پس از یک دهه این وضعیت تغییر کرده است. ترامپ که طرفدار بزرگ شرکتهای تولیدکننده نفت شیل است، همواره از این شرکتها که عمدتا مستقل و کوچک هستند حمایت کرده ولی حیات این شرکتها به دلیل هزینه بالای تولید نفت شیل، به قیمتهای بالای 40 دلار وابسته است. با ورود نفت به کانال 30دلاری، وضعیت این شرکتها شکنندهتر خواهد شد. راشاتودی هفته پیش گزارش داده بود از سال 2015 تا نوامبر سال 2018 میلادی 208 شرکت نفتی آمریکایی ورشکسته شدهاند. مجموع بدهی این شرکتها 7/121 میلیارد دلار بوده است. در سال 2019 ورشکستگیها نسبت به سال گذشته 50 درصد افزایش یافت و به بیشترین میزان از سال 2016 رسید. منابع آگاه به بلومبرگ گفتهاند دونالد ترامپ، رئیسجمهور آمریکا پیش اینکه عربستان سعودی با افزایش تولید، جنگ قیمتی را تشدید کند، با محمد بنسلمان، ولیعهد این کشور مکالمه تلفنی داشته است.
کاخ سفید این گفتوگو را تایید کرد اما محتوای آن فعلا مشخص نیست. همچنین وزارت انرژی آمریکا اخیرا اقدامات عمال دولتی برای دستکاری و ایجاد شوک در بازارهای نفت را تقبیح کرد، با این حال از عربستان سعودی یا روسیه نام نبرد. دفاع ترامپ از صنعت نفت شیل برای مبارزات انتخاباتی سال ۲۰۲۰ حیاتی به شمار میرود، زیرا یکی از بزرگترین صنایع در تگزاس است که یکی از ایالتهای انتخاباتی مهم در انتخابات ریاستجمهوری به شمار میرود.
ارسال به دوستان
مهمترین تردیدها، اعترافات و گزارهها درباره شیوع ویروسکرونای جدید
قرائن جنگ زیستی قرن
* 7 بهرهبرداری ترامپ از وحشت جهانی کرونا
حضرت آیتالله العظمی سیدعلی خامنهای، رهبر انقلاب و فرمانده کل قوا در بخشی از فرمانی که اخیرا در زمینه مقابله با ویروس کرونا در قالب سازماندهی خدمات به مردم به شکل یک قرارگاه بهداشتی و درمانی، به رئیس ستاد کل نیروهای مسلح ابلاغ کردند، آوردهاند: «این اقدام با توجه به قرائنی که احتمال «حمله بیولوژیکی» بودن این رویداد را مطرح کرده، میتواند جنبه رزمایش دفاع بیولوژیک نیز داشته و بر اقتدار و توان ملی بیفزاید». این در حالی است که شواهد و قرائن درباره آغاز یک «حمله بیولوژیک» یا آغاز یک جنگ زیستی دیگر توسط شیطان بزرگ و متحدانش چنان متعدد و حتی گاه آشکارند که معلوم نیست چرا در این مدت از چشم رسانههای جریان اصلی دور مانده است؛ واقعیتی تلخ که ثابت میکند اسلحهای ویروسی در بستری از جنگ روانی مورد استفاده قرار گرفته است. همزمان با شیوع کرونا در کشورمان، مارک دوبوویتز، بنیانگذار و مدیرعامل بنیاد بشدت مورد حمایت لابی اسرائیلی آیپک یعنی «دفاع از دموکراسیها»، در توئیتی وقیحانه از این موضوع ابراز شادمانی کرد و نوشت: «کرونا کاری را انجام داد که تحریمهای آمریکا نتوانستند: تعطیل کردن صادرات غیرنفتی ایران». رسانهها مقدمتا این اظهارنظر شرمآور را نشانه اوج نفرت این سیاستمدار صهیونیست و برجسته آمریکایی و یکی از وسوسهکنندگان سیاستهای تحریمی ترامپ از ایران دانستند اما رفتهرفته با قرار دادن حرف او در کنار دیگر قطعات پازل مشخص شد او در حقیقت یک توطئه بیوتروریستی آمریکایی- اسرائیلی را جشن گرفته بود. دنیس اتلر، استاد دانشگاه کابریوی کالیفرنیا در مصاحبهای «دوبوویتز» و همفکران او را تروریستهای واقعی دانست که از هیچ توطئهای در قبال مردم ایران و چین فروگذار نمیکنند و با همکاری صهیونیستهای اسرائیل و سعودی، دنبال گسترش تروریسم به هر شکل ممکن در خاورمیانه هستند «حتی اگر گسترش آن مطابق با گسترش طبیعی یک بیماری ویروسی همهگیر باشد». اما سخنان دوبوویتز، تنها اظهارات ضدبشری مقامات آمریکایی با دستمایه کرونا نبود. ویلبر راس، وزیر بازرگانی ترامپ هم اعلام کرد شیوع ویروس کشنده کرونا در چین [و ابتلا و مرگ میلیونها انسان] میتواند برای اقتصاد آمریکا خوب باشد. در اینجا به طور خلاصه مهمترین واقعیتها، اعترافات و روشنگریها درباره تهدید ویروس کرونای جدید یا «19- ان کوو» ذکر میشود. *** 2015
* شبیهسازی اپیدمی کرونایی در نیویورک
5 سال پیش موسسه پیربرایت (Pirbright)- به عنوان بازوی تحقیقاتی تخصصی شورای مطالعات بیولوژیک و بیوتکنولوژیک دولت انگلیس در زمینه مطالعه عفونتهای بیماریهای دامی- وارد یک پروژه عجیب با طرف آمریکاییاش یعنی مرکز امنیت سلامت دانشکده جان هاپکینز شد. مرکز تحقیقاتی جان هاپکینز، همان موسسهای است که مستقیما به کاخ سفید درباره اپیدمی کرونا مشاوره میدهد و ترامپ 2 هفته پیش به نقل از دادههای آن ادعا کرد این بیماری در آمریکا براحتی قابل کنترل است. دادههای مزبور در حقیقت از همان پروژه مشترک جان هاپکینز و پیربرایت انگلیس استخراج شده بود. 2 طرف از 5 سال پیش اقدام به طراحی سناریوی شبیهسازی ظهور یک ویروس بشدت واگیر از خانواده کرونا از شهر نیویورک کردند که طی آن پیشبینی شد در نتیجه اپیدمی جهانی آن 65 میلیون نفر میمیرند و آثار مخرب اجتماعی- اقتصادی وسیعی بر جا خواهد گذاشت.
***
ژانویه 2020
* رهبر حزب لیبرال روسیه: کرونا حمله زیستی آمریکا!
ولادیمیر ژیرینوفسکی، رهبر حزب لیبرال روسیه و یکی از مهمترین سیاستمداران به جا مانده از دوران شوروی در توری یک هفتهای در رسانههای مختلف به افشاگری درباره ابعاد شیوع ویروس کرونا پرداخت و آن را یک حمله زیستی(بیولوژیک) از سوی آمریکاییها دانست. مثلا او در گفتوگویی با شبکه «تسارگراد» اعلام کرد منابعی در وزارت دفاع روسیه به او آماری نگرانکننده درباره احتمال تلفات بالای چنین حملهای در صورت وقوع آن علیه این کشور دادهاند.
***
ژانویه 2020
* کارشناس ارتش سرخ: انتقال ویروس با پهپادهای آمریکایی
ایگور نیکولین، کارشناس شیمیایی بازنشسته ارتش سرخ نیز در گفتوگو با بخش عربی شبکه آرتی اعلام کرد آمریکاییها از قبل از اشاعه این ویروس آگاه بودند، چرا که مدتی قبل از کشف نخستین بیمار در ووهان چین، کنسولگری خود را در این شهر تعطیل کردند. همچنین دونالد ترامپ، رئیسجمهور آمریکا 6 ماه قبل از شیوع این بیماری در چین، در اوج جنگ تجاری 2 کشور، علنا چینیها را تهدید کرده بود در صورت مقاومت پشیمان خواهند شد.
به گفته نیکولین، پنتاگون توسط پهپادها مناطقی از چین و همینطور ایران را به صورت گسترده به ویروس شبهسارس جدید آلوده کرده است؛ ویروسی که تا قبل از سال 2000 میلادی سرایتی به بشر نداشته است اما بعد از آن از طریق دستکاری ژنتیکی، 3 موج حمله زیستی سارس، مرس و کرونا بهواسطه آن انجام شده است.
به گفته او، تا آغاز هزاره سوم تنها 8 ویروس انسانها را تهدید میکرد اما در 2 دهه این تعداد به 38 مورد رسیده است.
***
فوریه 2020
* ایل مانیفستو: جنگ زیستی- روانی
روزنامه ایتالیایی «ایل مانیفستو» نیز در مقالهای توسط مانیلو دینوچی، کارشناس سرشناس امور نظامی و راهبردیاش به این نکته اشاره کرد که بحران کرونا علاوه بر یک حمله زیستی، جنگ روانی القای ترس و وحشت به ملتهاست.
بر این اساس میانگین تعداد قربانیان ویروس انواع آنفلوآنزا در ایتالیا در 6 هفته نخست سال جدید میلادی روزانه 217 نفر و تعداد قربانیان سالانه ایدز که چندان قابل واگیر نیست در این کشور 700 نفر بوده است و در مقایسه با آن کرونا تلفات بسیار محدودتری داشته است.
***
فوریه 2020
* گلوبال ریسرچ: ردپای انگلیسی- کانادایی
پروفسور مایکل چوزا دووسکی، مدیر گلوبال ریسرچ، مرکز کانادایی تحقیقات جهانیسازی بر اساس یافتههای متخصصان این مرکز اعلام کرد ویروس عامل بیماری «کووید-19» قطعا یک ویروس آزمایشگاهی ساخت بشر است که در چارچوب جنگ زیستی توسط یکی از قدرتهای بزرگ منتشر شده است. سپس قرائنی درباره تجربیات پیشین آمریکا در این زمینه مطرح میشود.
تارنمای گلوبال ریسرچ اعلام کرد در پژوهشگاه پیشرفته تحقیقات ویروسی در ووهان چین، دانشمندانی از فرانسه همکاری داشتهاند که برخی «سنت»ها (نمونههای ژنتیکی) را از آزمایشگاه میکروبیولوژی ملی کانادا به آنجا بردهاند. این سایت همچنین فاش کرد برای نخستینبار ماه دسامبر بود که این مراکز سلطنتی انگلیسی که بر کانادا هم اشراف دارند، منشا کرونا را کشور چین دانسته بودند.
***
فوریه 2020
* اسرائیل: کرونا سلاحی بیولوژیک
به دنبال اعلام آمادهباش ارتش رژیم صهیونیستی متعاقب افزایش شمار مبتلایان به کرونا در فلسطین اشغالی، «اورلی لوی ابکاسیس» عضو کنست و گزینه وزارت بهداشت این رژیم، ویروس کرونا را یک سلاح آزمایشگاهی برآمده از جریان ترور بیولوژیک خواند. او گفت: «این نتیجه خوردن سوپ خفاش(در چین) نیست، بلکه نوعی ویروس آزمایششده و ساختهشده است».
***
اسفند 98
* پروفسور ایرانی: حمله آمریکایی بر اساس نقشه ژنتیک ایرانی
پروفسور علی کرمی، متخصص بیوتکنولوژی (زیست فناوری) پزشکی و فوقتخصص مهندسی ژنتیک و نماینده ایران در کنوانسیون سلاحهای بیولوژیک (BWC) با حضور در برنامه تلویزیونی عصر (با اجرای نادر طالبزاده) فاش کرد ایالات متحده نتیجه تلاشهای 91 کشور عضو سازمان ملل برای تصویب پروتکل الحاقی به پیمان نظارت بر فعالیتهای بیولوژیکی در جهان را با وتوی آن از بین برده است و در کنار رژیم صهیونیستی تنها دولتهایی هستند که هیچ نظارتی بر فعالیتهای مخوف لابراتوارهایشان در سراسر جهان برای تولید مواد و تسلیحات تروریسم زیستی وجود ندارد. او اعلام کرد موجهای اشاعه سارس و مرس هم به احتمال زیاد توطئه آمریکاییها علیه کشورهای آسیایی بوده است. او به نقل از محققان چینی اعلام کرد 2 ژن مختلف از ویروس کرونای جدید وجود دارد که منشا یکی چین و دیگری آمریکاست. این نظریه پیشتر توسط محققان مرکز آمریکایی سیدیسی درباره ویروس مبتلا به برخی بیماران کرونایی کالیفرنیا نیز مطرح شده بود. پروفسور کرمی همچنین فاش کرد آمریکاییها به طور غیرقانونی در دانشگاه استنفورد، نسخههای ژنتیک ایرانی را پیادهسازی کردهاند که میتواند برای هر گونه حمله بیولوژیک به مردم کشورمان مورد بهرهبرداری قرار گیرد.
****** 7 بهرهبرداری ترامپ از وحشت جهانی کرونا
ثمانه اکوان: «پیتر زیهان» استراتژیست و تحلیلگر مسائل جغرافیایی، جمعیتی و اقتصادی در کتاب خود با نام «ملل غیر متحد» به بررسی نقش آمریکا در ایجاد اتحاد بین کشورها یا از بین بردن اتحاد آنها میپردازد. او در این کتاب به این مبحث میپردازد که چه اتفاقی میافتد اگر قدرتهای اصلی در دنیا به این نتیجه برسند که آنقدر از قدرتهای دیگر بهتر هستند که میتوانند به جای همکاری بینالمللی رو به رقابتهای بینالمللی بیاورند. در این کتاب در این باره بحث میشود که اگر زمانی اوضاع به گونهای پیش رفت که نظم جهانی به هم ریخت و در عین حال قدرتهای جهانی و رهبران آنها به این نتیجه رسیدند که باید این نظم را حفظ نکرده و خود از بین برنده آن باشند، چه اتفاقی برای آینده تحولات جهان رخ خواهد داد.
زیهان در این کتاب که روز سوم ماه مارس سال جاری یعنی دقیقا 11 روز پیش منتشر شده، به مباحثی مانند روی کار آمدن ترامپ و رهبرانی در دنیا که شباهت زیادی به او دارند اشاره کرده و به رقابت قدرتهای منطقهای در اقصی نقاط جهان برای به دست گرفتن کنترل مناطق مختلف از جمله در منطقه غرب آسیا پرداخته است. فحوای بحث او در کتاب جدیدش این است: «جغرافیا اهمیت دارد. اینکه در کجای دنیا زندگی میکنی، در چه منطقه جغرافیایی و با چه همسایگانی در تعامل هستید مهم است و همه این عوامل سازنده اصلی نوع تفکر شما درباره مسائل جهانی است». این جغرافیاست که اتحادها را میسازد یا آنها را نابود میکند. این مسأله اگر چه بعد از جنگ دوم جهانی چندان جایگاه و اهمیتی نداشت و تنها کافی بود جزو بلوک سرمایهداری یا از حامیان سوسیالیسم باشید تا در 2 قطب مهم جهان و در دستهبندیهای آنها جا گیرید اما در دوره فعلی شاید این اتحادهای منطقهای باشد که در زمان غیاب آمریکا به چشم آمده و آینده جهان را میسازد و شاید هم رقابت به جای همکاری قرار گرفته و دیگر نتوان زمانی را متصور شد که چند کشور در مسألهای مهم رو به همکاری با یکدیگر میآورند.
زیهان بر این باور است آمریکا از سال 2000 تاکنون بسیاری از اتحادهای پیشین را از بین برده است: «دولت جورج دبلیو بوش از متحدان آمریکا سوءاستفاده کرده است، دولت اوباما آنها را نادیده گرفته و دولت ترامپ به آنها توهین کرده است. به همین دلیل متحدان آمریکا در تمام دنیا حالا دیگر به دنبال راهی برای اتکا به متحدان جدیدتر- اگر چه کوچکتر و با امکانات کمتر- میروند».
به احتمال زیاد زمانی که زیهان مشغول نوشتن کتاب خود بوده، خبری از ویروس کرونا و شیوع آن در جهان بویژه رسیدن این ویروس به آمریکا نبوده است اما نظریه او این بار در مسأله کرونا بخوبی اثبات شده است. ویروس کرونا به طرزی مشکوک و مبهم به جان بشریت افتاده است و در شرایطی که به لطف سازمانهای بینالمللی به نظر میرسد بالاترین میزان همکاری بین کشورها برای نجات جان انسانها و از بین بردن عوامل تهدید سلامت وجود دارد، باز هم همکاریهای بینالمللی نتوانسته جلوی شیوع و گسترش بیماری جهانگیر «کووید-19» را بگیرد.
* دوقطبی جدید شرق و غرب در دنیا
همانطور که زیهان نیز اشاره کرده است، هماینک رقابتهای اقتصادی بین شرق و غرب تا حد زیادی شرایط را برای همکاریهای بینالمللی جهت از بین بردن تهدیدات مشترک سخت کرده است. کشورهایی که توانایی لازم را دارند، بر این گمانند میتوانند از توانایی خود برای رسیدن به اهدافشان استفاده کنند و دیگر نیازی به اتحاد و همکاریهای بینالمللی ندارند. نشانههای این مسأله حتی قبل از شیوع کرونا نیز آشکار شده بود. جدایی اروپا از آمریکا در مسائل امنیتی و حتی گاهی عقیدتی و ارزشی، خود را تا حد زیادی نشان داده بود و حالا به نظر میرسد بدتر نیز شده است. ترامپ که از ابتدای وارد شدن به کاخ سفید به دنبال اجرایی کردن برنامههای خود در راستای سیاست «انزواگرایی آمریکایی» بود، حالا فرصتی به دست آورده است تمام کارهایی که روزی آرزویش را داشت به سرانجام برساند. حالا دیگر دنیا باز هم به 2 قطب شرق و غرب تقسیم شده اما غرب دیگر معنای قبلی خود را ندارد؛ انزواگرایی آمریکایی همانطور که در دستور ترامپ برای ممانعت از ورود اروپاییان به آمریکا نشان داده شد، جهان را به غرب که تنها محدود به آمریکاست و شرق که شامل چین تا اروپا (به غیر از انگلیس) میشود تقسیم میکند.
از روز پنجشنبه که سخنگوی دولت چین رسما دولت آمریکا را متهم به ساخت ویروس کرونا و استفاده از آن به عنوان سلاح بیولوژیک کرد، بحثها درباره این ویروس ابعاد جدیدی پیدا کرده است. دیگر صحبت از جهانی شدن یا جنبشهای ملیگرایی نیست، حتی صحبت از تقابل 2 جبهه شرق و غرب نیز نیست، بلکه صحبت از این است که آمریکا بویژه ترامپ از جان جهان چه میخواهد.
* سود ترامپ از کرونا چقدر بود؟
حتی اگر بر این باور باشیم که گمانهزنیها و بحثها درباره آزمایشگاهی بودن ویروس کرونا و ساخته دست بشر بودن آن صحت ندارد، شواهد امر نشان میدهد دونالد ترامپ تا به اینجای کار بشدت از این مسأله سود برده است. شاید بعد از این با بالا رفتن میزان مرگومیر انسانها در کل جهان، ضرورت تحقیق درباره ریشههای همهگیر شدن این ویروس نیز بیشتر شود اما سؤال اصلی فعلا این است: اگر واقعا نظریات فعلی درست باشد، دولت آمریکا با چه هدفی دست به ساخت و تولید یا انتشار این ویروس زد یا اینکه تاکنون تا چه اندازه توانسته به اهداف خود برسد و آیا گمان میبرده است این ویروس ممکن است خود آمریکا را نیز درگیر کرده و بحرانی دیگر برای دولت و مردم این کشور به وجود آورد؟
1- سود بردن از عقب ماندن چین در مسابقه اقتصادی: اگر نگاهی کلی به ماجرای کرونا از روزهای ابتدایی شیوع آن در چین تا امروز داشته باشیم، به این نتیجه میرسیم که در هر صورت آمریکا به زعم ترامپ و دولتش سود خود از این بیماری را برده است. وزیر بازرگانی آمریکا، «ویلبر راس» همان روزهای ابتدایی شیوع ویروس در چین گفت شیوع مرگبار ویروس کرونا که جان 213 نفر را گرفته و تقریبا 10 هزار نفر را در جهان آلوده کرده است میتواند اقتصاد ایالاتمتحده را تقویت کند. آنطور که ترامپ همیشه آرزویش را داشت، اقتصاد چین به گونهای ضربه خورد که تا سالها درگیر جبران ضرر و زیانهای ناشی از این بیماری باشد. تندروها در واشنگتن این مسأله را به معنای پیروزی در مصاف اقتصادی با چین دانستهاند.
2- بهترین فرصت برای کشاندن صنایع به داخل آمریکا: در همان روزهای ابتدایی ریاستجمهوری ترامپ، او به صنایع آمریکایی که به دلیل ارزان بودن قیمت نیروی انسانی، کارخانههای خود را در چین احداث کرده بودند، بستههای تشویقی ارائه کرد که دوباره به آمریکا بازگردند. در این میان چند بار هم کار به تهدید صنایع کشید اما رئیسجمهور آمریکا در تلاش خود برای بیرون کشیدن صنایع آمریکایی از این کشور موفق نبود. با آغاز شدن این ویروس از چین (آنطور که آمریکاییها بیان کرده و در افکار عمومی جا انداختند) و خالی کردن یک باره منابع مالی و انسانی ایالات متحده از چین، حالا احتمال اینکه این صنایع به هر کدام از ایالتهای کمخطرتر آمریکایی بازگردند بیشتر خواهد بود.
3- موفقیت در جنگ تجاری با تمام اروپا: بسیاری از اقدامات ترامپ در ممانعت از ورود کالاهای خارجی به آمریکا با فشارهای بینالمللی مواجه میشد. او مشغول مذاکره با چین بود و قرار بود با اروپاییها نیز بر سر تعرفه واردات کالاهایشان به تفاهم برسد اما عملا تمام این مذاکرات به نتیجه نهایی و دلخواه او ختم نمیشد. ویروس کرونا عملا کار واردات کالاها به آمریکا را با دشواری و پیچیدگی بیشتری مواجه میکند و این کاملا به نفع او در اجرای ایده «اول آمریکا» است.
4- عمل به وعدههای اقتصادیاش در قبال سرمایهداران: با وجود اینکه ممکن است سرمایهداران در بخشهای مختلف اقتصادی آمریکا تا حدی از شیوع ویروس کرونا آسیب ببینند اما در عمل این بیماری و شیوع آن باعث میشود دست ترامپ در کمک به سرمایهداران آمریکایی باز شود و به وعدههایش در کاهش مالیاتها و همچنین کاهش سود بانکی با سرعت هر چه تمامتر عمل کند. شاید اگر گسترش این ویروس در جهان نبود، ترامپ در خواب هم نمیدید بتواند با چنین سرعتی وعدههای انتخاباتی 3 سال گذشتهاش را عملی کند.
5- گسترش سیاستهای نژادپرستانه بدون حضور مخالفان: گسترش بیماری «کووید-19» بهترین فرصت برای ترامپ در جهت پیاده کردن سیاستهای نژادپرستانهاش درباره اعمال محدودیت برای ورود اتباع کشورهای خاص به آمریکاست. او از حالا سیاستهای تبلیغاتی خود برای گرفتن بودجه بیشتر جهت تکمیل دیوار مرزی با مکزیک را آغاز کرده است. در عین حال دولت آمریکا هماینک بدون هیچ مخالفتی در حال بستن مرزهای خود به روی شهروندان کشورهای مختلف با توجه به سلایق سیاسی ترامپ است. بستن مرزها به روی اروپاییان به غیر از انگلیس، آن هم در شرایطی که دولت انگلیس رسما حدود 500 مورد ابتلا به این بیماری را گزارش داده است، نشاندهنده وارد شدن سلایق سیاسی ترامپ در نحوه تصمیمگیریهایش در این تحولات است.
6- احتمال به دست آوردن پیروزی در قبال ایران: همانطور که در روزهای ابتدایی مبارزه ایران با این ویروس، «مارک دوبوویتز» رئیس بنیاد صهیونیستی دفاع از دموکراسیها نیز در توئیتی بیان کرد، ویروس کرونا کاری با ایران و اقتصاد ایران کرده و خواهد کرد که ترامپ در خواب هم نمیدید کمپین فشار حداکثریاش بتواند چنین نتیجهای داشته باشد. دولت آمریکا در انتظار رسیدن روزهای سخت برای ایران است و در جلسات استماع کنگره، سوالی که ذهن نمایندگان را مشغول کرده، این است: آیا گسترش این ویروس در ایران و بیمار شدن تعدادی از مسؤولان ایرانی، میتواند تاثیری بر فعالیتهای هستهای کشورمان داشته باشد؟ ترامپ سعی دارد هر نوع رکود در اقتصاد، فعالیتهای نظامی یا فعالیتهای هستهای ایران نه بر عهده کرونا، بلکه بر عهده کمپین فشار حداکثریاش گذاشته شود و نشان دهد سیاستش در قبال ایران درست بوده است.
7- بستن دهان منتقدان و دموکراتها: شاید بسیاری بر این عقیده باشند ویروس کرونا و عملکرد نامطلوب ترامپ میتواند شانس او برای انتخاب شدن دوباره در انتخابات ریاستجمهوری 2020 را کاهش دهد. مسألهای که مهمتر از فضاسازیهای رسانهای دموکراتها و انتقادات تند آنها به ترامپ در طول چند ماه آینده است، قدرتی است که او به عنوان رئیسجمهور ایالات متحده در طول چند ماه آینده به دست میآورد تا به صورت فعال در رسانهها حاضر شده و به بیان عملکرد خود در طول این مدت بپردازد. علاوه بر این، قدرت اجرایی فزاینده به دلیل شرایط به وجود آمده، میتواند باعث شود افکار عمومی که بشدت از بیماری نیز در هراس هستند، دیگر توجهی به مسائل دیگر و انتقادات دموکراتها نداشته باشند. نمونه این مسائل را در دوره دوم ریاستجمهوری بوش و زمان حمله به عراق شاهد بودیم. در آن زمان دشمن، القاعده بود که به خاک آمریکا حمله کرده بود و حالا دشمن ویروس چینی است که به آمریکاییها حمله کرده است و دولت در خط مقدم مبارزه با این دشمن قرار دارد و میتواند بدون توجه به هیچ انتقادی راه خود را برود.
از سوی دیگر با تعطیل شدن احتمالی کمپینها و گردهماییهای انتخاباتی دموکراتها، ترامپ که اصولا حرف جدیدی برای گفتن در انتخابات 2020 ندارد، میتواند راه هموار خود را طی کند و دموکراتها که قرار است با انتقاد از ترامپ به سمت صندوقهای رأی بروند، اصولا زمان و مکان مناسب برای ارائه مطالبشان را پیدا نخواهند کرد.
حال سوالی که مطرح میشود این است: اگر آمریکا خود منتشرکننده ویروس باشد، چرا باید خودش نیز درگیر این موضوع شود و آیا مسؤولان آمریکایی رسوخ این ویروس به سمت جامعه آمریکایی را پیشبینی نکرده بودند و از این بابت نگران نبودند؟ پاسخ را میتوان در توئیت بسیار جالب ترامپ جستوجو کرد.
او چند روز قبل از اینکه مجبور شود اهمیت موضوع کرونا را به رسمیت بشناسد، بیان کرده بود در همین زمستان 37 هزار نفر از آمریکاییها به خاطر آنفلوآنزا کشته شدند و خبری از تعطیلی صنایع و ضرر به اقتصاد آمریکا نبود. همین طرز فکر و بیاهمیت دانستن جان 37 هزار آمریکایی در طول یک سال گذشته، نشان میدهد اگر آمریکاییها اطلاعی هم از میزان مرگومیر احتمالی ناشی از بیماری «کووید-19» داشتند، میدانستند در مقابل بیماری آنفلوآنزا این میزان مرگومیر چیزی نخواهد بود و آمریکا میتواند بدون اهمیت دادن به این مسأله و تعطیل کردن اقتصاد به زندگی خود ادامه دهد.
در هر صورت هنوز برای نتیجهگیری از این شواهد برای نشان دادن اینکه دولت ترامپ یا نظامیان این کشور در تولید یا انتشار این ویروس دست داشتهاند، زود است و تحقیقات متنوعی در سراسر جهان در این باره در جریان است. با همهگیر شدن این مسأله در کل دنیا دیگر صحبت از این مسأله در رسانهها، مسأله عجیبی نبوده و توهم توطئه حساب نمیشود. باید دید آیا دنیا در این باره میتواند شواهد را در کنار هم گذاشته و متهم اصلی این واقعه قرن را با شجاعت اعلام کند؟
ارسال به دوستان
گزارشی از فعالیتهای مسجد محمد(ص) در محله چهارصددستگاه تهران
مسجد محور محله
ساعت 7 صبح یک ماه قبل بود؛ برای خرید نان تازه بیرون آمدهام، جلوی مسجد صف طویلی از موتور است. آن موقع صبح این همه آدم در مسجد چه میکنند؟! رد میشوم! در راه برگشت صاحبان موتورها از مسجد بیرون میآیند. قاسمآقا- خادم مسجد- هم جلوی در ایستاده! میایستم و خوشوبشی میکنیم. او گلهمند است که من کمتر مسجد میآیم و من هم مثل همیشه بهانه کار و روزنامه و... را میآورم.
- قاسمآقا! این همه موتور و این آدما؛ داستان چیه؟!
- بچههای ترککرده هستند.
احمدآقا برای معتادهایی که ترک کردهاند، یک دوره گذاشته، صبحها میآیند مسجد، احمدآقا با آنها حرف میزند، حالشان را خوب میکند و با روحیه میروند پی کار و زندگیشان!
- در مسجد؟!
- آره! از مسجد بهتر کجا؟! دور تا دور مسجد مینشینند؛ اولش یک صفحه قرآن میخوانند، بعد تکتک حرف میزنند و احمدآقا هم کمی حرف میزند، آخر جلسه یک دعای فرج میخوانند. بعضی وقتها هم یک بانی پیدا میشود و یک عدسی میپزیم و دورهمی میخورند.
حرفمان دارد تمام میشود که کمکم ترککردهها موتورهایشان را روشن میکنند و من هم با قاسمآقا خداحافظی میکنم. این برنامه هر روز صبح در مسجد محمد(ص) در محله چهارصددستگاه برقرار است، البته بعد از نماز جماعت صبح؛ مسجدی که برخلاف بسیاری از مسجدها تقریبا در تمام طول روز فعال است و عمده مخاطبانش را جوانان تشکیل میدهند. اتفاق آن روز باعث شد مسجد محمد(ص) و تفاوتها و علت موفقیت و پویاییاش را سوژه یک گزارش روزنامهنگاری کنم.
با خادم مسجد قرار گذاشتم که برای نماز مغرب و عشاء به مسجد بروم و با امام جماعت و فعالان بسیج مسجد صحبت کنم. مثل همیشه مسجد پر بود از جمعیت؛ نماز را به جماعت خواندم، بعد از نماز سراغ حاج آقا مصطفوی رفتم؛ حاجآقا هم امام جماعت مسجد محمد(ص) است و هم مشاور رئیس مرکز رسیدگی به امور مساجد در امور ائمه جماعات. با اشاره ایشان به سمت دفتر مسجد رفتیم. چند مراجعهکننده از نمازگزاران و اهالی محل داشت که قرار شد اول کار آنها را راه بیندازیم، بعد سراغ بحث خودمان برویم. شاید نیم ساعت نشستیم که یکی یکی حاج آقا کار آنها را راه انداخت تا نوبت به گفتوگوی کوتاه ما برسد.
* مسجد باید محور محله باشد
درباره مسجد موثر و مفید صحبت کردیم. حاجآقا مصطفوی بحث را با این نکته شروع کرد که «مسجد محمد(ص) که از حدود سال 47 برپا شده است اولین ویژگیاش محوریت داشتن در محل است. همان موقع که محله در حال شکلگیری بوده طراحی محله با محوریت مسجد بوده، لذا شما میبینید همه مسیرهای محل به این مسجد منتهی میشود و این مهم است».
* مسجد باید برای همه اعضای خانواده برنامه داشته باشد
امام جماعت مسجد محمد(ص) اما درباره جذب این مسجد و تعداد بالای نمازگزارانش به چند مولفه اشاره دارد. وی میگوید: «تلاش شده مسجد برای همه اقشار محل برنامه داشته باشد. بسیج برای جذب جوانان فعال است و در کنار آن ما در داخل مسجد کلاسهای متنوعی داریم. ما اینجا صرفا کلاس تفسیر قرآن نداریم، در حوزههای مختلف فرهنگی، ورزشی، اجتماعی تا مباحث بصیرتی و سیاسی کلاس برگزار میشود؛ پایان همه جلسات هم شیرینی داده میشود تا حال جلسه هم خوب باشد».
وی مولفه دوم را مربی خوب در مسجد دانست و گفت: «ما سعی کردیم مربیان خوبی هم در مسجد داشته باشیم، این افراد هستند که حلقههای موجود از افرادی را که وارد مسجد میشوند، محکم نگه میدارند».
حاجآقا مصطفوی مولفه سوم را طراحی مسجد برای استفاده خانوادگی دانست. او میگوید: «ما به گونهای برنامههای مسجد را طراحی کردهایم که همه بتوانند از مسجد استفاده کنند. معمولا اینگونه است که پدر و مادرها دست بچهها را میگیرند و به مسجد میآورند ولی ما اینجا به گونهای برنامهریزی کردهایم که گاهی بچه دست پدر و مادرش را میگیرد و به مسجد میآیند».
امام جماعت مسجد محمد مولفه چهارم را برنامهریزی درونی مسجد میداند. از نگاه او مسجدی موفق است که برنامههای مشخصی دارد و هر کس میداند در هفته چه زمانی و از چه برنامهای میتواند استفاده کند.
* مسجد بر محوریت امام جماعت پابرجاست
حجتالاسلام مصطفوی، مشاور رئیس مرکز رسیدگی به امور مساجد در امور ائمه جماعات مهمترین ویژگی و مولفه مسجد را فعال بودن و مرتبط بودن امام جماعت در مسجد دانست و افزود: «در دفتر امام جماعت باید بهروی همه اهالی محل باز باشد، امام جماعت باید اولین نفر بیاید و آخرین نفر از مسجد بیرون برود». وی با اشاره به همان چند نفری که پیش از شروع گفتوگو به دفتر او آمده بودند، افزود: «خیلی وقتها افرادی که سراغ امام جماعت مسجد میآیند، کار مسجدی ندارند، مثل همینها که دیدید. آنها مسجد و امام جماعت را مشکلگشای کارهای خود میدانند، مسجد و امام جماعت مسجد و امنای آن باید چنین نقشی برای محله خود داشته باشند. خیلی وقتها بسیاری از مشکلات افراد محل از سوی همین نمازگزاران مسجد که هر کدام بالاخره در جایی مشغول هستند قابل حل است، فقط باید امام جماعت و امنای مسجد این ارتباطات را برقرار کنند».
* مسجد باید مشکلات خانوادههای کمبضاعت محل را هم مورد توجه قرار دهد
امام جماعت مسجد محمد(ص) مولفه دیگر این مسجد را وجود «خیریه» دانست. وی میگوید: «ما اینجا یک خیریه داریم که از همین نمازگزاران و آنهایی که در محل دستشان به دهانشان میرسد پول جمع میکنیم و یک نقشه داریم که محدوده اطراف مسجد را مشخص کردهایم و خانوادههای نیازمند را هم در آن معین کردهایم که هر چند وقت یک بار بسته غذایی یا کمکهای دیگری را که در توان خیریه مسجد است به آنها میرسانیم. خط قرمزمان هم حفظ آبروی این خانوادههاست».
* مسجدی که فقط برای نماز باز است، نمازخانه است
حجتالاسلام مصطفوی، امام جماعت مسجد محمد (ص) درباره ساعات باز بودن مسجد میگوید: «مسجد محمد(ص) تقریبا در تمام طول روز باز است و هر ساعت برنامهای در آن در جریان است، مسجدی که صرفا برای ساعت نماز باز باشد، نمازخانه است و آن شخصی که صرفا هنگام نماز بیاید، نماز را بخواند و برود هم امام جماعت نیست، پیشنماز است؛ من خودم را ملزم کردهام که قبل از ساعت نماز به مسجد بیایم، و آخرین نفر از مسجد خارج شوم همچنین سعی میکنم همیشه ساعاتی را برای حل مسائل محل در مسجد باشم».
* مسجد پایگاه یک طیف سیاسی نیست!
حجتالاسلام مصطفوی از آفتهای ائمه جماعات مساجد را سیاسی کردن مسجد به معنای طیفی، گروهی و جناحی آن دانست و افزود: «هر امام جماعتی طبیعتا به یک نگاه سیاسی تمایل دارد اما اگر این تمایلات شخصیاش را در اداره مسجد ورود دهد، مسجد خلوت میشود. این حرف به معنای سیاسی نبودن مسجد نیست اما «سیاسیبودن» نباید با «سیاسیکاری» عوض شود. چند هفته دیگر بحث انتخابات مجلس مطرح است و مسجد یا نباید سیاسیون را راه بدهد یا باید در مسجد با برنامه مشخص برای همه طیفها و گروههای سیاسی باز باشد».
با امام جماعت خداحافظی کردم سراغ بچههای بسیج رفتم. پایگاه بسیج بالای مسجد است؛ کلی کفش جلوی در ریخته بود. 3 تن از مربیان (یونسی مسؤول گروه نوجوانان، مقیمخانی مسؤول نوجونان و یخچالی مسؤول گروه جهادی مسجد) با 30-20 تن از بچههای نوجوان بسیج در پایگاه و دور میز پینگپنگ در حال بازی بودند. خودم را معرفی کردم. مربیها به اتاق کناری آمدند تا با همدیگر درباره بسیج مسجد محمد(ص) حرف بزنیم.
* بسیج برنامهاش را برای همه مخاطبان طراحی کرده است
یونسی بحث را با شکلدهی و ساختار موفق بسیج مسجد شروع کرد و افزود: «از سالیان گذشته ما تلاش کردیم یک ساختار برای بسیج طراحی کنیم که بتوان با توجه به آن همه مخاطبان مسجد را در آن جا داد و مهمترین بحث جذب مربی است؛ اینجا بسیج بر مبنای مربی جلو میرود و مربیها هم بر اساس این ساختار طراحی شده حرکت میکنند».
یونسی در ادامه ساختار بسیج را اینگونه شرح داد: «ساختار ما با محوریت کلاس قرآن طراحی شده است؛ 3 رده سنی روخوانی (12-10سال)، روانخوانی (14-12 سال) و فصیحخوانی (16-14سال) گروههای ما را تشکیل میدهند و ما بقیه برنامههایمان را هم بر اساس همین فرآیند سنی طراحیکردهایم».
* استعداد شغلی بچهها را شناسایی میکنیم
یونسی که خود با بچههای فصیحخوانی کار میکند، میگوید: ما در قالب همین ردههای سنی «طرح رشد تحصیلی» را در نظر گرفتهایم. وی در این باره میگوید: «این طرح برای این است که ما انگیزه بدهیم چرا بچهها باید درس بخوانند. قرار نیست اینجا صرفا کلاسهای کمک آموزشی برگزار کنیم، بلکه تلاشمان این است که انگیزه درس خواندن را در بچهها ایجاد کنیم. در این طرح ما سراغ آینده بچهها هم میرویم. آنها را با کارآفرینان مختلف و مشاغل مختلف آشنا میکنیم؛ مثلا میرویم کارگاه مترو را نگاه میکنیم تا استعداد بچهها را شناسایی و تقویت کنیم». مقیمخانی درباره برنامههای فرهنگی و تفریحی بچههای مسجد میگوید: «ما جمعهها صبح ساعت 7 یک هیأت داریم و بعد از هیأت هم معمولا برنامه ورزشی و تفریحیمان را میگذاریم که یا فوتبال یا استخر است یا مثل اینها. علاوه بر این 2 شب در هفته ما لیگ پینگپنگ داریم و فوتبالدستی که بچهها جمع میشوند و بازی میکنند».
مقیمخانی ارتباط خوب امام جماعت و هیأت امنا با بسیج را یکی از دلایل اصلی پر رفت و آمد بودن مسجد میداند و میگوید: «بخش زیادی از کلاسهای ما کلاسهایی است که با محوریت خود مسجد اتفاق میافتد. کلاسهای عقیدتی، فرهنگی و سیاسی داخل خود مسجد برگزار میشود و تشکیلاتش را با بچههای بسیج جلو میبریم».
یخچالی نفر سومی است که بحث را پی میگیرد. او مسؤول کارگروه جهادی مسجد است؛ کارگروهی که بحث خدماترسانی را دنبال میکند. وی میگوید: «بخشی از کارهای خدمات اجتماعی محلی را که از طریق مسجد انجام میشود، کارگروه جهادی بسیج مسجد انجام میدهد. علاوه بر آن ما اردوهای دورهای برای کارهای جهادی مناطق محروم اطراف تهران را در نظر میگیریم. علاوه بر اینها در حادثهها هم به مناطق حادثهدیده گروه اعزام میکنیم؛ مثل زلزله کرمانشاه یا سیل خوزستان و...».
وی میگوید: «گروه جهادی ما محصول فعالیتهای دانشجویی چند تن از بچههای مسجد بود که همان تجربه را آوردند در بسیج مسجد به کار گرفتند». او میافزاید: «بخش زیادی از کار خدمات اجتماعی که ما در محل ارائه میدهیم، ناظر به توانمندسازی افراد است. خانوادههایی داریم که نیاز به شغل دارند؛ برایشان کار پیدا میکنیم، یا شغلی یادشان میدهیم و کارآفرینشان میکنیم». مقیمخانی درباره نگاهی که به پایگاههای بسیج وجود دارد که بیشتر نظامی و امنیتی است، میگوید: «بحث حفظ امنیت قطعا در دستور کار بسیج این مسجد هم هست، گشتهای شبانه هم داریم ولی تلاش ما این است اولویت بسیج کار فرهنگی و تبلیغی باشد و بسیج مسجد ما را به این فعالیتهایش میشناسند، نه فعالیتهای امنیتی آن!»
صدای بچهها در اتاق بغلی بالاست، گفتوگو را کوتاه میکنیم و با مربیان سراغ نوجوانان میرویم. یک دست پینگپنگ بازی میکنم که مشخصا بلد نیستم و از نوجوانهای مسجد شکست میخورم!
***
ضرورت ترویج بیشتر فرهنگ مقاومت و ایستادگی در مساجد
عضو کمیسیون فرهنگی مجلس شورای اسلامی در گفتوگو با «وطن امروز»، درباره توجه واعظان مسائل دینی، اجتماعی و سیاسی در مساجد و اماکن فرهنگی به حفظ ارزشهای اسلامی و انقلابی گفت: مسجد همیشه مهمترین پایگاه برای انجام گفتمان دینی و اسلامی در حوزههای مختلف بوده و هست. در این مکان مقدس در کنار مباحث عبادی، سیاسی و فرهنگی جامعه، ترویج فرهنگ استقامت، ایثار، شهامت و شجاعت بیش از پیش مورد توجه قرار گرفته است. نصرالله پژمانفر به ساخت نخستین مسجد در صدر اسلام با هدف ترویج مسائل دینی و پایگاهی برای مقابله با ظلم و کفر اشاره کرد و گفت: بر همین اساس است که اکنون از مسجد به عنوان جایگاهی رفیع و پایگاهی مقدس برای ترویج مسائل دینی و توسعه فرهنگ مقاومت و ایستادگی یاد میشود؛ همانطور که در جلوههای عینی تفکر بنیانگذار جمهوری اسلامی در اداره جامعه نیز از مسجد به عنوان پایگاهی برای مبارزه با دشمنان اسلام یاد و بر آن تاکید شده است. عضو کمیسیون فرهنگی مجلس شورای اسلامی خاطرنشان کرد: همانگونه که امام راحل فرمودند «مسجد سنگر است و سنگرها باید حفظ شوند». اکنون میبینیم جوانان و نوجوانان، مساجد را پایگاهی مستحکم برای نیل به اهداف دینی و اسلامی و ترویج مقاومت و ایستادگی میدانند. در چنین شرایطی است که واعظان دینی و مسؤولان دلسوز انقلاب، همیشه جامعه مخاطب خود را در این مکان مقدس در کنار هم قرار میدهند تا ارزشهای اسلامی و انقلابی همچنان محفوظ بماند. خروجی گفتمانهای سیاسی و عبادی و توجه به استقامت و ایثار در چنین اماکن متبرکی، پویش «من سلیمانیام» است، چرا که جوانان و نوجوانان میخواهند رهرو تفکر سردار بزرگ شهید حاج قاسم سلیمانی که برای حفاظت از کیان اسلام، انقلاب و میهن آسمانی شد، باشند و در مسیر جبهه مقاومت حرکت کنند.
***
مسجد محمد(ص) تقریبا در تمام طول روز باز است و هر ساعت برنامهای در آن در جریان است، مسجدی که صرفا برای ساعت نماز باز باشد، نمازخانه است و آن شخصی که صرفا هنگام نماز بیاید، نماز را بخواند و برود هم امام جماعت نیست، پیشنماز است؛ من خودم را ملزم کردهام که قبل از ساعت نماز به مسجد بیایم و آخرین نفر از مسجد خارج شوم
***
اینجا یک خیریه داریم که از همین نمازگزاران و آنهایی که در محل دستشان به دهانشان میرسد پول جمع میکنیم و یک نقشه داریم که محدوده اطراف مسجد را مشخص کردهایم و خانوادههای نیازمند را هم در آن معین کردهایم که هر چند وقت یک بار بسته غذایی یا کمکهای دیگری را که در توان خیریه مسجد است به آنها میرسانیم
***
از سالیان گذشته ما تلاش کردیم یک ساختاری بر مبنای جذب خانواده برای بسیج طراحی کنیم که بتوان با توجه به آن همه مخاطبان مسجد را در آن جا داد و مهمترین بحث جذب مربی است؛ اینجا بسیج بر مبنای مربی جلو میرود و مربیها هم بر اساس این ساختار طراحی شده حرکت میکنند. ساختار ما با محوریت کلاس قرآن طراحی شده است
ارسال به دوستان
|
|
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
|