|
ارسال به دوستان
ارسال به دوستان
نگاه اهالی فرهنگ و رسانه به مهمترین پدیدههای فرهنگی سال
صدا، دوربین، 98
98 با همه فراز و نشیبهایش دارد به پایان میرسد. آدم اینجور وقتها میخواهد سال را مرور کند اما هر چه فکر میکند یادش نمیآید چه اتفاقهای مهمی افتاده که شاید در لحظه رخ دادن ذهنش را درگیر کرده است. 98 اما قطعا استئناست، چرا که آنقدر حادثه پشت حادثه آمده است که نمیشود مثل سالهای قبل در یک چشم به هم زدن آن را مرور کرد. باید بنشینی یکجا و بنویسی و بعد خواهی دید چه لیست بلندبالایی میشود اتفاقات 98. در حوزه فرهنگ و هنر هم شاید برخی اتفاقهای فرهنگی برای برخی بیشتر از دیگر رویدادها مهم جلوه کرده باشد. برای این شماره از صفحه فرهنگ و هنر «وطن امروز»، از برخی فعالان رسانهای نظرشان را درباره رویداد یا تولید فرهنگی مهم سال پرسیدهایم. ***
دانش اقباشاوی
حاجقاسم پدیده ما است
مهمترین پدیده فرهنگی امسال را باید فارغ از فیلم و کتاب و شعر و موسیقی دانست. شاید کتابهای بسیاری چاپ شوند که پرفروش شوند، شاید فیلمهای زیادی بیایند که گیشه را فرا بگیرند، شاید اثری موسیقایی بیاید که یک سال همه را تحت تاثیر قرار دهد اما آیا در دوران ما پدیده فرهنگی دیگری مثل حاجقاسم خواهیم داشت؟ کجا یک پدیده فرهنگی میتواند یک جامعه بزرگ چندملیتی را تحت تاثیر قرار دهد و از شمال آفریقا تا مرز چین همه متاثر آن شوند؟ کجای تاریخ فرهنگی و هنری جهان یک جمعی مانند تشییعکنندگان تاریخی حاج قاسم را میبینید؟ با اختلاف باید مهمترین پدیده فرهنگی را حاجقاسم دانست که عالمی را تحت تاثیر قرار داده و مانده تا تاثیر معنوی و فرهنگی او بر من و ما عیان شود. ***
مژده لواسانی
بىنام؛ قمار تازه محسن چاوشی
اگر مثل من سالهاست دچار غزلهاى مولانا هستید و البته در دنیای موسیقی هم کارهاى «محسن چاوشی» را میپسندید، حتما آلبوم «بىنام» (با نام اصلی قمارباز!) را که امسال منتشر شده است شنیدهاید و با من همداستانید که این آلبوم و انتخابهاى هوشمندانه اشعارى از مولانا و سعدی و فصیحالزمان، یکى از مهمترین اتفاقهای موسیقایی در سال ٩٨ بود. از این جهت که انتخاب و فهم درست چاوشی از شعر و اجراى متفاوتش در قطعات آلبوم بىنام، بار دیگر باعث شده نسل امروز که شاید کمتر با مولانا و سعدی و... دمخور باشند، به واسطه این آلبوم با غزلیات شکوهمند شعر کلاسیک، زلف گره بزنند، مرور و زمزمهاش کنند! براى من اینکه یک نوجوان به جاى فلان ترانه بىمعنا و سخیف جنتلمنطور! شعر مولانا را گوش کرده و کیف کند و به وجد آید، و اصلا با خوانش درست آن آشنا شود، بهترین اتفاق فرهنگی است! به علاوه اینکه در ملودى و تنظیم هم این آلبوم قدمهاى بلندی برداشته است، مثل همیشه موسیقی در خدمت روایتِ شعر است و تنوع سبک و لحن در قطعات مختلف از ویژگىهاى آلبوم بىنام است. مجال نقد مفصل آلبوم در این یادداشت کوتاه نیست و البته در تخصص من هم نیست اما به عنوان یک مخاطب جدی آثار فرهنگى و هنری سرزمینم فکر میکنم قمار تازه چاوشی، یکى از مهمترین و شاخصترین اتفاقهاى فرهنگى- هنری سال ٩٨ بوده است. ***
میلاد عرفانپور
منطقه پرواز ممنوع
فیلم سینمایی منطقه پرواز ممنوع، از آن جهت که بعد از سالها چراغ فیلمسازی برای نوجوانان را روشن کرد و نوجوانان را به عنوان یکی از مهمترین اقشار جامعه به حساب آورد، میتواند مهمترین تولید هنری و فرهنگی در سال ۱۳۹۸ تلقی شود؛ فیلمی که در آن نوجوان قهرمان و آیندهساز انقلاب اسلامی که جسور، خلاق و امیدوار است، به تصویر درآمد و خطشکنانه، اهمیت عرصه هنر نوجوان را یادآور شد. البته این فیلم میتوانست بهتر از این هم باشد اما در همین سطح کیفی هم برای اثر اول یک کارگردان و یک جریان قابل تحسین است. ***
زهرا چخماقی
تشییع با شکوه
98 مهمترین سال فرهنگی ایرانزمین بود. هر چند به نظرم تولید فنی و حرفهای به معنای عام که قابل اعتنا باشد، شکل نگرفت و عرضه نشد یا حداقل از نگاه بنده خاص و اثرگذار به معنای عام نبود اما در عین حال مهمترین اتفاق فرهنگی تمام این سالها نیز در 98 رخ داد؛ رخدادی که نه پیشبینی شده بود، نه پیشتولید داشت، نه مرحله تولید و نه برایش اطلاعرسانی شده و آمادگی ذهنی شکل گرفته بود اما تبدیل شد به مهمترین و تاثیرگذارترین خبر فرهنگی سال. آن اتفاق چیزی نبود جز شهادت حاجقاسم سلیمانی. عمر مفید کاریام در عرصه خبرنگاری را اگر 13 سال در نظر بگیرم، شبیه آنچه را 13 دی و پس از آن تجربه کردم هیچگاه در آن نبوده است. تا روز تشییع پیکر در تهران و پس از آن همه چیز خاص و حتى اعجابآور بود. باید گزارش تصویری را به خبر 14 شبکه اول سیما میرساندم و زمان زیادی برای انجام کار نداشتم. میکروفن را مقابلم گرفتم و در حالی که نگاهم تا لحظه آخر به جمعیت و تمام عکسهای حاجقاسم در دست مردم بود، سعی کردم از ناتوانی تمام اهل رسانه در بیان کلیات و جزئیات این مهمترین رویداد فرهنگی سال محاورهوار بگویم: «اگر چه امروز 16 دی 98 رسانهها با تمام توان و تجهیزات شون برای نشون دادن این بدرقه تاریخی از سردار سلیمانی به میدون اومدن اما شاید تنها بخش کوچکی از عظمت جمعیت و حس و حالش رو تونستن به تصویر بکشن و احتمالا ادای حق مطلب از این حضور تاریخی یکی از حسرتهای همیشگیشون خواهد بود؛ نشون دادن جمعیتی ارادتمند به بزرگمرد حافظ امنیت که با خون پربرکت خودش به نظر میرسه نسلی تازه از مردم مقاوم و متحد رو تربیت کرد». ***
محمدتقی فهیم
سینمای قهرمان و قصه
بخش مهمی از سینمای ما در این سالها، سینمایی خنثی و شبهروشنفکری برای لایههای محدودی از طبقه متوسط و جشنوارههای خارجی بوده است. فیلم ساختن باب طبع جشنوارهها و دنبال جایزه بودن، بخش مهمی از جهتگیری سینماگران ما را مشخص میکرده است؛ سینماگرانی که وطن هم برایشان از اهمیت زیادی برخوردار نیست. گرایش دوم هم به سینمایی روی میآورد که بتواند لایههایی از طبقه متوسط و مرفه را راضی نگه دارد. گرایش سینمایی سخیف و بخشی از سینمای کمدی هم به همین جهت توانست مخاطبانی را از طبقه متوسط راضی نگه دارد. سینمایی که مخاطب عمومی داشته باشد و بتواند طیفهای مختلفی از نوجوانان و جوانان و خانوادهها با سلایق متفاوت را تحت پوشش قرار دهد، سینمای قهرمانمحور و داستانگو است که راز و معما و شاهپیرنگ دارد و در ژانرهای مختلف میتواند تولید شود. جای خالی این سینما در این سالها حس میشده، چرا که بعد از دوره اصلاحات، سینمای ما به سمتهای مختلف کشیده شد و با سینمای مطلوب فاصله گرفت. سینمای دختر و پسری، سینمای اجتماعی و بعد از آن افراط در کمدی باعث شد از سینمای قهرمانمحور فاصله بگیریم. سال 98 یکی از اتفاقات مهم بازگشت به قهرمان و قصه در سینما بود. «روز صفر»، «خروج»، «شنای پروانه» و چند فیلم دیگر از بارقههای این جهتگیری امیدوارکننده در سینماست. ***
محمدرضا باقری
خروج
مهمترین اثر فرهنگی سال 98 بیتردید فیلم «خروج» ابراهیم حاتمیکیاست، فیلمی که با سرعت بالای تحولات سال 98، هنوز هم حرفش تازه و نو است. مردمی که وقت دلپیچه رئیسجمهور، هر چه داشتند برایش مهیا کردند، حال که محصولشان به باد رفته و وقت گرفتاری، عالیترین مقام اجرایی از مردم فرار میکند و صدای آنها را نمیشنود و عزمی برای دیدن و شنیدن مردم ندارد و اگر تلاشی در این راستا شود از همه ابزارهای تهدید و تطمیع برای خاموش کردن آن استفاده میشود. همین روزهای کرونایی چقدر زیاد تاییدکننده مفهوم فیلم حاتمیکیاست. ***
امیر ابیلی
چرنوبیل
ماجرای تولید و پخش «چرنوبیل» یک شمای کلی است از کاری که رسانه غربی با جهان میکند؛ «مسألهسازی». دقت کنید که چطور یک شبکه تلویزیونی با یک مینیسریال ۵ قسمتی ارزانقیمت بدون ستارههای پرمخاطب و با تیم تولید نه چندان مشهور میتواند سوژهای را که سالهاست فراموش شده از دل تاریخ بیرون بکشد:
اولا بر مخاطب جهانی و اعتبار هنری خود بیفزاید.
ثانیا رقیب ایدئولوژیک خود – روسیه - را در انفعال رسانهای قرار دهد.
ثالثا در تمام جهان فاجعه چرنوبیل را به سطح اول موضوعات بکشاند و حتی در کشورهایی مثل ایران کتابهای مرتبط با واقعه را در طول چند ماه متوالی پرفروش کند.
رابعا منطقه حادثه را به منطقهای توریستی تبدیل کند و در نهایت الگویی از رفتار حکومتهای ایدئولوژیک به مخاطب جوان امروز بدهد.
همه اینها تنها با ۵ قسمت. این نمایشدهنده ظرفیت عظیم هنری/ رسانهای برای «مسألهسازی» از هیچ، در سطحی جهانی است.
مقایسه کنید با تلویزیونی که با آثار نمایشی حتی در سطح داخل کشور توانایی پررنگ کردن موضوعات مطلوب خود در ذهن مخاطب را ندارد.
***
علی صدرینیا
کنشگری فعال جماعت ایرانیان
98 سال عجیب و پر حادثهای در تاریخ ایران بود؛ سالی که با سیل شروع شد، با فشار اقتصادی و رسانهای دشمن و گسیل ناو جنگی به خلیجفارس ادامه یافت، با سرنگون کردن پهپاد جاسوسی آمریکایی و توقیف نفتکش انگلیسی دست برتر را به ایران داد، با بیتدبیری بنزینی دولت شعله گرفت، با ترور حاج قاسم دل یک ملت را سوزاند، با حمله موشکی ایران به عینالاسد سایه جنگ را از کشور برداشت، با حادثه دردناک سقوط هواپیمای اوکراینی همه ایران را داغدار کرد و با ویروس کرونا به پایان رسید. با وجود همه اینها یک اتفاق، قلهای بود که در این جنگ بزرگ، تن آمریکاییها را لرزاند. نهضتی که شهادت حاجقاسم سلیمانی به پا کرد، باعث شد وسط عملیات روانی سنگین آمریکاییها روی افکار عمومی داخل ایران، یکباره ماجرا برعکس شود و میلیونها نفر فارغ از حضور میدانی و تشییع میلیونی حاجقاسم، با یک پیام و یک هدف مشخص، تبدیل به تولیدکنندگان محتوا در فضای مجازی شوند. حالا یک ملت به خاطر شهادت قهرمان ملیشان تبدیل به سربازان رسانهای او شده بودند. این نوع کنشگری عمومی که فارغ از سلیقه و نگاههای سیاسی مختلف به راه افتاد، باعث ترس آمریکاییها شد. همین حرکت عمومی و فراگیر و یکپارچه آمریکاییها را مجبور کرد در فضای رسانهای هم نقاب خود را بردارند و روی دیگر سکه آزادی بیان را نشان دهند و یک به یک اقدام به حذف پستها و مطالب مربوط به حاج قاسم کنند؛ حالا آنها باید هر روز هزاران اکانت را حذف میکردند تا جلوی این موج را بگیرند. خون حاجقاسم حالا همه را علیه دشمن منسجم کرده بود و انگار میخواست این پیام را به همه ما بدهد که اگر در مقابل بقیه هجمههای دشمنان هم چنین رفتار رسانهای منسجمی از خود بروز دهیم، حتما منجر به عقبنشینی دشمن خواهد شد و فشار دشمنان را از روی این ملت برخواهد داشت. سال ۱۳۹۸ اتفاق زیاد داشت اما قله این اتفاقات شهادت حاجقاسم بود؛ سال ۹۸ تولیدات فرهنگی و رسانهای هم کم نداشت اما به زعم من قله این اتفاقات هم نوع کنشگری رسانهای منسجم میلیونها نفر با یک هدف و پیام واحد بعد از شهادت حاجقاسم بود؛ مدلی از کنشگری عمومی که میتواند برای همه ما درسآموز و در مقابل دیگر جنگهای رسانهای دشمن قابل تکرار باشد. *** مصطفی وثوقکیا
نقاشی قهوهخانه
قرار بود درباره مهمترین اثر فرهنگی سال نکتهای بنویسم اما به نظرم مهمترین اتفاق فرهنگی سال درباره کتاب «نقاشی قهوهخانه» رخ داد. هر چند این کتاب در انتهای سال 97 منتشر شد اما تمام سال 98 را درگیر خود کرد. در اتفاقی کمنظیر در سیستم فرهنگی ما این کتاب توانست جوایز مهم را به دست آورد. برگزیده بخش مستندنگاری جایزه جلال، برگزیده کتاب سال دانشجویی و در انتها هم به عنوان کتاب برگزیده کتاب سال جمهوری اسلامی انتخاب شد. سالها نالان بودیم که سیستم فرهنگی آثار استراتژیک را حمایت نمیکند اما حالا درباره این کتاب حمایتهای لازم رخ داده است و خب! هر چند در داخل خیلی بازتاب نیافت اما اثرات رسانهای آن رسانههای فارسیزبان را به تکاپو واداشت تا مجددا علیه این کتاب- که روایت دست اول ایران از ماجرای میکونوس است- به فحاشی بپردازند. ***
محمدرضا شهبازی
عابدان کهنز
مستند «عابدان کهنز» سال 97 ساخته شد اما شاید بتوان اغماض کرد و با توجه به نمایش عمومی و پخش تلویزیونی آن در سال 98، این مستند را اتفاق فرهنگی امسال دانست. عابدان کهنز هم در محتوا و هم فرم روایتی سهل و ممتنع بود. کاری که قهرمانان عابدان کهنز در یک مسجد شروع کردند و ادامه دادند خیلی کار پیچیدهای نبود. اینجور کارهای فرهنگی در خیلی از مساجد میشود اما خروجی این کار کجا و تقلاهای فرهنگی خیلی از ماها کجا. در فرم و روایت هم این مستند چیز عجیب و غریبی نداشت اما اینکه بیش از 2 ساعت بتوانی مخاطب را پای یک مستند بنشانی، حتما کار هر کسی نیست. جدا از همه اینها تماشای این مستند برای من یک اتفاق مهم بود و تلنگری بزرگ به همراه داشت. پس بگذارید حالا که قرار است من از مهمترین اثر فرهنگی سال 98 بنویسم، به عابدان کهنز اشاره کنم. روحت شاد شهید مصطفی صدرزاده.
ارسال به دوستان
«خانه خوبان»؛ نمایشگاهی گرافیکی برای اتحاد ایران
گرافیستها علیه کرونا طرح میزنند
محسن سلیمانی از راهاندازی کمپین «خانه خوبان» برای مقابله با بحران کرونا و برپایی نمایشگاه مجازی پوستر «دوباره ایران» خبر داد. کرونا گلواژه مشترک جامعه جهانی در این چند هفته اخیر است و هر گروهی با توجه به نوع فعالیت خود نسبت به آن واکنش نشان داده است. گرافیستهای ایرانی هم این روزها کمپینی را برای طراحی طرحهای گرافیتی علیه کرونا با نام «خانه خوبان» راهاندازی کردهاند. مجری کمپین «خانه خوبان» میگوید: کمپین «خانه خوبان» از ابتدای سال ۹۸ و همزمان با بحران سیل با هدف کمک به مردم ایران آغاز به کار کرد. در رابطه با سیل در 4 استان لرستان، گرگان، خوزستان و فارس، هنرمندان طراح گرافیک دور هم جمع شدیم و آثاری با موضوع سیل طراحی شد. این آثار همچنین در نمایشگاهی به نمایش گذاشته شد و تمام مبالغ حاصل از فروششان صرف کمک به مردم سیلزده شد. وی در ادامه تاکید کرد: پس از آن، به این فکر افتادیم کمپین «خانه خوبان» را حفظ کنیم تا در مقاطع مختلف و همزمان با بحرانهای اجتماعی به کمک مردم بیاییم. سلیمانی در گفتوگو با مهر درباره انتشار محدود فراخوان نمایشگاه «دوباره ایران» توضیح داد: نمایشگاه پوستر «دوباره ایران» در ادامه مسیر کمپین «خانه خوبان» است که اینبار به بحران کرونا میپردازد. قصد ما این است که در بحث کرونا، ایدهپردازیهای مرتبط با این موضوع را مطرح کنیم تا تأثیری مثبت و شگرف در جامعه ایرانی و جهانی، با توجه به اینکه برخی پوسترها دوزبانه نیز هستند، ایجاد کند. وی با اشاره به نمایش مجازی این آثار و استفاده همهجانبه از آنها، بیان کرد: برای به نمایش گذاشتن این آثار که اتفاقاً از کیفیت قابل قبولی برخوردار هستند، از گالری آنلاین کمک گرفتیم. نمایشگاه مجازی «دوباره ایران» از ۲۵ اسفندماه آغاز به کار کرده است و هنرمندانی که از این بعد اثر میفرستند، آثارشان به این نمایشگاه اضافه خواهد شد. ارسال به دوستان
تدبیر تلویزیون برای روزهای «در خانه بمانید» جواب داده است؟
مخاطبان رسانه ملی: 86 درصد
آخرین نظرسنجی صداوسیما نشان میدهد 86 درصد مردم در اسفندماه به تماشای برنامههای سیمای جمهوری اسلامی ایران نشستهاند. به گزارش «وطن امروز»، در روزهایی که کرونا و هشتگ «در خانه بمانید»، شرایط متفاوتی را برای خانوادهها به وجود آورده است، تلویزیون هم به اقتضای این اتفاق برنامههایی را برای این ایام تدارک دیده است. همزمانی در خانه ماندنها با تعطیلات نوروز نیز مزید بر علت شده که برنامههای رسانه ملی بیشتر دیده شود. این آمار طبیعتا در ایام نوروز و فروردینماه نیز تکرار خواهد شد، چرا که ماجرای در خانه ماندن، آنطور که معلوم است، حالا حالاها ادامه دارد. در این میان برنامههای ترکیبی و کمدیها مخاطب بیشتری خواهند داشت. در روزهای اخیر «عصر جدید» نیز به آنتن تلویزیون رونق بخشیده و در ادامه سریالهای نوروزی مخاطبان را پای تلویزیون نگه خواهند داشت. سریالهای پایتخت 6، دوپینگ، کامیون و برنامههای عصر جدید، دورهمی و برخی برنامههای دیگر وضعیت تلویزیون را بهبود خواهند بخشید. فیلمهای سینمایی مهمی نیز برای این روزها آماده شدهاند. «ماموریت غیرممکن»، «سریع و خشن»، «سرو زیر آب»، «سرخپوست»، «غلامرضا تختی»، «فورد در برابر فراری»، «قصر شیرین»، «تبدیلشوندگان»، «فرا سرعت»، «زمین سرگردان» و... از جمله فیلمهای سینمایی هستند که در ایام نوروز به نمایش در میآیند. نظرسنجی اخیر سازمان البته با بازگشت عنوان پرمخاطبترین به شبکه نسیم همراه بوده است. بر اساس آخرین نظرسنجی صداوسیما «دورهمی» در اسفندماه ۹۸ پربینندهترین برنامه تلویزیونی معرفی شد. به نقل از روابط عمومی رسانه ملی، بر اساس نظرسنجی مرکز تحقیقات سازمان صداوسیما از برنامههای شاخص سیما در اسفندماه ۹۸، برنامه «دورهمی» با حدود ۵۰ درصد مخاطب پرمخاطبترین برنامه و شبکه نسیم با 4 برنامه در میان ۱۰ برنامه نخست تلویزیون از نظر میزان مخاطب پرمخاطبترین شبکه سیما شناخته شد. بر این اساس بیش از ۸۶ درصد مردم بیننده برنامههای سیمای جمهوری اسلامی ایران اعم از سریال، فیلم سینمایی، مسابقه، سخنرانی، گفتوگو، برنامههای ورزشی و اخبار بودهاند و حدود ۷۰ درصد هم حداقل پای یکی از برنامههای شاخص شبکههای سیما نشستهاند. بعد از شبکه نسیم، شبکه 3 سیما با 3 برنامه در میان ۱۰ برنامه نخست تلویزیون، در رتبه دوم پرمخاطبترین شبکههای سیما در اسفندماه قرار گرفته است و شبکه آموزش با ۲ برنامه و شبکههای 5 و مستند هم هر کدام با یک برنامه در رتبههای بعدی شبکههای تلویزیونی از نظر تعداد برنامههای پرمخاطب قرار گرفتهاند.
ارسال به دوستان
درون خانه بمانید و مهربان باشید
علیرضا قزوه، شاعر، در تازهترین سروده خود به این روزها که تحت تأثیر شیوع ویروس کروناست، اشاره کرده و برای مردم ایران آرزوی بهروزی کرده است. سروده قزوه را میتوانید در ادامه بخوانید:
همیشه ماه شبافروز آسمان باشید
درون خانه بمانید و مهربان باشید
چراغ خانهتان تا همیشه روشن باد
چو روشنان درخشان آسمان باشید
همیشه حنجرههاتان پر از قناری باد
همیشه یکدل و یکرنگ و یکزبان باشید
خدا کند دلتان غرق در شکوفه شود
خدا کند که ز هر فتنه در امان باشید
همیشه خانهتان غرق خنده باد و سرود
به شاخسار چو مرغان نغمهخوان باشید
خلیجفارس یکی موج از درون شماست
همین که ساحل عمان بیکران باشید
که زیر پای شما نعمت است و خاک بهشت
همیشه صاحب صد گنج شایگان باشید
که پرچم دلتان سبز باد و سرخ و سفید
درفش عزت مایید! در تکان باشید
شبیه چشمه تسنیم بوده جان شما
چو سلسبیل بهشتاید اگر همان باشید
شما که قلعه امناید در زمین خدا
برای کشتی اسلام بادبان باشید
در این شبی که جهان گم شده است در ظلمت
ستارههای شب آخرالزمان باشید
پی شکستن زنجیر نفس، هو بکشید
پی مرام بگیرید و پهلوان باشید
شبی به مردم بیسرپناه سر بزنید
اگر به خوابگه غرق پرنیان باشید
چو بندگان خدا در میان خلق روید
به هر کجا که ریا میوزد، نهان باشید
همین که با خودتان مهربان شوید بس است
درست نیست که با خویش سرگران باشید
تمام روز سکوت و تمام شب خاموش
چو بلبلان سحرگاه در فغان باشید
خدا کند که در این تندباد شیطانی
رفیق مصحف و سجاده و اذان باشید
مباد نفس بیفتد به جان این عشاق
مباد در پی یک مشت استخوان باشید
در این زمانه که امید، رنگ باخته است
امیدوار به آن روز ناگهان باشید
امین شوید و امانتپذیر سختیها
که از حوادث ناگاه در امان باشید
در این زمانه که شلاق میکشد توفان
به سخت جانی نیهای خیزران باشید
چه زخمها که ز پیران نابلد خوردیم
خدا کند که شما دولتی جوان باشید!
شروع دولت عشق است و آخر دنیاست
علم به دست پی صاحبالزمان باشید
هزار سینه خبرهای خوب در راه است
درون خانه بمانید و مهربان باشید!
ارسال به دوستان
|
|
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
|