|
محمدباقر قالیباف، رئیس مجلس شورای اسلامی:
دغدغه اول و آخر ما باید معیشت مردم باشد
محمدباقر قالیباف، رئیس مجلس در آیین بهرهبرداری از بزرگترین مرکز داده منطقه غرب و شمال غرب کشور گفت: حال اقتصادی مردم و کشور خوب نیست و موضوعاتی را درباره معیشت مردم میشنویم که ای کاش نمیدیدیم و نمیشنیدیم، چرا که خیلی از آنها واقعیات تلخی هستند. به گزارش فارس، وی افزود: این روزها در رسانهها از اجاره پشتبامها گفته میشود، ضمن اینکه در حوزه مسکن مردم دغدغه جدی و قابل توجهی دارند. رئیس مجلس تصریح کرد: وظیفه همه ما به عنوان خدمتگزار مردم آن است که دغدغه اول و آخرمان در شرایط فعلی توجه به اقتصاد و معیشت مردم باشد. قالیباف خاطرنشان کرد: مردم ما هرگز هیچ اختلاف و تنش و دعوای حیدری- نعمتی را از کسی قبول نمیکنند، ضمن اینکه مردم امروز از همه ما یک توقع دارند و آن کار صادقانه و تلاش خوب و کار نیک است که بتوانیم مشکلات آنها را برطرف کنیم. ارسال به دوستان
اصلاحطلبان در ماههای آخر عمر دولت مورد حمایتشان به جای عذرخواهی از عملکرد روحانی، به دنبال تطهیر خود و مقصر جلوه دادن دیگران هستند
از مد افتادهها!
گروه سیاسی: وضعیت اقتصادی و اجتماعی این روزها، نارضایتیها از نحوه مدیریت کشور را به بالاترین سطح خود رسانده است. شاید برای اثبات این پیشفرض نیاز به هیچگونه توضیح و تبیین بیشتری وجود نداشته باشد، نگاهی کوتاه به وضعیت معیشتی طبقات متوسط و فرودست کافی است تا به نشانه تایید سری تکان دهیم. با این حال هر قدر اشتراکنظر در این باره انکارناپذیر است، تلاش مسببان وضعیت موجود برای تبرئه کارنامه سیاسی و اجراییشان نیز مسأله انکارناپذیر دیگری است؛ از سخنان رئیسجمهور که محقق نشدن وعدههایش را به وضعیت اقتصادی سال 95 حواله میدهد تا حامیان شناختهشده او که هرکدام سعی خود را معطوف به سلب مسؤولیت از خود در قالب حمایت از این دولت کردهاند.
به گزارش «وطن امروز»، در جدیدترین اقدامات حامیان دولت، این بار محمد موسویخوئینیها با نگارش نامهای خطاب به رهبر حکیم انقلاب سعی کرده با فرار به جلو و مسؤولیتزدایی از دولت مورد حمایت خود که در 7 سال گذشته سکاندار امور اجرایی بوده است، بار سیاستهای شکستخورده دولت را به دوش ایشان بیندازد و در سایه این کار فضای افکار عمومی را به سمت دیگری هدایت کند. خوئینیها در بخشی از نامه یادشده با برشمردن معضلات فعلی کشور، در راستای تغییر جایگاه پاسخگویی و سلب مسؤولیت از خود و دیگر همقطاران اصلاحطلبش نوشت: «البته هنوز کم نیستند کسانی که اصلاح امور و تغییر وضع نامطلوب کنونی را از عالیترین جایگاه مدیریت کشور انتظار میکشند. در چشم این خیل عظیم، اوضاع غیرقابل دوام امروز صرفاً معلول تصمیمات مدیرانی که میآیند و میروند نیست (که البته این آمدنها و رفتنها هم خارج از چارچوب اراده عالی و حاکم بر کل مقدرات کشور نیست). از نگاه مردم، شیوه مدیریت در بالاترین سطح، و قدرت نافذ آن، نقشآفرین اصلی در تمام یا اکثر مهام امور کشور است».
* پروژه فرار دستهجمعی
ادعاهای اخیر در حالی از سوی موسویخوئینیها مطرح میشود که وی و تمام جریان اصلاحات در 2 انتخابات سالهای 92 و 96 با وعده برطرف شدن همه مشکلات اقتصادی در سایه سیاستهای مذاکراتی روحانی، مردم را متمایل به انتخاب وی کرده بودند. به بیان سادهتر مسؤولیت وضعیت به وجود آمده پیش از هرکس بر گردن جریان اصلاحات و از جمله آنها شخص خوئینیها است.
در همین زمینه نگاهی کوتاه به اظهارات مقامات دولتی و حامیان سیاسی آنها موید یک پروژه سیاسی برای سلب مسؤولیت از خود در میان نارضایتیهای عمومی است. بهگونهای که 2 هفته قبل علی ربیعی، سخنگوی دولت در پاسخ به سوال خبرنگاران، در دفاع از عملکرد دولت با رعبآفرینی مجدد نسبت به منتقدان سیاستهای دولت گفت: من ادعا نمیکنم امروز جامعه خوشحال از زندگی خود است اما علتش را هم بگویید که اگر این دولت نبود شمایی که مدعی هستید وضع صدبرابر خرابتر میشد. این سخن علی ربیعی و منطق دفاع او از عملکرد دولت، چند روز بعد از سوی رئیسجمهور نیز تکرار شد تا این بار روحانی در دفاع از دولت به جای ترسیم شرایطی 100 برابر خرابتر، با حذف نقش خود در تسلط یافتن بازیگران خارجی بر وضعیت اقتصادی کشور، مدعی آن شود که وعدههای انتخاباتی او در شرایط اقتصادی سال 95 داده شده است و به این شکل با سلب مسؤولیت از سیاستهای خود، محقق نشدن وعدههایی که به مردم داده بود را در سایه خروج آمریکا از برجام توجیه کند.
اما فراتر از نوع مواجهه روحانی و دولتمردانش با انتقاداتی که از عملکرد آنها وجود دارد، مواضع اعضای فعال فتنه سال 88 در هفتههای اخیر و تلاش هدفمند برای منسوب کردن نتایج عملکرد دولت مورد حمایتشان به رهبر انقلاب را میتوان نشانهای از یک حرکت هدفمند با نیت سلب مسؤولیت از خود در انتساب وضعیتی که در سایه سیاست و مدیریت روحانی به وجود آمده، دانست. پیش از موسویخوئینیها، مصطفی تاجزاده، از دیگر اصلاحطلبان فعال در فتنه سال 88 که در تمام 7 سال گذشته همواره به عنوان یکی از مدافعان سرسخت دولت روحانی فعالیت میکرده است، با انتشار توئیتی ضمن مخاطب قرار دادن رهبر انقلاب، مشکلات موجود اقتصادی و معیشتی را به عدم اجازه ایشان برای آغاز دور جدید مذاکرات نسبت داده بود.
این رویکرد اصلاحطلبان برای فرار به جلو از وضعیتی که در سایه سیاستهای مذاکراتی آنان به وجود آمده است و تکرار مجدد موضع مذاکراتی در حالی است که رهبر انقلاب از زمان آغاز به کار این دولتها بارها نسبت به خوشبینی آنان به نتیجه این مذاکرات و طرف غربی تذکرهای متعددی داده بودند و در نهایت آنچه در عمل رخ داد طی شدن مسیری خلاف تذکرات ایشان بود و با خالی کردن دست ایران از اهرمهای قدرتی که در مذاکرات داشت، کشور را به وضعیت منفعلانه فعلی کشاندند. حال در این شرایط مسببان وضعیت موجود که با سیاستهای خود کشور را گام به گام به این موقعیت نزدیک کردند، تلاش میکنند با تعویض جایگاه خود از متهم به شاکی، رهبر انقلاب را به عنوان مرجع پاسخگویی عملکرد خود معرفی کنند.
* تناقض بهعنوان ایده کنشگری
نگاهی گذرا به مواضع اصلاحطلبان در دهههای گذشته مؤید این امر است که این جریان زاییده مجموعهای از تناقضات نظری پیرامون واقعیتهای بیرونی است. برای نمونه خوئینیها که در سالهای گذشته به عنوان یکی از حامیان روحانی تلاش میکرد با کمک به روی کار آمدن این دولت و پیگیری ایده مذاکره و توافق با آمریکا، برنامههای مورد تایید اصلاحطلبان را جلو ببرد، در کارنامه خود سابقه هدایت دانشجویان برای تسخیر سفارت آمریکا در سال 58 بدون اخذ اجازه از امام خمینی(ره) را داشته است. گذار از «تسخیر به تسلیم» در مقابل آمریکا به عنوان بخشی از رویکرد سیاسی خوئینیها را میتوان مشتی نمونه از خروار سیاسیبازیهای این جناح دانست.
* شکست در همراهسازی افکارعمومی
افول موقعیت اجتماعی اصلاحطلبان که نتیجه آن را میشد در انتخابات اسفندماه سال گذشته نیز مشاهده کرد، بخشی از این نیروهای بازنشسته اصلاحطلب را بار دیگر وادار به موجسازی در فضای سیاسی کشور با هدف دادن تنفس مصنوعی کرد. این تلاش هدفمند برای مسؤولیتزدایی از وضعیتی که خود نقش اصلی را در به وجود آمدن آن داشتهاند البته با کمترین اقبال از سوی افکار عمومی نیز مواجه شده است، به گونهای که نامه اخیر موسویخوئینیها در کنار تلاش باقی فعالان فتنه 88 برای احیای وجهه سیاسی اصلاحطلبان با بازخورد مثبتی از سوی جامعه مواجه نشده است. سران فتنه نیز در یک سال گذشته چندینبار با انجام اقداماتی از این قبیل و انتشار نامههایی که رهبرانقلاب را مخاطب قرار داده بودند سعی داشتند جایگاهی در میان نارضایتیهای عمومی پیدا کنند اما همه آنها با واکنش سرد و منفعلانهای از سوی جامعه مواجه شدند.
اقدام هدفمند فعالان اصلاحطلب برای انداختن توپ نارضایتیها به زمین رهبری حتی در همراه کردن دیگر چهرههای اصلاحطلب نیز ناموفق بود، برای مثال روز گذشته صادق زیباکلام از دیگر چهرههای فعال جبهه اصلاحات در مصاحبهای با اشاره به نامه اخیر موسویخوئینیها گفت: هنر خوئینیها این است که هر چند وقت یک بار انگشت اتهام را به سمت یکی از شخصیتهای نظام نشانه میگیرد و روزی علیه آقای هاشمی سخن میگوید و روز دیگر خطاب به رهبری مشکلات را گوشزد میکند در صورتی که اگر قرار باشد در دادگاهی متهمان به وجود آمدن وضع کنونی احضار شوند، نخستین فردی که باید در آن دادگاه حاضر و محاکمه شود خود آقای موسویخوئینیهاست.
مسألهای که در شرایط فعلی انکارناپذیر است نقش مستقیم موسویخوئینیها و باقی فعالان جریان اصلاحات در رقم خوردن وضعیت فعلی کشور است. اقداماتی از قبیل نامهنگاری اخیر موسویخوئینیها که همگی در یک خط ثابت و با نیت سلب مسؤولیت از اصلاحطلبان و انداختن بار وضعیت موجود بر دوش رهبر حکیم انقلاب است را میتوان آخرین گزینه اصلاحطلبان برای حفظ هویت سیاسیشان در فضای اجتماعی کشور دانست.
ارسال به دوستان
پرونده «وطن امروز» درباره سرمایهگذاری نجومی آلسعود برای اثرگذاری رسانهای بر کشورهای مسلمان
نفوذ فرهنگی پروژه بزرگ سعودی
عباس اسماعیلگل: تلاشهای سعودیها برای تغییر فضای فرهنگی- رسانهای کشورهای مختلف چند سالی است که به شکل وسیعتری و با رنگ و بوی متفاوتی دنبال میشود به طوری که سعودیها چند سال است با سرمایهگذاری در برنامههای شبکههای تلویزیونی و راهاندازی کانالهای جدید زیرمجموعه شبکههای مختلف، حسابی به دنبال نفوذ فرهنگی در میان مردم کشورهای مسلمان و منطقه هستند. سعودیها در کنار این نفوذ فرهنگی، به ارائه تصویری غیرواقعی از شرایط فرهنگی و اجتماعی عربستان هم فکر میکنند.
شاهزادههای سعودی طی سالیان اخیر با راهاندازی شبکههای مختلف سعی کردهاند خوراک فرهنگی خود را به مخاطبان کشورهای مختلف ارائه دهند، بر همین اساس سعودیها سالها پیش با راهاندازی یکی از بزرگترین شرکتهای خصوصی رسانهای با عنوان «MBC» یکی از عظیمترین پروژههای رسانهای خود را کلید زدند.
امبیسی تابستان ۱۹۹۱ توسط ولید بن ابراهیم «برادر همسر سوم ملک فهد» اولین شبکه تلویزیونی خود را در لندن تأسیس کرد. امبیسی به طور مستقیم توسط خاندان پادشاهی سعودی اداره میشود. سیاستهای بینالمللی این خاندان در شبکه خبری العربیه اعمال میشود اما خاندان سعودی به نوعی همیشه به طور مضحک و تکراری مسأله دخالت در شبکههای امبیسی را رد میکنند. این در حالی است که شبکههای امبیسی در زمان مرگ اعضای خاندان پادشاهی سعودی برنامههای خود را به حالت تعلیق درمیآورند. عبدالعزیز بن فهد (برادرزاده ولید ابراهیم و مؤسس امبیسی) ۵۰ درصد از سهام امبیسی را در اختیار دارد و بسیاری از برنامههای امبیسی را او تأمین کرده و نفوذ بسیاری در العربیه دارد. شرکت رسانهای MBC سالیان طولانی است برنامههای سرگرمی، فیلم، سریال و اخبار را به صورت رایگان در 10 شبکه تلویزیونی برای جهان عرب پخش میکند. در حال حاضر مقر اصلی MBC GROUP در جده است اما شبکهها در مدیا سیتی دوبی پخش میشوند و اغلب استودیوهای این شبکه در استان جبل در کشور لبنان قرار دارند.
گروه امبیسی در سال ۲۰۱۱ تصمیم به پخش 7 شبکه خود به صورت HD گرفت. این شبکهها برخلاف شبکههای معمولی که آزاد پخش میشوند، با سیستم CONAX کدگذاری شدهاند. MBC همچنین علاوه بر 10 شبکه تلویزیونی و 2 شبکه رادیویی خود شرکت «O3production» را هم در اختیار دارد که به پخش و فروش سریالهای دوبلهشده خارجی در کشورهای عربی و سرمایهگذاری در ساخت و تولید مجموعههای تلویزیونی تاریخی نظیر مجموعههای تلویزیونی عمرفاروق و کلوپاترا و برنامههای مستند میپردازد. این گروه قصد دارد در آیندهای نزدیک شبکههایی در زمینه ورزشی، موزیک و فیلم به زبان عربی عرضه کند.
شرکت MBC دارای چندین شبکه رادیویی و تلویزیونی است که از طریق ماهوارههای عربست، نایلست و یاهست قابل دریافت است. اولین شبکه این گروه MBC1 بود که در ۱۸ سپتامبر۱۹۹۱ تأسیس شد و به پخش رویدادهای روز جهان عرب و همچنین فیلمها و سریالهای عربی و اخبار میپردازد. این شبکه به نوعی شبکه اصلی و عمومی این گروه تلقی میشود. شبکه MBC2 در سال ۲۰۰۳ راهاندازی شد و صرفاً به پخش فیلمهای سینمایی هالیوود میپردازد. امبیسی به سرعت فهمید که ۴۰ درصد از بینندگانش را افراد زیر ۱۵ سال تشکیل میدهند، به همین منظور سال ۲۰۰۴ شبکه مخصوص کودکان و نوجوانان را در قالب شبکه MBC3 تأسیس کرد که به پخش کارتون و برنامههای مخصوص نوجوانان میپرداخت. اما این شرکت رسانهای سعودی از مخاطبان آمریکایی هم غافل نشد و در سال ۲۰۰۵ با راهاندازی MBC5 به پخش برنامههای تلویزیونی و بهخصوص برنامههای شبکههای تلویزیونی سیبیاس و ایبیسی پرداخت.
5 مارس ۲۰۰۵ شبکهای جدید از این شرکت رسانهای پا به عرضه ظهور گذاشت و به پربینندهترین شبکه امبیسی تبدیل شد؛ شبکه «امبیسیاکشن» فقط به پخش فیلم و سریالهای جدید آمریکایی در ژانر اکشن وحشت و تخیلی به زبان اصلی و با زیرنویس عربی میپردازد. همچنین برنامهها و مسابقات ورزشی نظیر کشتیکج را به طور مفصل پخش میکند. از جمله سریالهای پخش شده در این شبکه میتوان به سریالهای معروفی همچون: «۲۴»، «فرار از زندان»، «لاست»، و سری مجموعه «سیاسای» اشاره کرد.
اما بالاخره همانطور که انتظار میرفت، شرکت MBC سال 2008 رسما شبکه «امبیسیپرشیا» را برای جذب مخاطبان ایرانی سراسر دنیا راهاندازی کرد و هفتمین شبکه خود را به ایرانیان اختصاص داد. این شبکه که مدتی هم فعالیت چندانی نداشت و به حالت تعلیق درآمد، ۶ اکتبر ۲۰۱۸ با تولید برنامههای متنوع در حوزه ورزش و سرگرمی و سینما دوباره احیا شد. این شبکه که در سالهای ابتدایی فعالیت خود برای جذب مخاطبان ایرانی، فیلمهای مطرح سینمای جهان را در ژانرهای مختلف با زیرنویس فارسی پخش میکرد که به زعم رئیس تلویزیونی گروه MBC این فیلمها با نگاهی هدفمند انتخاب و پخش میشدند. وی گفته بود: «فیلمها زبانی جهانی دارند که فراتر از مرزها میروند و ما با راهاندازی این شبکه بسیار هیجانزده هستیم، چون این شبکه برای ارتباط با جامعه فارسیزبان است و نشانگر سیاستهای راهبردی برای بینندگان خاص ایرانی است. تعهد ما ارائه بهترینهای جهانی به تماشاگران منطقه است و توجه بینندگان فارسیزبان، بازگوکننده راهبرد ما برای راهاندازی شبکههای ویژه تخصصی است که گروههای سنی و سلیقههای گوناگون را مخاطب قرار دهد و پاسخگوی سلیقهها و انتظار قشرهای مختلف تماشاگران باشد».
سخنان 10 سال پیش رئیس تلویزیونی گروه MBC نشاندهنده اهمیت فوقالعاده راهاندازی شبکه «امبیسیفارسی» برای گردانندههای سعودی این شرکت رسانهای است که برای تأسیس این شبکه سالها برنامهریزی دقیق و مدونی را همراه با هزینههای نجومی انجام دادهاند تا به بهترین شکل ممکن به اهداف خود دست یابند. یکی از هزینههای نجومی مربوط به ساخت گات تلنتی با حضور خوانندههای مشهور لسآنجلسی و مهناز افشار است؛ پرشیا گات تلنت یک مسابقه تلویزیونی است که امتیاز آن از مجموعه گاتتلنت توسط شبکه امبیسی پرشیا خریداری شده و هماکنون در حال پخش است. سازندگان این برنامه برای متفاوت بودن با برنامه عصر جدید شبکه 3 سیما بیشتر بر نشان دادن رقاصان تمرکز کردهاند که برخلاف انتظار گردانندگانش به کمترین توفیق ممکن در جذب مخاطب رسید.
یکی از هزینههای نجومی که سازندگان این برنامه به شبکه «امبیسیفارسی» تحمیل کردهاند مربوط به هزینه برپایی فصل نخست این مسابقه در کشور اروپایی سوئد است؛ فصل اول این برنامه در استکهلم سوئد فیلمبرداری شد که محل اقامت بسیاری از فارسیزبانان است. هزینه رفتوآمد و اسکان داوران، عوامل اصلی و شرکتکنندگان به کشور سوئد مسلما یک رقم نجومی را میطلبد که مدیران شرکت MBC حاضر به پرداخت این هزینه شدند؛ اینکه مدیران سعودی این شبکه با چه انگیزهای حاضر به پرداخت این هزینههای نجومی شدند نشان از اهمیت بالای جذب بیشتر مخاطبان ایرانی نزد سعودیهاست. حتی تلاش سازندگان «گات تلنت» برای حضور برخی زنان برای ایجاد جاذبه جنسی در این برنامه هم فایده چندانی نداشت و این برنامه تاکنون به هیچ عنوان نتوانسته در جذب مخاطب به توفیقی دست یایند و نهایت دیده شدن این برنامه به کلیپهای کوتاه اینستاگرامی خلاصه میشود.
گفتنی است، شرکت رسانهای «MBC» طی سالهای اخیر شبکههایی چون «امبیسی مکس» (مخصوص پخش فیلمهای کمدی)، امبیسی درام (مخصوص پخش سریالهای عاشقانه ترکیهای)، امبیسی مصر (مخصوص پخش فیلمها و سریالهای کشور مصر و رویدادهای فرهنگی- هنری این کشور) و امبیسی عراق (مخصوص بخش برنامهها و سریالهای عراقی) را راهاندازی کرده که تاسیس این شبکهها نشاندهنده نفوذ سعودیها در میان کشورهای منطقه است.
همچنین جالب است بدانید شرکت رسانهای «MBC» در حوزه شبکههای رادیویی هم فعال بوده و دارای 2 شبکه رادیویی بزرگ است که بر کشورهای خلیج فارس تمرکز دارد. این رادیوها جدیدترین آهنگهای جهان عرب را برای مخاطبان پخش میکند و همچنین به مسائل روزمره جوانان میپردازد.
اما یکی از جنجالیترین شبکههایی که سعودیها طی سالهای اخیر در زیرمجموعه «MBC» راهاندازی کردهاند، شبکه خبری العربیه است؛ شبکهای که بشدت وابسته به خاندان سعود و یکی از رقیبان اصلی الجزیره و بیبیسی عربی در جذب مخاطبان عربزبان است. این شبکه که در ۳ مارس ۲۰۰۳ همزمان با ورود نیروهای نظامی آمریکا به عراق و چند روز قبل از سقوط بغداد تأسیس شد تا به امروز یکی از مهمترین شبکههای سعودی در فرافکنی و مسموم کردن فضای اخبار منطقه محسوب میشود.
اما سادهلوحانه است اگر تصور کنیم سعودیها پروژه نفوذ خود در میان مخاطبان ایرانی را تنها در قالب شبکه MBC دنبال میکنند. در راستای توسعه جنگ رسانهای سعودیها علیه ایران، شبکه ایران اینترنشنال از روز پنجشنبه 25 اردیبهشت 1396 در آستانه انتخابات ریاست جمهوری ایران، پخش برنامههای خود را به صورت زنده آغاز کرد. این شبکه به سرعت عوامل سایر شبکههای ماهوارهای فارسیزبان نظیر برخی عوامل متوسط صداوسیما را جذب کرد و با هزینه بسیار کلان برای جذب سریع مخاطب تحرکاتی انجام داد. اما از زمان تاسیس این شبکه تلویزیونی صحبت از چهره پنهان و موسس شبکه سعودی ایران اینترنشنال بوده است. طبق مدارک منتشر شده، فهد ابراهیم الدغیثر، موسس تلویزیون ایران اینترنشنال است. اما این چهره پنهان که هیچ رسانهای تا به حال ارتباطش با تلویزیون ایران اینترنشنال را بررسی نکرده است، کارنامه کاری قابل توجهی دارد. فهد ابراهیم الدغیثر در سال 2013 به سمت ریاست شرکت مخابراتی عربستان سعودی به نام «زین» منصوب شد. زین سومین اپراتور تلفن همراه در عربستان است که شاهزادگان و اعضای خاندان سلطنتی از جمله شاهزاده سلطان آن را تاسیس کردهاند. در فوریه 2016 و پس از 3 سال ریاست، شاهزاده حسام از خاندان سلطنتی سعودی، جانشین فهد ابراهیم شد اما فهد ابراهیم همچنان عضو هیأتمدیره این شرکت باقی ماند.
فهد ابراهیم تنها 4 ماه پس از ترک سمت خود در شرکت زین و در مه 2016 شرکت Volant Media را خریداری کرد و یک سال پس از آن یعنی مه 2017 تلویزیون ایران اینترنشنال، متعلق به شرکت Volant Media تاسیس میشود. فهد ابراهیم مقالات زیادی را در روزنامه الحیات متعلق به یکی از شاهزادگان سعودی، منتشر کرده است. در بحبوحه قتل خاشقجی، وی با انتشار مقالهای در الحیات از بن سلمان رفع اتهام کرد و نوشت: «شیاطین در همه جا برای جلب توجه به رقص درآمدهاند و خاشقجی آخرین فصل این تلاش است». وی همچنین در این مقاله قتل خاشقجی را توطئهای برای بدنام کردن محمد بنسلمان دانست و گفت دشمنان تاب تحمل محبوبیت(!) محمد بنسلمان را ندارند!
اما مدیر شبکه ایران اینترنشنال در فضای توئیتر هم دست از اهانت به ایرانیها برنمیدارد و توئیتهای بسیار زیادی در مدح خاندان سعودی و علیه ایران منتشر کرده است. به عنوان مثال، وی در توئیتی با انتشار ویدئویی از مردمیکه در ایران در صف خرید مرغ منجمد ایستاده بودند، نوشت: «خدای را حمد و سپاس... ایرانیان مجبورند برای دریافت 2 عدد مرغ برای کل یک خانواده آن هم با سوبسید 20 درصدی دولت صف ببندند. فقر ریشه این رژیم را میخشکاند». فهد ابراهیم که ولیعهد سعودی را «مظهر و مفهوم بزرگ عشق» و «اسطوره ما» معرفی میکند، در واکنش به این حرف محمد بنسلمان که جنگ را به داخل مرزهای ایران خواهد کشاند، در توئیتی نوشت: «خداوند این عقل و منطق و عزم و شجاعت را برای ما حفظ کند».
فهد ابراهیم همچنین یکی از طرفداران سرسخت تجزیه خوزستان از ایران است. در جریان حمله تروریستی الاحوازیه، با انتشار عکسی از سربازی مجروح، ایران را پلنگی کاغذی خواند و نوشت: «عملیات شجاعانه که امروز در طول رژه نظامی در اهواز رخ داد منجر به کشته شدن 24 تن از سربازان سپاه پاسداران ایران شد؛ عملیاتی که ترس از مقابله را از بین برد و سرآغاز جنگ با نیروهای سرکوبگر خواهد شد. در همین زمان بود که تلویزیون ایران اینترنشنال به یعقوب حر التسطری، سخنگوی گروه تروریستی الاحوازیه که ادعا کرده بود این حمله تروریستی توسط این گروه انجام شده، تریبون داد که این کار خشم ایرانیان را برانگیخت.
مواردی که در این گزارش مطرح شده تنها نمونههایی از پروژههای آشکار «نفوذ» سعودیها در میان مردم منطقه و جهان است و به طور حتم سعودیها با سرمایهگذاریهای پنهان در حوزههای مختلف فرهنگی و رسانهای به دنبال آن هستند که به افکار فتنهانگیزانه خود جامه عمل بپوشانند.
***
فتنه بنسلمان در سریالسازی
سعودیها به سرکردگی بنسلمان طی سالهای اخیر تمام فعالیتهای فرهنگی و رسانهای خود را معطوف به راهاندازی شبکههای مختلف تلویزیونی و رادیویی نکردهاند و در راستای اهداف و سیاستهای خود نسبت به تولید مجموعههای نمایشی هم اقدام کردهاند که در این میان میتوان به پخش 2 سریال که به مناسبت ماه مبارک رمضان در شبکه سعودی «امبیسی» (MBC) روی آنتن رفت اشاره کرد. بنسلمان در این مجموعهها تلاش زیادی برای نمایش عادیسازی روابط با رژیم اسرائیل انجام داد که این موضوع موجی از اعتراضها و انتقادها در فضای مجازی و خشم بسیاری از فلسطینیها و فعالان رسانهای را برانگیخت.
ورود سعودیها به سریالسازی، پروژهای است که از مدتها پیش در دستور کار سران رژیم سعودی قرار گرفته بود و از طریق بنگاههای رسانهای آن دنبال میشد و حالا طی یک سال اخیر با پخش سریالهای «ام هارون» و «مخرج۷» به عادیسازی روابط با رژیم صهیونیستی و بهبود وجهه این رژیم و در مقابل بد جلوه دادن فلسطینیان میاندیشند.
سریال «ام هارون» قصد دارد با روایتها و داستانهای جعلی و دروغین، از ابزار انسانیت، همزیستی با ادیان و تسامح انسانی برای توجیه اشغالگری صهیونیستها استفاده کند به طوری که برخی کاربران فضای مجازی معتقدند «ام هارون» چهره بد و خشنی از زنان حاشیه خلیج فارس به نمایش میگذارد و در مقابل زن یهودی را به عنوان نماد مهر و عاطفه معرفی میکند.
از سویی «ام هارون» به دلیل داستان خود که پرداختن به زندگی یهودیان عرب ساکن کشورهای عربی حوزه خلیج فارس در دهه 40 قرن گذشته است، باعث چنین بازخوردهایی شده است. این سریال اینطور وانمود میکند که یهودیان به دلیل دیانت خود مورد ظلم و ستم واقع شده و از جامعه عربی- اسلامی طرد شدهاند.
سریال «ام هارون» که در آن تحریف علنی تاریخ درباره اعلامیه بالفور و تاسیس رژیم جعلی اسرائیل دیده میشود، باعث ایجاد موجی از اعتراضات از سوی کاربران عربزبان نسبت به این سریال شد. «ام هارون» قصه یک پزشک یهودی ساکن کویت است که در دوران رخدادهایی که منجر به اشغال فلسطین و تاسیس رژیم اسرائیل شد، زندگی میکند؛ رخدادهایی که با مشکلات یهودیهای ساکن در کشورهای عربی خلیج فارس گره خورده است و در نهایت هدفی جز عادیسازی روابط با رژیم صهیونیستی ندارد.
تولید و پخش این سریالها در ایام ماه مبارک رمضان هم دلیل روشنی بر برنامهریزی و عملیات روانی مشترک میان رژیم سعودی و رژیم اشغالگر قدس است. با توجه به اینکه جمعه آخر ماه مبارک رمضان برای مسلمانان و آزادیخواهان در اقصی نقاط دنیا به عنوان یک نماد و سمبل برای یادآوری مسأله فلسطین شناخته میشود، تلاش سعودی کاستن از اهمیت این روز مهم در قالب سریالهایی به نفع رژیم صهیونیستی بوده است.
اما سریال «مخرج 7» هم یکی دیگر از سریالهایی است که پخش آن در ماه مبارک رمضان با اعتراض مواجه شد. این سریال نیز محصول سعودی است که در MBC پخش میشود. قابل تأمل است که در قسمت اول این سریال یک بازیگر صراحتا به عادیسازی روابط با رژیم صهیونیستی در زمینه تجارت فرامیخواند و فلسطینیها را «دشمن» توصیف میکند.
سریال «مخرج۷» به صراحت با بیان جملات تفرقهافکنانه، فلسطینیان را شایسته کمکهای پیشین عربستان همچون ارسال کمکهای مالی و قطع صادرات نفت پس از جنگ اعراب و رژیم صهیونیستی نمیداند.
اما در پایان باید گفت یکی از بهترین توصیفهای خیانتهای بنسلمان به مسلمانان فلسطینی را محمد عبدالسلام، سخنگوی جنبش انصارالله یمن در صفحه کاربری خود در توئیتر اینچنین نوشت: «پناه بردن عربستان سعودی به سریالهای تلویزیونی برای ترویج عادیسازی روابط با رژیم صهیونیستی و چشمپوشی و کوتاه آمدن از آرمانها و آرزوهای فلسطین، خیانت بزرگی به امت [عربی و اسلامی] است که باید این امر برملا شود. همگان باید با عادیسازان روابط و جنایتکارانی که در خدمت دشمن صهیونیستی هستند، مقابله کنند».
***
تقلید از سینمای مبتذل قبل از انقلاب
سعودیها علاوه بر اهداف تعیینشدهای که از راهاندازی شبکههای رادیویی و تلویزیونی برای نفوذ در کشورهای اسلامی دارند، تلاشهای گستردهای را برای تغییر فضای فرهنگی عربستان داشتهاند که تولید اولین سریال توسط عربستان سعودی برای شبکه جهانی نتفلیکس با عنوان «وسوسهها» را میتوان شروعی جدی در راستای نشان دادن فضای توهمی و تصنعی از کشور عربستان قلمداد کرد. رژیم سعودی به سرکردگی بنسلمان طی سالهای اخیر تلاش کرده عقبماندگی 80 و چند سالهاش در سینما را با کارهایی که از جهت محتوایی شبیه آثار دوران قهقرای سینمای قبل از انقلاب اسلامی در ایران است، جبران کند. تغییر فضای فرهنگی مبتنی بر ایدههایی افراطگرایانه که متناسب با جامعه عربستان نیست، شبیه کاری است که 60 سال پیش رژیم پهلوی با محوریت دربار برای تغییر فضای فرهنگی ایران کلید زد. اما انگار سعودیها این بار درباره این پروژه بزرگ هوشمندی به خرج ندادهاند، زیرا کافی است سعودیها به سرنوشت سینمایی که فیلمها و آثارش در قالب سینمای قبل از انقلاب اسلامی با هدایت درباریهای پهلوی ساخته میشد نگاهی بیندازند تا متوجه شوند این راهی که شروع کردهاند، پایانی نافرجام خواهد داشت. در حال حاضر نیز رژیم سعودی در همان مسیر قرار گرفته و البته با سرعت عجیب و غریبتر به فعالیتهای سینمایی و هنری ضداسلامی رو آورده است.
در این بین یک نکته قابل تامل، عقبماندگی چند دههای سینمای عربستان نسبت به سینمای دنیاست، که رژیم سعودی تلاشهایی را برای جبران این عقبماندگی و مقایسه شدن با سینمای ایران انجام داده است. این مقایسه از آنجایی خندهدار است که جایگاه سینمای ایران در دنیا اساسا قابل مقایسه با عربستان نیست که اولین سریال خود را در فضای عمومی میسازد و تنها 2 سال از عمر بازگشایی سینماها در آن میگذرد. آن هم سینمای ایران دوران پس از انقلاب که رشد و توسعه آن از دید هیچ کس پنهان نیست، آنچنان که تلاشهای بیبیسی نیز برای پررنگ کردن سینمای ورشکسته پیش از انقلاب همواره با شکست مواجه شده است. بتازگی و پس از فوت محمدعلی کشاورز، رسانه سلطنتی انگلیس در گفتوگو با «زری خوشکام» سعی میکند درخشش مرحوم کشاورز را به دوران پیش از انقلاب نسبت دهد. مجری خطاب به خوشکام میگوید: «این روزها خیلی دوران قبل و بعد از انقلاب با هم مقایسه میشود. غیر از آثاری که مرحوم محمدعلی کشاورز با همسر شما کار کردهاند، شما کارهای قبل از انقلاب وی را میپسندید یا کارهای بعد از انقلاب را؟» پاسخ همسر علی حاتمی اما قابل تامل است: «من باز هم میگویم محمدعلی کشاورز بعد از انقلاب بیشتر درخشید. این مسأله را همه میدانند، خیلی از بازیگران دیگر هم مانند آقای انتظامی عزیزم که روحشان شاد باشد انشاءالله، همه اینها و هنرمندان تئاتر که قبل از انقلاب کمتر کسی به آنها توجه میکرد و الان توجه بیشتری میکنند و باید هم اینجور باشد، اینها بعد از انقلاب بویژه در کارهای علی حاتمی خیلی درخشیدند». علاوه بر درخشش و دیده شدن بازیگران در سینمای پس از انقلاب، حتی موفقیتهای بینالمللی سینمای ایران هم به روزگار پس از انقلاب بازمیگردد. از عمر اسکار به عنوان مهمترین جشنواره سینمایی حداقل 70 سال میگذرد و نیمی از عمر اسکار به دوران پیش از انقلاب بازمیگردد اما نکته قابل تأمل آنکه در همه سالهای پیش از انقلاب، سینمای ایران نهتنها نتوانسته موفق به کسب جایزه قابل توجه سینمایی شود، بلکه موفق به ارسال اثری در خور جایزه اسکار هم به این فستیوال بزرگ نشده است و این موضوع نشاندهنده ضعف بزرگ سیستم فاسد حاکم بر سینمای قبل از انقلاب اسلامی است اما سینمای ایران پس از انقلاب اسلامی با یک جهش فوقالعاده نهتنها به یک محتوای غنی در برخی آثار دست یافته، بلکه در عرصه بینالملل هم سینماگران پس از انقلاب حرفهای زیادی برای گفتن داشته و دارند. در هر صورت تلاش سعودیها برای تولید و پیش بردن سینمایی شبیه سینمای شکستخورده پیش از انقلاب و ترویج اباحهگری از این طریق نکتهای قابل تامل است.
ارسال به دوستان
«وطن امروز» گزارش میدهد؛ چرا سیاست تعیین سقف برای اجارهبها محکوم به شکست است؟
دستور به مسکن!
* بدون راهاندازی سامانه ملی املاک و اسکان و با وجود تورم ۴۱ درصدی سال ۹۸، تعیین سقف ۲۵ درصدی برای افزایش اجارهبها قابلیت اجرایی ندارد
گروه اقتصادی: حسن روحانی روز گذشته در جلسه ستاد ملی مقابله با کرونا از تصمیم دولت برای کنترل دستوری اجارهبها گفت. صدور دستور ممنوعیت افزایش اجارهبها در حالی است که دولت طی ۷ سال گذشته هیچ تدبیر راهگشایی برای حل واقعی مسأله مسکن ارائه و اجرایی نکرده است. صدور دستور ممنوعیت افزایش اجارهبها بیش از حد تعیین شده دولت در حالی است که پیش از این هم دستوراتی از این دست برای مقابله با گرانی ارز، خودرو و لوازم خانگی توسط رئیسجمهور صادر شده بود که هیچ یک به عملی نشد.
التهابات اخیر بازار مسکن بویژه طی 2 ماه گذشته، تامین مسکن چه به صورت ملکی و چه به صورت استیجاری را برای متقاضیان بشدت سختتر از گذشته کرده است. افزایش قیمت مسکن و اجارهبها چنان سرعت گرفته که در برخی موارد طبق گزارشهای غیررسمی نرخ اجارهبها پس از گذشت چند روز از توافق به ۲برابر افزایش مییابد. این روند باعث نگرانی و اعتراض عموم مردم و کارشناسان شده است. گسترش انتقادها از مدیریت ضعیف دولت در حوزه مسکن باعث شد دولت برای آرام کردن بازار مسکن در تلاش برای طراحی و اجرای طرحی ضربتی باشد. تمدید قراردادهای اجاره به مدت ۲ ماه اولین تصمیم دولت برای حاکم کردن ثبات بویژه در بازار اجاره مسکن بود. روز گذشته اما حسن روحانی در جلسه هیأت دولت، تصمیمات جدید دولت در موضوع مسکن را اعلام کرد.
* افزایش اجارهبها بیش از 25 درصد ممنوع
حسن روحانی روز گذشته در جلسه ستاد ملی مقابله با بیماری کرونا با اشاره به مشکلات مردم برای خرید یا اجاره مسکن گفت: نکته دیگری که در جلسه امروز تصویب شد، کمک به مستأجران بود. این ایام هم در زمینه مسکن، آنهایی که میخواهند مسکنی را تهیه کنند و بخرند، مسکن و اجارهبها گران و برای مردم طاقتفرسا شده است.
رئیس دولت دوازدهم همچنین اظهار داشت: امروز گفتیم که وزارت مسکن و همچنین وزارت کشور طرحهایی را بیاورند برای مسأله مسکن، اگر چیزی لازم است تصویب کنیم که زمین ارزانتر در اختیار سازنده قرار بگیرد. مصالح با تسهیلات در اختیار سازنده قرار بگیرد، تشریفات شهرداری به حداقل برسد و حتیالامکان غیرحضوری بشود و قرار شد تهیه شود و هر چه لازم است تصویب کنیم.
روحانی درباره مصوبه ستاد کرونا برای ساماندهی بازار اجارهبها گفت: اما نسبت به اجارهبها، ما در یک مقطعی گفته بودیم که اجاره 2 ماه تمدید شود، چون بنگاهها باز نبود و همه جا تعطیل بود و از آن عبور کردیم، بعد از آن اجارهها بسته شد. اجارهها خیلی مستأجران را تحت فشار قرار داد. هر جا اجارهای تاکنون منعقد نشده و موجر و مستأجر متنی را تا امروز امضا نکردهاند از فردا(امروز) که این مصوبه ما ابلاغ میشود، یک مقرراتی امروز گذراندیم که اضافه اجارهبها، نسبت به سال قبل در تهران 25 درصد بیشتر نمیتواند باشد. در کلانشهرها 20 درصد و در بقیه شهرها 15 درصد بیشتر نمیتواند بشود. این 3 تا را به عنوان مصوبه اعلام کردیم و از فردا باید اجرا و عمل کنند و این مبنایی است برای اجارهبها.
وی همچنین افزود: اینکه این اجارهبهایی که از فردا (امروز) منعقد میشود تا کی معتبر است، اینجا محل بحث بود و اینطور تصمیم گرفته شد این اجارهبها تا زمانی معتبر خواهد بود که وزارت بهداشت و درمان ما شرایط این ویروس را از حالت اضطرار خارج کند و بگوید شیوع آنچنانی نیست و از آن تاریخی که وزارت بهداشت ما اعلام کرد 3 ماه دیگر این اجارهبها تمدید میشود و بعد از 3 ماه میتوانند با توافق جدید ادامه دهند، بنابراین مصوبه ما بر این مبناست که تصویب شده است.
* گزارش بانک مرکزی از رشد قیمتها در بازار مسکن
همزمان با سخنان حسن روحانی، بانک مرکزی گزارش معاملات مسکن خردادماه شهر تهران را منتشر کرد. طبق این گزارش، متوسط قیمت هر متر مربع واحدهای مسکونی در شهر تهران نسبت به ماه قبل 6/11 درصد و نسبت به خرداد سال گذشته 5/42 درصد افزایش داشته است. طبق این گزارش، تعداد معاملات واحدهای مسکونی در شهر تهران خردادماه سال جاری به رقم 10 هزار و 778 مورد رسید که نسبت به خرداد سال گذشته 1/80 درصد افزایش و نسبت به خرداد سال 97 معادل 6/27 درصد کاهش داشته است. همچنین شاخص کرایه مسکن در شهر تهران و در کل مناطق شهری در خردادماه امسال نسبت به خردادماه سال گذشته به ترتیب 6/27 و 7/30 درصد افزایش داشته است.
* مخالفت کمیسیون عمران مجلس با طرح خانههای 25 متری
آذرماه سال گذشته بود که معاون شهرسازی و معماری شهرداری تهران از ارائه پیشنهاد شهرداری به دولت برای ساخت خانههای ۲۵ تا ۴۰ متری خبر داد. عبدالرضا گلپایگانی در این باره گفت: ما در حال برداشتن موانع ساخت خانههای ۲۵ تا ۴۰ متر هستیم، چرا که این مسأله نیازمند رای کمیسیون ماده ۵ است. وی افزود: ما ایده ساخت آپارتمانهای «کوچک اندازه» را دادیم که به نظر میرسد ایجاد این خانهها در همه کلانشهرها یک ضرورت و نه یک انتخاب است.
در همین رابطه اخیرا هم خبرهایی از جدی شدن تدوین و اجرای این طرح منتشر شده است. با این حال یک روز پس از انتشار این خبر، رئیس کمیسیون عمران مجلس از مخالفت مجلس و این کمیسیون با چنین طرحی خبر داد. محمدرضا رضاییکوچی با تکذیب خبر موافقت مجلس با این طرح گفت: اصلا موافقت مجلس با موضوع ساخت آپارتمانهای ۲۵ متری صحت ندارد و ما نیز در کمیسیون عمران مخالفت شدیدی با این مسأله داریم. رضاییکوچی اظهار داشت: نگاه اینگونه ساختوسازهای کوچک و ۲۵ تا ۴۰ متری فقط به رویکرد زندگی به صورت مجردی است و هیچ خانوادهای نمیتواند در یک واحد ۲۵ متری زندگی کند. وی همچنین تصریح کرد: متأسفانه طرح دولت و ارائه واحدهای ۲۵ و ۴۰ متری، ناپخته و مشاوره نادرست به دولت است، چرا که ما افراد را به سمت تجردگرایی سوق میدهیم و این اساسا با اصول زندگی ما و همچنین اصول معماری و شهرسازی سازگاری ندارد و ما اساسا با این موضوع مخالفیم.
ایده ساخت خانههای کوچک برای تامین مسکن مردم در حالی مطرح میشود که حسن روحانی سال 96 واحدهای مسکن مهر با میانگین 70 متر را «قوطی» نامید. اهمال دولت در تکمیل واحدهای نیمه تمام مسکن مهر و تحویل آن به متقاضیان در حالی بود که تا سال گذشته هیچ اقدام یا حتی طرحی برای رونق ساختوساز و افزایش عرضه مسکن به مردم نداشت. پس از استعفای عباس آخوندی و آغاز به کار محمد اسلامی در وزارت راهوشهرسازی، طرحی کوچک برای تامین تنها 400 هزار واحد مسکونی به نام «اقدام ملی مسکن» ارائه شد که در صورت تکمیل آن طبق برنامه اعلام شده، تنها تامینکننده بخش کوچکی از تقاضای مسکن در کشور است.
***
[تدبیر دولت در برابر مسائل؛ «سازگاری با مشکل» به جای «حل مسأله»]
روش دولت فعلی برای حل مسائل بویژه در حوزه اقتصادی بسیار عجیب است. دولتمردان در مواجهه با مسائل اقتصادی، به جای حل آنها، راهکارهایی برای انطباق مردم با شرایط پیش آمده ارائه میکنند. ایده ساخت خانههای 25 تا 40 متری برای جبران گرانی مسکن و تامین سرپناه حداقلی در حالی مطرح میشود که راهکارهای اصلی برای حل ریشهای معضل تورم افسارگسیخته بویژه در حوزه مسکن طی 7 سال گذشته در حاشیه بوده است. مهمترین عامل افزایش قیمتها در بخشهای مختلف از مسکن گرفته تا خودرو و ... رشد نقدینگی بیش از 20 درصدی است. آمارهای رسمی نشان میدهد میانگین رشد سالانه نقدینگی در 5 دهه گذشته حدود 25 درصد بوده است. نتیجه چنین وضعیتی، افزایش سطح عمومی قیمتها و رشد تورم به بالای 20 درصد طی 5 دهه اخیر بوده است. خلق بیضابطه نقدینگی توسط بانکها در حالی است که طی این سالها هیچ اقدام خاصی برای مدیریت عالمانه نظام بانکداری کشور نشده است.
عامل دیگر در افزایش قیمت مسکن، کاهش شدید ساختوسازها در دوره مدیریت دولت فعلی است. دولتی که تنها برنامهاش در حوزه مسکن، کند کردن سرعت پیشرفت طرح مسکن مهر و فحاشی به این پروژه عظیم بود، اکنون و در سال پایانی خود، هیچ دستاوردی برای عرضه جهت کنترل تورم افسارگسیخته در بازار مسکن ملکی و بویژه استیجاری ندارد تا جایی که مجبور به تصویب طرحی برای ممنوعیت افزایش اجارهبها بیش از حد تعیین شده خود میشود.
عامل دیگر افزایش بیضابطه قیمتها در بازار مسکن، نبود نظارت متمرکز بر معاملات مسکن و مالکیت املاک است. خبر راهاندازی «سامانه املاک و اسکان» در حالی در ماه اخیر منتشر شد که در 7 سال گذشته هیچ اقدامی برای راهاندازی این سامانه جهت رصد معاملات و مالکیتها به منظور شناسایی خانههای خالی و همچنین معاملات سوداگرانه به عنوان یکی از عوامل افزایش قیمت مسکن و اجارهبها نشد. هماکنون این سامانه تنها به صورت اسمی راهاندازی شده و هیچ موردی در آن ثبت نشده است. تعلل در اصلاح قوانین مالیاتی برای اخذ مالیات بر عایدی مسکن و مالیات بر خانههای خالی، دیگر اهمال دولت در ساماندهی بازار مسکن برای کنترل تورم در این بخش است. همه این موارد اقداماتی است که اگر تاکنون انجام شده بود، نیازی به تعیین دستوری سقف افزایش اجارهبها وجود نداشت، اقدامیکه مشخص نیست تا چه اندازه قابلیت اجرا دارد.
ارسال به دوستان
با وجود کمبود شدید فضاهای آموزشی در کشور درخواست برای تغییر کاربری مدارس همچنان ادامه دارد
بیکلاسی!
گروه اجتماعی: با آنکه در روزهای گذشته خبرهایی مبنی بر کمبود مدارس در کشور مطرح شده و مدیر کل نوسازی مدارس استان تهران 1000 مدرسه 15کلاسه را نیاز جدید این استان میداند و از سوی دیگر رئیس سازمان نوسازی مدارس کشور معتقد است 30 درصد مدارس فرسوده است و نیاز به بازسازی دارد اما انگار نظام آموزشی همچنان مظلوم است و تقاضای تغییر کاربری 5/1 میلیون مترمربع از فضای مدارس دولتی ثبت شده است.
به گزارش «وطن امروز»، همزمان با صحبتهای مسؤولان درباره کمبود فضاهای آموزشی کشور، تغییر کاربری 5/1 میلیون مترمربع از فضای مدارس دولتی میتواند ضربهای جدی به نظام آموزشی کشور باشد، آن هم در شرایطی که در حال حاضر نیز با کمبود شدید فضاهای آموزشی مواجهیم.
* هنوز همه ساختمانها به وزارت آموزش پرورش برنگشته است
سال گذشته بود که خبر «تحصیل ۲۱۰ دانشآموز در یک مدرسه ۲ کلاسه در جنوب سیستانوبلوچستان» در فضای مجازی پربازدید شد؛ خبری که باعث شد مسؤولان بسیج سیستان با کمک گروههای جهادی اقدام به ساخت یک مدرسه 6 کلاسه برای این روستای سیستانوبلوچستانی کنند. اما مانند آن مدرسه و روستا در کشور زیاد داریم، چنانچه اگر «کمبود فضای آموزشی» را در اینترنت جستوجو کنیم از تمام استانهای کشور تیترهایی برای این موضوع بالا میآید.
طبق قانون بودجه سال 98 «دستگاههای اجرایی موظف به تخلیه ساختمانها و اماکن متعلق به وزارت آموزش و پرورش ظرف مدت 6 ماه شدند» که اگر این اتفاق میافتاد، این وزارتخانه میتوانست علاوه بر حل مشکل فضای آموزشی در مناطق کمبرخوردار و محروم، با فروش برخی ساختمانها و اماکن مازاد متعلق به خود، مشکل کمبود اعتبارات خود را نیز تا حدودی جبران کند اما هنوز این اتفاق به صورت کامل محقق نشده است.
* مسؤولان مدارس را تحویل دهند!
از جمله مسائلی که در سالیان گذشته مورد اعتراض بود، در اختیار گرفتن مدارس از سوی مسؤولانی بود که سمت دولتی دیگری هم داشتندکه با بخشنامهای وزیر آموزش و پرورش برابر این مسأله ایستاد. با ابلاغ بخشنامه «قانون منع مداخله کارکنان دولت در معاملات دولتی» وزیر آموزش و پرورش، مصادیق تعارض منافع در این وزارتخانه مشخص شد. وزیر آموزش و پرورش با ارائه فرصت 2 ماهه به مدیرانی که مصادیق تعارض منافع درباره آنها صدق میکند، گفته بود: «نسبت به توقف فعالیت یا تعطیلی مدرسه یا مرکز غیردولتی اقدام کنید یا از تصدی پست اجرایی استعفا و از عضویت در شوراهای مذکور انصراف دهید».
تصدیگری مدیران دولتی در مدارس غیردولتی باعث شده بود آنها با بهانه کممخاطبی مدارس دولتی، در حالی که همیشه با مشکل کمبود فضای آموزشی مواجه بودیم، دست به تعطیلی و فروش یا اجاره ساختمانهای مدارس بزنند. با بخشنامه جدید وزیر آموزش و پرورش باید منتظر پایان مدرسهداری مسؤولان در آموزش و پرورش بود و این تغییر به معنای مصون ماندن مدارس دولتی و امکاناتی که به نفع عامه مردم است خواهد بود.
* کلاسهای نیمهتمام و بازسازی مدارس فرسوده
سال تحصیلی 1400-1399 مدارس با توجه به تعطیلیهای کرونایی، از شهریورماه به صورت زوج و فرد شروع میشود و این در حالی است که همچنان مسأله کمبود مدارس و فضای آموزشی برقرار است. بر اساس آمار موجود «۴۰ هزار کلاس درس نیمهتمام در کشور وجود دارد» و به گفته رئیس سازمان نوسازی، توسعه و تجهیز مدارس کشور هم «30درصد مدارس سراسر کشور فرسوده بوده و نیازمند تخریب و بازسازی است». مهرالله رخشانیمهر میگوید: «ساماندهی و امر تخریب و بازسازی مدارس فرسوده کشور به بیش از ۱۰۰ هزار میلیارد تومان اعتبار نیاز دارد». این وضعیت در پایتخت به سمت بحران فضای آموزشی پیش میرود، به گونهای که باعث شده بیشتر مدارس دوشیفته شوند. طبق استانداردهای جهانی، تراکم کلاسهای درس 24 نفر در هر کلاس است اما هماکنون در تهران این عدد 32 نفر در هر کلاس است و برای رفع این مسأله استان تهران به 1000 مدرسه 15 کلاسه جدید نیاز دارد.
در مناطق حاشیهنشین اما کمبود فضای آموزشی چیزی بهمثابه یک فاجعه است. سرانه فضای آموزشی به صورت میانگین در کشور2/5 مترمربع است. به عنوان مثال این میانگین در خراسان رضوی 2/4 مترمربع به ثبت رسیده است. با وجود اینکه سرانه فضای آموزشی این استان فقط یک مترمربع از میانگین کشوری کمتر است اما وضعیت در حاشیه شهر مشهد بشدت نگرانکننده است؛ به گونهای که سرانه آموزشی حاشیهنشینان مشهد به ازای هر دانشآموز تنها 2/2 مترمربع است؛ چیزی کمتر از نصف سرانه میانگین کشور؛ و این در حالی است که میانگین کشور خود کمتر از سرانه استاندارد است، به گونهای که سرانه استاندارد فضای آموزشی در کشور 4/8 مترمربع است.
توسعه ساخت وساز مدارس اما به اندازه نیاز کشور و هزینههای جاری آن سرعت ندارد. در 15 سال گذشته قیمت تمامشده احداث هر مترمربع مدرسه حدود 20 برابر شده، در حالیکه بودجه سازمان نوسازی مدارس کشور طی سالهای 87 تا 99 حداکثر حدود 6 برابر شده است؛ از 800 میلیارد تومان به حدود 4600 میلیارد تومان افزایش داشته است.
* یک خبر نگرانکننده: تغییر کاربری 5/1 میلیون مترمربع از مدارس دولتی!
سال ۹۷ در ۱۸ استان کشور برای تغییر کاربری بیش از ۹۹۳ هزار مترمربع فضای آموزشی پرونده تشکیل شده است و حالا موضوع مورد بحث، تغییر کاربری 5/1 میلیون مترمربع از مدارس دولتی برای فضاهای تجاری است.
برخلاف آنکه عموم «اجازه دادن به مدارس دولتی برای درآمدزایی» را سیاستی غلط میدانند اما در سالهای اخیر این مسأله تبدیل به یک رویه شده است. تفسیرهای غیرمنطقی از بند «ن» تبصره 3 قانون بودجه باعث شد از سال 93 «تغییر کاربری مدارس به فضای تجاری در راستای درآمدزایی مدارس دولتی» طرح شود که بعد از آن در بودجهریزی سال 96 نیز تصریح شد. حال اما گزارشهای تفریغ بودجه از عملکرد تبصره 9 در سالهای 96 و 97 نشان میدهد شوراهای آموزش و پرورش در استانها طی این 2 سال، درخواست تغییر کاربری حدود 5/1 میلیون مترمربع از فضاهای آموزشی به فضاهای تجاری را داشتهاند.
رضا امیدی، عضو هیأت علمی دانشگاه علامه طباطبایی در این باره مینویسد: «بر اساس گزارش تفریغ بودجه، سال 97 در 18 استان برای تغییر کاربری بیش از 993 هزار مترمربع فضای آموزشی پرونده تشکیل شده در حالی که میزان این درخواستها در سال 96 در 10 استان حدود 502 هزار مترمربع بوده است، یعنی طی یک سال درخواستهای تغییر کاربری تقریباً 2 برابر شده است! البته اکثر این درخواستها به دلیل نقص پرونده هنوز به نتیجه نرسیده و برخی نیز از سوی شورای عالی شهرسازی رد شده است. از مجموع درخواستهای تغییر کاربری در سال 97، بیش از 400 هزار مترمربع مربوط به استان تهران است و این در حالی است که این استان به لحاظ تراکم دانشآموز در کلاس درس جزو ضعیفترین استانهای کشور است».
***
معاون وزیر آموزش و پرورش:
مدارس متروکه جزو اموال مازاد وزارت آموزش و پرورش است
معاون وزیر آموزش و پرورش و رئیس سازمان نوسازی، توسعه و تجهیز مدارس کشور گفت: تغییر کاربری مدارس در وزارت آموزش و پرورش قانونی است که باید به آن عمل شود، چرا که خیلی از مدارس کشور متروکه است و کسی در آن منطقه که ساختمان مدرسه در گذشته بنا شده است، ساکن نیست. مهرالله رخشانیمهر در گفتوگو با «وطن امروز» با بیان اینکه یکسری ساختمانهای مدارس قدیمی که قدمت آنها بعضا به بیش از 50 سال پیش برمیگردد ناکارآمد بوده و دانشآموزی برای تحصیل در آنها وجود ندارد، بنابراین طبق قانون مسؤولیت فروش این ساختمانها به ادارات آموزش و پرورش استانها داده شده است تا پول حاصل از فروش آن مدارس برای ساخت مدرسههای جدید به کار گرفته شود. وی خاطرنشان کرد: خیلی از این املاک رها شدهاند و کارایی لازم را ندارند و به عنوان اموال مازاد وزارت آموزش و پرورش محسوب میشوند. به طور مثال، مدارسی قبلا در برخی مناطق شهری ساخته شده که محل سکونت شهروندان بوده است اما این مدارس به دلایلی چون قرار گرفتن در بافت فرسوده یا محدوده بازار و... اکنون کارایی لازم را برای تحصیل دانشآموزان آن منطقه ندارند. در چنین شرایطی وزارت آموزش و پرورش وارد عمل شده است که این مدارس را تغییر کاربری دهد تا حداقل از محل فروش یا ساخت آن منابع مالی برای توسعه یا ساخت مدارس جدید در کشور حاصل شود و بلااستفاده نماند.
***
عضو هیأترئیسه مجلس شورای اسلامی:
تقاضای تغییر کاربری 5/1 میلیون متر مربع از مدارس دولتی غیرقانونی است
عضو هیأترئیسه مجلس شورای اسلامیگفت: هر گونه تغییر کاربری مدارس بدون رعایت مفاد قانونی اشتباه محض و غیرقانونی است. علیرضا سلیمی در گفتوگو با «وطن امروز»، با بیان اینکه کشور اکنون با کمبود شدید کلاسهای درس و مدرسه مواجه است، افزود: تقاضای تغییر کاربری 5/1 میلیون متر مربع از مدارس دولتی از سوی ادارات وزارت آموزش و پرورش رویکردی کاملا غلط است، چرا که هنوز خیلی از دانشآموزان در مدارس کپری، کانکسی و استیجاری و در شرایط سخت تحصیل میکنند. وی خاطرنشان کرد: تقاضای تغییر کاربری 5/1 میلیون متر مربع از مدارس دولتی در شرایطی که دانشآموزان در برخی شهرستانها به صورت فشرده و چندشیفت درس میخوانند رویکرد غیرکارشناسانه و نشدنی است. عضو هیأترئیسه مجلس شورای اسلامی با بیان اینکه تصمیماتی برای فضای مازاد و جایگزینی مدارس از قبل مطرح بوده مبنی بر اینکه برخی مدارس متروکه در روستاهای خالی از سکنه یا جاهایی که امکان تحصیل در آن وجود ندارد فروخته و پول حاصل از آن در جای دیگر برای ساخت، توسعه یا خرید مدرسه به کار گرفته شود، اظهارداشت: تغییر کاربری مدارس بدون رعایت اصول و مقررات قانونی امکانپذیر نیست، زیرا اکنون دولت توانایی پوشش تامین تحصیل با ساخت انبوه مدارس برای دانشآموزان سطح کشور را ندارد و هر ساله خیرین مدرسهساز اقدام به این امر خیر میکنند.
ارسال به دوستان
تعداد مبتلایان «کوویدـ۱۹» در کشور به 222669 و آمار تلفات به 10508 نفر رسید
استفاده از ماسک اجباری میشود
گسترش شیوع ویروس کرونا در کشور و افزایش روزافزون ابتلا به این بیماری بسیار خطرناک موجب شده است استفاده از ماسک از هفته آینده در اماکن عمومی و استانهایی که در وضعیت همهگیری این ویروس قرار دارند اجباری شود. به گزارش «وطن امروز»، قدرت بسیار بالای انتقال ویروس مرموز کرونا و ماهیت متغیر آن که به اشکال مختلف دستگاههای بدن را درگیر میکند نگرانیهایی را برای مسؤولان وزارت بهداشت و جامعه پزشکی ایجاد کرده است، چرا که معلوم نیست کرونا در آینده به چه شیوه یا چه شکل و شمایلی برای گرفتن جان مردم خود را نشان دهد. در چنین شرایطی مسؤولان وزارت بهداشت تنها راه مبارزه با این بیماری کشنده را خودمراقبتی و رعایت پروتکلهای بهداشتی بویژه فاصلهگذاری اجتماعی میدانند، چرا که کرونا درمان ندارد و معلوم نیست درمان آن چه زمانی پیدا شود. در این باره رئیس مرکز مدیریت بیماریهای واگیر وزارت بهداشت با بیان اینکه ما در موج سنگین بیماری به سر میبریم، گفت: نمیدانیم در فصل سرما چه اتفاقی میافتد و قابل پیشبینی نیست که کرونا با بیماریای مانند آنفلوآنزا همزمان خواهد شد یا نه و چه اتفاقات غیرقابل پیشبینی رخ میدهد، این موارد از نگرانیهای وزارت بهداشت است. محمدمهدی گویا در جلسه کارگروه ارزیابی فرصتهای مدیریت کرونا اظهار کرد: ما با یک ویروس کاملا جدید مواجه هستیم که ماهیت آن به لحاظ عملکردی با سایر ویروسهای همخانواده خود کاملا متفاوت است. این ویروس ویژگیهایی از خود نشان داده که تا به حال در همخانوادههای آن مشاهده نشده بود و پیچیدگیهایی دارد که تا به حال بشر با آن مواجه نشده بود. وی ادامه داد: این ویروس هر آن در حال تغییر است و برخی مواردی که اعلام شده بود در جلوگیری از شیوع آن مؤثر است، ممکن است در آینده مشخص شود که تأثیری ندارد. ما در موج سنگین بیماری به سر میبریم و باید طوری مدیریت کنیم که مردم کمتر به بیمارستانها و بخشهای مراقبت ویژه بروند و تعداد فوتیها کاهش پیدا کند. وی ادامه داد: نگرانیها از این است که هنوز واکسنی برای این بیماری پیدا نشده، داروی قطعی برای درمان ندارد و بیتردید ما با موج بعدی بیماری روبهرو خواهیم شد.
* شناسایی ۲۴۸۹ بیمار جدید
آمار مرگومیر و ابتلا به ویروس کرونا طی ظهر شنبه تا ظهر یکشنبه افزایش یافت. سخنگوی وزارت بهداشت در این باره گفت: از روز شنبه تا ظهر یکشنبه ۸ تیر بر اساس معیارهای قطعی تشخیصی، 2 هزار و ۴۸۹ بیمار جدید مبتلا به «کووید- 19» در کشور شناسایی شدند که از این تعداد یکهزار و ۴۰۶ مورد بستری شدند. سیما ساداتلاری افزود: مجموع بیماران «کووید- 19» در کشور به ۲۲۲ هزار و ۶۶۹ نفر رسید. وی ادامه داد: متأسفانه طی این مدت ۱۴۴ بیمار «کووید- 19» جان خود را از دست دادند و مجموع جانباختگان این بیماری به ۱۰ هزار و ۵۰۸ نفر رسید. او گفت: تاکنون ۱۸۳ هزار و ۳۰۱ نفر از بیماران بهبود یافته یا از بیمارستانها ترخیص شدهاند. همچنین ۲۹۴۶ نفر از بیماران مبتلا به «کووید- 19» در وضعیت شدید این بیماری تحت مراقبت قرار دارند. به گفته وی، استانهای خوزستان، کردستان، آذربایجان غربی، هرمزگان و کرمانشاه در وضعیت قرمز و استانهای بوشهر، ایلام، آذربایجان شرقی و خراسان رضوی در وضعیت هشدار قرار دارند.
* استفاده از ماسک از هفته آینده اجباری میشود
استانهای با وضعیت قرمز درگیر با کرونا باید الزام استفاده از ماسک را به صورت ویژه در دستور کار قرار دهند. معاون کل وزیر بهداشت، درمان و آموزش پزشکی گفت: استفاده از ماسک از هفته آینده در مکانهای عمومی اجباری است و به کسانی که از آن استفاده نکنند، خدمت ارائه نمیشود. ایرج حریرچی افزود: هیچ دارو یا مواد غذایی خاصی برای مقابله با کرونا وجود ندارد و باید تنها استفاده از ماسک در دستور کار قرار گیرد. وی با بیان اینکه استفاده از ماسک از ۱۵ تیر در اماکن عمومی الزامی خواهد شد، اضافه کرد: استانهای با وضعیت قرمز باید این الزام را به صورت ویژه در دستور کار قرار دهند. حریرچی با اشاره به امکان اعمال دوباره محدودیت در شهرهای با وضعیت قرمز اظهار کرد: استفاده از ماسک و نیز رعایت فاصله اجتماعی نقش مهم و پیشگیرانهای در کاهش آمار مبتلایان به ویروس کرونا دارد.
ارسال به دوستان
تکریم و معارفه مدیران قبلی و جدید حوزه هنری با کلیدواژه «جهاد»
اعتماد مردم، ثروت حوزههنری
گروه فرهنگ و هنر: صبح روز گذشته تالار اندیشه حوزه هنری پذیرای جمع کثیری از اهالی فرهنگ و هنر بود که برای بدرقه رئیس پیشین حوزه هنری سازمان تبلیغات اسلامی دور هم جمع شده بودند؛ جمعیتی که در میان آنها افرادی با تفکرات و نظرات مختلف و حتی مخالف دیده میشد که در عین حال برای خیرمقدم به رئیس جدید و جوان حوزه هنری گرد هم آمده بودند. میهمانانی که پیش از آغاز رسمی مراسم، با حضور در مزار شهدای محوطه حوزه هنری با شهدای انقلاب و دفاع مقدس تجدید میثاق کردند.
حجتالاسلام قمی، داریوش ارجمند، سیدعباس صالحی، حجتالاسلام خاموشی، حسن بنیانیان، فاضل نظری، حجتالاسلام قاسمیان، محسن مؤمنیشریف، عزتالله ضرغامی، غلامعلی حدادعادل، علی فروغی، منوچهر شاهسواری، سیدمسعود شجاعیطباطبایی، محمد حمزهزاده، سیدمحمدمهدی طباطبایینژاد، ابراهیم داروغهزاده، محمدرضا فرجی، علیرضا تابش، مرتضی سرهنگی، مهدی آذرپندار، عبدالحمید قدیریان، کورش زارعی، محسن کاظمی، علیمحمد مؤدب، محمدرضا سنگری، حجتالاسلام سلیمانی، سعید بیابانکی و... از جمله مدیران و چهرههای فرهنگی حاضر در این مراسم بودند.
* اعتماد مردم به حوزه هنری ثروتی ابدی است
مرتضی سرهنگی از نویسندگان شاخص ادبیات دفاع مقدس اولین سخنران این مراسم بود. او در سخنانی اظهار کرد: «من فقط به چند نکته بسنده میکنم که اعتماد مردم به حوزه هنری یک ثروت ابدی برای این سرزمین است. ما اجازه نداریم از این ثروت کم کنیم و به کشورمان ضرر بزنیم، برای همین هر کس برای ادبیات و انقلاب و جنگ کار میکند ما برادرش هستیم».
محمدعلی رجبیدوانی، هنرمند نگارگر و از مدرسان برجسته حوزه نقاشی هم در ادامه با اشاره به نقش حوزه هنری در جریان فعالیتهای فرهنگی و هنری انقلاب توضیح داد: «در سالهای اول که این مرکز راه افتاد، بسیاری مؤمنانه کار کردند و همه بدون توقع مالی کارهای زیادی انجام میدادند. در این زمان رابطه ما با حضرت امام(ره) رابطه تنگاتنگی بود. حتی برای موسیقی هم با ایشان صحبت میکردیم که ایشان میفرمودند شما چون به خاطر خدا قیام میکنید پس هنر برای شما وسیله نیست. جای تأسف داشت که این فضا بعدها تبدیل به یک مجتمع اداری شد؛ موضوعی که باعث شد بسیاری از نیروهای اولیه و هنرمند از آن بیبهره باشند. ما باید یک بار دیگر برگردیم به آنچه هنر میخواهد؛ هنری که باید در جهت انقلاب و نیکنفسی باشد. هنری که اداری باشد، قطعاً از بالا به پایین برای آن دستور میرسد و این اصلاً شایسته نیست».
* در حوزه «هنر» آسیبپذیر شدهایم
سخنران بعدی این مراسم غلامعلی حدادعادل بود که در سخنانی به جایگاه حیاتی «هنر» در جوامع انسانی اشاره و بر لزوم تحقق «جهش تولید» در عرصه تولیدات هنری تأکید کرد. حدادعادل در بخشی از این سخنان اظهار کرد: «ما به دلایل تاریخی در عرصه هنر ضعیف بودهایم و ما را در این زمینه ضعیف خواستند که متأسفانه بعد از مواجهه با غرب دچار ضعف شدیم. ما از ناحیه هنر آسیبپذیریم و آسیب هم دیدهایم و میبینیم. شما ملاحظه کنید موسیقیهای زیرزمینی که خیلی هم زیر زمین نیستند، مشغول انجام کارهای خود هستند که همه برای ما هشدار و علامت است. ما اگر چارهاندیشی نکنیم، قطعا انقلاب اسلامی از این ناحیه ضربه خواهد خورد، پس شهیددادهها به فکر باشید که هنر برای فرد فرد انسانها امری حیاتی بوده و به هیچ وجه حاشیهای نیست».
* حوزه هنری باید مکتب هنر انقلاب را تأسیس کند
سید عزتالله ضرغامی، عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی و رئیس اسبق رسانه ملی هم در این مراسم با تأکید بر اینکه «حوزه هنری مخاطب عام دارد»، محسن مؤمنیشریف را مدیری متخصص در حوزه هنر توصیف و نسبت به توفیقات محمدمهدی دادمان در جایگاه ریاست حوزه هنری ابراز امیدواری کرد. آیتالله صادقیرشاد، عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی و رئیس پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی سخنران بعدی این مراسم بود که در سخنانی ضمن طرح پیشنهاد «تأسیس مکتب هنر انقلاب» گفت: برای من حوزه هنری یکی از خاطرهانگیزترین نهادهای شبکه فکری و عملی انقلاب اسلامی است. پیشتر زمانی که جوان بودم و کار ذوقی داشتم، به اینجا رفتوآمد داشته و با اصحاب اندیشه و هنر مراوده میکردم و امروز در جلسه تکریم مدیری مخلص هستم و معارفه مدیر جوانی که از نمادهای رویش نسل سوم انقلاب است.
* قدردانی پرویز پرستویی از مؤمنیشریف
در بخش دیگر این مراسم نیز ویدئوی از صحبتهای پرویز پرستویی خطاب به محسن مؤمنیشریف، رئیس سابق «حوزه هنری» پخش شد که او در این ویدئو به تقدیر از فعالیتهای محسن مومنیشریف پرداخته بود. او در بخشی از این ویدئو که در قالبی نمایشی برای این مراسم تدارک دیده شده بود، از سردار مکی یازع خواست به میان جمعیت برود تا از محسن مومنیشریف قدردانی کند. سردار مکی یازع نیز در این برنامه گفت: «از طرف جشنواره دانشآموزی دفاع مقدس دوست داریم تندیس ویژه خودمان با نام شهید دریاقلی را به محسن مؤمنیشریف تقدیم کنیم. این تندیس از سوی جشنواره هر ساله به نام یک سردار شهید به فعالان فرهنگی هنری تقدیم میشود».
* اهتمام و محبت رهبر انقلاب؛ پشتوانه «حوزه هنری»
در بخش دیگری از این مراسم محسن مومنیشریف، رئیس سابق «حوزه هنری» در سخنانی با اشاره به «اهتمام و محبت رهبر انقلاب به حوزه هنری» برای محمدمهدی دادمان در دوران تازه حوزه هنری آرزوی توفیق کرد. مؤمنیشریف در سخنانی گفت: در این سالها مقام معظم رهبری با اهتمام و محبتی که به حوزه هنری داشتند برای ما پشتوانه بزرگی ساختند که بر این باورم میتواند پشتوانه بزرگی برای جناب دادمان باشد. امروز حوزه هنری به تعبیر فرمایشات مقام معظم رهبری یک مجموعه جهادی است که لازم است برای رسیدن به این نقطه از همه حمایتها تشکر کنیم.
* نقش بیبدیل حوزه هنری در پاسداشت دفاع مقدس
سیدعباس صالحی، وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی نیز در سخنانی با تأکید بر «نقش بیبدیل حوزه هنری در پاسداشت دفاع مقدس» اظهار کرد: وقتی به فعالیت ۴۰ ساله حوزه هنری نگاه کنیم تصویرهای مختلفی از آن میتوانیم روایت کنیم. من به اختصار به چند گزاره اشاره میکنم. نخست نقشی است که حوزه هنری در پاسداشت دفاع مقدس داشته است؛ دفاع مقدسی که گنج ایرانی ما است و با هیچ برههای از تاریخ ایران برابری ندارد. معدنی است که مواد خام کشف نشده زیادی دارد و نیازمند کاوشهای بسیار است.
* دادمان: امروز عنصر هویتی ما «جهاد» است
محمدمهدی دادمان، رئیس جدید «حوزه هنری» آخرین سخنران این مراسم بود که در سخنانی گفت: «قبل از همه وظیفه خودم میدانم از استادم محسن مؤمنیشریف که به حق، بر گردن من حق استادی دارند تقدیر کنم. خوشبختانه در این جلسه از وصف ایشان زیاد صحبت شد اما من میخواهم امروز به مدیریت وی در این ۱۰ ساله اشاره کنم. هر کسی حوزه هنری را میشناسد شهادت میدهد که حوزه هنری بالندهتر و رشیدتر از دورههای گذشته خود شده است. از عزیزان در حوزه ادبیات انقلاب و دفاع مقدس تشکر میکنم بابت تلاشهای بسیاری که کردهاند. امروز همه هویت ما، که به صورت همهجانبه تحت هجوم هستیم، به عنصر جهاد وابسته است. اگر من و همکارانم در حوزه هنری کاری کنیم که جهاد را روایت کنیم، قطعا در راه خود موفق خواهیم بود».
ارسال به دوستان
همزمان با اوجگیری بحران سیاسی ـ اجتماعی در ایالاتمتحده پیشبینیهای رهبر معنوی سیاهپوستان آمریکا درباره فروپاشی این کشور مورد توجه افکار عمومی قرار گرفته است
فراخوان فراخان
قتل الایجا مککلین، شهروند سیاهپوست ۲۳ ساله ساکن شهر آرورای کلرادو توسط پلیس، این ایالت را صحنه اعتراضات گسترده مردمی کرده است
سخنان اخیر رهبر معنوی سیاهان آمریکا در اوج ناآرامیهای این کشور، بازتابی بهمراتب گستردهتر از حرفهای پیشین او یافته و باعث شده میلیونها نفر به این موضوع توجه کنند که او یکی از جدیترین پیشبینیکنندگان وقایع جاری و فروپاشی اجتماعی و ساختاری آمریکا بوده است.
«لوئیس فراخان» ملقب به «لوئیس ایکس» که یکی از شاخصترین پیروان مالکوم ایکس، نخستین رهبر مسلمان جنبش عدالتخواهی آفریقاییتباران ایالاتمتحده محسوب میشود، از زمان روی کار آمدن دونالد ترامپ، در سخنرانیهای متعدد تاریخی، رئیسجمهور فعلی را عامل فروپاشی نظام فعلی آمریکا دانسته بود.
او به عنوان رئیس حزب امت اسلام ایالاتمتحده، رهبر بزرگترین و مهمترین جمعیت مبارز سیاهان آمریکایی برای احقاق حقوقشان محسوب میشود؛ حزبی که با سرلوحه قرار دادن پرهیز از نژادپرستی و متحد کردن آفریقاییتبارانی از همه مذاهب اسلامی با بیش از ۲۵۰ هزار عضو رسمی و میلیونها حامی اجتماعی، نفوذی عقیدتی- سیاسی بر بخش مهمی از جمعیت حدود 40 میلیون نفری سیاهپوستان آمریکا دارد.
در نتیجه در دورانی که آفریقاییتباران در مرکزیت اعتراضات ضدنژادپرستانه، ضدساختار حکومتی و حتی جداییطلبانه بخش بزرگی از آمریکاییها قرار گرفتهاند، سخنان «فراخان» وحشت بسیاری را در میان سران واشنگتن و صهیونیستهای حاکم برمیانگیزد.
در چنین شرایطی ویدئویی از مناظره ربع قرن پیش فراخان در برنامه تلویزیونی قدیمی «فیل داناهو» در حال دست به دست شدن بین کاربران انگلیسیزبان شبکههای اجتماعی نه فقط در آمریکا، بلکه در سراسر جهان است. دامنه به اشتراک گذاشتن سخنان شجاعانه رئیس حزب امت اسلام، بویژه افشاگریهای او درباره سلطه یهودیان صهیونیست بر آمریکا و نقششان در دامن زدن به نژادپرستی، به سلبریتیهای سفیدپوست هم کشیده شده و در هفته اخیر، «چلسی سندلر» یکی از بازیگران و فعالان مشهور مخالف ترامپ به حمایت احساسی از او پرداخت. سندلر در صفحه اینستاگرام خود با 4 میلیون دنبالکننده به کلیپ مزبور چنین واکنش نشان داد: «من از این ویدئوی قدرتمند چیزهای زیادی آموختم». او حتی از این هم فراتر رفت و در پادکست مربوط به خود در تارنمای روزنامه «دیلی بیست» بار دیگر پست فراخان را به اشتراک گذاشت و آن را مورد تمجید قرار داد.
حمایت این کمدین سپیدپوست و مجری سابق برنامه پرمخاطب «آخر شب» باعث شد سد سانسور رسانههای جریان اصلی آمریکا علیه سخنان رهبر معنوی سیاهان بشکند و آنها دستکم برای نکوهش «چلسی سندلر» هم که شده به فراگیر شدن پست مربوط به فراخان در جامعه اعتراف کنند. مثل همیشه واکنش رسانههای شرکتی تحت تملک کارتلهای یهودی به سخنان این رهبر مسلمان، نسبت دادن اتهام نخنمای«ضدسامی» به او بود. آنها به سندلر هم فشار آوردند تا اینکه او مجبور به عذرخواهی شد اما حتی عذرخواهی این خانم بازیگر 45 ساله که خود یهودیتبار است نیز نوعی حمله به ارزشهای نظام حاکم محسوب میشد.
او نوشت، هرگز به آن بخش از سخنان تاریخی فراخان که- مطابق الگوهای رسانههای عمدتا صهیونیستی- «یهودستیزانه» تلقی میشود توجه نکرده است، بلکه لحن قدرتمند او در دفاع از حقانیت سیاهان و اینکه «مردم سیاهپوست هرگز پیشینه کشتن مردم سفیدپوست را نداشتهاند» او را تحت تاثیر قرار داده است. سندلر با وجود عذرخواهی از تمجید سخنان فراخان، تاکید کرد سفیدهای آمریکایی کماکان به خشونت علیه سیاهان و کشتن آنها ادامه میدهند.
نیک دیکسون، مقالهنویس تارنمای اسپایکد (spiked-online) در تحلیلی با عنوان «زمان بیداری برای دوست داشتن فراخان فرا رسیده است» به بررسی پدیده حمایت روزافزون سلبریتیها از اظهارنظرهایی پرداخت که طبق ارزشهای رسمی آمریکایی «یهودستیزانه» تلقی میشوند.
رسانهای شدن پستهای مربوط به فراخان همچنین محملی شده تا سخنان اخیر او با صدای بلندتری فراتر از دیوار سانسور رسانهای به گوش جامعه برسد؛ از جمله سخنان 10 روز پیش او در اوج تظاهرات ضدنژادپرستی که در آن از نگاه اسلام به نژادپرستی پرداخت و با ذکر روایتی از حضرت محمد(ص) نحوه برخورد مثالزدنی ایشان با افراد رنگینپوست را به عنوان الگو معرفی کرد.
این دوست و یار پیشین شخصیتهایی چون محمدعلی کلی و مالکوم ایکس همچنین اسفندماه سال گذشته در یک سخنرانی تاریخی و در حالی که با بغضی آشکار به خاطر ترور سردار بزرگ اسلام، شهید قاسم سلیمانی توسط دولت آمریکا صحبت میکرد، به پیشبینی گسست اجتماعی در آمریکا پرداخت که امروز به وضوح شاهدش هستیم. آن روز در همایش 2020 حزب امت اسلام، فراخان در حقیقت فراخوان فروپاشی ایالات نامتحد را صادر کرد و با اعتراف به اینکه شاید به خاطر حرفهایش کشته شود، گفت: «کشوری که به آن میگویند ایالاتمتحده از اول محکوم به نابودی بوده است... این کشور را چگونه ساختید؟ جز با کشتار بومیان و با بردهداری؟ چطور این کشور را ساختید؟ با آوردن مردم آفریقا به آمریکا تا آنها را به بردگی بگیرید. این بنیاد کشور شماست! جهان به کشوری مینگرد که دارد به درک واصل میشود. آیا شما ترجیح میدهید بخشی از کشوری باشید که دقیقا جلوی چشمتان دارد از هم میپاشد؟ شما شاهد کشوری هستید که مثل یک خانه چوبی در حال فرو ریختن است. چرا میخواهی به جایی بیایی که پایانش فرا رسیده؟ حالا ما در عصر فروپاشی این کشور بزرگ به سر میبریم. خب آقای ترامپ! آمریکا بابل نوین است. من از یهودیان متنفر نیستم (و دلیل آورد که تاکنون هرگز حرف از آسیب زدن به یهودیان نیاورده است...) اما حقیقت را میگویم. به تورات نگاه کنید و ببینید که بابل سقوط کرده، فرو ریخته. حالا آمریکا جایگزین بابل شده و آن هم دارد سرنگون میشود. آمریکا چرا در حال سقوطی؟ چون به منزلگاه شیطان تبدیل شدهای. گودالی شدهای برای هر انسان آلودهای. قفسی برای هر پرنده نفرتانگیز. آمریکا! آیا تبدیل به ملت شیطان شدهای؟ حالا وقتش رسیده کمی فکر کنید. کسانی که عاشق حقیقت و راستیاند یا کسانی که منتظر نمیمانند تا حرفم به پایان برسد. آقای ترامپ! این کشور به سکونتگاه شیطان تبدیل شده است. همه از فرمان خدا سرپیچی میکنند. ما به چه مردمی تبدیل شدهایم؟
آقای ترامپ! تو نباید دستور ترور بدهی. تو مسؤولیت قتل را قبول کردی. گفتی من پسرها را فرستادم تا بکشندش. پهپادها را سراغش فرستادم. چقدر تا حالا آدم کشتی؟ و چقدر قرار است از این به بعد آدم بکشی؟ کشتن تجارت شماست. ببین! من اینجا هستم. تو مرا مرده میخواهی. نمیدانم. شاید هم از امروز فرآیند قتل مرا تسریع کنی. اما باز هم میگویم آقای ترامپ که آمریکا سکونتگاه شیطان شده است. گودالی برای هر انسان آلوده و قفسی برای هر پرنده نفرتانگیز... پرندههای نفرتانگیز یعنی همانهایی که در کشورهای خارجیاند. تو در استان ووهان هم دست داری و دست به گسترش ویروس زدی...».
ارسال به دوستان
مالیات بر عایدی سفتهبازی!
میثم مهرپور: در روزهای گذشته یکی از اخبار پربحث اقتصادی موضوع دریافت یا عدم دریافت مالیات از سود سهام در بازار سرمایه بود؛ موضوعی که از توئیت یکی از نمایندگان مجلس آغاز و سپس با اصلاح وی و البته تایید و تکذیبهای فراوان از سوی مسؤولان دولتی و نمایندگان مجلس مواجه شد. در این میان این سؤال مطرح بود: اگر مالیات بر عایدی سرمایه خوب و لازمالاجراست چرا بازار سرمایه باید از این امر مستثنا باشد؟ اصلا باید از سود یا حتی خرید و فروش سهم در بازار سرمایه مالیات گرفت یا نه؟ در متن زیر در چند بند به اختصار به بررسی این موضوع و دلایل عدم دریافت مالیات بر سود بازار سرمایه پرداختهام.
***
1) بحث دریافت مالیات بر عایدی سرمایه از جمله موضوعاتی است که در سالهای اخیر با 2 هدف افزایش درآمدهای دولت از طریق دریافت مالیات و هدایت نقدینگی به سمت فعالیتهای مولد یا ممانعت از حضور در فعالیتهای سوداگرانه مطرح بوده است. در تعریف ساده این نوع مالیات باید گفت این مالیات از اختلاف قیمت خرید و فروش یک کالا دریافت میشود. پس اگر به مفهوم این مالیات دقت کنیم، برخلاف نام آن قرار است از پول و نه از سرمایه دریافت شود. میتوان گفت نامگذاری این نوع مالیات تحت عنوان «مالیات بر عایدی سرمایه» به واسطه تفاوت ماهوی پول و سرمایه در اقتصاد سرمایهداری و اقتصاد اسلامی است؛ چرا که اصولا مالیات بر سرمایه تعلق نمیگیرد و اصطلاحی که تحت عنوان مالیات بر عایدی سرمایه مطرح است اگر چه در مفهوم موضوع کاملا درستی است اما در واقعیت و در فضای واقعی اقتصاد، میان پول و سرمایه و منفعت ناشی از سود با منفعت ناشی از سفتهبازی تفاوت بسیاری وجود دارد. به عبارت بهتر، آنچه در اقتصاد ایران باید تحت عنوان مالیات بر عایدی سرمایه تصویب و اجرا شود، مالیات بر عایدی سفتهبازی است. در غیر این صورت نه تنها نباید از سرمایه مالیات گرفت بلکه کسانی که بتوانند در جامعه سرمایه و ثروت ایجاد کرده و موجب افزایش ثروت ملی شوند، نه تنها باید از پرداخت مالیات معاف باشند بلکه باید انواع و اقسام مشوقها نیز به آنها تعلق گیرد. پس خالقان پول(سفتهبازان و سوداگران) باید با ابزار مالیات تنبیه و خالقان سرمایه(کار و تولید) با ابزار یارانه و معافیت مالیاتی تشویق شوند.
2) اگر حضور نقدینگی در بازار سرمایه را نوعی سرمایهگذاری بدانیم [تبدیل پول به سرمایه] طبیعتا و قاعدتا نباید و نمیتوان از سود ناشی از سهامداری در بازار سرمایه مالیات گرفت، چرا که پول با حضور در بورس تبدیل به سرمایه شده و سود ناشی از سهامداری، خلق پول محسوب نمیشود. طبیعتا دریافت مالیاتی تحت عنوان مالیات بر عایدی سرمایه [که در واقع باید مالیات بر عایدی سفتهبازی نام بگیرد] نباید مشمول بازار سرمایه باشد. حال اگر نحوه سوددهی در بازار سرمایه همراه با حباب بوده و میزان قیمت سهمهای موجود با واقعیتهای اقتصاد تناسبی ندارد، این موضوع ماهیت ماجرا را تغییر نداده بلکه در این شرایط باید برخی قوانین بورس اصلاح و نظارت سازمانهای ذیصلاح بر بازار سرمایه افزایش یابد چرا که در واقع هدف از اجرای پایه مالیاتی تحت عنوان «مالیات بر عایدی سرمایه» این است که افراد (حقیقی و حقوقی) دارای منابع مازاد با حملات سوداگرانه به بازارهایی چون ارز، طلا، مسکن و... نتوانند به طمع کسب سود موجب افزایش قیمت این کالاها و بر هم ریختن بازار این کالاها شوند، در غیر این صورت در هر بازاری به محض ترکیب پول با یکی از عوامل تولید، ماهیت پول به سرمایه تبدیل شده و طبیعتا مالیات بر عایدی سرمایه (مالیات بر عایدی سفتهبازی) به آن تعلق نمیگیرد. اما اینکه بازار سرمایه در ایران اینگونه نیست و ممکن است دلالان و سفتهبازان در آن جولان دهند، بحث دیگری است که تغییری در مفهوم و ماهیت موضوع ایجاد نمیکند.
3) درباره مهمترین موارد در دریافت مالیات بر عایدی سرمایه در ایران میتوان به بازارهای ارز، مسکن یا سکه اشاره کرد؛ بازارهایی که خرید و فروش افراد در این بازارها در بسیاری از مواقع کاملا مصداق سفتهبازی داشته و هجوم نقدینگی به این بازارها موجب شده سفتهبازان طی مدت زمان کوتاهی همان کالا را به قیمت چند برابر به فروش برسانند که در تاریخ اقتصاد سیاسی جمهوری اسلامی بارها شاهد این موضوع بودهایم. طبیعی است با ایجاد امکان رصد تمام خرید و فروشها (فعلا این امکان در خرید و فروش مسکن مهیاست) و اخذ مالیاتهای سنگین از عایدی افراد از سفتهبازی نه تنها درآمدهای دولت افزایش خواهد یافت بلکه هدف اصلی نظام مالیاتستانی یعنی هدایت اقتصاد و منابع پولی کشور به سمت فعالیتهای مولد نیز مهیا خواهد شد.
ارسال به دوستان
انتظار ویژه رهبر انقلاب برای مبارزه با فساد
سیداحسان قاضیزادههاشمی*: بیاناتی که روز شنبه رهبر حکیم انقلاب در ارتباط تصویری با رئیس محترم قوهقضائیه و مسؤولان قضایی، فرمودند چند بعد داشت که یکی از آنها نگاه ویژه ایشان به مبارزه با فساد و استحکام و محکم بودن دستگاه قضا بود؛ نکتهای که در آن وجود داشت این بود که در درجه اول در درون دستگاه قضا مبارزه با فساد لازم است اتفاق بیفتد و البته نگاهی نیز ایشان به پیوند مفسدان و مجریان داشتند. نگاهی که وجود دارد این است که فساد در هر جایی، چه در قوای سهگانه و چه در سایر نهادها و دستگاهها؛ افرادی که با نوعی رانت، زد و بند یا رانت اطلاعاتی یا دارا بودن امضاهای طلایی، یک فضای فسادگونه را به وجود میآورند، توسط قوهقضائیه در درجه اول پیشگیری شود و در درجه دوم در صورت کشف با آن برخورد قاطع شود.
حضرت آیتاللهالعظمی خامنهای بر «پیشگیری» تأکید دارند؛ یعنی در ابتدای امر برنامه این باشد که پیشگیری شود و اگر پیشگیریها جواب نداد در مرحله بعد برخورد قاطع و بدون مسامحه یعنی همان قطع دست که به آن هم اشاره کردند و تاکید داشتند، انجام شود.
زمینههای فساد میتواند برخی سیاستگذاریها، بخشنامهها، دستورالعملها یا موضوعاتی باشد که ظاهرش چارچوبهای به لحاظ فرم و شکل رسمی باشد اما در دل آن موضوع رانت، تفوق و امتیاز و شرایط فسادآلود ایجاد میشود که ممکن است بسیاری را درگیر کند؛ مانند موضوعاتی که ما در مسائل ارزی از جمله ارز ترجیحی و تفاوت نرخ ارز که خود فسادزاست، مشاهده کردیم. تفاوتهایی که در قیمت خودروها دیده میشود هم فسادزاست. بسیاری از تفاوتهای قیمتی حتی نسبت به بهرههای بینبانکی و برونبانکی که دیده میشود نیز فسادزاست و برخی از اینها محصول یک سری دستورالعملها و توافقهایی است که زمینه ایجاد فساد و رانت را بشدت در کشور به وجود میآورد.
پس قوهقضائیه یک مأموریتش پیشگیری از بروز و ظهور چنین فضاهایی برای مفسدان است.
نکته بعد اینکه مفسدانی پیدا شدند که با همان مبانیای که رهبر حکیم انقلاب فرمودند یعنی بر اساس قانون و معیارهای قانونی، باید محاکمه جدی و برخورد قاطع نسبت به آنها انجام شود و محاکمه بتواند ثمربخش و عبرتآموز باشد.
به صورت مشخص در مورد پرونده آقای طبری در دستگاه قضایی، این فرد ۲۰ سال در قوهقضائیه مسؤولیت بالایی داشته است، قطعاً شبکههای متعدد و متکثری را ایجاد کرده و فقط خود طبری نیست.
در این شبکه کسانی که دخیل بودند در اعمال نظر و سوءاستفاده از موقعیت شغلی و موقعیتطلبی هم باید شناسایی شوند و دستگاه قضا به صورت کامل یک برخورد قاطع، جدی و صریح با آنها انجام دهد. دستگاه قضا باید درون خود را پالایش و پاکسازی کند که برای آحاد جامعه و مردم ایران امیدآفرین و اعتمادساز خواهد بود.
برای مبارزه با فساد، مفرهای فساد را قوهقضائیه میتواند به مجلس اعلام کند؛ در نوع آییننامهنویسی دستگاههای دولتی، حتی ممکن است در قوانینی که مجلس قبلاً آن را به تصویب رسانده، برخی مفسدان این قوانین را با شیوههایی بخواهند دور بزنند و مفرهایی برایشان وجود دارد. قوه محترم قضائیه از مجلس بخواهد برخی از این قوانین را اصلاح کند. چون قوهقضائیه در صف برخورد با فساد است، میتواند این مطالبه جدی را از نمایندگان مجلس داشته باشد و به نمایندگان مجلس این را منعکس کند که مفرهای فساد چیست که برخی در قالب قوانین و برخی ممکن است در قالب اختیارات گسترده که دستگاههای دولتی در بعضی جاها دارند وجود داشته باشد؛ آنها را نیز اعلام کند تا مجلس این مفرها را بتواند ببندد.
نکته بعد بحث بیان رسانهای اقدامات دستگاه قضایی است که رهبر بزرگوار انقلاب نیز به صراحت به آن اشاره کردند که از زبان هنری بهتر و قویتری استفاده شود که این خلأ در دستگاه قضا کاملا مشهود است. دستگاه قضا میتواند از ابزارهایی در قالب فیلم، سریال و بیانهای هنری قوی با محتواهای جذابتر پیامهای خود را منتقل کند و این پیامها میتواند پیامهای پیشگیری از وقوع جرم، معرفی دستگاه قضا و پیامهایی شامل بیان برخی قوانین باشد. این کار آثار اجتماعی عمیقتری میتواند برای دستگاه قضایی به همراه داشته باشد تا اینکه مسؤولان قوهقضائیه بیشتر بخواهند از طریق موضعگیری، سخنرانی یا مصاحبه آن پیامها را مستقیم مطرح کنند.
نکته بعدی تأکید رهبر معظم انقلاب بر توسعه متوازن دستگاه قضایی در تمام ابعاد است. مردم دستگاه قضا را ملجأ و پناهگاه خودشان میدانند و این توسعه متوازن یعنی توجه به تمام ظرفیتها، همه مبانی مختلف و پیشگیری از وقوع جرم.
برای تقویت جایگاه حقوقی و مادی ناظران مردمی، در مجلس به دنبال طرح «سوتزنی» هستیم که در صورت تبدیل آن به قانون، اگر گزارش فساد، پایههای اولیه صحیح، درست و مطمئن داشته باشد، میشود از آن افراد گزارشدهنده حمایت و صیانت کرد.
*نماینده مجلس
ارسال به دوستان
|
|
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
|