|
آنچه رهبر انقلاب به مدیران آموزشوپرورش گفتند
میکائیل دیانی: دیدار مجازی رهبر انقلاب با شورای مدیران وزارت آموزشوپرورش در آستانه سال تحصیلی جدید و نکتههایی که در این دیدار از سوی مقام معظم رهبری بیان شد را، میتوان جزو مطالبات دارای اولویت همیشگی ایشان دانست. اما از میان تمام صحبتهای دیروز 5 مساله را میتوان به صورت مصداقی مورد بررسی و تحلیل قرار داد؛ «نگاه غیرمادی به نظام آموزشوپرورش»، «عدالت آموزشی»، «اهمیت مدارس سمپاد»، «پرورش در مهدکودکها» و «عدم اجرای سند 2030 در آموزشوپرورش».
1- برخلاف تصوری که در دولتهای یازدهم و دوازدهم وجود داشت و به واسطه حضور تجار در دولت، همه چیز را اقتصادی میدید و با همین پیشفرض به سمت خصوصی کردن نظام آموزشوپرورش کشور پیش میرفت اما رهبر انقلاب مخالفت صریحشان را با این نگاه بیان کردند. در این چند سال بخش زیادی از مدارس دولتی با تلاش جریان اقتصادی لیبرال و تحت طرحهای حمایتی به بخش خصوصی واگذار میشد؛ اتفاقی که به یک فرآیند بدل شده بود و تا حدودی با ابلاغ بخشنامه تعارض منافع محدود شد اما حالا رهبر انقلاب دوباره صریحا بیان کردند آموزشوپرورش یک دستگاه زیربنایی است و هزینه کردن در آموزشوپرورش باید همچون سرمایهگذاری در مسائل زیربنایی در نظر گرفته شود.
2- مساله مدارس خصوصی و شکافی که از فاصله این مدارس با مدارس دولتی به وجود آمده است، چند سال است رسانههای کشور مطرح است. رهبر انقلاب برخلاف نگاه لیبرالی که در همه این سالها باعث شکاف بین طبقات اجتماعی شده و با راهاندازی مدارس خصوصی، حسرت عموم خانوادههای ایرانی به دلیل عدم تمکن مالی برای ثبتنام فرزندانشان در این مدارس به وجود آمده است، بر تقویت مدارس دولتی تاکید کردند. در حقیقت رهبر انقلاب عدالت آموزشی را نه در از بین بردن مدارس خصوصی بلکه در ارتقای سطح کیفی مدارس دولتی برای مقابله با بیعدالتی آموزشی دانستند. رهبر انقلاب میفرمایند: «باید سطح و کیفیت مدارس دولتی از لحاظ آموزشی و تربیتی بهگونهای شود که دانشآموزان احساس نکنند با تحصیل در این مدارس امکان قبولی آنها در کنکور کمتر است و خانوادهها نیز تصور کنند فرزندانشان را به یک جای بیپناه میفرستند». این صحبت اما آنجایی مهمتر میشود که در همه سالهای توسعه مدارس خصوصی و بیکیفیتی مدارس دولتی تولیت بخش زیادی از مدارس خصوصی را مدیران دولتی در حوزه آموزشوپرورش بر عهده داشتند؛ مدیرانی که وظیفهشان اتفاقا ارتقای کیفی مدارس دولتی بود که این مسیر غلط منجر به تهیه و تدوین بخشنامه تعارض منافع در نظام آموزشوپرورش شد.
3- سیاستهای مهمل لیبرالی - اقتصادی از سوی سیاستگذاران در سالهای گذشته هزینهکرد در نظام آموزشوپرورش را از بین بردن ثروت میدانست و تصور سرمایهگذاری درازمدت در نظام انسانی کشور را یک درصد نیز در راهبردهای خود نمیدید. این نگاه از چند سال قبل زمزمههای تعطیلی مدارس استعدادهای درخشان (سمپاد) را با بهانه «اشتباه بودن جداسازی دانشآموزان تیزهوش از باقی دانشآموزان» کلید زد. این تعطیلی باعث اعتراضات گسترده دانشآموزان و اولیا شد تا آنجا که مدیران بنیاد ملی نخبگان اعلام کردند «به خاطر مطالبه اجتماعیای که وجود دارد، نمیتوان یکباره مدارس سمپاد را تعطیل یا تبدیل کرد». صحبتهای دیروز رهبر انقلاب حالا نشان میدهد تاکید ایشان پرورش استعدادهای درخشان یا همان سمپاد است. جالب آنجاست که به گفته الهام یاوری، رئیس سازمان ملی پرورش استعدادهای درخشان: «هزینه متوسط یک دانشآموز در مدرسه سمپاد برای وزارت آموزشوپرورش به مراتب کمتر از هزینه تحصیل یک دانشآموز در مدرسه عادی است». حالا اما تقویت دانشآموزان دیگر در مدارس عادی نیز اولویت دارد که باید طرحهای سمپاد برای آنها نیز گسترده شود.
4- دعوای همیشگی بهزیستی و آموزشوپرورش نیز به صحبت دیروز رهبر انقلاب کشیده شد: «اداره و نظارت بر مهدکودکها» مسالهای است که سالهاست مورد بحث و بررسی بوده است. بهزیستی بیش از آنکه نگاه پرورشی داشته باشد، منطق خدماتی دارد و حالا مهدهای کودک تنها با منطق درآمدی اداره میشوند. این در حالی است که بخش زیادی از شکلگیری شخصیت و ذهنیت کودکان در سن زیر 7 سال و در مهدهای کودک رقم میخورد. هر سال گزارشهای متعددی از کلاسهای غیراخلاقی مانند رقص در مهدهای کودک رسانهای میشود و این نشان میدهد تمرکز و نظارت بر آموزش و پرورش کودکان در مهدها وجود ندارد و صحبتهای رهبر انقلاب مبنی بر اینکه «بر اساس گزارشهای رسیده وضعیت مهدکودکها بههیچوجه خوب نیست و نباید به مهدکودکها نگاه مراکز خدماتی داشت، بلکه مراکز مهم آموزشی- پرورشی هستند»، نشان میدهد کفه نظارتی و آموزش و پرورشی وزارت آموزشوپرورش در مهدها باید پررنگ شود و شاید زمان آن رسیده باشد درباره اداره مهدکودکها و انتقال آن از بهزیستی به وزارت آموزشوپرورش تامل بیشتری کرد.
5- اما نکته آخر را باید درباره تعهدات خارجی دولت دید. موضوع سند 2030 یکی از مناقشهبرانگیزترین موضوعات کارشناسان آموزشوپرورش با دولت روحانی بوده است؛ تعهداتی که باعث آموزشهایی خارج از چارچوبهای فرهنگی و مذهبی کشور ما میشود و اعتراضات گستردهای را در جامعه از سوی والدین کودکان همراه داشته است و باعث شد دولت اعلام کند این سند اجرا نخواهد شد. اما صحبت دیروز رهبرانقلاب نشان میدهد همچنان نگرانی از اجرایی شدن سند 2030 در نظام آموزشی از طریق جریان نفوذ وجود دارد.
ارسال به دوستان
گزارش «وطن امروز» از آخرین تحولات بازار ارز
بازار سکه ارز
قیمت هر دلار به کانال 24 هزار تومان بازگشت
گروه اقتصادی: قریب به 60 روز است قیمت دلار مرز 20 هزار تومان را رد کرده است و هر روز بر قیمت آن افزوده میشود. به نظر میرسد دولت و بانک مرکزی هیچ برنامهای برای کنترل این اوضاع ندارند و صرفا به طرح موضوعاتی به صورت شفاهی اکتفا میکنند. شاید باید پس از این به دلار 20 هزار تومانی عادت کنیم.
به گزارش «وطن امروز»، نوسان قیمت ارز تبدیل به واقعیتی اقتصادی در دولت تدبیر و امید شده اما این نوسان در دوره عبدالناصر همتی با شدت بیشتری ادامه یافته است. از هشتم تیرماه سال جاری قیمت هر دلار آمریکا وارد کانال 20 هزار تومان شد، روند رشد قیمت ارز به حدی شدید بود که 29 همین ماه قیمت دلار به 25400 تومان و یورو به 29000 تومان رسید؛ ارقامی تاریخی که برای نخستینبار در سالهای اخیر اتفاق افتاده بود. مسؤولان بانک مرکزی در این مقطع حساس در چندین نوبت وعده تعدیل بازار ارز را دادند و رئیس کل بانک مرکزی به صراحت اعلام کرد که قیمتهای فعلی بازار واقعی نیست.
بانک مرکزی دلیل اصلی افزایش قیمت ارز را بازنگشتن ارزهای صادراتی سالهای 97 و 98 اعلام کرده است. طبق ادعای بانک مرکزی، قریب به 27 میلیارد دلار ارزهای صادراتی که 25 میلیارد آن مربوط به سال 97 بوده به کشور بازنگشته است. آخرین مهلت بازگشت ارز صادراتی انتهای تیرماه بود، با این وجود باز هم قیمت ارز کاهش نیافت. اینطور که پیداست قریب به 5/2 میلیارد دلار از ارزهای صادراتی در این بازه زمانی به کشور بازگشته است اما نتوانسته تاثیری روی قیمتها بگذارد. با این وجود بانک مرکزی در چندین مداخله قیمت ارز را بین 23 تا 24 هزار تومان نگه داشت. نکته قابل توجه در بازار ارز نوسانات بسیار گسترده آن است؛ نوساناتی که هر گونه سرمایهگذاری بلندمدت را مختل کرده است. در 5 و 19 تیرماه سال جاری قیمت هر دلار آمریکا بین 1000 تا 1200 تومان نوسان داشت؛ اتفاقی که نشان میدهد مدیریتی بر بازار ارز نیست. شاید مهلکتر از افزایش قیمت ارز در اقتصاد، نوسانات عمیق آن باشد. از سوی دیگر همزمان با افزایش قیمت ارز در بازار آزاد و صرافیهای بانکی، قیمت ارز نیمایی نیز در حال رکوردزنی است و در آخرین قیمتها، دلار نیمایی نیز وارد کانال 21 هزار تومان شده است. افزایش قیمت ارز نیمایی در هفتههای اخیر با انتقاد فعالان بازار همراه شده است. ورود گروه کالایی بالای 22 در سامانه نیما طبق اذعان فعالان اقتصادی یکی از دلایل نوسانات قیمتی دلار نیمایی در روزهای گذشته بوده است؛ بازاریها معتقدند افزایش گروههای کالایی و ورود آنها به سامانه نیما باعث کاهش فروش ارز و تجمیع تقاضا شده است. موضوع دیگر افزایش قیمت درهم در سامانه نیما است. نرخ ارز درهم کف سامانه نیما از ماههای گذشته از 4800 تومان به بالای 5300 تومان رسیده است؛ ملاک نرخ دلار هم نرخ درهم و نوسانات قیمتی آن است. دیروز قیمت هر دلار آمریکا در بازار آزاد 24300 و هر یورو 29000 تومان بود که نسبت به روز قبل از آن به ترتیب دلار 500 و یورو 700 تومان افزایش قیمت داشت.
***
عضو هیأت علمی دانشگاه امام صادق(ع) در گفتوگو با «وطن امروز»:
عوامل بیرونی نرخ ارز را افزایش داد
عضو هیأت علمی دانشگاه امام صادق(ع) در گفتوگو با «وطن امروز» درباره علل افزایش قیمت ارز در چند روز اخیر اظهار داشت: به کلی رشد قیمت ارز را حاصل عوامل بیرونی در این روزها میدانم و ۲ دلیل عمده توقف صادرات به دلیل مسدود شدن مرزها و بازنگشتن ارزهای صادراتی باعث ورود قیمت دلار به کانال 24 هزار تومان شده است. کامران ندری ادامه داد: حدود 27 میلیارد دلار ارز صادراتی در سالهای اخیر وارد کشور نشده که آن هم در رشد قیمت تاثیرگذار بوده است. ندری با بیان اینکه نقل و انتقالات ارزی کشورمان از طریق امارات، هرات و سلیمانیه عراق صورت میگیرد، اظهار داشت: باید تلاش کنیم مدیریت منطقهای ارز را به داخل کشورمان بیاوریم. استاد اقتصاد دانشگاه با بیان اینکه اکثر عوامل افزایش قیمت ارز در هفتههای اخیر برونزا بوده است، اظهار داشت: به نظرم بانک مرکزی اساسا توان مداخله در چنین شرایطی را ندارد و موضوع گستردهتر از وظایف و اختیارات بانک مرکزی است. ندری اظهار داشت: البته تحلیل دلایل بیرونی برای هفتههای اخیر است و اگر بخواهیم عوامل رشد قیمت ارز پیش از این را بررسی کنیم باید به موضوعات داخلی هم بپردازیم. در روزهای اخیر عرضه ارز مناسب نیست و مشکلاتی وجود دارد که از بیرون به اقتصاد کشورمان وارد شده است. ندری درباره تبعات افزایش قیمت ارز روی اقتصاد کشور اظهار داشت: مسلما این اتفاق بر افزایش قیمت مواد تاثیرگذار خواهد بود و انتظارات تورمی را تشدید میکند. روی همین هم نمیشود تسلطی داشت. به هر حال ابزار خیلی موثری در وضعیت فعلی برای اینکه آثار منفی افزایش قیمت ارز گرفته شود وجود ندارد، مگر اینکه بانک مرکزی نرخ بهره را افزایش دهد که بانک مرکزی برای این اقدام هم با محدودیتهایی مواجه است.
***
عضو کمیسیون برنامه و بودجه در گفتوگو با «وطن امروز»:
علت افزایش اخیر نرخ ارز خروج پول از بازار سرمایه است
نماینده مردم تربت حیدریه در مجلس شورای اسلامی در تشریح علل افزایش قیمت ارز به «وطن امروز» گفت: برخی دلایل مربوط به افزایش نرخ ارز و برخی دیگر از دلایل مربوط به تثبیت قیمت ارز است که معمولا با هم متفاوت هستند. علت افزایش چند روز اخیر نرخ ارز، بیرون آمدن پول از بازار سرمایه است. مستحضرید که در 2 هفته گذشته بازار سرمایه بشدت کاهشی بوده است. اگرچه دولت در چند مرحله حقوقیها را موظف به خرید در بازار سرمایه کرد تا بتواند سرعت ریزش را کم کند اما مجددا در روزهای اخیر با ریزش بازار سرمایه کاملا مشهود است که پول از این بازار به سمت بازار ارز حرکت میکند.
محسن زنگنه با اشاره به علل تثبیت قیمت ارز بیان کرد: یکی از دلایل تثبیت قیمت ارز، چسبندگی زیاد قیمت سایر کالاها به قیمت ارز است. به این معنی که با بالا رفتن قیمت ارز، حقوق نیروی کار، نرخ خدمات و از همه مهمتر نرخ کالاهای تولیدی کارخانه افزایش مییابد، زیرا کارخانههای تولیدی مواد اولیهشان را روزانه و بر اساس قیمت جدید ارز خریداری میکنند و پس از متوقف شدن روند صعودی قیمت ارز، قیمت کالاهای تولیدی دیگر پایین نمیآید و نرخ ارز تثبیت میشود. در تثبیت اخیر قیمت ارز، بازار سرمایه هم موثر بود، زیرا این بازار رشد زیادی را در مدت اخیر تجربه کرد و بین قیمت واقعی سهام و قیمت معامله آن تفاوت زیادی وجود داشت و یکی از عواملی که میتوانست این 2 قیمت را به هم برساند افزایش نرخ ارز بود.
وی افزود: متاسفانه در کشور ما قیمت دلار بشدت سایر شاخصها را تحت تاثیر قرار میدهد. یکی از دلایل آن جنبه روانی و تورم انتظاری است که افزایش قیمت ارز ایجاد میکند. یکی دیگر از دلایل آن این است که اکثر کالاها، خدمات و محصولات کشاورزی و دامداری ما به واردات وابسته است. به طور مثال ما هنوز در خوراک دام بشدت به واردات وابستهایم و با افزایش قیمت ارز، قیمت این خوراک نیز افزایش مییاید. از آن طرف هم چون دولت نمیتواند قیمت شیر یا گوشت را اضافه کند، تولید کاهش مییابد، زیرا تولیدکنندهها مجبورند خوراک دام را با قیمت بالا بخرند اما همچنان باید محصولاتشان را با قیمت قبل عرضه کنند و دیگر سودی عایدشان نمیشود.
زنگنه ادامه داد: با توجه به واردات کالاهای غیرضروری تقاضای ارز در کشور بالاست و در یک سال چیزی بین 40 تا 50 میلیارد دلار تقاضای ارزی داریم. به همین جهت بالا رفتن قیمت دلار تبعات زیادی دارد. بهرغم اینکه خیلی از اقتصاددانان معتقدند بالا رفتن قیمت دلار باعث افزایش سطح تولید میشود اما بنده معتقدم بالا رفتن قیمت دلار با توجه به کاهش شدید سطح درآمدی مردم، عملا تولید را کاهش میدهد. وقتی تورم زیاد میشود، قدرت خرید مردم کم و همین امر موجب کاهش سطح تولید میشود.
عضو کمیسیون برنامه و بودجه همچنین گفت: راهکار اصلی کنترل افزایش قیمت ارز عمل کردن به اقتصاد مقاومتی است. یک نقدینگی در کشور وجود دارد که ما باید فکری به حال آن کنیم. طبیعی است این نقدینگی سرگردان هم تورم ایجاد میکند هم بازارهای مختلف را تحت تاثیر قرار میدهد. حال ما برای کنترل این نقدینگی چه باید کنیم؟ نکته اول این است که فرآیندهایی را که باعث شتاب گرفتن تولید نقدینگی میشود کنترل یا حذف کنیم. یک نمونه از این فرآیندها نظام بانکداری ما است که میشود با یک نظارت عالی جلوی این روند را گرفت. همچنین باید از ورود منابع بانکها به سفتهبازی و مواردی از این دست که باعث افزایش نقدینگی بدون افزایش تولید میشود، جلوگیری کرد.
زنگنه تصریح کرد: نکته دوم هم مولدسازی داراییهای دولت است که موجب جمع شدن نقدینگی از دست مردم میشود. دولت در سالهای گذشته بشدت بزرگ شده است. طبق برآوردهای 2 سال گذشته داراییهای دولت 7 هزار هزار میلیارد تومان بوده است. اگر ما بتوانیم ذیل اصل 44 برای این داراییها برنامهریزی کنیم، میتوان بخشی از مشکل افزایش نقدینگی را حل کرد. دولت هر جا ورود صحیحی مثل صندوقهای ETF داشته است، مردم استقبال کردهاند.
نماینده مجلس در پایان اظهار داشت: نکته سوم هم کسری بودجه دولت است که دولت برای تأمین این کسری، پایه پولی را افزایش میدهد. برای حل این مشکل ساختار بودجه باید اصلاح شود. مسائل کشور راهحل دارد اما این اصلاح باید از طریق تغییر نگرش و نگاه مدیریتی به وجود آید.
ارسال به دوستان
معاون وزیرکشور ادعای روحانی مبنی بر بیاطلاعی از زمان افزایش نرخ بنزین را رد کرد
ساعت فراموشی
* آنها که گفتند تا روز جمعه نمیدانستیم مستنداتش وجود دارد که چه ساعت و چه روزی و توسط چه کسی به آنها گفته شده است
گروه سیاسی: اظهارات روز گذشته معاون امنیتی- انتظامی وزارت کشور مبنی بر اطلاع روحانی از زمان دقیق افزایش نرخ سوخت بار دیگر پرونده نقش روحانی در جریان شکلگیری اعتراضات آبان سال گذشته را باز کرد.
به گزارش «وطن امروز»، سال پایانی دولت روحانی همانطور که قابل پیشبینی نیز بود با مواضع وی و نزدیکانش پیرامون عملکرد مطلوب دولت در 7 سال گذشته سپری میشود. 2 هفته پیش بود که روحانی مقامات صداوسیما را دعوت به مقایسه عملکرد دولت یازدهم و دوازدهم با دولتهای پیشین کرد و مدعی شد این مقایسه نشان از پر بودن دست کابینهاش دارد. روز دوشنبه هم معصومه ابتکار، معاون رئیسجمهور و از چهرههای شناختهشده جریان اصلاحات در گفتوگویی با تسنیم نارضایتی مردم از عدم تحقق وعدههای روحانی را محصول سیاهنمایی(!) منتقدان دولت خواند و گفت: این محصول ذهنیتی است که از عملکرد دولت در ذهن مردم نشسته است. اینکه آن ذهنیت چطور ایجاد شده، محصول 7 سال سیاهنمایی، تحریف، دروغ، تهمت و تخریب است. آقای روحانی و دولتش از نظر اقتصادی هیچ کمبود و کاستی ندارد، البته مشکل و تحریم وجود دارد و درآمد دولت بشدت کاهش یافته و این مساله تأثیرگذار بوده است اما شما ببینید در این شرایط تحریمی چطور و چه کار میتواند انجام دهد؟
با این حال در میانه دفاع همهجانبه مقامات دولتی از عملکرد 7 ساله دولت روحانی، روز گذشته سیدحسین ذوالفقاری، معاون امنیتی- انتظامی وزارت کشور سخنانی به زبان آورد که چندان نمیتواند بابمیل دولتمردان باشد. ذوالفقاری در حالی لب به گلایه از کسانی گشود که پس از حوادث آبانماه سال گذشته گفته بودند صبح جمعه از گرانی بنزین مطلع شدهاند که این سخنان نمیتواند مخاطبی غیر از حسن روحانی داشته باشد. معاون امنیتی- انتظامی وزارت کشور صبح روز گذشته در نشست خبری درباره موضوع گرانی بنزین و اینکه برخی نمایندگان مجلس میگویند بحرانهای اجتماعی در دولت کنونی افزایش یافته است، تصریح کرد: در دولت یازدهم کمترین بحرانهای اجتماعی را داشتیم و از سال 96 اتفاقاتی در کشور افتاد و به دلیل چندجانبه بودن، نمیتوان تحلیل این موضوعات را در نشست خبری توضیح داد و بخشی از آن به مباحث اقتصادی و بخشی به مسائل سیاسی و خارجی بازمیگردد. وقتی تورم ایجاد میشود برخی جرائم افزایش مییابد و اینها یکعلتی نیست.
وی ادامه داد: در بحث آبانماه سال گذشته، همه مستندات از سال 96 تا پایان ماجرا در شورای امنیت کشور وجود دارد و باید حدود 3 ساعت توضیح داده شود. پیشبینیها صورت گرفته بود و نظرات مختلفی وجود داشت و ارزیابی و جمعبندیها انجام شده بود. نظر شورای امنیت کشور و وزارت نفت این بود که در شرایط کنونی بنزین تکنرخی بهتر است و پیشنهاد دادیم به نرخ 1500 تومان برسد و پیشبینی وقوع اعتراض انجام شده بود. برخی کارشناسان این کار به ما گفتند تکنرخی کاهش مصرف آنچنانی ندارد ولی ما پیامدهای اجتماعی این کار را گفتیم. تمام کسانی که روز جمعه میگفتند ما نمیدانستیم و روز جمعه متوجه شدیم، مستنداتش وجود دارد که چه ساعت و چه روزی و توسط چه کسی به آنها گفته شد. ما فقط یک چیز را مراقبت میکردیم. سال 86 تغییر سهمیهبندی اشتباهی رخ داد. من آن زمان وزارت کشور نبودم و جای دیگری بودم. آن زمان ما همه برنامهریزیها را برای تمام پمپ بنزینهای سراسر کشور انجام داده بودیم و اعلام شده بود شما در جریان باشید و اعلام عمومی نکنید. ولی ساعت 9 شب بنده پای تلویزیون دیدم که اعلام شد ساعت 12 شب سهمیهبندی اجرا میشود، بنابراین، این بار تصمیم بر این شد که اعلام کردیم اگر قرار است سهمیهبندی انجام شود ابتدا باید زیرساخت آن فراهم شود، همچنین باید کارت سوخت تکمیل شود.
معاون امنیتی- انتظامی وزارت کشور افزود: البته آن زمان میخواستند قیمت گازوئیل نیز افزایش یابد و ما گفتیم امکان این وجود ندارد. ما افزایش قیمت را یک هفته به تعویق انداختیم و خواستیم قبل از اجرای طرح، مزایای این طرح را توضیح دهند و گفتیم زمان اجرای آن از قبل رسانهای نشود. شبی که اجرا شد، مشکلی نبود و ما با آقای وزیر کشور صبح جمعه در وزارت کشور بودیم و اجرای سهمیهبندی مشکلی نداشت و از ظهر جمعه 2 گروه زحمت کشیدند؛ یکی تعدادی از مسؤولان داخل کشور که توئیت زدند و فعال شدند و گروهی هم خارج از کشور اقداماتی انجام دادند؛ خارجیها تا حدود ساعت 12 ظهر احساس میکردند اینجا اتفاقی نیفتاده است. در مرحله اول برخی واقعا اعتراض داشتند ولی بعد از آن جریانات خاص وارد صحنه شدند و اهداف دیگری داشتند و آن حوادث رخ داد، تمام این مسائل پیشینه دارد.
* ماجرای صبح جمعه
6 آذر سال گذشته بود که حسن روحانی در جلسه با شورای اداری استان آذربایجان شرقی درباره حواشی به وجود آمده در رابطه با نحوه و زمان طرح سهمیهبندی بنزین مدعی بیاطلاعی خود از زمان گران شدن نرخ بنزین شده و گفته بود: «شما ببینید! اگر ما اعلام میکردیم همان داستان اردیبهشت تکرار و صفها تشکیل میشد و از سوی دیگر کیسه پلاستیک میبستند و پر میکردند و صندوق عقب میگذاشتند، خب! این کار خطرناک بود و در آن صورت به ما همینها میگفتند این چه تدبیریه؟ و این چه دولتیه؟ برای چه اعلام کردید؟ موضوع بنزین را به وزیر کشور و شورای امنیت کشور واگذار کردم. این را من به وزیر کشور گفتم این مصوبه و تصمیم ما است. گفتم اجرایش با شما و صداوسیما، بروید و به من هم نگویید و هر وقت شما مناسب دیدید بروید و اجرا کنید. شبی که اجرا شد من هم نمیدانستم این هفته است یا آن هفته. گفته بودم هر شبی مناسب بود اجرایش کنید. من هم صبح جمعه فهمیدم قیمت بنزین تغییر کرده، چون این مسأله را به شورای امنیت کشور واگذار کرده بودم، البته قیمت در جلسه سران 3 قوه مصوب شده بود».
روحانی در حالی در جلسه یادشده سعی کرد با اعلام بیاطلاعی نسبت به زمان اجرایی شدن این طرح، رو به مسؤولیتزدایی از دولت خود بیاورد که چند روز پیش از آن رحمانیفضلی، وزیر کشور در برنامهای تلویزیونی مدعی شده بود فراتر از شورای تامین تمام استانها حتی جایگاهداران بنزین نیز از زمان این طرح اطلاع داشتهاند. اواخر آذرماه نیز احمد علیرضابیگی، عضو کمیسیون شوراها و امور داخلی کشور مجلس سابق در گفتوگویی با خبرگزاری مهر به نقل از وزیر کشور مدعی شد رئیسجمهور حداقل 2 روز قبل از اجرایی شدن طرح افزایش نرخ سوخت از زمان دقیق آن مطلع بوده است. در این میان علیعسکری، رئیس سازمان صداوسیما نیز پس از موضع رئیسجمهور مبنی بر بیاطلاعی از زمان دقیق گران شدن نرخ بنزین در روایتی مغایر با ادعای روحانی، گفته بود: ظهر روز پنجشنبه به ما اعلام شد قرار است این خبر ساعت ۲۴ پنجشنبهشب روی آنتن برود و ما نیز درست مطابق آنچه وزیر کشور و دولت از رسانه ملی خواسته بودند عمل کردیم و در این امر هیچگونه کوتاهی نداشتهایم.
با این حال سخنان روز گذشته معاون امنیتی- انتظامی وزارت کشور هر چند موضعی جدید پیرامون صبح روز گرانی بنزین نیست اما یقینا صریحترین موضعی به شمار میرود که از سوی یک مقام دولتی در این زمینه طرح شده است.
ارسال به دوستان
در خاکریز خوزستان
* رئیس مجلس شورای اسلامی دیروز برای نظارت میدانی و پیگیری مشکلات مردم خوزستان به این استان سفر کرد
گروه سیاسی: قالیباف که خودش زمانی در خطه خوزستان جنگیده و برادرش را هم در این خاک از دست داده، برای مرهم گذاشتن بر زخم مردمان این سرزمین با یک پرواز عادی راهی آبادان شد.
به گزارش «وطن امروز»، مدتهاست استان خوزستان، این قطعه خاک پرافتخار ایران، حال و احوال خوشی ندارد. ماهی نیست که بگذرد و یک خبر دردناک از این استان به گوشمان نخورد؛ از سفرههای خالی کارگران هفتتپه، تا بیآبی مردم غیزانیه و فریادهای مردم روستای ابوالفضل. شاید همین امر بود که رئیس مجلس را به خوزستان کشاند، تا از نزدیک به روند پروژههای عمرانی و خدماتی استان نظارت کند و پای درددل مردم خونگرم این سامان بنشیند. قالیباف که خودش زمانی در خطه خوزستان جنگیده و برادرش را هم در این خاک از دست داده، برای مرهم گذاشتن بر زخم مردمان این سرزمین با یک پرواز عادی راهی آبادان شد.
محمدباقر قالیباف درباره سفرش به استان خوزستان در صفحه شخصیاش در اینستاگرام نوشت: «به یاری خدا، نظارت میدانی از استان خوزستان برای پیگیری حل مشکلات مردم مقاوم و صبور این منطقه آغاز شد. امیدوارم با فهم بدون واسطه مشکلات و بهکارگیری توان نمایندگان محترم استان و همکاری مسؤولان اجرایی محلی و ملی، بتوانیم برای حل مشکلات مردم، اقدامات ملموس و موثری به انجام رسانیم».
* مسؤولان دین خود را به خوزستان ادا نکردند
یکی از حاشیههای جالب توجه سفر قالیباف اعتراض او به نامگذاری یکی از پلهای خرمشهر به نام برادر شهیدش بود. قالیباف با اشتراک گذاشتن ویدئوی اعتراضش به این اقدام در صفحه اینستاگرامش نوشت: «نامگذاری پلی در خرمشهر در چند روز اخیر با نام برادر شهید بنده، کار پسندیدهای نبود. بهتر است آن پل را به نام یکی از شهدای محلی منطقه بگذارند».
محمدباقر قالیباف صبح روز گذشته در گلزار شهدای شهرستان آبادان در جمع خبرنگاران در تشریح اهداف نظارت میدانی بر حوزههای انتخابیه نمایندگان استان خوزستان گفت: نخست باید از شهدای گرانقدر خوزستان بویژه شهرستانهای آبادان و خرمشهر یاد کنیم. این ۲ شهر نگین دفاعمقدس هستند و من مظلومیتهای سالهای ۵۹ و ۶۰ این دو شهر را به خاطر دارم. حال امیدوارم با همان روحیه جهادی آن زمان بتوانیم با تلاش و کار جدی که در حقیقت توقع شهدا از ما است، مشکلات استان را حل کنیم.
وی ادامه داد: عزیزی در اسکله آبادان به من گفت اگر واقعا خوزستان دین خود را ادا کرده و حقی دارد، چرا حق آن را ادا نمیکنید؟ قطعا این حرف، حرف بجا و حقی است و مطمئنا و انشاءالله با همان روحیه این مسائل را دنبال میکنیم.
قالیباف افزود: حضور در استان خوزستان همراه با روسای کمیسیونها و نمایندگان استان، نخستین نظارت میدانی مجلس شورای اسلامی است، حال وظیفه نخست خودمان را نظارت دقیق بر پروژهها، کارها و اعتبارات میدانیم و حق مردم است که بدانند پروژههای شهرستانشان در چه وضعیتی قرار دارد و چه وقت تکمیل میشود.
وی با بیان اینکه در آستانه بررسی لایحه بودجه سال ۱۴۰۰ و برنامه هفتم توسعه در مجلس قرار داریم، تاکید کرد: این بازدیدها میتواند هم در حوزه نظارتی و هم در حوزه قانونگذاری موثر باشد تا بخشی از مشکلات خوزستان را با کمک قوه مجریه حل کنیم. البته طبیعتا وظیفه اجرایی بر عهده عزیزان دولت است اما شناخت این پروژهها میتواند به ما در مجلس در حوزه ریلگذاری کارها و توجه به مسائل مهم استان خوزستان از جمله فاضلاب، آبهای سطحی، نخیلات و سدهای تنظیمی بهمنشیر کمک کند.
* بازدیدهای میدانی قالیباف
رئیس مجلس شورای اسلامی در جریان نظارت میدانی بر شهرهای استان خوزستان و پیگیری مطالبات مردم، از پروژه اسکله صیادی بندر آبادان بازدید و با تعدادی از صیادان این بندر گفتوگو کرد. رفع موانع تکمیل این بندر و حل مشکلات لنجداران از جمله مهمترین موضوعاتی است که رئیس مجلس در بندر آبادان مورد بررسی قرار داد.
در جریان این بازدید، رئیس مجلس شورای اسلامی از نزدیک در جریان مشکلات و موانع اجرا و تکمیل پروژه اسکله صیادی بندر آبادان قرار گرفت.
قالیباف همچنین به صورت حضوری با مردم، صیادان و لنجداران این شهر به گفتوگو پرداخت و در جریان مشکلات آنها قرار گرفت. درباره ساخت پروژه اسکله صیادی بندر آبادان باید گفت این پروژه دیماه سال ۱۳۹۰ با برآورد اعتبار ۱۳ میلیارد تومانی آغاز شد اما با گذشت ۹ سال از آغاز ساخت و اختصاص تنها ۷ میلیارد تومان از اعتبار مصوب، ۳۰ درصد پیشرفت فیزیکی داشته است.
در صورت بهرهبرداری از اسکله صیادی بندر آبادان، برای بیش از ۳۰۰ نفر به صورت مستقیم اشتغال ایجاد میشود و همچنین زمینهساز گسترش فعالیت لنجداران و تسریع در سوخترسانی به قایقها و لنجهای منطقه خواهد شد.
محمدباقر قالیباف همچنین از تصفیهخانه شهید کشتکار شهر آبادان بازدید کرد و از نزدیک در جریان مشکلات و موانع پیشرو برای تکمیل و توسعه این تصفیهخانه قرار گرفت.
در این بازدید جمعی از نیروهای پیمانکاری تصفیهخانه شهر آبادان با دکتر قالیباف گفتوگو و مطالبات و مشکلات خود را با وی مطرح کردند.
گفتنی است تصفیهخانه شهید کشتکار شهر آبادان در شرایط کنونی با ۳۰ درصد از ظرفیت مشغول به فعالیت بوده و به ۴۳ روستای منطقه آبرسانی میکند.
مهمترین مشکلات تصفیهخانه شهر آبادان، کمبود تجهیزات، مشکلات زیرساختی، عدم تملک اراضی برای لولهگذاری جهت آبرسانی، نبود فیلتراسیون جهت تصفیه آب و اصلاح و بهسازی خط انتقال آب است.
ارسال به دوستان
گزارش «وطن امروز» از شور و شعور حسینی هیأتیها در برپایی مراسم عزاداری دهه نخست محرم
الگوی اجتماعی نظام هیأت
گفتوگو با پیرغلام حاجحسین تهرانی مسؤول یکی از قدیمیترین هیأتهای تهران
گروه فرهنگوهنر: برگزاری مراسم عزاداری اباعبدالله(ع) در محرم 1442، در کنار اینکه مظهر ابراز ارادت و محبت شیعیان نسبت به آلالله بود، جلوه متفاوتی از جایگاه عقلانیت و مدیریت در دستگاه هیأت بود. هیأت به عنوان یکی از پدیدههای کمتر شناختهشده عالم تشیع است که بهرغم تکثر و گستردگی فراوان، از منظر جامعهشناختی و تاثیری که بر فضای اجتماعی میگذارد، مورد بررسیهای لازم قرار نگرفته است. قدرت سازماندهی و هماهنگکنندگی هیأت و اجتماعات ناظر به محرم، از دوران انقلاب و حتی پیشتر از آن از آغاز نهضت امام خمینی(ره)، تا دوران دفاعمقدس که به عنوان مجمعی برای نزدیکی قلوب و هماهنگیهای پیش از عملیات در مرکز توجه قرار میگرفت، نمایان شده بود. در ماجرای شیوع کرونا نیز توجه و مدیریتی که در دستگاه هیأت درباره این موضوع رخ داد، در نوع خود قابل تامل بود. هیأتهای عزاداری بار دیگر نشان دادند که چگونه یک سازماندهی مذهبی مانند هیأت میتواند با تاکید بر تکلیف دینی، فضای اجتماعی را مدیریت کند. توجه به حقالناس دیگر شرکتکنندگان در عزاداری، باعث میشد فرد شرکتکننده در مراسم عزاداری علاوه بر اینکه به فکر تزکیه روح و حال و هوای معنوی خود باشد، به عنوان یک انسان مسؤول، نقش مهمی در دستگاه هیأت ایفا کند. این مهم البته شدنی نبود مگر اینکه پیشوایان هیأت- که سخنرانان و مرثیهخوانان باشند- توجه ویژهای به این موضوع بکنند. یعنی سخنران پیش از اینکه برای مستمع التزام ایجاد کند و تکلیف اجتماعی او را هنگام حضور در مراسم عزاداری یادآور شود، خود یک عالم عامل باشد و عمل او به دستورات بهداشتی و رعایت پروتکلها موجب شود مخاطبان نیز از او الگو بگیرند؛ توجهی که مورد نظر رهبر انقلاب هم قرار گرفت و باعث شد تا از آنان و البته عموم مردم در سخنرانی روز گذشته خود تقدیر کنند. رهبر انقلاب سوگواری ملت در دهه اول محرم امسال را پدیدهای در تاریخ کشور دانستند و افزودند: با وجود محدودیتهای شدید ناشی از کرونا، مردم، گویندگان و مرثیهخوانان، ضمن حفظ شور حسینی و تشکیل مجالس عظیم و معنوی، دستورالعملها را رعایت کردند که بهعنوان یک مرید اهلبیت، صمیمانه از همه عزیزان تشکر میکنم.
در این بین به خاطر برخی بیدقتیهای رسانهای، برخی متاسفانه در فضایی که رسانههای معاند و ضدانقلاب مانند BBC ایجاد کردند، دوگانه نادرست سفر/ عزاداری را دامن زدند که قطعا دوگانه درستی نیست. اگرچه بهتر بود مسافران با توجه به پروتکلهای بهداشتی سفرهای غیرضروری خود را به موعد دیگری موکول میکردند اما اینکه یک دستهبندی مطلق ایجاد و یک دوگانه کاذب و بیفایده حول این دستهبندیها شکل بگیرد هم اتفاق درستی نبود.
با همه اینها، آنچه از مراسم عزاداری محرم 1442 ماندگار شد، صحنههای زیبای عزاداری باشکوه دهها میلیونی ایرانیان بود که به تصدیق مسؤولان وزارت بهداشت، اکثریت قریب به اتفاق آنان به پروتکلهای بهداشتی و عمل به دستورات وزارت بهداشت ملزم بودند.
***
پیرغلام حاجحسین تهرانی، مسؤول یکی از قدیمیترین هیأتهای تهران در گفتوگو با «وطنامروز»:
احیای روضه خانگی از عنایت امامحسین(ع) بود
در این میان نقش پیرغلامان و هیأتهای قدیمی بیشتر از سایرین پررنگ بوده است که به همین بهانه با حاجحسین تهرانی، پیرغلام حسینی و مسؤول هیأت جوادالائمه به گفتوگو نشستیم. هیأت جوادالائمه(ع) بدون شک یکی از قدیمیترین هیأتهای هفتگی تهران به حساب میآید؛ هیأتی که با بیش از 90 سال قدمت، محفل پیرغلامان حسینی و پرورش مداحان و وعاظ مختلف بوده است. یکی از ویژگیهای این هیأت باسابقه و هفتگی، سیار بودن مکان برپایی آن است به طوری که طی این 90 سال، یک هفته هیأت در شمالیترین نقطه تهران و هفته بعد در جنوبیترین نقطه تهران برگزار شده و پرچم اهلبیت(ع) برپا بوده است و حضور مستمعینی از اقشار مختلف جامعه از ویژگیهای خاص این هیأت هفتگی است. اما این هیأت باسابقه طی سالیان اخیر در دهه نخست محرم از حال و هوای متفاوتی برخوردار بوده به طوری که در دهه نخست محرم، هر شب در یک محل ثابت پرچم عزای حسینی این هیأت برپا میشود. شاید همه این موارد ذکر شده کافی باشد که با حاجحسین تهرانی، پیرغلام حسینی به گپ و گفت بنشینیم تا در باب هیأتی که طی 90 سال بدون وقفه و مستمر به فعالیت خود ادامه داده است، گفتوگو کنیم.
ذکر این نکته خالی از لطف نیست که راضی کردن پدر شهید مصطفی تهرانی برای انجام گفتوگو کاری بس دشوار بود، زیرا به قول نزدیکان این پیرغلام حسینی، وی همانند سالها مداحی و پیرغلامی برای اهلبیت(ع) ترجیح میدهد بیسر و صدا به نوکری خود در خاندان اهلبیت(ع) بپردازد.
پیرغلام حاجحسین تهرانی که از تجربه بالایی در احیای سنتهایی چون «چهارپایه خوانی» برخوردار است، در ابتدا از اهمیت احیای سنتهای قدیمی عزاداری گفت: در وهله اول ما هر چه داریم از اهلبیت(ع) و عزاداری برای آنان است و در وهله دوم باید بشدت از آیینها و سنتهای اصیل عزاداری مراقبت کنیم، زیرا برای حفظ هر کدام از این سنتها، پیرغلامان حسینی بیشماری اشک ریختند تا خدای ناکرده صدمهای به دستگاه امام حسین(ع) وارد نشود.
وی افزود: یکی از سنتهای عزاداری که سالیان زیادی است کمتر به آن پرداخته میشود، سنت «چهارپایه خوانی» است، این سنت که خوشبختانه هنوز در عزاداری بازار تهران به چشم میخورد، در واقع یک هنر محسوب میشود.
وی ادامه داد: در واقع باید گفت، چهارپایهخوانی کار هر مداحی نیست و تنها یک مداح به اصطلاح ششدانگ از پس آن بر میآید، زیرا به قول امروزیها «چهارپایه خوانی» هنری تمامعیار است؛ مداح باید از تجربه بالایی جهت حفظ بودن اشعار برخوردار باشد چون در چهارپایهخوانی مداح باید تمام تمرکزش بر مستمع باشد تا مطمئن باشد در آن فضای باز صدایش به طور رسا به مستمع میرسد یا خیر.
این پیرغلام حسینی گفت: احیای چهارپایهخوانی برکات بسیاری خواهد داشت که مهمترین آن تاثیر ترویجیاش است که در کوچه و خیابان پرچم عزای حسین(ع) برافراشته شود. مسؤول هیأت جوادالائمه(ع) خاطرنشان کرد: همانطور که میدانید امسال فضای عزاداری محرم تحت تاثیر ویروس کرونا قرار گرفت و از سوی دیگر مقام معظم رهبری در سخنرانیشان قبل از ماه محرم درباره عزاداری ماه محرم تأکید کردند: «همه سوگواران حسینی، هیأتها و مداحان موظفند به هر چه ستاد ملی مبارزه با کرونا اعلام میکند، عمل کنند، زیرا موضوع بسیار مهم است. در عزاداریها معیار آن چیزی است که ستاد ملی کرونا اعلام میکند. بنده هر چه آنها لازم بدانند مراعات خواهم کرد. توصیه و تأکید من به همه عزاداران، هیئات، منبریها و مداحان نیز این است که ضوابط ستاد ملی کرونا باید رعایت شود، چرا که اگر همین مقدار مراقبت و کنترل هم سست شود، فاجعهای بزرگ پدید خواهد آمد». به همین خاطر همه مسؤولان تکیهها و هیأتها با وسواس بیشتری برنامههای خود را پیش بردند تا خدای ناکرده یک مو از سر عاشقان امام حسین(ع) کم نشود.
وی ادامه داد: از سوی دیگر، باید به این نکته اشاره کرد که نفس برپایی دستگاه امام حسین(ع) به تزکیه روحی و روانی مستمعین برمیگردد که همین مسأله نشاندهنده این موضوع است که همیشه حفظ سلامتی روحی مردم برای هیأتیها در اولویت بوده است. بر همین اساس با به وجود آمدن شرایط کرونایی در کشور، به طور طبیعی حفظ سلامتی جسم و جان مردم برای اهالی هیأت از اهمیت بالایی برخوردار شد که علاوه بر تزکیه روحی مستعمین، به فکر سلامتی جسم آنان هم باشند.
وی افزود: خوشبختانه در دهه نخست محرم امسال شاهد بودیم که مداحان جوان با فعالیتهایی چون روضهخوانی در کوچهها، فضای جدیدی از عزاداری در شرایط کرونایی را تعریف کردند که به نظر بنده همه این موارد از عنایت و لطف ارباب (امام حسین) است و باز هم این مساله ثابت شد که پرچم امام حسین(ع) تحت هیچ شرایطی زمین نمیماند و بنده با اعتقاد کامل میگویم که هر سبک عزاداری برای امام حسین(ع) که خلاف عرف و شرع نباشد، نه تنها هیچ ایرادی ندارد بلکه ثواب بسیاری هم دارد. حاج حسین تهرانی خاطرنشان کرد: مسلما در همین شرایط کرونایی سنتهایی چون «چهارپایهخوانی» که مختص فضای باز است بهخاطر شرایط سخت عزاداری به دلیل شیوع ویروس کرونا، یکی از بهترین راهکارهای موجود است که میتواند به احیای این سنت زیبا در مراسمات دهه دوم محرم و ماه صفر کمک کند.
این پیرغلام حسینی تاکید کرد: همین که در دهه نخست محرم امسال شاهد احیای روضههای خانگی و چهارپایهخوانی بودیم، از عنایت امام حسین(ع) در این روزهای کرونایی است. وی درباره شرایط برپایی هیأت جوادالائمه در این روزهای کرونایی، گفت: امسال نیز با توجه به شرایط خاصی که بر عزاداریها حاکم شده است، ما هم تصمیم گرفتیم هیأت را در شرایط متفاوت و با محدودیتهایی برپا کنیم به طوری که مستمعین با رعایت فاصلهگذاری اجتماعی و پروتکلهای بهداشتی به عزاداری میپردازند و از سوی دیگر مدت زمان مراسم دهه نخست امسال را به شکل قابل توجهی کاهش دادیم تا به امید خدا و عنایت آقا عبدالله حسین(ع) همه شیعیان از شر بیماری کرونا خلاص شوند.
وی در پایان درباره هیأت جوادالائمه گفت: همانطور که میدانید این هیأت یکی از قدیمیترین هیأتهای تهران است که همچنان در طول سال به طور هفتگی برپا میشود و سالیان سال پیرغلامان حسینی مشغول نوکری بودند و در ادامه هم جوانان در کنار پیرغلامان پرچم این هیأت را بالا نگه داشتهاند. بیانصافی است که در اینجا یادی از پیرغلامانی نکنیم که طی 90 سال نگذاشتند پرچم هیأت جوادالائمه زمین بماند و اکنون دیگر در بین ما نیستند؛ از این میان میتوان به پیرغلامانی چون حاجمیرزا رحمان حسنیپارسا، مداح حاجحسین صفابخش، حاجعلی طهرانی، مداح حاجباقر آهنیزاده، مداح حاجمحمدعلی اسلامی، حاججعفر کمالیان، حاجعلیمحمد خوانی، مداح حاجعباس داورپور، حاجاکبر راوری، حاجعلی مرتضوی، حاجعلی غفوری، مداح حاجسیدمحمود موسوی، حاجحسین کشتکار، مداح و شاعر قدیمی حاجحسن اسداللهزاد، حاجابرمحمد خوانی و حاجهاشم عبداللهی اشاره کرد و مسلما پیرغلامان دیگر که شاید ذکر نام این عزیزان از قلم افتاده باشد که بابت این موضوع حلالیت میطلبم.
ارسال به دوستان
جلوههای عاشورا در شعر دکتر قیصر امینپور
تا عاشورا با شعر
* تحلیل فرمالیستی و ساختاری غزلی عاشورایی از حسین منزوی/ در ساحت حماسه
بر راههای کوبیده رفتن، سادهتر از عبور از راههای ناشناخته و طینشده است. در هنر اما درست برعکس، عبور از راههای کوبیده پیچیدهتر از گذشتن از راههای بکر است.
در این حکم، پارادوکسی نهفته است و آن اینکه سرایش شعر با فرم و ساختار اشعار پیشین از یک سو سهل است، چراکه تکنیکها و شگردهای شاعرانه از پیش موجود بوده و تجربه شده و به صنعت بدل شدهاند. شاعر در این وضعیت صنعتگری است که به بازتولید اشکال قبلی مبادرت میورزد و خلاقیت او در بهکارگیری درست سنت شعری خلاصه میشود.
اینگونه سرایش اما از سوی دیگر سخت است، چرا که بیشتر شاعران اساسا بداعت را اصل اول هنر میدانند و اصلا بداعت را عامل اصلی لذت هنری میشمارند و خلاقیت و آفرینش ادبی را بدون این عامل ممکن نمیدانند. شاعرانی که با وجود تسلط قابل قبول و تجربهای قابل تامل در سرایش شعر سنتی به سرایش در عرصههای ناشناخته و غیرمنتظره شعر نو رو آوردند و موفق هم بودند. «نیما»، «فروغ فرخزاد»، «اخوان»، «سهراب سپهری » و... از این گروه شاعرانند.
***
شعر عاشورایی نمیتواند خود را شاخهای جدا از درخت شعر معاصر بداند. شاعر عاشورایی نیز همچون دیگر شاعران روزگار خود یا به سهولت سرایش شعر در چارچوبهای منجمد سنت شعری رو میآورد یا به جنگ چالشهای بدعتگذاری هنری میرود.
شعر عاشورایی در پشت سر خود راه کوبیده طولانی و همواری دارد. این شعر خصوصا قوالب سنتی را با تمام ویژگیهایش بخوبی به خدمت خود درآورده و از مختصات آن به نفع خود بهره برده است. موسیقی این قوالب و آشنایی بیشتر عامه مردم به عنوان مخاطبان اصلی این نوع شعر با این قوالب، از عوامل مهم گرایش شاعران عاشورایی به قوالب سنتی شعر فارسی محسوب میشود.
در این بین اما شاعر امروز چه موضعگیری و عکسالعملی باید داشته باشد؟
طبعا گروهی از شاعران عاشورایی با هدفگیری مخاطبان عام همچنان در چارچوبهای سنت شعری پیش از خود قدم میزنند که خواهناخواه اکثریت شاعران را تشکیل میدهند. گروهی دیگر اما با خروج از چارچوبها به نوآوری در این شعر نظر دارند و به همین دلیل بخشی از مخاطبان عام را از دست میدهند اما در عوض شعر عاشورایی را به جریان شعر پیشرو معاصر نزدیک و حتی در آن جاری میکنند.
پافشاری بر سنتهای گاه فسیل شده شعری، اگر چه در جریان کلی شعر معاصر پسندیده نیست اما در شعر عاشورایی به خاطر گستردگی طیف مخاطبان این نوع شعر چندان نسنجیده محسوب نمیشود. نمیتوان این گروه عظیم از مخاطبان را صرفا به خاطر رعایت اصول مدرن شعری از حوزه ادبیات اخراج و آنان را از لذت رویارویی با شعر محروم کرد.
باید پذیرفت که شعر عاشورایی مانند هر شعر متعهد و ملتزم دیگر علاوه بر وجه ادبی، منعکسکننده وجوه اجتماعی، سیاسی و ایدئولوژیک شاعر هم است. شاعر با واسطه شعرش حرف میزند و پیامش را منتقل میکند؛ پیامی که ماهیتی اجتماعی، سیاسی و ایدئولوژیک، محل ارجاعی عینی و مابهازایی بیرونی دارد. پس شعر در این وضعیت در حکم یک رسانه عمل میکند. انتظار شعر ناب به مفهوم متنی که کاملا خودارجاع و خودبسنده باشد از شاعر عاشورایی خودبهخود منتفی است.
«قیصر امینپور» مشرب شعری متعادلی دارد و این تعادل را در عاشورایینویسیهای او میتوان دید. اگرچه میتوان او را در گروه شاعران سادهنویس معاصر محسوب کرد اما هرگز در دام مبتذلنویسی نمیافتد. بنابراین عاشوراییهای او نه کاملا هیاتی هستند و نه کاملا نوگرایانه و بغرنج اما همواره با بیانی ساده بیشتر به رونق و درخشش تفکر عاشورایی میاندیشد تا وجه عاطفی و احساسی آن:
راستی آیا
کودکان کربلا، تکلیفشان تنها
دائما تکرار مشق آب! آب!
مشق بابا آب بود؟
از این رو عاشوراییهای «امینپور» حتی در مستعدترین لحظات برای گریاندن مخاطب، رگههایی روشن از تفکر و آیاتی محکم از حماسه را به نمایش میگذارد:
من
در سوگ خویش مرثیه میخوانم.
ای کاش
آنگونه عاشقانه نمیخواندند!
آنگونه آسمانی
که بالهای مرتعش ما را دنبال خویش کشاندند
اما با حسرت رسیدن
در بالهای کال
ما را به سوگ خویش نشاندند...
در واقع با تقسیمبندی بیان در شعر عاشورایی به بیان سوگمندانه، حماسی و عرفانی، بیان اشعار عاشورایی «امینپور» به سمت حماسه متمایل است، اگرچه از ماتم و سوگ هم تهی نیست.
به تشییع زخم تو آمد بهار
که جز سبز، رخت عزای تو نیست
کسی کز پی اهل مرهم رود
دگر شیعه زخمهای تو نیست
به آن زخمهای مقدس قسم
که جز زخم، مرهم برای تو نیست
«قیصر امینپور» در مثنوی «نینامه» به سنت عاشوراییسرایی عرفانی نزدیک میشود. تاثیرپذیری و حتی تبعیت او از «عمان سامانی» در این مثنوی کاملا روشن است و به همین خاطر است که نمیتوان رنگ و بوی عمومی حاکم بر شعرهای «امینپور» را در این شعر مشاهده و استشمام کرد.
سزد گر چشمها در خون نشیند
چو دریا را به روی نیزه بیند
شگفتا بیسر و سامانی عشق!
به روی نیزه سرگردانی عشق!
ز دست عشق عالم در هیاهوست
تمام فتنهها زیر سر اوست
اما در شعرهایی که «امینپور» زبان و بیان نرم و صمیمی خود را به کار میبرد، شعر هم به عاطفهای سرشار مجهز میشود و هم در عین حال پیام ایدئولوژیک شاعر را، شاعرانه به مخاطب پیشنهاد میدهد. نگارنده «حضور لالهها» را نوترین و بدیعترین اثر عاشورایی «قیصر امینپور» میداند که در عین برخورداری از عاطفهای تاثیرگذار، از اندیشهای ژرف نیز سرشار است و توأمان میتوان از خلال سطرهای آن، لحن حماسی رایج در اشعار عاشورایی «امینپور» را هم احساس کرد. به عبارت دیگر، میتوان در لفافه شعر عاشورایی تعهدات سیاسی و اجتماعی شاعر را هم به تماشا نشست:
باز هم اول مهر آمده بود / و معلم آرام / اسمها را میخواند: / - اصغر پورحسین! / پاسخ آمد: حاضر / قاسم هاشمیان! / پاسخ آمد: - حاضر / - اکبر لیلازاد / - ... / پاسخش را کسی از جمع نداد / بار دیگر هم خواند: / - اکبر لیلازاد! / - ... پاسخش را کسی از جمع نداد/ همه ساکت بودیم / جای او اینجا بود / اینک اما تنها / یک سبد لاله سرخ / در کنار ما بود / لحظهای بعد معلم سبد گل را دید / شانههایش لرزید / همه ساکت بودیم / ناگهان در دل خود زمزمهای حس کردیم / غنچهای در دل ما میجوشید / گل فریاد شکفت! / همه پاسخ دادیم: / - حاضر! / ما همه اکبر لیلازادیم!
بهراستی اگر زمینه عاشورایی این شعر نبود با متنی شعارگونه و حتی میتوان گفت با متنی سطحی روبهرو بودیم اما بهکارگیری درست نامها و ارتباط دقیق آنها با حادثه عاشورا، کل کار را به ساحتی استعاری برده و از توان و پتانسیلی نمادین بهرهمند کرده است. حالا مخاطب میتواند به ادعای اتصال جنگ تحمیلی با قیام عاشورا، با استدلال هنری «امینپور» بیشتر بیندیشد.
و بالاخره میرسیم به شعر نیمایی نسبتا بلند «منظومه ظهر روز عاشورا»! شعری تقدیم به شهدای نوجوان حادثه کربلا!
این منظومه بیشتر به نظم پهلو میزند تا شعر. «امینپور» در این دلنوشته، تمام توان خود را روی روایت منظوم حادثه نهاده و بخوبی از پس آن برآمده است. استعارههایی آشنا، نمادهایی مألوف و زبان و بیانی ساده و دمدست، خشوع و کرنش شاعر را به محتوای برجسته متن نشان میدهد. در انتها متنی به مخاطب عرضه میشود که به دلیل اتصال کامل به سنت، کمتر نشانی از نوآوری دارد اما مخاطب عام را بیشتر تحت تاثیر قرار میدهد.
شور محشر بود / نوبت یک یار دیگر بود / خطی از مرز افق تا دشت میآمد / خط سرخی در میان هر دو لشکر بود / آن طرف انبوه دشمن / غرق در فولاد و آهن بود / این طرف، هفتاد سیاره / بر مدار روشن منظومه میچرخید / دشمنان، بسیار / دوستان، اندک / این طرف، کم بود و تنها بود / این طرف، کم بود اما عشق با ما بود...
******
در ساحت حماسه
ای خون اصیلت به شتکها ز غدیران
افشانده شرفها به بلندای دلیران
جاری شده از کرب و بلا آمده و آنگاه
آمیخته با خون سیاووش در ایران
تو اختر سرخی که به انگیزه تکثیر
ترکید بر آیینه خورشید ضمیران
از جوهر سرداری سرهای بریده
وی اصل نمیرندگی نسل نمیران
خرگاه تو میسوخت در اندیشه تاریخ
هر بار که آتش زده شد بیشه شیران
آن شب چه شبی بود که دیدند کواکب
نظم تو پراکنده و اردوی تو ویران
و آن روز که با بیرقی از یک تن بیسر
تا شام شدی قافلهسالار اسیران
تا باغ شقایق بشوند و بشکوفند
باید که زخون تو بنوشند کویران
تا اندکی از حق سخن را بگزارند
باید که زخونت بنگارند دبیران
حد تو رثا نیست عزای تو حماسهست
ای کاسته شأن تو از این معرکهگیران
***
حمیدرضا شکارسری: موضوع پیام عاشورا در طول تاریخ با 3 چهره انتقال یافته است، به گونهای که خود پیام فی نفسه کانون توجه قرار گیرد و وجه هنری شعر زیر سوال نرود یا حداقل کمترین آسیب را متحمل شود: سوگ، حماسه و عرفان.
سوگ
تاریخ اسلام حادثهای تأثیربرانگیزتر و اندوهناکتر از عاشورا به یاد ندارد. در کربلا 72 گل باغ پیامبر(ص) در بارش تیر و شمشیر و در لهیب عطش و آتش، پرپر شدند. از کودک 6 ماهه تا سپیدموی کهنسال در خون خود غوطه خوردند و سرهاشان بر فراز نیزهها به بزم تاریک جلادان فرستاده شد و در همان حال زنان و کودکان سوگوار و بیپناه در شام غریبانهای که رونق از آتش خیمهها و آه سینهها و قهقهه تازیانهها گرفته بود، به ناله نشستند.
اما این پایان داستان نیست؛ این کاروان که جز بار رسالتی سنگین و داغی سهمگین بر دوش و دل احساس نمیکند، با نوای زنجیرهای اسارت تا غریبستان درد و نیرنگ و خیانت (کوفه) و سپس به مقر ظالمان (شام) میرود.
بیشک هر قلبی که بویی از عاطفه برده باشد، از تصور این تصاویر میشکند و اشک را در پشت پلکهای ملتهب میجوشاند؛ اشکی که راز ماندگاری این حادثه عظیم در طول تاریخ بوده است؛ اشکی که بغض مظلومان تاریخ را شعلهور و کینه به ظالمان تمام اعصار را افروختهتر کرده است.
«سوگمندی» عاشورا آنچنان سترگ و سنگین است که بیش از تمام دیگر وجوه آن بر شاعران عاشورایی موثر بوده است. شاید بتوان ارتباط این وجه را با بعد عاطفی شاعران که از ارکان اصلی شعر محسوب میشود، دلیل این تاثیر دانست. شاعر در حقیقت با سرودن اشعار سوگوارانه، مخاطب خود را به اشکی دعوت میکند که ترجمان مظلومیت است و آشکارکننده ظلم و ظالمان در طول تاریخ و در هر مکان؛ که «کل یوم عاشورا و کل ارض کربلا».
حماسه
کربلا در عین سوگمندی از حماسیترین صحنههایی است که ارواح بشری تاکنون کمتر موفق به آفرینش آن شدهاند. رزمی شکوهمند و دلیرانه از مردانی که بهرغم برخورداری از فرصتهای بیشمار برای رفتن و جستن، ماندند و هیچ توجیهی را برای تسلیم و سستی نپذیرفتند و هستی خویش را «در باران متواتر فولاد» گم کردند و باز جستند. کافی است 72 مرد تشنه را در دفاع از کاروانی از زنان و کودکان بیدفاع و ستمدیده در برابر لشکری تا بن دندان مسلح متشکل از هزاران گرگ گرسنه یا خطبههای شجاعانه شیرزنی داغدیده در محاصره کفتاران پست و خونخوار، آن هم در کنار سر بریده برادر را به یاد آوریم تا به عظمت وجه حماسی واقعه عاشورا، همتراز با عظمت وجه سوگمندانه آن پی ببریم.
«حماسه» اما در شعر شاعران عاشورایی، بازتاب و درخششی درخور و شایسته نیافته است. شاید بتوان علت را در عظمت بیحد و حصر وجه سوگمندانه حادثه عاشورا جستوجو کرد که دیگر وجوه آن را تحتالشعاع خود قرار داده است.
عرفان
کربلا تجلیگاه عشق و محبت است و عاشورا فصل سبز مشتاقی. عشق به پروردگار، محبت به اولیاءالله و اشتیاق شهادت. اباعبدالله(ع) آیینهای است که انوار حضرت حق در آن متجلی شده است و اصحاب ایشان آیینههایی که نور مولایشان را به تمام بازمیتابانند. کربلا عرصه رضا و تسلیم است که «الهی رضا برضائک و تسلیما لامرک و لامعبود سواک».
این وجه از وجوه عاشورا در شعر شاعران عاشورایی پرسابقه نیست و از نظر کمیت نیز همچون وجه حماسی، قابل قیاس با حجم اشعار سوگمند عاشورایی نیست. جسارتی لطیف و دقیق که اینگونه نگاه به حادثه کربلا میطلبد، نزد کمتر شاعر عاشورایی به تمام رخنمون شده است، لذا حجم کم اینگونه اشعار عاشورایی از این طریق قابل توجیه است.
***
غزل «حسین منزوی» را میتوان از آثار عاشورایی حماسی به شمار آورد. منزوی ماهیت حماسی اثر خود را هم از طریق بافتار موسیقایی کلام و هم از طریق ساختار معناشناختی سخن به نمایش میگذارد.
وزن مطنطن، مواج و پرضرب این غزل از مهمترین عوامل حماسینمایی آن است. وزنی که فرصت زیادی به کاربری هجاهای کوتاه میدهد و همین باعث ضرباهنگ پرشتاب و پرطنین کلام میشود. در این وزن نمیتوان مویه سر داد و به سختی میتوان به سوگ نشست. این وزن بیشتر نمایش هقهق است تا زنجموره؛ گریهای پرطپش و پرانرژی و حتی خشمناک.
از سوی دیگر بافتار موسیقایی کلام به خاطر تجمع خوشه کلمات کهن (و نه کهنه!) به سمت نوعی نخراشیدگی و نتراشیدگی مایل است که زبان را خشن مینماید. آرکاییسم زبانی خواهناخواه زبان را از نرمی و روانی و صمیمیت اسلوب محاوره دور میسازد و به متن ادبیت میبخشد؛ ادبیتی که پررنگترینش در شعر «شاملو» رخ مینماید و متنهای او را سخته و حماسی نشان میدهد.
واجآراییها، همآوایی هجاهای بلند و همصدایی هجاهای کوتاه در این غزل، بیش از پیش زمینه را برای بیانی حماسی بر بستری از زبانی آرکاییک آماده کرده است.
***
ساختار معناشناختی سخن نقشی همتراز یا حتی پررنگتر از بافتار موسیقایی این غزل در شکلگیری هویت حماسی آن دارد.
اگر «خون» در متنهای سوگمند، همواره ریختنی است و این ریختن حالتی از انفعال با خود دارد، در نخستین مصرع این غزل شتک میزند و میپاشد و نهتنها منفعل نیست، بلکه فاعل است. این خون شرف را میپاشاند بر بلندای دلیران، پس سوگآفرین نیست، بلکه غرورآفرین و برانگیزاننده است. خونی که در بستری از تخیل شاعرانه از کربلا تا ایران روان میشود با خون یکی از شخصیتهای اسطورهای برخاسته از متنی حماسی چون «شاهنامه» درهم میآمیزد. همین درهم آمیختگی، ساختار معناشناختی سخن را در کانال حماسه شکلبندی میکند.
در بیت سوم اگر منزوی، امام حسین(ع) را اختری سرخ مینامد اما باز هم در مصرع دوم، این اختر سرخ تنها به سوسویی منفعل بسنده نمیکند، بلکه میترکد و باز هم کنشی فعال و محرک از خود بروز میدهد. او به این طریق تکثیر میشود. تکثیر، فعلی پیشرو و تهاجمی است و ذاتی حماسی دارد.
در بیت چهارم باز هم اگر در مصرع اول از سر بریده حرف میزند، از سرداری و نامیرایی سرداران هم میسراید. همچنان که در بیت بعد وقتی از خیمههای سوخته کربلا میگوید، از آتش در بیشه شیران نیز سخن میگوید و از نماد شجاعت و دلیری بهره میبرد و در ضمن به جای خیمهگاه از لفظ «خرگاه» استفاده میکند که به معنای اردوگاه نظامی و لشکرگاه هم هست. در این گفتمان حتی سر بریده امام بر نیزههای دشمن نیز نشانه هزیمت و شکست نیست و همین سر بریده، قافلهسالار است و اسیران را راهبری میکند. خون این گلوی بریده کویر را شقایقپوش میکند، یعنی باعث شکوفایی و آیندهساز است. از خصوصیات حماسه، امیدبخشی و امیدواری است. امید به پیروزی نهایی... و این خون شکوفاست.
در واپسین بیت، شاعر علنا از حماسی بودن متن خود یاد میکند و رثا، سوگ و عزایی منفعلانه را در شأن ممدوح خود نمیداند. در همین بیت باز هم لحن ستیزهجوی شاعر با حمله به معرکهگیران عزای اباعبدالله(ع) که تنها در پی نام و نان خودند، آشکارا به چشم میآید.
***
این غزل «حسین منزوی» را میتوان از غزلهای شاخص عاشورایی در ساحت حماسی به حساب آورد. اگر چه همچون هر شعر عاشورایی، رگههای سوگ در آن هم دیده میشود اما گفتمان کلی حاکم بر آن، چنانکه دیدیم، گفتمان حماسی است.
ارسال به دوستان
رهبر انقلاب: اقدام دولت امارات عربی متحده در عادیسازی روابط با رژیم صهیونیستی خیانت به دنیای اسلام، جهان عرب و کشورهای منطقه و به مسأله مهم فلسطین است
خیانتامارات دیری نمیپاید
* در گفتوگوی «وطن امروز» با کارشناسان بررسی شد
چرا توافق ابوظبی - تلآویو دوام نمیآورد؟
حضرت آیتالله العظمی خامنهای رهبر حکیم انقلاب اسلامی صبح دیروز در ارتباط تصویری با وزیر، معاونان و مدیران وزارت آموزشوپرورش در سیوچهارمین اجلاس آموزشوپرورش، با تشکر صمیمانه از مردم برای عزاداری پرشور حسینی و حرکت عظیم معنوی همراه با رعایت دستورالعملهای بهداشتی، معلمان را «افسران سپاه پیشرفت کشور» خواندند و با تأکید بر ضرورت تربیت انسانهای مؤمن، خردمند، اندیشمند، دانشمند و دارای اخلاق اسلامی در این دستگاه بسیار مهم گفتند: سند تحول آموزشوپرورش باید با تبیین صحیح و تنظیم و اجرای برنامه جامع عملیاتی، زمینهساز پرورش چنین افرادی شود.
به گزارش پایگاه اطلاعرسانی دفتر مقام معظم رهبری، ایشان با تسلیت سالروز شهادت امام سجاد(ع)، حرکت عظیم حضرت زینب(س) و امام سجاد(ع) را قیام به معنای حقیقی کلمه خواندند و افزودند: پس از قیام حسینی در عاشورا، قیام زینبی ابعاد مختلف حادثه عاشورا و شهادت حضرت سیدالشهدا را برای بشریت تثبیت و ماندگار کرد. رهبر انقلاب سوگواری ملت در دهه اول محرم امسال را پدیدهای در تاریخ کشور دانستند و افزودند: با وجود محدودیتهای شدید ناشی از کرونا، مردم، گویندگان و مرثیهخوانان، ضمن حفظ شور حسینی و تشکیل مجالس عظیم و معنوی، دستورالعملها را رعایت کردند که به عنوان یک مرید اهلبیت، صمیمانه از همه عزیزان تشکر میکنم.
حضرت آیتالله خامنهای همچنین با تشکر از زحمات چند ماه اخیر مجموعه آموزشوپرورش و گزارش خوب وزیر گفتند: برنامهریزی و اقدامات این مجموعه پس از شیوع کرونا بیسابقه بود، چون تجربهای در این زمینه نداشتیم که از همه قدردانی میکنم.
ایشان در محور اصلی سخنانشان، منطق و هدف آموزشوپرورش در همه دنیا را «تربیت انسان شایسته» خواندند و افزودند: البته با توجه به تعاریف گوناگون انسان شایسته در مکاتب مختلف، نوع آموزشها و پرورشها متفاوت میشود.
رهبر انقلاب افزودند: در نظام اسلامی برونداد و حاصل ۱۲ سال تعلیم و تربیت کودکان و نوجوانان و جوانان باید تربیت انسانهای مؤمن، خردمند، متفکر و اندیشمند، دانشمند، با نظم، با انصاف، دارای اخلاق اسلامی و در یک کلمه انسانهای مجاهد و اهل عمل باشد. حضرت آیتالله خامنهای با طرح این سؤال که برای تربیت چنین انسانهایی، دستگاه آموزشوپرورش باید چه ویژگیهایی داشته باشد، افزودند: برای تحقق منطق و هدف انسانسازی، آموزشوپرورش به عنوان لشکر عظیم فرهنگی نیازمند زیربنای مستحکم و تحول بنیادی است.
رهبر انقلاب با اشاره به گذشت ۹ سال از تنظیم سند تحول آموزشوپرورش افزودند: در این سند اهداف کلان و راهبردهای کلی مشخص شده است که باید بر اساس سیاستها، برنامه اجرایی تنظیم شود.
ایشان افزودند: برنامه اجرایی سند تحول با وجود تلاشهای دولتهای مختلف هنوز به طور کامل تنظیم نشده است که شورای عالی آموزشوپرورش و مدیریت کلان آن باید این مسؤولیت را انجام دهند.
رهبر انقلاب ترمیم دورهای سند تحول با نگاه تکمیلی را از مفاد سند تحول و وظیفه شورای عالی انقلاب فرهنگی خواندند و افزودند: مسؤولان آموزشوپرورش، این موضوع را پیگیری کنند. ایشان «زمانبندی» و «تعیین شاخصهای پیشرفت» را در برنامه جامع اجرای سند تحول ضروری خواندند و افزودند: برنامه جامع باید متقن و در بردارنده همه اهداف سند تحول باشد.
حضرت آیتالله خامنهای تبیین صحیح سند تحول را هم مهم دانستند و گفتند: سند تحول باید برای همه سطوح آموزشوپرورش، به روشنی و جذاب تبیین شود تا همه مدیران و معلمان برای اجرای دقیق آن انگیزه پیدا کنند.
رهبر انقلاب اسلامی معلمان را عناصر تعیینکننده دستگاه عظیم فرهنگی آموزشوپرورش خواندند و با تأکید بر لزوم صیانت از شأن و نقش معلمان گفتند: معلمان به معنای واقعی افسران سپاه پیشرفت کشور هستند و حفظ شأن و جایگاه معلم در درجه اول به عهده خود آنان است و هر معلمی باید این احساس را داشته باشد که او آیندهساز است.
حضرت آیتالله خامنهای افزودند: آموزشوپرورش نیز باید از شأن و جایگاه معلمان حمایت کند و این هدف باید با کمک مجلس و دستگاههای مرتبط همچون سازمان برنامه و بودجه محقق شود.
ایشان تأکید کردند: نگاه به آموزشوپرورش باید نگاه به یک دستگاه زیربنایی باشد نه مصرفی و هزینه کردن در آموزشوپرورش همچون سرمایهگذاری در مسائل زیربنایی در نظر گرفته شود.
رهبر انقلاب اسلامی فرهنگسازی برای ترویج احترام و اکرام معلمان در جامعه را عامل سوم در صیانت از جایگاه و شأن این قشر مهم و تأثیرگذار دانستند و گفتند: دستگاههای فرهنگی بویژه صداوسیما در این زمینه نقش بسیار مهمی دارند و باید این کار لازم را به صورت مستمر و هنرمندانه انجام دهند.
حضرت آیتالله خامنهای موضوع جذب و تربیت معلم را بسیار مهم برشمردند و با اشاره به 2 دانشگاه فرهنگیان و شهید رجایی، خاطرنشان کردند: باید به گونهای برنامهریزی و ظرفیتسازی شود که معلمان سراسر کشور، فقط از مسیر این 2 دانشگاه وارد آموزشوپرورش شوند و مجلس شورای اسلامی نیز باید در تصویب طرحها به گونهای عمل کند که خارج از مسیر این 2 دانشگاه، ورودی به آموزشوپرورش وجود نداشته باشد. ایشان در نظر گرفتن صلاحیتهای دینی، اخلاقی و سیاسی را در جذب معلمان مورد تأکید قرار دادند و گفتند: باید در جذب معلمان یک گزینش صحیح و خردمندانه انجام شود و اجازه ورود نیروی بیکیفیت به آموزشوپرورش داده نشود.
رهبر انقلاب اسلامی به موضوع «عدالت آموزشی» نیز اشاره کردند و افزودند: در مورد عدالت آموزشی و بهرهمندی دانشآموزان از سهم مناسب خود در همه نقاط کشور بویژه مناطق دوردست و شناسایی و پرورش استعدادهای درخشان در مناطق محروم بارها صحبت شده است و اکنون که مسأله آموزش مجازی مطرح است، موضوع عدالت آموزشی حساستر از گذشته است.
حضرت آیتالله خامنهای با تأکید بر توجه به خانوادههایی که تمکن مالی جهت خرید ابزار و وسایل مورد نیاز به منظور استفاده از آموزش مجازی را ندارند، افزودند: صداوسیما باید از طریق آموزش، بخشی از خلأ عدم امکان استفاده از آموزش مجازی را جبران کند.
ایشان یکی از موارد مربوط به عدالت آموزشی را موضوع «مدارس دولتی» برشمردند و گفتند: باید سطح و کیفیت مدارس دولتی از لحاظ آموزشی و تربیتی به گونهای شود که دانشآموزان احساس نکنند با تحصیل در این مدارس امکان قبولی آنها در کنکور کمتر است و خانوادهها نیز تصور کنند فرزندانشان را به یک جای بیپناه میفرستند.
رهبر انقلاب اسلامی در خصوص آموزش مجازی و برخی زیانهای احتمالی آن خاطرنشان کردند: راهاندازی شبکه شاد، اقدام بسیار خوبی است اما آموزش مجازی نباید موجب شود دانشآموز در معرض آسیبهای فضای مجازی و خطرات اخلاقی و اعتقادی قرار گیرد.
ایشان به بعد پرورشی در آموزشوپرورش اشاره کردند و با گلایه از کمتوجهی به فعالیتهای پرورشی و عقبماندگی در این زمینه به رغم تأکیدهای مکرر گفتند: با توجه به موضوع آموزش مجازی، باید برای فعالیتهای پرورشی، شیوههای جدیدی را طراحی کرد تا این موضوع مورد غفلت بیشتر قرار نگیرد.
رهبر انقلاب اسلامی مدارس پرورش استعدادهای درخشان یا همان سمپاد را از مسائل مهم و اساسی آموزشوپرورش خواندند و با اشاره به ابلاغ مصوبه مربوط به مدارس سمپاد که با تأخیر هم انجام شد، بر جدی گرفتن موضوع شناسایی و پرورش استعدادهای درخشان تأکید کردند و افزودند: جایگاه کشور در المپیادها نیز باید بهبود و ارتقا یابد، زیرا در سالهای اخیر وضعیت ما برجسته نبوده است.
حضرت آیتالله خامنهای در ادامه به وضعیت مهدهای کودک و پیشدبستانیها اشاره کردند و با اظهار تأسف از رها بودن مهدهای کودک به دلیل اختلافات برخی دستگاههای دولتی، گفتند: بر اساس گزارشهای رسیده وضعیت مهدهای کودک به هیچوجه خوب نیست و نباید به مهدهای کودک نگاه مراکز خدماتی داشت، بلکه مراکز مهم آموزشی و پرورشی هستند.
حضرت آیتالله خامنهای همچنین با اشاره به اصرار غربیها برای نفوذ در آموزشوپرورش کشورها با انگیزه تحمیل سبک زندگی غربی، از سند ۲۰۳۰ یا نفوذ در آموزشوپرورش برخی کشورهای منطقه به عنوان نمونه یاد کردند و گفتند: امروز فلسفه اجتماعی غرب در خود غرب شکست خورده و مظاهر فسادانگیز آن از هالیوود تا پنتاگون کاملا نمایان است.
رهبر انقلاب اسلامی با تأکید بر حساسیت در مقابل نفوذ دشمن افزودند: دشمن قصد دارد کاری را که به وسیله نظامی از انجام آن ناتوان است، با نفوذ و از راههایی مانند سند ۲۰۳۰ دنبال و انسانهایی تربیت کند که مثل او فکر و اهداف عملیاتی او را پیاده کنند تا زمینه غارت ملتها فراهم شود.
رهبر انقلاب اسلامی در بخش پایانی سخنانشان، اقدام دولت امارات عربی متحده در عادیسازی روابط با رژیم صهیونیستی را خیانت به دنیای اسلام، جهان عرب و کشورهای منطقه و به مسأله مهم فلسطین خواندند و گفتند: البته این وضعیت دیری نخواهد پایید اما لکه ننگ آن بر پیشانی کسانی که غصب کشور و آواره کردن ملت فلسطین را به بوته فراموشی سپردند و پای صهیونیستها را به منطقه باز کردند، باقی خواهد ماند.
ایشان با ابراز تأسف از همکاری دولت امارات عربی متحده با اقدامات قساوتآمیز رژیم صهیونیستی و عناصر خبیث صهیونیست در هیأت حاکمه آمریکا علیه مصالح جهان اسلام و منطقه افزودند: امیدواریم اماراتیها زودتر بیدار شوند و این کارشان را جبران کنند.
پیش از سخنان رهبر انقلاب اسلامی، آقای حاجیمیرزایی، وزیر آموزشوپرورش با بیان گزارشی از فعالیتهای این وزارتخانه گفت: تولید بسته و محتوای یادگیری، سیاستگذاری در فرآیند جذب و بهکارگیری معلم، طرح هر دانشآموز یک مهارت، افزایش حقوق معلمان، آغاز عملیات احداث ۴۳ هزار واحد مسکن فرهنگیان و افزایش ظرفیت دانشگاههای فرهنگیان جزو برنامهها و اقدامات آموزشوپرورش است.
آقای حاجیمیرزایی سرعت آموزشوپرورش در واکنش به کرونا را مناسب دانست و گفت: کمتر از یک هفته پس از کرونا، برنامه تلویزیونی آموزشی و حدود یک ماه بعد از آن، شبکه شاد را راهاندازی کردیم و در سال تحصیلی جدید نیز تضمین میدهیم همه دانشآموزان به آموزش دسترسی داشته باشند.
******
در گفتوگوی «وطن امروز» با کارشناسان بررسی شد
چرا توافق ابوظبی - تلآویو دوام نمیآورد؟
گروه بینالملل: بعد کمتر مطرح شده موضوع عادیسازی روابط امارات و رژیم صهیونیستی که کمتر به آن پرداخته شده، خیانت امارات به جهان اسلام است.
کشورهای جهان اسلام از زمان تشکیل رژیم صهیونیستی تاکنون با وجود همه اختلافات و فراز و نشیبهای حکومتها، گارد بستهای مقابل اسرائیل داشتهاند. دلیل این امر هم چیزی نبود جز وجود جمعیت بیشتر مسلمانان در این کشورها. حتی دیکتاتورهای حاکم بر کشورهای مسلمان هم در کمتر مواردی حاضر به داشتن هرگونه رابطهای با اسرائیل بودهاند.
آنچه اما امارات انجام داد خیانتی بزرگ به این رویکرد و خنجری از پشت به آرمان مقاومت فلسطین بود. نکته مهمتر اما اینکه کاری که اماراتیها انجام دادند، به واسطه واکنش منفی افکار عمومی کشورهای مسلمان و بدعهدیهای تکراری صهیونیستها دیر یا زود به شکست میانجامد. از همین حالا کارشکنیهای صهیونیستها در خرید «اف35»های آمریکایی توسط امارات موجب گلایه اماراتیها شده است.
* امضای نخستین پروتکل تفاهم مالی
بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر رژیم صهیونیستی اعلام کرد در جریان سفر هیأت این رژیم به امارات نخستین پروتکل تفاهم مالی و بانکی میان ابوظبی و تلآویو به امضای ۲ طرف رسید. نتانیاهو در این باره گفت مقامات اسرائیلی و اماراتی در ابوظبی این پروتکل را امضا کردند. وی افزود: یکی از محورهای ما تمرکز بر همکاری در زمینه خدمات مالی و رفع موانع مالی در مسیر سرمایهگذاری میان ۲ طرف و همچنین تشویق سرمایهگذاریهای مشترک در بازارهای مالی خواهد بود. نخستوزیر اسرائیل گفت: بزودی تفاهمنامههای دیگری با امارات در زمینههای هواپیمایی، گردشگری و تجارت را اعلام خواهیم کرد. روز دوشنبه هیأتی اسرائیلی به ریاست مئیر بنشبات، وزیر امنیت داخلی رژیم صهیونیستی و هیأتی آمریکایی به ریاست جرد کوشنر، داماد و مشاور ارشد رئیسجمهور آمریکا با همراهی رابرت اوبراین، مشاور امنیت ملی کاخ سفید سوار بر نخستین پرواز تجاری مستقیم، تلآویو را به مقصد ابوظبی ترک کردند.
* بنسلمان شریک اصلی توافق امارات و اسرائیل
سمدار یبری، تحلیلگر مسائل خاورمیانه در روزنامه یدیعوت آحارونوت هم نوشت که محمد بنسلمان، ولیعهد سعودی، شریک اصلی عادیسازی روابط اسرائیل و امارات بوده است. یبری مدعی شد توافق صلح بین اسرائیل و امارات، یک عملیات تاریخی واقعی است... اصل این مسأله، صلح اقتصادی و همکاری در زمینههای فرهنگی و گردشگری است. شبکه خبری المیادین به نقل از این تحلیلگر صهیونیست گزارش داد: اما بخش محرمانه و مهم این توافق، تبادل اطلاعات و زمینههای همکاری امنیتی علیه ایران است. به گفته این تحلیلگر، ولیعهد سعودی «از آغاز به صورت پنهان، شریک اصلی در هماهنگی برای عادیسازی روابط» بوده است. وی تصریح کرد: روابط خوب بنسلمان با «جرد کوشنر» داماد و مشاور دونالد ترامپ و محمد بنزاید باعث اعمال فشار بیشتر بر طرفین و پیشبرد این توافق شد. به گفته یبری، بنسلمان اصرار کرد «امارات در صف نخست عادیسازی روابط قرار داشته باشد». تحلیلگر صهیونیست خاطرنشان کرد: ولیعهد سعودی متعهد نشد چه زمانی به قافله امارات ملحق خواهد شد ولی وعده داد به این روند کمک خواهد کرد. یبری با اشاره به اینکه همه چیز باید به سرعت، پیش از انتخابات ریاستجمهوری آمریکا انجام شود، تصریح کرد: روابط تلآویو با امارات «امروز و به صورت ناگهانی شکل نگرفته است... دستکم از 15 سال پیش، اسرائیلیها با گذرنامههای خارجی به امارات سفر میکردند و بالعکس».
***
چرا توافق سازش نشانه ضعف رژیم صهیونیستی است؟
حسین آجرلو*: در بحث روابط امارات و رژیم صهیونیستی باید به این نکته توجه داشت که اعلام خبر توافق به معنای آشکارسازی روابط ۲ طرف است، چرا که این رابطه پیش از این وجود داشته است. بر این اساس آشکارسازی روابط امارات و رژیم صهیونیستی را که در هفتههای اخیر علنی شده است میتوان از ۲ منظر بررسی کرد؛ بحث اول، دلیل آشکارسازی این توافق در مقطع زمانی فعلی است و دیگری مساله پرواز مستقیمی است که از تلآویو به ابوظبی انجام شد و نشانهشناسیهایی که در پی آن میتوان به دست آورد. رسانهای کردن خبر توافق ۲ طرف ذیل دستور ایالات متحده این واقعیت را اثبات میکند که بنزاید در امارات، نتانیاهو در سرزمینهای اشغالی و دونالد ترامپ در ایالات متحده در وضعیت اسفناکی به سر میبرند و ضعف آنها در داخل منجر به رسانهای کردن این رابطه شده است. در آمریکا ترامپ به دنبال پیروزی در انتخابات است و از آنجا که در سیاست خارجی به واقع هیچ توفیقی نداشته، قصد دارد از این توافق در انتخابات بهرهبرداری کند. در امارات بنزاید به دلیل شکستهای مکرر در منطقه از قطر، ترکیه و عراق گرفته تا یمن و لیبی، جایگاه متزلزلی دارد و این شکستها در معادلات مربوط به خاندان حکومتی و همچنین مهرهچینی آمریکا در امارات موثر است. در سوی دیگر ماجرا اوج گرفتن اعتراضات داخلی در سرزمینهای اشغالی علیه نتانیاهو و افزایش احتمالات درباره دادگاهی شدن او، فشارها بر نخستوزیر رژیم صهیونیستی را دوچندان کرده است. از این منظر نتانیاهو نیز با آشکارسازی این رابطه موافقت کرده است. از این جهت میتوان گفت این آشکارسازی به منزله ضعف رژیم صهیونیستی است، چرا که استراتژی اصلی رژیم صهیونیستی توسعهطلبی در منطقه است، لذا علنی کردن رابطه در قالب توافق عادیسازی، یک حرکت تاکتیکی از سوی سران این رژیم برای کاهش فشارهای داخلی و البته حفظ وجهه در عرصه بینالمللی است. نکته مهم دیگری که درباره آشکارسازی روابط ۲ طرف مدنظر قرار میگیرد و میتواند به عنوان یک موضوع مهم در مسیر شکست این توافق باشد، نشانهشناسیای است که از نخستین پرواز مستقیم تلآویو به ابوظبی به دست میآید. اگر نگاهی به نخستین پرواز مستقیم مصر به سرزمینهای اشغالی داشته باشیم، میبینیم انور سادات در این پرواز حضور داشته است اما در پرواز به امارات جز دستیار ترامپ و دامادش که شخصیتهای بلندپایه هستند، طرف اسرائیلی در سطح بالا در این پرواز حضور نداشت. اماراتیها هم در جریان استقبال با تشریفات چشمگیری ظاهر نشدند. همه این موارد به ما ثابت میکند اماراتیها پیش از انجام این پرواز نارضایتی خود را از فضای حاکم بر توافق و مواضعی که رژیم صهیونیستی درباره مساله الحاق سرزمینهای اشغالی و فروش هواپیمای «اف35» پس از توافق گرفته، ابراز کردهاند. از این رو میتوان گفت آشکارسازی این رابطه اثر کوتاهمدت دارد و در بلندمدت حتما تبعات داخلی برای امارات و حتی صهیونیستها خواهد داشت.
* کارشناس مسائل غرب آسیا
***
تحلیلی بر بازی دو سر باخت امارات
سیدهادی افقهی*: بدون شک روز میزبانی اماراتیها از صهیونیستها را باید سیاهترین روز تاریخ این شیخنشین دانست. این میزبانی تبعات بسیار زیادی برای اماراتیها و حکام آن خواهد داشت. امارات با این کار وارد معادلهای شده است که هزینه بالایی برای آن دارد. کشوری که به لحاظ ژئوپلیتیک و حجم تولید ناخالص داخلی حتی نمیتواند جایگاه یک قدرت منطقهای را داشته باشد، اخیرا با اقدامات تنشآفرین به دنبال این است خود را در مقام یک قدرت منطقهای و حتی فرامنطقهای نشان دهد. شکستهای مکرر آنها در نقشههای منطقهایشان سبب شده به دنبال این باشند با علنی کردن رابطه با صهیونیستها بر شکستهایشان سرپوش بگذارند. به معنای دیگر امارات با این تصور که علنی شدن رابطه با صهیونیستها منجر به قدرتمند شدنش میشود، وارد باتلاقی شده که ماحصل آن باخت به تمام معنا و در تمام جبهههاست. به وضوح میتوان گفت مردم این شیخنشین اسیر جاهطلبی و حماقت حکام خود شدهاند. اماراتیها قصد داشتند با در اختیار گرفتن جنگندههای «اف35» یک تحول راهبردی در معادلات امنیتی منطقه ترتیب دهند اما صهیونیستها فردای اعلام توافق، آب پاکی را روی دست آنها ریختند. اظهارات «جرد کوشنر» درباره الزام آمریکا به حفظ برتری اسرائیل در منطقه هم دال بر این است که مساله فروش «اف35» منتفی است. در بعد اقتصادی هم آنچه مشخص شده امارات ملزم به سرمایهگذاری در اسرائیل است. این در حالی است که تشکیلات خودگردان، مصر و حتی اردن در قبال توافق با رژیم صهیونیستی امتیازاتی مثل زمین و دریافتهای سالانه چند میلیارد دلاری داشتند. هر چند توافق این سه با صهیونیستها هم منجر به شکوفایی اقتصادی آنها نشد. حال حکام امارات باید پذیرای موجی از فشارها در بعد داخلی و خارجی باشند، چرا که واقعیت این است که حضور صهیونیستها در یک منطقه حضوری آرام و صلحطلبانه نیست و ما نمادهای نژادپرستی و تجاوزگری را حتی در پرچم این رژیم هم میبینیم. لذا چشمانداز این توافق منجر به کاهش امنیت سرمایهگذاری در امارات، ابراز نارضایتی عمومی در این شیخنشین و نفرت ملتهای منطقه از حکامشان خواهد شد. تاریخ منطقه به ما نشان داده است اگر اتفاقی در منطقه رخ دهد، آمریکا و صهیونیستها زودتر از آنچه اماراتیها فکر میکنند صحنه را ترک خواهند کرد. در حال حاضر صهیونیستها در مرزهایشان و جامعه داخلیشان دچار آشفتگی و بحران امنیتی هستند و معلوم نیست رئیسجمهور بعدی آمریکا تا چه اندازه حاضر باشد پشتیبان این توافق باشد. این پشتیبانی حتی از سوی خود ترامپ هم در هالهای از ابهام است، چرا که او صرفا به دنبال بهرهبرداری انتخاباتی از این توافق بوده و در صورت برنده شدن در انتخابات احتمالا در دور دوم ریاستجمهوریاش نیازی به آن نخواهد داشت.
* کارشناس مسائل منطقه
***
زمان برای امارات در حال از دست رفتن است
امیر موسوی*: پرواز مستقیم تلآویو به ابوظبی مقدمه نزول بلاهای آسمانی بر امارات است. اماراتیها با این توافق جایی برای دفاع باقی نگذاشتهاند. نگاهی به تاریخ توافق کشورهای عربی با رژیم صهیونیستی به ما نشان میدهد مصر و اردن حتی با پشتوانه تعهدات مالی اتحادیه اروپایی و ایالات متحده هم نتوانستند به اهداف خود در توافق دست یابند و مصریها پس از 4 دهه و اردنیها پس از 3 دهه به معنای واقعی کلمه به شکست خود در پی توافق با صهیونیستها اعتراف کردهاند. توافق مصر با رژیم صهیونیستی آنها را مجبور کرده است برای تامین نیازهای اساسیشان درباره آب وارد مذاکرات مربوط به سد النهضه شوند و درباره صحرای سینا هم میشود گفت که مصریها روی کاغذ بر این منطقه حکمرانی میکنند. اردنیها هم که تا همین امروز به دلیل طرحهای توسعهطلبانه رژیم صهیونیستی و آمریکا در قالب معامله قرن و طرح الحاق، سرزمینهایشان را از دست رفته میبینند. همین ۲ مورد تجربه تاریخی در کنار اظهارنظرهای مقامات صهیونیست که در رد صحبتهای طرف اماراتی مبنی بر لغو طرح الحاق و تجهیز نیروی هوایی امارات به اف 35 در این چند هفته پس از توافق مطرح شده است به وضوح شکست کامل اماراتیها در این توافق را نشان میدهد.
اماراتیها باور کنند یا نه، رژیم صهیونیستی بدعهدترین طرف هر معامله و توافقی است که در نظام بینالملل میتوان برشمرد و شاید اگر حکام این شیخنشین اندکی تعقل و استقلال عمل داشته باشند موقعیت کنونی بهترین زمان برای خروج امارات از توافق و عذرخواهی از جهان اسلام است. بدون شک آمریکا و رژیم صهیونیستی این دوره زمانی را بیدلیل برای علنی کردن توافق مطرح نکردهاند.
علاوه بر تاثیر مثبت این توافق بر جایگاه رئیسجمهور آمریکا و نخستوزیر رژیم صهیونیستی در افکار عمومی داخلی، آنها از فضای موجود در جهان عرب هم استفاده کردهاند. متاسفانه کشورهای عربی در وضعیتی هستند که هیچ هویت و توانی برای مقابله با آن ندارند. رشد تروریسم در منطقه با حمایت آمریکا و اسرائیل، ملتهای منطقه را تضعیف کرده است. البته در کنار این موارد نباید این مسأله را از نظر دور داشت که روحیه و توان مقاومت در بین نسل جوان رو به رشد است و ما این تغییر نگرش را در کشورها میبینیم. از این منظر چنانچه تحولی در کوتاهمدت در نظم منطقهای رخ دهد نمیتواند به عنوان یک تغییر بنیادین و نهادی مدنظر باشد. سکوت اتحادیه عرب و رژیمهای عربی در مقطع فعلی ارتباط مستقیمی با نوع نظام حکمرانی در این کشورها دارد که طبیعتا نمیتواند در بلندمدت ادامه داشته باشد.
* کارشناس مسائل استراتژیک
***
تأثیر ملتهای عربی بر توافق عادیسازی
مصیب نعیمی*: حضور یک مجموعه تروریستی در حاشیه جنوبی خلیجفارس چیزی جز یک خیانت تمامعیار به آرمان فلسطین و مردم و امنیت منطقه نیست؛ خیانتی که شیخنشین امارات آن را به نام خود ثبت کرد. واقعیت این است که این حضور که در حال حاضر علنی شده، نمیتواند موازنه منطقه را به نفع صهیونیستها تغییر دهد.
این تحلیل که عادیسازی روابط دست برتر را به صهیونیستها خواهد داد و امنیت امارات را تامین خواهد کرد از پایه غلط است، چرا که 2طرف در تمام این سالها در یک رابطه پنهان بودند و در رابطه با مسائل مختلف در یک محور عمل
میکردند.
در واقع هر دو مجموعه همسو با هم و در مسیر سیاستهای یکدیگر عمل میکردند، البته اماراتیها در بیشتر موارد نقش دنبالهرو را داشتهاند. رفتار اماراتیها در لیبی و یمن که با کشتار کودکان همراه است و تجهیز تروریستها در منطقه از جمله در عراق شباهت تام با عملکرد صهیونیستها دارد و نقطه مشترک 2 طرف هم ضدیت با محور مقاومت است.
از این رو است که میتوان گفت رسانهای شدن توافق سازش اثری در معادلات منطقه و نظم امنیتی آن نخواهد داشت اما در رابطه با سرنوشت این توافق هم از این جهت میتوان آن را توافقی شکست خورده قلمداد کرد که علاوه بر تجربه تاریخی آن در رابطه با مصر، اردن و تشکیلات خودگردان، مردم منطقه و به طور کل ملتهای مسلمان بویژه نسل حاضر علاقهای به برقراری رابطه با رژیم صهیونیستی ندارند.
توافق عادیسازی روابط برای صهیونیستها مفری فراهم کرده که در مقطع کنونی هجمهها به سمت امارات شیفت پیدا کند و آنها بتوانند در این چارچوب با تجدید قوا به دنبال برنامههای توسعهطلبانهشان باشند. اماراتیها نیز به این موضوع واقفند که این توافق نه سرزمینی را نصیب مردم فلسطین خواهد کرد و نه جایگاه بهتری برای جهان عرب رقم خواهد زد.
صهیونیستها نیز متوجه هستند این توافق عملیاتی نخواهد شد اما در تلاشند از فرصت تاریخیای که در دوره اول ریاستجمهوری ترامپ نصیبشان شده، حداکثر استفاده را ببرند و از این توافق به عنوان یک کارت بازی در معادلات آتی منطقه استفاده کنند.
تیم امنیت ملی ترامپ و نزدیکان او از جمله جرد کوشنر، داماد ترامپ و مشاور ویژه او که نقش مهمی در طرح معامله قرن داشته هم به طور کامل منافع صهیونیستها را در اولویت قرار داده و عملا به دنبال این هستند این رژیم در دوره زمامداری ترامپ در آمریکا قدرتمندتر از قبل باشد.
* کارشناس مسائل منطقه
ارسال به دوستان
|
|
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
|