نشست هماهنگی رقابت‌های لیگ برتر کشتی آزاد با حضور مسؤولان فدراسیون و نمایندگان باشگاه‌های حاضر در لیگ برگزار و در نهایت زمان آغاز این مسابقات با توجه به رعایت پروتکل‌های بهداشتی مشخص شد. بر این اساس مقرر شد رقابت‌های لیگ برتر کشتی آزاد از دهم مهرماه آغاز شود که دور رفت این رقابت‌ها به صورت متمرکز در تهران برگزار می‌شود.

رشید مظاهری

تزلزل عجیب و غریب سیدحسین حسینی در لیگ نوزدهم باعث شد استقلالی‌ها برای استراتژیک‌ترین محل بازی‌شان سراغ رشید مظاهری بروند که در تمام سال‌های اخیر جزو 3 دروازه‌بان برتر فصل بوده است. مظاهری فصل قبل برای تراکتور بازی کرد و سابقه حضورش در این تیم و ذوب‌آهن ثابت می‌کند او خرید خوبی برای استقلال است. 

 

آمار فصل قبل: ۱۴ کلین‌شیت و ۲۳ گل خورده در ۲۹ بازی

محمدحسین مرادمند

با پوشاندن کامل نمایش‌های عجیب و غریبش در سپاهان، با پیراهن شهرخودرو تبدیل به یکی از بهترین مدافعان لیگ برتر شد. مرادمند هوش بازیخوانی و فوتبالی چشمی را ندارد اما بر خلاف سیاوش یزدانی کمتر مصدوم می‌شود و می‌توان روی حضور در ۸۰ درصد بازی‌های یک فصل از سوی او حساب کرد. نوع بازی مرادمند شباهت زیادی به محمد دانشگر دارد با این تفاوت که قدرت حمل توپ دانشگر بیشتر است و هوش و بازیخوانی مرادمند، بهتر. در صورت عدم تمدید قرارداد دانشگر، مرادمند می‌تواند در کنار غلامی و چشمی، تشکیل‌دهنده خط دفاع مستحکمی برای استقلال باشد. 

 

آمار فصل قبل: ۳ گل ‌زده در ۲۶ بازی

متین کریم‌زاده

عجیب‌ترین خرید استقلال آن هم برای پستی که سال‌هاست تبدیل به پاشنه آشیل این تیم شده، متین کریم‌زاده است. عملکرد همیشه ضعیف میلاد زکی‌پور و فراز و فرود زیاد میلیچ باعث شد استقلال طبق معمول فصول اخیر یکی از سهمیه‌هایش را برای مدافع چپ خرج کند. اما سوال این است که چه کسی متین کریم‌زاده جوان را به مدیران استقلال پیشنهاد و آنها را مجاب به خریدش کرد؟ بازیکنی که تنها ۱۹ بازی برای پارس‌جنوبی در فصلی که گذشت انجام داد و موفق به زدن گل یا دادن پاس گل هم نشد. کریم‌زاده نه دریبل‌زن خوبی است و نه قادر است در کارهای دفاعی حضور موثری داشته باشد. او در بهترین حالت یک «زکی‌پور» دیگر برای استقلال می‌شود، آن هم در صورتی که به سرنوشت «میثم تیموری» دچار نشده و به نیمکت پیچ و مهره نشود. بی‌تردید مدیران فوتبالی استقلال و مشاوران‌شان می‌توانستند از همین لیگ برتر، مدافع چپ بهتری را شکار کنند، البته با سن و سالی بیشتر از کریم‌زاده مثل عقیل کعبی، سعید آقایی، ابوالفضل رزاق‌پور و مهدی ترکمان که همگی کیفیت بسیار بیشتری نسبت به او دارند. 

 

آمار فصل قبل: ۱۹ بازی/ بدون گل زده/ بدون پاس گل

سید‌احمد موسوی

احمد موسوی بعد از یک نیم‌فصل ناکام در تراکتور راهی گل‌گهر شد و عملکرد خوبی داشت. سوال اصلی درباره او این است: مدیران استقلال از چه زمانی به خرید او مجاب شدند؟ با نمایش‌هایش در طول فصل؟ یا بعد از گلی که وارد دروازه پرسپولیس کرد؟ موسوی به عنوان ذخیره غفوری خریداری شده و بعید است جایی ثابت در ترکیب استقلال داشته باشد یا پیدا کند. او را می‌توان خریدی برای ارتقای سطح کیفی نیمکت استقلال دانست. استقلال برای این پست می‌توانست مدافعی بخرد که هم بهتر است و هم جوان‌تر مثل صابر حردانی فولاد (که البته قراردادی طولانی‌مدت دارد) ولی موسوی را نمی‌توان خرید بدی هم توصیف کرد. 

 

آمار فصل قبل: یک گل و ۲ پاس گل در ۱۴بازی

بابک مرادی

بابک مرادی؛ یک فانتزی‌باز قهار با اخلاقی تند که بهترین توصیف برای او این است: ماکت کوچک و بی‌کیفیت‌تری از داریوش شجاعیان. مرادی در ماشین‌سازی بیشتر در فاز هجومی سمت راست بازی کرده یعنی درست جایی که استقلال امثال فرشید اسماعیلی و آرش رضاوند را دارد. یک مربی خوب می‌تواند از مرادی، بازیکنی در خدمت تیم و با راندمان بالا بسازد. با توجه به انبوه بازیکنان استقلال در خط سوم و برتری کیفی‌شان نسبت به مرادی، شاید می‌شد اصلا چنین خریدی را انجام نداد. 

 

آمار فصل قبل: ۳ گل و یک پاس گل در ۲۵ بازی

ترکیب استقلال جدید چگونه خواهد بود؟

فهرست استقلال برای حضور در فصل آینده رقابت‌های لیگ برتر در شرایطی به مراحل نهایی رسیده است که این تیم سرمربی ندارد و مشخص نیست چه کسی تصمیم نهایی را درباره بازیکنان گرفته است. باشگاه استقلال بعد از سال‌ها توانست تا حدودی شاکله و استخوان‌بندی خود را حفظ کرده و در کنار آن بدون هیاهو و بر هم زدن نظم بازار نقل و انتقالات، با جذب منطقی بازیکنان مورد نیاز دست به ترمیم بزند. آبی‌ها حالا در جایگاهی قرار دارند که در همه پست‌ها به اندازه کافی بازیکن دارند. 

 

*2 دروازه‌بان با کیفیت

جذب محمدرشید مظاهری دروازه‌بان ملی‌پوش و باتجربه در کنار حفظ سیدحسین حسینی و تمدید قرارداد با حسین پورحمیدی، دروازه آبی‌ها در فصل جدید را بیمه می‌کند و آنها در هر شرایطی خیال‌شان بابت دروازه کاملا آسوده است. سرمربی استقلال در لیگ بیستم هر فردی باشد، خیالش از چارچوب توری این تیم کاملا آسوده است و آنها نه‌تنها یکی از بهترین‌ها را در ترکیب دارند، بلکه نیمکتی کاملا مطمئن نیز در اختیار خواهند داشت. سخت‌ترین کار کادر فنی استقلال انتخاب در آخرین سنگر این تیم است و البته مدیریت کردن 2 دروازه‌بان مدعی.

 

 *کامل‌ترین خط دفاعی

آبی‌ها در قلب دفاع هم شرایط خوبی دارند و به قدر کفایت بازیکن باتجربه، جوان و قابل اعتماد دارند. آنها مرادمند را در این منطقه به نفرات خود اضافه کردند. روزبه چشمی در کنار سیاوش یزدانی، محمدحسین مرادمند، عارف غلامی، شاهین طاهرخانی و سینا خادم‌پور به علاوه محمد دانشگر، دست سرمربی فصل بیستم استقلال را کاملا باز می‌گذارد تا در هر سیستم و تاکتیکی بتواند ترکیب‌های مختلف را شکل دهد. در حالی که بسیار بعید است وریا غفوری در شرایط عادی از ترکیب بیرون بماند و یک بازیکن جوان و آینده‌دار به اسم آرش داجلیری را هم دارند، برای اطمینان اقدام به جذب یکی از محصولات آکادمی خود در سال‌های گذشته کردند و سیداحمد موسوی را به خدمت گرفتند. موسوی ۲۷ ساله یک ذخیره مطمئن است که در مواقع لزوم می‌تواند جای وریا غفوری را در ترکیب ثابت بگیرد و همچنین یک تعویض کاملا مطمئن است. شرایط آبی‌ها در دفاع چپ هم شبیه قبل است. آنها 2 باتجربه مثل میلیچ و زکی‌پور را در اختیار دارند که عملکردشان سینوسی است؛ یک روز خوب، یک روز بد و در کنار آنها یک جوان بی‌تجربه به اسم متین کریم‌زاده را گرفتند. 

 

*ترمیم خط میانی

تمدید قرارداد با فرشید باقری و فرشید اسماعیلی در کنار حفظ ریگی و اضافه شدن شجاعیان خط میانی آبی‌پوشان را به نقطه قوت تبدیل کرده است. حتی در صورت عدم بازگشت علی کریمی، استقلالی‌ها باز هم در مرکز خط دفاعی بازیکنانی باتجربه و قابل اتکا مثل مسعود ریگی و فرشید باقری را دارند. روزبه چشمی، سینا خادم‌پور و داریوش شجاعیان هم بازیکنان چند‌پسته‌ای هستند که می‌توانند در پست هافبک دفاعی عصای دست مربی باشند. احتمال ادامه همکاری علی کریمی و استقلال هم وجود دارد که در این صورت این منطقه از زمین کامل‌تر می‌شود. اگرچه بازیساز اول آبی‌ها در این فصل فرشید اسماعیلی است اما نفراتی مثل داریوش شجاعیان، آرش رضاوند و فرشید باقری هم دیگر بازیسازانی هستند که می‌توانند در خط میانی آبی‌ها کار کنند. آنها در میانه راه می‌توانند رضا آذری جوان را هم که دوران نقاهتش را می‌گذراند به این خط اضافه کنند. ضمن اینکه از سعید واسعی خرید احتمالی استقلال که شاید طی روزهای آتی از او رونمایی شود هم نباید براحتی عبور کرد. 

در پست وینگر چپ شاید گزینه اصلی استقلال داریوش شجاعیان باشد اما آنها بازیکنان دیگری هم برای قرار گرفتن در این منطقه دارند که شاید مهم‌ترین آنها بابک مرادی خرید جدید این تیم است. در کنار آنها میلاد زکی‌پور هم دیگر بازیکنی است که قابلیت حضور در این پست را دارد. مهم‌ترین گزینه سمت راست خط میانی استقلال هم می‌تواند آرش رضاوند باشد؛ بازیکن توانمندی که فصل گذشته هم تعداد زیادی بازی برای این تیم انجام داد و نمره قبولی گرفت. زکریا مرادی، بازیکن جوان تیم استقلال هم دیگر گزینه حضور در سمت راست خط میانی آبی‌پوشان است و علی دشتی هم در صورت ادامه همکاری با آبی‌ها دیگر گزینه حضور در این منطقه است. 

 

* ترمیم خطرناک‌ترین خط حمله لیگ

آبی‌ها در خط حمله هم مثل فصل گذشته شرایط خوبی دارند. آنها با مطهری، قائدی و دیاباته باز هم می‌توانند خطرناک‌ترین خط حمله لیگ را داشته باشند و به این نفرات باید سجاد آقایی جوان را اضافه کرد که در نیم‌فصل دوم فصل گذشته به صورت قرضی برای ذوب‌آهن توپ ‌زده بود و حالا به این تیم بازگشته است. مدیران استقلال دوران خوبی را در نقل و انتقالات پشت سر گذاشتند و این تیم شسته ‌و ‌رفته تنها یک سرمربی کم دارد. هواداران استقلال بی‌صبرانه منتظرند مدیران باشگاه از گزینه سرمربیگری خود در فصل جدید رونمایی کنند تا امید آنها به سپری کردن فصلی خوب دو‌چندان شود. 

 امیررضا واعظی‌‌آشتیانی*: اهالی فوتبال با شنیدن و دیدن ارقام رد‌و‌بدل شده در فصل نقل و انتقالات این سوال را از خودشان می‌پرسند که منشأ‌ این پول‌ها کجاست و چرا باید به یکباره قیمت یک بازیکن و مربی ناگهان 5 برابر شود؟ وضعیت فعلی جامعه و معضلاتی که ویروس کرونا و سایر عوامل به وجود آورده، باعث شده که مردم به قیمت‌های میلیاردی خرج شده در فوتبال حساس شوند. به عقیده من، بزرگ‌ترین مقصر این جریان نبود نظارت کافی بر عملکرد مدیران است. به عنوان کسی که پیش‌ از این سابقه مدیریت در باشگاه استقلال را داشتم، می‌گویم تا مدیریت نخواهد جلوی این ریخت‌وپاش‌ها را بگیرد، این جریان دلالی کماکان تا مغز استخوان فوتبال‌مان نفوذ می‌کند و ضربه می‌زند. در آن دوره با مدیریت باشگاه پرسپولیس (عباس انصاری‌فرد) هماهنگ کردم تا جریان دلالی را کنترل کنیم. لیست بازیکنانی را که می‌خواستیم با یکدیگر چک کردیم تا بازیکنی نیاید بعدا بگوید من از تیم رقیب آفر خوب دارم. این هماهنگی بسیار خوب انجام شد. تنها یک مورد اشپیتیم آرفی بود که هر 2 باشگاه خواستارش بودند که من همان 200 میلیون را مطرح کردم و رقیب به او 350 داد که تا چند وقت قبل آرفی به دنبال زنده کردن طلبش بود. علتش هم آن است که مدیریت قبل از آنکه بودجه‌اش را تامین کند تنها برای ترکاندن بمب و محبوبیت کاذب بین هواداران، سراغ بازیکن و مربی می‌رود و ثمره‌اش این بدهی‌های انباشته است که آفت فوتبال ما شده است. جریان دلال کارش را بلد است و اگر مدیریت ضعیف را پیش روی خودش ببیند براحتی قیمت را چندبرابر می‌کند و از آنجایی که اکثر باشگاه‌های ما در لیگ برتر، دولتی هستند دست آخر این پول از جیب بیت‌المال است که هدر می‌رود. ورود دیوان محاسبات به موضوع قرارداد‌ها را قدمی مثبت در این راستا می‌بینم. متاسفانه وزارت ورزش نگاه بلندمدت ندارد و تنها می‌خواهد باشگاه تحت نظرش فصل نقل و انتقالات را پشت سر بگذارد و دیگر برایش مهم نیست پول بیت‌المال چگونه هزینه می‌شود. اگر پیش‌ از این، نظارت نهادهای نظارتی را شاهد بودیم نه داستان قرارداد عجیب و غریب ویلموتس و آن غرامت چند صد میلیاردی به وجود می‌آمد و نه حالا شاهد افزایش لجام‌گسیخته رقم قراردادها در حوزه فوتبال بودیم. وقتی وزارت ورزش قصد دخالت ندارد و اصولا برایش مهم نیست تیم متبوعش چگونه قیمت را بالا برده است، آن‌ وقت باید نهادهای بالادستی وارد ماجرا شوند. فوتبال ما خیلی وقت است اسیر جریان مرموز و چندلایه دلالی شده و اگر نخواهیم به صورت منضبط و اصولی با این جریان مقابله کنیم آن وقت شاهد هدررفت بیشتر بیت‌المال خواهیم بود. در فوتبال روز جهان پول خوب خرج می‌شود اما بدون هیچ شک و تردیدی آن پول با سود مناسب به جیب باشگاه‌ها باز خواهد گشت ولی چون در ایران باشگاه‌ها پول خود را از بیت‌‌المال تامین می‌کنند دیگر برای‌شان مهم نیست که این معامله ضررده است یا سود‌آور. پس در اینجا نقش نهادهای نظارتی است که مراقب باشند بیش از این هزینه بمب ترکاندن مدیران از جیب مردم پرداخت نشود. 

* مدیر عامل اسبق باشگاه استقلال

***

[ورود دیوان محاسبات به ماجرای قراردادهای فوتبال]

دیوان محاسبات کشور طی نامه‌ای به وزارت ورزش و جوانان، به ماجرای قراردادهای پرحاشیه در فوتبال ورود کرده و خواستار انتظام‌بخشی به آن شده است. در این نامه اشاره شده است: پیرو اشکالات به وجود آمده در اجرای قراردادهای مربیان و بازیکنان ورزشی توسط باشگاه‌ها و فدراسیون فوتبال که این روزها گریبان باشگاه‌های مختلف بویژه پرسپولیس، استقلال و نیز تیم‌ ملی را گرفته و آنها را درگیر چالش‌های حقوقی کرده است و همچنین خسارت وارده به بیت‌المال ناشی از ساختار ضعیف قراردادها و ضعف کنترل‌های داخلی وزارت ورزش و جوانان، لازم است وزارت مذکور در انعقاد و اجرای قراردادهای جدید مربیان و بازیکنان با فدراسیون و باشگاه‌های ورزشی، به جهت صرفه و صلاح بیت‌المال، حداکثر کنترل، دقت و انتظام‌‌بخشی را به عمل آورد. 

بدیهی است دیوان محاسبات کشور بر اساس تکلیف قانونی، علاوه بر قراردادهای پرحاشیه قبلی، به قراردادهای سال آتی فوتبال ورود کرده و از ابزار نظارتی خود جهت حفظ بیت‌المال استفاده خواهد کرد.

مخالفت ستاد ملی مقابله با کرونا با حضور تماشاگران

به‌رغم درخواست رسمی ستاد مقابله با گسترش کرونا در ورزش برای حضور تماشاگران در مسابقات ورزشی آینده، ستاد ملی مقابله با کرونا با این مساله مخالفت کرد. با شیوع ویروس کرونا در ایران 3 ماه ورزش کشور تعطیل بود و پس از آن به صورت تدریجی و دست‌و‌پا شکسته تمرینات و مسابقاتی که کمترین احتمال انتقال ویروس را داشتند فعالیت خود را از سر گرفتند اما از همان ابتدای امر حضور تماشاگران در مسابقات ورزشی ممنوع اعلام شد و تاکنون هم مجوزی در این رابطه حتی برای فصل آینده ورزش ایران صادر نشده است. ستاد مقابله با گسترش کرونا در ورزش به صورت رسمی درخواست خود را مبنی بر حضور تماشاگران در مسابقات ورزشی پیش رو با رعایت پروتکل‌های بهداشتی به منظور مقابله با کرونا ارائه کرده که این درخواست با مخالفت وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی و نیز ستاد ملی مقابله با کرونا مواجه شده است. تاکنون برای ۲۰ رشته ورزشی مجوز فعالیت صادر شده که البته این مجوز برای رشته‌های مختلف یکسان نیست؛ برخی مربوط به برگزاری اردو در سطح تیم‌های ملی، برخی مربوط به برگزاری مسابقات و برخی نیز مربوط به برگزاری لیگ است، با این وجود هیچ مجوزی برای حضور مجدد تماشاگران برای حضور در مسابقات ورزشی صادر نشده و به نظر می‌رسد در فصل آینده ورزش کشور نیز فعالیت خود را بدون حضور تماشاگران دنبال کند.

***

علیرضا دبیر: پیامک بنا را استعفا  نمی‌دانم

رئیس فدراسیون کشتی با بیان اینکه خانه کشتی خانه محمد بنا است، گفت: پیامک او را استعفا نمی‌دانم و شاید این موضوع به خاطر خستگی است. علیرضا دبیر درباره استعفای محمد بنا و موضع فدراسیون نیز گفت: سوریان تمام اختیارات من از جمله مالی و فنی را دارد و تصمیم او تصمیم من است. در مباحث فنی هم در آزاد و هم فرنگی او وسط آمده و دنبال می‌کند. از 2 بعد بحث بنا را مطرح می‌کنم؛ از بعد اخلاقی، آدمی که آنقدر بزرگوار است که مکانی را که به نام خودش است به نام یک شهید می‌کند. او قیمت ندارد و عزیز است و از او درس گرفتم. از بعد فنی هم فکر کنم یک کوچولو در کشتی سرم کلاه نمی‌رود. ۳ یا ۴ مربی کاربلد داریم که یکی از آنها محمد بنا است. اخلاق من را همه می‌دانند و اگر کسی بد باشد جلویش می‌گویم. دبیر افزود: من پیامک بنا را استعفا نمی‌دانم. او باید درد‌ ‌دلش را به من بگوید، اگر به من نگوید پس به چه کسی بگوید؟ فدراسیون کشتی خانه محمد بنا و سایرین است و من این موضوع را ناشی از خستگی او می‌دانم. این استعفا را نه در شأن بنا می‌دانم و نه در شأن فدراسیون. از محمدی هم پرسیدم آیا در جلسه اتفاقی افتاد که گفت نه. اتفاقا پیشنهاد بنا این بود که اردوهای ۴ روزه برگزار شود. واقعا بحثی هم در جلسه نبوده است. نمی‌دانم شاید بحث بنا خستگی باشد. اگر پیدایش کردید از خود او بپرسید. او واقعا برای ما عزیز است. 

***

بیانیه رسمی‌AFC

تست کرونای ۷ نفر در لیگ قهرمانان آسیا مثبت شد

با اعلام کنفدراسیون فوتبال آسیا تست کرونای چند بازیکن و عضو تیم‌های حاضر در لیگ قهرمانان مثبت اعلام شده است. به گزارش سایت کنفدراسیون فوتبال آسیا، هفته سوم مرحله گروهی لیگ قهرمانان از امروز با برگزاری چند دیدار در غرب آسیا پیگیری می‌شود. کنفدراسیون فوتبال آسیا (‌AFC) ‌با هماهنگی نزدیک با مقامات پزشکی قطر، آزمایش «کووید‌-۱۹» را روی همه اعضا و بازیکن‌های تیم‌ها شرکت‌کننده در لیگ قهرمانان آسیا (غرب) در بدو ورود به دوحه قطر انجام داد. تاکنون، نتایج این آزمایش‌ها نشان داده است که تست 5 بازیکن و یک عضو باشگاه الهلال عربستان سعودی و یک بازیکن الدحیل قطر مثبت بوده است. کلیه مراقبت‌های پزشکی و پشتیبانی مناسب از 2 تیم انجام می‌شود و افرادی که آزمایش آنها مثبت شده است تحت نظر پزشکی در یک محیط قرنطینه‌ای مطابق با اقدامات ایمنی و پروتکل‌های «کووید‌-۱۹» قرار خواهند گرفت. 

***

بعید است سعید معروف در تیم‌های ایرانی بازی کند

امیر خوش‌خبر درباره شرایط سعید معروف گفت: معروف در حال مشورت با مدیربرنامه‌هایش است تا بتواند تیم مورد نظرش را انتخاب کند. نشست هیأت مدیره لیگ والیبال چین برگزار شد و اعضای این هیأت تصمیم گرفتند لیگ فصل آینده والیبال چین بدون بازیکنان خارجی برگزار شود. به این ترتیب وضعیت قرارداد بازیکنانی مثل مت اندرسون، اوروش کواچویچ، سعید معروف و جردن لارسون نامشخص است. امیر خوش‌خبر در گفت‌وگو با مهر درباره وضعیت سعید معروف گفت: خبر هنوز به صورت رسمی اعلام نشده اما چنین تصمیمی گرفته شده است. سعید معروف نیز مانند سایر خارجی‌های حاضر در لیگ والیبال چین مثل مت اندرسون شامل این قانون می‌شود. در حال حاضر معروف با مدیر ‌برنامه‌هایش در حال مشورت است تا اگر شرایط تیمی طبق نظرش باشد، بتواند در آن حضور یابد. وی در پاسخ به این سوال که آیا احتمال حضور معروف در رقابت‌های لیگ داخل وجود دارد یا خیر، گفت: بعید می‌دانم، چرا که تیم‌های ایرانی بسته شده و پاسورها به خدمت گرفته شده‌اند. خوش‌خبر در ادامه اظهار داشت: البته نفی نمی‌کنم. اگر پیشنهادی از ایران باشد و به گوش سعید معروف برسد، قطعا مذاکره خواهد کرد. 

علی آران: ماهنامه آتلانتیک، قدیمی‌ترین مجله تحلیلی- سیاسی جریان اصلی در ایالات متحده، واکنشی تاریخی به نامزدی رئیس‌جمهور آمریکا برای جایزه صلح نوبل نشان داد و خواستار برچیده شدن این جایزه شد. وقتی «وطن امروز» روی جلد شماره شنبه گذشته خود، نوبل صلح را به همین خاطر به «نوبل جنایت» تشبیه کرد با انتقاد مریدان داخلی و خارجی آمریکا مواجه شد اما نشریه آتلانتیک هم در مقاله‌ای با عنوان «پایان جایزه صلح نوبل» با این توضیح کلی که «نامزدی ترامپ نشان می‌دهد صلح بختش را آتش‌ زده است»، نه فقط ذهنیت و صلاحیت معرفی‌کننده نروژی ترامپ به کمیته سلطنتی نوبل (در سال‌های 2018 و 2020) را به چالش می‌کشد، بلکه به طور کلی ماهیت انتخاب تمام برندگان پیشین اسرائیلی یا صهیونیست صلح نوبل (3 نخست‌وزیر اسرائیل به علاوه یکی از وزرای خارجه آمریکا) را هم زیر سوال می‌برد. جالب اینکه گرایم وود، نویسنده آمریکایی که ید طولایی در حوزه تروریسم و گروه‌های تکفیری دارد، مقاله مزبور را روز 11 سپتامبر منتشر می‌کند، یعنی درست همان روزی که در 19 سال اخیر عادت داشته درباره ابعاد مختلف واقعه اصابت ۲ هواپیمای مسافری به برج‌های دوقلوی نیویورک بنویسد. این بار اما وود تصمیم می‌گیرد درباره فاجعه‌ای به مراتب به‌روز‌تر و مهم‌‌تر قلم بزند. او از همان ابتدا با وام گرفتن از اساطیر کهن اسکاندیناویایی سر وقت «کریستین تایبرینگ-گیه ده»، نماینده دست راستی پارلمان نروژ می‌رود که امسال برای دومین بار پس از سال 2018، رئیس‌جمهور آمریکا را که به زعم نویسنده به اندازه خودش حال به هم زن است به کمیته صلح نوبل معرفی کرده است. 

«ترول‌ها (هیولاها و عجوزه‌های زشت) اختراعی اسکاندیناویایی هستند که مستقیما از دل حماسه‌های منجمد اسطوره‌های شمالی (وایکینگی) آمده‌اند. با اینکه «کریستین تایبرینگ-گیه‌ده»، نماینده نروژی قسم می‌خورد یکی از آن هیولاها نیست اما این هفته مخاطبان یاوه‌های او اگر جز این فکر کنند، تقصیری ندارند».

اشاره نویسنده فقط به مصاحبه متحد نروژی ترامپ با شبکه اختصاصی ترامپ (فاکس‌نیوز) نیست که در مجیزگویی رئیس‌جمهور آمریکا گوی سبقت را از کایلیف مک اوانی، دبیر مطبوعاتی کاخ سفید هم ربود بلکه اظهار‌نظری از تایبرینگ را فاش می‌کند که می‌تواند اسکاندیناویایی‌ها را عصبانی کند: «در یک کافه در اسلو شخصا به گفت: آیا باید جایزه را به گرتا تاننبرگ (دختر نوجوان سوئدی حامی حفظ محیط‌زیست) بدهیم که برای محیط‌زیست جیغ می‌کشد؟»

او همچنین در این دیدار خصوصی ادعا کرده میانجیگری ترامپ میان امارات و رژیم صهیونیستی از آن جهت اهمیت دارد که به منزله سازش کل جهان عرب با اسرائیلی‌هاست که حتی به اندازه سقوط دیوار برلین اهمیت ‌دارد!

اینجاست که نویسنده آتلانتیک در نهایت ظرافت، این بار نه فقط نماینده حال به هم زن نروژی و همتای آمریکایی‌اش را که نامزد صلح نوبل شده بلکه 4 چهره صهیونیست را که سابقا این جایزه را برده‌اند به همان مخلوقات زشت اسکاندیناویایی یعنی ترول‌ها تشبیه می‌کند. گویی رسالت جایزه صلح نوبل که اختصاصا توسط کمیته‌ای از سیاسیون نروژی اداره می‌شود، برگزیدن کریه‌ترین هیولاهاست. 

«گرایم وود» می‌نویسد:«اگر ترامپ (روز 9 اکتبر 2020) جایزه را ببرد، چهارمین باری است که نوبل در ارتباط با روند صلح اسرائیل و همسایگانش خرج شده است. این موضوع واسطه‌های سازش اعراب و اسرائیل را در فریفتن کمیته نوبل حتی موفق‌تر از صلیب سرخ جهانی می‌کند که نامزدهایش در 120 سال تاریخ اعطای جایزه فقط ۳ بار برنده شده‌اند... کمیته 19 بار هم از جایزه دادن امتناع کرده که آخرین بارش 1972 بود (البته سال بعد در تصمیمی کاملا هیولاوار برای رفع تکلیف آنها جایزه را به هنری کیسینجر دادند) با این حال عدم اعطای جایزه به هیچ کس همان سنتی است که کمیته نوبل باید احیا کند؛ شاید به طور ثابت. سوابق دستاوردهای دریافت‌کنندگان جایزه صلح نوبل به حدی لکه‌دار و منطق اعطای جایزه‌ به آنها به حدی گزینشی بوده است که کمیته نوبل باید برای مدتی طولانی کارش را متوقف کرده و بررسی کند آیا «صلح» ارزش به رسمیت شناخته شدن به عنوان یک دسته‌بندی منسجم را دارد یا خیر».

این مقاله چنین پایان می‌یابد: «اگر قرار است با ادامه اعطای این جایزه به شکل فعلی، دادگاه شرم برپا شود و خودتان را گروگان نامزدهای خرف گدای توجهی مثل ترامپ کنید؛ همان بهتر که درش را گل بگیرید، پیش از آنکه صدای هیولاها دربیاید».