|
اگر ترامپ بمیرد
شروین طاهری: خبر مرگ ترامپ خواه برای آمریکاییها خبری خوب تلقی شود یا نه، خبری است محتمل برای هر کسی که شرایط خطیر رئیسجمهور 74 ساله چاق، عصبی، خسته، همبرگرخور و حالا کرونایی ایالات متحده را داشته باشد؛ در شرایط فعلی ینگه دنیا، ترامپ کرونا در رفته هم در امان نیست، خصوصا که دشمنان زیادی برای خود تراشیده است. دونالد ترامپ همواره یکی از آن کلهزردهای گند دماغ آنگلوساکسون بوده که باورش به افکار داروینی و تمایل خود به برتری ژن خوب را بارها و بارها به زبان آورده است، غافل از اینکه مرگ با هیچکس تعارف ندارد. بدتر از همه اینکه او در تمام سالهای زندگیاش نهتنها حضرت ملکالموت را نادیده گرفته بلکه اخیرا ویروس کوچک «کووید-19» را هم دستکم گرفته بود. این یک طنز سیاسی کمنظیر است که نفر اول قوه مجریه آمریکا، به دنبال ۸ ماه نفی خطر بیماری کرونا و طفره رفتن از ماسک زدن و تجویز درمانهای احمقانه مثل خوردن وایتکس، حالا به همان دردی مبتلا شده که تا فقط 5 روز پیش آن را در وجود بیش از 5/7 میلیون نفر از هموطنانش تمسخر میکرد؛ که تاکنون 210 هزار تن از آنان از پای در آمدهاند. اصلا بعید نیست جناب خیاط هم نفر بعدی باشد که در کوزه میافتد. ترامپ تا قبل از مناظره چهارشنبه هفته پیش، جو بایدن رقیب دموکرات سالخوردهتر (77 ساله) و کمرمق خود را تمسخر میکرد که به جای برگزاری گردهماییهای پرجمعیت و پرشور انتخاباتی، از زیر زمین خانهاش در دلاویر به کارزار 2020 ادامه میدهد اما حالا خودش از روز جمعه به جای کاخ سفید واشنگتن از اتاقی مهجور در بیمارستان نظامی والتر رید در ایالت مریلند حکومت بر ایالات نهچندان متحد حکم میراند. با توجه به انتشار اخبار ضدونقیضی از منابع مختلف درباره با ثبات بودن شرایط سلامتی او یا اینکه حتی به خاطر مشکل تنفسی به دستگاه ونتیلاتور متصل شده، حتی پست جدید رئیسجمهور توئیتری هم نتوانسته از حجم شایعات و احتمالات بکاهد، چرا که حالا دیگر همه میدانند ترامپ یک گروه ادمین فعال توئیتری دارد که میتوانند در صورت لزوم در غیاب او هم حامیان عرب، اسرائیلی و جمهوریخواهش را امیدوار نگاه دارند. رازگشایی دیروز دموکراتها از آخرین تصویری که از ترامپ در قرنطینه بیمارستان والتر رید به بیرون درز کرده نیز در نوع خود ابهام درباره سلامتی او را بیشتر میکند، چرا که ظاهرا او به طور نمایشی به یک کاغذ کاملا سفید خیره شده بود.
در مقابل، رسانههای حامی ترامپ نظیر فاکسنیوز، العربیه یا راشاتودی، ابتلای او به کرونا را با موقعیتی مشابه که برای بوریس جانسون، متحد انگلیسیاش پیش آمده بود، مقایسه کرده و این را فرصتی برای تجدید قوای او و جلب توجه عاطفی رایدهندگان آمریکایی دانستهاند و حتی منتقدانش نیز اعتراف کردهاند ترامپ ممکن است با بهرهگیری از «فرصت-حربه» کرونا، از زیر باران تبلیغات منفی کارزار دموکراتها علیه خود و حتی فحش خوردن مستقیم از بایدن در آن مناظره رکیک فرار کرده و فعلا خودش را به موشمردگی زده و حتی شاید از شرکت حضوری در مناظرههای آتی شانه خالی کند. حتی برخی از این هم فراتر رفته و احتمال دادهاند که ممکن است او ناگهان با بیرون آوردن یک داروی معجزهآسای درمان کرونا از آستینش، صحیح و سالم با یک سلاح تبلیغاتی فوقالعاده به اتاق کاخ سفید بازگردد و کمپین واکسن و درمان کرونا را که قرار است 48 ساعت پیش از انتخابات سوم نوامبر آغاز شود به یک پیروزی انتخاباتی تبدیل کند. خواه ظن مخالفان ترامپ درباره به وخامت گراییدن حال او درست باشد- بویژه از این نظر که او علائمی نگرانکننده در هفته اول ابتلا به ویروس «کووید-19» نشان داده که میتواند در یک ماه منتهی به انتخابات حادتر شود- یا اینکه گمانه حامیانش در این مورد که پرزیدنت شومن در حال اجرای جدیدترین نمایش خود است، رنگ واقعیت به خود بگیرد، در هر حال احتمال مرگ یا ازکارافتادگی رئیسجمهور مستقر آمریکا که نامزد ریاستجمهوری هم محسوب میشود، منتفی نیست. سوال اینجاست: قوانین ایالات متحده چه پیشبینیهایی برای اینگونه موارد کرده است و مهمتر اینکه ۲ جناح رقیب از این بحران چه بهرهبرداریهای سیاسی و انتخاباتی ممکن است بکنند؟
* احتمالات پسا ترامپ
میتوان گفت رایجترین ایده در میان افکار عمومی درباره شرایط پس از مرگ احتمالی دونالد ترامپ یا حتی از کار افتادگی او- مثلا در صورت رفتن به کما بر اثر پیشرفت بیماری کرونا- در مقام عمل غیرمحتملترین حالت است؛ یعنی تعویق انتخابات تقریبا محال است.
بر اساس آنچه در قانون اساسی ایالات متحده تصریح شده است، تعویق انتخابات ریاستجمهوری در هر شرایطی نیازمند تصویب تاریخی جدید برای برگزاری آن توسط مجلسین سفلی و علیای کنگره یعنی خانه نمایندگان و سنا و سپس امضای مصوبه مزبور توسط رئیسجمهور خواهد بود. ترامپ و جمهوریخواهان اخیرا نهایت رذالت خود را در سوءاستفاده از امکانات قانونی به رقبای دموکرات خود نشان دادهاند که همان معرفی فوری یک قاضی محافظهکار به سنا به جای قاضی ارشد دموکرات تازه درگذشته دیوانعالی، خانم گینزبرگ بوده که ترکیب رأی عالیترین نهاد حکمیت در ایالات متحده را 3-6 به سود آنها خواهد کرد. سنا هم با وجود تعطیلی این مجلس بر اثر ابتلای دهها سناتور به کرونا اصرار دارد نشست معرفی و رأیگیری درباره قاضی «ایمی بارت» برگزار شود، بنابراین قطعا اکثریت دموکراتها در خانه نمایندگان درباره پیشنهاد جمهوریخواهان برای تعویق احتمالی انتخابات کوچکترین ترحمی به آنها نخواهند کرد. با آنکه ابهامات زیادی هست درباره قرائت قانونی از شرایط بحرانی نامزدها و نحوه بهرهبرداری دولت مستقر و اپوزیسیون از شرایط به وجود آمده اما به نظر میرسد نظام سیاسی آمریکا باید در هر حال همانند ادوار پیشین به فکر برگزاری انتخابات سوم نوامبر به هر قیمت ممکن، با ترامپ یا بدون ترامپ باشد. خواه ترامپ بمیرد یا حالش به قدری وخیم شود که نتواند به اداره توأمان کشور و کارزار انتخاباتی ادامه دهد، این وضعیت کاملا به ضرر جمهوریخواهان خواهد بود، چرا که قانون اساسی ایالات متحده نیز همانند رئیسجمهورش قرائتی بر اساس قانون جنگل از رقابت انتخاباتی دارد به طوری که همیشه حق را به طرف قویتر میدهد و طرف ضعیفتر به هر دلیل محکوم به تحمل شرایط منجر به شکست خواهد بود.
با توجه به اینکه روند رأیگیری آغاز شده و احتمالا تاکنون چندین میلیون واجد شرایط نام دونالد ترامپ را روی برگههای رأی نوشتهاند، عدم تعویق انتخابات که به منزله عدم ابطال آرای نوشته شده به نام ترامپ خواهد بود، بدین منزله است که جایگزینی او با یک نامزد جمهوریخواه دیگر از مجموع آرایی که حزب در این انتخابات روی آنها حساب کرده بشدت خواهد کاست. مجمع گزینندگان (کالج الکترال) در مجمع نهایی روز 14 دسامبر (24 آذر) آرای ریخته شده به نام نامزدهای مرده را منظور نمیکند، پس پیشبینی شکست جمهوریخواهان در صورت عدم حضور ترامپ در انتخابات چندان دشوار نیست.
این دقیقا همان بلایی بود که در تنها مورد مرگ یک نامزد ریاستجمهوری قبل از انتخابات در سال 1912 بر سر این حزب آمد. با آنکه جمهوریخواهان خود را برای مرگ «جیمز شرمن» آماده کرده و «ویلیام تافت» را به عنوان نامزد موازی در انتخابات شرکت داده بودند اما استقبال سرد رأیدهندگان باعث شکستشان شد.
6 حالت مختلف در صورت مرگ یا از کار افتادگی رئیسجمهور آمریکا قبل و بعد از انتخابات پیش رو محتمل خواهد بود.
1- ترامپ در فاصله باقیمانده تا انتخابات 13 آبان بمیرد
در این صورت مایک پنس، معاون رئیسجمهور در زمان اندک باقیمانده جای رئیس قوه مجریه را خواهد گرفت و انتخابات را برگزار خواهد کرد. برای جایگزینی ترامپ که منتخب همایش فرستادگان حزب جمهوریخواه بوده اما پنس تصمیمگیرنده اصلی نخواهد بود. در کل ۳ حالت برای جایگزینی ترامپ با نامزد جدید وجود دارد:
الف- در حالت عادی، کمیته ملی حزب جمهوریخواه بر اساس قانون داخلی خود از ۱۶۸ عضو خود (۳ عضو به ازای هر ایالت به علاوه ۳ عضو به ازای ۶ سرزمین تحت حاکمیت آمریکا) درباره نامزد جدید رأی اکثریت خواهد گرفت. کمیته حزب دموکرات هم در این باره قوانین مشابهی دارد که مطابق آن ۴۷۷ عضو کمیته باید نامزد جدیدی را در شرایط مشابه با اکثریت آرا تعیین کنند.
نامزد جدید منتخب جمهوریخواهان میتواند شخص مایک پنس باشد یا نباشد. در هر صورت در مرحله بعد، حزب باید نام نامزد جدید را در برگههای رأی به جای نامزد قبلی درج کند. البته این شامل آرایی که تاکنون به نام ترامپ ریخته شده است نمیشود، بنابراین حزب مغبون خواهد شد.
ب- با توجه به اینکه انتخابات شروع شده و کمتر از یک ماه به مهلت نهایی رأیگیری مانده و تشکیل کمیته ملی نیز زمانبر است، راه دیگر، معرفی یک نامزد توأمان حزبی همراه ترامپ خواهد بود. این نامزد نقش راننده همتیمی را در مسابقات اسبسواری تیمی یا رانندگی فرمول یک خواهد داشت. گفته میشود ترامپ در دوره قبلی (2016) نام دختر خود ایوانکا را به عنوان نامزد رقیب (برای شرایط خاص) مطرح کرده بود اما آن زمان هم ترامپ و هم دخترش خربزه دربسته بودند و شناختی که آمریکاییها امروز از آنها دارند وجود نداشت. به نظر میرسد ایوانکا ترامپ در این دوره گزینهای سوخته برای طیف خاص رأیدهندگان محافظهکار، مذهبی و نظامی جمهوریخواه باشد، چرا که اولا آنها اعتقادی به رهبری یک زن بر آمریکا ندارند و ثانیا او آشکارا به یهودیت گرویده و همسرش «جرد کوشنر» نیز یهودی است، حال آنکه بخش مهمی از حامیان عمومی ترامپ یهودیستیزند. مایک پنس هم یک نامزد توأمان بیخاصیت خواهد بود، چون از شور و شر او بیبهره است.
پ- سومین و بدترین حالت برای جمهوریخواهان این است که کمیته ملی به نتیجه نرسد و چند نامزد حزبی یا مستقل جمهوریخواه در مقابل جو بایدن صفآرایی کنند که یک هرجومرج کامل رقم خواهد خورد و البته فرصتی است برای خودنمایی یکی از نامزدهای آزاد انتخابات مثل دان بلانکنشیپ و احزاب کمنام و نشانتر.
2- ترامپ به انتخابات سوم نوامبر برسد اما قبل از تشکیل کالج الکترال بمیرد
طبیعی است پنس در این صورت تا ظهر روز 20 ژانویه که رئیسجمهور منتخب سوگند یاد خواهد کرد رئیس موقت کاخ سفید خواهد شد. اما آیا این تاثیری در نتیجه انتخابات خواهد داشت؟
آخرین باری که یک نامزد قطعی ریاستجمهوری در آمریکا قبل از نهایی شدن نتایج انتخابات مرد، سال 1872 بود. «هوریس گریلی» پس از آنکه رأی اکثریت کمیته ملی دموکراتها را گرفت، در انتخابات آن سال شرکت کرد اما پیش از تشکیل کالج الکترال درگذشت. دموکراتهای مجمع گزینندگان، آرای خود را به نام نامزدهای مختلف صادر کردند و مجمع از محسوب کردن اندک آرای الکترال که به نام گریلی فقید صادر شده بود، سر باز زد. نتیجه شکستی سخت برای دموکراتها بود. بعید است امسال در صورت تکرار چنین اتفاقی، جمهوریخواهان دستپاچه شوند، چرا که احتمالا آرای الکترال به نام پنس صادر خواهد شد. آن وقت در صورت برتری آرای جمهوریخواهان، او به عنوان رئیسجمهور منتخب سوگند یاد میکند. اما آیا پنس با شخصیت محافظهکارش مثل ترامپ در صورت اختلاف در شمارش آرا کار را به جنگ حقوقی در دیوان عالی میکشاند؟
3- ترامپ پس از پیروزی در انتخابات بمیرد
بر اساس بند 3 متمم 20 قانون اساسی، در این صورت معاون او به جایش سوگند یاد خواهد کرد و تا پایان دوره ۴ ساله ریاست خواهد کرد.
4- ترامپ و پنس هر دو پس از پیروزی بمیرند
بر اساس قانون جانشینی ریاستجمهوری مصوب 1947، در این صورت سخنگو (رئیس) خانه نمایندگان کنگره ضمن استعفا از سمتش میتواند به عنوان رئیسجمهور موقت سوگند یاد کند. در این صورت نانسی پلوسی 80 ساله، نه تنها نخستین رئیسجمهور زن آمریکا، بلکه پیرترین فردی خواهد بود که به کاخ سفید راه مییابد، آن هم در حالی که واقعا معلوم نیست تسلط لازم برای اداره قوه مجریه را داشته باشد. البته خود پلوسی اخیرا احتمال رفتن به کاخ سفید را منتفی دانسته و گفته حتی به رغم سقط شدن رئیسجمهور و معاونش، دیگر مقامات ارشد قوه مجریه و ارتش، آمریکا را اداره خواهند کرد.
5- ترامپ بر اثر بیماری علیل شود
طبق بند چهارم متمم 25 قانون اساسی، چنانچه ترامپ در هر یک از موقعیتهای فوقالذکر، قبل یا بعد از انتخابات علیل و از کار افتاده شود، آنگاه طبیعتا معاونش جای او را تا زمان بهبود و بازگشت به اتاق بیضی خواهد گرفت. قطعا این شامل نامزدی ترامپ نمیشود و اگر او مثلا قبل از انتخابات به کما برود، جمهوریخواهان مخیرند طبق حالات اول و دوم برایش نامزد جایگزین برگزینند یا اینکه در انتظار بهبود حال او و نتایج انتخابات بمانند تا در آن صورت تصمیم بگیرند آیا بیش از این به یک رئیس نیمهجان زحمت دهند یا خلاصش کنند؟
6- ترامپ بمیرد یا علیل شود و انتخابات به تعویق بیفتد
تعویق تاریخ انتخابات در هر شرایطی منوط به مصوبه خانه نمایندگان، مجلس سنا و حکم اجرایی رئیسجمهور خواهد بود که همانطور که در بالا آمد، در شرایط فعلی بعید است اکثریت دموکراتها در خانه نمایندگان، به خاطر بخت بزرگ بایدن در انتخابات بدون ترامپ و همچنین کینهای که از ترامپ دارند، زیر بار آن بروند. در هر صورت اگر تاریخ جدیدی برای انتخابات تصویب شود، از ظهر روز 20 ژانویه که دوره رئیسجمهور فعلی به پایان میرسد، رئیس خانه نمایندگان (نانسی پلوسی) ضمن استعفا از سمت فعلی تا زمانی که برنده انتخابات معوقه سوگند یاد کند، رئیسجمهور موقت خواهد بود.
ارسال به دوستان
تیم پزشکی کاخ سفید وضعیت جسمی رئیسجمهور آمریکا را پس از ابتلا به کرونا باثبات توصیف کرده است با این حال چه سناریوهایی در صورت وخیم شدن حال وی برای قوه مجریه و انتخابات 2020 این کشور محتمل خواهد بود؟
اگر ترامپ بمیرد
شروین طاهری: خبر مرگ ترامپ خواه برای آمریکاییها خبری خوب تلقی شود یا نه، خبری است محتمل برای هر کسی که شرایط خطیر رئیسجمهور 74 ساله چاق، عصبی، خسته، همبرگرخور و حالا کرونایی ایالات متحده را داشته باشد؛ در شرایط فعلی ینگه دنیا، ترامپ کرونا در رفته هم در امان نیست، خصوصا که دشمنان زیادی برای خود تراشیده است. دونالد ترامپ همواره یکی از آن کلهزردهای گند دماغ آنگلوساکسون بوده که باورش به افکار داروینی و تمایل خود به برتری ژن خوب را بارها و بارها به زبان آورده است، غافل از اینکه مرگ با هیچکس تعارف ندارد. بدتر از همه اینکه او در تمام سالهای زندگیاش نهتنها حضرت ملکالموت را نادیده گرفته بلکه اخیرا ویروس کوچک «کووید-19» را هم دستکم گرفته بود. این یک طنز سیاسی کمنظیر است که نفر اول قوه مجریه آمریکا، به دنبال ۸ ماه نفی خطر بیماری کرونا و طفره رفتن از ماسک زدن و تجویز درمانهای احمقانه مثل خوردن وایتکس، حالا به همان دردی مبتلا شده که تا فقط 5 روز پیش آن را در وجود بیش از 5/7 میلیون نفر از هموطنانش تمسخر میکرد؛ که تاکنون 210 هزار تن از آنان از پای در آمدهاند. اصلا بعید نیست جناب خیاط هم نفر بعدی باشد که در کوزه میافتد. ترامپ تا قبل از مناظره چهارشنبه هفته پیش، جو بایدن رقیب دموکرات سالخوردهتر (77 ساله) و کمرمق خود را تمسخر میکرد که به جای برگزاری گردهماییهای پرجمعیت و پرشور انتخاباتی، از زیر زمین خانهاش در دلاویر به کارزار 2020 ادامه میدهد اما حالا خودش از روز جمعه به جای کاخ سفید واشنگتن از اتاقی مهجور در بیمارستان نظامی والتر رید در ایالت مریلند حکومت بر ایالات نهچندان متحد حکم میراند. با توجه به انتشار اخبار ضدونقیضی از منابع مختلف درباره با ثبات بودن شرایط سلامتی او یا اینکه حتی به خاطر مشکل تنفسی به دستگاه ونتیلاتور متصل شده، حتی پست جدید رئیسجمهور توئیتری هم نتوانسته از حجم شایعات و احتمالات بکاهد، چرا که حالا دیگر همه میدانند ترامپ یک گروه ادمین فعال توئیتری دارد که میتوانند در صورت لزوم در غیاب او هم حامیان عرب، اسرائیلی و جمهوریخواهش را امیدوار نگاه دارند. رازگشایی دیروز دموکراتها از آخرین تصویری که از ترامپ در قرنطینه بیمارستان والتر رید به بیرون درز کرده نیز در نوع خود ابهام درباره سلامتی او را بیشتر میکند، چرا که ظاهرا او به طور نمایشی به یک کاغذ کاملا سفید خیره شده بود.
در مقابل، رسانههای حامی ترامپ نظیر فاکسنیوز، العربیه یا راشاتودی، ابتلای او به کرونا را با موقعیتی مشابه که برای بوریس جانسون، متحد انگلیسیاش پیش آمده بود، مقایسه کرده و این را فرصتی برای تجدید قوای او و جلب توجه عاطفی رایدهندگان آمریکایی دانستهاند و حتی منتقدانش نیز اعتراف کردهاند ترامپ ممکن است با بهرهگیری از «فرصت-حربه» کرونا، از زیر باران تبلیغات منفی کارزار دموکراتها علیه خود و حتی فحش خوردن مستقیم از بایدن در آن مناظره رکیک فرار کرده و فعلا خودش را به موشمردگی زده و حتی شاید از شرکت حضوری در مناظرههای آتی شانه خالی کند. حتی برخی از این هم فراتر رفته و احتمال دادهاند که ممکن است او ناگهان با بیرون آوردن یک داروی معجزهآسای درمان کرونا از آستینش، صحیح و سالم با یک سلاح تبلیغاتی فوقالعاده به اتاق کاخ سفید بازگردد و کمپین واکسن و درمان کرونا را که قرار است 48 ساعت پیش از انتخابات سوم نوامبر آغاز شود به یک پیروزی انتخاباتی تبدیل کند. خواه ظن مخالفان ترامپ درباره به وخامت گراییدن حال او درست باشد- بویژه از این نظر که او علائمی نگرانکننده در هفته اول ابتلا به ویروس «کووید-19» نشان داده که میتواند در یک ماه منتهی به انتخابات حادتر شود- یا اینکه گمانه حامیانش در این مورد که پرزیدنت شومن در حال اجرای جدیدترین نمایش خود است، رنگ واقعیت به خود بگیرد، در هر حال احتمال مرگ یا ازکارافتادگی رئیسجمهور مستقر آمریکا که نامزد ریاستجمهوری هم محسوب میشود، منتفی نیست. سوال اینجاست: قوانین ایالات متحده چه پیشبینیهایی برای اینگونه موارد کرده است و مهمتر اینکه ۲ جناح رقیب از این بحران چه بهرهبرداریهای سیاسی و انتخاباتی ممکن است بکنند؟
* احتمالات پسا ترامپ
میتوان گفت رایجترین ایده در میان افکار عمومی درباره شرایط پس از مرگ احتمالی دونالد ترامپ یا حتی از کار افتادگی او- مثلا در صورت رفتن به کما بر اثر پیشرفت بیماری کرونا- در مقام عمل غیرمحتملترین حالت است؛ یعنی تعویق انتخابات تقریبا محال است.
بر اساس آنچه در قانون اساسی ایالات متحده تصریح شده است، تعویق انتخابات ریاستجمهوری در هر شرایطی نیازمند تصویب تاریخی جدید برای برگزاری آن توسط مجلسین سفلی و علیای کنگره یعنی خانه نمایندگان و سنا و سپس امضای مصوبه مزبور توسط رئیسجمهور خواهد بود. ترامپ و جمهوریخواهان اخیرا نهایت رذالت خود را در سوءاستفاده از امکانات قانونی به رقبای دموکرات خود نشان دادهاند که همان معرفی فوری یک قاضی محافظهکار به سنا به جای قاضی ارشد دموکرات تازه درگذشته دیوانعالی، خانم گینزبرگ بوده که ترکیب رأی عالیترین نهاد حکمیت در ایالات متحده را 3-6 به سود آنها خواهد کرد. سنا هم با وجود تعطیلی این مجلس بر اثر ابتلای دهها سناتور به کرونا اصرار دارد نشست معرفی و رأیگیری درباره قاضی «ایمی بارت» برگزار شود، بنابراین قطعا اکثریت دموکراتها در خانه نمایندگان درباره پیشنهاد جمهوریخواهان برای تعویق احتمالی انتخابات کوچکترین ترحمی به آنها نخواهند کرد. با آنکه ابهامات زیادی هست درباره قرائت قانونی از شرایط بحرانی نامزدها و نحوه بهرهبرداری دولت مستقر و اپوزیسیون از شرایط به وجود آمده اما به نظر میرسد نظام سیاسی آمریکا باید در هر حال همانند ادوار پیشین به فکر برگزاری انتخابات سوم نوامبر به هر قیمت ممکن، با ترامپ یا بدون ترامپ باشد. خواه ترامپ بمیرد یا حالش به قدری وخیم شود که نتواند به اداره توأمان کشور و کارزار انتخاباتی ادامه دهد، این وضعیت کاملا به ضرر جمهوریخواهان خواهد بود، چرا که قانون اساسی ایالات متحده نیز همانند رئیسجمهورش قرائتی بر اساس قانون جنگل از رقابت انتخاباتی دارد به طوری که همیشه حق را به طرف قویتر میدهد و طرف ضعیفتر به هر دلیل محکوم به تحمل شرایط منجر به شکست خواهد بود.
با توجه به اینکه روند رأیگیری آغاز شده و احتمالا تاکنون چندین میلیون واجد شرایط نام دونالد ترامپ را روی برگههای رأی نوشتهاند، عدم تعویق انتخابات که به منزله عدم ابطال آرای نوشته شده به نام ترامپ خواهد بود، بدین منزله است که جایگزینی او با یک نامزد جمهوریخواه دیگر از مجموع آرایی که حزب در این انتخابات روی آنها حساب کرده بشدت خواهد کاست. مجمع گزینندگان (کالج الکترال) در مجمع نهایی روز 14 دسامبر (24 آذر) آرای ریخته شده به نام نامزدهای مرده را منظور نمیکند، پس پیشبینی شکست جمهوریخواهان در صورت عدم حضور ترامپ در انتخابات چندان دشوار نیست.
این دقیقا همان بلایی بود که در تنها مورد مرگ یک نامزد ریاستجمهوری قبل از انتخابات در سال 1912 بر سر این حزب آمد. با آنکه جمهوریخواهان خود را برای مرگ «جیمز شرمن» آماده کرده و «ویلیام تافت» را به عنوان نامزد موازی در انتخابات شرکت داده بودند اما استقبال سرد رأیدهندگان باعث شکستشان شد.
6 حالت مختلف در صورت مرگ یا از کار افتادگی رئیسجمهور آمریکا قبل و بعد از انتخابات پیش رو محتمل خواهد بود.
1- ترامپ در فاصله باقیمانده تا انتخابات 13 آبان بمیرد
در این صورت مایک پنس، معاون رئیسجمهور در زمان اندک باقیمانده جای رئیس قوه مجریه را خواهد گرفت و انتخابات را برگزار خواهد کرد. برای جایگزینی ترامپ که منتخب همایش فرستادگان حزب جمهوریخواه بوده اما پنس تصمیمگیرنده اصلی نخواهد بود. در کل ۳ حالت برای جایگزینی ترامپ با نامزد جدید وجود دارد:
الف- در حالت عادی، کمیته ملی حزب جمهوریخواه بر اساس قانون داخلی خود از ۱۶۸ عضو خود (۳ عضو به ازای هر ایالت به علاوه ۳ عضو به ازای ۶ سرزمین تحت حاکمیت آمریکا) درباره نامزد جدید رأی اکثریت خواهد گرفت. کمیته حزب دموکرات هم در این باره قوانین مشابهی دارد که مطابق آن ۴۷۷ عضو کمیته باید نامزد جدیدی را در شرایط مشابه با اکثریت آرا تعیین کنند.
نامزد جدید منتخب جمهوریخواهان میتواند شخص مایک پنس باشد یا نباشد. در هر صورت در مرحله بعد، حزب باید نام نامزد جدید را در برگههای رأی به جای نامزد قبلی درج کند. البته این شامل آرایی که تاکنون به نام ترامپ ریخته شده است نمیشود، بنابراین حزب مغبون خواهد شد.
ب- با توجه به اینکه انتخابات شروع شده و کمتر از یک ماه به مهلت نهایی رأیگیری مانده و تشکیل کمیته ملی نیز زمانبر است، راه دیگر، معرفی یک نامزد توأمان حزبی همراه ترامپ خواهد بود. این نامزد نقش راننده همتیمی را در مسابقات اسبسواری تیمی یا رانندگی فرمول یک خواهد داشت. گفته میشود ترامپ در دوره قبلی (2016) نام دختر خود ایوانکا را به عنوان نامزد رقیب (برای شرایط خاص) مطرح کرده بود اما آن زمان هم ترامپ و هم دخترش خربزه دربسته بودند و شناختی که آمریکاییها امروز از آنها دارند وجود نداشت. به نظر میرسد ایوانکا ترامپ در این دوره گزینهای سوخته برای طیف خاص رأیدهندگان محافظهکار، مذهبی و نظامی جمهوریخواه باشد، چرا که اولا آنها اعتقادی به رهبری یک زن بر آمریکا ندارند و ثانیا او آشکارا به یهودیت گرویده و همسرش «جرد کوشنر» نیز یهودی است، حال آنکه بخش مهمی از حامیان عمومی ترامپ یهودیستیزند. مایک پنس هم یک نامزد توأمان بیخاصیت خواهد بود، چون از شور و شر او بیبهره است.
پ- سومین و بدترین حالت برای جمهوریخواهان این است که کمیته ملی به نتیجه نرسد و چند نامزد حزبی یا مستقل جمهوریخواه در مقابل جو بایدن صفآرایی کنند که یک هرجومرج کامل رقم خواهد خورد و البته فرصتی است برای خودنمایی یکی از نامزدهای آزاد انتخابات مثل دان بلانکنشیپ و احزاب کمنام و نشانتر.
2- ترامپ به انتخابات سوم نوامبر برسد اما قبل از تشکیل کالج الکترال بمیرد
طبیعی است پنس در این صورت تا ظهر روز 20 ژانویه که رئیسجمهور منتخب سوگند یاد خواهد کرد رئیس موقت کاخ سفید خواهد شد. اما آیا این تاثیری در نتیجه انتخابات خواهد داشت؟
آخرین باری که یک نامزد قطعی ریاستجمهوری در آمریکا قبل از نهایی شدن نتایج انتخابات مرد، سال 1872 بود. «هوریس گریلی» پس از آنکه رأی اکثریت کمیته ملی دموکراتها را گرفت، در انتخابات آن سال شرکت کرد اما پیش از تشکیل کالج الکترال درگذشت. دموکراتهای مجمع گزینندگان، آرای خود را به نام نامزدهای مختلف صادر کردند و مجمع از محسوب کردن اندک آرای الکترال که به نام گریلی فقید صادر شده بود، سر باز زد. نتیجه شکستی سخت برای دموکراتها بود. بعید است امسال در صورت تکرار چنین اتفاقی، جمهوریخواهان دستپاچه شوند، چرا که احتمالا آرای الکترال به نام پنس صادر خواهد شد. آن وقت در صورت برتری آرای جمهوریخواهان، او به عنوان رئیسجمهور منتخب سوگند یاد میکند. اما آیا پنس با شخصیت محافظهکارش مثل ترامپ در صورت اختلاف در شمارش آرا کار را به جنگ حقوقی در دیوان عالی میکشاند؟
3- ترامپ پس از پیروزی در انتخابات بمیرد
بر اساس بند 3 متمم 20 قانون اساسی، در این صورت معاون او به جایش سوگند یاد خواهد کرد و تا پایان دوره ۴ ساله ریاست خواهد کرد.
4- ترامپ و پنس هر دو پس از پیروزی بمیرند
بر اساس قانون جانشینی ریاستجمهوری مصوب 1947، در این صورت سخنگو (رئیس) خانه نمایندگان کنگره ضمن استعفا از سمتش میتواند به عنوان رئیسجمهور موقت سوگند یاد کند. در این صورت نانسی پلوسی 80 ساله، نه تنها نخستین رئیسجمهور زن آمریکا، بلکه پیرترین فردی خواهد بود که به کاخ سفید راه مییابد، آن هم در حالی که واقعا معلوم نیست تسلط لازم برای اداره قوه مجریه را داشته باشد. البته خود پلوسی اخیرا احتمال رفتن به کاخ سفید را منتفی دانسته و گفته حتی به رغم سقط شدن رئیسجمهور و معاونش، دیگر مقامات ارشد قوه مجریه و ارتش، آمریکا را اداره خواهند کرد.
5- ترامپ بر اثر بیماری علیل شود
طبق بند چهارم متمم 25 قانون اساسی، چنانچه ترامپ در هر یک از موقعیتهای فوقالذکر، قبل یا بعد از انتخابات علیل و از کار افتاده شود، آنگاه طبیعتا معاونش جای او را تا زمان بهبود و بازگشت به اتاق بیضی خواهد گرفت. قطعا این شامل نامزدی ترامپ نمیشود و اگر او مثلا قبل از انتخابات به کما برود، جمهوریخواهان مخیرند طبق حالات اول و دوم برایش نامزد جایگزین برگزینند یا اینکه در انتظار بهبود حال او و نتایج انتخابات بمانند تا در آن صورت تصمیم بگیرند آیا بیش از این به یک رئیس نیمهجان زحمت دهند یا خلاصش کنند؟
6- ترامپ بمیرد یا علیل شود و انتخابات به تعویق بیفتد
تعویق تاریخ انتخابات در هر شرایطی منوط به مصوبه خانه نمایندگان، مجلس سنا و حکم اجرایی رئیسجمهور خواهد بود که همانطور که در بالا آمد، در شرایط فعلی بعید است اکثریت دموکراتها در خانه نمایندگان، به خاطر بخت بزرگ بایدن در انتخابات بدون ترامپ و همچنین کینهای که از ترامپ دارند، زیر بار آن بروند. در هر صورت اگر تاریخ جدیدی برای انتخابات تصویب شود، از ظهر روز 20 ژانویه که دوره رئیسجمهور فعلی به پایان میرسد، رئیس خانه نمایندگان (نانسی پلوسی) ضمن استعفا از سمت فعلی تا زمانی که برنده انتخابات معوقه سوگند یاد کند، رئیسجمهور موقت خواهد بود.
ارسال به دوستان
صابر خراسانی در گفتوگو با «وطنامروز» از فراز و فرودهای زندگیاش گفت
اهل بیت از پوچی نجاتم دادند
هنر در تمام طول تاریخ بهترین ابزار انتقال پیام بوده است، آنقدر که حتی خداوند نیز وقتی میخواهد پیامش را به گوش انسانها برساند از همین ابزار استفاده میکند. قرآن، خود یک شاهکار هنری است. در تمام مراسمات و مناسک معنوی، هنرمندان یک پای انتقال حال و هوای معنوی هستند. زیارت اربعین هم از این قاعده مستثنا نیست بویژه در این سالها که اربعین کمکم تبدیل به یک نهضت جهانی شده است، هنرمندان یکی از نقشهای اصلی را در این بین بازی کردهاند. به همین مناسبت سراغ صابر خراسانی رفتیم؛ شاعر جوانی که توانسته است استعداد خود را در مسیر انتقال فرهنگ اهلبیت(ع) به کار بگیرد و به نوبه خود نقشش را در راه انتقال آموزهها و تعالیم معنوی تشیع بخوبی ایفا کند. صابر خراسانی در گفتوگو با «وطن امروز» از ظرفیتهای عظیم هنری اربعین گفت که مورد غفلت واقع شده است. از سوژههایی که اگر کار مناسب هنری روی آنها انجام شود، این قابلیت را دارد تا هر کسی در هر جای دنیا را از حیث فکری و روحی تکان دهد و زیر و رو کند. متن گفتوگوی «وطن امروز» با صابر خراسانی در ادامه میآید.
***
* به عنوان یک هنرمند کدام یک از عناصر مراسم زیارت اربعین برای شما جذاب است؟
همه چیز آن؛ از آن کودکی که یک لیوان آب به دست گرفته تا از زوار پذیرایی کند تا آن پیرمرد کهنسالی که در موکب مشغول خدمت به عاشقان امام حسین(ع) است. به نظر من اربعین انقلابی است برای رسیدن به ظهور. یک آمادهسازی برای ظهور است. اربعین، تمرین حضور برای ظهور است. از نظر فعالیتهای فرهنگی، اربعین منبع و معدن کارهای فرهنگی است و ما هنوز نتوانستهایم همه جواهرات این معدن را استخراج کنیم. به عنوان یک فعال فرهنگی عرض میکنم، ما واقعا طی این سالها از ظرفیتهای عظیم حج هم استفاده نکردهایم. یک سالی مراسم حج رفته بودم، در منا وقتی مردم مرا دیدند اظهار علاقه کردند که برنامهای داشته باشیم. باورتان نمیشود برای برگزاری یک مراسم در منا با چه مشکلات پیش پا افتادهای مواجه بودیم. مثلا مشکل دستگاه صوت داشتیم، مشکلات اینچنینی پیش پا افتاده. واقعا کاری که باید میشد در حج نشد. در اربعین هم هنوز نتوانستهایم کاملا استفاده کنیم. باید هنر را به خدمت اربعین بیاوریم. شما نگاه کنید، هنر یک عنصری است که همه مرزها را میشکند، هرکس از هر فرهنگی و ملیتی و زبانی، زبان هنر را میفهمد. شما وقتی اثر استاد فرشچیان را در هر کشوری و نزد هر فرهنگی ببرید، همه این شاهکار را درک میکنند. روایت این شاهکار را درک میکنند. این اثر هنر است. ما باید سعی کنیم هنر را به خدمت مراسم اربعین در بیاوریم تا بتوانیم پیام انسانی و الهی اربعین را به همه جهان مخابره کنیم.
شما نگاه کنید واقعا حادثه کربلا یک اثر هنری است. انگار یک نقاش زبردست نشسته و همه زیباییهای عالم را یک جا جمع کرده است. من گاهی میگویم که اگر ما هیچ چیز نداشتیم و فقط کربلا را داشتیم، هر چه که بشر برای سعادت و خوشبختی لازم داشت، از همین واقعه کربلا قابل استخراج بود. به عنوان مثال نگاه کنید، روز عاشورا وقتی امام حسین میخواهد به میدان رزم برود، با همه درگیریها و مصیبتهای بزرگی که بر ایشان وارد شده است اما وقتی دختر کوچکشان ایشان را صدا میکند و درخواست میکند که بابا از اسب پایین بیا، حضرت در آن معرکه جنگ از اسب به پایین میآید و دخترش را به آغوش میکشد. این اوج لطافت در روابط خانوادگی است.
ما باید روی سبک زندگی اهلبیت کار کنیم، باید تلاش کنیم جزئیات رفتار اهلبیت را در ابعاد مختلف با استفاده از زبان هنر به جهان ابلاغ کنیم. این نکته را هم اضافه کنم که ما باید سعی کنیم در هر لباسی که هستیم مبلغ فرهنگ اهلبیت باشیم. مهم نیست چه کارهایم، سینماگریم، بازیگریم، روحانی هستیم، شغل آزاد داریم، هر چه هستیم باید سعی کنیم در همان حیطه کاریمان مبلغ فرهنگ اهلبیت باشیم.
برای تبلیغ فرهنگ اهلبیت هم باید یک نکته را مدنظر داشته باشیم و آن این است که باید همه نیروهای فرهنگی و همه توان نیروهای فرهنگی به صورت منسجم و جهتدار حرکت کنند. باید از پراکندگی پرهیز کرد. باید بر این هدف متمرکز بود و با وحدت و اتحاد در این مسیر قدم برداشت.
باز هم تاکید میکنم که مراسم اربعین سرشار از سوژههای هنری است. سرشار از سوژههای نابی است که اگر روی آن بدرستی کار شود، جلوی چشم هر کسی در هر کجای دنیا قرار بگیرد، تحت تاثیر قرار خواهد گرفت. نه تنها اربعین بلکه بسیاری از عناصر دینی ما همینگونه است. گاهی اوقات احادیث را که میخوانم حسرت میخورم که چرا ما کار درخوری روی احادیث نکردیم تا به بهترین شکل ممکن ترجمه بشود، کار هنری رویش انجام بشود و به گوش دنیا رسانده شود. واقعا احادیثی داریم که از شدت عمق و معرفت با یک جمله هر کسی را تحت تاثیر قرار میدهد. این ظرفیتهایی است که از آن غفلت کردهایم و باید آن را جبران کنیم.
* ما در فرهنگ دینی خودمان، معتقدیم کار برای اهلبیت(ع) یک عنایت ویژه از سمت خود اهلبیت است؛ گاهی یک کار، یک توسل یا یک عمل صالح، زمینه این عنایت میشود. میخواهم بپرسم آیا در زندگیتان، رویداد ویژهای هست که آن را سرمنشأ این عنایت بدانید که در عرصه شعر خدمتگزار اهلبیت شدهاید؟
بله! قطعا؛ حتما همینطور است! کار برای اهلبیت فقط کوشش نیست، باید جوششی هم باشد؛ الهامی، جرقهای، این مطلب کاملا صحیح است. درباره خودم، باید بگویم من با فضای شعر و شاعری و با فضای هیأتی اصلا آشنا نبودم. شغلم آزاد بود و در بازار کار میکردم. از 17 یا 18 سالگی کار میکردم و خیلی هم در کارم زرنگ بودم. مدیر کارگاههای بزرگ بودم، اسم و رسم داشتم. با اینکه سنم خیلی کم بود اما همه امکانات اقتصادی را داشتم؛ خانه داشتم، ماشین داشتم، اعتبار داشتم. اما ناگهان ورشکست شدم و همه چیزم را از دست دادم. همه چیزم را؛ خانه، ماشین، سرمایه، پول و اعتبار. در یک وضع خیلی بدی افتادم. هیچ افق روشنی نداشتم، همه چیز سیاهی مطلق بود. حتی نمیتوانم بگویم شکست خوردم، چیزی ورای شکست بود. بهتر است بگویم پوچی، چون پوچی چیزی ورای شکست و دهها پله از شکست بدتر است. در چنین وضعی بودم. در همین ایام و در حالی که وضعیتم اینگونه بود، کمکم با فضای هیأت هم آشنا شده بودم؛ رفتوآمدی داشتم و از اینکه کسی مداحی میکرد ذوق میکردم. دوست داشتم مداح شوم. به یکی از دوستان مداح که در هیأتی که میرفتم مداحی میکرد، گفتم دوست دارم مداحی کنم. او هم چند باری به من میکروفن داد اما خب! من واقعا هیچ چیز از مداحی نمیدانستم. یادم هست یک شب که رفته بودم هیأت، قبل از اینکه وارد شوم، دیدم از داخل هیأت چند نفر گفتند ای بابا این دوباره با آن صدای بدش آمد هیأت! اینجوری بود، ناامید بودم از اینکه بتوانم مداح شوم. خلاصه در همین ایام یکی از دوستان پیشنهاد داد شب جمعه بهشتزهرا برویم، قطعه شهدا. آن زمان مدتی بود که در تهران ساکن شده بودم. به دوستم گفتم ما قبرستان رفتن در شب را بد میدانیم. گفت نه اینجا فضایش فرق میکند. رفتیم بهشتزهرا، قطعه شهدا. خیلی تعجب کردم، دیدم عجب فضایی است، چقدر هیأت آمده است، چه جلساتی برگزار میشود. دیگر تقریبا برنامهام شد شب جمعه بهشتزهرا سر قبور شهدا رفتن. یکی دو هفته که رفتم، یکی از بچههای هیأت به من گفت فلانی! سر مزار شهدا که میروی دست خالی برنگردیها! بعد به من گفت اگر مشکلی داری یکی از شهدا هست که خیلی حاجت میدهد، برو سر مزار آن شهید. اسم آن شهید الان یادم رفته ولی میدانم یک نوجوان 17 یا 18 ساله بود، سید هم بود، سر قبرش هم خیلی شلوغ بود؛ خیلیها میآمدند صف میکشیدند. خب! همانطور که عرض کردم خیلی به هم ریخته بودم، همه چیزم از دستم رفته بود و در شرایط خیلی بدی بودم. این حرف را که از آن دوست هیأتی شنیدم امیدی در دلم شکل گرفت. سر قبر آن شهید رفتم و درددل کردم. آن شب هم مراسم تمام شد و به منزل رفتیم. یک شب که در اتاق خوابم دراز کشیده بودم، ناگهان احساس کردم چیزی درونم میجوشد، احساس کردم کلماتی درون ذهنم ردیف میشود، اینقدر هیجانزده شدم که از جایم پریدم، نشستم و کاغذ و خودکار آوردم و شروع کردم به نوشتن آن کلمات. واقعا نمیتوانم اسمش را شعر بگذارم، یک سری کلماتی بود که به هم چسباندم. آن شب خیلی ذوق کردم. این نخستین شعر من بود که درباره حضرت زینب هم بود. فردای آن شب شعر را برای رفقایم خواندم و دوستان خوششان آمد.
* قبل از آن هیچ تجربهای از شعر گفتن نداشتید؟
هیچ تجربهای نداشتم؛ اصلا نمیدانستم شعر و شاعری چیست! ناگهان درونم جوشید. بعد از آن خوشم آمد از آن کلماتی که به هم میچسباندم و مثلا شعر میشد. نام دوستانم را در شعر میآوردم و آنها هم ذوق میکردند. اینگونه دیگر در خط شعر افتادم. یادم است یک بار با دوستان رفته بودیم مجلس حاجآقای طاهری، فکر کنم در میدان منیریه جلسهای داشت. بعد از جلسه که رفتم از ایشان خداحافظی کنم، تا صدای من را شنید، گفت: عجب صدایی داری! چقدر این صدا به درد شعرخوانی میخورد. این حرف روی من خیلی تاثیر داشت. کمکم شروع به شعرخوانی در هیأتها کردم. این را هم بگویم من واقعا تا قبل از این اتفاق از صدای خودم خوشم نمیآمد. گاهی بعضیها که صدایم را میشنیدند مسخرهام میکردند و میگفتند این چه صدایی است که تو داری؟ چقدر صدای بد و زمختی داری. دیگر برای خود من سوال شده بود که چرا واقعا صدای من اینقدر بد است؟ اما بعد از اینکه این صدا در خدمت اهلبیت درآمد، یبدل السیئات بالحسنات. همان صدایی که همه آن را مسخره میکردند تبدیل شد به صدایی که همه از آن تعریف میکردند.
یادم هست برخی شعرای جوان گاهی داخل صحن گوهرشاد جمع میشدند و شعرهایشان را میخواندند، من هم به خاطر علاقهای که به شعر پیدا کردم سعی میکردم این جلسات را بروم. آقای حمید برقعی هم به این جلسات میآمد و در همین جلسات هم با هم صمیمی شدیم. گاهی شعری میگفتم و زنگ میزدم به سیدحمید برقعی که به نظرت چه تغییراتی بدهم شعر بهتر شود؟ شاید تا ۲ ساعت تلفنی با هم حرف میزدیم. یک بار سیدحمید برقعی به من گفت آقای مجاهدی در قم جلساتی دارد که شعرا میآیند و شعرهایشان را میخوانند. وقتی این موضوع را شنیدم سعی کردم در جلسات آقای مجاهدی شرکت کنم؛ هم خودشان استاد شعر هستند و هم شعرای برجسته به این جلسه میآمدند. یک روز قرار شد من شعری در یکی از این جلسات بخوانم؛ شعرم درباره امام رضا(ع) بود. بیت اول را که گفتم آقای برقعی گفت: بهبه، بهبه، چقدر زیبا. نمیدانید این بهبه آقای مجاهدی چه شور و انگیزهای در من ایجاد کرد؛ یک استاد برجسته، نسبت به شعر یک شاعر جوان اینگونه واکنش نشان بدهد، اینگونه تحسین کند! الان که به آن بیت شعر نگاه میکنم، میبینم واقعا چیزی نبود، اصلا شعر نبود، اما آقای مجاهدی آنگونه مرا تشویق کرد. مثل یک منبع انرژی مرا هل داد. باعث شد با انرژی فوقالعاده بیشتری شعر و شاعری را پیگیری کنم. این را همیشه میگویم که تشویق کردن چقدر تاثیر دارد و چه تحولاتی میتواند در زندگی یک شخص ایجاد کند. هر بار که آقای مجاهدی را میبینم، به ایشان میگویم که آن بهبه شما چقدر در شوق و انگیزه من برای پیگیری شعر اثر داشت.
* حالا اگر جوانی در همان وضعیتی باشد که شما قبلا بودید؛ در یک وضعیت شکستخورده و بدون هیچ افق روشن؛ به این جوان چه میگویید؟
به چنین جوانی میگویم همه چیز را امتحان کردی، یک بار هم امام رضا(ع) را امتحان کن. یک بار هم اهلبیت را امتحان کن. تنها راه نجات، تمسک به اهلبیت است. این شعار نیست، چیزی است که لمس کردهام، در فضای آن تنفس کردهام، با تمام وجود باور دارم کسی که به خدمت اهلبیت در بیاید، تولد تازهای پیدا میکند. انگار که انسان جدیدی خلق میشود. واقعا خلق میشود. عرض کردم، زمانی به من میگفتند عجب صدای زمختی داری اما از وقتی این صدا به خدمت اهلبیت درآمد تبدیل به چیزی شد که همه تحسین میکنند.
این نکته را هم بگویم این راهی که عرض کردم منحصر به ایرانیها نیست، برای هر کسی است از هر جایی با هر اعتقادی و آیینی و ملیتی. هر کسی با هر وضعی دست استمداد به این خاندان دراز کند، قطعا بیجواب نخواهد ماند. راه نجات، همین است و بس. غیر از راه اهلبیت، هر کسی هر جایی وقتش و زندگیاش را خرج کند، انتهایش چیزی جز پوچی نیست.
* آقای خراسانی! خاطرهای از لحظات سرودن اشعارتان دارید که به صورت ویژه احساس توجه و عنایت از سمت اهلبیت کرده باشید؟
بله! خیلی زیاد. یادم است 8/8/88 تصمیم گرفتم برای امام رضا(ع) شعری بگویم. شعری با همان لهجه مشهدی. قلم به دست گرفتم و چند بیت نوشتم اما هر چه تلاش کردم دیگر نتوانستم ادامه بدهم. خب! من چون کار اجرا انجام میدهم باید اشعارم طولانی باشد، اگر بخواهم کوتاه بنویسم ۲ دقیقهای تمام میشود. خلاصه! هر چه تلاش کردم نتوانستم ادامه دهم. گفتم بگذار بیتها را بشمارم ببینم چند بیت شده است؟ شمردم دیدم دقیقا ۸ بیت شده است. گفتم پس قرار بوده با همین تعداد بیت تمام شود. این همان شعری است که با این مصراع شروع میشود: «مو از همو بچگیهام دیوونتم». فکر میکنم مردم همه این شعر را شنیدهاند که از عنایت امام رضا(ع) بود.
* جدا از شعرسرایی، هنگام شعرخوانی چطور؟
مکرر! گاهی میکروفن را گرفتهام یادم رفته باید چطور شروع کنم. یعنی بسمالله گفتن هم یادم نمیآمد. حالا چون من کارم شعرخوانی است ممکن است عدهای بگویند چه حافظهای دارد، چقدر شعر حفظ است ولی واقعا اینطور نیست. اگر یک لحظه عنایت خدا نباشد، عنایت اهلبیت نباشد، هیچ چیز یاد آدم نمیآید. البته این اتفاقاتی که ناگهان شعر از حافظهام میرود، برای من خوب است، شاید برای بقیه که در حال شنیدن شعر هستند خوب نباشد اما برای من خوب است، باعث میشود آدم به خودش مغرور نشود، تکیهاش به حافظهاش نباشد، بداند که همه چیز از خداست.
ارسال به دوستان
235 بیمار کرونایی در 24 ساعت جان خود را از دست دادند
مهر نامهربان
عضو کمیسیون بهداشت مجلس: دولت اگر میخواهد شاهد فاجعه نباشیم فاصلهگذاری اجتماعی و تعطیلی شهرهای بحرانی را در دستور کار قرار دهد
گروه اجتماعی: با مرگ 235 نفر و تکرار رکورد قربانیان روزانه کرونا، فقط در 14 روز ابتدایی مهرماه تعداد جانباختگان «کووید-19» به 2714 نفر برسد.
به گزارش «وطن امروز»، موج جدید کرونا که با افزایش آمار قربانیان و مبتلایان همراه بوده، نیمه دوم شهریور آغاز شده و هماکنون به اوج خود رسیده است. جانباختن 235 نفر از هممیهنانمان و شکسته شدن رکورد آمار روزانه قربانیان زنگ خطر را بیش از پیش به صدا درآورده است. رکورد بیشترین قربانی روزانه کرونا 235 نفر است که ۷ مرداد ثبت شده بود و روز گذشته دوباره به ثبت رسید.
روزهای 10 و 13 مهرماه نیز آمار روزانه قربانیان 211 نفر و 4 و 8 مهر 207 نفر اعلام شد تا 5 روز از ۲ هفته ابتدایی مهرماه این آمار بیش از 200 نفر باشد. در همین حال، ایرج حریرچی، معاون وزیر بهداشت اعلام کرد اگر پروتکلهای بهداشتی رعایت نشود آمار وحشتناک مرگ روزانه بیش از 300 نفر را شاهد خواهیم بود.
کارشناسان نظام سلامت بارها اعلام کردهاند دولت علاوه بر تشویق مردم برای رعایت پروتکلهای بهداشتی، باید محدودیتهای زیادی برای رفت و آمد در نظر بگیرد و برای قطع زنجیره انتقال کرونا کانونهای بحران را تعطیل کند. در همین ارتباط استاندار تهران پایتخت را نیمهتعطیل کرد اما به گفته کارشناسان تعطیلی نصفه و نیمه هیچ تاثیری بر قطع شدن زنجیره انتقال ندارد.
در اینباره عضو کمیسیون بهداشت و درمان مجلس شورای اسلامی گفت: سیاست دولت در مهار بیماری «کووید-19» با تعطیلیهای اخیر تهران بیفایده است و سرابی بیش نیست.
ملک فاضلی در گفتوگو با «وطن امروز» درباره سیاستهای بینتیجه دولت در مهار زنجیره انتقال و شیوع «کووید-19» در کشور اظهار داشت: دولت در ۲ ماه اول شیوع این بیماری در کشور با محدودیتهای سفت و سخت ترددها و تعطیلی صنوف، مدارس، دانشگاهها، مراکز علمی و هنری و... اقدامات خوبی را به کار گرفت. از طرفی مردم نیز به این باور رسیده بودند که کرونا شوخیبردار نیست و برای مرگ شهروندان کمین کرده است. در چنین شرایطی همه پروتکلهای بهداشتی را رعایت میکردند تا جایی که آمار مرگومیر و مبتلایان در تابستان کاهشی شد.
وی افزود: متاسفانه از اوایل ماه گذشته یعنی ماه پایانی تابستان، خیلیها بار سفر بستند و چون ممنوعیتی نبود، دورهمیها و مسافرتها باعث شد اکنون شاهد مرگومیر میانگین 200 نفر در یک شبانهروز باشیم و این آمار بیشتر نیز خواهد شد.
عضو کمیسیون بهداشت و درمان مجلس شورای اسلامی خاطرنشان کرد: دولت اردیبهشتماه برای اینکه آرامش در جامعه ایجاد شود متاسفانه بازگشاییها را آغاز کرد، بدون اینکه تبعات این بیماری در نظر گرفته شود. دولت باید مسؤولیت این کار را بپذیرد و اگر دولت میخواهد این بیماری مهار شود، فاصلهگذاری اجتماعی را دوباره اجرا کند.
وی به تعطیلی یکهفتهای تهران آن هم به صورت نصفه و نیمه اشاره کرد و افزود: دولت به جای کار اجرایی برای مهار بیماری «کووید-19»، اقدام به نصیحت و گفتاردرمانی میکند، در حالی که کرونا برای گرفتن جان مردم همچنان میتازد.
فاضلی افزود: دولت زمانی که اقدام به تعطیلی میکند باید ابزار لازم را نیز برای شهروندان مهیا و نیاز آنها را به لوازم بهداشتی و معیشتی تامین کند. او گفت: هنوز خیلیها در خرید روزانه ماسک ناتوانند. به طور مثال یک خانواده 5 نفره باید روزانه 5 عدد ماسک 1500 تومانی بخرد که تهیه این کالای بهداشتی برای قشر کمدرآمد و ضعیف جامعه امکانپذیر نیست. دولت باید شهرهای بحرانی را تعطیل و محدودیتهای تردد را اعمال کند.
وی افزود: دولت رؤیای مهار ویروس کرونا را در سر دارد اما اکنون شاهدیم که روزبهروز بر آمار جانباختگان و بستری مبتلایان به این ویروس در بیمارستانها اضافه میشود.
فاضلی با بیان اینکه تا زمانی که دولت برای مهار «کووید-19» همت نکند ریشهکنی این بیماری رؤیایی بیش نیست، اظهار داشت: کشور هنوز در فازهای ابتدایی این بیماری است و بیشک چنانچه برنامهریزیها و اقدامات کارشناسیشده در راستای ایجاد محدودیتها به کار گرفته نشود آمار مرگومیر کرونا روزانه بیش از رقم کنونی نیز خواهد شد و شاهد فاجعه خواهیم بود؛ اگر دولت نمیخواهد فاجعه را ببیند، فاصلهگذاری را دوباره اجرا کند.
* وضعیت تهران کاملاً بحرانی است
تهران بحرانیترین نقطه کرونایی کشور است و بیشترین آمار مرگ و ابتلا به کرونا در این شهر ثبت میشود. تمام مسؤولان کشور، تهران را کانون انتقال کرونا میدانند و خواستار تشدید محدودیتها و تعطیلیها هستند.
علیرضا زالی، فرمانده ستاد مقابله با بیماری کرونا در کلانشهر تهران با اشاره به وضعیت بحرانی تهران گفت: تعطیلی یک هفتهای از لحاظ اپیدمیولوژیک تاثیری در روند کاهش شیوع بیماری ندارد.
وی افزود: مطالعات در کشور نشان میدهد برخی افراد که بر اثر ویروس «کووید-۱۹» دچار سکته مغزی شدهاند، به بیماریهای زمینهای از جمله فشار خون و دیابت مبتلا بودهاند. از طرفی در برخی موارد نیز افراد با سن کم، هیچ بیماری زمینهای نداشتند. این موضوع نشان میدهد عوارض مغزی ناشی از بیماری کرونا که آنچنان شایع نیست، میتواند در اینگونه افراد هم دیده شود.
زالی شایعترین علامتی که نشان از بروز اختلال در سیستم مغز و اعصاب بر اثر ابتلا به کرونا دارد را سردرد دانست و گفت: در دوران اپیدمی کرونا در صورت بروز هر سردرد شدیدی که پیش از این تجربهاش را نداشتهاید، جای شک دارد.
وی ادامه داد: مطالعات در کشور نشان میدهد ۳۲ درصد بیمارانی که به مراکز درمانی تهران مراجعه کردهاند، از سردردی شکایت میکردند که با تست مثبت کرونا همزمان شده بود. همچنین بین ۱۲ تا ۱۵ درصد از مراجعهکنندگان به مراکز درمانی استان تهران با سرگیجه دست به گریبان بودند و حدود ۵ درصد از مراجعان دچار سکته مغزی شده بودند؛ این اعداد تقریبا با آمار جهانی نیز مطابقت دارد.
زالی با اشاره به اینکه برای تحلیل علت وخامت اوضاع بیماری در کشور باید شرایط محیطی بررسی شود، گفت: شهر و استان تهران در یک وضعیت کاملا بحرانی به سر میبرد. تعداد مرگ، ابتلا و بستری بشدت افزایش یافته و در کمتر از ۱۰ روز عدد میزان فوتی، ابتلا و بستری در تهران با آمار ۳ تا ۴ هفتهای در پیک دوم برابری میکند. وی ادامه داد: از طرفی مطالعات نشان میدهد رابطه مستقیمی میان میزان رعایت شیوهنامههای بهداشتی و ابتلا به کرونا وجود دارد.
فرمانده مقابله با بیماری کرونا در تهران تصریح کرد: در حال حاضر در تهران میزان استفاده از ماسک حدود ۵۵ درصد است. در برخی مناطق پرتراکم استان و مراکزی از جمله مترو امکان رعایت فاصلهگذاری اجتماعی وجود ندارد به همین دلیل معتقدیم باید محدودیتهای جدیتر با زمانی طولانیتر اعمال شود.
زالی بیان کرد: از طرفی پیشنهاد برای طول مدت اعمال محدودیتها ۲ هفته است، چرا که کمتر از این زمان، معنا ندارد و تعطیلیهای کنونی تا یک هفته دیگر باید استمرار داشته باشد، چرا که یک هفته از لحاظ اپیدمیولوژیک تاثیری در روند کاهش شیوع بیماری ندارد. وی تصریح کرد: دورکاری نیز همچنان از جمله موارد پیشنهادی ستاد مقابله با کرونا در تهران است، چرا که با دورکاری، میزان سفر، فشار بر حملونقل عمومی، میزان ابتلا در ادارات و به طور کلی میزان چرخش ویروس کاهش مییابد.
زالی در پایان گفت: اعمال جریمه نیز برای متخلفانی که پروتکلهای بهداشتی را رعایت نمیکنند، در تهران به صورت آزمایشی انجام و میزان، نحوه تخصیص و نحوه اعمال جرایم زیر نظر وزارت کشور و وزارت بهداشت مشخص میشود و بعد از تصویب ستاد ملی برای اجرا، تا پایان هفته جاری ابلاغ خواهد شد.
* شیوع کرونا در حال خارج شدن از کنترل است
رئیس بخش عفونی بیمارستان مسیح دانشوری با بیان اینکه ویروس کرونا در یک لحظه میزبان خود را شکار میکند، وضعیت فعلی شیوع کرونا در کشور را بحرانی توصیف کرد.
پیام طبرسی با اشاره به وضعیت بحرانی شیوع کرونا در کشور گفت: وضعیت گسترش این ویروس در کشور بویژه در تهران از هفتههای قبل و پس از کاهش محدودیتها و رفتارهای پرخطر، قابل پیشبینی بود.
وی از شکلگیری موج سوم کرونا در کشور خبر داد و افزود: ویروس کرونا وارد مرحله جدیدی شده، به شکلی که در ۲ هفته اخیر با بیمارانی مواجه شدهایم که با علائمی مشابه ولی شدیدتر از دورههای قبل به مراکز بهداشتی و درمانی مراجعه میکنند.
طبرسی به افزایش بار مبتلایان به کرونا طی روزهای گذشته در کشور اشاره کرد و گفت: بالاترین میزان بستریشدگان کرونایی از نخستین روز شیوع تا به امروز در بخشهای آیسییو، مربوط به روزهای اخیر است.
وی ضرورت رعایت پروتکلهای بهداشتی را با هدف قطع زنجیره ویروس «کووید-۱۹» خواستار شد و افزود: تقریبا ظرفیت بخشهای مراقبت ویژه کشور در اشغال بیماران کرونایی قرار دارد و در آینده نیز هر تعداد تخت بستری به ناوگان درمان اضافه شود به درمان این بیماران تعلق خواهد گرفت.
طبرسی با اشاره به اینکه خیلی از بیمارانی که نیاز به بستریشدن در بخشهای آیسییو دارند، همچنان در بخشهای عادی تحت درمان هستند، علت این موضوع را افزایش چشمگیر بیماران کرونایی نیازمند به مراقبتهای ویژه و به دنبال آن کمبود تختهای مراقبتهای ویژه عنوان کرد.
وی گفت: با وجود اینکه بیشتر بیمارستانهای تهران به مدار ارائه خدمات کرونایی پیوستهاند اما همچنان با کمبود تختهای بستری روبهرو هستیم که این موضوع بیانگر این مهم است که کشور با وضعیت بسیار نگرانکننده و بحرانی روبهرو است.
رئیس بخش عفونی بیمارستان مسیح دانشوری با اشاره به تأثیر مستقیم سفرها بر افزایش آمار کرونا و تعطیلات پیش رو به مردم توصیه کرد: برای پیشگیری از افزایش شیوع بیماری کرونا و حفظ سلامت خود از سفر رفتن اجتناب کنید، چرا که اگر مردم بخواهند همانند هفتههای گذشته همچنان به سفر رفتن ادامه دهند، تعداد مبتلایان بیشتر و بیشتر خواهد شد.
وی در ادامه اعمال بیشتر محدودیتها برای کنترل کرونا را ضروری دانست و تاکید کرد: کادر درمان دچار فرسودگی و خستگی شدهاند و روز به روز تعداد بیماران بدحال بیشتر میشود، شیوع و انتشار ویروس نیز در حال خارج شدن از حد کنترل است.
***
[حضور سرزده قالیباف در بخش «آیسییو»ی بیمارستان امام خمینی]
محمدباقر قالیباف، رئیس مجلس شورای اسلامی همزمان با افزایش شیوع کرونا به منظور نظارت میدانی بر روند رسیدگی به مبتلایان و مشکلات کادر درمان به صورت سرزده وارد بیمارستان امام خمینی تهران شد. وی ضمن نظارت میدانی بر روند رسیدگی به مبتلایان و مشکلات کادر درمان، به گفتوگوی بیواسطه با جهادگران خط مقدم مبارزه با کرونا پرداخت. بر اساس این گزارش، رئیس مجلس شورای اسلامی در جلسه بررسی مشکلات کادر درمان با حضور مسؤولان و کادر درمان بیمارستان امام خمینی اظهار داشت: وظیفه اصلی مجلس نظارت است و نظارت میدانی یکی از وجوه اصلی آن است. وی افزود: امروز تصمیم گرفتیم در بیمارستان حضور پیدا کنیم و مشکلات را از نزدیک ببینیم. رئیس مجلس شورای اسلامی در ادامه عنوان کرد: فردا جلسه سران قوا را داریم و به عنوان نماینده قوه مقننه در آن جلسه با توجه به این نظارت میدانی، مشکلات را مطرح خواهم کرد. قالیباف ادامه داد: در هر 4 حوزه پیشگیری، تشخیص، درمان و بازتوانی باید تصمیمهای جدی بگیریم. وی خاطرنشان کرد: چهارشنبه نیز جلسهای تخصصی با مسؤولان بخش درمان کشور خواهیم داشت. انشاءالله بازدید امروز در کنار جلسه سران قوا و جلسه تخصصی چهارشنبه برای رسیدن به یک جمعبندی عملیاتی درباره مدیریت کرونا کمک کند. وی ادامه داد: ایثارگری، خود به حل بسیاری از مشکلات کمک میکند. اینجا کادر درمان از جان خود گذشتهاند و همین خیر و برکت دارد. رئیس مجلس شورای اسلامی بیان کرد: این دقیقا شبیه همان روحیهای است که ما در سالهای دفاعمقدس دیدیم. وقتی ارتباط کادر درمان با بیماران را دیدم فضای ایثارگری را حس کردم. قالیباف تصریح کرد: من مسؤول هستم ولی بین مردم رفتهام و میدانم که مردم قدردان کادر درمان هستند و در بیمارستان هم همه از کادر درمان تعریف و تمجید میکردند.
ارسال به دوستان
«وطن امروز» نتیجه اقدامات دولت برای حمایت از بورس را بررسی کرد
دخالت نکنید
سیدحامد سیدقربانی: بازار سرمایه که در ماههای ابتدایی سال با رشد چشمگیر و خیرهکننده خود، هر روز رکوردهای جدیدی در میزان بازدهی و رشد شاخص ثبت میکرد، اکنون در سراشیبی نزول قرار گرفته و دیگر خبری از آن رشدهای رویایی و سودهای نجومی نیست. این روند نزولی روز گذشته هم پابرجا بود و شاخص کل بازار سرمایه پس از کاهشی 32 هزار و 826 واحدی به کانال یک میلیون و 400 هزار واحدی وارد شد و به رقم یک میلیون و 490 هزار و 154 واحد رسید. همچنین شاخص کل بورس با معیار هموزن نیز 1936 واحد کاهش یافت و به رقم 396 هزار و 768 واحد رسید. در پایان معاملات دیروز ارزش بازار نقدی در بورس اوراق بهادار تهران که ناشی از ارزش سهام شرکتها در قیمت آنهاست، به بیش از 5 میلیون و 614 هزار میلیارد تومان رسید.
به گزارش «وطن امروز»، عدم تعادل بازار سرمایه در این روزها به تلوتلو خوردن انسان مریضی میماند که با برداشتن یک گام رو به جلو، دوباره چنان به زمین میخورد که گویی دیگر نایی برای بلند شدن نخواهد داشت. دولت که در یک سال اخیر با هدف درآمدزایی با عرضه داراییهای خود در بورس و هدایت نقدینگی به این بازار برای جلوگیری از تورم در نقش تشویقکننده مردم به حضور در این بازار ظاهر شده بود، حال با ریزش بورس و بالا گرفتن انتقادات مردم به دولت برای عدم عمل به وعدههای حمایتیاش، در نقشی جدید، قصد طبابت و درمان بازار سرمایه را دارد؛ طبیبی که گویا میخواهد با آزمون و خطا بیمار خود را درمان کند و با هر تجویزش، بیمار را به صورت موقت و کوتاه با مسکن سرپا میکند اما به محض از بین رفتن تاثیرات داروی موقتی، زخمها سر باز میکند و بیمار دوباره زمینگیر میشود.
مردمی که به امید کسب سود و با دعوت و تشویق دولت به این بازار آمده بودند در ماههای ابتدایی سال چنان سرخوش از کسب سودهای خوب و شیرین شده بودند که هرگز در خیال خودشان هم نمیدیدند با ریزش شاخص کل بورس بخواهند در اصل پولشان متضرر شوند. این موضوع زمانی اهمیت بیشتری پیدا میکند که طبق اطلاعات منتشر شده از شرکت سپردهگذاری مرکزی اوراق بهادار، 20 میلیون نفر یعنی نزدیک به یکچهارم جمعیت کشور کد بورسی دارند و در این بازار به صورت مستقیم یا غیرمستقیم فعالیت میکنند.
* بیمهگری بورس توسط دولت
تشویق دولت به سرمایهگذاری مردم در بورس و ارسال سیگنالهای حمایت از بازار را میتوان به وضوح در سخنان مسؤولان دولتی دید؛ اقدامی که مورد مخالفت اقتصاددانان قرار گرفت و 25 اقتصاددان با نوشتن نامهای، درباره تبعات حمایت دولت و بیمهگری کلان بازار سرمایه هشدارهای لازم را دادند؛ هشداری که البته مانند سایر نظرات کارشناسی، از سوی دولت نادیده گرفته شد و پیشبینی اقتصاددانان درباره ریزش بازار محقق شد. با مراجعه به آمارها تاثیر حمایتهای دولت از بازار سرمایه بیشتر هویدا میشود. با گذشت 53 سال از تشکیل بورس اوراق بهادار در ایران، تا ابتدای سال 99 تنها 12 میلیون کد بورسی صادر شده بود که به نسبت جمعیت 82 میلیونی ایران، کمتر از 15 درصد مردم دارای کد معاملاتی بورسی بودند اما از اول سال جاری به مدد تبلیغ دولت اقبال مردم به سرمایهگذاری در بورس اوراق بهادار بیشتر شد، به گونهای که کل کدهای بورسی تاکنون به رقم 20 میلیون و 500 هزار کد رسیده است. بر اساس آمار شرکت سپردهگذاری مرکزی اوراق بهادار و تسویه وجوه دریافت شده، در 6 ماه نخست امسال 8 میلیون و 835 هزار کد معاملاتی بورسی جدید از سوی شرکت سپردهگذاری مرکزی صادر شده است. تبعات این حمایتها حالا یقه خود دولت را گرفته و آن را مجبور کرده است با اقداماتی جلوی ریزش بازار سرمایه و متضرر شدن مردم را بگیرد. دولت هر چه بیشتر در این راه تلاش میکند، به موفقیتهای کمتری دست مییابد. کارشناسان اقتصادی و بازار سرمایه معتقدند بزرگترین کاری که دولت میتواند برای بازار سرمایه انجام دهد، کاری نکردن است، زیرا بعد از هر تصمیم و مداخله دولت، روند طبیعی بازار به هم میریزد و ریزش آن نیز طولانیتر میشود.
* حمایتهای خاله خرسی
کارشناسان بازار سرمایه مهمترین علت ریزش شدید و شارپ اخیر بازار را رشد شدید آن در ماههای قبل میدانند. دولت میتوانست با افزایش عرضه شرکتهای دولتی، افزایش سهام شناوری شرکتها و الزام شرکتها برای داشتن بازارگردان، روند رشد را معقول و آرامتر کند تا اصلاح پس از آن نیز اصلاحی کمشتابتر باشد و ضررهای زیادی را بر سهامداران تحمیل نکند. حال دولت برای تغییر روند بازار و بازگشت شاخص به مدار صعودی، دست به دامان قانونهای روزانه و بعضا فیالبداهه و بدون پشتوانه کارشناسی شده است. لغو ممنوعیت سرمایهگذاری بانکها در بورس، سلب حق فروش سهام از حقوقیها به صورت موقت، تغییر حدنصابهای سقف صندوقهای سرمایهگذاری، ممنوعیت فروش سهامی که در همان روز خریداری شده، ممنوعیت معاملات الگوریتمی و قوانینی از این دست که تاکنون اگر نگوییم تاثیر منفی بر روند بازار نداشته، حداقل تاثیر مثبتی هم بر بازار نگذاشته است.
***
کارشناس بازار سرمایه در گفت و گو با «وطن امروز»:
دولت میخواهد با اقدامات کوتاهمدت، روند بلندمدت بورس را درست کند
کارشناس بازار سرمایه درباره وضعیت کنونی بازار سرمایه به «وطن امروز» گفت: برخی اصلاح اخیر را ریزش میدانند، در حالی که به نظر بنده صرفا یک اصلاح بود که با توجه به رشد قبلی بازار طبیعی بود. ما در حال حاضر و با احتساب اصلاح اخیر، 190 درصد بازدهی در بازار سرمایه داشتیم.
فردین آقابزرگی با اشاره به علت عدم تعادل در بازار سرمایه بیان کرد: تا هنگامی که دولت بخواهد اقداماتی را جهت کنترل شاخص یا شکلگیری قیمت تعادلی سهام اعم از تشویق نهادهای مالی برای خرید سهام، ممنوعیت فروش سهام و تغییر حدنصابهای صندوقهای سرمایهگذاری انجام دهد، این اصلاح طولانیتر و این موضوع به اذهان متبادر میشود که حال بازار خوب نیست و همین عامل باعث قرار گرفتن مردم در صف فروش میشود. عامل اصلی وضعیت کنونی بازار سرمایه، بازدهی بیش از حد آن در 4 ماه ابتدایی سال و در حال حاضر ممانعت از شکلگیری قیمتی است که نقطه تعادل بین ارزش ذاتی و ارزش روز سهم است. این حرکت عامل اصلی تلاطم و عدم ثبات بورس است که باعث میشود ۲ روز مثبت و چند روز منفی باشد. مشکل اینجاست که دولت میخواهد با تصمیماتی که برای کوتاهمدت جواب میدهد، روند بلندمدت بورس را درست کند. هر گونه تغییر و دخالت در روند طبیعی بازار و ایجاد محدودیتهای جدید، موجب تداوم اصلاح، تلاطم در بازار و دورشدن از شکلگیری تعادل میشود.
کارشناس بازار سرمایه درباره تصمیم دولت برای الزام شرکتها به داشتن بازارگردان خاطرنشان کرد: بازارگردانی جزو اساسیترین الزامات ورود شرکتها به بورس است. به رغم تصمیم سازمان بورس برای بازارگردانی بانکها، کماکان بانکها از ایجاد صندوقهای بازارگردانی ممنوع هستند و آنها را برای اخذ مجوز به بانک مرکزی میفرستند و در چرخه اداری اخذ مجوزها به دور خود میچرخند.
***
تحلیلگر بورس در گفتوگو با «وطن امروز» مطرح کرد
سرمایهگذاری در فضای غیرشفاف
مصطفی صفاری، کارشناس بازار سرمایه در گفتوگو با «وطن امروز»، اصلیترین دلیل نوسانات روزهای اخیر بازار سرمایه را خلأ شدید اطلاعاتی فعالان بازار از آینده دانست. وی در مثالی تشریح کرد: زمانی که رانندگی میکنید، بیش از اینکه نیاز باشد به عقب خود دقت کنید، مسیر پیش روی شما مهم است، در بازار سرمایه هم اینچنین است؛ باید سهامدار نمای شفافی از آینده داشته باشد تا بتواند درست تصمیمگیری کند. اطلاعات موجود از شرکتها در قالب «پیشبینی سود» متعلق به سال گذشته است اما قیمت سهام برای روز جاری است. این یعنی سهامداران نگاه درستی درباره آینده ندارند. صفاری اظهار داشت: هیچ تصویر شفافی درباره شرکتهای صادراتی وجود ندارد و نمیتوان پیشبینی کرد در آینده چه اتفاقی رخ خواهد داد. مشخص نیست این شرکتها در ۶ ماه اول چه میزان سود داشتهاند؟ یا اینکه اساسا برنامه هیأتمدیره رسیدن به چه میزان سود است؟ وی تصریح کرد: به جای اینکه سازمان بورس مشکلات در این زمینه را اصلاح کند، اساسا از ریشه آن را از بین برد و کل بازار از پیشبینی معاف شد. به عقیده من خرداد و تیر سودها تقسیم شد اما در مرداد و شهریور کسی نمیدانست سودی وجود دارد یا خیر؟ به همین دلیل بازار ما همواره شاهد اصلاح خواهد بود. کارشناس بازار سرمایه اظهار داشت: هماکنون مردم و سهامداران از اطلاعات تهی هستند و این اتفاق نتیجه مناسبی نخواهد داشت. هنوز هیچکس اطلاعاتی درباره هیچ شرکتی ندارد. این خلأ اطلاعاتی باعث بروز رفتارهای هیجانی در بازار سرمایه شده است. مشاهده کنید قیمت ارز چندین برابر شده است اما هیچ تاثیری در بازار ندیدیم، دلیلش این است که اطلاعاتی موجود نیست. این مشکل باید هر چه زودتر حل شود. وی افزود: عدم پیشبینی سود توسط شرکتها باعث شده است بازار تکلیف خود را نداند و اثر متغیرهای کلان برای هیچ تحلیلگری مشخص نیست. این خلأ مشکل بازار ما است. وی در پاسخ به این سوال که الزام دولت به حقوقیها مبنی بر ممانعت از فروش را چگونه ارزیابی میکنید، اظهار داشت: این اقدام دولت مانند این است که بخواهیم شخص مریض را با مسکن صرفا برای مدتی ساکت کنیم. دولت به جای اقدام درمانی، صرفا به فکر تسکین درد است. تا زمانی که اطلاعات به گردش نیفتد چنین اقدامی هیچ نتیجهای نخواهد داشت.
* الزامات آموزش به تازهواردهای بورس
صفاری با بیان اینکه هیچ کجای دنیا کسی نمیتواند صرفا با گرفتن کد بورسی در بازار سرمایه فعال شود، اظهار داشت: برای مثال در کشور چین کسی که میخواهد وارد بازار سرمایه شود باید برای یک سال در صندوقهای سرمایهگذاری یا شرکتهای سبدگردان سرمایه خود را بگذارد و پس از آن میتواند خودش وارد بازار سرمایه شود. این بازه یکساله باعث میشود با ادبیات بازار سرمایه آشنا و در عین حال از مزایای سرمایهگذاری در بازار سرمایه هم بهرهمند شود. نکته مهم اینجاست که پس از این یک سال هم با اخذ آزمونی تخصصی اجازه فعالیت به فرد را میدهند. وی تصریح کرد: متاسفانه این اتفاق در ایران رخ نداده است و عدهای بازار سرمایه را با کازینو اشتباه گرفتهاند. وظیفه سازمان بورس است که به این شرایط رسیدگی کند. این کارشناس بورس در انتها درباره دورنمای بازار سرمایه اظهار داشت: با توجه به روند تورمی و رشد قیمت دلار، ارزش جایگزینی شرکتها و سود تورمی شرکتها افزایش پیدا خواهد کرد و به احتمال زیاد از نیمه دوم آبانماه شرایط بازار بهتر میشود.
ارسال به دوستان
حمایت تمامقد بهزاد نبوی از عملکرد دولت و سرزنش برخی اصلاح طلبانی که به دنبال فاصلهگذاری با روحانی هستند
بلبل روحانی
* نقش دولت در خرابی اوضاع خیلی کم است
گروه سیاسی: بهزاد نبوی در گفتوگویی با اشاره به نامطلوب بودن وضعیت موجود، از عملکرد روحانی دفاع کرد و گفت: اصلاحطلبانی که در این شرایط به دولت بابت مشکلات انتقاد میکنند، بیشتر به دنبال جدا کردن خرج خود از دولت، به امید کسب رأی در انتخابات بعدیاند که اخلاقی نیست.
به گزارش «وطن امروز»، ماههای پایانی دولت دوازدهم در شرایطی طی میشود که حتی نزدیکترین حامیان دولت هم سعی میکنند با رعایت فاصلهگذاری با دولت قدم بردارند و حتی گهگاه با طرح برخی نقدها به عملکرد دولت، چهره آسیبدیده خود در سالهای اخیر را کمی ترمیم کنند. در همین زمینه هفته گذشته بود که یکی از چهرههای شناخته شده جریان اصلاحات با طرح مجدد ایده «استعفای روحانی» ظنها نسبت به ثانیهشماری اصلاحطلبان برای پایان دولت را تبدیل به یقین کرد. اصلاحطلبانی که روزگاری نه چندان دور از روحانی تا 1400 سخن میگفتند حالا قدم به قدم سعی میکنند تا پیش از رسیدن به سال 1400 و برگزاری انتخابات ریاستجمهوری تصویر اجتماعی خود را بر مبنای منتقدان دولت تعریف کنند؛ مسالهای که چندان برای ساکنان پاستور مطلوب نیست و هفته گذشته با واکنش رئیس دفتر رئیسجمهور نیز همراه شد تا واعظی با یادآوری رابطه انکارناپذیر دولت و اصلاحطلبان، خطاب به آنها بگوید: اگر الان اصلاحطلبان منتقد شدند که البته همه آنها نیستند، انتقاد به رفقای خودشان است که در داخل دولت هستند. حداقل اگر مراعات بقیه اعضای دولت را نمیکنند، مراعات حال رفقا و همفکران خود را بکنند.
* معجزه تدارکاتچیها!
در میان رفتار سینوسی اصلاحطلبان در حمایت و انتقاد از دولت و تصمیماتش، روز گذشته «بهزاد نبوی» در گفتوگویی با یکی از جراید اصلاحطلب، انتقاد همقطاران خود به دولت را «غیراخلاقی» و «انتخاباتی» توصیف کرد. عضو سازمان منحل شده مجاهدین انقلاب در بخشی از گفتوگوی خود با اشاره به لزوم مشارکت فعال در انتخاباتها و همنظری وی با استراتژی طیف کارگزارانی گفت: اگر من میگویم نباید فرصت صندوق رای را از دست داد، اینگونه تحلیل میکنند که من در کنار کارگزارانم و با کارگزاران یکی شدهام، درحالیکه اصلا چنین تصوری درست نیست، مواضع من از مدتها قبل هم مشخص است و همیشه گفتهام صندوق رای تنها راه شناختهشده ما برای تبدیل وضع موجود به وضع مطلوب در چارچوب راهکارهای اصلاحطلبانه است.
چهره فعال فتنه 88 در ادامه با به میان کشیدن انتخابات اسفند سال گذشته، ادعای برخی اصلاحطلبان مبنی بر پیروزی نامزدهای این جریان در صورت عدم ردصلاحیت را رد کرد و گفت: حرف من این است که اگر ما در سالهای منتهی به انتخابات در ناامیدسازی جامعه موضع نمیگرفتیم، شاید وضع مردم تغییر میکرد. در هر صورت مساله فقط مربوط به هفته و روز منتهی به انتخابات نیست، در این شرایط اگر نامزدهای مطلوب هم میآمدند، نتیجهای بهتر از نتیجه کارگزاران و دیگر جریانهای شرکتکننده عایدشان نمیشد.
بهزاد نبوی در مهمترین بخش گفتوگوی خود با اشاره به بالا گرفتن انتقادات از روحانی از سوی حامیان سیاسی دولت، وظیفه اصلی دولت را صیانت از برجام برشمرد و گفت: به نظر من دولت روحانی مظلوم واقع شده است. برخوردهای خصمانه تندروهای مخالف دولت که طبیعی است ولی خود ما هم همه مشکلات را به گردن دولت میاندازیم. برجام را ترامپ به کمک و دعای خیر(!) تندروهای داخلی به این روز انداخت، ما روحانی را شماتت میکنیم. در دوره دوم ریاستجمهوری رئیس دولت اصلاحات، ایشان گفت عدهای میخواهند دولت تدارکاتچی باشد، امروز به مراتب وضع بدتر است. در دوره اول ریاستجمهوری آقای خاتمی، من در گفتوگویی با روزنامه سلام گفتم طبق قانون اساسی، دولت در بهترین شرایط 15-10 درصد اختیارات اداره کشور را در دست دارد. دولت یازدهم و دوازدهم حتی آن 15-10 درصد را هم نداشته و ندارد، اگر آن زمان دولت را به عنوان تدارکاتچی میخواستند، امروز به آن هم احتیاج ندارند، چون بخش زیادی از اقتصاد کشور را در اختیار دارند و از طرف دیگر هم بیسابقهترین تحریمها بر ملت و کشور تحمیل شده است. من در چنین شرایطی منصفانه نمیدانم دولت را نقد کنم که چرا با گرانی، افزایش قیمت ارز و... مبارزه نمیکند؟ بهترین دولتها هم در شرایط بحرانی کنونی مخصوصا شرایط دولت دوم روحانی نمیتوانند بر مشکلات غلبه کنند. طبیعی است آقای روحانی هم از این قاعده مستثنا نیست. به نظر من بزرگترین دستاورد و افتخار جمهوری اسلامی طی 42سال اخیر برجام است. معتقدم اوضاع کشور خیلی بد است، نقش دولت در این خرابی خیلی کم است، نه اینکه دولت خیلی قوی باشد، ولی نقش دولت در ایجاد این بحرانها خیلی کم است. اصلاحطلبانی که در این شرایط به دولت بابت مشکلات انتقاد میکنند، بیشتر به دنبال جدا کردن خرج خود از دولت، به امید کسب رأی در انتخابات بعدیاند که اخلاقی نیست. توصیه جدیای که به دولت دارم این است که مبادا بر اثر این فشارها، از مواضع اصولی و صحیحی که در دوره اول داشته عدول و عبور کند. نباید به اروپا حمله کند، همراه روسیه، چین و اروپا در برجام بماند.
* زنده به تناقض
اظهارات متناقض بهزاد نبوی که از یکسو با تدارکاتچی خواندن دولت، از آن «مسؤولیتزدایی» میکند و شکست مهمترین پروژه آن یعنی برجام را نتیجه ائتلاف منتقدان و ترامپ میشمارد و از سوی دیگر از لزوم مشارکت فعال در انتخابات سخن به میان میآورد، الگو و شاهد مثالی کامل از رفتار انتخاباتی اصلاحطلبان در ماههای پایانی دولت است. آنها از سویی یا با انتقاد از دولت یا منتسب کردن مسؤولیت مشکلات به دیگر نهادها و دستگاهها خود را از جایگاه پاسخگویی نسبت به وضعیت موجود خارج میکنند (مسألهای که به روشنی در صحبتهای نبوی نمایان بود) و از سوی دیگر با نشاندن خود در جایگاهی غیرپاسخگو، برای حضور در میدان انتخابات آماده میشوند. در همین زمینه نخستین پرسشی که جریان اصلاحات باید نسبت به آن پاسخگو باشد، تعریفی است که از نهاد دولت و حیطه اختیارات آن ارائه میدهد، به گونهای که اگر دولت طبق تعریف نبوی یک نهاد تدارکاتچی بیش نیست، پس لزوم خیز برداشتن برای کسب جایگاه ریاست آن چه معنایی دارد و اگر به دست گرفتن قدرت از طریق انتخابات مجددا طبق تعریف نبوی تنها راه «تبدیل وضع موجود به وضع مطلوب» است، مسؤولیت وضعیت نامطلوب فعلی متوجه چه کسانی است؟
بهزاد نبوی در حالی تلاش میکند تا خود را در جایگاه یک منتقد وضعیت موجود بازتعریف کند که نقد به روحانی را به علت همقطاری اصلاحطلبان با دولت مذموم میشمارد. این رفتار دوگانه در شرایطی است که اصلاحطلبان نیز تلاش میکنند با انحراف نقدها به سمت دیگر نهادها، دولت و به تبع آن جریان اصلاحات را از جایگاه پاسخگویی نسبت به نارضایتیها خارج کنند.
میل اصلاحطلبان به تناقضگویی پیرامون دامنه اختیارات و مسؤولیتی که دولت در برابر آن دارد یکی از قدیمیترین راهبردهای این جریان در مواجهه با سوالات افکارعمومی و حامیانشان در زمینه نتیجه فتح کرسیهای قوای مجریه و مقننه بوده است، امری که این روزها میتوان نشانههای آن را در مواجهه با ساکنان جدید بهارستان نیز یافت، به گونهای که اگر تا مدتی پیش اصلاحطلبان، مجلس را نهادی فاقد قدرت و تشریفاتی خطاب میکردند پس از تحویل صندلیهای خود به نمایندگان جدید شروع به طرح انتقادات نسبت به انفعال نمایندگان مردم در مواجهه با مشکلات اقتصادی کردهاند.
ارسال به دوستان
اقدام خطرناک اهالی برخی روستاهای مرزی در تماشای راکتپرانی آذربایجان و ارمنستان
خطر مرگ در کمین تماشاچیان جنگ!
* تماشای جنگ میان آذربایجان و ارمنستان اگرچه نعمت وجود امنیت در ایران را برجسته میکند اما با توجه به بنیه نظامی ضعیف طرفین درگیری، احتمال خطا در شلیک و به خطر افتادن جان هموطنانمان وجود دارد
گروه سیاسی: درگیریها میان ۲ همسایه شمالی ایران یعنی آذربایجان و ارمنستان در حالی وارد نهمین روز خود شده است که طرفین به هدف قرار دادن شهرهای یکدیگر رو آوردهاند. در همین حال از همان آغاز مناقشه میان این ۲ کشور همجوار با اصابت تعدادی خمپاره به مناطق و روستاهای مرزی کشورمان، پای ایران هم ناخواسته به این درگیری باز شد. تا جایی که واکنش مقامات کشورمان و هشدار به طرفین مورد مناقشه را در پی داشت. به گزارش «وطن امروز»، در همین اوضاع بود که سعید خطیبزاده، سخنگوی وزارت امور خارجه روز شنبه با اشاره به گزارشهای برخی تعرضات انجامشده به خاک جمهوری اسلامی ایران در جریان درگیریهای اخیر بین جمهوری آذربایجان و جمهوری ارمنستان، هشدار داد تحرکات در مناطق مرزی کشورمان به طور جدی و با حساسیت تمام از سوی ایران در حال رصد است و اظهار داشت: ضمن اعلام غیرقابل تحمل بودن هر گونه تعرض از سوی هر یک از طرفهای درگیر در منطقه به خاک کشورمان، به همه طرفها در زمینه مراقبت لازم در این باره هشدار جدی میدهیم. منازعه ۲ کشور آذربایجان و ارمنستان همچنین برای کشورمان مساله قابل چشمپوشی و تابعی از منافع کوتاهمدت نیست؛ از سویی پیوندهای فرهنگی و عاطفی میان مردم آذریزبان کشورمان با مردم آذربایجان و از سوی دیگر رابطه دیرینه و گسترده سیاسی- اقتصادی ایران با ارمنستان مبتنی بر حسن همجواری با این همسایه شمالی، اهمیت این مناقشه برای سیاستهای راهبردی کشورمان در منطقه قفقاز را دوچندان کرده است. همین مساله باعث شد هیأتی از کمیسیون امنیت ملی مجلس شورای اسلامی به مناطق مرزی مورد اشاره روانه شود تا تحولات قرهباغ از نزدیک مورد بررسی قرار گیرد. در این زمینه ابوالفضل عمویی، سخنگوی کمیسیون امنیت ملی اظهار کرد: روز گذشته هیأتی از کمیسیون امنیت ملی به منطقه مرزی ایران و آذربایجان برای بررسی تحولات اخیر در منطقه قرهباغ رفتند. طبق بازدید به عمل آمده متاسفانه طی این چند روز چند خمپاره و راکت به مناطق داخل خاک ایران اصابت کرد و ما از منزل آسیبدیده و همچنین زمین کشاورزی مورد هدف در شهرستان خداآفرین بازدید کردیم. وی ادامه داد: در ادامه این بازدید هیأت ۳ نفره کمیسیون امنیت ملی به ریاست شهریار حیدری، نایبرئیس کمیسیون، بنده به عنوان سخنگو و آقای آقازاده، رئیس کمیته دفاعی کمیسیون وارد استان اردبیل شدیم و از گذرگاه مرزی بیلهسوار بازدید کردیم.
سخنگوی کمیسیون امنیت ملی با اشاره به حضور هیأتی از این کمیسیون در جلسه شورای تامین استان اردبیل اظهار کرد: در این جلسه نمایندگان دستگاههای نظامی، انتظامی، امنیتی و سیاسی استان به ارائه اطلاعات و نظرات خود درباره تحولات مرتبط با درگیری بین جمهوری آذربایجان و ارمنستان پرداختند.
* تماشای جنگ
در این میان پنجشنبه گذشته علی امیریراد، فرماندار شهرستان خداآفرین از اصابت ۵ خمپاره نیروهای آذربایجان و ارمنستان به خاک این شهرستان خبر داد و گفت: ۳ خمپاره به اطراف روستای «پرویزخانلو» اصابت کرده که ۲ تا از این خمپارهها به یونجهزارهای اطراف روستا و دیگری به یکی از باغها برخورد کرده است. ۲ خمپاره نیز به منطقه مسکونی روستای پرویزخانلو اصابت کرده که یکی به پشتبام یکی از منازل مسکونی برخورد کرده و دیگری نیز به شیشههای ساختمانی مسکونی آسیب وارد کرده است. همچنین بر اثر اصابت این خمپارهها یک کودک ۶ ساله مصدوم شده بود که بلافاصله به مرکز درمانی منتقل و به صورت سرپایی درمان شد.
همچنین فرماندار شهرستان خداآفرین روز شنبه نیز از اصابت بیش از ۱۰ گلوله منازعه بین ارمنستان و جمهوری آذربایجان به روستاهای شهرستان خداآفرین خبر داد. علی امیریراد با بیان این مطلب اظهار کرد: شنبه دوازدهم مهرماه به دنبال تداوم درگیری بین جمهوری آذربایجان و ارمنستان، از ساعت 13 ظهر الی 17 عصر بیش از 10 گلوله به اطراف روستاهای قلی بگلو و خلف بگلو در شهرستان خداآفرین اصابت کرده است. این در حالی است که برخی اهالی روستاهای مرزی ایران که همجوار با مناطق درگیری هستند، با حضور در مناطق مشرف به درگیریهای میان آذربایجان و ارمنستان به صورت خانوادگی به تماشای جنگ مینشینند(!) این نکته هر چند بیانگر وجود امنیت بالا در مرزهای ایران است اما احتمال خطا در به کارگیری تسلیحات نظامی همواره وجود دارد، بنابراین به تماشا نشستن جنگ میتواند مخاطراتی را برای آنان در پی داشته باشد، بویژه آنکه با توجه به عکسهای منتشرشده، فاصله بسیار کمی میان مناطق محل درگیری با مناطقی که اهالی روستاهای مرزی ایران درگیریها را مشاهده میکنند وجود دارد. علاوه بر این، تماشای جنگ و درگیری که در آن احتمال کشته شدن نیروهای طرفین درگیری وجود دارد، شایسته نیست. کشته شدن در جنگ امر طبیعی به حساب میآید و نیروهای نظامی درگیر جنگ با این موضوع کنار آمدهاند اما به نظاره نشستن کشته شدن و تخریب اموال و طبیعت در قالب ماجراجویی و سرگرمی امر پسندیدهای به حساب نمیآید. در چنین شرایطی نیروهای نظامی و انتظامی برای جلوگیری از آسیب وارد آمدن به اهالی این روستا باید از حضور مردم در مناطق مشرف به درگیریها جلوگیری کنند.
* طرح ایران برای حل مناقشه قرهباغ
سخنگوی وزارت امور خارجه روز گذشته ضمن اعلام مجدد خطوط قرمز ایران در تعرض به مرزهای کشورمان از طرح ایران برای حل بحران اخیر منطقه قرهباغ خبر داد. سعید خطیبزاده در این باره اعلام کرد: اتفاق و جنگی که در مرزهای شمال غربی ایران در جریان است با حساسیت و دقت و از نزدیک و در تماس مداوم با همه طرفها در حال بررسی است. ایران از روز اول به همه طرفها اعلام کرد مسیر نظامی برای حلوفصل این منازعه چند دههای وجود ندارد. ضمن احترام به تمامیت ارضی آذربایجان و خروج نیروها از شهرهای اشغالی، تاکید میکنیم باید هر چه زودتر توقف درگیریهای نظامی رخ دهد. برای آغاز گفتوگوهای سیاسی و زماندار بین ۲ طرف، جمهوری اسلامی ایران آماده است تمام مساعی خود را به کار ببرد.
دیپلمات ارشد ایرانی بیان کرد: جمهوری اسلامی ایران طرحی را آماده کرده است که با مشورت با هر دو طرف موضوع یعنی جمهوری آذربایجان و ارمنستان و دولتهای منطقه و همسایگان ما پیگیری خواهد شد. خطیبزاده عنوان کرد: امیدواریم ۲ طرف با رسالت تاریخی خود از ادامه جنگ و خشونت اجتناب کنند. حقوق اصلی درباره عدم تعرض به غیرنظامیان را با دقت رعایت کرده و توجه داشته باشند جمهوری اسلامی ایران نمیتواند درگیری در مرزهای خود و تعرض به خاکش را تحمل کند. وی افزود: این جزو خطوط قرمز ایران است که مرزهای ایران حتی مورد تعرض ناآگاهانه و غیرعمدی قرار نگیرد.
ارسال به دوستان
رئیس قوه قضائیه از رویکرد برخی مسؤولان در رسیدگی به مسائل کشور انتقاد کرد
اظهار عجز ممنوع
گروه سیاسی: در شرایطی که دولت دوازدهم به ریاست حسن روحانی طی روزهای اخیر تلاش کرده نشانی مشکلات اقتصادی کشور را به واشنگتن و دولت ترامپ ارجاع دهد تا بار دیگر تاکید کند راهحل مشکلات کشور همچنان در بیرون از مرزهای کشور قرار دارد و از کنترل دولت خارج است، آیتالله رئیسی در جلسه روز گذشته شورای عالی قوه قضائیه، با اشاره به جنگ اقتصادی و رسانهای دشمن که سالهاست علیه ملت ایران در جریان است، خاطرنشان کرد: آنچه جلوی قلدری دشمن را میگیرد، نشان دادن اقتدار است و هر گونه ضعف و سستی و کمکاری در این راه، دشمن را گستاختر میکند.
به گزارش «وطن امروز»، رئیس قوه قضائیه با بیان اینکه هر گاه مسؤولان مقتدرانه مقابل دشمن ایستادند پیروزی حاصل شده است، به مسؤولان هشدار داد رهنمودهای امام و رهبری را سرلوحه کار خود قرار دهند و از هر گونه اظهار عجز و سستی و ضعف در برابر دشمن پرهیز کنند. اظهارات رئیس قوه قضائیه در حالی بیان شده است که حسن روحانی دوم مهر در جلسه هیأت دولت گفت: 2 سال و نیم پیش که آمریکا جنگ اقتصادی را علیه ما شروع کرد، هدف آنها این بود که تمام راههای اقتصادی علیه ایران را ببندند. ما از سال 59 تحریم اقتصادی داشتیم ولی از سال 97 جنگ اقتصادی شروع شد و الان بحث تحریم مطرح نیست، بلکه جنگ اقتصادی است. رئیس دستگاه قضا در ادامه «امیدآفرینی» را راهبرد اساسی امروز نظام عنوان و تصریح کرد: مردم اظهار عجز و القای ناتوانی مسؤولان در حل مشکلات کشور را نمیپذیرند و خواستار همت و کار و تلاش آنها برای گرهگشایی از امور هستند. به گزارش میزان، آیتالله رئیسی در همین راستا متذکر شد: دشمن به دنبال القای یأس و ناکارآمدی است و در این شرایط هر مسؤولی در قوه مجریه یا دستگاه قضا و هر صاحب منصبی که با اقدام و عمل خود در جامعه امید ایجاد کند، در جهت راهبرد اساسی نظام حرکت میکند. رئیس قوه قضائیه در بخش دیگری از سخنانش بر لزوم توجه دولت به معیشت و زندگی مردم تأکید کرد و نظارت بر بازار و فرآیند تولید تا توزیع کالاهای اساسی و اقلام مورد نیاز مردم را ضروری دانست و گفت هر چه این روند شفافتر باشد، راه بر سوداگران و دلالان و مفسدان اقتصادی بسته خواهد شد. آیتالله رئیسی در ادامه با اشاره به «نقش نظارت و شفافیت در کاهش قاچاق» به وزیر جدید صمت متذکر شد کد رهگیری و سامانههای شفافسازی چرخه تولید و تأمین تا توزیع و مصرف کالاها را فعال کند تا مردم نسبت به خرید کالاهای مورد نیازشان به قیمت واقعی اطمینان حاصل کنند. رئیس قوه قضائیه همچنین با گرامیداشت هفته ناجا، به نیروهای انتظامی تأکید کرد با کسانی که میخواهند امنیت جامعه را مختل کنند و در دل مردم هراس به وجود آورند، قاطعانه برخورد کنند. رئیس قوه قضائیه گفت: نیروهای انتظامی باید مقتدرانه در برابر اشرار، سارقان و زورگیران ظاهر شوند و اجازه ندهند این افراد با کوچکترین شرارتی در سطح شهر یا حاشیه شهرها، کوچهها و محلهها را برای زن و بچه مردم ناامن کنند. آیتالله رئیسی در ادامه با تقدیر از عملکرد نیروی انتظامی و تأکید بر تداوم همکاری دادستانها و قضات با این نیرو در تأمین امنیت جامعه، خاطرنشان کرد: ارفاقات قانونی که در برخی مجازاتهای قضایی در نظر گرفته شده، شامل افراد جسور، شرور و مجرمان سابقهدار نمیشود. رئیس قوهقضائیه در بخش دیگری از سخنانش با تسلیت ایام اربعین حسینی اظهار داشت: اربعین نمادی از عاشوراست تا پیام عاشورا که مقاومت و ایستادگی بود، تحریف نشود. رئیس قوه قضائیه اربعین را پیامآور پیروزی جریان مقاومت بر سازش و تسلیم دانست و افزود: همه درسهایی که یک انسان برای تعالی و تکامل نیاز دارد، در تابلوی زیبای عاشورا و تابلوی نورانی اربعین به نمایش درآمده و گرامیداشت اربعین از نشانههای شناخت مؤمن است. آیتالله رئیسی از عاشورا به عنوان مشق ظهور و از اربعین به عنوان عنصری تمدنساز یاد و ابراز امیدواری کرد مردم ایران و دلدادگان حسینی در اقصی نقاط جهان، امسال نیز اربعین حسینی را با رعایت اصول بهداشتی گرامی دارند و به ابعاد قیام عاشورا و درسهای آن بپردازند. رئیس قوه قضائیه با تقدیر از اقدامات سازمان قضایی نیروهای مسلح در پیگیری پرونده سقوط هواپیمای اوکراینی، تبیین دقیق ابعاد و زوایای حقوقی مساله برای خانوادههای جانباختگان این سانحه هوایی را در اطمینانبخشی به آنها نسبت به تلاش دستگاه قضا برای پیگیری حقوقشان مؤثر دانست و نسبت به پیگیری موضوع پرداخت غرامت به خانوادههای آسیبدیده در جلسه مسؤولان عالی قوا تأکید کرد.
ارسال به دوستان
گفتوگوی «وطن امروز» با غلامرضا صنعتگر، خواننده و آهنگساز به بهانه انتشار نماهنگ عاشورایی «اشک زلال»
ادای دین به حاجقاسم
گروه فرهنگ و هنر: غلامرضا صنعتگر، خواننده پاپ، آهنگساز و نوازنده متولد آذر 56 در بندرعباس است و براحتی میتوان رد جنوبی بودنش را هم در صحبت با او و هم در آهنگهایش دید. او نخستین آلبومش را با نام «برای تو» اوایل دهه 80 روانه بازار کرد. از اسم کوچکش و شرایط زندگیاش میتوان به علاقه زیاد او به امام هشتم پی برد و شاید به همین دلیل است که صنعتگر را بیشتر با کارهای منتسب به امام رضا میشناسیم. به هر حال او مبتلا به یک بیماری جدی و خطرناک بود که بر اثر آن قدرت تکلمش را از دست داد و با عنایت خاص حضرت رضا علیهالسلام قدرت تکلم او بازگشت.
با تمام این تعاریف اما صنعتگر از سطح اول موسیقی ایران فاصله دارد؛ چیزی که ناشی از کمکاری او است که آن هم بر اثر بیماری و شرایط جسمیاش به وجود آمده است. به هر حال غلامرضا صنعتگر همچنان جزو خوانندگانی است که صدایی آشنا برای مخاطب عام بهحساب میآید و با تمام فراز و فرودهای حرفهایاش محبوب است. یک خواننده پاپ که در آثارش میتوان رگههای پررنگ مذهبی و آیینی حس کرد؛ چیزی که در کمتر خوانندهای در این سطح دیده میشود.
او نخستین خوانندهای هم بود که درست در روز شهادت سردار حاجقاسم سلیمانی نخستین قطعه موسیقی برای شهادت سردار دلها را با عنوان «قاسم هنوز زنده است» تولید و منتشر کرد؛ قطعه موسیقیای که یکی از اتفاقات قابل اعتنای حوزه موسیقی درباره شهادت شهید سلیمانی است. غلامرضا صنعتگر در گفتوگو با «وطن امروز» درباره این قطعه موسیقی گفت: ترانه این اثر از میلاد عرفانپور و موسیقی آن برعهده محمدرضا چراغعلی بود و بنده هم افتخار خواندن آن را داشتم. فرآیند ساخت آن هم از ساعت ۶ صبح روز ۱۳ دی شروع شد، یعنی درست در روز شهادت سردار. به بنده پیشنهاد شد قطعهای را برای ایشان آماده کنیم، ساعت ۸ صبح شعر به دستم رسید و تا شب در استودیوی محمدرضا چراغعلی بیوقفه کار کردیم و این اثر مانا تولید شد. بدین طریق خواستم ارادت قلبی و دینم را به شهید حاجقاسم سلیمانی ادا کنم.
در محرم امسال هم نماهنگ «اشک زلال» با صدای غلامرضا صنعتگر و براساس شعری از علیرضا قزوه تولید شد که کورش زارعی نیز در آن بازی کرده بود. این نماهنگ که محصول حوزه هنری بود و در قالب پویش سوره اشک منتشر شد، روایتگر حال و هوای یک بیمار مبتلا به کرونا بود که در بیمارستان بستری بود و نمیتوانست در هیأتهای عزاداری امام حسین شرکت کند اما لحظهای چشمان خود را میبندد و خود را در هیأت تصور میکند. این نماهنگ علاوه بر پخش در رسانه ملی، در فضای مجازی نیز بازدید قابل توجهی به دست آورد. صنعتگر درباره این اثر گفت: اشک زلال با توجه به حال و هوای محرم امسال و عدم برگزاری هیأتها و عزاداریها ساخته شد و اینکه عاشقان و دلدادگان آقا امام حسین(ع) در هر شرایطی قلبشان برای ایشان و خادمیشان خالصانه میتپد، من هم از آن مستثنا نیستم و در این قالب همزادپنداری کردم.
غلامرضا صنعتگر درباره رفتن سراغ کارهای مذهبی و نترسیدن از قضاوت مخاطب به «وطن امروز» گفت: من آثار متفاوتی دارم و کارهای عاشقانه هم ساختهام و حتی تعدادشان اگر بیشتر از آثار مذهبی و آیینی نباشد کمتر هم نیست ولی اگر آثار مذهبی ساختم سعی کردم موسیقی آن را در سطح خیلی خوبی ارائه کنم تا به جان و دل مخاطبان بنشیند و در این راه بسیار مصمم هستم. بسیار به این جمله معتقدم که «هر سخن کز دل برآید لاجرم بر دل نشیند»، دلیلی هم بر ترس در کاری که میکنم نمیبینم چون ترس و اندوه که موجب استرس و نگرانی میشود، به خاطر فاصله و دوری از خداست و خوشبختانه من خودم را به آغوش گرم خدا سپردم و دستان من در دستهای خدای مهربان است و خدا را از این بابت بینهایت شاکرم.
او درباره ترس سایر هنرمندان از کارهای مذهبی و آیینی گفت: من نمیتوانم درباره آن دسته هنرمندانی که از کارهای مذهبی و آیینی میترسند و ترس از قضاوت شدن دارند، قضاوت کنم ولی من برای خودم یک مرزبندی و چارچوبی دارم و به ندای درونم پاسخ میگویم.
این خواننده پاپ البته از رونق و افزایش کیفی و کمی تولیدات هنری با مضمون عاشورایی دفاع کرد و ادامه داد: ببینید! هر قدمی که برای دستگاه آقا امام حسین(ع) برداشته میشود، اگر با خلوص نیت و نه برای مشهور شدن باشد، متبرک و ارزشمند است. اخیرا هم دیدم که دوستان حوزه هنری پویشی به نام «سوره اشک» راهاندازی کردهاند که تا آنجا که آثارش را دیدهام، پویش بجایی است و وظیفه ما است که به این قبیل کارها بها بدهیم.
صنعتگر همچنین درباره اینکه چرا آلبومهای کمی دارد و بیشتر تک آهنگ منتشر کرده است، افزود: دلیل اینکه من آلبومهای کمتری نسبت به همدورهایهای خودم دارم، طول درمان و بستریهای مختلفم در محیط درمانی و بیمارستانی بوده است، البته به طور کلی در حال حاضر به دلایل عدیدهای که شرح آن از حوصله این مصاحبه خارج است، معتقدم در مجموع تولید تک آهنگ عقلانیتر از تولید آلبوم است. در حال حاضر مشغول کار روی ۲ آلبوم جدید هستم که مضامینی مذهبی، آیینی، عاشقانه و اجتماعی دارد و به امید خدا بعد از ماه صفر همزمان وارد بازار خواهد شد.
گفتنی است نماهنگ «اشک زلال» با صدای غلامرضا صنعتگر بر اساس شعری از علیرضا قزوه و با بازی کورش زارعی توسط حوزه هنری تولید شده و در روزهای اخیر در رسانه ملی و فضای مجازی منتشر شد.
ارسال به دوستان
اخبار ضدونقیض از آخرین وضعیت شجریان
محمدرضا شجریان، استاد آواز موسیقی با حاد شدن شرایط جسمانیاش از روز یکشنبه در بیمارستان بستری شد و دیروز دوشنبه اخبار ضدونقیضی درباره وضعیت جسمانی وی در فضای مجازی منتشر شد. حسن عباسی، پزشک معتمد محمدرضا شجریان ظهر روز گذشته درباره شرایط جسمانی شجریان به مهر گفت: متاسفانه به دلیل گرفتاریهای ریوی و مسائلی که از مدتها قبل گریبانگیر شجریان بود، وی دوباره به بیمارستان منتقل و در بخش مراقبتهای ویژه بستری شده است. وی افزود: متأسفانه اکنون شرایط ایدهآلی ندارد اما امیدوارم هر چه زودتر مشکلات مرتفع شود. هیأتمدیره بیمارستان جم نیز در همین راستا اطلاعیه شماره یک خود را ساعت ۱۰ صبح روز چهاردهم مهرماه منتشر کرده که در آن آمده است: در راستای اطلاعرسانی به مردم هنردوست و هممیهنان عزیز به استحضار میرساند استاد دیروز عصر با شرایط عمومی قلبی و ریوی- تنفسی ناپایدار و افت سطح هوشیاری، افت فشار خون و پلاکت در بخش مراقبتهای ویژه بستری شد. در این اطلاعیه تأکید شده است: با توجه به شرایط ناپایدار بالینی از ملت عزیز خواهشمندیم از درگاه خداوند متعال برای استاد آواز ایران سلامتی و بهبودی مسألت نماید. محمدرضا شجریان پیش از این در پی تشدید بیماری به دلیل عفونت شدید و افت فشار از روز شنبه ۲۵ مرداد در بیمارستان جم در بخش مراقبتهای ویژه بستری شده بود که با بهبود نسبی وضعیت عمومی از سوم شهریورماه مرخص و ادامه روند درمانی خود را در منزل پیگیری کرد.
اما این پایان کار نبود و تنها ساعاتی پس از انتشار این اخبار برخی رسانههای رسمی کشور خبر درگذشت محمدرضا شجریان را منتشر کردند که این خبر هم در نهایت تکذیب شد. همچنین حمیدرضا نوربخش، رئیس خانه موسیقی به آوای ایرانیان گفت: شجریان همانند سری قبل که در بیمارستان بستری شد، در حالت کما به سر میبرد و تا این لحظه (عصر دوشنبه) ایشان در قید حیات هستند و امیدوارم شرایط جسمانی استاد بهبود یابد. شاگرد شجریان گفت: مسلما هر گونه خبر موثق درباره وضعیت شجریان به طور رسمی از سوی همایون شجریان و خانواده وی اطلاعرسانی خواهد شد.
ارسال به دوستان
|
|
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
|