|
چرا جریان شبهروشنفکری با تصویر ضدکلیشهای شنای پروانه از جنوب شهر مشکل دارد؟
عصبانیت مغزهای کوچک زنگزده
هادی قائممقامی: ثبت رکورد منحصربهفرد برای «شنای پروانه» در اکران آنلاین، یکی از خبرهای قابل تأمل برای سینما در روزهای کرونایی بود. به گزارش «وطنامروز»، سینمای جنوب شهر و آنچه برخی منتقدان سینما از آن به «لاتگرافی» هم تعبیر میکنند، دستمایه خوبی برای طرح قصههایی سینمایی است. شنای پروانه نقطهای قابل قبول برای این سینما بود؛ فیلمی قهرمانمحور و داستانگو که توجه ویژهای نیز به مخاطب ایرانی داشت و بیتردید اگر بدشانسی نمیآورد میتوانست یکی از پرفروشترین فیلمهای سال گذشته باشد. اگر چه در همان اکران نصفه و نیمه روی پرده در سال گذشته و اکران آنلاین اخیر نیز موقعیت خوبی پیدا کرد. اما چرا شنای پروانه یکی از مهمترین فیلمهای جریان موسوم به سینمای اجتماعی این سالهاست؟ چرا جریان روشنفکری بعد از اکران این فیلم در جشنواره سیوهشتم و مطرح شدن این روزها بعد از اکران آنلاین اینگونه شمشیر را برای آن از رو بسته است؟ چرا این فیلم به مذاق نومحافظهکاران کارگزارانی خوش نیامده است؟ این واکنشها دلایل روشنی دارد. این روزها گفتوگو درباره «سینمای سانسور» و سانسورچی بودن سینمای ایران پررنگ شده است، البته نه به معنایی که از کلمه سانسور انتظار میرود. بیشتر آنچه از «سانسور» مدنظر است، سانسور واقعیتهایی است که برای سالها در این سینما مغفول ماندهاند. سینمای سانسور که عمدتا توسط جریان روشنفکری پایهگذاری شده، تلاش کرده است با غلظت بخشیدن به ساختارهای اجتماعی، کاملا یکسویه و تکبعدی به مسائل و آسیبهای اجتماعی بپردازد. شنای پروانه زیر میز این قاعده زد و از هجمههای قابل پیشبینی نترسید؛ فیلمی علیه همه کلیشههای مرسوم در سینمای اجتماعی، فیلمی علیه ساختارگرایی افراطی، فیلمی علیه سینمای مدرن بیقصه با شخصیتهایی که برخلاف شخصیتهای مدرن، منفعل نیستند و کنش قابل توجه دارند، فیلمی قهرمانمحور که هم در قصهگویی شریف و بدون کلک عمل میکند و هم در شخصیتپردازی واقعگرایانه و بدون اغراق است و در عین حال مخاطبپسند نیز هست. یکی از ویژگیهای خاص شنای پروانه خودی بودن ضدقهرمان است. این ویژگی ظرفیتهای مهم دراماتیک را برای این فیلم فراهم کرده است. مضمون قابل تأملی در پس این موقعیت وجود دارد و آن اینکه نمیتوان هیچ تلقی انسانی از اوباش داشت. در واقع در پس رذالت و آزار و اذیت، هیچ وجه مثبتی وجود ندارد. قهرمان فیلم، «حجت» در سفری که در طول فیلم دارد، از یک تلقی بشدت مثبت و برای اثبات برادری، همه تلاش خود را برای نجات برادرش صورت میدهد، برادر اما ضدقهرمان است، دشمن است و این موقعیت بشدت نمایشی است.
شنای پروانه در عین حال فیلمی معمایی است. «معمایی» به معنای واقعیاش و نه به سبک و سیاق روشنفکران که با استفاده از حربههای تدوینی خلأ قصه نداشتنشان را پر میکنند. حجت (با بازی خوب جواد عزتی) در مسیر کشف معمایی که به حیثیت و جان و ناموس گره خورده، ماجرایی پرکشش را رقم میزند و به حقیقت دست مییابد. او به واقعیتهایی پی میبرد که انتظارش را ندارد. این شگفتی در پایانبندی و انتخاب بعدی «حجت» است که نتیجهگیری غیرکلیشهای فیلم را منجر میشود: سرنوشت هر کی دست خودشه!
طبیعی است ساختارگرایی افراطی و «مغزهای کوچک زنگزده» جریان روشنفکری مخالف این گزاره باشد و آن را نپسندد. سینمای اجتماعی این سالها به ویژگیهای دیگری نیز معروف است؛ کندی و نداشتن ریتم و کشش. اصرار بر کلیشههایی چون «این همه اختلاس شده»، تاکید بر اعتیاد، سیاهنمایی در توصیف وضعیت و حتی طراحی صحنه و دوری از کنشمندی شخصیتها به طور طبیعی شرایطی به وجود میآورد که سینمای موسوم به اجتماعی را شبیه سینمای بیمخاطب اروپای شرقی میکند. شنای پروانه اما با تکیه بر قهرمان و قصهگویی مسیر دیگری را پیش گرفته و بر خلاف قواعد سینمای اجتماعی، از ابتدا بنای سینمای غیرکلیشهای را میگذارد. مانند برخی دیگر از فیلمها لازم نیست تا دقیقه 50 منتظر شروع فیلم ماند. پیشتر درباره این موقعیت ویژه تعبیر جالبی در «وطنامروز» استفاده شد: فیلم محمد کارت از وسط خیابان شروع میشود. از وسط اجتماع و از همان آغاز در وسط بحران است و این یکی دیگر از مزیتهای «شنای پروانه» نسبت به دیگر سوژههای اجتماعی است. یعنی کارت حتی در قصهگویی خلاف جریان آب شنا کرده و تا دقیقه 60 مخاطب را منتظر نقطه عطف اول نگه نمیدارد. قصهگویی در «شنای پروانه» بدون پنهانکاری اتفاق میافتد. بدون شامورتیبازیهای تدوینی که شبهروشنفکران را از نداشتن قصه نجات میدهد؛ بدون پیچاندن مخاطب و سرکار گذاشتنش و البته این مهم کار هر کسی نیست. فیلم محمد کارت، یکی از آن فیلمهایی بود که انتقام همه آنهایی را که در برابر اراذل و اوباش ضعیف شدهاند، یکجا میگیرد؛ هم از هاشم و هم از مصیب که اوباش آزاررسانی هستند. حجت، قهرمان داستان شنای پروانه به این نتیجه میرسد که اوباش خیر ندارند و هیچ وجه خیری در دل زندگی توأم با عرق سگی اراذل وجود ندارد. حجت در مسیر کشف این حقیقت، مصداق قابل قبولی از کهن الگوی «سفر قهرمان» است.
ارسال به دوستان
هدف قرار گرفتن یک فروند کشتی متعلق به رژیم صهیونیستی در ساحل بندر فجیره امارات
باز خورد
اسفندماه سال گذشته نیز کشتی هلیوس ری متعلق به رژیمصهیونیستی در دریای عمان مورد هدف قرار گرفت
گروه بینالملل: عصر دیروز رسانهها از هدف قرار گرفتن یک فروند کشتی متعلق به رژیم صهیونیستی در نزدیکی ساحل بندر فجیره امارات خبر دادند. به گزارش «وطنامروز»، در همین ارتباط پایگاه اسرائیلی اورشلیم پست در خبری کوتاه ضمن تایید این مطلب نوشت: کشتی باری «هایپریون ری» متعلق به این رژیم وابسته به شرکت اسرائیلی PCC، با پرچم باهاما مورد حمله موشکی قرار گرفته است. بر اساس اطلاعات مندرج در وبسایت marinetraffic.com این کشتی که حامل خودروهای سواری بوده، در آبهای سرزمینی امارات (و نه در آبهای بینالمللی) و در راه کویت هدف قرار گرفته است. کار ساخت کشتی «هایپریون ری» سال 2015 پایان یافته و به خدمت رژیم صهیونیستی درآمده است. برخی رسانههای عربی و اسرائیل این حمله را در ارتباط با تهدید یک روز قبل آن مبنی بر «قول ایران برای انتقام انفجار در تأسیسات هستهای نطنز» عنوان کردند. اورشلیم پست در گزارش خود آورده است: این حمله احتمالا با موشک یا پهپاد رخ داده است. این رسانه در ادامه گزارش خود آورده است: کشتی مذکور زیرمجموعه کمپانی کشتیرانی
«Ray Shipping Ltd» اسرائیل است. فوریه سال جاری میلادی بود که رسانهها از وقوع سانحه برای کشتی اسرائیلی «هلیوس ری» متعلق به این کمپانی کشتیرانی در آبها دریای عمان خبر دادند. این کشتی نیز با پرچم باهاما از بندر «جبل علی» در امارات حرکت و پس از پهلو گرفتن در ۴ بندر خلیفه در امارات، حمد در قطر، المحرق در بحرین و دمام در عربستان به سمت مقصد نهایی در سنگاپور حرکت کرده بود که بر اثر انفجار مجبور شد به سمت نزدیکترین بندر در دریای عمان تغییر مسیر دهد. نکته قابل تامل اینکه بنیانگذار این کمپانی یک تاجر ثروتمند اسرائیلی به نام «آبراهم اونگار» از دوستان نزدیک «یوسی کوهن» رئیس موساد است.
* یک هفته قبل؛ حمله به کشتی ایران
روز سهشنبه هفدهم فروردینماه کشتی ایرانی «ساویز» نزدیک سواحل جیبوتی در دریای سرخ مورد حمله قرار گرفت. یک روز بعد «سعید خطیبزاده» سخنگوی وزارت امور خارجه جمهوری اسلامی ایران در پاسخ به سؤال خبرنگاران درباره اخبار حمله به کشتی تجاری ایران در دریای سرخ گفت: کشتی تجاری ایران با نام ساویز روز سهشنبه ١٧ فروردین حدود ساعت ۶ صبح به وقت محلی در دریای سرخ در نزدیکی سواحل کشور جیبوتی بر اثر انفجاری که منشأ و شیوه شکلگیری آن در دست بررسی است، دچار آسیب جزئی شد. سخنگوی وزارت خارجه تاکید کرد: بر اساس اعلام قبلی رسمی و هماهنگیهای انجام شده با سازمان بینالمللی دریانوردی به عنوان نهاد مرجع، کشتی غیرنظامی ساویز برای برقراری امنیت دریانوردی در مسیر خطوط کشتیرانی و مقابله با دزدان دریایی در منطقه دریای سرخ و خلیج عدن مستقر شده بود. این کشتی عملا به عنوان ایستگاه لجستیکی (پشتیبانی فنی و تدارکات) ایران در دریای سرخ عمل میکرد، لذا مشخصات و ماموریت این کشتی قبلا به صورت رسمی به آن سازمان اعلام شده بود.
ارسال به دوستان
درباره مصلحتاندیشی سیدحسن خمینی
آرامش انتخابات انتخاب عاقلانه
علی هدایتی: شامگاه دوشنبه سیدیاسر خمینی طی خبری گفت اخوی بزرگتر او سیدحسن خمینی، برنامهای برای کاندیداتوری در انتخابات ریاستجمهوری امسال ندارد. سیدیاسر خمینی گفت برادرش سیدحسن، روابطی عاطفی و نزدیک با رهبر انقلاب دارد و در دیداری که روز دوشنبه با رهبر معظم انقلاب داشته است، با اصرار از معظمله خواستهاند درباره موضوع کاندیداتوری او اعلام نظر کنند و رهبر انقلاب نیز در پاسخ به اصرارهای وی، صلاح را در این کار تشخیص نمیدهند.
روز گذشته سیدیاسر خمینی جزئیات بیشتری از این دیدار مطرح کرد. وی درباره دیدار روز دوشنبه به سایت جماران گفت: «مطابق رویهای که اخوی دارند، به دیدار رهبر معظم انقلاب رفتند. نزدیکان میدانند رابطه ایشان با رهبری، رابطهای است که همانند پدر و فرزند است. در ضمن مباحث مطرح شده، طبیعی است که بحث به مسائل انتخابات و حضور مردم میکشد. اخوی میگویند بسیاری از بزرگان و جریانات سیاسی از ایشان خواستهاند کاندیدای انتخابات شوند و از رهبری جویای نظر میشوند، ایشان هم بهرغم اینکه معمولا به اینگونه امور وارد نمیشوند اما به جهت رابطه خاصی که با اخوی دارند و تأکید اخوی بر اطلاع از نظر ایشان، صلاح را در این کار تشخیص نمیدهند و میفرمایند اگر هر یک از فرزندان من از من مشورت میگرفتند، من همان را میگفتم. البته اخوی در پایان از ایشان اجازه میگیرند که مسأله را اعلام کنند و ایشان بزرگوارانه میپذیرند. با توجه به این توصیه، طبیعی است تصمیم ایشان روشن است و اخوی یقینا تصمیمی برای کاندیداتوری ندارند».
* دلسوزانه برای مردم
درباره دیدار سیدحسن خمینی با رهبر انقلاب و اصرار وی بر دریافت نظر رهبر معظم انقلاب درباره کاندیداتوری وی در انتخابات، چند نکته را باید مورد توجه قرار داد.
1- سیدحسن خمینی از ماجرای انتخابات مجلس خبرگان تجربه مهمی اندوخته است. آن زمان وی به پیشنهاد اصلاحطلبان و نزدیکان مرحوم هاشمیرفسنجانی وارد عرصه شد و وقتی با سازوکارهای قانونی شورای نگهبان برای بررسی صلاحیت کاندیداها مواجه شد متوجه این نکته شد که فضای محافل و گعدههای سیاسی با ساختار و سازوکارهای قانونی بسیار متفاوت است. نواده امام(ره) احتمالا از سوءاستفاده تبلیغاتی و انتخاباتی آن روزهای جریان اصلاحطلب از ردصلاحیت خود تجربه اندوخت و متوجه نوع نگرش این جریان به وی و نام و نسبش شد.
این بار سیدحسن خمینی مسیری عقلانی در پیش گرفت. به واسطه روابط عاطفیای که با رهبر انقلاب دارد و با اطلاع از نگاه پدرانه معظمله به خود، بحث طرح مجدد کاندیداتوری خود توسط برخی افراد و طیفها را مطرح و با اصرار از رهبر انقلاب خواست ایشان در این باره نظر بدهند. رهبر انقلاب نیز در مقابل اصرار سیدحسن، صلاح و مصلحت نوه حضرت امام(ره) را توصیه کردند. اعلان این موضوع توسط سیدیاسر خمینی نیز بسیار مهم است. اینکه نوه امام خمینی(ره) بگوید به ملاقات رهبر معظم انقلاب رفته است، با اصرار نظر ایشان را درباره موضوع کاندیداتوری جویا شده است و تابع توصیه رهبر انقلاب است، بسیار مهم و معنادار است. عصبانیت جریانهای رادیکال و همینطور اپوزیسیون پس از انتشار این موضوع نیز موید همین موضوع است.
2- اهداف جریان رادیکال برای کاندیدا کردن سیدحسن خمینی در انتخابات ریاستجمهوری آتی، موضوعی پنهان نیست. آنها به دنبال آن بودند چه در صورت تایید صلاحیت و چه در صورت عدم تایید صلاحیت وی توسط شورای نگهبان، موضوعات و مسائل انحرافی را در انتخابات مطرح کنند. به عبارتی نوعی التهاب در انتخابات به وجود بیاورند. یکی از تبعات این التهابآفرینی، ایجاد یک فضای کاذب و احتمالا دوقطبیسازی حول مسائل سیاسی غیرمرتبط با جایگاه و تکالیف ریاستجمهوری بوده است. به عنوان نمونه، تلاش میشد فضای انتخابات حول مطالبات اصلی مردم یعنی موضوع اقتصاد، معیشت و کارآمدی شکل نگیرد. از این حیث، مطالبات واقعی مردم به حاشیه میرفت. بنابراین به نظر میرسد موضوع ایجاد التهاب سیاسی در انتخابات، یکی از مسائلی است که جریانهای رادیکال و اپوزیسیون قطعا راهبرد خود را بر آن استوار کردهاند. از این رو، ایجاد آرامش در انتخابات و مراقبت کردن از مطالبات اصلی جامعه، یکی از بایستههای مهم انتخابات پیش رو است.
3- آرامش در انتخابات، منجر به واقعی شدن عرصه رقابت میشود و واقعی شدن رقابت، باعث در اولویت قرار گرفتن مطالبات اصلی مردم خواهد شد. این فضای مطلوب و سالم و پاک، موجب تثبیت عقلانیت در انتخابات و نیز قطعا منجر به انتخاب یک مدیر کارآمد میشود. با توجه به وضعیت فعلی کشور و وضعیت نابسامان اقتصاد و معیشت و همینطور با توجه به تجارب 2 دوره گذشته انتخابات ریاستجمهوری این تکلیف بیش و پیش از همه بر دوش جریان انقلابی است که نسبت به حراست از فضای انتخابات و ایجاد یک فضای رقابت سالم اهتمام داشته باشد. فضای مطلوب، همانگونه که مطرح شد، رقابت حول مطالبات اصلی مردم یعنی اقتصاد و معیشت و کارآمدی است. در صورت تحقق این شرایط، قطعا سود و فایده این رقابت و نتیجه آن برای مردم خواهد بود. باید در سنگر مردم نشست.
ارسال به دوستان
عباس عراقچی از آغاز غنیسازی 60 درصدی ایران در ادامه قانون اقدام راهبردی مجلس خبر داد
ضرب 60
ارتقای سطح غنیسازی به 60 درصد پاسخ لازم ایران به تقسیم کار مشترک آمریکا و صهیونیستها
برای تضعیف موقعیت ایران در موازنه هستهای است
گروه سیاسی: معاون سیاسی وزارت امور خارجه و مذاکرهکننده ارشد هستهای کشورمان از آغاز غنیسازی ۶۰ درصدی اورانیوم خبر داد.
به گزارش «وطنامروز»، سیدعباس عراقچی که برای شرکت در نشست مذاکرات ایران و گروه 1+4 در وین به سر میبرد، در گفتوگو با خبرنگاران از آغاز غنیسازی ۶۰ درصد اورانیوم در کشور خبر داد. عراقچی گفت: ایران امروز در نامهای به مدیرکل آژانس بینالمللی انرژی اتمی اعلام کرد غنیسازی ۶۰ درصدی را آغاز میکند.
عراقچی همچنین از تأخیر یک روزه در برگزاری نشست کمیسیون مشترک برجام خبر داد و گفت: بر اساس برنامه قبلی قرار بود جلسه مذاکره با ۱+۴ روز چهارشنبه برگزار شود اما به دلیل ابتلای یکی از اعضای هیات سیاسی اتحادیه اروپایی به کرونا و ضرورت رعایت پروتکلهای مراقبتی، جلسه روز پنجشنبه برگزار میشود.
ساعاتی پس از نامه ایران به مدیرکل آژانس بینالمللی انرژی اتمی، بهروز کمالوندی در گفتوگو با فارس، درباره مقدمات غنیسازی ۶۰ درصد در تأسیسات نطنز گفت: به دستور رئیسجمهور، سازمان انرژی اتمی موظف به راهاندازی خط تولید اورانیوم ۶۰ درصد به مقدار مورد نیاز در چارچوب ماده یک قانون اقدام راهبردی برای لغو تحریمها و صیانت از منافع ملت ایران مصوب مجلس شورای اسلامی شد. وی افزود: در همین راستا بلافاصله پرسشنامه مربوط به اطلاعات طراحی DIQ تسلیم آژانس بینالمللی انرژی اتمی شد و مقدمات اجرایی این کار در تأسیسات غنیسازی آغاز خواهد شد و متعاقبا اطلاعات تکمیلی به سمع و نظر هموطنان عزیز خواهد رسید. کمالوندی عنوان کرد: لازم به ذکر است اورانیوم غنی شده ۶۰ درصد برای استفاده در تولید عنصر مولیبدن جهت به کارگیری در ساخت انواع رادیوداروهاست. وی روز گذشته در تشریح اقداماتی که قرار است آغاز شود، عنوان کرد: ماشینهای سانتریفیوژ IR1 جدید جایگزین ماشینهای از کار افتاده خواهد شد و IR1های جدید با تغییرات کیفی، ظرفیتی به میزان ۵۰ درصد بیشتر نسبت به ماشینهای قبلی خواهد داشت.
اقدام ایران برای غنیسازی 60 درصدی در حالی است که اواخر سال گذشته رهبر معظم انقلاب در دیدار اعضای مجلس خبرگان رهبری در سخنانی گفته بودند: جمهوری اسلامی از مواضع منطقی خود در موضوع هستهای کوتاه نخواهد آمد و بر اساس مصلحت و نیاز کشور تا آنجا که لازم باشد، حتی تا غنیسازی ۶۰ درصد پیش خواهد رفت.
* ادامه گامهای راهبردی ایران
یقینا افزایش سطح غنیسازی به 60درصد را فارغ از بیسابقه بودن آن میتوان گامی پرمعنا از سوی کشورمان آن هم در آستانه دور جدید مذاکرات کمیسیون مشترک برجام دانست. در این میان همزمانی این گام در فاصله کمتر از 72 ساعت پس از حمله تروریستی به تاسیسات هستهای نطنز را میتوان واجد اهمیتی مضاعف دانست.
جمهوری اسلامی ایران از دیماه سال گذشته بر مبنای قانون «اقدام راهبردی برای لغو تحریمها و صیانت از منافع ملت ایران» مصوب مجلس شورای اسلامی، گامهای عملی زیادی را در واکنش به خروج آمریکا از برجام و زیر پا گذاشتن تعهداتش در قالب این توافق برداشته بود؛ گامهایی که هم میزان و هم سطح غنیسازی کشورمان را افزایش داده و به موازات آن دسترسی بازرسان آژانس بینالمللی انرژی اتمی را در تاسیسات هستهای ایران کاهش داده بود. این اقدام هرچند در ابتدای امر با مخالفت دولت روبهرو شد اما در نهایت و با اجرایی شدنش زمینه را برای چانهزنی و وادار کردن طرف مقابل به تعهداتش فراهم کرد، تا جایی که اگر این گامها برداشته نشده بود، یقینا دولت بایدن برخلاف این روزها شرایطش برای بازگشت به تعهدات را به زمانبندی طرفین برای بازگشت محدود نمیکرد.
به طور اختصاری گام جدید ایران که بر اساس قانون هستهای مجلس پیگیری شد، از یک سو ابتکار عمل را به ایران داد تا طرف غربی ایران گامهای بیشتری بردارد و از سوی دیگر دستان تیم مذاکرهکننده را برای چانهزنی با غرب پرتر کرد. در چنین شرایطی پیشروی هستهای ایران و توأم شدن آن با نقشه راه ترسیمی برای بازگشت طرفین به برجام بر مبنای لغو تمام تحریمهای قید شده در برجام و تحریمهایی که پس از آن با بهانههای مختلف علیه کشورمان تصویب شده بود و به موازات آن راستیآزمایی ایران و در نهایت امر بازگشت ایران به تعهدات پیشین، باعث شد برخلاف نقشه راه مطلوب واشنگتن، ایران از موقعیت اضطرار و انفعال در مذاکرات خارج شود.
* ابتکار عمل در جواب تروریسم هستهای
حمله تروریستی رژیم صهیونیستی به تاسیسات نطنز در روز یکشنبه اما اقدامی جهت متوقف کردن ایران به شمار میرفت. برخلاف روایت رسانههای اصلاحطلب و برخی چهرههای دولتی که معتقد بودند این اقدام رژیم صهیونیستی با نیت توقف مذاکرات و جلوگیری از توافق بوده است اما شواهد و ادعاهای بسیاری از رسانهها حکایت از هماهنگی میان واشنگتن و تلآویو در این زمینه دارد. بر این مبنا هدف اصلی از این اقدام نه مسدود کردن راه مذاکرات که خالی کردن دست ایران در میدان مذاکرات است. طبق ادعای نیویورکتایمز، ایران برای بازگشت به نقطه پیش از حادثه نیازمند زمان 9 ماهه است و همین عقب افتادن باعث میشود بخش قابل توجهی از داشتههایش را که میتوانست در جریان مذاکرات تعیینکننده باشد از دست بدهد. در چنین موقعیتی کاهش و از بین رفتن اندوختههای ایران عملا توان چانهزنی کشورمان را کاهش داده و ایران را در موقعیتی قرار میدهد که به پذیرش حداقلیترین توافقها نیز تن دهد.
گامهای پیش روی ایران پس از حادثه نطنز به طور کلی در ۲ دسته تعریف میشود:
1- پذیرش پیشنهادهای حداقلی واشنگتن و بازگشت به یک برجام خنثی با کمترین آورده ممکن
2- برداشتن گامی تلافیجویانه که ضمن جبران خسارتهای وارده در نطنز، موضع ایران را قدرتمندانهتر کند.
حرکت به سمت غنیسازی 60 درصد را میتوان در دسته دوم تعریف کرد؛ گامی که ضمن تلافی حمله به تاسیسات ایران پیامی واضح برای تمام طرفها دارد و به آنها اخطار میکند هر گونه تعدی و تعرض به تاسیسات و منابع هستهای کشورمان باعث برداشته شدن گامی بلندتر میشود، همچنین مانع از آن میشود که این حادثه توان چانهزنی ایران را کاهش دهد.
پیش از این در دیماه سال گذشته و پس از اجرایی شدن قانون مصوب مجلس شورای اسلامی، بهروز کمالوندی، سخنگوی سازمان انرژی اتمی به توانایی کشورمان برای غنیسازی 40 تا 60 درصدی اشاره کرده و گفته بود: همین حالا بیش از 4 تن مواد با غنای 5/3 تا 4 درصد داریم و با توجه به پیشبینیای که شده است، بر اساس قانون مصوب در مجلس ظرفیتمان را افزایش خواهیم داد. با توجه به پیشبینیهایی که شده سالی 6 تا 10 تن اورانیوم خواهیم داشت که بسادگی افزایش خواهد یافت و برابر است با ظرفیتی که در گذشته داشتیم. سخنگوی سازمان انرژی اتمی افزوده بود: پس از 6 سال در فردو -که 14 ماه پیش فعال شد - غنیسازی 20 درصد شروع شده است و اکنون در حال برداشت اورانیوم 20 درصد هستیم. وی درباره امکان غنیسازی در سطح بالا نیز تصریح کرده بود: در سطوح بالا یعنی 40 تا 60 درصد امکان غنیسازی اورانیوم وجود دارد، کما اینکه در مصوبه مجلس هم هست که اگر مواردی نیاز به غنای بالای 20 درصد بود، زیرساختهای آن فراهم شود و سازمان در این باره بررسیهای خود را انجام داده است.
کاظم غریبآبادی، نماینده ایران در آژانس بینالمللی انرژی اتمی نیز دوشنبهشب در مصاحبهای در واکنش به حادثه اخیر در نطنز با بیان اینکه فرآیند غنیسازی در نطنز متوقف نشده است، اعلام کرد: ایران چندین اقدام فنی دیگر هم برنامهریزی کرده است که ظرف هفته جاری اعلام میشود. ما هم در عرصه فنی و هم توسط دستگاههای ذیربط اقدامات متقابل دیگر را در دستورکار قرار خواهیم داد.
* گزینه بازدارندگی
چشم بستن روی حادثه روز یکشنبه نطنز و نادیده گرفتن تبعات عدم پاسخگویی صحیح به اقدامات اینچنینی که مسبوق به سابقه نیز بوده است، میتواند زمینهساز اقدامات بعدی دشمنان کشورمان باشد. افزایش توان بازدارندگی و در عین حال مخابره این پیام که جمهوری اسلامی در برابر تجاوزهای اینچنینی منفعل نخواهد بود، زمینهساز اقتدار و امنیت پایدار کشورمان است. در مسیر مواجهه با زورگوییهای جهانی و تلاش قطب استکباری جهان برای تحمیل محدودیت به کشورمان ۲ مسیر وجود دارد؛ مسیر اول که جریان غربگرا به آن متعهد است در لوای مفهوم «تنشزدایی» کشور را با امید به دست آوردن امتیاز خارجی در موقعیت انفعالی قرار میدهد؛ موقعیتی که مثال روشن آن را میتوان بخوبی در سالهای گذشته مشاهده کرد. ایران که محدودیتهای حداکثری را در قالب تعهدات برجامی پذیرفته بود، در نهایت نهتنها کمترین اندوختهای از این توافق کسب نکرد که با خروج بدون دردسر دولت آمریکا از برجام نیز روبهرو شد. اما مسیر دوم بیش از آنکه افق خود را در سایه رضایت و نارضایتی قطب استکباری ببیند، تلاش میکند با برداشتن گامهای عملی و به دست گرفتن ابتکار عمل، ضمن «تهدیدزدایی» از خود باعث افزایش «بازدارندگی» شود. مسیر جدیدی که جمهوری اسلامی ایران از دیماه سال گذشته و بر اساس قانون مجلس شورای اسلامی پی گرفت، مسیری مبتکرانه بود که نتیجه آن را میتوان در تقلای طرف آمریکایی و صهیونیستی برای مهار ایران مشاهده کرد. حمله تروریستی به نطنز بار دیگر کشور را در چنین موقعیتی قرار داد. انتخاب غنیسازی 60 درصدی برای نخستینبار، آن هم در واکنش به حادثه نطنز میتواند در ادامه گامهای برداشتهشده در ماه گذشته به افزایش توان بازدارندگی و قدرت چانهزنی ایران کمک کند. اضطرار آمریکا از گامهای پیشین ایران در 3 ماه گذشته که در نهایت خود را در قالب اقدام روز یکشنبه نمایان کرد، اکنون با آغاز غنیسازی60 درصد امتداد مییابد.
ارسال به دوستان
دکتر محمد مخبر درباره واکسن کوو برکت خبر داد
درخواست ۲ کشور اروپایی برای خرید واکسن ایرانی
نتایج کار شبانهروزی دانشمندان ایرانی برای تولید انبوه واکسن ایرانی «کوو ایران برکت» به بار نشست و قرار است نخستین محموله این واکسن ماه آینده در اختیار وزارت بهداشت قرار گیرد. به گزارش «وطنامروز»، محمد مخبر دیروز از درخواست ۲ کشور اروپایی و ۳ کشور منطقه برای خرید واکسن ایرانی کرونا خبر داد. وی در جلسهای با حضور وزیر بهداشت و معاونان وزارت بهداشت، اظهار داشت: هفته گذشته با لطف الهی و تلاش دوستان، موفقیتهای بزرگی در زمینه واکسن کرونا کسب کردیم.
وی افزود: مرحله دوم تست انسانی رو به پایان است و امیدواریم با ارائه مدارک اوایل اردیبهشت تست سوم انسانی را شروع کنیم. مخبر در ادامه گفت: تا ۳ هفته پیش محققان 100 دوز از هر لیتر واکسن میگرفتند، روز پیش به هزار دوز رسیده است که افزایش خواهد یافت و به این معناست که در وضعیت موجود نیز بتوانیم ماهانه ۳ تا ۴ میلیون واکسن کرونا تولید کنیم. رئیس ستاد اجرایی فرمان حضرت امام تصریح کرد: مصمم هستیم اوایل اردیبهشت یک میلیون واکسن کرونا تحویل دهیم؛ خط دوم برای تولید 12 تا 15 میلیون دوز واکسن کروناست که تجهیزاتش در حال نصب است و مصمم هستیم نصب و راهاندازی آن تا پایان خرداد تمام شود. در پایان تیرماه 18 تا 20 میلیون دوز ظرفیت واکسن کرونا خواهیم داشت. وی در پایان خاطرنشان کرد: ۲ کشور اروپایی و ۳ کشور منطقه به طور مکتوب دنبال مذاکره هستند که پس از تامین نیاز داخلی واکسن کرونا، بتوانیم واکسن کرونا را به آنها صادر کنیم. واکسن کرونا برگ زرینی در تاریخ ایران خواهد شد.
* نخستین محموله واکسن برکت ماه آینده در اختیار وزارت بهداشت قرار میگیرد
همچنین معاون اجتماعی ستاد اجرایی فرمان حضرت امام گفت: نخستین محموله واکسن ستاد اجرایی اواخر اردیبهشتماه در اختیار وزارت بهداشت قرار میگیرد. علی عسگری دیروز در حاشیه مراسم اهدای ۵۰۰ هزار بسته معیشتی به خانوادههای مناطق کمبرخوردار گفت: در ادامه پنجمین مرحله رزمایش احسان و همدلی، امروز ۵۰۰ هزار بسته معیشتی در بین خانوادههای شناساییشده توزیع میشود. وی با اشاره به اینکه ستاد اجرایی فرمان امام از ابتدای شیوع ویروس کرونا تا امروز ۵ میلیون بسته معیشتی در بین خانوادهها در مناطق محروم توزیع کرده است، افزود: این فرآیند تا پایان همهگیری این ویروس ادامه خواهد داشت. معاون اجتماعی ستاد اجرایی فرمان حضرت امام تاکید کرد: بستههای معیشتی در مناطق محروم میان خانوادههای آسیبدیده از کرونا توزیع میشود. عسگری با تاکید بر اینکه بخش عمدهای از بستههای معیشتی پیش از نوروز در بین خانوادههای مورد نظر توزیع شد، گفت: امروز نیز قرار است ۵۰۰ هزار بسته معیشتی در بین خانوادهها توزیع شود. به گفته وی، این بستهها شامل برنج، روغن، ماکارونی، حبوبات و... است که هزینه ریالی آن ۴۰۰ هزار تومان محاسبه شده است. وی با اشاره به اینکه در ایام ماه مبارک رمضان و همزمان با پویش افطاری، مرغ و گوشت گرم نیز در مناطق محروم توزیع خواهد شد، گفت: این اقدام برای این است که بخش کوچکی از آلام و رنج مردم در این ایام برطرف شود. معاون اجتماعی ستاد اجرایی فرمان امام درباره آخرین وضعیت تولید واکسن توسط ستاد اجرایی نیز گفت: هفته گذشته اتفاقات خوبی رقم خورد و توانستیم میزان تولید را افزایش دهیم. وی ادامه داد: بر اساس برنامهریزیهای انجام شده نخستین محموله واکسن ستاد اجرایی اواخر اردیبهشتماه در اختیار وزارت بهداشت قرار میگیرد و در ادامه نیز در خرداد و تیرماه مراحل بعدی ادامه پیدا خواهد کرد. وی به پویش آزادی زندانیان در ماه مبارک رمضان اشاره کرد و گفت: این پویش نیز با همکاری ستاد اجرایی و برنامه تلویزیونی «عصر جدید» اجرا خواهد شد.
* آغاز فاز سوم تست انسانی واکسن «کوو ایران برکت» از نیمه اردیبهشت
مدیر پروژه تولید واکسن «کوو ایران برکت» از پیشرفت مراحل نیمهصنعتی و صنعتی بزرگترین کارخانه تولید واکسن کرونا طبق پیشبینیها خبر داد. جلیلی، مسؤول طرح تولید واکسن در ستاد اجرایی فرمان حضرت امام با تشریح آخرین وضعیت مراحل تست و تولید واکسن «کوو ایران برکت» گفت: به لطف خدا و با تلاش شبانهروزی دانشمندان دارویی ستاد، تمام مراحل تولید صنعتی و نیمهصنعتی این واکسن طبق پیشبینی قبلی در حال انجام است و موفقیتهای بسیار چشمگیری در این زمینه داشتهایم. وی افزود: همانطور که به مردم قول داده بودیم، در بهار امسال ظرفیت تولید نیمهصنعتی واکسن را به ۳ میلیون دوز در ماه خواهیم رساند. وی خاطرنشان کرد: همزمان با این اقدامات روی افزایش بهرهوری و راندمان تولید واکسن هم کارهای تحقیقاتی متعددی صورت گرفته که نتایج موفقیتآمیزی را به دنبال داشته است. جلیلی درباره آخرین وضعیت خط تولید صنعتی واکسن نیز گفت: ۱۰۰ درصد عملیات احداث ساختمان به پایان رسیده، ۲۰ تا ۳۰ درصد تجهیزات این خط تولید نصب شده، ۲۰ درصد تجهیزات در حال نصب است و مابقی نیز همانطور که قبلا هم اعلام شده بود تا اوایل تابستان آماده بهرهبرداری خواهد شد. وی تأکید کرد: در کنار تولید ۳ میلیون دوز واکسن در خط تولید نیمهصنعتی، خط صنعتی هم با ظرفیت ۱۲ تا ۱۵ میلیون دوز در ماه از تابستان ۱۴۰۰ به بهرهبرداری رسیده و تولیدات این خط به این ظرفیت افزوده میشود. مدیر پروژه ساخت واکسن ستاد اجرایی فرمان حضرت امام درباره فاز سوم تست انسانی واکسن «کوو ایران برکت» نیز گفت: در صورت تأیید مدارک و مستندات ارائه شده از انجام فاز دوم مطالعات بالینی این واکسن از سوی مقامات ذیربط، از نیمه اردیبهشت امسال آماده آغاز فاز سوم کارآزمایی بالینی هستیم.
***
تکذیب ایجاد مشکل در تولید واکسن «کوو ایران برکت»
رئیس مرکز اطلاعرسانی ستاد اجرایی فرمان حضرت امام اظهارات رئیس سازمان نظام پزشکی مبنی بر ایجاد مشکل در تولید واکسن برکت را صحیح ندانست و اطلاعات وی را نادرست خواند. حجت نیکیملکی در صفحه شخصیاش در توئیتر نوشت: ریاست محترم سازمان نظام پزشکی اعلام کردهاند «واکسن برکت با مشکل مواجه شده است». وی افزود: متاسفانه اطلاعات ایشان از واکسن برکت نادرست است. خوشبختانه روزهای گذشته روزهای درخشانی برای واکسن برکت بود و به لطف خدا و تلاش شبانهروزی دانشمندانمان ظرفیت خط نیمهصنعتی به ۳ میلیون دوز در ماه رسیده است. رئیس مرکز اطلاعرسانی ستاد اجرایی فرمان حضرت امام با بیان اینکه با اضافه شدن خط تولید صنعتی ظرفیت مجموع به بیش از ۱۵ میلیون دوز در ماه خواهد رسید، گفت: از جناب آقای دکتر ظفرقندی دعوت میکنیم تا از کارخانه تولید واکسن «کوو ایران برکت» بازدید کنند و از نزدیک در جریان تلاشهای مجاهدانه جوانان کشور عزیزمان قرار بگیرند.
ارسال به دوستان
بیتدبیری دولت، ضعف مدیریت شهری
مهدی چمران: بیش از یک سال است ویروس منحوس کرونا وارد کشور شده و طی این مدت زحمات زیادی از سوی وزارت بهداشت، سیستم درمانی کشور و بیمارستانها کشیده شده است و کادر درمان تمام توانشان را در راه بهبود وضعیت ایجادشده صرف کردهاند که این موضوع، جای تقدیر و تشکر فراوان دارد.
تلاشهای نظام سلامت کشور بر کسی پوشیده نیست به طوری که مسؤولان دولتی و مردم بارها این تلاشها را قدر دانستهاند و در نهایت رهبر حکیم انقلاب چندین نوبت کادر پزشکی کشور را مورد تقدیر قرار دادند.
متأسفانه با وجود تمام تلاشهای صورتگرفته در ماههای گذشته، اخیرا شاهد شلوغ شدن دوباره بیمارستانها هستیم که این موضوع فشار فوقالعادهای را به سیستم درمانی کشور وارد میکند؛ امیدواریم نظام سلامت کشور و کارکنان خدوم این بخش بتوانند مانند گذشته تابآوری داشته و از عهده این مسؤولیت سنگین برآیند.
باید به این نکته اذعان داشت که کادر درمان کشور ما با وجود تمام فشارهای اقتصادی ناشی از تحریمها توانستند تلاش فوقالعادهای را از خود به نمایش بگذارند و کارنامه بسیار مثبتی را نسبت به دیگر کشورها به دست بیاورند اما متأسفانه به دلیل برخی موارد هماکنون شرایط از نظر میزان ابتلا و تعداد جانباختگان بسیار نامطلوب است و امیدواریم هر چه زودتر آمار مربوط به این موضوع روند نزولی به خود بگیرد.
چندصداییهایی که هماکنون از ستاد ملی مقابله با کرونا به گوش میرسد به هیچ عنوان مناسب نیست. متأسفانه میبینیم متخصصان مباحثی را مطرح میکنند ولی در نهایت دستورات خارجشده از ستاد، چیز دیگری است. این روند به هیچ عنوان مناسب نیست و مردم نسبت به این موضوع ناراضی هستند.
ما دیدیم در تعطیلات نوروز 1400 سفرها رها شد. مدیریت بیماری با خواهش و تمنا محقق نمیشود و میبایست مسؤولان در این زمینه جدی عمل میکردند و مانع انجام سفرها میشدند. متأسفانه پیامد این مدیریت نادرست هماکنون گریبانگیر مردم شده و آمارهای مربوط به بیماری کرونا هر روز صعودیتر از روز قبل میشود.
در سایه سیاستهای نادرست اتخاذشده درباره سفرهای نوروزی، ماه مبارک رمضان نیز از آن متأثر شده و عملا بسیاری از برنامههای مساجد، هیاتها و نشستهای مذهبی که مردم به آنها دل بسته بودند، رو به تعطیلی خواهد رفت.
این یک بیتدبیری بود و باید چرایی اتخاذ چنین سیاستهایی بررسی شود و از ادامه چنین تصمیمگیریهای اشتباهی جلوگیری بهعمل آید.
نمونههای این نوع تصمیمگیریهای نادرست بسیار است؛ برای مثال چرا باید به خاطر خوشایند عدهای و برقرار بودن تفریحاتشان، سفرهای ترکیه ادامه داشته باشد، در حالی که شیوهنامههای بهداشتی در این سفرها رعایت نمیشود و در مقابل چندین ماه است سفر به عتبات عالیات غیرممکن است؟ چرا باید سفرهای لوکس و تفریحی به کشوری که دارای شرایط کرونایی نامناسبی است، برقرار باشد؟
در زمینه مقابله با کرونا در پایتخت نیز باید گفت مدیریت شهری به همراه سازمانهای زیرمجموعه، کارمندان، بسیج، شورا و مردم در روزهای اول شیوع این بیماری تلاش بسیاری کردند تا زنجیره کرونا قطع شود اما مدیریت شهری با گذشت زمان از آن تلاشهای اولیه صورتگرفته کمکم فاصله گرفت و هماکنون ما کار خاصی را در این زمینه نمیبینیم. مدیریت شهری میبایست بیش از این به میدان بیاید و اقدام به ساماندهی کسبوکارها کند تا شرایط بهتری برای مقابله با کرونا ایجاد شود.
باید به این نکته توجه داشت که بسیاری از خانهها در تهران آپارتمانی هستند و فضای کافی برای ورزش در آنها وجود ندارد، لذا میتوان با یک برنامهریزی مبتنی بر پروتکلهای بهداشتی به جای بستن و تعطیلی پارکها، فضای مناسبی را برای ورزش کردن و نفس کشیدن مردم فراهم آورد که البته در این باره مردم نباید به دورهمی در پارکها بپردازند. کودکان ما اکنون بیش از یک سال است مدرسه نرفتهاند و میتوان با برنامهریزی درست از فضای پارکها برای کودکان نیز برنامهریزی داشت تا هم آنان به نشاط برسند و هم بیماری منتقل نشود.
اما یکی از مهمترین مسائلی که باید مدیریت شهری برای آن چارهای بیندیشد، موضوع حملونقل عمومی است که بر اساس گفته کارشناسان، یکی از اماکن اصلی شیوع ویروس کرونا به حساب میآید. ما هماکنون در این بخش برنامهریزی صحیحی را نمیبینیم بهطوری که هر بار فیلمی از متروی تهران در حال پخش شدن است که جمعیت کثیری در حال تجمع و استفاده از این سیستم حملونقلی هستند. یقینا با این نوع استفاده از مترو و اتوبوس و عدم رعایت فاصلهگذاریهای اجتماعی، نمیتوان توقع داشت ویروس کرونا منتقل نشود.
از سوی دیگر همچنان طرح ترافیک برقرار است و اگر فردی بخواهد با خودروی شخصی تردد کند، باید هزینههای هنگفتی را پرداخت کند. ضروری است مدیریت شهری هر چه زودتر در زمینه حملونقل شهری در شرایط کرونایی تدبیر جدی بیندیشد و مانع به خطر افتادن جان شهروندان در شرایطی که کرونای انگلیسی به سرعت در حال شیوع و گسترش است، بشود.
لازم به ذکر است در زمینه حملونقل عمومی و تهیه اتوبوس و مترو صرفا این موضوع برعهده شهرداری نیست بلکه 50 درصد هزینههای خرید را باید دولت پرداخت کند و مابقی آن برعهده شهرداری است. متأسفانه دولت در این زمینه طی سالهای گذشته کمکی نکرده است اما این توقع میرود که شهرداری از سهم 50 درصدی خود کار را پیش ببرد و مانع این شود که شهر از نظر حملونقل دچار مشکل شود. هماکنون شهر نیازمند 3000 دستگاه اتوبوس جدید است و رفع این نیاز با تحرک جدی شهرداری میتواند مرتفع شود.
ارسال به دوستان
گامی دیگر به سمت تحکیم نظام بینالملل آسیایی
دکتر منوچهر محمدی: حوادث و وقایعی که هماینک در سطح بینالملل رخ میدهد، خواسته یا ناخواسته جهان را در جهت افول و ضعف نظام بینالملل غربمحور و شکلگیری نظام جدید بینالملل آسیایی سوق میدهد.
1- بهرغم شکست دونالد ترامپ از حزب جمهوریخواه و روی کار آمدن جو بایدن دموکرات سیاست ضدقدرتهای مثلث آسیایی (روسیه فدراتیو، جمهوری خلق چین و جمهوری اسلامی ایران) نه تنها ادامه یافته است بلکه بر شدت آن هم افزوده شده و دولت آمریکا چه در سیاستهای اعلانی و چه در سیاستهای اعمالی خود، این ۳ قدرت را دشمن خود دانسته و از قدرت روزافزون آنها اظهار نگرانی و تهدید میکند و این خود موجب نزدیکتر شدن این ۳ قدرت به همدیگر میشود.
2- امضای سند همکاری راهبردی 25 ساله میان جمهوری خلق چین و جمهوری اسلامی ایران که نوعی پیوند طولانیمدت ۲ کشور را در عرصههای مختلف اقتصادی، نظامی، سیاسی و فرهنگی، تضمین میکند، به دنبال انعقاد اسناد مشابهی است که میان جمهوری خلق چین و جمهوری فدراتیو روسیه از یک طرف و میان جمهوری اسلامی ایران و جمهوری فدراتیو روسیه قبلا به امضا رسیده است. امضای چنین اسنادی پیوند میان این ۳ قدرت را مستحکمتر کرده و به نوعی آغاز شکلگیری یک اتحادیه قدرتمند مشابه پیمان آتلانتیک شمالی را نوید میدهد.
3- فضاسازی و به عبارتی جیغ بنفشی(!) که دولتهای مستکبر غربی در قبال پیمان اخیر میان چین و ایران کشیدهاند و به تبع آنها هم دولتهای مرتجع منطقه و هم لیبرالهای غربزده داخلی به شایعهپراکنی و دروغپردازی از محتوای این سند پرداختهاند، موید این امر است که بازیگران جدید صحنه بینالملل و تشکیلدهندگان مثلث قدرتمند آسیایی بهموقع و مدبرانه گامهای وسیعی در جهت تحکیم روابط خود و مقابله با خصومتها و دشمنیهای قدرتهای امپریالیستی غرب برداشتهاند.
4- انتخابات سیزدهمین دوره ریاستجمهوری اسلامی ایران، به احتمال قریب به یقین خط پایانی بر حضور جناح غربزده اصلاحطلب در دولت خواهد بود و نوید روی کار آمدن دولتی انقلابی را میدهد. این وضعیت میتواند به این معنی باشد که تنها مانع استحکام و همگامی در روابط با روسیه و چین برطرف خواهد شد و این ۳ قدرت با جلب اعتماد یکدیگر همکاریها و تعاملات سازنده را میان خود تسریع خواهند بخشید.
5- از مسائل مهمی که باید مورد توجه قرار گیرد، این است که این ۳ قدرت آسیایی نه تنها از نظر منافع ملی، سیاسی، نظامی، اقتصادی و فرهنگی با یکدیگر در تقابل و رقابت نیستند بلکه مکمل یکدیگر خواهند بود و هر کدام از این قدرتها دارای امتیازات و ویژگیهایی هستند که تامینکننده نیازهای دیگر اعضای این مثلث خواهد بود. هر ۳ کشور نماینده تمدنهای باستانی فوقالعاده ارزشمندی هستند و ریشه در تاریخ چند هزار ساله قاره کهن دارند و پیوندهای میان این ۳ تمدن سابقه در تاریخ قدیم دارد که مصداق بارز آن جاده ابریشم و علاقه روسیه در رسیدن به آبهای گرم جنوب از طریق ایران است.
6- موقعیت ژئواستراتژیک، ژئواکونومیک و ژئوکالچر جمهوری اسلامی در چهارراه ۳ قاره جهان و در مرکز جهان اسلام و منطقه غرب آسیا، به کشورمان موقعیت ممتازی داده است که در کنار جمهوری خلق چین و روسیه فدراتیو میتواند به عنوان یک سرمایه عظیم به اشتراک گذارده شود و متقابلا امکانات و توانمندیهای اقتصادی و تکنولوژیک روسیه و چین نیز مورد استفاده جمهوری اسلامی قرار گیرد. انجام مانورهای نظامی مشترک در دریای عمان و اقیانوس هند از جمله مصادیق همکاریهای نظامی میان ۳ کشور و نشان دهنده عدم اختلاف بر سر مسائل مرزی است.
7- موفقیت نسبی این ۳ قدرت در غلبه بر ویروس کشنده کرونا بویژه در تولید واکسنهای موثر ضدویروس و متقابلا عجز و ناتوانی کشورهای به اصطلاح پیشرفته و مدرن در غرب از جمله ایالات متحده آمریکا، انگلیس، آلمان، فرانسه و... که همچنان با تلفات سنگین انسانی با این ویروس خطرناک دست و پنجه نرم میکنند، نخستین کارزار و مسابقه جهانی است که میان نظام بینالملل در حال افول غربی و نظام بینالملل جدید آسیایی صورت گرفته و رجحان و برتری این نظام جدید را در صحنه سیاست جهانی به رخ عالمیان کشیده و بیانگر این امر هم است که رقابت میان قدرتهای در حال افول غربی و قدرتهای در حال عروج شرقی در صحنههای دیگر هم ادامه داشته و در همه حال نشانگر دست برتر قدرتهای شرقی خواهد بود و این رقابت و بعضا خصومت موجب خواهد شد قدرتهای غربی هر چه بیشتر در باتلاق خودساخته نظام مدرنیته و سکولار غربی فرورفته و غرق شوند.
8- دولت جمهوری اسلامی طبق پیشبینیهای دقیق حضرت آیتالله العظمی خامنهای رهبر حکیم انقلاب اسلامی، باید سیاست خارجی خود را در قالب نظام بینالملل جدید آسیایی و به عنوان یک بازیگر قدرتمند و به عبارت دیگر ابرقدرت منحصر به فرد و در هماهنگی با ۲ بازیگر قدرتمند این نظام جدید تنظیم کرده و سیاست طلبکارانه و مدعی را نسبت به قدرتهای مستکبر غربی در پیش گرفته و در جهت استیفای حقوق چپاولشده و از دست رفته خود که چه در دوران قبل از پیروزی انقلاب و چه در دوران جنگ تحمیلی خسارتهای زیادی را متحمل شده است، ادعانامه صادر و در تعامل با قدرتهای غربی از آنها بازخواست کرده و جبران خسارتهای مالی و جانی خود را طلب کند و به جای سیاست منفعلانه فعلی، سیاست تهاجمی را در پیش گیرد و یقینا مورد حمایت ملتهای مسلمان هم قرار گرفته و جهان مستکبر غربی را به انفعال خواهد کشاند.
ارسال به دوستان
|
|
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
|