|
تکتیراندازهای سرنوشتساز
مهدی طاهرخانی: پس از پریدن جام از دست پرسپولیس مقابل کاشیما، مطلبی نوشتم که بعضی به ناحق آن را توجیه دانستند.
همه داستان این است؛ نقش تک ستارههای چند میلیون یورویی رقبای آسیایی ما در بزنگاههای بزرگ نمایان میشود. چهارشنبه شب مایکل اولونگا یک تنه همه داشتههای استقلال را بر باد داد، آیا واقعا نتیجه عادلانه بود؟ شاگردان مجیدی در نیمه دوم به واسطه عملکرد بسیار بد زوج علی کریمی و کریم بوضیاف در میانه میدان، چنان بر میدان مسلط شدند که گویی حریف یک تیم متوسط است. به زحمت کار را به تساوی کشاندند اما همانی که نباید، رخ داد. هواداران آبی نشئه دبل دریبل دیدنی مهدی قائدی روی بازیکن شماره ۷ الدحیل بودند که ناگهان همان بازیکن تحقیر شده، پاس گل چهارم را داد و تمام.
اولونگای کنیایی فرق بزرگ استقلال و الدحیل بود. بیهیچ توجیه و بهانهجویی این واقعیت فوتبال ما است؛ حتی اگر تیمهای ما بر حریفان خود مسلط شوند، حتی اگر مالک توپ و میدان شوند، حتی اگر کار را به تساوی بکشانند، باز یک تکستاره خارجی میآید و همه چیز را به نفع آنها به هم میزند. پرسپولیس چرا ۲ فینال لیگ قهرمانان آسیا را واگذار کرد؟ حقیقتا روی کاغذ و روی زمین آیا آن کاشیما از السد در همان سال قویتر بود؟ آیا اولسان در حد و اندازههای النصر سعودی بود؟ پرسپولیس همه غولها را پشت سر گذاشت اما همیشه در مرحله آخر یک خارجی گرانقیمت میآید و همه چیز را خراب میکند. در روزی که علی علیپور از فاصله ۳ متری نتوانست دروازه کاشیما را باز کند، ۲ بازیکن برزیلی تیم ژاپنی آمدند و فرق را نمایان ساختند؛ لئو سیلوا و سرجینیو که رقم قراردادشان روی هم رفته از همه بازیکنان پرسپولیس بیشتر بود تفاوت را رقم زدند، آن روز آن جام پرید چون تفاوت را همین جزئیات رقم میزند. در فینال دوم باز هم یک برزیلی گرانقیمت دیگر کار هموطنانش را این بار در لباس اولسان تکرار کرد. احمد نور و شیری هدیه را فرستادند و نگرائو باز نکرده قبول کرد و حسرت را به دل میلیونها پرسپولیسی گذاشت.
آن شب نوشتم مادامی که رقبای ما چنین بازیکنان خوب و باکیفیتی داشته باشند با وجود برتری و مالکیت توپ بهتر و بیشتر باز هم قربانی میشویم، نه اینکه لزوما این قانون ابدی و همیشگی باشد اما دستکم تا امروز بیکم و کاست اجرا شده و ما ضرر دیده این موضوع هستیم. حالا بازگردیم به استقلال، آیا آنها مستحق دریافت ۴ گل بودند؟
جوابش هر چه باشد مهم نیست، چون یک خارجی گرانقیمت به نام مایکل اولونگا در زمین بود که از ۳ موقعیت به دست آمده براحتی ۳ گل زد، بدون دور ریز و خرابکاری.
تصور کنید این مهاجم کنیایی بازیکن استقلال بود یا اصلا درون زمین نبود.
بله! با کار تیمی، بازی هماهنگ و تیم بودن به معنای واقعی کلمه، میشود از هر حریفی گذشت ولی باید پذیرفت رقبای ما متاسفانه به تکتیراندازهایی مجهزند که این اسنایپرها در بزنگاههای بزرگ کار را تمام میکنند.
این واقعیت است. باید پذیرفت که فوتبال ما در رده باشگاهی در این چند ساله شدیدا از این قاتلها متضرر شده است؛ یک شب عمر خریبین و یک روز دیگر هموطنش سوما. بغداد بونجاح و حالا اولونگا. اهل تبعیض نیستند؛ استقلال و پرسپولیس هم ندارد، حتی تیم ملی. عبدالرزاق حمدالله مراکشی را هم از قلم نیندازید اگر چه تک گلش فصل قبل در دوحه برابر پرسپولیس منجر به شکست و حذف نشد.
هواداران سرخابی برای مزاح نام این قاتلان بالفطره را برای هم بازگو میکنند و یادآوری میکنند قصه تحقیر را.
به قول گزارشگر شاعر مسلکمان (پیمان یوسفی)، این قصه سر دراز دارد! آن هم چه...
ارسال به دوستان
گفتوگوی «وطن امروز» با دکتر محسن خادمی استاد دانشگاه امام حسین(ع)
کارآمدی موتور پیشران انقلاب اسلامی
صدیق اشکان: در ادامه سلسله مطالبی که به بررسی چالشهای حال حاضر کشور و راه برونرفت از آن پرداختیم، در این شماره به گفتوگو با دکتر محسن خادمی، استاد علوم سیاسی دانشگاه امام حسین(ع) نشستیم. دکتر محسن خادمی در این گفتوگو، «کارآمدی» را مهمترین چالش کنونی ایران دانست و در ادامه به شرح راهکارهایی برای تحقق کارآمدی در بدنه مدیریتی و اجرایی کشور پرداخت. ***
* آقای دکتر! با توجه به مطالعات آکادمیک شما درباره مسائل ایران، مهمترین مسأله حال حاضر کشور را چه میدانید؟
ما در 42 سال گذشته در همه منازعات و مسائل سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی همواره با یک کلیدواژه مواجه بودهایم که عموما غیرمستقیم مطرح شده اما امروز لازم است آشکارا و مستقیم گفته و مدام تکرار شود و آن هم کلیدواژه «کارآمدی» است.
امروز ما با سؤالات مهمی مواجهیم، اینکه آیا انقلاب اسلامی توانسته است در همه حوزههای زیست انسانی کارآمد باشد؟ در کدام حوزهها توانسته و در کدام حوزه نتوانسته و چرا؟ سوال مهم دیگر اینکه در حوزههایی هم که کارآمد بوده آیا توانسته این احساس را به جامعه منتقل کند، یعنی فلان موفقیت خود را که به شهادت آمار و اعداد، واقعاً یک دستاورد محسوب میشود، توانسته به یک احساس اجتماعی تبدیل کند به طوری که توده مردم این احساس موفقیت را لمس کنند؟ اینها همه سؤالهایی است که حول محور مسأله کارآمدی میشود مطرح کرد و به همین خاطر است که به نظر من مهمترین مسأله ایران در حال حاضر، مسأله کارآمدی است که همه وجوه آن باید مورد واکاوی علمی قرار بگیرد.
اساسا به نظر من انقلاب اسلامی از حیث تئوریک یعنی قائل بودن به کارآمدی حاکمیت در بهسازی همزمان زیست دنیایی و اخروی انسان، چیزی که از آن با واژه «حکمرانی متعالی» یاد میشود. شما اگر منظومه فکری امامین انقلاب را مورد واکاوی قرار بدهید، بخوبی میبیند انقلاب اسلامی را از این زاویه نگاه میکردند: یک حکمرانی کارآمد که قرار است لایههای مختلف زندگی انسان را به بهترین شکل ممکن رقم بزند. رهبر معظم انقلاب، پدیده انقلاب اسلامی را یک فرآیند میبینند؛ فرآیندی که از مرحله نظامسازی شروع شده و با تکمیل مراحل شکلگیری دولت اسلامی و جامعه اسلامی به تمدنسازی اسلامی منتهی شود که اینها همه رقمزننده یک مدل زندگی مطلوب برای انسان است. تمام این فرآیندها در صورتی پیش میرود و یک به یک تکمیل میشود که موتور کارآمدی روشن باشد. اگر کارآمدی، به عنوان موتور پیشران انقلاب اسلامی معیوب شد، انقلاب اسلامی متوقف میشود و یک حیات نباتی و بدون فایدهمندی پیدا میکند.
از ابتدای انقلاب اسلامی تاکنون هم نقطه اصلیای که دشمن روی آن متمرکز شده است، مساله کارآمدی است. تمام لشکر رسانهای و جاسوسی و اهرمهای فشار بینالمللی، حول کانون کارآمدی متمرکز شده است تا جمهوری اسلامی را یک نظام فشل و ناتوان در تامین منافع ملی نشان دهد. جایی مطلبی خواندم که در یکی از کشورها شخصی را به عنوان جاسوس دستگیر میکنند. به او گفتند ماموریت تو چه بود؟ گفت ماموریت من ایجاد اشتباه در «به کار گماری» بود. یعنی وقتی یک سیستم مدیریتی میخواهد هر فرد را در جای خودش به کار بگمارد، هر فرد در جایی به کار گرفته شود که شایسته آن نیست. همین یک مساله مثل یک دومینوی انفجاری، کل سیستم را دچار فروپاشی و نابودی میکند.
اگر بخواهم حرفهایم را در یک جمله جمعبندی کنم، مهمترین مساله حال حاضر ایران، مساله کارآمدی، ارتقای کارآمدی و احساس کارآمدی است که اینها در نهایت به رضایتمندی اجتماعی منتهی میشود.
* آقای دکتر! راه رسیدن به کارآمدی در شرایط کنونی چیست؟
ببینید! همانطور که عرض کردم ما به دنبال یک «حکمرانی خوب و مطلوب» هستیم و این جز با یک «حکمران خوب و مطلوب» محقق نمیشود. یعنی در رأس سیستم اجرایی کشور، باید شخصی به کار گرفته شود که مهمترین خصیصهاش کارآمدی باشد. سپس برای کل بدنه اجرایی و مدیریتی باید بر مبنای کارآمدی یک ساختار و سیستم تعریف کرد؛ سیستمی که جز فرد کارآمد جذب بدنه مدیریتی نشود و جز یک مدیر کارآمد، در بدنه مدیریتی ابقا نشود.
ما یک مجموعه بسیار بینظیر از شاخصهای کارآمدی داریم که بخوبی در نهجالبلاغه ترسیم شده است؛ مثلا در عهدنامه مالک اشتر، متعالیترین ارزشهای حکمرانی را میبینید، یا اینکه امیرالمومنین یکی از مسؤولانش را به علت شرکت در یک مراسم اشرافی عزل میکند؛ اینها همه یک مدل حکمرانی است. باید فردی که عصاره این مدل حکمرانی باشد در رأس کار قرار بگیرد و برای تحقق این مدل، ساختارسازی کند. فرآیندی را که در آن افراد برای تحقق یک مدل حکمرانی خوب تربیت میشوند، «کادرسازی» مینامیم. پس کادرسازی جهت تحقق کارآمدی از واجبات و مسائل اساسی است.
برای تبیین اهمیت کادرسازی اجازه بدهید من قدری توضیح بیشتری بدهم. ببینید! یک رئیسجمهور یا یک وزیر بالاخره در یک رشته متخصص و صاحبنظر است اما معمولا مدیریت کلان نیاز به یک دانش گسترده در ابعاد گوناگون دارد؛ این یک مساله. مساله دیگر هم اینکه وقتی ما از کشورداری صحبت میکنیم، یعنی یک پهنه مدیریت بسیار گسترده که از رأس یک هرمی در پایتخت شروع میشود و تا یک بخشدار و فرماندار در دوردستترین نقطه کشور امتداد پیدا میکند؛ این مساله دوم. حال ما برای مواجهه با این دو مساله چه باید بکنیم؟ اینجا باز اهمیت کادرسازی خودش را نشان میدهد. ما باید مدیری را تربیت کنیم که مهارت تصمیمگیری در اموری را که شخصا تخصص ندارد داشته باشد و این واقعا یک مهارت است. اینکه شما بدانید چه مشاورانی داشته باشید، چینش مشاوران چگونه باشد تا از همه نظرهای کارشناسی اطلاع پیدا کنید، از بین نظرهای متفاوت کارشناسی چطور بهترین را گزینش کنید...؛ اینها همه فنون مدیریتی است که ما باید در فرآیند کادرسازی، اینچنین مدیرانی را تربیت کنیم.
در باب مسأله دوم که بحث پهنه وسیع مدیران است، ما باید کادرسازی برای همه لایههای مدیریتی را مدنظر قرار بدهیم؛ اینکه هر لایه از مدیران به چه مهارتها و توانمندیهایی نیاز دارد و چگونه میشود این توانمندیها را برای آنها فراهم کرد.
ببینید! اینها مسائل حیاتی است که بعد از اینکه شخص کارآمد در رأس هرم مدیریت اجرایی قرار گرفت، برای تزریق کارآمدی در کل بدنه مدیریتی باید در دستور کار خود قرار بدهد.
نکته مهمی که هم در کارآمدی و هم در کادرسازی باید مورد توجه قرار بگیرد، مساله «هویت انقلاب اسلامی» است. شخصی باید در رأس هرم مدیریتی قرار بگیرد که به تعبیر آقا تا بندندان لبریز از هویت انقلاب اسلامی باشد و سپس کل سیستم مدیریتی را بر اساس همین هویت شکل بدهد. اینکه آقا فرمودند ما به یک دولت جوان حزباللهی نیاز داریم، منظور از حزباللهی بودن وابستگی به یک جریان خاص نیست، منظور باور داشتن به هویت انقلاب اسلامی است. هویت انقلاب اسلامی یعنی دارا بودن یکسری ویژگیها که مهمترین آنها عبارتند از: ظلمناپذیری، خدمتگزاری، کممصرفی و پرفایدگی. کسی که حائز این ملکات است، باید رهبری بدنه مدیریتی کشور را به دست بگیرد و سپس این هویت را مبنای کادرسازی برای بدنه قرار بدهد.
* آقای دکتر! یکی از مشکلات مهم در حوزه کارآمدی، لایه مدیران میانی است. در واقع صحبت شما این است که بعد از قرار گرفتن یک مدیر کارآمد در رأس هرم مدیریتی، باید با کادرسازی، ساختار مدیریت کشور تحول یابد، درست است؟
بله! همینطور است. شما ببینید گاهی یک بخشدار با یک امضا یا یک تصمیم نادرست، نارضایتی عظیمی را تولید میکند که چوبش را کل سیستم میخورد. وقتی آن بخشدار را از نزدیک نگاه میکنی، میبینی آدم متشرع و ظاهرالصلاحی است، اهل مناسک دینی هم هست اما نه کارآمد است، نه هویت انقلاب اسلامی دارد، اگر نه آن تصمیم را نمیگرفت. ما نباید از مساله مهم لایه مدیران میانی و مدیران پایینی غفلت کنیم. اتفاقا بیشترین مواجهه مردم با نظام، از طریق همین مدیران میانی و پایینی دستگاههای اجرایی است. حالا اگر این مدیران نالایق و لیبرال و سکولار باشند، تصور مردم نسبت به کل نظام چگونه میشود؟
مسالهای که این مشکل را بغرنجتر میکند این است که این لایه مدیران دولتی بعد از مدتی در بدنه اجرایی کشور رسوب میکنند و با آمد و رفت هیچ دولتی تغییر نمیکنند. این آدمها بعد از مدتی صاحب تجربه میشوند، سیستمی هم وجود ندارد که این تجارب به نسلهای بعدی منتقل شود، لذا فقط آن آقا از پس کار برمیآید، همه افراد را او میشناسد، نقاط قوت و ضعف کار را او میشناسد، حالا اگر تقوا هم نداشته باشد، یک شبکهای حول محور منافع شخصیاش در آن قسمت مدیریتی میسازد که دیگر عملا جابهجا کردن او با هزینههای فراوانی همراه است. اینها مشکلات اساسی و مبنایی کشور است که برای رفع آنها باید چارهاندیشی کرد.
* یعنی ما با مدیران ناکارآمدی مواجهیم که در هر دولتی به نحوی در جایگاهی صاحب منصب و ذینفوذ هستند؟
بله! حالا اگر دولت همسو باشد، ارتقای مدیریتی هم پیدا میکنند، اگر هم همسو نباشد، با موضع انتقادی، کاسبی میکنند. شما وقتی بررسی میکنید با مسؤولانی مواجه میشوید که در همه دولتها بودهاند؟ این چگونه امکانپذیر است؟ بعد شما خروجی این مدیران را نگاه میکنید هیچ فایدهای بر مبنای آرمانهای انقلاب اسلامی از آنها صادر نشده است. یعنی این آدم، مدیر جمهوری اسلامی بوده است، بدون اعتقاد به انقلاب اسلامی! این از عجایب و مصائب روزگار ما است که به آن مبتلا شدهایم.
* کمی هم بپردازیم به موضوع سبک زندگی یک مدیر تراز انقلاب اسلامی.
سبک زندگی تراز انقلاب اسلامی برای یک مدیر، سبک زندگی امامین انقلاب است. به عبارت دیگر زندگی امام خمینی و رهبر معظم انقلاب، تجسم عینی سبک زندگی یک مدیر تراز انقلاب اسلامی است. حضرت آقا زیر پای خود یک زیلو میاندازند، فلان مدیر فرش اتاقش باید از مرغوبترین فرشها باشد، حضرت آقا که بازدیدهای مردمی میروند، در نهایت سادگی و بیتکلفی و با احترام بسیار زیاد نسبت به مردم رفتار میکنند، بعد فلان مدیر با کفش وارد چادر یک زلزلهزده میشود؛ واقعا چه نسبتی بین این دو تفکر و این دو مدل رفتاری هست؟ تا مدیران ما سبک زندگی رهبر انقلاب را الگوی مدیریتی و الگوی زندگی خود قرار ندهند، اهداف انقلاب اسلامی محقق نمیشود.
* بازگردیم به مسأله کارآمدی؛ اگر شما بخواهید برای حل مسأله کارآمدی در بدنه اجرایی و مدیریتی کشور راهحلهای عملی پیشنهاد بدهید، چه راهحلهایی را ارائه میدهید؟
من در چند عنوان به راهحلهای عملی تحقق کارآمدی اشاره میکنم. عنوان اول، جوانگرایی است. حضرت آقا در بیانیه گام دوم انقلاب یک مدل حاکمیتی و مدیریتی ترسیم کردند و در سخنرانی بعد از صدور بیانیه اعلام کردند جوانان، موتور محرک و تحقق اهداف انقلاب در گام دوم خود هستند. چندی پیش نیز رهبری بحث مهم تحولخواهی را مطرح و آنجا هم اشاره کردند که ورود جوانان به عرصههای مختلف کشور از راهحلهای ایجاد تحول در حوزههای مختلف است. ورود جوانان، یعنی به هم زدن ساختارهای فسیل شده و مدیرهای فسیل شده که از مقصران اصلی وضع موجود هستند.
عنوان دوم، تبدیل مدیریت رابطهای به مدیریت شایستهسالارانه است. ببینید! الان رویه انتخاب مدیر در کشور این شکل است که بر اساس روابطی که فرد بالادست دارد، برای مدیری که میخواهد در مجموعه خودش منصوب کند، افرادی به او پیشنهاد میشوند و شخص بین این افراد یک نفر را انتخاب میکند. ما باید این رویه را تغییر دهیم و برای هر منصب و جایگاهی با یک سامانه گستردهتر، افراد متنوعتری خارج از چارچوبهای ارتباطی مدیر بالادست، کاندیدای دریافت جایگاه مدیریت شوند و سپس بر اساس یک ساختار گزینش شایستهسالارانه، شایستهترین فرد برای مدیریت انتخاب شود. تغییر رویه انتخاب مدیران سهم بسزایی در ارتقای کارآمدی خواهد داشت.
عنوان سوم، «پاسخگو کردن مدیران» است. الان هر کس در کشور مسؤولیتی برعهده میگیرد، نسبت به عملکردش پاسخگو نیست. کلید را که تحویل داد، دیگر به هیچ جا و هیچکس به خاطر عملکردش پاسخی نمیدهد. این غلطترین رویه است. همین است که شخص میگوید مدیر شدن در هر صورت به نفع من است، چون یا موفق میشوم یا نمیشوم، اگر شدم که هیچ، اگر نشدم هم نیاز نیست به کسی پاسخ بدهم و در همان دوران با استفاده از رانتها و ارتباطات، فرصتهایی را برای خودم رقم میزنم که وقتی مسؤولیت را تحویل دادم، بتوانم از فرصتهایی که برای خودم ایجاد کردم نهایت استفاده را ببرم.
الان ما با شرایطی مواجهیم که مثلا وزیری سر کار میآید و مساله مسکن را به بحران و فاجعه میکشاند، بعد هم مسؤولیت را تحویل میدهد و میرود و کسی یقهاش را نمیگیرد؟ این برای یک کشور فاجعه و مصیبت است. مدیران باید در قبال عملکردشان پاسخگو باشند. ممکن است یک مدیری تصمیمی بگیرد که ۳ سال بعد از تحویل دادن مسؤولیتش، عوارض تصمیمش گریبان مدیران جدید را بگیرد، نمیشود که نسبت به اینها بیمسؤولیت بود. اینکه اخیرا رئیس قوه قضائیه اظهار داشت «ترک فعل» هم از سوی مدیران به عنوان یک مساله قضایی قابل پیگیری است یعنی همین. یعنی اینکه یک مدیری باید کاری میکرده و نکرده، باید جرم تلقی شود.
عنوان دیگر «نظارت و ارزشیابی عملکرد» است. ما باید در کشور مدلی را طراحی کنیم که هر مدیری از بدو قبول مسؤولیت تا ختم آن، عملکردش مورد نظارت و ارزشیابی قرار بگیرد و نتیحه این ارزشیابی به صورت دادههای آماری روی یک نمودار ترسیم شود. به این طریق میتوانیم به صورت عینی قضاوت کنیم که این مدیر چقدر در رسیدن به اهداف سازمانی موفق بوده است؟ وقتی به صورت عینی جواب این سوال را داشتیم، میتوانیم درباره ادامه کار او یا ارتقای او تصمیمگیری کنیم. وقتی اینچنین نظام ارزشیابی و نظارتی وجود ندارد، ادامه کار یک مدیر یا ارتقای او صرفا بر اساس ارتباطات او است نه عملکرد او. این رویه غلط و هزینهزا که منجر به گزیده شدن دوباره و سه باره کشور از تکرار مدیریت برخی مدیران است، باید به کلی تغییر کند. ما باید یک «داشبورد مدیریتی» طراحی کنیم، یعنی جعبهای که وقتی آن را باز کردیم، به صورت تحلیلی و آماری، عملکرد مدیران پیش چشم ناظر عیان باشد. فقط از این طریق است که میتوانیم در انتصابات خود بهترین گزینهها را انتخاب کنیم.
عنوان بعدی «تبدیل مدل سنتی به مدل سامانهای» است. این عنوان را با ذکر یک مثال توضیح میدهم. شما قبلا که میخواستید یک تاکسی بگیرید و به جایی بروید، باید شروع میکردید با تکتک آژانسهای اطراف منزل خود تماس میگرفتید، حالا یکی ماشین داشت یکی نداشت، بعد آن آژانسی که ماشین داشت به شما میگفت تا یک ربع دیگر ماشین میرسد اما ماشین نیم ساعت دیگر میرسید. بعد یک آژانس یک مبلغ برای مسیر میگفت، آژانس دیگر یک مبلغ دیگر... اما از وقتی کل این فرآیند، به شکل یک سامانه تحت عنوان تاکسیهای اینترنتی درآمد، کاملا اوضاع دگرگون شد. الان شما با یک دسترسی آسان، قیمت مشخص، سامانه ثبت شکایت مشخص، بیان زمان رسیدن به مقصد و مزایای دیگر مواجهید. این کاری است که ما باید در سیستم مدیریتی انجام بدهیم. یعنی باید مدیریت را از حالت سنتی که حالت توصیهای، ارتباطاتی و فردی دارد و از دل این نوع مدیریت، امضاهای طلایی و رانتها و ویژهخواری در میآید، حرکت دهیم به سمت مدیریت سامانهای. در مدیریت سامانهای همه فرآیندها در یک مسیر مشخص و شفاف و قابل ردیابی، پیگیری و ارزیابی انجام میشود. دیگر اساسا امکان رانتخواری و تخلفهای مدیریتی به صفر یا به حداقل ممکن میرسد.
عنوان بعدی «دولت الکترونیک و روزآمد کردن مدیریت بر اساس فناوریهای روز دنیا» است. شما میبینید که بعد از کرونا به ناچار و به ضرورت خیلی از ارگانهای دولتی و اجرایی به سمت خدمات الکترونیک پیش رفتند. ارائه خدمات بر مبنای تکنولوژیهای روز، هم دولت را چابکتر میکند، هم هزینهها را به حداقل ممکن میرساند و هم رضایتمندی مردم را افزایش میدهد. شما اگر از مردم سوال کنید میبینید بخش زیادی از گلایهها و شکایتهای آنان معطوف به بخش بروکراتیک دولت است. برای یک کار کوچک از این سازمان به آن سازمان ارجاع داده میشوند؛ از این طبقه به آن طبقه، از این اتاق به آن اتاق. اینها مردم را کلافه میکند و ویترین بسیار بدی از نظام به آنها نشان میدهد. اگر به سمت اصلاح نظام بروکراتیک کشور بر مبنای دولت الکترونیک و استفاده از فناوریهای روز دنیا حرکت کنیم، میتوانیم رضایتمندی اجتماعی از دولت و به تبع آن از نظام را به طور چشمگیری افزایش دهیم.
در نظر گرفتن مجموعه عناوینی که گفته شد، به صورت عملی قوه مجریه کشور را به سمت کارآمدی سوق میدهد و همانطور که عرض کردم، افزایش کارآمدی هم موتور پیشران انقلاب اسلامی برای رسیدن به اهدافش خواهد بود؛ هم حکمرانی متعالی را محقق میکند، هم رضایت و اعتماد اجتماعی را افزایش خواهد داد و در نهایت به استحکام ساخت درونی نظام منجر خواهد شد.
ارسال به دوستان
تعداد کل قربانیان 68746 نفر
380
طی 24 ساعت 380 نفر از هموطنان بر اثر ابتلا به کرونا جان خود را از دست دادند
آمار جانباختگان و مبتلایان به بیماری «کووید-۱۹» در کشور همچنان بالاست تا جایی که خیلی از استانها به دلیل کثرت بیماران کرونایی مجبور به برپایی بیمارستانهای صحرایی برای خدماترسانی به مردم شدهاند. شمار قربانیان کرونا پس از ماهها روز پنجشنبه گذشته رکورد زد و به بیش از 450 نفر در یک شبانهروز رسید. کارشناسان بهداشت پیشبینی میکنند با توجه به شیوع سراسری این ویروس در کشور، تداوم ثبت آمار بالای جانباختگان و مبتلایان به کرونا در کشور تا هفتههای آینده دور از انتظار نیست. طبق گزارش وزارت بهداشت، متاسفانه از ظهر پنجشنبه تا ظهر جمعه ۳۸۰ بیمار «کووید-۱۹» جان خود را از دست دادند. در همان مدت، بر اساس معیارهای قطعی تشخیصی ۲۲ هزار و ۹۰۴ بیمار جدید مبتلا به «کووید-۱۹» در کشور شناسایی شدند که ۳۴۲۳ نفر از آنها بستری شدند تا مجموع بیماران کرونا در کشور به ۲ میلیون و ۳۵۸ هزار و ۸۰۹ نفر برسد. متاسفانه در طول این مدت، ۳۸۰ بیمار «کووید-۱۹» جان خود را از دست دادند و مجموع جانباختگان این بیماری به ۶۸ هزار و ۷۴۶ نفر رسید. همچنین خوشبختانه تاکنون یک میلیون و ۸۵۰ هزار و ۷۹۱ نفر از بیماران بهبود یافته یا از بیمارستانها ترخیص شدهاند و ۵۱۰۷ نفر از بیماران مبتلا به «کووید-۱۹» در بخش مراقبتهای ویژه بیمارستانها تحت مراقبت قرار دارند. این در حالی است که تاکنون ۱۴ میلیون و ۹۶۶ هزار و ۱۴۹ آزمایش تشخیص «کووید-۱۹» در کشور انجام شده است. علاوه بر این آمارها تاکنون ۵۶۳ هزار و ۸۱۰ نفر دوز اول واکسن کرونا و ۱۵۴ هزار و ۷۰۰ نفر نیز دوز دوم را تزریق کردهاند و مجموع واکسنهای تزریقشده در کشور به ۷۱۸ هزار و ۵۱۰ دوز رسید. در حال حاضر ۳۰۱ شهرستان کشور در وضعیت قرمز، ۹۵ شهرستان در وضعیت نارنجی، ۴۵ شهرستان در وضعیت زرد و ۷ شهرستان در وضعیت آبی قرار دارند.
* کسانی که علائم سرماخوردگی دارند خود را ایزوله کنند
بهار به فصل آلرژیها معروف است و اینکه در این فصل، بیماریهای آلرژیک بسیار شایع میشود اما حالا با وجود شیوع ویروس کرونا، شرایط تشخیص آلرژیها از «کووید-۱۹» قدری سخت شده است. ایرج خسرونیا، رئیس جامعه پزشکان متخصص داخلی ایران با اشاره به اینکه در اوایل فصل بهار علائم آلرژی و آنفلوآنزا وجود دارد، گفت: با توجه به شیوع کرونا هر فردی که علائم سرماخوردگی، آلرژی و آنفلوآنزا دارد، ممکن است کرونا داشته باشد، چرا که برخی علائم مشترک در این بیماریها وجود دارد، به همین دلیل باید خود را قرنطینه کند. وی افزود: ممکن است از هر ۱۰۰ نفر بیمار با علائم سرماخوردگی، یک نفر به کرونا مبتلا باشد اما اگر همین یک نفر در جامعه رها شود میتواند تعداد زیادی از افراد را مبتلا میکند، بنابراین هر فردی علائم را در خودش دید باید در قرنطینه بماند. رئیس جامعه پزشکان متخصص داخلی ایران در گفتوگو با مهر تاکید کرد: با توجه به اینکه بسیاری از تستهای کرونا ممکن است خطا داشته باشد، به همین دلیل پزشک در صورت مشاهده علائم سرماخوردگی مانند تب شدید، سرفه، علائم گوارشی شدید و... باید به بیمار بگوید که خود را قرنطینه و پروتکلهای بهداشتی را کاملا رعایت کند. در همین حال، محمدرضا صالحی، فوقتخصص عفونی با عنوان این مطلب که الان سرماخوردگی نداریم و هر علامت بیماری مثل تب، آبریزش بینی، عطسه و سرفه علامت کروناست، گفت: افراد با مشاهده این علائم باید خودشان را ایزوله کنند و در صورت بدتر شدن علائم به مراکز درمانی مراجعه کنند. وی از مردم خواست در صورت مشاهده کمترین علامت بیماری از خروج از قرنطینه خودداری کنند و پروتکلهای بهداشتی اعم از فاصلهگذاری اجتماعی، پرهیز از تجمعات و دورهمی و زدن ماسک و شستوشوی دستها را بیشتر رعایت کنند.
* لزوم اجرای تقلیل حضور کارکنان در وضعیت قرمز و نارنجی
فرمانده ستاد عملیات مدیریت بیماری کرونا در کلانشهر تهران در نامهای به وزیر بهداشت خواستار تاکید مجدد ستاد ملی مدیریت بیماری کرونا بر اجرای جدی طرح تقلیل حضور کارکنان دستگاههای مختلف تهران در وضعیت کرونایی قرمز و نارنجی شد. علیرضا زالی در این نامه با اشاره به بررسیهای میدانی و عدم همکاری برخی دستگاههای ملی مستقر در تهران درباره با اجرای طرح تقلیل حضور کارکنان متناسب با مصوبات ستاد ملی و شرایط کرونایی قرمز و نارنجی، خواستار طرح مجدد این موضوع در ستاد ملی مدیریت بیماری کرونا شد تا اجرای این طرح به طور جدی توسط دستگاههای ملی مستقر در تهران عملیاتی شود. وی خواستار آن شد تا در صورت عدم اجرا، برخورد قاطع و ضروری به عمل آید.
* آمار تجمیعی واکسیناسیون کرونا در ایران تا دیروز
سخنگوی سازمان غذا و دارو آمار تجمیعی واکسیناسیون کرونا در ایران از ابتدا تا دیروز ۳ اردیبهشت ۱۴۰۰ را تشریح کرد. کیانوش جهانپور با اشاره به آمار تجمیعی واکسیناسیون کرونا در ایران از ابتدا تا ۳ اردیبهشت ۱۴۰۰ اظهار داشت: تاکنون در نوبت اول ۲۷۰ هزار و ۵۶۷ دوز و در نوبت دوم ۱۴۳ هزار و ۵۵۰ دوز واکسن اسپوتنیک تزریق شده است. وی افزود: واکسن سینوفارم چین تاکنون در نوبت اول به ۸۱ هزار و ۹۱۴ نفر و در نوبت دوم به ۷ هزار و ۵۰۶ نفر و واکسن کوواکسین بهارات در نوبت اول به ۵۶ هزار و ۶۷ نفر و در نوبت دوم به ۳۶۴۴ نفر تزریق شده است. بر اساس اعلام وبدا، رئیس مرکز روابط عمومی و اطلاعرسانی وزارت بهداشت با اشاره به تزریق ۱۵۵ هزار و ۲۶۲ دوز واکسن آسترازنکا در نوبت اول، گفت: تا امروز در مجموع ۵۶۳ هزار و ۸۱۰ دوز در نوبت اول و ۱۵۴ هزار و ۷۰۰ دوز در نوبت دوم و در مجموع ۷۱۸ هزار و ۵۱۰ دوز از انواع واکسن در سراسر کشور تزریق شده است.
* آمادگی سپاه کرمانشاه برای راهاندازی بیمارستان صحرایی
معاون بهداشت و درمان سپاه نبی اکرم(ص) استان کرمانشاه از آمادگی سپاه برای راهاندازی بیمارستان صحرایی برای بیماران مبتلا به کرونا در موج جدید این بیماری خبر داد. جلال فتاحی در گفتوگو با ایسنا، با اشاره به اختصاص حدود ۴۵ تخت در بیمارستان امام حسین(ع) به بیماران کرونایی در موج جدید کرونا، اظهار کرد: هر زمانی که نیاز باشد، آماده راهاندازی بیمارستان صحرایی در مدت زمانی کوتاه در هر شهرستانی هستیم. فتاحی اضافه کرد: پزشک و پرستار هم به اندازه کافی پای کار هستند، لذا مشکلی برای برپایی بیمارستان صحرایی در هیچ جای استان نداریم. رئیس بیمارستان مسیح دانشوری نیز هفته گذشته از راهاندازی بیمارستان صحرایی در این بیمارستان به منظور ارائه خدمات حداکثری به بیماران کرونایی خبر داد.
ارسال به دوستان
همه امیدوار به واکسن داخلی
با توجه به فرآیند و کمیت واردات واکسن، امیدها به تولید انبوه واکسن داخلی معطوف شده است
مصطفی خدابخشی: کرونا به صورت فزاینده جان بسیاری از شهروندان ایرانی را به مخاطره انداخته است. این بیماری پنجشنبه گذشته رکورد زد و 453 نفر دیگر را به کام مرگ کشاند تا بر اساس آمار تعداد تلفات ناشی از «کووید-19» با توجه به آمار 380 نفری مرگومیرها در روز جمعه به بیش از 68 هزار و 700 نفر در کشور برسد.
روند رو به رشد این بیماری ضرورت حرکت هر چه سریعتر کشور به سمت واکسیناسیون عمومی را بیش از پیش نمایان میکند. بر اساس آمار، در مجموع از تاریخ ۲۷ فروردین تا ۲ اردیبهشت، ۲۶۸۶ نفر در مواجهه با بیماری کرونا جان خود را از دست دادهاند که این یعنی کرونا در هر ۳ دقیقه و ۴۵ ثانیه یک هموطن را به کام مرگ میکشاند. این در حالی است که تاکنون بر اساس آمار، 718 هزار و 510 دوز واکسن در کشور تزریق شده است. این آمار نشاندهنده حرکت لاکپشتی در مسیر واکسیناسیون عمومی است و هر میزان این روند طولانیتر شود باید چشم انتظار افزایش میزان مرگومیرها در کشور باشیم.
در آخرین آمار ارائهشده از سوی مهرداد جمالارونقی، معاون فنی گمرک ایران از تاریخ 15 بهمن 1399 تا 26 فروردین 1400 از مجموع محمولههای واکسن وارداتی روسی، چینی، هندی و کرهای مجموعا به تعداد 1.995.800 دوز واکسن از طریق فرودگاه امام خمینی(ره) وارد کشور شده است.
در بررسی چرایی ضریب پایین ورود واکسن به کشور، بخش عمده این کاستی را میتوان مربوط به تحریمهای ظالمانه اتخاذ شده علیه کشورمان، عدم سیاستگذاری دقیق و اقدام بموقع از سوی ستاد ملی مقابله با کرونا برای خرید واکسنهای مورد تایید وزارت بهداشت و در نهایت رقابت سنگین جهانی کشورها در تامین این داروی استراتژیک جهت محفوظ نگه داشتن مردم کشورهایشان از خطر این ویروس مرگبار دانست.
در این میان توجه به ظرفیتهای موجود کشور و استفاده از توان تولیدکنندگان داخلی واکسن جهت تامین 160 میلیون دوز واکسن کرونای مورد نیاز میتواند سیاستی موثر در سرعت بخشیدن واکسیناسیون عمومی باشد.
* آغاز مرحله دوم واکسیناسیون از نیمه اردیبهشت
بر اساس گزارشهای رسمی وزارت بهداشت، تاکنون کمتر از یک درصد از جمعیت ایران، واکسن کرونا را تزریق کردهاند. این در شرایطی است که بر اساس سند ملی واکسیناسیون، اولویت تزریق این واکسن با کادر درمان و نیروهای شاغل در بخش مراقبتهای ویژه بیمارستانها بوده است.
به گفته سخنگوی ستاد ملی مقابله با کرونا، فاز اول واکسیناسیون در کشور تا یک هفته آینده به پایان میرسد و تا پایان سال ۱۴۰۰ همه گروههای هدف واکسینه میشوند.
علیرضا رئیسی با اعلام اینکه یک میلیون نفر در مرحله نخست شامل مرحله گروههای درمانی و گروههای آسیبپذیر واکسینه میشوند، افزود: مرحله دوم واکسیناسیون نیز از نیمه اردیبهشت آغاز و سالمندان بر اساس اولویت سنی و بیماران خاص از ۱۸ تا ۶۴ سال را شامل میشود.
سخنگوی ستاد ملی مقابله با کرونا با اشاره به اینکه واکسیناسیون علیه کرونا در کشور در ۴ فاز دنبال میشود، گفت: فاز اول کادر بهداشت و درمان سراسر کشور، فاز دوم افراد دارای بیماریهای خاص و زمینهای در رنج سنی بین ۱۶ تا ۶۴ و همچنین سالمندان زیر ۸۰ سال و فاز سوم شامل زندانیان و سربازخانهها و گروههای خاص شغلی که به دلیل تجمعات ریسک بالایی دارند، خواهند بود. در فاز چهارم واکسیناسیون نیز بقیه افراد جامعه از ۱۸ سال به بالا مدنظر هستند.
رئیسی تعداد افراد فاز اول را 5/1 میلیون نفر، جمعیت فاز دوم را ۱۲ میلیون نفر، جمعیت فاز سوم را ۲ میلیون و جمعیت فاز چهارم را ۵۰ میلیون نفر اعلام کرد و گفت: افراد فاز اول تا نیمه اردیبهشت ۱۴۰۰ تحت پوشش واکسیناسیون قرار میگیرند. بعد از آن وارد فاز دوم میشویم و باید منتظر بمانیم تا واکسنهای بیشتری به دست ما برسد و ۳ تا ۴ ماه دیگر هم به تولید داخل واکسن برسیم.
* جزئیات واکسن کرونای انستیتو پاستور
در حالی که مردم چشمانتظار واکسنهای ایرانی برای ورود به بازار هستند، رئیس انستیتو پاستور ایران جزئیاتی جدید از واکسن تولید مشترک ایران و کوبا ارائه کرد.
دکتر علیرضا بیگلری با اشاره به جزئیات فاز سوم مطالعه انسانی واکسن ایرانی-کوبایی کرونا، با تاکید بر آنکه برند «پاستور» برندی است که نمیتوانیم آن را روی هر واکسنی بگذاریم، زیرا یک برند ۱۰۰ ساله است، گفت: از ماهها قبل سعی کردیم در طراحی، واکسنی را به عنوان واکسن پاستور طراحی و معرفی کنیم که اولا مطمئن باشیم کاراست و ثانیا از کم بودن عوارضش کاملا اطمینان داشته باشیم.
رئیس انستیتو پاستور ایران با اشاره به جزئیات آغاز فاز سوم کارآزمایی بالینی واکسن تولید مشترک میان انستیتو پاستور ایران و انستیتو فینلای کشور کوبا، گفت: این واکسن حاصل همکاری انستیتو پاستور ایران و انستیتو فینلای کشور کوباست که یک واکسن نوترکیب و یکی از کاراترین واکسنهای دنیا بوده است و از نظر عارضه هم در مقایسه با سایر واکسنها، در مطالعات بالینی فاز یک و فاز ۲، بینهایت کمعارضه بوده است.
بیگلری ادامه داد: در فاز سوم کارآزمایی بالینی، واکسن تولید مشترک ایران و کوبا در 7 استان کشور و 8 دانشگاه علوم پزشکی شامل مازندران، بابل، اصفهان، یزد، کرمان، هرمزگان، همدان و زنجان مورد مطالعه قرار میگیرد که مجموعا در کل کشور ۲۴ هزار داوطلب وارد مطالعه میشوند که از هر دانشگاه علوم پزشکی بالغ بر ۳۰۰۰ نفر پذیرش خواهند شد.
وی گفت: باید توجه کرد خوشبختانه این واکسن نخستین واکسنی است که در دنیا برای آن دوز یادآور هم طراحی شده است، زیرا اکنون کارشناسان بهداشتی دنیا به تمام شرکتهای واکسنساز توصیه میکنند حتما برای واکسنهای خودشان دوز یادآور هم تولید کنند. تا چند ماه بعد از تزریق واکسن کووید، تزریق دوز یادآور یا بوستر (Booster dose) باعث میشود سطح ایمنی حفظ شود.
وی گفت: با توجه به نتایجی که از فاز یک و فاز ۲ کارآزمایی بالینی این واکسن که در کوبا انجام شده داریم و همچنین با توجه به طراحی واکسن، پیشبینی میشود بتوانیم در دهه دوم یا سوم خردادماه جمعبندی آن را داشته باشیم و با نتایجی که میگیریم امیدوارم بتوانیم وارد واکسیناسیون عمومی با این واکسن شویم. انشاءالله یکی از واکسنهایی خواهد بود که در ایمنسازی مردممان در مقابل بیماری کرونا مورد استفاده قرار خواهد گرفت.
***
عضو کمیسیون بهداشت مجلس: از فروش واکسن به مردم گلهمندم
عضو کمیسیون بهداشت و درمان مجلس شورای اسلامی با اشاره به وجود بازار سیاه واکسن تقلبی کرونا در کشور گفت: قیمت این نوع واکسنها بین 10 تا 15 میلیون تومان توسط افراد سودجوی فرصتطلب و غیرمتخصص به مردم پیشنهاد میشود، این در حالی است که چنانچه کسی اقدام به خرید چنین واکسنهایی کند، بیتردید سرش کلاه میرود. دکتر همایون سامهیحنجفآبادی در گفتوگو با «وطنامروز» با بیان اینکه دارو کالایی بسیار حساس است که اگر از مبادی رسمی تهیه نشود و مورد استفاده قرار گیرد میتواند مرگآور باشد، گفت: اکنون در شرایطی که محدودیت در تهیه واکسن کرونا در کشور و حتی دنیا وجود دارد، برخیها نباید فریب پیشنهاد واکسن کرونا به قیمتهای گزاف را بخورند، چرا که حتی اگر این واکسن تقلبی نباشد و به صورت قاچاق وارد کشور شده باشد، برای حفظ کیفیت آن نیازمند تجهیزات فریزری و سرمایشی خاص است. وی تاکید کرد: واردات واکسن کرونای مجاز به هر شکل ممکن البته با تایید وزارت بهداشت تا رسیدن واکسن کرونای داخلی به تولید انبوه باید انجام شود. از طرفی باید به این نکته مهم نیز توجه داشت که نباید بر روی واکسنهای وارداتی قیمت گذاشته شود، چرا که این واکسنها باید به صورت رایگان و با اولویتبندی بین مردم توزیع و تزریق شود. عضو کمیسیون بهداشت و درمان مجلس شورای اسلامی اضافه کرد: بنده به عنوان نماینده مردم از برخی اخبار مبنی بر پولی بودن واکسن کرونا، گلهمندم چرا که برخیها اعلام کردهاند هر دوز واکسن بین 200 تا 250 هزار تومان قیمت دارد. سامهیحنجفآبادی تصریح کرد: پولی شدن واکسن کرونای وارداتی در کشور باعث پایین آمدن وجهه ایران در دنیا میشود، زیرا حتی فقیرترین کشورهای جهان واکسن را به صورت رایگان توزیع و تزریق میکنند، بنابراین اگر واکسن کرونا پولی شود ایران نخستین کشوری است که اقدام به فروش واکسن به مردم میکند. وی افزود: با توجه به واردات اندک واکسن خارجی کرونا، امیدها برای تولید انبوه واکسن داخلی و واکسیناسیون عمومی دوچندان شده است.
***
ورود محموله با سلولی تولید واکسن«اسپو وی» به کشور
دانشمندان ایرانی علاوه بر تولید موفقیتآمیز صفر تا صد واکسن کرونا در داخل با برخی کشورهای مورد اطمینان نیز برای تولید این نوع واکسن همکاری میکنند. سخنگوی سازمان غذا و دارو در این رابطه اعلام کرد: تا پایان بهار نخستین سری واکسن اسپوتنیک وی - تولید مشترک ایران و روسیه - در دسترس قرار میگیرد. کیانوش جهانپور در صفحه توئیترش نوشت: «محموله بانک سلولی برای تولید واکسن اسپوتنیک V امروز وارد کشور شد و بزودی تولید این واکسن در شرکت اکتوورکو آغاز خواهد شد. با آغاز مراحل کشت و تولید، نخستین سری واکسن تا پایان بهار در دسترس قرار میگیرد».
* توزیع واکسن عادلانه و رایگان است
در حالی که طی هفته گذشته موضوع پرداخت هزینه برای واکسینه شدن افراد در کشور مطرح شده است، منابع رسمی درباره توزیع واکسن کرونا اعلام کردهاند بر اساس سند ملی واکسیناسیون، واکسن در کشور رایگان است.
در همین رابطه سخنگوی سازمان غذا و دارو با اشاره به موضوع واکسن کرونای پولی برای افراد خارج از اولویت که اتاق بازرگانی قیمت آن را بین ۲۰۰ الی ۲۵۰ هزار تومان اعلام کرده، گفت: وقتی صحبت از حوزه سلامت است، موضوع مربوط به حوزه پیشگیری میشود که در این زمینه وظیفه دولتها و حکومتها است که به صورت فراگیر خدمات پیشگیری و دسترسی عادلانه را فراهم کنند. جهانپور درباره پولی شدن واکسن کرونا گفت: قطعا وزارت بهداشت این کار را نخواهد کرد، مسیر ما مشخص است و اینها موضوعات جدیدی در رابطه با واکسیناسیون، مثلا واکسیناسیون تودهای و حجیم نیست.
وی گفت: واکسن به شکل عادلانه، رایگان و مطابق اولویتها در وزارت بهداشت توزیع خواهد شد و وزارت بهداشت چیزی جز این نخواهد داشت.
***
رصد شرکتهای خصوصی واردکننده واکسن
با آنکه برخی از وجود بازار سیاه واکسن کرونا با قیمت 10 تا 15 میلیون تومان خبر میدهند اما مسؤولان ادعا دارند هرگونه واکسنی که به کشور وارد میشود باید در سامانه «تیتک» ثبت شود تا رانتی در این زمینه ایجاد نشود. رئیس سازمان غذا و دارو گفت: شرکتهای خصوصی که مجاز به واردات واکسن هستند، رصد میشوند.
محمدرضا شانهساز، رئیس سازمان غذا و دارو گفت: 4 سامانه برای ثبت واکسن کرونا وجود دارد که سامانه تیتک، یکی از آنهاست؛ اطلاعات واکسن و مقایسه بین افراد دریافتکننده و نوع واکسن در این سامانه ثبت میشود.
وی ادامه داد: لینک مشخص بین مراکز بهداشتی وزارت بهداشت و سامانه تیتک وجود دارد که برای ما قابل رؤیت است و کاملا میدانیم چه تعداد افراد، چه نوع واکسنی دریافت کردهاند. شانهساز در واکنش به وجود موارد تقلبی و سودجویی از واکسن کرونا، گفت: تمام ۲ میلیون دوز واکسن کرونا که وارد شده، در سامانه تیتک ثبت شده است و زیر نظر دانشگاههای علوم پزشکی تزریق میشود. قطعا تبلیغ فروش واکسن، با هدف خالی کردن جیب مردم و البته تهدید سلامت آنها همراه است.
وی درباره ورود شرکتهای خصوصی به موضوع واردات واکسن افزود: هر فردی در کشور واکسن دریافت میکند باید در سامانه تیتک ثبت شود و قبلا آن شرکت حتما باید در سامانه سازمان غذا و دارو ثبت شده باشد. رئیس سازمان غذا و دارو با اشاره به اینکه بخش خصوصی هم فقط مجاز به واردات واکسنهای مورد تأیید سازمان غذا و دارو است، ادامه داد: شرکتهای خصوصی واردکننده واکسن مشخص هستند و کسی نمیتواند بدون رصد سازمان غذا و دارو، واکسن وارد کند.
ارسال به دوستان
مرغ یک پا دارد
روحانی درباره دلایل گرانی مرغ و تخممرغ نیز پای تحریمها را به میان آورد
مرغداران: مشکل از مدیریت است
گروه اقتصادی: حسن روحانی در اظهاراتی قابل تأمل دلیل افزایش قیمت مرغ و تخم مرغ را تحریمها خواند. پیش از این هم علی ربیعی، سخنگوی دولت نیمه فروردینماه در برابر انتقادات گسترده نسبت به رشد قیمت و کمیابی مرغ، دلیل اصلی این اتفاق را تحریمها اعلام کرده بود. تولیدکنندگان و فعالان صنفی در واکنش به این اظهارات، خود دولت و بیتدبیریهای آن را دلیل بحران مرغ میدانند.
به گزارش «وطنامروز»، حسن روحانی، رئیسجمهور صبح پنجشنبه دوم اردیبهشتماه در مراسم افتتاح طرحهای ملی کشاورزی گفت: ما در بحث کره به خودکفایی رسیدیم و میتوانیم جزو صادرکنندگان این محصول باشیم و در زمینه مرغ هم نیازمندیهای ما به خارج کم میشود و به خودکفایی کامل میرسیم. مردم ما شاید نمیدانستند یا کمتر به آنها توضیح دادهایم؛ برخی میگویند تحریم چه کار به مرغ دارد و مرغ که تحریم نشده است؟ وی در این باره افزود: مردم باید بدانند که ما در مرغ لاین، مرغ اجداد و مرغهایی که وارد میکردیم تحریم شدیم و میخواستند در داخل کشور اخلال ایجاد کنند و اصلا مرغ تولید نشود. رئیسجمهور تصریح کرد: طرف دیگر قصه، نهادههای دامی که وارد میکنیم از طریق ارز و سیستم بانکی است؛ با فشارها و مشکلاتی که برای ما ایجاد کردند، خرید و وارد کردن این نهادهها با مشکلات زیادی روبهرو بود. مردم باید بدانند این تحریم ظالمانه ضدانسانی ترامپ، از آن آغاز و حتی تا الان هم که متاسفانه ادامه دارد، در همه جا این تحریم تاثیرگذار بوده است. روحانی بیان داشت: البته یک عدهای آشنا نیستند و درصد درست میکنند و میگویند ۳۰درصد مشکلات از تحریم است و بقیه مشکلات از مدیریت است که این حرف کاملا غلط و نادرست است. آنها نمیدانند تحریم در چه زمینههایی تاثیرگذار است و چه مشکلاتی ایجاد میکند و نمیدانند کل تولید در بخش کشاورزی و در بخش صنعت اگر نهادههای لازم و مواد اولیه را نتوانیم بموقع وارد کنیم، متوقف میشود. رئیسجمهور اظهار داشت: تحریم بر تولید، صادرات و واردات ما تاثیرگذار است و به این مناسبت از وزارت امور خارجه و سایر دستگاهها که در کنار این وزارتخانه در وین تلاش کردند برای اینکه این تحریم را بشکنند تشکر میکنم. رئیسجمهور خاطرنشان کرد: تحریم یک ظلم بزرگ بر ملت بزرگ ایران است و ما آن لحظهای که ببینیم طرف مقابل ما برای اجرای قانون و مقررات آماده شده است، یک لحظه صبر نمیکنیم. حالا مخالفان هر چه میخواهند بگویند. هر چقدر زور و بلندگو داشته باشند، ما زمانی که ببینیم حق مردم ایران را میتوانیم بگیریم، من به عنوان رئیسجمهور یک «آن» و یک لحظه معطل نمیکنم و همان موقع این کار را انجام خواهم داد. حالا یک عده هم که ناراحتند، ناراحت باشند، به ما ربطی ندارد. وی اظهار داشت: مردم بدانند تحریم در تولید تخممرغ و مرغ و تولیدات دام چه تاثیری میگذارد. تحریم بر خیلی بخشهای کشاورزی تاثیر میگذارد.
* تولیدکنندگان دلیل افزایش قیمت مرغ را چیز دیگری میدانند
حسن روحانی در حالی اصلیترین دلیل افزایش قیمت مرغ را تحریمها میداند که تولیدکنندگان و فعالان صنفی درگیر با تولید و توزیع مرغ، دلایل دیگری از جمله سوءمدیریت دولتیها را عامل این اتفاقات میدانند. حبیب اسداللهنژاد، نایبرئیس کانون سراسری مرغداران گوشتی کشور در گفتوگو با «وطنامروز»، با اشاره به افزایش قیمت مرغ و کمبود آن در بازار طی مدت اخیر گفت: ۲ عامل مهم در افزایش قیمت مرغ تاثیرگذار بوده است؛ بخشی از آن ناشی از افزایش قیمت مؤلفههای تولید از جمله ذرت، سویا، جوجه، نرخ حملونقل، دستمزد و هزینههای آب و برق و... است که بر قیمت تولید تاثیر گذاشته و قیمت تمامشده مرغ را به صورت غیرمنطقی و غیرواقعی افزایش داده است و عامل دوم که بر کمبود مرغ در بازار تاثیر گذاشته، سیاستگذاریهای اشتباهی است که درباره توزیع مرغ انجام شده است. برای مثال سن کشتار مرغ به دلیل کمبود نهادهها کاهش یافته و مرغ در وزن 4 کیلو کشتار میشود تا در واقع برای رسیدن به وزن بالاتر نیاز به مصرف غذای بیشتر نداشته باشد. وی افزود: عدم نظارت بر شبکه توزیع مهمترین عامل کمبود مرغ در بازار است. در مدت اخیر با وجود حجم بسیار زیاد تولید مرغ در کشور، بازار همچنان با کمبود این ماده خوراکی مواجه است چرا که بخش قابل توجهی از مرغ تولید شده، در سایه نبود نظارت بر شبکه توزیع، در میان رستورانها و مراکز پذیرایی و... توزیع میشود، لذا بازار با کمبود و عدم دسترسی دهکهای پایین به مرغ مواجه شده است. اسداللهنژاد ادامه داد: اگر چه تحریمها بر تخصیص ارز و واردات نهادههای دامی بیتاثیر نبوده اما اگر مدیریت درست و نظارت دقیقی بر بخش تولید و توزیع وجود داشت، حتی در شرایط تحریم هم بازار با کمبود کالا مواجه نمیشد. در واقع سوءمدیریت در بخش توزیع، بحران اخیر بازار مرغ را رقم زد. وی اظهار امیدواری کرد با تشکیل قرارگاه ساماندهی بازار مرغ، در آیندهای نزدیک چالشهای کنونی این بخش رفع شود و مرغ به میزان کافی در اختیار مردم قرار بگیرد.
* سوءمدیریت دولتیها تأثیر بیشتری داشته است
همچنین دبیر کانون سراسری مرغداران گوشتی ایران گفت: رد پای تحریمها در مشکل نهادههای دامی و افزایش قیمت مرغ خیلی پررنگ نبوده و بیشتر از همه، سوءمدیریت تأثیرگذار بوده است. پرویز فروغی درباره مشکلات پیش روی تولید و عرضه نهادههای دامی گفت: ۲ متولی این موضوع (وزارت صمت و جهاد کشاورزی) خودشان هم با هم مشکل دارند و تولیدکننده بین این ۲ گرفتار شده و نمیداند مشکلاتش را باید به کدام نهاد منعکس کند. دبیر کانون سراسری مرغداران گوشتی ایران تصریح کرد متولیان نمیخواهند واقعیتهای تولید را قبول کنند، لذا بر اساس واقعیتها آنالیز و تصمیمگیری نمیکنند و تصمیماتشان بر مبنای سلیقه و تفکر شخصی است.
فروغی گفت: متولیان امر، قیمت تمامشده مرغ را در نظر نمیگیرند و خیلی دیر تصمیم میگیرند و مشکلاتی که اخیرا در حوزه مرغ و نهادهها رخ داد، به دلیل تأخیر در تصمیمگیری متولیان این حوزه بود.
وی ادامه داد: در جلسهای که ما در وزارت صمت داشتیم، تمام توضیحات را ارائه کردیم اما گفتند به ما دستور داده شده قیمتها را تا بعد از عید افزایش ندهیم.
دبیر کانون سراسری مرغداران گوشتی ایران با انتقاد از سیاستهای اتخاذی در تولید مرغ گفت: اگر همان زمان قیمت مرغ را اصلاح کرده بودند و دستوری نبود، قیمت مرغ به بالای ۲۴ هزار تومان نمیرسید اما قیمت مرغ به ۴۰ هزار و در برخی مناطق ۵۰ هزار تومان رسید و چوب آن را مصرفکننده خورد.
فروغی در گفتوگو با صداوسیما خاطرنشان کرد: رسالت شرکت پشتیبانی این است که ذخایر استراتژیک مملکت را تأمین کند اما قیمتگذاریها به صرفه نیست و در نتیجه مرغدار هم تولید مازاد را ارائه نمیدهد.
وی همچنین از مجلس شورای اسلامی خواست به این حوزه ورود و اقدامات و عملکرد شرکت پشتیبانی را رصد کند.
دبیر کانون سراسری مرغداران گوشتی ایران خاطرنشان کرد: ۶۰ درصد مؤلفههای تولید مربوط به نهادههاست و مابقی آن با ارز آزاد تهیه میشود؛ متأسفانه دائما چوب ارز ۴۲۰۰ تومانی را بر سر مرغدار میزنند و بدتر از همه اینکه نهادهها را هم بموقع به مرغدار نمیرسانند و آن وقت انتظار هم دارند.
پرویز فروغی گفت: تمدید پروانه مرغداران مدت زیادی طول میکشد و نظام دامپزشکی و نظام مهندسی به معضل بزرگی برای تولیدکنندگان تبدیل شدهاند و هزینه زیادی هم به تولیدکنندگان تحمیل میشود. از سوی دیگر به چند دلیل اظهارات حسن روحانی مبنی بر تأثیر تحریمها بر قیمت مرغ مردود است.
ابتدا اینکه با وجود کاهش درآمدهای ارزی که موضوعی عیان است، تامین ارز 4200 تومانی نهادههای دامی مرغ دستخوش تغییر نشده است. این یعنی شاید بتوان گرانی برخی کالاها را که ارز تخصیصی آنها متوقف شده، به موضوع تحریمها متصل کرد اما در موضوع نهادههای دامی این استدلال قابل پذیرش نیست کما اینکه طبق آمار بانک مرکزی به ترتیب میزان تخصیص ارز کنجاله سویا، جو و ذرت از ابتدای سال گذشته تا اواسط پاییز 99 نسبت به مدت مشابه سال قبل به ترتیب 19 درصد افزایش، 66 درصد کاهش و 9 درصد افزایش داشته است. در زمینه نهادههای دامی صرفا در موضوع جو کاهش تخصیص ارز رخ داده و در دیگر موارد حتی شاهد افزایش میزان تخصیص ارز بودهایم.
از سوی دیگر اصل واردات نهاده دامی هم بدون تغییر محسوسی رخ داده است. این یعنی در واردات هم مانعی وجود نداشته است. اثبات این ادعا گزارش اتحادیه واردکنندگان نهادههای دام و طیور ایران (اوندا) در اسفندماه سال گذشته است که در آن آمده در 11 ماهه سال جاری 14 میلیون و 315 هزار و 994 هزار تن نهادههای دامی وارد کشور شده است که این رقم در مقایسه با واردات 16 میلیون و 31 هزار و 830 تنی نهادههای دامی در دوره مشابه سال گذشته کاهش وزنی 11 درصدی را تجربه کرده است.
بر اساس این گزارش، ارزش دلاری واردات نهادههای دامی در 11 ماهه سال گذشته، 4 میلیارد و 734 میلیون و 740 هزار دلار بوده است که این رقم در سال جاری با کاهش 9 درصدی به 4 میلیارد و 296 میلیون و 960 هزار و 160 دلار رسیده است.
از سوی دیگر طبق گزارشهای مختلف نقش دولت در افزایش قیمت مرغ بیان شده است. کمیسیون اصل 90 در بحبوحه افزایش قیمت مرغ در نیمه سال گذشته بخشی از این موارد را برشمرد.
بر این اساس دولت مکلف بوده میزان 5/2 میلیون تن کنجاله و ذرت تحت عنوان ذخایر استراتژیک را در انبارهای سطح کشور ذخیره کند که این میزان در شهریور 99 به 69 هزار تن سویا و 230 هزار تن ذرت رسیده بود. همچنین آمارهای ارائهشده از عملکرد برخی شرکتها در ترخیص کنجاله از گمرک و عرضه در سامانه بازارگاه نشان میداد این شرکتها حدود 237 هزار تن کنجاله در طول ۶ ماه نخست سال جاری با وجود ترخیص از گمرک در سامانه بازارگاه عرضه نکردهاند. در واقع حدود 20درصد از کنجاله ترخیص شده از گمرک در سامانه بازارگاه عرضه نشده که این موضوع عاملی در تشدید بحران در بازار نهادههای دامی بوده است.
در گزارش کمیسیون اصل 90 مجلس شورای اسلامی در موضوع مشکلات تامین ارز و توزیع نهادههای دامی، به موارد متعددی از قصور وزارت صمت در پدید آمدن این مساله اشاره شده بود. بخشی از موارد مورد اشاره کمیسیون اصل 90 از قصور وزارت صمت به شرح زیر است:
- مراحل بسیار پیچیده اداری برای واردات در وزارت صمت مانع از تسریع در انجام واردات نهادههای دامی مورد نیاز شده است.
- وزارت صمت به دلیل عدم اشراف کافی بر مشکلات بخش کشاورزی و عدم هماهنگی با وزارت جهاد کشاورزی و همچنین تعمدا قادر به پیگیری اولویت تخصیص ارز از سوی بانک مرکزی نبوده و دغدغهها و حساسیتهای لازم را نداشته است.
در گزارش کمیسیون اصل 90 مجلس شورای اسلامی، همچنین چندین مورد قصور وزارت جهاد کشاورزی در ایجاد نابسامانی در بازار نهادههای دامی تشریح شده بود. بخشی از موارد قصور وزارت جهاد کشاورزی به شرح زیر است:
- ذخایر استراتژیک کنجاله سویا در فروردینماه سال جاری معادل 289 هزار تن بوده ولی متاسفانه وزارت جهاد کشاورزی برای تامین کسری بازار نهادهها، آسانترین راه را انتخاب و معادل 220 هزار تن از این ذخایر را برداشت کرده است. با این حال مشخص نیست 220 هزار تن کنجاله سویا در کجا عرضه و چگونه و به دستور چه مرجعی توزیع شده و در این باره نیز پاسخ مستدل و کارشناسی به کمیسیون ارائه نشده است.
- وزارت جهاد کشاورزی در یک فقره 186 میلیون دلار از محل ارز تخصیصی برای تامین ذخایر راهبردی نهادههای دامی دریافت کرده، در حالی که نه از این ذخایر و نه از 186 میلیون دلار تخصیصی خبری نیست.
- اختلاف آماری میان اطلاعات ارائه شده درباره (مقدار) واردات ذرت از سوی معاونت امور دام در 6 ماه نخست سال جاری (1353090 تن) و گمرک (4946912 تن) به مقدار 3593822 تن قابل توجیه نیست.
شاهد دیگر که دلیل پرواز قیمت مرغ در تهران است نه کشورهای دیگر، اظهارات خود دولتیها در رابطه با افزایش قیمت مرغ است. فراموش نمیکنیم رئیس ستاد تنظیم بازار در ماههای پایانی سال دلیل افزایش قیمت مرغ را کمبود تولید اعلام کرده و مقصر را وزارت جهاد کشاورزی دانسته بود. از سوی دیگر اخیرا وزارت جهاد کشاورزی عدم نظارت بر بازار را دلیل گرانیها اعلام کرده است، البته خاوازی ابتدای سال جاری در جریان حضورش در مجلس گفت با احتکار مرغ مواجه هستیم. با در نظر گرفتن هر کدام از این موارد باز هم انگشت اتهام دلیل رشد قیمت مرغ به سمت خود دولتیها برمیگردد.
دولت چندین بار مدعی شده بود با ایجاد سامانه جامع تجارت توانسته مانع از احتکار یک کالا در انبارها شود، سوال اینجاست این سامانهها امروز کجا هستند که به کمک مردم بیایند؟
این نکته هم گفتنی است که بخشی از نهادههای دامی واردشده به کشور با وجود تخصیص ارز 4200 تومانی به سامانه بازارگاه نرفته و در بازار آزاد فروخته شده است. این موضوع مورد تایید مهرداد جمالارونقی، معاون فنی گمرک هم قرار گرفته است.
احمد آزادیخواه، عضو هیاترئیسه کمیسیون کشاورزی مجلس شورای اسلامی 7 دیماه سال گذشته در این باره گفته بود تنها ۵۵ درصد نهادههای دامی وارداتی در سامانه بازارگاه بارگذاری میشود و واردات نهادههای دامی با ارز 4200 تومانی پرتی زیادی دارد.
آنچه باید به آن اشاره کرد این است که عوامل ایجاد بحران مرغ مانند احتکار، بازار سیاه نهادههای دامی و عدم نظارت بر بازار را نمیتوان با مذاکره با غرب یا مرغها حل کرد!
* چه کسی تحریمها را قوی کرد؟
موضوع بعد اینکه بستر ضربهپذیری اقتصاد ایران در برابر تحریمها، توسط دولت و با گره زدن معیشت مردم به مذاکرات و دیپلماسی، ساخته و مهیا شد. مسلما هیچکس نافی دشمنی آمریکا با ایران نبوده و نیست و نقش تحریمها برای همه مشخص است، آنچه در این رابطه در گفتار روحانی و ربیعی مغفول مانده، بسترسازی دولت برای تاثیرگذاری دوچندان تحریمهاست. اگر تمام مقدرات اقتصادی کشور طی یک روند اشتباه به برونگرایی اقتصاد منوط نمیشد و از درسهای آموزنده تحریمهای اواسط دهه 90 توسط دولت بهره گرفته میشد، هیچگاه تحریمها اینچنین نمیتوانست به اقتصاد کشور صدمه وارد کند. نباید فراموش کنیم که پس از برجام تمام روندهای دور زدن یا تسهیل تحریم توسط دولت مسدود شد. برای مثال همکاری با FATF موجب شد هاب ارتباط ارزی کشورمان در امارات عربی متحده از بین برود. چندی بعد سامانه ارزی که روش مناسبی برای طبقهبندی کالاها و بازگشت ارز حاصل از صادرات بود، تعطیل شد. این نکته نباید فراموش شود که آمریکا پس از تحریم ایران در سالهای 90 تا 92 به یک درک درست و تجربه منطقی درباره اقتصاد ایران دست یافت اما دولت مستقر در ایران نهتنها از تجربه تحریم پیشین بهره نبرد، بلکه تمام دستاوردهای قبلی را از بین برد.
***
مردم قبل از شما ماهی و میگو میخوردند!
روحانی در بخش دیگری از اظهارات خود در آیین آغاز به کار یک مرکز پرورش آبزیان، گفت: به نظر من این بخش مهمی است، بخش پرورش ماهی و میگو و اینکه ما بتوانیم غذا و پروتئین مورد نظر مردم را بیشتر به سمت آبزیان هدایت کنیم که برای سلامتی هم بهتر است. وی افزود: اگر ما بتوانیم به قیمت و اندازه مناسب [آبزیان را] در اختیار مردم قرار دهیم [ و] اگر عادت مردم از مصرف گوشت قرمز یا گوشت مرغ به سمت آبزیان حرکت کند، یک تحول بزرگی است. رئیسجمهور اظهار داشت: شرط این اتفاق این است که هم بتوانیم به اندازه کافی این اقلام را وارد بازار کنیم و هم با قیمت مناسب در اختیار مردم قرار گیرد که مردم توان استفاده داشته باشند. بنا بر این گزارش، مسلما حرکت مردم به سمت مصرف آبزیان همانطور که شخص رئیسجمهور به آن اشاره کرد اتفاق میمون و مناسبی است اما برای رسیدن به این مهم باید دلایل فاصله گرفتن این ماده غذایی از سفرههای مردم را بررسی کرد. به طور کلی میزان سرانه مصرف آبزیان در کشورمان نسبت به میانگین جهانی کمتر است اما این مصرف کم در چند سال اخیر به پایینترین میزان خود رسیده است. مرکز آمار طی گزارشی برگرفته از نتایج طرح آمارگیری هزینه و درآمد خانوار، سرانه مصرف ماهی و میگو در کشور در سال 90 را 4 کیلوگرم اعلام کرده است که این رقم در سال 98 به 3 کیلوگرم رسیده است. همچنین مرکز آمار در گزارش خود پیشبینی کرده میزان سرانه مصرف ماهی و میگو در سال 99 به 2 کیلوگرم رسیده است. این یعنی هر شهروند ایرانی به طور متوسط در سال 90 سالانه 4 کیلوگرم ماهی و آبزیان مصرف میکرده که این رقم در سال 99 به 2 کیلوگرم رسیده است. همچنین بر اساس گزارش مرکز آمار، مصرف ماهی و میگو در کل کشور در سال 90 به میزان 324 میلیون و 605 هزار و 257 کیلوگرم بوده که در سال 98 به 240 میلیون کیلوگرم رسیده است. مرکز آمار پیشبینی کرده که این رقم در سال 99 به 206 میلیون تن رسیده است. شاید اصلیترین خطاب روحانی باید به عملکرد خود و دولتش باشد که همین میزان حداقلی مصرف ماهی و میگو را نیز در سبد مصرفی خانوار طی سیاستهای اشتباه کاهش داده است. اساسا به دلیل تورم موجود مردم نمیتوانند نگاهی به مصرف آبزیان داشته باشند و ترجیح میدهند سراغ پروتئینهای ارزان مانند مرغ بروند که با همت دولت(!) این اقلام نیز دستنیافتنی شده است. در حال حاضر ارزانترین نوع ماهی کیلویی 50 هزار تومان فروخته میشود که تهیه آن برای بخش قابل توجهی از مردم دشوار است.
ارسال به دوستان
انتقاد مجدد آیتالله رئیسی از مشکلات ناشی از «ترک فعل» مسؤولان
دادسرای «کارنکنان»
گروه سیاسی: رئیس قوه قضائیه گفت: گاهی برخی ترک فعلها مشکلاتی به وجود میآورد که انجام یک فعل به آن اندازه مشکلزا نیست و به نظر میرسد باید در کنار دادسرای کارکنان، دادسرایی هم برای «کارنکنان» ایجاد و به ترک فعلهای مسؤولان و دستاندرکاران که با عدم انجام بهموقع وظیفه در زمان خود فرصتسوزی میکنند، رسیدگی کنیم. آیتالله سیدابراهیم رئیسی در جلسه «هماندیشی با اساتید، صاحبنظران و مدیران شبکه بانکی برای بررسی حقوقی و قضایی موانع تولید در حوزه بانکی»، حمایت از تولید و رفع موانع برای رونق تولید را نیاز جدی امروز کشور دانست و گفت: همه بخشها از دستگاههای اجرایی تا نظام بانکی و سیستم حقوقی و قضایی باید با اقدام و عمل در مسیر تحقق شعار سال حرکت کنند. رئیس قوه قضائیه با تأکید بر لزوم رفع سریع موانع تولید افزود: بانکها در رونق تولید و رفع موانع آن نقش مهمی دارند و نمونهای از اقدامات خوبی که در این جهت شده، اولویت قرار دادن ارائه تسهیلات برای تولید ماسک و تجهیزات پزشکی مورد نیاز در دوره شیوع کرونا و ارائه تسهیلات به تولیدکنندگان لوازم خانگی در مقطع قطع همکاری برخی شرکتهای خارجی به خاطر تحریمهاست. آیتالله رئیسی اظهار داشت: در سالهای اخیر کارخانهها و کارگاههای زیادی به تملک بانکها درآمدند، فارغ از اینکه بانکها در تعطیلی یا نیمهتعطیلی آنها نقش داشتهاند یا این مشکل به دلایل دیگری به وجود آمده، این وظیفه بانکهاست که همت خود را صرف رونق دوباره این واحدها کنند. وی افزود: بانکها برای راهاندازی این واحدهای تولیدی امکاناتی دارند که بخش خصوصی از آنها برخوردار نیست و حتی اگر بانکها بخواهند این واحدها را واگذار هم بکنند به سود آنهاست که چراغ تولید آنها روشن باشد.
«شفافیت در دریافت سود و جرایم آن» از دیگر نکات مورد تأکید رئیس دستگاه قضا بود. آیتالله رئیسی در این باره گفت: الان مشخص نیست برخی مشتریان در چه فرآیندی جریمه سود پرداخت میکنند و برای روشن شدن مساله باید پرداخت تسهیلات و سود آن شفاف باشد. وی افزود: طبق قانون، بانک مرکزی و شورای پول و اعتبار مرجع تعیین نرخ سود بانکی هستند و هیچ بانکی نباید خارج از ضوابط و بیش از میزان تعیینشده سود بگیرد. رئیس قوه قضائیه در ادامه متذکر شد این حرف درستی است که بانک مرکزی باید در تعیین نرخ همه مقتضیات و مبانی شرعی و قانونی را مد نظر قرار دهد اما پس از تعیین و ابلاغ نرخ سود، رقم اعلامشده باید ملاک عمل قرار گیرد. آیتالله رئیسی بر همین اساس خاطرنشان کرد هم در بخشنامه صادره و هم بر اساس رای وحدت رویه دیوان عالی کشور هیچ یک از واحدهای قضایی و قضات اجازه ندارند ضامن اجرای سود غیرقانونی در رسیدگی به دعاوی مطرحشده در این باره باشند. وی در ادامه بانکها را نظام مورد اعتماد حاکمیت خواند و گفت: پشتیبانی از تولید و حکمرانی در حوزه بانکی اقتضا میکند که بانکها به دنبال سوداگری و ورود به بازار ملک، طلا و ارز و خودرو نروند. رئیس دستگاه قضا افزود: انتساب بانکها به حکومت ایجاب میکند آنها حقوق عامه را رعایت کنند و در مقام امانتدار پول مردم، این سپردهها، سرمایهها و نقدینگی را به جای آنکه صرف سودآوری برای خود کنند به سمت تولید سوق دهند. آیتالله رئیسی توجه به مالیات تنظیمی برای کنترل نقدینگی را نیز مورد تأکید قرار داد و گفت: مالیات نباید فقط برای کسب درآمد به منظور رفع مشکلات دولت باشد، بلکه میتواند ابزاری برای تنظیمگری در نظام اقتصادی باشد. رئیس دستگاه قضا افزود: کسی که به دنبال سفتهبازی در بازار میرود باید مالیاتی متفاوت از یک تولیدکننده پرداخت کند. آیتالله رئیسی درباره پرداخت تسهیلات به مردم نیز اظهار داشت: مردم باید به تسهیلات دسترسی داشته باشند اما اینکه چگونه میتوان مشکلات در این حوزه را حل کرد نیازمند تدبیر جدی است. رئیس قوه قضائیه در ادامه افزود: گاهی برخی ترک فعلها مشکلاتی به وجود میآورد که انجام یک فعل به آن اندازه مشکلزا نیست و به نظر میرسد باید در کنار دادسرای کارکنان، دادسرایی هم برای «کارنکنان» ایجاد و به ترک فعلهای مسؤولان و دستاندرکاران که با عدم انجام بهموقع وظیفه در زمان خود فرصتسوزی میکنند، رسیدگی کنیم. آیتالله رئیسی در بخش پایانی سخنانش تأکید کرد: در سال جاری باید با کار و تلاش مضاعف برای حمایت از تولید و رفع موانع آن تلاش کنیم و با نیروی انسانی کارآمد و نخبگانی که در کشور داریم و با استفاده از ایدهها و نظرات اندیشمندان علم اقتصاد و ظرفیتهای موجود در کشور میتوانیم به موفقیت برسیم.
ارسال به دوستان
سردرگمی و انفعال مقامات سیاسی و نظامی رژیم صهیونیستی نسبت به انفجار هشدارآمیز در نزدیکی نیروگاه هستهای دیمونا
کارما
جانشین جدید فرمانده نیروی قدس سپاه پاسداران خطاب به صهیونیستها: کنار تمام مقرهایتان در جایجای کره خاکی قرار داریم
گروه بینالملل: صبح پنجشنبه پس از یک شب بیخوابی و وحشت در سرزمینهای اشغالی، ساکنان این مناطق همچنان با دلهره و نگرانی در انبوه اخبار و گزارشهای رسانههای صهیونیستی، عربی و انگلیسی به دنبال یافتن این پاسخ بودند که چطور 3 سیستم پدافند هوایی اسرائیلی «فلاخن داوود»، «گنبد آهنین» و «پیکان» به همراه سیستم ضدموشکی پاتریوت آمریکا در رهگیری «موشک اس 200» که از جنوب سوریه شلیک و به نزدیکی سایت هستهای دیمونا اصابت کرد، ناتوان بودند. این در حالی است که صهیونیستها سال گذشته هزینه بالایی برای افزایش قدرت پدافند ضدموشکی در بندر ایلات و سایت دیمونا صرف کردند. در میان بسیاری از سناریوهای سیاسی و امنیتی مطرحشده پیرامون این اتفاق، نکته قابل تأمل سکوت مقامات ارتش رژیم صهیونیستی در ساعات اولیه و پس از آن اذعان به ناتوانی سامانهها در رهگیری موشک بود. جایی که «بنی گانتس» وزیر جنگ این رژیم گفت: «این اتفاق یک داستان پیچیده است که در دست بررسی کارشناسان قرار دارد»؛ موضوعی که تلویحا میتوان آن را شکست اسرائیل در عرصه نبردهای سایبری دانست.
* لرزه در سراسر فلسطین اشغالی
به گزارش «وطنامروز»، ساعت یک و بیست دقیقه بامداد پنجشنبه صدای انفجار و بعد از آن آژیر هشدار حمله موشکی، ساکنان شهر دیمونا در استان جنوبی فلسطین اشغالی را بهتزده کرد. دقایقی بعد منابع محلی صدای آژیر هشدار را مربوط به تأسیستات اتمی دیمونا عنوان کردند. اگر چه در ابتدا برخی رسانهها مبدا شلیک موشک را غزه و عراق اعلام کردند اما ساعاتی پس از این حمله موشکی منابع عبری گزارشهایی درباره شلیک یک موشک از خاک سوریه به سمت جنوب فلسطین اشغالی منتشر کردند. در همین حال برخی منابع و خبرنگاران محلی در شبکههای اجتماعی، محل اصابت موشک را فاصله 30 کیلومتری از تاسیسات اتمی دیمونا عنوان کردند. سایت روزنامه اورشلیمپست در همین رابطه گزارش داد این موشک در فاصله نه چندان زیادی از تاسیسات دیمونا منفجر شده و در پی آن گزارشهایی از شنیده شدن صدای «انفجارهای شدید» که «خانهها را لرزاند» در سراسر کشور (فلسطین اشغالی) از جمله استان مرکزی و بیتالمقدس مخابره شده است. به دنبال این گزارشها، ارتش رژیم صهیونیستی پس از ساعتها سکوت، ضمن تأیید گزارشهای منتشر شده، بیانیه کوتاهی در این باره منتشر کرد که بیشتر از آنکه در راستای شفافسازی وضعیت موجود باشد، بر ابهامات دامن زد. سخنگوی ارتش اسرائیل ژنرال «هیدای زیلبرمن» به خبرنگاران گفت این انفجار به دلیل شلیک موشک زمین به هوای SA-5 (اس 200) از سوریه به سمت اسرائیل بود که در جنوب «نقب» منفجر شد.
به گفته «هیدای زیلبرمن»، پرتابه مذکور ظاهرا یک موشک SA-5 زمین به هوای روسی است که پرتابهای بزرگ است که چند هزار کیلوگرم وزن دارد و کلاهک جنگی آن نیز ۲۰۰ کیلوگرم است. ارتش رژیم صهیونیستی تأیید کرد یک سامانه موشک دفاعی در پاسخ به شلیک آن پرتابه شلیک شده است اما گفت تحقیقات در این باره که آیا پرتابه مهاجم خنثی شده، هنوز در جریان است.
در بیانیه کوتاه ارتش رژیم صهیونیستی آمده است: «به دنبال گزارش فعال شدن هشدار، یک فروند موشک هوا به زمین از خاک سوریه به داخل اسرائیل شلیک شد که در صحرای نقب سقوط کرد. در پاسخ به آن، چند دقیقه پیش، ارتش اسرائیل سکوی پرتاب موشک زمین به هوا را در سوریه مورد حمله قرار داد». تاکید سریع ارتش اسرائیل بر حمله هوایی در واکنش به اصابت موشک به سرزمینهای اشغالی بدون پاسخ دادن به این سوال که عملکرد سامانههای ضدموشکی در این روند چه بوده است، بر دامنه ابهامات افزود.
* ضعف سامانه ضدموشکی اسرائیل و گمانه هک
ناتوانی سامانههای اسرائیلی و آمریکایی در رهگیری این موشک سبب شد مقامات این رژیم در پاسخ به این سوال دچار سردرگمی شوند. عصر پنجشنبه «بنی گانتس» وزیر جنگ رژیم صهیونیستی در پاسخ به سوالی درباره شلیک موشک به نزدیکی تأسیسات اتمی «دیمونا» در جنوب فلسطین اشغالی گفت: «یک موشک ضدهواپیما به سمت پرندههای ما از راه هوا شلیک شد. برای رهگیری موشک تلاش شد اما با شکست مواجه شد. ما همچنان درباره این حادثه تحقیق میکنیم». این اعتراف به منزله عدم توانایی 4 سامانه گنبد آهنین، پیکان، فلاخن داوود و پاتریوت در تامین امنیت آسمان فلسطین اشغالی در برابر این موشکهاست. بر اساس گزارشها، جدا از سامانه پاتریوت که به طور مستقل مسؤول رهگیری این موشکها بوده است، 2 سامانه گنبد آهنین و فلاخن داوود هم از دامنههای پاتریوت برخوردارند. رژیم صهیونیستی در این سالها تعداد بیشتری از سامانههای پاتریوت را در بندر ایلات و دیمونا مستقر کرده که دلیل آن نگرانی از موشکهایی است که ممکن است از یمن یا عراق به سمت سرزمینهای اشغالی شلیک شود. در این سالها عربستان سعودی از پاتریوت به طور گسترده علیه حملات یگان موشکی یمن استفاده کرده است اما دقیقا پنجشنبه هفته گذشته بود که ارتش یمن اعلام کرد یگان موشکی - پهپادی این کشور در عملیاتی مشترک با ۱۱ موشک و پهپاد شرکت آرامکو، سامانههای پاتریوت و اهدافی حساس در جیزان عربستان را هدف قرار داده است. در این بین اخباری مبنی بر عملیات سایبری و هک سامانه پاتریوت نیز مطرح شد؛ موضوعی که میتواند به عنوان یک گمانه جدی در ارتباط با اصابت موشک در نزدیکی دیمونا هم مطرح شود؛ چه اینکه در یک سال گذشته رژیم صهیونیستی با وجود سرمایهگذاری چشمگیر در حوزه امنیت سایبری، بارها در برابر حملات سایبری به زیرساختها و شبکههای اقتصادی و بانکی خود آسیبپذیر نشان داده است.
* پرسشهای بیشمار و مقامات بیجواب
یکی از نکات قابل توجه در ارتباط با واقعه «اصابت موشک در نزدیکی تاسیسات اتمی دیمونا» سردرگمی مقامات صهیونیست در رابطه با ماهیت این ماجرا و نحوه پوشش خبر آن در رسانههای اسرائیلی بود. جدا از اینکه به طور مشخص اکثر رسانههای رژیم صهیونیستی به شکل محسوسی این واقعه را محدود پوشش دادند، اتفاق عجیب دیگر تناقض در روایت ماجرا از سوی رسانههای شناختهشده اسرائیلی بود. در حالی که پایگاه صهیونیستی
Times of Israel به نقل از مقامات این رژیم با «سرگردان خواندن این موشک» نوشت: این موشک در راستای عملکرد پدافند هوایی سوریه و در پاسخ به حمله هوایی رژیم صهیونیستی به جنوب سوریه شلیک شده است و با انتشار اظهارات سخنگوی ارتش اسرائیل نوشت: «ارتش گمان ندارد حادثه فوق حمله عامدانه به اسرائیل یا تأسیسات هستهای آن باشد. زیلبرمن به خبرنگاران گفته قصدی برای حمله به رآکتور هسته دیمونا در کار نبوده است»، اورشلیمپست با اعلام اینکه گزارش دقیقی از حمله هوایی ارتش اسرائیل به سوریه از سوی رسانههای عربی مخابره نشده است، نوشت «ابتدا مشخص نبود موشک از کجا پرتاب شده است. چندین علامت نشان میداد این موشک از عراق پرتاب شده است». این خبر به این معناست که اساسا رژیم صهیونیستی منتظر پاسخ پدافند هوایی سوریه نبوده است و پس از اصابت موشک سوریهایها در نزدیکی دیمونا بود که عملیات هواگردهای اسرائیلی در جنوب سوریه انجام شد. اورشلیمپست در گزارش خود ضمن تایید اصابت موشک در نزدیکی تاسیسات دیمونا و سایه افکندن شبح ترس بر سراسر فلسطین اشغالی، مسائل و پرسشهای مهمی را مطرح کرده است. سوالات مهمی که پیرامون هدف واقعی این موشک و همینطور ناتوانی سامانههای ضدموشکی اسرائیلی و آمریکایی از سوی افکار عمومی مطرح شده است. این روزنامه صهیونیستی در این باره نوشت: «هنوز بسیاری از سوالات بیپاسخ درباره حادثه 22 آوریل وجود دارد. چرا سوریه در جهت دیمونا موشکی شلیک کرد؟ اگر (بنا به اظهارات مقامات ارتش اسرائیل) درست باشد که موشک به طور هدفمند این منطقه حساس را هدف قرار نداده است، پس چرا این موشک به سمت جنوب اسرائیل میرفت؟» این سوال اشاره به این موضوع دارد که بر اساس تجربه قبلی در مارس 2017 که سوریها طی عملیات پدافند هوایی یک موشک «اس200» را به سمت جنگندههای اسرائیلی شلیک کردند که از مرز اردن عبور میکردند، انتظار میرفت بر اساس مسیر پروازی، موشکی که روز پنجشنبه شلیک شد نیز در مسیر کرانه باختری حرکت کند؛ حال آنکه صبح روز 22 آوریل هنگام حادثهای که رخ داد، صدای انفجارها در مناطق مرکزی و غربی رخووت و مودیعین شنیده شد. (به عبارت دیگر یکی از گمانههای محتمل این است که حمله موشکی کنترل شده و هدفمند بوده است.) همچنین گزارشهایی از شنیده شدن صدای انفجار در این مناطق مخابره شد. این یعنی اگر حقیقت داشته باشد که هدف پدافند هوایی سوریه شلیک موشک به سمت دیمونا نبود و مانند گذشته در مارس 2017 به شکل پدافندی و سریالی شلیک میکرد، هنوز سوالاتی وجود دارد که چگونه چنین کلاهک بزرگی قادر به نفوذ به آن بود و پدافند هوایی اسرائیل و پاتریوتها از رهگیری آن ناتوان بودند. همه این سوالات در شرایطی مطرح شده است که اسرائیلیها معتقدند از بهترین سیستم دفاع موشکی جهان برخوردارند. اورشلیمپست در پایان گزارش خود موضوعی را مطرح میکند که به نظر میرسد به آنچه بنی گانتس، وزیر جنگ این رژیم آن را «یک داستان پیچیده که در دست بررسی کارشناسان قرار دارد» خوانده است، اشاره دارد. سوال درباره «سلاحهای پیچیدهتری است که اسرائیل را هدف قرار میدهد». این رسانه با اشاره به اینکه سپتامبر 2019 ایران از هواپیماهای بدون سرنشین و موشکهای کروز برای حمله به تأسیسات Abqaiq عربستان سعودی استفاده کرد و این هواپیماهای بدون سرنشین و مهمات با هدایت دقیق را به عراق، سوریه، یمن و جنوب لبنان صادر کرده، سوال مهمی را در رابطه با ماهیت سلاح به کار گرفته شده مطرح کرده است که پدافند هوایی اسرائیل توان مقابله با آن را ندارد.
* روایت سانا از تحولات روز پنجشنبه
خبرگزاری رسمی سوریه (سانا) روز پنجشنبه گزارش داد: «سامانههای پدافندی ما با حمله موشکی اسرائیل در منطقه دمیر در ریف دمشق روبهرو شدند». سانا به نقل از یک منبع نظامی نوشت: «امروز حدود ساعت ۱:۳۸ بامداد دشمن اسرائیلی با شلیک موشک از سمت جولان اشغالی سوریه، به ما حمله کرد و برخی نقاط اطراف دمشق را هدف قرار داد». این منبع در ادامه توضیح داد: «سامانههای ضدهوایی ما با موشکهای متجاوز مقابله کرده و اکثر آنها را سرنگون کردند. این تجاوز منجر به زخمی شدن 4 سرباز سوری و خسارات مادی شد».
* ضعف امنیتی اسرائیل در زمین، دریا و هوا
واقعه موشکی روز پنجشنبه نشان داد رژیم صهیونیستی علاوه بر دریا و خشکی، در آسمان نیز دچار ضعف جدی امنیتی است. روزنامه انگلیسی ایندیپندنت در تحلیلی در این باره نوشت: موشک سوریای که در نزدیکی سایت هستهای اسرائیل فرود آمد، نشان از شکنندگی شرایط نظامی منطقه دارد و این ثابت میکند اسرائیل در لحظه حساس آسیبپذیر است. ۲ حادثه نظامی- صنعتی که این چند روز اسرائیل را هدف گرفت، آسیبپذیری امنیتی آن را مورد تأکید قرار داد، آن هم در یک لحظه حساس از رویارویی با ایران. اشاره این روزنامه به انفجار مهیبی بود که روز سهشنبه در کارخانه ساخت موشک «تامر» در فلسطین اشغالی رخ داد. هر چند رسانههای اسرائیلی مثل روزنامه صهیونیستی هاآرتص اعلام کردند این انفجار در خلال یک تست موشکی انجام شده اما عدم اطلاعرسانی درباره این تست پیش از انفجار و همینطور سریالی از حوادث انفجاری علیه مواضع و منافع رژیم صهیونیستی در دریا و خشکی بر ابهامات امنیتی این رژیم افزوده است. سهشنبه گذشته نیز رسانهها از وقوع انفجار مهیب در یک کارخانه تولید تسلیحات موشکی در سرزمینهای اشغالی خبر دادند. هنوز جزئیاتی درباره تلفات احتمالی این انفجار در دست نیست. در تصاویر و فیلمهای منتشرشده دود سفید و قارچیشکل ناشی از این انفجار قابل مشاهده است. به گزارش رسانههای رژیم صهیونیستی، انفجار ناشی از خطا در تست یکی از موشکها در تاسیسات «تامر» در شهر رمله در استان مرکزی اسرائیل و در حوالی مناطق مسکونی رخ داده است. پس از انفجار روز سهشنبه در تاسیسات «تامر»، کاربران فضای مجازی و برخی رسانهها با طرح سناریوهایی این انفجار را در ارتباط با سریال انفجارهای اخیر علیه مواضع اسرائیل در دریا و زمین عنوان کردند. طی 3 ماه اخیر دستکم 2 انفجار در صنایع پتروشیمی حیفا رخ داده است. همچنین در دریا نیز کشتیهای اسرائیلی از ماه مارس تاکنون 2 بار بر اثر انفجار دچار حادثه شدهاند. جدیدترین مورد آن نیز هفته گذشته رخ داد که رسانهها از هدف قرار گرفتن یک فروند کشتی متعلق به رژیم صهیونیستی در نزدیکی ساحل بندر فجیره امارات خبر دادند. در آن زمان برخی رسانههای عربی و اسرائیل این حمله را در ارتباط با تهدید یک روز قبل آن مبنی بر «قول ایران برای انتقام حمله تروریستی تأسیسات هستهای نطنز» عنوان کردند. اورشلیمپست در گزارش خود آورد: این حمله احتمالا با موشک یا پهپاد رخ داده است. در ارتباط با انفجار رخ داده در صنایع نظامی تامر نیز برخی کاربران با انتشار پستهایی این حادثه را نوعی تلافی عنوان کردند. در همین حال برخی کاربران نیز با توجه به قرارداد نظامی اخیر اسرائیل و یونان و نارضایتی ترکیه از این مساله به نقش ترکیه در این انفجار اشاره کردهاند.
***
شهردار دیمونا: امکان رسیدن هر چیزی به دیمونا وجود دارد
«بنی بتان» شهردار دیمونا در گفتوگو با رادیو «افام 103» رژیم صهیونیستی گفت: با وجود همه ابزارهای حمایتی ما امروز فهمیدیم امکان رسیدن هر چیزی به دیمونا وجود دارد. من صبح با تماس رئیس نیروگاه بیدار شدم اما صدای آژیری در کار نبوده و فقط سر و صدا در مناطق خاصی شنیده شده است. این اظهارات در حالی مطرح شده است که ارتش رژیم صهیونیستی پیش از این اذعان کرده بود سامانههای این رژیم در رهگیری موشک شلیک شده از خاک سوریه ناموفق عمل کردهاند.
***
عبدالباری عطوان: قواعد درگیری در حال تغییر است
سردبیر روزنامه الکترونیکی «رأی الیوم» با اشاره به شلیک موشک به سمت تأسیسات اتمی «دیمونا» در جنوب فلسطین اشغالی گفت به نظر میرسد صبر راهبردی به پایان رسیده است. سردبیر رأی الیوم نوشت: «موشک دیمونا شاید نوید آغاز یک تغییر در قواعد درگیری باشد. [این موشک] از فروپاشی تمام معادلههای قدیمی رونمایی کرد». عبدالباری عطوان افزود: «به نظر میرسد صبر راهبردی به پایان رسیده و گنبدهای آهنینی که برخی عربها روی آن حساب باز کرده بودند، ثابت شد که دروغین هستند. کسانی که فرار توأم با وحشت شهرکنشینان به پناهگاهها را دیدند، آنچه میگوییم را میفهمند؛ مقاومت پاسخ میدهد و زمان عزت در پیش است».
«رامی ابوزبیده» کارشناس فلسطینی مسائل نظامی نیز درباره این حمله، به شبکه خبری «العهد» گفت: این حمله موشکی نشان داد که «جبهه داخلی اسرائیل، سست است». ابوزبیده تأکید کرد: بزرگترین چالشی که رژیم صهیونیستی با آن مواجه است، انتقال درگیری به داخل اراضی اشغالی فلسطین است. وی خاطرنشان کرد: این مسأله بر خلاف آن چیزی است که رژیم صهیونیستی برای آن برنامهریزی میکند. این کارشناس فلسطینی این سؤال را مطرح کرد که اگر موشکهای دوربرد با دقت بالای متعلق به جریان مقاومت در منطقه به سمت این رژیم شلیک شود، وضعیت داخلی آن چگونه خواهد بود؟ ابوزبیده خاطرنشان کرد: فقط یک موشک موفق شد وضعیت داخلی رژیم صهیونیستی را به هم بریزد.
******
جانشین جدید فرمانده نیروی قدس سپاه پاسداران خطاب به صهیونیستها:
کنار تمام مقرهایتان در جایجای کره خاکی قرار داریم
گروه سیاسی: «رژیم غاصب صهیونیستی بداند که گروههای مقاومت در جایجای کره خاکی در کنار مقرهای شما قرار دارند و هر لحظه شما را به افول نزدیکتر میکنند»، این را میتوان نخستین تهدید جانشین جدید فرمانده نیروی قدس سپاه پاسداران علیه رژیم اشغالگر دانست که در مراسم بزرگداشت جانشین سابق فرمانده نیروی قدس مطرح شد.
سردار محمدرضا فلاحزاده پنجشنبه در مراسم گرامیداشت شهید سردار سیدمحمد حجازی اظهار داشت: اصفهان در دوران انقلاب اسلامی، صفحات زرینی در تاریخ خود به ثبت رسانده و مجاهدتهای فراوانی را از مردم شهیدپرور این استان شاهد بودهایم. در دوران دفاعمقدس 23 هزار شهید تقدیم اسلام کرد و سرداران و بزرگانی چون شهید خرازی، شهید همت و شهید کاظمی متولد اصفهان هستند. وی افزود: شهید والامقام سیدمحمد حجازی نیز از ستارگان مولود اصفهان است که اکنون در کنار دیگر شهیدان، میهمان سفره حضرت سیدالشهدا(ع) است. شهید سیدمحمد حجازی همچون جدش رسول اکرم(ص) معلم و اسوه اخلاق و مروج همه خوبیها بود. او به وظایفش به چشم پست و مقام نگاه نمیکرد، بلکه آنها را مسؤولیت خود در قبال مردم و انقلاب میدانست.
جانشین فرمانده نیروی قدس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی با بیان اینکه سردار شهید سیدمحمد حجازی متواضعانه در خدمت مردم و اسلام بود، گفت: از ویژگیهای بارز ایشان، مردمداری بود. وی در سپاه پاسداران و بسیج مستضعفین به مدت 10 سال به مردم خدمت کرد. بسیج سازندگی و گروههای جهادی محرومیتزدایی را راهاندازی کرد تا در دورترین نقاط کشور به مستضعفان خدمترسانی شود. وی ادامه داد: روحیه بصیرت، بصیرتافزایی و دشمنشناسی او نیز قابل ستایش است. پیش از انقلاب اسلامی، شهید حجازی به مصاف دشمنان خدا رفت و این راه را تا شهادت خود ادامه داد. او مدتی هم در سیاهچالههای رژیم طاغوت همراه با برادرش شهید سیداحمد حجازی محصور شده بود. خاطرات عجیبی را از مبارزات و دوران زندان خود برای ما تعریف میکرد. سردار فلاحزاده تصریح کرد: وی در نخستین روزهای دفاعمقدس، در میدان نبرد حاضر بود و در بیشتر عملیاتها همچون خیبر و بدر، در جنوب و غرب ایران به مبارزه با رژیم بعث پرداخت. مردم ایران و امت اسلام از داشتن چنین شهید والامقامی به خود میبالند. انقلاب اسلامی و دفاعمقدس، چنین سربازانی را تقدیم اسلام کرد و یک بار دیگر، وقایع عاشورا را برای امت اسلام زنده ساخت. هیچ کس به خاطر خود در میدانهای نبرد حاضر نشد. بسیجیان گمنام بسیاری بودند که در شبهای تیرهوتار به مصاف دشمنان رفتند. وی با اشاره به اینکه شهید حجازی در همه عرصهها به مردم خدمت میکرد، گفت: سردار حجازی در گمنامی تمام به مدت 5 سال با همان بینش بلند و تفکر متعالی و بصیرت کامل، در سوریه و لبنان حاضر شد و به مصاف دشمنان خدا رفت. اگر فرماندهی سردارانی چون شهید حاجقاسم سلیمانی و شهید سیدمحمد حجازی در مناطق اشغالشده نبود، آمریکای جهانخوار و رژیم غاصب صهیونیستی، مجالی به امت اسلام نمیدادند و کشورها را یکی پس از دیگری درمینوردیدند. جانشین فرمانده نیروی قدس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی تصریح کرد: همه آن چیزی که شهید حجازی را متمایز میکرد؛ ولایتمداری او بود. او تابع محض ولایت مطلقه فقیه بود. اگر در تمام میدانهای نبرد حاضر شد و در عرصههای مختلف فرهنگی و اجتماعی، به کمک مردم میشتافت، به تبعیت از رهبر معظم انقلاب و امام خمینی(ره) بود. وی افزود: او امام خمینی(ره) و وظایفش را میشناخت و با ادامه دادن راه امام(ره)، به وظایفش بخوبی عمل کرد. سردار از دوران نوجوانی تا لحظه شهادت به دنبال عملی کردن وظایف خود و خدمت به مردم بود. هر کجا وارد میشد، افراد را مجذوب خود میکرد. هر روزی که با او بیشتر معاشرت میکردم، عشق و ارادتم به ایشان و ولایت بیشتر میشد. او هیچ چیزی را برای خود نمیخواست و راضی به رضای خدا بود. در نهایت همچون اجداد بلندمرتبهاش، جانش را در راه خدمت به مردم و ولایت به اسلام تقدیم کرد. سردار فلاحزاده خاطرنشان کرد: وظیفه ما است که از الگویی چون شهید بزرگوار سیدمحمد حجازی درس بگیریم. دشمنان انقلاب اسلامی باید بدانند ما وارث پیامبر و ائمه مظلوم هستیم. در اوج مظلومیت اما با عزت تمام به مصاف شما خواهیم آمد. اگر ما را چندبار قطعهقطعه کنند و دوباره زنده کنند، دست از پیمودن راه اسلام برنخواهیم داشت و به مبارزات خود تا لحظه پیروزی اسلام ادامه خواهیم داد. وی در ادامه گفت: رژیم غاصب صهیونیستی بداند گروههای مقاومت در جایجای کره خاکی در کنار مقرهای شما قرار دارند و هر لحظه شما را به افول نزدیکتر میکنند. رژیم صهیونیستی مطابق با صحبتهای رهبر معظم انقلاب، 25 سال آینده که چند سالی از آن هم میگذرد را نخواهد دید. خون شهید حجازی و شهید سلیمانی در رگهای امت اسلام در سراسر جهان به جوش آمده و دست از مبارزه برنخواهند داشت. امام خمینی(ره) به ما وعده داده که اسلام تمام سنگرهای کلیدی جهان را یکی پس از دیگری فتح خواهد کرد و پرچم اسلام در بالاترین قلههای جهانی به اهتزاز درخواهد آمد.
* جبهههای مقاومت به مسیر خود در مبارزه با اسرائیل ادامه میدهند
پیش از این سردار سرتیپ پاسدار اسماعیل قاآنی، فرمانده نیروی قدس سپاه پاسداران نیز در مراسم تشییع پیکر شهید حجازی به استمرار حرکت مقاومت اشاره کرده و گفته بود: مسیری را که شهید سلیمانی گسترش داده و شهید حجازی ادامه داده و قول به پیروزی این راه داده است با صلابت تا رسیدن به حکومت جهانی امام زمان(عج) محقق میشود. وی در ادامه افزود: امروز جبهههای مقاومت از ایران، لبنان، سوریه، عراق و یمن و فرزندان مقاومت هر روز یک اقدام اساسی مقابل دشمنان از جمله آمریکا و اسرائیل انجام میدهند و تا رسیدن به حکومت جهانی این راه را ادامه میدهند.
***
دشمنان میخواستند پیوند ناگسستنی ارتش با امام، رهبری و مردم را سست کنند
امیر سرلشکر سیدعبدالرحیم موسوی، فرمانده کل ارتش در حاشیه دیدار با آیتالله رئیسی در واکنش به برخی اظهارنظرات حاشیهساز در روزهای گذشته گفت: ارتش از همان روزهای اول پیروزی انقلاب تا امروز تحت شدیدترین و پیچیدهترین هجمهها و عملیات روانی قرار گرفته است و دشمنان به خیال خام خود میخواستند پیوند ناگسستنی ارتش با امام، رهبری و مردم را سست کنند اما به حول و قوه الهی و با درایت و حمایت حضرت امام خمینی(ره) و مقام معظم رهبری و با بصیرت خانواده ارتش، هرگز کوچکترین توفیقی در این راه نیافتهاند و نخواهند یافت. وی تاکید کرد: ارتش ایمان راسخ دارد که مشروعیت، مقبولیت و موفقیت خود را در سایه فرماندهی و وصل به کوثر ولایت دارد و هیچ ترفندی نخواهد توانست این اعتقاد را سست کند. سرلشکر موسوی ادامه داد: با عنایات بزرگوارانه فرماندهی معظم کل قوا و تحت هدایت آن امام عزیز است که ارتش به مدالهای گوناگون کلمه طیبه، ارتش حزبالله و مصداق أَشِدّاءُ عَلَی الکُفّارِ رُحَماءُ بَینَهُم و صادق در شعار ارتش فدای ملت، مفتخر شده است.
ارسال به دوستان
«نه» به احیای جسم برجام
حجتالاسلام حسن شجاعی*: بعد از روی کار آمدن دولت بایدن، دولت غربگرای حسن روحانی ذوقزدگی خویش برای مذاکره با آمریکا و احیای برجام را با ارسال پیامهای رسانهای و غیررسانهای بروز داد. این اشتیاق از آن رو است که دولت بیکارنامه و حتی «بدکارنامه» حسن روحانی در انتهای عمر خویش، نیازمند پارچهای زیباست تا جسد ناکارآمدی جریان غربگرا را بپوشاند.
طبعا با سابقهای که از شروع امضای برجام تا امروز در اذهان عمومی و ذهنیت نظام شکل گرفته و از برجام فقط «تقریبا هیچ» نصیب مردم و نظام شده، احیای برجام و قبولاندن دوباره آن کار سادهای نخواهد بود. از این رو غربگرایان باید برای احیای برجام و تحمیل آن به نظام و قالب کردن آن به مردم، راهبردی داشته باشند.
از بررسی مجموعه مواضع و عملکرد غربگرایان میتوان فهمید راهبرد احیای برجام و تحمیل و قالب کردنش، همان راهبرد امضای برجام و تحمیل و قالب کردن آن است. تجربه موفق امضای برجام و قبولاندن آن به نظام و مردم به کام غربگرایان شیرین آمده و اکنون چنین میپندارند با همان راهبرد، همان مقصود حاصل خواهد شد غافل از آنکه این راهبرد برای احیای برجام کارگر نخواهد افتاد.
در امضای برجام در سال 94، راهبرد تحمیل برجام به نظام و قالب کردن آن به مردم با چند طراحی برای عناصر میدانی تحقق یافت. در این راستا: 1- «مردم» را «تطمیع» کردند که با برجام بهشت برای شما محقق خواهد شد. 2- «جریان انقلابی» را به عنوان مقاومترین جریان، با «برچسبزنی و منزویسازی» از میدان به در کردند. 3- شخصیتها و نهادهای نظام را با «ارعاب» و فضاسازی همراه کردند. چنان فضایی ساختند که هر کس همراه نباشد، در خط اسرائیل است و دشمن ملت! به قدری این فضاسازی سنگین بود که حتی برخی شخصیتها در فضای رسانهای برای هیچ، تبریک گفتند و مجلس وقت به ریاست آقای لاریجانی برای تصویب برجام فقط 20 دقیقه زمان گذاشت. 4- «جریان غربگرا» برای تحقق این طراحی، «مبالغه» در آثار وجودی برجام و مضرات فقدان برجام را در دستور کار قرار داد و هر روز تاخیر در اجرایی شدن برجام را معادل 100 میلیون دلار خسارت برای کشور عنوان کرد. 5- «رهبر انقلاب» مقاوم بودند، پس بنا بود، ایشان وادار به نوشیدن جام زهر شوند؛ با این استدلال که مردم که برجام را میخواهند، شخصیتها و نهادهای نظام نیز، مجلس و نیروهای مسلح نیز؛ فقط اقلیتی تندرو و بدنام برجام را نمیخواهند و شایسته نیست رهبری در سمت اقلیت بدنام بایستند و مردم و شخصیتها و نهادهای نظام را تنها بگذارند. بنابراین «تطمیع» مردم، «ارعاب» شخصیتها، «برچسبزنی و منزویسازی» جریان انقلابی، «مبالغه» توسط جریان غربگرا و ایجاد «احساس تنهایی» رهبری، مجموعه طرحهایی بود که راهبرد تحمیل برجام به نظام و قالب کردن آن به مردم را محقق میکرد.
راهبرد امروز برای احیای برجام و تحمیل آن به نظام و قالب کردن آن به مردم باز همان راهبرد است. جریان غربگرا به موفقیت این راهبرد امیدوار است؛ هم به دلیل تجربه موفق قبلی و هم به این دلیل که مردم در سال 1400 با هنر مدیریت غربگرایان به لحاظ معیشتی، محتاجترند و نیازمندتر و از نگاه غربگرایان، طبعا تطمیع پذیرتر اما این راهبرد ابتر است به دلیل تفاوتهای 1400 با 1394.
1- در 94 بخشی از مردم به جریان غربگرا و گشایش از بیرون امیدوار بودند ولی در 1400 آبروی جریان غربگرا نزد قاطبه مردم از بین رفته و ناکارآمدی آنها نه در بیان و استدلال که سر سفره مردم نمایان شده و تجربه زیسته به مردم میگوید راهحل مشکلات در بیرون از مرزها نیست.
2- در 94، دولت غربگرای روحانی در ابتدای عمر خویش قرار داشت و فرصتی چندین ساله برای هر گونه اقدامی ولی در 1400 این دولت در انتهای عمر خویش قرار دارد.
3- در 94 بخشی از نهادهای نظام از جنس مجلس لاریجانی بودند و در 1400 مجلس انقلابی، قوه قضائیه انقلابی، ستادکل انقلابی و... کما اینکه جریان انقلاب به دلایل متعدد از جمله خون شهیدانی همچون حاجقاسم سلیمانی بسیار قدرت گرفته و محبوبیت مردمیاش بیشتر شده است.
4- در 94 ادعاهای جریان غربگرا برای بسیاری، باورپذیر و عقلانی جلوه مینمود ولی در 1400 شدت دروغگویی این جریان برای بسیاری عیان شده است.
5- و اما رهبری، هم در 94 و هم در 1400 پایبند به آرمانها و منافع مردم بودند و هستند با این تفاوت که در 94 برای کمک به فهم و تجربه مردم نسبت به ماهیت استکباری آمریکا، پذیرش برجامی با حداقل خسارت و حداکثر منفعت را تجویز میکردند و با توجه به خواست مردم و خواص در 94 با 9 شرط و 9 خط قرمز – که اغلب رعایت نشدند – برجام را پذیرفتند اما در 1400 مردم این تجربه را کردهاند و دیگر این مصلحت در احیای برجام وجود ندارد.
بنابراین با وجود اینکه غربگرایان به دنبال احیای برجام و تحمیل آن به نظام و قالب کردن آن به مردم هستند، با توجه به این تفاوتها این راهبرد محقق نخواهد شد.
اما نظام و جریان انقلابی به دنبال چه چیز هستند؟ آیا احیای برجام مطلوب است یا با توجه به تفاوتهای فوق، به هر قیمتی باید مانع احیای برجام شد؟
با توجه به مجموعه منظومه فکری و سیره عملی رهبر انقلاب، احتمالا از نگاه ایشان و نیز از نگاه جریان انقلابی به ۲ دلیل میتوان به دنبال احیای برجام بود، دلیل اول اینکه برجام معاهده است و جمهوری اسلامی اهل خلف وعده نیست. عهدی بستهایم، طرف مقابل خلفوعده کرده، حال جمهوری اسلامی گفته اگر شما به عهد خویش بازگردید ما هم بازمیگردیم. دلیل دوم منافع مردم؛ برجام اگر عملیاتی بشود، میتواند منافعی برای مردم داشته باشد منتها منافع برجام ناشی از جسم و روح برجام به صورت همزمان است لذا باید از وجود روح برجام هم مطمئن شد. روح برجام لغو همه تحریمهاست و نه تعلیق و...، و اطمینان از وجودش منوط به راستیآزمایی واقعی و نه صوری و نمایشی.
در یک جمعبندی باید گفت جریان غربگرا به احیای جسم برجام هم راضی است ولی مردم و نظام فقط و فقط احیای جسم و روح برجام آن هم با آزمایش وجود روح را خواهند پذیرفت. در 94 مردم و نظام، با توجه به خصوصیات آن دوران، جسم برجام را بدون آزمایش وجود روح پذیرفتند اما در 1400 به هیچ وجه نباید زیر بار جسم بیجان برجام رفت و قبل از اطمینان نسبت به وجود روح برجام، آن را پذیرفت. روح برجام لغو همه تحریمهاست که منافعش به مردم عزیز ما میرسد و آزمایش وجود روح، راستیآزمایی نسبت به لغو همه تحریم ها. بنابراین غربگرایان چنین تبلیغ نکنند که نظام شرط لغو همه تحریمها و راستیآزمایی را گذاشته تا برجام احیا نشود؛ خیر! این دروغی است که به نظام بسته میشود. نظام به دلیل وفای به عهد و منافع لغو همه تحریمها برای ملت، احیای برجام را میخواهد اما نه احیای جسم برجام را، بلکه احیای روح و جسم برجام یعنی لغو همه تحریمها به همراه راستیآزمایی. بله البته اگر در 94 میبودیم، همین برجام را هم نمیخواستیم، چون میتوانستیم با خنثیسازی تحریمها در مقابل آمریکا بایستیم و منافع مردم عزیز را تامین کنیم ولی به دلیل خصوصیات آن سال، جسم بیجان پذیرفته شده و اینک در 1400 نظام به کمتر از لغو همه تحریمها و راستیآزمایی رضایت نخواهد داد و این یعنی ایستادگی برای تامین منافع مردم.
همه آنچه بیان شد برای بیان یک نگرانی بود و آن اینکه بخشی از جریان انقلابی به استناد فعل نظام و رهبری در پذیرفتن جسم برجام در 94 به اشتباه بیفتند و پذیرش جسم برجام را در 1400 تجویز کنند. به تعبیر دیگر، نگرانی آنجاست که جریان انقلاب احساس کند همانگونه که جریان غربگرا در 94 موفق به امضای برجام و تحمیل جسم برجام به نظام و قالب کردن آن به مردم شد، الان نیز با همان راهبرد سابق خواهد توانست جسم برجام را تحمیل و قالب کند. خیر! 1400 متفاوت است و فقط وقت ایستادگی است، ایستادگی برای نفی برجام؟ خیر! ایستادگی برای احیای روح برجام و آزمایش وجود روح ـ اگر محقق شود ـ و اگر محقق نشد ایستادگی در مقابل تحمیل و قالب کردن جسم برجام به نظام و مردم. از هیچ یک به هیچ عنوان نباید کوتاه آمد و این یعنی سیاست قطعی و حرف قطعی.
* نایب رئیس کمیسیون اصل 90
ارسال به دوستان
گفتوگوی«وطنامروز» با هوشنگ جاوید پژوهشگر موسیقی آیینی
موسیقی رمضان در مرز فراموشی
عباس اسماعیلگل: موسیقی رمضان در ایران یکی از انواع موسیقی مناسبتی مذهبی است که از دیرباز در کشور رواج داشته است. به عنوان مثال رسم نقارهزنی برای رؤیت هلال در ایران به پیش از اسلام برمیگردد. ایرانیها ابتدای هر ماه نقاره میزدند تا رسیدن ماه تازه را خبر دهند. در شاهنامه فردوسی ۱۸ بار به نقارهزنی اشاره شده است. پس از اسلام این رسم به گونهای دیگر ادامه یافت. چاووشخوانها هم آمدن ماه رمضان را نوید میدادند؛ به این معنی که ۲ یا ۳ روز قبل از فرا رسیدن ماه رمضان به خیابانها میرفتند و آمدن ماه رمضان را نوید میدادند تا مسلمانان خود را برای چنین ماهی آماده کنند و غیرمسلمانها تظاهر به روزهخواری نکنند. همین چاووشخوانها ۳ روز آخر ماه رمضان، «الوداعخوانی» میکردند و به استقبال ماه شوال میرفتند. تا ۵۰ سال پیش در گوشه و کنار ایران موسیقی ویژه ماه رمضان داشتیم. موسیقی رمضان همواره در ایران فعال و پابرجا بود تا اینکه همزمان با روزگار پهلوی اول، نقارهزنی ممنوع و روضهخوانی تعطیل شد؛ اینگونه بود که خانهها یک اتاق خود را به روضهخوانی اختصاص دادند و منبری ساختند که نشاندهنده پایداریشان در دین و هنر دینی بود. درباره وضعیت کنونی باید گفت تا چندین سال پیش هنوز در بعضی شهرهای ایران نقاره مینواختند و همسایهها با ذکر صلوات همسایهشان را از خواب بیدار میکردند با این وجود، امروز تنها چند ذکرخوان در مناطق مختلف ایران باقی ماندهاند که یادی از آنها نمیکنند، البته «دمدم سحری» مراسمی است که همچنان به وقت سحرگاه در استان بوشهر اجرا میشود، همچنین هنوز هم در آستان قدس رضوی، شهداد کرمان (امامزاده زید)، کاشان، نوشآباد، نایین و طبس مراسم نقارهزنی در ماه رمضان انجام میشود یا در میبد طبل افطار و سحری مینوازند. همچنین صلواتخوانی، ذکرخوانی، بسماللهخوانی و منقبتخوانی نمونههایی از این موسیقی بودهاند که در قرن اخیر فراموش شدهاند؛ از این میان بیش از ۹۰ نوع صلواتخوانی گروهی در نقاط مختلف ایران وجود داشته که متأسفانه در حال حاضر تنها ۲ نوع آن شناخته شده است. مناجاتخوانی، سحرخوانی، شبخوانی رمضان، سحرآوازی، مناجات سحری و دمدم سحری نامهای گوناگونی بود که در هر منطقه بر این نوع آوازخوانی به وقت سحر گذاشته بودند. موسیقی رمضان در میان اقوام مختلف ایران از گوناگونی و ویژگیهای خاص خود برخوردار بوده است؛ خراسانیها، کرمانیها و بوشهریها، کردها و آذربایجانیها موسیقی خاص خود را دارند. برای مثال، هنوز در بخشهایی از خراسان و شهداد کرمان، نقارهزنی اجرا میشود و در بوشهر، آیینی در سحرگاه وجود دارد به نام دُمدُم سحری که هنوز هم زنده و جاری است. ترکمنها نیز موسیقی ویژه خود را دارند. به گفته «طواق سعادتی»، یکی از بخشیهای ترکمن، یکی از مشهورترین قطعاتی که همواره در ماه رمضان در میان ترکمنها شنیده و اجرا میشود، قطعه «محمد رسولالله» است که شعر آن را مختومقلی فراغی سروده است؛ علاوه بر این، ۲ قطعه دیگر با عنوان «قرآن» و «گناه بندگان را ببخش» از دیگر نغمههایی هستند که ماه رمضان در میان ترکمنها رواج دارد، اگر چه به نظر میرسد این قطعات نیز چون دیگر آواهای بخشیهای ترکمن به مرور زمان به فراموشی سپرده میشوند. در مجموع باید گفت برخلاف تصور خیلیها، موسیقی رمضان در ایران پر از شادی بود چرا که میکوشید انسان را به معنویت نزدیک کند. تنها اشعار حزنانگیزی که در این ماه خوانده میشد به ایام شهادت حضرت علی(ع) برمیگشت. «منقبتخوانی» ویژه شبهای قدر بود و در رثای حضرت علی(ع) خوانده میشد؛ در نیمه رمضان هم مولودیخوانی و مناجات حسنی وجود داشت. حتی «صلواتخوانی» تنها به ماه رمضان اختصاص نداشت اما در این ماه زیباتر اجرا میشد، به هر حال آنچه مشخص است بخش عمدهای از این رسم و رسومهای ماندگار موسیقی رمضان سالیانی است به دست فراموشی سپره شده است. به همین بهانه در گفتوگو با هوشنگ جاوید، پژوهشگر پیشکسوت موسیقی آیینی و نویسنده کتاب «موسیقی رمضان در ایران» به بررسی وضعیت موسیقی آیینی در کشور پرداختیم.
* هیچ ویژهبرنامهای برای نواهای رمضان نداریم
هوشنگ جاوید در ابتدا درباره آیینهای موسیقایی ماه رمضان در ایران گفت: همان طور که میدانید در مناطق مختلف کشورمان تا همین 50 سال پیش موسیقی ویژه ماه رمضان از رونق خاصی برخوردار بود و آیینهایی چون صلواتخوانی، ذکرخوانی، بسماللهخوانی و منقبتخوانی از رسوم اصیل موسیقی رمضان در میان مردم بود که متاسفانه به دلایل مختلفی این آیینها در قرن اخیر به دست فراموشی سپرده شده است.
وی ادامه داد: به عنوان مثال فقط در صلواتخوانی ماه رمضان بیش از 90 نوع صلواتخوانی گروهی در میان اقوام مختلف ایرانی اجرا میشد که متأسفانه هماکنون فقط ۲ نوع از آنها را کامل میشناسیم، البته شناسایی و معرفی کامل این هنرها، وظیفه پژوهشگران است؛ این پژوهشگران هم برای اینکه تلاشی برای زنده ماندن نغمهها و آیینهای سنتی انجام دهند نیازمند بودجه مستقل و حمایت همهجانبه مسؤولان فرهنگی و هنری هستند که متاسفانه تا به امروز آنچنان که باید این اتفاق رقم نخورده است.
جاوید در ادامه خاطرنشان کرد: اما واقعیت این است که موسیقی رمضان در حال از بین رفتن است و ما نتوانستهایم آنگونه که باید و شاید آواهایمان را ثبت و ضبط کنیم. خوب است صدا و سیما این نغمهها را شناسایی و پخش کند، اگر نه دیگر صدای نقاره و دهل از هیچ کجای ایران به گوش نمیرسد. متاسفانه برخی متولیان فرهنگی، ضدفرهنگ را فرهنگ معرفی کرده و با گفتن اینکه جوان امروز، علاقه چندانی به ترانهها و نغمههای محلی و کهن خود ندارد و موسیقی پاپ را میپسندد، از ثبت و ضبط این نوع موسیقی، شانه خالی کردهاند، در حالی که جوانان امروز دوست دارند با فرهنگ و آداب و رسوم خود آشنا شوند و آن را بشناسند و این برعهده پژوهشگران و مسؤولان فرهنگی است که زمینههای این شناخت را فراهم آورند اما متأسفانه عدهای دستاندرکار دگرگونی و نابودی میراث فرهنگی هستند. این پژوهشگر با اشاره به شرایط فعلی موسیقی در ماه رمضان، گفت: ترانهها و آواهای رمضانی امروز دیگر نمیتوانند تاثیرگذاری گذشته را داشته باشند، چرا که مناجاتخوانها و افرادی که در گذشته این کار را انجام میدادند به دنبال مسائل مالی نبودند و این کار را یک وظیفه دینی تلقی میکردند و حرف دل خود را بیان میکردند اما امروز خوانندگی یک شغل است و شخصی که اجراکننده چنین موسیقیهایی است بیشتر روی مسائل مادی حساب میکند، بنابراین میتوان گفت آن ارتباط در گذشته، ارتباط معنوی بود و این ارتباط، هنری است. از سوی دیگر سالهاست که دیگر کسی شعری برای رمضان نگفته است که امروز به مرحله اجرا و خواندن برسد. جاوید با اشاره به آثار موسیقی و ترانههای این روزهای ماه رمضان، گفت: مضمون این آثار بیشتر عاشقانه است نه عارفانه. اگر هم عارفانه باشد یک عرفان بدون هویت است. در گذشته رمضان آنقدر مهم بود که برای هر روز آن یک آهنگ خاص وجود داشته است. در واقع به تعداد روزهای ماه رمضان باید نوا ایجاد شود. وی با بیان اینکه طی سالهای گذشته هیچ برنامهای ویژه نواهای رمضان نداشتهایم، گفت: امروز رمضانیه نداریم و سالهاست که کسی برای رمضان شعر نمیگوید. جاوید در پایان درباره اهمیت موسیقی آیینی در جذب گردشگر گفت: موسیقی و آداب و رسوم رمضان یکی از راههای مؤثر در جذب گردشگر است، به عنوان مثال کشور ترکیه از روزگار آتاتورک تاکنون سفره افطار سلطان سلیم را پهن میکند و از منقبتخوانها میخواهد تا آوازهای نزدیک افطار بخوانند و بنوازند؛ کشوری که آیین رمضان و سفره افطار خود را در فهرست میراث معنوی به ثبت رسانده است و آیینهای خوب کشور و مردم خود را حفظ و از آن برای جذب گردشگر استفاده میکند؛ این در حالی است که متولیان فرهنگی ما برنامهریزی منسجم و دقیقی برای جذب گردشگر در این باره ندارند و آنچنان که باید و شاید به آداب و رسوم و نغمههای اصیلمان توجه نمیکنند و متاسفانه شرایط این آیینها هر روز بدتر میشود.
***
آلبوم «سر عشق» شامل مناجاتخوانیهای ویژه ماه مبار رمضان تولید شد
آلبوم «سر عشق» شامل مناجاتخوانیهای ویژه ماه مبارک رمضان محصول مشترک فرهنگسرای رسانه و مدیریت موسیقی سازمان فرهنگی- هنری شهرداری تهران منتشر شد. به گزارش «وطنامروز»، همزمان با فرارسیدن ماه مبارک رمضان 1442 و به مناسبت این ایام معنوی، مدیریت موسیقی سازمان فرهنگی- هنری شهرداری تهران با مشارکت فرهنگسرای رسانه اقدام به تولید و انتشار آلبوم «سر عشق» کرده است. این آلبوم شامل 8 آواز با اجرای آوازخوانان توانمندی از ۲ نسل مختلف آواز دستگاهی ایران - داوود فیاضی، محمد ملاآقایی، علیرضا حاجیطالب و علی صدیقیراد - روی اشعاری از شاعران کلاسیک و برجستهای همچون حافظ، سعدی، عطار نیشابوری، نظامی، فخرالدین عراقی و باباطاهر است. این آوازها در مایههای ماهور، چهارگاه، افشاری، ابوعطا، شوشتری، منصوری، بیاتترک، دشتی و دشتستانی اجرا شده است. بر اساس این گزارش، مراسم رونمایی از آلبوم «سر عشق» امروز شنبه 4 اردیبهشتماه ساعت 10 صبح همزمان با یازدهمین روز از ماه مبارک رمضان با حضور حجتالاسلام امرودی، رئیس سازمان فرهنگی- هنری شهرداری تهران و جمعی از معاونان و اهالی فرهنگ و هنر در فرهنگسرای رسانه واقع در خیابان دکتر علی شریعتی، خیابان گل نبی، میدان قبا برگزار میشود. باهدف رعایت دستورالعملهای بهداشتی، این مراسم به صورت زنده از شبکههای اجتماعی فرهنگسرای رسانه پخش میشود.
***
نگاهی به آوا و نوای رمضان
کتاب «موسیقی رمضان در ایران» پژوهشی است در جهت حفظ گوشهای از فرهنگ موسیقایی کشورمان یعنی موسیقی رمضان که توسط یکی از پژوهشگران موسیقی نواحی ایران با همکاری تعدادی از موسیقیدانان و پژوهشگران دیگر نقاط کشور تهیه شده است. کتاب از ۳ مقدمه و ۶ بخش تشکیل شده که عبارتند از: «آیین سحر»، «آوازهای نیمه ماه رمضان»، «آیین نوبتزنی یا نقارهزنی در ایران»، «رو در رو»، «بخش اضافات، حواشی و تعلیقات» و «شنیدهها». علاوه بر این در قسمت آخر کتاب نتنگاری ریتمهای نقارهنوازی، طبل سحری، طبل عزا و دهلنوازی در برخی نواحی ایران، توسط محمدرضا درویشی نوشته شده است. کتاب موسیقی رمضان در ایران به بررسی و تحقیق درباره نغمههایی آشنا در خاطرات نهچندان دور ایرانیان میپردازد. آواها و نغمههای سحرخوانان که سالهای متمادی زینتبخش شبهای رمضان بوده است، این شبها را تبدیل به یکی از خاطرهانگیزترین شبهای سال کرده است. بخشبندی کتاب بسیار دقیق صورت گرفته و در هر بخش جزئیات مربوط به هر مراسم به دقت بیان شده است. عناوین فرعی با سرتیترهای پیشخوانی رمضان، موسیقی رویت هلال، آواها و نواهای بیدارسازی، سحرخوانی، سحرخوانی به همراه سازکوبی، سحرخوانی با تنبور و دوتار، سازهای بادی نواختن در سحر، جار کشیدن، نوشآباد کویر یزد، موسیقی و اوقات فراغت در ماه رمضان، نیایش، مرثیهخوانی، مقتلخوانی و منقبتخوانی، آواها و نواهای پایان ماه رمضان، آواز سحر در کرمانشاه و لرستان، آواز سحر در جنوب خراسان، سحرخوانی در ایل بهلوری جنوب خراسان، مناجات سحری خراسان میانه، مناجات سحر مشهد اردهال، مناجات در شاهرود و بسطام، منقبتخوانی خوزستان (ازنا)، الوداع رمضان در جنوب ایران، بررسی آواز آیینی هوربابایی (هوم بابایی) در کاشان، ذکرشهناز، ایضاً ذکر، ذکر عراق، منشأ پیدایش نقاره، نوبت یا نقاره، نقاره و نقارهزنی پس از صفویان تا قرن حاضر، فنای نقارهزنی، نوبت و نقاره در خراسان، کتب تاریخی دیگر، نقارهزنی دینی- مذهبی، نقارهزنی در حرم رضوی، باورها و عقاید درباره نقارهخانه رضوی، کاربرد نقارهخانه در اجتماع شهری مشهد، حقوق نقارهچیان، نقارهزنی در سایر ولایات خراسان، نقارهزنی در ماه رمضان، شبخوانی، سحر آواز، نقارهزنی در گیلان به روایت مرحوم محمود پاینده لنگرودی، کرنازنی، استفاده از نقاره در مراسم تعزیه و محرم در نطنز، علم و طبل و شیپور در آشخانه بجنورد، نقاره در کردستان، نقارهزنی در مازندران، نقارهزنی در فارس، موسیقی ماه رمضان در منطقه بسطام، طبل و نقارهزنی در اراک، نوبتزنی روزانه در زمان آلبویه، بوق و دهلزنی در زمان خبررسانی، نقارهزنی در عراق و هندوستان به روایت ابن بطوطه، شیپورزنی به هنگام فوت کسی در عهد سلطان ابوسعید، از خاطرات استاد علی بلوکباشی درباره نقارهزنی در سبزوار، کل علی نقارهچی قشقایی، ضربالمثلهای ایرانی درباره نقاره، نقارهخانه و ادوات و اجزای آن، آواز زولبیافروشان ماه رمضان گیلان و همچنین آوانگاری تشکیل شده است. کتاب «موسیقی رمضان در ایران» تحقیقی ارزشمند درباره هنر سحرخوانی در ایران است؛ هنری که به واسطه ظهور رسانههای جمعی مانند رادیو و تلویزیون رو به فراموشی است. این کتاب که همراه یک لوح فشرده حاوی الحان موسیقی ماه رمضان ارائه شده است، مجموعهای ارزشمند جهت ثبت خاطرات شبهای رمضان در ایران به شمار میرود.
ارسال به دوستان
|
|
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
|