|
درخواست مردم ژاپن برای لغو المپیک ۲۰۲۰
تاکنون بیش از ۵۰ هزار نفر تومار درخواست لغو بازیهای المپیک ۲۰۲۰ توکیو را امضا کردهاند. به گزارش تایمز، مردم ژاپن ترجیح میدهند المپیک لغو شود و به همین خاطر دادخواستی را امضا کردند تا به کمک آن بتوانند جلوی برگزاری بازیهای المپیک را بگیرند. این دادخواست که توسط کنجی اوتسنومیا سازماندهی شده و در ۲۴ ساعت اول حدود ۵۰ هزار امضا را به ثبت رسانده است، خطاب به رئیس کمیته بینالمللی المپیک (IOC)، توماس باخ است که قصد دارد این ماه به ژاپن سفر کند.
ارسال به دوستان
چگونه فرهاد مجیدی موفق شد وضعیت استقلال را ارتقا دهد
گزینه درست در رأس هرم
محمدرضا شعاعی: سرمربی آبیپوشان پایتخت در بازگشت دوبارهاش به نیمکت استقلال توانسته تغییرات مهمی را در خود و تیمش ایجاد کند. روزی که فرهاد مجیدی به عنوان جایگزین محمود فکری روی نیمکت استقلال نشست، علاوه بر موافقان و طرفداران همیشگی خود، عده زیادی از مخالفان را نیز در جبهه هواداری استقلال در برابر خویش داشت؛ منتقدان یا مخالفان وی استدلالهای متفاوتی را ارائه میدادند و نگران برخی رفتارهای احساسی یا کمتجربگیهای مربی جوان تیم استقلال بودند اما اتفاقات ۲ ماه اخیر تا حدود زیادی بیانگر تغییرات عمده و اصلاحات در رفتار و کنشهای فرهاد مجیدی است. قصد داریم چند تفاوت بزرگ ورژن جدید فرهاد را مورد بررسی قرار دهیم؛ این چند تفاوت به قدری محسوس است که تاثیر بسزایی در نتایج و عملکرد فنی استقلال نیز به جا گذاشته است.
* جذب حداکثری، دفع حداقلی
مجیدی با کسب نتایج بهتر و ارائه کیفیت بالاتر توانسته نظر مطلوب جمع کثیری از هواداران استقلال بویژه قشر خاکستری را جلب کند. بر خلاف دوره گذشته که او به طور کامل زیر سایه استراماچونی قرار داشت یا با برنامهریزی مدیرعامل وقت، نام فرهاد به طور عامدانه تحتالشعاع نام استرا قرار گرفت، اکنون این سایه سنگین از روی سر او برداشته شده است. در دوره گذشته حضور فرهاد روی نیمکت استقلال، او به طور خواسته یا ناخواسته با استراماچونی مقایسه میشد و حتی نتایج خوب او را نیز به سرمربی سابق ایتالیایی نسبت میدادند. هر گاه تیم استقلال شکست میخورد، باز هم منتقدان به فرهاد میتاختند و او را وارث خام و نامطلوب استراماچونی مینامیدند. در حال حاضر، همین که مجیدی با استرا مقایسه نمیشود، یک نعمت بزرگ برای او است. با توجه به پرونده مختومه بازگشت استرا به استقلال، بسیاری از آن فشارهای روانی روی مجیدی از بین رفته و اغلب هواداران نیز از او توقع ندارند استرا باشد. همین که قاطبه هواداران استقلال پذیرای فرهاد شده و او را در قالب حقیقی خویش میخواهند، یک اتفاق مثبت برای سرمربی جوان آبیهای پایتخت است. عبور از دوره ناموفق محمود فکری که اکثریت هواداران به کیفیت بازیهای تیم خود معترض بودند، باعث شد درک بهتری از سطح کار فرهاد مجیدی در اذهان عمومی آبیها شکل بگیرد.
* موضع خنثی در قبال مدیریت؛ گریز از اصطکاک
اوج جنجالها در دوره قبلی مربیگری فرهاد مجیدی قطعا به اختلافات عمیق او با احمد سعادتمند، مدیرعامل وقت استقلال مربوط میشد. در آن زمان، مجیدی بارها به کمبود امکانات از جمله زمین تمرین یا حقوق معوقه بازیکنها اعتراض میکرد و سرانجام پس از ماجرای سفر ایتالیا و مذاکره با وکلای استراماچونی، آتش اختلافات مجیدی با سعادتمند نیز شعلهور شد. به عبارت دیگر، در شکاف بین مدیرعامل وقت و رئیس هیاتمدیره استقلال، عملا مجیدی مقابل مدیرعامل ایستاد. البته شکاف بین مدیران باشگاه استقلال پس از برکناری سعادتمند نیز از بین نرفت و همچنان اختلاف آشکار و پنهان بین آنها احساس میشود. مجیدی بر خلاف گذشته، موضع خنثی نسبت به اختلافات مدیریتی را اتخاذ کرده است. عدم توجه به مسائل و رقابتهای بین جناحی در هیاتمدیره، عدم واکنش به ضعفهای مفرط مدیران از جمله در پروسه جذب نافرجام امین قاسمینژاد یا عدم تمدید قرارداد هروویه میلیچ، حکایت از موضع خنثی یا سکوت توأم با تساهل و مدارا از سوی فرهاد مجیدی دارد. البته مجیدی پیش از امضای قرارداد جدیدش با استقلال، به طرز هوشمندانهای این اختلافات مزمن را تا حدودی حل کرد و رابطه تیرهاش با مهدی عبدیان را بهبود بخشید. او بخوبی متوجه شده برای آرامش و موفقیت روی نیمکت استقلال، صرفا نمیتوان به پشتوانه مردمی بسنده کرد و حتما باید حمایت مدیران را به همراه داشت. ایجاد روابط بهتر و پختهتر با مدیران باشگاه و دوری از برخوردهای احساسی با آنها، نقش بسزایی در آرامش کنونی کادر فنی استقلال داشته است. به هر حال، درایت مجیدی در همین موضوع خلاصه میشود که وارد مناقشات بین مدیرعامل و هیاتمدیره نمیشود؛ همان اشتباهی که محمود فکری را به زیر کشید.
* رفتار حرفهای با بازیکنها؛ صمیمیت توأم با احترام
یکی از بزرگترین مشکلات محمود فکری در استقلال، عدم برقراری روابط عاطفی مناسب با بازیکنها بویژه بزرگترهای تیم بود. در نهایت نیز سرمربی سابق استقلال نتوانست بر رختکن تیم مسلط شود و پایان تلخی برایش رقم خورد. یکی از هنرهای فرهاد مجیدی، برقراری روابط صمیمانه و بسیار خوب با بازیکنهای جوان و باتجربه تیمش است.
او شناخت خوبی از لحاظ عاطفی روی تکتک بازیکنها داشته و به همین دلیل، شاهد برخوردهای پختهاش با ستارههای آبیپوش هستیم. فرهاد نشان داده تحمل کوچکترین بیانضباطی را ندارد. محرومیت ۲ ماهه محمد دانشگر از تمرینات استقلال، یک نمونه از برخورد چکشی بود که گربه را دم حجله کشت. البته مجیدی بر خلاف فکری، صرفا به برخوردهای چکشی اعتقاد ندارد و در بسیاری موارد توانسته احساسات و عواطف بازیکنهای تیمش را به خود جلب کند، از جمله حضور حسین حسینی، سعید مهری و مسعود ریگی در نشستهای خبری که باعث افزایش اعتماد به نفس و روحیه آنها شد یا رفتارهای پدرانه مانند آغوش کشیدن مهدی قائدی پس از صعود از مرحله گروهی لیگ قهرمانان آسیا!
* واقعبینی بیشتر، ایدهآلگرایی کمتر
فرهاد مجیدی در تعامل با پیشکسوتان و سایر افراد در اطراف باشگاه به واقعبینی بیشتری دست یافته و از نگاه ایدهآلگرایانه دور شده است. نگاه واقعبینانه بدین معنی است که واقعیتهای موجود از جمله امکانات پایین، مشکلات سختافزاری، مدیریت ضعیف، اختلافات مدیریتی، اختلاف سلیقهها، بودجه کم، حقوق معوقه، کمبود بازیکن در چند پست کلیدی، ترکیب تیمی نامتوازن، بسته شدن تیم توسط دیگران، ناهنجاریها و بیانضباطیها، وجود برخی افراد در اطراف تیم و... را در چارچوب اصول و خطوط قرمز پذیرفته است. دوری از نگاه ایدهآلگرایانه بدین معناست که نمیتوان همه مشکلات، کمبودها، سوءرفتارها، سوءمدیریتها و... را یک شبه حل کرد یا به طور همزمان به جنگ همه آنها رفت.
* تاکتیک، پلن، فلسفه
شکست مقابل الدحیل امیدهای هواداران استقلال برای صعود از مرحله گروهی لیگ قهرمانان آسیا را کمرنگ کرد اما فرهاد مجیدی با تغییر تاکتیک و سبک بازی تیمش و رو آوردن به فوتبال اقتصادی، شرایط را تغییر داد و در ۳ بازی دور برگشت، بدون شکست و با ثبت ۲ کلینشیت و کسب 5 امتیاز توانست صدرنشین گروه شود و به عنوان تنها صعودکننده به جمع تیمهای مرحله حذفی برسد. تغییر فلسفه مجیدی برای صعود از مرحله گروهی، در بموقعترین شرایط ممکن انجام شد، درست بعد از باخت شوکهکننده مقابل الدحیل و نمایش ضعیف خط دفاعی تیمش که ۴ گل دریافت کرده بود اما او با تغییر روش بازی، در ۳ بازی برگشت تنها ۲ گل دریافت کرد و با ارائه نوع متفاوتی از فوتبال، تیمش را به مرحله بعدی رساند.
ارسال به دوستان
اخبار
اقدام عجیب باشگاه برایتون در حذف نام و پرچم ایران!
باشگاه برایتون در اقدامی عجیب و سوالبرانگیز نام و پرچم ایران را در قسمت معرفی علیرضا جهانبخش از سایت رسمی این باشگاه حذف کرد. اقدامات عجیب مسؤولان باشگاه برایتون علیه جهانبخش تمامی ندارد و در تازهترین اتفاق، برایتون که مانند اکثر باشگاهها در قسمتی از سایت خود بازیکنان تیمش را معرفی کرده، نام و پرچم کشور هر بازیکن را نیز در کنار اسم بازیکن قرار داده ولی برای علیرضا جهانبخش نام و پرچم ایران از سایت برایتون حذف شده است. گفته میشود جهانبخش در تابستان از برایتون جدا میشود و قصد دارد راهی تیم دیگری شود. هر چند او هنوز با برایتون قرارداد دارد و باید دید او به صورت قرضی از برایتون میرود یا سران این تیم با قیمتی تقریبا ۸ میلیون یورویی او را به تیم دیگری خواهند فروخت.
***
برانکو هیچ وقت قرار نیست سرمربی تیم ملی شود!
فدراسیون فوتبال با تاخیری یک روزه به شایعه عجیب مذاکره با برانکو واکنش نشان داد. در پی انتشار خبری در روزنامه گل و صحبت از مذاکره با سرمربی سابق پرسپولیس برای جانشینی دراگان اسکوچیچ، آن هم در شرایطی که اردوی مهم تیم ملی برای بازی بحرین بزودی آغاز میشود، فدراسیون فوتبال بیانیهای صادر کرد که در آن قید شده برانکو هرگز مدنظر این فدراسیون برای حضور در تیم ملی نیست. در این بیانیه از رسانه منتشرکننده خبر درخواست شده بابت انتشار خبر از جامعه فوتبال عذر بخواهد. این بیانیه به شرح زیر است: 27 روز دیگر مسابقات حساس و سرنوشتساز تیم ملی در انتخابی جامجهانی شروع میشود. تمام ارکان مدیریتی فدراسیون فوتبال حمایت تمام قد از کادر فنی، بازیکنان و تیم ملی را در دستور کار خود قرار دادهاند تا ایران با قدرت در بازیها شرکت کرده و این پیچ تاریخی را رد کند. در این شرایط حساس اما خبری مضحک و بیپایه و اساس در یک روزنامه منتشر شده و سپس بازتابی گسترده در فضای مجازی داشته است. فدراسیون فوتبال با قاطعیت اعلام میکند تا به این لحظه، به تنها چیزی که به آن فکر نشده تغییر کادر فنی تیم ملی بوده و خبر منتشر شده کاملا دروغ و بیپایه و اساس است. انتشار چنین اخبار دروغی بدون تردید در این مقطع زمانی فقط به آرامش تیم ملی ضربه میزند و فضای فوتبال کشور را ملتهب میکند. سیاست مدیریت جدید فدراسیون فوتبال سرکوب و تهدید «مداوم» رسانهها برای شکایت و پیگیری حقوقی در مراجع قضایی بعد از انتشار هر خبری نیست اما امیدواریم افرادی که با چنین اخبار کذب و دروغی، به فوتبال ملی کشور در این برهه حساس در حال ضربه زدن هستند از جامعه فوتبال ملی حداقل یک عذرخواهی ساده داشته باشند. دلیلش هم ساده است؛ برخلاف خبری که منتشر شده، «هیچ وقت» قرار نیست آقای برانکو ایوانکوویچ سرمربی تیم ملی ایران شوند. لطفا پیشگوی دروغین نباشیم؛ به خاطر فوتبال ایران.
***
روئینگ ایران صاحب سهمیه المپیک شد
دومین روز رقابتهای روئینگ انتخابی المپیک در ژاپن با کسب یک سهمیه المپیک برای ایران پیگیری شد. در ادامه مسابقات روئینگ انتخابی المپیک توکیو که در ژاپن در جریان است نمایندگان کشورمان در ۲ ماده مسابقه دادند. در روئینگ تکنفره سنگینوزن مردان بهمن نصیری با حریفانی از ازبکستان، قزاقستان، ژاپن، هند و ویتنام روبهرو شد و در پایان در رده دوم قرار گرفت. در این رقابت نماینده ژاپن اول و نماینده قزاقستان سوم شدند. نازنین ملایی نیز در روئینگ تکنفره سنگینوزن بانوان پس از رقابت با حریفانی از چین تایپه، ژاپن، ویتنام، قزاقستان و کرهجنوبی در جایگاه دوم ایستاد. در این رقابت نماینده ژاپن اول شد و پاروزن چین تایپه در رده سوم قرار گرفت. با این شرایط تیم روئینگ ایران صاحب یک سهمیه المپیک شد و فدراسیون قایقرانی ایران باید بین ۲ مادهای که صاحب مدال نقره شده است، یک قایقران را برای حضور در المپیک معرفی کند.
ارسال به دوستان
سخنرانی رهبر انقلاب، مانیفست حل بحران فلسطین
مهدی شکیبایی*: سخنرانی رهبر معظم انقلاب در روز قدس امسال که مصادف بود با چهلودومین سال نامگذاری روز جهانی قدس، مانیفست حل یک بحران تقریبا 100ساله در منطقه خاورمیانه بود. ایشان در این سخنرانی هم به ریشههای شکلگیری این بحران پرداختند و هم به راهحلهای آن.
حضرت آیتالله العظمی خامنهای در این سخنرانی بخوبی مساله نقش دولتهای وقت استعماری و نظام سلطه و تبانی آنها با زرسالاران یهود برای پیادهسازی نقشه شوم تشکیل رژیم صهیونیستی را تبیین کردند.
یکی از نکات مهم سخنرانی ایشان که شایسته است به آن توجه شود، تقسیم تاریخ رژیم اشغالگر قدس به ۲ دوره بود. ایشان تاریخ دولت جعلی اسرائیل را به ۲ دوره صعودی و نزولی تقسیم کردند. در دوره صعودی که از زمان تشکیل این دولت جعلی در 1948 تا وقوع انقلاب اسلامی امتداد پیدا میکند، قدرت رژیم صهیونیستی و جایگاه آن در منطقه در حال صعود بوده است، این رژیم توانسته در بسیاری از جنگها، مبارزان فلسطینی و عرب را شکست بدهد و پایههای قدرت خود را مستحکم کند، این دوره 31 سال به طول انجامیده است.
دوره دوم با وقوع انقلاب اسلامی آغاز میشود، یعنی همان دورهای که رژیم جعلی اسرائیل سیر نزولی را در پیش میگیرد. در این دوره جبهه مقاومت چنان از قدرت برخوردار میشود که توانسته بین خودش و رژیم صهیونیستی معادله وحشت برقرار کند و معادله تهاجم-انفعالی که تا پیش از این برقرار بود را بر هم بزند. یکی از نشانههای مهم این موضوع که مورد تاکید رهبر معظم انقلاب هم قرار گرفت، این است که اکنون رژیم صهیونیستی اگر بخواهد اقدامی علیه فلسطینیها انجام دهد، باید بارها و بارها محاسبه کند و عوارض و نتایج آن را بسنجد و بعد تصمیم بگیرد که اقدامی بکند یا خیر. در صورتی که تا قبل از انقلاب اسلامی این وضع نبود و رژیم صهیونیستی هر جنایتی را که میخواست مرتکب میشد.
رهبر انقلاب با تصویر درست و دقیقی که از جهان اسلام دارند، در بخش دوم سخنرانیشان، جوانان عرب را مخاطب قرار دادند، چراکه میدانند امروز جوانان عرب بویژه جوانان فلسطینی در وضعیت بسیار مناسبی برای تحقق آرمان آزادی فلسطین هستند.
رهبر معظم انقلاب در طول سالهای زعامتشان یعنی از سال 68 به این طرف در بیش از 50 سخنرانی دائما 2 مساله درباره فلسطین را مطرح میکنند: یکی راهحل اصلی که مبتنی بر ایده همهپرسی است و دیگری راه علاجی که بتواند طرف صهیونیست را به پذیرش ایده همهپرسی وادار کند و آن مقاومت و پیگیری خط جهاد و شهادت است.
برخی جمهوری اسلامی را متهم میکنند که تنها راهحل ارائه شده از سوی جمهوری اسلامی، مبتنی بر جنگ و خشونت است، در حالی که اینگونه نیست.
راهحل جمهوری اسلامی مبتنی بر دموکراسی است، یعنی همان اصلی که غربیها و اروپاییها مدعی آن هستند! راهحل جمهوری اسلامی این است که همه ساکنان اصلی سرزمین فلسطین از مسلمان و یهودی و مسیحی، خودشان تصمیم بگیرند نظام حاکم بر این سرزمین چگونه باشد و چگونه اداره بشود، منتها مساله این است که رژیم صهیونیستی مبتنی بر اصل قتل و کشتار عمل میکند، نه آزادی و دموکراسی. همین است که برای وادار کردن این رژیم جعلی به تن دادن به همهپرسی، راهی جز مقاومت و جهاد و شهادت نیست.
این پیشنهاد مترقی جمهوری اسلامی ایران، به عنوان راهحل بحران مساله فلسطین در سازمان ملل نیز به ثبت رسیده است ولی غربیها این راهحل مترقی را بایکوت کردند.
* قائممقام جمعیت دفاع از ملت فلسطین
ارسال به دوستان
حال وخیم «مرکز اقتصاد» وزارت ورزش
نهال ۳ ساله در حال خشکیدن!
زینب حاجیحسینی: 3 سال از تشکیل «مرکز اقتصاد ورزش» در ساختمان وزارت ورزش میگذرد، با این حال هنوز «شرح وظایف» آن مشخص نیست، ضمن اینکه به خاطر تغییر دوباره رئیس به اول راه بازگشته است. انتصاب اخیری که در وزارت ورزش انجام شد جلب توجه دوباره به جدیدترین بخش در چارت اصلاحی این وزارتخانه را به همراه داشت؛ بخشی که چند سال از تشکیل و آغاز به کار آن میگذرد اما با وجود اسم و رسم بزرگی که دارد تا به امروز کمتر خروجی ماندگار و پر سر و صدایی داشته است. صحبت از «مرکز مشارکتها، سرمایهگذاری و اقتصاد ورزش» است که در چارت اصلاحی وزارت ورزش مورد تاکید قرار گرفت. طرح این چارت اواخر سال ۹۵ در نخستین ماههای حضور سلطانیفر در این وزارتخانه مطرح شد با این هدف که اصلاحات لازم در ساختار سازمان ورزش ایران صورت بگیرد اما ابلاغ آن ۱۴ فروردینماه سال ۹۷ انجام شد. در چارت ابلاغی که با یک تغییر عمده در رابطه با تعداد کلی معاونتها و کاهش آنها همراه بود، «مرکز مشارکتها، سرمایهگذاری و اقتصاد ورزش» به ساختار وزارت ورزش اضافه شد اما این مرکز تا امروز که ۳ سال از تشکیل آن میگذرد تا چه اندازه در راستای اهداف پیشبینی شده حرکت کرده و فعالیتهایش منجر به چه نتایجی شده است؟
* آغاز دیرهنگام فعالیتهای مرکز مورد تأکید وزیر
«مرکز مشارکتها، سرمایهگذاری و اقتصاد ورزش» در راستای توجه به موضوع اقتصاد ورزش به عنوان یکی از برنامههای جدی و راهبردی وزیر تأسیس شده است. اتفاقا این موضوع یکی از مهمترین برنامههای مسعود سلطانیفر در هر ۲ دولت یازدهم و دوازدهم و هنگام معرفی کابینه به مجلس هم بود. با همه اینها چند ماه زمان برد تا بعد از ابلاغ چارت اصلاحی وزارت ورزش (فروردینماه ۹۷) و مصوبه سازمان امور اداری و استخدامی کشور (مهر ۹۷) برای مرکز جدید پیشبینی شده در آن سرپرست معرفی شود. این اقدام ۱۵ اسفندماه سال ۹۷ با معرفی عباس نظریان انجام شد و بدین ترتیب «مرکز مشارکتها، سرمایهگذاری و اقتصاد ورزش» به طور رسمی از سال ۹۸ یعنی درست یک سال پس از ابلاغ چارت جدید وزارت ورزش فعالیت خود در این وزارتخانه را آغاز کرد.
* مرکز اقتصاد سکوی پرتاب رئیسش شد
دیماه همان سال (۹۸) ابلاغ وزیر ورزش برای نظریان به عنوان رئیس «مرکز مشارکتها، سرمایهگذاری و اقتصاد ورزش» صادر شد. به نظر میرسید با این ابلاغ نیرو و انگیزه دوبارهای به مرکز نوپای وزارتخانه و مسؤول آن در راستای حرکت به سمت اهداف پیشبینی شده تزریق شود بویژه که نظریان پیش از حکم ریاست در گفتوگویی بر اهداف مورد نظر تشکیل این مرکز تاکید و ابراز امیدواری کرده بود فعالیتهایش منجر به دستاوردهای قابل توجهی شود.
عمر مدیریت نظریان در «مرکز مشارکتها، سرمایهگذاری و اقتصاد ورزش» اما کمتر از آن بود که به دستاورد قابل توجهی منجر شود، چون پیش از اینکه فعالیتها و برنامههای مورد تاکید وی به نتیجه نهایی ختم شود او با میل خود و حتما حمایتهای مدیران بالادستی به جمع رؤسای فدراسیونها اضافه شد.
در انتخاباتی که ۱۷ دیماه سال گذشته برای فدراسیون اسکی انجام شد، عباس نظریان موافقت حداکثری اعضای مجمع این فدراسیون را جلب کرد و بدین ترتیب به عنوان رئیس فدراسیون اسکی انتخاب شد و این یعنی وی از حضور در «مرکز مشارکتها، سرمایهگذاری و اقتصاد ورزش» و جایگاهش در این مرکز به عنوان پلی برای رسیدن به جایگاهی بالاتر استفاده کرد و به نتیجه هم رسید، در حالی که مرکز تحت مدیریت وی و فعالیتهایش خیلی زیاد مورد توجه وزیر بود. به هر حال ۲ هفته پیش وزیر ورزش در حکمی سرپرست جدید این مرکز را منصوب کرد. بدین ترتیب مرکزی که صرفا بار و مفهوم اقتصادی دارد و از این حیث میتواند در اقتصاد ورزش کاملا تأثیرگذار باشد، بعد از ۳ سال باید با رئیس جدید فعالیتهایش را دنبال کند و این یعنی اجرای «نقطه سر خط»، چون تجربه نشان داده مدیران جدید با برنامههایی مختص خود قبول مسؤولیت میکنند.
از طرفی به پایان دولت فعلی و عمر مدیریتی ورزش آن چند ماه بیشتر باقی نمانده است، بنابراین خوششانسی باید با «مرکز مشارکتها، سرمایهگذاری و اقتصاد ورزش» همراه باشد تا وزیر آینده تصمیمی برای تغییر ریاست آن نداشته باشد، در غیر این صورت این مرکز تغییرات مدیریتی دیگری را هم در پیش خواهد داشت.
* خروجی کار چه زمانی مشخص میشود؟
«مرکز مشارکتها، سرمایهگذاری و اقتصاد ورزش» یک حلقه مفقوده در ساختار ورزش ایران بود که با پیگیری مسعود سلطانیفر در وزارت ورزش شکل گرفت تا در چرخه اقتصادی و تولیدی ورزش کشور اثرگذار شود و به قول کلانتری، معاون این مرکز، بتواند سهم ورزش را در اقتصاد خرد و کلان کشور بیشتر کند. اما اینکه چرا در چنین مرکز مهم و آیندهداری براحتی جابهجایی مدیریتی انجام میشود پرسش انتقادی پیرامون آن است که قاعدتا وزیر ورزش باید پاسخی قانعکننده برای آن داشته باشد. انتقاد دیگری که به مرکز مشارکتها، سرمایهگذاری و اقتصاد ورزش وارد است درباره فعالیتهایش و روند کُند آنهاست به طوری که تا به امروز کمتر خروجی تأثیرگذاری داشته است.
ارسال به دوستان
ارسال به دوستان
|
|
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
|