|
بازی ریاضی راه راه
..
میزان سود ایران از حمله به اسرائیل
بیاید با هم بازی کنیم. ۱ را از ۱۰۰ کم کنید، چه عددی به دست آمد؟ آفرین ۹۹. این درصد اعلامی رهگیری پرتابههای هجوم ایران به اسرائیل توسط سخنگوی ارتش رژیم صهیونیستی است. البته سعی کنید این عدد را جلوی یک صهیونیست به زبان نیاورید چون محکم در گوش شما میزند، شاید شما ندانید چرا ولی شلوار او خوب خبر دارد.
خب! حالا ۵ تا از ۵۰ کم کنید، عدد ۴۵ به دست میآید. عدد تعداد سالی که از انقلاب اسلامی ایران میگذرد و تقریبا اجازه ورود هیچ تجهیزات نظامی به ایران به صورت رسمی وجود نداشته است. اگر به عدد ۴۵، عدد ۲ را اضافه کنیم به عدد ۴۷ میرسیم که اگر به این تعداد به عقب برگردیم ایران و آمریکا در آن سال قرارداد ۶ میلیارد دلاری خرید و فروش تجهیزات نظامی را امضا کردند.
اگر از عدد ۶، عدد ۴ را کم کنیم، به عدد ۲ میرسیم که به گفته تحلیلگران اسرائیلی، به اندازه این عدد (2 میلیارد دلار) در شب هجوم ایران به اسرائیل، هزینه رهگیری و سرنگونی پهپادها و موشکهای پرتابی از سمت ایران شده است. یعنی یک سوم هزینه خرید تسلیحاتی ایران از آمریکا در سال ۵۵!
حالا اگر ۱۵ را از ۵۵ کم کنید به عدد ۴۰ میرسید که معادل میلیون دلاری آن تخمین هزینه پرتابههای هجومی ایران به سمت اسرائیل است. به ۴۰، ۴۴ را اضافه کنید و به ۸۸ برسید تا بدانید چند میلیون دلار کالا در کشتی اسرائیلی بود که عصر قبل از بامداد هجوم ایران به اسرائیل در خلیج فارس توقیف شد.
حالا شما بگویید: ایران چقدر در این حمله سود کرده و اگر انقلاب نمیشد ممکن بود هر بار در معامله با آمریکا چقدر ضرر کند؟
شما میتوانید پاسخ خود را از طریق کیوآرکد زیر یا لینک https://survey.porsline.ir/s/HX2HQaT برای ما ارسال کنید. دقیقترین پاسخ در شماره آتی ویژهنامه منتشر خواهد شد.
ارسال به دوستان
ما اینیم
ما یک نژاد برتر از کل جهانیم
تنها بشر روی زمین در این زمانیم
مائیم دنبالهرو داوود و موسی
ما از سلیمانیم و نسلی کهنهجانیم
ماها مطیع محض فرمان خداییم
از هرچه ایراد و نق و ناله جداییم
از رنگ و از جنسیت گوساله دیدی
با حرف حق بیچند و بیچون هم نداییم
با مَنّ و سلوی کردهایم از دم مدارا
سیر و پیاز اما نبود الحق گوارا؟
ما شاکر این مائده بودیم از اول
محض تفنن خواستیم از رب غذا را
ما آهنین گنبد به پا کردیم گولاخ
هرگز نگردد موشکی باهاش سرشاخ
فرضا اگر سوراخ گردد بعد از عمری
شاید به آرامی بگوییم از درون آخ
خوردیم سرما یک نَمه از روز توفان
دارد دماغ گنده ما آبریزان
با این همه ما مرد توفانیم و شیریم
نه مرد لاف و قُپٌی و چاخان و شیطان
ارسال به دوستان
سفر کورش
..
روز یکشنبه داشتم تو خیابان شیرینی پخش میکردم که رسیدم به یک نفر که ظاهر عجیبی داشت؛ ریش بلند و لباسی قدیمی که تقریبا ندیده بودم کسی اینجوری لباس بپوشه. وقتی بنده خدا شیرینی را برداشت، پرسید: «علت این خوشحالی چیست ای جوان آریایی؟» بهش گفتم: «چطور نمیدونی؟ دیشب با پهپادها و موشکهامون به اسرائیل حمله کردیم.» مرد عجیب گفت: «موشک؟ چطور با موش کوچک به یک مکان حمله کردید؟ پهپاد دیگر چیست؟» خندیدم و گفتم: «جوری حرف میزنی که انگار از 3000 سال پیش اومدی و هیچی نمیدونی.»
بشکنی زد و اینجوری جواب داد: «درود! دقیقا همین است؛ من کورشم؛ کبیر» پوزخندی زدم و گفتم: «منم باسم؛ عباس.»
مرد روبهرو گفت: «استهزا میکنی؟ اما من جز حقیقت نگفتم. به راستی که راستی، راستترین کردار است.»
با اینکه معلوم بود مرا دست انداخته است اما چون حوصله کلکل نداشتم و میخواستم زودتر شیرینیها رو پخش کنم ترجیح دادم جواب سوالش را بدهم تا دست از سرم بردارد.
- موشک، موش کوچک نیست. از جدیدترین ابزارهای نظامیه که ایران از مدل نزدیکبرد با برد کمتر از 300 کیلومتر مثل فاتح تا مدل قارهپیماش با برد بالای 5500 کیلومتر، که فقط 5 کشور دارد، رو داره. پهپاد هم مخفف پرنده هدایتپذیر از راه دور یا همون هواپیمای بدون سرنشین است.
+ یعنی با این ادوات جنگی جدید دیگر اگر یونان حمله کند مثل ما شکست نخواهید خورد؟
- یونان که عددی نیست؛ ما با قدرت نظامی فعلیمون، پهپاد جاسوسی آمریکا رو هم تونستیم روی زمین بنشونیم.
+ ساچ عه واو! این که خیلی نایسه.
- خجالت بکش، وقتی خودت رو کورش جا میزنی حداقل از ادبیات فارسی استفاده کن!
+ پوزش! از شدت تعجب از این همه پیشرفت حواسم پرت شد یک لحظه. منظورم این بود که اینجوری خیلی خوبه؛ دیگه هیچکی نمیتونه سرزمین پهناورمون رو تهدید کنه.
- آره تو جنگ 8 ساله هم به عراق اصلا خاک ندادیم، با اینکه اون موقع تا این اندازه پیشرفته نبودیم.
+ عراق؟ اون که یکی از استانهای خودمونه!
- داداش خیلی تو نقشت فرو رفتیا... الان دوران هخامنشی نیست که افغانستان و ارمنستان و بقیه جاها جزو اقلیم ایران باشند.
+ با این همه تجهیزات چجوری در جنگ شکست خوردید و اینها از کشور جدا شد؟
- شکست نخوردیم! اینا رو پادشاهان دورههای قبلی قبل بدون جنگ، دادن رفت.
+ خاک مملکت مگر ارث باباشونه که بدن؟ سرزمین پهناور یکی از نشانههای قدرته.
- حالا خیلی هم غصه نخور. خیلی از همین کشورها هنوز گوش به فرمان ایران هستند. تو همین حمله دیشب برخی از موشکها از خاک اونها پرتاب شد!
+ چیزی از برگای این درخت نموند که! جوان آریایی در چه دوران خوبی داری زندگی میکنی. چیزهایی که برخی از مردمتان به من و سلسلهام نسبت میدهند حاکمان فعلیتان در آن شایستهتر هستند.
ارسال به دوستان
ویکی پدیای موشکی
بالستیک آوردیم؛ آبروتون رو بردیم
موشک خیبرشکن یا gale sheKan به جنگافزاری میگویند که آخ نگفته به مقصد میرسد. عبارت «آخ» مساوی است با «ماخ» همان سرعت صوت که موشک خیبرشکن 5 برابر آن، سرعت دارد (اگر آخ و ماخ را قاطی کردید معلوم میشود فیزیکتان زیر 10 بوده). برای پرتاب این جنگافزار ایرانی، نیازی به غافلگیری ندارید و حتی چند روز قبل میتوانید همه جا جار بزنید. برای تفنن بیشتر میتوانید به دشمن فرصت بیشتری هم بدهید تا از کدخدا تا ناخدا تا بیخدا را به کمک بگیرد و کمی بیشتر بخندید. این موشک نشاطآور کاملا ایرانی است و بعد از اصابت، دشمن به زبان فارسی مسلط میشود.
تاریخچه
سپاه ایران برای اولین بار این موشک را در ساعت 00:19 بیست و شش فروردین 1403 به سمت اسرائیل موسوم به قلعه خیبر شلیک کرد. این موشک با 500 کیلو وزن کلاهک، تا 1450 کیلومتر(ما حساب کردیم تا اتاق پذیرایی نتانیاهو) پرتاب شد. نتانیاهو نخست وزیر اسرائیل، در بامداد شنبه در حالی که داشت تکتک پهپادهای ایرانی را روی هوا به گنبد آهنین نشان میداد، از شلیک موشک با خبر شد. وی ادعا کرده بود «من فکر میکردم رویای صادقه میبینم ولی بعدا فهمیدم اسم عملیات وعده صادق بوده.» این موشک، مقر اطلاعاتی که قبلا به کنسولگری ایران شلیک کرده بود، شخم زد و به جایش زمین زراعتی درست کرد. گنبد آهنین موسوم به آبکش آهنین در دفاع از خود ادعا کرده بود: «به خدا اصلا تو رادارم موشک ندیدم و الا اینم مثل اون یکیها رد میکردم.» بعد از این عملیات، توازن قدرت منطقهای، کیلومترها جا به جا شد.
ارسال به دوستان
عاقبت موشهای مناطق اشغالیه
واکسیناصهیون!
روزی رئیس موشها بنشسته بود که مریدموشها بر وی وارد شدند و بدیدند رئیسموش همی یک چشم، یک دست و یک پا را از دست بداده است، همگی ولوله و همهمه کردند و گفتند یا رئیسموش تو را چه شده است. رئیسموش گفت: مچکذلسقغیاتذننما
مریدموشها گفتند: چی؟
رئیسموش گفت: یغبقهطثسضسعفسلا.
در همین حین موشی مایوپوش و تکپا سربرسید، گفت: نمیتواند حرف بزند، مگر نمیبینید نیمی از دهانش را به باد داده؟ مریدموشها گفتند تو کیستی؟ پایت کو؟ گفت: من از مریدموشهای پایین ده حیفایه هستم و پایم را شیر، شیر... و از حال برفت، مریدموشها وی را در حوض بینداختند تا به هوش بیاید و وی تا خود را در آب بدید با سرعت مایکل فلپس شاید کمی هم بیشتر، شنا کرد و به دیواره حوض برخورد نمود و از حال برفت.
مرید موشها وی را از آب بگرفتند و بخشکاندند.
به هوش که آمد گفت: ما مریدموشهای پایین ده به همراه رئیسموش در بیشهزار همی موسموس میکردیم، که وارد جولانگه شیری عظیم شدیم که بسیار قوی هیکل مینمود و یال و کوپالی زیبا و پرپشت داشت که چشمها را خیره میکرد طوری که حتی برخی از مریدموشها بر وی کراش نمودند. رئیسموش گفت، این بیشه از آن ماست و باید شیر را از آن بیرون کنیم و ما مریدموشان، خر گشته و به سمت شیر حملهور شدیم و توانستیم زخمی خیلی بزرگ روی دم شیر ایجاد کنیم، زخمی به بزرگی زخم یک پشه!
و ناگاه شیر خشمگین گشته و به طرفهالعینی همه مریدموشها را بلعید، جز من و رئیس موش که توانستیم خود را به آب بیندازیم و شنا کنیم!
مریدموشها پرسیدند پس چرا رئیسموش نصف گشته است! گفت شیر شیر و... دوباره از حال برفت و مریدموشها دوباره وی را درحوض بینداختند و وی دوباره رکورد مایکل فلپس را جابهجا کرد و به دیواره حوض برخورد نمود و دوباره او را از آب بگرفتند و بخشکاندند. به هوش که آمد گفت، شیر نصف رئیس را خورد تا درس عبرتی باشد برای سایر رئیسموشهای مناطق اشغالیه و پای مرا هم رئیس خورد تا درس عبرتی باشم برای سایر مریدموشها که دیگر خر
نشویم!
مریدموشها گفتند چاره چیست؟
موش مایوپوش گفت: چاره کار در بازی نکردن با دم شیر است و آموزش شنای ماراتن با سرعتی بیش از سرعت کوسه! حال فیالفور در بروید که شیر در راه است.
مریدموشها چنان از وحشت ترسیدند که بر خود گرخیدند و در فرار چند نفرشان زیر دست و پا بماندندی و بمردندی و جان به جان آفرین تسلیم نمودندی, باقی مریدموشها نیز توسط شیر بلعیدندی.
ارسال به دوستان
پهپاد قهرمان!
ای صدا و سوزشت از درد موشک بیشتر
ضرب شست حملهها با تو بلاشک بیشتر
گاز ورمه گاز ورمه گاز ورمه، تا شود
بین صهیونیستها توزیع پوشک بیشتر
پس چه شد؟! آن آهنین گنبد که میگفتند کو؟
آبکش شد طفلکی در جنگ پهپادی؟! نگو!
***
گفته گنبد رو به او: - زیبا، نگارا، شاهدا
آمدی جانم به قربانت ولی حالا چرا
تا شوم آماده، این دور و برا چرخی بزن
این شما و این لوکیشنهای سربازان ما
گنبد و سامانه و رادارها تعطیل شد
ناله آژیرِ ممتد سهم اسرائیل شد
***
- گوش کن، هوی! گشته دوران بزندررو تمام
میزنی یکی، بهجایش میخوری هی انتقام
بعد هم وقتی که افتادی تو با سر بر زمین
هی بیاید بپرد از روی تو زیباکلام
با دل و جان میزند، موشکنوازی میکند
گربه! وقتی موشِ صهیون، گربهبازی میکند...
***
لات کوچه خلوتی، در گندهگویی بلبلی
وعده صادق برایت سرو کردم، میقولی؟!
روی نقشه هر چه گشتم نیست با عنوان تو
کشوری، شهری، خیابانی، نه حتی آغلی
سر زند یکبار دیگر این غلطها از شما
محو خواهد شد تلآویو از همه جغرافیا...
ارسال به دوستان
ابنالوحش
آن سفید کننده روی هیتلر و چنگیز، آن برده آبروی فرعون نیز، آن به خیال خود خیلی تیز
شیخنا کمتر از یابو بنیامین نتانیاهو مدالله عذابه فی سقر
آوردهاند وقتی که بنیامین به کرسی سلطنت لم داد آریل شارون وی را خوابنما کرد که خاک بر سرت با این زمان به تخت نشستنت!
بنیامین بانگ برآورد تو را چه میشود ای آریل؟
وی را گفت: بدبخت! الان زمانی است که ایرانیها از توفان شن به توفان پهپاد رسیدهاند گور خودت را با دست خودت کندهای، همان دم آشوب عجیبی بر رودههای بنیامین مستولی گشت و فیالفور در پی ذخیره ایزی لایف برای خودش افتاد که البته تنها موردی که به دردش خورد همین بود.
آریل ادامه داد: روی کشتیهایت دود میبینم. بنیامین قهقههای زد که زبان سومش از ته حلقش پدیدار گشت و گفت: خب سوخت کشتی است دیگر. آریل برآشفت که مشنگ! در کوتاه زمانی میبینم که بر عرشه کشتیات قلیان میکشند. بنیامین خیس از عرق از خواب برخاست در حالی که واقعاً ایزی لایف لازم بود. دیری نپایید که خوابش نه تنها چپ نشد که کاملاً تاویل شد.
مردانی از تبار اویس بر عرشه کشتی سوروسات جشن راه انداخته و مردانی از سرزمین پارس با توفان موشک و پهپاد سراغش رفتند.
این بود که آریل در قعر سقر آواز در داد:
منو با تنهاییام تنها بذار دلم گرفته
روزای آفتابی رو به روم نیار دلم گرفته!
ارسال به دوستان
ارسال به دوستان
ارسال به دوستان
خا و آتش
قدس آن شب ستاره باران شد
خواب اهریمنان پریشان شد
خاک و آتش شدند رو در رو
نوبت انهدام شیطان شد
آدم آمد به جنگ با ابلیس
کفر از غیرتش مسلمان شد
گنبد آهنین؟ بفرمایید
خانه عنکبوت ویران شد
ضرب شستی که خورد کاری بود
کنج سوراخ خویش پنهان شد
قلبهای شکسته شد آباد
ظلم با تل خاک یکسان شد
صوت اللهاکبر غزه
خون تازه به جان ایمان شد
علم و ایمان چنین به اذن الله
موجب اقتدار ایران شد
وعده صادقی که لحظه عید
پیر فرزانه گفته بود آن شد
ارسال به دوستان
|
|
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
|