|
ارسال به دوستان
اخبار
انتشار فراخوان مسابقه مطبوعاتی انجمن منتقدان تئاتر
انجمن منتقدان، نویسندگان و پژوهشگران تئاتر، فراخوان بیستوسومین مسابقه مطبوعاتی سالانه خود را منتشر کرد. این مسابقه مطبوعاتی همچون دورههای گذشته در بخشهای گزارش، گفتوگو، یادداشت، نقد، مقاله، ترجمه و عکس برگزار میشود.
علاقهمندان و فعالان عرصه مطبوعات، سایتها و خبرگزاریها در حوزه تئاتر میتوانند در بخشهای مدنظر این مسابقه مطبوعاتی شرکت کنند.
بیستودومین دوره مسابقه مطبوعاتی انجمن منتقدان آبان سال گذشته با معرفی نفرات برگزیده چون بابک احمدی، علیرضا هایلمقدم، نظر احمدی، عسل عصریملکی و نیلوفر جوانشیر با داوری مهناز رونقی، مجید رضاییان، افشین خورشیدباختری و مهدی آشنا به کار خود پایان داده بود.
***
صحرا اسداللهی از جشنواره زنان بیروت جایزه گرفت
صحرا اسداللهی، بازیگر و کارگردان فیلم کوتاه «اسپاسم» توانست از هفتمین جشنواره بینالمللی زنان بیروت، جایزه بهترین بازیگر نقش اول زن را دریافت کند. مراسم اختتامیه جشنواره بینالمللی بیروت جمعه شب ۳۱ فروردین مصادف با ۱۹ آوریل در بیروت لبنان برگزار شد.
صحرا اسداللهی جایزه بهترین بازیگر زن فستیوال فیلمهای آسیایی لسآنجلس را نیز در کارنامه دارد.
فیلم کوتاه «اسپاسم» به کارگردانی صحرا اسداللهی، تهیهکنندگی زاهد برزگر و نویسندگی نفیسه زارع و عاطفه صالحی که در هفتمین دوره جشنواره بینالمللی زنان بیروت حضور داشت، توانست جایزه بهترین بازیگر نقض اول را از آن خود کند. جشنواره بینالمللی فیلم زنان بیروت (BWFF) از فستیوالهای مربوط به زنان در جهان است که در بیروت توسط انجمن فیلم بیروت با موضوع «زنان برای رهبری» برگزار میشود و نقش زنان را به عنوان رهبر در جوامع خود برجسته میکند.
این فیلم کوتاه، پیشتر در چهلودومین جشنواره ونکوور کانادا، بیستوپنجمین جشنواره زنان سئول کرهجنوبی، بیستوهشتمین جشنواره رباط مراکش و پانزدهمین جشنواره موزیک و فیلمهای مستقل جهان در آمریکا حضور داشته، همچنین نامزد بهترین بازیگر زن و فیلمبرداری در پانزدهمین جشنواره موزیک و فیلمهای مستقل جهان در آمریکا شده است.
***
«از هرات تا تهران» آماده نمایش شد
فیلم کوتاه «از هرات تا تهران» نخستین تجربه کارگردانی جوان افغان و حامد یوسفی محسوب میشود که به نویسندگی و تهیهکنندگی فاطیما اباحمزه پس از اتمام کامل مراحل فنی، هماکنون آماده حضور در فستیوالهای داخلی و خارجی شده است.
این فیلم با مضمونی اجتماعی قصه خواهر و برادری افغانی از خانوادهای فرهنگی را روایت میکند که بعد از جنگ به صورت قاچاقی وارد ایران شدهاند. آنها در ایران برای گرفتن شناسنامه درگیر مصایب گوناگونی میشوند.
محمود نظرعلیان، حامد یوسفی، مهدیه باستانی، مهدی زمینپرداز، نازنین کیوانی، مهدی رکنی، الناز زجاجی و نوید آبان بازیگرانی هستند که در «از هرات تا تهران» به ایفای نقش پرداختهاند. عوامل پشت دوربین این فیلم کوتاه عبارت هستند از نویسنده و تهیهکننده: فاطیما اباحمزه، کارگردان: حامد یوسفی، مشاور پروژه: بیژن لاهوتی، تصویربردار: مهدی بهزادپور، صدابردار: هادی بهشتی، طراح صحنه و لباس: پریا مرندیز، طراح گریم: بهار طیبی، برنامهریز: مهرناز توکلی، نورپرداز: عرفان قبادی، منشی صحنه: صفورا برسان، تدوین: مروارید مشفق، حمید قنبری، اصلاح رنگ و نور: محمدسعید شفیعی، موسیقی: طاهر شوقی، آهنگساز: امیرمسعود حیدری، عکاس: حسین یاری.
***
انتصاب سرپرست دفاتر کرج و ارومیه انجمن سینمای جوانان
مهدی آذرپندار، مدیرعامل انجمن سینمای جوانان ایران با توجه به پایان رسمی دوران خدمت و بازنشستگی احسان مهدیان، از زحمات چندین ساله خدمت ایشان در انجمن سینمای جوانان ایران - دفتر ارومیه قدردانی کرده و طی حکمی نوید عزیزی را به سرپرستی این دفتر منصوب کرد. نوید عزیزی، نویسنده، فیلمساز و عکاس و از دانشآموختگان انجمن سینمای جوانان ایران است. عضویت در خانه عکاسان ایران، عضو شورای فیلمنامه اداره ارشاد آذربایجان غربی، عضو هیاتمدیره خانه مطبوعات آذربایجان غربی و عضویت در چندین دوره هیاتهای انتخاب و داوری در جشنوارههای سینمایی، تئأتر و عکس از جمله فعالیتهای وی به شمار میآید. وی فیلمهای کوتاه «فراز»، «فصل پنجم»، «تقدیر»، «یک شب» و «زمان از دست رفته» را در کارنامه کاری خود دارد و همچنین کارگردانی نمایشنامههای متعددی را بر عهده داشته است.
عزیزی در حوزه عکاسی بیش از دیگر حوزهها فعال بوده است؛ چندین نمایشگاه عکس از آثار وی تاکنون برپا شده و جوایز متعدد عکاسی نیز دریافت کرده است که از جمله جایزه عکس برتر جشنواره بینالمللی سینمای جوان و جایزه برتر دوسالانه عکس ایران را میتوان نام برد.
همچنین مهدی آذرپندار، مدیرعامل انجمن سینمای جوانان ایران طی حکمی ضمن قدردانی از محمدحسین عابدی، مدیر پیشین انجمن سینمای جوانان کرج، علی خسروی را به سرپرستی این دفتر منصوب کرد. علی خسروی، نویسنده، پژوهشگر، کارگردان و فارغالتحصیل کارشناسی در مدیریت فرهنگی و از دانشآموختگان انجمن سینمای جوانان ایران است. وی فعالیتهایی نظیر دبیر اجرایی باشگاه فیلمسازان ۱۰۰، طراح باشگاه فیلمسازان رشد (آموزش و پرورش)، عضویت در انجمنهای مستندسازان سینمای ایران و کارگردانان سینمای مستند ایران، عضویت در هیاتهای انتخاب و داوری جشنوارههای مختلف از جمله فیلم کوتاه تهران را در کارنامه خود دارد.
ارسال به دوستان
به بهانه شصتوپنجمین سالروز تولد زندهیاد قیصر امینپور
چقدر زود دور شد
محمد محمدی: سرزمین ایران همواره ادیبان و شاعران بزرگی را در دامان پاک خود تربیت کرده است؛ سرزمین مقدسی که در دورههای مختلف تاریخی، انسانهای فرهیخته، بلندهمت و گرانقیمتی را به جامعه بشری تقدیم کرده که جایگاه و قدر و ارزش و منزلت آنها از همه گنجهای عالم بالاتر و بیشتر است و با وجود گذشت قرنها از زمان درگذشتشان هنوز آوازه آنان در سراسر کره زمین طنینانداز است و افکار و اندیشهها و آثارشان در مجامع علمی مشرق و مغرب جهان تدریس و ترویج میشود.
یکی از ادیبان و شاعران بزرگی که در عصر و روزگار ما به سرعت مسیر رشد و کمال را پیمود و روزبهروز شکوفاتر، جذابتر و محبوب همگان شد، شاعر انقلابی و مردمی مرحوم قیصر امینپور بود؛ شاعری که دست تقدیر در 48 سالگی مجال بودن بیشتر را از او گرفت.
اگر چه اکنون 17سال است دیگر قیصر در میان ما نیست اما از آثارش عطر و بوی دیانت، صداقت، نجابت و وفاداری به مشام میرسد. شاعر و فرهیختهای که 65 سال پیش در دوم اردیبهشتماه سال 1338 در گتوند از توابع شهرستان دزفول دیده به جهان گشود و عشق و علاقه به ادبیات باعث شد از دامپزشکی انصراف دهد و به ادبیات فارسی بپردازد.
امینپور در زمره شاعرانی بود که از همان آغاز فعالیتهای حوزه هنری به گروه شعر آنجا پیوست و همگام با سایر شاعران فعال حوزه هنری در بسیاری از شبهای شعر در جبهههای دفاع مقدس شرکت کرد و در مناطق مختلف عملیاتی به شعرخوانی پرداخت.
از نیمه دوم دهه 60 بود که قیصر امینپور به ثبات زبان و اندیشه در شعرش دست یافت. هر چند جامعه ادبی او را به عنوان یک ادیب آکادمیک و استاد دانشگاه میشناسد ولی حوزه ادبیات کودکان و نوجوانان با انتشار چندین عنوان کتاب مطرح و پرمخاطب قیصر را از آن خود میدانستند. ۲ کتاب «به قول پرستو» و «مثل چشمه - مثل رود» از آن جمله آثار در حوزه ادبیات کودک و نوجوان بودند اما با تمام اینها امینپور در کنار ادبیات نوجوان در تمام حوزهها حضوری فعال و غنی داشته است.
وی عضو شورای شعر و ادبیات حوزه بود و در تشکیل جلسات شعرخوانی و نقد و بررسی شعر و تشویق و ترغیب شاعران جوان انقلاب نقش مؤثر و ارزندهای داشت. فعالیتهای امینپور در حوزه اندیشه و هنر تا اواخر سال 1366 ادامه یافت و سال 1367 از موسسه گسترش هنر، جایزه ویژه نیما یوشیج را دریافت کرد، همچنین در همین سال سردبیر مجله سروش نوجوان شد و از همین سال در دانشگاه الزهرا و دانشگاه تهران به تدریس پرداخت که تا پایان عمرش ادامه یافت.
وی اولین مجموعه شعرش را با عنوان «تنفس صبح» که بخش عمده آن غزل بود و حدود 20 قطعه شعر آزاد، از سوی انتشارات حوزه هنری سال 63 منتشر کرد و در همین سال دومین مجموعه شعرش در «کوچه آفتاب» را توسط انتشارات حوزه هنری وابسته به سازمان تبلیغات اسلامی به بازار فرستاد.
سال 1365 «منظومه ظهر روز دهم» توسط انتشارات برگ وابسته به وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی به بازار میآید که شاعر در این منظومه 28 صفحهای ظهر عاشورا، غوغای کربلا و تنهایی عشق را به عنوان جوهره سروده بلندش در نظر میگیرد. سال 69 برگزیده ۲ دفتر «تنفس صبح» و در «کوچه آفتاب» با عنوان «گزیده ۲ دفتر شعر» از سوی انتشارات سروش از وی منتشر میشود.
«آینههای ناگهان»، تحول کیفی و کمی امینپور را بازتاب میدهد؛ در این مرحله امینپور به درک روشنتری از شعر و ادبیات میرسد. اشعار این دفتر نشان از تفکر و اندیشهای میدهد که در ساختاری نو عرضه میشود. «آینههای ناگهان» امینپور را به عنوان شاعری تأثیرگذار در طیف هنرمندان پیشرو انقلاب تثبیت میکند و از آن سو نیز موجودیت شاعری از نسل جدید به رسمیت شناخته میشود.
اواسط دهه70 دومین دفتر از اشعار امینپور با عنوان «آینههای ناگهان 2» منتشر میشود که حاوی اشعاری است که بعدها در کتابهای درسی به عنوان نمونههایی از شعرهای موفق نسل انقلاب میآید.
در همین دوران است که برخی اشعار وی همراه با موسیقی تبدیل به ترانههایی میشود که زمزمه لبهای پیر و جوان میشود. پس از تثبیت و اشتهار، ناشران معتبر بخش خصوصی علاقه خود را به چاپ اشعار امینپور نشان میدهند و در نخستین گام، انتشارات مروارید گزینه اشعار او را در کنار گزینه اشعار شاملو، فروغ، نیما و... به دست چاپ میسپارد که سال 78 به بازار میآید. «گلها همه آفتابگردانند» نیز سال 81 از سوی انتشارات مروارید منتشر شد که به چاپهای متعدد رسید و با استقبال خوبی روبهرو شد.
قیصر امینپور سال 1382 برخلاف تمایلش از سردبیری سروش نوجوان استعفا کرد ضمن عضویت در فرهنگستان زبان و ادبیات فارسی در دانشگاه تهران و الزهرا تدریس میکرد و همچنین به کارهای پژوهشی مشغول بود.
اما نکته مهم پیام رهبر انقلاب به مناسبت درگذشت این شعر پرآوازه بود ایشان قیصر امینپور را شاعر فرزانه نقلاب معرفی کردند و در پیامشان فرمودند: «از دست دادن او برای اینجانب و برای همه اصحاب شعر و ادب، خسارتبار است. او شاعری خلاق و برجسته بود و همچنان به سمت قلههای این هنر بزرگ پیش میرفت.
درگذشت او آرزوهایی را خاک کرد ولی راه فتح قلهها را امید است دوستان و یاران نزدیک و شاگردان این عزیز، ادامه دهند. او و دوستانش نخستین رویشهای زیبا و مبارک انقلاب در عرصه شعر بودند و بخش مهمی از طراوت و جلوه این بوستان، مرهون ظهور و رشد آن عزیز و دیگر دوستان همراه اوست. خداوند پاداش خوبیهای او را امروز که بیش از گذشته به آن نیازمند است، با کرم و فضل به او بازگرداند و او را در آغوش رحمت و مغفرت خویش بگیرد. به خاندان و بازماندگان و دوستان و شاگردان آن عزیز صمیمانه تسلیت میگویم».
ارسال به دوستان
نگاهی به وضعیت اجرا در برنامههای سیما
از دوران طلایی تا برهوت مجری
گروه فرهنگ و هنر: مجریان را باید از ارکان اصلی موفقیت برنامههای تلویزیونی دانست. مجریان سرشناس از چنان محبوبیتی برخوردارند که حضورشان باعث توجه طیف زیادی از مخاطبان نسبت به برنامهها میشود. چهرههایی مثل اپرا وینفری، الن دیجنرس و استیو هاروی، شهرت و محبوبیتی همپای ستارههای سینما دارند تا جایی که زندگی شخصیشان هم زیر ذرهبین است.
اما در تلویزیون ما وضعیت کمی متفاوت است و کیفیت مجریان در تلویزیون طی ۴ دهه گذشته از فراز و فرودهای بسیاری برخوردار بوده است؛ از دهههای 70 و 80 که به نوعی دوران طلایی حضور مجریان در برنامههای سیما نامیده میشود گرفته تا الان که وضعیت به معنای واقعی به برهوتی از مجریان باکیفیت و متخصص تبدیل شده است.
دهه 70 برای صداوسیما همراه با انقلابی در برنامهسازی و مملو از برنامههای مختلف و تازه آغاز شد. برنامههای مختلفی چون صبح بخیر ایران، خانواده و برنامههای نوروزی چون نورز 75 و بسیاری دیگر به همراه آیتمهای مختلف و مجریان متعدد ساخته شد و دقیقا از همین دوران موجی از علاقهمندان پدید آمد که به طرق مختلف راهی ساختمان جامجم میشدند تا در آزمونهای ورودی و مصاحبههای فنی حضور یافته و در صورت قبولی، در کلاسهای آموزشی شرکت کنند؛ کلاسهای فشرده همراه با اساتید باسابقه و بادانش که خروجیاش شکلگیری نسلی طلایی از مجریان بود که امروز بسیاری از آنها یا در مقام پیشکسوت قرار گرفتهاند یا به هر دلیلی از جمله بازنشستگی و سایر مسائل با صداوسیما همکاری ندارند. اما آنچه مهم است، برای نسلی از مخاطبان و مردم، مجریان و برنامههای سیما در آن سالها ماندگار شدند که بدون شک یکی از ارکان مهم ماندگاری حضور همان مجریان باکیفیت و بادانش بود: مجریانی که در استخدام صداوسیما بودند و با گذراندن دورههای مختلف از گویندگی اعلام برنامه و آیتمهای کوتاه کار خود را آغاز میکردند و در نهایت به اجراهای زنده در برنامهها میرسیدند و از همین رو قدر جایگاهی را که به آن رسیده بودند به درستی درک میکردند. اما با گذر زمان و هر چه از آن سالها فاصله گرفتیم، وضعیت رو به وخامت رفت، تولید برنامههای کمکیفیت یا بهتر بگوییم بیکیفیت و کپیشده از آن سوی آبها از یک طرف و ظهور و بروز افرادی در قامت اجرا بدون هیچ دانش و سابقه باعث شد امروز پس از ۳ دهه شاهد افرادی باشیم که حتی با الفبای اجرا هم آشنایی ندارند تا جایی که روز گذشته مجری جوان یک برنامه زنده حتی از روی نوشته هم نتوانست نام کامل شاعر بلندآوازه کشور سعدی شیرازی را بخواند. مجری پس از این اشتباه فاحش، به مدت چند دقیقه برای مخاطبان چنان از فضائل و سوابق این شاعر سخن گفت که گویی عمری را برای تحقیق و پژوهش پیرامون آن گذرانده است و این در حالی است که در همان دهه 70 شاهد برنامههای زندهای چون صبح بخیر ایران بودیم که در یکی از آیتمهای جذاب آن اقبال واحدی به عنوان مجری در یکی از استانها به میان مردم میرفت و به صورت زنده به اجرا یا حتی برگزاری مسابقه میپرداخت بدون هیچ مشکلی. یا حتی برنامه مسابقه محله که مسعود روشنپژوه با حضور در مدارس و محلات بدون هیچ سناریو و برنامه از پیش تعیین شده به اجرای مسابقه میپرداخت؛ برنامههایی که بسیار جذاب و پرمخاطب شدند و پس از ۳ دهه با وجود برنامههای متعدد و مختلف، هنوز هیچ برنامهای نتوانسته است جای آنها را بگیرد و صد البته که یکی از دلایل ماندگاری آن برنامهها حضور مجریان باتجربه و با دانشی بود که پله پله به آن جایگاه رسیده بودند.
اما بدتر از وضعیت سیما وضعیت شبکه نمایش خانگی است که طی چند وقت اخیر دست به تولید برنامههایی چون «تاکشو» زدهاند؛ برنامههایی با حضور برخی کمدینهای استیجی و بازیگران سینما در قامت مجری که وضعیت بسیار اسفباری را در این حوزه رقم زده است. مسؤولیت نظارت بر شبکه نمایش خانگی مطابق قانون به ساترا و صداوسیما رسیده است، در حالی که باید گفت مجموعهای که توان معرفی مجری قابل قبول در برنامههای خود را ندارد، چگونه میتواند در مجموعهای دیگر بر این کار نظارت کند!.
البته این نکته نیز نباید مغفول بماند که نقد وارده، تمام مجریان را دربرنمیگیرد و همچنان مجریان بادانش و متخصص در برنامههای رسانه ملی پیدا میشوند ولی با مروری به سوابق همین مجریان توانمند میتوان به سادگی دید که حضورشان پله پله و با کسب دانش و علم اجرا بوده است اما به هر شکل آنچه مشخص است اینکه به نسبت برنامههای مختلف، اغلب مجریان متاسفانه بیکیفیت و کمتوان هستند. به همین منظور مروری کوتاه داشتهایم به کارنامه مجریان باسابقه و پرمخاطب این روزهای رسانه ملی که البته بدیهی است این تعداد از میان انبوهی از افراد انتخاب شدهاند که باز هم در مقایسه با حجم شبکهها و برنامه تولیدی بسیار ناچیز و به نوعی نامطلوب به شمار میرود.
هرمز شجاعیمهر را باید یکی از همان مجریانی دانست که شروع کارش از دهه 70 با برنامه خانواده بود؛ برنامهای که آن سالها ظهرها از شبکه اول میهمان خانهها بود. صدا و چهره این مجری اکنون برای چند نسل از مخاطبان به یکی از ماندگارترینها بدل شده است. البته شجاعیمهر ابتدا در برنامه محبوب «ساعت خوش» به شهرت رسید و مدتی بعد نامش به ســیمای خانواده گره خورد. شجاعیمهر از مجریان مؤدب است که هیچگاه نخواست برای دیده شدن رفتار عجیبی پیش گیرد و ســخنی خــارج از چارچوب به زبان آورد. علاوه بر این، صمیمی بودن با میهمانها و مخاطبان جزو ویژگیهای مثبت او است. خودکاری که شجاعیمهر همیشه در دست دارد، تبدیل به شناسنامه ظاهری او شده! در کنار این امضا سبک ثابتش در اجرا بیش از 3 دهه او را به یکی از مجریان خاص و منحصر به فرد بدل کرده است. درباره این موضوع خودش چند ســال پیش در مصاحبهای گفته بود: خیلیها به من گفتند 3 دهه است این برنامه را اجرا میکنی، چرا سبک اجرایت را عوض نمیکنی. یک سوال از شما دارم، من میتوانم از شما خواهش کنم رفتارتان را با پدرتان عوض کنید، قطعا جواب شــما خیر است. چون رفتار شما تعریفی خاص را در خانوادهتان دنبال خواهد کرد که توأم با احترام و ادب است.
در کنار شجاعیمهر باید از گیتی خامنه نام برد. او نیز سابقه اجراهایش به بیش از 3 دهه میرسد. خاطراتی که گیتی خامنه برای کودکان دهه 60 ســاخت، هرگز از ذهن این نسل بیرون نمیرود. او پس از سالها اجرا، جلای وطــن کرد و در بازگشت اجرای برنامههای مختلفی را برعهده گرفت و از چندی پیش به برنامه لالایی رسیده است. گیتی خامنه سابقه زیادی در اجــرا دارد و این بار هم از پــس ماموریت خود بخوبی برآمده اســت. او ســعی میکند آرام و به دور از هیجان صحبت کنــد و همین، ویژگی خــاص اجرای او محسوب میشود. لالایی میخواهد به زنان از منظری متفاوت بپردازد و به همین خاطر ســراغ مادران فعال در خانه و اجتماع میرود. ایده ارزشــمند است و اگر اجرایی بهتر داشت، نتیجهای تاثیرگذارتر حاصل میشد. رفتار و گفتار خامنه در همنشــینی با مادران به گونهای است که میهمانها احساس راحتی میکنند و این حس به بیننده هم منتقل میشود. این شیوه اجرا حاصل سالها تجربه او است. محبوبیت گیتی خامنه بر کسی پوشیده نیست اما طبیعی است نسل جدید نیازی متفاوت دارند و جنس دیگری از اجرا را میپســندند. این نکته را خود خامنه هم میداند و به همین خاطر است که به جای اجرای برنامههای کودکانه، برنامههایی از نوع لالایی را انتخاب کرده است. برنامه «نیمرخ» از جمله برنامههایی بود که در دهه 60 مورد استقبال مخاطبان نوجوان آن سالها قرار گرفت؛ برنامهای که ستاره آن کسی نبود جز حسین رفیعی؛ هنرمندی که از نقاشی به بازیگری و با برنامه «نیمرخ» به اجرا رسید اما هرگز از بازیگری دور نماند و در کنار اجرا به فعالیتهای هنری چون بازیگری و نقاشی نیز ادامه داد کما اینکه تا همین چند وقت پیش نیز به عنوان مجری در برنامه «پنج ستاره» از شبکه 5 میهمان خانهها بود و عصرها نیز با سریال «آزادی مشروط» به عنوان بازیگر حضور داشت. در کنار مجریان پیشکسوت مجریان جوان نیز به منصه ظهور رسیدند.
حامد سلطانی، رسالت بوذری و نجمالدین شریعتی از جمله مجریانی هستند که در این برهوت اجرا میتوانند جزو بهترین مجریان این روزهای رسانه ملی لقب بگیرند اما همان طور که پیشتر به آن اشاره شد، این تعداد انگشتشمار مجریان با کیفیت در مقایسه با برنامههای متعدد شبکههای مختلف بسیار اندک و ناچیز است.
در پایان آنچه بسیار مهم است، اهتمام ویژه سازمان صداوسیما به عنوان متولی برنامهسازی به تربیت و کشف استعدادهای جوان برای اجرا در برنامههاست که میتوان امیدوار شد باز هم شاهد دوران طلایی اجرا در سیما باشیم.
ارسال به دوستان
نگاهی به آمار گیشه در هفته پایانی فروردین
افزایش 18 درصدی مخاطبان سینما
گروه فرهنگ و هنر: بررسی آمارهای ثبتشده از عملکرد سینماهای سراسر کشور در هفته پایانی فروردین 1403 نشان میدهد در این دوره 583 هزار و 472 نفر برای دیدن فیلم مورد علاقه خود از فهرست فیلمهای در حال اکران در 17 هزار و 166 سانس بلیت سینما تهیه کرده و به تماشای فیلم مورد علاقه خود نشستهاند.
این در حالی است که مجموع عملکرد گیشهها برای این تعداد مخاطب آنطور که آمارها نشان میدهد رقمی معادل 312 میلیارد و 780 میلیون و 130 هزار ریال بوده و این آمارها بیانگر رشد 18درصدی مخاطبان سالنها نسبت به یک هفته قبلتر یعنی هفته سوم نخستین ماه سال جاری است. از هجدهم تا پایان 24 فروردین تعداد مخاطبان سالنها رقمی معادل 494 هزار و 237 نفر در 13 هزار و 429 سانس اکران با درآمدی معادل 283 میلیارد و 306 میلیون و 730 هزار ریال بوده است.
این در حالی است که اگر از مجموع عملکرد سینماهای سراسر کشور بگذریم، بررسی دقیق عملکرد انفرادی هر یک از فیلمها در سامانه سمفا بیانگر این نکته است که همچنان «تمساح خونی» ساخته جواد عزتی از ابتدای آغاز اکران، صدرنشین جدول پرمخاطبها با سهم 41 درصدی از کل مخاطبان هفته پایانی فروردین 1403 معادل 239 هزار و 228 مخاطب در 5648 سانس اکران و درآمدی معادل 130 میلیارد و 610 میلیون و 705 هزار ریال است. «سال گربه» با هنرنمایی بهرام افشاری که در دوره مورد نظر توانسته سهم 32.82 درصدی در کمتر از 10 روز آغاز اکرانش به دست آورد، به دنبال جایگاه «تمساح خونی» است و مخاطبان روی خوشی به این فیلم کمدی نشان دادهاند به صورتی که در هفته پایانی فروردین 191 هزار و 505 مخاطب در 4688 سانس اکران رقمی معادل 103 میلیارد و 490 میلیون و 710 هزار ریال برای تماشای این فیلم پرداختهاند و جایگاه دوم جدول پرمخاطبهای دوره مورد نظر را در اختیار گرفته است.
از سویی «بیبدن» فیلمی که در جشنواره فیلم فجر جنجالی شد، در همین دوره توانست نظر 16.76 درصد کل مخاطبان هفته را به خود جلب کند تا با 97 هزار و 800 مخاطب برای 3332 سانس اکران و درآمدی معادل 55 میلیارد و 152 میلیون و 855 هزار ریال در جایگاه سوم جدول قرار گیرد. به دنبال آن «ایلیا، در جستوجوی قهرمان» با 19 هزار و 405 مخاطب معادل سهم 3.32 درصدی از کل مخاطبان هفته گذشته برای 997 سانس اکران و درآمد 7 میلیارد و 175 میلیون و 100 ریالی جایگاه چهارم جدول را به نام خود کرد.
«آسمان غرب» در همین دوره تنها 2.69 درصد از کل مخاطبان را به خود جلب کرد تا با 15 هزار و 715 بلیت فروخته شده برای 877 سانس اکران و درآمدی معادل 6 میلیارد و 819 میلیون و 120 هزار ریال به جایگاه پنجم بسنده کرده باشد. جایگاه ششم هم با سهم مخاطب 1.62 درصدی از کل مخاطبان دوره مورد نظر برای 9458 بلیت فروخته شده در 754 سانس اکران و درآمد 4 میلیارد و 675 میلیون و 690 هزار ریال به «آپاراتچی» رسید.
«نوروز» نیز که با هنرنمایی علی نصیریان در حال اکران است، در هفته پایانی فروردین 1403 توانست نظر 7845 مخاطب معادل 1.34 درصد کل مخاطبان را برای 562 سانس اکران به خود جلب کند و با درآمدی معادل 3 میلیارد و 399 میلیون و 450 هزار ریال جایگاه هفتم را به خود اختصاص داد. «پرویزخان» هم با سهم 0.43 درصدی از کل مخاطبان معادل 2516 بلیت فروخته شده برای 308 سانس اکران و درآمد یک میلیارد و 456 میلیون و 500 هزار ریالی در رتبه هشتم فهرست قرار گرفت تا به این ترتیب از رقابت هفته پایانی فروردین 1403 بماند.
ارسال به دوستان
|
|
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
|