امین ابطحی: کارشناسان، فوتبالی که این روزها بایرنمونیخ ارائه میدهد را فوتبالی مدرسهای میدانند. مالکیت زیاد توپ، بازی موثر، ساده و بدون اشتباهی فاجعهبار اما اگر دقیقتر به 2 فصل اخیر بایرنمونیخ نگریسته شود، مواردی فراتر از این به چشم میخورد و ناخودآگاه این پرسش مطرح میشود که آیا فوتبال بایرنمونیخ همان فوتبال کامل است؟ اقتدار همیشگی بایرنمونیخ هنگامی که دورتموند در سالهای 2011 و 2012، دو فصل متوالی قهرمان بوندسلیگا شد، بشدت تهدید میشد البته در سالهای قبل از آن نیز تیمهایی نظیر وردربرمن، اشتوتگارت و وولفسبورگ توانسته بودند قهرمانی بوندسلیگا را برای یک فصل از آن خود کنند اما نه به گونهای که دورتموند در این 2 سال موفق به انجام آن شده بود. برای بایرنمونیخ رقیبی جدی از ایالت وستفالن پیدا شده بود که نهتنها اقتدار این تیم را زیر سوال برده بود، بلکه میتوانست در بلندمدت نیز به رقیبی سرسخت و جدی تبدیل شود. برای جلوگیری از پیشرفت چنین بحرانی و کم شدن تهدید آن، بایرنمونیخ با جذب ماریو گوتزه و روبرت لواندوفسکی از دورتموند به این تیم نشان داد که نمیتواند برای بلندمدت به رقیبی برای این تیم تبدیل شود؛ تدبیری قانونی که مقدمات ضعیفتر شدن دورتموند در این 2 سال را فراهم کرده است. بایرنمونیخ اما در 2 سال اخیر به دنبال ارائه فوتبالی کامل بوده است، فوتبال کاملی (البته اگر بتوان به فوتبال بایرنمونیخ چنین مشخصهای را نسبت داد) که با توصیف چندین عامل و عنصر اصلی قابل تفسیر است. بایرنمونیخ یا بهتر بگوییم پپ گوآردیولا کمالگراست. اشتباهات کار سیستماتیک بایرنمونیخ را مختل میکنند و مکانیزمها، آرامش و نظم تیمی را به هم میریزند، به همین دلیل بایرنمونیخ همواره از وجود 11 بازیکنی در زمین بهره میبرد که از لحاظ تکنیکی فوقالعاده هستند. شکست دادن حریف با استفاده از ترکیبها و کارهای تکنیکی از مشخصه اصلی و عنصر بارز بازی بایرنمونیخ به حساب میآید. توپ از طریق بازیکن پست شماره 6، ژابی آلونسو، باستین شوآیناشتایگر یا تیاگو به جلو برده میشود و هنگامی که تیم در زمین حریف صاحب توپ است، بازی از مرکز زمین به کنارهها هدایت میشود و بازیکنان با صبر و تمرکز بالا در انتظار لحظهای مناسب و پیدا شدن روزنهای در دفاع حریف برای ضربه زدن میمانند، روزنهای که با توجه به نحوه بازی بایرنمونیخ در فاز تهاجمی اجتنابناپذیر است. شاگردان پپ گوآردیولا کمتر دچار اشتباهات فردی میشوند و به ندرت توپ از پاهای آنها جدا میشود و با توجه به اینکه پاسهای آنها اغلب به مقصد میرسد، بازیکنان مونیخی میتوانند تیم حریف را در محوطه جریمه برای دقایق متمادی تحت فشار قرار دهند و با تمرکز زیاد تمام تلاش خود را میکنند تا حریف کمتر در بازی سهمی داشته باشد. در صورت اینکه شاگردان پپ گوآردیولا توپ را از دست بدهند، وی مکانیزمی را طراحی کرده که بلافاصله بازیکن صاحب توپ حریف تحت فشار قرار داده شود تا توپ از او گرفته یا اینکه او مجبور به ارسال توپهای بلند و بیهدف شود، بعد از رخ دادن چنین اتفاقی بازیکنان مونیخی بار دیگر میتوانند با آرامش بازی خود را ادامه دهند. مالکیت بالای توپ، اقتدار در بازی و کنترل بازی سبب شده پیشرفت بایرنمونیخ تا این حد ملموس باشد. پپ گوآردیولا از بازیکنان خود میخواهد کنترل 90 دقیقهای در بازی داشته باشند و اقتدار خود را در همه دقایق بازی به حریف دیکته کنند، حتی هنگامی که توپ در اختیار بازیکنان حریف است، بایرنمونیخ نباید کنترل بازی را از دست دهد. این موضوعی است که بازی بایرنمونیخ را نسبت به سایر تیمهای مطرح دیگر متفاوت نشان میدهد و حتی فوتبال بایرنمونیخ را تا حدودی کامل و بینقص نشان میدهد.