printlogo


کد خبر: 127363تاریخ: 1393/8/3 00:00
سیاست خارجی غیر ایدئولوژیک گزارش‌دهی ایدئولوژیک؟!

محمد واعظی: هنوز زمان زیادی از تئوری‌پردازی‌های برخی مشاوران رسمی و غیررسمی و حتی تکذیب شده رئیس‌جمهور درباره لزوم تغییر رویه دولت در فضای روابط بین‌الملل به سمت «دیپلماسی غیر ایدئولوژیک» نمی‌گذرد. دیپلماسی‌ای که به اسم همصدایی با «زبان جهانی» کوشید «آمریکا» را شریک استراتژیک و طبیعی ایران جلوه دهد. جالب‌تر اینکه برخی از این به اصطلاح متخصصان در توصیف آنچه خود میل ذاتی و شیفتگی تاریخی ایرانیان به غرب نامیده‌اند دلایل جالب توجهی نیز مطرح کردند. به عنوان نمونه سریع‌القلم در این باره گفت: «به عنوان یک واقعیت، جامعه ایرانی تمایل به غرب دارد، نه شرق. من صد‌ها فرد بشدت مذهبی و حتی انقلابی می‌شناسم که ترجیح داده‌اند فرزندانشان در یک کشور اروپایی یا شمال آمریکا تحصیل کنند تا در یک کشور آسیایی. کسانی که این واقعیت را نفی می‌کنند، بیشتر دلایل روانی دارد تا عقلی و علمی. اینکه ایرانی‌ها تمایل به غرب دارند، دلایل صرفاً سیاسی یا ایدئولوژیک ندارد، بلکه به خاطر علاقه همه ایرانی‌ها به کیفیت است؛ ایرانی‌ها یخچال خوب می‌خواهند، هواپیمای خوب می‌خواهند، مواد غذایی خوب می‌خواهند، خدمات خوب می‌خواهند و این ویژگی‌ها را در مغرب‌زمین پیدا می‌کنند بنابراین حتی اگر به لحاظ سیاسی، کشور ما در مقطعی تمایل شرقی پیدا کند، به لحاظ اقتصادی و در نهایت در صنایع کلیدی مانند نفت، گاز و پتروشیمی تمایل دستگاه اجرایی و بخش خصوصی ما به کالا و خدمات غربی است. ارتباطات علمی و فناوری ما عمدتاً با غرب است. سیاست خارجی یک کشور تحت تأثیر بافت اجتماعی و فرهنگ عمومی است». وی سپس پشت‌بند این نتیجه‌گیری تکان‌دهنده درباره میل شدید ایرانیان به رفاه‌طلبی بدون کار و تلاش و اتکا به نسخه درون‌زا که شباهت زیادی به نسخه پادشاهی سعودی دارد، می‌گوید: « امروز در دور افتاده‌ترین روستاهای کشور، شهروندان ایرانی می‌دانند تغییر در سیاست خارجی، مهم‌ترین مبنای بهبود وضع اقتصادی است»! همه این شعارهای رمانتیک درباره درجه شیفتگی ایرانیان به غرب و آمریکا در شرایطی مطرح شد که سیاستمداران یک جبهه خاص «حیات و ممات» جامعه ایرانی را در «آشتی با آمریکا» خلاصه کرده بودند. البته بخشی از سیاستمداران نیز همزمان کوشیدند با توکل به فضای ساخته و پرداخته دستگاه رسانه‌ای مشاوران، معاونان و منتسبان، «کلید» رفع بن‌بست و گشایش اقتصادی را از جیب سیاست خارجی غیرایدئولوژیک ایرانی بیرون بکشند.
این صدای خود دکتر روحانی بود که در 26 مرداد 1392 طنین‌انداز شد: «سیاست خارجی جای شعار نیست و اگر خیلی دوست داریم تکبیر یا کف بگیریم راه‌های دیگری وجود دارد، سیاست خارجی را حق نداریم صرف تکبیر و کف کنیم چون سیاست خارجی بسیار حساس است؛ کلید حل مشکلات ما در دوره شرایط کنونی سیاست خارجی است…».
هرچند تنها قفلی که به واسطه این کلید گشوده شد باب «واردات» بی‌رویه به کشور بود که طبیعتا مسیر تحصیل فرزندان همان مذهبی‌نمایان و سیاست‌پیشگان اقتصادی مدنظر سریع‌القلم و امثالهم را در غرب تضمین کرد و جیب رانت‌خواران ریزه‌خوار سفره واردات دولتی را رونقی ویژه بخشید اما دست‌کم در حوزه سیاست خارجی نه تنها منافعی برای ایرانیان به همراه نیاورد بلکه روند «ورشکستگی تولیدکنندگان داخلی» را تسریع نیز کرد!
پایان ارائه نظریات «شاه‌سلطان حسینی» و‌ تئوری‌پردازی‌های قجری درباره میزان شیفتگی آمریکا به صلح و دوستی با ایران را حقیقتا باید در سطور توافقنامه غیرملی «ژنو» جست‌وجو کرد. توافقی که اگر چه بنا بر دستور برخی نقدش ممنوع شد و ناقدان رسانه‌ای و دانشگاهی‌اش با داغ و درفش تهدید و مجازات شدند اما در پایان امضاکنندگانش از پس توجیه لبوفروشان و تاکسیرانان نیز برنیامدند و موفق به کسب رضایت اقلیت 10 نفره از اساتید دانشگاه‌ها نیز نشدند.
اکنون که دوره لاف‌زنی‌ها درباره ارتباط بی‌نظیر و تکان‌دهنده توافق با غرب و بهبود وضع معیشتی مردم افشا شده و تشت رسوایی تئوری‌پردازان سیاست خارجی غیرایدئولوژیک به واسطه اظهارنظر خودی‌هایی همچون سعید لیلاز درباره بی‌اثری چنین رویه‌ای بر وضع اقتصادی کشور، از بام بر زمین افتاده است، دوباره شاهد تمسک دولت به مانیفستی سراسر ایدئولوژیک هستیم! توجیه رفتار عجیب رئیس‌جمهور در سفر استانی زنجان که در آستانه ماه «پیروزی خون بر شمشیر» از مذاکره‌طلبی امام حسین در برابر عمر سعد به عنوان نسخه آرمانی دولت برای مصالحه با غرب نام می‌برد حقیقتا با اصول سیاست خارجی غیرایدئولوژیک مقدور نیست!
گاهی تن دادن به فضاسازی‌های «مشاوران اشتباهی» هزینه‌های سنگینی روی دست دولتمردان می‌گذارد؛ از دلیل‌تراشی برای پرهیز از گفتمان ایدئولوژیک در فضای سیاست خارجی تا توصیه به رئیس‌جمهور برای تمسک به وقایع کربلای حسینی برای توجیه توافق پیش رو با غرب و لفظ مذاکره!
ظاهرا دولت متوجه شده بدون توجیه همه اقشار جامعه درباره رویه فشل و بی‌نتیجه فعلی در حوزه سیاست خارجی قادر به ادامه ماجرا نیست بویژه اینکه پنهان‌کاری‌های طرف ایرانی درباره میزان توافقات و بده بستان‌های انجام شده در حوزه منافع ملی نیز تا اینجای کار موفقیت‌آمیز نبوده است. متاسفانه به‌رغم جبران بخشی از اشتباهات گذشته، دولت محترم این بار نیز مردم را «ساده» فرض کرده است! مردمی که به فرمان پیر و مرادشان امام خمینی با شعار «لبیک یا حسین» عزیز‌ترین داشته‌های مادی و معنوی‌شان را پای انقلاب اسلامی فدا کرده‌اند آیا تناقضات تئوری‌سازی جدید مشاوران دکتر روحانی را درک نخواهند کرد؟ گمان مشاوران رئیس‌جمهور چیست که با مشابهت‌سازی رفتار دولت در فضای سیاست خارجی با واقعه کربلا به دنبال مشروعیت‌بخشی به «توافق» پیش رو هستند؟
بیایید غیرایدئولوژیک فکر کنیم آقایان! بنا بر صحت اقوال مطرح شده از جانب رئیس‌جمهور روحانی توافق با غرب نهایی است. ما نیز قول می‌دهیم این توافق را «کاملا غیرایدئولوژیک» بنگریم و سنجه‌مان نیز میزان تامین منافع ملی باشد. انتظارمان از دولتمردان محترم نیز چنین است که در گزارش‌دهی بعدی به مردم بدون تمسک به مفاهیم ایدئولوژیک، از صحرای کربلا و صلح حدیبیه فاصله گرفته و از داده‌ها و ستانده‌ها بر سر میز مذاکره بگویند و راستی‌آزمایی گفته‌هایشان را به هوش و درایت رای‌دهندگان واگذار کنند.


Page Generated in 0/0061 sec