محمدرضا حسینی:24 مه 2014، روزی که وایکینگها تاریخ را نوشتند و در معتبرترین رقابتهای باشگاهی دنیا تعداد قهرمانیهایشان را دورقمی کردند و افسانه «دسیما» را به واقعیت تبدیل کردند. به نظر میرسید رئالمادرید افسانهای پس از انتخاب به عنوان باشگاه قرن (هیچکدام از ما در سال 2100 و در زمان انتخاب تیم برتر قرن 21 زنده نخواهیم بود، پس هواداران رئالمادرید تنها کسانی بودند که این افتخار را دیدند) و کسب دسیمای تاریخی همه را راضی کرده است و با تکیه به همین افتخارات عطش همیشگی برای فتح جامهای بعدی را از دست خواهد داد اما فقط 24 ساعت طول کشید که سانتیاگو برنابئو اسطورهای دسیما را فراموش کند و در عین ناباوری به جای صحبت از دسیما از «اوندسیما» و یازدهمین عنوان قهرمانی نام برده شود. کمی عجیب است اما همه اینها به سال 1943 باز میگردد، جایی که برنابئو رئالمادرید را از یک باشگاه به چیزی فراتر تبدیل کرد. جاهطلبی و روحیه جنگندگی چیزی بود که از سانتیاگو برنابئو برای تمام نسلهای این باشگاه به ارث رسید. او مردی بود که همیشه به دنبال افتخارات بیشتر و بیشتر بود تا جایی که این جاهطلبیها به عادتی مرسوم در رئالمادرید تبدیل شد. برنابئو یک شعار معروف داشت: «خرید بهترین بازیکنان دنیا و استفاده از آنها در کنار بازیکنان بومی» شعاری که هنوز هم با خرید بازیکنانی مثل کریستیانو رونالدو و گرت بیل و حضور آنها در کنار بازیکنان آکادمی مثل ایکر کاسیاس و دنی کارواخال و همچنین خرید بازیکنان بومی مثل ایسکو و راموس در رئالمادرید در جریان است. با این وجود سانتیاگو برنابئوی بزرگ به همه نشان داد که هیچ بازیکنی بالاتر از پیراهن بهترین باشگاه قرن نیست. وقتی سرجیو راموس معارفه شد دیاستفانو که یکی از شاهکارهای سانتیاگو برنابئو بود، به او گوشزد کرد که هیچ چیز بالاتر از این پیراهن و به ارزش این پیراهن وجود ندارد. راموس بهخوبی این مساله را فهمید و حتی حالا که قراردادش هنوز تمدید نشده است بدونتردید پیشنهاد منچسترسیتی را رد میکند و البته در آیندهای نزدیک هم با دستمزدی بسیار کمتر قراردادش را تمدید میکند. فرقی نمیکند بازیکن رئال چه ملیتی دارد، چه نامی دارد و چه افتخاراتی دارد و حتی اگر بهترین بازیکن فینال لیسبون، آنخل دیماریا باشد باز هم بالاتر از باشگاه نخواهد بود. با این حال رئال متهم شد که با خرید تونی کروس و خامس رودریگرز به دنبال مسائل تبلیغاتی و فروش پیراهن بوده است و فقط برای درآمدزایی این دو بازیکن را خریداری کرده است اما ترجیح میدهیم این مسائل را برعهده محققان دانشگاههای بزرگ اروپا بگذاریم، آنها که با«سواد» هستند و از قدرت اقتصادی رئالمادرید متعجب شدهاند و در حال حاضر روی باشگاه رئالمادرید تحقیق میکنند تا بلکه رمز و رازهای بینظیر اقتصادی این باشگاه را کشف کنند. باشگاهی که پول چاه نفت ندارد و پول مولتی میلیاردرها به آن منتقل نشده است اما هنوز هم مجله اقتصادی فوربس میگوید با ارزشترین باشگاه دنیاست. حالا بیایید با دید فوتبالی 2 بازی بزرگ اخیر رئال را بررسی کنیم. در آنفیلد طلسمشده خامس پاس گل استثنایی میدهد تا کریستیانو گل مهم و اول بازی را به ثمر برساند و در کنار آن با ابروی بخیه شده بیش از 10 کیلومتر دوندگی داشته باشد و مثل همیشه کاملا در خدمت تیم باشد و در همان شب رویایی 2 گل دیگر نیز توسط کرنرهای پسر آلمانی برای رئال از راه میرسد و با وجود او رئال میانه میدان را در اختیار میگیرد. در الکلاسیکوی بزرگ نیز کسی با کسی شوخی ندارد. خامس رودریگرز مدام در دفاع شرکت میکند، بارها و بارها برای خط دفاع بارسلونا نه با حرکات فردی بلکه با بازی تیمی خطرساز میشود تا اینکه پاس گل سوم را به بنزما میدهد و شماره 8 رئال نیز با جادوی خود در حضور مثلث طلایی ژاوی، اینیستا و بوسکتس در ترکیب بارسلونا، پادشاه میانه میدان میشود و پاس گل دوم را با سانتری تماشایی برای پهپه ارسال میکند اما امروز مادریدیها به منتقدان اینگونه میگویند: طبق حرفهای خودتان ما با خرید کروس و خامس رودریگرز از طریق تبلیغات درآمدزایی کردیم و البته از همه مهمتر در درون زمین نیز با این دو نفر به اوج رسیدیم و بارسلونا و لیورپول را شکست دادیم و در مسیر لالیگای شماره 33 و اوندسیما هستیم. ما هم درآمدزایی کردیم هم بهترین فوتبال ممکن را به نمایش گذاشتیم، پس به جای انتقاد به بهترین باشگاه قرن، به آن ادای احترام کنید.