گروه ورزشی: پرشورتر از خیلیهای دیگر و درسآموز؛ غلامحسین مظلومی همانطور که اکثر روزنامههای ورزشی تیتر زده بودند «مظلوم» از دنیا رفت اما تشییع پیکرش با چنان جلال و شکوهی برگزار شد که آن مظلومیت 65 ساله رنگ باخت و نشان داد چگونه میشود بزرگ بود و بزرگ ماند، آن هم درست در روزهایی که بوی تعفن دورویی و بداخلاقی فوتبال ایران را دربر گرفته. نه اینکه حالا چند روز پس از مرگ غلامحسین مظلومی بخواهیم از خوبیهایش بنویسیم بلکه اخلاق او همیشه زبانزد بود. کسی به یاد ندارد او با حرفش فردی را برنجاند یا اینکه مصاحبهای بکند از جنس مصاحبههای این سالهای اخیر فوتبال ایران. برای مظلومی «اخلاق» مهمتر از بودن روی جلد روزنامهها بود. مظلومی چیزی را برای خودش نمیخواست و اگر حرفی هم داشت با «متانت» میگفت. نه کسی را در مصاحبههایش تهدید میکرد نه اینکه کاری به شکایت و شکایتکشی داشت. او را میشود یک «استثنا» دانست در این بلبشوی فوتبال. مظلومی جمعه صبح حوالی ورزشگاه شیرودی را به هم ریخته بود، درست مثل آن روزهایی که فریاد هواداران تیم ملی و استقلال را در «امجدیه» با گلهایش به آسمان میبرد. این بار فقط جای خنده را، گریه گرفته بود. برای او همه آمده بودند. از آن پیرمردی که عکسهای جوانی «توپخانه» را در آلبومش آرشیو کرده بود تا آن جوانکی که فقط از «متانت و حجب و حیای» غلامحسین فوتبال ما شنیده بود. مراسم با شکوه تشییع پیکر مظلومی بزرگ یک درس برای همه فوتبالیها بود؛ برای آنهایی که بیشترشان شرم را خورده و حیا را قی کردهاند. آنها حداقل برای چند ساعتی خوب فهمیدند که 9، 10 هزار نفری (با استناد به آمار خبرگزاری فارس) که صبح جمعه برای تشییع «مظلوم» فوتبال ایران به شیرودی آمدهاند چرا خواب را برای خودشان حرام کردند. غلامحسین مظلومی نه برای 15 سال رکوردداریاش در گلزنی در تیم ملی و نه برای سه دوره آقای گلی در بالاترین سطح فوتبال باشگاهی ایران بلکه به خاطر ادب و متانتش در کتاب قطور تاریخ فوتبال ایران ماندگار شد.
در تشییع غلامحسینمظلومی چه گذشت
یک چیز در جغرافیای تهران چندان تغییری نکرده است؛ خانههای سفیدرنگ ضلع شمالی ورزشگاه شیرودی که مشرف به این زمین چمن قدیمیاند. این آپارتمانها در دهه 60 فضای پشت اکثر عکسهای فوتبالی را شکل میدادند، زمانی که شیرودی میزبان 90 درصد مسابقات فوتبال باشگاهی تهران و قهرمانی کشور بود. زمانی که نسل بازیکنان ایران در دهه 40 و 50 روی صندلیهای مربیگری حضور داشتند یکی مثل همین غلامحسین مظلومی که در سال 68 سرمربی استقلال بود و در زمین چمن نیم خاکی شیرودی تیمش را مقابل 25هزار تماشاچی هفتگی به زمین میفرستاد. از شیرودی و مسابقات فوتبالش دیگر خبر چندانی نیست اما دیروز خیابان شهیدمفتح برای اولین بار بعد از 2 دهه در قرق اهالی فوتبال قرار گرفت، تا جایی که پلیس از میدان هفتتیر تا تقاطع طالقانی را برای عبور و مرور آزاد فوتبالدوستان بست. اهالی فوتبال دیروز برای تشییع جنازه غلامحسین مظلومی به ورزشگاه شیرودی آمدند تا در تجمعی 10هزار نفری وداعی با آبرو با این گلزن قدیمی فوتبال ایران انجام بدهند. دیروز از سردار احمدیمقدم، فرمانده نیروی انتظامی گرفته تا علی فتحاللهزاده، بهرام افشارزاده، حسن روشن، سردار رادان، علی پروین، علی دایی، پرویز مظلومی، امیر قلعهنویی، حمید درخشان، سهراب بختیاریزاده، محمود خوردبین، بهروز منتقمی، حمید استیلی، محمد مایلیکهن، احمدرضا عابدزاده، صادق درودگر، آرش برهانی، حنیف عمرانزاده، محمد نوری و... در ورزشگاه شیرودی حاضر شدند و پیکر مرحوم مظلومی را تشییع کردند و برایش نماز خواندند. فوتبالیها اگرچه این روزها نسبت به هم تند و تلخ شدهاند اما همیشه در شرایطی مثل این کنار هماند. این فرصتی است که همه را دلرحمتر و روابط را دوستانهتر میکند. کاش وقتی مرگی نباشد هم همه همین جور یکدل و بیعقده کنار هم باشند.
قراب: او فراموششدنی نیست
جواد قراب با ابراز تأسف از درگذشت غلامحسین مظلومی گفت آن مرحوم هم در زندگی و هم در زمین بازی نمونه بود. این پیشکسوت فوتبال با ابراز تأسف عمیق از درگذشت غلامحسین مظلومی، گفت: آن مرحوم هم در میدان بازی و هم در میدان زندگی انسانی نمونه بود. فرزندانی خوب و همسری مهربان داشت که این اواخر در کنارش بودند. غلامحسین از زمانی که رایکف او را کشف کرد و گفت این بازیکن فردی بزرگ خواهد شد، نشان داد که لیاقتهای زیادی دارد و همین هم شد. او یک فوتبالیست به تمام معنا بود. هیچ وقت فراموش نمیکنم زمانهایی که برای بازی به خوزستان میرفتیم و غلامحسین بهخوبی از همه اعضای تیم پذیرایی میکرد. او افزود: زمانی هم که پرویز به استقلال اضافه شد، حضور این دو برادر برای ما یک فرصت بزرگ به شمار میرفت. آنها گلهای حساسی برای استقلال میزدند و در بازیهایمان همیشه میدانستیم که با وجود غلامحسین 2 گل از حریف جلو هستیم. پیشکسوت استقلال در ادامه با بیان خاطرهای از مظلومی اضافه کرد: یکی از خاطراتی که از مظلومی دارم در بازی با کویت بود که 2 بر صفر پیروز شدیم. در آن بازی غلامحسین ضربه سری را زد که مثل یک پنالتی بود و حریف را به اشتباه انداخت. او سرش را به گونهای به توپ نزدیک کرد که دروازهبان فکر کرد او به سمت راست میزند ولی غلامحسین توپ را به چپ زد. هیچوقت گل او را فراموش نمیکنم. وی همچنین با اشاره به یکی از داربیهایی که با غلامحسین مظلومی تجربه کرده است، عنوان کرد: به خاطر دارم یک بار در ورزشگاه آزادی با پرسپولیس بازی داشتیم که غلامحسین گل بسیار زیبایی را به ثمر رساند اما صفر ایرانپاک در آخرین لحظات بازی گل مساوی را زد تا ما از یک پیروزی باز بمانیم.