سید عابدین نورالدینی: توافق 2 مرحلهای دیگر جایی روی میز مذاکره هستهای ندارد. تهدیدهای اوباما و کری را کسی در ایران جدی نمیگیرد، چراکه اوباما پیش از این نشان داد بشدت نیازمند مذاکره است. برنامه او برای مذاکرات اگرچه اکنون و با حذف گزینه 2 مرحلهای شدن توافق، آسیب جدی دیده اما در اصل آسیبی به اصل مذاکره و توافق وارد نشده است. در میان همه رهبران 1+5 تنها این اوباما و جان کری هستند که از مخالفت رهبر ایران با 2 مرحلهای شدن توافق ناراحت شدهاند! آنها بهرغم تهدید به عدم تمدید مذاکره، اما بهانهای برای این کار ندارند و در صورت اقدام، متهم به ترک میز مذاکره خواهند شد. ایران معتقد به توافق خوب است بنابراین مذاکره تا رسیدن به نقطه مشترک، یعنی «توافق خوب برای طرفین» و نهتنها برای آمریکا، باید ادامه یابد. به عبارتی اگر کمیته بانکداری سنای آمریکا در 29 ژانویه با تصویب طرحی، شرایط را برای فشار بیشتر آمریکا بر ایران در مذاکرات هستهای فراهم کرده بود؛ اکنون با این موضع بموقع رهبری و حمایت میلیونی مردم ایران از آن، این فشار مرتفع شده است. اگرچه توافقنامه ژنو مبنای یک مذاکرات نابرابر است اما پس از توافق ژنو، شاید این بهترین شرایط ایران برای مذاکرات بوده باشد. مسؤولان دیپلماسی کشور، خاصه آقای جواد ظریف نیز صراحتا از این موضع مذاکراتی حمایت کردند. ظریف دیروز در راهپیمایی باشکوه 22 بهمن در تهران گفت توافق یکمرحلهای از ابتدا در دستور کار وی قرار داشته و او خوشحال است که نظر رهبری نیز همین توافق یکمرحلهای است. این موضع آقای ظریف کاملا قابل دفاع و ستایش است و در راستای ایجاد انسجام ملی در مذاکرات هستهای باید ارزیابی شود اما وقتی آقای روحانی در سخنرانی جشن 22 بهمن از «خیانت پشت جبهه» میگوید؛ دیگر نمیتوان به سادگی از کنار این موضوع گذشت.
حالا که موضوع خیانت به میان آمد و خدای ناکرده ممکن است تحت این گزاره، برخی مسائل مذاکرات هستهای برای مردم وارونه جلوه داده شود؛ نباید واقعیات را پنهان یا کتمان یا پای برخی مصالح ذبح کرد. قضاوت واقعی از تحولات و مقاطع مهم، زمانی صورت میگیرد که گزارهها و رویدادهای واقعی در اختیار مردم قرار گیرد.
در همین موضوع توافق 2مرحلهای، رفتار تیم مذاکرهکننده هستهای ایران کاملا مشخص بوده است. آقای ظریف درحالی صراحتا از برنامه خود در مذاکرات برای تحقق توافق هستهای در یک مرحله سخن میگوید که این اظهارنظر او خلاف واقع است. حداقل با استناد به چند گزاره قطعی میتوان نشان داد آقای ظریف برای توافق یکمرحلهای هستهای مذاکره نمیکرده است. به این موارد دقت کنید:
الف- 3 آذرماه امسال یعنی 24 نوامبر، همان زمانی که اعلام شد ایران و 1+5 برای تمدید توافق ژنو به مدت 7 ماه دیگر به تفاهم رسیدند؛ کاترین اشتون بیانیه مشترک ایران و 1+5 را قرائت کرد که در آن بیانیه اعلام شد این 7 ماه به 2 بازه زمانی تقسیم میشود که توافق بر سر کلیات باید تا ماه مارس (اسفند – فروردین) و توافق جامع تا اول جولای (10 تیر) صورت گیرد. آیا آقای ظریف در جریان این توافق نبود؟
ب- آقای ظریف 7 بهمن (27 ژانویه) پس از ملاقات با ادوارد نعلبندیان، وزیر خارجه ارمنستان، در یک کنفرانس خبری شرکت کرد و در آن کنفرانس درباره مذاکرات هستهای و احتمال توافق طرفین گفت: طرفین درباره اصول اختلافی ندارند و بهراحتی میشود این اصول را اعلام کرد ولی آنچه مشکل ایجاد میکند جزئیات است که برای رسیدن به توافق ضروری است. این اظهارنظر صریح آقای ظریف هم نشان میدهد او توافق کلی را ممکن اما توافق بر سر جزئیات را مشکل میداند و این یعنی مذاکرات ذیل توافق 2مرحلهای. آقای ظریف البته اخیرا نیز درباره زمان این توافق کلی یا همان توافق سیاسی اظهارنظر کرد. ظریف جمعه هفته گذشته 17 بهمنماه در حاشیه نشست امنیت مونیخ، درباره احتمال توافق کلی میان طرفین در این نشست گفت: «با توجه به حاضر نبودن وزرای خارجه همه اعضای 1+5 در مونیخ، رسیدن به توافق سیاسی در این اجلاس ناممکن است.» آقای ظریف اگر به دنبال توافق یکمرحلهای بود؛ پس برای چه از توافق سیاسی میگفت؟
ج- عباس عراقچی، معاون آقای ظریف هم موضع بسیار صریحی در اینباره دارد. عراقچی درست در همان روزی که کمیته بانکداری سنای آمریکا طرح افزایش تحریمهای ایران در صورت عدم توافق کلی تا 24 مارس را تصویب کرد، گفت «توافق کلی» تا پایان ماه مارس صورت میگیرد. عراقچی که همان روز در حاشیه رایزنیهای استانبول سخن میگفت؛ در اینباره اظهارداشت: تلاش میکنیم تا پایان مارس حتیالامکان روی کلیات، یک «توافق سیاسی اولیه» صورت گیرد. آیا آقای عراقچی بدون اطلاع ظریف به دنبال توافق روی کلیات تا پایان ماه مارس بود؟ البته موضوع بسیار واضحتر از آن است که نیاز به استنادات قطعی داشته باشد. در واقع اساسا به دلیل وجود موضوع توافق 2مرحلهای، رهبر انقلاب به این موضوع واکنش نشان دادند. در اصل اگر قرار نبود توافق هستهای به صورت 2 مرحلهای دنبال شود؛ پس چرا رهبری نسبت به آن ابراز نگرانی کردند؟! بنابراین ماجرا بسیار واضحتر از آن است که بخواهند آن را کتمان کنند. آنها دنبال یک توافق کلی و سپس رایزنی برای جزئیات بودند و این یک دام بزرگ برای ایران بود که الحمدلله برچیده شد.
***
اگر قرار باشد موضوع هستهای که موضوعی ملی است به صورت دقیق واکاوی شود، نباید مصلحت را بر آگاهی مردم ترجیح داد. دانستن حق مردم است. بویژه اینکه مردم بدانند در میز مذاکره بر سر حقوق آنها چه میگذرد. پس اگر قرار است سخن از خیانت به میان آید، نباید عدهای از اینکه مردم بفهمند واقعیت چیست، ناراحت شوند. اگر قرار است مردم با خائنان آشنا شوند، نباید یادآوری رویدادها برای آقایان ناخوشایند باشد. آقای روحانی از خیانت پشت جبهه میگوید؛ درحالی که ایشان نباید از اعتراضها نسبت به طرح دغدغههای حزبی توسط آقای ظریف در شورای روابط خارجی آمریکا عصبانی شود. در پایان باید گفت خیانت جایی است که توافقی بدون لغو همه تحریمها صورت گیرد.