دکتر سیامک باقری*: یک- نامهای که حضرت امام خامنهای رهبر بصیر انقلاب برای جوانان اروپا و آمریکای شمالی فرستادند، بیشتر به تحولات محیطی که ما با آن روبهرو هستیم بازمیگردد. اتفاقات رخ داده در جهان بویژه در درون جهان اسلام توسط کسانی که مخالف قدرتیابی جهان اسلام هستند، وجود نظام سلطه و نوع بهرهبرداری آنها از فضاهای موجود، افزایش اسلامستیزی و اسلامهراسی، معرفی گروههای ضدانسانی و ضداسلامی داعش، القاعده، طالبان، بوکوحرام و... - که همگی از آموزههای وهابیت تأثیر پذیرفتهاند و مغز آنها را با افکار وهابی شستوشو دادهاند - از سوی رسانههای امپریالیستی - صهیونیستی بهعنوان «اسلام» و طرحهای بسیار پیچیدهای که از سوی سران تحت تاثیر صهیونیسم غرب در حال اجراست، از ضرورتهای نگارش این نامه است.
دو- یکی از موضوعات مهم این است که اسلام در حال رشد در تمام جهان است بویژه در کشورهای اروپا و آمریکای شمالی و با توجه به بحران معنویتی که آنها گرفتار آن هستند و نوع رویکرد به معنویت و دین و مسائل معرفتی که آنها پیدا کردهاند، ما یکی ـ دو دهه است شاهد رشد چشمگیر رویآوری به اسلام در جهان بویژه در نقاط مورد اشاره هستیم. این نکته بسیار مهمی به حساب میآید که بهرغم این همه تخریب اسلام از سوی رسانههای غربی، رویکرد به اسلام نه تنها کاسته نشده بلکه روزبهروز افزایش یافته است. این موضوع سرگیجه دشمنان اسلام را به دنبال داشته است. رویآوری جوانان غربی به اسلام بسیار مهم است و همه آمارها این رشد را نشان میدهد. هماکنون با یک رشد نرخ جمعیتی عجیب و شگفتانگیز تعداد مسلمانان در جهان روبهرو هستیم و این موضوع حتی در بین کشورهای غربی نیز قابل توجه است.
سه- باید به دقت نگاه کنیم افراد به کدام اسلام دلبسته و ایمان آوردهاند. به نظر میرسد یک کار بسیار ظریفی از سوی نظام سلطه در این موضوع در حال انجام است و حتی برخی کجاندیشان درون اسلام هم در این باره وارد شدهاند و میکوشند اسلامی را معرفی کنند که با مبانی اسلامی که حضرت امام خمینی(ره) از آن بهعنوان اسلام ناب محمدی یاد کردهاند متفاوت باشد. اسلام آمریکایی که نظام سلطه آن را طراحی کرده و به آن دامن میزند، یک رقیب اسلام ناب محمدی است و اسلام تحجر و اسلامی که خشونت را اصل خود قرار داده و از ریشههای وهابیت نشأت گرفته است - البته وهابیت هم طراحی انگلستان است - دیگر رقیب آن و البته هر دو هم تلاش میکنند اسلام ناب را از بین ببرند. پیام رهبر حکیم انقلاب در این زمان به این دلیل است که حقیقتطلبان غربی به اسلامی رجوع کنند که صحیح، واقعی و ناب است.
چهار- طبق برآوردهای پایگاههای غربی، سال 2025 یعنی دقیقاً 10 سال دیگر، اسلام اولین دین جهان بوده و جمعیت مسلمین بیشتر از مسیحیان خواهد بود و هرچند هماکنون جمعیت مسیحیان بیشتر است ولی در سال 2025 جمعیت مسلمانان به بالای 2 میلیارد نفر خواهد رسید. افزایش جمعیت مسلمین در جهان و پیشی گرفتن تعدادشان از مسیحیان موجب احساس خطر غرب و نظام سلطه شده است به همین دلیل به تحریف اسلام روی آوردهاند و سعی دارند اسلام را کج و منحرف معرفی کنند. نامه مقام معظم رهبری به جوانان غرب، از این دید نوشته شده که باید جوانان را به سمت اسلام صحیح راهنمایی و حقایق را برای آنها روشن کرد، زیرا اصولا وظیفه ولیامر نشان دادن راه و هدایت افراد است و این موضوع جزو رسالتهایی است که رهبران الهی جهان از جمله پیامبران، امامان و جانشینان آن بزرگواران، ولیفقیه زمان (حضرت امام خمینی و حضرت آیتاللهالعظمی خامنهای) همین کار را دنبال کرده و میکنند. با توجه به رسالت خطیر هدایت به سمت اسلام راستین که عاری از انحراف و افراط و تفریط است، رهبر بزرگوار انقلاب به جوانان اروپا و آمریکای شمالی چنین نامه مهمی را ارسال فرمودند.
پنج- امروز که جریانات تکفیری و خشونتطلب در جهان اسلام رشد کرده و مانند سلولهای سرطانی، خود را در جهان اسلام و غرب تکثیر کردهاند و با توجه به حضور تکفیریها در شبکههای اجتماعی و رویکرد جوانان اروپایی و آمریکایی به سمت آنان، این موضوع اهمیت فراوانی دارد که نامهای از سوی رهبری معنوی برای جوانان دنیا بویژه جوانانی که نسل آینده رهبران اروپا و آمریکای شمالی هستند، نگاشته شود تا توجه آنها را به سمت اسلام ناب محمدی معطوف کند.
شش- حرکات انحرافی جریانات تکفیری و افراطی مانند داعش، بوکوحرام و القاعده که عموما ریشه در گفتمان وهابیت دارند با هدف جذب افراد در دنیاست. عقل حکم میکند با رصد مسائل جهانی و موقعیتشناسی و همچنین پارادایمشناسی جهان، اقدامات مقتضی، بهموقع انجام گیرد. رهبر انقلاب در موقعیتی حساس که تحول پارادایمی در جهان در حال رخ دادن است پیام خودشان را به جوانان اروپا و آمریکای شمالی نوشتهاند و در این وضعیت باید گفتمان و ایدئولوژی جدیدی برای توجه همگان از جمله جوانان غربی به مصالح اسلام ناب مورد عنایت قرار گیرد.
هفت- نامههای حضرت امام و رهبر انقلاب به لحاظ بنیانهای معرفتی و مبانی مدیریتی و راهبردی دارای اشتراکات کامل هستند یعنی همان مبانی معرفتی و دغدغهای که حضرت امام خمینی(ره) برای فراخواندن میخائیل گورباچف به اسلام ناب داشتند تا او اسیر چراغ سبز غرب و همچنین نحلههای فکری مغرب عالم نشود، همانها را در نامه دلسوزانه رهبر معظم انقلاب مشاهده میکنیم. نامه حضرت امام، تنها خطاب به گورباچف نبود، زیرا وی تنها نماد موضوع بود و همین مورد درباره نامه رهبر انقلاب به جوانان اروپا و آمریکای شمالی نیز صدق میکند، زیرا جوانان نماد این موضوع بودند و حتما این نامه مشمول جوانان آفریقایی، آسیایی، استرالیایی و آمریکای لاتین نیز خواهد شد البته خطاب حضرت امام خمینی به گورباچف و شوروی با توجه به تحول پارادایمی در حوزه اقطاب قدرت بود لذا پیام نیز به قطب قدرت فرستاده شد ولی پیام رهبر معظم انقلاب به جوانان اروپا و آمریکای شمالی به دلیل پارادایم تحول در حوزه اجتماع و جمعیتی در غرب صادر شده است.
هشت- مدیریت مبانی راهبردی از سوی حضرت امام خمینی و حضرت امام خامنهای این است که باید جهان به سمت اسلام ناب (واقعی) بگراید و اصولا رسالت همین است که تمدن اسلامی در کل جهان شکل گیرد و مهمتر از همه اینها هم بسترسازی برای ظهور ولیعصر حضرت مهدی موعود(عج) انجام شود؛ انشاءالله.
* استاد دانشگاه و کارشناس روابط بینالملل