printlogo


کد خبر: 135375تاریخ: 1393/12/23 00:00
با ناظمان جهان جدید آشنا شوید
شیردلان داعش‌کش!

مجتبی اصغری: عملیات مشترک رزمندگان شیعه و سنی و کرد عراقی با پشتیبانی تاکتیکی و نظامی ایران در جنگ با داعش وارد مرحله سرنوشت‌سازی شده است. عملیات بزرگ آزادسازی تکریت ـ که در کل دوره 10 ساله اشغال عراق توسط آمریکا و متحدانش هرگز مورد پاکسازی قرار نگرفت و به کانون خرابکاری مشترک القاعده و باقیمانده حزب بعث تبدیل شده بود ـ امروز به دست لشکر مشترک همه اقوام عراقی به فرماندهی حاج‌قاسم سلیمانی در حال انجام است. فضای عمومی جامعه عراق بشدت با مجاهدان و رزمندگان در حال جنگ با داعش همراه است، چرا که امروز پس از آشکار شدن عواقب اعتماد به مجرمان خونخوار مدعی خلافت در موصل و صلاح‌الدین، کسی جز جنایت از داعش انتظاری ندارد. به این ترتیب عراقی‌ها فارغ از مذهب و اندیشه سیاسی دست‌کم برای ایجاد هدف بسیار مهم «ایجاد امنیت»، با یکدیگر متحد و هم قسم شده‌اند تا کشورشان را از لکه ننگ داعشی‌ها پاک کنند.
مهم‌ترین نشریه حوزه سیاست خارجی آمریکا، فارین‌پالیسی از زبان کریم النوری، فرمانده نظامی و سخنگوی سازمان بدر، جنگ با داعش را اینگونه توصیف کرده است: «در صلاح‌الدین در حال پیشروی هستیم و 3 نام است که در دل داعش رعب و وحشت ایجاد می‌کند؛ حاج‌قاسم سلیمانی، ابومهدی المهندس، هادی العامری».
برای آمریکایی‌ها پذیرش حداکثری ایرانی‌ها در جامعه عراقی هنوز عجیب می‌نماید. به همین دلیل مقالات بسیاری درباره لشکر فراملیتی و فرامذهبی نگارش کرده‌اند که آشکارا به افتخار حضور قاسم سلیمانی، سردار فاتح ایرانی در خط مقدم تکبیر می‌گویند و از منجی نامیدن ایران در جنگ با داعش ابایی ندارند.
فارین‌پالیسی در ادامه گزارش خود نوشته است: نوری در پاسخ به این سوال که آیا کمک مشاوران نظامی آمریکایی نیز همانند کمک‌های سلیمانی مورد استقبال قرار خواهد گرفت، تصریح کرد: «اگر بتوانیم به آنها اعتماد کنیم!» شک و تردید در لحن وی حاکی از عدم اطمینان این گروه شیعه به آمریکایی‌ها بود. با این حال، نوری خاطرنشان کرد اتکای سازمان بدر به ایران از اقدام سریع تهران در کمک به موصل در تابستان گذشته ناشی می‌شود: «اگر خانه شما در آتش بسوزد و شخصی با مخزنی آب به سوی شما بشتابد، از وی نخواهید پرسید که اهل کجاست.»
اما سردار سلیمانی که تنها مورد اطمینان شیعیان عراق نیست! علاوه بر آن مگر آمریکایی‌ها در یک رفتار تاریخی خارج از قاعده و قانون، دیکتاتور حزب بعث، صدام را سرنگون نکردند و موجبات شادی مردم این کشور و حتی همسایگانش را فراهم نکردند؟ پس چرا آنها از چنین محبوبیتی برخوردار نیستند و تا زمانی که به اصطلاح «مسؤول امنیت عراقی‌ها» در دوره اشغال بودند، هرگز مورد استقبال مردم واقع نشدند؟
بنیاد برادران راکفلر به عنوان یکی از حلقه‌های مهم صهیونیستی ناظم نظم جهانی، برای یافتن پاسخ همین سوالات ساده مجموعه‌ای از گروه‌های متخصص با پرچم «حامیان صلح» را با بودجه‌ای قابل توجه تشکیل داد تا در کشورهای
اشغال شده‌ای همچون افغانستان و عراق حاضر شوند و از مسیر «دیپلماسی شهروندی» علت تنفر ملت‌ها از آمریکایی‌ها، ناتو و به قولی «ارتش غرب» را بیابند. نتیجه این شد که سیاستمداران غربی ارتش خود را وحوشی نامیدند که هر کجا پا گذاشتند به عنوان نمایندگان فرهنگ منحوس غربی به غارت و خیانت و دزدی روی آوردند و نه تنها موجبات جذب ملت‌های دیگر را فراهم نکردند بلکه بر مشکلات کشورها افزودند. لیلی زند، عضو گروه «رهپویان صلح» وابسته به بنیاد راکفلرها در مصاحبه تلویزیونی با یک شبکه آمریکایی مشاهدات خود از عراق و افغانستان را اینگونه توصیف می‌کند: «پول‌های ائتلاف در این کشورها به علت فساد اداری گم شده است! نه مدرسه‌ای ساخته شده نه بیمارستانی! هنوز بهترین جاده افغانستان همان است که نیروهای سپاه ایران ساخته‌اند! طالبان در افغانستان از نیروهای لشکر ائتلاف محبوب‌ترند، چرا که حداقل آنها امنیت مردم را در مناطق تحت تصرفشان تامین می‌کنند اما ما هر روز با هواپیماهای بدون سرنشین آنها را بمباران می‌کنیم!»
اکنون در آمریکا از تخلفات اخلاقی افسران آمریکایی تحت عنوان «اختلافات فرهنگی» نام برده می‌شود که باید در آموزش‌های هالیوودی پیش از لشکرکشی‌های آتی در نظر گرفته شود. با این حال تنها علت نفرت مردم از آمریکایی‌ها بی‌توجهی به اصول اخلاقی و فرضا جست‌وجوی بدنی زن مسلمان توسط سربازان و تحقیر افسران و سربازان بومی افغانستان و عراق در دوره اشغال نیست!
نشریه آمریکایی بدون اشاره به محموله‌های هوایی آمریکا که برای کمک به داعشی‌های در حال محاصره مقابل چشمان عراقی‌ها پرتاب می‌شود از قول سخنگوی عصائب اهل‌الحق، یکی از گروه‌های شبه نظامی فعال در جنگ علیه داعش می‌نویسد: «داعش محصول مشترک سیا و موساد است. بیش از همه رژیم صهیونیستی از فعالیت‌های داعش منفعت می‌برد که آن هم فرزند شوم آمریکاست».
تحلیل‌های ملت‌ها از نقش آمریکا در تخریب نظم منطقه به سرعت در حال ارتقاست و اتفاقا موج فراگیری بصیرت عمومی نسبت به سیاست‌های غرب با پیروزی‌های لشکر فرامذهبی و فراملیتی قاسم سلیمانی همراه شده است. در ادبیات روابط بین‌الملل کسی از توان ایجاد نظمی نوین برخلاف ساختارهای موجود برخوردار است که «امنیت سایرین» در گرو همت او باشد. اینجاست که اهمیت تعلل آمریکا در انتخاب قربانی استراتژیک برای باقی ماندن بر کرسی ابرقدرتی مشخص می‌شود. آمریکایی‌ها با هدف تامین امنیت صهیونیست‌ها و تضعیف ساکنان کل منطقه خاورمیانه رای به حفظ داعش دادند و در جنگ مشترک ملت‌ها و دولت‌ها با جنگجویان خونخوار فرامنطقه‌ای اعلام بی‌طرفی کردند و به این ترتیب وارد معادله‌ای دو سر باخت شدند. جیمز اف جفری که در سال‌های ۲۰۱۰ تا ۲۰۱۲ سفیر آمریکا در عراق بود در این باره می‌گوید: «ما نمی‌دانیم که این افراد در صورت پیشروی در منطقه شهروندی سنی‌ها، چه اقدامی انجام خواهند داد و از این رو نمی‌خواهیم تسهیل‌کننده این روند باشیم. از سوی دیگر، اگر این نیروها بتوانند تکریت را از داعش بازپس بگیرند، این اتفاقی مثبت است. از این رو، چه در شرایط موجود مداخله بکنیم و چه نکنیم، مورد انتقاد قرار خواهیم گرفت».
فهم ناقص سفیر آمریکا در عراق از سنی‌های گرفتار شده در حکمرانی خودخوانده داعش را دقیقا می‌توان در گزارش میدانی بی‌بی‌سی از مردم تکریت و موصل که به واسطه اخطار رسمی ارتش عراق پیش از آغاز عملیات، خانه‌های خود را برای حفظ امنیت‌شان ترک گفته‌اند، درک کرد. عراقی‌های آواره سنی به بی‌بی‌سی گفتند: «از عملیات آزادسازی تکریب راضی هستیم، چرا که میان ارتش کشور خودمان و داعش تفاوت بسیار است. ارتش دوباره امنیت و رونق را به منطقه ما بازمی‌گرداند».
این گفته‌ها  نشان می‌دهد داعش به علت نقض سیستماتیک امنیت بر اقتصاد منطقه نیز تاثیرات منفی بسیار داشته است. موضوعی که در یک سال اخیر به همان گروه‌های مردمی که ترس یا امید واهی موجبات اعتمادشان به لشکر داعش را فراهم کرد نیز صدمات جدی وارد ساخته و بر تحلیل آنها مبنی بر «اعتماد مجدد به دولت مرکزی» تاثیر گذاشته است.
 این رفتار منفعلانه غرب در برابر داعش دقیقا عکس سیاستی است که در جریان جنگ‌های جهانی اتخاذ کردند و از فرصت تکیه زدن بر کرسی قدرت جهانی برخوردار شدند. نظم فعلی جهان ناشی از تفکرات و ایده‌های نظامی است که توسط فاتحان جنگ دوم جهانی جایگزین نظام موجود شد. یعنی غربی‌ها به این سبب که جهان را از یک آشوب بزرگ فراملیتی نجات دادند از قدرت ایجاد تغییر در ساختار قدرت جهانی برخوردار شدند.
به همین جهت است که لشکر قاسم سلیمانی حتی اگر در مقاطعی شکست را نیز تجربه کند به صرف تشکیل، اتحاد و انگیزه‌های مشترک بسیار زیاد درونی‌اش برای نجات مردم منطقه از چنگال جنگجویانی که حتی رپرتاژ‌های رسانه‌های غربی آنها را بسیار خطرناک‌تر و خونخوار‌تر از «نازی‌ها» معرفی می‌کند، «نظم نوینش» از منظر همه ملت‌ها؛ چه آنها که رعب حاصل از پیشروی داعشی‌ها را درک کرده‌اند و چه آنها که در این ترس فرامنطقه‌ای از دریچه اخبار شریک شده‌اند، به رسمیت شناخته خواهد شد. در حقیقت لشکر سرداران جنگ با داعش بیش از آنکه به علت پیروزی‌های مکرر یا اخلاق جنگی‌اش در جهان محبوب باشد صرفا به علت شجاعت شتافتن به جنگ با «امپراتوری وحشت داعش» از لندن تا نیویورک، از کوبانی تا بلخ، از بمبئی تا کاراکاس مقبول و محترم است.
اهمیت حضور بی‌تکلف حاج قاسم، ژنرال فاتح نبرد با وحوش آخرالزمانی در دیسیپلین اخلاقی اوست که حکم می‌کند هیچ نشانی از «ملیت» در لباس خاکی غیر نظامی‌اش در خط مقدم دیده نشود. در حالی که آمریکا در بهترین شرایط  در مقابل چشمان نگران مردم منطقه، ایران را به شراکت در جنگی سیاسی با هدف امتیازگیری جفت – جفت از عراق و ایران و سوریه و لبنان فرامی‌خواند! همین موضوع است که غرب را در هر حال بازنده این بازی بزرگ و خطرناک کرده است.
سلیمانی نماینده ائتلاف اشغالگران نیست. فریاد «هل من ناصر» همسایه را شنید و بدون محاسبه سود و زیان ماجرا با لشکری از داوطلبان کرد و سنی و شیعه و افغان و سوری و لبنانی به نجات مظلوم شتافت. کیست که پرچم‌های افراشته عراق در این جنگ را منکر شود؟! هیچ فتحی صورت نگرفت مگر اینکه خود عراقی‌ها در صف نخست مبارزه ایستادند و برنامه نبرد را طراحی کردند. تفاوت فرهنگی بسیار زیادی میان چنین لشکر متحد و فراملیتی با طرح اشغال یک کشور به بهانه چنگ انداختن بر منابع نفتی آن وجود دارد. به همین جهت است که مردان عراقی از هلهله مشترک به افتخار رهبر ایران و نصرالله لبنانی و سیستانی عراقی دریغ نمی‌کنند و نماز خواندن در صفی مشترک در جبهه نبرد با داعش بر سنی و شیعه و کرد پیش‌فرضی بی‌نیاز از استدلال است. کلید شکل‌گیری این اتحاد قدرتمند «اخلاق غیر سیاسی» سردار سلیمانی، ولایتمداری و تفکر فراملی وی در جنگی جدی و آخرالزمانی است؛ ویژگی‌هایی که هر کدام سرآغاز بحثی تازه برای آشنایی با فرماندهان ناظم جهان جدید خواهدبود.


Page Generated in 0/0141 sec