سیاوش رسولی: در شرایطی که طرحها و برنامههایی مانند بیمه زنان خانهدار یا افزایش طول مدت مرخصی زایمان تا به امروز آنچنان که باید رنگ و بوی اجرایی به خود نگرفته و نتوانسته نظر جامعه زنان را تامین کند، برخی مدیران دولتی موضوع حضور زنان در ورزشگاهها را به عنوان یکی از خواستههای زنان به جامعه معرفی کرده و به طور مرتب از ارائه طرح و برنامه برای فراهم آوردن مقدمات این کار صحبت میکنند. البته شواهد موجود از پافشاری تعدادی از مدیران به اجرای این طرح حکایت دارد. این در حالی است که به باور بسیاری از کارشناسان تماشای مسابقات ورزشی اولویت صدم زنان جامعه هم به شمار نمیآید، چرا که دغدغهها و نگرانیهای زنان درباره اشتغال، ازدواج یا وضعیت بیمه جایی حتی برای فکر کردن به حضور در ورزشگاهها و تماشای مسابقات ورزشی برای آنها باقی نمیگذارد.
به حاشیه رفتن اولویتهای زنان
حضور زنان در ورزشگاه طی چند روز گذشته به دغدغه خیلیها مبدل شده، دغدغهای که غلظت آن از توجه به دیگر امور روی زمین مانده زنان پررنگتر است. در بین همه این دغدغهمندان به نظر میرسد ماجرای حضور بانوان، خواب را از چشمان معاونت زنان رئیسجمهور ربوده! آنطور که شهیندخت مولاوردی در چند هفته گذشته دائم از امکان برقرار شدن این کار صحبت کرده و از تلاش بیوقفه معاونت زیرنظرش برای تصویب این موضوع در هیات دولت گفته است. این همه اصرار و تعجیل در این ماجرا برای خیلیها حتی از جمله خود دختران و زنان ایرانی سوال ایجاد کرده است چرا که آنها موضوعات مغفول مانده بسیار مهمتری هم دارند. موضوعاتی که طبق تصور آنها و قانون، پیگیریاش برعهده معاون زنان رئیسجمهور است. معاونتی که گویا رفتن زنان به استادیوم برایش از آمار پایین ازدواج دختران و تجرد قطعی آنها و البته بحران اشتغال زنان مهمتر به نظر میرسد.
بیکاری 2برابری زنان نسبت به مردان
هرچند ممکن است این گفتار واکنشهایی از سوی معاونت زنان داشته باشد اما همیشه اولویتهای یک مرکز را میتوان از موضوعاتی متوجه شد که روی آن اصرار دارد. در یکی، دو روز گذشته وزیر کار دولت یازدهم اشاره کرد که وضعیت بیکاری زنان به دوبرابر مردان رسیده یا در هفته گذشته، معاونت امور جوانان وزارت ورزش نسبت به تجرد قطعی در دختران هشدار داد. حتی مدیران سازمان تامین اجتماعی نیز بارها از بحران مشکلات بین زنان سرپرست خانوار سخن گفتهاند! اما گویا معاونت زنان نهاد ریاستجمهوری چشم بر همه اینها بسته است. از سوی دیگر این فشار برای بازکردن در ورزشگاهها و سالنها به روی زنان در شرایطی صورت میگیرد که بسیاری از بانوان جامعه به دلیل نامطلوب بودن فضای ورزشگاهها علاقهای به حضور در اینگونه مکانها ندارند. مکانهایی که گاهی حتی خود مردان هم به دلایل اخلاقی از رفتن به آنها صرف نظر میکنند.
ریختن آب به آسیاب رسانههای بیگانه
با توجه به همه این موارد سوال اینجاست که چرا نهاد مهمی مانند معاونت امور زنان و خانواده باید اینچنین به فضایی که رسانههای خارجی به آن علاقهمند هستند دامن بزند؟ طی هفتههای گذشته به محض اینکه این بحث مطرح شد مهمترین رسانههای فارسیزبان آن سوی آبها روی آن تمرکز کردند. این رسانهها با ارجاع دادن به صحبتهای مدیران امور زنان و خانواده ریاستجمهوری تلاش کردند تا یک بار دیگر به مخاطب خود القا کنند که نقض حقوق زنان در ایران گسترده است. اتهامی که با توجه به آمار بالای حضور زنان در مشاغل و دانشگاههای ایران بیشتر به یک طنز شباهت دارد.
حرکت نمایشی برای جلب نظر جامعه زنان
در این بین به نظر میرسد که هنوز تعدادی از مدیران مرکز مهمی مانند معاونت امور زنان و خانواده رئیسجمهور به جایگاه و نقش اصلی و البته حساس این مرکز واقف نشدهاند چرا که گویی آنها منتظرند تا اتفاقی از سوی رسانهها در امور زنان برجسته شود و سپس طی یک حرکت نمایشی اظهارنظرهای پیاپی کنند. ماجرای حضور زنان برای تماشای مسابقات ورزشی در سالنها و استادیومها از همین قبیل موضوعات است، چرا که هم توسط رسانهها به یک باره اینچنین بزرگنمایی شد و هم اینکه مانند همیشه پس از این موج رسانهای، معاونت امور زنان و خانواده شتابان وارد صحنه شد و اظهار نظر کرد. اظهارنظرهایی که از قرار معلوم نه پشتوانه کارشناسی دارد و نه اولویتسنجی
در آنها وجود دارد.