اسماعیل قاسمی‌حسنی*:  تحولات منطقه براساس توطئه غربی‌ها رخ داده است تا خاورمیانه جدیدی ترسیم شود. 2 سال و نیم قبل در دیدار با یکی از سفیران کشورهای مهم عربی درباره بحران سوریه گفت‌وگو و این نکته را بیان کردم که آمریکایی‌ها و غربی‌ها می‌خواهند بعد از سرنگون شدن نظام سوریه، الجزایر را هدف قرار دهند. سفیر یادشده هم در پاسخ گفت، قرار بوده است الجزایر بعد از سرنگون شدن نظام سوریه هدف قرار گیرد ولی برنامه‌ریزی‌ها و توطئه‌ها براساس منافع تصمیم‌گیرندگان این توطئه‌ها تغییر می‌کند به همین خاطر عربستان در فهرست کشورهای هدف قبل از الجزایر قرار گرفته است. به این معنی که عربستان بعد از سرنگون شدن نظام سوریه هدف بعدی خواهد بود. بعد از اعلام خبر عملیات «توفان قاطعیت» این سوال برایم مطرح شدکه آیا عملا مقامات عربستان به دام یمن افتاده‌اند؟ عربستان دارای اهرم‌های قدرت در منطقه است و در هر زمان که بخواهد می‌تواند از این اهرم‌ها استفاده کند و بی‌تردید این اهرم‌ها برای منافع آمریکایی‌ها و غربی‌ها خطری جدی محسوب می‌شود و از جمله این اهرم‌ها، ‌قدرت نظامی و انبارهای سلاح عربستان است. تلاش برای از بین بردن قدرت نظامی کشورها، قضیه جدیدی نیست و آمریکا چنین سیاستی را در قبال صدام اعمال کرد به نحوی که در سال 1990، ‌اوضاع به سمتی پیش رفت که عراق احساس کرد کویت عملا امنیت ملی عراق را تهدید می‌کند. عراق در آن زمان صاحب انبارهای تسلیحاتی و قدرت نظامی بود و از نظر قدرت نظامی در صدر کشورهای دنیا قرار داشت و اکنون عربستان از نظر قدرت نظامی به چنین مرحله‌ای رسیده است و به همین خاطر از نظر غربی‌ها،‌ باید قبل از آن که حادثه غافلگیرکننده‌ای رخ دهد از فهرست اعراب درگیر با اسرائیل کنار کشیده شود. نکته درخور توجه این است که این آمریکایی‌ها بودند که به صدام برای حمله به کویت چراغ سبز نشان دادند و عربستان هم نمی‌توانست بدون موافقت آمریکایی‌ها، ‌به یمن حمله کند. حتی سفیر عربستان هم اعلام کرد حمله به یمن از چند ماه قبل با آمریکایی‌ها و قبل از تحرکات گروه الحوثی‌ و بهانه‌های مشابه (برای حمله به یمن) ‌هماهنگ شده بود. اکنون این سوال مطرح است که آیا عملیات توفان قاطعیت فایده دیگری جز تحلیل بردن قدرت نظامی عربستان دارد؟ طبق تجربه، حملات هوایی نتایج قابل ملاحظه‌ای نخواهد داشت و پیامدهای آن، پیگرد قانونی مقامات عربستان‌ به خاطر نابود کردن تاسیسات زیربنایی و قتل و کشتار مشابه پیگرد قانونی مقامات اسرائیل خواهد بود. اکنون حملات هوایی عربستان وارد هفته سوم شده است و دنیا جز اجساد کودکان و زنان و غیر نظامیان چیز دیگری را مشاهده نمی‌کند و به همین خاطر سازمان ملل باید سکوت خود را بشکند و شبکه‌های ماهواره‌ای غرب باید تحولات یمن را پوشش دهند و پارلمان‌های اروپایی باید این حوادث را محکوم کنند و در قاهره، ‌بیروت، ‌لندن، ‌پاریس و واشنگتن باید در اعتراض به این کشتار راهپیمایی‌هایی صورت گیرد. شمار شهدای یمن به اندازه شمار شهدای حملات سال 2014 اسرائیل به غزه رسیده است. عملیات توفان قاطعیت نه‌تنها هدفی را محقق نکرده است بلکه کلا هیچ هدفی را هم محقق نخواهد کرد. از سخنان وزیر خارجه امارات و رئیس پارلمان‌های عربی مشخص است که رهبری این ائتلاف عربی را آمریکایی‌ها برعهده دارند و واشنگتن از این عملیات خطرناک حمایت می‌کند. تمام کشورهای مهم منطقه نه تنها در صحنه نیستند بلکه از هرگونه حمایت شانه خالی کرده‌اند. مقامات کشورهای عربی خلیج‌فارس باید در سیاست‌های‌شان تجدیدنظر کنند. حملات هوایی جز افزایش شمار قربانیان و ویرانی‌های یمن فایده دیگری نخواهد داشت و نتیجه آن هم افزایش خشم ملت‌های عرب و ملت‌های غربی از این اقدامات خواهد بود. طولانی‌تر شدن حمله به یمن تنها به نفع صهیونیست‌ها خواهد بود و اگر حمله زمینی صورت بگیرد تنها اوضاع پیچیده‌تر خواهد شد که در این صورت پیامدهایش خیلی فراتر از حمله صدام به کویت خواهد بود.
*کارشناس عربی مسائل منطقه