printlogo


کد خبر: 138039تاریخ: 1394/2/21 00:00
بخش خصوصی بی‌عرضه نیست

حسن خسروجردی*:  سال پیش به شرکت ملی نفت گفتم کشور به سمت تحریم می‌رود و پیشنهاد کردم 20 شرکت مشترک میان دولت و بخش خصوصی در خارج از کشور ثبت شود تا دولت هر چه را می‌تواند به‌طور مستقیم خود به فروش برساند و هر چه را نمی‌تواند از ظرفیت بخش خصوصی به‌عنوان محلل استفاده کند و امضای کلیدی هم دست شرکت نفت باشد تا درآمدها مستقیماً به خزانه برود اما متأسفانه این اتفاق نیفتاد. امروز تمایل به خرید نفت در بازار جهانی بیش از مازوت است و بیشتر انبارهای سنگاپور، بجیره و چین پر است و پیشنهاد صادرات مازوت به بخش خصوصی در شرایطی داده می‌شود که تقاضا در بازار کم است. از سوی دیگر نفت در سراسر دنیا اعتبارمحور است حال اگر بخش خصوصی ایران بخواهد نفت بخرد، نمی‌تواند اول پول بدهد و سپس با یک پالایشگاه خارجی وارد مذاکره شود و بانک‌ها هم در سطحی نیستند که بتوانند در این‌باره خدمات ارائه دهند. این حلقه مفقوده باید حل شود؛ وقتی یک شرکت پالایشی پتروشیمی خصوصی شده چه تغییری کرده که دیگر نمی‌توان به آن نسیه داد. شرکت‌ها باید اعتبارسنجی شوند و اگر دارایی آنها بیش از رقم نسیه و تضامین بود، باید بتوانند نفت را نسیه بدهند. پرواضح است که اگر اعتبارمحوری صنعت نفت بازنگردد، مشکل ادامه پیدا می‌کند؛ چه الان شرکت ملی نفت به چه کسی نفت را نقد می‌فروشد که بخش خصوصی ایران نفت بخرد. اگر شرکت‌های مشترک دولتی - خصوصی تأسیس شود، نگران مشکلات بازنگشتن پول مانند ماجرای بابک زنجانی نخواهیم بود. اگر هم مشکل خرید نسیه نفت توسط بخش خصوصی حل نشود، صادرات نفت توسط بخش خصوصی هرگز محقق نخواهد شد. ما در بخش خصوصی دلخوش به رفع تحریم‌ها نیستیم، اگر چه کار ما را بویژه در نقل و انتقال پول بسیار آسان می‌کند اما بعید است طرف مقابل به راحتی به این مساله تن در دهد. ایران از نظر نظامی، فرهنگی و علمی رشد کرده و قدرت پیدا کرده و تنها جایی که ابرقدرت‌ها توانستند گلوی ما را بگیرند، اقتصاد است. به همین دلیل خوش‌بینی است که تصور کنیم تفاهم به راحتی اتفاق می‌افتد، چرا که اگر اقتصاد را هم به ما تقدیم کنند، دیگر نمی‌توانند هیچ‌کدام از نوکران خود در منطقه را کنترل کنند. به‌طور قطع اگر مساله تحریم‌ها حل نشود، جز اقتصاد مقاومتی و گرفتن بخش خصوصی راهکاری وجود نخواهد داشت، چرا کسی که روی صندلی مدیریتی می‌نشیند، فکر می‌کند به محض نشستن روی صندلی عقل و تجربه او رشد می‌کند و نیاز به مشورت ندارد. اکنون آفریقا یک بازار بسیار خوب برای ایران است؛ شما گاز را با سود 5 دلار در تن به هند می‌فروشید، در حالی که اگر آن را به آفریقا بفروشیم حداقل 50 دلار در تن ارزش خواهد داشت، اگر مخزن بگیرید و به صورت بنکداری آن را توزیع کنید 170 تا 180 دلار و اگر به صورت سیلندر پر شده گاز را توزیع کنیم 300 تا 400 دلار فروش خواهد رفت. همچنین کشور اندونزی یک منطقه آزاد دارد و ما می‌توانیم آنجا مخزن بزنیم و کار بانکرینگ انجام دهیم. چنانچه ظرفیت بانکرینگ خلیج‌فارس پر شده باشد، می‌توانیم به آنجا برویم اما اگر مشکل اعتباری نفت حل نشود دوباره در تحویل سوخت به بانکرها به مشکل خواهیم خورد. علاوه بر این می‌توانیم یک باشگاه شرکت‌های خوشنام بین‌المللی برای معامله و تهاتر کالا بدون گردش پول احداث کنیم که چه در تحریم و چه در غیرتحریم می‌تواند کمک زیادی به کشور بکند. در واگذاری‌ها هم چنانچه درست اجرا شود، بخش خصوصی توانایی مدیریت دارد اما در پروژه‌هایی که واگذار می‌کنند می‌گویند وقتی که ما بودیم و دولت بود خوب بود، وقتی واگذار شد بخش خصوصی عرضه نداشت و نتوانست، در حالی که انتقال را به‌طور کامل و به درستی انجام نمی‌دهند.
* رئیس اتحادیه صادرکنندگان نفت، گاز و پتروشیمی


Page Generated in 0/0045 sec