printlogo


کد خبر: 139829تاریخ: 1394/3/21 00:00
تاکسی امروز

# تحریمیم ـ می‌فهمی؟!
محمدرضا کردلو: این هشتگ‌های شبکه‌های اجتماعی برای خودش به یک دایره مفهومی و نظام معنایی تبدیل شده است. این را همین دیروز فهمیدم وقتی داخل تاکسی دو تا دانشجوی ترم چهار و پنجی (ازشان پرسیدم) داشتند با هم درباره هشتگ‌(#) حرف می‌زدند. هنوز 2 روز از صحبت‌های حسن روحانی درباره آب خوردن مردم و ربط منطقی آن به تحریم‌ها نمی‌گذرد که همه توی این شبکه‌های اجتماعی انواع و اقسام طنزهایی که بلد هستند را به کار می‌بندند تا مثلا کنایه‌ای به حرف روحانی زده باشند. البته نه از روی جدی گرفتن موضوع، به خاطر سرگرمی و شوخی و این جور حرف‌ها. اما یکی از همین پست‌ها توی شبکه‌های اجتماعی باعث شد توی تاکسی دعوایی بین یکی از همین دانشجویان با خانم جوانی که در صندلی جلو نشسته بود، اتفاق بیفتد. ماجرا از این قرار بود که در یکی از مطالب منتشر شده لیست بلندبالایی از اختلالات و مشکلات داخل کشور را فهرست کرده بودند و پایینش نوشته بودند: همه این مشکلات بعد از برداشته شدن تحریم حل می‌شود. در میانه‌های این لیست بلندبالا فکر می‌کنم شماره 60یا 61 یا 62‌اش بود که به موضوع «رانندگی خانم‌ها» پرداخته بود. منظورش این بود که اگر تحریم‌ها برداشته شود رانندگی خانم‌ها هم درست می‌شود. جوان دانشجو همین را که داشت برای راننده می‌خواند و راننده قهقهه می‌زد، خانم جوانی که داخل تاکسی بود اعتراض کرد و با حالتی که انگار اهمیت نمی‌دهد، گفت:«اصلا هم خنده‌دار نبود!» اما راننده داشت قاه‌قاه می‌خندید. همین باعث شد که یک پرش عمیق در بحث اتفاق بیفتد و موضوع از «#تحریمیم، می‌فهمی؟!» به رانندگی خانم‌ها شیفت داده شد.
خانم جوان منتقدانه می‌گفت که «هیچ هم رانندگی خانم‌ها بد نیست، اتفاقا از همه آقایون هم بیشتر قوانین رو رعایت می‌کنند». راننده گفت: «دخترم، موضوع دست فرمونه اگرنه من هم چند ساله که از ترس جریمه اصلا خلاف نکردم. همه قوانین رو هم رعایت می‌کنم». دانشجویی که کنار من نشسته بود خواست مزه بریزد به بغل دستی‌اش طوری که بقیه هم بشنوند، گفت: «من که همیشه باید به خواهرم وقتی پشت فرمون می‌شینه بگم که «ترمز وسطیه‌اس! خانم‌ها همشون اینطوری‌اند».

این را که گفت، خانم جوان برگشت نگاهی کرد و گفت: «هیچ هم اینطور نیست، آمار تصادف‌ها نشون داده همش مردا هستند که تصادف می‌کنند. اصلا تا حالا شنیدید راننده خودرویی زن باشه و تصادفش جرح و فوت داشته باشه؟!»
راننده حرفش را تایید کرد و گفت: «راس میگه. وجدانا من اگه نشنیده باشم، کم شنیدم. چرا تصادف می‌کنن طوری که پدر ماشین دربیاد، اما با در و دیوار نه جرحی و فوتی!»
خانم جوان تایید کرد که خب! اساسا رانندگی کاری مردانه است اما از اینکه دقت خانم‌ها در رانندگی بیشتر است کوتاه نمی‌آمد. حتی چند تا فحش و بد و بیراه مجاز هم نثار عربستان کرد که چرا به خانم‌ها اجازه رانندگی نمی‌دهند!
این بحث تمام شد. راننده موقعی که دو دانشجو داشتند پیاده می‌شدند به آنها گفت: «راستی جکت خیلی باحال بود». منظورش همین «تحریمیم می‌فهمی؟!» بود. گوشی خود را درآوردم ببینم دیگر چه ابتکارهایی برای موضوع ربط دادن آب خوردن مردم به تحریم زده‌اند در این گروه‌های تلگرام و اینستاگرام و بقیه. دیدم یکی پست گذاشته و تصویری از مقام مسوول را در کنار نقشه هواشناسی ایران را با فوتوشاپ درست کرده و بالایش نوشته: «همانطور که می‌بینید هرچقدر به 10 تیر نزدیک می‌شیم، ابرها به آسمان ایران نزدیک‌تر می‌شوند». من گوشی را نگاه می‌کردم و برای اینکه نمی‌توانستم بلند بخندم، لبخند می‌زدم، راننده که از آینه عقب را نگاه می‌کرد، گفت: «چیه می‌خندی؟ بگو ماهم بخندیم.» من هم به ناچار نشستم و هرچه لطیفه در این گروه‌ها بود خواندم و راننده خندید. خدا قبول کند. می‌گویند شاد کردن مردم عبادت است.
 


Page Generated in 0/0065 sec