printlogo


کد خبر: 141007تاریخ: 1394/4/9 00:00
خسارت‌های بزک آمریکا

محمدرضا کردلو: لطف‌الله میثمی که یک عضو شناخته شده سازمان مجاهدین در پیش از انقلاب و انشعاب پس از انقلاب این سازمان است، در سرمقاله یکی از شماره‌های اخیر «چشم‌انداز ایران» که خود مسؤولیت آن را برعهده دارد، می‌نویسد: سال 58، میدان توپخانه، از اتوبوس پیاده شدم، پسران و دختران جوان در میدان مشغول رژه و شعار بودند. مسعود رجوی می‌گفت: مسؤولان جمهوری اسلامی توانایی مقابله و یارای مقاومت در برابر امپریالیزم غرب و آمریکا را ندارند و سازماندهی میلیشیا گامی است برای مقابله با امپریالیزم و حفاظت از آزادی و استقلال و تمامیت انقلاب ایران. شنیده می‌شد که دولت وقت مهندس بازرگان مانند دولت کرونسکی پیش از انقلاب اکتبر 1917روسیه است و مجاهدین خود را برای اقدام لنینی و کامل کردن انقاب ضدامپریالیستی آماده می‌کنند. روزها و ماه‌ها و سال‌ها سپری شد. رهبران سازمان از فرانسه و بعد از آن از عراق سردرآوردند. مسعود رجوی به دامان حزب بعث و صدام پناه برد. در حالی که جوانان وطن، برای دفاع از مملکت با گلوله سربازان بعثی یکی یکی در خون خود می‌غلتیدند. گروه‌های ترور منافقین بعد از فرار مسعود رجوی و بنی صدر فعال‌تر شدند. این گروه‌ها که با حمایت آمریکا توانسته بودند تجهیز و تسلیح شوند در آشوب‌های خیابانی 30 خرداد 60 و چند هفته پس از آن به روش‌هایی که حالا به «داعشی» شناخته می‌شود، هزاران نفر از مردم کوچه و بازار را ترور کردند. بمب‌گذاری و ترور اگرچه شاید از سوی رسانه‌ها و مردمی که یک خط در میان اخبار کشورهای منطقه را دنبال می‌کنند، شیوه‌ای «نخ‌نما» تلقی شود اما هنوز توسط جریان‌های تروریستی مابعد منافقین شبیه داعش مورد استفاده و استعمال قرار می‌گیرد. داعش نیروهای زخمی خود را در بیمارستان‌های رژیم صهیونیستی بستری می‌کند، آمادگی‌های نظامی‌‌اش را در ترکیه می‌بیند و با تسلیحاتی که با پول عربستان سعودی و دلالی نفت به آمریکا تهیه می‌کند، چند کشور را که اتفاقا در نقشه اسرائیلی خاورمیانه بزرگ نقش حیاتی ایفا می‌کنند، به خاک و خون می‌کشد. در این میان آل‌سعود هم در کوران تبلیغاتی داعش، به یمن حمله می‌کند تا منطقه استراتژیکی را که ممکن است بعدها برای خاورمیانه بزرگ دردسر شود، به دست بگیرد. لابی‌های صهیونیستی دهه‌ها منتظر داعش بودند. تصاویر کشتار چندروز پیش مسجد شیعیان کویت و حمله تروریستی مرگبار در تونس، معدود تصاویر به جامانده از جنگ‌های صلیبی را به ذهن متبادر می‌کند. تصاویری که بهترین تفسیر برای آنها «کشتار برای هیچ» است. ژوئن 2015 اتفاقی می‌افتد که در کتاب‌های تاریخ «قرون وسطی» خوانده‌ایم. لیبرالیسم ادعا می‌کند 600 ـ 500 سال است بشریت را وارد «دوران تازه»‌ای کرده است. دورانی که قرار است از جنگ و ترور خبری نباشد.
شوربختانه‌تر اینکه اساتید دانشگاهی در ایران که به لطف ترجمه چند خطی سواد روشنگری آموخته بودند، این ادعا را توسعه دادند که در لیبرالیسم «جنگ» نداریم. نقطه مقابل لیبرالیسم را دیکتاتوری معرفی کردند. نظامی که سرکوبگر، فاشیست و اقتدارگراست. حکام کشورهای منطقه اگرچه همگی واجد این ویژگی‌ها (سرکوبگری، فاشیسم و اقتدارگرایی) بودند اما به خاطر به رسمیت شناختن اسرائیل تا سال‌ها به متحد استراتژیک آمریکا در منطقه تبدیل شدند. نهضت‌های مردمی در کشورهای منطقه اما این اتحاد استراتژیک را برنتافتند. همانطور که آیت‌الله العظمی خامنه‌ای در سال66 و در سازمان ملل پیش‌بینی کرده بودند برادران انقلاب ایران موجبات بیداری بزرگ در منطقه شدند. آیت‌الله العظمی  خامنه‌ای آن سال در سخنرانی مجمع عمومی سازمان ملل گفته بودند: نهضت بیداری مسلمانان در بسیاری از کشورهای اسلامی ـ بر خلاف آنچه تصور و تبلیغ می‌شود ـ فرزند انقلاب اسلامی ایران نیست، برادر آن است.
تنها پاشنه آشیل بیداری اسلامی، به شکل دادن گروه‌های تکفیری انجامید؛ اختلاف‌های قومیتی و شیعه و سنی. اسلام آمریکایی آل‌سعود و شیعه انگلیسی، آبی را که آمریکا می‌خواست به آسیاب اسرائیل ریخت. لابی‌های صهیونیستی دهه‌ها منتظر داعش بودند. وضعیت اسفبار لیبی، هرج و مرج در تونس، به قدرت رسیدن یک حکومت نظامی و صدور حکم اعدام برای منتخب مردم در مصر، تضعیف شیعیان بحرین، به خاک و خون کشیده شدن مردم یمن، تخریب و ویرانی 80درصد سوریه و آوارگی صدها هزار سوری از خانه و کاشانه‌شان و پیشروی هر روزه داعش در عراق اتفاقاتی نبود که از «بیداری اسلامی بزرگ» انتظارش را می‌کشیدیم، نقشه انگلیسی «تفرقه بیانداز و حکومت کن» هنوز کارآیی داشت، حتی اگر استاد اصلاح‌طلب دانشگاه آن را یک توهم بداند!  مترجمان مدل‌های توسعه اما هنوز فکر می‌کنند دنیا همان گلستانی است که آنها فکر می‌کنند. یکی از کسانی که در نبرد مستقیم با داعش در عراق حضور داشته می‌گوید: در استان‌هایی که داعش در آنها حضور دارد و در شهرهای مهم عراق وقتی خانواده‌ای فرزندش را برای خرید به بیرون منزل می‌فرستد، حتما یک احتمال در ذهنش این است که او در یک بمب‌گذاری یا ترور یا عملیات انتحاری با کمربند انفجاری کشته خواهد شد.
همه حکام مستبد منطقه با همه متحد استراتژیک بودنشان برای آمریکا اما بعد از اینکه مغلوب شدند، نتیجه اعتماد خود را به آمریکا به سرعت گرفتند. حتی برخی مجاهدان شنبه مانند مرسی نیز حالا وقتی پشت میله‌های زندان برای اعدام آماده می‌شوند، طعم این اعتماد را می‌چشند.
داعش در منطقه فعال‌تر شده است. تهدید کرده است که هر جمعه در یک کشور خون به پا خواهد کرد. عراق، اردن، لیبی، لبنان، تونس، مغرب و هر گزینه دیگری محتمل است. روز قدس نزدیک است. همین 6 سال پیش جماعت مدعی دموکراسی چون صندوق انتخابات مردم بر وفق مرادشان نبود، حتی بر خلاف امنیت ملی شعار دادند. گفتند: «نه غزه، نه لبنان». حالا که 6 سال گذشته است و داعش در چند صد کیلومتری ایران است، حالا که هربار کشوری و منطقه‌ای از تسلیحات آمریکایی و تعلیمات ترکیه‌ای و کینه سعودی در امان نیست، برخی جور دیگری دارند همان شعار را تکرار می‌کنند. برخی که آمریکا را بزک می‌کنند، برخی که از شعار «مرگ بر آمریکا» در تشییع شهدای غواص ناراحتند، همین برخی که مدل‌های توسعه ترجمه‌ای را دیکته می‌کنند برای اعتماد به آمریکا. مردم از این برخی‌ها نه «شعور» دیدند و نه «صداقت». حالا هم سینه چاک می‌کنند برای توافق به هر قیمتی؛ حتی بازدید از مراکز نظامی و افتادن اطلاعات امنیتی دست دشمن و وقوع یک جنگ تمام عیار. همه چیز محتمل است. خدا این برخی را از خواب آمریکا بیدار کند.


Page Generated in 0/0191 sec