printlogo


کد خبر: 141269تاریخ: 1394/4/13 00:00
مروری بر گذشته و حال جنوبی‌ترین کشور شبه‌جزیره عرب- بخش چهاردهم و پایانی
به سوی یمنِ انصارالله

محمدصادق حاج‌صمدی: در شماره پیشین اشاره شد سال 2004 جنبش حوثی با دولت علی عبدالله صالح درگیر شد. واقعه‌ای که شاید بتوان آن را دومین مداخله نظامی مهم عربستان در یمن تا آن زمان بعد از جنگ داخلی 1962 عنوان کرد. در این سال، استان صعده عرصه درگیری‌های نظامی بین شیعیان زیدی حوثی و نیرو‌های نظامی عبدالله صالح و عربستان سعودی شد. درگیری‌هایی که به عمران، الجوف، حیره و استان جیزان در عربستان کشیده شد.
در درگیری‌ها دولت یمن مدعی بود حوثی‌ها با نیت استقرار حکومت زیدی و براندازی حکومت دست به اعتراض زده‌اند و ایران را پشتیبان مالی و محرک اصلی این جریانات معرفی کرد اما از سوی دیگر حوثی‌ها برخورد دولت یمن با شیعیان و رفتار تبعیض‌آمیز و خشونت افسارگسیخته دولت را نسبت به قبایلی که همسو با دولت نبودند به‌عنوان علت اصلی اعتراضات خود برمی‌شمردند چرا که از سال 1962 که کودتا علیه محمد البدر رخ داد و حکومت هزار ساله زیدیان پایان یافت، استان‌های شمالی و بویژه صعده با بی‌مهری دولت مواجه بودند و از لحاظ اقتصادی عموما نادیده گرفته می‌شدند.  در طول جنگ داخلی 1994 که بین شمال و تجزیه‌طلبان جنوب رخ داد دولت یمن از عربستان سعودی کمک گرفت و در نتیجه ریاض از قبایل وهابی برای کمک به دولت و شرکت در جنگ استفاده کرد که با اعتراض زیدیان شمال مواجه شد چرا که مداخله آشکار نیرو‌های خارجی و بویژه وهابیت در یمن باعث می‌شد در آینده عربستان سعودی دخالت‌های خود در یمن را افزایش دهد و این هم به لحاظ مذهبی و هم از نظر سیاسی مساله‌ای قابل توجه و پراهمیت بود. از سوی دیگر ریاض نیز قدرت زیدیان در یمن را برنمی‌تابید بویژه که روابط قبیله‌ای در مرز‌های مشترک عربستان و یمن استان‌های جنوبی را در معرض نفوذ عقاید مخالف وهابی قرار می‌داد.
با این حال آتش زیر خاکستر زیدیان و دولت با اقدام صنعا برای دستگیری سیدحسین بدرالدین الحوثی یکی از رهبران اصلی حوثی‌ها شعله‌ور شد. دولت یمن برای سر وی جایزه‌ای 55 هزار دلاری نیز در نظر گرفت. علی عبدالله صالح، حسین الحوثی و دیگر گروه‌های اسلامی را در سال 2004 به تلاش برای سرنگونی جمهوری متهم کرد اما مدعای حوثی‌ها این بود که آنها تنها از خودشان در مقابل حملات نظامی دولت دفاع می‌کنند و هیچ‌گاه تعارض با نظام جمهوری یا دولت یمن نداشتند. با توجه به گزارش نیوزویک در فوریه 2015 حوثی‌ها برای همان چیزی می‌جنگیدند که تمام مردم یمن آرزویش را داشتند: دولت پاسخگو، پایان فساد، آب و برق منظم، قیمت منصفانه سوخت، شغل و از همه مهم‌تر پایان مداخله غرب! اگرچه نیوزویک عمده تمرکز انقلاب یمن را به مسائل اقتصادی محدود می‌کند که این محدودیت خلاف آنچه در واقعیت رخ داده است محسوب می‌شود اما می‌توان تبعیض موجود میان مردم و دولت را از آن به راحتی استنتاج کرد.
مابین ژوئن تا آگوست سال 2004 تعداد کشته‌شدگان در درگیری نیرو‌های نظامی دولت در استان‌های شمالی بین 500 تا بیش از هزار نفر تخمین زده شد. دهم سپتامبر، حسین بدرالدین الحوثی در درگیری‌ها کشته شد و پس از آن برادر کوچک‌تر او عبدالمالک الحوثی رهبری را بر عهده گرفت در حالی که پدر آنها سیدبدرالدین الحوثی به‌عنوان رهبر معنوی جنبش شناخته می‌شد.
سیدحسین بدرالدین الحوثی سال 1956 در یکی از طوایف آل طباطبا به دنیا آمد. آل‌طباطبا از قبایل بزرگ و قدیمی زیدیان بود که نسبشان به امام حسین علیه‌السلام می‌رسد. از سال 1993 تا 1997 از سوی حزب اسلامی الحق نماینده پارلمان یمن بود و از حمایت و محبوبیتی گسترده به لحاظ سیاسی و مذهبی در شمال برخوردار بود. با این حال در جریان جنگ داخلی حزب الحق از استقلال‌طلبان جنوب حمایت کرد و همین امر مستمسک لازم را برای حذف غیررسمی این حزب به دست دولت داد. در نتیجه او به سوریه و سپس ایران پناهنده شد و پس از بازگشت از ایران، از حزب الحق خارج شد و خود حزب مستقلی را تاسیس کرد؛ حزب «شباب‌المومنین» که بعد‌ها هسته مرکزی انصارالله را تشکیل داد. وی از سوی دولت به‌عنوان مجرم شناخته شد و اتهاماتی که برای او تعریف شده بود عبارت بود از تاسیس مدارس مذهبی بدون مجوز و تحریک یمن علیه آمریکا و اسرائیل. هجدهم ژوئن 2004 دولت یمن 640 نفر از هواداران حوثی‌ها را که مقابل مسجد اعظم صنعا تجمع کرده بودند بازداشت کرد و ۲ روز بعد برای سر وی جایزه قرار داد و عملیاتی را برای دستگیری او و یکسره کردن کار حوثی‌ها کلید زد. جولای 2004، 25 نفر از حوثی‌ها به دست نیرو‌های امنیتی کشته شدند و دولت جایزه حسین بدرالدین را به 75 هزار دلار معادل 10 میلیون ریال یمن افزایش داد. پس از چند ماه درگیری وزرای وقت کشور و دفاع یمن اعلام کردند حسین الحوثی همراه با 20 تن دیگر در محله مران صعده کشته شدند.  پس از آن و تا پایان آوریل 2005 بیش از 1500 نفر در درگیری‌ها کشته شدند. ماه مه، معترضان عفو ریاست جمهوری را که از سوی علی عبدالله صالح پیشنهاد شده بود در قبال رد شرایطشان برای تسلیم از سوی دولت، رد کردند و درگیری‌ها ادامه یافت. در نامه‌ای که از سوی رهبران حوثی به دولت نوشته شده بود شرط آتش‌بس پایان دستگیری‌ها، تخریب شمال و قتل مخالفان ذکر شده بود و اینکه در صورتی که اینها ادامه یابد موضوع پیچیده‌تر خواهد شد. روز 21 مه دولت یمن اعلام کرد طی درگیری‌ها بیش از ۳ هزار و 200 نفر کشته و زخمی شدند و خسارت آن را نیز 270 میلیون دلار برآورد کرد. تا سال بعد درگیری‌ها شکل تازه‌ای به خود گرفت و از درگیری دولت و حوثی‌ها خارج شده و به نزاع قبایل طرفدار طرفین گسترده شد. در این دوره آل‌حمدان که از قبایل طرفدار دولت بودند به رهبری شیخ عبدالله العوجری با حوثی‌ها و طرفداران آنها درگیر شدند لکن منازعات پیش از انتخابات ریاست جمهوری سال 2006 فروکش کرد و در ماه مارس دولت نزدیک به 600 نفر از دستگیرشدگان زیدی را آزاد کرد. با این حال ژانویه 2007 درگیری‌ها مجددا آغاز شد و ماه فوریه بیش از 30 هزار نیروی نظامی یمن به شمال فرستاده شدند و نزاع بین آنها و زیدیان بیش از 400 کشته از دو طرف برجای گذاشت. مخاصمه دو طرف همچنان ادامه داشت تا در تاریخ 16 ژوئن پیمان آتش‌بسی بین طرفین امضا شد که به موجب آن مقرر شد مخالفان دولت اسلحه‌های خود را زمین بگذارند و سران آنها نیز یمن را به قصد قطر ترک کنند و در عوض دولت متعهد شد زندانیان را آزاد کند و برای بازسازی صعده و استان‌های همجوار آن که طی جنگ تخریب شده بودند بودجه‌ای را تخصیص دهد و بازگشت آوارگان را نیز تسهیل و مدیریت کند. تلفات درگیری‌های سال 2007 نزدیک به 1500 نفر تخمین زده شد که در میان آنها یکصد غیرنظامی نیز شمارش شده بودند. 29 آوریل 2008، هفت سرباز یمنی در یک حمله کشته شدند و دوم مه، بمبگذاری در مسجد ابن‌سلمان صعده بیش از 60 کشته و زخمی برجای گذاشت. پس از آن دولت حوثی‌ها را متهم کرد اما این ادعا از سوی سران حوثی رد شد و بار دیگر درگیری‌ها از سر گرفته شد. 10 روز بعد طی درگیری‌ها در مرز عربستان 13 سرباز و 26 نفر از زیدیان کشته شدند. تنها در ماه مه شمار قربانیان 4 هزار کشته و زخمی و بیش از 70 هزار آواره برآورد شد و باعث شد علی عبدالله صالح در ماه جولای پایان عملیات نظامی در صعده را اعلام کند. لکن سال بعد دولت وعده داد با مشت آهنین با آنچه از آن به‌عنوان شورش یاد می‌کرد برخورد خواهد کرد. یازدهم آگوست 2009 تانک‌ها و هواپیماهای ارتش یمن مجددا در قالب عملیاتی گسترده به نام «زمین سوخته» به مواضع زیدیان در شمال یمن حمله کردند. روز هفدهم سپتامبر بیش از 80 نفر در حمله هوایی به اردوگاه آوارگان کشته شدند. درگیری‌ها در ماه نوامبر با درگیر شدن نیرو‌های امنیتی سعودی با شیعیان حوثی به نفع دولت یمن ابعاد بین‌المللی پیدا کرد. عربستان سعودی به حمایت آشکار از دولت یمن دست زد و رسانه‌های خود را به تبلیغات گسترده علیه حوثی‌ها گماشت. همزمان دولت یمن ادعا کرد یک کشتی حاوی موشک ضدتانک را که به قصد حوثی‌ها وارد دریای سرخ شده بود با خدمه ایرانی‌اش متوقف کرده است. ادعایی که رسما از سوی دولت ایران رد شد و ایران آن را جوسازی سیاسی با انگیزه‌های مشخص خواند. ماه نوامبر همچنین زیدیان دولت عربستان را به ارائه فضا و تجهیزات به دولت یمن برای حمله به شیعیان از پایگاه الدخان در خاک عربستان متهم کردند. درگیری‌ها در ماه اکتبر افزایش یافت و طی آن چند تن از افسران ارشد ارتش یمن از جمله سرلشکر عمرو علی موسی و همچنین ژنرال علی سالم العامری که در راه بازگشت از عربستان به یمن بود، کشته شدند. 5 نوامبر عربستان رسما مواضع شیعیان را در شمال یمن بمباران کرد و در روز بعد نیز حملات هوایی به شمال یمن ادامه یافت. همزمان یکی از سخنگویان حوثی‌ها اعلام کرد تعدادی از نظامیان عربستان در اسارت حوثی‌ها بسر می‌برند. شانزدهم همان ماه ۲ تن از فرماندهان حوثی به نام‌های عباس عیده و ابوحیدر به‌دست نیرو‌های دولتی کشته شدند و روز بعد نیز کنترل ملاحیظ به‌دست دولت افتاد و طی آن فرمانده محلی آن، علی القطوانی کشته شد.
تا چهاردهم دسامبر آمریکا نیز وارد معرکه شد و 28 بار مواضع حوثیان را بمباران کرد. حملات هوایی آمریکا در عمران، حجه و صعده بیش از 170 نفر تلفات بر جای گذاشت. حمله هواپیما‌های آمریکایی در روز هجدهم منجر به کشته شدن 63 غیرنظامی که 28 تن از آنان کودک بودند شد. پس از آن اوباما ادعا کرد مجوز حملات را برای حمله به نیرو‌های القاعده صادر کرده است. ۲ روز بعد عربستان نیز استان صعده را بمباران کرد که طی آن بیش از 50 نفر در النذیر کشته شدند. 22 دسامبر سخنگوی حوثی‌ها اعلام کرد زیدیان با نیرو‌های عربستان سعودی در حالی که قصد گذر از مرز را داشتند درگیر شده‌اند. از دسامبر 2009 تا ژانویه 2010، 120 نفر از نیرو‌های  دولتی، 260 تن از حوثی‌ها، بیش از 170 غیرنظامی و 130 نفر از نیرو‌های نظامی سعودی کشته شدند.  ژانویه 2010 حوثی‌ها آیت‌الله‌العظمی سیستانی را به‌عنوان میانجی برای حل بن‌بست پیش‌آمده معرفی کردند. لکن این مساله با مخالفت خطیب مسجدالحرام مواجه شد و او آیت‌الله‌العظمی سیستانی را تکفیر کرد که با اعتراضات گسترده شیعیان روبه‌رو شد.  
13 ژانویه دولت یمن عملیات «ضربه به سر» را برای تصرف صعده آغاز کرد. روز بیست‌وپنجم حوثی‌ها پیشنهاد متارکه جنگ دادند و اعلام کردند از مواضعی که در خاک عربستان تحت کنترل داشتند عقب‌نشینی خواهند کرد و رهبر جنش عبدالمالک الحوثی در سخنان خود گفت این اقدام برای جلوگیری از کشتار بیشتر و به‌عنوان نشانه‌ای برای صلح انجام می‌شود اما در صورتی که عربستان به تجاوزات خود ادامه دهد جنگ به شکل دیگری ادامه خواهد یافت. در نتیجه یکی از فرماندهان نظامی عربستان اعلام کرد حوثی‌ها از عربستان خارج شدند و از جنگیدن در عربستان دست کشیدند و پایان درگیری‌ها خواست خدا بود اما پادشاه عربستان مدعی شد حوثی‌ها از خاک این کشور بیرون رانده شدند و از آن به‌عنوان پیروزی کشورش یاد کرد. با این حال 4 روز بعد هواپیما‌های سعودی مجددا مواضع حوثی‌ها در یمن را بمباران کردند و متارکه جنگ را یک‌طرفه نقض کردند.  30 روز قبل در اول ژانویه دولت یمن پیشنهاد آتش‌بسی مشروط به ۵ مورد را ارائه کرده بود که عبارت بودند از عبور و مرور آزاد در جاده‌ها، عقب‌نشینی حوثی‌ها از مواضع خود در کوهستان‌ها، عقب‌نشینی کامل از مناطقی که تحت کنترل حوثی‌ها درآمده بود، بازگرداندن اموال نظامی و دولتی که در جریان مخاصمه به دست حوثی‌ها افتاده بود و آزادسازی نظامیان دستگیرشده توسط زیدیان. روز سی‌ام ژانویه، سیدعبدالمالک الحوثی در یک فیلم ویدئویی که از سوی حوثی‌ها منتشر شد، پس از سرزنش دولت و مسؤول دانستن آن برای ادامه درگیری‌ها اعلام کرد برای پنجمین بار طی ماه گذشته این شرایط را مشروط به قطع حملات نظامی دولت علیه زیدیان می‌پذیرد و افزود پس از این توپ در زمین دولت است. در نتیجه سی‌ام ژانویه متارکه جنگ صورت پذیرفت در حالی که درگیری‌های پراکنده نیرو‌های سعودی و دولتی در مقابل حوثی‌ها ادامه داشت. به هر حال تنها یک روز بعد دولت یمن آتش‌بس را نقض کرد و دور جدیدی از حملات خود را آغاز کرد که طی آن 24 نفر کشته شدند. همان‌گونه که اشاره شد، درگیری مابین حوثی‌ها در شمال و دولت یمن با پشتیبانی عربستان سعودی و آمریکا ادامه یافت و کار بدانجا رسید که جولای 2010 درگیری‌های پراکنده و ساخت‌وساز مواضع دفاعی و تهاجمی از سوی دو طرف گسترش یافت. بیستم ماه آل‌عزیز به رهبری شیخ صغیر عزیز با حمایت ارتش در منطقه صوفیان با حوثی‌ها درگیر شدند. با این حال در روز بیست‌وسوم ماه سخنگوی حوثیان ضیف‌الله الشامی اعلام کرد آرامش به منطقه بازگشته و کمیته‌ای از سوی دولت وظیفه میانجی‌گری بین آل‌عزیز و زیدیان را عهده‌دار شد. 4 روز بعد حوثیان یک پایگاه نظامی را در حرف سفیان متصرف شدند که منجر به دستگیری 200 نیروی ارتش شد و 2 روز بعد آنها را به نشانه حسن نیت آزاد کردند. با این حال بمبگذاری‌ها در مناطق شیعیان ادامه یافت و تا پایان سال 2010 بنا به گزارش‌ها تا 300 نفر کشته شدند که عمده تلفات آن مربوط به زیدیان بود. بیست و هفتم ژانویه 2011 تجمعی با حضور بالغ بر 16 هزار نفر از معترضان در صنعا شکل گرفت و باعث شد دوم فوریه علی عبدالله‌ صالح اعلام کند در انتخابات 2013 شرکت نخواهد کرد و قدرت را نیز به فرزندش منتقل نمی‌کند. لکن روز بعد 20 هزار نفر در پایتخت تجمع کردند و تعداد قابل توجهی نیز در عدن و دیگر شهر‌ها به تجمعات ضددولتی دست زدند که به روز خشم در یمن معروف شد. 27 فوریه عبدالمالک الحوثی از اعتراضات علیه دولت حمایت کرد و باعث شد خیل کثیری در شمال به صف معترضان بپیوندند. 24 مارس صعده به‌طور کامل به‌دست نیرو‌های زیدی افتاد و 2 روز بعد سخنگوی حوثیان اعلام کرد صعده از دولت یمن مستقل شده است. 4 ماه بعد الجوف نیز به دست حوثیان سقوط کرد. ماه آگوست یک خودروی بمب‌گذاری‌شده تعدادی از فعالان حوثی را هدف قرار داد و القاعده مسؤولیت آن را برعهده گرفت. نوامبر حوثی‌ها با قبایل کشیر و احم که طرفداران دولت بودند در حجه درگیر شدند که موجب تسلط زیدیان بر حجه و دسترسی به آب‌های آزاد شد و از طریق جاده حجه - صنعا، راه رسیدن به پایتخت برای انقلابیون هموار شد. 23 نوامبر علی عبدالله صالح قرارداد پیشنهادی شورای همکاری‌های خلیج‌فارس را پذیرفت که بنا بر آن قدرت را ظرف 30 روز به معاون خود عبدربه منصور هادی واگذار کند اما این انتقال قدرت از سوی انقلابیون و حوثی‌ها پذیرفته نشد.
سال 2012 ، یک سال زود‌تر از موعد مقرر انتخابات ریاست‌ جمهوری برگزار شد که طی آن منصور هادی به ریاست‌ جمهوری یمن رسید. علی عبدالله‌صالح در مراسم تحلیف حضور یافت و قدرت را پس از ماه‌ها درگیری رسما به جانشین خود سپرد و دوران حاکمیت
33 ساله‌اش بر یمن پایان یافت.
با این حال فوریه 2012 درگیری‌های قبیله‌ای در استان حجه بالا گرفت و طی آن قبیله الذکاری با آل حوثی درگیر شدند و بر اثر آن تا آوریل 2012 بیش از 600 تن کشته شدند. همزمان درگیری با نیرو‌های القاعده نیز ادامه داشت و بمبگذاری‌های متعددی که عمدتا انقلابیون را هدف قرار می‌دادند در عمران، صعده و الجوف باعث کشته و زخمی شدن صدها نفر شد. با این حال 30 آگوست پیمان آتش‌بسی بین حوثی‌ها و قبایل طرفدار حزب اصلاح بسته شد و منازعات خاتمه یافت که تا 6 سپتامبر ادامه یافت اما پس از آن مجددا از سر گرفته شد. ماه‌های سپتامبر و اکتبر حوثی‌ها رهبری تظاهراتی گسترده در اعتراض به فیلم موهن به پیامبر اسلام را در صنعا علیه آمریکا و اسرائیل بر عهده گرفتند که به‌ موجب آن تسلط حوثی‌ها بر صنعا گسترش یافت تا جایی که شهرهای مختلفی در حوالی صنعا به‌ علاوه قسمت‌های عمده‌ای از پایتخت به کنترل آنها درآمد. با این حال درگیری‌های پراکنده‌ای در ماه سپتامبر در صنعا روی داد که پس از آن جنبش حوثی پذیرفت پایتخت را ترک کند و آنها که از حزب اصلاح دستگیر شده‌اند را نیز آزاد کند. پس از آن و در ماه آگوست 2014 حوثی‌ها رهبری تظاهرات گسترده دیگری را در پایتخت برعهده گرفتند که این بار با استعفای محمد سالم باسندوه، نخست‌وزیر یمن، به تسلط کامل بر پایتخت منجر شد. حوثی‌ها تعهدی را نیز برای تشکیل دولتی ائتلافی با دیگر احزاب سیاسی منعقد کردند. طی یک هفته بیش از 300 نفر در درگیری‌های حوثی‌ها و نیرو‌های وفادار به دولت در پایتخت کشته شدند. همزمان درگیری‌های زیدیان با القاعده نیز ادامه یافت. پس از استعفای نخست‌وزیر، منصور هادی دولت جدید را تشکیل داد. پس از آن سخنگوی جنبش حوثی منصور هادی را به تجهیز القاعده در شرق یمن متهم کرد و هدف آن را ایجاد بحران امنیتی خواند. ژانویه 2015 کاخ ریاست جمهوری به دست حوثیان سقوط کرد و منصور هادی و تمام کابینه او استعفا کردند. پس از آن 6 فوریه جنبش حوثی تثبیت قدرت خود را در یمن اعلام و پارلمان را منحل کرد و شورای انقلاب را به رهبری محمدعلی الحوثی برای اداره امور تشکیل داد. 21 همان ماه منصور هادی از حصر خانگی فرار کرد و به عدن رفت و در آنجا استعفای خود را کودتای حوثیان نامید و عدن را پایتخت موقت یمن اعلام کرد. در نتیجه درگیری‌ها بر سر فرودگاه عدن بالا گرفت و همزمان ماشین‌های بمب‌گذاری‌شده در محل‌های تجمع انقلابیون توسط القاعده منفجر شد و شورای انقلاب اعلام بسیج عمومی کرد و منصور هادی را به اتحاد با القاعده و به‌عنوان مسؤول کشتار‌ها معرفی کرد. پس از آن کشور‌های مختلفی نظیر مصر، بحرین، امارات و... به رهبری عربستان سعودی به دخالت نظامی در یمن دست زدند. عملیات «توفان قاطعیت» علیه انقلاب آغاز شد که تا امروز نیز ادامه دارد. پاکستان، مراکش و اردن نیز از جمله کشور‌هایی بودند که کماندو‌ها و نیرو‌های ویژه آنان در کنار نیرو‌های عربستانی در یمن می‌جنگیدند. با این حال بنا بر گزارشات جنبش حوثی که با نام انصارالله بر یمن مسلط شد، بیش از یکصد هزار نفر نیروی آماده در اختیار دارد.


Page Generated in 0/0061 sec