محسن اقبالدوست: سال گذشته در چنین روزهایی و در همین ستون مطلبی با عنوان «یک برنامه تراز رسانه ملی؛ سوژههایی که به دنبال فیلمسازان میدوند» به رشته تحریر درآمد که در آن به بررسی عملکرد برنامه تلویزیونی «ماهعسل» که با سوژههای بکر و ناب خود مخاطبانی میلیونی را در ساعات منتهی به افطار جذب کرده بود، پرداختیم.
اما رمضان امسال رسانه ملی، ساعات منتهی به افطار خود را با حال و هوایی متفاوتتر نسبت به آنچه در سال گذشته شاهد آن بودیم تجربه کرد. فضایی که برنامه ماهعسل در سال گذشته با انتخاب سوژهها و قصههای نو و دست اول ایجاد کرده و توانسته بود مخاطبان لحظات افطار را تا حدودی منحصر در خود کند با ورود برنامههایی با ریتم شاد و جذاب مثل خندوانه در شبکه نسیم که رویکرد متفاوتی نسبت به برنامه ماهعسل داشت، به هم خورد و امکان انتخاب برای مخاطبان باز شد و این یعنی ماهعسل یک رقیب جدی پیداکرده و باید برای حفظ مخاطب فکری نو داشته باشد.
بنا داشتیم پس از پایان ماه مبارک به صورت تفصیلی به عملکرد برنامههای پرمخاطب رسانه ملی در ماه رمضان بپردازیم اما جو به وجود آمده در فضای رسانهای که با نوعی شتابزدگی در تحلیل روبهرو بوده ما را بر آن داشت نگاههای تند، افراطی و تفریطی را که به برنامههای امسال رسانه ملی شده است کنار گذاشته و با یک دید واقعبینانه به مساله نگاه کنیم.
همین ابتدای کار، تکلیف خود را با افراد معلومالحالی که برنامههایی همچون ماهعسل توانستهاند بازار ناسالم رسانهشان را در ماه مبارک رمضان کساد کنند روشن میکنیم. معلوم است برای کسانی که از شبکه بهایی «من و تو» ارتزاق میکنند، گران باشد که برنامهای بازار آنان را کساد کند. پس احسان علیخانی نباید توجهی به این دست انتقادها (بخوانید فحاشی) داشته باشد. این نشان از آن است که ماهعسل درست به هدف زده و چراغ کمسوی کافهشان را سوزانده است.
اما گروه بعد؛ عدهای که همواره منتظر فرصت هستند تا با انتقادات غیرمنصفانه و گاهی تخریبهای ناعادلانه، زحمات یک گروه برنامهساز را زیر سوال ببرند؛ ایرادهای بنیاسرائیلی که به نظر هیچ بوی دلسوزی از آن استشمام نمیشود.
کسانی که خود را هیچگاه در جایگاه گروه برنامهساز قرار نداده و هویت خود را در مخالفت با هرگونه وضعیت موجود تعریف میکنند. این افراد همان برخوردی را که با «ماهعسل» داشتهاند، با «پایتخت» نیز داشتند و با «دردسرهای عظیم» هم. انتقادات (بخوانید تخریب) از روز اول شروع برنامه به صورت رگباری از برنامه پرمخاطب «ماهعسل» و «پایتخت» که تنها یک قسمت از آن گذشته است چه معنایی دارد؟ گاهی که از اینگونه انتقادات طرفی نمیبندند زبان به دروغ و شایعهسازی باز میکنند. البته صداقت احسان علیخانی در برنامه روز جمعه که میزان درآمد خود از برنامه ماهعسل را اعلام کرد بسیار شایسته تقدیر است. بر هیچکس پوشیده نیست که وضع مالی سازمان صداوسیما تعریف چندانی ندارد و اینکه یک برنامه توانسته در این اوضاع بحرانی بودجه که گاه به فروش آنتن زنده میرسد، بدون استفاده از هزینههای عمومی و بیتالمال به چنین مخاطبی دست پیدا کند قابلستایش است.
و اما دسته سوم! کسانی که به این برنامه به حدی تقدس بخشیدهاند که راه را برای هرگونه نقد دلسوزانه بستهاند که به نظر همین افراد بیشترین ضربه را به شأنیت ماهعسل و احسان علیخانی میزنند. البته به نظر نگارنده هوشمندی تهیهکننده و طراح این برنامه در عذرخواهی از دعوت میهمانانی که در شأن این برنامه نبودهاند، حاکی از توجه و عنایت به این موضوع است که این افراد دلناسوز چقدر میتوانند به این برنامه ضربه بزنند.
اما در انتهای بحث روی سخن ما با احسان علیخانی، طراح و تهیهکننده برنامه «ماهعسل» است. جناب علیخانی! باید بپذیریم آنچه شما در برنامه «ماهعسل» پارسال به مخاطبان ارائه دادید، سطح انتظارات آنان را از یک برنامه تراز به بالاترین نقطه رسانده است! به عبارت دیگر ماهعسل 93 در اوج قله در حوزه برنامهسازی قرار داشت. پس مخاطب شما در سال جاری منتظر یک برنامه فراتر از آنچه در سال گذشته به آن ارائه دادید است! (اضافه کنید که امسال شما یک رقیب جدی به نام «خندوانه» را در کنار خود میبینید. برنامهای که در حوزه برنامههای طنز و شاد توانسته است مخاطبان فراوانی را با خود همراه کند.) پس هرگونه اشتباه میتواند مخاطب را دلزده کند و آن را به سمت برنامه جایگزین بکشاند. متأسفانه در کنار عدم نوآوری در ماهعسل امسال و افتادن به ورطه تکرار و عدم بکر بودن سوژههای برنامهسازان، همانطور که اعلام کردید، سهواً در انتخاب برخی میهمانان دست به خطایی رسانهای زدید که به شأنیت این برنامه لطمه زد. اینکه جسارت عذرخواهی در وجود احسان علیخانی زنده است نشان از دغدغهمند بودنش دارد. لذا همانطور که خود به آن اشاره کردهاید، پیشنهاد میکنیم جناب آقای علیخانی! نیمه مربیان را دریابید!