توجه به تولیدات فیلمهای کمدی این مهم را نمایان میکند که در یک فرآیند تدریجی با شیب تند، سینمای ایران به سمت ساخت آثار کمدی حرکت کرده است که در آن عرف جامعه اسلامی رعایت نشده و شوخیهای رکیک و جنسی دیده میشود که خارج از عرف و اخلاق در جامعه اسلامی است. به گزارش فارس، از ابتدای سال آثار کمدی یا طنزهای اجتماعی بر پرده سینماها رفتند که برخی در جذب مخاطب ناکام ماندند (من دیهگو مارادونا) و تعدادی نیز با استفاده از شوخیهای سخیف، شوخیهای جنسی، شوخی با لهجه و شوخی با افراد فرودست جامعه همچنین ادبیات سخیف،نامناسب و خارج از عرف، نگاه مخاطب را به خود معطوف کردند. اکران جدیدترین این فیلمها با نام «گینس» و ادامه فروشهای فیلم سطحی «نهنگ عنبر» گوشهای از این جریان رشدیافته در این روزهای سینمای ایران است. بدیهی است طرح این موضوع به معنای نفی آثار کمدی در سینمای ایران نبوده که لزومی مهم در ایجاد شور و نشاط عمومی در جامعه خواهند داشت اما نزول سطح سلیقه مخاطبان سینمایی در حد لودگیهای سطحی و جلفبازیهای رفتاری در بطن رخدادهای فیلمهای کمدی مسالهای متفاوت است که نیاز به هشدار دارد. از اولین فیلم ساخته شده توسط محسن تنابنده شروع کنیم که این روزها به همراه عطاران مشتریهای خاص خود را دارند و البته هر 2 نفر در فیلم جدید «گینس» هم حضور دارند. اگر به خلاصه داستان «گینس» رجوع کنیم، موضوعی درباره 3 برادر با سرهایی شبیه هم(!) بوده که قصد دارند شترمرغشان را در یک مسابقه شترمرغ سواری شرکت دهند و همین است که ماجراهای فراوانی را برایشان رقم میزند. این خلاصه داستان روی کاغذ شاید قابل باور و بیعیب به نظر بیاید اما وقتی فیلم را در اجرا شاهد هستیم، میبینیم به بهانه حضور یک برادر عقبمانده ذهنی کارگردان هر نوع دیالوگ نامناسب و رفتارهای دور از شأن یک خانواده ایرانی را برای گرفتن خنده از مخاطب به کار برده است و با توجه به موازین و مقرراتی که در کشور وجود دارد کارگردان تلاش کرده صحنههایی را به تصویر بکشد که ذهن مخاطب را به سمت و سوی صحنههای مستهجن سوق دهد! از طرفی به نظر میرسد صحنه توالت رفتن یکی از اجزای لاینفک فیلمهای با موضوع کمدی است، البته در «گینس» خلاقیتی شکل گرفته و آن هم حمل یک توالت فرنگی در ماشین است و توالت فرنگی تفاوتی را با دیگر فیلمهای این بازیگر ایجاد کرده است. متاسفانه باید گفت استفاده از جملات رکیک، صحنه توالت رفتن و روابط بدون پایه و اساس میان شخصیتها به اجزای لاینفک فیلمها بدل شده است. نیاز نیست زیاد به عقب بازگردیم، از ابتدای سال تاکنون 3 فیلم با بازی یک بازیگر خاص به نمایش درآمده است که هر یک از آنها آنچه را در بالا عنوان شد در خود جای دادهاند. به طور مثال در «استراحت مطلق» بیاخلاقی، استفاده از الفاظ رکیک و روابطی بدون پایه و اساس همچنین لختشدن در حمام (به بهانه حضور همسر واقعی این بازیگر) به وضوح دیده میشود. در فیلم «نهنگ عنبر» هم به نوعی دیگر شاهد روابط بیپایه و اساس هستیم - البته بدون در نظر گرفتن مفاهیمی که کارگردان در نظر دارد و در قالب کمدی در لایههای زیرین اثر گنجانده است- بهعنوان نمونه آنچه در خانوادههای ایرانی بهعنوان عملی قبیح از آن یاد میشود در این فیلم باعث خنده مخاطب شده است؛ به یاد آورید بخشی از فیلم را که وقتی «ارژنگ» مطلع میشود که «رویا» به ایران بازگشته است، همسر خود را (که دوست رویا بود) طلاق میدهد! فیلم «گینس» هم سرشار از صحنههایی است که رفتارهای بیادبانه و رکیک را در آن شاهد هستیم تنها برای اینکه لحظهای لبخند بر لبان مخاطب جاری شود.
اما نکته حائز اهمیت این است؛ اگر به دقت به آثار با مضمون کمدی که از ابتدای سال پرده سینماهای کشور را اشغال کردهاند توجه کنیم خواهیم دید شوخیهایی بسیار سخیف و نازل به گونهای طراحی شده که بیشتر محملی است برای عبور کردن از حرمتها و حریمهایی که در جامعه اسلامی ما مورد توجه قرار گرفته است. شدت گرفتن این نوع شوخیها و حال و هوای حاکم بر فیلمهای به نمایش درآمده نشان از آن دارد که کارگردانان این آثار تلاش دارند تا با اشاعه برخی رفتارها توسط بازیگران سرشناس این حوزه (رضا عطاران)، فرهنگ لمپنیزم را در جامعه ترویج کنند. اگر کمی به عقب بازگردیم خواهیم دید فیلمهای موسوم به کمدی سطحی در یک برهه از زمان(نیمه دهه 70 تا نیمه دهه 80)، حدود 70 درصد کل ظرفیت اکران و تولید را به خود اختصاص داده بودند و شاید بتوان گفت حدود سهچهارم اکران به این فیلمها اختصاص داشت. سطحی بودن کمدیها باعث شد فیلمها دیگر نظر مخاطب را جلب نکند، از سوی دیگر وزارت ارشاد هم سختگیری در فرآیند ارائه مجوز ساخت و نمایش همچنین حمایت تبلیغاتی را برای این آثار اعمال کرد و شورای صنفی به گونهای برنامهریزی میکرد که در میان فیلمهای اکران شده تنها یک فیلم کمدی اجازه اکران داشته باشد تا آرامآرام با این روش و اشباع شدن ذائقه مخاطب و پس زدن این نوع سینما توسط مخاطب فهیم سینما، کارگردانان از ساخت آثار سخیف صرفنظر کنند اما امروز متاسفانه شاهد بازگشت دوباره به همان مسیر هستیم و نوعی از سینمای کمدی را بر پرده سینماها میبینیم که اخلاق در جامعه را هدف قرار داده و با نمایش گرایشهای جنسی غلط و شوخیهای غیراخلاقی اهداف خاصی را دنبال میکند. مسائل مربوط به اخلاق خانواده که در میان شعارهای مدیران سینمایی به وفور دیده میشود و جزو تاکیدات مقام معظم رهبری است باید در آثار سینمایی لحاظ شود اما ما شاهد بیاخلاقی در این حوزه هستیم. توجه به تولیدات فیلمهای کمدی در سالهای اخیر این مهم را به ذهن متبادر میکند که در یک فرآیند تدریجی با شیب تند، سینمای ایران به سمت ساخت نوعی کمدی حرکت کرده که در آن عرف جامعه اسلامی رعایت نشده و شوخیهای رکیک و جنسی دیده میشود که خارج از عرف و اخلاق در جامعه اسلامی است و در این سالها نهتنها سینمای خانوادگی و اخلاق خانوادگی ترویج نشده است بلکه بدنه سینما (اجتماعی و کمدی) به سمت بیاخلاقی و بیتوجهی به رکن اصلی جامعه (خانواده) حرکت کرده است.