سیدرضا پیراسته: پروفسور «ویلیام بیمن» دارای مدرک دکترای انسانشناسی دانشگاه شیکاگو در سال ۱۹۷۶ است. او محقق و تحلیلگر امور غرب آسیا و شمال آفریقا و جهان اسلام بویژه ایران، کشورهای حاشیه خلیجفارس و نیز آسیای مرکزی است و در زمینه کشورهای خاور دور نیز تحقیقاتی انجام داده است. پروفسور بیمن در دانشگاههای «براون»، «مینهسوتا» و برخی مراکز تحقیقاتی معتبر دیگر آمریکا به تدریس و پژوهش مشغول است.این استاد آمریکایی که اخیرا از ایران به آمریکا بازگشته، با روزنامه
«وطن امروز» درباره مسائل روز ایران ازجمله مذاکرات هستهای به گفتوگو پرداخت. پروفسور بیمن در این مصاحبه اظهار داشت: «سیاستمداران آمریکایی با طرح جملات ضدایرانی و حمله به کشور شما هیچ رأیی را از دست نمیدهند».
***
مشکل آمریکا و همپیمانان و دنبالهروهایش با جمهوری اسلامی دقیقا چیست؟ آیا مساله فقط مربوط به برنامه هستهای است یا مسائل دیگری هم مطرح است؟ شما مساله اصلی را چه میدانید؟
ابتدا ضرورت دارد شما بین آمریکا و بقیه کشورهای گروه «1+5» فرق قائل شوید زیرا دیدگاههای آنها متفاوت است. باید بدانید 2 مجموعه و بدنه متفاوت که عبارتند از مذاکرهکنندگان و مخاطبان گستردهتر و قانونگذاران حاضر در کشورهای عضو گروه«1+5». من معتقدم مذاکرهکنندگان در نقطهنظرات و دیدگاههایشان متحد و استوار هستند اما دیگر مخاطبان این قضیه خیر و مساله فرق میکند. این گفتوگوها براساس چارچوب معاهده عدم اشاعه سلاحهای هستهای یا انپیتی صورت گرفت که به ایران و دیگر کشورهای امضاکننده آن حق مسلم توسعه انرژی مسالمتآمیز هستهای را به شرط اینکه در مسیر ساخت جنگافزار هستهای نباشند، میدهد. در این بین آمریکا در تلاش برای اقدامهای سفت و سخت ضمانتی که ایران در پی ساخت سلاح هستهای نیست و نخواهد بود، است. در اینجا کاربرد دومنظوره اورانیوم غنیشده بحث اصلی است. آمریکا مایل است بر ادعای خود پافشاری کند که هر گامی جهت غنیسازی اورانیوم از سوی ایران، تلاش برای ساخت سلاحهای هستهای است. با توجه به 19 کشور دیگر عضو انپیتی و نیز قابلیت غنیسازی آنها، موضع آمریکا در قبال ایران قابل دفاع نیست اما باید یادآور شوم این موضع از سوی افراطیون آمریکا اتخاذ شده است. بین این خط افراططلبی در آمریکا برخی دیگر نیز هستند که از آژانس بینالمللی هستهای میخواهند هر چیزی را در ایران بدون اطلاع قبلی بازرسی کند و به دانشمندان هستهای شما نیز دسترسی داشته باشد. این موضع تندروهاست و هیچ کشوری نمیتواند در برابر این درخواستهای اهانتآمیز تحمل داشته باشد. این اقدامها باعث میشود بدین نتیجه برسیم که هدف «برنامه هستهای ایران» نیست بلکه نوعی تلاش در لطمه رساندن به ایران است. البته یادآور میشوم دیگر اعضای گروه «1+5» چنین موضعگیری افراطیای را ندارند و این مختص آمریکاست.
ورود کنگره آمریکا به بحث مذاکرات هستهای را چگونه میشود تحلیل کرد؟ آیا کنگره میخواهد توافق نشود؟
کنگره آمریکا نقش مستقیم در مذاکرات هستهای ندارد. آنها غیرمستقیم در مذاکرات اثرگذارند. آنها قانونی را تصویب کردهاند که بر آن اساس حق بازبینی توافق هستهای با ایران را دارا هستند. در تئوری، آنها بهعنوان بخشی از آمریکا میتوانند رای به عدم قبول توافق بدهند. در نقطه مقابل رئیسجمهور آمریکا نیز حق وتو دارد البته کنگره نیز میتواند با دوسوم آرا حق وتوی رئیسجمهور را نابود کند. البته این موارد به ندرت رخ میدهد. تصمیم کنگره برای تایید توافق هستهای تاثیری بر دیگر اعضای گروه «1+ 5» که مستقل از کنگره آمریکا هستند، نمیگذارد. خلاصه بگویم هر اقدام کنگره تنها به آمریکا مربوط است و شامل دیگر کشورها نمیشود.
با آنکه رهبر عالی ایران به صراحت گفتهاند اجازه بازجویی از دانشمندان ایرانی و تأسیسات نظامی را نمیدهند، به چه دلیل دولت آمریکا و آژانس بینالمللی انرژی هستهای اصرار بر این موضوع دارند، آن هم با توجه به اینکه احتمال جاسوس بودن بازرسان آژانس بسیار بالاست و ممکن است حوادثی مانند ترورهای دانشمندان ایران در سالهای 2010 تا 2012 بار دیگر با دسترسی به آنها به وجود آید؟ همچنین هیچ کشوری نمیگذارد از تأسیسات نظامیاش بازرسی صورت گیرد چه برسد به کشوری مانند ایران که در معرض تهدیدهای زیادی هم هست. در این باره نمونه عراق هم هست. با آنکه قبل از حمله آمریکا و انگلیس به عراق، این دو کشور مدعی وجود سلاحهای کشتار جمعی در عراق بودند ولی بعدها که عراق به ویرانه تبدیل شد اعتراف کردند چیزی در عراق که مرتبط با سلاحهای کشتار جمعی باشد، یافته نشد. آیا ایران میتواند به دست خود امنیتش را به خاطر یک توافق به خطر بیندازد؟
آمریکا تحت میل و اراده عناصر افراطی و لابی اسرائیلیها قرار دارد. لابی اسرائیل وانمود میکند میخواهد مطمئن شود ایران هرگز سلاح هستهای نمیسازد و هرگز برنامهای هم برای ساخت آن ندارد. برخی پا را فراتر گذاشته و مایلند مطمئن شوند ایران حتی فکر ساخت جنگافزار هستهای را نیز نکند بنابر این آنها اقدامهای سخت را برای رضایت تندروهای آمریکا به کار بردهاند. هیچ کشوری تاکنون در معرض چنین شیوههای بازرسی ظالمانهای قرار نگرفته است. تندروهای آمریکا قصد تحقیر ایران را دارند.
آمریکا خوب میداند ایران نه در گذشته و نه در آینده درصدد دستیابی به بمب اتم نبوده و نیست. پس به چه دلیل میخواهد به بهانه مساله هستهای فشار را بر ایران بیشتر کند؟ آیا خود «نظام ایران» مساله اصلی آمریکا نیست؟
در آمریکا در واقع بسیاری بر این باورند ایران قبلا در پی ساخت بمب اتم بوده یا چنین قصدی را در آینده دارد. اینها به خاطر تبلیغات بیامان و اطلاعات نادرست از سوی افرادی است که ایران را به خاطر تهدید علیه اسرائیل دوست ندارند. باید بگویم انسانهای دانا نیک میدانند اینها همگی نادرست است اما از لحاظ سیاسی این سخنان برای سیاستمداران آمریکایی ضروری است تا به دروغ بگویند ایران در پی ساخت سلاح هستهای بوده اما این یک دروغ سیاسی بیش نیست.
به عقیده بسیاری از کارشناسان، آمریکا در حال حاضر بسیار بیشتر از ایران به این توافق نیاز دارد. دلیل اینکه سعی دارد امتیازات بیشتری از ایران بگیرد و مواردی را مطرح میکند که خود بهتر میداند از سوی پارلمان ایران رد خواهد شد، چیست؟
در داخل آمریکا بسیاری از یک توافق هستهای با ایران بهره میبرند اما در نقطه مقابل افرادی بسیار قدرتمند نیز در آمریکا هستند که از خصومت با ایران برای زندگی سیاسیشان منفعت میبرند به همین خاطر فشار بر ایران را برای میل تندروها ادامه میدهند البته این عناصر تندرو و لابیها و سیاستمداران نقش مستقیم در توافق ندارند بلکه تنها غیرمستقیم اثرگذارند.
پروتکل الحاقی در هر کشوری به صورتی اجرا میشود که با قدرت آن کشور برای جلوگیری از بازرسیها مرتبط است اما مشخصاً در صورتی که بخواهد در ایران اجرا شود، غرب علاقهمند است حتی بیش از آنچه در پروتکل هست، از برنامههای هستهای ایران سر دربیاورد. چرا در حالی که اسرائیل حتی عضو انپیتی هم نیست و یکسره نیز در حال تهدید کشورهای دیگر است و دیوانهای مانند «نتانیاهو» هم آن را اداره میکند که هیچ چیز از او بعید نیست اما از ایران که عضو انپیتی است و توسط سیاستمداران عاقل و صلحطلب نیز اداره میشود قدرتها میخواهند پروتکل الحاقی و حتی فراتر از آن را اجرا کند؟ این دوگانگی را چطور در غرب توجیه میکنند؟
عناصر افراطی و تندروی آمریکا در واقع میخواهند ایران از حقوق هستهای خود که براساس انپیتی و قوانین بینالمللی از آن بهرهمند است، دست بردارد. فکر میکنم این غیرممکن است زیرا تقریبا 200 کشور این معاهده را امضا کردهاند. ایران نیز این درخواستهای افراطگونه را که به استقلال و تمامیت ارضی کشورش لطمه میزند، نباید بپذیرد. اگر من پذیرش چنین موردی را بشنوم بسیار ناراحت خواهم شد و این نهتنها برای ایران بلکه بهخاطر همه اهالی کره زمین است که نباید با چنین توافقی، در معرض زورگویی قرار گیرند. در این میان اسرائیل همراه با هند، پاکستان و کره شمالی معاهده عدم پخش سلاحهای هستهای یا همان انپیتی که ارزشش بسیار پایینتر از پروتکل الحاقی است و هیچ بازرسیای نیز از اسرائیل صورت نمیگیرد را امضا نکردهاند. این اسرائیل است که سعی میکند با فشار بر آمریکا و دیگر گروهها علیه ایران کاری صورت گیرد.
دیدگاه شما در مجموع درباره بازرسیها و مواردی چون جاسوسی، خرابکاری و هدف قرار دادن مکانهای حساس ایران چیست؟
البته ما هنوز نمیدانیم که توافق به کجا میرسد. آشکار نیست که پارلمان ایران آیا بازرسیهای سفت و سخت بهعنوان بخشی از توافق را میپذیرد؟! در مجموع حتی اگر حکومت ایران چنین چیزی را بپذیرد، این موضوع نقض معاهده عدم اشاعه سلاحهای هستهای است. در مورد جاسوسیها نیز بگویم با وجودی که بازرسان آژانس بینالمللی هستهای افرادی حرفهای هستند اما احتمال جاسوسی نیز وجود دارد.
آمریکا در توافق با ایران، نقش مهمی ایفا میکند. لطفا توضیح دهید آیا این واقعا آمریکا بود که با ایران به توافق رسید یا فشار لابیهای صهیونیستی آمریکاییان را مجبور کرد؟ در این بین گاهی اوقات برخی اختلافات را در مواضع رئیسجمهور آمریکا و نخستوزیر اسرائیل درباره ایران شاهدیم. به نظر شما این اختلافات واقعی است یا آنها تنها وانمود میکنند بر سر شیوه توافق با ایران اختلاف دارند؟
به طور یقین آمریکا در حال رایزنی با اسرائیل است. آمریکا ضرورت به انجام این کار دارد زیرا لابی قدرتمند اسرائیل در این کشور قرار دارد. غیر از این برای سیاستمداران آمریکا کار دشوار میشود زیرا آنها با به چالش کشاندن اسرائیل حمایتهای مادی هواداران ثروتمند اسرائیل چون «شلدون آدلسون» که آماده است برای انتخاب سیاستمداران حامی اسرائیل صدها میلیون دلار هزینه کند را از دست میدهند. در نقطه مقابل کسانی نیز هستند که از عدم مخالفت دولت آمریکا با اسرائیل بابت موضوع فلسطین یا تهدید علیه ایران به خشم میآیند. شاید آنها دوستدار ایران نباشند اما خواهان وقوع درگیری و دخالت آمریکا در ستیز دیگری در خاورمیانه نیز نیستند.
فکر میکنید توافق امکانپذیر است؟
خیلی امیدوارم و فکر میکنم این مساله با همت دیگر اعضای گروه «1+5» خواه کنگره آمریکا موافق باشد یا خیر امکانپذیر باشد. به خاطر داشته باشید توافق از طریق گروه 1+5 به دست میآید نه فقط آمریکا. گروه «1+5» قادر است در این زمینه تصمیمگیری کند. اوباما از توافق حمایت میکند و در برابر تلاشهای کنگره که خواهان عدم توافق هستهای با ایران است، مقاومت میکند.
چرا مردم آمریکا تصویری درست از ایران ندارند؟ نقش لابیهای صهیونیستی در آمریکا و زیرشاخههای وابسته به آن چگونه است؟
آمریکا و ایران حدود 40 سال است از هم دور شدهاند. آمریکاییها سوءبرداشت فراوانی از ایران دارند و هیچ کس هم به آنها نمیگوید در اشتباه هستند. من در این زمینه کتابی تحت عنوان «شیطان بزرگ مقابل روحانیون» نوشتهام که در آن به چگونگی اهریمن جلوه دادن 2 کشور پرداخته میشود. بسیاری از ایرانیان نیز تصویر درستی از مردم آمریکا ندارند. این را بگویم که من عاشق ایران و ایرانیان هستم. مردم ایران در مواردی چون وقف و موارد عامالمنفعه مذهبی بسیار فعال هستند. در مقابل اهالی چین و هند در موارد کمکهای غیرمذهبی از ایرانیان فعالترند.
چرا سیاستمداران آمریکایی چون «تد کروز»، «تام کاتن» و«لیندسی گراهام» حمله به ایران را مناسب میدانند؟
سیاستمداران آمریکایی درک کردهاند ایرانیان حامیان تبلیغاتی کمی دارند. آنها به خاطر دستاوردهای سیاسی از اول انقلاب به ایران حمله میکنند. سیاستمداران آمریکایی با جملاتی ضدایرانی و حمله به این کشور هیچ آرایی را از دست نمیدهند. البته تبلیغ گروههای هوادار اسرائیل نیز ادامه خواهد داشت. من در کتابم آنها را عنوان کردهام. ایران نیز قادر است با اقدامهای بهتر و بیشتر خود، این یاوهگوییها را دفع کند.
بهعنوان آخرین سوال نظر شما درباره کتاب «بحران ساختگی» پروفسور گرث پورتر چیست؟
کتاب فوقالعادهای است که در سراسر آن با تحقیق به ادعاهای دروغین درباره برنامه هستهای ایران پاسخ داده شده است. این کتاب سراسر دارای مستندهای
بیعیب و نقص است.