از زمان بروز کودتای سیاسی در عربستان، یعنی از زمان روی کار آمدن ملک سلمان بن عبدالعزیز در این کشور و تغییرات سیاسیای که این تغییر با خود به دنبال داشت، پیوسته اخباری از سفر هیأتی از حماس به عربستان منتشر میشد، این اخبار براساس سیاستهای جدید ریاض برای محاصره کردن ایران، خارج کردن برخی پروندههای منطقهای مثل قضیه فلسطین از دست تهران و در ادامه ساماندهی ائتلاف سنیهای منطقه از طریق ایجاد ائتلاف عربستان، مصر و ترکیه بوده است. تلاشهایی که در چارچوب یک هدف یعنی مقابله با نفوذ منطقهای تهران انجام میشود. با این حساب میزبانی عربستان از خالد مشعل و همراهانش را نمیتوان اقدامی اتفاقی دانست.
این سفر همزمان با توافق هستهای وین میان ایران و کشورهای 1+5 انجام شد، توافقی که به نظر میرسد عربستان و کشورهای عربی منطقه طرف بازنده آن باشند. اما این موفقیت تهران مرهون استفاده از اهرمهایی چون مقاومت فلسطین است، مقولهای که کشورهای عربی به آن توجه نداشتند و به جای توجه به آن در پی ترویج این مقوله بودند که ایران حامی تروریسم و خطر این کشور برای منطقه از خطر اسرائیل بدتر است.
هیأت همراه خالد مشعل در عربستان، کارشناسان حوزه سیاست و تسلیحات بودند و همین امر هویت و ماهیت انجام این سفر را تا حدودی شفاف میکند زیرا مشخص میشود تلاش عربستان این است که در حمایت از حماس جایگزین ایران شود. در هیأت اعزامی حماس، «موسی ابومرزوق» و «صالح العاروری» دیده میشوند که اسرائیل آنان را عوامل اصلی تقویت نظامی حماس میداند و «عزت رشق» و «محمد نصر» دیگر اعضای این هیأت نیز در حوزه روابط حماس با کشورهای عربی فعالند. با توجه به فشارهای عربستان بر مصر برای کاهش فشار بر حماس، سفر هیأت حماس به عربستان را نمیتوان سفری اتفاقی خواند.
حماس و ریاض خود را برای نهایی شدن این سفر آماده کرده بودند زیرا پیش از انجام سفر، رهبران حماس بارها و بارها از علاقهمندی خود برای افزایش روابط با عربستان خبر داده و دلیل این علاقهمندی را اهمیت نقش ریاض در جهان عرب و منطقه دانسته بودند.
دیدار هیأت عالیرتبه حماس از عربستان اولین دیدار از ژوئن سال 2012 تاکنون است. در پیش بودن چنین سفری پیش از آغاز آن بارها از زبان رهبران حماس از جمله «محمود زهار» شنیده شده بود.
خالد مشعل از هواداران محور عربستان- مصر در منطقه است در شرایطی که چهرهای چون «محمد ضیف» از فرماندهان عالی شاخه نظامی حماس هوادار محور ایران است یا دستکم بر این باور است نباید از ایران دور شد بلکه باید در پی تنوعبخشی به منابع تغذیه حماس بود.
حماس تابستان گذشته در جنگ با اسرائیل به کمکهای نظامی ایران اعتراف کرد. «ابوعبیده» سخنگوی گردانهای «عزالدین قسام» به طور رسمی از کمکهای ایران تشکر کرده بود. این کمکها مدتها پس از تیرگی روابط میان «ایران- حماس» که ناشی از اختلافنظر این دو در پرونده سوریه بود انجام شده بود.
با مرگ ملک «عبدالله بن عبدالعزیز» و آغاز پادشاهی ملک سلمان در عربستان، حماس پی برد راه بهبود روابط با مصر که با بستن گذرگاه رفح مشکلات ناشی از محاصره نوار غزه را مضاعف کرده بود، این است که روابطش را با عربستان بهبود ببخشد و چندان به ایران نزدیک نشود. البته حماس سعی نکرد از ایران که در واقع اصلیترین حامی مالی و تسلیحاتیاش بود، کاملا دور شود. این جنبش در این مدت زمان، راهی میانه را در پیشگرفت تا واکنش عربستان را در برابر درخواست دوستی با حماس بیازماید. عربستان نیز در فاصله کوتاهی پالسهای مثبت برای حماس ارسال کرد. منابع خبری در عربستان از فشار این کشور بر مصر خبر دادند تا قاهره نیز مجبور شود فشار بر حماس را کاهش دهد. فشارهای ریاض بر قاهره تا حدی مثبت بود که اخیرا موسی ابومرزوق با رئیس دستگاه اطلاعاتی مصر دیدار کرد و مصر به سرعت دعوی قضایی علیه حماس را پس گرفت و رای دادگاه در گنجاندن نام این جنبش در فهرست تروریسم را ملغی کرد.
«تزیپی برئیل» تحلیلگر اسرائیلی میگوید: «ماهعسل مصر و حماس با نظارت عربستان آغاز شده است زیرا پادشاه عربستان در چارچوب تلاش برای مقابله با نفوذ ایران در منطقه، نظام سیاسی مصر را وادار کرد نام حماس را از فهرست تروریسم خارج کند و گذرگاه رفح را بگشاید».
برئیل در مقالهای با عنوان «موجودیت مثلث عربستان، مصر و حماس» نوشت:
«ریاض از قاهره خواست سیاستش را در نگرش به حماس تغییر دهد و در پی آشتی با اخوانالمسلمین برآید... حتی اعزام سفیر مصر به تلآویو هم باید در چارچوب سیاست جدید مصر تلقی شود زیرا مصر میخواهد اینگونه وانمود کند که بهبود روابطش با حماس به معنی موضعگیری علیه اسرائیل نیست».
روزنامه «المانیتور» نیز نوشت: «حماس میخواهد نقش عربستان در پرونده فلسطین پررنگ شود تا از موقعیت این کشور برای لغو محاصره نوار غزه و پایان دادن به شکاف داخلی با جنبش فتح بهره ببرد و همزمان روابطش را با مصر بهبود ببخشد و به بحران مالی حماس که نتیجه قطع کمکهای ایران است، پایان دهد. ایران از سال 2011، به دلیل آنکه حماس از نظام «بشار اسد» در سوریه حمایت نکرد، کمکها به این جنبش را قطع کرد». در هر حال دیدار مشعل از عربستان با 3 هدف متفاوت انجام شد.
کارشناسان میگویند این سفر در زمانی انجام شده است که بسیار بااهمیت است. آنانکه زمان این سفر را بااهمیت میدانند برای اثبات ادعای خود به مواردی چون شرایط خاورمیانه و خلیج فارس، ایران پس از توافق هستهای، علاقهمندی حماس به بهرهبرداری از جایگاه عربستان درکاهش محاصره غزه، علاقهمندی این جنبش برای بهبود روابط با مصر و تلاش برای کاهش شکافهای داخلی در فلسطین اشاره میکنند به همین دلیل معتقدند سفر مشعل و همراهانش به عربستان 3 هدف را دنبال میکند.
1- تلاش برای نهایی کردن آشتی داخلی فلسطین
2- میانجی شدن پادشاه عربستان میان حماس و قاهره با هدف محقق شدن یکی از اهداف اصلی، یعنی گشوده شدن گذرگاه رفح
3- هماهنگی برای دوران پس از توافق هستهای ایران با غرب در امور منطقه
«عبدالقادر یاسین» اندیشمند فلسطینی میگوید: «عربستان پناهگاه اول حماس است بویژه اینکه این کشور در حال حاضر وزن سنگینی در جهان عرب دارد در نتیجه حماس برای پایان دادن به مشکلاتش با مصر دست به دامان عربستان شده است. تبعات سفر اعضای هیأت حماس بیش از آنکه برای عربستان باشد برای حماس است زیرا پروندههایی که مطرح است بیشتر به حماس بازمیگردد و یکی از این پروندهها تلاش برای فعال کردن توافق امنیتی قاهره- حماس است».
منابعی در حماس ابراز داشتند اولین گام مشعل، تقویت روابط میان حماس و عربستان است، روابطی که در سالهای اخیر بهبود چشمگیری داشته است.
پرونده دوم بازنگری در نقش جدید عربستان در قضیه فلسطین و نهایی کردن تلاشها برای آشتی ملی فلسطین است که هنوز راه پرفراز و نشیبی را در پیش دارد.
خبرگزاری سمای فلسطین