دالیا داسا کایه: اینکه توافقنامه هستهای نهایی ایران در اسرائیل و عربستانسعودی با مخالفت روبهرو شد، تعجبآور نیست. همانگونه که یک سال پیش گفتیم، بعید بود عربستان از توافق هستهای ایران استقبال کند، حتی اگر پاسخ رسمی این کشور به این توافق، ملایم بوده باشد. «بنیامین نتانیاهو» نخستوزیر اسرائیل بار دیگر اعلام کرد این توافقنامه «یک اشتباه تاریخی» است. سعودیها هم انتقاد شدیدتر این توافقنامه را به مقامات سابق این کشور همچون «بندر بن سلطان» واگذار کردند که گفت این توافقنامه بدتر از توافق با کرهشمالی است.
اطلاع از جزئیات این توافقنامه احتمالاً تغییری در دیدگاههای عربستان و اسرائیل ایجاد نخواهد کرد، چرا که از نظر آنها، تهدید ایران همواره بسیار فراتر از موضوع هستهای این کشور بوده است. صرفنظر از خوب یا بد بودن این توافقنامه، از دیدگاه همسایگان ایران، حتی مذاکره با این کشور اشتباه بود، چرا که به منزله مشروعیت بخشیدن به نظام جمهوری اسلامی و فعالیتهای شرورانه این کشور در منطقه بود.
نگرانی اولیه اسرائیل ارتباط ایران با گروههایی است که اسرائیل را با موشکهای ایران هدف قرار میدهند. بسیاری از اعضای تشکیلات امنیتی اسرائیل از ایران بهعنوان تهدیدی برای موجودیت خود (آنها میدانند اسرائیل توانمندی دفاع از خود را دارد) بسیار کمتر نگرانند تا احتمال استفاده این کشور از پوشش هستهای برای رفتار تهاجمی در سطح متعارف. از نظر عربستان، نگرانی از نفوذ فزاینده شیعه از زمان شروع جنگ عراق در سال 2003 در پی بروز بهار عربی تشدید و باعث شده است ایران به مداخله در کشورهای مختلف منطقه از سوریه گرفته تا کشورهای عربی حوزه خلیجفارس متهم شود. این جنبه فرقهای موجب رقابت راهبردی فزاینده بین تهران و ریاض شده است؛ رقابتی که در درگیریهای نیابتی خطرناک در سراسر منطقه تبلور یافته است. درست یا غلط، این کشورها همچنین توافق هستهای با ایران را به منزله راهبرد گستردهتر برای ایجاد روابط حسنه بین آمریکا و ایران درست در زمانی میدانند که شاهد کاهش نفوذ آمریکا در منطقه هستند. دلایل خوبی برای تردید درباره توافقنامه وین وجود دارد؛ توافقنامهای که منجر به تغییر راهبرد اساسی رویکرد واشنگتن در قبال تهران شد؛ مسائل مورد اختلاف ایران و آمریکا بسیار شدیدتر از آن است که یکشبه حل شود و این دو کشور را به یکدیگر نزدیک کند اما نوع برداشتها از توافق در منطقه اهمیت زیادی دارد و این برداشت که ایران با دستیابی به این توافق پیروز شده است، جلب حمایت دیگر بازیگران منطقهای را از این توافقنامه دشوار خواهد ساخت.
خبر خوب این است که پیشبینی نمیشود این شرکای آمریکا با وجود انتقادها و سخنان شدیداللحن خود، اقدامات شدیدی برای مانعتراشی در اجرای این توافقنامه صورت دهند. با وجود نگرانیهای فزاینده از بینتیجه بودن تاکتیکهای نتانیاهو، وی قول داده است برای جلوگیری از تصویب و اجرای این توافقنامه که در کنگره در حال بررسی است، مبارزه کند؛ اقدامی که موجب آسیب زدن بیشتر به روابط تلآویو- واشنگتن میشود.
اما اگر این توافقنامه در نهایت تصویب و اجرا شود، بسیار بعید است اسرائیل برخلاف میل نزدیکترین متحد خود (آمریکا) و به دنبال توافقنامهای که به طور گسترده در جامعه بینالمللی تصویب شده است، به ایران حمله کند. اسرائیل به احتمال زیاد با واقعیتهای موجود و این توافقنامه کنار خواهد آمد، برای حفظ تحریمهای غیرهستهای علیه ایران تلاش خواهد کرد و در صف مقدم تلاشها برای آشکار کردن فریبکاریهای احتمالی ایران قرار خواهد گرفت.
با وجود اظهارات مقامات سابق سعودی مبنی بر اینکه عربستان حق رقابت با توانمندیهای هستهای ایران را دارد و خودداری وزیر خارجه عربستان از منتفی دانستن این احتمال، اجرای این سناریو همچنان بعید به نظر میرسد. اوباما تا همین حالا نیز درباره پیامدهایی که ممکن است اقدام عربستان در انتخاب این گزینه داشته باشد، به طور علنی هشدار داده است. همچنین با وجود تردید درباره توانمندی عربستان در توسعه برنامه هستهای خاص خود و توضیح مبنی بر اینکه سعودیها ممکن است از طریق پاکستان به دانش هستهای دست یابند، این احتمال همچنان بعید است. واکنش احتمالیتر عربستان، تشدید رویارویی با ایران در جبهههای غیرهستهای بویژه در سوریه و یمن خواهد بود. احتمال میرود عربستان از این جبهههای غیرهستهای برای تقویت رهبری منطقهای و نوعی ابزار دفاعی در برابر نزدیکی روابط ایران- آمریکا استفاده کند.
همه این نارضایتیهای منطقهای از توافق هستهای ایران و نقش گستردهتر این کشور در منطقه مستلزم مدیریت سختگیرانه و فعال آمریکا خواهد بود. در شرایط موجود آمریکا باید بیش از هر زمان دیگر برای دلگرمی دادن به شرکای خود و رفع نگرانیهای آنها، به آنها نزدیک شود. بخش عمده این رویکرد از طریق پیشنهاد فروش تسلیحات، تضمینهای امنیتی و تقویت همکاری دفاعی با اسرائیل و کشورهای عضو شورای همکاری خلیجفارس در دست اجراست.
اما راهکار آمریکا باید فراتر از این تدابیر قابل پیشبینی باشد. توافق هستهای با ایران اقدامی در جهت تامین امنیت ملی آمریکا و همچنین منافع شرکای این کشور در منطقه است. در واقع، این توافق میتواند مانع بررسی گزینه خطرناک احتمالی - حمله بازدارنده به تاسیسات هستهای ایران- توسط اسرائیل شود. در مورد سعودیها هم این توافق ایرانیها را از دستیابی به آنچه موجب تحریک ریاض برای رقابت میشود، بازخواهد داشت.
تضمینهایی که آمریکا به تلآویو و ریاض میدهد باید متوازن باشد. همچنین آمریکا در تعامل با این دو باید درباره مسؤولیتهای متقابلی که در روابط با آمریکا دارند، صادقانه تبادلنظر کند. آمریکا نیز به نوبه خود در زمینه سیاست خارجی مرتکب اشتباهاتی شده است که موجب خدشهدار شدن وجهه این کشور بهعنوان تضمینکننده معتبر امنیت شده است. با این همه و با وجود نگرانیهای چشمگیر درباره پایان بازی راهبردی آمریکا در منطقه، کشوری قدرتمندتر از آمریکا، حامی امنیت اسرائیل نبوده است. همچنین واشنگتن از حمله نظامی سعودیها به یمن حمایت کرده است. آمریکا در برابر این حمایتهای خود با واکنشی علنی از سوی دولت نتانیاهو روبهرو شده است که چندان خصمانه نیست. همچنین با وجود اختلافات ریاض و واشنگتن بر سر سوریه و مدیریت بهار عربی، عربستان- هر چند اندک- اما هنوز هم به آمریکا اعتماد دارد. به هر حال همکاری متقابل آمریکا با اسرائیل و عربستان همچنان ادامه دارد.
پایگاه اینترنتی نشنال اینترست