طرح استیضاح دولت رضاخان از سوی نمایندگان اقلیت مجلس به رهبری مدرس (1303 ش)
اقلیت مجلس شورای ملی به دلیل سوءسیاست داخلی و خارجی رضاخان و قیام بر ضد قانون اساسی و حکومت مشروطه و توهین به مجلس و... او را استیضاح کردند و قرار شد در 7 مرداد 1303ش، رضاخان به مجلس برود و توضیح دهد. او که از این امر بسیار میترسید تمام کوشش خود را به کار برد تا از استیضاح رهایی یابد. سرانجام با تهدید و تطمیع نمایندگان، جلسه مجلس را بر هم زد. بعضی نمایندگان مخالف را به حبس کشید و بعضی دیگر را به وسیله مزدورانش مضروب کرد. سرانجام در جلسه 17 مرداد، تیمورتاش عنوان کرد مجلس از سردار سپه حمایت میکند و در یک قیام و قعود، رضاخان از مجلس رای اعتماد گرفت و استیضاح کارگر نیفتاد.
فرار بنیصدر و رجوی به فرانسه (1360 ش)
پس از آنکه مجلس شورای اسلامی به دلیل همسویی و همکاری بنیصدر، رئیسجمهور وقت، با گروهک منافقین، دامن زدن به تشنجات و درگیریها در کشور، کوتاهی در دفاع از مرزهای ایران در دوران جنگ و عدم ممانعت از تجاوز ارتش بعث عراق به مرزهای کشور، رای به عدم کفایت سیاسی وی داد و حضرت امام خمینی(ره) نیز او را از ریاستجمهوری عزل کردند، او به یک زندگی مخفی روی آورد و همواره توسط نامه و نوار، مردم را به شورش و آشوب دعوت میکرد اما زندگی مخفی او چندان به طول نینجامید و با مشت محکمی که مردم با شرکت در انتخابات ریاستجمهوری و انتخاب شهید رجایی به این سمت، بر دهانش کوبیدند، با حالت سرخوردگی و ذلّت تمام، همراه با مسعود رجوی، سرکرده منافقین و با چهره و لباس زنانه از کشور فرار کرد. او با یک هواپیمای بویینگ 707 ربودهشده، به طور غیرمجاز به سوی قبرس پرواز کرد و پیش از آنکه هواپیماهای شکاری نیروی هوایی جمهوری اسلامی ایران که در تعقیب هواپیمای ربوده شده بودند به این هواپیما برسند، از مرز ایران خارج شد. همچنین پس از آنکه وی در پاریس مستقر شد، مقامات فرانسه به تقاضای ایران برای استرداد بنیصدر ترتیب اثر ندادند و او در آنجا با همکاری رجوی، تشکیلاتی با نام «شورای مقاومت» برای مبارزه با جمهوری اسلامی و سران آن تشکیل داد. عمر این شورا چندی نپایید و بزودی متلاشی شد.
رحلت شیخ بهایی، عالم کمنظیر و دانشمند بزرگ عهد صفوی(1030ق)
شیخ الفُقها، استاد الحُکما، رئیس الاُدبا، علامه دهر، شیخالاسلام والمسلمین، شیخ بهاءالدین محمد بن عزالدین حسین بن عبدالصمد حارثیهَمْدانی جَبعیعاملی معروف به شیخ بهایى از شاگردان شهید ثانی و یکی از علمای بزرگ شیعه و از افتخارات جهان اسلام است. شیخ بهایى فقیهی اصولی، محدث رجالی، مفسر، ریاضیدان، حکیم، متکلم، ادیب، شاعر، جامع علوم عقلی و نقلی بود و بالجمله در علوم متنوع، گوی سبقت از افاضل و دانشمندان ربوده بود. وی در سال 953 قمری در بعلبک لبنان به دنیا آمد. در طول حیات پربار خویش مسافرتهای زیادی به نقاط مختلف جهان داشت و از محضر اساتیدی برجسته در رشتههای گوناگون استفاده کرد. شیخ بهایى در این سفرها توانست در بسیاری از علوم مانند: هیئت و نجوم، ریاضیات، تفسیر قرآن، فقه و اصول، علم حدیث، ادبیات فارسی و عربی و طب و مهندسی متبحر شود و در تمام آنها کتبی را به رشته تحریر درآورد. وی نخستین کسی است که یک دوره فقه غیراستدلالی به زبان فارسی نوشت. ملاصدرا، ملامحمدتقی مجلسی اوّل، محقق سبزواری، ملاحسنعلی تُستَری، میرزا رفیعا نایینی، سیدماجد بحرانی، ملامحسن فیضکاشانی، ملامحمدصالح مازندرانی و دهها دانشمند و فاضل دیگر از شاگردان شیخ بهایى هستند. کشکول، اسرارالبلاغه، اثنی عشریات، خمس اربعین حدیثاً، جامع عباسی، عین الحیوه و بحرالحساب و دهها اثر دیگر از جمله آثار او است. آثار علمی و مهندسی وی را میتوان در جای جای اصفهان مشاهده کرد. سرانجام شیخ بهایی، این دانشمند کامل و جامع در 77 سالگی در اصفهان پایتخت سلسله صفویان بدرود حیات گفت و طبق وصیتش در مشهد مقدس
مدفون شد.